key
float64
0
92.3k
_id
stringlengths
3
24
article
stringlengths
2
223k
summary
stringlengths
3
999
9,083
60734b1a2c38301a358e4559
 قدرت پاکسازی و سم زدایی بدن آسیب‌پذیری در مقابل سموم  بدن ماشینی است که بدون وقفه حتی زمانی که خواب هستیم کار می کند. برای اینکه به اندازه کافی موثر باشد و آن گونه که باید به وظایف خود عمل کند لازم است که مواد اولیه باکیفیتی در اختیارش قرار دهید. به تدریج که زمان می گذرد و سن بالا می رود بدن ضایعات مواد غذایی را در قسمت های مختلف بدن ذخیره می کند. این مسئله نیز منجر به بروز بیماری ها و اختلالات می شود.  اگر می خواهید سالم باشید، دچار خستگی زودهنگام نشوید، آنفلوانزا، سرماخوردگی و رنگ پریدگی به سراغتان نیاید لازم است که هر از گاهی این ماشین خستگی ناپذیر را تمیز کنید. این کار به کاهش وزن، پیشگیری از ابتلا به بیماری ها و حتی خوش خلق و شاداب بودن کمک زیادی می کند. یادتان باشد که بیشترین مشکلات و بیماری های مزمن ناشی از همین تجمع توکسین ها به مرور زمان است. این ضایعات باعث آسیب به DNA و به خطر انداختن عملکردهای حیاتی و سلول های بدن می شود. ارگان هایی که بیشتر در معرض تجمع توکسین ها قرار دارند شامل روده ها، کلیه ها و کبد است چون وظیفه تبدیل مواد غذایی را برعهده دارند.                                                  این ارگان ها تصمیم می گیرند که چه چیزی باید در بدن حفظ و چه چیزی باید دفع شود. پانکراس و ریه ها نیز نقش مهمی در زمان جداسازی بقایای مواد غذایی دارند. خون مواد مغذی و توکسین ها را در بدن به حرکت در می آورد. زمانی که ضایعات و سموم بیشتر باشد مشکلات جدی برای سلامتی ایجاد می شود. چگونه روده ها را از شر توکسین ها خلاص کنیم؟ راه های مقابله با سرطان روده سندرم روده تحریک پذیر چیزی جز نتیجه میزان بالای ضایعات تجمع کرده در روده ها نیست. مشکلات دیگر نیز شامل یبوست و افزایش وزن هستند. همانطور که برخی مواد غذایی، مضر و آسیب رسان هستند برخی دیگر باعث بهبود عملکرد روده ها و پاکسازی این ارگان می شوند. داشتن رژیم غذایی متعادل از اهمیت بالایی برخوردار است. برای پاکسازی روده، روزانه مایعات زیادی بنوشید (آب، آب میوه های خانگی، دمنوش ها) و مواد غذایی زیر را نیز زیادی مصرف کنید: میوه های تازه به همراه پوست سبزیجات خام مخمر آب جو گندم و مشتقاتش جوانه ها جلبک ها اسفناج بادام بروکلی شاهی حبوبات آلبالو و گیلاس تخم کتان چغندر چگونه کلیه ها را از شر سموم خلاص کنیم؟ کلیه ها وظیفه تصفیه کردن مایعات و تولید ادرار برای دفع توکسین ها و سموم را بر عهده دارند. زمانی که این اعضای لوبیایی شکل آسیب ببینند کار تصفیه لنگ می شود و این مسئله باعث ایجاد مشکلات جدی تر مانند نارسایی کلیوی، سنگ یا نفریت یا التهاب کلیه می شود.        برای پاکسازی گاه به گاه این ارگان توصیه می کنیم که روزانه بین ۲ تا ۳ لیتر آب بنوشید. از دم کرده های ادرارآور مانند دم کرده جعفری، گل قاصدک و آنیس استفاده کنید. در برنامه غذایی تان آب میوه های سم زدایی و پاکسازی مانند آب خیار، آب هویج، آب هندوانه، آب لیموترش، آب تربچه و آب کرفس را وارد کنید. مواد غذایی ادرارآوری مانند بروکلی، آرتیشو، شاهی، آناناس و پیاز بیشتری مصرف کنید. چگونه کبد را از شر سموم خلاص کنیم؟کبد چرب و تنگی عروق قلب و کبد این قدرت را دارد که توکسین ها را قبل از دفع کردن به عناصر بی ضرر تبدیل کند. اما معمولاً بخشی از ضایعات، داخل این ارگان مانده و باعث بروز بیماری های متعددی می شوند. علائمی مانند گاز، ورم شکم در نتیجه نفخ، حالت تهوع، قولنج، یبوست، سوءهاضمه و اسهال می توانند نشان دهنده ی این باشند که کبد کثیف و انباشته شده است. برای پاکسازی کبد و خلاص شدن از چنین علائمی می توانید از درمان های طبیعی استفاده کنید. برای این کار می توانید روزانه یک فنجان مخلوط آب ولرم و لیموترش مصرف کنید. نوشیدنی آب چغندر و لیموترش نیز برای پاکسازی کبد موثر است. همچنین می توانید آب دو عدد گریپ فروت، دو عدد لیموترش، یک عدد پرتقال و یک قاشق روغن زیتون را مخلوط کرده و در طول روز میل کنید. چگونه پانکراس را از شر توکسین ها خلاص کنیم؟ بیماری‌های لوزالمعده : نشانه‌ها، راه‌های تشخیص و درمان پانکراس یا همان لوزالمعده عضوی است که در هضم مواد غذایی و تنظیم میزان گلوکز یا همان قند خون نقش دارد. اگر پانکراس به خوبی به وظایف خود عمل نکند مشکل پانکراتیت (تورم و التهاب پانکراس) یا سرطان پانکراس بروز می کند. بهترین مواد غذایی برای پاکسازی پانکراس عبارتند از: ریشه گیاه قاصدک سیر گیاه جنتیانا دارچین اکیناسه ریشه گیاه شیرین بیان                         چگونه ریه ها را از شر توکسین ها خلاص کنیم؟ دستگاه تنفس درست است که مصرف دخانیات بیشترین آسیب را به ریه ها زده و آن ها را آلوده به سموم و ترکیبات شیمیایی می کند اما افراد غیرسیگاری نیز نیاز دارند هر از گاهی ریه های خود را تمیز کنند. آلودگی های محیطی، استنشاق گاز یا زندگی با افراد سیگاری باعث مسمومیت ریه می شود. بخور گرفتن با گیاهان اکسپکتورانت بهترین روش برای سم زدایی و پاکسازی از ریه ها است. برای این کار به ازای هر دو لیوان آب یک قاشق برگ خشک گیاهانی مانند اوکالیپتوس یا نعنا استفاده کنید. آن را روی حرارت قرار دهید و زمانی که آب به جوش می آید صورت خود را روی بخار گرفته و بخور بگیرید. برای تصفیه خون چه باید کرد؟اگر خیلی زود بیمار می شوید، مدام دچار آلرژی می شوید یا از مشکلات پوستی رنج می برید باید به فکر سم زدایی و پاکسازی از خونتان باشید. خون تمیز برای سلامت ضروری است اما به دلایل متعددی به  ویژه به دلیل دفع نامناسب توکسین ها از ارگان ها آلوده می شود. شایع ترین علامت آلوده شدن خون به توکسین ها پوست خراب و آکنه دار است. گیاهان و مواد غذایی زیر باعث تصفیه خون می شوند: گیاه باباآدم گیاه خمان یا آقطی سیاه گزنه قاصدک لیموترش آلوئه ورا آلبالو حرف آخر برای استفاده از این داروهای گیاهی حتماً با یک متخصص مشورت کنید تا با توجه به سن، وزن، جنسیت و شرایط بدنی و همچنین داروهای مصرفی تان، میزان مصرف و گیاهان مناسب را برایتان تجویز کند. سعی کنید از داروهای گیاهی بیش از میزان تجویز شده استفاده نکنید چون این نوع داروها نیز عوارض جانبی خود را خواهند داشت. منبع :سایت آسمونی/سلامت
بدن ما بدون وقفه در حال کار کردن است تا به وظایف خود عمل کند. مواد غذایی را دریافت و با تجزیه آن ها مواد مورد نیاز عملکردهای حیاتی را تأمین می کند. اما همیشه به دلیل ورود سموم و توکسین ها ضعیف شده و بیمار می شود. در نتیجه لازم است شما در جهت دفع این سموم همیار بدنتان باشید. در این مطلب در خصوص این ارگان ها و روش های سم زدایی و پاکسازی از آن ها بیشتر صحبت می کنیم. لطفاً با ما همراه باشید.
53,491
607360312c38301a358ef2d1
حجت‌الاسلام والمسلمین احمد حاج‌ابوالقاسم، نوه مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، استاد اخلاق که روز پنجشنبه، ۲۷ اردیبهشت‌ماه دار فانی را وداع گفت،‌ در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایکنا؛ در رابطه با سجایای اخلاقی و تأکیدات قرآنی آن مرحوم اظهار کرد: مرحوم حاج آقا طباطبایی شخصیت ارزشمند چندبعدی داشتند. ارتباط ایشان با مردم خیلی شاخص و زبان‌زد بود و علاقه‌ فراوانی به مردم داشتند که این امر باعث شده بود تا خود را وقف مردم کنند. عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: مرحوم طباطبایی، قریب به پنجاه سال در محله مسجد موسی بن‌جعفر(ع) از بعد از شهادت آیت‌الله سعیدی، مشغول به ارتباط با مردم و هدایت ایشان بودند و با وجود اینکه بارها به ایشان پیشنهاد شد تا به علت کسالت، منزل خود را به جای خوش آب و هواتری منتقل کنند، اما به خاطر عشق و علاقه به مردم محل، در همان منطقه مرکز شهر باقی ماندند. حافظ بین‌المللی کل قرآن کریم افزود: منزل ایشان نیز همیشه محله رفت و آمد و نیز حل مشکلات مردم بود. معمولا سفره ایشان همیشه پهن بود و میهمانانی از دور و نزدیک در همه وعده‌های غذایی در منزل ایشان حضور داشتند، حتی صبحانه و شام را نیز بدون میهمان سپری نمی‌کردند. همچنین، در ماه مبارک رمضان نیز به‌ویژه سحرهای این ماه مبارک از نقاط دور و نزدیک تهران میهمانانی بر سر سفره ایشان حضور داشتند. حاج‌ابوالقاسم در ادامه تصریح کرد: حاج آقا طباطبایی در ارتباط با اطرافیان و بستگان خود نیز بسیار خون‌گرم، صمیمی و متواضعانه رفتار می‌کردند و با همه فرزندان و بستگان ارتباط داشتند. ایشان به صله رحم اهتمام بسیار زیادی داشتند و مرتب پیگیر اخبار خویشاوندان دور و نزدیک خود و حل مشکلات ایشان بودند. وی بیان کرد: ایشان در مورد مسائل عبادی نیز به ویژه نسبت به زیارت ائمه معصومین(ع) و ارتباط معنوی با اهل بیت(ع) اهتمام بسیاری داشتند و در طول عمر شریفشان معمولا حضور در مجالس ذکر مصائب و مجالس شادی اهل بیت(ع) همه روزه حضور داشتند. بنده می‌توانم به جرأت بگویم که ایشان بیش از شصت سال روز خود را با مجلس روضه و ذکر اهل بیت(ع) آغاز می‌کردند. عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین، تصریح کرد: حاج آقا طباطبایی در کنار این مسائل، مبارزات سیاسی و فعالیت‌های انقلابی فراوانی در قبل و بعد از انقلاب داشتند. در قبل از انقلاب به واسطه فعالیت‌های سیاسی، چندین بار به زندان رفته و مدت‌ها در زندان رژیم ستم‌شاهی بودند و پس از انقلاب نیز در کنار امام(ره) ‌و سپس، در رکاب مقام معظم رهبری پیوسته به حمایت از نظام می‌پرداختند. ایشان چند دوره نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بودند و در هر فرصت و مناسبتی تأکید بر حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی داشتند.   این حافظ بین‌المللی کل قرآن کریم افزود: ایشان به‌ویژه نسبت به رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها هم در مصاحبه‌ها و هم به صورت خصوصی به بنده یا برخی فرزندانشان توصیه می‌کردند که ایشان شخصیت ممتاز و بی‌نظیری دارند و در شرایطی که کشور ما دارد، بهترین کسی که توانسته و می‌تواند این کشور را اداره کند، شخص مقام معظم رهبری است. همچنین، در هر ملاقاتی که بنده خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب می‌شدم، ایشان اگر مطلع می‌شدند، ابلاغ سلام می‌کردند. گاهی بنده سلام ایشان را به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌رساندم و حضرت آقا نیز به ایشان سلام می‌رساندند و یک ارتباط صمیمی و محبت‌آمیزی بین ایشان و شخص مقام معظم رهبری برقرار بود. حاج‌ابوالقاسم در رابطه با تأکیدات قرآنی مرحوم طباطبایی نیز بیان کرد: ایشان به قرآن کریم علاقه‌ وافری داشتند و به‌ویژه نسبت به مقوله حفظ قرآن در میان فرزندان و نوه‌هایشان تأکید می‌کردند و نسبت به آن دسته از نوه‌هایشان که حافظ کل قرآن بودند(و تعدادشان نیز پنج نفر است)، خیلی اظهار علاقه می‌کردند. این حافظ بین‌المللی کل قرآن کریم تصریح کرد: مرحوم حاج آقا طباطبایی در مباحث اخلاقی خود نیز همواره از آیات الهی قرآن کریم بهره می‌بردند و پیوسته از ما که بیشتر فعالیت قرآنی داشتیم، در مسائل مختلف کمک می‌گرفتند. گاهی نیز که احیاناً منبری داشتند، مکرر می‌شد که تماس می‌گرفتند و راجع به آیه‌ای سؤال می‌کردند و یا راجع به محتوایی که مد نظرشان بود، آیه‌ای را از بنده می‌خواستند که این نشان‌دهنده اهتمام فراوان ایشان به قرآن و تفسیر قرآن کریم بود. یادآور می‌شود، حجت‎الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی ضمن اینکه از چهره‌های مهم و مؤثر و محبوب تبلیغی و اخلاقی کشور بود سابقه نمایندگی در مجلس شورای اسلامی را نیز داشت و از یاران همیشگی امام و رهبری بود که در اولین روز ماه مبارک رمضان به دلیل عارضه ریوی چشم از جهان فروبست و روز گذشته در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد. منبع : خبرگزاری قرآن
نوه مرحوم حجت‌الاسلام سیدمهدی طباطبایی به اهتمام فراوان ایشان به قرآن و تفسیر آیات و نیز وجود ارتباط صمیمی میان رهبر معظم انقلاب اسلامی و آن مرحوم اشاره کرد.
34,306
607357e52c38301a358ea7e0
صدای دلخراش اذان گوشخصی در مسجد سنجار (شهری در سه منزلی موصل ) برای درک استحباب اذان، اذان می گفت، ولی صدای او به گونه ای ناهنجار بود که شنوندگان ناراحت گشته و از او دور می شدند، صاحب آن مسجد، امیری عادل و پاکنهاد بود و نمی خواست دل او را با بیرون کردن نامحترمانه او را برنجاند، ولی او را خواست و به او چنین گفت: ((ای جوانمرد! این مسجد دارای اذان گوهای قدیمی است، که برای هر کدام پنج دینار را (به عنوان حقوق ماهیانه ) تعیین کرده ام، ولی به تو به دینار می دهم که از اینجا بجای دیگر بروی. )) اذان گو با صاحب مسجد به توافق رسیدند، و او از شهر سنجار بجای دیگر رفت، مدتی از این ماجرا گذشت، تا اینکه روزی آن اذان گو هنگام عبور، صاحب آن مسجد را دید، نزدش آمد و گفت: ((حیف بود که مرا از آن مسجد با ده دینار، بجای دیگر فرستادی، زیرا اینجا که رفته ام، به من بیست دینار می دهند تا جای دیگر روم، ولی نمی پذیرم. )) صاحب مسجد در حالی که بلند می خندید و از خنده روده بر شده بود، به او گفت: ((هان! مواظب باش که تا پنجاه دینار نگرفتی از آنجا بیرون نرو!!)) به تیشه کس نخراشد ز روی خارا گل چنانکه بانگ درشت تو می خراشد دل برای خدا این گونه قرآن نخوانناخوش آوازی با صدای بلند قرآن می خواند، صاحبدلی از کنار او گذشت و به او گفت: ((ماهانه چقدر پول می گیری، قرآن بخوانی؟ )) قاری: هیچ نمی گیرم. صاحبدل: پس چرا برای قرائت قرآن، خود را آن همه زحمت می دهی؟ قاری: من قرآن را برای خدا و ثواب آن می خوانم. صاحبدل: به تو نصیحت می کنم، که از برای خدا، دیگر قرآن نخوان. گر تو قرآن بر این نمط  خوانی ببری رونق مسلمانی منبع : پایگاه حوزه
شخصی در مسجد سنجار (شهری در سه منزلی موصل ) برای درک استحباب اذان، اذان می گفت، ولی صدای او به گونه ای ناهنجار بود که شنوندگان ناراحت گشته و از او دور می شدند...
83,655
60736d452c38301a358f68a5
ویروس تازه‌ای که این روزها بحث آن خیلی داغ شده ویروسی است که معمولاً از حیوان به انسان منتقل می‌شود. برخی گمانه‌زنی‌های کارشناسان این است که کروناویروس ووهان از حیواناتی که به طور غیرقانونی در غذاهای غیرمعمول مانند سوپ خفاش استفاده شده منشأ گرفته است؛ چرا که کارشناسان بر این باورند که خفاش‌ها می‌توانند میزبان این ویروس باشند. بیشتر موارد ابتلا به این ویروس در چین بوده است اما در ژاپن، عربستان، سنگاپور، کره جنوبی، تایوان، تایلند، ویتنام و ایالات متحده نیز افرادی به آن مبتلا شده‌اند. تا کنون کسانی که به دلیل ابتلا به این ویروس جان خود را از دست داده‌اند، تقریباً همگی سالمند بوده و یا به بیماری‌های قلبی تنفسی مبتلا بوده‌اند. البته در چین تعدادی از افراد کادر پزشکی نیز به این ویروس مبتلا شده‌اند. علائم ویروس کرونا چیست؟علائم معمول گونه‌ی جدید ویروس کرونا (nCoV) که بیش از صدها نفر را مبتلا کرده است و طبق گفته‌ی سازمان بهداشت جهانی، ممکن است 2 تا 14 روز پس از مواجهه با آن در فرد ظاهر شود، عبارت است از: علائم تنفسی مانند تب، سرفه، تنگی نفس و مشکلات تنفسی. ویروس کرونا چگونه منتشر می‌شود؟طبق اعلام مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها، ویروس کرونای انسانی معمولاً از طریق فرد آلوده به دیگران و به‌واسطه‌ی هوا به صورت عطسه و سرفه، تماس نزدیک مثلاً دست دادن منتقل و منتشر می‌شود. این ویروس می‌تواند توسط لمس شیء یا سطحی که ویروس روی آن است و سپس لمس کردن دهان، بینی یا چشم‌ها قبل از شستن دست‌ها نیز انتقال پیدا کند. در زنان باردار، انواع شدیدتر ویروس کرونا به نام‌های سندرم تنفسی خاورمیانه‌ی ویروس کرونا (MERS) و  سندرم تنفسی بسیار حاد ویروس کرونا (SARS) می‌تواند بسیار خطرناک باشد. آیا ویروس کرونا می‌تواند سبب مرگ بشود؟عفونت ویروس کرونا در موارد شدیدتر می‌تواند سبب سینه‌پهلو، سندرم حاد تنفسی، نارسایی کلیوی و حتی مرگ شود. منشاء ویروس کرونا از چیست؟دو گونه مار با نام‌های «کریت چینی» و «کبرای چینی» ممکن است منشأ اصلی ویروس تازه کشف شده‌ی کرونا باشند که این زمستان به شیوع عفونت تنفسی کشنده در چین منجر شده است. این بیماری که نخستین بار در دسامبر ۲۰۱۹ در ووهان، یکی از شهرهای بزرگ مرکز چین گزارش شد، در روزهای گذشته، به‌سرعت گسترش یافته است. از آن زمان تاکنون، مسافران بیمار از ووهان دیگر افراد را در چین و سایر کشورها ازجمله ایالات متحده‌ی آمریکا آلوده کرده‌اند. چگونه از ابتلا به ویروس کرونا پیشگیری کنیم؟سازمان بهداشت جهانی دستورالعمل‌هایی به کشورها ارائه داده است که چگونه برای مقابله با ویروس کرونا آماده شوند، از جمله کنترل بیماری و درمان بیماران. این دستورالعمل شامل پروتکل‌هایی برای آزمایش نمونه‌ها، درمان بیماران، کنترل عفونت در مراکز درمانی، در اختیار داشتن تجهیزات لازم و اطلاع‌رسانی به عموم در مورد این ویروس جدید می‌شود. تاکنون، واکسنی برای محافظت از افراد در برابر این خانواده از ویروس‌ها ساخته نشده است. سازمان بهداشت جهانی توصیه می‌کند افراد باید از تماس نزدیک با هر کسی که علائم بیماری‌های تنفسی مانند سرفه و عطسه را دارد اجتناب کنند. ماسک زدن بهتر از ماسک نزدن است ثابت نشده که استفاده از ماسک صورت بتواند از شما در برابر عفونت به ویروس کرونا به طور مؤثر محافظت کند. اما این ماسک‌ها به خوبی می‌توانند جلوی برخی از میکروب‌ها را پیش از اینکه به دهان یا بینی‌تان برسند بگیرند. از همه مهم‌تر، ماسک می‌تواند باعث شود دهان و بینی خود را لمس نکنید (خیلی از افراد ناخودآگاه بارها و بارها این کار را می‌کنند). دست‌هایتان را ضدعفونی کنید سازمان بهداشت جهانی در لیست توصیه‌های خود برای مراقبت در برابر ابتلا به عفونت ویروسی اسمی از ماسک صورت نبرده است، اما شستن مکرر دست‌ها در صدر این لیست قرار دارد. توصیه شده است از ضدعفونی‌کننده‌های دست بر پایه‌ی الکل استفاده کنید. شستن دست‌ها با آب و صابون هم کافی است همان راه‌حل ساده‌ی روزانه برای تمیز کردن دست‌ها یعنی شستشو با آب و صابون نیز برای ضدعفونی کردن دست‌ها کافی است، البته باید شستشو را به درستی و کامل انجام دهید. عطسه و سرفه کردن هم آداب دارد پزشکان توصیه می‌کنند وقتی عطسه و سرفه می‌کنید، جلوی دهان و بینی خود را با داخل آرنجتان یا با یک دستمال بگیرید، اما بعداً آن را فوراً دور بیندازید و دست‌ها را بشویید. البته لازم نیست لباستان را دور بیندازید، کافی است آن‌ها را به طور مرتب بشویید. از افراد بیمار دوری کنید این هم یک توصیه‌ی دیگر که ممکن است برای همه کاربرد نداشته باشد: از تماس نزدیک با هر کسی که تب دارد و سرفه می‌کند خودداری کنید. اگر مجبورید با فرد یا افراد بیمار تماس داشته باشید، توصیه‌های مراقبتی بهداشتی را دو چندان رعایت کنید. اگر احساس می‌کنید تب دارید هر چه زودتر به پزشک مراجعه کنید اگر تب دارید، سرفه می‌کنید یا به سختی نفس می‌کشید هر چه سریع‌تر خود را به پزشک برسانید. از تماس با دیگران و امکان عمومی پرهیز کنید تا دیگران را مبتلا نکنید و ضمناً به پزشکتان بگویید طی روزهای گذشته به کجاها سفر کرده‌اید. از تماس با حیوانات خودداری کنید از تماس با حیوانات و هر سطحی که حیوان با آن تماس داشته خودداری کنید. محصولات حیوانی را کاملاً پخته مصرف کنید گوشت را کاملاً بپزید. مصرف گوشت نیم‌پز، شیر غیرپاستوریزه یا دل و جگری که از جایی غیر معتبر تهیه شده خطرناک است چون ممکن است این محصولات آلوده به ویروس باشند. عفونت به ویروس کرونا چگونه درمان می‌شود؟درمان خاصی برای عفونت به ویروس کرونای انسانی وجود ندارد و بیشتر افراد خود به خود درمان خواهند شد. اما برای تسکین علائم اقداماتی می‌توانید انجام دهید: . داروی ضد تب و درد مصرف کنید (به کودکان آسپرین ندهید) . از دستگاه بخور یا دوش آب گرم برای تسکین گلودرد و سرفه استفاده کنید. . مایعات زیاد بنوشید و زیاد استراحت کنید.
ویروس کرونا، خانواده‌ای بزرگ از ویروس‌هاست که سبب طیفی از بیماری‌ها از سرماخوردگی معمولی گرفته تا سندرم حاد تنفسی می‌شوند اما این ویروس که به تازگی در چین سبب مرگ ده‌ها نفر شده است، گونه‌ای جدید از خانواده‌ی کروناست که قبلاً دیده نشده است.
52,678
60735fd22c38301a358eefa4
  در میان جنگلی انبوه، درخت بسیار بلندی قرار داشت. روی شاخه های آن دسته ای از غازهای وحشی لانه ساخته بودند. درخت آن قدر بلند بود که غازها می توانستند روی آن دور از چشم شکارچی ها زندگی راحتی داشته باشند. یک روز غاز پیر، در پای درخت چشمش به گیاهی کوچک افتاد. خوب به آن نگاه کرد. آن گیاه یک گیاه رونده بود. غاز فوری بالای درخت رفت و به غازهای دیگر کفت: آیا گیاه رونده ای را که در کنار درخت روییده است، دیده اید؟ ما باید آن را از بین ببریم. غازها با تعجب به گیاه کوچک نگاه کردند و گفتند: آن که گیاهی کوچک است. تازه از خاک درآمده. برای چه باید آن را از بین ببریم؟ غاز پیر گفت: آن گیاه حالا کوچک است، اما به زودی رشد می کند. از درخت بالا می آید و کم کم ضخیم و محکم می شود. غازها گفتند: خب، رشد کند، مگر چه اشکالی دارد؟ غاز پیر گفت: اگر این گیاه بزرگ شود و دور درخت بپیچد، شکارچی می تواند به کمک آن از درخت بالا بیاید. آن وقت ما نمی توانیم به راحتی این جا زندگی کنیم. هر چه غاز پیر گفت، غازهای دیگر حرف هایش را قبول نکردند و گفتند: این گیاه کوچک است، باید صبر کرد. شاید آن طور که تو می گویی خطری در کار نباشد. روزها گذشت. گیاه رونده رشد کرد و رشد کرد. خود را به تنه درخت رساند و از آن بالا رفت و روز به روز محکم تر شد. یک روز صبح وقتی که غازها برای پیدا کردن غذا از لانه بیرون رفته بودند، یک شکارچی به جنگل آمد و با دیدن درخت، متوجه شد غازهای وحشی روی آن لانه دارند. شکارچی با کمک گیاه رونده که شاخه هایش مثل طناب دور درخت پیچیده شده بود، بالا رفت. دام خود را پهن کرد و پایین آمد. غازهای بی خبر از همه جا از راه رسیدند و نشستند. ناگهان متوجه شدند که در دام شکارچی اسیر شده اند. هر چه بال زدند فایده ای نداشت. غازها شروع کردند به فریاد کشیدن. غاز پیر گفت: سر و صدا نکنید. تقصیر خود شماست. من گفته بودم که این گیاه رونده اگر بزرگ شود باعث دردسر ما می شود، اما قبول نکردید. حالا قبل از آن که شکارچی از راه برسد و همه ما را بکشد باید ف5کری بکنیم. غازها خجالت زده گفتند: ما نادان بودیم که حرف تو را قبول نکردیم. تو که دانا هستی بگو چه باید بکنیم؟ غاز پیرگفت: وقتی شکارچی از راه رسید باید خودمان را به مردن بزنیم. او با پرنده های مرده کاری ندارد. صبح روز بعد، همان طور که غاز دانا گفته بود شکارچی به آن جا آمد. از درخت بالا رفت و خود را به دام رساند، اما دید همه غازها در دام مرده اند. به همین خاطر آن ها را یکی یکی از تور درآورد و روی زمین پرت کرد. غازها آن قدر منتظر شدند تا شکارچی آخرین غاز را هم روی زمین پرت کرد. بعد، همه با هم بال زدند و پرواز کردند. شکارچی با تعجب به پرواز آن ها نگاه کرد. بعد از درخت پایین آمد و از آن جا دور شد. کودک و نوجوان تبیان تنظیم: فهیمه امرالله- منبع: کتاب قصه های شیرین و دلنشین (کلیله و دمنه)
در میان جنگلی انبوه، درخت بسیار بلندی قرار داشت. روی شاخه های آن دسته ای از غازهای وحشی لانه ساخته بودند.
6,500
607349f52c38301a358e3b42
مواد اولیه:توت فرنگی : 2 کیلو آب : 2 پیمانه شکر : 2.5 کیلو روش تهیه:ابتدا توت فرنگی ها را تمیز بشویید و خشک کنید و سپس کاسبرگ های توت فرنگی را  جدا کنید و آن ها را از وسط نصف کنید. و در درون یک ظرف لعابی توت فرنگی ها را در یک ردیف بچینید و سپس در یک ردیف دیگر شکر را بریزید و این کار را تا موقعی که توت فرنگی و شکر ها تمام شوند ادامه دهید و سپس ظرف حاوی توت فرنگی ها را به مدت 24 ساعت در درون یخچال قرار دهید. در مرحله بعدی طرز تهیه شربت توت فرنگی بعد از مدت زمان ذکر شده توت فرنگی ها را در درون یخچال بیرون آورید و آن ها را بر روی حرارت گاز به مدت 5 دقیقه قرار دهید و بعد از مدت زمان ذکر شده توت فرنگی ها را در درون پارچه سفید تمیزی بریزید تا آب آن ها خارج شود سپس دو طرف پارچه را جمع کنید و آن را در درون ظرف لعابی قرار دهید و سپس دو پیمانه آب درون ظرف لعابی بریزید و ظرف را بر روی حرارت گاز قرار دهید تا آب به دمای جوش برسد و طعم توت فرنگی ها را بگیرد سپس دستمال را از درون ظرف خارج کنید و آب توت فرنگی ها را که از قبل کنار گذاشته اید در درون ظرف لعابی بریزید و ظرف را روی حرارت قرار دهید تا شربت غلیظ شود. سپس شربت را بعد از این که غلیظ شد در محل مناسبی قرار دهید تا خنک شود و شربت خنک شده را در درون شیشه بریزید. شربت توت فرنگی را می توانید با صرف هزینه و مدت زمان کمی در منزل تهیه کنید و از نوشیدن این شربت خوشمزه در کنار اعضای خانواده خود نهایت لذت را ببرید. امیدواریم از تهیه شربت توت فرنگی در منزل نهایت لذت را ببرید.منبع: آرگا
ابتدا توت فرنگی ها را تمیز بشویید و خشک کنید و سپس کاسبرگ های توت فرنگی را جدا کنید و آن ها را از وسط نصف کنید.
29,152
607355c32c38301a358e93be
طلبه شهید، جعفر آهنگری روشناوند، در سال 1349 در روستای كوچك و زیبای «روشناوند» از توابع شهرستان گناباد، چشم به جهان گشود. قبل از رفتن به دبستان فراگیری قرآن را به اتمام رساند و بر زورق علم و معرفت تحصیل را آغاز كرد.   از همان سال‌های آغازین، علاقه خویش را به فراگیری علوم دینی ابراز نمود و در سال 1362 به مدرسه علمیه گناباد عزیمت نمود و پس از چند سال، بر خوان كرامت ثامن‌الحجج، امام رئوف، حضرت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام نشست و به ادامه تحصیل پرداخت. این طلبه جوان، در سالیان تحصیل همواره می‌دید كه فرزندان این مرز و بوم دست از جان و تن شسته و در كوه‌های سر به فلك كشیده غرب و خاك نیلگون جنوب به دفاع از خاك پاك میهن در برابر تجاوز ددمنشانه رژیم بعث می‌پردازند. خود همواره در صدد فرصتی بود تا به جرگه آنان بپیوندد و ادای دین كند؛ ولی سن كم، بهانه‌ای بود كه او را از رسیدن به آرزوی دیرینه باز می‌داشت. پانزده ساله بود كه شیرینی حضور در عملیات «والفجر9» را چشید. لباس بسیجی به تن كرد و به مسلخ جان‌های افلاكی پا نهاد. سرانجام این طلبه مبارز، در 25 فروردین سال 1365 با اصابت تركشی به سر مباركش، خونین‌بال از مریوان به دیار معشوقش نینوا پر کشید و پیکر مبارکش طی مراسمی با شکوه در زادگاهش در جوار قبور شهدا آرمید. وصیت‌ شهید: از برادران و خواهرانم می‌خواهم كه مرا حلال كنند و برای آمرزش گناهانم دعا كنند و در دعاها مرا یاد كنند./ همیشه خدا را در پیش روی خودتان داشته باشید و ذكر خدا بر لب بیاورید و از نیایش غافل نباشید كه «الا بذكرالله تطمئن‌القلوب». خاطره‌ای از مادر شهید: زمانی که می‌خواست راهی شود، تا سه روز مرتب می‌گفت: مادر جان! مرا حاضر کن که می‌خواهم بروم. به او گفتم: خوب چه چیزی لازم داری تا برایت مهیا کنم؟ وسایلت که آماده است. بعد به او گفتم تو قصد رفتن به جبهه را داری. تو در مشهد و حوزه علمیه نمی‌مانی. پس راست و حسینی خودت بگو که قصد رفتن به جبهه را داری؟ جعفر رو به من کرد و گفت: آره مادر جان! می‌خواهم به جبهه بروم. وقتی چنین گفت، رو به قبله کردم و گفتم: خدایا! فرزندم را آماده کرده‌ام، خودت بپذیر. جعفر با مشت به سینه‌اش کوبید و گفت آمین! البته من با این دعا، قبولی دعای او را از خدا می‌خواستم، ولی او با آمین، قبولی جانش را از خدا طلب می‌کرد. منبع: وبسایت افق حوزه
طلبه شهید، جعفر آهنگری روشناوند، در سال 1349 در روستای كوچك و زیبای «روشناوند» از توابع شهرستان گناباد، چشم به جهان گشود. قبل از رفتن به دبستان فراگیری قرآن را به اتمام رساند و بر زورق علم و معرفت تحصیل را آغاز كرد.
