key
float64
0
92.3k
_id
stringlengths
3
24
article
stringlengths
2
223k
summary
stringlengths
3
999
9,083
60734b1a2c38301a358e4559
 قدرت پاکسازی و سم زدایی بدن آسیب‌پذیری در مقابل سموم  بدن ماشینی است که بدون وقفه حتی زمانی که خواب هستیم کار می کند. برای اینکه به اندازه کافی موثر باشد و آن گونه که باید به وظایف خود عمل کند لازم است که مواد اولیه باکیفیتی در اختیارش قرار دهید. به تدریج که زمان می گذرد و سن بالا می رود بدن ضایعات مواد غذایی را در قسمت های مختلف بدن ذخیره می کند. این مسئله نیز منجر به بروز بیماری ها و اختلالات می شود.  اگر می خواهید سالم باشید، دچار خستگی زودهنگام نشوید، آنفلوانزا، سرماخوردگی و رنگ پریدگی به سراغتان نیاید لازم است که هر از گاهی این ماشین خستگی ناپذیر را تمیز کنید. این کار به کاهش وزن، پیشگیری از ابتلا به بیماری ها و حتی خوش خلق و شاداب بودن کمک زیادی می کند. یادتان باشد که بیشترین مشکلات و بیماری های مزمن ناشی از همین تجمع توکسین ها به مرور زمان است. این ضایعات باعث آسیب به DNA و به خطر انداختن عملکردهای حیاتی و سلول های بدن می شود. ارگان هایی که بیشتر در معرض تجمع توکسین ها قرار دارند شامل روده ها، کلیه ها و کبد است چون وظیفه تبدیل مواد غذایی را برعهده دارند.                                                  این ارگان ها تصمیم می گیرند که چه چیزی باید در بدن حفظ و چه چیزی باید دفع شود. پانکراس و ریه ها نیز نقش مهمی در زمان جداسازی بقایای مواد غذایی دارند. خون مواد مغذی و توکسین ها را در بدن به حرکت در می آورد. زمانی که ضایعات و سموم بیشتر باشد مشکلات جدی برای سلامتی ایجاد می شود. چگونه روده ها را از شر توکسین ها خلاص کنیم؟ راه های مقابله با سرطان روده سندرم روده تحریک پذیر چیزی جز نتیجه میزان بالای ضایعات تجمع کرده در روده ها نیست. مشکلات دیگر نیز شامل یبوست و افزایش وزن هستند. همانطور که برخی مواد غذایی، مضر و آسیب رسان هستند برخی دیگر باعث بهبود عملکرد روده ها و پاکسازی این ارگان می شوند. داشتن رژیم غذایی متعادل از اهمیت بالایی برخوردار است. برای پاکسازی روده، روزانه مایعات زیادی بنوشید (آب، آب میوه های خانگی، دمنوش ها) و مواد غذایی زیر را نیز زیادی مصرف کنید: میوه های تازه به همراه پوست سبزیجات خام مخمر آب جو گندم و مشتقاتش جوانه ها جلبک ها اسفناج بادام بروکلی شاهی حبوبات آلبالو و گیلاس تخم کتان چغندر چگونه کلیه ها را از شر سموم خلاص کنیم؟ کلیه ها وظیفه تصفیه کردن مایعات و تولید ادرار برای دفع توکسین ها و سموم را بر عهده دارند. زمانی که این اعضای لوبیایی شکل آسیب ببینند کار تصفیه لنگ می شود و این مسئله باعث ایجاد مشکلات جدی تر مانند نارسایی کلیوی، سنگ یا نفریت یا التهاب کلیه می شود.        برای پاکسازی گاه به گاه این ارگان توصیه می کنیم که روزانه بین ۲ تا ۳ لیتر آب بنوشید. از دم کرده های ادرارآور مانند دم کرده جعفری، گل قاصدک و آنیس استفاده کنید. در برنامه غذایی تان آب میوه های سم زدایی و پاکسازی مانند آب خیار، آب هویج، آب هندوانه، آب لیموترش، آب تربچه و آب کرفس را وارد کنید. مواد غذایی ادرارآوری مانند بروکلی، آرتیشو، شاهی، آناناس و پیاز بیشتری مصرف کنید. چگونه کبد را از شر سموم خلاص کنیم؟کبد چرب و تنگی عروق قلب و کبد این قدرت را دارد که توکسین ها را قبل از دفع کردن به عناصر بی ضرر تبدیل کند. اما معمولاً بخشی از ضایعات، داخل این ارگان مانده و باعث بروز بیماری های متعددی می شوند. علائمی مانند گاز، ورم شکم در نتیجه نفخ، حالت تهوع، قولنج، یبوست، سوءهاضمه و اسهال می توانند نشان دهنده ی این باشند که کبد کثیف و انباشته شده است. برای پاکسازی کبد و خلاص شدن از چنین علائمی می توانید از درمان های طبیعی استفاده کنید. برای این کار می توانید روزانه یک فنجان مخلوط آب ولرم و لیموترش مصرف کنید. نوشیدنی آب چغندر و لیموترش نیز برای پاکسازی کبد موثر است. همچنین می توانید آب دو عدد گریپ فروت، دو عدد لیموترش، یک عدد پرتقال و یک قاشق روغن زیتون را مخلوط کرده و در طول روز میل کنید. چگونه پانکراس را از شر توکسین ها خلاص کنیم؟ بیماری‌های لوزالمعده : نشانه‌ها، راه‌های تشخیص و درمان پانکراس یا همان لوزالمعده عضوی است که در هضم مواد غذایی و تنظیم میزان گلوکز یا همان قند خون نقش دارد. اگر پانکراس به خوبی به وظایف خود عمل نکند مشکل پانکراتیت (تورم و التهاب پانکراس) یا سرطان پانکراس بروز می کند. بهترین مواد غذایی برای پاکسازی پانکراس عبارتند از: ریشه گیاه قاصدک سیر گیاه جنتیانا دارچین اکیناسه ریشه گیاه شیرین بیان                         چگونه ریه ها را از شر توکسین ها خلاص کنیم؟ دستگاه تنفس درست است که مصرف دخانیات بیشترین آسیب را به ریه ها زده و آن ها را آلوده به سموم و ترکیبات شیمیایی می کند اما افراد غیرسیگاری نیز نیاز دارند هر از گاهی ریه های خود را تمیز کنند. آلودگی های محیطی، استنشاق گاز یا زندگی با افراد سیگاری باعث مسمومیت ریه می شود. بخور گرفتن با گیاهان اکسپکتورانت بهترین روش برای سم زدایی و پاکسازی از ریه ها است. برای این کار به ازای هر دو لیوان آب یک قاشق برگ خشک گیاهانی مانند اوکالیپتوس یا نعنا استفاده کنید. آن را روی حرارت قرار دهید و زمانی که آب به جوش می آید صورت خود را روی بخار گرفته و بخور بگیرید. برای تصفیه خون چه باید کرد؟اگر خیلی زود بیمار می شوید، مدام دچار آلرژی می شوید یا از مشکلات پوستی رنج می برید باید به فکر سم زدایی و پاکسازی از خونتان باشید. خون تمیز برای سلامت ضروری است اما به دلایل متعددی به  ویژه به دلیل دفع نامناسب توکسین ها از ارگان ها آلوده می شود. شایع ترین علامت آلوده شدن خون به توکسین ها پوست خراب و آکنه دار است. گیاهان و مواد غذایی زیر باعث تصفیه خون می شوند: گیاه باباآدم گیاه خمان یا آقطی سیاه گزنه قاصدک لیموترش آلوئه ورا آلبالو حرف آخر برای استفاده از این داروهای گیاهی حتماً با یک متخصص مشورت کنید تا با توجه به سن، وزن، جنسیت و شرایط بدنی و همچنین داروهای مصرفی تان، میزان مصرف و گیاهان مناسب را برایتان تجویز کند. سعی کنید از داروهای گیاهی بیش از میزان تجویز شده استفاده نکنید چون این نوع داروها نیز عوارض جانبی خود را خواهند داشت. منبع :سایت آسمونی/سلامت
بدن ما بدون وقفه در حال کار کردن است تا به وظایف خود عمل کند. مواد غذایی را دریافت و با تجزیه آن ها مواد مورد نیاز عملکردهای حیاتی را تأمین می کند. اما همیشه به دلیل ورود سموم و توکسین ها ضعیف شده و بیمار می شود. در نتیجه لازم است شما در جهت دفع این سموم همیار بدنتان باشید. در این مطلب در خصوص این ارگان ها و روش های سم زدایی و پاکسازی از آن ها بیشتر صحبت می کنیم. لطفاً با ما همراه باشید.
53,491
607360312c38301a358ef2d1
حجت‌الاسلام والمسلمین احمد حاج‌ابوالقاسم، نوه مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، استاد اخلاق که روز پنجشنبه، ۲۷ اردیبهشت‌ماه دار فانی را وداع گفت،‌ در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایکنا؛ در رابطه با سجایای اخلاقی و تأکیدات قرآنی آن مرحوم اظهار کرد: مرحوم حاج آقا طباطبایی شخصیت ارزشمند چندبعدی داشتند. ارتباط ایشان با مردم خیلی شاخص و زبان‌زد بود و علاقه‌ فراوانی به مردم داشتند که این امر باعث شده بود تا خود را وقف مردم کنند. عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: مرحوم طباطبایی، قریب به پنجاه سال در محله مسجد موسی بن‌جعفر(ع) از بعد از شهادت آیت‌الله سعیدی، مشغول به ارتباط با مردم و هدایت ایشان بودند و با وجود اینکه بارها به ایشان پیشنهاد شد تا به علت کسالت، منزل خود را به جای خوش آب و هواتری منتقل کنند، اما به خاطر عشق و علاقه به مردم محل، در همان منطقه مرکز شهر باقی ماندند. حافظ بین‌المللی کل قرآن کریم افزود: منزل ایشان نیز همیشه محله رفت و آمد و نیز حل مشکلات مردم بود. معمولا سفره ایشان همیشه پهن بود و میهمانانی از دور و نزدیک در همه وعده‌های غذایی در منزل ایشان حضور داشتند، حتی صبحانه و شام را نیز بدون میهمان سپری نمی‌کردند. همچنین، در ماه مبارک رمضان نیز به‌ویژه سحرهای این ماه مبارک از نقاط دور و نزدیک تهران میهمانانی بر سر سفره ایشان حضور داشتند. حاج‌ابوالقاسم در ادامه تصریح کرد: حاج آقا طباطبایی در ارتباط با اطرافیان و بستگان خود نیز بسیار خون‌گرم، صمیمی و متواضعانه رفتار می‌کردند و با همه فرزندان و بستگان ارتباط داشتند. ایشان به صله رحم اهتمام بسیار زیادی داشتند و مرتب پیگیر اخبار خویشاوندان دور و نزدیک خود و حل مشکلات ایشان بودند. وی بیان کرد: ایشان در مورد مسائل عبادی نیز به ویژه نسبت به زیارت ائمه معصومین(ع) و ارتباط معنوی با اهل بیت(ع) اهتمام بسیاری داشتند و در طول عمر شریفشان معمولا حضور در مجالس ذکر مصائب و مجالس شادی اهل بیت(ع) همه روزه حضور داشتند. بنده می‌توانم به جرأت بگویم که ایشان بیش از شصت سال روز خود را با مجلس روضه و ذکر اهل بیت(ع) آغاز می‌کردند. عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین، تصریح کرد: حاج آقا طباطبایی در کنار این مسائل، مبارزات سیاسی و فعالیت‌های انقلابی فراوانی در قبل و بعد از انقلاب داشتند. در قبل از انقلاب به واسطه فعالیت‌های سیاسی، چندین بار به زندان رفته و مدت‌ها در زندان رژیم ستم‌شاهی بودند و پس از انقلاب نیز در کنار امام(ره) ‌و سپس، در رکاب مقام معظم رهبری پیوسته به حمایت از نظام می‌پرداختند. ایشان چند دوره نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بودند و در هر فرصت و مناسبتی تأکید بر حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی داشتند.   این حافظ بین‌المللی کل قرآن کریم افزود: ایشان به‌ویژه نسبت به رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها هم در مصاحبه‌ها و هم به صورت خصوصی به بنده یا برخی فرزندانشان توصیه می‌کردند که ایشان شخصیت ممتاز و بی‌نظیری دارند و در شرایطی که کشور ما دارد، بهترین کسی که توانسته و می‌تواند این کشور را اداره کند، شخص مقام معظم رهبری است. همچنین، در هر ملاقاتی که بنده خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب می‌شدم، ایشان اگر مطلع می‌شدند، ابلاغ سلام می‌کردند. گاهی بنده سلام ایشان را به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌رساندم و حضرت آقا نیز به ایشان سلام می‌رساندند و یک ارتباط صمیمی و محبت‌آمیزی بین ایشان و شخص مقام معظم رهبری برقرار بود. حاج‌ابوالقاسم در رابطه با تأکیدات قرآنی مرحوم طباطبایی نیز بیان کرد: ایشان به قرآن کریم علاقه‌ وافری داشتند و به‌ویژه نسبت به مقوله حفظ قرآن در میان فرزندان و نوه‌هایشان تأکید می‌کردند و نسبت به آن دسته از نوه‌هایشان که حافظ کل قرآن بودند(و تعدادشان نیز پنج نفر است)، خیلی اظهار علاقه می‌کردند. این حافظ بین‌المللی کل قرآن کریم تصریح کرد: مرحوم حاج آقا طباطبایی در مباحث اخلاقی خود نیز همواره از آیات الهی قرآن کریم بهره می‌بردند و پیوسته از ما که بیشتر فعالیت قرآنی داشتیم، در مسائل مختلف کمک می‌گرفتند. گاهی نیز که احیاناً منبری داشتند، مکرر می‌شد که تماس می‌گرفتند و راجع به آیه‌ای سؤال می‌کردند و یا راجع به محتوایی که مد نظرشان بود، آیه‌ای را از بنده می‌خواستند که این نشان‌دهنده اهتمام فراوان ایشان به قرآن و تفسیر قرآن کریم بود. یادآور می‌شود، حجت‎الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی ضمن اینکه از چهره‌های مهم و مؤثر و محبوب تبلیغی و اخلاقی کشور بود سابقه نمایندگی در مجلس شورای اسلامی را نیز داشت و از یاران همیشگی امام و رهبری بود که در اولین روز ماه مبارک رمضان به دلیل عارضه ریوی چشم از جهان فروبست و روز گذشته در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد. منبع : خبرگزاری قرآن
نوه مرحوم حجت‌الاسلام سیدمهدی طباطبایی به اهتمام فراوان ایشان به قرآن و تفسیر آیات و نیز وجود ارتباط صمیمی میان رهبر معظم انقلاب اسلامی و آن مرحوم اشاره کرد.
34,306
607357e52c38301a358ea7e0
صدای دلخراش اذان گوشخصی در مسجد سنجار (شهری در سه منزلی موصل ) برای درک استحباب اذان، اذان می گفت، ولی صدای او به گونه ای ناهنجار بود که شنوندگان ناراحت گشته و از او دور می شدند، صاحب آن مسجد، امیری عادل و پاکنهاد بود و نمی خواست دل او را با بیرون کردن نامحترمانه او را برنجاند، ولی او را خواست و به او چنین گفت: ((ای جوانمرد! این مسجد دارای اذان گوهای قدیمی است، که برای هر کدام پنج دینار را (به عنوان حقوق ماهیانه ) تعیین کرده ام، ولی به تو به دینار می دهم که از اینجا بجای دیگر بروی. )) اذان گو با صاحب مسجد به توافق رسیدند، و او از شهر سنجار بجای دیگر رفت، مدتی از این ماجرا گذشت، تا اینکه روزی آن اذان گو هنگام عبور، صاحب آن مسجد را دید، نزدش آمد و گفت: ((حیف بود که مرا از آن مسجد با ده دینار، بجای دیگر فرستادی، زیرا اینجا که رفته ام، به من بیست دینار می دهند تا جای دیگر روم، ولی نمی پذیرم. )) صاحب مسجد در حالی که بلند می خندید و از خنده روده بر شده بود، به او گفت: ((هان! مواظب باش که تا پنجاه دینار نگرفتی از آنجا بیرون نرو!!)) به تیشه کس نخراشد ز روی خارا گل چنانکه بانگ درشت تو می خراشد دل برای خدا این گونه قرآن نخوانناخوش آوازی با صدای بلند قرآن می خواند، صاحبدلی از کنار او گذشت و به او گفت: ((ماهانه چقدر پول می گیری، قرآن بخوانی؟ )) قاری: هیچ نمی گیرم. صاحبدل: پس چرا برای قرائت قرآن، خود را آن همه زحمت می دهی؟ قاری: من قرآن را برای خدا و ثواب آن می خوانم. صاحبدل: به تو نصیحت می کنم، که از برای خدا، دیگر قرآن نخوان. گر تو قرآن بر این نمط  خوانی ببری رونق مسلمانی منبع : پایگاه حوزه
شخصی در مسجد سنجار (شهری در سه منزلی موصل ) برای درک استحباب اذان، اذان می گفت، ولی صدای او به گونه ای ناهنجار بود که شنوندگان ناراحت گشته و از او دور می شدند...
