id
stringlengths
11
48
title
stringlengths
2
55
context
stringlengths
51
7.17k
question
stringlengths
1
359
answers
dict
PersianQuAD:79af88e3-4589-47de-9de0-00472da4dd6c
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
76 درصد از زمین‌های کدام منطقه زیر کشت هستند؟
{ "answer_start": [ 17 ], "text": [ "بریتانیا" ] }
PersianQuAD:5977970b-bec0-4bfa-83e8-f1d155cfb650
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
زغال سنگ، نفت خام و گاز طبیعی، منیزیم، فسفات، مس و آنتیموان از کدام ذخایر کشور بریتانیاست؟
{ "answer_start": [ 418 ], "text": [ "ذخایر معدنی" ] }
PersianQuAD:cfe472de-caf5-443d-b274-e8ddf583f0a6
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
در بریتانیا در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی چه موادی مصرف می‌شوند؟
{ "answer_start": [ 477 ], "text": [ "نفت خام و گاز طبیعی" ] }
PersianQuAD:6368fd5e-c852-45d1-9c3a-f798b0b94024
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
در اقتصاد بریتانیا کدام فعالیت‌ها جایگاه ویژه‌ای دارند؟
{ "answer_start": [ 380 ], "text": [ "صیادی و جنگلداری" ] }
PersianQuAD:1973bf04-6305-497e-975c-fb45a98bebd8
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
در چراگاه‌های دائمی بریتانیا کدام حیوانات پرورش داده می‌شوند؟
{ "answer_start": [ 321 ], "text": [ "گوسفند، گاو، خوک و طیور" ] }
PersianQuAD:05187b6c-f4e6-4960-abcc-2aaa32ef2cda
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
چند درصد از زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند؟
{ "answer_start": [ 0 ], "text": [ "۷۶ درصد" ] }
PersianQuAD:0bb44be0-4e05-49ff-abe0-d6d5e1718815
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
کدام کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی می‌باشد؟
{ "answer_start": [ 17 ], "text": [ "بریتانیا" ] }
PersianQuAD:c251f5b7-cbf0-46b3-80bd-3edcc53db2bb
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
چند درصد از زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند؟
{ "answer_start": [ 0 ], "text": [ "۷۶ درصد" ] }
PersianQuAD:20d7c4ff-6a18-4f2a-b13d-4f536baaad0b
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
در بریتانیا از زغال سنگ برای تامین کدام نوع انرژی مصرف می‌شود؟
{ "answer_start": [ 454 ], "text": [ "تولید برق" ] }
PersianQuAD:70cc38df-bad7-43b6-af5b-5e6a23cc4f02
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
صیادی و جنگلداری در کدام کشور جایگاه ویژه‌ای دارد؟
{ "answer_start": [ 17 ], "text": [ "بریتانیا" ] }
PersianQuAD:a413ab34-970a-4481-b0fb-30dc53925088
پادشاهی متحد
۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاه‌های دائمی زیادی است که در آن‌ها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در تولید برق بکار می‌رود؛ نفت خام و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت خام می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
قطعات و موتور هواپیما از صادرات کدام کشور است؟
{ "answer_start": [ 17 ], "text": [ "بریتانیا" ] }
PersianQuAD:6209d2d1-a236-42c8-996e-7412621b45aa
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در طی سده‌های میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی به‌طور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آن‌ها با جهان اسلام، که در آن دست‌نوشته‌های یونانیان باستان نگهداری می‌شد و آن‌ها را شرح و بسط می‌دادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقه‌بندی ارسطویی را با اندیشه‌های افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات می‌بایست در آفرینشی بی‌نقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانه‌ای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بی‌جان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد می‌بایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفته‌اند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شده‌اند، به همراه انسان در مرتبه‌ای میانی، و کرم‌ها به عنوان پایین‌ترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بی‌نقص متصور می‌شد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض می‌شد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمی‌شد. هیچ گونه‌ای نمی‌توانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحی‌شدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونه‌های نمی‌توانستند هیچ‌گاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت می‌ماندند. برای انسان‌ها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته می‌شد؛ چه همانند جانوران پایین‌تر از خود رفتار می‌کردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه می‌دادند.انتظار می‌رفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمی‌کند» natura non facit saltum بیان شده‌است. این ایده پایه‌ای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدن‌های غربی را برای سده‌ها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل می‌داد. به عنوان نوعی سامانه طبقه‌بندی، زنجیره عظیم هستی اساسی‌ترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیست‌شناسی در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
چه طبقه ایی در پایین ترین نوع جانوران است؟
{ "answer_start": [ 970 ], "text": [ "کرم‌ها" ] }
PersianQuAD:4417e502-1709-4a4b-9056-cfae005b7111
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در طی سده‌های میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی به‌طور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آن‌ها با جهان اسلام، که در آن دست‌نوشته‌های یونانیان باستان نگهداری می‌شد و آن‌ها را شرح و بسط می‌دادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقه‌بندی ارسطویی را با اندیشه‌های افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات می‌بایست در آفرینشی بی‌نقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانه‌ای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بی‌جان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد می‌بایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفته‌اند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شده‌اند، به همراه انسان در مرتبه‌ای میانی، و کرم‌ها به عنوان پایین‌ترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بی‌نقص متصور می‌شد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض می‌شد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمی‌شد. هیچ گونه‌ای نمی‌توانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحی‌شدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونه‌های نمی‌توانستند هیچ‌گاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت می‌ماندند. برای انسان‌ها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته می‌شد؛ چه همانند جانوران پایین‌تر از خود رفتار می‌کردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه می‌دادند.انتظار می‌رفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمی‌کند» natura non facit saltum بیان شده‌است. این ایده پایه‌ای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدن‌های غربی را برای سده‌ها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل می‌داد. به عنوان نوعی سامانه طبقه‌بندی، زنجیره عظیم هستی اساسی‌ترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیست‌شناسی در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
چه چیزی برای انسان ها گناه دانسته شده است؟
{ "answer_start": [ 1415 ], "text": [ "فراموش کردن جایگاهشان" ] }
PersianQuAD:040b5fca-82f1-42d3-acb4-bd81171dda55
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در طی سده‌های میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی به‌طور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آن‌ها با جهان اسلام، که در آن دست‌نوشته‌های یونانیان باستان نگهداری می‌شد و آن‌ها را شرح و بسط می‌دادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقه‌بندی ارسطویی را با اندیشه‌های افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات می‌بایست در آفرینشی بی‌نقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانه‌ای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بی‌جان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد می‌بایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفته‌اند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شده‌اند، به همراه انسان در مرتبه‌ای میانی، و کرم‌ها به عنوان پایین‌ترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بی‌نقص متصور می‌شد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض می‌شد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمی‌شد. هیچ گونه‌ای نمی‌توانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحی‌شدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونه‌های نمی‌توانستند هیچ‌گاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت می‌ماندند. برای انسان‌ها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته می‌شد؛ چه همانند جانوران پایین‌تر از خود رفتار می‌کردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه می‌دادند.انتظار می‌رفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمی‌کند» natura non facit saltum بیان شده‌است. این ایده پایه‌ای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدن‌های غربی را برای سده‌ها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل می‌داد. به عنوان نوعی سامانه طبقه‌بندی، زنجیره عظیم هستی اساسی‌ترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیست‌شناسی در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
چه کسانی با کارهای افلاطون و ارسطو دوباره اشنا شدند؟
{ "answer_start": [ 286 ], "text": [ "اروپاییان" ] }
PersianQuAD:2215a899-b3df-489d-a484-f0a4c653915d
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در طی سده‌های میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی به‌طور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آن‌ها با جهان اسلام، که در آن دست‌نوشته‌های یونانیان باستان نگهداری می‌شد و آن‌ها را شرح و بسط می‌دادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقه‌بندی ارسطویی را با اندیشه‌های افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات می‌بایست در آفرینشی بی‌نقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانه‌ای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بی‌جان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد می‌بایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفته‌اند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شده‌اند، به همراه انسان در مرتبه‌ای میانی، و کرم‌ها به عنوان پایین‌ترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بی‌نقص متصور می‌شد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض می‌شد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمی‌شد. هیچ گونه‌ای نمی‌توانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحی‌شدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونه‌های نمی‌توانستند هیچ‌گاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت می‌ماندند. برای انسان‌ها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته می‌شد؛ چه همانند جانوران پایین‌تر از خود رفتار می‌کردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه می‌دادند.انتظار می‌رفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمی‌کند» natura non facit saltum بیان شده‌است. این ایده پایه‌ای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدن‌های غربی را برای سده‌ها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل می‌داد. به عنوان نوعی سامانه طبقه‌بندی، زنجیره عظیم هستی اساسی‌ترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیست‌شناسی در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
چه چیزی اساسی ترین اصل در پایه رشد زیست شناسی است؟
{ "answer_start": [ 1922 ], "text": [ "زنجیره عظیم هستی" ] }
PersianQuAD:5b9813ea-043d-4089-ae1f-5abe2408cb50
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در طی سده‌های میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی به‌طور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آن‌ها با جهان اسلام، که در آن دست‌نوشته‌های یونانیان باستان نگهداری می‌شد و آن‌ها را شرح و بسط می‌دادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقه‌بندی ارسطویی را با اندیشه‌های افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات می‌بایست در آفرینشی بی‌نقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانه‌ای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بی‌جان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد می‌بایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفته‌اند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شده‌اند، به همراه انسان در مرتبه‌ای میانی، و کرم‌ها به عنوان پایین‌ترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بی‌نقص متصور می‌شد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض می‌شد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمی‌شد. هیچ گونه‌ای نمی‌توانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحی‌شدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونه‌های نمی‌توانستند هیچ‌گاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت می‌ماندند. برای انسان‌ها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته می‌شد؛ چه همانند جانوران پایین‌تر از خود رفتار می‌کردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه می‌دادند.انتظار می‌رفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمی‌کند» natura non facit saltum بیان شده‌است. این ایده پایه‌ای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدن‌های غربی را برای سده‌ها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل می‌داد. به عنوان نوعی سامانه طبقه‌بندی، زنجیره عظیم هستی اساسی‌ترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیست‌شناسی در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
در طی سده های میانی چه چیزی برای غربیان ناپیدا بوده است؟
{ "answer_start": [ 28 ], "text": [ "کارهای کلاسیک یونانی" ] }
PersianQuAD:77a6710b-15da-4c5b-bb77-b5fcb21c909e
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در طی سده‌های میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی به‌طور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آن‌ها با جهان اسلام، که در آن دست‌نوشته‌های یونانیان باستان نگهداری می‌شد و آن‌ها را شرح و بسط می‌دادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقه‌بندی ارسطویی را با اندیشه‌های افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات می‌بایست در آفرینشی بی‌نقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانه‌ای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بی‌جان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد می‌بایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفته‌اند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شده‌اند، به همراه انسان در مرتبه‌ای میانی، و کرم‌ها به عنوان پایین‌ترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بی‌نقص متصور می‌شد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض می‌شد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمی‌شد. هیچ گونه‌ای نمی‌توانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحی‌شدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونه‌های نمی‌توانستند هیچ‌گاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت می‌ماندند. برای انسان‌ها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته می‌شد؛ چه همانند جانوران پایین‌تر از خود رفتار می‌کردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه می‌دادند.انتظار می‌رفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمی‌کند» natura non facit saltum بیان شده‌است. این ایده پایه‌ای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدن‌های غربی را برای سده‌ها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل می‌داد. به عنوان نوعی سامانه طبقه‌بندی، زنجیره عظیم هستی اساسی‌ترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیست‌شناسی در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
چه ایده ایی پایه زنجیره عظیم هستی است؟
{ "answer_start": [ 1689 ], "text": [ "طبیعت جهش نمی‌کند»" ] }
PersianQuAD:5a110073-5021-48f8-a2cc-289782c4d9a0
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در طی سده‌های میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی به‌طور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آن‌ها با جهان اسلام، که در آن دست‌نوشته‌های یونانیان باستان نگهداری می‌شد و آن‌ها را شرح و بسط می‌دادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقه‌بندی ارسطویی را با اندیشه‌های افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات می‌بایست در آفرینشی بی‌نقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانه‌ای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بی‌جان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد می‌بایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفته‌اند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شده‌اند، به همراه انسان در مرتبه‌ای میانی، و کرم‌ها به عنوان پایین‌ترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بی‌نقص متصور می‌شد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض می‌شد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمی‌شد. هیچ گونه‌ای نمی‌توانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحی‌شدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونه‌های نمی‌توانستند هیچ‌گاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت می‌ماندند. برای انسان‌ها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته می‌شد؛ چه همانند جانوران پایین‌تر از خود رفتار می‌کردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه می‌دادند.انتظار می‌رفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمی‌کند» natura non facit saltum بیان شده‌است. این ایده پایه‌ای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدن‌های غربی را برای سده‌ها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل می‌داد. به عنوان نوعی سامانه طبقه‌بندی، زنجیره عظیم هستی اساسی‌ترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیست‌شناسی در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
چه مخلوقاتی به یکدیگر شباهت زیادی داشتند؟
{ "answer_start": [ 1618 ], "text": [ "سطوح موازی" ] }
PersianQuAD:89f1636c-d362-4c71-94cc-ebc72034372c
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در ۱۸۵۸، چارلز داروین و آلفرد راسل والاس، به صورت مشترک اقدام به چاپ نگره‌ای فرگشتی تازه کردند که به تفصیل در کتاب خاستگاه گونه‌های داروین شرح داده شد. اگرچه تا پیش از ارائه نظریه فرگشتی داروین دیدگاه فرگشت‌گرایانه در جامعه علمی جای پا باز کرده بود، اما نظریه او به آن دلیل انقلابی تلقی می‌شود که توانست سازوکاری از چگونگی پدید آمدن تفاوت‌ها در گونه‌های مختلف را توضیح دهد؛ چیزی که امروزه با مفهوم انتخاب طبیعی می‌شناسیم. نظریه او همراه بود با شواهد بی‌شماری از شاخه‌های گسترده علمی همچون دامداری، جغرافیای زیستی، زمین‌شناسی، ریخت‌شناسی، و رویان‌شناسی.