40,729
60735ab82c38301a358ec0f7
  فصل جدید برنامه «به اضافه مستند» با پخش و بررسی مستند «مسروقه» ساخته محمد کارت از شبکه مستند پخش می شود. در این قسمت و پس از پخش مستند، سردار علیرضا لطفی، رئیس آگاهی تهران بزرگ و محمد کارت، کارگردان مستند «مسروقه» مهمان برنامه خواهند بود و با موضوع بزهکاری‌های اجتماعی، سرقت خودرو در سطح شهر و راهکار‌های جلوگیری از آن صحبت می کنند علاوه براین، محمدتقی فهیم و آرش خوشخو به نقد و بررسی فرمی این مستند می پردازند. مستند «مسروقه» روایتی تصویری از چگونگی سرقت خودرو توسط سارقان در سطح جامعه است و به بررسی علت و راهکار‌های مواجهه با این مساله می‌پردازد. این فیلم با استفاده از تصاویر واقعی و مستند، انواع روش‌های سرقت خودرو توسط سارقان حرفه‌ای را به تصویر کشیده و از این منظر، یک معضل بزرگ شهری را مورد بررسی قرار داده است. رویکرد شفاف این فیلم در مواجهه با این بزهکاری اجتماعی از ویژگی‌های شاخص این مستند است. مستند مسروقه به کارگردانی محمد کارت روز سه‌شنبه ۲۹ آبان ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه مستند پخش می شود و بازپخش آن روز‌های چهارشنبه ۳۰ آبان ساعت ۹ و جمعه ۲ آذرماه ساعت ۱۳:۳۰ است. گفتنی است؛«به اضافه مستند»، مجموعه برنامه تلویزیونی شبکه مستند است که به پخش مستند‌های دیده نشده در تلویزیون و بحث کارشناسی پیرامون موضوع مستند می‌پردازد. این برنامه با اجرای سیدمحمدعلی صدری‌نیا، تهیه کنندگی سید محمدحسین میری و کارگردانی محمدرضا رضاییان سه‌شنبه‌های هرهفته به روی آنتن شبکه مستند می‌رود. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان؛
مستند «مسروقه» روایتی تصویری از چگونگی سرقت خودرو توسط سارقان در «به اضافه مستند» امروز به روی آنتن می رود.
44,646
60735c6a2c38301a358ed044
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری میزان، محمدرضا عدالت‌خواه رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه در رابطه با آخرین وضعیت پرونده کلاهبرداری موسوم به گلیم و گبه کرمانشاهان اظهار کرد: اخیراً حکم این پرونده در دیوان عالی کشور تأیید شده و ان شاء‌الله به‌زودی به مرحله اجرا خواهد رسید. وی گفت: در این پرونده که بیش از ۱۳ هزار شاکی وجود داشت، متهم توانسته بود مبلغ بسیار زیادی را از مردم کلاهبرداری کند. این مقام قضایی گفت: خوشبختانه دستگاه قضایی توانست این پرونده را در مدت کمتر از ۱۸ ماه رسیدگی کند. پرونده‌ای که حجم آن چیزی حدود ۱۲۲ هزار صفحه بود. عدالت‌خواه از همه کسانی که قصد سرمایه‌گذاری دارند خواست که قبل از سرمایه گذاری حتماً تحقیق کنند و به هر آگهی و تبلیغی و وعده‌هایی که با عنوان پرداخت سود‌های کلان مطرح می‌شود، اعتماد نکنند. رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه ادامه داد: این قبیل تبلیغات غالباً جنبه کلاهبرداری دارد؛ یعنی در ابتدا سود‌های کلان و به موقعی را به مردم پرداخت می‌کنند و پس از مدتی به سرمایه اولیه مردم دست‌درازی کرده و نهایتاً اقدام به فرار می‌کنند.منبع: خبرگزاری میزان
رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه از تائید حکم پرونده کلاهبرداری گلیم و گبه در دیوان عالی کشور خبر داد.
18,775
607350f52c38301a358e6b35
 بیشتر افراد به خصوص در مواقع تعطیلات و مهمانی‌ها از مصرف خوراکی‌های سالم و مورد نیاز برای حفظ سلامت کبد خود غفلت می‌کنند.  ۵ خوردنی مفید برای کبداین در حالیست که خوراکی‌های مشخصی برای کمک به حفظ سلامت این عضو مهم و حیاتی وجود دارند و سایت مدیکال دیلی در این مقاله به برخی از آنها اشاره کرده است: سیراین ماده خوراکی به کبد کمک می‌کند تا با فعال کردن آنزیم‌ها مواد سمی را از بدن دفع کند. علاوه بر این، سیر حاوی سطح بالایی از ترکیب‌های طبیعی آلیسین و سلنیوم است که به تصفیه کبد کمک می‌کنند. به طوری که آلیسین دارای خواص آنتی‌اکسیدان، آنتی بیوتیک و ضدقارچ است و سلنیوم فعالیت آنتی اکسیدان‌ها را افزایش می‌دهد. قهوهاین ماده خوراکی حاوی خواصی است که می‌تواند خطر بیماری کبدی را کاهش دهد اگرچه محققان در مورد علت واقعی آن به طور کامل مطمئن نیستند. نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد مصرف دو فنجان قهوه در روز می‌تواند به کاهش ابتلا به بیماری کبدی تا ۴۴ درصد کمک کند. آوکادوونتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد این ماده خوراکی برای سلامت کبد بسیار مفید است. زیرا حاوی نوعی آنتی اکسیدان است که برای پاک کردن مواد مضر از کبد و حفظ سلول‌های کبد از آسیب دیدگی مصرف می‌شود. زردچوبهمصرف این ادویه برای سلامت کبد توصیه می‌شود. زردچوبه ممکن است به کاهش میزان آسیب رساندن رادیکال‌های آزاد به کبد کمک می‌کند. برخی مطالعات حاکی از آن است که زردچوبه به بدن کمک می‌کند تا چربی‌ها را هضم کرده و صفرا تولید کند. گریپ فروتسطح بالای ویتامین C و خواص آنتی اکسیدانی گریپ فروت باعث می‌شود مواد سمی از بدن دفع و مانع از تخریب سلول‌ها شود. منبع : سایت سلامتی
بیشتر افراد به خصوص در مواقع تعطیلات و مهمانی‌ها از مصرف خوراکی‌های سالم و مورد نیاز برای حفظ سلامت کبد خود غفلت می‌کنند.
2,924
607348ad2c38301a358e2d4a
 منبع: کانال اندیشه تشیع
جایگاه عقل در اندیشه وهابیت این گونه است
64,546
607364fc2c38301a358f1e00
  کتاب «ملاقات در فکه» شامل زندگی‌نامه شهید حسن باقری به کوشش سعید علامیان منتشر شد. علامیان درباره چگونگی نگارش و روش کارش در این اثر می‌نویسد: تابستان ۱۳۸۶ مؤسسه شهید حسن باقری از نگارنده دعوت کرد تا پژوهش در زندگی و تدوین مجموعه خاطرات حسن باقری را به‌عهده بگیرم. این کار تا اوایل سال ۱۳۹۴ ادامه داشت. سردار فتح‌الله جعفری، رئیس مؤسسه، در ابتدای کار، نوار مصاحبه‌هایی را که در سال‌های ۱۳۶۲، ۱۳۷۵ و ۱۳۸۳ با خانواده، دوستان، همکاران روزنامه و فرماندهان انجام شده بود در اختیارم گذاشت. در این سال‌ها توفیق داشتم با ۴۵ راوی، که اغلب از فرماندهان عالی‌مقام سپاه و ارتش بودند، گفت‌وگو کنم. خاطرات حدود همین تعداد مصاحبه هم توسط دستیار طرح، سرکار خانم مریم نوری، به انجام رسید. همچنین اسناد بی‌شماری از نوشته‌های حسن باقری، شامل یادداشت‌ها، نامه‌ها و گزارش‌های روزنامه جنگ را مطالعه کردم. در نهایت، خاطرات شفاهی ۱۷۰ راوی و اسناد مرتبط، به تألیف سه جلد کتاب مجموعه خاطرات حسن باقری در دو هزار صفحه انجامید. در این سال‌ها، هرچه بیشتر حسن باقری را می‌شناختم، بیشتر به گمنامی او، ‌ به خصوص در بین جوان‌ها، افسوس می‌خوردم. با خود می‌گفتم ای‌کاش همان‌قدر که فرماندهان و رزمنده‌های دوران جنگ او را درک کرده بودند، نسل‌های بعد هم با او آشنا می‌شدند؛ چون حس می‌کردم حسن باقری تنها متعلق به دوره خودش نبوده و روش زندگی و توانایی‌های او می‌تواند الهام‌بخش جوان‌هایی باشد که راه‌های موفقیت و پیشرفت را جست‌وجو می‌کنند. سرانجام آرزویی که در پس ذهنم جا خوش کرده بود، کم‌کم میل به تحقق پیدا کرد و تبدیل به تصمیم شد. در کتاب حاضر از خاطرات شفاهی ۶۵ راوی بهره گرفته شده است. در بین راویان، خاطراتی از شهیدان محمدابراهیم همت، مهدی زین‌الدین، شهید مهدی باکری و شهید حمید معینیان در سال ۱۳۶۲، توسط تبلیعات قرارگاه کربلا، گفت‌وگو با شهید صیاد شیرازی در سال ۱۳۷۵ و مصاحبه با شهید داوود کریمی در سال ۱۳۸۳، دو ماه پیش از شهادتش، در مؤسسه شهید باقری توسط سردار فتح‌الله جعفری انجام شده است. این مصاحبه‌ها، همچنین گفت‌وگوهایی با شهید حسن باقری از نوارها پیاده، ‌ تنظیم و به طور کامل در سه جلد کتاب مجموعه خاطرات حسن باقری آمده که بخش‌هایی از آن را در این کتاب آورده‌ام. در مقدمه تقریباً مفصلی که در این کتاب آمده، نویسنده به نقش و تأثیر شهید باقری در جنگ تحمیلی پرداخته شده است «ملاقات در فکه» از خاطرات دوران کودکی شهید باقری آغاز شده و بعد از آن به پیروزی انقلاب و در نهایت به حضور حسن باقری به عنوان یکی از اصلی‌ترین و تأثیرگذارترین فرماندهان جنگ در جبهه‌های جنگ می‌پردازد. از بخش‌های خواندنی این کتاب، تلاش نویسنده برای نشان دادن یکی از وجوه کمتر شناخته‌شده باقری است. او چند سال به عنوان خبرنگار فعالیت کرده که حاصل آن، انتشار یادداشت‌ها و گزارش‌های متعدد از حوادث مهم انقلاب مانند حمله آمریکا به طبس بود. نویسنده به فراخور زمان، تلاش کرده تا بخشی از این گزارش‌ها و یادداشت‌ها را ارائه دهد. منبع:مهر
زندگی‌نامه شهید حسن باقری با عنوان «ملاقات در فکه» به کوشش سعید علامیان منتشر شد.
12,052
60734cfe2c38301a358e50f2
 شجاعتخداوند متعال در توصیف ویژگی های مردان الهی و مبلغان راه حقیقت، شجاعت و شهامت را یکی از بارزترین صفات و خصلت های آنان می شمارد و می فرماید: «الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا»[1] «کسانی که رسالت های الهی را ابلاغ می کنند و تنها از خدا می ترسند و از غیر او هیچگونه واهمه ندارند و خداوند برای حسابرسی کافی است.» همچنین خداوند در سوره مائده جهادگران راه خدا را دلیر مردانی به شمار آورده است که در راه دفاع از حق و آرمانهای والای اسلامی هیچگاه خسته نمی شوند و از سرزنش و ملامت سست عنصران و منافقان و مخالفان هرگز شک و دو دلی به خود راه نمی دهند و با روحیه قوی و شهامت بی نظیر خود تاج و تخت طاغوت های زمان را به لرزه در آورده، به فضل و رحمت الهی دل می بندند: «یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم، ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم»[2] آنان در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی ترسند و این [روحیه شجاعانه] فضل خداست که به هر کس که بخواهد عنایت می کند و خداوند وسعت دهنده دانا است.» اسوه دلاورانحضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام نمونه بارزی از مبلغان با شهامت پیامهای الهی است که در گفتار و کردار، روحیه قوی و عظمت نفس خود را نشان داد. در اینجا صفحاتی را از تاریخ شجاعت آن رادمرد الهی ورق می زنیم: شجاعت در گفتارامام حسین علیه السلام از همان دوران کودکی و نوجوانی به صراحت لهجه و بی باکی و شجاعت معروف بود. او این خصلت ستوده را از جدش رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام به ارث برده بود. امام علیه السلام در یکی از روزهای اوائل خلافت خلیفه دوم، در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بود. آن حضرت که دوران نوجوانی را سپری می کرد، متوجه شد که عمر بالای منبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفته و در مورد آیه «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم»[3] برای مردم سخن می گوید. امام حسین علیه السلام با شنیدن سخنان متناقض خلیفه از جایش بلند شده و با شجاعت تمام فرمود: «انزل عن منبر ابی رسول الله لا منبر ابیک; از منبر پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرود آی; نه منبر پدرت.» ابن خطاب از اعتراض شدیداللحن امام یکه خورده و گفت: راست می گویی. بلی این منبر پدر توست نه پدر من. چه کسی این سخن را به تو آموخت؟ آیا پدرت علی بن ابی طالب؟! امام حسین علیه السلام فرمودند: به جانم سوگند! اگر در این مورد از پدرم هم اطاعت کرده باشم، بیراهه نرفته ام; چرا که او هدایتگر و من ره یافته اویم. آنگاه در ادامه فرمود: ای پسر خطاب! اگر مردم از ما اهل بیت علیهم السلام پشتیبانی می کردند، تو نمی توانستی بر آل محمد مسلط شده و بر منبرشان بنشینی. خدا آنگونه که سزای توست، سزایت دهد و از بدعتی که پدید آوردی به سختی بازجوئیت کند.» خلیفه با خشم تمام از منبر پائین آمده و به همراه عده ای، نزد علی علیه السلام رفت و گفت: ای اباالحسن! امروز از فرزندت حسین چه چیزها که ندیدم! او در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله با صدای بلند با ما سخن می گوید و اوباش و اهل مدینه را بر علیه من می شوراند.[4] حماسه امام حسین علیه السلام در جنگ صفینامام حسین علیه السلام دلاور مردی بود که شجاعت و شهامتش دوست و دشمن را به حیرت آورده بود. حماسه آفرینیهای آن حضرت در جنگ های جمل و صفین و نهروان زبانزد خاص و عام بود. عبدالله بن قیس از دلاوریهای امام حسین علیه السلام در جنگ صفین چنین گزارش کرده است: در نبرد صفین در میان لشکر علی علیه السلام و در رکاب آن حضرت بودم. ابوایوب سلمی از فرماندهان معاویه به کمک نیروهای خود بر آب فرات مسلط شده و آن را به روی ما بست. لشکریان علی علیه السلام از شدت عطش به آن حضرت شکایت کردند. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز برای بازپس گیری آب فرات عده ای را فرستاد، اما آنان ناامید برگشتند. مولای متقیان علیه السلام از گرفتاری پیش آمده به شدت ناراحت شد. در آن حال امام حسین علیه السلام عرضه داشت: «امضی الیه یا ابتاه؟ ; پدر جان! آیا من برای باز کردن راه آب بروم؟» علی علیه السلام فرمود: «پسرم! برو.» حضرت سیدالشهداء علیه السلام به همراه عده ای به نیروهای دشمن حمله کرده و آنان را از فرات دور ساخته و خیمه اش را در کنار آب برافراشت و عده ای را برای حفاظت از آب گمارد. آنگاه نزد پدر بزرگوارش آمد و پیروزی خویش را مژده داد. اما علی علیه السلام از شنیدن بازگشائی راه آب به گریه افتاد. به امام گفته شد: یا علی! این اولین پیروزی است که در این جنگ به برکت حسین علیه السلام به دست آمد، چرا گریه می کنید؟! امام فرمود: بلی درست است، اما من به یاد روز عاشورا افتادم که حسینم با لب تشنه به شهادت می رسد. و از شدت ظلم اسب او شیهه می کشد و می گوید: ای وای از دست امتی که فرزند دختر پیامبرشان را کشتند.[5] مصادره اموال طاغوتحضرت اباعبدالله علیه السلام همواره با توانمندی و اقتدار کامل با دشمنان اسلام و زورگویان و مستکبران برخورد می کرد و هر کجا احساس وظیفه می نمود، با شجاعت تمام از حق دفاع کرده و اهل باطل را کوچک می شمرد. داستان زیر نمونه ای از اقتدار و جرات آن حضرت را در مقابل طاغوت نشان می دهد. در سال پنجاه و چهارم هجری، یکی از کاروان های حامل اموال حکومتی - که از یمن برای معاویه ارسال شده بود - از مدینه می گذشت. امام حسین علیه السلام به یارانش دستور داد تا کاروان را توقیف نموده و محموله های آن را در میان نیازمندان بنی هاشم و دیگران تقسیم نمایند. آنگاه به معاویه نامه ای به این شرح نوشت: «اما بعد، فان عیرا مرت بنا من الیمن تحمل مالا وحللا وعنبرا وطیبا الیک، لتودعها خزائن دمشق وتعل بها بعد النهل ببنی ابیک، وانی احتجت الیها فاخذتها، والسلام; بعد از حمد و ثنای الهی! با کاروانی از یمن مواجه شدیم که اموال و پوشاک و عنبر و عطرهای دیگر به سوی تو حمل می کرد تا آنها را در خزائن [کاخهای خود، در] دمشق ذخیره کرده و تشنگان فرزندان پدرت را سیراب سازی [و در رفاه و آسایش خود و بستگانت صرف نمائی! ] اما من به آنها نیاز داشتم و در آنها تصرف کردم. والسلام.» این حرکت انقلابی و شجاعانه سرور آزادگان جهان، موجبات نارضایتی و خشم معاویه را فراهم آورد و طی نامه ای، آن حضرت را از عواقب این کار برحذر داشت.[6] امام حسین علیه السلام در حرکت انقلابی دیگری در راه کربلا و در منزل تنعیم، قافله ای دیگر را که از یمن اجناس گران قیمتی به سوی شام و برای یزید می برد، تصرف کرده و کرایه شتربانان را با کمال خوشرویی به آنان پرداخت نمود.[7] وارث راستین پدرسالار شهیدان وارث حقیقی شجاعت و رشادت پدر بزرگوارش علی علیه السلام بود. آن مرد میدان جهاد و مبارزه روحیه مقاومت و شکست ناپذیری خود را در نهج البلاغه چنین توصیف می کند: «و الله لو تظاهرت العرب علی قتالی لما ولیت عنها، و لو امکنت الفرص من رقابها لسارعت الیها[8] به خدا سوگند! اگر تمام عرب در نبرد با من پشت به پشت یکدیگر دهند، از صحنه جنگ روی برنمی گردانم و اگر فرصت باشد به پیکار همه آنها می شتابم.» در روز عاشورا امام حسین علیه السلام آنچنان شجاعانه می رزمید و با دلی پر قوت; بی باکانه نیروی دشمن را تارومار می کرد که کسی را یارای مقاومت در برابر آن حضرت نبود. او در حال مبارزه با رجزهای شورآفرین خود شجاعت روحی و عظمت نفس و معرفت والای خویش را نشان می داد. امام علیه السلام به راست و چپ لشکر حمله برده و می فرمود: اناالحسین بن علی آلیت ان لا انثنی احمی عیالات ابی امضی علی دین النبی «من حسین فرزند علی هستم. سوگند خورده ام که در برابر ستمگران تسلیم نشوم. از خانواده پدرم حمایت می کنم. پیوسته بر طبق دین پیامبر حرکت خواهم کرد.» یکی از فرماندهان نظامی یزید به نام تمیم بن قحطبه در مقابل امام قرار گرفت و گفت: ای پسر علی! تا کجا می خواهی دشمنی خودت را با یزید ادامه دهی! امام حسین علیه السلام فرمود: آیا من به جنگ شما آمده ام یا شما جنگ را بر من تحمیل کرده اید؟! من راه را بر شما بسته ام، یا شما راه را به رویم بسته اید؟! شما برادر و فرزندان مرا شهید کرده اید و حالا بین من و شما شمشیر حکم فرماست. فرمانده یزیدی گستاخانه و با غرور تمام به امام گفت: حسین! زیاده سخن نگو، نزدیک بیا تا شجاعت تو را ببینم! امام حسین علیه السلام با غرشی رعدآسا به پیش رفت و شمشیر خویش را چنان بر گردن فرمانده مغرور دشمن فرود آورد که سر او به کناری پرتاب شد. این حرکت امام آن چنان اضطرابی در لشکر دشمن پدید آورد که «یزید ابطحی» از فرماندهان لشکر دشمن به کوفیان نهیب زد که: آیا این همه لشکر از برابر یک نفر می گریزد؟! یزید ابطحی برای تقویت روحیه لشکر قدم پیش نهاده و برای مبارزه با امام اعلام آمادگی کرد. سربازان دشمن از دیدن او که در شجاعت و نبردهای تن به تن معروف بود، خوشحال شدند. امام حسین علیه السلام به وی فرمود: آیا مرا می شناسی که اینگونه بی واهمه به میدان نبرد می آیی؟! یزید بدون اعتنا به سخن امام حمله را آغاز کرد، اما حضرت به او امان نداد و با دفع حمله وی چنان بر سرش کوبید که لاشه بی جانش بر زمین افتاد.[9] سماواتیان پرده برداشتند به نظاره گردن برافراشتند سماواتیان محو و حیران همه سرانگشت حیرت به دندان همه که یارب چه زور و چه بازوست این؟! مگر با قدر هم ترازوست این عجب صف شکن، پهلوان یلی است به نیروی و مردی بسان علی است ولی حیف کاین تشنه لب بی کس است غریب است و بی یار و بی مونس است هنگامی که عمرسعد شجاعت بی نظیر ابا عبدالله الحسین علیه السلام را مشاهده کرد - که چگونه از کشته ها پشته می ساخت و نیروهای دشمن را از هر سو به عقب می راند - احساس نمود که دیگر لشکر او در مقابل هجوم امام تاب مقاومت ندارند. به نیروهایش نهیب زد: «الویل لکم اتدرون لمن تقاتلون؟ هذا ابن قتال العرب، فاحملوا علیه من کل جانب; وای بر شما، آیا می دانید با چه کسی می جنگید؟ این فرزند کشنده عرب است; پس از هر طرف بر او حمله کنید.» بعد از این فرمان از سویی چهار هزار تیرانداز دشمن، حضرت سیدالشهداء علیه السلام را آماج تیرهای خود قرار داده و آن حضرت را تیرباران کردند و از سوی دیگر به سوی خیمه ها هجوم بردند. در این حال سرور آزادگان فریاد برآورد: «یا شیعة آل ابی سفیان ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم; ای پیروان خاندان ابی سفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی هراسید، لااقل در زندگی آزادمرد باشید.» شمر گفت: حسین! چه می گویی!؟ امام فرمود: «انا الذی اقاتلکم و تقاتلونی والنساء لیس علیهن جناح فامنعوا عتاتکم عن التعرض لحرمی مادمت حیا من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند; تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید.»[10] حضرت مهدی علیه السلام با اشاره به رشادتهای امام حسین علیه السلام، خطاب به آن حضرت می گوید: «فلما راوک ثابت الجاش غیر خائف و لا خاش، نصبوا لک غوائل مکرهم و قاتلوک بکیدهم و شرهم[11] زمانی که لشکر کوفه تو را قویدل و نترس و پرجرات یافتند [و توانائی جنگیدن مردانه با تو را در خود ندیدند]، دام های [مرگ آفرین] مکرشان را بر سر راهت نهادند و با حیله و شرارتشان به مقابله با تو برخاستند.» 5.عبادت و عرفاناز ویژگی های وجود مقدس حضرت سیدالشهداء علیه السلام عشق به مناجات و عبادت است و این یکی دیگر از نشانه های بارز بندگان خاص الهی است. خداوند متعال در سوره فرقان درباره بندگان خاص خود می فرماید: «الذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما»[12] «[آنان] کسانی هستند که شبها برای خدا بیدار مانده و به سجده و قیام می پردازند.» عبادت پروردگار دارای آثار ویژه تربیتی و مایه تکامل روحی و معنوی انسان است. عبادت و عرفان، روح و روان بندگان را با قدرت بی منتهای الهی و باکمال مطلق پیوند می دهد. انسان را از مرکب غرور و خودخواهی به زیر کشیده و در سلک خوبان عالم و دلدادگان حضرت حق قرار می دهد. خداوند متعال در آیه دیگری در مورد پارسایان و بندگان ستوده خویش می فرماید: «کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون و بالاسحار هم یستغفرون»[13] «آنها مقدار اندکی در شب می خوابند و در سحرگاهان استغفار می کنند.» امام حسین علیه السلام در عبادت و عرفان و کسب مقامات معنوی به درجه ای از معرفت رسید که مدال نفس مطمئنه به نامش ثبت گردید.[14] دعای عرفه امام حسین علیه السلام نمونه ای دیگر از عرفان آن سیمای ملکوتی است; آنجا که به درگاه خداوند عرض می کند: «ماذا وجد من فقدک؟ وما الذی فقد من وجدک؟ لقد خاب من رضی دونک بدلا ولقد خسر من بغی عنک متحولا[15][پروردگارا! چه یافت آنکه تو را گم کرد؟ و آنکه تو را یافت دیگر چه گم کرده است؟ مطمئنا آن کسی که به دیگری به جای تو راضی شد زیانکار است و آنکه از تو روی گرداند در خسران خواهد بود!» مهلت برای عبادتعصر روز تاسوعا عمرسعد فرمان حمله داد. حضرت ابوالفضل علیه السلام از سوی امام حسین علیه السلام مامور گردید تا شب عاشورا را از جفاکاران ستم پیشه مهلت بگیرد و جنگ به روز بعد موکول شود. حضرت اباعبدالله علیه السلام انگیزه خویش را از تاخیر انداختن جنگ، به برادرش عباس علیه السلام چنین بیان داشت: «یا عباس! ارکب بنفسی انت یا اخی. .. ارجع الیهم فان استطعت ان تؤخرهم الی غدوة و تدفعهم عنا العشیة، لعلنا نصلی لربنا اللیلة و ندعوه و نستغفره، فهو یعلم انی کنت احب الصلوة له و تلاوة کتابه وکثرة الدعاء و الاستغفار[16] برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو. .. به سوی آنان برو و اگر توانستی جنگ را تا صبح فردا به تاخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن، شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم، او خوب می داند که من پیوسته نماز برای او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را دوست داشته ام. امام حسین علیه السلام آنچنان عشق به نماز و ذکر و دعا دارد که می خواهد شبی را از دشمن مهلت گرفته و به راز و نیاز و نیایش بپردازد و این در حالی است که با صلابت تمام در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ایستاده و مقاومت می کند. نیایش عاشورائیانحضرت سیدالشهدا علیه السلام در طول زندگی خویش با تمام وجود به خداوند عشق می ورزید و از عمق جان او را عبادت می کرد. خصلت های نیک و عبادتها و راز و نیازهای عاشقانه اش، عارفان خداجوی را به اطرافش گرد آورده بود. تک تک یاران باوفای امام - آن پرورش یافته گان مکتب حسینی - عابدان شب و شیران روز بودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در وصف چنین نیک مردانی می فرماید: «رهبان اللیل اسد بالنهار[17] [مردان خدا] شب به عبادت می پردازند و روز همچون شیر [نیرومند به انجام وظیفه اقدام می کنند].» در اینجا به نمونه هائی از یاران عارف و نیایشگر امام حسین علیه السلام اشاره می کنیم: 1.حضرت عباس علیه السلام با آن همه فضائل اخلاقی و سیرت و صورت زیبائی که داشت، اما اثر سجده های طولانی در پیشانی نورانی اش بیشتر جلوه می کرد; به همین جهت قاتل آن حضرت با حسرت تمام می گفت: «انی قتلت شابا مع الحسین بین عینیه اثر السجود، فما نمت لیلة منذ قتلته[18]من جوانمردی را از همراهان حسین علیه السلام کشتم که در پیشانی اش آثار سجده نمایان بود و از آن زمان که او را کشتم یک شب [راحت] نخوابیده ام.» 2.حضرت زینب کبری علیها السلام نیز در عبادت و عرفان به مقامی رسیده بود که امام حسین علیه السلام هنگام وداع از او التماس دعا گفته و به وی فرمود: «یا اختاه لا تنسینی فی نافلة اللیل[19] خواهرم! مرا در نماز شب فراموش مکن.» و از امام زین العابدین علیه السلام روایت شده که فرمود: «عمه ام زینب بعد از حادثه عاشورا از کوفه تا شام و در اوج بحران روحی، نمازهای واجب و مستحب خود را به نحو زیبائی انجام می داد، اما در برخی موارد نمازهایش را نشسته ادا می کرد; چرا که غذای خود را به بچه های یتیم می داد و گاهی خود گرسنه می خوابید.[20] 3.امام حسین علیه السلام هنگامی که به بالین حبیب بن مظاهر آمد، به شب زنده داریهای وی اشاره کرده و فرمود: «لله درک یا حبیب، لقد کنت فاضلا تختم القرآن فی لیلة واحدة[21] ای حبیب! خدا به تو پاداش نیک عنایت کند، تو انسان باکمالی بودی و در یک شب قرآن را ختم می کردی.»یاران امام حسین علیه السلام که در رفتار و گفتار آیینه آن حضرت بودند، در شب عاشورا چنان به مناجات مشغول بودند که نوشته اند: زمزمه های عاشقانه آنان همانند صدای زنبور عسل به گوش شنوندگان می رسید. «وبات الحسین واصحابه تلک اللیلة ولهم دوی کدوی النحل ما بین راکع وساجد وقائم وقاعد[22] شب عاشورا امام حسین و یارانش بیدار ماندند و صدایی چون نغمه زنبورهای عسل داشتند. آنان در حال رکوع و سجود و قیام و قعود بودند. » این نیایشگران عارف، همان کسانی بودند که فردای آن شب جانبازی ها و حماسه های جاویدان آنان اهل آسمان و زمین را به تحیر واداشت. در حقیقت ایثار و فداکاریهای آنان نتیجه معرفت عمیق و کمال شناخت آنان از حضرت حق بود. آنان در خداشناسی و توحید به مقامی رسیدند که دردها و رنج های جنگ را احساس نمی کردند. در روایات آمده است: «لم یجدوا الم مس الحدید[23] درد برخورد آهن (نیزه ها و شمشیرهای آهنین) را احساس نمی کردند.» نه اینکه آنان تیرها، شمشیرها و نیزه ها را نمی دیدند یا توجه نداشتند، بلکه درد و رنج جسمی آنها در مقابل شوق شهادت و لقاء و رضایت پروردگار متعال رنگ باخته بود و آنچنان از عشق الهی سرمست بودند که خود را فراموش کرده و به دنیای دیگری می اندیشیدند. نماز عشقاز بارزترین نشانه های عبادت و عرفان در سیره حضرت حسین علیه السلام، برگزاری نماز ظهر عاشورا است. هنگامی که در ظهر عاشورا ابوثمامه صیداوی به حضور آن حضرت آمده و در اوج جنگ با دشمن عرضه داشت: یااباعبدالله! فدایت شوم، گرچه این مردم با حملات و هجومهای پی درپی خود به تو نزدیک شده و می خواهند تو را به شهادت برسانند، اما به خدا سوگند! تا مرا نکشته اند نمی توانند به تو آسیبی برسانند. دوست دارم در حالی به ملاقات پروردگارم بشتابم که این آخرین نمازم را هم به مامت شما خوانده باشم. با شنیدن سخنان ابوثمامه، امام به آسمان نگاه کرده و فرمود: «ذکرت الصلوة جعلک الله من المصلین الذاکرین. نعم هذا اول وقتها نماز را یاد کردی، خداوند متعال تو را از نمازگزارانی که به یاد خدا هستند قرار دهد. بلی الان اول وقت نماز است.» سپس امام فرمود: لحظاتی از دشمن آتش بس بخواهید! ولی هنگامی که دشمن آتش بس موقتی را نپذیرفت سالار شهیدان در مقابل باران تیر دشمن به نماز ایستاد. دو نفر از یاران امام حسین علیه السلام به نامهای زهیربن قین و سعیدبن عبدالله حنفی برای محافظت امام علیه السلام پیشاپیش ایستاده و سینه هایشان را در مقابل تیرهای دشمن سپر قرار دادند و حضرت به همراه یاران باقی مانده خود، نماز ظهر عاشورا را به پا داشت. سعید که در مرکز خطر ایستاده بود، تیرهای دشمن را با دست و صورت و سینه اش دفع می کرد. هنگامی که نماز به پایان رسید، او با بدنی خونین به زمین افتاد.