83,655
60736d452c38301a358f68a5
ویروس تازه‌ای که این روزها بحث آن خیلی داغ شده ویروسی است که معمولاً از حیوان به انسان منتقل می‌شود. برخی گمانه‌زنی‌های کارشناسان این است که کروناویروس ووهان از حیواناتی که به طور غیرقانونی در غذاهای غیرمعمول مانند سوپ خفاش استفاده شده منشأ گرفته است؛ چرا که کارشناسان بر این باورند که خفاش‌ها می‌توانند میزبان این ویروس باشند. بیشتر موارد ابتلا به این ویروس در چین بوده است اما در ژاپن، عربستان، سنگاپور، کره جنوبی، تایوان، تایلند، ویتنام و ایالات متحده نیز افرادی به آن مبتلا شده‌اند. تا کنون کسانی که به دلیل ابتلا به این ویروس جان خود را از دست داده‌اند، تقریباً همگی سالمند بوده و یا به بیماری‌های قلبی تنفسی مبتلا بوده‌اند. البته در چین تعدادی از افراد کادر پزشکی نیز به این ویروس مبتلا شده‌اند. علائم ویروس کرونا چیست؟علائم معمول گونه‌ی جدید ویروس کرونا (nCoV) که بیش از صدها نفر را مبتلا کرده است و طبق گفته‌ی سازمان بهداشت جهانی، ممکن است 2 تا 14 روز پس از مواجهه با آن در فرد ظاهر شود، عبارت است از: علائم تنفسی مانند تب، سرفه، تنگی نفس و مشکلات تنفسی. ویروس کرونا چگونه منتشر می‌شود؟طبق اعلام مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها، ویروس کرونای انسانی معمولاً از طریق فرد آلوده به دیگران و به‌واسطه‌ی هوا به صورت عطسه و سرفه، تماس نزدیک مثلاً دست دادن منتقل و منتشر می‌شود. این ویروس می‌تواند توسط لمس شیء یا سطحی که ویروس روی آن است و سپس لمس کردن دهان، بینی یا چشم‌ها قبل از شستن دست‌ها نیز انتقال پیدا کند. در زنان باردار، انواع شدیدتر ویروس کرونا به نام‌های سندرم تنفسی خاورمیانه‌ی ویروس کرونا (MERS) و  سندرم تنفسی بسیار حاد ویروس کرونا (SARS) می‌تواند بسیار خطرناک باشد. آیا ویروس کرونا می‌تواند سبب مرگ بشود؟عفونت ویروس کرونا در موارد شدیدتر می‌تواند سبب سینه‌پهلو، سندرم حاد تنفسی، نارسایی کلیوی و حتی مرگ شود. منشاء ویروس کرونا از چیست؟دو گونه مار با نام‌های «کریت چینی» و «کبرای چینی» ممکن است منشأ اصلی ویروس تازه کشف شده‌ی کرونا باشند که این زمستان به شیوع عفونت تنفسی کشنده در چین منجر شده است. این بیماری که نخستین بار در دسامبر ۲۰۱۹ در ووهان، یکی از شهرهای بزرگ مرکز چین گزارش شد، در روزهای گذشته، به‌سرعت گسترش یافته است. از آن زمان تاکنون، مسافران بیمار از ووهان دیگر افراد را در چین و سایر کشورها ازجمله ایالات متحده‌ی آمریکا آلوده کرده‌اند. چگونه از ابتلا به ویروس کرونا پیشگیری کنیم؟سازمان بهداشت جهانی دستورالعمل‌هایی به کشورها ارائه داده است که چگونه برای مقابله با ویروس کرونا آماده شوند، از جمله کنترل بیماری و درمان بیماران. این دستورالعمل شامل پروتکل‌هایی برای آزمایش نمونه‌ها، درمان بیماران، کنترل عفونت در مراکز درمانی، در اختیار داشتن تجهیزات لازم و اطلاع‌رسانی به عموم در مورد این ویروس جدید می‌شود. تاکنون، واکسنی برای محافظت از افراد در برابر این خانواده از ویروس‌ها ساخته نشده است. سازمان بهداشت جهانی توصیه می‌کند افراد باید از تماس نزدیک با هر کسی که علائم بیماری‌های تنفسی مانند سرفه و عطسه را دارد اجتناب کنند. ماسک زدن بهتر از ماسک نزدن است ثابت نشده که استفاده از ماسک صورت بتواند از شما در برابر عفونت به ویروس کرونا به طور مؤثر محافظت کند. اما این ماسک‌ها به خوبی می‌توانند جلوی برخی از میکروب‌ها را پیش از اینکه به دهان یا بینی‌تان برسند بگیرند. از همه مهم‌تر، ماسک می‌تواند باعث شود دهان و بینی خود را لمس نکنید (خیلی از افراد ناخودآگاه بارها و بارها این کار را می‌کنند). دست‌هایتان را ضدعفونی کنید سازمان بهداشت جهانی در لیست توصیه‌های خود برای مراقبت در برابر ابتلا به عفونت ویروسی اسمی از ماسک صورت نبرده است، اما شستن مکرر دست‌ها در صدر این لیست قرار دارد. توصیه شده است از ضدعفونی‌کننده‌های دست بر پایه‌ی الکل استفاده کنید. شستن دست‌ها با آب و صابون هم کافی است همان راه‌حل ساده‌ی روزانه برای تمیز کردن دست‌ها یعنی شستشو با آب و صابون نیز برای ضدعفونی کردن دست‌ها کافی است، البته باید شستشو را به درستی و کامل انجام دهید. عطسه و سرفه کردن هم آداب دارد پزشکان توصیه می‌کنند وقتی عطسه و سرفه می‌کنید، جلوی دهان و بینی خود را با داخل آرنجتان یا با یک دستمال بگیرید، اما بعداً آن را فوراً دور بیندازید و دست‌ها را بشویید. البته لازم نیست لباستان را دور بیندازید، کافی است آن‌ها را به طور مرتب بشویید. از افراد بیمار دوری کنید این هم یک توصیه‌ی دیگر که ممکن است برای همه کاربرد نداشته باشد: از تماس نزدیک با هر کسی که تب دارد و سرفه می‌کند خودداری کنید. اگر مجبورید با فرد یا افراد بیمار تماس داشته باشید، توصیه‌های مراقبتی بهداشتی را دو چندان رعایت کنید. اگر احساس می‌کنید تب دارید هر چه زودتر به پزشک مراجعه کنید اگر تب دارید، سرفه می‌کنید یا به سختی نفس می‌کشید هر چه سریع‌تر خود را به پزشک برسانید. از تماس با دیگران و امکان عمومی پرهیز کنید تا دیگران را مبتلا نکنید و ضمناً به پزشکتان بگویید طی روزهای گذشته به کجاها سفر کرده‌اید. از تماس با حیوانات خودداری کنید از تماس با حیوانات و هر سطحی که حیوان با آن تماس داشته خودداری کنید. محصولات حیوانی را کاملاً پخته مصرف کنید گوشت را کاملاً بپزید. مصرف گوشت نیم‌پز، شیر غیرپاستوریزه یا دل و جگری که از جایی غیر معتبر تهیه شده خطرناک است چون ممکن است این محصولات آلوده به ویروس باشند. عفونت به ویروس کرونا چگونه درمان می‌شود؟درمان خاصی برای عفونت به ویروس کرونای انسانی وجود ندارد و بیشتر افراد خود به خود درمان خواهند شد. اما برای تسکین علائم اقداماتی می‌توانید انجام دهید: . داروی ضد تب و درد مصرف کنید (به کودکان آسپرین ندهید) . از دستگاه بخور یا دوش آب گرم برای تسکین گلودرد و سرفه استفاده کنید. . مایعات زیاد بنوشید و زیاد استراحت کنید.
ویروس کرونا، خانواده‌ای بزرگ از ویروس‌هاست که سبب طیفی از بیماری‌ها از سرماخوردگی معمولی گرفته تا سندرم حاد تنفسی می‌شوند اما این ویروس که به تازگی در چین سبب مرگ ده‌ها نفر شده است، گونه‌ای جدید از خانواده‌ی کروناست که قبلاً دیده نشده است.
52,678
60735fd22c38301a358eefa4
  در میان جنگلی انبوه، درخت بسیار بلندی قرار داشت. روی شاخه های آن دسته ای از غازهای وحشی لانه ساخته بودند. درخت آن قدر بلند بود که غازها می توانستند روی آن دور از چشم شکارچی ها زندگی راحتی داشته باشند. یک روز غاز پیر، در پای درخت چشمش به گیاهی کوچک افتاد. خوب به آن نگاه کرد. آن گیاه یک گیاه رونده بود. غاز فوری بالای درخت رفت و به غازهای دیگر کفت: آیا گیاه رونده ای را که در کنار درخت روییده است، دیده اید؟ ما باید آن را از بین ببریم. غازها با تعجب به گیاه کوچک نگاه کردند و گفتند: آن که گیاهی کوچک است. تازه از خاک درآمده. برای چه باید آن را از بین ببریم؟ غاز پیر گفت: آن گیاه حالا کوچک است، اما به زودی رشد می کند. از درخت بالا می آید و کم کم ضخیم و محکم می شود. غازها گفتند: خب، رشد کند، مگر چه اشکالی دارد؟ غاز پیر گفت: اگر این گیاه بزرگ شود و دور درخت بپیچد، شکارچی می تواند به کمک آن از درخت بالا بیاید. آن وقت ما نمی توانیم به راحتی این جا زندگی کنیم. هر چه غاز پیر گفت، غازهای دیگر حرف هایش را قبول نکردند و گفتند: این گیاه کوچک است، باید صبر کرد. شاید آن طور که تو می گویی خطری در کار نباشد. روزها گذشت. گیاه رونده رشد کرد و رشد کرد. خود را به تنه درخت رساند و از آن بالا رفت و روز به روز محکم تر شد. یک روز صبح وقتی که غازها برای پیدا کردن غذا از لانه بیرون رفته بودند، یک شکارچی به جنگل آمد و با دیدن درخت، متوجه شد غازهای وحشی روی آن لانه دارند. شکارچی با کمک گیاه رونده که شاخه هایش مثل طناب دور درخت پیچیده شده بود، بالا رفت. دام خود را پهن کرد و پایین آمد. غازهای بی خبر از همه جا از راه رسیدند و نشستند. ناگهان متوجه شدند که در دام شکارچی اسیر شده اند. هر چه بال زدند فایده ای نداشت. غازها شروع کردند به فریاد کشیدن. غاز پیر گفت: سر و صدا نکنید. تقصیر خود شماست. من گفته بودم که این گیاه رونده اگر بزرگ شود باعث دردسر ما می شود، اما قبول نکردید. حالا قبل از آن که شکارچی از راه برسد و همه ما را بکشد باید ف5کری بکنیم. غازها خجالت زده گفتند: ما نادان بودیم که حرف تو را قبول نکردیم. تو که دانا هستی بگو چه باید بکنیم؟ غاز پیرگفت: وقتی شکارچی از راه رسید باید خودمان را به مردن بزنیم. او با پرنده های مرده کاری ندارد. صبح روز بعد، همان طور که غاز دانا گفته بود شکارچی به آن جا آمد. از درخت بالا رفت و خود را به دام رساند، اما دید همه غازها در دام مرده اند. به همین خاطر آن ها را یکی یکی از تور درآورد و روی زمین پرت کرد. غازها آن قدر منتظر شدند تا شکارچی آخرین غاز را هم روی زمین پرت کرد. بعد، همه با هم بال زدند و پرواز کردند. شکارچی با تعجب به پرواز آن ها نگاه کرد. بعد از درخت پایین آمد و از آن جا دور شد. کودک و نوجوان تبیان تنظیم: فهیمه امرالله- منبع: کتاب قصه های شیرین و دلنشین (کلیله و دمنه)
در میان جنگلی انبوه، درخت بسیار بلندی قرار داشت. روی شاخه های آن دسته ای از غازهای وحشی لانه ساخته بودند.
6,500
607349f52c38301a358e3b42
مواد اولیه:توت فرنگی : 2 کیلو آب : 2 پیمانه شکر : 2.5 کیلو روش تهیه:ابتدا توت فرنگی ها را تمیز بشویید و خشک کنید و سپس کاسبرگ های توت فرنگی را  جدا کنید و آن ها را از وسط نصف کنید. و در درون یک ظرف لعابی توت فرنگی ها را در یک ردیف بچینید و سپس در یک ردیف دیگر شکر را بریزید و این کار را تا موقعی که توت فرنگی و شکر ها تمام شوند ادامه دهید و سپس ظرف حاوی توت فرنگی ها را به مدت 24 ساعت در درون یخچال قرار دهید. در مرحله بعدی طرز تهیه شربت توت فرنگی بعد از مدت زمان ذکر شده توت فرنگی ها را در درون یخچال بیرون آورید و آن ها را بر روی حرارت گاز به مدت 5 دقیقه قرار دهید و بعد از مدت زمان ذکر شده توت فرنگی ها را در درون پارچه سفید تمیزی بریزید تا آب آن ها خارج شود سپس دو طرف پارچه را جمع کنید و آن را در درون ظرف لعابی قرار دهید و سپس دو پیمانه آب درون ظرف لعابی بریزید و ظرف را بر روی حرارت گاز قرار دهید تا آب به دمای جوش برسد و طعم توت فرنگی ها را بگیرد سپس دستمال را از درون ظرف خارج کنید و آب توت فرنگی ها را که از قبل کنار گذاشته اید در درون ظرف لعابی بریزید و ظرف را روی حرارت قرار دهید تا شربت غلیظ شود. سپس شربت را بعد از این که غلیظ شد در محل مناسبی قرار دهید تا خنک شود و شربت خنک شده را در درون شیشه بریزید. شربت توت فرنگی را می توانید با صرف هزینه و مدت زمان کمی در منزل تهیه کنید و از نوشیدن این شربت خوشمزه در کنار اعضای خانواده خود نهایت لذت را ببرید. امیدواریم از تهیه شربت توت فرنگی در منزل نهایت لذت را ببرید.منبع: آرگا
ابتدا توت فرنگی ها را تمیز بشویید و خشک کنید و سپس کاسبرگ های توت فرنگی را جدا کنید و آن ها را از وسط نصف کنید.
29,152
607355c32c38301a358e93be
طلبه شهید، جعفر آهنگری روشناوند، در سال 1349 در روستای كوچك و زیبای «روشناوند» از توابع شهرستان گناباد، چشم به جهان گشود. قبل از رفتن به دبستان فراگیری قرآن را به اتمام رساند و بر زورق علم و معرفت تحصیل را آغاز كرد.   از همان سال‌های آغازین، علاقه خویش را به فراگیری علوم دینی ابراز نمود و در سال 1362 به مدرسه علمیه گناباد عزیمت نمود و پس از چند سال، بر خوان كرامت ثامن‌الحجج، امام رئوف، حضرت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام نشست و به ادامه تحصیل پرداخت. این طلبه جوان، در سالیان تحصیل همواره می‌دید كه فرزندان این مرز و بوم دست از جان و تن شسته و در كوه‌های سر به فلك كشیده غرب و خاك نیلگون جنوب به دفاع از خاك پاك میهن در برابر تجاوز ددمنشانه رژیم بعث می‌پردازند. خود همواره در صدد فرصتی بود تا به جرگه آنان بپیوندد و ادای دین كند؛ ولی سن كم، بهانه‌ای بود كه او را از رسیدن به آرزوی دیرینه باز می‌داشت. پانزده ساله بود كه شیرینی حضور در عملیات «والفجر9» را چشید. لباس بسیجی به تن كرد و به مسلخ جان‌های افلاكی پا نهاد. سرانجام این طلبه مبارز، در 25 فروردین سال 1365 با اصابت تركشی به سر مباركش، خونین‌بال از مریوان به دیار معشوقش نینوا پر کشید و پیکر مبارکش طی مراسمی با شکوه در زادگاهش در جوار قبور شهدا آرمید. وصیت‌ شهید: از برادران و خواهرانم می‌خواهم كه مرا حلال كنند و برای آمرزش گناهانم دعا كنند و در دعاها مرا یاد كنند./ همیشه خدا را در پیش روی خودتان داشته باشید و ذكر خدا بر لب بیاورید و از نیایش غافل نباشید كه «الا بذكرالله تطمئن‌القلوب». خاطره‌ای از مادر شهید: زمانی که می‌خواست راهی شود، تا سه روز مرتب می‌گفت: مادر جان! مرا حاضر کن که می‌خواهم بروم. به او گفتم: خوب چه چیزی لازم داری تا برایت مهیا کنم؟ وسایلت که آماده است. بعد به او گفتم تو قصد رفتن به جبهه را داری. تو در مشهد و حوزه علمیه نمی‌مانی. پس راست و حسینی خودت بگو که قصد رفتن به جبهه را داری؟ جعفر رو به من کرد و گفت: آره مادر جان! می‌خواهم به جبهه بروم. وقتی چنین گفت، رو به قبله کردم و گفتم: خدایا! فرزندم را آماده کرده‌ام، خودت بپذیر. جعفر با مشت به سینه‌اش کوبید و گفت آمین! البته من با این دعا، قبولی دعای او را از خدا می‌خواستم، ولی او با آمین، قبولی جانش را از خدا طلب می‌کرد. منبع: وبسایت افق حوزه
طلبه شهید، جعفر آهنگری روشناوند، در سال 1349 در روستای كوچك و زیبای «روشناوند» از توابع شهرستان گناباد، چشم به جهان گشود. قبل از رفتن به دبستان فراگیری قرآن را به اتمام رساند و بر زورق علم و معرفت تحصیل را آغاز كرد.
40,729
60735ab82c38301a358ec0f7
  فصل جدید برنامه «به اضافه مستند» با پخش و بررسی مستند «مسروقه» ساخته محمد کارت از شبکه مستند پخش می شود. در این قسمت و پس از پخش مستند، سردار علیرضا لطفی، رئیس آگاهی تهران بزرگ و محمد کارت، کارگردان مستند «مسروقه» مهمان برنامه خواهند بود و با موضوع بزهکاری‌های اجتماعی، سرقت خودرو در سطح شهر و راهکار‌های جلوگیری از آن صحبت می کنند علاوه براین، محمدتقی فهیم و آرش خوشخو به نقد و بررسی فرمی این مستند می پردازند. مستند «مسروقه» روایتی تصویری از چگونگی سرقت خودرو توسط سارقان در سطح جامعه است و به بررسی علت و راهکار‌های مواجهه با این مساله می‌پردازد. این فیلم با استفاده از تصاویر واقعی و مستند، انواع روش‌های سرقت خودرو توسط سارقان حرفه‌ای را به تصویر کشیده و از این منظر، یک معضل بزرگ شهری را مورد بررسی قرار داده است. رویکرد شفاف این فیلم در مواجهه با این بزهکاری اجتماعی از ویژگی‌های شاخص این مستند است. مستند مسروقه به کارگردانی محمد کارت روز سه‌شنبه ۲۹ آبان ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه مستند پخش می شود و بازپخش آن روز‌های چهارشنبه ۳۰ آبان ساعت ۹ و جمعه ۲ آذرماه ساعت ۱۳:۳۰ است. گفتنی است؛«به اضافه مستند»، مجموعه برنامه تلویزیونی شبکه مستند است که به پخش مستند‌های دیده نشده در تلویزیون و بحث کارشناسی پیرامون موضوع مستند می‌پردازد. این برنامه با اجرای سیدمحمدعلی صدری‌نیا، تهیه کنندگی سید محمدحسین میری و کارگردانی محمدرضا رضاییان سه‌شنبه‌های هرهفته به روی آنتن شبکه مستند می‌رود. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان؛
مستند «مسروقه» روایتی تصویری از چگونگی سرقت خودرو توسط سارقان در «به اضافه مستند» امروز به روی آنتن می رود.
44,646
60735c6a2c38301a358ed044
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری میزان، محمدرضا عدالت‌خواه رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه در رابطه با آخرین وضعیت پرونده کلاهبرداری موسوم به گلیم و گبه کرمانشاهان اظهار کرد: اخیراً حکم این پرونده در دیوان عالی کشور تأیید شده و ان شاء‌الله به‌زودی به مرحله اجرا خواهد رسید. وی گفت: در این پرونده که بیش از ۱۳ هزار شاکی وجود داشت، متهم توانسته بود مبلغ بسیار زیادی را از مردم کلاهبرداری کند. این مقام قضایی گفت: خوشبختانه دستگاه قضایی توانست این پرونده را در مدت کمتر از ۱۸ ماه رسیدگی کند. پرونده‌ای که حجم آن چیزی حدود ۱۲۲ هزار صفحه بود. عدالت‌خواه از همه کسانی که قصد سرمایه‌گذاری دارند خواست که قبل از سرمایه گذاری حتماً تحقیق کنند و به هر آگهی و تبلیغی و وعده‌هایی که با عنوان پرداخت سود‌های کلان مطرح می‌شود، اعتماد نکنند. رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه ادامه داد: این قبیل تبلیغات غالباً جنبه کلاهبرداری دارد؛ یعنی در ابتدا سود‌های کلان و به موقعی را به مردم پرداخت می‌کنند و پس از مدتی به سرمایه اولیه مردم دست‌درازی کرده و نهایتاً اقدام به فرار می‌کنند.منبع: خبرگزاری میزان
رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه از تائید حکم پرونده کلاهبرداری گلیم و گبه در دیوان عالی کشور خبر داد.
18,775
607350f52c38301a358e6b35
 بیشتر افراد به خصوص در مواقع تعطیلات و مهمانی‌ها از مصرف خوراکی‌های سالم و مورد نیاز برای حفظ سلامت کبد خود غفلت می‌کنند.  ۵ خوردنی مفید برای کبداین در حالیست که خوراکی‌های مشخصی برای کمک به حفظ سلامت این عضو مهم و حیاتی وجود دارند و سایت مدیکال دیلی در این مقاله به برخی از آنها اشاره کرده است: سیراین ماده خوراکی به کبد کمک می‌کند تا با فعال کردن آنزیم‌ها مواد سمی را از بدن دفع کند. علاوه بر این، سیر حاوی سطح بالایی از ترکیب‌های طبیعی آلیسین و سلنیوم است که به تصفیه کبد کمک می‌کنند. به طوری که آلیسین دارای خواص آنتی‌اکسیدان، آنتی بیوتیک و ضدقارچ است و سلنیوم فعالیت آنتی اکسیدان‌ها را افزایش می‌دهد. قهوهاین ماده خوراکی حاوی خواصی است که می‌تواند خطر بیماری کبدی را کاهش دهد اگرچه محققان در مورد علت واقعی آن به طور کامل مطمئن نیستند. نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد مصرف دو فنجان قهوه در روز می‌تواند به کاهش ابتلا به بیماری کبدی تا ۴۴ درصد کمک کند. آوکادوونتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد این ماده خوراکی برای سلامت کبد بسیار مفید است. زیرا حاوی نوعی آنتی اکسیدان است که برای پاک کردن مواد مضر از کبد و حفظ سلول‌های کبد از آسیب دیدگی مصرف می‌شود. زردچوبهمصرف این ادویه برای سلامت کبد توصیه می‌شود. زردچوبه ممکن است به کاهش میزان آسیب رساندن رادیکال‌های آزاد به کبد کمک می‌کند. برخی مطالعات حاکی از آن است که زردچوبه به بدن کمک می‌کند تا چربی‌ها را هضم کرده و صفرا تولید کند. گریپ فروتسطح بالای ویتامین C و خواص آنتی اکسیدانی گریپ فروت باعث می‌شود مواد سمی از بدن دفع و مانع از تخریب سلول‌ها شود. منبع : سایت سلامتی
بیشتر افراد به خصوص در مواقع تعطیلات و مهمانی‌ها از مصرف خوراکی‌های سالم و مورد نیاز برای حفظ سلامت کبد خود غفلت می‌کنند.