چه کسانی اقدام به چاپ نگره‌ای فرگشتی تازه کردند؟
{ "answer_start": [ 9 ], "text": [ "چارلز داروین و آلفرد راسل والاس" ] }
PersianQuAD:dee87056-6204-4365-8c6c-be705f5d283b
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در ۱۸۵۸، چارلز داروین و آلفرد راسل والاس، به صورت مشترک اقدام به چاپ نگره‌ای فرگشتی تازه کردند که به تفصیل در کتاب خاستگاه گونه‌های داروین شرح داده شد. اگرچه تا پیش از ارائه نظریه فرگشتی داروین دیدگاه فرگشت‌گرایانه در جامعه علمی جای پا باز کرده بود، اما نظریه او به آن دلیل انقلابی تلقی می‌شود که توانست سازوکاری از چگونگی پدید آمدن تفاوت‌ها در گونه‌های مختلف را توضیح دهد؛ چیزی که امروزه با مفهوم انتخاب طبیعی می‌شناسیم. نظریه او همراه بود با شواهد بی‌شماری از شاخه‌های گسترده علمی همچون دامداری، جغرافیای زیستی، زمین‌شناسی، ریخت‌شناسی، و رویان‌شناسی.
یکی از شاخه‌های علمی که با نظریه داروین همراه بود چیست؟
{ "answer_start": [ 498 ], "text": [ "جغرافیای زیستی" ] }
PersianQuAD:f4decca3-8fca-47fc-bef5-bfc87b5fd3a6
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در ۱۸۵۸، چارلز داروین و آلفرد راسل والاس، به صورت مشترک اقدام به چاپ نگره‌ای فرگشتی تازه کردند که به تفصیل در کتاب خاستگاه گونه‌های داروین شرح داده شد. اگرچه تا پیش از ارائه نظریه فرگشتی داروین دیدگاه فرگشت‌گرایانه در جامعه علمی جای پا باز کرده بود، اما نظریه او به آن دلیل انقلابی تلقی می‌شود که توانست سازوکاری از چگونگی پدید آمدن تفاوت‌ها در گونه‌های مختلف را توضیح دهد؛ چیزی که امروزه با مفهوم انتخاب طبیعی می‌شناسیم. نظریه او همراه بود با شواهد بی‌شماری از شاخه‌های گسترده علمی همچون دامداری، جغرافیای زیستی، زمین‌شناسی، ریخت‌شناسی، و رویان‌شناسی.
نظریه فرگشتی داروین را امروز با چه نامی می‌شناسیم؟
{ "answer_start": [ 398 ], "text": [ "انتخاب طبیعی" ] }
PersianQuAD:b1aaad87-cbf2-41e4-9ef9-58ebc9c1739a
تاریخچه اندیشه فرگشتی
در ۱۸۵۸، چارلز داروین و آلفرد راسل والاس، به صورت مشترک اقدام به چاپ نگره‌ای فرگشتی تازه کردند که به تفصیل در کتاب خاستگاه گونه‌های داروین شرح داده شد. اگرچه تا پیش از ارائه نظریه فرگشتی داروین دیدگاه فرگشت‌گرایانه در جامعه علمی جای پا باز کرده بود، اما نظریه او به آن دلیل انقلابی تلقی می‌شود که توانست سازوکاری از چگونگی پدید آمدن تفاوت‌ها در گونه‌های مختلف را توضیح دهد؛ چیزی که امروزه با مفهوم انتخاب طبیعی می‌شناسیم. نظریه او همراه بود با شواهد بی‌شماری از شاخه‌های گسترده علمی همچون دامداری، جغرافیای زیستی، زمین‌شناسی، ریخت‌شناسی، و رویان‌شناسی.
اندیشه نگره‌ای فرگشتی تازه در چه کتابی شرح داده شده؟
{ "answer_start": [ 115 ], "text": [ "خاستگاه گونه‌های داروین" ] }
PersianQuAD:5664b60b-5bca-4d1d-b009-1c82d315ae6d
ولتر
سرانجام ولتر در ۳۰ مه ۱۷۷۸ بدرود زندگی گفت. به دلیل عقاید ضدکلیسایی ولتر مقام‌های کلیسا قصد داشتند او را از آیین خاکسپاری مسیحی محروم سازند. به همین دلیل بلافاصله پس از مرگ دوستانش جنازه او را به کلیسایی محلی منتقل کرده و به سرعت آداب خاکسپاری مسیحی را به صورت کامل اجرا نمودند. ساعت ۱۱ شب و در سایه تردستی کشیش مهربانی به نام «مینگو» جسدش، شبانه و مخفیانه در صومعه «سلی یر» به خاک سپرده می‌شود، در حقیقت جسدش در خفا پایتخت را ترک می‌کند. فرمان ممنوعیت مراسم مذهبی خاکسپاری ولتر پس از اجرای مراسم به این کلیسای محلی رسید. پس از انقلاب فرانسه، در سال ۱۷۹۱ بقایای جسد ولتر به پاریس منتقل و با شکوه تشییع شد.
ولتر در چه تاریخی بدرود زندگی گفت؟
{ "answer_start": [ 16 ], "text": [ "۳۰ مه ۱۷۷۸" ] }
PersianQuAD:9d254aba-3392-4393-ac4f-4869756d7a40
ولتر
سرانجام ولتر در ۳۰ مه ۱۷۷۸ بدرود زندگی گفت. به دلیل عقاید ضدکلیسایی ولتر مقام‌های کلیسا قصد داشتند او را از آیین خاکسپاری مسیحی محروم سازند. به همین دلیل بلافاصله پس از مرگ دوستانش جنازه او را به کلیسایی محلی منتقل کرده و به سرعت آداب خاکسپاری مسیحی را به صورت کامل اجرا نمودند. ساعت ۱۱ شب و در سایه تردستی کشیش مهربانی به نام «مینگو» جسدش، شبانه و مخفیانه در صومعه «سلی یر» به خاک سپرده می‌شود، در حقیقت جسدش در خفا پایتخت را ترک می‌کند. فرمان ممنوعیت مراسم مذهبی خاکسپاری ولتر پس از اجرای مراسم به این کلیسای محلی رسید. پس از انقلاب فرانسه، در سال ۱۷۹۱ بقایای جسد ولتر به پاریس منتقل و با شکوه تشییع شد.
پس از انقلاب فرانسه، در سال چند بقایای جسد ولتر به پاریس منتقل و با شکوه تشییع شد؟
{ "answer_start": [ 550 ], "text": [ "۱۷۹۱" ] }
PersianQuAD:34983aac-18a5-4e13-aab9-0fb889fb44aa
ولتر
ولتر در فوریه ۱۷۷۸ پس از ۲۸ سال به پاریس بازگشت. قصد داشت در تمرین اجرای نمایش ایرن شخصاً حضور داشته باشد. این بازگشت بعد از سال‌ها دوری با استقبال زیاد هوادارانش مواجه شد؛ با این حال این سفر به بیماری ولترِ ۸۴ ساله منجر شد. در ماه مارس بهبودی نسبی یافت و در ۳۰ مارس از فرهنگستان فرانسه بازدید کرد. این بازدید در میان شور و استقبال حضار انجام شد. در ماه مه بیماری او به وخامت گرایید. عده‌ای از دشمنان او می‌گفتند که بیماری ولتر در روزهای منتهی به مرگ او همراه با درد زیادی بوده‌است حال آنکه دوستانش می‌گفتند که او تا لحظه آخر جسور ماند. شایعات زیادی از طرف دوستان و دشمنانش در مورد چگونگی مرگ و آخرین گفته‌ها و کرده‌های او پراکنده شد.
ولتر در فوریه ۱۷۷۸ پس از چند سال به پاریس بازگشت؟
{ "answer_start": [ 25 ], "text": [ "۲۸" ] }
PersianQuAD:8ffdbd71-9f7f-422e-9918-d77e2f80bfea
ولتر
ولتر در فوریه ۱۷۷۸ پس از ۲۸ سال به پاریس بازگشت. قصد داشت در تمرین اجرای نمایش ایرن شخصاً حضور داشته باشد. این بازگشت بعد از سال‌ها دوری با استقبال زیاد هوادارانش مواجه شد؛ با این حال این سفر به بیماری ولترِ ۸۴ ساله منجر شد. در ماه مارس بهبودی نسبی یافت و در ۳۰ مارس از فرهنگستان فرانسه بازدید کرد. این بازدید در میان شور و استقبال حضار انجام شد. در ماه مه بیماری او به وخامت گرایید. عده‌ای از دشمنان او می‌گفتند که بیماری ولتر در روزهای منتهی به مرگ او همراه با درد زیادی بوده‌است حال آنکه دوستانش می‌گفتند که او تا لحظه آخر جسور ماند. شایعات زیادی از طرف دوستان و دشمنانش در مورد چگونگی مرگ و آخرین گفته‌ها و کرده‌های او پراکنده شد.
ولتر در چه تاریخی پس از ۲۸ سال به پاریس بازگشت؟
{ "answer_start": [ 8 ], "text": [ "فوریه ۱۷۷۸" ] }
PersianQuAD:09cb31d4-708b-466c-81e1-d3a33238bb72
ولتر
ولتر در فوریه ۱۷۷۸ پس از ۲۸ سال به پاریس بازگشت. قصد داشت در تمرین اجرای نمایش ایرن شخصاً حضور داشته باشد. این بازگشت بعد از سال‌ها دوری با استقبال زیاد هوادارانش مواجه شد؛ با این حال این سفر به بیماری ولترِ ۸۴ ساله منجر شد. در ماه مارس بهبودی نسبی یافت و در ۳۰ مارس از فرهنگستان فرانسه بازدید کرد. این بازدید در میان شور و استقبال حضار انجام شد. در ماه مه بیماری او به وخامت گرایید. عده‌ای از دشمنان او می‌گفتند که بیماری ولتر در روزهای منتهی به مرگ او همراه با درد زیادی بوده‌است حال آنکه دوستانش می‌گفتند که او تا لحظه آخر جسور ماند. شایعات زیادی از طرف دوستان و دشمنانش در مورد چگونگی مرگ و آخرین گفته‌ها و کرده‌های او پراکنده شد.
ولتر در فوریه ۱۷۷۸ پس از ۲۸ سال به کجا بازگشت؟
{ "answer_start": [ 35 ], "text": [ "پاریس" ] }
PersianQuAD:27f80e1b-27d7-4624-8aa9-7cbbb7bc67d7
ولتر
سال ۱۷۲۹م، حکومت فرانسه به ولتر اجازه بازگشت داد. وی که در این زمان سی و پنج ساله بود. با تلاشی خستگی‌ناپذیر و با شوری قهرمانانه به خلق آثار ادبی و فلسفی پرداخت. ضمناً به پاره‌ای از قوانین کلیسا بی‌اعتنائی کرد و مورد غضب کلیسا قرار گرفت. کلیسا او را منحرف و فاسدالاخلاق نامید و مردم را به طرد نوشته او فراخواند؛ ولی مردم هم‌چنان به او تمایل داشتند، حتی بسیاری از دربارهای اروپایی نیز او را دعوت کردند. اکاترینا ملکه روسیه، کریستیان هفتم، گوستاو سوم شاه سوئد و فریدریک بزرگ شاه پروس بیش از دیگران اصرار می‌ورزیدند. با این‌همه، ولتر از آموزش محروم بود، بارها کتاب‌های او را غیرقانونی برشمردند، جمع‌آوری کردند و سوزاندند. او را مورد تعقیب قرار دادند، در عین حال در سراسر جهان هم تمامی ظاهرپرستان و صاحبان زر و زور از دشمنان او به‌شمار می‌رفتند. در سال ۱۷۵۰م وقتی همسر خود را که نویسنده‌ای هوشمند بود از دست داد، دعوت فریدریک بزرگ را پذیرفت و به پوتسدام در پروس رفت. فریدریک به او احترام زیاد نمود و می‌خواست او را در مسلک ملازمان دائمی خود درآورد. اما وقتی ولتر زرق و برق مبتذل او را دید، از فریدریک کم‌کم فاصله گرفت تا این‌که تصمیم گرفت خاک پروس را ترک کند. اما فریدریک با وی به‌درستی رفتار نکرد و تمام مرزها را بر او بست. در سال ۱۷۵۵م، دولت ژنو به ولتر پناه داد. وی در گوشه‌ای دورافتاده به‌نام فرنی سکونت نمود. اما به‌زودی از چهار گوشه اروپا بسیاری از پناهندگان سیاسی و فراریان دور او جمع شدند و خانه او را مهمان‌سرای بی‌پناهان قرار دادند. وقتی همه اینهاین‌ها جمع شدند، ولتر به‌عنوان نیایش این جمله را زمزمه می‌کرد: «خدا مرا از شر دوستانم حفظ کند، من خود از عهده دشمنان برمی‌آیم!» در بین اطرافیان ولتر از تمام گروه‌ها مخصوصاً عده‌ای صنعتگر بودند، ولتر تصمیم گرفت در اطراف زیستگاه خود واحد تولیدی ایجاد نمایدآنها را وادار کرد ساعت تولید کنند، بدین شیوه دهکده محل سکونت او گسترش یافت و شهرک «فرنی-ولتر» به‌وجود آمد. توقف ولتر در ژنو، بیست سال طول کشید، در این مدت دراز ولتر با همکاری یاران خود دست به تولید ساعت و تجارت زد و در عین حال از فعالیت‌های فلسفی و ادبی خود دست‌بردار نبود. از همه مهم‌تر به مبارزات اجتماعی‌اش هم ادامه می‌داد.