[24] و در حالی که نفس های آخر را می کشید چشمانش را گشوده و با تبسمی ملیح به سیمای امام حسین علیه السلام نگریست و در همان لحظه به امام عرض کرد: «اوفیت یابن رسول الله! ای پسر رسول خدا! آیا من [به عهد خود] وفا کردم. » سرور آزادگان از جان نثاری و فداکاری سعید تقدیر نموده و با لحنی رضایت آمیز فرمود: «نعم انت امامی فی الجنة[25] بلی تو در بهشت پیشاپیش من خواهی بود.» سید بن طاووس نوشته است: هنگامی که تیرهای بدنش را شمردند، به غیر از جراحات نیزه و شمشیر، 13 تیر به دست و صورت و سینه سعید بن عبدالله حنفی اصابت کرده بود.[26] آخرین مناجاتو آخرین مناجات امام حسین علیه السلام در گودال قتلگاه بود که آن حضرت با پروردگار خود عاشقانه نجوا می کرد: «اللهم متعالی المکان. .. صبرا علی قضائک یا رب لا اله سواک یا غیاث المستغیثین مالی رب سواک و لا معبود غیرک صبرا علی حکمک یا غیاث من لا غیاث له...ای خدایی که مقامت بس بلند است. .. در مقابل قضای تو شکیبا هستم. ای پروردگاری که بجز تو خدایی نیست! ای فریادرس دادخواهان! مرا جز تو پروردگاری و معبودی نیست. بر حکم تو صابر و شکیبا هستم. ای فریادرس آنکه فریاد رسی ندارد.» و آنگاه که صورت خونین به خاک گذاشت و آخرین سجده اش را بجا آورد، فرمود: «بسم الله وبالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله.»[27] 6.پاسداری از ارزش های الهیامام حسین علیه السلام به عنوان پاسدار ارزشهای الهی وحافظ سنتهای پیامبر صلی الله علیه و آله، برای پیشرفت اهداف والای اسلام از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد و از مهمترین اقدامات آن حضرت در مدت عمر بابرکت خویش، تجدید حیات اسلام واحیای ارزشهای فراموش شده آن می باشد. به همین جهت این جمله در میان اندیشمندان اسلامی به زبانها افتاده است که: «الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء» یعنی، اسلام را حضرت محمد صلی الله علیه و آله به جهان بشریت عرضه نمود و حسین بن علی علیه السلام با تمام وجود از آن پاسداری و حمایت کرد. در حقیقت شهادت خونین حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش موجب شد که غبار جهل و ستم که در طی سال های بعد از رحلت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله قوانین اسلامی را تحت الشعاع قرار داده بود، از چهره سنت های حقیقی اسلام زدوده شود و نور درخشان معارف الهی بار دیگر به دل های غفلت زده بتابد. چنانکه در زیارت نامه آن حضرت می خوانیم: «اشهد انک قد اقمت الصلوة و آتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر[28] [یا اباعبدالله!] شهادت می دهم که تو نماز را بپاداشتی و زکات را ادا کردی و امربه معروف و نهی ازمنکر نمودی.» اساسا از دیدگاه فرهنگ وحیانی اهل بیت علیهم السلام، احیای امربه معروف و نهی ازمنکر خیلی مهمتر و عظیمتر از سایر ارزشهای الهی است، همچنانکه علی علیه السلام می فرماید: «و ما اعمال البر کلها والجهاد فی سبیل الله عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثة[29] فی بحر لجی; تمام کارهای نیک و جهاد در راه خدا در مقابل امربه معروف و نهی ازمنکر همچون قطره ای در مقابل دریای مواج و پهناور است.» در واقع جهاد و سایر فرائض دینی بخشی از امربه معروف و نهی ازمنکر به معنای وسیع آن می باشد. در کنار مرقد پیامبر صلی الله علیه و آلهامام حسین علیه السلام چنان شیفته حفظ دین و احیای امربه معروف و نهی ازمنکر بود که هنگام وداع با قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین گفت: «اللهم ان هذا قبر نبیک محمد صلی الله علیه و آله و انا ابن بنت نبیک و قد حضرنی من الامر ما قد علمت. اللهم انی احب المعروف و انکر المنکر و اسالک یا ذالجلال و الاکرام بحق القبر و من فیه الا اخترت لی ما هو لک رضی و لرسولک رضی[30]خداوندا! این قبر پیامبر تو [حضرت] محمد صلی الله علیه و آله است و من فرزند دختر پیامبرت هستم. برای من پیشامدی رخ داده که خود می دانی. پروردگارا! من معروف را دوست دارم و از منکر بیزارم. ای صاحب جلالت و کرامت! به حق این قبر و صاحب آن از تو می خواهم راهی را برای من برگزینی که رضایت تو و رسولت در آن باشد.» نامه به بزرگان بصرهامام حسین علیه السلام در نامه ای به بزرگان بصره در مورد رواج سنتهای منفی در جامعه هشدار داده و حمایت آنان را برای احیای سنتهای صحیح و حاکم شدن ارزش های الهی خواستار شده و فرمود: «انا ادعوکم الی کتاب الله و سنة نبیه، فان السنة قد امیتت وان البدعة قد احییت و ان تسمعوا قولی و تطیعوا امری اهدکم الی سبیل الرشاد[31]من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبرش فرا می خوانم، چرا که سنت به تدریج از میان رفته و بدعت زنده شده است. اگر به سخنم گوش دهید و از فرمانم اطاعت کنید، شما را به سوی راه رستگاری راهنمایی خواهم کرد.» مبارزه با بنیانگذاران بدعت هاامام حسین علیه السلام بر این باور بود که با تمام وجود باید از ارزشهای اسلامی حمایت شود. به همین جهت با زمامداران مستبد و ضدارزشی بنی امیه هیچگاه سر سازش نداشت. او با حاکمان هواپرست و خودخواه مبارزه بی امانی را آغاز نمود و جان خویش را با تمام هستی اش در این راه فدا نمود. اساسا برای حفظ اصول یک مکتب صحیح و آسمانی باید با بنیانگذاران بدعتها مبارزه شود و یک مسلمان آزاده در پاسداری از مکتب خویش با مؤسسین سنت های منفی سازش نمی کند. علی علیه السلام فرمود: «اظلم الناس من سن سنن الجور و محاسنن العدل[32] ظالم ترین افراد، کسی است که سنتهای ظلم را در جامعه رواج داده و سنتهای عادلانه را از میان بردارد.» نامه به معاویهامام حسین علیه السلام از هر فرصتی برای احیای معارف الهی بهره می جست. گفتارها، نامه ها و اقدامات عملی آن حضرت نشانگر این واقعیت است. امام در نامه ای کوبنده اقدامات غیرشرعی معاویه را زیر سؤال برده و او را شدیدا مؤاخذه می کند و در آخر نامه می فرماید: «فابشر یا معاویة بالقصاص واستیقن بالحساب واعلم ان لله تعالی کتابا لا یغادر صغیرة ولا کبیرة الا احصاها[33] ای معاویه! قصاص [خدا] را به یاد داشته باش و به حسابرسی [الهی در روز قیامت] یقین کن، و بدان که خداوند متعال کتابی دارد که از ثبت هیچ عمل ریز و درشتی فروگذاری نمی کند.» دفاع از حریم خانوادهمعاویه پس از شهادت امیرمؤمنان علی علیه السلام و تحمیل قرارداد صلح بر امام حسن علیه السلام، به دنبال راهی بود که با خاندان نبوت پیوندی برقرار کند. به این جهت مروان را مامور ساخت تا از ام کلثوم دختر عبدالله بن جعفر برای یزید خواستگاری کند. او نیز در مجلسی که اعیان مدینه و سران بنی امیه حضور داشتند، ضمن تمجید از فرزند ناپاک معاویه، طی سخنانی آرزو کرد که این ازدواج سربگیرد. عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب علیها السلام تصمیم گیری نهائی را به دائی دختر; یعنی، حضرت ابا عبدالله علیه السلام موکول نمود. امام حسین علیه السلام در همان جلسه به پاخاسته و خطاب به مروان و حضار چنین فرمود: حمد و سپاس خداوندی را که ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله را برای پاسداری از دین خود و رهبری مردم برگزید، و قرآن و وحی خود را بر ما نازل کرد. ای مروان! تو سخن گفتی و ما گوش کردیم! اینکه گفتی پدر دختر هر چه پیشنهاد کند آن را مهریه ام کلثوم قرار خواهید داد، به جانم سوگند! ما اهل بیت در مقدار مهریه از سنت پیامبر صلی الله علیه و آله عدول نمی کنیم. آن حضرت مهریه دختران و همسرانشان را بیست اوقیه معادل 480 درهم تعیین می کردند. و اما اینکه گفتی قرض پدرش را نیز ادا خواهید کرد، چه زمانی زنان ما بدهیهای ما را پرداخته اند که این دومی باشد؟! اما اینکه گفتی این وصلت ارتباط بین دو قبیله بنی هاشم و بنی امیه را تقویت کرده و موجب صلح و سازش و آرامش خواهد بود، به صراحت می گویم که دشمنی ما اهل بیت با سران بنی امیه در راه خدا و به خاطر دین خداست و هرگز برای رسیدن به دنیا با شما مصالحه نخواهیم کرد. روابط نسبی این دشمنی را از میان برنداشت، چگونه پیوند سببی موجب صلح و دوستی خواهد بود.» سپس امام حسین علیه السلام تک تک سخنان مروان را با قاطعیت و استدلال کامل و منطقی پاسخ گفت و در پایان در مورد ازدواج دختر حضرت زینب علیها السلام فرمود: «ای مردم حاضر در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله! گواه باشید که من دختر خواهرم ام کلثوم، فرزند عبدالله بن جعفر را به عقد پسرعموی او قاسم بن محمدبن جعفر در آوردم و مهریه او را چهارصد و هشتاد درهم قرار دادم و زمین حاصلخیز خود در مدینه را به عنوان کمک هزینه زندگی به او بخشیدم.»[34] در زمینه پاسداری امام حسین علیه السلام از ناموس مسلمانان، واقعه نجات همسر عبدالله بن سلام توسط حضرت اباعبدالله علیه السلام نیز قابل توجه است. فجری در ظلمتامام صادق علیه السلام فرمود: «اقراوا سورة الفجر فی فرائضکم و نوافلکم، فانها سورة الحسین بن علی علیه السلام; من قراها کان مع الحسین بن علی علیه السلام یوم القیامة فی درجته من الجنة[35]سوره فجر را در نمازهای واجب و مستجب خود بخوانید; زیرا این سوره حسین بن علی علیهما السلام است و هر کس آن را بخواند، در روز قیامت با حسین بن علی علیهما السلام در درجه او از بهشت خواهد بود.» نکته قابل توجه در این روایت این است که از میان سوره های قرآن سوره فجر به آن حضرت مخصوص گشته است. فجر به معنای سپیده و روشنائی است و امام حسین علیه السلام در روزگار ظلمت و تاریکی زمامداران خودسر و مستبد بنی امیه که می رفت آثار و نشانه های روشن الهی به بوته فراموشی سپرده شود و ارزشهای الهی که با زحمات طاقت فرسای رسول گرامی اسلام در جامعه نوپای نبوی تدریجا فراموش می شد، با فداکاری و نثار هستی خویش همچون سپیده دم درخشیده و با ارائه تصویر روشنی از مبانی و احکام اسلام، شاهراه انسانیت را تا قیامت روشن نمود. خداوند متعال برای ارج گذاری از این همه جان نثاری امام حسین علیه السلام در راه پاسداری از ارزشهای الهی - که طبق عهد خود هستی اش را فدای آن نمود - هدیه ای آسمانی به آن حضرت عنایت کرد. در حدیث موسوم به حدیث لوح در مورد مقام بلند آن حضرت می فرماید: «جعلت حسینا خازن وحیی و اکرمته بالشهادة و ختمت له بالسعادة فهو افضل من استشهد و ارفع الشهداء درجة. جعلت کلمتی التامة معه و الحجة البالغة عنده، بعترته اثیب و اعاقب[36] من حسین را گنجینه دار وحی خود قرار دادم و او را با شهادت گرامی داشتم و [زندگی اش را] با سعادت به پایان بردم. پس او برترین کسی است که به شهادت رسید و در درجه، بالاترین شهیدان است. کلمه تام خود را با او قرار دادم و حجت بالغه من در نزد اوست. میزان پاداش و کیفر در نزد من، خاندان حسین است.» آن حضرت در تمامی آن دوران حساس و بحرانی به اقتضای اوضاع روز و شرایط زمان، بهترین و شایسته ترین شیوه را در حفظ مبانی اسلام و مبارزه با باطل و سردمداران نفاق در پیش گرفت و ثمره این تلاشهای خستگی ناپذیر و سراسر افتخار، شهادت عاشقانه ای بود که رضایت حق را در پی داشت. به همین جهت مصداق کامل آیه «یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی»[37] «ای نفس مطمئن! به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی هستی و او هم از تو. پس در ردیف بندگان من به بهشت داخل شو!» گردید.[38] در اینجا چه زیباست که عاشقان آن بنده برگزیده الهی و سرور آزادگان عالم، خطاب به حضرتش زمزمه کنند که: در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم به وقت صبح قیامت که سر زخاک برآرم به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم 7.صلابت و قاطعیتاز ویژگی های مهم رهبران آسمانی که موجب توفیقات بیشتر آنان شده است، ایمان قوی، اراده ای پولادین و قاطعیت و صلابت در راه هدف می باشد. حضرت کاظم علیه السلام در دعای روز 27 رجب فرموده است: «و قد علمت ان افضل زاد الراحل الیک عزم ارادة یختارک بها[39] و من می دانم که بهترین توشه هجرت کننده به سوی تو، عزم و اراده [جدی] است که به وسیله آن تو را انتخاب می کند.» مسلما کسانی که با ایمان راسخ و معرفتی عمیق در راه خدا گام برمی دارند از اراده ای آهنین برخوردارند، و برای رسیدن به اهداف عالیه خویش از مشکلات راه و موانع نفس گیر آن هراسی به دل راه نمی دهند. حضرت سیدالشهداء به عنوان رهبر قیام عاشورا از چنین اراده و صلابتی برخوردار بود. آن حضرت در پاسخ برادرش محمد حنفیه - که راههای مصلحت آمیزی برای حضرت پیشنهاد می کرد - انگیزه نیرومند و اراده خلل ناپذیر خود را در مبارزه با زمامدار خودکامه بنی امیه این چنین ابراز نمود: «یا اخی! لو لم یکن فی الدنیا ملجا ولا ماوی لما بایعت یزید بن معاویة[40] برادرم! اگر در روی زمین هیچگونه پناهگاه و مرکز امنی نباشد، با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد.» این سخن حضرت حسین علیه السلام یادآور همان کلمات پرصلابت جد بزرگوارش رسول الله صلی الله علیه و آله است، هنگامی که حضرت ابوطالب پیشنهاد مشرکین را مبنی بر خودداری آن حضرت از ابلاغ پیام آسمانی خویش به وی بیان کرد. رسول الله صلی الله علیه و آله به عمویش ابوطالب چنین فرمود: «یا عم! و الله لو وضعوا الشمس فی یمینی و القمر فی یساری علی ان اترک هذا الامر حتی یظهره الله او اهلک فیه، ما ترکته[41] عمو جان! به خدا سوگند! اگر آنان خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهند که از این کار (دعوت به توحید و مبارزه با بت پرستی) دست بردارم، هرگز نخواهم پذیرفت تا اینکه یا خداوند دین مرا پیروز کند یا در این راه جانم را از دست بدهم.» و قرآن در سوره فتح به این اراده مقاوم و استوار حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و یارانش اشاره کرده و می فرماید: «محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم»[42] «محمد صلی الله علیه و آله فرستاده خداست و همراهان او در برابر کفار مقاوم و سرسخت و در میان خودشان مهربانند.» صلابت و قاطعیت امام حسین علیه السلام را می توان در جمله معروف آن حضرت به نظاره نشست که در آن گفتار تاریخی، علل و انگیزه های خویش را از قیام عاشورا بیان نمود، و با صدای رسا به تمام آزادگان عالم فرهنگ مقاومت و پایداری در راه حق را چنین آموخت: «الا و ان الدعی ابن الدعی قد رکزنی بین اثنتین، بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة، یابی الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت و انوف حمیة و نفوس ابیة من ان نؤثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام[43] آگاه باشید که ناپاک فرزند ناپاک (عبید الله بن زیاد) مرا برای پذیرش یکی از دو راه مجبور کرده است: بین مرگ و ذلت. اما هیهات! که ما ذلت را بپذیریم، خداوند متعال و رسولش و مؤمنین و دامنهای پاک و مطهر و غیرتمندان و عزتمندان عالم، بر ما نمی پسندند که اطاعت از فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.» در فرهنگ تعالی بخش امام حسین علیه السلام ذلت و حقارت و تسلیم در برابر ناحق معنی و مفهوم ندارد. داستان هایی از قاطعیت امام حسین علیه السلامامام در طول زندگی سراسر افتخار خویش، اقتدار و ابهت و قاطعیت را نصب العین خود قرار داده و در مقابل حرکت های تجاوزکارانه با صولت حیدریه و صلابت محمدیه ایستادگی نمود، و قدمی از مواضع حق خود عقب نشینی نمی کرد. 1.ابن ابی الحدید می نویسد: امام حسین علیه السلام در مدینه یک قطعه زمین مرغوب داشت و معاویه از روی طمع توسط عوامل خود آن را تصرف کرده بود. سالار شهیدان با معاویه ملاقات کرده و ضمن دفاع از حق خود به وی گفت: معاویه! یکی از سه راه حل را انتخاب کن! یا زمین را از من خریداری کن و قیمت عادلانه آن را بپرداز، یا زمین را به من بازگردان و یا عبدالله بن زبیر یا عبدالله بن عمر را برای داوری دعوت کن وگرنه چهارمین راه صیلم خواهد بود. معاویه پرسید: آن دیگر چیست؟ امام توضیح داد: یعنی از هم پیمانهای خود دعوت می کنم و با اقتدار تمام حق را از متجاوز باز می ستانم. معاویه تسلیم شد.[44] و زمین را بازگرداند. 2.پس از آنکه معاویه حجر بن عدی را به همراه جمعی از یاران امیرمؤمنان علی علیه السلام به شهادت رساند، در همان سال به سفر حج رفت و در مجلسی با حضرت امام حسین علیه السلام ملاقات نمود. او ضمن صحبتهایش - برای زهرچشم گرفتن از دیگران و شاید هم برای ترساندن امام علیه السلام - با غرور خاصی گفت: ای ابا عبدالله! آیا شنیدی که ما با حجر بن عدی و دوستان او که از شیعیان پدرت بودند چه کردیم؟! امام حسین علیه السلام پرسید: چه کردید؟! معاویه گفت: آنها را کشتیم، کفن کردیم و بر جنازه شان نماز میت خواندیم! امام در پاسخ معاویه فرمود: «خصمک القوم یا معاویة، لکننا لو قتلنا شیعتک ما کفناهم ولا صلینا علیهم ولا قبرناهم» ای معاویه! این قوم [در روز قیامت در محکمه عدل الهی از تو دادخواهی خواهند کرد و] دشمن توهستند. اما [بدان!] اگر ما پیروان تو را کشتیم، آنها را کفن نمی کنیم و بر آنان نماز نمی خوانیم و آنها را دفن نمی کنیم.»[45] آن حضرت با اینکه با مشکلات فراوان روحی و جسمی و اجتماعی و سیاسی مواجه بود، اما هیچگاه در برابر خلافکاران و متجاوزان به حقوق خدا و مردم نرمش و سازش نکرد و جز خدا را برای خود تکیه گاهی قرار نداد. او در مقابل دشمن خونخوار و بی رحم با روحیه ای تزلزل ناپذیر اعلان نمود: «الا انی زاحف بهذه الاسرة علی قلة العدد وخذلان الناصر; من با این نیروی اندک و پشت کردن یاری دهندگان، در مقابل متجاوزان خواهم ایستاد. » آمدم در کربلا تا با خدا سودا کنم از دل و جان حکم او را موبه مو اجرا کنم آمدم تا در ره عهدی که بستم با خدا دین و قرآن را به خون خویشتن احیا کنم سخنی با یارانامام حسین علیه السلام در صبح روز عاشورا، پس از ادای نماز صبح، برای یارانش سخنرانی کرده و در بخشی از آن به تقویت روحیه سپاه پرداخته و اهداف عالی خویش را بار دیگر به آنان توضیح داد و اراده خلل ناپذیر خویش را در ادامه مبارزه، بار دیگر به یارانش ابلاغ نمود و آنان را به صبر و استقامت و پایداری سفارش کرد و فرمود: «ان الله تعالی قد اذن فی قتلکم وقتلی فی هذا الیوم، فعلیکم بالصبر والقتال; [یاران من!] خداوند متعال به شهادت شما و من در این روز رضایت داده است، پس مقاومت کنید و به مبارزه بپردازید.» امام در ادامه، با جملاتی که از عمق جان و ایمان سرشارش سرچشمه می گرفت، به یارانش چنین خطاب کرد: ای شریف زادگان! صبر و بردباری داشته باشید و بدانید که مرگ پلی بیش نیست، که شما را از رنج و سختی عبور داده و به بهشت پهناور و همیشگی می رساند. چه کسی است که نخواهد از یک زندان به قصری انتقال یابد؟ و همین مرگ برای دشمنان شما مانند آن است که از کاخی به زندان و شکنجه گاه منتقل گردند. پدرم از پیامبر صلی الله علیه و آله برای من نقل فرمود که: «ان الدنیا سجن المؤمن وجنة الکافر والموت جسر هؤلاء الی جنانهم وجسر هؤلاء الی جحیمهم[46]دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است، و مرگ پلی است که اهل ایمان را به بهشت و اهل کفر را به جهنم می رساند.» پی نوشت ها[1] احزاب/39. [2] مائده/54. [3] احزاب/ [4] الاحتجاج، ج 2، ص 14، باتلخیص. [5] مدینه المعاجز، ج 3، ص 139. [6] ناسخ التواریخ، ج 1، ص 195; حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج 2، ص 232. [7] تاریخ طبری، ج 4، ص 289. [8] نهج البلاغه، نامه 45. [9] معالی السبطین، ج 2، ص 30. [10] العوالم، الامام الحسین علیه السلام، ص 293; اللهوف، ص 71; مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 258. [11] المزار الکبیر، محمدبن المشهدی، ص 503. [12] فرقان/64. [13] الذاریات/17 و 18. [14] تفسیر قمی، ج 2، ص 422. [15] اقبال الاعمال، ج 2، ص 74. [16] مقتل ابومخنف، ص 106; تاریخ طبری، ج 4، ص 315. [17] وسائل الشیعه، ج 15، ص 188. [18] مقاتل الطالبین، ص 78. [19] وفیات الائمه، ص 441. [20] وفیات الائمه، ص 441. [21] شجره طوبی، ج 2، ص 442.   [22] اللهوف، ص 172. [23] مدینة المعاجز، ج 3، ص 504. [24] لواعج الاشجان، ص 156. [25] سخنان حسین بن علی علیه السلام از مدینه تا کربلا، ص 202. [26] مصباح المتهجد، ص 827; اقبال الاعمال، ج 3، ص 304. [27] اللهوف، ص 206. [28] مصباح المتهجد، ص 720. [29] نهج البلاغه، حکمت 374. [30] حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج 2، ص 259. [31] سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 301. [32] مستدرک الوسائل، ج 12، ص 231. [33] معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 214. [34] العوالم، الامام الحسین علیه السلام، ص 87; المناقب، ج 4، ص 38 و 39. [35] تفسیر مجمع البیان، ج 10، ص 341. [36] کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 308 تا 311. [37] فجر/28 - 30. [38] تفسیر قمی، ج 2، ص 422. [39] اقبال الاعمال، ج 3، ص 277. [40] معالم المدرستین، ج 2، ص 49. [41] السیرة النبویه، ابن هشام، ج 1، ص 284. [42] فتح/29. [43] اللهوف، ص 180. [44] شرح نهج البلاغه، ج 15، ص 227. [45] الاحتجاج، ج 2، ص 19; وسائل الشیعه، ج 2، ص 515. [46] سخنان حسین بن علی علیه السلام، ص 157.منبع: حوزه نت
امام حسین علیه السلام از همان دوران کودکی و نوجوانی به صراحت لهجه و بی باکی و شجاعت معروف بود. او این خصلت ستوده را از جدش رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام به ارث برده بود. امام حسین علیه السلام دلاورمردی بود که شجاعت و شهامتش دوست و دشمن را به حیرت آورده بود.
68,128
6073667a2c38301a358f2bfe
  به گزارش ایسنا،‌ دکتر  منصور غلامی وزیر علوم در دیدار با فردریک ویدال وزیر تحصیلات عالی تحقیقات و نوآوری فرانسه با بیان اینکه کشور فرانسه جزو کشورهای هدف همکاری علمی ایران است، اظهارکرد: همراهی ۱۴ رئیس دانشگاه و ۵ رئیس پژوهشگاه ایران دراین سفر، نشان از اهمیت کشور فرانسه در نقشه توسعه همکاری‌های ایران دارد. وی همچنین بر فعالیت مشترک علمی بین ایران و فرانسه در مسائلی نظیر محیط زیست و فناوری‌های نوین تاکید کرد و گفت: ایران در عرصه علمی پیشرفت‌های علمی زیادی دارد بطوریکه در منطقه رتبه اول را کسب کرده است بنابراین توسعه علمی خواست مسئولان و مردم کشور ایران است. در این دیدار ویدال وزیر تحصیلات عالی تحقیقات و نوآوری فرانسه نیز افزود: پیشرفت‌های علمی ایران چشمگیر و دانشجویان ایرانی از بهترین دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در فرانسه هستند. وی افزود: ما می‌توانیم پذیرای دانشجویان بیشتری از ایران باشیم و برای رشته‌هایی همچون ایران شناسی و هنر ایرانی و اسلامی و باستان شناسی نیز به ایران دانشجو اعزام کنیم. به گزارش روابط عمومی وزارت علوم، در پایان این دیدار وزرای علوم ایران و فرانسه در مصاحبه مطبوعاتی مشترک، دستاوردهای این سفر و توافقات انجام شده را اعلام کردند.منبع: خبرگزاری ایسنا
در دیدار وزیر علوم با فردریک ویدال وزیر تحصیلات عالی تحقیقات و نوآوری فرانسه، برتوسعه همکاری‌های دو جانبه، اعطای بورس‌های دانشجویی و انجام تحقیقات مشترک تاکید شد.
11,979
60734cf12c38301a358e50a9
 پدر نوازشگر ایتام  بسیاری از مورخان از سیرت مهرورزانه علی(ع) با فرودستان، اسیران و ایتام ماجراها به یاد داشته و آن را برای نزدیکان و دوستان خود گزارش کرده اند؛ از جمله: برخی از زنان کوفه روایت کرده اند: زنی مشک آبی بر دوش داشت و آن را به زحمت به خانه می برد. علی(ع) به او کمک کرد تا آب را به خانه برد. امام از روزگار زن پرسید و او از دشواری زندگی اش شکوه کرد که علی(ع) مردش را به یکی از مرزها فرستاده و در آنجا کشته شده است. اکنون اوست و چند کودک خردسال. امام خداحافظی کرد و به خانه آمد و با زنبیلی پر از آذوقه، از گوشت و آرد و خرما به سرای زن بازگشت و پس از اجازه به زن گفت من همان مردی هستم که برایت مشک آب را آوردم و اکنون مقداری غذا برای کودکانت آورده ام. زن از او تشکر کرد و گفت خداوند میان ما و علی بن ابی طالب داوری کند. امام از زن که حضرت را نمی شناخت اجازه خواست، یا نان بپزد و یا کودکان را سرگرم کند و زن گفت من بهتر نان می پزم. علی(ع) مقداری گوشت کباب کرد و با دست خود به کودکان خورانید... زنی از همسایگان به خانه بیوه زن سر کشید و امام(ع) را شناخت و به صاحبخانه گفت: وای بر تو، این مرد علی بن ابی طالب است. زن زبان به پوزش گشود و گفت: هزار خجالت و شرمساری بر من. و امام پاسخ داد: من از تو معذرت می خواهم که در کار تو کوتاهی کردم. و نیز بانوان کوفه پس از شهادت امام ماجراهای سودمندی از یتیم نوازی ها و دادگری های امام برای مردم نقل کرده اند که در جای خود از آن یاد خواهیم کرد. حضرت علی علیه السلام فرمود: هر مرد و زن مومنی که دستی از دلسوزی و مهر و شفقت بر سر یتیمی بکشد، خداوند به عدد هر تار موی آن یتیم، حسنه ای برای او می نویسد. و امام صادق علیه السلام فرمود: در کتاب حضرت علی علیه السلام آمده است: کسی که مال یتیم را بخورد، پیامد شوم این کار گریبان فرزندانش را می گیرد و در آخرت هم گریبانگیر خودش می شود. منبع : حوزه نت
بسیاری از مورخان از سیرت مهرورزانه علی(ع) با فرودستان، اسیران و ایتام ماجراها به یاد داشته و آن را برای نزدیکان و دوستان خود گزارش کرده اند
1,979
607348552c38301a358e2999
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری فارس، سردار حسین رحیمی رئیس پلیس پایتخت در خصوص حادثه شکستن شیشه تعدادی بانک در شمال شهر تهران در شب گذشته اظهار داشت: در ساعات بعدازظهر و شب دیروز در نقاط شمالی تهران به خصوص در محدوده میدان ونک شیشه‌های تعداد 6 بانک و یک صرافی شکسته شد.  رئیس پلیس پایتخت تصریح کرد: به دنبال وقوع این حادثه مأموران پلیس پایتخت در محل حاضر شده و پس از انجام کارهای اطلاعاتی توانستند 2 نفر را دستگیر کنند. این مقام ارشد پلیس پایتخت با بیان این مطلب که بقیه نفرات شناسایی شده‌اند در پاسخ به دیگر پرسش فارس در خصوص انگیزه این افراد از شکستن شیشه‌های بانک‌ها بیان داشت: در بازجویی‌های اولیه دستگیرشدگان بیکاری و عدم اشتغال خود را دلیل ابراز نارضایتی و شکستن شیشه‌ها عنوان کرده‌اند و در بازجویی آنها پلیس به مورد خاصی نرسیده است.  سردار رحیمی در پاسخ به دیگر پرسش فارس در این خصوص که آیا به صورت باندی این عمل انجام شده، گفت: این عملکرد به صورت باندی نبوده و افراد به صورت مجزا اقدام به شکستن شیشه‌ها کرده‌اند اما چون به دنبال هم و در یک بازه زمانی انجام شده این تصور را می‌دهد که به صورت باندی بوده است.  عالی‌ترین مقام انتظامی تهران بزرگ با تأکید بر این مطلب که هیچ مسئله امنیتی در کار نبوده، خاطرنشان کرد: تا ظهر خبرهای خوبی را در این زمینه اعلام خواهیم کرد. منبع: خبرگزاری فارس
رئیس پلیس پایتخت در خصوص شکسته شدن شیشه ۶ بانک و یک صرافی در محدوده ونک تهران در بعدازظهر گذشته گفت: هیچ مسئله امنیتی‌ای نبوده و ۲ نفر از دستگیرشدگان در اعترافاتشات عنوان کردند که بیکاری و عدم اشتغال آنها را به این کار واداشته است.