2,924
607348ad2c38301a358e2d4a
 منبع: کانال اندیشه تشیع
جایگاه عقل در اندیشه وهابیت این گونه است
64,546
607364fc2c38301a358f1e00
  کتاب «ملاقات در فکه» شامل زندگی‌نامه شهید حسن باقری به کوشش سعید علامیان منتشر شد. علامیان درباره چگونگی نگارش و روش کارش در این اثر می‌نویسد: تابستان ۱۳۸۶ مؤسسه شهید حسن باقری از نگارنده دعوت کرد تا پژوهش در زندگی و تدوین مجموعه خاطرات حسن باقری را به‌عهده بگیرم. این کار تا اوایل سال ۱۳۹۴ ادامه داشت. سردار فتح‌الله جعفری، رئیس مؤسسه، در ابتدای کار، نوار مصاحبه‌هایی را که در سال‌های ۱۳۶۲، ۱۳۷۵ و ۱۳۸۳ با خانواده، دوستان، همکاران روزنامه و فرماندهان انجام شده بود در اختیارم گذاشت. در این سال‌ها توفیق داشتم با ۴۵ راوی، که اغلب از فرماندهان عالی‌مقام سپاه و ارتش بودند، گفت‌وگو کنم. خاطرات حدود همین تعداد مصاحبه هم توسط دستیار طرح، سرکار خانم مریم نوری، به انجام رسید. همچنین اسناد بی‌شماری از نوشته‌های حسن باقری، شامل یادداشت‌ها، نامه‌ها و گزارش‌های روزنامه جنگ را مطالعه کردم. در نهایت، خاطرات شفاهی ۱۷۰ راوی و اسناد مرتبط، به تألیف سه جلد کتاب مجموعه خاطرات حسن باقری در دو هزار صفحه انجامید. در این سال‌ها، هرچه بیشتر حسن باقری را می‌شناختم، بیشتر به گمنامی او، ‌ به خصوص در بین جوان‌ها، افسوس می‌خوردم. با خود می‌گفتم ای‌کاش همان‌قدر که فرماندهان و رزمنده‌های دوران جنگ او را درک کرده بودند، نسل‌های بعد هم با او آشنا می‌شدند؛ چون حس می‌کردم حسن باقری تنها متعلق به دوره خودش نبوده و روش زندگی و توانایی‌های او می‌تواند الهام‌بخش جوان‌هایی باشد که راه‌های موفقیت و پیشرفت را جست‌وجو می‌کنند. سرانجام آرزویی که در پس ذهنم جا خوش کرده بود، کم‌کم میل به تحقق پیدا کرد و تبدیل به تصمیم شد. در کتاب حاضر از خاطرات شفاهی ۶۵ راوی بهره گرفته شده است. در بین راویان، خاطراتی از شهیدان محمدابراهیم همت، مهدی زین‌الدین، شهید مهدی باکری و شهید حمید معینیان در سال ۱۳۶۲، توسط تبلیعات قرارگاه کربلا، گفت‌وگو با شهید صیاد شیرازی در سال ۱۳۷۵ و مصاحبه با شهید داوود کریمی در سال ۱۳۸۳، دو ماه پیش از شهادتش، در مؤسسه شهید باقری توسط سردار فتح‌الله جعفری انجام شده است. این مصاحبه‌ها، همچنین گفت‌وگوهایی با شهید حسن باقری از نوارها پیاده، ‌ تنظیم و به طور کامل در سه جلد کتاب مجموعه خاطرات حسن باقری آمده که بخش‌هایی از آن را در این کتاب آورده‌ام. در مقدمه تقریباً مفصلی که در این کتاب آمده، نویسنده به نقش و تأثیر شهید باقری در جنگ تحمیلی پرداخته شده است «ملاقات در فکه» از خاطرات دوران کودکی شهید باقری آغاز شده و بعد از آن به پیروزی انقلاب و در نهایت به حضور حسن باقری به عنوان یکی از اصلی‌ترین و تأثیرگذارترین فرماندهان جنگ در جبهه‌های جنگ می‌پردازد. از بخش‌های خواندنی این کتاب، تلاش نویسنده برای نشان دادن یکی از وجوه کمتر شناخته‌شده باقری است. او چند سال به عنوان خبرنگار فعالیت کرده که حاصل آن، انتشار یادداشت‌ها و گزارش‌های متعدد از حوادث مهم انقلاب مانند حمله آمریکا به طبس بود. نویسنده به فراخور زمان، تلاش کرده تا بخشی از این گزارش‌ها و یادداشت‌ها را ارائه دهد. منبع:مهر
زندگی‌نامه شهید حسن باقری با عنوان «ملاقات در فکه» به کوشش سعید علامیان منتشر شد.
12,052
60734cfe2c38301a358e50f2
 شجاعتخداوند متعال در توصیف ویژگی های مردان الهی و مبلغان راه حقیقت، شجاعت و شهامت را یکی از بارزترین صفات و خصلت های آنان می شمارد و می فرماید: «الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا»[1] «کسانی که رسالت های الهی را ابلاغ می کنند و تنها از خدا می ترسند و از غیر او هیچگونه واهمه ندارند و خداوند برای حسابرسی کافی است.» همچنین خداوند در سوره مائده جهادگران راه خدا را دلیر مردانی به شمار آورده است که در راه دفاع از حق و آرمانهای والای اسلامی هیچگاه خسته نمی شوند و از سرزنش و ملامت سست عنصران و منافقان و مخالفان هرگز شک و دو دلی به خود راه نمی دهند و با روحیه قوی و شهامت بی نظیر خود تاج و تخت طاغوت های زمان را به لرزه در آورده، به فضل و رحمت الهی دل می بندند: «یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم، ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم»[2] آنان در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی ترسند و این [روحیه شجاعانه] فضل خداست که به هر کس که بخواهد عنایت می کند و خداوند وسعت دهنده دانا است.» اسوه دلاورانحضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام نمونه بارزی از مبلغان با شهامت پیامهای الهی است که در گفتار و کردار، روحیه قوی و عظمت نفس خود را نشان داد. در اینجا صفحاتی را از تاریخ شجاعت آن رادمرد الهی ورق می زنیم: شجاعت در گفتارامام حسین علیه السلام از همان دوران کودکی و نوجوانی به صراحت لهجه و بی باکی و شجاعت معروف بود. او این خصلت ستوده را از جدش رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام به ارث برده بود. امام علیه السلام در یکی از روزهای اوائل خلافت خلیفه دوم، در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بود. آن حضرت که دوران نوجوانی را سپری می کرد، متوجه شد که عمر بالای منبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفته و در مورد آیه «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم»[3] برای مردم سخن می گوید. امام حسین علیه السلام با شنیدن سخنان متناقض خلیفه از جایش بلند شده و با شجاعت تمام فرمود: «انزل عن منبر ابی رسول الله لا منبر ابیک; از منبر پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرود آی; نه منبر پدرت.» ابن خطاب از اعتراض شدیداللحن امام یکه خورده و گفت: راست می گویی. بلی این منبر پدر توست نه پدر من. چه کسی این سخن را به تو آموخت؟ آیا پدرت علی بن ابی طالب؟! امام حسین علیه السلام فرمودند: به جانم سوگند! اگر در این مورد از پدرم هم اطاعت کرده باشم، بیراهه نرفته ام; چرا که او هدایتگر و من ره یافته اویم. آنگاه در ادامه فرمود: ای پسر خطاب! اگر مردم از ما اهل بیت علیهم السلام پشتیبانی می کردند، تو نمی توانستی بر آل محمد مسلط شده و بر منبرشان بنشینی. خدا آنگونه که سزای توست، سزایت دهد و از بدعتی که پدید آوردی به سختی بازجوئیت کند.» خلیفه با خشم تمام از منبر پائین آمده و به همراه عده ای، نزد علی علیه السلام رفت و گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت حسین چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله با صدای بلند با ما سخن می گوید و اوباش و اهل مدینه را بر علیه من می شوراند.[4] حماسه امام حسین علیه السلام در جنگ صفینامام حسین علیه السلام دلاور مردی بود که شجاعت و شهامتش دوست و دشمن را به حیرت آورده بود. حماسه آفرینیهای آن حضرت در جنگ های جمل و صفین و نهروان زبانزد خاص و عام بود. عبدالله بن قیس از دلاوریهای امام حسین علیه السلام در جنگ صفین چنین گزارش کرده است: در نبرد صفین در میان لشکر علی علیه السلام و در رکاب آن حضرت بودم. ابوایوب سلمی از فرماندهان معاویه به کمک نیروهای خود بر آب فرات مسلط شده و آن را به روی ما بست. لشکریان علی علیه السلام از شدت عطش به آن حضرت شکایت کردند. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز برای بازپس گیری آب فرات عده ای را فرستاد، اما آنان ناامید برگشتند. مولای متقیان علیه السلام از گرفتاری پیش آمده به شدت ناراحت شد. در آن حال امام حسین علیه السلام عرضه داشت: «امضی الیه یا ابتاه؟ ; پدر جان! آیا من برای باز کردن راه آب بروم؟» علی علیه السلام فرمود: «پسرم! برو.» حضرت سیدالشهداء علیه السلام به همراه عده ای به نیروهای دشمن حمله کرده و آنان را از فرات دور ساخته و خیمه اش را در کنار آب برافراشت و عده ای را برای حفاظت از آب گمارد. آنگاه نزد پدر بزرگوارش آمد و پیروزی خویش را مژده داد. اما علی علیه السلام از شنیدن بازگشائی راه آب به گریه افتاد. به امام گفته شد: یا علی! این اولین پیروزی است که در این جنگ به برکت حسین علیه السلام به دست آمد، چرا گریه می کنید؟! امام فرمود: بلی درست است، اما من به یاد روز عاشورا افتادم که حسینم با لب تشنه به شهادت می رسد. و از شدت ظلم اسب او شیهه می کشد و می گوید: ای وای از دست امتی که فرزند دختر پیامبرشان را کشتند.[5] مصادره اموال طاغوتحضرت اباعبدالله علیه السلام همواره با توانمندی و اقتدار کامل با دشمنان اسلام و زورگویان و مستکبران برخورد می کرد و هر کجا احساس وظیفه می نمود، با شجاعت تمام از حق دفاع کرده و اهل باطل را کوچک می شمرد. داستان زیر نمونه ای از اقتدار و جرات آن حضرت را در مقابل طاغوت نشان می دهد. در سال پنجاه و چهارم هجری، یکی از کاروان های حامل اموال حکومتی - که از یمن برای معاویه ارسال شده بود - از مدینه می گذشت. امام حسین علیه السلام به یارانش دستور داد تا کاروان را توقیف نموده و محموله های آن را در میان نیازمندان بنی هاشم و دیگران تقسیم نمایند. آنگاه به معاویه نامه ای به این شرح نوشت: «اما بعد، فان عیرا مرت بنا من الیمن تحمل مالا وحللا وعنبرا وطیبا الیک، لتودعها خزائن دمشق وتعل بها بعد النهل ببنی ابیک، وانی احتجت الیها فاخذتها، والسلام; بعد از حمد و ثنای الهی! با کاروانی از یمن مواجه شدیم که اموال و پوشاک و عنبر و عطرهای دیگر به سوی تو حمل می کرد تا آنها را در خزائن [کاخهای خود، در] دمشق ذخیره کرده و تشنگان فرزندان پدرت را سیراب سازی [و در رفاه و آسایش خود و بستگانت صرف نمائی! ] اما من به آنها نیاز داشتم و در آنها تصرف کردم. والسلام.» این حرکت انقلابی و شجاعانه سرور آزادگان جهان، موجبات نارضایتی و خشم معاویه را فراهم آورد و طی نامه ای، آن حضرت را از عواقب این کار برحذر داشت.[6] امام حسین علیه السلام در حرکت انقلابی دیگری در راه کربلا و در منزل تنعیم، قافله ای دیگر را که از یمن اجناس گران قیمتی به سوی شام و برای یزید می برد، تصرف کرده و کرایه شتربانان را با کمال خوشرویی به آنان پرداخت نمود.[7] وارث راستین پدرسالار شهیدان وارث حقیقی شجاعت و رشادت پدر بزرگوارش علی علیه السلام بود. آن مرد میدان جهاد و مبارزه روحیه مقاومت و شکست ناپذیری خود را در نهج البلاغه چنین توصیف می کند: «و الله لو تظاهرت العرب علی قتالی لما ولیت عنها، و لو امکنت الفرص من رقابها لسارعت الیها[8] به خدا سوگند! اگر تمام عرب در نبرد با من پشت به پشت یکدیگر دهند، از صحنه جنگ روی برنمی گردانم و اگر فرصت باشد به پیکار همه آنها می شتابم.» در روز عاشورا امام حسین علیه السلام آنچنان شجاعانه می رزمید و با دلی پر قوت; بی باکانه نیروی دشمن را تارومار می کرد که کسی را یارای مقاومت در برابر آن حضرت نبود. او در حال مبارزه با رجزهای شورآفرین خود شجاعت روحی و عظمت نفس و معرفت والای خویش را نشان می داد. امام علیه السلام به راست و چپ لشکر حمله برده و می فرمود: اناالحسین بن علی آلیت ان لا انثنی احمی عیالات ابی امضی علی دین النبی «من حسین فرزند علی هستم. سوگند خورده ام که در برابر ستمگران تسلیم نشوم. از خانواده پدرم حمایت می کنم. پیوسته بر طبق دین پیامبر حرکت خواهم کرد.» یکی از فرماندهان نظامی یزید به نام تمیم بن قحطبه در مقابل امام قرار گرفت و گفت: ای پسر علی! تا کجا می خواهی دشمنی خودت را با یزید ادامه دهی! امام حسین علیه السلام فرمود: آیا من به جنگ شما آمده ام یا شما جنگ را بر من تحمیل کرده اید؟! من راه را بر شما بسته ام، یا شما راه را به رویم بسته اید؟! شما برادر و فرزندان مرا شهید کرده اید و حالا بین من و شما شمشیر حکم فرماست. فرمانده یزیدی گستاخانه و با غرور تمام به امام گفت: حسین! زیاده سخن نگو، نزدیک بیا تا شجاعت تو را ببینم! امام حسین علیه السلام با غرشی رعدآسا به پیش رفت و شمشیر خویش را چنان بر گردن فرمانده مغرور دشمن فرود آورد که سر او به کناری پرتاب شد. این حرکت امام آن چنان اضطرابی در لشکر دشمن پدید آورد که «یزید ابطحی» از فرماندهان لشکر دشمن به کوفیان نهیب زد که: آیا این همه لشکر از برابر یک نفر می گریزد؟! یزید ابطحی برای تقویت روحیه لشکر قدم پیش نهاده و برای مبارزه با امام اعلام آمادگی کرد. سربازان دشمن از دیدن او که در شجاعت و نبردهای تن به تن معروف بود، خوشحال شدند. امام حسین علیه السلام به وی فرمود: آیا مرا می شناسی که اینگونه بی واهمه به میدان نبرد می آیی؟! یزید بدون اعتنا به سخن امام حمله را آغاز کرد، اما حضرت به او امان نداد و با دفع حمله وی چنان بر سرش کوبید که لاشه بی جانش بر زمین افتاد.[9] سماواتیان پرده برداشتند به نظاره گردن برافراشتند سماواتیان محو و حیران همه سرانگشت حیرت به دندان همه که یارب چه زور و چه بازوست این؟! مگر با قدر هم ترازوست این عجب صف شکن، پهلوان یلی است به نیروی و مردی بسان علی است ولی حیف کاین تشنه لب بی کس است غریب است و بی یار و بی مونس است هنگامی که عمرسعد شجاعت بی نظیر ابا عبدالله الحسین علیه السلام را مشاهده کرد - که چگونه از کشته ها پشته می ساخت و نیروهای دشمن را از هر سو به عقب می راند - احساس نمود که دیگر لشکر او در مقابل هجوم امام تاب مقاومت ندارند. به نیروهایش نهیب زد: «الویل لکم اتدرون لمن تقاتلون؟ هذا ابن قتال العرب، فاحملوا علیه من کل جانب; وای بر شما، آیا می دانید با چه کسی می جنگید؟ این فرزند کشنده عرب است; پس از هر طرف بر او حمله کنید.» بعد از این فرمان از سویی چهار هزار تیرانداز دشمن، حضرت سیدالشهداء علیه السلام را آماج تیرهای خود قرار داده و آن حضرت را تیرباران کردند و از سوی دیگر به سوی خیمه ها هجوم بردند. در این حال سرور آزادگان فریاد برآورد: «یا شیعة آل ابی سفیان ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم; ای پیروان خاندان ابی سفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی هراسید، لااقل در زندگی آزادمرد باشید.» شمر گفت: حسین! چه می گویی!؟ امام فرمود: «انا الذی اقاتلکم و تقاتلونی والنساء لیس علیهن جناح فامنعوا عتاتکم عن التعرض لحرمی مادمت حیا من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند; تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید.»[10] حضرت مهدی علیه السلام با اشاره به رشادتهای امام حسین علیه السلام، خطاب به آن حضرت می گوید: «فلما راوک ثابت الجاش غیر خائف و لا خاش، نصبوا لک غوائل مکرهم و قاتلوک بکیدهم و شرهم[11] زمانی که لشکر کوفه تو را قویدل و نترس و پرجرات یافتند [و توانائی جنگیدن مردانه با تو را در خود ندیدند]، دام های [مرگ آفرین] مکرشان را بر سر راهت نهادند و با حیله و شرارتشان به مقابله با تو برخاستند.» 5.عبادت و عرفاناز ویژگی های وجود مقدس حضرت سیدالشهداء علیه السلام عشق به مناجات و عبادت است و این یکی دیگر از نشانه های بارز بندگان خاص الهی است. خداوند متعال در سوره فرقان درباره بندگان خاص خود می فرماید: «الذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما»[12] «[آنان] کسانی هستند که شبها برای خدا بیدار مانده و به سجده و قیام می پردازند.» عبادت پروردگار دارای آثار ویژه تربیتی و مایه تکامل روحی و معنوی انسان است. عبادت و عرفان، روح و روان بندگان را با قدرت بی منتهای الهی و باکمال مطلق پیوند می دهد. انسان را از مرکب غرور و خودخواهی به زیر کشیده و در سلک خوبان عالم و دلدادگان حضرت حق قرار می دهد. خداوند متعال در آیه دیگری در مورد پارسایان و بندگان ستوده خویش می فرماید: «کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون و بالاسحار هم یستغفرون»[13] «آنها مقدار اندکی در شب می خوابند و در سحرگاهان استغفار می کنند.» امام حسین علیه السلام در عبادت و عرفان و کسب مقامات معنوی به درجه ای از معرفت رسید که مدال نفس مطمئنه به نامش ثبت گردید.[14] دعای عرفه امام حسین علیه السلام نمونه ای دیگر از عرفان آن سیمای ملکوتی است; آنجا که به درگاه خداوند عرض می کند: «ماذا وجد من فقدک؟ وما الذی فقد من وجدک؟ لقد خاب من رضی دونک بدلا ولقد خسر من بغی عنک متحولا[15][پروردگارا! چه یافت آنکه تو را گم کرد؟ و آنکه تو را یافت دیگر چه گم کرده است؟ مطمئنا آن کسی که به دیگری به جای تو راضی شد زیانکار است و آنکه از تو روی گرداند در خسران خواهد بود!» مهلت برای عبادتعصر روز تاسوعا عمرسعد فرمان حمله داد. حضرت ابوالفضل علیه السلام از سوی امام حسین علیه السلام مامور گردید تا شب عاشورا را از جفاکاران ستم پیشه مهلت بگیرد و جنگ به روز بعد موکول شود. حضرت اباعبدالله علیه السلام انگیزه خویش را از تاخیر انداختن جنگ، به برادرش عباس علیه السلام چنین بیان داشت: «یا عباس! ارکب بنفسی انت یا اخی. .. ارجع الیهم فان استطعت ان تؤخرهم الی غدوة و تدفعهم عنا العشیة، لعلنا نصلی لربنا اللیلة و ندعوه و نستغفره، فهو یعلم انی کنت احب الصلوة له و تلاوة کتابه وکثرة الدعاء و الاستغفار[16] برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو. .. به سوی آنان برو و اگر توانستی جنگ را تا صبح فردا به تاخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن، شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم، او خوب می داند که من پیوسته نماز برای او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را دوست داشته ام. امام حسین علیه السلام آنچنان عشق به نماز و ذکر و دعا دارد که می خواهد شبی را از دشمن مهلت گرفته و به راز و نیاز و نیایش بپردازد و این در حالی است که با صلابت تمام در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ایستاده و مقاومت می کند. نیایش عاشورائیانحضرت سیدالشهدا علیه السلام در طول زندگی خویش با تمام وجود به خداوند عشق می ورزید و از عمق جان او را عبادت می کرد. خصلت های نیک و عبادتها و راز و نیازهای عاشقانه اش، عارفان خداجوی را به اطرافش گرد آورده بود. تک تک یاران باوفای امام - آن پرورش یافته گان مکتب حسینی - عابدان شب و شیران روز بودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در وصف چنین نیک مردانی می فرماید: «رهبان اللیل اسد بالنهار[17] [مردان خدا] شب به عبادت می پردازند و روز همچون شیر [نیرومند به انجام وظیفه اقدام می کنند].» در اینجا به نمونه هائی از یاران عارف و نیایشگر امام حسین علیه السلام اشاره می کنیم: 1.حضرت عباس علیه السلام با آن همه فضائل اخلاقی و سیرت و صورت زیبائی که داشت، اما اثر سجده های طولانی در پیشانی نورانی اش بیشتر جلوه می کرد; به همین جهت قاتل آن حضرت با حسرت تمام می گفت: «انی قتلت شابا مع الحسین بین عینیه اثر السجود، فما نمت لیلة منذ قتلته[18]من جوانمردی را از همراهان حسین علیه السلام کشتم که در پیشانی اش آثار سجده نمایان بود و از آن زمان که او را کشتم یک شب [راحت] نخوابیده ام.» 2.حضرت زینب کبری علیها السلام نیز در عبادت و عرفان به مقامی رسیده بود که امام حسین علیه السلام هنگام وداع از او التماس دعا گفته و به وی فرمود: «یا اختاه لا تنسینی فی نافلة اللیل[19] خواهرم! مرا در نماز شب فراموش مکن.» و از امام زین العابدین علیه السلام روایت شده که فرمود: «عمه ام زینب بعد از حادثه عاشورا از کوفه تا شام و در اوج بحران روحی، نمازهای واجب و مستحب خود را به نحو زیبائی انجام می داد، اما در برخی موارد نمازهایش را نشسته ادا می کرد; چرا که غذای خود را به بچه های یتیم می داد و گاهی خود گرسنه می خوابید.[20] 3.امام حسین علیه السلام هنگامی که به بالین حبیب بن مظاهر آمد، به شب زنده داریهای وی اشاره کرده و فرمود: «لله درک یا حبیب، لقد کنت فاضلا تختم القرآن فی لیلة واحدة[21] ای حبیب! خدا به تو پاداش نیک عنایت کند، تو انسان باکمالی بودی و در یک شب قرآن را ختم می کردی.»یاران امام حسین علیه السلام که در رفتار و گفتار آیینه آن حضرت بودند، در شب عاشورا چنان به مناجات مشغول بودند که نوشته اند: زمزمه های عاشقانه آنان همانند صدای زنبور عسل به گوش شنوندگان می رسید. «وبات الحسین واصحابه تلک اللیلة ولهم دوی کدوی النحل ما بین راکع وساجد وقائم وقاعد[22] شب عاشورا امام حسین و یارانش بیدار ماندند و صدایی چون نغمه زنبورهای عسل داشتند. آنان در حال رکوع و سجود و قیام و قعود بودند. » این نیایشگران عارف، همان کسانی بودند که فردای آن شب جانبازی ها و حماسه های جاویدان آنان اهل آسمان و زمین را به تحیر واداشت. در حقیقت ایثار و فداکاریهای آنان نتیجه معرفت عمیق و کمال شناخت آنان از حضرت حق بود. آنان در خداشناسی و توحید به مقامی رسیدند که دردها و رنج های جنگ را احساس نمی کردند. در روایات آمده است: «لم یجدوا الم مس الحدید[23] درد برخورد آهن (نیزه ها و شمشیرهای آهنین) را احساس نمی کردند.» نه اینکه آنان تیرها، شمشیرها و نیزه ها را نمی دیدند یا توجه نداشتند، بلکه درد و رنج جسمی آنها در مقابل شوق شهادت و لقاء و رضایت پروردگار متعال رنگ باخته بود و آنچنان از عشق الهی سرمست بودند که خود را فراموش کرده و به دنیای دیگری می اندیشیدند. نماز عشقاز بارزترین نشانه های عبادت و عرفان در سیره حضرت حسین علیه السلام، برگزاری نماز ظهر عاشورا است. هنگامی که در ظهر عاشورا ابوثمامه صیداوی به حضور آن حضرت آمده و در اوج جنگ با دشمن عرضه داشت: یااباعبدالله! فدایت شوم، گرچه این مردم با حملات و هجومهای پی درپی خود به تو نزدیک شده و می خواهند تو را به شهادت برسانند، اما به خدا سوگند! تا مرا نکشته اند نمی توانند به تو آسیبی برسانند. دوست دارم در حالی به ملاقات پروردگارم بشتابم که این آخرین نمازم را هم به مامت شما خوانده باشم. با شنیدن سخنان ابوثمامه، امام به آسمان نگاه کرده و فرمود: «ذکرت الصلوة جعلک الله من المصلین الذاکرین. نعم هذا اول وقتها نماز را یاد کردی، خداوند متعال تو را از نمازگزارانی که به یاد خدا هستند قرار دهد. بلی الان اول وقت نماز است.» سپس امام فرمود: لحظاتی از دشمن آتش بس بخواهید! ولی هنگامی که دشمن آتش بس موقتی را نپذیرفت سالار شهیدان در مقابل باران تیر دشمن به نماز ایستاد. دو نفر از یاران امام حسین علیه السلام به نامهای زهیربن قین و سعیدبن عبدالله حنفی برای محافظت امام علیه السلام پیشاپیش ایستاده و سینه هایشان را در مقابل تیرهای دشمن سپر قرار دادند و حضرت به همراه یاران باقی مانده خود، نماز ظهر عاشورا را به پا داشت. سعید که در مرکز خطر ایستاده بود، تیرهای دشمن را با دست و صورت و سینه اش دفع می کرد. هنگامی که نماز به پایان رسید، او با بدنی خونین به زمین افتاد.[24] و در حالی که نفس های آخر را می کشید چشمانش را گشوده و با تبسمی ملیح به سیمای امام حسین علیه السلام نگریست و در همان لحظه به امام عرض کرد: «اوفیت یابن رسول الله! ای پسر رسول خدا! آیا من [به عهد خود] وفا کردم. » سرور آزادگان از جان نثاری و فداکاری سعید تقدیر نموده و با لحنی رضایت آمیز فرمود: «نعم انت امامی فی الجنة[25] بلی تو در بهشت پیشاپیش من خواهی بود.» سید بن طاووس نوشته است: هنگامی که تیرهای بدنش را شمردند، به غیر از جراحات نیزه و شمشیر، 13 تیر به دست و صورت و سینه سعید بن عبدالله حنفی اصابت کرده بود.[26] آخرین مناجاتو آخرین مناجات امام حسین علیه السلام در گودال قتلگاه بود که آن حضرت با پروردگار خود عاشقانه نجوا می کرد: «اللهم متعالی المکان. .. صبرا علی قضائک یا رب لا اله سواک یا غیاث المستغیثین مالی رب سواک و لا معبود غیرک صبرا علی حکمک یا غیاث من لا غیاث له...ای خدایی که مقامت بس بلند است. .. در مقابل قضای تو شکیبا هستم. ای پروردگاری که بجز تو خدایی نیست! ای فریادرس دادخواهان! مرا جز تو پروردگاری و معبودی نیست. بر حکم تو صابر و شکیبا هستم. ای فریادرس آنکه فریاد رسی ندارد.» و آنگاه که صورت خونین به خاک گذاشت و آخرین سجده اش را بجا آورد، فرمود: «بسم الله وبالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله.»[27] 6.پاسداری از ارزش های الهیامام حسین علیه السلام به عنوان پاسدار ارزشهای الهی وحافظ سنتهای پیامبر صلی الله علیه و آله، برای پیشرفت اهداف والای اسلام از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد و از مهمترین اقدامات آن حضرت در مدت عمر بابرکت خویش، تجدید حیات اسلام واحیای ارزشهای فراموش شده آن می باشد. به همین جهت این جمله در میان اندیشمندان اسلامی به زبانها افتاده است که: «الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء» یعنی، اسلام را حضرت محمد صلی الله علیه و آله به جهان بشریت عرضه نمود و حسین بن علی علیه السلام با تمام وجود از آن پاسداری و حمایت کرد. در حقیقت شهادت خونین حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش موجب شد که غبار جهل و ستم که در طی سال های بعد از رحلت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله قوانین اسلامی را تحت الشعاع قرار داده بود، از چهره سنت های حقیقی اسلام زدوده شود و نور درخشان معارف الهی بار دیگر به دل های غفلت زده بتابد. چنانکه در زیارت نامه آن حضرت می خوانیم: «اشهد انک قد اقمت الصلوة و آتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر[28] [یا اباعبدالله!] شهادت می دهم که تو نماز را بپاداشتی و زکات را ادا کردی و امربه معروف و نهی ازمنکر نمودی.» اساسا از دیدگاه فرهنگ وحیانی اهل بیت علیهم السلام، احیای امربه معروف و نهی ازمنکر خیلی مهمتر و عظیمتر از سایر ارزشهای الهی است، همچنانکه علی علیه السلام می فرماید: «و ما اعمال البر کلها والجهاد فی سبیل الله عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثة[29] فی بحر لجی; تمام کارهای نیک و جهاد در راه خدا در مقابل امربه معروف و نهی ازمنکر همچون قطره ای در مقابل دریای مواج و پهناور است.» در واقع جهاد و سایر فرائض دینی بخشی از امربه معروف و نهی ازمنکر به معنای وسیع آن می باشد. در کنار مرقد پیامبر صلی الله علیه و آلهامام حسین علیه السلام چنان شیفته حفظ دین و احیای امربه معروف و نهی ازمنکر بود که هنگام وداع با قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین گفت: «اللهم ان هذا قبر نبیک محمد صلی الله علیه و آله و انا ابن بنت نبیک و قد حضرنی من الامر ما قد علمت. اللهم انی احب المعروف و انکر المنکر و اسالک یا ذالجلال و الاکرام بحق القبر و من فیه الا اخترت لی ما هو لک رضی و لرسولک رضی[30]خداوندا! این قبر پیامبر تو [حضرت] محمد صلی الله علیه و آله است و من فرزند دختر پیامبرت هستم. برای من پیشامدی رخ داده که خود می دانی. پروردگارا! من معروف را دوست دارم و از منکر بیزارم. ای صاحب جلالت و کرامت! به حق این قبر و صاحب آن از تو می خواهم راهی را برای من برگزینی که رضایت تو و رسولت در آن باشد.» نامه به بزرگان بصرهامام حسین علیه السلام در نامه ای به بزرگان بصره در مورد رواج سنتهای منفی در جامعه هشدار داده و حمایت آنان را برای احیای سنتهای صحیح و حاکم شدن ارزش های الهی خواستار شده و فرمود: «انا ادعوکم الی کتاب الله و سنة نبیه، فان السنة قد امیتت وان البدعة قد احییت و ان تسمعوا قولی و تطیعوا امری اهدکم الی سبیل الرشاد[31]من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبرش فرا می خوانم، چرا که سنت به تدریج از میان رفته و بدعت زنده شده است. اگر به سخنم گوش دهید و از فرمانم اطاعت کنید، شما را به سوی راه رستگاری راهنمایی خواهم کرد.» مبارزه با بنیانگذاران بدعت هاامام حسین علیه السلام بر این باور بود که با تمام وجود باید از ارزشهای اسلامی حمایت شود. به همین جهت با زمامداران مستبد و ضدارزشی بنی امیه هیچگاه سر سازش نداشت. او با حاکمان هواپرست و خودخواه مبارزه بی امانی را آغاز نمود و جان خویش را با تمام هستی اش در این راه فدا نمود. اساسا برای حفظ اصول یک مکتب صحیح و آسمانی باید با بنیانگذاران بدعتها مبارزه شود و یک مسلمان آزاده در پاسداری از مکتب خویش با مؤسسین سنت های منفی سازش نمی کند. علی علیه السلام فرمود: «اظلم الناس من سن سنن الجور و محاسنن العدل[32] ظالم ترین افراد، کسی است که سنتهای ظلم را در جامعه رواج داده و سنتهای عادلانه را از میان بردارد.» نامه به معاویهامام حسین علیه السلام از هر فرصتی برای احیای معارف الهی بهره می جست. گفتارها، نامه ها و اقدامات عملی آن حضرت نشانگر این واقعیت است. امام در نامه ای کوبنده اقدامات غیرشرعی معاویه را زیر سؤال برده و او را شدیدا مؤاخذه می کند و در آخر نامه می فرماید: «فابشر یا معاویة بالقصاص واستیقن بالحساب واعلم ان لله تعالی کتابا لا یغادر صغیرة ولا کبیرة الا احصاها[33] ای معاویه! قصاص [خدا] را به یاد داشته باش و به حسابرسی [الهی در روز قیامت] یقین کن، و بدان که خداوند متعال کتابی دارد که از ثبت هیچ عمل ریز و درشتی فروگذاری نمی کند.» دفاع از حریم خانوادهمعاویه پس از شهادت امیرمؤمنان علی علیه السلام و تحمیل قرارداد صلح بر امام حسن علیه السلام، به دنبال راهی بود که با خاندان نبوت پیوندی برقرار کند. به این جهت مروان را مامور ساخت تا از ام کلثوم دختر عبدالله بن جعفر برای یزید خواستگاری کند. او نیز در مجلسی که اعیان مدینه و سران بنی امیه حضور داشتند، ضمن تمجید از فرزند ناپاک معاویه، طی سخنانی آرزو کرد که این ازدواج سربگیرد. عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب علیها السلام تصمیم گیری نهائی را به دائی دختر; یعنی، حضرت ابا عبدالله علیه السلام موکول نمود. امام حسین علیه السلام در همان جلسه به پاخاسته و خطاب به مروان و حضار چنین فرمود: حمد و سپاس خداوندی را که ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را برای پاسداری از دین خود و رهبری مردم برگزید، و قرآن و وحی خود را بر ما نازل کرد. ای مروان! تو سخن گفتی و ما گوش کردیم! اینکه گفتی پدر دختر هر چه پیشنهاد کند آن را مهریه ام کلثوم قرار خواهید داد، به جانم سوگند! ما اهل بیت در مقدار مهریه از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عدول نمی کنیم. آن حضرت مهریه دختران و همسرانشان را بیست اوقیه معادل 480 درهم تعیین می کردند. و اما اینکه گفتی قرض پدرش را نیز ادا خواهید کرد، چه زمانی زنان ما بدهیهای ما را پرداخته اند که این دومی باشد؟! اما اینکه گفتی این وصلت ارتباط بین دو قبیله بنی هاشم و بنی امیه را تقویت کرده و موجب صلح و سازش و آرامش خواهد بود، به صراحت می گویم که دشمنی ما اهل بیت با سران بنی امیه در راه خدا و به خاطر دین خداست و هرگز برای رسیدن به دنیا با شما مصالحه نخواهیم کرد. روابط نسبی این دشمنی را از میان برنداشت، چگونه پیوند سببی موجب صلح و دوستی خواهد بود.» سپس امام حسین علیه السلام تک تک سخنان مروان را با قاطعیت و استدلال کامل و منطقی پاسخ گفت و در پایان در مورد ازدواج دختر حضرت زینب علیها السلام فرمود: «ای مردم حاضر در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله! گواه باشید که من دختر خواهرم ام کلثوم، فرزند عبدالله بن جعفر را به عقد پسرعموی او قاسم بن محمدبن جعفر در آوردم و مهریه او را چهارصد و هشتاد درهم قرار دادم و زمین حاصلخیز خود در مدینه را به عنوان کمک هزینه زندگی به او بخشیدم.»[34] در زمینه پاسداری امام حسین علیه السلام از ناموس مسلمانان، واقعه نجات همسر عبدالله بن سلام توسط حضرت اباعبدالله علیه السلام نیز قابل توجه است. فجری در ظلمتامام صادق علیه السلام فرمود: «اقراوا سورة الفجر فی فرائضکم و نوافلکم، فانها سورة الحسین بن علی علیه السلام; من قراها کان مع الحسین بن علی علیه السلام یوم القیامة فی درجته من الجنة[35]سوره فجر را در نمازهای واجب و مستجب خود بخوانید; زیرا این سوره حسین بن علی علیهما السلام است و هر کس آن را بخواند، در روز قیامت با حسین بن علی علیهما السلام در درجه او از بهشت خواهد بود.» نکته قابل توجه در این روایت این است که از میان سوره های قرآن سوره فجر به آن حضرت مخصوص گشته است. فجر به معنای سپیده و روشنائی است و امام حسین علیه السلام در روزگار ظلمت و تاریکی زمامداران خودسر و مستبد بنی امیه که می رفت آثار و نشانه های روشن الهی به بوته فراموشی سپرده شود و ارزشهای الهی که با زحمات طاقت فرسای رسول گرامی اسلام در جامعه نوپای نبوی تدریجا فراموش می شد، با فداکاری و نثار هستی خویش همچون سپیده دم درخشیده و با ارائه تصویر روشنی از مبانی و احکام اسلام، شاهراه انسانیت را تا قیامت روشن نمود. خداوند متعال برای ارج گذاری از این همه جان نثاری امام حسین علیه السلام در راه پاسداری از ارزشهای الهی - که طبق عهد خود هستی اش را فدای آن نمود - هدیه ای آسمانی به آن حضرت عنایت کرد. در حدیث موسوم به حدیث لوح در مورد مقام بلند آن حضرت می فرماید: «جعلت حسینا خازن وحیی و اکرمته بالشهادة و ختمت له بالسعادة فهو افضل من استشهد و ارفع الشهداء درجة. جعلت کلمتی التامة معه و الحجة البالغة عنده، بعترته اثیب و اعاقب[36] من حسین را گنجینه دار وحی خود قرار دادم و او را با شهادت گرامی داشتم و [زندگی اش را] با سعادت به پایان بردم. پس او برترین کسی است که به شهادت رسید و در درجه، بالاترین شهیدان است. کلمه تام خود را با او قرار دادم و حجت بالغه من در نزد اوست. میزان پاداش و کیفر در نزد من، خاندان حسین است.» آن حضرت در تمامی آن دوران حساس و بحرانی به اقتضای اوضاع روز و شرایط زمان، بهترین و شایسته ترین شیوه را در حفظ مبانی اسلام و مبارزه با باطل و سردمداران نفاق در پیش گرفت و ثمره این تلاشهای خستگی ناپذیر و سراسر افتخار، شهادت عاشقانه ای بود که رضایت حق را در پی داشت. به همین جهت مصداق کامل آیه «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی»[37] «ای نفس مطمئن! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی هستی و او هم از تو. پس در ردیف بندگان من به بهشت داخل شو!» گردید.[38] در اینجا چه زیباست که عاشقان آن بنده برگزیده الهی و سرور آزادگان عالم، خطاب به حضرتش زمزمه کنند که: در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم به وقت صبح قیامت که سر زخاک برآرم به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم 7.صلابت و قاطعیتاز ویژگی های مهم رهبران آسمانی که موجب توفیقات بیشتر آنان شده است، ایمان قوی، اراده ای پولادین و قاطعیت و صلابت در راه هدف می باشد. حضرت کاظم علیه السلام در دعای روز 27 رجب فرموده است: «و قد علمت ان افضل زاد الراحل الیک عزم ارادة یختارک بها[39] و من می دانم که بهترین توشه هجرت کننده به سوی تو، عزم و اراده [جدی] است که به وسیله آن تو را انتخاب می کند.» مسلما کسانی که با ایمان راسخ و معرفتی عمیق در راه خدا گام برمی دارند از اراده ای آهنین برخوردارند، و برای رسیدن به اهداف عالیه خویش از مشکلات راه و موانع نفس گیر آن هراسی به دل راه نمی دهند. حضرت سیدالشهداء به عنوان رهبر قیام عاشورا از چنین اراده و صلابتی برخوردار بود. آن حضرت در پاسخ برادرش محمد حنفیه - که راههای مصلحت آمیزی برای حضرت پیشنهاد می کرد - انگیزه نیرومند و اراده خلل ناپذیر خود را در مبارزه با زمامدار خودکامه بنی امیه این چنین ابراز نمود: «یا اخی! لو لم یکن فی الدنیا ملجا ولا ماوی لما بایعت یزید بن معاویة[40] برادرم! اگر در روی زمین هیچگونه پناهگاه و مرکز امنی نباشد، با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد.» این سخن حضرت حسین علیه السلام یادآور همان کلمات پرصلابت جد بزرگوارش رسول الله صلی الله علیه و آله است، هنگامی که حضرت ابوطالب پیشنهاد مشرکین را مبنی بر خودداری آن حضرت از ابلاغ پیام آسمانی خویش به وی بیان کرد. رسول الله صلی الله علیه و آله به عمویش ابوطالب چنین فرمود: «یا عم! و الله لو وضعوا الشمس فی یمینی و القمر فی یساری علی ان اترک هذا الامر حتی یظهره الله او اهلک فیه، ما ترکته[41] عمو جان! به خدا سوگند! اگر آنان خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهند که از این کار (دعوت به توحید و مبارزه با بت پرستی) دست بردارم، هرگز نخواهم پذیرفت تا اینکه یا خداوند دین مرا پیروز کند یا در این راه جانم را از دست بدهم.» و قرآن در سوره فتح به این اراده مقاوم و استوار حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و یارانش اشاره کرده و می فرماید: «محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم»[42] «محمد صلی الله علیه و آله فرستاده خداست و همراهان او در برابر کفار مقاوم و سرسخت و در میان خودشان مهربانند.» صلابت و قاطعیت امام حسین علیه السلام را می توان در جمله معروف آن حضرت به نظاره نشست که در آن گفتار تاریخی، علل و انگیزه های خویش را از قیام عاشورا بیان نمود، و با صدای رسا به تمام آزادگان عالم فرهنگ مقاومت و پایداری در راه حق را چنین آموخت: «الا و ان الدعی ابن الدعی قد رکزنی بین اثنتین، بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة، یابی الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت و انوف حمیة و نفوس ابیة من ان نؤثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام[43] آگاه باشید که ناپاک فرزند ناپاک (عبید الله بن زیاد) مرا برای پذیرش یکی از دو راه مجبور کرده است: بین مرگ و ذلت. اما هیهات! که ما ذلت را بپذیریم، خداوند متعال و رسولش و مؤمنین و دامنهای پاک و مطهر و غیرتمندان و عزتمندان عالم، بر ما نمی پسندند که اطاعت از فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.» در فرهنگ تعالی بخش امام حسین علیه السلام ذلت و حقارت و تسلیم در برابر ناحق معنی و مفهوم ندارد. داستان هایی از قاطعیت امام حسین علیه السلامامام در طول زندگی سراسر افتخار خویش، اقتدار و ابهت و قاطعیت را نصب العین خود قرار داده و در مقابل حرکت های تجاوزکارانه با صولت حیدریه و صلابت محمدیه ایستادگی نمود، و قدمی از مواضع حق خود عقب نشینی نمی کرد. 1.ابن ابی الحدید می نویسد: امام حسین علیه السلام در مدینه یک قطعه زمین مرغوب داشت و معاویه از روی طمع توسط عوامل خود آن را تصرف کرده بود. سالار شهیدان با معاویه ملاقات کرده و ضمن دفاع از حق خود به وی گفت: معاویه! یکی از سه راه حل را انتخاب کن! یا زمین را از من خریداری کن و قیمت عادلانه آن را بپرداز، یا زمین را به من بازگردان و یا عبدالله بن زبیر یا عبدالله بن عمر را برای داوری دعوت کن وگرنه چهارمین راه صیلم خواهد بود. معاویه پرسید: آن دیگر چیست؟ امام توضیح داد: یعنی از هم پیمانهای خود دعوت می کنم و با اقتدار تمام حق را از متجاوز باز می ستانم. معاویه تسلیم شد.[44] و زمین را بازگرداند. 2.پس از آنکه معاویه حجر بن عدی را به همراه جمعی از یاران امیرمؤمنان علی علیه السلام به شهادت رساند، در همان سال به سفر حج رفت و در مجلسی با حضرت امام حسین علیه السلام ملاقات نمود. او ضمن صحبتهایش - برای زهرچشم گرفتن از دیگران و شاید هم برای ترساندن امام علیه السلام - با غرور خاصی گفت: ای ابا عبدالله! آیا شنیدی که ما با حجر بن عدی و دوستان او که از شیعیان پدرت بودند چه کردیم؟! امام حسین علیه السلام پرسید: چه کردید؟! معاویه گفت: آنها را کشتیم، کفن کردیم و بر جنازه شان نماز میت خواندیم! امام در پاسخ معاویه فرمود: «خصمک القوم یا معاویة، لکننا لو قتلنا شیعتک ما کفناهم ولا صلینا علیهم ولا قبرناهم» ای معاویه! این قوم [در روز قیامت در محکمه عدل الهی از تو دادخواهی خواهند کرد و] دشمن توهستند. اما [بدان!] اگر ما پیروان تو را کشتیم، آنها را کفن نمی کنیم و بر آنان نماز نمی خوانیم و آنها را دفن نمی کنیم.»[45] آن حضرت با اینکه با مشکلات فراوان روحی و جسمی و اجتماعی و سیاسی مواجه بود، اما هیچگاه در برابر خلافکاران و متجاوزان به حقوق خدا و مردم نرمش و سازش نکرد و جز خدا را برای خود تکیه گاهی قرار نداد. او در مقابل دشمن خونخوار و بی رحم با روحیه ای تزلزل ناپذیر اعلان نمود: «الا انی زاحف بهذه الاسرة علی قلة العدد وخذلان الناصر; من با این نیروی اندک و پشت کردن یاری دهندگان، در مقابل متجاوزان خواهم ایستاد. » آمدم در کربلا تا با خدا سودا کنم از دل و جان حکم او را موبه مو اجرا کنم آمدم تا در ره عهدی که بستم با خدا دین و قرآن را به خون خویشتن احیا کنم سخنی با یارانامام حسین علیه السلام در صبح روز عاشورا، پس از ادای نماز صبح، برای یارانش سخنرانی کرده و در بخشی از آن به تقویت روحیه سپاه پرداخته و اهداف عالی خویش را بار دیگر به آنان توضیح داد و اراده خلل ناپذیر خویش را در ادامه مبارزه، بار دیگر به یارانش ابلاغ نمود و آنان را به صبر و استقامت و پایداری سفارش کرد و فرمود: «ان الله تعالی قد اذن فی قتلکم وقتلی فی هذا الیوم، فعلیکم بالصبر والقتال; [یاران من!] خداوند متعال به شهادت شما و من در این روز رضایت داده است، پس مقاومت کنید و به مبارزه بپردازید.» امام در ادامه، با جملاتی که از عمق جان و ایمان سرشارش سرچشمه می گرفت، به یارانش چنین خطاب کرد: ای شریف زادگان! صبر و بردباری داشته باشید و بدانید که مرگ پلی بیش نیست، که شما را از رنج و سختی عبور داده و به بهشت پهناور و همیشگی می رساند. چه کسی است که نخواهد از یک زندان به قصری انتقال یابد؟ و همین مرگ برای دشمنان شما مانند آن است که از کاخی به زندان و شکنجه گاه منتقل گردند. پدرم از پیامبر صلی الله علیه و آله برای من نقل فرمود که: «ان الدنیا سجن المؤمن وجنة الکافر والموت جسر هؤلاء الی جنانهم وجسر هؤلاء الی جحیمهم[46]دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است، و مرگ پلی است که اهل ایمان را به بهشت و اهل کفر را به جهنم می رساند.» پی نوشت ها[1] احزاب/39. [2] مائده/54. [3] احزاب/ [4] الاحتجاج، ج 2، ص 14، باتلخیص. [5] مدینه المعاجز، ج 3، ص 139. [6] ناسخ التواریخ، ج 1، ص 195; حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج 2، ص 232. [7] تاریخ طبری، ج 4، ص 289. [8] نهج البلاغه، نامه 45. [9] معالی السبطین، ج 2، ص 30. [10] العوالم، الامام الحسین علیه السلام، ص 293; اللهوف، ص 71; مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 258. [11] المزار الکبیر، محمدبن المشهدی، ص 503. [12] فرقان/64. [13] الذاریات/17 و 18. [14] تفسیر قمی، ج 2، ص 422. [15] اقبال الاعمال، ج 2، ص 74. [16] مقتل ابومخنف، ص 106; تاریخ طبری، ج 4، ص 315. [17] وسائل الشیعه، ج 15، ص 188. [18] مقاتل الطالبین، ص 78. [19] وفیات الائمه، ص 441. [20] وفیات الائمه، ص 441. [21] شجره طوبی، ج 2، ص 442.   [22] اللهوف، ص 172. [23] مدینة المعاجز، ج 3، ص 504. [24] لواعج الاشجان، ص 156. [25] سخنان حسین بن علی علیه السلام از مدینه تا کربلا، ص 202. [26] مصباح المتهجد، ص 827; اقبال الاعمال، ج 3، ص 304. [27] اللهوف، ص 206. [28] مصباح المتهجد، ص 720. [29] نهج البلاغه، حکمت 374. [30] حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج 2، ص 259. [31] سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 301. [32] مستدرک الوسائل، ج 12، ص 231. [33] معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 214. [34] العوالم، الامام الحسین علیه السلام، ص 87; المناقب، ج 4، ص 38 و 39. [35] تفسیر مجمع البیان، ج 10، ص 341. [36] کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 308 تا 311. [37] فجر/28 - 30. [38] تفسیر قمی، ج 2، ص 422. [39] اقبال الاعمال، ج 3، ص 277. [40] معالم المدرستین، ج 2، ص 49. [41] السیرة النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 284. [42] فتح/29. [43] اللهوف، ص 180. [44] شرح نهج البلاغه، ج 15، ص 227. [45] الاحتجاج، ج 2، ص 19; وسائل الشیعه، ج 2، ص 515. [46] سخنان حسین بن علی علیه السلام، ص 157.منبع: حوزه نت
امام حسین علیه السلام از همان دوران کودکی و نوجوانی به صراحت لهجه و بی باکی و شجاعت معروف بود. او این خصلت ستوده را از جدش رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام به ارث برده بود. امام حسین علیه السلام دلاورمردی بود که شجاعت و شهامتش دوست و دشمن را به حیرت آورده بود.
68,128
6073667a2c38301a358f2bfe
  به گزارش ایسنا،‌ دکتر  منصور غلامی وزیر علوم در دیدار با فردریک ویدال وزیر تحصیلات عالی تحقیقات و نوآوری فرانسه با بیان اینکه کشور فرانسه جزو کشورهای هدف همکاری علمی ایران است، اظهارکرد: همراهی ۱۴ رئیس دانشگاه و ۵ رئیس پژوهشگاه ایران دراین سفر، نشان از اهمیت کشور فرانسه در نقشه توسعه همکاری‌های ایران دارد. وی همچنین بر فعالیت مشترک علمی بین ایران و فرانسه در مسائلی نظیر محیط زیست و فناوری‌های نوین تاکید کرد و گفت: ایران در عرصه علمی پیشرفت‌های علمی زیادی دارد بطوریکه در منطقه رتبه اول را کسب کرده است بنابراین توسعه علمی خواست مسئولان و مردم کشور ایران است. در این دیدار ویدال وزیر تحصیلات عالی تحقیقات و نوآوری فرانسه نیز افزود: پیشرفت‌های علمی ایران چشمگیر و دانشجویان ایرانی از بهترین دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در فرانسه هستند. وی افزود: ما می‌توانیم پذیرای دانشجویان بیشتری از ایران باشیم و برای رشته‌هایی همچون ایران شناسی و هنر ایرانی و اسلامی و باستان شناسی نیز به ایران دانشجو اعزام کنیم. به گزارش روابط عمومی وزارت علوم، در پایان این دیدار وزرای علوم ایران و فرانسه در مصاحبه مطبوعاتی مشترک، دستاوردهای این سفر و توافقات انجام شده را اعلام کردند.منبع: خبرگزاری ایسنا
در دیدار وزیر علوم با فردریک ویدال وزیر تحصیلات عالی تحقیقات و نوآوری فرانسه، برتوسعه همکاری‌های دو جانبه، اعطای بورس‌های دانشجویی و انجام تحقیقات مشترک تاکید شد.
11,979
60734cf12c38301a358e50a9
 پدر نوازشگر ایتام  بسیاری از مورخان از سیرت مهرورزانه علی(ع) با فرودستان، اسیران و ایتام ماجراها به یاد داشته و آن را برای نزدیکان و دوستان خود گزارش کرده اند؛ از جمله: برخی از زنان کوفه روایت کرده اند: زنی مشک آبی بر دوش داشت و آن را به زحمت به خانه می برد. علی(ع) به او کمک کرد تا آب را به خانه برد. امام از روزگار زن پرسید و او از دشواری زندگی اش شکوه کرد که علی(ع) مردش را به یکی از مرزها فرستاده و در آنجا کشته شده است. اکنون اوست و چند کودک خردسال. امام خداحافظی کرد و به خانه آمد و با زنبیلی پر از آذوقه، از گوشت و آرد و خرما به سرای زن بازگشت و پس از اجازه به زن گفت من همان مردی هستم که برایت مشک آب را آوردم و اکنون مقداری غذا برای کودکانت آورده ام. زن از او تشکر کرد و گفت خداوند میان ما و علی بن ابی طالب داوری کند. امام از زن که حضرت را نمی شناخت اجازه خواست، یا نان بپزد و یا کودکان را سرگرم کند و زن گفت من بهتر نان می پزم. علی(ع) مقداری گوشت کباب کرد و با دست خود به کودکان خورانید... زنی از همسایگان به خانه بیوه زن سر کشید و امام(ع) را شناخت و به صاحبخانه گفت: وای بر تو، این مرد علی بن ابی طالب است. زن زبان به پوزش گشود و گفت: هزار خجالت و شرمساری بر من. و امام پاسخ داد: من از تو معذرت می خواهم که در کار تو کوتاهی کردم. و نیز بانوان کوفه پس از شهادت امام ماجراهای سودمندی از یتیم نوازی ها و دادگری های امام برای مردم نقل کرده اند که در جای خود از آن یاد خواهیم کرد. حضرت علی علیه السلام فرمود: هر مرد و زن مومنی که دستی از دلسوزی و مهر و شفقت بر سر یتیمی بکشد، خداوند به عدد هر تار موی آن یتیم، حسنه ای برای او می نویسد. و امام صادق علیه السلام فرمود: در کتاب حضرت علی علیه السلام آمده است: کسی که مال یتیم را بخورد، پیامد شوم این کار گریبان فرزندانش را می گیرد و در آخرت هم گریبانگیر خودش می شود. منبع : حوزه نت
بسیاری از مورخان از سیرت مهرورزانه علی(ع) با فرودستان، اسیران و ایتام ماجراها به یاد داشته و آن را برای نزدیکان و دوستان خود گزارش کرده اند
1,979
607348552c38301a358e2999
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری فارس، سردار حسین رحیمی رئیس پلیس پایتخت در خصوص حادثه شکستن شیشه تعدادی بانک در شمال شهر تهران در شب گذشته اظهار داشت: در ساعات بعدازظهر و شب دیروز در نقاط شمالی تهران به خصوص در محدوده میدان ونک شیشه‌های تعداد 6 بانک و یک صرافی شکسته شد.  رئیس پلیس پایتخت تصریح کرد: به دنبال وقوع این حادثه مأموران پلیس پایتخت در محل حاضر شده و پس از انجام کارهای اطلاعاتی توانستند 2 نفر را دستگیر کنند. این مقام ارشد پلیس پایتخت با بیان این مطلب که بقیه نفرات شناسایی شده‌اند در پاسخ به دیگر پرسش فارس در خصوص انگیزه این افراد از شکستن شیشه‌های بانک‌ها بیان داشت: در بازجویی‌های اولیه دستگیرشدگان بیکاری و عدم اشتغال خود را دلیل ابراز نارضایتی و شکستن شیشه‌ها عنوان کرده‌اند و در بازجویی آنها پلیس به مورد خاصی نرسیده است.  سردار رحیمی در پاسخ به دیگر پرسش فارس در این خصوص که آیا به صورت باندی این عمل انجام شده، گفت: این عملکرد به صورت باندی نبوده و افراد به صورت مجزا اقدام به شکستن شیشه‌ها کرده‌اند اما چون به دنبال هم و در یک بازه زمانی انجام شده این تصور را می‌دهد که به صورت باندی بوده است.  عالی‌ترین مقام انتظامی تهران بزرگ با تأکید بر این مطلب که هیچ مسئله امنیتی در کار نبوده، خاطرنشان کرد: تا ظهر خبرهای خوبی را در این زمینه اعلام خواهیم کرد. منبع: خبرگزاری فارس
رئیس پلیس پایتخت در خصوص شکسته شدن شیشه ۶ بانک و یک صرافی در محدوده ونک تهران در بعدازظهر گذشته گفت: هیچ مسئله امنیتی‌ای نبوده و ۲ نفر از دستگیرشدگان در اعترافاتشات عنوان کردند که بیکاری و عدم اشتغال آنها را به این کار واداشته است.