در سال چند میلادی دولت ژنو به ولتر پناه داد؟
{ "answer_start": [ 1128 ], "text": [ "۱۷۵۵" ] }
PersianQuAD:6e238ca7-222b-40ae-aac8-655e413321fa
ولتر
سال ۱۷۲۹م، حکومت فرانسه به ولتر اجازه بازگشت داد. وی که در این زمان سی و پنج ساله بود. با تلاشی خستگی‌ناپذیر و با شوری قهرمانانه به خلق آثار ادبی و فلسفی پرداخت. ضمناً به پاره‌ای از قوانین کلیسا بی‌اعتنائی کرد و مورد غضب کلیسا قرار گرفت. کلیسا او را منحرف و فاسدالاخلاق نامید و مردم را به طرد نوشته او فراخواند؛ ولی مردم هم‌چنان به او تمایل داشتند، حتی بسیاری از دربارهای اروپایی نیز او را دعوت کردند. اکاترینا ملکه روسیه، کریستیان هفتم، گوستاو سوم شاه سوئد و فریدریک بزرگ شاه پروس بیش از دیگران اصرار می‌ورزیدند. با این‌همه، ولتر از آموزش محروم بود، بارها کتاب‌های او را غیرقانونی برشمردند، جمع‌آوری کردند و سوزاندند. او را مورد تعقیب قرار دادند، در عین حال در سراسر جهان هم تمامی ظاهرپرستان و صاحبان زر و زور از دشمنان او به‌شمار می‌رفتند. در سال ۱۷۵۰م وقتی همسر خود را که نویسنده‌ای هوشمند بود از دست داد، دعوت فریدریک بزرگ را پذیرفت و به پوتسدام در پروس رفت. فریدریک به او احترام زیاد نمود و می‌خواست او را در مسلک ملازمان دائمی خود درآورد. اما وقتی ولتر زرق و برق مبتذل او را دید، از فریدریک کم‌کم فاصله گرفت تا این‌که تصمیم گرفت خاک پروس را ترک کند. اما فریدریک با وی به‌درستی رفتار نکرد و تمام مرزها را بر او بست. در سال ۱۷۵۵م، دولت ژنو به ولتر پناه داد. وی در گوشه‌ای دورافتاده به‌نام فرنی سکونت نمود. اما به‌زودی از چهار گوشه اروپا بسیاری از پناهندگان سیاسی و فراریان دور او جمع شدند و خانه او را مهمان‌سرای بی‌پناهان قرار دادند. وقتی همه اینهاین‌ها جمع شدند، ولتر به‌عنوان نیایش این جمله را زمزمه می‌کرد: «خدا مرا از شر دوستانم حفظ کند، من خود از عهده دشمنان برمی‌آیم!» در بین اطرافیان ولتر از تمام گروه‌ها مخصوصاً عده‌ای صنعتگر بودند، ولتر تصمیم گرفت در اطراف زیستگاه خود واحد تولیدی ایجاد نمایدآنها را وادار کرد ساعت تولید کنند، بدین شیوه دهکده محل سکونت او گسترش یافت و شهرک «فرنی-ولتر» به‌وجود آمد. توقف ولتر در ژنو، بیست سال طول کشید، در این مدت دراز ولتر با همکاری یاران خود دست به تولید ساعت و تجارت زد و در عین حال از فعالیت‌های فلسفی و ادبی خود دست‌بردار نبود. از همه مهم‌تر به مبارزات اجتماعی‌اش هم ادامه می‌داد.
در سال چند میلادی حکومت فرانسه به ولتر اجازه بازگشت داد؟
{ "answer_start": [ 4 ], "text": [ "۱۷۲۹" ] }
PersianQuAD:616c6465-fe84-420b-a581-9dbdad995173
ولتر
در سال ۱۷۱۵ اشعاری ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد. در ایام زندان نام مستعار ولتر را برای خود برگزید. مدت یازده ماه در زندان بود اما با تلاش دوستان و هوادارانش رهایی یافت. در زندان به قدری ضعیف شده بود، که دیگر به آدم شباهت نداشت، در عین حال از استحکام و مقاومت روحی برخوردار بود. پس از مدتی سلامت خود را بازیافت و بی‌پرواتر از گذشته به جنگ مخالفان آزادی و بیداری حرکت کرد. حکام فرانسه نیز به او اهانت کردند و حتی تا آنجا پیشروی کردند که به وی تهمت بدبینی زدند و اوباش را به جان وی انداختند. در همین زمان، آدریان لوکورور - هنرپیشهٔ معروف تئاتر - در بستر مرگ آرمید. به سنت مسیحیان، کشیشی را به بالین وی آوردند، اما کشیش برخلاف آئین عیسی مسیح، هنرپیشگی را حرفه‌ای ننگین شمرد و از او استغفار خواست. وقتی با افکار او مواجه شد، با خشم او را ترک کرد و به تحریک کلیسا، پلیس از دفن او خوداری کرد و جسدش را با آهک و زباله سوزاندند و ولتر که خود شاهد این رویداد بود، چون یکباره آتش شد؛ و گفت: «کسی که می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه خدا تو را لعن خواهد کرد، به کسی می‌ماند که به من می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه تو را خواهم کشت.» حکمرانان فرانسه که نتوانستند گفتار ولتر را تحمل کنند، او را برای بار دوم زندانی کردند و سپس از خاک فرانسه بیرون راندند. ولتر در سال ۱۷۲۶ م. رهسپار انگلیس شد.
ولتر در سال چند میلادی رهسپار انگلیس شد؟
{ "answer_start": [ 1195 ], "text": [ "۱۷۲۶" ] }
PersianQuAD:e0477ca8-76fe-4e05-b2fa-9ad62f7f3d8e
ولتر
در سال ۱۷۱۵ اشعاری ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد. در ایام زندان نام مستعار ولتر را برای خود برگزید. مدت یازده ماه در زندان بود اما با تلاش دوستان و هوادارانش رهایی یافت. در زندان به قدری ضعیف شده بود، که دیگر به آدم شباهت نداشت، در عین حال از استحکام و مقاومت روحی برخوردار بود. پس از مدتی سلامت خود را بازیافت و بی‌پرواتر از گذشته به جنگ مخالفان آزادی و بیداری حرکت کرد. حکام فرانسه نیز به او اهانت کردند و حتی تا آنجا پیشروی کردند که به وی تهمت بدبینی زدند و اوباش را به جان وی انداختند. در همین زمان، آدریان لوکورور - هنرپیشهٔ معروف تئاتر - در بستر مرگ آرمید. به سنت مسیحیان، کشیشی را به بالین وی آوردند، اما کشیش برخلاف آئین عیسی مسیح، هنرپیشگی را حرفه‌ای ننگین شمرد و از او استغفار خواست. وقتی با افکار او مواجه شد، با خشم او را ترک کرد و به تحریک کلیسا، پلیس از دفن او خوداری کرد و جسدش را با آهک و زباله سوزاندند و ولتر که خود شاهد این رویداد بود، چون یکباره آتش شد؛ و گفت: «کسی که می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه خدا تو را لعن خواهد کرد، به کسی می‌ماند که به من می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه تو را خواهم کشت.» حکمرانان فرانسه که نتوانستند گفتار ولتر را تحمل کنند، او را برای بار دوم زندانی کردند و سپس از خاک فرانسه بیرون راندند. ولتر در سال ۱۷۲۶ م. رهسپار انگلیس شد.
چه کسی در سال ۱۷۱۵ اشعاری ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد؟
{ "answer_start": [ 116 ], "text": [ "ولتر" ] }
PersianQuAD:27ab572e-bae0-45e7-8a00-78896a3fe8d6
ولتر
در سال ۱۷۱۵ اشعاری ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد. در ایام زندان نام مستعار ولتر را برای خود برگزید. مدت یازده ماه در زندان بود اما با تلاش دوستان و هوادارانش رهایی یافت. در زندان به قدری ضعیف شده بود، که دیگر به آدم شباهت نداشت، در عین حال از استحکام و مقاومت روحی برخوردار بود. پس از مدتی سلامت خود را بازیافت و بی‌پرواتر از گذشته به جنگ مخالفان آزادی و بیداری حرکت کرد. حکام فرانسه نیز به او اهانت کردند و حتی تا آنجا پیشروی کردند که به وی تهمت بدبینی زدند و اوباش را به جان وی انداختند. در همین زمان، آدریان لوکورور - هنرپیشهٔ معروف تئاتر - در بستر مرگ آرمید. به سنت مسیحیان، کشیشی را به بالین وی آوردند، اما کشیش برخلاف آئین عیسی مسیح، هنرپیشگی را حرفه‌ای ننگین شمرد و از او استغفار خواست. وقتی با افکار او مواجه شد، با خشم او را ترک کرد و به تحریک کلیسا، پلیس از دفن او خوداری کرد و جسدش را با آهک و زباله سوزاندند و ولتر که خود شاهد این رویداد بود، چون یکباره آتش شد؛ و گفت: «کسی که می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه خدا تو را لعن خواهد کرد، به کسی می‌ماند که به من می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه تو را خواهم کشت.» حکمرانان فرانسه که نتوانستند گفتار ولتر را تحمل کنند، او را برای بار دوم زندانی کردند و سپس از خاک فرانسه بیرون راندند. ولتر در سال ۱۷۲۶ م. رهسپار انگلیس شد.
ولتر در سال ۱۷۱۵ اشعاری ضد فیلیپ دوم از کدام خاندان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد؟
{ "answer_start": [ 42 ], "text": [ "اورلئان" ] }
PersianQuAD:f9bcdbd8-d2a3-457d-83d1-28c7d5b6b8e1
ولتر
در سال ۱۷۱۵ اشعاری ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد. در ایام زندان نام مستعار ولتر را برای خود برگزید. مدت یازده ماه در زندان بود اما با تلاش دوستان و هوادارانش رهایی یافت. در زندان به قدری ضعیف شده بود، که دیگر به آدم شباهت نداشت، در عین حال از استحکام و مقاومت روحی برخوردار بود. پس از مدتی سلامت خود را بازیافت و بی‌پرواتر از گذشته به جنگ مخالفان آزادی و بیداری حرکت کرد. حکام فرانسه نیز به او اهانت کردند و حتی تا آنجا پیشروی کردند که به وی تهمت بدبینی زدند و اوباش را به جان وی انداختند. در همین زمان، آدریان لوکورور - هنرپیشهٔ معروف تئاتر - در بستر مرگ آرمید. به سنت مسیحیان، کشیشی را به بالین وی آوردند، اما کشیش برخلاف آئین عیسی مسیح، هنرپیشگی را حرفه‌ای ننگین شمرد و از او استغفار خواست. وقتی با افکار او مواجه شد، با خشم او را ترک کرد و به تحریک کلیسا، پلیس از دفن او خوداری کرد و جسدش را با آهک و زباله سوزاندند و ولتر که خود شاهد این رویداد بود، چون یکباره آتش شد؛ و گفت: «کسی که می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه خدا تو را لعن خواهد کرد، به کسی می‌ماند که به من می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه تو را خواهم کشت.» حکمرانان فرانسه که نتوانستند گفتار ولتر را تحمل کنند، او را برای بار دوم زندانی کردند و سپس از خاک فرانسه بیرون راندند. ولتر در سال ۱۷۲۶ م. رهسپار انگلیس شد.
ولتر در سال ۱۷۲۶ میلادی رهسپار کجا شد؟
{ "answer_start": [ 1210 ], "text": [ "انگلیس" ] }
PersianQuAD:d0847119-dd8f-4318-b00d-5474491732f6
ولتر
در سال ۱۷۱۵ اشعاری ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد. در ایام زندان نام مستعار ولتر را برای خود برگزید. مدت یازده ماه در زندان بود اما با تلاش دوستان و هوادارانش رهایی یافت. در زندان به قدری ضعیف شده بود، که دیگر به آدم شباهت نداشت، در عین حال از استحکام و مقاومت روحی برخوردار بود. پس از مدتی سلامت خود را بازیافت و بی‌پرواتر از گذشته به جنگ مخالفان آزادی و بیداری حرکت کرد. حکام فرانسه نیز به او اهانت کردند و حتی تا آنجا پیشروی کردند که به وی تهمت بدبینی زدند و اوباش را به جان وی انداختند. در همین زمان، آدریان لوکورور - هنرپیشهٔ معروف تئاتر - در بستر مرگ آرمید. به سنت مسیحیان، کشیشی را به بالین وی آوردند، اما کشیش برخلاف آئین عیسی مسیح، هنرپیشگی را حرفه‌ای ننگین شمرد و از او استغفار خواست. وقتی با افکار او مواجه شد، با خشم او را ترک کرد و به تحریک کلیسا، پلیس از دفن او خوداری کرد و جسدش را با آهک و زباله سوزاندند و ولتر که خود شاهد این رویداد بود، چون یکباره آتش شد؛ و گفت: «کسی که می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه خدا تو را لعن خواهد کرد، به کسی می‌ماند که به من می‌گوید: با من هم‌عقیده شو وگرنه تو را خواهم کشت.» حکمرانان فرانسه که نتوانستند گفتار ولتر را تحمل کنند، او را برای بار دوم زندانی کردند و سپس از خاک فرانسه بیرون راندند. ولتر در سال ۱۷۲۶ م. رهسپار انگلیس شد.