68,776
607366c12c38301a358f2e86
اولین اطلاعاتی که از افتتاح پلاسکو در روزنامه‌ها وجود دارد مربوط به همین بخش بود و خبر از افتتاح کتابخانه‌ای در طبقه سوم می‌داد؛ کتابخانه‌ای که کمتر کسی می‌داند چه سرنوشتی پیدا کرد؟ مهرانگیز منوچهریان یکی از نخستین وکلای زن ایرانی و سناتور مجلس در خاطراتش که به اسم «سناتور» منتشر شده، از نخستین کسانی بود که در پلاسکو مستقر شد و دفتری را در طبقه سوم داشت و در همین دفتر لایحه حمایت از زنان و کودکان را نوشت و پرونده‌های مهمی را برای دفاع قبول کرد. محمود ابراهیم‌زاده یکی از قدیمی‌های این مرکز خرید بود و در کنار یکی دیگر از کاسب‌های قدیمی کار خودش را شروع کرد: «از حدود سال‌های ۴۴-۴۳ در فروشگاه آقای حسین یگانی از قدیمی‌های پلاسکو فروشندگی می‌کردم. اما بعد از چند سال توانستم یکی از مغازه‌های همکف را بخرم و کسب‌وکار خودم را داشته باشم. آن زمان وضعیت درآمد ما جوری بود که بعد از مدتی کار کردن بتوانیم در همان جا فروشگاهی را بخریم.» این مغازه در ابتدای پاساژ کنار پله‌هایی که به طبقات بالا و برج می‌رفت، قرار داشت. در ابتدا نامش بحرین بود و سال‌های بعد نیلوفر: «کل مغازه را ۲۵۰ هزار تومان خریدم و با هزینه‌های که صرف شد در نهایت ۲۷۰ هزار تومان تمام شد. البته این پول را هم قسطی دادم.» فروشگاهی که بعدها فروخته شد و در حادثه آتش‌سوزی به خاطر دسترسی بهتر به طبقه‌های پایین‌تر مجبور به تخریب آن شدند. او نام بعضی از همکاران قدیمی را به یاد می‌آورد: «زمانی که ما وارد پلاسکو شدیم چند نفری کارشان را شروع کرده بودند. یکی آقای مرتضی یگانی بود که تولیدی و مغازه بنکداری لباس زنانه داشت و چند سال بعد مغازه‌هایش را فروخت و از ایران رفت. آقای انصاری هم بود. آقای حسینی همسایه مغازه ما بود. همزمان با من هم کسانی مثل آقای حداد تهرانی و محسن اثنی‌عشری و جواد ترمه که از دوستانم بودند وارد پلاسکو شدند. آقای عباس توسلی از قدیمی‌های پلاسکو و همراه آقای تراکمه از افراد سرشناس پاساژ بودند. آقای نیلی و عباس جوکار هم بودند.» محمد ابراهیم‌زاده که مانند برادر کار در پلاسکو را از فروشندگی شروع کرده بود در سال‌های ۶۲ -۶۳ چند پلاک آن‌طرف‌تر، فروشگاه دریا را از یکی از قدیمی‌های پوشاک یعنی عباس جوکار خرید؛ فروشگاهی که در حادثه پلاسکو هیچ آسیبی ندیده و سالم مانده است. او از ترتیب مغازه‌ها در دهه ۴۰ می‌گوید: «اولین مغازه پاساژ در سال ۱۳۴۴ یک کلاه‌فروشی بود. بعد لباس زنانه و مردانه. بیشتر مغازه‌ها را اول کارمندان دولت خریده بودند؛ ساعت ۳ مغازه‌هایشان را باز می‌کردند. کم‌کم کسانی مثل آقای یگانی و حسینی آمدند. فروشگاه همیلا متعلق به آقای مرتضوی بود. دو دهنه مغازه کنار بانک داشتند. بانک ایران و ژاپن بود که بعد از انقلاب بانک تجارت شد. کنارش هم یک کمربند و کیف‌فروشی بود. سر پاساژ کفش فردوس باز شده بود. همین آقای نایبی خرید و یک مغازه کوچک از آن درآورد. کنارش کفش بلا خرید و بعد برق لامع. آن‌ها خیلی با اهالی پاساژ در ارتباط نبودند. آذری بودند. مشتری‌های خودشان را هم داشتند و کارشان خوب بود.» ساختمان پلاسکو، بعد از بازار تهران، از بزرگترین و معروف‌ترین بورس توزیع پوشاک در تهران بود. پاساژ پلاسکو، یکی از نخستین مراکز خرید مدرن در ایران بود که با بازار سنتی فرق بسیاری داشت؛ مکانی لوکس و مرتفع که مغازه‌های بسیاری را با دکورها و ویترین‌های رنگارنگ در دل خود جای داده بود و به همراه رستوران سلف سرویس در بالاترین طبقه و مکان‌هایی برای استراحت مشتریان، به یکی از پر رونق‌ترین مکان‌های اقتصادی ایران تبدیل شده بود. در این مجتمع حدود ۵۶۰ واحد تجاری فعال بود که بیشتر آنها را تولیدی‌های پوشاک تشکیل می‌دادند. سهم اشتغال ساختمان پلاسکو در صنعت پوشاک کشور حدود ۰٫۶ درصد بود که نشانی از نقش بسزای آن در اشتغال بود. با توجه به نزدیک شدن به ایام عید، بیشتر واحدهای تولیدی مشغول به کار بودند تا بتوانند پاسخگوی نیاز شب عید مردم باشند. به گفته ابوالقاسم شیرازی، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک، واحدهای تولیدی مجتمع پلاسکو به صورت ۱۰۰ درصد، پوشاک داخلی تولید می‌کردند و ارزش اجناس هر واحد تولید به طور میانگین، حدود ۲۰۰ میلیون تومان بوده است. نرخ اجاره‌ها و فروش سرقفلی در پاساژ پلاسکو متفاوت بود و ارزش سرقفلی برخی مغازه‌ها به ۴ تا ۵ میلیارد تومان نیز می‌رسید و اجاره بهای برخی از آن‌ها نزدیک ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان در ماه بود.(1) آقای شبستری جوان  بسیار خلاق پلاسکویکی دیگر از کسانی که در رونق پلاسکو مؤثر بود، آقای شبستری است که در زیرزمین پاساژ کسب‌وکار خود را راه انداخت و موفق شد تا آنجا را رونق بدهد؛ محمود ابراهیم‌زاده می‌گوید: «زیرزمین پاساژ در چند سال اول خیلی سوت‌وکور بود و به اصطلاح چرخش نمی‌چرخید. این صنایع‌دستی‌فروشی‌ها هم کارشان نمی‌گرفت.  گاهی وقت‌ها آدم‌هایی هستند که سرنوشت یک مجموعه را عوض می‌کنند و آقای شبستری یکی از همان‌ها بود.» یکی دو مغازه ماهی‌فروشی بودند که اگر نبودند کسی پایین نمی‌رفت. اما در حدود سال ۱۳۵۰ بود که آقای شبستری به پلاسکو آمد؛ خیلی جوان و استثنایی بود و بسیار خلاق و زرنگ. از بازار آمده بود و مشتری‌های خودش را داشت. او آمد و یکی از مغازه‌های زیرزمین را خرید و بنکداری کرد. پوشاک تریکو می‌فروخت و تعداد زیادی مشتری را به پلاسکو آورد. او آقای شیروانی را هم یکی دیگر از سرقفلی‌داران شناخته شده می‌داند و می‌گوید که انتهای پاساژ پیراهن‌دوزی داشت. مشتری‌های خاصی داشت و برای آن‌ها لباس می‌دوخت و همین باعث شده بود تا آدم‌های سرشناسی به آنجا رفت‌وآمد کنند. پاساژ پلاسکو در ابتدا بورس کلاه و کمربند و بعد لباس زنانه و بنکداری یا عمده‌فروشی تریکو بود. اما از نیمه دهه ۷۰ رفته رفته فروشگاه‌های لباس مردانه کل پاساژ را تغییر کاربری دادند. کت و شلوار مردانه، کروات، کمربند، لباس اسپرت، انواع شلوار و بلوز در آنجا به صورت خرده‌فروشی عرضه می‌شد. ماهی‌ها اما شاید غیرمتعارف‌ترین و یکی از معروف‌ترین یادمان‌های پلاسکو بودند. ماهی‌های تزیینی و گران‌قیمتی که در آکواریوم‌های بزرگ در طبقه زیرزمین جای داشتند و خیلی‌ها را به سمت خود می‌کشاندند. جز ماهی‌ها و فروشگاه‌ها و سلف‌سرویس و … پلاسکو به یک دلیل دیگر هم شهرت داشت؛ شهرتی که البته کمی برایش منفی بود و آن هم ماجرای خودکشی‌ها بود. پلاسکو به عنوان اولین برج بلند تهران جای خوبی برای پایان دادن به زندگی بود. هر از چند گاهی کسی پیدا می‌شد که از دنیا بریده بالای برج می‌رفت و در یک لحظه همه چیز به پایان می‌رسید. محمود ابراهیم‌زاده برخلاف برادرش درباره خودکشی‌ها خاطره‌ای خاص نداشت. اما محمد ابراهیم‌زاده بعضی از آن‌ها را به خوبی به یاد می‌آورد. برخلاف تصور ما می‌گفت اولین کسی که در پلاسکو خودکشی کرده در سال ۱۳۴۷ یک مرد جوان بود: «اولین خودکشی که دیدم حدود سال ۴۷ بود. پسر جوانی که ساعت ۶ یا ۷ بعدازظهر خودش را پرت کرد. در زیرزمین خانمی بود که گلفروشی داشت و یک ویترین جلویش می‌گذاشت. ما یک دفعه دیدیم صدای جیغ این خانم می‌آید. این پسر خودش را از طبقه سوم انداخت که افتاده بود توی حوض و فوت کرده بود جلوی چشم خانم گلفروش.»(2) او می‌گوید که اولین خودکشی از سلف‌سرویس یا برج را هم یادش هست که بعد از این بود: «آن هم یک پسر جوان بود که حدود ظهر خودش را پرت کرد پایین. یک سال بعد یک پیرمرد خودکشی کرد و افتاد کف خیابان استانبول.» چند سال بعد هم دختری بود که پشت پلاسکو افتاد: «اولش کسی نفهمید. یک نفر که می‌گذشت دید دختر آنجا افتاده است. معلوم هم نبود که خودش افتاده یا کسی انداخته بودش. یک بار هم پسری بود که طبقه چهارم ایستاده بود و مدام خبر خبر می‌گفت و همه که حواسشان به او جمع شد خودش را انداخت پایین و کنار حوض افتاد.» پرونده خودکشی در این ساختمان با خودکشی خود ساختمان در آخرین روز دی ۹۵ بسته شد. برج ۱۸ میلیون تومانیحبیب القانیان فقط برج و پاساژ پلاسکو را نساخت. او به عنوان مالک برنامه‌های زیادی را در این برج انجام داد. برنامه‌هایی که حالا در خاطره خیلی‌ها از جمله محمود ابراهیم‌زاده تلاش برای معرفی بهتر آنجا بود. یکی از این برنامه‌ها برندینگ و جذب مشتری برای پلاسکو بود: «حبیب القانیان وقتی این پاساژ را راه انداخت به فکر برندینگ و تبلیغاتش هم بود. در مناسبت‌های مختلف برای اینکه مشتری جلب کند برنامه‌هایی را اجرا می‌کرد. مثلاً می‌گفتند که قرعه‌کشی دارند. پلاسکو خودش هم جذابیت داشت؛ اولین آسمان‌خراش بود و مالی که برایش ساخته بودند خیلی به روز و جالب بود. اما این کافی نبود. هفته‌ای یک بار قرعه‌کشی می‌کردند در پاساژ. به مناسبت‌های مختلف هم جوایز ویژه می‌دادند. پیکان طلا برای جایزه گذاشته بودند. قالپاق‌ها و دستگیره‌های پیکان از طلا بود. سماور طلا گذاشته بودند و نزدیک عید که می‌شد هفت‌سین طلا برای خریداران می‌گذاشتند. سر حوض را می‌پوشاندند و روی آن این هفت سین را پهن می‌کردند. خیلی هم طرفدار داشت و تماشایی بود. قیامت می‌شد. یعنی اصلاً مردم برای دیدن همین هفت‌سین می‌آمدند و خرید می‌کردند. واقعاً هم قرعه‌کشی می‌کردند و هیچ پارتی‌بازی وجود نداشت.» او درباره نحوه اداره ساختمان و جمع‌آوری اجاره‌ها به یاد آورد: «القانیان بابت هر متر ۱۰ تومان در ماه اجاره می‌گرفت و کاری هم به ما نداشت. بعد از انقلاب که بنیاد مستضعفان اینجا را مصادره کرد اجاره‌بها را بالاتر بردند.» محمد ابراهیم‌زاده هم به اجاره بهایی که القانیان می‌گرفت اشاره کرده و می‌گوید: «القانیان متری ۱۰ تومان اجاره ملک می‌گرفت. وقتی همه گفتند که این مبلغ زیاد است گفت که این مبلغ صرف مخارج خود پلاسکو می‌شود و دیگر هزینه شارژ از سرقفلی‌داران و کسبه نمی‌گیرم. واقعاً خیلی مرتب پلاسکو را نگه می‌داشت. روزی دو بار کل پاساژ نظافت می‌شد. نگهبان داشت و همیشه مرتب بود. بعد از انقلاب بنیاد زیر بار نظافت نرفت و گفت که خود کسبه باید پرداخت کنند. سالیانه حدود یک میلیون و خورده‌ای پول شارژ می‌دادیم.» حوالی ساعت ۱۱:۳۰ صبح پس از گذشت ۳٫۵ ساعت از شروع آتش‌سوزی کل ساختمان به طور عمودی فرو ریخت.  بر اثر این حادثه و عملیات‌های آواربرداری پس از آن حدود ۲۳۵ نفر مصدوم شدند که برخی از آنها بصورت سرپایی مداوا شدند. یکی از آتش نشانان حاضر در زمان تخریب به علت شدت سوختگی در بیمارستان درگذشت. همچنین پیکر ۱۵ آتش‌نشان و ۵ شهروند عادی نیز از زیر آوار خارج شد . روز ۱۵ فروردین ۱۳۹۶ حسام‌الدین آشنا مشاور آقای رئیس جمهور از اعلام گزارش کمیته ملی حقیقت‌یاب حادثه پلاسکو در ۱۹ فروردین خبرداد. نشست خبری هیئت تحقیق در مورد حادثه ساختمان پلاسکو روز ۱۹ فرودین۱۳۹۶در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد. محمدتقی احمدی در این نشست عنوان کرد: فروریختن ساختمان پلاسکو نمادی از قصور و ناکارآمدی بسیاری از دستگاه‌ها بود، قصور و کاستی‌هایی که چندین دهه بر یکدیگر انباشته شده بود. در این نشست اعضای هیئت ویژه گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو، تشکیل نشدن تیم ایمنی در ساختار فرماندهی حادثه را به عنوان ضعف اساسی در فرماندهی حادثه در مقطع قبل از ریزش عنوان کردند. همچنین اعلام کردند که شهرداری تهران در اجرای کامل و به موقع بند ۱۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری و تبصره آن کوتاهی داشته است. محمد تقی احمدی، در پاسخ به سؤالی مبنی بر مجهول بودن مقصر حادثه پلاسکو و مشخص شدن درصد قصور دستگاه‌ها یا سازمان‌ها در این حادثه، گفت: «ما در گزارش درصد سهم تقصیر سازمان‌ها را مشخص نکردیم چرا که کار ما نیست؛ قوه قضاییه اگر صلاح ببیند باید تصمیم بگیرد که با توجه به کار تحقیقی که خودشان انجام داده‌اند و نتایج گزارش ما مقصر یا مقصران حادثه را مشخص کند.» وی گفت: «مالک ساختمان، شهرداری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیشترین ارتباط را با ساختمان پلاسکو و نگهداری و ایمنی آن داشتند که قبل از ریزش ساختمان می‌توانستند بهتر عمل کنند؛ قصور بقیه سازمان و دستگاه‌ها در رده پایین‌تری قرار دارد.»(3) پی نوشت:  1-«رمزگشایی از حافظهٔ تاریخی پلاسکو»، دنیای اقتصاد 2- ۵۰ سال با پلاسکو؛ خاطرات زنده یک برج ریخته، فرزانه ابراهیم‌زاده، سایت تاریخ ایرانی 3- «بالاخره فاجعه پلاسکو چند قربانی داشت؟»، خبرگزاری تسنیم.
برج پلاسکو فروریخت اما جایی که همه ما آن را می‌شناختیم پاساژ سه طبقه‌ای بود که پشت برج قرار داشت و سال‌های زیادی محل رفت‌وآمد بسیاری به آنجا بود. پلاک معروف پلاسکو هم در ورودی این بخش قرار داشت.
76,705
60736a5b2c38301a358f4d7f
  داریوش باباییان تهیه‌کننده سینما، درباره آخرین وضعیت ساخت «یک آمپول ناقابل» به خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی گفت: فیلمبرداری این فیلم سینمایی به نیمه رسیده و تدوین آن به تازگی توسط حامد رضی آغاز شده است. گفتنی است؛ در خلاصه داستان این اثر آمده: خانواده آمپول چی که تولیدکننده آمپول هستند با وحشت فرزندانشان از آمپول مواجه می شوند؛ در این راستا ورزش فوتبال و انتخاب برای رده‌های قهرمانی به کمک فرزندانشان می‌آید و ... عوامل سازنده «یک آمپول ناقابل» عبارتند از: تهیه کننده: داریوش باباییان، کارگردان: علیرضا محمودزاده، برنامه ریز و دستیار اول کارگردانی: سیاوش رمضانلو، منشی صحنه: جیران جناب، مدیر فیلمبرداری: نوید مهیمنیان، طراح صحنه و لباس: حمیده رسولی، طراح عروسک‌ها: محمد اعلمی، مدیر صدابرداری: هادی معنوی پور، طراح گریم: رضا سعیدی، تدوین و صداگذاری: حامد رضی، جلوه‌های ویژه کامپیوتری: پیام عرب زاده. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
داریوش باباییان گفت: فیلمبرداری فیلم سینمایی «یک آمپول ناقابل» به نیمه رسیده و تدوین آن به تازگی آغاز شده است.
41,125
60735ae52c38301a358ec283
  روز‌های سرد پاییز سال 1361 هیچ‌گاه از خاطر مردم دزفول نخواهد رفت. روز‌هایی سرد كه سكوتش با صدای پرنهیب موشك‌های دشمن در هم می‌شكست و آسمانش چون روز روشن می‌شد. یك شهر كوچك كه صدام برای درهم‌شكستن اتحاد و مقاومت مردمانش دستور داده بود تا جایی كه می‌توانند روی سر مردم بی‌گناه شهر، ‌آتش بریزند. او به فرماندهان ارتش بعث سفارش كرده بود كاری كنند تا مردم این شهر، خانه و زندگی‌شان را رها كرده و شهر را ترك كنند. به همین خاطر 28 آذر سال 1361 برای دزفولی‌ها تبدیل به جهنم شد و دهها غیرنظامی بی‌گناه در حملات موشكی ارتش بعث جانشان را از دست دادند. ایستادگی دزفولی‌ها در برابر دشمن این شهر را چون خاری در چشم صدام قرار داده بود. دزفول در شمال استان خوزستان، گلوگاه این استان به شمار می‌رفت و در صورت تصرف شهر، راه‌های منتهی به خوزستان بسته می‌شد و دشمن می‌توانست ادعا كند تمام استان نفتخیز كشورمان را در اختیار گرفته است. سرلشكر حسن‌الدوری به عنوان یكی از فرماندهان ارتش بعث در این خصوص گفته بود: كلید فتح تهران در دزفول است؛ كرانه‌های دزفول تا مسجد سلیمان و خرم‌آباد است؛ دزفول گلوگاه خوزستان و گذرگاه جبهه‌ها و محل تقویت روحیه رزمندگان بود. صدام از این شهر كوچك كینه‌ای بزرگ به دل گرفته بود. به هر بهانه‌ای شهر را مورد موشكباران قرار می‌داد ولی مردم شهر در عوض ترك خانه و كاشانه‌شان، ‌مقاوم‌تر از قبل به مقابله با دشمن می‌ایستادند. در كنار تمام موشكباران‌هایی كه دزفول از اولین روزهای جنگ شده بود، ‌حمله موشكی عراق به دزفول در 28 آذرماه از جنس دیگری بود. در این روز دشمن به عمد مناطق مسكونی دزفول را به دلیل گرفتن تلفات بیشتر و ترساندن مردم مورد هجوم قرار داد. در كتاب «یك شهر دو جبهه یك خاكریز» نوشته عبدالامیر مطیع الرسول آمده است: در ساعات 15 و 35 دقیقه و 18 مورخه 28 آذرماه سال 1361 دو موشك زمین به زمین به دو نقطه مسكونی و پرجمعیت دزفول اصابت كرد و بیش از 200 منزل مسكونی و مغازه ویران، 62 نفر شهید و 287 نفر مجروح شدند. در این روز تاریخی دزفول مورد اصابت موشك‌های دیگری هم قرار گرفت. روزی سخت برای دزفولی‌ها كه برای همیشه در حافظه تاریخی‌شان نقش بست. در پی حمله موشكی عراق به دزفول، «مرتضی سرمدی» سخنگوی وزارت امور خارجه، درباره علت و بهانه‌های این اقدام عراق گفت: این عمل وحشیانه صدام به جبران شكست‌های پی‌درپی او در جبهه‌های جنگ و ناتوانی این حكومت در مقابله با حركت رو به رشد مردم مسلمان عراق در داخل این كشور انجام شده است. حكومت منفور بغداد پس از انفجار دفتر خبرگزاری عراق به‌دست مجاهدین عراقی، با اتهام كذب انتساب این انفجار به ایران، تهدید كرد انتقام آن را از راه‌های مشروع و قانونی خواهد گرفت و اكنون برای همه جهانیان روشن شد كه از نظر صدام به خاك و خون كشیدن مردم بی‌دفاع دزفول و كشتار پیر و جوان و زن و مرد و بچه‌های معصوم، روش‌هایی مشروع و قانونی است. چگونه است كه بلندگوهای تبلیغاتی سازمان‌های جهانی و جمعیت‌های طرفدار حقوق ‌بشر كه دم از آزادگی، صلح و دفاع از انسانیت می‌زنند، بی‌تفاوت از كنار این جنایات وحشیانه می‌گذرند و دم برنمی‌آورند. با دعوت وزارت خارجه از خبرنگاران خارجی 22 نفر از خبرنگاران، فیلم‌برداران و عكاسان خبرگزاری‌های مختلف وارد دزفول شدند. خبرنگار روزنامه توكیو نیز كه با مشاهده صحنه‌های دلخراش عملیات تخلیه اجساد شهدا از زیر آوار به‌شدت متأثر شده بود، گفت: نمی‌دانم عاملان چنین جنایاتی را چه می‌توان نامید. در مدت شش ماهی كه در ایران اقامت داشته‌ام ـ تاكنون دو بار شاهد چنین فجایع تلخی بوده‌ام كه اولین آن در شهر همدان بود كه تعدادی كودك به شهادت رسیده بودند. فرماندار دزفول در پاسخ به یكی از خبرنگاران خارجی كه پرسید چه انگیزه‌‌ای باعث حملات موشكی نیروهای عراقی به شهر دزفول می‌شود، گفت: صدام هروقت از دست فشارهای داخلی مجاهدین عراقی و مردم مسلمان عراق به تنگ می‌آید و ازسویی قوای نظامی تابن‌دندان‌مسلح خود را دربرابر توان رزمی رزمندگان توانمند اسلام عاجز می‌بیند، مناطق مسكونی و مردم بی‌گناه شهرهای مرزی ما را هدف گلوله‌های خود قرار می‌دهد و از این طریق نقیصه‌های سیاسی و نظامی خود را جبران می‌كند. منبع: روزنامه جوان
روز‌های سرد پاییز سال 1361 هیچ‌گاه از خاطر مردم دزفول نخواهد رفت. روز‌هایی سرد كه سكوتش با صدای پرنهیب موشك‌های دشمن در هم می‌شكست و آسمانش چون روز روشن می‌شد.
25,575
607354352c38301a358e85c5
واژه مستشار به معنای کار‌آزموده و مطلع و ذوفنی که راهنمون شود در امری یا شغلی یا مسئله‌ای تعریف شده است. زمانی که مستشار به معنای حقیقی به پهنه خاک ایران وارد می‌شد نمی‌توانست تنها راهنمایی مطلع و آزموده در امری که به آن گماشته شده بود باقی بماند و چاره‌ای جز همسو شدن با سیاست دو رقیب قدرتمند باقی نمی‌ماند. ژوزف نوز بلژیکی، مستشار بلژیکی در گمرک ایران، از کارآزموده‌ترین ماموران گمرک در بلژیک، گرچه تغییراتی در ساختار گمرک ایران ایجاد کرد ولی با سیاست هم درآمیخت. نوز، در 1799م/ 1213ق در ایالت راین پروس متولد شد. در 1869م/1286ق به اداره گمرکات بلژیک پیوست و در 1890/1307ق به معاونت اداره مرکزی گمرکات در بروکسل منصوب شد. به علت تعهد و هوشیاری در زمینه بررسی پرونده‌ای گمرکی بنا به دستور لئوپولد دوم، پادشاه بلژیک ملقب به عنوان شوالیه شد. با آغاز سلطنت مظفرالدین‌شاه (1324-1314ق)، تصمیم بر اصلاح امور گمرکی و استفاده از مستشارانی از کشوری به‌غیر از روسیه و انگلیس گرفته شد، ابوالقاسم‌خان ناصرالملک، وزیر مالیه دولت میرزاعلی‌خان امین‌الدوله، بلژیک را پیشنهاد داد. مذاکره در این خصوص به عهده وزیر مختار ایران در بلژیک، میرزا جواد خان سعدالدوله، گذاشته . مذاکرات میان سعدالدوله و گمرک بلژیک در شعبان 1315/ ژانویه 1898به نتیجه رسید. طی قراردادی میان ایران و گمرک بلژیک یک رئیس کل با حقوق سی‌وپنج‌هزار فرانک در سال و دو بازرس به استخدام دولت ایران درآمدند. نوز که سمت معاونت گمرک در بروکسل را داشت به همراه پریم و تتونیس در فوریه1898/ رمضان 1315 به ایران اعزام شدند. از نخستین اقدامات نوز ساماندهی به سیستم سنتی گمرکات ایران و تبدیل آن به یک ساختار جدید حذف مالیات از صادرات کالاهای ایرانی بود. حل پرونده‌ای گمرکی میان ایران و شرکتی ایتالیایی در همان آغاز موجب آوازه او شد. مظفرالدین‌شاه در رمضان 1316 برای تایید عملکرد نوز انگشتری الماس به وی مرحمت و از زحماتش قدردانی کرد. ساماندهی گمرک ایران توسط نوز در 1318 قمری نتیجه داد و مظفرالدین‌شاه در هجدهم ذی‌الحجه 1318 فرمان تاسیس اداره گمرک به ریاست نوز را صادر کرد: "تا نظر به پیشرفت ترقی تجارت و رواج صنایع و حرفت و سهولت درآمد معیشت و توسعه در امور مملکت و ترفیه حال جمهور اجرای این حکم مستحکم را فرمودیم که تمام اهالی ایران در حمل و نقل مال‌التجاره... از ادای حقوق مذکوره مزبوره آزاد و احدی را حق تعرض و مزاحمت در هیچ موقعی نخواهد بود و به این جهت مراتب مشروحه ذیل را که جناب فخامت نصاب مسیو نوز مدیر کل گمرکات محروسه ایران به تصویب جناب مستطاب اجل اشرف... امین‌السلطان اتابک اعظم دولت علیه مقر داشته امر و مقرر می‌فرماییم که به مقام اجرا گذارده شود". این‌گونه اصل اجاره گمرک متوقف، اداره گمرک خود به‌عنوان مرکزی مستقل مسئول جمع‌آوری و تعیین قیمت گمرکات ایران شد. گرچه انتخاب نوز از بلژیک به منظور سپردن گمرک به‌غیر از دو رقیب قدرتمند در ایران بود ولی واقعیت بر این بود که در پهنه سیاست ایران اجتناب از این دو قدرت امری غیر ممکن بود. با اتکاء به اظهارات سفیر بریتانیا در روسیه به نظر می‌رسد که نوز گاه روسیه را بر بریتانیا ترجیح می‌داد، گاه بریتانیا را بر رقیب روس، گاه هر دو دولت از وی شکایت می‌کردند. با استقراض ایران از روسیه برای نخستین سفر مظفرالدین‌شاه به فرنگ در 1319ق/1900م نوز گمرکات شمال ایران در گرو این استقراض گذاشته و قرارداد جدید گمرکی با روسیه منعقد کرد. قراردادی که مضرات بسیاری برای ایران داشت و پرده از مناسبات نوز و سیاست روسیه برمی‌داشت. تعرفه گمرکی جدید بر مخالفان سیاستهای نوز افزود. در ادامه جریان مشروطه‌خواهی در دوره سلطنت محمدعلی‌شاه در 1325 و بحرانهای مربوط به آن موضوع مخالفت با حضور نوز فراموش نشد و این بار عزل نوز و پریم از ریاست گمرک بنا به درخواست مجلس بود که موفقیت به همراه داشت. سعدالدوله که خود با دولت بلژیک برای استخدام نوز وارد مذاکره شده بود حال از مخالفان اصلی او در مجلس بود و اعتراض داشت: با بودن این جوانان محصل چرا ما کارهای دولتی را مراجعه به خارجه و تبعه خارجه می‌کنیم ؟   نمایش این مخالفتها پس از انتشار عکس نوز در مهمانی بالماسکه رئیس بانک شاهی شدت یافت. نوز در مجلس بالماسکه رئیس بانک شاهی در 1321ق لباس روحانیت را به عنوان پوشش این جشن برای خود برگزیده بود و انتشار عکس در زمانی مناسب، دو سال بعد، رخ داد. همزمان با جریان مشروطه‌خواهی در 1323 و بحرانهای این جریان، عکس در ماه محرم در تهران پخش و منتشر شد و حتی به کربلا و نجف هم رسید. دو تن از روحانیون در مجالس مربوط به دهه محرم به نشانه خشم از این اقدام عمامه از سر برداشتند. حال عزل نوز یکی از خواسته‌های تغییر‌ناپذیر مشروطه‌خواهان در تحصنها و بست‌نشینیها بود که به دلیل حمایت مظفرالدین‌شاه از وی این خواسته به جایی نرسید، او نیز در موقعیت ریاست اداره گمرک به امور مربوط به اداره خود مشغول بود و خللی در این مورد ایجاد نمی‌شد. نوز در ذی‌الحجه 1323 به بهانه مرخصی راهی اروپا شد. هفت ماه بعد به تهران بازگشت گرچه شایع بود که او از ریاست گمرک عزل شده اما در تمام این هفت ماه ریاست امور گمرک را برعهده داشت. در ادامه جریان مشروطه‌خواهی در دوره سلطنت محمدعلی‌شاه در 1325 و بحرانهای مربوط به آن موضوع مخالفت با حضور نوز فراموش نشد و این بار عزل نوز و پریم از ریاست گمرک بنا به درخواست مجلس بود که موفقیت به همراه داشت. سعدالدوله که خود با دولت بلژیک برای استخدام نوز وارد مذاکره شده بود حال از مخالفان اصلی او در مجلس بود و اعتراض داشت:" با بودن این جوانان محصل چرا ما کارهای دولتی را مراجعه به خارجه و تبعه خارجه می کنیم؟" محمدعلی‌شاه قاجار با اوج گرفتن این اعتراضات با عزل نوز موافقت کرد. عزل او از سمت ریاست اداره گمرک در سی‌ام ربیع الاول 1325 ق روی داد، ژوزف نوز در ربیع الثانی 1325 تهران را ترک کرد و جای خود را به ژورف مرنارد داد. در انزلی مخالفان قصد ممانعت از خروج وی را داشتند که مجلس در قضیه دخالت و مجوز خروج او را صادر کرد. ژوزف نوز یک سال بعد از اخراج از ایران در دهم جولای 1908 / 10 جمادی الثانی 1326 بازنشسته شد و به عنوان مشاور امور ایران به خدمت دولت روسیه تزاری درآمد که این خود نشانه‌ای بارز از دلبستگی او به سیاستهای روسیه در ایران بود. نوز در مصر نیز به سرمایه‌گذاری پرداخت و یکی از سومین سرمایه‌گذاران بزرگ در صنعت کشاورزی مصر محسوب می‌شد. در دوران جنگ جهانی اول و اختلاف میان بلژیک و آلمان، او از ورود به بلژیک به علت داشتن نظرات تند ضدآلمانی منع شد. او در 1920 میلادی/ 1338 ق درگذشت. هاردینگ، سفیر بریتانیا در ایران در خصوص نوز به سر ادوارد گری، وزیرخارجه بریتانیا نوشت: "فکر می کنم این افتخار برای یک خارجی در ایران بسیار نادر است ولی این استثناء در مورد آقای نوز که به خاطر خدمات و زحمات وی در راه اصلاح گمرک و مذاکرات مشکل با روسها تحقق یافته است کاملا قابل توجیه است". برخی از اصلاحات ساختاری نوز در گمرک ایران را، جدا از بازی وی در صحنه سیاست، نمی‌توان نادیده گرفت: "... مسیو نوز بلژیکی وقتی که برای اداره گمرک آمد یکی دو سال مشغول تحقیقات و عملیات شد. در صورتی که آن وقت گمرک داخله جاری بود اگر یگ بار پنبه از نیشابور حمل به گیلان می‌شد در هر راهدارخانه در ورود و خروج هر شهر از او گمرک می گرفتند ... همه این راهداری گمرک داخلی را برهم زد فقط به همان صادر و وارد قناعت می‌شد مواجبهای گزاف هم برای بلژیکیها و ایرانیها برقرار کرد آن چهارصد هزار تومان به آن ترتیب نامشروع مبدل به شش کرور تومان عمل کرد صحیح و قانونی شد و سال به سال هم علاوه می شود با یک قواعد صحیح و یک اداره مرتب که مشروطه شد تغییر نکرد مستبده شد توفیر نکرد".منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
ژوزف نوز یک سال بعد از اخراج از ایران در دهم جولای 1908 / 10 جمادی‌الثانی 1326 بازنشسته شد و به عنوان مشاور امور ایران به خدمت دولت روسیه تزاری درآمد که این خود نشانه‌ای بارز از دلبستگی او به سیاستهای روسیه در ایران بود.
23,671
607353632c38301a358e7e55
سرهنگ کیوان ظهیری رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ با اشاره به حضور چشمگیر شهروندان در مناطق مختلف سطح شهر گفت: سارقان و جیب برها در مراکز پر تردد شهر حضور دارند و با توجه به نوسانات ارزی اخیر و فعالیت های مالی در حال انجام در مناطق مختلف، شهروندان از وسایل همراه خود از قبیل کیف پول، مدارک، اشیای گران بها با دقت فروان نگهداری کنند و مراقب جیب برها باشند. رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ در رابطه با یکی از متداول ترین روش های سرقت جیب بر گفت: یکی از روش های سرقت سارقان، تکنیک حواس پرانی است. شیوه آنها به این صورت است که دو نفری اقدام به سرقت می کنند و زمانی که فردی پس اقدام به انجام فعالیت مالی در حال حرکت است، وی را تعقیب کرده و در این زمان یکی از سارقان سوالی از شهروندی می پرسد و نفر دیگر اقدام به سرقت محتویات کیف یا جیب شهروندان می کند‌. وی با اشاره به تردد شهروندان به وسیله ناوگان حمل و نقل عمومی(مترو، اتوبوس و تاکسی) گفت: در داخل این وسایل حمل و نقل عمومی نیز شهروندان هوشیاری خود را جهت مقابله با سرقت های احتمالی و جیب بری جمع کنند. سرهنگ ظهیری گفت: کسانی که از کارت های بانکی در مراکز خرید می‌کنند، رمز خود را با صدای بلند به فروشندگان اعلام نکنند چرا که ممکن است سارقی پس از شنیدن رمز کارت بانکی فردی اقدام به سرقت کارت وی کند و به این‌صورت تمام حساب بانکی شخص را تخلیه کند. همچنین شهروندان به کسانی که در خیابان ها دستگاه کارت‌خوان را در دست دارند اعتماد نکرده و اقدام به انجام تراکنش مالی ننمایند و حتما از مراکز خرید معتبر برای خرید و فروش اقلام مورد مصرفی خود استفاده نمایند.منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت با توجه به ازدحام شهروندان جهت خرید در مراکز خرید پر ازدحام چند نکته پیشگیرانه به شهروندان توصیه کرد.
41,267
60735af32c38301a358ec311
فاصله میان 12 ربیع الاول که سالگرد ولادت پیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات اهل سنت تا 17 ربیع الاول که تاریخ ولادت آن حضرت بنا بر روایات شیعه است، توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) به عنوان «هفته وحدت» نامگذاری شده است. انتخاب این عنوان از سوی امام(ره) در شرایطی که دشمنان به دنبال طرح اختلافات مذهبی بودند، نقطۀ عطفی برای ایجاد اتحاد و همبستگی بین مسلمانان شد. مسأله وحدت میان مسلمین و حفظ اسلام از جمله موضوعاتی است که همواره در سیره اهل بیت (ع) نسبت به آن توجه شده‌ایم. از همان روزهای نخست ایجاد اختلاف میان مسلمانان در تاریخ شاهد آتش‌افروزی و اختلاف‌افکنی دشمنان داخلی (منافقان کوردل و جاهلان به مذهب) و دشمنان خارجی بودیم تا از این اختلاف در جهت منافع خودشان بهره بگیرند و اسلام را به نابودی بکشانند. هرچند این دشمنان در مقاطعی به مؤفقیت‎هایی دست یافتند، اما هر بار با درایت اهل عترت(ع) فتنه آنها خاموش می‎شد. اینک به مناسبت فرا رسین هفتۀ وحدت اسلامی، به بخشی از بیانات امام خمینی (ره) در اهمیت این مسأله اشاره می‌‌کنیم. اختلافاتى که در عراق، در ایران، در سایر ممالکِ اسلامى ایجاد مى‌ کنند، باید سران دولتهای اسلامى توجه داشته باشند به این معنا که این اختلافات؛ اختلافاتى است که هستى آنها را به باد می‌دهد. باید با عقل، با تدبیر، توجّه داشته باشند، به این معنا که به اسم مذهب و به اسم اسلام مى‏‌خواهند اسلام را از بین ببرند. دست‌هاى ناپاکى که بین شیعه و سنّى در این ممالک اختلاف مى‌‏اندازد اینها نه شیعه هستند و نه سنى؛ اینها دست‌هاى ایادى استعمار هستند که می‌خواهند ممالک اسلامى را از دست آن‌ها بگیرند؛ ذخایر را از دست آن‌ها بگیرند؛ بازار سیاه براى ممالک به اصطلاح مترقى درست کنند. (صحیفۀ امام، ج‏ 1، ص 37) ما پیوستگیِ خودمان را به اقلیّت‌هاى مذهبى اعلام می‌کنیم. ما برادرى خودمان را به برادران اهل سنّت اعلام مى‏‌کنیم. دشمنان اسلامند که می‌خواهند ما را با برادران خودمان مختلف کنند. دشمن‌هاى اسلام یا گول‌خورده‌‌هاىِ از آنها هستند که در این وقت، مخالفت مابین دو دسته را اعلام می‌کنند. ما اعلام می‌کنیم وحدتِ کلمه مسلمین را. اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آن‌ها تسلط پیدا بکنند. این تفرقه در بین مسلمین است که باعث شده اجانب بر ما تسلط پیدا کنند. این تفرقه مسلمین است که از اول با دست اشخاص جاهل تحقق پیدا کرد، و الان هم ما گرفتار هستیم. واجب است بر همه مسلمین که با هم باشند. یک زمان حساسى است؛ مابین حیات و موت مردد هستیم. الان مملکت‌مان یا باید تا ابد زیر یوغ استعمار و استبداد باشد، یا باید الآن از این یوغ خارج شود. اگر وحدت کلمه را حفظ نکنید، تا آخر باید مبتلا باشید. (صحیفۀ امام، ج‏ 6، ص 84) منبع: تسنیم  
امام خمینی (ره) می‌فرماید: اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آن‌ها تسلط پیدا کنند. بر همه مسلمین واجب است که با هم باشند.
