instruction
stringclasses 1
value | input
stringlengths 3
268
| output
stringlengths 1
205
|
---|---|---|
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Pack your stuff. | وسایلتو جمع کن. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Aunt Silv, stop yelling! | عمه سیلوی، داد نزن! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I need to get out of here. | باید از اینجا برم بیرون. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Which means the mommy of the smartest physicist at the university is not my mommy as I had thought. | که یعنی اونطور که فکر میکردم مامان باهوش ترین فیزیکدان توی دانشگاه مامان من نیست. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | If it wasn't for Harry we wouldn't even know Voldemort was back. | اگه هری نبود کسی نمیفهمید ولدمورت برگشته! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | It's what I want you to do. | این چیزیه که من ازت میخوام انجام بدی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | You've been the principality priest for a long time. | تو خیلی وقته که کشیش این منطقه هستی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Why would I trust a man who won't honor tradition? | چرا باید به مردی که به سنت احترام نمیذاره اعتماد کنم؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Stop blaming yourself. | دست بردار از سرزنش خودت. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Where's that witch? | اون جادوگر کجاست؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Now, how may I help you? | چه کمکی از من بر میاد؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | If it's not too late. | البته اگه خیلی دیر نشده باشه. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | You're behind all this. | تو پشت همه ی این قضایا هستی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | And yet they both have larger armies. | و با این وجود هر دوشون ارتش های بزرگتری دارن. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | A light bulb just went off in my brain. | همین الان یه ایده به ذهنم رسید. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Oh, great. you invited Jenny. | آه، عالیه. جنی رو هم دعوت کردی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | This is your new house. | اینجا خونه جدید توئه. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Everything's changed. | همه چیز تغییر کرده. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Who are you? | تو کی هستی؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | He died for us. | اون بخاطر ما مرد. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Was it horrible? | وحشتناک بود؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Cannot create new file. | نمیتوان پرونده جدید ایجاد کرد. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I can't do this. | من نمیتونم این کارو بکنم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | We have a child, Helga. | ما یه بچه داریم، هلگا. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | The girls are breaking out dessert... before the other house eats it. | دخترها دارن ترتيب دسر رو ميدن... قبل از اينكه اون خونه بخوردش. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I'm, uh, Ken. | من، امم، کن هستم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I long for the night, to continue what was last interrupted. | مشتاق شبم، که آنچه ناتمام ماند را به پایان برسانم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | They will come when we call! | وقتی صداشون بزنیم میان! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I know you're loaded. | میدونم پولداری. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | If I did it, why would I leave an apartment full of evidence that points to me and let myself get caught at the bomb site? | اگر من این کار را کردم، چرا باید یک آپارتمان پر از مدرک که به من اشاره می کند را ترک کنم و بگذارم در محل بمب دستگیر شوم؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | And we can get the job done. | و ما می توانیم از پس این ماموریت بر بیاییم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Get the fuck outta here. | گورتو گم کن. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I'm obsessed. | من وسواس دارم، کنترل ندارم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | He has asked your father for the honor of his presence on his 90th Nameday. | از پدرت خواسته که افتخار حضور در نودمین سالروز نامگذاریش رو بهش بده. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | That's not how it works. | اینطوری کار نمیکنه. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I invited my foolish friend Jay around for tennis because I thought he'd make me look good. | دوست احمق من جی را برای تنیس دعوت کردم چون فکر می کردم باعث می شود خوب به نظر برسم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | You didn't say anything after. | و هیچ چیز بعد از آن نگفتی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | They kidnapped him, they brought him here to us. | اونها او را دزدیدند، او را اینجا پیش ما آوردند. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | We discovered a few illegally Imported items. it's minus infraction... | ما چندتا وسیله غیرقانونی وارداتی کشف کردیم... این یه تخلف منفیه... |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | George, old son of a gun. | جورج، ای پدر سوخته. -هری! هری ! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | How wrong you are. | چقدر اشتباه می کنی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I have a plan. | یه نقشه دارم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | He should have a family. | باید یه خانواده داشته باشه. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Come on, we've art class next. | بیا، کلاس هنر بعدی رو داریم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Father said he was the best swordsman he ever saw. | پدر میگفت اون بهترین شمشیرزنی بوده که دیده. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | You look good. | قیافت خوبه، چشات بازم شده. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Come on, people. | بجنبین بچه ها. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I'll travel upriver... | میرم بالا دست رودخونه... |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | This war stops now. | این جنگ همین حالا متوقف میشه. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I got this. | من انجامش میدم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I had nothing for you. | هیچی برات نداشتم... |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | But I haven't been able to do it. | اما نتونستم انجامش بدم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Actually, on his protection detail. | در واقع، جزئیات حفاظت از او. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | And that's it. | و تمام. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | For this city lay before the doors of the greatest kingdom in Middle-earth: | زیرا این شهر روبروی دروازه های بزرگترین پادشاهی در سرزمین میانه قرار دارد. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | There's that mind of yours you keep going on about. | این همون ذهنیه که همش ازش حرف میزنی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | They should. | باید باشن. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | The merger is complete. | ادغام کامل شد. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | On a scale of 1 to 10, how would you rate your pain? | از یک تا ده، چقدر درد داری؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Don't tell anyone in our division, but tell SIU. | به کسی در واحد ما چیزی نگو، اما به SIU بگو. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Tell me, or I'll beat the hell out of you! | بگو، وگرنه حسابی میزنمت! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Reacting to the story of mob justice meted out against the suspected gay on Nigeria Eye news site, Mr Speaker made the following observations: | در واکنش به گزارش مربوط به اجرای عدالت اوباش علیه مظنون همجنسگرا در سایت خبری نیجریه آی، آقای سخنگو مشاهدات زیر را انجام داد: |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Have you seen the fire which you kindle? | آیا این آتشی را که شما برمیافروزید دیدهاید؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | How do you propose we do that? | پیشنهاد شما برای انجام این کار چیست؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | What are we doing now? | حالا چیکار کنیم؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Ladies. | خانم ها. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | You're not too busy, are you? | سرت که خیلی شلوغ نیست، هست؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Come, on, Mitch! | بس کن، میچ! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Why were you in prison? | چرا زندانی بودی؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Sit down. | بشین. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | It's so close at hand. | اینکه فقط کافی بود دستمون رو دراز کنیم تا بهش برسیم |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | All I wanted was a bachelor brunch. | تنها چیزی که میخواستم یه صبحانه مجردی بود. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Consenting adults want what they want and if I'm not supplying it, they will get it somewhere else. | بزرگسالان راضی، چیزی که می خوان رو می خوان و اگر من براشون فراهم نکنم، از جای دیگه ای گیر میارن. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | You seem to forget I'm the law around these parts. | ظاهراً تو هم فراموش کردی که توی این منطقه من قانونم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | You want to play? | میخوای بازی کنی؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | But your mother, on the other hand, so loyal. | اما مادرت، از طرف دیگه، خیلی وفاداره. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | You're staying right here. | تو همینجا میمونی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Don't do this to me! | با من این کارو نکن! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Seriously, I just wanted to touch base with any of you... that might be feeling a little bit of jealousy... | جدی میگم، فقط میخواستم با یکی از شماها که ممکنه یه کم حس حسادت داشته باشه، حرف بزنم... |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Is everything okay? | همه چیز مرتبه؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | We're not gonna throw it away. | قرار نیست دورش بندازیم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Then we'll stay. | پس می مونیم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Did you eat today? | امروز چیزی خوردی؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Blue 1 in pursuit. | بلو1 در تعقیب. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | That's how it works. | اینطوریه که کارا پیش میره. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Okay. Flaming Dragon. Fuckface. | خیلی خوب، اژدهای آتشین. صورت لعنتی. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | So that's it? | فقط همین؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | This--this is-because sometimes when I, um, imagine what my life would've been like without her... | این... این بخاطر اینه که بعضی وقتا وقتی، امم، تصور میکنم زندگیم بدون اون چطور میشد... |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I suppose a man's sorrows are his own. | فکر کنم غم هر مرد برای خودشه. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Someone once told me the night is dark and full of terrors. | یه زمانی یکی بهم گفت که شب تاریک و پر از وحشته. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | No, no, no, no. Keep going, develop the mathematics. | نه، نه، نه، نه. ادامه بده، ریاضیات رو توسعه بده! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Why didn't you tell me? | پس چرا بهم نگفتی؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Well, I've got to go. | خب، من باید برم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I'd have better luck debating the wind. | بختم با بحث کردن با باد بهتر میشد! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | This is your land. | این سرزمین شماست. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I got ya. | گرفتمت. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | So? | خب که چی؟ |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | I only have eyes for you. | من فقط تو رو میبینم. |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | Fuck you! | لعنت به تو! |
translate this sentence to persian / این جمله رو به فارسی ترجمه کن | There it is! There it is! | ایناهاش! ایناهاش! |