ولت در چه سالی اشعاری ضد فیلیپ دوم از خاندان اورلئان سرود که باعث زندانی شدن او در باستیل شد؟
{ "answer_start": [ 7 ], "text": [ "۱۷۱۵" ] }
PersianQuAD:28327cb9-6275-4e7b-a7ad-f3f1394225f1
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
چشمه آب‌گرم کشکوئیه در کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:2362b2ad-db49-466f-9cfe-4e7c6a656525
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
کوه گنو در کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:53bf2979-168d-44e1-90b6-6f7d264bd756
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
چشمه آب‌گرم باری در کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:002c6c8d-8d39-446a-8afc-3a30d00364d0
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
چشمه آب‌گرم خورگو در کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:a5b4f990-d44d-469b-8b11-100e5f9f6eb3
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
شهر فین از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:e34bd579-476e-4fe9-8e66-684f359bf6c5
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
جنگل‌های کوهشاه از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:59434202-7a9f-403e-9365-03b7fa4a1a95
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
چشمه آبگرم تیربوئیه در نزدیکی شهر فین از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:784d7eb8-887a-4702-a864-b7a884315f8e
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
تپه چاه لرد در کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:4f76735c-b029-4a9e-9c0d-bf1246c6490c
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
چشمه آب‌گرم چستانه در کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:e0b22981-c430-41fb-8f2c-bd09176c368b
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
کوه ذرتو در کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:efe990e4-d954-4e1d-a2e4-001505525389
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
غار سرخاء از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:c679d6ad-8066-4288-a793-22840a5a2b0b
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
غار چلو از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:5ec973be-992a-42d9-8e4b-709c5e5705f3
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
جنگل کوه شب از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:081eb141-194c-448b-bcc5-56d3c532e257
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
آبشار سرخاء از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:d17a9aa9-f66f-4190-9535-2567cb94a955
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
سیخوران از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:182b328c-6506-46ae-ab36-e0a2fb491f06
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
منطقه بخوان از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 645 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:39052a42-7c81-4fd4-8b0d-1a1ae252e8d2
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
قادهار از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:ec42d874-fc8d-4b87-9016-7dc4d0382c36
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
بنگلایان از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:c615b552-871c-4a39-a6db-90a17aecc294
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
روستای سیاهو در کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 645 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:90bc2dda-b8ac-4c4f-aa91-7215aa83373f
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
بنوازکین از جاذبه‌های طبیعی کدام شهرستان ایران است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:a722be14-fe70-4056-9c76-a7f0c0f569a2
بندرعباس
این مجتمع تفریحی در فاصله ۳۴ کیلومتری از شمال‌شرقی بندرعباس قرار دارد. علاوه بر وجود چشمه آب‌گرم، شهربازی و مجتمع‌های توریستی هم در این مجتمع ساخته شده تا گردشگرانی که به این منطقه می‌آیند از نظر امکانات رفاهی و تفریحی مشکلی نداشته باشند.کوه گنو، روستای سیاهو، هماگ _چشمه آب‌گرم گنو، چشمه آب‌گرم خورگو، چشمه آبگرم سرخاء، چشمه آبگرم کشکوئیه، چشمه آبگرم نیان، چشمه آبگرم چستانه، کوه ذرتو، تپه چاه لرد، قادهار، جنگل کوه شب، سیخوران، بنوزاکین، چشمه آبگرم باری، غار سرخاء، آبشار سرخاء، غار چلو، شهر فین، جنگل‌های کوهشاه، منطقه بخوان، چشمه آبگرم تیربوئیه (نزدیک شهر فین) و بنگلایان از جمله آثار جاذبه‌های طبیعی شهرستان بندرعباس هستند که در نزدیکی شهر بندرعباس قرار دارند.
هماگ _چشمه آب‌گرم گنو در کدام شهرستان است؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "بندرعباس" ] }
PersianQuAD:818bffa3-feff-43dc-987d-5abe963a59eb
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
جمال عبدالناصر در چه تاریخی در اسکندریه سخنرانی کرد؟
{ "answer_start": [ 3 ], "text": [ "۲۶ اکتبر ۱۹۵۴" ] }
PersianQuAD:267a0203-78e6-4d06-b34f-cdd2bd4b855a
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
فرد مسلحی که قصد ترور کردن جمال عبدالناصر را داشت چند گلوله شلیک کرد؟
{ "answer_start": [ 207 ], "text": [ "شش" ] }
PersianQuAD:bc4ccb7a-9dac-4fa2-8d0f-137782f49569
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
برای ترور جمال عبدالناصر چند گلوله شلیک شد؟
{ "answer_start": [ 207 ], "text": [ "شش" ] }
PersianQuAD:876d2ef2-c417-4f09-b8c7-db80960e6d8b
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
فرد مسلحی که برای ترور کردن جمال عبدالناصر اقدام کرد توسط چه کسی اجیر شده بود؟
{ "answer_start": [ 92 ], "text": [ "محمود عبداللطیف" ] }
PersianQuAD:9ee699f9-349a-4414-bc73-e54828e9ef51
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
چه کسی جمال عبدالناصر را ترور کرد؟
{ "answer_start": [ 92 ], "text": [ "محمود عبداللطیف" ] }
PersianQuAD:d9332fb8-423f-4d7b-abcd-f335bbbf57cb
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
یکی از اعضای اخوان المسلمین کیست؟
{ "answer_start": [ 92 ], "text": [ "محمود عبداللطیف" ] }
PersianQuAD:7885624c-965d-4c43-9830-a51c46c337a5
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
محمود عبداللطیف چه کسی را ترور کرد؟
{ "answer_start": [ 282 ], "text": [ "ناصر" ] }
PersianQuAD:5f36e180-4475-43a1-a097-70fde1e2e4bc
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
محمود عبداللطیف از اعضای کدام گروه است؟
{ "answer_start": [ 122 ], "text": [ "اخوان‌المسلمین" ] }
PersianQuAD:6dddef1d-141f-4bf4-97e7-571056a11999
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴ جمال عبدالناصر به چه مناسبتی سخنرانی کرد؟
{ "answer_start": [ 50 ], "text": [ "خروج نظامی انگلیس از کشور" ] }
PersianQuAD:9544b766-e8ca-49f2-b329-fdb9bb3e712a
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
فرد مسلحی که برای ترور جمال عبدالناصر اجیر شده بود با ناصر چند متر فاصه داشت؟
{ "answer_start": [ 185 ], "text": [ "۷٫۶ متر" ] }
PersianQuAD:b50b2249-6c9b-4457-b45f-815fa3d6af71
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
ناصر در اسکندریه در چه سالی سخنرانی می کرد؟
{ "answer_start": [ 12 ], "text": [ "۱۹۵۴" ] }
PersianQuAD:d0b3e72a-8f55-4132-853d-1bb7ba6c77bd
جمال عبدالناصر
در ۲۶ اکتبر ۱۹۵۴، وقتی ناصر در اسکندریه به مناسبت خروج نظامی انگلیس از کشور سخنرانی می‌کرد، محمود عبداللطیف، یکی از اعضای اخوان‌المسلمین، برای ترور او اقدام کرد. فرد مسلح از وی ۲۵ قدم (۷٫۶ متر) فاصله داشت و شش گلوله شلیک کرد، اما هیچ‌کدام به ناصر اصابت نکرد. مردم آشفتند، که ناگهان ناصر صدای خود را بلند کرد و از مردم درخواست کرد که آرام باشند و این جمله را گفت: سرجایتان بمانید ای مردان، سرجایتان بمانید ای مردان، زندگی من فدای شما، خون من فدای شما، بخاطر شما زنده می‌مانم و به خاطر آزادی و شرفتان می‌میرم؛ اگر قرار است ناصر بمیرد، پس باید هر کدامتان ناصر باشید، ناصر از شماست و آمادگی جان‌فشانی در راه کشور را دارد.
فرد مسلحی که برای ترور جمال عبدالناصر اقدام کرده بود چند قدم با جمال عبدالناصر فاصله داشت؟
{ "answer_start": [ 177 ], "text": [ "۲۵" ] }
PersianQuAD:08abcccb-9d44-4e50-9c2a-278cf3824844
منطقه آزاد تجاری
اقتصاددانان کلاسیک مانند آدام اسمیت معتقد بودند که تجارت آزاد بین‌المللی نیز رفاه جهان را حداکثر می‌کند. اسمیت معتقد بود اگر هر کشور در تولید کالایی که در آن کارایی بیشتری دارد، تخصص یابد و مازاد کالای تولیدی خود را با کالایی که در تولید آن کارایی ندارد، مبادله کند، تولید کل هر دو کالا در جهان افزایش خواهد یافت. این اضافه تولید را کشورهای طرف تجارت بین یکدیگر تقسیم می‌کنند. این در واقع تعمیم منافع حاصل از تقسیم کار (و مبادله) در سطح مناسبات بین‌المللی است. چنانچه دولت دخالت نمی‌کرد یا اقتصاد آزاد بود و همچنین تجارت بین‌الملل نیز آزاد می‌بود، منافع حاصل از تجارت به حداکثر می‌رسید؛ لذا به نظر می‌رسد که وضع محدودیت‌ها در برابر جریان آزاد کالاها و خدمات و عوامل تولید بین کشورها، با این هدف مغایر است؛ ولی در عمل همه کشورهای جهان محدودیت‌هایی را بر جریان تجارت بین‌الملل اعمال می‌کنند. این محدودیت‌ها همواره براساس رفاه ملی توجیه می‌شوند. در واقع این محدودیت‌ها برای حمایت از صنایع و کارگرانی که از واردات صدمه می‌بینند، وضع می‌شود.
چه کسی معتقد بودند که تجارت آزاد بین‌المللی نیز رفاه جهان را حداکثر می‌کند؟
{ "answer_start": [ 25 ], "text": [ "آدام اسمیت" ] }
PersianQuAD:642470fc-4a4d-46a3-b76c-63e690989966
مارتین هایدگر
هایدگر در رساله‌ای به نام نامه‌ای در باب اومانیسم سعی در ارائه نگرشی متفاوت در مورد انسان دارد. وی نگرش‌های متافیزیکی رایج مسیحی مارکسیستی و اگزیستانسیالیستی را مورد نقد قرار می‌دهد. او آن‌ها را در فهم سرشت انسان دچار خطا می‌داند. وی در این راستا به رابطه مابین اندیشیدن بودن و سرشت انسان اشاره می‌کند. اندیشیدن همانا اندیشه بودن است. بودن است که اندیشیدن را ممکن می‌کند. اندیشیدن که همانا رابطه انسان با بودن است محیط در بودن است. اما زبان که سرای بودن است آنگاه که تسلیم میل انسان برای سلطه ورزی بر چیزها شد خطری برای سرشت انسان است.
هایدگر در رساله‌ای به چه نام سعی در ارائه نگرشی متفاوت در مورد انسان دارد؟
{ "answer_start": [ 26 ], "text": [ "نامه‌ای در باب اومانیسم" ] }
PersianQuAD:c59f3bdd-7fe0-4765-8f08-163896aca3df
مارتین هایدگر
هایدگر در رساله‌ای به نام نامه‌ای در باب اومانیسم سعی در ارائه نگرشی متفاوت در مورد انسان دارد. وی نگرش‌های متافیزیکی رایج مسیحی مارکسیستی و اگزیستانسیالیستی را مورد نقد قرار می‌دهد. او آن‌ها را در فهم سرشت انسان دچار خطا می‌داند. وی در این راستا به رابطه مابین اندیشیدن بودن و سرشت انسان اشاره می‌کند. اندیشیدن همانا اندیشه بودن است. بودن است که اندیشیدن را ممکن می‌کند. اندیشیدن که همانا رابطه انسان با بودن است محیط در بودن است. اما زبان که سرای بودن است آنگاه که تسلیم میل انسان برای سلطه ورزی بر چیزها شد خطری برای سرشت انسان است.
چه کسی در رساله‌ای به نام نامه‌ای در باب اومانیسم سعی در ارائه نگرشی متفاوت در مورد انسان دارد؟
{ "answer_start": [ 0 ], "text": [ "هایدگر" ] }
PersianQuAD:c537e899-a606-41f9-8b1a-0048ee7c3d61
جمهوری روم
مورخان، تاریخ روم باستان را به سه دوره پادشاهی، جمهوری و امپراتوری تقسیم می‌کنند. رومولوس نخستین پادشاه رومیان، شهر رم را بنیان نهاد و پس از مرگ پدربزرگش به پادشاهی رم رسید. رومولوس پس از اتحاد با سابین‌ها تعدادی از پاتریسین‌ها (مردان اشراف‌زاده) را به عنوان سناتور برای شرکت در انجمن مشورتی سنا انتخاب کرد. رومولوس طی ۳۸سال حکومت خود، توانست بسیاری از شهرهای سرزمین لاتیوم را تحت تسلط درآورد و شهر رم را به یک شهر بزرگ تبدیل کند. او پس از مرگ به مقام خدایی رسید و معبدی برای پرستش روح او در بازار شهر ساخته شد.
در تقسیم بندی تاریخ روم باستان دومین مورد به غیر از پادشاهی و امپراتوری چیست؟
{ "answer_start": [ 48 ], "text": [ "جمهوری" ] }
PersianQuAD:3dd54714-5be6-4a91-95c1-4ef70a8da163
جمهوری روم
مورخان، تاریخ روم باستان را به سه دوره پادشاهی، جمهوری و امپراتوری تقسیم می‌کنند. رومولوس نخستین پادشاه رومیان، شهر رم را بنیان نهاد و پس از مرگ پدربزرگش به پادشاهی رم رسید. رومولوس پس از اتحاد با سابین‌ها تعدادی از پاتریسین‌ها (مردان اشراف‌زاده) را به عنوان سناتور برای شرکت در انجمن مشورتی سنا انتخاب کرد. رومولوس طی ۳۸سال حکومت خود، توانست بسیاری از شهرهای سرزمین لاتیوم را تحت تسلط درآورد و شهر رم را به یک شهر بزرگ تبدیل کند. او پس از مرگ به مقام خدایی رسید و معبدی برای پرستش روح او در بازار شهر ساخته شد.
در تقسیم بندی مورخان برای روم باستان ، به غیر از پادشاهی و جمهوری تقسم بندیه سوم چیست؟
{ "answer_start": [ 57 ], "text": [ "امپراتوری" ] }
PersianQuAD:c72aee7f-046b-4cc8-9492-31b59044459d
جمهوری روم
مورخان، تاریخ روم باستان را به سه دوره پادشاهی، جمهوری و امپراتوری تقسیم می‌کنند. رومولوس نخستین پادشاه رومیان، شهر رم را بنیان نهاد و پس از مرگ پدربزرگش به پادشاهی رم رسید. رومولوس پس از اتحاد با سابین‌ها تعدادی از پاتریسین‌ها (مردان اشراف‌زاده) را به عنوان سناتور برای شرکت در انجمن مشورتی سنا انتخاب کرد. رومولوس طی ۳۸سال حکومت خود، توانست بسیاری از شهرهای سرزمین لاتیوم را تحت تسلط درآورد و شهر رم را به یک شهر بزرگ تبدیل کند. او پس از مرگ به مقام خدایی رسید و معبدی برای پرستش روح او در بازار شهر ساخته شد.