2,496
607348862c38301a358e2b9e
محمود فرجامی مترجم کتاب پرفروش «بیشعوری» در رنجنامه‌ای که در کانال شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرده، ضمن بیان سرنوشتی که این کتاب پس از اقبال مخاطبان به آن دچار شده و بارها و بارها، نسخه‌های جعلی و غیرقانونی آن منتشر و به راحتی در کتابفروشی‌ها و نیز مجاری غیررسمی فروش کتاب، عرضه شده است، از ناکام بودن پیگیری‌هایش برای ایفای حق مالکیت معنوی و مادی خود بر این کتاب خبر داده و گفته است: «من، محمود فرجامی، مترجم و مولف بیش از ۱۰ کتاب به فارسی، اعلام ورشکستی می‌کنم چون نمی‌دانم در صنعتی که هیچ حق و حقوقی در آن ندارم، چرا و چگونه باید ادامه بدهم!؟». بخشی از این مطلب در زیر از نظر مخاطبان می‌گذرد: کتابی به نام «بیشعوری» را من (محمود فرجامی) نخستین بار در سال ۱۳۸۶ از کتابی به زبان انگلیسی به نام Asshole No More به فارسی برگرداندم؛ کاری که نزدیک به یک سال زمان برد چرا که متن اصلی علیرغم ظاهر ساده‌اش، آنطور که جذاب و امروزی و خواندنی باشد، به فارسی درنمی‌آمد. مثال‌ها قدیمی بودند (کتاب در سال ۱۹۹۰ چاپ شده) و شوخی‌ها تقریباً برای خواننده فارسی‌زبان نامفهوم و بی‌مزه. علاوه بر آن کتاب لحنی شبه‌علمی داشت در نقیضه‌سازی (تقلید تمسخرآمیز) از کتاب‌هایی که قرار است با خواندن آنها یک‌شبه پول و اعتماد به نفس و روابط زناشویی و مدیریت خواننده دگرگون شود. با موضوعی تکان‌دهنده درباره احمق‌های خودخواه باهوش؛ کسانی که من اصطلاح «بیشعور» را از میان واژگان موجود برگزیدم و به نظرم هم در معادل‌یابی و هم ترجمه کتاب با تمام ظرایفی که برگردان چنین متنی لازم می‌نماید، موفق بودم، یا منتهای همت را به‌خرج دادم. اما این کتاب مجوز انتشار نگرفت و پس از مدتی خاک خوردن سرانجام به پیشنهاد دوستی فایل پی‌دی‌اف آن را به رایگان برای عموم بر روی وب‌سایت شخصی‌ام (‌debsh.com) قرار دادم. در صفحه‌بندی غیرحرفه‌ای برای این کار از بعضی تایپوگرافی‌هایی دوستم صدرا بهشتی استفاده کردم، حاشیه‌هایی طنزآمیز در بعضی صفحات گذاشتم و از آنجایی که طرح جلد کتاب اصلی بسیار ساده و صرفاً نام کتاب بود، طرحی از تابلو جیغ مونش را (که به خاطر گذشت بیش از سی سال از درگذشت مولف مشمول کپی‌رایت نیست) برای طرح جلد انتخاب کردم. از کتاب به سرعت استقبال شد و طی چند هفته نسخه‌های کاغذی آن هم سر از کتابفروشی‌های سیار و حتی رسمی درآورد و از همان هنگام، هر روز بی‌اخلاقی و حقه جدیدی در مسیر «بیشعوری» نمایان شد! مثلاً یک بار به اسم انتشارات گوتنبرگ (سوئد) به بازار زیرزمینی کتاب رفت در حالی‌که مدیر آن انتشارات مثل من روحش از این ماجرا خبر نداشت. اما وقتی، پس از روی کار آمدن دولت روحانی، یک انتشارات رسمی در تهران پس از اخذ قرارداد رسمی با من توانست مجوز انتشار این کتاب را بگیرد، بازی تازه شروع شد... کتاب از همان روز نخست که به بازار رسمی آمد مورد استقبال شدید قرار گرفت و بسیاری که پیشتر آن را دانلود کرده بودند، نسخه کاغذی را نیز خریدند. اینجا بود که پخته‌خواران گرامی دست‌به‌کار شدند و هر روز ناشری و مترجمی تازه به صف بیشعوری‌سازان اضافه شد. عجبا که از این عزیزان گاه جز اسم، سابقه دیگری نبود و بعضاً حتی اعتراف کردند که جلد کتاب اصلی را هم ندیده‌اند! در مقابلِ انتشارات تیسا که ناشر قانونی و رسمی کتاب بود، انتشارات آتیسا علم شد، بیش از ۱۰ مترجم همان بیشعوری را که ناشر اصلی در آمریکا حق ترجمه و انتشار «انحصاری» اش را به محمود فرجامی واگذار کرده بود، ترجمه کردند، همه به اصطلاح ترجمه‌ها تقریباً کپی از روی یک کار بود، همگی همان طرح جلد ابداعی من را کپی کردند (و یکی از همان «مترجم» ‌ها مدعی شد که این طرح جلد اصلی کتاب است؛ یعنی ایشان زحمت گوگل کردن کتابی را هم که مدعی ترجمه آن است، به خود نداده!)، بیشعوری ۲ و ۳ گاه با ترجمه مترجم‌های خیالی و گاه تحت اسم خود م(!) منتشر شدند، «بیشعوری اصلی و بدون سانسور» به بازار آمد... و در مجموع می‌توانم بگویم کتاب بیشعوری کلکسیونی از بیشعوری و حق‌کشی و دزدی ادبی را دور خود جمع کرد چنان که تا امروز خود من ۲۱ نمونه از همین کتاب‌ها را جمع کرده‌ام و تعداد بیشتری ای بسا با جستجو در وبسایت خانه کتاب یافت می‌شود. به تازگی، یک ناشر دیگر هم به صورت خانوادگی (پدر، پسر، دختر... هر کدام مدیر یک انتشارات مجزا!) زحمت انتشار غیرقانونی کتاب را کشیده است؛ ناشری که در تهران ثبت شده و در قم اعلام وصول می‌کند، خانواده‌ای که پدر آن، عضو اتحادیه ناشران قم است... ناشرانی زنجیره‌ای که می‌توانند برخلاف ضوابط نمایشگاه کتاب، «بیشعوری» ‌هایشان را در تمام غرفه‌ها پخش کنند و بفروشند. حاصل اینها به خاک سیاه نشستن مترجم و ناشر اصلی و قانونی است. به عنوان نمونه چندی پیش کتاب بیشعوری با ترجمه من از یک فروشگاه زنجیره‌ای بزرگ حذف شد چون ناشر فقط چهل درصد تخفیف به فروشگاه می‌داد (درست خواندید؛ «فقط ۴۰ درصد»!) و دیگرانی بودند که با تخفیف بهتری «بیشعوری» پخش می‌کردند. حتی زمانی به سراغ یک کتابفروشی ایرانی در آلمان رفتم که «بیشعوری» تقلبی می‌فروخت و اتفاقاً مدیر آنجا انسان خوبی معلوم می‌شد؛ وقتی ماجرا را توضیح دادم، با تاسف سری تکان داد و گفت این کتاب‌ها همگی در ایران مجوز قانونی پخش دارند و نمی‌تواند برایم کاری کند. راست هم می‌گفت؛ وقتی دولت در ایران به آنها مجوز می‌دهد، فروشنده حتی می‌تواند در آلمان به آن استناد ‌کند، خصوصاً که سود بیشتر هم در آن باشد! در تمام این سالها اداره کتاب وزارت ارشاد در جریان شکایت‌های متعدد ما بوده است و هیچ کاری نکرده است. حاصل اینها نابود شدن کتاب «بیشعوران» بوده است، کتابی که با وجود آنکه به زعم من بسیار بهتر از «بیشعوری» است، در لابلای این هیاهو گم شد. وقتی دست کم بیست چاپ بی‌کیفیت از یک کتاب، با عنوان و حتی طرح جلد مشابه به بازار بیاید، طبیعی هم هست چنین گم شدنی، طبیعی هم هست که ناشر نتواند تعهدات مالی‌اش را به مترجم و نویسنده - مترجم و نویسنده واقعی و نه از زیر بوته درآمده - ادا کند. و طبیعی‌ است که هر دو یا تن به کار نازل بدهند و یا ورشکست شوند، گیریم که ورشکستگی یکی مالی باشد و دیگری روحی و روانی-علاوه بر مالی. حاصل این است که بدینوسیله من، محمود فرجامی، مترجم و مولف بیش از ۱۰ کتاب به فارسی، به عنوان عضو بسیار کوچکی از صنعت نشر اعلام ورشکستی می‌کنم و به صف بلند ورشکستگان این حوزه می‌پیوندم. اعلام ورشکستگی می‌کنم چون نمی‌دانم در صنعتی که هیچ حق و حقوقی در آن ندارم، چرا و چگونه باید ادامه بدهم. پرسشی که بی‌شک صدها نویسنده و مترجم دیگر که از این ورطه رخت بیرون کشیدند، از خویش پرسیده‌اند و هزاران نفر دیگری که گاه پیش از ورود به این عرصه عطایش را به لقایش می‌بخشند، از خود خواهند پرسید. تبریک به کپی‌کاران و پخته‌خواران و دغل‌بازان از یک سو و مسئولان و متولیان بخش کتاب از سویی دیگر، برای نزدیک کردن یک گام دیگر صنعت نشر به نابودی کامل. فقط ای کاش این صدا، این مرثیه، این هشدار به گوش اهل کتاب برسد... منبع: مهر
مترجم کتاب پرفروش «بیشعوری» در رنج‌نامه‌ای به بیان سرگذشت تلخ این کتاب پس از اقبال مخاطبان به آن در بازار رسمی و غیررسمی کتاب ایران، پرداخت.
36,505
607358e42c38301a358eb077
به گزارش تبیان به نقل از الف، علاءالدین بروجردی در گفت‌وگو با خانه‌ملت، در خصوص عدم توافق وزرای خارجه اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران با هدف راضی کردن آمریکایی‌ها به ماندن در برجام، گفت: آمریکایی با خروج از برجام انزوای بیشتری را برای خود رقم می‌زنند، حال آنکه اتفاقی برای سایر طرف‌های مذاکره با خروج آمریکا از برجام نخواهد افتاد. نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: کشورهای اروپایی امضا کننده توافق، امضا را با حیثیت خود گره خورده، می‌دانند کما اینکه جمهوری اسلامی ایران نیز به طور شفاف موضع خود را اعلام کرده است. بروجردی افزود: ایران بعد از بازگشت تحریم‌ها یا اعمال تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی به مفاد توافق‌نامه پایبند نخواهد بود زیرا با بازگشت تحریم‌ها دلیلی بر پایبندی به تعهدات وجود ندارد. رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: اتحادیه اروپا نیز به خوبی به عکس‌العمل ایران بعد از بازگشت تحریم‌ها یا خروج آمریکا از برجام واقف است بنابراین در تلاشند زحماتی که موجب انعقاد توافق میان ایران و 5+1 شده به راحتی از بین نرود. وزرای خارجه اتحادیه اروپا که بر سر اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران با هدف راضی کردن آمریکایی‌ها به ماندن در برجام، در بروکسل گرد هم آمده بودند، به توافق نرسیدند. مقامات آمریکایی توانسته‌اند نظر موافق فرانسه و آلمان را برای مشروط کردن ادامه حیات برجام به قبول محدودیت‌های موشکی و دسترسی نامحدود به سایت‌های نظامی ایران، جلب کنند. گفتنی است در میان اروپایی‌ها، ایتالیا با اعمال تحریم‌های جدید به بهانه برنامه موشکی ایران و فعالیت‌های منطقه‌ای این کشور مخالف بوده و استدلالش هم این بود که شاید این اقدامات تنبیهی، نتواند ترامپ را به ماندن در برجام متقاعد کند.منبع:الف
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، معتقد است: حیثیت اروپایی‌ها به امضای توافق هسته‌ای گره خورده است از این حیث نباید با طناب آمریکا داخل چاه بروند.
70,463
607367912c38301a358f351d
عاشق پسری بودم که به دلیل موافقت نکردن خانواده‌اش برای ازدواج از هم جدا شدیم و نمی‌توانم او را فراموش کنم. پسری به خواستگاری‌ام آمده که در مرحله آشنایی دو خانواده هستیم. زمانی که با خواستگارم هستم دائماً او را با پسری که قبلاً دوستش داشتم مقایسه می‌کنم و از خواستگار جدیدم متنفر می‌شوم. نمی‌دانم چیکار کنم واقعاً به کمک احتیاج دارم. جدا از اینکه این آقا از شما خواستگاری کرده، باید توجه کنید که گذشته دیگر تمام‌شده و لازم ست که شما از گذشته خود جداشده و به فکر آینده و زندگی زناشویی‌تان باشید. اینکه هر کس را با این آقا مقایسه کرده و سپس متنفر می‌شوید تنها باعث آسیب رسیدن به شما می‌گردد والا هم مورد اولی که در زندگی شما بوده و هم سایر موارد هر یک به دنبال زندگی خود می‌روند و زندگی زناشویی خود را تشکیل می‌دهند اما افرادی که دائماً درگیر گذشته هستند احتمال دارد تا آخر عمر درگیر یک رابطه که معلوم نیست درست بوده یا نه و یا اصلاً می‌توانسته منجر به خوشبختی شود یا نه می‌گردند. البته افرادی که مدعی هستند نمی‌توانند فراموش کنند تنها به این دلیل است که خودشان در این زمینه تلاشی نمی‌کنند یعنی تمام روزهای زندگی خود را با خاطره و یاد فرد مزبور طی می‌کنند و از طرف دیگر توقع دارند معجزه‌ای رخ دهد تا این علاقه فروکش کرده و فراموش شود درحالی‌که خودشان به یک سبک زندگی چسبیده‌اند و لذا تلاشی برای خلاصی از این وضعیت نمی‌کنند. اگر شاهد این دست رفتارها در یک نوجوان 15 -16 ساله باشیم تا حدی مسئله قابل توجیه است چون درهرحال بی‌تجربگی‌ها و ناپختگی‌های این سن و سال باعث بروز این رفتارها می‌شود اما برای خانم‌های جوان ادامه دادن این رفتار یعنی نوعی اجبار فرد برای قرار گرفتن در این وضعیت. انگیزه کافی برای فراموش کردن ایشان را دارید اما تابه‌حال خودتان نخواسته‌اید. لذا باید خودتان تصمیم جدی برای فراموش کردن این مسئله داشته باشید و تلاشی خودآگاهانه ترتیب دهید. لذا توصیه می‌شود: ارتباط نزدیک‌تری با دوستان و اقوام خود برقرار کنید. این اقدام به شما کمک می‌کند تا غم و اندوه خود را با آن‌ها تقسیم کنید. سعی کنید خودتان را وادار کنید که از خانه خارج‌شده و روابط اجتماعی برقرار کنید حتی اگر این کار برایتان مشکل است به یک پیاده‌روی طولانی بروید. در طی مسیر سعی کنید به‌طور طبیعی هیجانات خود را ابراز کنید. حتی می‌توانید در اوقاتی که در منزل هستید، بنویسید، نقاشی کنید، موسیقی گوش دهید و یا ورزش نمایید. ترشح آندروفین ناشی از ورزش کردن به شما کمک می‌کند که زودتر روحیه ازدست‌رفته‌تان را بازیابید. یک کاغذ بردارید و تمام احساسات و ناراحتی‌های خود را بر روی آن یادداشت کنید. آخر هفته را به خارج از شهر رفته و نفسی تازه کنید. حتی برخی از مشاوران توصیه می‌کنند که هر خاطره ناراحت‌کننده و رنج‌آوری را که از این اتفاق دارید بر روی کاغذ نوشته و داخل یک جعبه بگذارید و بعد جعبه را به داخل آب بیندازید. بیشتر اوقات خود را با دوستانتان پرکنید. این اقدام به شما کمک می‌کند تا در زمان‌هایی که در کنار دوستان خود هستید کمتر احساس رنجش و ناراحتی بکنید. فعالیت‌هایی را انتخاب کنید که همه‌وقت شما را پر کند، ذهن شما را به خود مشغول کند و حتی حواستان را پرت کند تا اعتماد ازدست‌رفته‌تان را به دست آورید. هر روز به مدت مشخصی شروع به دویدن کنید. به کلاس‌های یوگا بروید و یا حتی سعی کنید یک‌زبان جدید بیاموزید. فراموش نکنید که نباید غم و اندوه را در درون خود حبس کنید بلکه آن را تخلیه کرده و با دیگران در میان بگذارید. ضمناً به‌هیچ‌عنوان اجازه ندهید افکار این آقا در ذهنتان مانور دهند و در این مواقع به‌سرعت تغییر وضعیت داده و یک کار دیگر مانند مطالعه کتاب، صحبت تلفنی با یکی از دوستان و... را انجام دهید تا این آقا از ذهنتان برود. شما درگیر یک عشق یک‌طرفه هستید که هیچ سودی برایتان ندارد سعی کنید معایب این احساس را برای خود مشخص کنید تا فراموش کردن ایشان برایتان راحت‌تر باشد و بتوانید به پیشنهاد‌ها جدید ازدواج فکر کنید.منبع: پرسش و پاسخ‌های عمومی مرکز مشاوره تبیان
افرادی که مدعی هستند نمی‌توانند فراموش کنند تنها به این دلیل است که خودشان در این زمینه تلاشی نمی‌کنند یعنی تمام روزهای زندگی خود را با خاطره و یاد فرد مزبور طی می‌کنند و از طرف دیگر توقع دارند معجزه‌ای رخ دهد.
19,673
607351662c38301a358e6eb7
دعا برای وسعت رزق و روزیدعا جهت فراخی روزی: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است : هر کس با ایمان را روزی تنگ شود هفت بار سوره مبارکه مریم را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند ان شاء الله تعالی روزی بر وی فراخ شود. (خواص آیات قرآن کریم ص 106) دعایی خاص جهت برکت مغازه و خانه: این دعا را جهت برکت مغازه یا خانه بخوانید یا با خود دارید و یا بر در دکان و خانه بیاویزید ان شاء الله دولت و جمعیت و روشنایی پدید  آید. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ اللَّهُمَّ انّى‏ أَسْئَلُکَ یا قَریبَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ وَ سَهِّلَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا فَتّاحَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا مِفتاحَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا صادِقَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا رازِقَ الْفَتْحُ وَ الْفَرْجُ یا مُفَتِّحَ الاَبوابِ (مجمع الدعوات ص 155 حاشیه) دعا برای وسعت رزق و روزی: در عده الداعی از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند برای طلب رزق زیاد بگویید  یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ أَسْأَلُکَ بِحَقِ‏ مَنْ‏ حَقُّهُ‏ عَلَیْکَ‏ عَظِیمٌ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَرْزُقَنِی الْعَمَلَ بِمَا عَلَّمْتَنِی مِنْ مَعْرِفَهِ حَقِّکَ وَ أَنْ تَبْسُطَ عَلَیَّ مَا حَظَرْتَ مِنْ رِزْقِکَ‏.  (عده الداعی ص 276 و 277)  آیه جهت خیر و برکت پیدا کردن مغازه و منزل: اگر کسی آیه ۵۹ سوره انعام را بر صفحه از قلع بنویسد و در دکان یا منزل خود آویزد خیر و برکت آن بسیار شود. وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لایَعْلَمُها اِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرَّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ اِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّهٍ فِی ظُلُماتِ الْاَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اِلاّ فی کِتابٍ مُبین  آیه به جهت زیادی رزق: به تجربه رسیده آن که در هر روز بخواند آیه مبارکه و من یتق الله تا آخر آیه ۳ سوره طلاق را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب با سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود. ان شاء الله. وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا. منبع:آسمونی
هر کس هر رورز، آیه مبارکه و من یتق الله تا آخر آیه ۳ سوره طلاق را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب با سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود.
3,871
607349042c38301a358e30fd
 مواد لازم:برنج ۳ پیمانه سینه مرغ بی استخوان ۲ عدد هویج خرد شده ۲ عدد ذرت ۳/۴ پیمانه پیاز متوسط ۱ عدد نخود فرنگی ۳/۴ پیمانه قارچ ورق شده ۱.۵ پیمانه زرشک سرخ شده ۵ قاشق سوپ خوری نمک و فلفل و ادویه به مقدار لازم روغن به مقدار لازم زمان تهیه ۰ دقیقه زمان پخت ۴۵ دقیقه طرز تهیه:۱ ابتدا سینه مرغ را شسته و به صورت حبه‌ای خرد کنید و به همراه پیاز، ادویه، نمك و فلفل به مدت۲۰ دقیقه در كمی روغن تفت دهید و کنار بگذارید. سپس قارچ و بعد زرشک را به صورت جداگانه سرخ کنید. ۲ در این مرحله برنج را همراه ذرت، نخودفرنگی، هویج، كمی روغن و نمك به صورت كته بپزید. پس از پخت کته شما می‌توانید مرغ پخته شده، زرشك و قارچ را به صورت لایه‌ای با برنج قالب بزنید و سرو كنید. منبع: پاپیون
به به یک پلوی خوشگل و خوشمزه
280
607347bd2c38301a358e22f6
همه قبول داریم که بعضی چیزها با طبع دخترانه مان جور می آید و بعضی چیزها نه. و آن جایی که جور شدن باشد آرامش بیشتری هست. ولیگاهی بعضی چیزها را اشتباه می گیریم! هنرمند بودن و زیبایی آفریدن را با مشغول شدن به ظواهر اشتباه می گیریم. به جای اینکه  هنر و ایده داشته باشیم برای بهتر کردن زندگی خودمان و اطرافیان، می رویم دنبال مد و آرایش و نگرانی های مسخره در مورد سرو شکلمان. بعد تازه با این مشغولیات فکر می کنیم خیلی خانوم شده ایم غافل از این که روز به روز از هویت اصلیمان دورتر می شویم. همیشه خیاطی دوست داشتم و گهگاهی هم برای پیدا کردن ایده چرخی بین سایت ها می زنم. و این میان گاهی وبلاگ هایی هستند که واقعا حال آدم را بد می کنند. مثلا وبلاگی که خیلی هم بازدید کننده داشت و در نظر اول با توجه به عنوانش به نظرم جالب آمد. ولی هرچه بیشتر خواندم بیشتر دلم سوخت برای زن ها و دخترهایی که اینقدر زیاد و به هر قیمتی می خواهند فقط خوشگل باشند! خوب دیده شوند و به خاطر ظاهرشان مورد تایید دیگران قرار بگیرند! بعد هم با خودشان فکر می کنند هرچه بیشتر به خودشان برسند و ظاهر بهتری داشته باشند خانوم ترند! گاهی اینقدر غرق در ظواهر  و در بند نظر دیگران و مشغول به اجسام  شدیم که یادمان رفت روح مردانه و زنانه ندارد! شاید طبع زنانه با آرایش کردن اندکی سر کیف بیاید  ولی روحمان چه؟ روحمان را فراموش کردیم و به جای خواندن و فکر کردن و یادگرفتن رفتیم سراغ  نمایش دادن و تو چشم کردن و مقایسه کردن. توی گرانی ها هیچ وقت از لباس و لوازم آرایشمان به بهانه ی طبع ظریف و لطیف دخترانه! کم نگذاشتیم ولی به بهانه ی همین گرانی کتاب را به کل از خریدهایمان گذاشتیم کنار. این که توی خانه یک بوفه گذاشتیم با چه شکوه و جلالی و خانوم بودنمان را با ظرف و ظروف کریستال فراوان جدید و برق انداخته مان نشان فک و فامیل دادیم هیچ، هر وقت رفتیم جایی که دکوری هایشان جدید نبود یا هر روز برق انداخته نشده بود کلی حرف پشت سر خانوم خانه زدیم. غذای اشتباهی به خورد طبع لطیفمان دادیم و ذائقه اش را خراب کردیم. به جای این که با لذت فهم و تدبر در معانی و حقایق سیرش کنیم، با ظواهر کم اهمیت سرش را گرم کردیم. موقعی که خواستیم برای ازدواج آماده شویم به جای اینکه رشد کنیم، اخلاقمان را بهتر کنیم، به سلامتی جسم و روحمان هم زمان توجه کنیم و مهارت های زندگی کردن را یاد بگیریم، رفتیم دنبال خوشگل تر شدن. هنوز هم وقتی به حرف های زن میانسالی که توی اتوبوس کنارم نشسته بود و مثلا نصیحتم می کرد فکر می کنم خنده ام می گیرد. خنده ی تلخ. می گفت اینقدر خودتو توی چادر نپیچ اینجوری هیچ وقت نمی تونی ازدواج کنی! و تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل! حتی در تشخیص کارهای مردانه هم به نظرم بعضی چیزها را اشتباه گرفتیم. خیلی هایمان هیچ وقت دل به ریاضی و فیزیک و منطق و مسئله حل کردن ندادیم چون فکر کردیم دخترانه نیستند و فقط به درد مردهای مهندس سیبیل کلفت می خورند! در حالی که همین مسئله ها را اگر با دل و جان حل کرده بودیم و تفکر منطقی را یاد گرفته بودیم، توی جریان زندگی هم خیلی منطقی تر برخورد می کردیم و هوشمندانه تر مسائل را حل می کردیم. لذت حل مسئله مردانه و زنانه ندارد که! مسئله هم که همه جای زندگی هست. ایده زدن و راه حل پیدا کردن. ما فقط با ترس الکی و فرار از ریاضی و منطق فرصت تمرین کردن و بهتر شدن را از دست دادیم. نمی دانم این همه اشتباه توی شناخت مصادیق چیزهایی که با دختربودنمان جور باشد از کجا آمده. کسی این ها را عمدا اشتباهی یادمان داده یا خودمان غفلت کردیم و اشتباه فهمیدیم؟! به نظرم اینکه دختر بودن را با سطحی بودن اشتباه بگیریم همانقدر مسخره است که مثلا پسر بودن را با لات و قلدر بودن! توی این دنیای وانفسا، حداقل یک زن مسلمان نباید به بهانه ی لطیف ماندن، ضعیف بشود! منبع: وبلاگ قصه ی سادگی گم شده مون...
نظر خودم را می نویسم. این نظر ممکن است درست باشد یا غلط باشد. ولی خب به نظرم خیلی از زن ها و دختر ها دچار یک جور سوء تفاهم شده اند در مورد بعضی چیزها!
34,850
607358242c38301a358eaa00
من امروز با یکی از عاشقان معارف الهی صحبت می‌کردم و به ایشان عرض کردم که سخنان حضرت سیدالشهدا(ع)که به عنوان دعا معروف است، فقط دعا نیست، بلکه از قوی‌ترین معجزات روح الهی یک انسان در بستر تاریخ حیات عالم هستی و نه فقط عالم انسانی است؛ یعنی اگر خداوند به تمام ملائکه خطاب می‌کرد که جمیع شما چنین سخنان و جملاتی را از نزد خود بیان کنید، ملائکه اعلام عجز می‌کردند، دلیلش هم آیات سوره مبارکه بقره است. هنگامی که پروردگار عزیز عالم، داستان خلقت انسان را با ملائکه در میان گذاشت، واقعیت‌هایی میان پروردگار و ملائکه رد و بدل شد و در پایان، ملائکه به پروردگار عالم عرضه داشتند: تو منزه از هر عیب و نقص هستی و ما نسبت به حقیقت و واقعیت جاهل هستیم و دانش ما به همان مقداری است که تو به ما عنایت کرده‌ای. (لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا)[1] ملائکه با این مقدار از دانش، از آوردن خواستة خدا که فرمود از این اسماء به من خبر دهید، اعلام عجز ‌کردند. اما امام حسین(ع) تمام عمر شریف‌شان را در راه دعوت مردم به سوی پروردگار متعال سپری کردند؛ این دعوت در قالب دعاهایی بود که انسان‌های عادی از درک آن عاجزند. یکی از این دعاها، دعای حضرت امام حسین(ع) در روز عرفه است. نکتة لطیف و ظریف آن است که با این‌که پیامبر اسلامص)و امیرالمؤمنین(ع) می‌توانستند این معارف را بیان کنند، اما خداوند اراده کرده بود که این معارف بلند عرفانی از مجرای سیدالشهدا(ع)به مردم برسد و این دعا بر زبان مبارک امام حسین(ع)جاری شود. آن حضرت، علاوه بر دعاها و اذکار، اعمال دیگری نیز چون امر به معروف و نهی از منکر، بیان احکام، معارف الهی و دعوت مردم به سوی حق تعالی را نیز بیان ‌نموده‌اند. ایشان در روزهایی که به کربلا تشریف آورده بودند نیز از ذکر الهی غافل نبودند. مهم‌ترین ذکر حضرت در سرزمین کربلا بیداری وجدان‌های خفته بود. در این ایام همواره به سوی لشکریان دشمن می‌رفت وآنان را با گفتار محبّت‌آمیز به سوی حق هدایت می‌کرد. این ذکر مهم تا آخرین لحظات عمر شریف‌شان ادامه داشت. پس از آن‌که تمام یاران و اصحاب حضرت به شهادت رسیدند، خطاب به دشمنان دین فرمود: «هنوز درهای توبه به روی شما باز است، به درگاه الهی توبه کرده و از کشتن من صرف‌نظر کنید.»[2]؛ سپس این جمله تاریخی را به زبان آوردند: «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی؛ آیا کسی هست که مرا یاری کند!»[3] در این هنگام، عمر بن سعد دستور داد طبل و شیپورها را با صدای بلند بزنند تا صدای پرفروغ حق در میان صداهای باطل گم شده و به گوش لشکر دشمن نرسد.[4]   امروزه نیز ماهواره‌ها و سایت‌های اینترنتی نقش طبل و شیپورهای دشمن را بازی می‌کنند؛ آنان سعی دارند با راه‌‌اندازی کانال‌ها و سایت‌های ضد دینی و غیراخلاقی و القاء شبهات دینی، ارزش‌ها و کرامات انسانی را لگدمال کرده تا صدای حق و حقیقت به گوش جهانیان نرسد.  پی نوشت: [1]. بقره (2): 32؛ «ما را دانشی جز آنچه خودت به ما آموخته‌ای نیست.» [2]. ینابیع المودّة:3/79؛ مقتل الحسین(ع) (مقرم):275. همچنین برای اطّلاع بیشتر به کتاب بحارالأنوار:45/51 مراجعه نمایید. [3]. وقعة الطف: 29: «ثم نادى(الامام الحسین(ع)) برفیع صوته: هل من ناصر ینصرنی، هل من معین یعیننی؟» [4]. بحارالأنوار:45/8. منبع : کتاب: آیین اشک و عزا / نوشته: استاد حسین انصاریان
متخصصان مسائل الهی اگر بخواهند سخنان ملکوتی و عرفانی حضرت سیدالشهداء(ع)را سال‌ها برای مردم شرح و تفسیر کنند، تمام­شدنی نیست.