68,776
607366c12c38301a358f2e86
اولین اطلاعاتی که از افتتاح پلاسکو در روزنامه‌ها وجود دارد مربوط به همین بخش بود و خبر از افتتاح کتابخانه‌ای در طبقه سوم می‌داد؛ کتابخانه‌ای که کمتر کسی می‌داند چه سرنوشتی پیدا کرد؟ مهرانگیز منوچهریان یکی از نخستین وکلای زن ایرانی و سناتور مجلس در خاطراتش که به اسم «سناتور» منتشر شده، از نخستین کسانی بود که در پلاسکو مستقر شد و دفتری را در طبقه سوم داشت و در همین دفتر لایحه حمایت از زنان و کودکان را نوشت و پرونده‌های مهمی را برای دفاع قبول کرد. محمود ابراهیم‌زاده یکی از قدیمی‌های این مرکز خرید بود و در کنار یکی دیگر از کاسب‌های قدیمی کار خودش را شروع کرد: «از حدود سال‌های ۴۴-۴۳ در فروشگاه آقای حسین یگانی از قدیمی‌های پلاسکو فروشندگی می‌کردم. اما بعد از چند سال توانستم یکی از مغازه‌های همکف را بخرم و کسب‌وکار خودم را داشته باشم. آن زمان وضعیت درآمد ما جوری بود که بعد از مدتی کار کردن بتوانیم در همان جا فروشگاهی را بخریم.» این مغازه در ابتدای پاساژ کنار پله‌هایی که به طبقات بالا و برج می‌رفت، قرار داشت. در ابتدا نامش بحرین بود و سال‌های بعد نیلوفر: «کل مغازه را ۲۵۰ هزار تومان خریدم و با هزینه‌های که صرف شد در نهایت ۲۷۰ هزار تومان تمام شد. البته این پول را هم قسطی دادم.» فروشگاهی که بعدها فروخته شد و در حادثه آتش‌سوزی به خاطر دسترسی بهتر به طبقه‌های پایین‌تر مجبور به تخریب آن شدند. او نام بعضی از همکاران قدیمی را به یاد می‌آورد: «زمانی که ما وارد پلاسکو شدیم چند نفری کارشان را شروع کرده بودند. یکی آقای مرتضی یگانی بود که تولیدی و مغازه بنکداری لباس زنانه داشت و چند سال بعد مغازه‌هایش را فروخت و از ایران رفت. آقای انصاری هم بود. آقای حسینی همسایه مغازه ما بود. همزمان با من هم کسانی مثل آقای حداد تهرانی و محسن اثنی‌عشری و جواد ترمه که از دوستانم بودند وارد پلاسکو شدند. آقای عباس توسلی از قدیمی‌های پلاسکو و همراه آقای تراکمه از افراد سرشناس پاساژ بودند. آقای نیلی و عباس جوکار هم بودند.» محمد ابراهیم‌زاده که مانند برادر کار در پلاسکو را از فروشندگی شروع کرده بود در سال‌های ۶۲ -۶۳ چند پلاک آن‌طرف‌تر، فروشگاه دریا را از یکی از قدیمی‌های پوشاک یعنی عباس جوکار خرید؛ فروشگاهی که در حادثه پلاسکو هیچ آسیبی ندیده و سالم مانده است. او از ترتیب مغازه‌ها در دهه ۴۰ می‌گوید: «اولین مغازه پاساژ در سال ۱۳۴۴ یک کلاه‌فروشی بود. بعد لباس زنانه و مردانه. بیشتر مغازه‌ها را اول کارمندان دولت خریده بودند؛ ساعت ۳ مغازه‌هایشان را باز می‌کردند. کم‌کم کسانی مثل آقای یگانی و حسینی آمدند. فروشگاه همیلا متعلق به آقای مرتضوی بود. دو دهنه مغازه کنار بانک داشتند. بانک ایران و ژاپن بود که بعد از انقلاب بانک تجارت شد. کنارش هم یک کمربند و کیف‌فروشی بود. سر پاساژ کفش فردوس باز شده بود. همین آقای نایبی خرید و یک مغازه کوچک از آن درآورد. کنارش کفش بلا خرید و بعد برق لامع. آن‌ها خیلی با اهالی پاساژ در ارتباط نبودند. آذری بودند. مشتری‌های خودشان را هم داشتند و کارشان خوب بود.» ساختمان پلاسکو، بعد از بازار تهران، از بزرگترین و معروف‌ترین بورس توزیع پوشاک در تهران بود. پاساژ پلاسکو، یکی از نخستین مراکز خرید مدرن در ایران بود که با بازار سنتی فرق بسیاری داشت؛ مکانی لوکس و مرتفع که مغازه‌های بسیاری را با دکورها و ویترین‌های رنگارنگ در دل خود جای داده بود و به همراه رستوران سلف سرویس در بالاترین طبقه و مکان‌هایی برای استراحت مشتریان، به یکی از پر رونق‌ترین مکان‌های اقتصادی ایران تبدیل شده بود. در این مجتمع حدود ۵۶۰ واحد تجاری فعال بود که بیشتر آنها را تولیدی‌های پوشاک تشکیل می‌دادند. سهم اشتغال ساختمان پلاسکو در صنعت پوشاک کشور حدود ۰٫۶ درصد بود که نشانی از نقش بسزای آن در اشتغال بود. با توجه به نزدیک شدن به ایام عید، بیشتر واحدهای تولیدی مشغول به کار بودند تا بتوانند پاسخگوی نیاز شب عید مردم باشند. به گفته ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک، واحدهای تولیدی مجتمع پلاسکو به صورت ۱۰۰ درصد، پوشاک داخلی تولید می‌کردند و ارزش اجناس هر واحد تولید به طور میانگین، حدود ۲۰۰ میلیون تومان بوده است. نرخ اجاره‌ها و فروش سرقفلی در پاساژ پلاسکو متفاوت بود و ارزش سرقفلی برخی مغازه‌ها به ۴ تا ۵ میلیارد تومان نیز می‌رسید و اجاره بهای برخی از آن‌ها نزدیک ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان در ماه بود.(1) آقای شبستری جوان  بسیار خلاق پلاسکویکی دیگر از کسانی که در رونق پلاسکو مؤثر بود، آقای شبستری است که در زیرزمین پاساژ کسب‌وکار خود را راه انداخت و موفق شد تا آنجا را رونق بدهد؛ محمود ابراهیم‌زاده می‌گوید: «زیرزمین پاساژ در چند سال اول خیلی سوت‌وکور بود و به اصطلاح چرخش نمی‌چرخید. این صنایع‌دستی‌فروشی‌ها هم کارشان نمی‌گرفت.  گاهی وقت‌ها آدم‌هایی هستند که سرنوشت یک مجموعه را عوض می‌کنند و آقای شبستری یکی از همان‌ها بود.» یکی دو مغازه ماهی‌فروشی بودند که اگر نبودند کسی پایین نمی‌رفت. اما در حدود سال ۱۳۵۰ بود که آقای شبستری به پلاسکو آمد؛ خیلی جوان و استثنایی بود و بسیار خلاق و زرنگ. از بازار آمده بود و مشتری‌های خودش را داشت. او آمد و یکی از مغازه‌های زیرزمین را خرید و بنکداری کرد. پوشاک تریکو می‌فروخت و تعداد زیادی مشتری را به پلاسکو آورد. او آقای شیروانی را هم یکی دیگر از سرقفلی‌داران شناخته شده می‌داند و می‌گوید که انتهای پاساژ پیراهن‌دوزی داشت. مشتری‌های خاصی داشت و برای آن‌ها لباس می‌دوخت و همین باعث شده بود تا آدم‌های سرشناسی به آنجا رفت‌وآمد کنند. پاساژ پلاسکو در ابتدا بورس کلاه و کمربند و بعد لباس زنانه و بنکداری یا عمده‌فروشی تریکو بود. اما از نیمه دهه ۷۰ رفته رفته فروشگاه‌های لباس مردانه کل پاساژ را تغییر کاربری دادند. کت و شلوار مردانه، کروات، کمربند، لباس اسپرت، انواع شلوار و بلوز در آنجا به صورت خرده‌فروشی عرضه می‌شد. ماهی‌ها اما شاید غیرمتعارف‌ترین و یکی از معروف‌ترین یادمان‌های پلاسکو بودند. ماهی‌های تزیینی و گران‌قیمتی که در آکواریوم‌های بزرگ در طبقه زیرزمین جای داشتند و خیلی‌ها را به سمت خود می‌کشاندند. جز ماهی‌ها و فروشگاه‌ها و سلف‌سرویس و … پلاسکو به یک دلیل دیگر هم شهرت داشت؛ شهرتی که البته کمی برایش منفی بود و آن هم ماجرای خودکشی‌ها بود. پلاسکو به عنوان اولین برج بلند تهران جای خوبی برای پایان دادن به زندگی بود. هر از چند گاهی کسی پیدا می‌شد که از دنیا بریده بالای برج می‌رفت و در یک لحظه همه چیز به پایان می‌رسید. محمود ابراهیم‌زاده برخلاف برادرش درباره خودکشی‌ها خاطره‌ای خاص نداشت. اما محمد ابراهیم‌زاده بعضی از آن‌ها را به خوبی به یاد می‌آورد. برخلاف تصور ما می‌گفت اولین کسی که در پلاسکو خودکشی کرده در سال ۱۳۴۷ یک مرد جوان بود: «اولین خودکشی که دیدم حدود سال ۴۷ بود. پسر جوانی که ساعت ۶ یا ۷ بعدازظهر خودش را پرت کرد. در زیرزمین خانمی بود که گلفروشی داشت و یک ویترین جلویش می‌گذاشت. ما یک دفعه دیدیم صدای جیغ این خانم می‌آید. این پسر خودش را از طبقه سوم انداخت که افتاده بود توی حوض و فوت کرده بود جلوی چشم خانم گلفروش.»(2) او می‌گوید که اولین خودکشی از سلف‌سرویس یا برج را هم یادش هست که بعد از این بود: «آن هم یک پسر جوان بود که حدود ظهر خودش را پرت کرد پایین. یک سال بعد یک پیرمرد خودکشی کرد و افتاد کف خیابان استانبول.» چند سال بعد هم دختری بود که پشت پلاسکو افتاد: «اولش کسی نفهمید. یک نفر که می‌گذشت دید دختر آنجا افتاده است. معلوم هم نبود که خودش افتاده یا کسی انداخته بودش. یک بار هم پسری بود که طبقه چهارم ایستاده بود و مدام خبر خبر می‌گفت و همه که حواسشان به او جمع شد خودش را انداخت پایین و کنار حوض افتاد.» پرونده خودکشی در این ساختمان با خودکشی خود ساختمان در آخرین روز دی ۹۵ بسته شد. برج ۱۸ میلیون تومانیحبیب القانیان فقط برج و پاساژ پلاسکو را نساخت. او به عنوان مالک برنامه‌های زیادی را در این برج انجام داد. برنامه‌هایی که حالا در خاطره خیلی‌ها از جمله محمود ابراهیم‌زاده تلاش برای معرفی بهتر آنجا بود. یکی از این برنامه‌ها برندینگ و جذب مشتری برای پلاسکو بود: «حبیب القانیان وقتی این پاساژ را راه انداخت به فکر برندینگ و تبلیغاتش هم بود. در مناسبت‌های مختلف برای اینکه مشتری جلب کند برنامه‌هایی را اجرا می‌کرد. مثلاً می‌گفتند که قرعه‌کشی دارند. پلاسکو خودش هم جذابیت داشت؛ اولین آسمان‌خراش بود و مالی که برایش ساخته بودند خیلی به روز و جالب بود. اما این کافی نبود. هفته‌ای یک بار قرعه‌کشی می‌کردند در پاساژ. به مناسبت‌های مختلف هم جوایز ویژه می‌دادند. پیکان طلا برای جایزه گذاشته بودند. قالپاق‌ها و دستگیره‌های پیکان از طلا بود. سماور طلا گذاشته بودند و نزدیک عید که می‌شد هفت‌سین طلا برای خریداران می‌گذاشتند. سر حوض را می‌پوشاندند و روی آن این هفت سین را پهن می‌کردند. خیلی هم طرفدار داشت و تماشایی بود. قیامت می‌شد. یعنی اصلاً مردم برای دیدن همین هفت‌سین می‌آمدند و خرید می‌کردند. واقعاً هم قرعه‌کشی می‌کردند و هیچ پارتی‌بازی وجود نداشت.» او درباره نحوه اداره ساختمان و جمع‌آوری اجاره‌ها به یاد آورد: «القانیان بابت هر متر ۱۰ تومان در ماه اجاره می‌گرفت و کاری هم به ما نداشت. بعد از انقلاب که بنیاد مستضعفان اینجا را مصادره کرد اجاره‌بها را بالاتر بردند.» محمد ابراهیم‌زاده هم به اجاره بهایی که القانیان می‌گرفت اشاره کرده و می‌گوید: «القانیان متری ۱۰ تومان اجاره ملک می‌گرفت. وقتی همه گفتند که این مبلغ زیاد است گفت که این مبلغ صرف مخارج خود پلاسکو می‌شود و دیگر هزینه شارژ از سرقفلی‌داران و کسبه نمی‌گیرم. واقعاً خیلی مرتب پلاسکو را نگه می‌داشت. روزی دو بار کل پاساژ نظافت می‌شد. نگهبان داشت و همیشه مرتب بود. بعد از انقلاب بنیاد زیر بار نظافت نرفت و گفت که خود کسبه باید پرداخت کنند. سالیانه حدود یک میلیون و خورده‌ای پول شارژ می‌دادیم.» حوالی ساعت ۱۱:۳۰ صبح پس از گذشت ۳٫۵ ساعت از شروع آتش‌سوزی کل ساختمان به طور عمودی فرو ریخت.  بر اثر این حادثه و عملیات‌های آواربرداری پس از آن حدود ۲۳۵ نفر مصدوم شدند که برخی از آنها بصورت سرپایی مداوا شدند. یکی از آتش نشانان حاضر در زمان تخریب به علت شدت سوختگی در بیمارستان درگذشت. همچنین پیکر ۱۵ آتش‌نشان و ۵ شهروند عادی نیز از زیر آوار خارج شد . روز ۱۵ فروردین ۱۳۹۶ حسام‌الدین آشنا مشاور آقای رئیس جمهور از اعلام گزارش کمیته ملی حقیقت‌یاب حادثه پلاسکو در ۱۹ فروردین خبرداد. نشست خبری هیئت تحقیق در مورد حادثه ساختمان پلاسکو روز ۱۹ فرودین۱۳۹۶در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد. محمدتقی احمدی در این نشست عنوان کرد: فروریختن ساختمان پلاسکو نمادی از قصور و ناکارآمدی بسیاری از دستگاه‌ها بود، قصور و کاستی‌هایی که چندین دهه بر یکدیگر انباشته شده بود. در این نشست اعضای هیئت ویژه گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو، تشکیل نشدن تیم ایمنی در ساختار فرماندهی حادثه را به عنوان ضعف اساسی در فرماندهی حادثه در مقطع قبل از ریزش عنوان کردند. همچنین اعلام کردند که شهرداری تهران در اجرای کامل و به موقع بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری و تبصره آن کوتاهی داشته است. محمد تقی احمدی، در پاسخ به سؤالی مبنی بر مجهول بودن مقصر حادثه پلاسکو و مشخص شدن درصد قصور دستگاه‌ها یا سازمان‌ها در این حادثه، گفت: «ما در گزارش درصد سهم تقصیر سازمان‌ها را مشخص نکردیم چرا که کار ما نیست؛ قوه قضاییه اگر صلاح ببیند باید تصمیم بگیرد که با توجه به کار تحقیقی که خودشان انجام داده‌اند و نتایج گزارش ما مقصر یا مقصران حادثه را مشخص کند.» وی گفت: «مالک ساختمان، شهرداری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیشترین ارتباط را با ساختمان پلاسکو و نگهداری و ایمنی آن داشتند که قبل از ریزش ساختمان می‌توانستند بهتر عمل کنند؛ قصور بقیه سازمان و دستگاه‌ها در رده پایین‌تری قرار دارد.»(3) پی نوشت:  1-«رمزگشایی از حافظهٔ تاریخی پلاسکو»، دنیای اقتصاد 2- ۵۰ سال با پلاسکو؛ خاطرات زنده یک برج ریخته، فرزانه ابراهیم‌زاده، سایت تاریخ ایرانی 3- «بالاخره فاجعه پلاسکو چند قربانی داشت؟»، خبرگزاری تسنیم.
برج پلاسکو فروریخت اما جایی که همه ما آن را می‌شناختیم پاساژ سه طبقه‌ای بود که پشت برج قرار داشت و سال‌های زیادی محل رفت‌وآمد بسیاری به آنجا بود. پلاک معروف پلاسکو هم در ورودی این بخش قرار داشت.
76,705
60736a5b2c38301a358f4d7f
  داریوش باباییان تهیه‌کننده سینما، درباره آخرین وضعیت ساخت «یک آمپول ناقابل» به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی گفت: فیلمبرداری این فیلم سینمایی به نیمه رسیده و تدوین آن به تازگی توسط حامد رضی آغاز شده است. گفتنی است؛ در خلاصه داستان این اثر آمده: خانواده آمپول چی که تولیدکننده آمپول هستند با وحشت فرزندانشان از آمپول مواجه می شوند؛ در این راستا ورزش فوتبال و انتخاب برای رده‌های قهرمانی به کمک فرزندانشان می‌آید و ... عوامل سازنده «یک آمپول ناقابل» عبارتند از: تهیه کننده: داریوش باباییان، کارگردان: علیرضا محمودزاده، برنامه ریز و دستیار اول کارگردانی: سیاوش رمضانلو، منشی صحنه: جیران جناب، مدیر فیلمبرداری: نوید مهیمنیان، طراح صحنه و لباس: حمیده رسولی، طراح عروسک‌ها: محمد اعلمی، مدیر صدابرداری: هادی معنوی پور، طراح گریم: رضا سعیدی، تدوین و صداگذاری: حامد رضی، جلوه‌های ویژه کامپیوتری: پیام عرب زاده. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
داریوش باباییان گفت: فیلمبرداری فیلم سینمایی «یک آمپول ناقابل» به نیمه رسیده و تدوین آن به تازگی آغاز شده است.
41,125
60735ae52c38301a358ec283
  روز‌های سرد پاییز سال 1361 هیچ‌گاه از خاطر مردم دزفول نخواهد رفت. روز‌هایی سرد كه سكوتش با صدای پرنهیب موشك‌های دشمن در هم می‌شكست و آسمانش چون روز روشن می‌شد. یك شهر كوچك كه صدام برای درهم‌شكستن اتحاد و مقاومت مردمانش دستور داده بود تا جایی كه می‌توانند روی سر مردم بی‌گناه شهر، ‌آتش بریزند. او به فرماندهان ارتش بعث سفارش كرده بود كاری كنند تا مردم این شهر، خانه و زندگی‌شان را رها كرده و شهر را ترك كنند. به همین خاطر 28 آذر سال 1361 برای دزفولی‌ها تبدیل به جهنم شد و دهها غیرنظامی بی‌گناه در حملات موشكی ارتش بعث جانشان را از دست دادند. ایستادگی دزفولی‌ها در برابر دشمن این شهر را چون خاری در چشم صدام قرار داده بود. دزفول در شمال استان خوزستان، گلوگاه این استان به شمار می‌رفت و در صورت تصرف شهر، راه‌های منتهی به خوزستان بسته می‌شد و دشمن می‌توانست ادعا كند تمام استان نفتخیز كشورمان را در اختیار گرفته است. سرلشكر حسن‌الدوری به عنوان یكی از فرماندهان ارتش بعث در این خصوص گفته بود: كلید فتح تهران در دزفول است؛ كرانه‌های دزفول تا مسجد سلیمان و خرم‌آباد است؛ دزفول گلوگاه خوزستان و گذرگاه جبهه‌ها و محل تقویت روحیه رزمندگان بود. صدام از این شهر كوچك كینه‌ای بزرگ به دل گرفته بود. به هر بهانه‌ای شهر را مورد موشكباران قرار می‌داد ولی مردم شهر در عوض ترك خانه و كاشانه‌شان، ‌مقاوم‌تر از قبل به مقابله با دشمن می‌ایستادند. در كنار تمام موشكباران‌هایی كه دزفول از اولین روزهای جنگ شده بود، ‌حمله موشكی عراق به دزفول در 28 آذرماه از جنس دیگری بود. در این روز دشمن به عمد مناطق مسكونی دزفول را به دلیل گرفتن تلفات بیشتر و ترساندن مردم مورد هجوم قرار داد. در كتاب «یك شهر دو جبهه یك خاكریز» نوشته عبدالامیر مطیع الرسول آمده است: در ساعات 15 و 35 دقیقه و 18 مورخه 28 آذرماه سال 1361 دو موشك زمین به زمین به دو نقطه مسكونی و پرجمعیت دزفول اصابت كرد و بیش از 200 منزل مسكونی و مغازه ویران، 62 نفر شهید و 287 نفر مجروح شدند. در این روز تاریخی دزفول مورد اصابت موشك‌های دیگری هم قرار گرفت. روزی سخت برای دزفولی‌ها كه برای همیشه در حافظه تاریخی‌شان نقش بست. در پی حمله موشكی عراق به دزفول، «مرتضی سرمدی» سخنگوی وزارت امور خارجه، درباره علت و بهانه‌های این اقدام عراق گفت: این عمل وحشیانه صدام به جبران شكست‌های پی‌درپی او در جبهه‌های جنگ و ناتوانی این حكومت در مقابله با حركت رو به رشد مردم مسلمان عراق در داخل این كشور انجام شده است. حكومت منفور بغداد پس از انفجار دفتر خبرگزاری عراق به‌دست مجاهدین عراقی، با اتهام كذب انتساب این انفجار به ایران، تهدید كرد انتقام آن را از راه‌های مشروع و قانونی خواهد گرفت و اكنون برای همه جهانیان روشن شد كه از نظر صدام به خاك و خون كشیدن مردم بی‌دفاع دزفول و كشتار پیر و جوان و زن و مرد و بچه‌های معصوم، روش‌هایی مشروع و قانونی است. چگونه است كه بلندگوهای تبلیغاتی سازمان‌های جهانی و جمعیت‌های طرفدار حقوق ‌بشر كه دم از آزادگی، صلح و دفاع از انسانیت می‌زنند، بی‌تفاوت از كنار این جنایات وحشیانه می‌گذرند و دم برنمی‌آورند. با دعوت وزارت خارجه از خبرنگاران خارجی 22 نفر از خبرنگاران، فیلم‌برداران و عكاسان خبرگزاری‌های مختلف وارد دزفول شدند. خبرنگار روزنامه توكیو نیز كه با مشاهده صحنه‌های دلخراش عملیات تخلیه اجساد شهدا از زیر آوار به‌شدت متأثر شده بود، گفت: نمی‌دانم عاملان چنین جنایاتی را چه می‌توان نامید. در مدت شش ماهی كه در ایران اقامت داشته‌ام ـ تاكنون دو بار شاهد چنین فجایع تلخی بوده‌ام كه اولین آن در شهر همدان بود كه تعدادی كودك به شهادت رسیده بودند. فرماندار دزفول در پاسخ به یكی از خبرنگاران خارجی كه پرسید چه انگیزه‌‌ای باعث حملات موشكی نیروهای عراقی به شهر دزفول می‌شود، گفت: صدام هروقت از دست فشارهای داخلی مجاهدین عراقی و مردم مسلمان عراق به تنگ می‌آید و ازسویی قوای نظامی تابن‌دندان‌مسلح خود را دربرابر توان رزمی رزمندگان توانمند اسلام عاجز می‌بیند، مناطق مسكونی و مردم بی‌گناه شهرهای مرزی ما را هدف گلوله‌های خود قرار می‌دهد و از این طریق نقیصه‌های سیاسی و نظامی خود را جبران می‌كند. منبع: روزنامه جوان
روز‌های سرد پاییز سال 1361 هیچ‌گاه از خاطر مردم دزفول نخواهد رفت. روز‌هایی سرد كه سكوتش با صدای پرنهیب موشك‌های دشمن در هم می‌شكست و آسمانش چون روز روشن می‌شد.