مورخان تاریخ روم باستان را به چند دوره پادشاهی تقسیم میکنند؟
{ "answer_start": [ 31 ], "text": [ "سه" ] }
PersianQuAD:a5e04135-e24b-475b-aab7-57d18de22a5c
جمهوری روم
در هیسپانیا (نام قدیم اسپانیا)، شیپیو به نبردهای پیروزمندانه اش در جنگ‌های کارمونا در ۲۰۷ق. م، و نبرد ایلیپا (امروزه سویل) در ۲۰۶ق. م ادامه داد که تهدید پونی‌ها (کارتاژی‌ها) را از شبه‌جزیره ایبری رفع کرد. وی که در سال ۲۰۵ق. م به مقام کنسولی روم نایل شد، سنا را متقاعد کرد که استراتژی فابیانی را کنار گذاشته و در عوض به کمک پادشاه نومیدیه، ماسینیسا، که به روم گرویده بود، به شمال آفریقا یا به عبارتی سرزمین اصلی کارتاژ، یورش ببرند. شیپیو در ۲۰۴ق. م در شمال آفریقا پیاده شد. یوتیکا را متصرف، و نبرد دشت‌های بزرگ∗ را فاتح شد؛ حادثه ای که حکومت کارتاژ را واداشت آنیبال را از ایتالیا فراخوانده و باب مذاکرات صلح با روم را بگشاید. این گفتگوها البته به شکست انجامیدند زیرا شیپیو با هدف آنکه از وقوع تهدید دوبارهٔ کارتاژ علیه روم جلوگیری کند شروط سختی پیش روی امپراتوری آفریقایی می‌گذاشت. پس آنیبال در ۲۰۳ق. م به شمال آفریقا بازگشت تا در نبرد زاما با ژنرال رومی رویارو شود. در این نبرد ارتش روم تلفات سنگینی متحمل شد اما پیروزی قاطعی را دارا شد که کارتاژ را واداشت تسلیم شده و به شروط سنگین روم تن در دهد. پس از این پیروزی در شمال‌آفریقا، به شیپیو لقب «آفریکانوس» دادند.
نام قدیم اسپانیا چه بود؟
{ "answer_start": [ 3 ], "text": [ "هیسپانیا" ] }
PersianQuAD:378e2256-2fe5-4311-9146-5c31ec86a22e
جمهوری روم
در هیسپانیا (نام قدیم اسپانیا)، شیپیو به نبردهای پیروزمندانه اش در جنگ‌های کارمونا در ۲۰۷ق. م، و نبرد ایلیپا (امروزه سویل) در ۲۰۶ق. م ادامه داد که تهدید پونی‌ها (کارتاژی‌ها) را از شبه‌جزیره ایبری رفع کرد. وی که در سال ۲۰۵ق. م به مقام کنسولی روم نایل شد، سنا را متقاعد کرد که استراتژی فابیانی را کنار گذاشته و در عوض به کمک پادشاه نومیدیه، ماسینیسا، که به روم گرویده بود، به شمال آفریقا یا به عبارتی سرزمین اصلی کارتاژ، یورش ببرند. شیپیو در ۲۰۴ق. م در شمال آفریقا پیاده شد. یوتیکا را متصرف، و نبرد دشت‌های بزرگ∗ را فاتح شد؛ حادثه ای که حکومت کارتاژ را واداشت آنیبال را از ایتالیا فراخوانده و باب مذاکرات صلح با روم را بگشاید. این گفتگوها البته به شکست انجامیدند زیرا شیپیو با هدف آنکه از وقوع تهدید دوبارهٔ کارتاژ علیه روم جلوگیری کند شروط سختی پیش روی امپراتوری آفریقایی می‌گذاشت. پس آنیبال در ۲۰۳ق. م به شمال آفریقا بازگشت تا در نبرد زاما با ژنرال رومی رویارو شود. در این نبرد ارتش روم تلفات سنگینی متحمل شد اما پیروزی قاطعی را دارا شد که کارتاژ را واداشت تسلیم شده و به شروط سنگین روم تن در دهد. پس از این پیروزی در شمال‌آفریقا، به شیپیو لقب «آفریکانوس» دادند.
نام امروزه ایلیپا چیست؟
{ "answer_start": [ 117 ], "text": [ "سویل" ] }
PersianQuAD:33a6339a-6fc1-4e8c-99d1-24195962d0f2
جمهوری روم
در هیسپانیا (نام قدیم اسپانیا)، شیپیو به نبردهای پیروزمندانه اش در جنگ‌های کارمونا در ۲۰۷ق. م، و نبرد ایلیپا (امروزه سویل) در ۲۰۶ق. م ادامه داد که تهدید پونی‌ها (کارتاژی‌ها) را از شبه‌جزیره ایبری رفع کرد. وی که در سال ۲۰۵ق. م به مقام کنسولی روم نایل شد، سنا را متقاعد کرد که استراتژی فابیانی را کنار گذاشته و در عوض به کمک پادشاه نومیدیه، ماسینیسا، که به روم گرویده بود، به شمال آفریقا یا به عبارتی سرزمین اصلی کارتاژ، یورش ببرند. شیپیو در ۲۰۴ق. م در شمال آفریقا پیاده شد. یوتیکا را متصرف، و نبرد دشت‌های بزرگ∗ را فاتح شد؛ حادثه ای که حکومت کارتاژ را واداشت آنیبال را از ایتالیا فراخوانده و باب مذاکرات صلح با روم را بگشاید. این گفتگوها البته به شکست انجامیدند زیرا شیپیو با هدف آنکه از وقوع تهدید دوبارهٔ کارتاژ علیه روم جلوگیری کند شروط سختی پیش روی امپراتوری آفریقایی می‌گذاشت. پس آنیبال در ۲۰۳ق. م به شمال آفریقا بازگشت تا در نبرد زاما با ژنرال رومی رویارو شود. در این نبرد ارتش روم تلفات سنگینی متحمل شد اما پیروزی قاطعی را دارا شد که کارتاژ را واداشت تسلیم شده و به شروط سنگین روم تن در دهد. پس از این پیروزی در شمال‌آفریقا، به شیپیو لقب «آفریکانوس» دادند.
شیپیو چه لقبی داشت؟
{ "answer_start": [ 1045 ], "text": [ "آفریکانوس" ] }
PersianQuAD:042d31f0-ab17-4fea-8937-9175305690eb
جمهوری روم
در هیسپانیا (نام قدیم اسپانیا)، شیپیو به نبردهای پیروزمندانه اش در جنگ‌های کارمونا در ۲۰۷ق. م، و نبرد ایلیپا (امروزه سویل) در ۲۰۶ق. م ادامه داد که تهدید پونی‌ها (کارتاژی‌ها) را از شبه‌جزیره ایبری رفع کرد. وی که در سال ۲۰۵ق. م به مقام کنسولی روم نایل شد، سنا را متقاعد کرد که استراتژی فابیانی را کنار گذاشته و در عوض به کمک پادشاه نومیدیه، ماسینیسا، که به روم گرویده بود، به شمال آفریقا یا به عبارتی سرزمین اصلی کارتاژ، یورش ببرند. شیپیو در ۲۰۴ق. م در شمال آفریقا پیاده شد. یوتیکا را متصرف، و نبرد دشت‌های بزرگ∗ را فاتح شد؛ حادثه ای که حکومت کارتاژ را واداشت آنیبال را از ایتالیا فراخوانده و باب مذاکرات صلح با روم را بگشاید. این گفتگوها البته به شکست انجامیدند زیرا شیپیو با هدف آنکه از وقوع تهدید دوبارهٔ کارتاژ علیه روم جلوگیری کند شروط سختی پیش روی امپراتوری آفریقایی می‌گذاشت. پس آنیبال در ۲۰۳ق. م به شمال آفریقا بازگشت تا در نبرد زاما با ژنرال رومی رویارو شود. در این نبرد ارتش روم تلفات سنگینی متحمل شد اما پیروزی قاطعی را دارا شد که کارتاژ را واداشت تسلیم شده و به شروط سنگین روم تن در دهد. پس از این پیروزی در شمال‌آفریقا، به شیپیو لقب «آفریکانوس» دادند.
چه کسی یوتیکا را تصرف کرد؟
{ "answer_start": [ 431 ], "text": [ "شیپیو" ] }
PersianQuAD:ed3392f1-d22a-4dc6-9cb5-e1de35680a71
جمهوری روم
در هیسپانیا (نام قدیم اسپانیا)، شیپیو به نبردهای پیروزمندانه اش در جنگ‌های کارمونا در ۲۰۷ق. م، و نبرد ایلیپا (امروزه سویل) در ۲۰۶ق. م ادامه داد که تهدید پونی‌ها (کارتاژی‌ها) را از شبه‌جزیره ایبری رفع کرد. وی که در سال ۲۰۵ق. م به مقام کنسولی روم نایل شد، سنا را متقاعد کرد که استراتژی فابیانی را کنار گذاشته و در عوض به کمک پادشاه نومیدیه، ماسینیسا، که به روم گرویده بود، به شمال آفریقا یا به عبارتی سرزمین اصلی کارتاژ، یورش ببرند. شیپیو در ۲۰۴ق. م در شمال آفریقا پیاده شد. یوتیکا را متصرف، و نبرد دشت‌های بزرگ∗ را فاتح شد؛ حادثه ای که حکومت کارتاژ را واداشت آنیبال را از ایتالیا فراخوانده و باب مذاکرات صلح با روم را بگشاید. این گفتگوها البته به شکست انجامیدند زیرا شیپیو با هدف آنکه از وقوع تهدید دوبارهٔ کارتاژ علیه روم جلوگیری کند شروط سختی پیش روی امپراتوری آفریقایی می‌گذاشت. پس آنیبال در ۲۰۳ق. م به شمال آفریقا بازگشت تا در نبرد زاما با ژنرال رومی رویارو شود. در این نبرد ارتش روم تلفات سنگینی متحمل شد اما پیروزی قاطعی را دارا شد که کارتاژ را واداشت تسلیم شده و به شروط سنگین روم تن در دهد. پس از این پیروزی در شمال‌آفریقا، به شیپیو لقب «آفریکانوس» دادند.
سرزمین اصلی کارتاژها کجا بود؟
{ "answer_start": [ 374 ], "text": [ "شمال آفریقا" ] }
PersianQuAD:d083113c-02a2-4cbd-9e83-b7c7f7c86279
جمهوری روم
در هیسپانیا (نام قدیم اسپانیا)، شیپیو به نبردهای پیروزمندانه اش در جنگ‌های کارمونا در ۲۰۷ق. م، و نبرد ایلیپا (امروزه سویل) در ۲۰۶ق. م ادامه داد که تهدید پونی‌ها (کارتاژی‌ها) را از شبه‌جزیره ایبری رفع کرد. وی که در سال ۲۰۵ق. م به مقام کنسولی روم نایل شد، سنا را متقاعد کرد که استراتژی فابیانی را کنار گذاشته و در عوض به کمک پادشاه نومیدیه، ماسینیسا، که به روم گرویده بود، به شمال آفریقا یا به عبارتی سرزمین اصلی کارتاژ، یورش ببرند. شیپیو در ۲۰۴ق. م در شمال آفریقا پیاده شد. یوتیکا را متصرف، و نبرد دشت‌های بزرگ∗ را فاتح شد؛ حادثه ای که حکومت کارتاژ را واداشت آنیبال را از ایتالیا فراخوانده و باب مذاکرات صلح با روم را بگشاید. این گفتگوها البته به شکست انجامیدند زیرا شیپیو با هدف آنکه از وقوع تهدید دوبارهٔ کارتاژ علیه روم جلوگیری کند شروط سختی پیش روی امپراتوری آفریقایی می‌گذاشت. پس آنیبال در ۲۰۳ق. م به شمال آفریقا بازگشت تا در نبرد زاما با ژنرال رومی رویارو شود. در این نبرد ارتش روم تلفات سنگینی متحمل شد اما پیروزی قاطعی را دارا شد که کارتاژ را واداشت تسلیم شده و به شروط سنگین روم تن در دهد. پس از این پیروزی در شمال‌آفریقا، به شیپیو لقب «آفریکانوس» دادند.
جنگ‌های کارمونا در چه سالی رخ داد؟
{ "answer_start": [ 86 ], "text": [ "۲۰۷ق. م،" ] }
PersianQuAD:10253b3b-76ab-4b6e-8f74-18b065988391
جمهوری روم
در هیسپانیا (نام قدیم اسپانیا)، شیپیو به نبردهای پیروزمندانه اش در جنگ‌های کارمونا در ۲۰۷ق. م، و نبرد ایلیپا (امروزه سویل) در ۲۰۶ق. م ادامه داد که تهدید پونی‌ها (کارتاژی‌ها) را از شبه‌جزیره ایبری رفع کرد. وی که در سال ۲۰۵ق. م به مقام کنسولی روم نایل شد، سنا را متقاعد کرد که استراتژی فابیانی را کنار گذاشته و در عوض به کمک پادشاه نومیدیه، ماسینیسا، که به روم گرویده بود، به شمال آفریقا یا به عبارتی سرزمین اصلی کارتاژ، یورش ببرند. شیپیو در ۲۰۴ق. م در شمال آفریقا پیاده شد. یوتیکا را متصرف، و نبرد دشت‌های بزرگ∗ را فاتح شد؛ حادثه ای که حکومت کارتاژ را واداشت آنیبال را از ایتالیا فراخوانده و باب مذاکرات صلح با روم را بگشاید. این گفتگوها البته به شکست انجامیدند زیرا شیپیو با هدف آنکه از وقوع تهدید دوبارهٔ کارتاژ علیه روم جلوگیری کند شروط سختی پیش روی امپراتوری آفریقایی می‌گذاشت. پس آنیبال در ۲۰۳ق. م به شمال آفریقا بازگشت تا در نبرد زاما با ژنرال رومی رویارو شود. در این نبرد ارتش روم تلفات سنگینی متحمل شد اما پیروزی قاطعی را دارا شد که کارتاژ را واداشت تسلیم شده و به شروط سنگین روم تن در دهد. پس از این پیروزی در شمال‌آفریقا، به شیپیو لقب «آفریکانوس» دادند.