29,560
607355ef2c38301a358e9556
  نشست خبری اولین دوره آموزشی مدیریت رسانه با حضور لطف الله سیاهکلی رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر، حسین رضی معاون پژوهش و برنامه‌ریزی و نظارت صدا و سیما و مرتضی قاسم‌زاده مدیر آموزش مدیریت رسانه امروز چهارشنبه ۲۵ مهرماه در دانشکده صدا و سیما برگزار شد. رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر گفت: ما می‌خواهیم رسانه اداره کنیم و اداره کردن رسانه یعنی ورود به حوزه عمومی. یک حرکت ما ممکن است مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را در پی داشته باشد. وی افزود: در دنیا هم به حوزه عمومی خیلی جدی فکر می‌کنند و برای آن برنامه دارند. در کشور ما، چون رسانه انحصاری بود و رسانه صوتی و تصویری خصوصی نداشتیم و تمرین هم نکردیم، نمی‌دانیم چگونه کار کنیم. اما چون کشور‌های اروپایی رسانه خصوصی داشتند با مقررات آن آشنا هستند، دوره آموزشی می‌گذارند و بیش از ۵۰ سال سابقه کار در این زمینه را دارند. سیاهکلی اظهار داشت: باید بپذیریم در عرصه فضای مجازی رقبای جدی داریم که این‌ها روزانه مانند اژد‌های چند سر کاربران ما را می‌بلعند. ما باید با آن‌ها مقابله کنیم و حداقل بخشی از وظایف آن‌ها را به عهده بگیریم و نیاز مخاطبان را پاسخ بدهیم، در غیر این صورت دچار بحران می‌شویم. وی ادامه داد: نیازمند این هستیم که چرخه رسانه‌ای کشور را کامل کنیم. سپهر جمهوری اسلامی را تعریف کنیم و صد‌ها و هزاران فعال در این عرصه حضور پیدا کنند و آرام آرام به سمت تخصصی شدن رسانه برویم. باید رسانه‌های موضوع محور و براساس نیاز مخاطب ایجاد شوند. رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر عنوان کرد: در دنیا نهاد‌هایی هستند برای حوزه محتوا که به صورت تخصصی موضوعات را ارزیابی می‌کنند و زمانی که محتوا تأیید می‌شود، مردم با خیال راحت از آن استفاده می‌کنند؛ اما در کشور ما این موضوع تازگی دارد و می‌توانیم به کمک شما این امکان را فراهم کنیم. باید با همکاری یکدیگر محتوایی تولید کنیم که آثار منفی نداشته و مسائل شرعی را رعایت کرده باشد. وی افزود: البته اگر ما در کشور محتوا را اصلاح کنیم، با دید منفی به آن نگاه می‌کنیم، در صورتی که می‌دانیم در فضای مجازی محتوا ترکیبی از محتوای صحیح و ناصحیح، مخرب و مفید است و مصرف کننده زمان ندارد که برای خانواده فیلترینگ تعریف کند و ما باید این خدمات را احیا کنیم و سازمان تنظیم و مقررات در این زمینه کمک می‌کند تا این موضوع به خوبی پیش برود. سیاهکلی با اشاره به محتوای مصرفی در ایران بیان کرد: نمی‌دانم چه کلمه‌ای را استفاده کنم، اما خیلی زشت است که بگویم ۹۰ درصد محتوایی که مصرف می‌کنیم، دانلود است. ما از چه کشور‌هایی محتوا بر می‌داریم و چگونه محتوای ما به جایی نمی‌رسد و دیگران از ما استفاده نمی‌کنند، اما ما به راحتی از محتوای کشور‌های دیگر استفاده می‌کنیم. این قابل تأمل است؛ چرا ما همچنان مصرف کننده محتوای دیگر کشور‌ها هستیم. چرا نباید کشور‌های دیگر از محتوای ما استفاده کنند. وی تصریح کرد: باید از ظرفیت خود استفاده کنیم. در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتیم، ایشان فرمودند که رسانه‌های ما حداقل باید ۲۰۰ میلیون کاربر داشته باشد. با توجه به آمار جمعیت کشور، نگاه ایشان به خارج از کشور است. سیاهکلی در خصوص اولین دوره آموزشی مدیریت رسانه عنوان کرد: بنابر وظیفه‌ای که داشتیم، اولین دوره آموزشی مدیریت رسانه را برگزار می‌کنیم و انتظار داریم نقاط ضعف و قوت و ارزیابی اساتید را به ما اطلاع بدهید، سیستم کاملا تعاملی است و فعالیت در این دور آموزشی دوسویه است و در پایان دوره نیازمندی‌ها را به ما بگویید، امیدوارم در یک دوره ۳ الی ۵ ساله محتوای کشور را به جایی برسانیم که پاسخگوی شما عزیزان باشیم. قاسم زاده مدیر آموزش در ادامه در خصوص ویژگی‌های دوره آموزشی مدیریت رسانه، گفت: تحولات حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه رسانه‌های نوین محیط گسترده و پیچیده‌ای را فراهم آورده که بر محور یکپارچگی و همگرایی سازمان یافته است. در آن هم خدمات رسانه‌ای و هم خدمات غیر رسانه‌ای به شکل موازی در بستر رسانه‌های نوین فعالیت می‌کند. در واقع تحولات سریع و پیچیدگی‌های محیط رسانه‌ای عرصه جدیدی را در مدیریت رسانه‌ای ایجاد کرده که در آن کسب دانش مدیریت در حوزه‌های رسانه، کسب و کار و خدمات برای تمامی فعالان این حوزه به ویژه مدیران رسانه امری ضروری تلقی می‌شود. وی افزود: ویژگی‌های دوره آموزشی مدیریت رسانه تأکید بر رسانه‌های حوزه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، الگوبرداری از اقدامات و تجربیات آموزشی در سطح ملی و بین‌المللی، توجه به ملاحظات بومی و هنجاری، انطباق و پیوستگی سرفصل‌های آموزشی با حوزه فعالیت فعالان حوزه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، توجه به نیاز‌های عمومی و تخصصی مدیران رسانه، توجه به اهداف و سیاست‌های کلی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی است. قاسم زاده در خصوص ضروری بودن آموزش مدیریت رسانه، تصریح کرد: یادگیری اصول بکارگیری تئوری‌های مدیریتی در حوزه‌های مدیریت کسب و کار، مدیریت تولید و توزیع پیام و اقتصاد رسانه، همچنین کسب سهم عمیق از مسئولیت‌های اجتماعی و روابط متقابل میان حاکمیت، رسانه و جامعه از مهمترین دلایل راه اندازی کلاس های مدیریت رسانه است. در ضمن آموزش مدیریت رسانه به افزایش دانش حقوقی در زمینه انتشار محتوا در رسانه‌های صوت و تصویر و همچنین حقوق مالکیت فکری کمک می‌کند. وی در خصوص اهداف اولین دوره آموزش مدیریت رسانه بیان کرد: آشنایی مدیران رسانه با مقررات، دستورالعمل‌ها و ضوابط محتوایی حوزه صوت و تصویر، افزایش اثربخشی و کارایی در ارائه محتوا و خدمات صوت و تصویر، ایجاد تعادل درست بین نظام هنجاری رسانه‌ای و ارتقای سطح دانش و مهارت مدیران رسانه‌های مجازی در کشور و تکمیل آگاهی‌های علمی و تجربی آنان با تجربه‌های علمی بخشی از اهداف اولین دوره آموزش مدیریت رسانه است. قاسم‌زاده در خصوص جزئیات این دوره آموزشی عنوان کرد: اولین دوره آموزشی مدیریت رسانه به صورت کارگاهی برگزار و حدود ۸۸ ساعت آموزش داده می‌شود. حدود ۱۵ تا ۲۵ نفر در این آموزش شرکت می‌کنند و ۱۱ عنوان درسی برای شرکت کنندگان در این آزمون در نظر گرفته‌ایم. منبع :باشگاه خبرنگاران جوان
سیاهکلی گفت: ۹۰ درصد محتوایی که مصرف می‌کنیم، دانلود است؛ چرا همچنان مصرف کننده محتوای دیگر کشور‌ها هستیم؟
52,144
60735f8f2c38301a358eed8e
حجت‌الاسلام محمد سعیدی آریا، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس قرآنی رادیو امروز در برنامه «سمت خدا» طی سخنانی با موضوع آرامش در زندگی بر مبنای کتاب چهل حدیث امام خمینی (ره) (حدیث 15) گفت: امتحاناتی که خداوند متعال در طول زندگی برای بندگانش رقم می‌زند، برای آگاهی و بیداری ما انسان‌هاست. وی افزود: یکی از جنبه‌های امتحانات الهی برای متعادل کردان ما و جلوگیری از سقوط در ورطه‌های گناه است، گرچه برخی از این امتحانات سخت و سنگین است، اما از آنجایی که خدا هیچ شرّی برای بندگانش نمی‌خواهد، بر همین اساس می‌توان این امتحانات را الطافی بزرگ دانست. حجت‌الاسلام سعیدی اضافه کرد: خداوند در آیه 2 سوره مبارکه عنکبوت می‌فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَكُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ؛ آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ایمان (به خدا) آورده‌ایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟». عرصه امتحانات الهی همیشه به روی ما باز است و این تصور درست نیست که خداوند عده‌ای را مورد امتحان قرار نمی‌دهد، بلکه آزمایش و امتحان هر شخصی متناسب با خود آن فرد است. این  استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: اینکه خداوند گاهی اوقات بندگانش را سخت و سنگین امتحان می‌کند، به این معنا نیست که می‌خواهد بندگانش را اذیت کند، بلکه خدا با این کار، به دنبال فراهم کردن زمینه‌هایی برای رشد بیشتر انسان‌هاست. در قرآن کریم از تعبیر «بَلَاءً حَسَنًا» نیز ذکر شده است، این امتحان‌ها جنبه سازندگی و تربیتی دارد. وی یادآور شد: سرای آخرت عرصه امتحان الهی نیست، بلکه دنیا دار امتحانات است. اگر این آزمایش‌ها و امتحانات خدا نبود، هیچگاه توجه‌مان به آخرت جلب نمی‌شد، یک شخص تا وقتی زانویش به زمین نخورد، سر خود را بالا نمی‌گیرد.   حجت‌الاسلام سعیدی گفت: بر اساس روایات، خداوند در روز قیامت از فقرا که در دنیا سختی‌های بسیاری را متحمل شدند و در برابر آن صبر کردند، اجر بسیاری عطا می‌کند، طوری که حتی اغنیاء در آخرت با مشاهده این صحنه حسرت می‌خورند. این  استاد حوزه و دانشگاه گفت: امام خمینی (ره) می‌فرمود بلاهای الهی ما را به یاد حق می‌اندازد. ما انسان‌ها وقتی با امتحانات الهی مواجه می‌شویم، به نقص و کمبودهای خود پی می‌بریم و درصدد اصلاح آنها بر می‌آییم. شاکر بودن، میزان تقوا، صبر و ... در این عرصه‌هاست که مشخص می‌شود و ما را نسبت به تقویت آنها کمک می‌کند. منبع: باشگاه خبرنگاران پویا
یک استاد حوزه و دانشگاه گفت که اگر این آزمایش‌ها و امتحانات خدا نبود هیچگاه توجه‌مان به آخرت جلب نمی‌شد.
41,634
60735b1e2c38301a358ec480
1- مراقب غذا خوردنتان باشیدروزی 160 میلی‌گرم ایزوفلاون سویا یکی از آن موادی است که برای درخشان شدن پوستتان به آن نیاز دارید. مصرف سویا با تأمین پروتئین با کیفیت مورد نیاز بدن به حفظ سلامت پوست و کلاژن‌سازی کمک می‌کند و کلاژن همان ماده‌ای است که شما برای حفظ استحکام پوست به آن نیاز دارید. علاوه بر این ایزوفلاون‌های سویا نقش آنتی‌اکسیدانی هم دارند و مانع تخریب کلاژن توسط رادیکال‌های آزاد می‌شوند. در واقع باعث می‌شوند لکه‌های پوستی ناشی از افزایش سن و چین و چروک دیرتر سراغتان بیاید. 2- دوستی با سالمون و روغن زیتونیک بشقاب ماهی سالمون گریل شده که روی آن روغن زیتون ریخته‌اید با چند عدد گردو، بشقاب شگفت‌انگیزی است که می‌تواند پوستتان را نجات دهد. می‌پرسید چرا؟ علتش را باید در اسیدهای چرب ضروری جستجو کنید که در ماهی‌های پرچرب، روغن‌های گیاهی و انواع مغز دانه‌ها وجود دارد. اسیدهای چرب ضروری به‌خصوص امگا 3 تأثیر مخر آفتاب روی پوست را خنثی می‌کنند و پوست را از خشکی نجات خواهند داد. 3- با سیر آشپزی کنیدنتایج مطالعه گروهی از محققان دانمارکی نشان داده سلول‌ها در حضور سیر سریع‌تر رشد می‌کنند. بنابراین اگر می‌خواهید پوستی سالم‌تر و جوان‌تر داشته باشید و مهم‌ترین از آن خودتان را در برابر سرطان پوست بیمه کنید، زمان آشپزی در اضافه کردن سیر به غذا دست و دلبازی بیشتری نشان دهید. 4- چای بنوشیدیک قوری چای درست کنید. اجازه دهید در یخچال سرد شود و سپس این نوشیدنی را در کل روز بنوشید. چای منبع عالی انواع آنتی‌اکسیدان‌هاست که مانع از اثر رادیکال‌های آزاد ناشی از تماس با نور خورشید، سیگار و... می‌شود و اجازه نمی‌دهد این عوامل مخرب جلوی درخشش پوستتان را بگیرند. نتایج مطالعه محققان آمریکایی دانشگاه کالیفرنیا نشان داده هر چه بیشتر چای بنوشید، کمتر در معرض سرطان پوست قرار می‌گیرید. 5- دئودورانت صابونی استفاده نکنیدبه جای دئودورانت‌های صابونی از انواعی استفاده کنید که حاوی چربی اضافه هستند. دئودورانت‌های صابونی پوست را خشک می‌کنند و باعث خارش می‌شوند بنابراین آخرین موردی هستند که برای داشتن پوست سالم به آن نیاز دارید.6- حمامتان را «به روز» کنید200 گرم نمک دریا و 450 گرم جوش شیرین داخل وان بریزید و تا زمان خنک شدن آب داخل وان بنشینید. این کار به پاک‌سازی پوست کمک می‌کند. همچنین می‌توانید چند عدد چای کیسه محبوبتان را داخل وان بیندازید. چای آنتی‌اکسیدان است و رایحه خوبی به پوست شما می‌دهد. یکی دیگر از روش‌های پاک‌سازی پوست در حمام استفاده از نسبت برابر سرکه سیب، سبوس گندم و روغن کنجد است که باکتری‌های مضر را از سطح پوست پاک می‌کند و پوست را مرطوب نگه می‌دارد. 7- هنگام خواب پوستتان را جوان کنیدپیش از خواب روی دست‌ها و پاهایتان کمی کرم مرطوب کننده بزنید و سپس زمان خواب آن‌ها را با یک پارچه نخی یا جوراب و دستکش نخی بپوشانید. 8- خانه را مرطوب نگه داریداین کار جلوی خشک شدن پوست و خارش را می‌گیرد و باعث می‌شود راحت‌تر تنفس کنید. 9- اتاق خوابتان را سایه‌دار کنیداین کار جلوی به هم خوردن خواب یا بی‌خوابی ناشی از نورهای محیطی را می‌گیرد و چه اهمیتی دارد؟ خواب جزو مهمی از روش‌های سالم‌سازی پوست است چون سلول‌ها هنگام خواب ترمیم و ساخته می‌شوند و اگر نتوانید خواب استراحت کنید نمی‌توانید پوست سالمی هم داشته باشید. 10- «نبایدها» را بشناسیداز 3 عامل مخرب پوست دوری کنید؛ سیگار، سالن‌های برنزه کردن پوست و حمام آفتاب. اغلب متخصصان معتقدند این 3 عامل باعث تخریب پوست می‌شوند، در نتیجه پیرتر به نظر می‌رسید. 11- هرگز چشم‌هایتان را نمالید!به جای این کار از انواع کمپرس‌ها استفاده کنید. پوست صورت به‌خصوص در اطراف چشم بسیار حساس است بنابراین اگر چشمتان دچار خارش شده، به جای اینکه با دست به جانش بیفتید، از یک تکه پنبه یا کمپرس سرد استفاده کنید. 12- دست‌هایتان را دور از صورت نگه داریددست‌های شما در طول روز با انواع و اقسام سطوح تماس دارد و به همین دلیل منزلگاه خوبی برای خیلی از میکروب‌هاست. بنابراین وقتی چشم‌هایتان را می‌مالید، دستتان را زیر چانه‌تان می‌گذارید یا با دستی روی گونه جلوی لپ‌تاپ می‌نشینید، خیلی از این میکروب‌ها را به صورتتان منتقل می‌کنید و این خبر بدی است، اگر دنبال درخشان شدن پوستتان هستید. 13- از تونرهای طبیعی‌تر استفاده کنیدیک قاشق روغن هسته انگور به تونر روزانه‌تان استفاده کنید. روغن به عنوان یک سرم ضدپیری عمل می‌کند و باعث‌ترمیم سلول‌های پوستی می‌شود. 14- روش دوش گرفتن‌تان را اصلاح کنیدبه جای دوش گرفتن‌های طولانی در حمام پر از بخار، با آب ولرم دوش بگیرید و زمان ماندنتان را در حمام کوتاه کنید. دوش‌های طولانی و داغ رطوبت طبیعی پوست و چربی‌های محافظت‌کننده را از بین می‌برد بنابراین بهتر است کمتر از 10 دقیقه زیر دوش بمانید. 15- مرطوب کننده‌های حاوی هموکتانت انتخاب کنیدهموکتانت کلمه جدیدی برای شماست؟ نگران نباشید، قضیه بسیار ساده است. هموکتانت‌ها ترکیباتی هستند که آب جذب می‌کنند و باعث افزایش آب‌رسانی به سلول می‌شوند. از بهترین انواع هموکتانت‌ها می‌توان به گلیسیرین اشاره کرد که تقریباً همه آن را می‌شناسند. علاوه بر این محصولات حاوی آلفاهیدروکسی اسید می‌توانند باعث بهبود خشکی پوست شوند و جلوی ایجاد چین و چروک را بگیرند. آلفا هیدروکسی اسید به طور طبیعی در انگور، سیب و مرکبات وجود دارد. 16- محصولات مراقبت از پوستتان را ساده و تمیز نگه داریداین توصیه مخصوص افرادی است که پوست حساس‌تری دارند. سعی کنید دور محصولاتی که به شدت معطر هستند خط قرمز بکشید و سراغ محصولاتی با برچسب «آنتی‌باکتریال» نروید که ممکن است به جای اثربخشی بیشتر پوست را حساس کنند. 17- روی ضد آفتابتان کرم حاوی ویتامین C بزنیدبا این کار اثر حفاظتی در برابر رادیکال‌های آزاد را بیشتر می‌کنید و جلوی تخریب پوست را می‌گیرید. کرم‌های حاوی بتاکاروتن و ویتامین E نیز می‌توانند چنین اثری داشته باشند. 18- پوستتان را درست مرطوب کنیدبا تغییر فصل کرم مرطوب کننده‌تان را عوض کنید. پوست شما در زمستان به رطوبت بیشتری نیاز دارد بنابراین در این فصل باید از کرم مرطوب کننده قوی‌تری استفاده کنید. منبع: هفته نامه سلامت
دنبال پوستی سالم، درخشان و جوان هستید؟ هر ماه کلی پول خرج محصولات آرایشی و بهداشتی می‌کنید اما هنوز نتیجه دلخواهتان را نگرفته‌اید؟ این 18 توصیه همان است که برای رسیدن به پوست ایده‌آل به آن نیاز دارید.
64,567
607364fe2c38301a358f1e15
  به گزارش  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان؛ مدیر کل پزشکی قانونی استان گفت: با اعلام نتایج آزمایش‌های انجام شده برروی بقایای پیکر‌های یافت شده در ارتفاعات دنا تعداد پیکر‌های قابل تحویل به خانواده جانباختگان سانحه هوایی تهران - یاسوج به ۶۰ نفر خواهد رسید. امینی افزود: با توجه به نتایج آزمایش‌های ژنتیک، بقایای پیکر همه مسافران یافت شده است. وی با بیان اینکه جواب آزمایش ژنتیک آخرین مسافر هواپیما نیز تایید شد ادامه داد:پیکر سایر جانباختگان در روز‌های آینده برای تحویل به خانواده هایشان به پزشکی قانونی تحویل می‌شود. مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان هم گفت: از ابتدای آغاز عملیات جستجوی پیکر جانباختگان سانحه سقوط هواپیمای تهران-یاسوج تاکنون هیچ جسد سالم و کاملی پیدا نشده است. جهانبین از جست‌وجوی بسیاری از مناطق نزدیک به محل سقوط توسط امدادگران خبر داد و افزود: به زودی پایان عملیات جست‌وجوی پیکر جانباختگان در ارتفاعات دنا اعلام می‌شود. وی ادامه داد: هم اکنون بیش از ۳۰ نفر از امدادگران جمعیت هلال احمر از استان‌های مختلف کشور و نیرو‌های مردمی در ارتفاعات دنا مشغول ادامه عملیات جستجوی پیکر جانباختگان هستند. هواپیمای ATR تهران-یاسوج ۲۹ بهمن ماه ۹۶ در ارتفاعات دنا سقوط کرد و ۶۵ خدمه و مسافر این هواپیما جان خودرا از دست دادند و از آن روز تاکنون عملیات جستجوی پیکر جانباخته این سانحه ادامه یافته است.منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
مدیر کل پزشکی قانونی کهگیلویه و بویراحمد از کشف پیکر همه جانباختگان حادثه سقوط هواپیما در ارتفاعات دنا خبر داد.
58,558
607362672c38301a358f069c
پرسش : از نظر فقهی ماهیّت و حقیقت «برات» چیست؟ پاسخ اجمالی: بعید نیست كه گفته شود «برات» وام نیست؛ بلكه حواله همراه با هزینه انتقال سرمایه است، كما اینكه در عرف بازار و بانكدارى امروز آن را وام نمى دانند؛ بلكه نوعى حواله و كارمزد انتقال پول مى دانند. پاسخ تفصیلی: یکی از مسائل و مشکلاتی که در بحث ربا و بانکداری مطرح است این است که اصولا آیا «برات» نوعى وام و قرض الحسنه به تاجر یا بانك است؟ یا اینكه برات نوعى «حواله» توأم با كارمزد و هزینه حمل و نقل است؟ بعید نیست كه گفته شود برات وام نیست؛ بلكه حواله همراه با هزینه انتقال سرمایه است، كما اینكه در عرف بازار و بانكدارى امروز آن را وام نمى دانند؛ بلكه نوعى حواله و كارمزد انتقال پول مى دانند، این در حالى است كه در تحریرالوسیله آن را نوعى وام و قرض الحسنه تلقى كرده اند. حال اگر سؤال شود که اگر برات را نوعى حواله با هزینه حمل و نقل بدانیم، معنایش این است كه این پول در دست بانك امانت است، كه به فلان كس برساند و فلان مقدار كارمزد بگیرد، در حالى كه مى دانیم بانك هیچگاه عین آن پول را به طرف نمى پردازد، بلكه آن را تبدیل به پول دیگرى مى كند. در پاسخ به این سوال می گوییم: آرى امانت است ولى امانتى همراه با وكالت در تبدیل، مثل اینكه به بانك مى گوید: این پول امانت است در دست شما به فلان كس برسان و شما وكیل هستى كه آنرا تبدیل كنى و پول دیگرى تحویل بدهى. خلاصه اینكه به نظر مى رسد كه برات نوعى حواله است، نه وام و قرض الحسنه مشروط به نقصان.(1) پی نوشت: (1). گردآوری از کتاب: ربا و بانكدارى اسلامى‏، مكارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ‏ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‏، 1380 شمسی، چاپ اول‏، ص 101. منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی
بعید نیست كه گفته شود «برات» وام نیست؛ بلكه حواله همراه با هزینه انتقال سرمایه است، كما اینكه در عرف بازار و بانكدارى امروز آن را وام نمى دانند؛ بلكه نوعى حواله و كارمزد انتقال پول مى دانند.
37,447
607359532c38301a358eb425
روزنامه آرمان امروز: شرکت های کوچک، برگ برنده ایران روزنامه آفتاب یزد: مصرف برق کارتی می شود روزنامه آفرینش: تمدید زمان ثبت نام هیات علمی دانشگاه آزاد روزنامه ابتکار: سوداگری عجیب با کارت های بلاتکلیف روزنامه ابرار: عراق نباید از تحریم های ایران ضرر کند روزنامه اسرار: ملت ایران به هیچ کشوری باج نمی دهد روزنامه امتیاز: سفره مردم 47/5 درصد گران شد روزنامه اطلاعات: جهانگیری: نباید بگذاریم بنگاه ها وارد رکود شوند روزنامه اعتماد: کمیته خرابکاری ولیعهد روزنامه ایران: چرخش نفتی عربستان روزنامه بهار: اصلاح سیاست داخلی مهمترین راه مقابله با تحریم ها روزنامه تجارت: ناکارآمدی اقتصاد آزاد در شرایط تحریم روزنامه تفاهم: خسارت 199000 میلیاردی مواد مخدر بر اقتصاد ایران روزنامه تعادل: دسامبر؛ دوربرگردان تولید نفت روزنامه جام جم: چه کسی نباید شهردار شود؟ روزنامه جمهوری اسلامی: افتتاح و بهره برداری از چند طرح مهم عمرانی و صنعتی با حضور جهانگیری در خوزستان روزنامه جوان: سفارش سعودی به شرکت انگلیسی برای ترور سردار سلیمانی روزنامه جهان اقتصاد: وزیر جدید کار به مداخله دولت در سازمان تامین اجتماعی پایان دهد روزنامه جهان صنعت: جدال ارزی ادامه دارد روزنامه حمایت: قضات از مجازات های جایگزین حبس استفاده حداکثری کنند روزنامه خراسان: زمان بندی پرداخت بسته حمایتی روزنامه دنیای اقتصاد: بازنگری در پیمان ارزی روزنامه راه مردم: بازنشستگی عمرا!!! روزنامه روزان: نزدیک به تهران؛ پشت به واشنگتن روزنامه رسالت: زخم تولید داخلی از برجام تا تحریم روزنامه رویش ملت: برجام موجب پیشرفت روابط اقتصادی ایران و اروپا شد روزنامه سیاست روز: مثلث برمودای معضلات بانکی روزنامه شرق: معمای جهانگیری روزنامه شهروند: ستاره به خانه رسید روزنامه عصر اقتصاد: همه چیز برای ادغام نرخ آزاد و ثانویه ارز روزنامه عصر ایرانیان: توطئه سعودی- آمریکایی برای ضربه زدن به ایران افشا شد روزنامه عصر رسانه: برجام موجب پیشرفت روابط اقتصادی ایران و اروپا شد روزنامه فرهیختگان: راز پیشرفت علمی آلمان روزنامه قانون: لایه های پنهان اکران روزنامه قدس: شمارش معکوس برای خداحافظی مدیران بازنشسته دولت روزنامه کائنات: ترور «سردار»! روزنامه کاروکارگر: ربیعی: یک انگشت به خروارها عسل ثروت وازتخانه نزدم روزنامه کسب و کار: تنگنای معیشتی خانوارها روزنامه کیهان: تعارف کلید پایتخت به مردی که افتخارش نساختن است! روزنامه مردم سالاری: عربستان به دنبال پیمانکار ترور در تهران روزنامه وطن امروز: مخالفت دولت با شهردار شدن آخوندی روزنامه هفت صبح: جزئیات یک بسته حمایتی لاغر و مبهم روزنامه همشهری: شرکت های دولتی و نیمه دولتی روی میز فروش
مهمترین عناوین روزنامه های صبح امروز دوشنبه بیست و دوم آبان ماه به شرح ذیل است:
52,226
60735f982c38301a358eede0
 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﭼﻪ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ؟ ﻣﺎﺩﻩ 714:  «ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺑﻲ ﺍﺣﺘﻴﺎﻃﻲ ﻳﺎ ﺑﻲ ﻣﺒﺎﻻﺗﻲ ﻳﺎ ﻋﺪﻡ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻧﻈﺎﻣﺎﺕ ﺩﻭﻟﺘﻲ ﻳﺎ ﻋﺪﻡ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻳﺎ ﻣﻮﺗﻮﺭ، ﻣﻨﺘﻬﻲ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﻏﻴﺮ ﻋﻤﺪ ﺷﻮﺩ، مرتکب ﺑﻪ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺗﺎ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺣﺒﺲ ﻭ ﻧﻴﺰ  به ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺩﻳﻪ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺍﻭﻟﻴﺎﻱ ﺩﻡ، ﻣﺤﻜﻮﻡ ﻣﻲﺷﻮﺩ».  ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ ﻓﻮﻕ ﻫﻢ ﺣﺒﺲ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻫﻢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺩﻳﻪ.    ﻣﺎﺩﻩ 715: «ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﺕ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ 714 ﻣﻮﺟﺐ ﻣﺮﺽ ﺟﺴﻤﻲ ﻳﺎ ﺩﻣﺎﻏﻲِ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻋﻼﺝ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﻳﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﺭﻓﺘﻦ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺣﻮﺍﺱ ﻳﺎ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﻋﻀﻮﻱ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺑﺪﻥ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﻳﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﻜﻞ ﺩﺍﺋﻤﻲ ﻋﻀﻮ ﻳﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺨﺺ ﻳﺎ ﺳﻘﻂ ﺟﻨﻴﻦ ﺷﻮﺩ، ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﺗﺎ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺩﻳﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﻣﺼﺪﻭﻡ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.» ﻣﺎﺩﻩ716: «ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﺕ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﺎﺩﻩ 714 ﻣﻮﺟﺐ ﺻﺪﻣه ﺑﺪﻧﻲ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﻘﺼﺎﻥ ﻳﺎ ﺿﻌﻒ ﺩﺍﺋﻢ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻳﺎ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻋﻀﺎﻱ ﺑﺪﻥ ﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ رفتن ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯ ﻋﻀﻮ ﻣﺼﺪﻭﻡ ﮔﺮﺩﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ بیفتد و یا ﺑﺎﻋﺚ ﻭﺿﻊ ﺣﻤﻞ ﺯﻥ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﻮﻋﺪ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺷﻮﺩ، ﻣﺮﺗﻜﺐ، ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺩﻳﻪ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ». ﻣﺎﺩﻩ 718: «ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻳﺎ ﻣﻮﺗﻮﺭ، ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﻗﻮﻉ ﺗﺼﺎﺩﻑ، ﻣﺴﺖ ﺑﻮﺩﻩ ﻳﺎ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻳﺎ ﺯﻳﺎﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﻘﺮﺭ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲﻛﺮﺩﻩ ﻳﺎ ﺁﻥ ﻛﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻘﺺ ﻓﻨﻲ ﻭ ﻋﻴﺐ ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ ﻣﺆﺛﺮ ﺩﺭ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻳﺎ ﺩﺭ ﻣﺤﻞﻫﺎﻱ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﻋﺎﺑﺮ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮﻱ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ، ﭘﺎﺭﻙ ﻛﻨﺪ ﻳﺎ ﺩﺭ ﻣﺤﻞﻫﺎﻱ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﻮﻡ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻓﻮﻕ، ﻣﺤﻜﻮﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ».   ﻣﺎﺩﻩ 719: «ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻣﺼﺪﻭﻡ، ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﻓﻮﺭﻱ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﻣﺼﺪﻭﻡ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ ﻭ ﻳﺎ ﺍﺳﺘﻤﺪﺍﺩ ﺍﺯ ﻣﺄﻣﻮﺭﻳﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻱ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺗﻌﻘﻴﺐ، ﻣﺤﻞ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻭ ﻣﺼﺪﻭﻡ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻛﻨﺪ، ﺣﺴﺐ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﻮﻡ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩ 714 ،715 ﻭ 716 ﻣﺤﻜﻮﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﻧﻤﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ، ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺩﻫﺪ». ﺗﺒﺼﺮﻩ: «ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ، ﻣﺼﺪﻭﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻘﺎﻃﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﻳﺎ ﻣﺄﻣﻮﺭﻳﻦ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺁﮔﺎﻩ ﻛﻨﺪ، ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﻤﻮﺩ». ﻣﺎﺩﻩ 723: «ﻫﺮﻛﺲ ﺑﺪﻭﻥ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﻤﻲ ﻭ ﻣﻌﺘﺒﺮ، ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻲ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻳﺎ ﻣﻮﺗﻮﺭ اقدام ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﻫﻢﭼﻨﻴﻦ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺣﻜﻢ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻲ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻲ ﻣﺒﺎﺩﺭﺕ ﻭﺭﺯﺩ، ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺑﻪ ﺣﺒﺲ ﺗﻌﺰﻳﺮﻱ ﺗﺎ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﻳﺎ ﺟﺰﺍﻱ ﻧﻘﺪﻱ ﺗﺎ ﻳﻚ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺭﻳﺎﻝ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﻣﻲﺷﻮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺭﺗﻜﺎﺏ ﻣﺠﺪﺩ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﺗﺎ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺣﺒﺲ ﻣﺤﻜﻮﻡ ﻣﻲﺷﻮﺩ». ﻗﺎﻧﻮﻥﻫﺎﻱ ﻛﻴﻔﺮﻱ ﻭ ﺟﺰﺍﻳﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻳﻢ. منبع: دفتر پژوهش هاى اسلامى سازمان زندان‌هاباشگاه کاربران – گلریزان
ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺟﺮﺍﺋﻢ ﻧﺎﺷﻲ ﺍﺯ ﺗﺨﻠﻔﺎﺕ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻲ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﮔﻮﻳﺎﺳﺖ. در این مطلب برخی ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭ ﻣﻲﺷﻮﻳﻢ:
86,897
60736ecd2c38301a358f754f
هفته دوم لیگ برتر فوتبال در روزهای پنجشنبه و جمعه برگزار می‌شود آن هم در حالیکه در دوشهر تبریز و آبادان تماشاگران از حضور در ورزشگاه محروم هستند مگر اینکه کمیته انضباطی این محرومیت‌ها را به حالت تعلیق درآورد. نگاهی به این مسابقات می‌اندازیم: پارس جنوبی جم- نفت مسجدسلیمان؛ به دنبال اولین بردیک بازی جنوبی در روزهای داغ تابستان می‌تواند برای هواداران دو تیم جذاب باشد. پارس جنوبی در شهر جم هوادار زیاد دارد و نفت مسجدسلیمان هم که یکی از محبوب ترین تیم‌های شهرستانی لیگ محسوب می‌شود. هواداران پارس جنوبی از تارتار انتظار برد در این مسابقه خانگی دارند و نفت مسجد سلیمان هم حریف سختکوشی است که راحت تسلیم نخواهد شد. نفت می‌خواهد در لیگ برتر بماند. پارس جنوبی هم برای اینکه ثابت کند همان تیم خوب فصل گذشته است به دنبال برد خانگی است. عبدالله ویسی تیمش در لیگ برتر معمولا جنگنده و دونده بازی می‌کند.باید دید کدام تیم اولین برد را به دست می‌اورد. ذوب آهن - استقلال؛ نبرد انتقامی بدون حضور ستاره ها و قلعه‌نویی!حساس‌ترین بازی هفته در فولادشهر اصفهان برگزار می‌شود. جایی که نایب قهرمان فصل گذشته لیگ با استقلال قهرمان جام حذفی روبه رو می‌شود. استقلال فصل آماده‌سازی را با حاشیه های فراوان پشت سر گذاشتند اما ذوب آهن آرام و بی‌حاشیه تیمش را آماده لیگ کرده است. نبرد این دو تیم در لیگ قهرمانان آسیا را همه به یاد دارند جایی که استقلال توانست با هنرنمایی تیام، ذوب آهن را از آسیا حذف کند اما آبی پوشان در این فصل نه تیام را دارند نه ابراهیمی و مجید حسینی را، در آنسوی میدان هم  ذوب آهن برترین گلزن خود یعنی مرتضی تبریزی را با رضایت نامه یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومانی به استقلال فروخت. ضمن اینکه قلعه‌نویی هم از ذوب آهن جدا شده است. حالا شفر باید مقابل مربی اسبق تیم ملی یعنی امید نمازی تیمش را به میدان بفرستد. محسن مسلمان بازیکن سابق پرسپولیس هم در این بازی یک چهره ویژه خواهد بود.  آبی پوشان ۲ امتیاز حساس را در هفته اول لیگ مقابل پیکان از دست دادند و اگر می‌خواهند در لیگ برتر مدعی قهرمانی باشند باید از اصفهان دست پر به تهران برگردند ولی شکست دادن ذوب آهن کار راحتی نیست. ذوب آهن هم به دنبال انتقام باخت آسیایی از استقلال دگرگون شده است. استقلال خوزستان - پدیده؛ دو تیم با انگیزه و بی پول!آبی پوشان اهوازی یک امتیاز از تیم گسترش فولاد تبریز گرفتند و در این هفته در خانه به مصاف پدیده‌ای می‌روند که در مشهد مقابل پرسپولیس شکست خورد. یحیی گل‌محمدی تجربه خوبی در لیگ برتر دارد ولی داریوش یزدی سرمربی استقلال خوزستان اولین تجربه‌  فصل سرمربیگری‌اش را در لیگ برتر پشت سرمی‌گذارد. هر  دو تیم از نظر شرایط مالی و امکاناتی بهم شباهت دارند. پدیده حتی اعلام کرده که توان پرداخت بدهی‌هایش را ندارد و با وساطت و من بمیرم تو بمیری در لیگ برتر حاضر شده شرایط استقلال خوزستان هم بهتر از پدیده قرمز پوش نیست.  پیکان - سایپا؛ دربی خودروسازان دربی خودروسازان هم برای مدیران دو کارخانه و شاید برخی از اهالی فوتبال مهم باشد. بخصوص در این روزهای گرانی سرسام آور خودرو! علی دایی فصل گذشته در آخرین بازی فصل توانست پیکان را شکست بدهد و سهمیه آسیایی را برای تیمش کسب کند. پیکان هم مثل سایپا با همان کادرفنی وارد مسابقات شده است. هر دو تیم هم می‌گویند مشکلات مالی دارند و مثل برخی تیم‌های دیگر! نمی‌توانند ریخت و پاش کنند. شاید به همین دلیل است که سروش رفیعی به پیکان نرفت. نارنجی‌پوشان پرگل ترین برد لیگ را در هفته اول به دست اوردند و اکنون صدرنشین لیگ هستند. پیکان هم یک امتیاز از استقلال گرفت. اکنون باید دید ایران خودروهایی ها می‌تواننند سایپا را از صدر پایین بکشند یا شاگردان دایی همچنان در رده اول جدول باقی می‌مانند. تراکتورسازی تبریز- نساجی مازندران؛ پرطرفداران در ورزشگاه خالی!تقابل دو تیم محبوب و قرمزپوش لیگ در تبریز جذاب خواهد بود. البته تراکتورسازی از داشتن تماشاگر خانگی محروم است مگر اینکه این محرومیت لغو شود و حیف است که دو تیم محبوب در ورزشگاه خالی به مصاف یکدیگر بروند. جواد نکونام در هفته اول لیگ برتر شکست خانگی را متحمل شد تا تفاوت‌های لیگ برتر و لیگ یک را در میدان لمس کند. تراکتورسازی هم با مالک پولدارش برای قهرمانی وارد لیگ برتر شده است البته توشاک سرمربی تراکتورسازی در هفته اول فقط یک امتیاز گرفت و حالا باید نشان بدهد که ارزش دلارهایی که به پایش ریخته‌اند را دارد و هنوز یک مربی سرحال و بادانش است. جواد نکونام هم هم سابقه بازی در لالیگا را دارد اما توشاک سرمربی رئال مادرید بوده و باید دید در این نبرد لالیگایی که بین دو نسل مختلف برگزار می‌شود کدام برنده می‌شوند. پرسپولیس - فولاد خوزستان؛  نبرد قهرمان در خانه با فولادسرخپوشان با یک برد اقتصادی مقابل پدیده لیگ را آغاز کردند و اکنون می‌خواهند مقابل هواداران خودی یک برد خانگی را به دست بیاورند. چهره ویژه این مسابقه سروش رفیعی است که مدیرعامل باشگاه پرسپولیس خواسته از نظر اخلاقی سروش مقابل پرسپولیس بازی نکند! درخواستی که حرفه‌ای به نظر نمی‌رسد. فولاد خوزستان در هفته اول توانست ۲ بر یک به پیروزی برسد تا نشان بدهد در این فصل هم یکی از تیم‌های خوب و منسجم لیگ برتر است. پرسپولیس در این فصل هم نشان داد که ستاره‌اصلی‌اش خود تیم و برانکو سرمربی این تیم است و به یک یا دو بازیکن شاخص متکی نیست. قطعا پرسپولیس با حضور هوادارانش خیلی قدرتمندتر می شود. شاید اگر فولاد از سروش رفیعی استفاده کند این بازی شرایط جالبی پیدا کند. روی کاغذ شانس پیروزی قهرمان فصل گذشته بیشتر است. سپیدرود - سپاهان؛ نبرد ژنرال و حماسه‌ساز ملبورنوضعیت سپیدرود نسبت به فصل گذشته اصلا تغییر نکرده و این تیم همچنان مشکلات فراوانی دارد. ضمن اینکه این فصل دعوای مالک‌ها را هم این تیم اضافه کنید. سپیدرود هفته گذشته بدترین باخت هفته اول را متحمل شد و این هفته هم مقابل تیمی قدرتمند‌تر قرار می‌گیرد. سپاهان نسبت به فصل گذشته تغییرات زیادی داشته و اکنون به عنوان یک مدعی قهرمانی وارد لیگ می‌شود. باید دید سپیدرود با حضور هوادارانش چه شرایطی پیدا خواهد کرد و آیا حضور پرشمار آنها باعث می‌شود که سپیدرود بتواند مقابل سپاهان پیروز شود یا بازهم یاران خداداد عزیزی یک باخت دیگر را متحمل  می‌شود. خداداد در فوتبال ایران ملقب به حماسه‌ساز ملبورن است و امیر قلعه‌نویی هم واژه ژنرال را در فوتبال ما یدک می‌کشد و اکنون شاهد تقابل این دو مربی هستیم. صنعت نفت - گسترش فولاد؛ برزیل خالی از تماشاگر!صنعت نفت هم در این هفته از داشتن تماشاگر محروم است و برزیلی‌های آبادان در سکوت مرگبار ورزشگاه از حریف تبریزی خود میزبانی خواهند کرد. فیروز کریمی با صنعت نفت کاملا آشناست و فوتبال این شهر را به خوبی می‌شناسد. تقابل این مربی با سرمربی خارجی نفت می تواند صحنه‌های جذابی برای رسانه‌ها خلق کند! صنعت نفت در هفته اول مقابل سپاهان متوقف شد و گسترش فولاد هم در خانه ۲ امتیاز از دست داد. اسامی داوران و برنامه مسابقات هفته دوم لیگ برتر: پنجشنبه 11 مرداد 1397‏ ذوب‌آهن اصفهان- استقلال تهران- ساعت : ‏20:45‏ ورزشگاه:  فولاد شهر فولاد شهر اصفهان بیژن حیدری – سعید علی نژادیان – محمد عطایی – پیام حیدری ناظر: خداداد افشاریان ‏پارس جنوبی جم- نفت ‏مسجدسلیمان- ساعت : ‏20:30 ‏ ورزشگاه:  تختی جم بوشهر ‏رضا عادل – هادی طوسی – محمد راهی – علی میرغفاری  ناظر: نادر جعفری استقلال خوزستان- پدیده مشهد- ساعت : ‏20:45‏ ورزشگاه:  غدیر ‏اهواز ‏ شاهو اصلانی – بابک عباسقلی زاده – فرزاد بهرامی – جواد محمدی  ناظر: ابوطالب طاهریان پیکان تهران- سایپا تهران- ساعت : ‏20:45‏ ورزشگاه:   شهدا شهر قدس تهران ‏سیدوحید کاظمی – سعید قاسمی – قهرمان نجفی – پیمان فرخی مهر ناظر: زاهد بحرینی جمعه 12 مرداد 1397‏ تراکتورسازی تبریز- نساجی ‏مازندران- ساعت : ‏20‏ ورزشگاه:  یادگار امام تبریز ‏رضا کرمانشاهی – علیرضا ایلدروم – جواد مداح – علی صفایی ناطر: حسین خانبان سپیدرود رشت- فولاد مبارکه ‏سپاهان  ‏- ساعت : ‏20:45‏ ورزشگاه:  سردار جنگل رشت ‏محمدحسین زاهدی فرد – یعقوب حجتی – علی اکبر عظیم پور – امیر عرب براقی  ناظر: فریدون اصفهانیان صنعت نفت آبادان- گسترش ‏فولادتبریز‏- ساعت : ‏20:45‏ ورزشگاه:  تختی آبادان مهدی مرجانزاده – اسد حاج محمدی – یعقوب سخندان – یاسر همرنگ ناظر: محمود رفیعی ‏پرسپولیس تهران- فولاد خوزستان- ساعت : ‏20:45‏ ورزشگاه:  آزادی تهران حسین زرگر – محمدرضا ابوالفضلی – حسن یوسفی – کوپال ناظمیمنبع:فارس
هفته دوم لیگ برتر فوتبال در روزهای پنجشنبه و جمعه برگزار می‌شود و استقلال میهمان ذوب آهن اصفهان است و پرسپولیس در ورزشگاه آزادی به مصاف فولاد خوزستان می‌رود.
