input_text
stringlengths 4
159
| target_text
stringlengths 4
155
|
---|---|
هوم، صادقانه هم. | هوم، همچنین صادقانه |
من اصلا نمیتونم ازت محافظت کنم | من نمی توانم از شما محافظت کنم. |
خون هراکلس در رگهای من جاری است | خون هرکول در رگهای من جاری است. |
تو که دوباره... تو کی هستی؟ | تو... تو کی هستی |
امروز صبح حال همه چطوره | صبح همه چطوره |
بدانید بهترین قسمت چیست | میدونی بهترین قسمت چیه |
و تو یک ملکه | و تو ملکه هستی |
اسلحه هایت را جمع کن و بیرون برو | اسلحه هایت را جمع کن و برو |
ثانیاً، متقاضی خطای آشکار ارزیابی و نقض اصول اطمینان حقوقی و حمایت از انتظارات مشروع را مدعی است. | متقاضی همچنین به وجود اشتباه آشکار در ارزیابی و نقض اصول اطمینان حقوقی و حمایت از انتظارات مشروع استناد می کند. |
برادر، مارک با خستگی تکرار کرد. | برادرم، مارک با خستگی تکرار کرد. |
خواهر کوچکش. | خواهر کوچکترش |
129 در آن شرایط، استدلال متقاضیان مبنی بر اینکه کمیسیون اصل رفتار برابر را به ضرر خود نقض کرده است، باید به عنوان بی اساس رد شود. | 129 در آن شرایط، استدلال متقاضی مبنی بر اینکه کمیسیون اصل رفتار برابر با متقاضی را نقض کرده است، باید به عنوان بی اساس رد شود. |
مسافر هشتاد فرصت را پاسخ داد و به او پشت کرد. | احتمال هشتاد درصد مسافر جواب داد و به او پشت کرد. |
بهت گفتم برگرد... ...ولی تو نخواستی. | گفتم برگرد...... اما نخواستی. |
نه، نمی توانیم. | نه، ما نمی توانیم |
هی، جورج، اگر کارت تمام شد، می توانی کمکم کنی | جورج، اگر اینجا تمام شد، میتوانی به من کمک کنی |
مرگ شما سریع خواهد بود | مرگت سریع خواهد بود |
چگونه بر کمال غلبه می کنید | چگونه می خواهید از کمال غلبه کنید |
تو میدونی کجا داری میری مرد | میدونی کجا میری مرد |
کجاست... امروز صبح شستمش. میتونم ببینم خشک شده یا نه | من کجاست... امروز صبح شستم. |
به او گفتم به زودی باید بگویم، اما او می خواهد آن را از شما بشنود. | من به او گفتم خیلی زود است، اما او می خواهد آن را از شما بشنود. |
ما 19 خانه داریم که باید آنها را بررسی کنیم. | ما 19 خانه برای بررسی داریم. |
من به خوبی از آن آگاه هستم، بلی. | من از آن آگاه هستم، بلی. |
اونا خوبن سوپرمن | آیا آنها خوب هستند، سوپرمن |
آره واقعا خوب بود | آره او واقعا خوب بود |
ببین من اونجا برنمیگردم | ببین من برنمیگردم |
من می خواهم آنجا کنار پنجره بنشینم. | ببین من میخوام کنار پنجره بشینم |
هی اسلیک، شما باید این را بررسی کنید. | هی اسلیک، باید این را ببینی، مرد. |
هیچکس برای بودن | با هیچکس. |
بله، روشی که شما بچه ها فشار می دهید، هل می دهید، هل می دهید. | بله، راهی که می توانید فشار دهید، فشار دهید، فشار دهید. |
دلیل بهتری داشت | دلیل بهتری داری |
من را از اینجا بیرون کن و سهم من از پول را به من بده. | مرا از اینجا بیرون کن و سهمم را به من بده |
من نمی گذارم او بمیرد و کسی باشم که او را کشته است. | من نمی گذارم او بمیرد و او را نمی کشم. |
نمیدونی، نمیپرسی، برات مهم نیست. | تو نمیپرسی، برات مهم نیست |
اگر برای لخته شدن خون تحت درمان هستید یا تحت درمان قرار گرفته اید، ترومبوز ورید عمقی، آمبولی ریه یا ترومبوز سیاهرگ شبکیه. | اگر برای ترومبوز ورید عمقی لخته خون اضافی، آمبولی ریه یا ترومبوز سیاهرگ شبکیه تحت درمان بوده اید یا هنوز تحت درمان هستید. |
آیا چیزی را فراموش می کنید | چیزی را فراموش کردی |
شاید باید بریم | شاید باید ترک کنیم |