شبه‌جزیره ایبری را چه کسانی تهدید می‌کردند؟
{ "answer_start": [ 153 ], "text": [ "پونی‌ها" ] }
PersianQuAD:99fcb1ca-2834-403c-8802-86e95a765fc5
شاهنشاهی هخامنشی
در اثر یورش ماساژت‌ها که یک ایل ایرانی‌تبار و نیمه‌بیابان‌گرد و تیره‌ای از سکاهای آن سوی رودخانه سیردریا بودند، به شهرهای شمال شرقی ایران، مرزهای شمال خاوری شاهنشاهی ایران مورد تهدید قرار گرفت. کورش بزرگ، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل برگزید و به جنگ رفت و در آغاز پیروزی‌هایی به دست آورد. تاریخ‌نویسان یونانی در داستان‌های خود مدعی شده‌اند که ملکه ایرانی‌تبار ماساژت‌ها، تهم‌رییش او را به درون سرزمین خود کشاند و کورش در نبردی سخت، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت و این‌که پیکر وی را به پاسارگاد آوردند و به خاک سپردند. پس از مرگ کوروش بزرگ، فرزند بزرگ‌تر او کمبوجیه به شاهنشاهی رسید. امپراتوری بزرگ هخامنشیان که بنیان‌گذار آن کوروش بزرگ از نواده شاه انشان کیمن-کوروش یکم-کمبوجیه یکم بود در سازمان جهانی یونسکو به بزرگترین و اولین امپراتوری جهان طبق اسناد به ثبت رسیده‌است.
چه کسی کمبوجیه را به شاهی برگزید؟
{ "answer_start": [ 194 ], "text": [ "کورش بزرگ" ] }
PersianQuAD:a060b4d8-27b6-4bd2-9d69-b61c6a7cb779
شاهنشاهی هخامنشی
در اثر یورش ماساژت‌ها که یک ایل ایرانی‌تبار و نیمه‌بیابان‌گرد و تیره‌ای از سکاهای آن سوی رودخانه سیردریا بودند، به شهرهای شمال شرقی ایران، مرزهای شمال خاوری شاهنشاهی ایران مورد تهدید قرار گرفت. کورش بزرگ، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل برگزید و به جنگ رفت و در آغاز پیروزی‌هایی به دست آورد. تاریخ‌نویسان یونانی در داستان‌های خود مدعی شده‌اند که ملکه ایرانی‌تبار ماساژت‌ها، تهم‌رییش او را به درون سرزمین خود کشاند و کورش در نبردی سخت، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت و این‌که پیکر وی را به پاسارگاد آوردند و به خاک سپردند. پس از مرگ کوروش بزرگ، فرزند بزرگ‌تر او کمبوجیه به شاهنشاهی رسید. امپراتوری بزرگ هخامنشیان که بنیان‌گذار آن کوروش بزرگ از نواده شاه انشان کیمن-کوروش یکم-کمبوجیه یکم بود در سازمان جهانی یونسکو به بزرگترین و اولین امپراتوری جهان طبق اسناد به ثبت رسیده‌است.
کوروش در کجا به خاک سپرده شده است؟
{ "answer_start": [ 501 ], "text": [ "پاسارگاد" ] }
PersianQuAD:eafd5334-76a7-46ef-9156-4e94f95f10e0
شاهنشاهی هخامنشی
در اثر یورش ماساژت‌ها که یک ایل ایرانی‌تبار و نیمه‌بیابان‌گرد و تیره‌ای از سکاهای آن سوی رودخانه سیردریا بودند، به شهرهای شمال شرقی ایران، مرزهای شمال خاوری شاهنشاهی ایران مورد تهدید قرار گرفت. کورش بزرگ، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل برگزید و به جنگ رفت و در آغاز پیروزی‌هایی به دست آورد. تاریخ‌نویسان یونانی در داستان‌های خود مدعی شده‌اند که ملکه ایرانی‌تبار ماساژت‌ها، تهم‌رییش او را به درون سرزمین خود کشاند و کورش در نبردی سخت، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت و این‌که پیکر وی را به پاسارگاد آوردند و به خاک سپردند. پس از مرگ کوروش بزرگ، فرزند بزرگ‌تر او کمبوجیه به شاهنشاهی رسید. امپراتوری بزرگ هخامنشیان که بنیان‌گذار آن کوروش بزرگ از نواده شاه انشان کیمن-کوروش یکم-کمبوجیه یکم بود در سازمان جهانی یونسکو به بزرگترین و اولین امپراتوری جهان طبق اسناد به ثبت رسیده‌است.
کوروش بزرگ چه کسی را به‌عنوان شاه بابا انتخاب کرد؟
{ "answer_start": [ 205 ], "text": [ "کمبوجیه" ] }
PersianQuAD:ed19ced2-6971-4e36-ab62-4d651690f947
شاهنشاهی هخامنشی
در اثر یورش ماساژت‌ها که یک ایل ایرانی‌تبار و نیمه‌بیابان‌گرد و تیره‌ای از سکاهای آن سوی رودخانه سیردریا بودند، به شهرهای شمال شرقی ایران، مرزهای شمال خاوری شاهنشاهی ایران مورد تهدید قرار گرفت. کورش بزرگ، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل برگزید و به جنگ رفت و در آغاز پیروزی‌هایی به دست آورد. تاریخ‌نویسان یونانی در داستان‌های خود مدعی شده‌اند که ملکه ایرانی‌تبار ماساژت‌ها، تهم‌رییش او را به درون سرزمین خود کشاند و کورش در نبردی سخت، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت و این‌که پیکر وی را به پاسارگاد آوردند و به خاک سپردند. پس از مرگ کوروش بزرگ، فرزند بزرگ‌تر او کمبوجیه به شاهنشاهی رسید. امپراتوری بزرگ هخامنشیان که بنیان‌گذار آن کوروش بزرگ از نواده شاه انشان کیمن-کوروش یکم-کمبوجیه یکم بود در سازمان جهانی یونسکو به بزرگترین و اولین امپراتوری جهان طبق اسناد به ثبت رسیده‌است.
ماساژات‌ها از کدام تیره بودند؟
{ "answer_start": [ 75 ], "text": [ "سکاها" ] }
PersianQuAD:c636288c-6e1f-4500-90ab-ba1176f362e4
شاهنشاهی هخامنشی
در اثر یورش ماساژت‌ها که یک ایل ایرانی‌تبار و نیمه‌بیابان‌گرد و تیره‌ای از سکاهای آن سوی رودخانه سیردریا بودند، به شهرهای شمال شرقی ایران، مرزهای شمال خاوری شاهنشاهی ایران مورد تهدید قرار گرفت. کورش بزرگ، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل برگزید و به جنگ رفت و در آغاز پیروزی‌هایی به دست آورد. تاریخ‌نویسان یونانی در داستان‌های خود مدعی شده‌اند که ملکه ایرانی‌تبار ماساژت‌ها، تهم‌رییش او را به درون سرزمین خود کشاند و کورش در نبردی سخت، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت و این‌که پیکر وی را به پاسارگاد آوردند و به خاک سپردند. پس از مرگ کوروش بزرگ، فرزند بزرگ‌تر او کمبوجیه به شاهنشاهی رسید. امپراتوری بزرگ هخامنشیان که بنیان‌گذار آن کوروش بزرگ از نواده شاه انشان کیمن-کوروش یکم-کمبوجیه یکم بود در سازمان جهانی یونسکو به بزرگترین و اولین امپراتوری جهان طبق اسناد به ثبت رسیده‌است.
پس از مرگ کوروش چه کسی به سلطنت رسید؟
{ "answer_start": [ 573 ], "text": [ "کمبوجیه" ] }
PersianQuAD:a57cb119-7b30-4bb4-a2dc-8d1c1ef3f3f8
شاهنشاهی هخامنشی
حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر حداقلی بود. اول از آنجا که ایرانی‌های حاضر در امپراتوری در اقلیت بودند و دریافته بودند که تنها با مدارا می‌توانند در مناطق متنوع تحت امرشان توازن ایجاد کنند. روش مداراگرایانه (رواداری) هخامنشیان این بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقه‌ای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده و از منابع این سرزمین‌ها بهره‌برداری نمی‌کرد و همچنین نمی‌خواسته همه فرهنگ‌ها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند؛ هرچند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت: «در نتیجه، مناطق تحت کنترل هخامنشیان، علی‌رغم همبستگی این بخش‌های ایران با امپراتوری، مستقیماً تحت تأثیر برنامه دولت مرکزی با اثرات دراز مدت قرار نمی‌گرفت.» ساختار امپراتوری هخامنشی مبتنی بر سلطه سیاسی یک قدرت متمرکز بود که با «بهره‌برداری از اقتصاد پیرامونی، پردازش مرکزی و توزیع منابع اقتصادی» در واقع به شکل نظام جهانی والرشتاینی قابل توضیح است.آنتونیو پانینو، پژوهشگر ایران‌شناس دربارهٔ اینکه آیا نظام هخامنشی با توجه به اینکه سرزمین‌های وسیعی را شامل می‌شده، نظامی روادار بوده یا تمامیت‌خواه، این‌گونه پاسخ می‌دهد:
شیوۀ حکمرانی هخامنشیان برچه اساسی نبود؟
{ "answer_start": [ 408 ], "text": [ "استثمار ملل" ] }
PersianQuAD:0f38e422-0b06-441a-8244-471ea62bbcd5
شاهنشاهی هخامنشی
حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر حداقلی بود. اول از آنجا که ایرانی‌های حاضر در امپراتوری در اقلیت بودند و دریافته بودند که تنها با مدارا می‌توانند در مناطق متنوع تحت امرشان توازن ایجاد کنند. روش مداراگرایانه (رواداری) هخامنشیان این بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقه‌ای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده و از منابع این سرزمین‌ها بهره‌برداری نمی‌کرد و همچنین نمی‌خواسته همه فرهنگ‌ها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند؛ هرچند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت: «در نتیجه، مناطق تحت کنترل هخامنشیان، علی‌رغم همبستگی این بخش‌های ایران با امپراتوری، مستقیماً تحت تأثیر برنامه دولت مرکزی با اثرات دراز مدت قرار نمی‌گرفت.» ساختار امپراتوری هخامنشی مبتنی بر سلطه سیاسی یک قدرت متمرکز بود که با «بهره‌برداری از اقتصاد پیرامونی، پردازش مرکزی و توزیع منابع اقتصادی» در واقع به شکل نظام جهانی والرشتاینی قابل توضیح است.آنتونیو پانینو، پژوهشگر ایران‌شناس دربارهٔ اینکه آیا نظام هخامنشی با توجه به اینکه سرزمین‌های وسیعی را شامل می‌شده، نظامی روادار بوده یا تمامیت‌خواه، این‌گونه پاسخ می‌دهد:
ساختار امپراتوری هخامنشی مبتی بر چه سلطه‌ای بود؟
{ "answer_start": [ 820 ], "text": [ "سیاسی یک قدرت متمرکز" ] }
PersianQuAD:ae784cfc-3dd2-4135-af94-26dd7d1441df
شاهنشاهی هخامنشی
حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر حداقلی بود. اول از آنجا که ایرانی‌های حاضر در امپراتوری در اقلیت بودند و دریافته بودند که تنها با مدارا می‌توانند در مناطق متنوع تحت امرشان توازن ایجاد کنند. روش مداراگرایانه (رواداری) هخامنشیان این بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقه‌ای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده و از منابع این سرزمین‌ها بهره‌برداری نمی‌کرد و همچنین نمی‌خواسته همه فرهنگ‌ها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند؛ هرچند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت: «در نتیجه، مناطق تحت کنترل هخامنشیان، علی‌رغم همبستگی این بخش‌های ایران با امپراتوری، مستقیماً تحت تأثیر برنامه دولت مرکزی با اثرات دراز مدت قرار نمی‌گرفت.» ساختار امپراتوری هخامنشی مبتنی بر سلطه سیاسی یک قدرت متمرکز بود که با «بهره‌برداری از اقتصاد پیرامونی، پردازش مرکزی و توزیع منابع اقتصادی» در واقع به شکل نظام جهانی والرشتاینی قابل توضیح است.آنتونیو پانینو، پژوهشگر ایران‌شناس دربارهٔ اینکه آیا نظام هخامنشی با توجه به اینکه سرزمین‌های وسیعی را شامل می‌شده، نظامی روادار بوده یا تمامیت‌خواه، این‌گونه پاسخ می‌دهد:
روش مداراگرایانه توسط کدام سلسله ایجاد شد؟
{ "answer_start": [ 267 ], "text": [ "هخامنشیان" ] }
PersianQuAD:44f8fdd2-6e5a-429a-a38f-b9885390252e
شاهنشاهی هخامنشی
حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر حداقلی بود. اول از آنجا که ایرانی‌های حاضر در امپراتوری در اقلیت بودند و دریافته بودند که تنها با مدارا می‌توانند در مناطق متنوع تحت امرشان توازن ایجاد کنند. روش مداراگرایانه (رواداری) هخامنشیان این بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقه‌ای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده و از منابع این سرزمین‌ها بهره‌برداری نمی‌کرد و همچنین نمی‌خواسته همه فرهنگ‌ها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند؛ هرچند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت: «در نتیجه، مناطق تحت کنترل هخامنشیان، علی‌رغم همبستگی این بخش‌های ایران با امپراتوری، مستقیماً تحت تأثیر برنامه دولت مرکزی با اثرات دراز مدت قرار نمی‌گرفت.» ساختار امپراتوری هخامنشی مبتنی بر سلطه سیاسی یک قدرت متمرکز بود که با «بهره‌برداری از اقتصاد پیرامونی، پردازش مرکزی و توزیع منابع اقتصادی» در واقع به شکل نظام جهانی والرشتاینی قابل توضیح است.آنتونیو پانینو، پژوهشگر ایران‌شناس دربارهٔ اینکه آیا نظام هخامنشی با توجه به اینکه سرزمین‌های وسیعی را شامل می‌شده، نظامی روادار بوده یا تمامیت‌خواه، این‌گونه پاسخ می‌دهد:
ساختار امپراتوری هخامنشی با کدام اشکال نظام جهانی قابل توضیح است؟
{ "answer_start": [ 946 ], "text": [ "والرشتاینی" ] }
PersianQuAD:6663b8b2-39bd-4996-9906-bc77659ef4e0
شاهنشاهی هخامنشی
حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر حداقلی بود. اول از آنجا که ایرانی‌های حاضر در امپراتوری در اقلیت بودند و دریافته بودند که تنها با مدارا می‌توانند در مناطق متنوع تحت امرشان توازن ایجاد کنند. روش مداراگرایانه (رواداری) هخامنشیان این بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقه‌ای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده و از منابع این سرزمین‌ها بهره‌برداری نمی‌کرد و همچنین نمی‌خواسته همه فرهنگ‌ها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند؛ هرچند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت: «در نتیجه، مناطق تحت کنترل هخامنشیان، علی‌رغم همبستگی این بخش‌های ایران با امپراتوری، مستقیماً تحت تأثیر برنامه دولت مرکزی با اثرات دراز مدت قرار نمی‌گرفت.» ساختار امپراتوری هخامنشی مبتنی بر سلطه سیاسی یک قدرت متمرکز بود که با «بهره‌برداری از اقتصاد پیرامونی، پردازش مرکزی و توزیع منابع اقتصادی» در واقع به شکل نظام جهانی والرشتاینی قابل توضیح است.آنتونیو پانینو، پژوهشگر ایران‌شناس دربارهٔ اینکه آیا نظام هخامنشی با توجه به اینکه سرزمین‌های وسیعی را شامل می‌شده، نظامی روادار بوده یا تمامیت‌خواه، این‌گونه پاسخ می‌دهد:
آنتونیو پانینو چه کسی بود؟
{ "answer_start": [ 988 ], "text": [ "پژوهشگر ایران‌شناس" ] }
PersianQuAD:45717e03-0860-4cc7-ad23-01262a45f5e1
شاهنشاهی هخامنشی
حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر حداقلی بود. اول از آنجا که ایرانی‌های حاضر در امپراتوری در اقلیت بودند و دریافته بودند که تنها با مدارا می‌توانند در مناطق متنوع تحت امرشان توازن ایجاد کنند. روش مداراگرایانه (رواداری) هخامنشیان این بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقه‌ای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده و از منابع این سرزمین‌ها بهره‌برداری نمی‌کرد و همچنین نمی‌خواسته همه فرهنگ‌ها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند؛ هرچند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت: «در نتیجه، مناطق تحت کنترل هخامنشیان، علی‌رغم همبستگی این بخش‌های ایران با امپراتوری، مستقیماً تحت تأثیر برنامه دولت مرکزی با اثرات دراز مدت قرار نمی‌گرفت.» ساختار امپراتوری هخامنشی مبتنی بر سلطه سیاسی یک قدرت متمرکز بود که با «بهره‌برداری از اقتصاد پیرامونی، پردازش مرکزی و توزیع منابع اقتصادی» در واقع به شکل نظام جهانی والرشتاینی قابل توضیح است.آنتونیو پانینو، پژوهشگر ایران‌شناس دربارهٔ اینکه آیا نظام هخامنشی با توجه به اینکه سرزمین‌های وسیعی را شامل می‌شده، نظامی روادار بوده یا تمامیت‌خواه، این‌گونه پاسخ می‌دهد:
نام دیگر روش مداراگرایانه چیست؟
{ "answer_start": [ 258 ], "text": [ "رواداری" ] }
PersianQuAD:0ed802e8-4ee4-4aee-947c-03d3e19ffea5
شاهنشاهی هخامنشی
حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر حداقلی بود. اول از آنجا که ایرانی‌های حاضر در امپراتوری در اقلیت بودند و دریافته بودند که تنها با مدارا می‌توانند در مناطق متنوع تحت امرشان توازن ایجاد کنند. روش مداراگرایانه (رواداری) هخامنشیان این بود که هر منطقه‌ای را آزاد می‌گذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقه‌ای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان بر اساس استثمار ملل تحت حاکمیت خود نبوده و از منابع این سرزمین‌ها بهره‌برداری نمی‌کرد و همچنین نمی‌خواسته همه فرهنگ‌ها را تحت یک «مرکز اجتماعی و فرهنگی و سیاسی» ادغام کنند؛ هرچند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت: «در نتیجه، مناطق تحت کنترل هخامنشیان، علی‌رغم همبستگی این بخش‌های ایران با امپراتوری، مستقیماً تحت تأثیر برنامه دولت مرکزی با اثرات دراز مدت قرار نمی‌گرفت.» ساختار امپراتوری هخامنشی مبتنی بر سلطه سیاسی یک قدرت متمرکز بود که با «بهره‌برداری از اقتصاد پیرامونی، پردازش مرکزی و توزیع منابع اقتصادی» در واقع به شکل نظام جهانی والرشتاینی قابل توضیح است.آنتونیو پانینو، پژوهشگر ایران‌شناس دربارهٔ اینکه آیا نظام هخامنشی با توجه به اینکه سرزمین‌های وسیعی را شامل می‌شده، نظامی روادار بوده یا تمامیت‌خواه، این‌گونه پاسخ می‌دهد:
ساختار کدام امپراتوری مبتنی بر سلطۀ سیاسی یک قدرت متمرکز بود؟
{ "answer_start": [ 798 ], "text": [ "هخامنشی" ] }
PersianQuAD:b5d696db-ed74-4e57-a102-bd682ab37b92
شاهنشاهی هخامنشی
شاهنشاهی هخامنشی (پارسی باستان: Xšāça، «شاهنشاهی» - ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد)، معروف به امپراتوری پارس در ادبیات غربی، یک شاهنشاهی باستانی ایرانی بود که به دست کوروش بزرگ بنیاد نهاده شد. این دولت تقریباً همه جهان متمدن آن روز را دربرمی‌گرفت و از این رو، شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها حکومتی بود که همه جهان را برای بیش از دو سده یکپارچه کرد. امپراتوری ایران در اوج گستره خود در سال ۴۸۰ پیش از میلاد هشت میلیون کیلومتر مربع (برخی آنرا پنج و نیم میلیون کیلومتر مربع میدانند)، از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی، وسعت داشت که آن را تبدیل به وسیع‌ترین امپراتوری باستانی تاریخ جهان کرد.این شاهنشاهی بر مردمان گوناگون از ملل و با ادیان مختلف فرمان می‌راند و اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود در قلمروی هخامنشی زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود. کارل شفُلد می‌نویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقاً در توانی است که آن را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته‌است.»پارس، در جنوب‌غرب فلات ایران، منطقه‌ای بود که خاندان هخامنشی در آن پا گرفت. پس از چند سده حکومت بر این منطقه، یکی از اعضای این خاندان به نام کوروش دوم، شاهنشاهی ماد (ایران و میان‌رودان شمالی)، پادشاهی لیدی و امپراتوری بابل‌نو را فتح کرد و شاهنشاهی هخامنشی را بنیان گذاشت. دولتی که او بنیان نهاد، بیش از دو سده بر تقریباً همه جهان متمدن آن روز فرمان راند، تا اینکه در نهایت توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد فتح شد. اسکندر تنها چند سال پس از فتح امپراتوری درگذشت که همین مسئله باعث از بین رفتن یکپارچگی سرزمین‌های سابق امپراتوری هخامنشی گردید و دیگر هرگز این سرزمین‌ها زیر یک پرچم متحد نشدند. سلوکوس و بطلمیوس، از سرداران اسکندر، کسانی بودند که بزرگ‌ترین قسمت‌های قلمروهای هخامنشی را مال خود کردند و البته چندین و چند دولت مستقل دیگر نیز پس از مرگ اسکندر یا به مرور سر برآوردند. در نهایت، یک و نیم سده بعد ایرانیان مجدداً استقلال خود را به دست آوردند و شاهنشاهی اشکانی را در فلات ایران بنیان گذاشتند.شاهنشاهی هخامنشیان به یک نمونه موفق برای اداره یک دولت جهانی تبدیل گردید و دستاوردهایی نظیر حکومت متمرکز، سیستم جاده‌ای و پست، زبان رسمی، خدمات شهروندی و ارتش وسیع منظم توسط امپراتوری‌های پسین تقلید شد. در تاریخ غرب، شاهنشاهی هخامنشی به عنوان آنتاگونیست تاریخ یونان و همچنین رهایی‌بخش یهودیانِ بابل به یاد آورده می‌شود. میراث این دولت و رد پایش بر روی تاریخ جهان از قلمروی آن بسیار فراتر رفت و بر روی تاریخ نظامی، فرهنگی، اجتماعی و دینی دنیا تأثیر چشم‌گیری گذاشت. فتح یهودیه توسط ایرانیان باعث این شد که شاهنشاهی هخامنشی در متون دینی یهودیان و مسیحیان از اهمیت زیادی برخوردار شود. تکامل مزدیسنا در این دوره باعث گسترش آن از شرق تا غرب گردید و همچنین میراث هخامنشی نقش پررنگی در سیاست و جنبش‌های تاریخ معاصر ایران بازی کرد.
کدام شاهشاهی نخستین و تنها حکومتی بود که همه جهان را برای بیش از دو سده یکپارچه کرد؟
{ "answer_start": [ 259 ], "text": [ "هخامنشی" ] }
PersianQuAD:99dd8132-b193-4651-b26a-a4083e0b7c7d
شاهنشاهی هخامنشی
شاهنشاهی هخامنشی (پارسی باستان: Xšāça، «شاهنشاهی» - ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد)، معروف به امپراتوری پارس در ادبیات غربی، یک شاهنشاهی باستانی ایرانی بود که به دست کوروش بزرگ بنیاد نهاده شد. این دولت تقریباً همه جهان متمدن آن روز را دربرمی‌گرفت و از این رو، شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها حکومتی بود که همه جهان را برای بیش از دو سده یکپارچه کرد. امپراتوری ایران در اوج گستره خود در سال ۴۸۰ پیش از میلاد هشت میلیون کیلومتر مربع (برخی آنرا پنج و نیم میلیون کیلومتر مربع میدانند)، از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی، وسعت داشت که آن را تبدیل به وسیع‌ترین امپراتوری باستانی تاریخ جهان کرد.این شاهنشاهی بر مردمان گوناگون از ملل و با ادیان مختلف فرمان می‌راند و اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود در قلمروی هخامنشی زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود. کارل شفُلد می‌نویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقاً در توانی است که آن را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته‌است.»پارس، در جنوب‌غرب فلات ایران، منطقه‌ای بود که خاندان هخامنشی در آن پا گرفت. پس از چند سده حکومت بر این منطقه، یکی از اعضای این خاندان به نام کوروش دوم، شاهنشاهی ماد (ایران و میان‌رودان شمالی)، پادشاهی لیدی و امپراتوری بابل‌نو را فتح کرد و شاهنشاهی هخامنشی را بنیان گذاشت. دولتی که او بنیان نهاد، بیش از دو سده بر تقریباً همه جهان متمدن آن روز فرمان راند، تا اینکه در نهایت توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد فتح شد. اسکندر تنها چند سال پس از فتح امپراتوری درگذشت که همین مسئله باعث از بین رفتن یکپارچگی سرزمین‌های سابق امپراتوری هخامنشی گردید و دیگر هرگز این سرزمین‌ها زیر یک پرچم متحد نشدند. سلوکوس و بطلمیوس، از سرداران اسکندر، کسانی بودند که بزرگ‌ترین قسمت‌های قلمروهای هخامنشی را مال خود کردند و البته چندین و چند دولت مستقل دیگر نیز پس از مرگ اسکندر یا به مرور سر برآوردند. در نهایت، یک و نیم سده بعد ایرانیان مجدداً استقلال خود را به دست آوردند و شاهنشاهی اشکانی را در فلات ایران بنیان گذاشتند.شاهنشاهی هخامنشیان به یک نمونه موفق برای اداره یک دولت جهانی تبدیل گردید و دستاوردهایی نظیر حکومت متمرکز، سیستم جاده‌ای و پست، زبان رسمی، خدمات شهروندی و ارتش وسیع منظم توسط امپراتوری‌های پسین تقلید شد. در تاریخ غرب، شاهنشاهی هخامنشی به عنوان آنتاگونیست تاریخ یونان و همچنین رهایی‌بخش یهودیانِ بابل به یاد آورده می‌شود. میراث این دولت و رد پایش بر روی تاریخ جهان از قلمروی آن بسیار فراتر رفت و بر روی تاریخ نظامی، فرهنگی، اجتماعی و دینی دنیا تأثیر چشم‌گیری گذاشت. فتح یهودیه توسط ایرانیان باعث این شد که شاهنشاهی هخامنشی در متون دینی یهودیان و مسیحیان از اهمیت زیادی برخوردار شود. تکامل مزدیسنا در این دوره باعث گسترش آن از شرق تا غرب گردید و همچنین میراث هخامنشی نقش پررنگی در سیاست و جنبش‌های تاریخ معاصر ایران بازی کرد.