34,865
607358262c38301a358eaa0f
برگی (Bragi) نامی نوظهور در دنیای فناوری است؛ این شرکت آلمانی که مقر اصلی آن در شهر مونیخ مستقر است در زمینه‌‌هایی نظیر طراحی و توسعه‌ی هدفون‌ بی‌سیم هوشمند، سیستم‌عامل Bragi OS و اپلیکیشن موبایل Bragi App فعالیت دارد. محصولات سخت‌افزاری Bragi، هدفون بی‌سیم هوشمند مبتنی بر دستیار شخصی The Dash Pro‌ و هدفون‌ توگوشی بی‌سیم The Headphone را در بر می‌گیرد. این محصولات را می‌توان از طریق بلوتوث به دستگاه‌های دیگری همچون گوشی‌ هوشمند، تبلت‌ و کامپیوتر متصل و از آن‌ها در کاربردهایی نظیر پخش موسیقی یا برقراری تماس استفاده کرد. در بین دو محصول یادشده، هدفون‌ بی‌سیم The Dash Pro با بهره‌گیری از ‌سیستم‌عامل Bragi OS قابلیت‌های بیشتری، نظیر راهنما برای ورزش‌های دو، شنا و دوچرخه‌سواری را در کنار رابط کاربری حرکتی برگی (Bragi KUI)، شامل ژست‌های حرکتی سر کاربر و Shortcut (پیش‌تر با نام MyTap (Beta)) ارائه می‌دهد. این شرکت نوپای آلمانی تا ماه آوریل ۲۰۱۷ موفق به فروش بیش از ۱۰۰ هزار واحد از هدفون‌های The Dash و The Headphone شده است. برگی در سال ۲۰۱۳ و توسط نیکلای وید (Nikolaj Hviid)، کارآفرین دانمارکی بنیان‌گذاری شد. او پس از آنکه مدتی سمت مدیر عامل یک آژانس طراحی و مدیریت واحد طراحی شرکت هارمان را برعهده داشت، طرح مفهومی اولیه‌ی هدفون‌ بی‌سیم The Dash را خلق کرد؛ اما این پروژه به دست تیمی متشکل از نیکلای وید، جوزف شایدر، مدیر سابق واحد طراحی مکانیکی AKG، آرنه لوئرمان، مدیر واحد طراحی و توبی مارتین، مدیر واحد نرم‌افزار برگی، عملی شد؛ البته پس از گذشت یک سال، تعداد اعضای تیم از ۴ به ۲۰ نفر افزایش پیدا کرد. تعداد کارکنان برگی در نوامبر سال ۲۰۱۵ به ۸۵ نفر رسید و این شرکت تا آن تاریخ موفق به دریافت ۲۲ میلیون دلار از جانب گروهی از سرمایه‌گذاران آمریکایی، اروپایی و آسیایی شد. پس از آنکه پروسه‌ی امکان‌سنجی تولید The Dash پایان یافت، برگی بین تاریخ‌های ۹ فوریه تا ۳۱ مارس ۲۰۱۴ (۲۰ بهمن ۱۳۹۲ تا ۱۱ فروردین ۱۳۹۳)، کمپینی برای سرمایه‌گذاری جمعی برگزار کرد و ظرف مدت ۴۸ ساعت، به مبلغ اولیه‌ی مد نظر ۲۶۰ هزار دلاری دست یافت. کمپین کیک‌استارتر برگی با جمع‌آوری بیش از ۳.۳ میلیون دلار از ۱۵,۹۹۸ حامی مالی تا به این تاریخ، موفق‌ترین کمپین سرمایه‌گذاری جمعی در اروپا محسوب می‌شود. در ماه ژانویه‌ی ۲۰۱۵، برگی موفق به دریافت جایزه‌ی نوآوری نمایشگاه CES برای هدفون‌ بی‌سیم The Dash شد و این هدفون اواخر سال ۲۰۱۵ به‌صورت رسمی روانه‌ی بازار شد. با توجه به برنامه‌ای که برگی در زمان آغاز کمپین کیک‌‌استارتر خود اعلام کرده بود، تولید انبوه هدفون‌ The Dash باید از نوامبر سال ۲۰۱۴ آغاز می‌شد؛ اما به‌ دلیل بروز چالش‌های متعدد، تولید این محصول چندین ماه به تعویق افتاد. مهندسان برگی در ابتدا قصد داشتند دو سمت The Dash را از طریق بلوتوث به‌ یکدیگر متصل کنند؛ با این حال پس از گذشت مدتی مشخص شد انجام این کار با دشواری‌های فراوانی همراه است؛ از این رو، آلمانی‌ها برای فراهم‌ کردن اتصالی پایدار بین دو سمت هدفون، از فناوری NMFI استفاده کردند و در نهایت، هدفون The Dash‌ اواخر سال ۲۰۱۵ رونمایی شد. باید خاطرنشان کنیم که عرضه‌ی The Headphone، به‌عنوان دومین محصول سخت‌افزاری برگی نیز به‌ دلیل وجود چالش‌های متعدد در تولید، با تأخیر چندماهه‌ همراه بود؛ به‌طوری که آلمانی‌ها عرضه‌ی آن را از دسامبر سال ۲۰۱۶ و یک ماه پس از تاریخ تعیین‌شده، آغاز کردند. برگی در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۶ (۱۵ شهریور ۱۳۹۵) و دو روز پیش از رونمایی اپل از ایرپاد، هدفون‌ بی‌سیم The Headphone را به‌عنوان دومین محصول سخت‌افزاری خود معرفی کرد. The Headphone، نسخه‌ای ساده‌ از The Dash محسوب می‌شود: هدفون‌ توگوشی بی‌سیمی که توانایی اتصال به دستگاه‌های مبتنی بر بلوتوث، پخش صوت، برقراری تماس و دسترسی به دستیار دیجیتال گوشی‌های هوشمند دارد؛ اما برخلاف The Dash، از قابلیت‌های هوشمندی نظیر پایش سلامت، ضربان قلب و ژست‌های حرکتی بهره نمی‌برد و اپلیکیشنی برای آن توسعه داده نشده است. برگی در جریان رونمایی از The Headphone، نسخه‌ی ۲.۱ از سیستم‌عامل Bragi OS را نیز معرفی کرد. این نسخه، علاوه‌ بر رفع باگ‌های نسخه‌ی پیشین، قابلیت‌های جدیدی نظیر یکپارچه‌ شدن The Dash با Google Fit و Apple HealthKit، تاچ‌لاک برای جلوگیری از اجرای ژست‌های ناخواسته، پخش تصادفی برای پخش‌کننده‌ی موسیقی داخلی The Dash و پایش ضربان قلب درصورت تمایل کاربر را به هدفون بی‌سیم اضافه کرد. برگی در تاریخ ۲۱ نوامبر ۲۰۱۶ (۱ آذر ۱۳۹۵)، با انتشار به‌روزرسانی ۲.۲ برای سیستم‌عامل Bragi OS از رابط کاربری حرکتی خود با نام Bragi KUI رونمایی کرد که به‌موجب آن، بدن کاربر و حرکات آن به رابط کاربری محصولات برگی تبدیل می‌شود. رابط کاربری Bragi KUI، قابلیت‌‌های Head Gestures و MyTap (Beta) را در بر می‌گیرد. به‌موجب قابلیت Head Gestures، کاربر می‌تواند با تکان دادن سر خود، دستورهای مختلف را روی هدفون The Dash‌ اجرا کند. قابلیت Shortcut نیز دو ضربه‌ی متوالی بر گونه‌ی کاربر را شناسایی و حرکت‌های تعریف‌شده توسط وی را اجرا می‌کند. علاوه‌بر این، قابلیت‌هایی نظیر اتصال WindShield و اپل واچ در کنار بهبودهایی در عملکرد سیستم پایش ضربان قلب، نسخه‌ی ۲.۲ از Bragi OS را همراهی می‌کنند. برگی در تاریخ ۱۶ می ۲۰۱۷ (۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶)، نسخه‌ی ۳.۰ از سیستم‌عامل Bragi OS را به همراه قابلیت‌هایی نظیر منوی مجازی 4D، پایش فعالیت کاربر مبتنی بر هوش مصنوعی، ذخیره‌ی آفلاین فعالیت‌ها، Super Hearing: برای بهبود شفافیت و کیفیت صدا، Versant 2.0: برای فیلتر کردن بهتر نویزهای محیطی معرفی کرد، علاوه‌ بر موارد یادشده، نام قابلیت MyTap در این نسخه به Shortcut تغییر پیدا کرد.منبع:زومیت
برگی، شرکتی نوپا و آلمانی است که در زمینه‌ی طراحی و توسعه‌ی هدفون‌ هوشمند بی‌سیم فعالیت دارد.
56,626
607361912c38301a358eff10
به گزارش تبیان به نقل از ایرنا، هوشنگ بازوند اظهار داشت: استان کرمانشاه 2 مرز رسمی خسروی و پرویزخان و مرز نیمه رسمی سومار را با کشور عراق دارد که حجم عظیمی از صادرات ایران به عراق از طریق این مرزها انجام می شود. وی با بیان اینکه روند صادرات در این سه مرز رو به رشد، است، عنوان کرد: اکنون روزانه یک هزار و 60 دستگاه کامیون در مرز پرویزخان، 350 کامیون از مرز خسروی و 450 کامیون از مرز سومار کالا به عراق صادر می شود. بازارچه های مرزیاستاندار کرمانشاه در رابطه با بازارچه های مرزی استان نیز گفت: سه بازارچه مرزی شیخ صله، شوشمی و تیله کوه نیز در استان کرمانشاه وجود دارند که این مرزها سال گذشته به دنبال برگزاری انتخابات در عراق در اقدامی یک طرفه از سوی این کشور بسته شدند. بازوند اضافه کرد: براساس مذاکراتی که از طریق سفارتخانه ایران در عراق با مقامات این کشور انجام شد، بازارچه شیخ صله روز پنجشنبه هفته گذشته فعالیت خود را از سر گرفت. وی اعلام کرد: به نظر می رسد که 2 بازارچه دیگر استان نیز براساس مذاکراتی که صورت گرفته حداکثر تا 2 ماه آینده فعالیت مجدد خود را آغاز کنند. بازارچه های شیخ صله در شهرستان ثلاث باباجانی، تیله کوه در سرپل ذهاب و شوشمی در شهرستان پاوه قرار دارند. استان کرمانشاه با 371 کیلومتر مرز مشترک با 2 بخش کُرد و عرب نشین کشور عراق و داشتن 6 مرز رسمی و بازارچه فعال، سالانه بیش از 2 میلیارد دلار، معادل حدود نیمی از صادرات کالاهای غیرنفتی به عراق را به خود اختصاص می دهد. تخفیف به تجاراستاندار کرمانشاه در پاسخ به سوالی در رابطه با برنامه های دولت برای حل مشکل کوله بران گفت: دولت در حال گذراندن مصوبه ای برای ارائه تخفیف به تجار است. بازوند افزود: به نظر می رسد که تا چند ماه آینده پس از تصویب این طرح بخش عمده ای از مشکلات مرزنشینان و کوله بران حل شود. وی توضیحات بیشتری در رابطه با جزییات طرحی که توسط هیات دولت در حال بررسی است، ارائه نکرد تردد زائراناستاندار کرمانشاه همچنین به موضوع تردد زائران اربعین حسینی از مرز خسروی اشاره کرد و گفت: در صورتی که مرز خسروی برای تردد زائران اربعین حسینی بازگشایی شود، منجر به رونق منطقه خواهد شد. بازوند با بیان اینکه تردد افراد از مرز می تواند برای کرمانشاه فرصت باشد، گفت: به منظور باز شدن مرز خسروی باید دولت ایران و عراق با یکدیگر تصمیم گیری کنند که اکنون مذاکراتی در این رابطه در حال انجام است. استاندار کرمانشاه توضیح داد: ماه گذشته هیاتی بلند پایه از عراق به منظور مذاکره برای بازگشایی مرز خسروی به تهران آمدند و پس از چند روز مذاکره قول مساعد دادند که خسروی اواخر تابستان بازگشایی شود. مرز خسروی که پس از حضور داعش در کشور عراق بسته شد، بنا بود که سال گذشته برای تردد زائران اربعین حسینی بازگشایی شود که دولت عراق در روزهایی پایانی منتهی به اربعین به تعهدات خود عمل نکرد. پروژه های دولتاین مقام ارشد اجرایی در بخش دیگری از صحبت های خود در رابطه با پروژه های دولت در استان کرمانشاه گفت: هشت سال جنگ تحمیلی فرصت توسعه را از کرمانشاه گرفته است، از این رو دولت برای کمک به این استان پروژه های بسیار خوبی در دست اجرا دارد. بازوند طرح گرمسیری و مهار آب های مرزی را مهمترین پروژه استان کرمانشاه دانست و اظهار داشت: این طرح که بزرگترین طرح کشور محسوب می شود، فقط در استان کرمانشاه بیش از 60هزار میلیارد ریال سرمایه گذاری خواهد داشت. وی با بیان اینکه تونل بزرگ این طرح به طول 49 کیلومتر در کرمانشاه افتتاح شده است، افزود: طرح گرمسیری که چندین سد، نیروگاه و سیستم های آبیاری گسترده ای را شامل می شود، قرار است تا پایان امسال در کرمانشاه افتتاح شود. استاندار کرمانشاه به پروژه راه آهن کرمانشاه اشاره کرد و گفت: پروژه راه آهن کرمانشاه پس از سال ها انتظار نوروز امسال با حضور رییس جمهوری به بهره برداری رسید و مردم کرمانشاه می توانند مسیر کرمانشاه تهران و کرمانشاه به مشهد را با قطار طی کنند. بازوند با بیان اینکه راه آهن کرمانشاه تا مرز خسروی امتداد پیدا می کند، اظهار داشت: دولت به منظور رسیدن راه آهن به خسروی 10 هزار میلیارد ریال اعتبار در نظر گرفته است و به نظر می رسد که تا 2 سال آینده راه آهن اسلام آبادغرب نیز به بهره برداری برسد. وی به شروع کار ساخت قطار شهری کرمانشاه پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید اشاره کرد و گفت: رییس جمهوری در سفر خود به استان کرمانشاه سه هزار و 500 میلیارد ریال اعتبار به پروژه قطار شهری کرمانشاه اختصاص داد. این مقام ارشد اجرایی با بیان اینکه فاضلاب شهر یک میلیون نفری کرمانشاه به قره سو می ریزد، افزود: دولت 900 میلیارد ریال اعتبار به منظور ایجاد تصفیه خانه فاضلاب کرمانشاه اختصاص داده که کار اجرایی ساخت آن آغاز شده است. بازوند یادآور شد: هیات دولت در سفر امسال خود به کرمانشاه بیش از 30 هزار و 250 میلیارد ریال اعتبار به این استان اختصاص داد که در مقایسه با دیگر استان ها بی سابقه بود. وی افزود: از این میزان اعتبار پنج هزار و 200 میلیارد ریال به منظور ساخت بیمارستان به دانشگاه علوم پزشکی و 11 هزار و 100 میلیارد ریال به منظور ساخت آزاد راه بیستون به حمیل اختصاص پیدا کرد. استاندار کرمانشاه با بیان اینکه دولت تدبیر و امید پروژه هایی را شروع می کند که به نتیجه برسند، گفت: دولت پیشین مصوبات و پروژه های بسیاری داشت که نیمه کاره باقی ماندند. بازوند به پروژه مسکن مهر در استان کرمانشاه اشاره و عنوان کرد: اکنون یک هزار و 850 واحد مسکن مهر با پیشرفت فیزیکی بالای 50 درصد در استان کرمانشاه داریم که متقاضی ندارند. وی با بیان اینکه پس از زلزله کرمانشاه و تخریب واحدهای مسکن مهر تمایل استفاده از این واحدها کم شده است، اظهارداشت: پرونده مسکن مهرهای استان تا پایان تا سال 97 بسته خواهد شد. اقدام های انجام شده در بحث زلزلهزمین لرزه 7.3 ریشتری 21 آبان در 11 کیلومتری بخش ازگله و 32 کیلومتری شهرستان سرپل ذهاب در غرب کرمانشاه 620 کشته و 12 هزار و 386 مصدوم داشت. این زلزله به 10 شهرستان و یک هزار و 930 روستای استان کرمانشاه خسارت وارد کرد و براساس ارزیابی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی حدود 100 هزار واحد مسکونی شهری و روستایی آسیب کلی و جزئی دیدند. استاندار کرمانشاه در بخش دیگری از گفت و گوی خود با ایرنا، به وقوع زلزله و نحوه امدادرسانی به زلزله زدگان پرداخت و گفت: زلزله ای که در کرمانشاه رخ داد، در تاریخ منطقه زاگرس بی سابقه بود و منطقه وسیعی را تحت تاثیر قرار داد. بازوند زلزله منجیل و رودبار را مشابه زلزله کرمانشاه عنوان کرد و گفت: در زلزله رودبار 72 ساعت جاده ها بسته بود و امداد رسانی پس از 72 ساعت رخ داد، در حالی که در زلزله کرمانشاه در کوتاه ترین زمان ممکن امداد رسانی صورت گرفت و مردم از زیر آوار بیرون آمدند. وی ادامه داد: در اثر زلزله سال گذشته یک هزار و 241 میلیارد تومان خسارت به زیرساخت ها وارد شد و بسیاری از ساختمان های دولتی از جمله بیمارستان ها آسیب جدی دیدند. به گفته استاندار کرمانشاه، نیروهای امدادی در منطقه کمک بسزایی برای امدادرسانی به مردم زلزله زده کردند و 11 هزار نیروی جوان از ساعت 23 شب حادثه تا 11 صبح روز بعد تمام افرادی را که زیرآوار مانده بودند، نجات دادند. بازوند با بیان اینکه در زلزله اخیر رکورد مطلوبی در زمینه امداد رسانی زده شد، گفت: در زلزله ای که یک‌ هزار و 900 روستا و 9 شهرستان را در بر گرفته بود امدادرسانی به مردم به نحو مطلوبی انجام شد و خوشبخانه تلفات جانی کاهش پیدا کرد. به گفته وی، 94 هزار تخته چادر در مناطق زلزله زده توزیع شد که به ازای هر چادر 2 تخته هدر رفت که در مقایسه با دیگر زلزله ها آمار بسیار ناچیزی است. استاندار کرمانشاه با بیان اینکه فشار روحی روانی بر روی مردم زلزله زده کرمانشاه بسیار کمتر از دیگر زلزله های پیشین بود، گفت: مردم کرمانشاه در هشت سال جنگ تحمیلی پخته شده بودند و با سختی ها کنار آمدند. بازوند در رابطه با نقش شبکه های مجازی در زلزله کرمانشاه هم گفت: فضای مجازی در اطلاع رسانی کمک بسیاری به ما کرد اما مشکلاتی با کانال های معاند داشتیم که سم پاشی می کردند. وی به پیام رهبری برای کمک رسانی مردم به زلزله زدگان اشاره کرد و افزود: پس از این پیام مردم ‌به خوبی پای کار آمدند و به زلزله زدگان ‌کمک کردند. استاندار کرمانشاه با اشاره به فرمایش های مقام معظم رهبری در رابطه با بازسازی و اسکان مردم در مناطق زلزله زده، گفت: رهبری بر سرعت عمل در بازسازی مناطق زلزله زده، مدیریت متمرکز و فرصت سازی تاکید داشتند که ما آن را سرلوحه کار خود قرار دادیم. وی افزود: 2 روز پس از زلزله ادارات در مناطق زلزله زده باز شدند و روند زندگی عادی مردم از سر گرفته شد. اسکان موقت زلزله زدگانبازوند در باره اسکان موقت زلزله زدگان هم گفت: برای ساخت 12 هزار کانکس با سپاه و چهار هزار کانکس با ارتش برای هر دستگاه هفت میلیون تومان قرارداد بستیم. این مقام ارشد دولت تاکید کرد: کانکس ها در مناطق روستایی در کنار منازل روستاییان باقی خواهند ماند اما در مناطق شهری جمع آوری می شوند. وی اعلام کرد که اکنون 500 پیمانکار و 11 هزار و 600 نفر در مناطق زلزله زده استان کرمانشاه مشغول به کار هستند. روستاییان زلزله زده تا زمستان صاحب خانه می شونداستاندار کرمانشاه روند ساخت و ساز مناطق زلزله زده را خوب توصیف کرد و گفت: تمام روستاییان ‌زلزله زده استان تا زمستان امسال در خانه های خود ساکن می شوند. بازوند اظهار داشت: بخش عمده ای از ساکنان شهرهای آسیب دیده نیز که خانه های تعمیری دارند زمستان به خانه های خود باز می ‌گردند. وی با اعلام اینکه در اثر زلزله 21 آبان 96 حدود 6 هزار میلیارد تومان خسارت به غرب کرمانشاه وارد شد، گفت: دولت تاکنون پنج هزار و 325 میلیارد تومان برای بازسازی مناطق زلزله زده در قالب های مختلف تامین اعتبار کرده است. کمک های مردمیوی در رابطه با کمک های مردمی نیز گفت: مردم ‌63 میلیار تومان به هلال احمر، 2 میلیارد به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و 2 میلیارد تومان به کمیته امداد کمک‌ کردند. استاندار کرمانشاه افزود: همچنین صادق زیبا کلام سه میلیارد و 200 میلیون تومان، علی دایی هشت میلیارد و 500 میلیون تومان و نرگس کلباسی پنج میلیارد و 200 میلیون تومان کمک های مردمی را جمع آوری کردند که ما نیز برای نحوه هزینه آن به آنها مشاوره دادیم. بازوند با اشاره به فرا رسیدن فصل گرما، اظهار داشت: به هر خانواده 2 میلیون تومان برای خرید یخچال، کولر و فرش پرداخت می کنیم که تاکنون 29 هزار خانواده این مبلغ را دریافت کرده اند. وی با بیان اینکه دولت باید 94 هزار خانه را در مناطق زلزله زده تعمیر و بسازد، گفت: با تلاش های انجام شده 12 هزار خانه تا پایان شهریور ماه ساخته و تحویل زلزله زدگان خواهند شد. وی با بیان اینکه نوروز امسال صرف نظر از بسته های کالا 9 میلیارد تومان در میان زلزله زدگان توزیع شد، گفت: دولت 64 میلیارد تومان به منظور تهیه لوازم خانگی در بین زلزله زدگان توزیع کرده است. وی در بخش دیگری از صحبت های خود با بیان اینکه در مناطق روستایی به هر خانوار 550 میلیون ریال و در مناطق شهری به هر خانوار67 میلیون تومان تسهیلات کم بهره و بلاعوض داده می شود، اظهارداشت: علاوه بر این تسهیلات در بخش روستاها در قبال هر دام سبک از بین رفته در زلزله 6 میلیون ریال، هر دام سنگین 30 میلیون ریال و هر کیلوگرم ماهی 50 هزار ریال خسارت به زلزله زدگان پرداخت می کند. براساس اعلام استاندار کرمانشاه، هشت هزار و 800 جایگاه پرورش دام در مناطق زلزله زده از بین رفته که برای ساخت هر کدام از آنها 30 میلیون ریال تسهیلات پرداخت می شود. بازوند به استمهال تسهیلات زلزله زدگان اشاره کرد و گفت: مردم مناطق زلزله 23 میلیارد و 250 میلیون ریال تسهیلات از بانک ها دریافت کرده بودند، که دولت تسهیلات آنان را برای مدت 2 سال استمهال کرد. وی در پاسخ به سوالی در رابطه با گرانی مصالح در مناطق زلزله زده گفت: برخی از پیمانکاران به نحوی وانمود می کنند که مصالح گران شده در حالی که این موضوع صحت ندارد. استاندار کرمانشاه افزود: براساس برنامه ریزی که با بنیاد مسکن شده، مصالح ساختمانی به شکلی در اختیار مردم قرار می گیرد که تاثیر چندانی در مبلغ قرارداد آنها نداشته باشد. بازوند در پایان صحبت های خود با تاکید بر لزوم ایجاد امید در جامعه گفت: عده ای همیشه سیاه نمایی می کنند و اقدام های انجام شده را کم ارزش جلوه می دهند، در حالی که باید امید را در جامعه زنده کرد تا بتوانیم کشور را در مسیر توسعه حرکت دهیم.منبع:ایرنا
استاندار کرمانشاه با بیان اینکه دولت به منظور کمک به مرزنشینان به دنبال تصویب طرحی برای ارائه تخفیف به تجار است، گفت: 2 بازارچه مرزی شوشمی و تیله کوه که توسط عراق بسته شده بودند، بزودی بازگشایی خواهند شد.
60,758
607363602c38301a358f0f34
مسئول مطبوعاتی سفارت ترکیه در تهران در گفت‌وگو با ایسنا با اعلام این خبر گفت: انتخابات ریاست جمهوری ترکیه از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر در تاریخ ۲۷ خرداد در این سه حوزه برگزار خواهد شد. براساس این گزارش از امروز ۷ ژوئن تا ۱۹ ژوئن برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ترکیه در خارج از این کشور برگزار می‌شود. قرار است این انتخابات در ۱۲۳ سفارتخانه و کنسولگری ترکیه در ۶۰ کشور مختلف برگزار شود و طبق اعلام سفارت ترکیه در تهران این انتخابات در ایران در ۱۷ ژوئن (۲۷ خردادماه) برگزار خواهد شد. به گزارش ایسنا، قرار است انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ترکیه در سوم تیرماه در خود کشور ترکیه برگزار شود و یکی از نامزدهای مطرح در این انتخابات اردوغان رئیس جمهور فعلی این کشور است.
سفارت ترکیه در تهران اعلام کرد که انتخابات ریاست جمهوری این کشور در تاریخ ۱۷ ژوئن مصادف با ۲۷ خرداد در این سفارتخانه و همچنین دو کنسولگری این کشور در تبریز و ارومیه برگزار می‌شود.