علاوه بر این، طرفین می توانند با توافق دوجانبه تصمیم بگیرند که جلسه استماع به طور جزئی یا کاملاً برای عموم بسته شود و بر اساس ملاحظات عینی دیگر برگزار شود. | بعلاوه، طرفین می توانند با توافق دوجانبه تصمیم بگیرند که جلسه استماع عمومی به دلایل عینی دیگر به طور کامل یا جزئی بسته شود. |
احتمالا شما مادر بسیار سلطه پذیری داشتید. | احتمالاً به این دلیل که شما یک مادر بسیار مسلط داشتید. |
هی عجله کن | عجله کن |
کمیسیون این عناصر را دوباره با کشور عضو مورد نظر در چارچوب گزارش سالانه لوکزامبورگ برای سال 2004 مطرح خواهد کرد. | کمیسیون این پدیده ها را دوباره با کشورهای عضو مربوطه در چارچوب گزارش سالانه لوکزامبورگ در سال 2004 بررسی خواهد کرد. |
حدس میزنم رسمی باشه ما یک زوج قدیمی هستیم. | ما یک زوج قدیمی هستیم |
مواد مخدر گرفتیم ما مثل بچه های احمق رفتار کردیم. | ما مواد مخدر گرفته بودیم... مثل بچه های احمق رفتار می کردیم. |
دوست شما ترنت در آخرین سفر خود به اتحاد جماهیر شوروی با هم آشنا شد. | دوست شما ترنت در آخرین سفر خود به اتحاد جماهیر شوروی یک آشنا پیدا کرد. |
اوه، امروز باید جنسیت کودک را بفهمیم. | ما امروز جنسیت کودک را خواهیم فهمید. |
وای نه. به هیچ وجه. | به هیچ وجه. |
آنها یک ترم مشروط گرفتند. | آنها یک ترم مشروط شدند. |
آرام بخش، درست است | اطمینان بخش، درست است |
آره وای درسته او در دو طرف سرش توپ دارد، به او نگاه کنید. | او توپ ها را در دو طرف سرش دارد، به او نگاه کنید. |
خب، در واقع من نیستم، اما من در مراسم عروسی آقای کورنل و خانم آلیچا بودم که توسط تیم تحریریه... ...بیبا فرستاده شده بود. | خوب، در واقع، نه، اما من در عروسی آقای کورنل بودم، و خدمت خانم آلیجی، من توسط یک تیم تحریریه فرستاده شده بودم...... توسط بیبی. |
خدمات: هر دو طرف باید بخش خدمات خود را حداقل به همان اندازه که در سایر قراردادهای تجاری تا به امروز انجام داده اند باز کنند. | خدمات: هر دو طرف باید بخش خدمات خود را حداقل به اندازه ای که تاکنون در سایر قراردادهای تجاری انجام داده اند باز کنند. |
قبل از او تونل سیاه است. | تونل جلوی او تاریک است. |
این فقط نمونه دیگری از استفاده از هوش در شرایطی مانند این است. | نمونه دیگری از استفاده از هوش در شرایطی مانند این. |
او باید گروه قابل اعتمادتری از رای دهندگان را نسبت به زنان جوان بترساند. | ما باید گروه قابل اعتمادتری از رای دهندگان را نسبت به زنان جوان بترسانیم. |
سقف ها به اندازه سرمایه صندوق و منابع خود بستگی دارد. | سقف ها به اندازه سرمایه اصلی و منابع خود صندوق بستگی دارد. |
صبر کن. بنابراین شما می گویید که می دانید چگونه بابا را خوب جلوه دهید | صبر کن، تا بدانی چگونه پدرم را خوب جلوه بدهی |
او نمی دانست چه چیزی او را از خواب بیدار کرده است یا چند وقت است که خوابیده است. | نمی دانست چه چیزی او را از خواب بیدار کرده بود. |
خوب، ابتدا باید پادشاهی شما را بسازیم، و برای انجام این کار، باید میز گرد شما را با شوالیه ها پر کنیم. | ابتدا باید پادشاهی شما را بسازیم، و برای انجام این کار، باید شوالیه های میز گرد را پر کنیم. |
صبح بخیر کارسون | صبح، کارسون |
مشارکت. | در همکاری |
همه چیز در نظم خوبی است. | همه چیز خوب است. |
گزارش ها باید نشان دهند که چگونه داده های لازم برای محاسبه نرخ جمع آوری را به دست آورده اند. | گزارش ها باید نشان دهند که چگونه اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه سطوح مجموعه به دست آمده است. |
دیوید گفت، غمگین بودن اشکالی ندارد. | دیوید به او گفت غمگین بودن اشکالی ندارد. |