امپراتوری ایران در اوج گستره خود چند سال پیش از میلاد هشت میلیون کیلومتر مربع داشت؟
{ "answer_start": [ 379 ], "text": [ "۴۸۰" ] }
PersianQuAD:d959a8d2-f799-41b3-af44-cf5fdd101afc
شاهنشاهی هخامنشی
شاهنشاهی هخامنشی (پارسی باستان: Xšāça، «شاهنشاهی» - ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد)، معروف به امپراتوری پارس در ادبیات غربی، یک شاهنشاهی باستانی ایرانی بود که به دست کوروش بزرگ بنیاد نهاده شد. این دولت تقریباً همه جهان متمدن آن روز را دربرمی‌گرفت و از این رو، شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها حکومتی بود که همه جهان را برای بیش از دو سده یکپارچه کرد. امپراتوری ایران در اوج گستره خود در سال ۴۸۰ پیش از میلاد هشت میلیون کیلومتر مربع (برخی آنرا پنج و نیم میلیون کیلومتر مربع میدانند)، از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی، وسعت داشت که آن را تبدیل به وسیع‌ترین امپراتوری باستانی تاریخ جهان کرد.این شاهنشاهی بر مردمان گوناگون از ملل و با ادیان مختلف فرمان می‌راند و اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود در قلمروی هخامنشی زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود. کارل شفُلد می‌نویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقاً در توانی است که آن را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته‌است.»پارس، در جنوب‌غرب فلات ایران، منطقه‌ای بود که خاندان هخامنشی در آن پا گرفت. پس از چند سده حکومت بر این منطقه، یکی از اعضای این خاندان به نام کوروش دوم، شاهنشاهی ماد (ایران و میان‌رودان شمالی)، پادشاهی لیدی و امپراتوری بابل‌نو را فتح کرد و شاهنشاهی هخامنشی را بنیان گذاشت. دولتی که او بنیان نهاد، بیش از دو سده بر تقریباً همه جهان متمدن آن روز فرمان راند، تا اینکه در نهایت توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد فتح شد. اسکندر تنها چند سال پس از فتح امپراتوری درگذشت که همین مسئله باعث از بین رفتن یکپارچگی سرزمین‌های سابق امپراتوری هخامنشی گردید و دیگر هرگز این سرزمین‌ها زیر یک پرچم متحد نشدند. سلوکوس و بطلمیوس، از سرداران اسکندر، کسانی بودند که بزرگ‌ترین قسمت‌های قلمروهای هخامنشی را مال خود کردند و البته چندین و چند دولت مستقل دیگر نیز پس از مرگ اسکندر یا به مرور سر برآوردند. در نهایت، یک و نیم سده بعد ایرانیان مجدداً استقلال خود را به دست آوردند و شاهنشاهی اشکانی را در فلات ایران بنیان گذاشتند.شاهنشاهی هخامنشیان به یک نمونه موفق برای اداره یک دولت جهانی تبدیل گردید و دستاوردهایی نظیر حکومت متمرکز، سیستم جاده‌ای و پست، زبان رسمی، خدمات شهروندی و ارتش وسیع منظم توسط امپراتوری‌های پسین تقلید شد. در تاریخ غرب، شاهنشاهی هخامنشی به عنوان آنتاگونیست تاریخ یونان و همچنین رهایی‌بخش یهودیانِ بابل به یاد آورده می‌شود. میراث این دولت و رد پایش بر روی تاریخ جهان از قلمروی آن بسیار فراتر رفت و بر روی تاریخ نظامی، فرهنگی، اجتماعی و دینی دنیا تأثیر چشم‌گیری گذاشت. فتح یهودیه توسط ایرانیان باعث این شد که شاهنشاهی هخامنشی در متون دینی یهودیان و مسیحیان از اهمیت زیادی برخوردار شود. تکامل مزدیسنا در این دوره باعث گسترش آن از شرق تا غرب گردید و همچنین میراث هخامنشی نقش پررنگی در سیاست و جنبش‌های تاریخ معاصر ایران بازی کرد.
پایه‌گذار شاهنشاهی هخامنشی کیست؟
{ "answer_start": [ 156 ], "text": [ "کوروش بزرگ" ] }
PersianQuAD:65792717-5586-4f6d-8bd8-c3e781af6e0d
شاهنشاهی هخامنشی
شاهنشاهی هخامنشی (پارسی باستان: Xšāça، «شاهنشاهی» - ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد)، معروف به امپراتوری پارس در ادبیات غربی، یک شاهنشاهی باستانی ایرانی بود که به دست کوروش بزرگ بنیاد نهاده شد. این دولت تقریباً همه جهان متمدن آن روز را دربرمی‌گرفت و از این رو، شاهنشاهی هخامنشی نخستین و تنها حکومتی بود که همه جهان را برای بیش از دو سده یکپارچه کرد. امپراتوری ایران در اوج گستره خود در سال ۴۸۰ پیش از میلاد هشت میلیون کیلومتر مربع (برخی آنرا پنج و نیم میلیون کیلومتر مربع میدانند)، از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی، وسعت داشت که آن را تبدیل به وسیع‌ترین امپراتوری باستانی تاریخ جهان کرد.این شاهنشاهی بر مردمان گوناگون از ملل و با ادیان مختلف فرمان می‌راند و اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود در قلمروی هخامنشی زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود. کارل شفُلد می‌نویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقاً در توانی است که آن را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته‌است.»پارس، در جنوب‌غرب فلات ایران، منطقه‌ای بود که خاندان هخامنشی در آن پا گرفت. پس از چند سده حکومت بر این منطقه، یکی از اعضای این خاندان به نام کوروش دوم، شاهنشاهی ماد (ایران و میان‌رودان شمالی)، پادشاهی لیدی و امپراتوری بابل‌نو را فتح کرد و شاهنشاهی هخامنشی را بنیان گذاشت. دولتی که او بنیان نهاد، بیش از دو سده بر تقریباً همه جهان متمدن آن روز فرمان راند، تا اینکه در نهایت توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد فتح شد. اسکندر تنها چند سال پس از فتح امپراتوری درگذشت که همین مسئله باعث از بین رفتن یکپارچگی سرزمین‌های سابق امپراتوری هخامنشی گردید و دیگر هرگز این سرزمین‌ها زیر یک پرچم متحد نشدند. سلوکوس و بطلمیوس، از سرداران اسکندر، کسانی بودند که بزرگ‌ترین قسمت‌های قلمروهای هخامنشی را مال خود کردند و البته چندین و چند دولت مستقل دیگر نیز پس از مرگ اسکندر یا به مرور سر برآوردند. در نهایت، یک و نیم سده بعد ایرانیان مجدداً استقلال خود را به دست آوردند و شاهنشاهی اشکانی را در فلات ایران بنیان گذاشتند.شاهنشاهی هخامنشیان به یک نمونه موفق برای اداره یک دولت جهانی تبدیل گردید و دستاوردهایی نظیر حکومت متمرکز، سیستم جاده‌ای و پست، زبان رسمی، خدمات شهروندی و ارتش وسیع منظم توسط امپراتوری‌های پسین تقلید شد. در تاریخ غرب، شاهنشاهی هخامنشی به عنوان آنتاگونیست تاریخ یونان و همچنین رهایی‌بخش یهودیانِ بابل به یاد آورده می‌شود. میراث این دولت و رد پایش بر روی تاریخ جهان از قلمروی آن بسیار فراتر رفت و بر روی تاریخ نظامی، فرهنگی، اجتماعی و دینی دنیا تأثیر چشم‌گیری گذاشت. فتح یهودیه توسط ایرانیان باعث این شد که شاهنشاهی هخامنشی در متون دینی یهودیان و مسیحیان از اهمیت زیادی برخوردار شود. تکامل مزدیسنا در این دوره باعث گسترش آن از شرق تا غرب گردید و همچنین میراث هخامنشی نقش پررنگی در سیاست و جنبش‌های تاریخ معاصر ایران بازی کرد.
حکومت هخامنشی در ادبیات غرب معروف به چه نامی است؟
{ "answer_start": [ 84 ], "text": [ "امپراتوری پارس" ] }
PersianQuAD:8bc410d2-c643-4982-84b5-1da086e7c052
منطق
در قرن هجدهم فیلسوف پرآوازهٔ آلمانی ایمانوئل کانت ادعا نمود که منطق دیگر به پایان رسیده‌است و نیازی به چیزی بیش‌تر از منطق ارسطویی وجود ندارد. بااین‌حال در پایان قرنِ نوزدهم انفجاری در دانش منطق روی داد و حجمِ انبوهی از مطالعات به آن افزوده شد. این پیشرفت‌ها با کارهایِ ریاضیدان و فیلسوفِ آلمانی فرگه و شاگردِ انگلیسیِ وی راسل آغاز گردید. پس از آن‌ها نیاز به کارهایِ دیگری در زمینهٔ منطق احساس شد که در آغاز، شگفت یا غیرِضروری می‌رسید: انواعِ تازه‌ای از منطق مانندِ منطقِ ربط، منطقِ زمان، منطقِ موجهات، و منطق‌های چندارزشی که در اثرِ این احساس پدید آمدند که منطقِ فرگه و راسل برایِ برخی اهداف یا نیازها کافی نیستند.
در قرن هجدهم کدام فیلسوف دعا نمود که منطق دیگر به پایان رسیده‌است؟
{ "answer_start": [ 36 ], "text": [ "ایمانوئل کانت" ] }
PersianQuAD:3a8bd82f-e8dc-4f5e-9df5-a45d002bea1e
منطق
در قرن هجدهم فیلسوف پرآوازهٔ آلمانی ایمانوئل کانت ادعا نمود که منطق دیگر به پایان رسیده‌است و نیازی به چیزی بیش‌تر از منطق ارسطویی وجود ندارد. بااین‌حال در پایان قرنِ نوزدهم انفجاری در دانش منطق روی داد و حجمِ انبوهی از مطالعات به آن افزوده شد. این پیشرفت‌ها با کارهایِ ریاضیدان و فیلسوفِ آلمانی فرگه و شاگردِ انگلیسیِ وی راسل آغاز گردید. پس از آن‌ها نیاز به کارهایِ دیگری در زمینهٔ منطق احساس شد که در آغاز، شگفت یا غیرِضروری می‌رسید: انواعِ تازه‌ای از منطق مانندِ منطقِ ربط، منطقِ زمان، منطقِ موجهات، و منطق‌های چندارزشی که در اثرِ این احساس پدید آمدند که منطقِ فرگه و راسل برایِ برخی اهداف یا نیازها کافی نیستند.
در چه قرنی فیلسوف پرآوازهٔ آلمانی ایمانوئل کانت ادعا نمود که منطق دیگر به پایان رسیده‌است؟
{ "answer_start": [ 7 ], "text": [ "هجدهم" ] }
PersianQuAD:2c202510-f1c1-479b-b98d-aaeca6e9ef3e
نسبیت عام
اما تا سال ۱۹۲۹ در نتیجهٔ کار هابل و سایرین مشخص شده بود که جهان ما در حال انبساط است. انبساط جهان به خوبی توسط بسط جواب‌های کیهانی که توسط الکساندر فریدمان در سال ۱۹۲۲ ارائه شد و نیازی به ثابت کیهانی ندارند، قابل توضیح است. با استفاده از این جواب‌ها لومتر اولین نسخه از نظریه مهبانگ را فرمول‌بندی کرد که در آن جهان از یک حالت بی‌نهایت داغ و چگال اولیه به وجود آمده‌است. بعدها اینشتین ثابت کیهانی را بزرگترین اشتباه زندگی خود خواند.در خلال آن دوران، نسبیت عام کنجکاوی بسیاری از فیزیک‌دانان نظری را برانگیخته بود. این نظریه به وضوح از گرانش نیوتن برتر بود زیرا با نسبیت خاص سازگار بود و از عهده توضیح بسیاری از پدیده‌هایی برمی‌آمد که نظریه نیوتنی از توضیح آن‌ها ناتوان بود. خود اینشتین در سال ۱۹۱۵ نشان داد که چگونه نظریه‌اش حرکت تقدیمی غیرعادی حضیض خورشیدی سیاره تیر را بدون استفاده از هیچ‌گونه پارامتر اختیاری توجیه می‌کند. به‌طور مشابهی در سال ۱۹۱۹، طی اکتشافی که توسط ادینگتون صورت گرفت، پیش‌بینی نسبیت عام در مورد انحراف نور ستاره‌ها در طی خورشیدگرفتگی ۲۹ مه ۱۹۱۹، تأیید گردید. و باعث شهرت فوری اینشتین شد. اما تنها با گسترش‌هایی که بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵ صورت گرفت این نظریه وارد جریان اصلی فیزیک نظری و اخترفیزیک شد و از این رو، این دوره را عصر طلایی نسبیت عام می‌خوانند. به تدریج فیزیکدانان مفهوم سیاهچاله را درک نمودند و اختروش‌ها را به‌عنوان نمونه‌ای از تجلی اخترفیزیکی این مفهوم شناسایی کردند. آزمایش‌هایی دقیق‌تر از همیشه بر روی منظومه شمسی قدرت پیش‌بینی نظریه را تأیید کردند و گرایش‌هایی برای استفاده از کیهان‌شناسی نسبیتی برای هدایت آزمایش‌های مشاهده‌ای به‌وجود آمد.
اولین نفر چه کسی نظریه مهبانگ را فرمول‌بندی کرد؟
{ "answer_start": [ 251 ], "text": [ "لومتر" ] }
PersianQuAD:fa6506ac-1d0d-448f-8a17-52a77124ccd1
نسبیت عام
اما تا سال ۱۹۲۹ در نتیجهٔ کار هابل و سایرین مشخص شده بود که جهان ما در حال انبساط است. انبساط جهان به خوبی توسط بسط جواب‌های کیهانی که توسط الکساندر فریدمان در سال ۱۹۲۲ ارائه شد و نیازی به ثابت کیهانی ندارند، قابل توضیح است. با استفاده از این جواب‌ها لومتر اولین نسخه از نظریه مهبانگ را فرمول‌بندی کرد که در آن جهان از یک حالت بی‌نهایت داغ و چگال اولیه به وجود آمده‌است. بعدها اینشتین ثابت کیهانی را بزرگترین اشتباه زندگی خود خواند.در خلال آن دوران، نسبیت عام کنجکاوی بسیاری از فیزیک‌دانان نظری را برانگیخته بود. این نظریه به وضوح از گرانش نیوتن برتر بود زیرا با نسبیت خاص سازگار بود و از عهده توضیح بسیاری از پدیده‌هایی برمی‌آمد که نظریه نیوتنی از توضیح آن‌ها ناتوان بود. خود اینشتین در سال ۱۹۱۵ نشان داد که چگونه نظریه‌اش حرکت تقدیمی غیرعادی حضیض خورشیدی سیاره تیر را بدون استفاده از هیچ‌گونه پارامتر اختیاری توجیه می‌کند. به‌طور مشابهی در سال ۱۹۱۹، طی اکتشافی که توسط ادینگتون صورت گرفت، پیش‌بینی نسبیت عام در مورد انحراف نور ستاره‌ها در طی خورشیدگرفتگی ۲۹ مه ۱۹۱۹، تأیید گردید. و باعث شهرت فوری اینشتین شد. اما تنها با گسترش‌هایی که بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵ صورت گرفت این نظریه وارد جریان اصلی فیزیک نظری و اخترفیزیک شد و از این رو، این دوره را عصر طلایی نسبیت عام می‌خوانند. به تدریج فیزیکدانان مفهوم سیاهچاله را درک نمودند و اختروش‌ها را به‌عنوان نمونه‌ای از تجلی اخترفیزیکی این مفهوم شناسایی کردند. آزمایش‌هایی دقیق‌تر از همیشه بر روی منظومه شمسی قدرت پیش‌بینی نظریه را تأیید کردند و گرایش‌هایی برای استفاده از کیهان‌شناسی نسبیتی برای هدایت آزمایش‌های مشاهده‌ای به‌وجود آمد.
لومتر کدام نظریه را فرمول‌بندی کرد؟
{ "answer_start": [ 277 ], "text": [ "مهبانگ" ] }