25,575
607354352c38301a358e85c5
واژه مستشار به معنای کار‌آزموده و مطلع و ذوفنی که راهنمون شود در امری یا شغلی یا مسئله‌ای تعریف شده است. زمانی که مستشار به معنای حقیقی به پهنه خاک ایران وارد می‌شد نمی‌توانست تنها راهنمایی مطلع و آزموده در امری که به آن گماشته شده بود باقی بماند و چاره‌ای جز همسو شدن با سیاست دو رقیب قدرتمند باقی نمی‌ماند. ژوزف نوز بلژیکی، مستشار بلژیکی در گمرک ایران، از کارآزموده‌ترین ماموران گمرک در بلژیک، گرچه تغییراتی در ساختار گمرک ایران ایجاد کرد ولی با سیاست هم درآمیخت. نوز، در 1799م/ 1213ق در ایالت راین پروس متولد شد. در 1869م/1286ق به اداره گمرکات بلژیک پیوست و در 1890/1307ق به معاونت اداره مرکزی گمرکات در بروکسل منصوب شد. به علت تعهد و هوشیاری در زمینه بررسی پرونده‌ای گمرکی بنا به دستور لئوپولد دوم، پادشاه بلژیک ملقب به عنوان شوالیه شد. با آغاز سلطنت مظفرالدین‌شاه (1324-1314ق)، تصمیم بر اصلاح امور گمرکی و استفاده از مستشارانی از کشوری به‌غیر از روسیه و انگلیس گرفته شد، ابوالقاسم‌خان ناصرالملک، وزیر مالیه دولت میرزاعلی‌خان امین‌الدوله، بلژیک را پیشنهاد داد. مذاکره در این خصوص به عهده وزیر مختار ایران در بلژیک، میرزا جواد خان سعدالدوله، گذاشته . مذاکرات میان سعدالدوله و گمرک بلژیک در شعبان 1315/ ژانویه 1898به نتیجه رسید. طی قراردادی میان ایران و گمرک بلژیک یک رئیس کل با حقوق سی‌وپنج‌هزار فرانک در سال و دو بازرس به استخدام دولت ایران درآمدند. نوز که سمت معاونت گمرک در بروکسل را داشت به همراه پریم و تتونیس در فوریه1898/ رمضان 1315 به ایران اعزام شدند. از نخستین اقدامات نوز ساماندهی به سیستم سنتی گمرکات ایران و تبدیل آن به یک ساختار جدید حذف مالیات از صادرات کالاهای ایرانی بود. حل پرونده‌ای گمرکی میان ایران و شرکتی ایتالیایی در همان آغاز موجب آوازه او شد. مظفرالدین‌شاه در رمضان 1316 برای تایید عملکرد نوز انگشتری الماس به وی مرحمت و از زحماتش قدردانی کرد. ساماندهی گمرک ایران توسط نوز در 1318 قمری نتیجه داد و مظفرالدین‌شاه در هجدهم ذی‌الحجه 1318 فرمان تاسیس اداره گمرک به ریاست نوز را صادر کرد: "تا نظر به پیشرفت ترقی تجارت و رواج صنایع و حرفت و سهولت درآمد معیشت و توسعه در امور مملکت و ترفیه حال جمهور اجرای این حکم مستحکم را فرمودیم که تمام اهالی ایران در حمل و نقل مال‌التجاره... از ادای حقوق مذکوره مزبوره آزاد و احدی را حق تعرض و مزاحمت در هیچ موقعی نخواهد بود و به این جهت مراتب مشروحه ذیل را که جناب فخامت نصاب مسیو نوز مدیر کل گمرکات محروسه ایران به تصویب جناب مستطاب اجل اشرف... امین‌السلطان اتابک اعظم دولت علیه مقر داشته امر و مقرر می‌فرماییم که به مقام اجرا گذارده شود". این‌گونه اصل اجاره گمرک متوقف، اداره گمرک خود به‌عنوان مرکزی مستقل مسئول جمع‌آوری و تعیین قیمت گمرکات ایران شد. گرچه انتخاب نوز از بلژیک به منظور سپردن گمرک به‌غیر از دو رقیب قدرتمند در ایران بود ولی واقعیت بر این بود که در پهنه سیاست ایران اجتناب از این دو قدرت امری غیر ممکن بود. با اتکاء به اظهارات سفیر بریتانیا در روسیه به نظر می‌رسد که نوز گاه روسیه را بر بریتانیا ترجیح می‌داد، گاه بریتانیا را بر رقیب روس، گاه هر دو دولت از وی شکایت می‌کردند. با استقراض ایران از روسیه برای نخستین سفر مظفرالدین‌شاه به فرنگ در 1319ق/1900م نوز گمرکات شمال ایران در گرو این استقراض گذاشته و قرارداد جدید گمرکی با روسیه منعقد کرد. قراردادی که مضرات بسیاری برای ایران داشت و پرده از مناسبات نوز و سیاست روسیه برمی‌داشت. تعرفه گمرکی جدید بر مخالفان سیاستهای نوز افزود. در ادامه جریان مشروطه‌خواهی در دوره سلطنت محمدعلی‌شاه در 1325 و بحرانهای مربوط به آن موضوع مخالفت با حضور نوز فراموش نشد و این بار عزل نوز و پریم از ریاست گمرک بنا به درخواست مجلس بود که موفقیت به همراه داشت. سعدالدوله که خود با دولت بلژیک برای استخدام نوز وارد مذاکره شده بود حال از مخالفان اصلی او در مجلس بود و اعتراض داشت: با بودن این جوانان محصل چرا ما کارهای دولتی را مراجعه به خارجه و تبعه خارجه می‌کنیم ؟   نمایش این مخالفتها پس از انتشار عکس نوز در مهمانی بالماسکه رئیس بانک شاهی شدت یافت. نوز در مجلس بالماسکه رئیس بانک شاهی در 1321ق لباس روحانیت را به عنوان پوشش این جشن برای خود برگزیده بود و انتشار عکس در زمانی مناسب، دو سال بعد، رخ داد. همزمان با جریان مشروطه‌خواهی در 1323 و بحرانهای این جریان، عکس در ماه محرم در تهران پخش و منتشر شد و حتی به کربلا و نجف هم رسید. دو تن از روحانیون در مجالس مربوط به دهه محرم به نشانه خشم از این اقدام عمامه از سر برداشتند. حال عزل نوز یکی از خواسته‌های تغییر‌ناپذیر مشروطه‌خواهان در تحصنها و بست‌نشینیها بود که به دلیل حمایت مظفرالدین‌شاه از وی این خواسته به جایی نرسید، او نیز در موقعیت ریاست اداره گمرک به امور مربوط به اداره خود مشغول بود و خللی در این مورد ایجاد نمی‌شد. نوز در ذی‌الحجه 1323 به بهانه مرخصی راهی اروپا شد. هفت ماه بعد به تهران بازگشت گرچه شایع بود که او از ریاست گمرک عزل شده اما در تمام این هفت ماه ریاست امور گمرک را برعهده داشت. در ادامه جریان مشروطه‌خواهی در دوره سلطنت محمدعلی‌شاه در 1325 و بحرانهای مربوط به آن موضوع مخالفت با حضور نوز فراموش نشد و این بار عزل نوز و پریم از ریاست گمرک بنا به درخواست مجلس بود که موفقیت به همراه داشت. سعدالدوله که خود با دولت بلژیک برای استخدام نوز وارد مذاکره شده بود حال از مخالفان اصلی او در مجلس بود و اعتراض داشت:" با بودن این جوانان محصل چرا ما کارهای دولتی را مراجعه به خارجه و تبعه خارجه می کنیم؟" محمدعلی‌شاه قاجار با اوج گرفتن این اعتراضات با عزل نوز موافقت کرد. عزل او از سمت ریاست اداره گمرک در سی‌ام ربیع الاول 1325 ق روی داد، ژوزف نوز در ربیع الثانی 1325 تهران را ترک کرد و جای خود را به ژورف مرنارد داد. در انزلی مخالفان قصد ممانعت از خروج وی را داشتند که مجلس در قضیه دخالت و مجوز خروج او را صادر کرد. ژوزف نوز یک سال بعد از اخراج از ایران در دهم جولای 1908 / 10 جمادی الثانی 1326 بازنشسته شد و به عنوان مشاور امور ایران به خدمت دولت روسیه تزاری درآمد که این خود نشانه‌ای بارز از دلبستگی او به سیاستهای روسیه در ایران بود. نوز در مصر نیز به سرمایه‌گذاری پرداخت و یکی از سومین سرمایه‌گذاران بزرگ در صنعت کشاورزی مصر محسوب می‌شد. در دوران جنگ جهانی اول و اختلاف میان بلژیک و آلمان، او از ورود به بلژیک به علت داشتن نظرات تند ضدآلمانی منع شد. او در 1920 میلادی/ 1338 ق درگذشت. هاردینگ، سفیر بریتانیا در ایران در خصوص نوز به سر ادوارد گری، وزیرخارجه بریتانیا نوشت: "فکر می کنم این افتخار برای یک خارجی در ایران بسیار نادر است ولی این استثناء در مورد آقای نوز که به خاطر خدمات و زحمات وی در راه اصلاح گمرک و مذاکرات مشکل با روسها تحقق یافته است کاملا قابل توجیه است". برخی از اصلاحات ساختاری نوز در گمرک ایران را، جدا از بازی وی در صحنه سیاست، نمی‌توان نادیده گرفت: "... مسیو نوز بلژیکی وقتی که برای اداره گمرک آمد یکی دو سال مشغول تحقیقات و عملیات شد. در صورتی که آن وقت گمرک داخله جاری بود اگر یگ بار پنبه از نیشابور حمل به گیلان می‌شد در هر راهدارخانه در ورود و خروج هر شهر از او گمرک می گرفتند ... همه این راهداری گمرک داخلی را برهم زد فقط به همان صادر و وارد قناعت می‌شد مواجبهای گزاف هم برای بلژیکیها و ایرانیها برقرار کرد آن چهارصد هزار تومان به آن ترتیب نامشروع مبدل به شش کرور تومان عمل کرد صحیح و قانونی شد و سال به سال هم علاوه می شود با یک قواعد صحیح و یک اداره مرتب که مشروطه شد تغییر نکرد مستبده شد توفیر نکرد".منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
ژوزف نوز یک سال بعد از اخراج از ایران در دهم جولای 1908 / 10 جمادی‌الثانی 1326 بازنشسته شد و به عنوان مشاور امور ایران به خدمت دولت روسیه تزاری درآمد که این خود نشانه‌ای بارز از دلبستگی او به سیاستهای روسیه در ایران بود.
23,671
607353632c38301a358e7e55
سرهنگ کیوان ظهیری رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ با اشاره به حضور چشمگیر شهروندان در مناطق مختلف سطح شهر گفت: سارقان و جیب برها در مراکز پر تردد شهر حضور دارند و با توجه به نوسانات ارزی اخیر و فعالیت های مالی در حال انجام در مناطق مختلف، شهروندان از وسایل همراه خود از قبیل کیف پول، مدارک، اشیای گران بها با دقت فروان نگهداری کنند و مراقب جیب برها باشند. رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ در رابطه با یکی از متداول ترین روش های سرقت جیب بر گفت: یکی از روش های سرقت سارقان، تکنیک حواس پرانی است. شیوه آنها به این صورت است که دو نفری اقدام به سرقت می کنند و زمانی که فردی پس اقدام به انجام فعالیت مالی در حال حرکت است، وی را تعقیب کرده و در این زمان یکی از سارقان سوالی از شهروندی می پرسد و نفر دیگر اقدام به سرقت محتویات کیف یا جیب شهروندان می کند‌. وی با اشاره به تردد شهروندان به وسیله ناوگان حمل و نقل عمومی(مترو، اتوبوس و تاکسی) گفت: در داخل این وسایل حمل و نقل عمومی نیز شهروندان هوشیاری خود را جهت مقابله با سرقت های احتمالی و جیب بری جمع کنند. سرهنگ ظهیری گفت: کسانی که از کارت های بانکی در مراکز خرید می‌کنند، رمز خود را با صدای بلند به فروشندگان اعلام نکنند چرا که ممکن است سارقی پس از شنیدن رمز کارت بانکی فردی اقدام به سرقت کارت وی کند و به این‌صورت تمام حساب بانکی شخص را تخلیه کند. همچنین شهروندان به کسانی که در خیابان ها دستگاه کارت‌خوان را در دست دارند اعتماد نکرده و اقدام به انجام تراکنش مالی ننمایند و حتما از مراکز خرید معتبر برای خرید و فروش اقلام مورد مصرفی خود استفاده نمایند.منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت با توجه به ازدحام شهروندان جهت خرید در مراکز خرید پر ازدحام چند نکته پیشگیرانه به شهروندان توصیه کرد.
41,267
60735af32c38301a358ec311
فاصله میان 12 ربیع الاول که سالگرد ولادت پیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات اهل سنت تا 17 ربیع الاول که تاریخ ولادت آن حضرت بنا بر روایات شیعه است، توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) به عنوان «هفته وحدت» نامگذاری شده است. انتخاب این عنوان از سوی امام(ره) در شرایطی که دشمنان به دنبال طرح اختلافات مذهبی بودند، نقطۀ عطفی برای ایجاد اتحاد و همبستگی بین مسلمانان شد. مسأله وحدت میان مسلمین و حفظ اسلام از جمله موضوعاتی است که همواره در سیره اهل بیت (ع) نسبت به آن توجه شده‌ایم. از همان روزهای نخست ایجاد اختلاف میان مسلمانان در تاریخ شاهد آتش‌افروزی و اختلاف‌افکنی دشمنان داخلی (منافقان کوردل و جاهلان به مذهب) و دشمنان خارجی بودیم تا از این اختلاف در جهت منافع خودشان بهره بگیرند و اسلام را به نابودی بکشانند. هرچند این دشمنان در مقاطعی به مؤفقیت‎هایی دست یافتند، اما هر بار با درایت اهل عترت(ع) فتنه آنها خاموش می‎شد. اینک به مناسبت فرا رسین هفتۀ وحدت اسلامی، به بخشی از بیانات امام خمینی (ره) در اهمیت این مسأله اشاره می‌‌کنیم. اختلافاتى که در عراق، در ایران، در سایر ممالکِ اسلامى ایجاد مى‌ کنند، باید سران دولتهای اسلامى توجه داشته باشند به این معنا که این اختلافات؛ اختلافاتى است که هستى آنها را به باد می‌دهد. باید با عقل، با تدبیر، توجّه داشته باشند، به این معنا که به اسم مذهب و به اسم اسلام مى‏‌خواهند اسلام را از بین ببرند. دست‌هاى ناپاکى که بین شیعه و سنّى در این ممالک اختلاف مى‌‏اندازد اینها نه شیعه هستند و نه سنى؛ اینها دست‌هاى ایادى استعمار هستند که می‌خواهند ممالک اسلامى را از دست آن‌ها بگیرند؛ ذخایر را از دست آن‌ها بگیرند؛ بازار سیاه براى ممالک به اصطلاح مترقى درست کنند. (صحیفۀ امام، ج‏ 1، ص 37) ما پیوستگیِ خودمان را به اقلیّت‌هاى مذهبى اعلام می‌کنیم. ما برادرى خودمان را به برادران اهل سنّت اعلام مى‏‌کنیم. دشمنان اسلامند که می‌خواهند ما را با برادران خودمان مختلف کنند. دشمن‌هاى اسلام یا گول‌خورده‌‌هاىِ از آنها هستند که در این وقت، مخالفت مابین دو دسته را اعلام می‌کنند. ما اعلام می‌کنیم وحدتِ کلمه مسلمین را. اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آن‌ها تسلط پیدا بکنند. این تفرقه در بین مسلمین است که باعث شده اجانب بر ما تسلط پیدا کنند. این تفرقه مسلمین است که از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پیدا کرد، و الان هم ما گرفتار هستیم. واجب است بر همه مسلمین که با هم باشند. یک زمان حساسى است؛ مابین حیات و موت مردد هستیم. الان مملکت‌مان یا باید تا ابد زیر یوغ استعمار و استبداد باشد، یا باید الآن از این یوغ خارج شود. اگر وحدت کلمه را حفظ نکنید، تا آخر باید مبتلا باشید. (صحیفۀ امام، ج‏ 6، ص 84) منبع: تسنیم  
امام خمینی (ره) می‌فرماید: اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آن‌ها تسلط پیدا کنند. بر همه مسلمین واجب است که با هم باشند.