شهر هزارتو بود. | شهر مثل هزارتو بود. |
اما تقریباً همیشه خیلی دیر سؤال می کردند. | اما او تقریباً همیشه سؤال را خیلی دیر مطرح می کند. |
این مرد یک قاتل زنجیره ای نیست، باور کنید. | به من اعتماد کنید، این یک قاتل زنجیره ای نیست. |
دلار نقره ای در دست چپش سرد ماند. | دلار نقره ای در کف دست چپ او هنوز سرد بود. |
در حال حاضر در آزادی مشروط | در حال حاضر در حالت آزمایشی |
یا کسی بود یا چیز دیگری | یا کسی یا چیزی بود |
آه، کمی کار سخت، بسیار موفق باشید. | کمی سخت کوشی و موفق باشید |
همه دشمنان امپراتور می میرند | همه دشمنان امپراتور می میرند. |
شما به آن نگاه می کنید، دریاسالار. | تو به او نگاه می کنی دریاسالار |
و ولسی هنوز یک قصاب است. | ولسی قصاب می ماند. |
باشه از نظر بدنی خوبم | باشه، از نظر بدنی خوبم. |
اوم، برای چند ساعت | یکی دو ساعت |
یک دیوانه قاتل در مورد وجود دارد. | یک دیوانه قاتل وجود دارد |
احضاریه ای دیگر | احضار دیگری |
خوب، او اینجا چه کار می کند | او اینجا چه می کند لعنتی |
اگر به شما غذا دادند، باید در ازای آن چیزی به آنها بدهید | وقتی به شما غذا می دهند، باید در ازای آن چیزی به آنها بدهید |
و وقتی او را پیدا کردید، برای او می جنگید. شما همه را به خطر می اندازید. | و وقتی او را پیدا کردی، با او می جنگی. |
توهین نکن خیر | بدون توهین |
خون شما آقا به دست بدی ها نیفتاده است. | خون شما، آقا، به دست اشتباه نیفتاد. |
مراقب درب باش | درب را بررسی کنید |
پیروزی از آن ما خواهد بود | پیروزی از آن ماست |
و چه در مورد دستورات او برای امشب | از دستورات امشبش چه خبر |
من سیاره هالیوود خودم را اینجا راه اندازی می کنم. | من سیاره هالیوود خودم را راه اندازی می کنم. |
آقای فولتریگ ممکن است امضای شما را داشته باشم | می توانم امضای شما را داشته باشم |
شما می دانید که چگونه باید جشن بگیریم | میدونی چطوری میتونیم جشن بگیریم |
میدونی، هری، حقیقت به ما خیره شده بود. | میدونی، هری، حقیقت داره تو صورتمون میکوبه. |
در کامیون. | در ماشین. |
آیا هنوز فرصت حمام کردن را پیدا کردید؟ | آیا فرصت حمام کردن داشتی |
ببین من کسی رو از دست دادم که دوستش دارم | ببین، من هم کسی را که دوستش داشتم از دست دادم. |
رهبر سرخ، ما درست بالاتر از شما هستیم. | رهبر قرمز، ما درست بالای سر شما هستیم. |
نه، این یکی متعلق به شخص مهمی بود. | نه این یکی مال کسی بود |
بچه های دیگر فکر می کردند که شما با من هستید. | بقیه فکر کردند با من هستی |
نظارت بر بازسازی بخش فولاد امکان همکاری نزدیک و منظم بین کمیسیون، مقامات ملی و شرکت ها را فراهم کرد. | نظارت بر بازسازی صنعت فولاد مستلزم همکاری نزدیک و منظم بین کمیسیون، مقامات ملی و شرکت ها بود. |
بازرس یک زنگ هشدار عمومی فرستاد. | بازرس زنگ خطر عمومی را به صدا در آورده بود. |
کیفیت استاندارد برای شکر سفید 1. | کیفیت استاندارد شکر سفید 1. |
یک دارایی نامشهود تحصیل شده در یک ترکیب تجاری ممکن است قابل تفکیک باشد، اما فقط همراه با یک دارایی مشهود یا نامشهود مرتبط. | یک دارایی نامشهود تحصیل شده در یک ترکیب تجاری ممکن است قابل تفکیک باشد، اما فقط همراه با یک دارایی مادی یا نامشهود مرتبط. |
در واقع، بر این واقعیت تأکید می کند که کشورهای عضو بلوک های سازنده اتحادیه اروپا هستند و صلاحیت های اتحادیه را به وضوح تعریف می کند. | همچنین بر این واقعیت تأکید میکند که کشورهای عضو بلوکهای ساختمانی اساسی اتحادیه اروپا هستند و به وضوح توسط صلاحیت اتحادیه تعریف شده است. |