2,496
607348862c38301a358e2b9e
محمود فرجامی مترجم کتاب پرفروش «بیشعوری» در رنجنامه‌ای که در کانال شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرده، ضمن بیان سرنوشتی که این کتاب پس از اقبال مخاطبان به آن دچار شده و بارها و بارها، نسخه‌های جعلی و غیرقانونی آن منتشر و به راحتی در کتابفروشی‌ها و نیز مجاری غیررسمی فروش کتاب، عرضه شده است، از ناکام بودن پیگیری‌هایش برای ایفای حق مالکیت معنوی و مادی خود بر این کتاب خبر داده و گفته است: «من، محمود فرجامی، مترجم و مولف بیش از ۱۰ کتاب به فارسی، اعلام ورشکستی می‌کنم چون نمی‌دانم در صنعتی که هیچ حق و حقوقی در آن ندارم، چرا و چگونه باید ادامه بدهم!؟». بخشی از این مطلب در زیر از نظر مخاطبان می‌گذرد: کتابی به نام «بیشعوری» را من (محمود فرجامی) نخستین بار در سال ۱۳۸۶ از کتابی به زبان انگلیسی به نام Asshole No More به فارسی برگرداندم؛ کاری که نزدیک به یک سال زمان برد چرا که متن اصلی علیرغم ظاهر ساده‌اش، آنطور که جذاب و امروزی و خواندنی باشد، به فارسی درنمی‌آمد. مثال‌ها قدیمی بودند (کتاب در سال ۱۹۹۰ چاپ شده) و شوخی‌ها تقریباً برای خواننده فارسی‌زبان نامفهوم و بی‌مزه. علاوه بر آن کتاب لحنی شبه‌علمی داشت در نقیضه‌سازی (تقلید تمسخرآمیز) از کتاب‌هایی که قرار است با خواندن آنها یک‌شبه پول و اعتماد به نفس و روابط زناشویی و مدیریت خواننده دگرگون شود. با موضوعی تکان‌دهنده درباره احمق‌های خودخواه باهوش؛ کسانی که من اصطلاح «بیشعور» را از میان واژگان موجود برگزیدم و به نظرم هم در معادل‌یابی و هم ترجمه کتاب با تمام ظرایفی که برگردان چنین متنی لازم می‌نماید، موفق بودم، یا منتهای همت را به‌خرج دادم. اما این کتاب مجوز انتشار نگرفت و پس از مدتی خاک خوردن سرانجام به پیشنهاد دوستی فایل پی‌دی‌اف آن را به رایگان برای عموم بر روی وب‌سایت شخصی‌ام (‌debsh.com) قرار دادم. در صفحه‌بندی غیرحرفه‌ای برای این کار از بعضی تایپوگرافی‌هایی دوستم صدرا بهشتی استفاده کردم، حاشیه‌هایی طنزآمیز در بعضی صفحات گذاشتم و از آنجایی که طرح جلد کتاب اصلی بسیار ساده و صرفاً نام کتاب بود، طرحی از تابلو جیغ مونش را (که به خاطر گذشت بیش از سی سال از درگذشت مولف مشمول کپی‌رایت نیست) برای طرح جلد انتخاب کردم. از کتاب به سرعت استقبال شد و طی چند هفته نسخه‌های کاغذی آن هم سر از کتابفروشی‌های سیار و حتی رسمی درآورد و از همان هنگام، هر روز بی‌اخلاقی و حقه جدیدی در مسیر «بیشعوری» نمایان شد! مثلاً یک بار به اسم انتشارات گوتنبرگ (سوئد) به بازار زیرزمینی کتاب رفت در حالی‌که مدیر آن انتشارات مثل من روحش از این ماجرا خبر نداشت. اما وقتی، پس از روی کار آمدن دولت روحانی، یک انتشارات رسمی در تهران پس از اخذ قرارداد رسمی با من توانست مجوز انتشار این کتاب را بگیرد، بازی تازه شروع شد... کتاب از همان روز نخست که به بازار رسمی آمد مورد استقبال شدید قرار گرفت و بسیاری که پیشتر آن را دانلود کرده بودند، نسخه کاغذی را نیز خریدند. اینجا بود که پخته‌خواران گرامی دست‌به‌کار شدند و هر روز ناشری و مترجمی تازه به صف بیشعوری‌سازان اضافه شد. عجبا که از این عزیزان گاه جز اسم، سابقه دیگری نبود و بعضاً حتی اعتراف کردند که جلد کتاب اصلی را هم ندیده‌اند! در مقابلِ انتشارات تیسا که ناشر قانونی و رسمی کتاب بود، انتشارات آتیسا علم شد، بیش از ۱۰ مترجم همان بیشعوری را که ناشر اصلی در آمریکا حق ترجمه و انتشار «انحصاری» اش را به محمود فرجامی واگذار کرده بود، ترجمه کردند، همه به اصطلاح ترجمه‌ها تقریباً کپی از روی یک کار بود، همگی همان طرح جلد ابداعی من را کپی کردند (و یکی از همان «مترجم» ‌ها مدعی شد که این طرح جلد اصلی کتاب است؛ یعنی ایشان زحمت گوگل کردن کتابی را هم که مدعی ترجمه آن است، به خود نداده!)، بیشعوری ۲ و ۳ گاه با ترجمه مترجم‌های خیالی و گاه تحت اسم خود م(!) منتشر شدند، «بیشعوری اصلی و بدون سانسور» به بازار آمد... و در مجموع می‌توانم بگویم کتاب بیشعوری کلکسیونی از بیشعوری و حق‌کشی و دزدی ادبی را دور خود جمع کرد چنان که تا امروز خود من ۲۱ نمونه از همین کتاب‌ها را جمع کرده‌ام و تعداد بیشتری ای بسا با جستجو در وبسایت خانه کتاب یافت می‌شود. به تازگی، یک ناشر دیگر هم به صورت خانوادگی (پدر، پسر، دختر... هر کدام مدیر یک انتشارات مجزا!) زحمت انتشار غیرقانونی کتاب را کشیده است؛ ناشری که در تهران ثبت شده و در قم اعلام وصول می‌کند، خانواده‌ای که پدر آن، عضو اتحادیه ناشران قم است... ناشرانی زنجیره‌ای که می‌توانند برخلاف ضوابط نمایشگاه کتاب، «بیشعوری» ‌هایشان را در تمام غرفه‌ها پخش کنند و بفروشند. حاصل اینها به خاک سیاه نشستن مترجم و ناشر اصلی و قانونی است. به عنوان نمونه چندی پیش کتاب بیشعوری با ترجمه من از یک فروشگاه زنجیره‌ای بزرگ حذف شد چون ناشر فقط چهل درصد تخفیف به فروشگاه می‌داد (درست خواندید؛ «فقط ۴۰ درصد»!) و دیگرانی بودند که با تخفیف بهتری «بیشعوری» پخش می‌کردند. حتی زمانی به سراغ یک کتابفروشی ایرانی در آلمان رفتم که «بیشعوری» تقلبی می‌فروخت و اتفاقاً مدیر آنجا انسان خوبی معلوم می‌شد؛ وقتی ماجرا را توضیح دادم، با تاسف سری تکان داد و گفت این کتاب‌ها همگی در ایران مجوز قانونی پخش دارند و نمی‌تواند برایم کاری کند. راست هم می‌گفت؛ وقتی دولت در ایران به آنها مجوز می‌دهد، فروشنده حتی می‌تواند در آلمان به آن استناد ‌کند، خصوصاً که سود بیشتر هم در آن باشد! در تمام این سالها اداره کتاب وزارت ارشاد در جریان شکایت‌های متعدد ما بوده است و هیچ کاری نکرده است. حاصل اینها نابود شدن کتاب «بیشعوران» بوده است، کتابی که با وجود آنکه به زعم من بسیار بهتر از «بیشعوری» است، در لابلای این هیاهو گم شد. وقتی دست کم بیست چاپ بی‌کیفیت از یک کتاب، با عنوان و حتی طرح جلد مشابه به بازار بیاید، طبیعی هم هست چنین گم شدنی، طبیعی هم هست که ناشر نتواند تعهدات مالی‌اش را به مترجم و نویسنده - مترجم و نویسنده واقعی و نه از زیر بوته درآمده - ادا کند. و طبیعی‌ است که هر دو یا تن به کار نازل بدهند و یا ورشکست شوند، گیریم که ورشکستگی یکی مالی باشد و دیگری روحی و روانی-علاوه بر مالی. حاصل این است که بدینوسیله من، محمود فرجامی، مترجم و مولف بیش از ۱۰ کتاب به فارسی، به عنوان عضو بسیار کوچکی از صنعت نشر اعلام ورشکستی می‌کنم و به صف بلند ورشکستگان این حوزه می‌پیوندم. اعلام ورشکستگی می‌کنم چون نمی‌دانم در صنعتی که هیچ حق و حقوقی در آن ندارم، چرا و چگونه باید ادامه بدهم. پرسشی که بی‌شک صدها نویسنده و مترجم دیگر که از این ورطه رخت بیرون کشیدند، از خویش پرسیده‌اند و هزاران نفر دیگری که گاه پیش از ورود به این عرصه عطایش را به لقایش می‌بخشند، از خود خواهند پرسید. تبریک به کپی‌کاران و پخته‌خواران و دغل‌بازان از یک سو و مسئولان و متولیان بخش کتاب از سویی دیگر، برای نزدیک کردن یک گام دیگر صنعت نشر به نابودی کامل. فقط ای کاش این صدا، این مرثیه، این هشدار به گوش اهل کتاب برسد... منبع: مهر
مترجم کتاب پرفروش «بیشعوری» در رنج‌نامه‌ای به بیان سرگذشت تلخ این کتاب پس از اقبال مخاطبان به آن در بازار رسمی و غیررسمی کتاب ایران، پرداخت.
36,505
607358e42c38301a358eb077
به گزارش تبیان به نقل از الف، علاءالدین بروجردی در گفت‌وگو با خانه‌ملت، در خصوص عدم توافق وزرای خارجه اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران با هدف راضی کردن آمریکایی‌ها به ماندن در برجام، گفت: آمریکایی با خروج از برجام انزوای بیشتری را برای خود رقم می‌زنند، حال آنکه اتفاقی برای سایر طرف‌های مذاکره با خروج آمریکا از برجام نخواهد افتاد. نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: کشورهای اروپایی امضا کننده توافق، امضا را با حیثیت خود گره خورده، می‌دانند کما اینکه جمهوری اسلامی ایران نیز به طور شفاف موضع خود را اعلام کرده است. بروجردی افزود: ایران بعد از بازگشت تحریم‌ها یا اعمال تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی به مفاد توافق‌نامه پایبند نخواهد بود زیرا با بازگشت تحریم‌ها دلیلی بر پایبندی به تعهدات وجود ندارد. رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: اتحادیه اروپا نیز به خوبی به عکس‌العمل ایران بعد از بازگشت تحریم‌ها یا خروج آمریکا از برجام واقف است بنابراین در تلاشند زحماتی که موجب انعقاد توافق میان ایران و 5+1 شده به راحتی از بین نرود. وزرای خارجه اتحادیه اروپا که بر سر اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران با هدف راضی کردن آمریکایی‌ها به ماندن در برجام، در بروکسل گرد هم آمده بودند، به توافق نرسیدند. مقامات آمریکایی توانسته‌اند نظر موافق فرانسه و آلمان را برای مشروط کردن ادامه حیات برجام به قبول محدودیت‌های موشکی و دسترسی نامحدود به سایت‌های نظامی ایران، جلب کنند. گفتنی است در میان اروپایی‌ها، ایتالیا با اعمال تحریم‌های جدید به بهانه برنامه موشکی ایران و فعالیت‌های منطقه‌ای این کشور مخالف بوده و استدلالش هم این بود که شاید این اقدامات تنبیهی، نتواند ترامپ را به ماندن در برجام متقاعد کند.منبع:الف
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، معتقد است: حیثیت اروپایی‌ها به امضای توافق هسته‌ای گره خورده است از این حیث نباید با طناب آمریکا داخل چاه بروند.
70,463
607367912c38301a358f351d
عاشق پسری بودم که به دلیل موافقت نکردن خانواده‌اش برای ازدواج از هم جدا شدیم و نمی‌توانم او را فراموش کنم. پسری به خواستگاری‌ام آمده که در مرحله آشنایی دو خانواده هستیم. زمانی که با خواستگارم هستم دائماً او را با پسری که قبلاً دوستش داشتم مقایسه می‌کنم و از خواستگار جدیدم متنفر می‌شوم. نمی‌دانم چیکار کنم واقعاً به کمک احتیاج دارم. جدا از اینکه این آقا از شما خواستگاری کرده، باید توجه کنید که گذشته دیگر تمام‌شده و لازم ست که شما از گذشته خود جداشده و به فکر آینده و زندگی زناشویی‌تان باشید. اینکه هر کس را با این آقا مقایسه کرده و سپس متنفر می‌شوید تنها باعث آسیب رسیدن به شما می‌گردد والا هم مورد اولی که در زندگی شما بوده و هم سایر موارد هر یک به دنبال زندگی خود می‌روند و زندگی زناشویی خود را تشکیل می‌دهند اما افرادی که دائماً درگیر گذشته هستند احتمال دارد تا آخر عمر درگیر یک رابطه که معلوم نیست درست بوده یا نه و یا اصلاً می‌توانسته منجر به خوشبختی شود یا نه می‌گردند. البته افرادی که مدعی هستند نمی‌توانند فراموش کنند تنها به این دلیل است که خودشان در این زمینه تلاشی نمی‌کنند یعنی تمام روزهای زندگی خود را با خاطره و یاد فرد مزبور طی می‌کنند و از طرف دیگر توقع دارند معجزه‌ای رخ دهد تا این علاقه فروکش کرده و فراموش شود درحالی‌که خودشان به یک سبک زندگی چسبیده‌اند و لذا تلاشی برای خلاصی از این وضعیت نمی‌کنند. اگر شاهد این دست رفتارها در یک نوجوان 15 -16 ساله باشیم تا حدی مسئله قابل توجیه است چون درهرحال بی‌تجربگی‌ها و ناپختگی‌های این سن و سال باعث بروز این رفتارها می‌شود اما برای خانم‌های جوان ادامه دادن این رفتار یعنی نوعی اجبار فرد برای قرار گرفتن در این وضعیت. انگیزه کافی برای فراموش کردن ایشان را دارید اما تابه‌حال خودتان نخواسته‌اید. لذا باید خودتان تصمیم جدی برای فراموش کردن این مسئله داشته باشید و تلاشی خودآگاهانه ترتیب دهید. لذا توصیه می‌شود: ارتباط نزدیک‌تری با دوستان و اقوام خود برقرار کنید. این اقدام به شما کمک می‌کند تا غم و اندوه خود را با آن‌ها تقسیم کنید. سعی کنید خودتان را وادار کنید که از خانه خارج‌شده و روابط اجتماعی برقرار کنید حتی اگر این کار برایتان مشکل است به یک پیاده‌روی طولانی بروید. در طی مسیر سعی کنید به‌طور طبیعی هیجانات خود را ابراز کنید. حتی می‌توانید در اوقاتی که در منزل هستید، بنویسید، نقاشی کنید، موسیقی گوش دهید و یا ورزش نمایید. ترشح آندروفین ناشی از ورزش کردن به شما کمک می‌کند که زودتر روحیه ازدست‌رفته‌تان را بازیابید. یک کاغذ بردارید و تمام احساسات و ناراحتی‌های خود را بر روی آن یادداشت کنید. آخر هفته را به خارج از شهر رفته و نفسی تازه کنید. حتی برخی از مشاوران توصیه می‌کنند که هر خاطره ناراحت‌کننده و رنج‌آوری را که از این اتفاق دارید بر روی کاغذ نوشته و داخل یک جعبه بگذارید و بعد جعبه را به داخل آب بیندازید. بیشتر اوقات خود را با دوستانتان پرکنید. این اقدام به شما کمک می‌کند تا در زمان‌هایی که در کنار دوستان خود هستید کمتر احساس رنجش و ناراحتی بکنید. فعالیت‌هایی را انتخاب کنید که همه‌وقت شما را پر کند، ذهن شما را به خود مشغول کند و حتی حواستان را پرت کند تا اعتماد ازدست‌رفته‌تان را به دست آورید. هر روز به مدت مشخصی شروع به دویدن کنید. به کلاس‌های یوگا بروید و یا حتی سعی کنید یک‌زبان جدید بیاموزید. فراموش نکنید که نباید غم و اندوه را در درون خود حبس کنید بلکه آن را تخلیه کرده و با دیگران در میان بگذارید. ضمناً به‌هیچ‌عنوان اجازه ندهید افکار این آقا در ذهنتان مانور دهند و در این مواقع به‌سرعت تغییر وضعیت داده و یک کار دیگر مانند مطالعه کتاب، صحبت تلفنی با یکی از دوستان و... را انجام دهید تا این آقا از ذهنتان برود. شما درگیر یک عشق یک‌طرفه هستید که هیچ سودی برایتان ندارد سعی کنید معایب این احساس را برای خود مشخص کنید تا فراموش کردن ایشان برایتان راحت‌تر باشد و بتوانید به پیشنهاد‌ها جدید ازدواج فکر کنید.منبع: پرسش و پاسخ‌های عمومی مرکز مشاوره تبیان
افرادی که مدعی هستند نمی‌توانند فراموش کنند تنها به این دلیل است که خودشان در این زمینه تلاشی نمی‌کنند یعنی تمام روزهای زندگی خود را با خاطره و یاد فرد مزبور طی می‌کنند و از طرف دیگر توقع دارند معجزه‌ای رخ دهد.
19,673
607351662c38301a358e6eb7
دعا برای وسعت رزق و روزیدعا جهت فراخی روزی: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است : هر کس با ایمان را روزی تنگ شود هفت بار سوره مبارکه مریم را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند ان شاء الله تعالی روزی بر وی فراخ شود. (خواص آیات قرآن کریم ص 106) دعایی خاص جهت برکت مغازه و خانه: این دعا را جهت برکت مغازه یا خانه بخوانید یا با خود دارید و یا بر در دکان و خانه بیاویزید ان شاء الله دولت و جمعیت و روشنایی پدید  آید. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ اللَّهُمَّ انّى‏ أَسْئَلُکَ یا قَریبَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ وَ سَهِّلَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا فَتّاحَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا مِفتاحَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا صادِقَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا رازِقَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا مُفَتِّحَ الاَبوابِ (مجمع الدعوات ص 155 حاشیه) دعا برای وسعت رزق و روزی: در عده الداعی از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند برای طلب رزق زیاد بگویید  یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَسْأَلُکَ بِحَقِ‏ مَنْ‏ حَقُّهُ‏ عَلَیْکَ‏ عَظِیمٌ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَرْزُقَنِی الْعَمَلَ بِمَا عَلَّمْتَنِی مِنْ مَعْرِفَهِ حَقِّکَ وَ أَنْ تَبْسُطَ عَلَیَّ مَا حَظَرْتَ مِنْ رِزْقِکَ‏.  (عده الداعی ص 276 و 277)  آیه جهت خیر و برکت پیدا کردن مغازه و منزل: اگر کسی آیه ۵۹ سوره انعام را بر صفحه از قلع بنویسد و در دکان یا منزل خود آویزد خیر و برکت آن بسیار شود. وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لایَعْلَمُها اِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرَّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ اِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّهٍ فِی ظُلُماتِ الْاَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اِلاّ فی کِتابٍ مُبین  آیه به جهت زیادی رزق: به تجربه رسیده آن که در هر روز بخواند آیه مبارکه و من یتق الله تا آخر آیه ۳ سوره طلاق را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب با سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود. ان شاء الله. وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا. منبع:آسمونی
هر کس هر رورز، آیه مبارکه و من یتق الله تا آخر آیه ۳ سوره طلاق را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب با سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود.
3,871
607349042c38301a358e30fd
 مواد لازم:برنج ۳ پیمانه سینه مرغ بی استخوان ۲ عدد هویج خرد شده ۲ عدد ذرت ۳/۴ پیمانه پیاز متوسط ۱ عدد نخود فرنگی ۳/۴ پیمانه قارچ ورق شده ۱.۵ پیمانه زرشک سرخ شده ۵ قاشق سوپ خوری نمک و فلفل و ادویه به مقدار لازم روغن به مقدار لازم زمان تهیه ۰ دقیقه زمان پخت ۴۵ دقیقه طرز تهیه:۱ ابتدا سینه مرغ را شسته و به صورت حبه‌ای خرد کنید و به همراه پیاز، ادویه، نمك و فلفل به مدت۲۰ دقیقه در كمی روغن تفت دهید و کنار بگذارید. سپس قارچ و بعد زرشک را به صورت جداگانه سرخ کنید. ۲ در این مرحله برنج را همراه ذرت، نخودفرنگی، هویج، كمی روغن و نمك به صورت كته بپزید. پس از پخت کته شما می‌توانید مرغ پخته شده، زرشك و قارچ را به صورت لایه‌ای با برنج قالب بزنید و سرو كنید. منبع: پاپیون
به به یک پلوی خوشگل و خوشمزه
README.md exists but content is empty. Use the Edit dataset card button to edit it.
Downloads last month
65
Edit dataset card