89,187
60736fe92c38301a358f7e41
تقریباً 80 درصد از بیمارانی که به کووید-19 مبتلا شده‌اند، علائم خفیف تا متوسط این بیماری را دارند و در عرض چند هفته بهبود می‌یابند. 20 درصد بقیه نیز دچار علائم شدیدتر و جدی‌تر این ویروس می‌شوند، از جمله التهاب شدید و آسیب ارگانی. ضعف عضلانیمدت طولانی روی تخت بیمارستان یا خانه دراز کشیدن می‌تواند سبب ضعف عضلانی شود، زیرا عضلات بدن طی این مدت به طور بسیار محدود به کار گرفته می‌شوند. افراد سالم با استراحت طولانی‌مدت در رختخواب می‌توانند تقریباً روزانه یک تا یک و نیم درصد از قدرت عضلانی خود را از دست بدهند. آن‌هایی که مریض هستند، طبیعتاً مقدار بیشتری از قدرت عضلانی خود را از دست می‌دهند. بیماران مبتلا به کووید-19 به طور متوسط 8 روز در بیمارستان بستری می‌شوند. در عرض تنها یک هفته، فرد بیمار می‌تواند 12 درصد از قدرت عضلانی خود را از دست بدهد. برای خیلی از بیماران، ریکاوری یکی از سخت‌ترین چالش‌های فیزیکی و روانی است که باید آن را متحمل شوند. بیماران کووید-19، اینطور گزارش می‌کنند که دچار نقص‌های عملکردی، مثلاً طولانی‌مدت شدن مشکلات ریوی، ضعف عضلانی و مشکلات ادراکی، از مه مغزی گرفته تا دلیریوم یا روان‌آشفتگی می‌شوند. چه باید کرد؟ رفع این مشکلات پیچیده نیازمند چند رویکرد درمانی است. یک تیم فیزیوتراپی و توان‌بخشی می‌تواند به بیمار کمک کند تا هر چه زودتر دوره‌ی ریکاوری بعد از کووید-19 را پشت سر بگذارد. متخصص فیزیوتراپی، موانع عملکردها و فعالیت‌های روزمره را شناسایی کرده و به بیمار در غلبه بر آن‌ها کمک می‌کند که اغلب این شیوه بدون نیاز به عمل جراحی و مصرف طولانی‌مدت دارو خواهد بود. بیمار مبتلا به ویروس کرونا، هر چه زودتر بتواند توانبخشی را شروع کند، احتمال این که کاملاً ریکاوری شود بیشتر خواهد بود. به‌واسطه‌ی ترکیبی از فیزیوتراپی، ورزش‌های ادراکی و توانبخشی مخصوص، به بیمار کمک می‌شود تا بر اثرات کووید-19 بر ریه‌ها، عضلات و عملکرد مغز خود غلبه نماید. ریکاوری ریهتأثیرات تنفسی کووید-19 همان علائم آن هستند: سرفه خشک، مشکل تنفسی و در موارد شدیدتر، نیاز به ونتیلاتور برای کمک به تنفس. بافت ریه نسبت به آسیب ناشی از خود ویروس و آسیب ناشی از التهاب فعالیت بیش از اندازه ایمنی بدن، بسیار حساس است. در نتیجه، عملکرد ریه فرد ممکن است به میزان چشمگیری افت کند. وقتی ریه‌ها نتوانند به طور مؤثر از هوا پُر شوند، بقیه قسمت‌های بدن از این اکسیژن‌گیری ناکافی متأثر خواهند شد. این اتفاق سبب احساس ضعف و خستگی می‌شود، حتی اگر کمی تلاش فیزیکی هم صورت بگیرد. بیماران گزارش می‌کنند طی ریکاوری از کووید-19، احساس می‌کنند حتی بعد از انجام فعالیت‌های ساده‌ای مانند مسواک زدن دندان‌ها یا دوش گرفتن، خسته می‌شوند. این اتفاق می‌تواند مانند یک شوک باشد، خصوصاً برای بیمارانی که پیش از ابتلا به بیماری، خیلی فعال و پُرتحرک بوده‌اند. چه باید کرد؟ با ایجاد تغییراتی در سبک زندگی که به نفع عملکرد سالم ریه‌ها می‌باشد می‌توانید هر چه سریع‌تر به فعالیت‌های عادی خود برگردید. اجتناب از قرار گرفتن در معرض دود دست‌دوم سیگار و در صورت سیگاری بودن بیمار، ترک سیگار، کلید ریکاوری سریع‌تر و بهتر است. ورزش‌های قلبی و عروقی (هوازی) مانند پیاده‌روی و در صورت امکان، دوی آهسته به عملکرد بهتر ریه‌ها کمک می‌کنند. تمرینات تنفس عمیق، از جمله یوگا و مدیتیشن، هم به سلامت تنفسی کمک می‌کنند و هم بیمار را از استرس رها می‌سازند. تأثیرات مستقیم کووید 19 بر عضلاتخیلی از ویروس‌ها سبب فیبرومیالژیا یا دردهای گنگ بدنی می‌شوند. به تجربه‌ای که از ابتلا به یک آنفلوانزا یا سرماخوردگی شدید دارید فکر کنید؛ تمام قسمت‌های بدنتان درد می‌کرد، حتی دندان‌ها و موهایتان! اطلاعات مربوط به کووید-19 نشان می‌دهد تقریباً 45 درصد از بیماران، طی دوره‌ی بیماری خود، دردهای عضلانی را تجربه می‌کنند. گزارشات تحقیقاتی کووید-19 نشان می‌دهند درد و ضعف در این بیماری می‌تواند با آسیب واقعی ناشی از این بیماری و ویروس مرتبط باشد. مطالعه‌ای نشان داده رابدومیلوزیس که تخریب بافت عضله است، می‌تواند یکی از عوارض جانبی دیرهنگام ویروس کرونا باشد. طی این تخریب عضلانی، آنزیم‌هایی مانند کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز وارد جریان خون می‌شوند. این آنزیم‌ها در خون بیماران کووید-19 پیدا شده‌اند. عضلات میان تنه و عضلات نزدیک به پا مانند عضلات سرینی معمولاً خیلی زود آتروفی می‌شوند یا تحلیل می‌روند. این عضلات به ما کمک می‌کنند بایستیم، راه برویم و در وضعیت درستی بنشینیم و تنفسی درست داشته باشیم. وضعیت بدنی درست، فضای بیشتری برای حرکت دیافراگم ایجاد می‌کند. دیافراگم یکی از اصلی‌ترین عضلاتی است که به ریه‌ها کمک می‌کند منقبض و منبسط شوند. چه باید کرد؟ هیچ راهی برای پیش‌بینی این مسئله که کدام بیماران به علائم عضلانی ویروس کرونا دچار خواهند شد وجود ندارد چون تأثیر این ویروس بر افراد متفاوت است؛ اما ما می‌دانیم که غلبه بر ضعف عضلانی در افراد سالمند، بسیار سخت‌تر است. توده‌ی عضلانی به طور طبیعی با افزایش سن کاهش می‌یابد و همین مسئله، بازسازی عضله را در افراد سنین بالا دشوارتر می‌کند. فیزیوتراپ می‌تواند میزان کاهش توده عضلانی فرد بیمار را تعیین کرده و تمرینات قدرتی لازم را اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی کند. تمرینات ساده قدرتی از همان زمانی که بیمار روی تخت بیمارستان است شروع می‌شوند. با قوی‌تر شدن عضلات بیمار، تمرینات انعطاف‌پذیری برای بهبود عملکرد عضلانی کم‌کم اضافه می‌شوند. مشکلات مربوط به بافت مغز: دلیریوم و از دست دادن حافظهبیماران کووید-19 در سراسر دنیا، مشکلات گوناگون ادراکی را نیز تجربه می‌کنند. طبق آمار، بیش از 30 درصد از بیماران کووید-19 در ووهان چین، احساس سرگیجه و از دست دادن حس بویایی و چشایی و حتی سکته مغزی را تجربه کرده بودند. مطالعه‌ی دیگری دریافت 58 نفر از 64 بیماری که به دلیل کرونا در بیمارستان بستری شده بودند، دچار افت قدرت تمرکز، احساس آشفتگی و سراسیمگی بودند. در برخی از بیماران، علائم ادراکی ثابت هستند. بیماران از عبارت «مه مغزی» برای توضیح مشکلشان در تمرکز یا فراموش کردن چیزها استفاده می‌کردند. عده‌ای نیز نمی‌توانستند به خاطر بیاورند کارهای ساده‌ی روزمره را چگونه باید انجام دهند. علائم شدیدتر می‌توانند ناشی از دلیریوم (Delirium) باشند. دلیریوم یک عارضه‌ی آشفته کننده است که به دلیل بیماری یا عفونت جدی ایجاد می‌شود. دلریوم در بیماران سالمند شایع‌تر است. ماندن در آی سی یو، استفاده از ونتیلاتور و یا دریافت داروهای آرام‌بخش و عواملی همچون تنهایی می‌توانند در بروز دلیریوم دخیل باشند. کووید-19 می‌تواند از طریق آنزیم ACE2 که در سطح اندام‌ها، از جمله مغز وجود دارد، بدن را دچار عفونت کند. محققان عقیده دارند این ویروس با ACE2 جفت شده، به بدن حمله کرده و شروع به اثرات مخربی می‌کند. ACE2‌ در مغز نزدیک به عصب‌هایی است که حس بویایی و چشایی را تسهیل می‌کنند. این اتفاق می‌تواند توجیه کند چرا بعضی از بیماران کرونا دچار اشکالاتی در عملکردهای ادراکی می‌شوند. چه باید کرد؟ توانبخشی نورولوژیکی و روانشناسی می‌تواند به بیمار در رفع اختلالاتی مانند فراموشی و افت تمرکز و ... کمک کند. پزشک تشخیص خواهد داد عملکرد مغز بیمار چگونه تحت تأثیر ویروس قرار گرفته و سپس بهترین رویکرد درمانی را توصیه می‌کند. در خیلی از موارد، تمرینات شناخت درمانی می‌تواند به مغز کمک کند مسیرهای عصبی لازم برای عملکردهای معمول خود (مثلاً به یادآوردن شماره تلفن) را بازیابی کرده یا دوباره بسازد. به عنوان بخشی از برنامه‌ی درمان، احتمالاً به بیمار توصیه می‌شود تغییراتی در سبک زندگی خود ایجاد کند تا روند پیشرفت و بهبودی‌اش در خانه ادامه پیدا کند. مثلاً تشخیص عوارضی مانند فشارخون بالا، دیابت و یا افسردگی و البته داشتن خواب کافی که می‌توانند بر عملکرد ادراکی اثر بگذارند. پرداختن به فعالیت‌های ادراکی روزمره یا مشغول شدن به برخی از بازی‌ها نیز می‌تواند مفید باشد. گاهی لازم است برای کنترل استرس و اضطراب اقداماتی صورت بگیرد تا ریکاوری از کووید-19 نیز بهتر انجام شود. کلام آخروقتی به عنوان یک بیمار کم‌کم احساس بهتر شدن می‌کنید، شاید وسوسه شوید به کار و زندگی عادی خود برگردید؛ اما نباید فراموش کنید که بهبودی یک فرایند زمان‌بر است و باید تدریجاً فعالیت‌های خود را از سر بگیرید. به بدنتان گوش دهید و مکرراً استراحت کنید و پیش از این که خسته شوید، دست از کار و فعالیت بکشید. کووید-19 یک ویروس جدید است و هر روز اطلاعات و دانش ما درباره‌ی آن و همچنین تأثیری که بر بیماران می‌گذارد و این که چگونه می‌توان بر آن غلبه کرد نیز افزایش می‌یابد. اما تاکنون با قاطعیت می‌دانیم که مشکل تنفسی و حرکتی و روانی می‌تواند تأثیرات واقعاً بد و مخربی بر کیفیت زندگی شخصی و حرفه‌ای بگذارد، حتی زمانی که این ویروس مدت‌هاست بدن را ترک کرده است. اگر جزو افرادی هستید که دچار ویروس کرونا شده‌اید و دوره‌ی بیماری سختی را گذرانده‌اید؛ اما عوارض بلندمدت آن آزارتان می‌دهند، حتماً به دنبال برنامه‌ای برای غلبه کردن هر چه سریع‌تر بر چالش‌های آن باشید تا وضعیت سلامت و تندرستی بلندمدت خود را بهبود ببخشید.
شش ماه بعد از شیوع ویروس کرونا و بیماری کووید 19، بیماران بسیار زیادی هستند که وارد فاز بلندمدت ریکاوری شده‌اند و تجربه می‌کنند که این ویروس تأثیراتی بیشتر و فراتر از سیستم تنفسی بر بدنشان گذاشته است.
48,574
60735e162c38301a358edf9c
بهترین وسیله برای رسیدن به قرب خدا خداوند متعال در قرآن می فرماید: وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (انعام/92) : و آنان همواره بر نمازشان محافظت می کنند. در روایتی امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است. (تحت العقول، ص 455) بعضی از دستور العمل هایی در دین است که فوق العاده سریع تأثیر دارد و خیلی زود آدمی را به خدا می رساند. خود خداوند هم روی مواردی دست گذاشته و فرموده است که ایها الناس این موارد شما را جهشی به هدف و مقصود نهایی می رساند. مثلا نماز را نگاه کنید؛ یک سری تأکیدات خاصی روی آن شده است؛ نماز ستون دین است؛ الصَّلاة عِمَادُ دِینُکُم (میزان الحکمه، ج 5، ص 370) أول ما یحاسب العبد الصلاة فإن قبلت قبل ما سواها و إن ردت رد ما سواها (فلاح السائل ص 127): اگر نماز را قبول بکنند بقیه اعمال را هم قبول می کنند و اگر نماز را رد بکنند بقیه اعمال را هم رد می کنند. امام علیّ علیه السلام می فرماید: صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقتِها المُوَقَّتِ لَها، ولا تُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ، ولا تُوَخِّرها عَن وَقتِها لِاشتِغالٍ، واعلَم أنَّ كُلَّ شَی ءٍ مِن عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلاتِكَ؛ نماز را در وقت مقرّرش بخوان و به دلیل بیكار بودن، آن را جلو نینداز، و به دلیل اشتغال به كارى، آن را به تأخیر نیفكن و بدان كه همه كارهایت تابع نماز توست. (نهج البلاغة: نامه 27) چرا آنقدر روی نماز تأکید شده است؟ در دین مهره کلیدی نماز است. اگر عمر حضرت نوح را هم داشته باشیم و گره ها و بدی ها و رذیله ها را در این مدت طولانی لیست کنیم و بخواهیم برطرف کنیم نمی توانیم، چرا که ما خودمان هم نمی دانیم گره ها و قفل هایمان کجا است و تازه اگر هم بفهمیم، عاملی برای رفع این گیرها را نمی دانیم اما خداوند هم می داند گیر و گره ها کجا است و هم کلید باز شدن آن ها را می داند. خداوند دست روی نماز می گذارد و می گوید من یک کلید می دهم که با این کلید ده ها گره باز می شود، ده ها گیر و مشکل بر طرف می شود ... می فرماید تو یک نماز بخوان؛ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ (عنکبوت؛ 45) شما نماز را خوب و پاکیزه بخوان، همین نماز آلودگی هایت را به مرور بر طرف می کند. فردی خدمت رسول خدا آمد و گفت: جوانی هست که چشم چران است، چه جوری درستش کنیم؟ حضرت سوال کردند: آیا این جوان نماز شرکت می کند و نماز می خواند؟ عرضه داشت: بله. پیامبر فرمود: بالاخره درست می شود... به خصوص نماز اول وقت. امام علیّ علیه السلام می فرماید: صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقتِها المُوَقَّتِ لَها، ولا تُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ، ولا تُوَخِّرها عَن وَقتِها لِاشتِغالٍ، واعلَم أنَّ كُلَّ شَی ءٍ مِن عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلاتِكَ؛ نماز را در وقت مقرّرش بخوان و به دلیل بیكار بودن، آن را جلو نینداز، و به دلیل اشتغال به كارى، آن را به تأخیر نیفكن و بدان كه همه كارهایت تابع نماز توست. (نهج البلاغة: نامه 27) می خواهی آرامش داشته باشی؟ شیطان دشمن قسم خورده است؛ از پیش رو می آید، از پشت سر می آید، از دست راست و چپ می آید؛ از 4 سمت به ما حمله می کند، چگونه در برابر این دشمن قسم خورده بایستیم؟ قرآن پاسخ می دهد؛ ... أَلابِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد، 28) با ذکر الله قلب آرامش پیدا می کند؛ امروزه خیلی ها استرس داریم، خیلی ها نگران هستیم، دلشوره داریم، مضطربیم، اگر می خواهید این استرس ها و دغدغه هایتان برطرف شود؛ أَلابِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ... بالاترین ذکرها نماز است، این نماز از تمام شیاطین تو را حفظ می کند، در روایت است که مَا أَرْغَمَ أَنْفَ الشَّیطَانِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیطَان (بحارالأنوار، ج 53، ص 182، ح 11؛ وسائل الشیعة، ج 4، ص 236، ح 5023) هیچ چیز به مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی ساید، پس نماز بگذار و بینی ابلیس را به خاک بمال. مراقب نمازهایمان باشیم نماز خطورات شیطانی را از بین می بیند. نسخه اصلی در نماز است؛ دنبال بخت گشایی ها، حرزهای بی سند برای رزق و روزی، حرزهای شیطانی برای رفع مشکلات و گره های زندگی نباشیم ... نسخه و کلید اصلی را از مرحوم نخودکی به یادگار داشته باشید ... نقل است، جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم! قفل اوّل: این است که دوست دارم تا جوانم بروم مکه؛ مرحوم حاج شیخ فرمود: برای قفل اوّل، نمازت را اوّل وقت بخوان. قفل دوم: اینکه می خوام تا جوانم ازدواج کنم، زن خوب می خوام، اولاد صالح می خوام؛ مرحوم حاج شیخ فرمود: برای قفل دوم، نمازت را اوّل وقت بخوان. قفل سوم: می خوام رزقم زیاد باشه، با برکت باشه چه کنم؟ مرحوم حاج شیخ فرمود: برای قفل اوّل، نمازت را اوّل وقت بخوان، برای قفل دوم نمازت را اوّل وقت بخوان و برای قفل سوم هم نمازت را اوّل وقت بخوان! جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟! آقا من سه حاجت جداگانه داشتم، برای هر سه تا یکی کلید می دهید؟ آیت الله نخودکی فرمود: نماز اوّل وقت «شاه کلید» است. (با اقتباس و ویراست از بیانات حجت الاسلام مومنی) اربعین گرفتنی که هباء منثورا می شود مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی بر خواندن نمازهای روزانه در اوّل وقت، تأکید بسیار داشت و این نخستین وصیت او به فرزند خویش بود. این عارف روشن ضمیر می گفت: اگر آدمی یک اربعین به ریاضت بپردازد امّا یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین، «هَبَاء مَّنثُورًا» خواهد شد.   اگر می خواهی دلت را از گناه حفظ کنی قرآن کریم می فرماید: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلا عَلَى الْخَاشِعِینَ ?45، بقره) اگر می خواهی به نفست مسلط باشی، دلت و قلبت به گناه نرود، چشمت گناه نکند و هرز نرود، نماز اول وقت خوان باشید؛ دل محکم خواهد شد. منبع: وبسایت رسمی آیت الله انصاریان
راه های مختلفی مانند: ادعیه، زیارات، قرآن، نماز، روزه و...، وجود دارد که موجب تقرب به خداوند متعال می گردد، اما در این بین این مورد اگر با حضور قلب انجام شود، حال و هوای خاص خود را دارد که شاید نزدیکترین راه برای تقرب به پروردگار حکیم باشد.
84,271
60736d8a2c38301a358f6b0d
تعبیر قرآنی (قتل فی سبیل ‏اللَّه) كه در روایات از آن به شهادت نیز یاد شده، به معنای كشته ‏شدن در راه خدا، و از فضائل و ارزش‏ های متعالی ادیان الهی به ویژه دین اسلام است. شهادت ‏به جهت (فی سبیل ‏اللَّه) بودن، جان سپردنی مقدس و آگاهانه، و از آن جهت كه راه رسیدن به ‏زندگی حقیقی و پاداش ‏های فاخر و نعمت‏ های بی‏ شمار اخروی در بهشت است، فوزی‏ عظیم است، و این همه در آیاتی چند از قرآن كریم چنین بیان می ‏گردد:«وَلاَ تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَكِن لاَ تَشْعُرُونَ؛ و كسانی را كه در راه خدا كشته می ‏شوند، مرده نخوانید، كه زنده ‏اند ولی شما نمی ‏دانید.»(بقره،آیه154) و «وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ هرگز كسانی را كه در راه خدا كشته شده ‏اند مرده مپندار، بلكه زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزی داده می ‏شوند».(آل عمران،آیه 169) از نظر قرآن كریم، شهادت، مردن نیست و شهیدان مردگان نیستند، بلكه زنده‏ اند و نزد پروردگارشان متنعم‏ اند. به گفته علامه طباطبایی مراد از زنده بودنِ شهیدان پس از شهادت‏ این نیست كه نام شهید زنده می ‏ماند و با گذشت زمان كهنه نمی‏ شوند؛ زیرا این یك حیات‏ خیالی بیش نیست و تنها با منطق مادی مسلكان و كسانی كه به زندگی آخرت اعتقادی ندارند، سازگار است؛ بلكه منظور از زنده بودن شهیدان، برخورداری آنان از حیات حقیقی است؛ زیرا روزی خوردن نزد پروردگار لازمه یك حیات حقیقی است نه خیالی.(633) هر چند حیات‏ پس از مرگ اختصاصی به شهیدان ندارد، از اینكه خدای متعال تنها شهیدان را زنده ‏می‏ خواند، معلوم می‏ شود كه زنده بودن و حیات آنان در برزخ حیاتی ویژه است كه جمله «عند ربهم یرزقون» آن را بیان می ‏كند. هم چنین این آیات افزون بر ترغیب مؤمنان به جهاد در راه خدا،(634) بازماندگان شهیدان را تسلی می ‏دهد كه كشته شدن عزیزان شان بیش از جدایی چند روزه چیز دیگری نیست و آنان پس از مدتی كوتاه به ایشان ملحق می‏شوند و این جدایی چند روزه در برابر خشنودی خدای متعال و درجاتی كه عزیزان شان به آنها نائل شده ‏اند، غیرقابل ‏تحمل نیست.(635) و «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِم مِن خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ‏وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ * یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ؛ به آن چه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمان ‏اند، و برای كسانی كه از پی ایشان‏ اند و هنوز به آنان نپیوسته ‏اند شادی می‏ كنند كه نه بیمی بر ایشان است و نه اندوهگین می ‏شوند.» (آل عمران،آیه171-170) بر نعمت و فضل خدا و این كه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمی‏ گرداند، شادی می‏ كنند. خدای متعال پس از زنده خواندن شهیدان و بیان روزی خوردن آنان نزد خود در آیات‏ پیش گفته، در این آیات شادمانی و سرورشان را وصف می‏ كند؛ شادمانی و سرور برای ‏برخورداری از فضل الهی، و برای این كه همرزمانشان بر ایمان و جهاد با دشمن پایدارند و چون به شهادت برسند به مقام آنان نائل می ‏شوند و هم چون آنان از فضل و نعمت الهی‏ برخوردارند و هیچ ترس و اندوهی ندارند.(636) از این آیات استفاده می ‏شود كه شهیدان در عالم برزخ از احوال همرزمان مؤمن خود كه‏ هنوز زنده‏اند، آگاه‏ اند،(637) و این یكی از نشانه‏ های برخورداری آنان از حیات حقیقی، و نمردن ‏است. و «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُون َ‏وَیُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَی‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوابِبَیْعِكُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ در حقیقت، خدا از مؤمنان جان و مالشان را به بهای‏ این كه بهشت برای آنان باشد، خریده ‏است؛ همان كسانی كه در راه خدا می ‏جنگند و می ‏كُشند و كشته می‏شوند. این‏ به عنوان ‏وعده حقّی در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه كسی از خدا به عهد خویش وفادارتر است؟ پس به این معامله ‏ای كه با او كرده‏ اید، شادمان باشید و این همان كامیابی بزرگ است».(توبه،آیه111) خدای متعال در این آیه در قالب تمثیل، به كسانی كه با جان و مالشان در راه خدا جهاد می ‏كنند، وعده بهشت می ‏دهد و بیان می‏ دارد كه این مهم، هم چون قرآن، در تورات و انجیل ‏نیز آمده است. تمثیل از این قرار است كه خدای متعال خود را مشتری، مؤمنان را فروشنده، جان و مال مؤمنان را كالا و مبیع، بهشت را ثمن و بها، و تورات و انجیل را سند معامله قرارمی ‏دهد،(638) و در پایان، چنین معامله ‏ای؛ یعنی دست یافتن مؤمنان به بهشت در ازای جهاد مالی‏ و جانی در راه خدا و كشتن و كشته شدن را فوز عظیم (رستگاری بزرگ) می‏ خواند.(639) هم چنین «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَی‏ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَابَدَّلُوا تَبْدِیل؛ از میان مؤمنان مردانی‏ اند كه به آن چه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند. پس برخی از آنان به‏ شهادت رسیدند و برخی از آنها در همین‏ انتظارند و هرگز عقیده خود را تبدیل نكردند».(احزاب،آیه23) خدای متعال در این آیه، گروهی از مؤمنان را برای وفا كردن به عهدی كه با او بستند و به‏ شهادت رسیدند یا در انتظار شهادت ‏اند، می‏ ستاید. از این ‏رو، در انتظار و طالب شهادت بودن ‏ارزشی پسندیده و متعالی است و مؤمنان حقیقی به چنین وصفی متصف ‏اند. به گفته علامه ‏طباطبایی(ره)مراد از عهد و پیمان در این آیه، استقامت ورزیدن در برابر دشمن و فرار نكردن از صحنه نبرد است. شاهد این مدعا، بخشی از آیه 15 همین سوره (احزاب) است كه ‏درباره بیمار دلان و منافقان می‏فرماید:«لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لاَ یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ؛ با آنكه قبلاً با خدا پیمان محكمی بسته بودند كه پشت (به دشمن)نكنند».(احزاب،آیه 15) (640) افزون بر آیات، روایات پرشماری در فضیلت شهادت در راه خدا و مقام و پاداش شهیدان‏ در آخرت وارد شده است كه در اینجا به برخی اشاره می‏ شود: 1. «عن جعفرعلیه السلام عن ابیه ‏علیه السلام عن آبائه ‏علیه السلام أَنَّ النَّبی‏صلی الله علیه وآله قالَ: فَوْقَ كُلِّ ذی بِرٍّ بِرٌّ حَتّی یُقْتَلَ فی‏سَبیل‏اللَّهِ فَإِذا قُتِلَ فی‏ سَبیلِ‏اللَّهِ فَلَیْسَ فَوقَهُ بِرٌّ؛ امام صادق(‏ع) از پدرش و او از پدرانش(‏ع) نقل می ‏كند كه پیامبر(ص)فرمود: برتر از هر نیكی، نیكی دیگری است تا این كه (مؤمنی) در راه خدا كشته شود. پس هرگاه(مؤمنی‏) در راه خدا كشته شود، بالاتر از آن، نیكی ‏ای نیست».(641) 2. عن زیدبن علی عن أبیه ‏علیه السلام عن آبائه‏ علیه السلام قال: قال رسول‏اللَّه‏ صلی الله علیه وآله: لِلشَّهیدِ سَبْعُ خِصالٍ مِنَ‏اللَّهِ: اَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِه‏ مَغْفورٌ لَهُ كُلُّ ذَنبٍ وَ الثانیهُ یَقَعُ رَأسُهُ فی‏ حِجْرِ زَوْجَتَیْهِ مِنَ الحُورِالْعَیْنِ...(642) ؛زیدبن علی از پدرش، امام سجاد(ع)، و او از پدرانش(‏ع) نقل می‏ كند كه رسول خدا(ص) ‏فرمود: خدای متعال به شهید هفت ویژگی عطا می ‏كند:1. با ریختن اولین قطره خونش، گناهانش بخشوده می ‏شود. (643) 2. سرش در دامان دو همسر بهشتی ‏اش قرار می‏ گیرد و آن دوگرد و غبار از چهره ‏اش برمی ‏گیرند و به او خوش آمد می ‏گویند و او نیز به آنان چنین می‏ گوید. 3. لباس بهشتی بر انداماش پوشیده می‏ شود. 4. نگهبانان بهشت با انواع عطرها و بوهای خوش به استقبال او می ‏شتابند و او هر كدام را بخواهد انتخاب می ‏كند. 5. منزل ‏خویش را در بهشت‏ می ‏بیند. 6. به روحش گفته می ‏شود كه در هر جای بهشت خواستی‏ گردش كن.7. به وجه ‏اللَّه نگاه می ‏كند.» 3. قال علی‏ علیه السلام: إِنّ أكْرَمَ الْمَوْتِ القَتْلُ؛علی (‏ع) فرمود: بی‏ گمان، ارجمندترین مرگ، كشته شدن در راه خدا است.»(644) جمع ‏بندی و نتیجه ‏گیری‏1. شهادت در راه خدا، جان سپردنی مقدس و آگاهانه است. 2. شهادت در راه خدا، گرامی‏ ترین مرگ است. 3. شهادت در راه خدا، فوزی عظیم است. 4. شهیدان از زندگی حقیقی و ویژه برخوردار و نزد پروردگار خویش شادمان و متنعّم‏ اند. از این ‏رو، نباید آنان را مرده پنداشت و خواند. 5. شهیدان به احوال همرزمان خود آگاه و از ایمان و پایداری ‏شان در برابر دشمن ‏مسرورند. 6. شهادت موجب آمرزش گناهان می‏ گردد، امّا آن چه به حق ‏الناس برمی‏ گردد، باید به ‏وسیله مجاهد فی سبیل ‏اللَّه و یا بازماندگانش جبران گردد. 7. در انتظار شهادت بودن، ارزشی متعالی و از اوصاف مؤمنان حقیقی است./ح --------------------------------------------------- پی نوشت ها: 633) المیزان، ج 1، ص 346 - 345. 634) تفسیر راهنما، ج 1، ص 393. 635) المیزان، ج 1، ص 347. 636) مجمع البیان، ج 2 - 1، ص 883. 637) المیزان، ج 4، ص 61. 638) المیزان، ج 9، ص 396 - 395. 639) برای آگاهی بیشتر از پاداش شهیدان ر.ك: آل عمران(3)، آیه 157 و 195؛ نساء(4)، آیه 74؛ محمد(47)، آیه 4 و 5 و6. 640) المیزان، ج 16، ص 290. 641) وسائل الشیعه، ج 11، ص 10. 642) همان. 643) البته در برخی روایات دَین و قرضی كه بر عهده شهید است، استثنا شده است و در نتیجه، شهادت در راه خداموجب برائت ذمه شهید نمی ‏شود. از این‏ رو، مجاهد پیش از رفتن به جهاد باید دین خود را ادا كند یا پس از شهادتش اولیای او آن را بپردازند و یا صاحب دین درگذرد. ر.ك: بحارالانوار، ج 97، ص 10. 644) نهج ‏البلاغه، خطبه 123.منبع:سراج نت
هر چند حیات‏ پس از مرگ اختصاصی به شهیدان ندارد، از این كه خدای متعال تنها شهیدان را زنده ‏می‏ خواند، معلوم می‏ شود كه زنده بودن و حیات آنان در برزخ حیاتی ویژه است كه جمله «عند ربهم یرزقون» آن را بیان می ‏كند.
2,418
6073487e2c38301a358e2b50
 خودروهای هیبریدی خودروهایی هستند که برای حرکت کردن از دو و یا  چند انرژی متمایز و متفاوت استفاده می‌کنند تا میزان آلایندگی و هدر رفت انرژی را کنترل و بهینه کنند. این خودروها یک موتور احتراق داخلی دارند که از آن برای راه‌اندازی یک ژنراتور (مولد) استفاده می‌شود که آن ژنراتور هم باعث راه‌اندازی یک موتور الکتریکی می‌شود. به عنوان مثال می‌توان از قطارهای هیبریدی یاد کرد که دارای موتورهای دیزلی و الکتریکی هستند. این قطارها از موتور دیزلی برای تامین انرژی و راه‌اندازی ژنراتور الکتریکی استفاده می‌کنند وآن ژنراتورهای الکتریکی هم انرژی مورد نیاز موتور الکتریکی را تامین می‌کنند. همچنین زیردریایی‌ها که از مورتور دیزلی زمانی برای مواقعی که در سطح شنا می‌کنند استفاده می‌کنند و زمانی که به عمق آب می‌روند از موتورهای الکتریکی استفاده می‌کنند. موتورها و دوچرخه‌های هیبریدشاید خیلی جالب باشد که موتورهای گازی که در گذشته مورد استفاده قرار می‌گرفتند به نوعی از تکنولوژی هیبرید استفاده می‌کردند. البته آن موتورهای گازی در مورد بهبود آلایندگی خیلی موثر نبودند اما از ترکیب دو انرژی برای حرکت استفاده می‌کردند. البته لازم به ذکر است؛ امروزه موتورهای گازی جدیدی وارد بازار شده‌اند که علاوه بر استفاده از انرژی ترکیبی بر بهبود میزان الایند گی هم تاثیر به‌سزایی دارند.  از دیگر وسایل دو چرخی که از انرژی هیبریدی بهره می‌برند می‌توان به دوچرخه‌های الکتریکی که از ترکیب انرژی پدال زدن و نیروی الکتریکی جهت حرکت استفاده می‌کنند و اسکوترهای برقی – پایی که از ترکیب نیروی الکتریکی و حرکت دادن اسکوتر توسط پا به حرکت درمی‌آیند نام برد. ماشین‌های سنگین هیبریدیقطارهای هیبریدی که از انرژی‌های ترکیبی برای راه‌اندازی لوکوموتیوها استفاده می‌کنند، اتوبوس‌های هیبریدی، ماشین‌آلات راه‌سازی هیبریدی و همچنین کشتی‌های هیبریدی از وسایل نقلیه‌ی هیبریدی هستند که احتمالا به زودی جایگزین خوبی برای وسایل تک سوختی خواهند بود. البته نصب و راه‌اندازی سیستم‌های هیبریدی بر روی خودروها هزینه‌های فراوانی دارد که کارشناسان معتقدند این هزینه‌ها با صرفه‌جویی در مصرف سوخت جایگزین خواهد شد. البته حرکت در این مسیر تاثیرات بسیار مثبتی نیز در پیشرفت فناوری داشته و منتج به نتایجی از قبیل باتری‌هایی با ظرفیت بالاتر و تولید باتری‌هایی با هزینه‌های پایین‌تر شده است. جالب است که شرکت‌های تویوتا، فورد و جنرال موتورز از جمله شرکت‌هایی هستند که خودروهای شاسی بلند بزرگ هیبریدی تولید کردند و ثابت کردند که در خودروهای پر قدت هم می‌توان از فناوری هیبرید استفاده کرد. خودروی هیبریدی بخریم یا خیر؟حال سوال اینجاست که آیا زمان آن فرا رسیده است تا فناوری قدیمی خودروها را پشت سر بگذاریم. تا اینجا متوجه شدیم که خودروهای هیبریدی در مصرف سوخت صرفه‌جویی می‌کنند، میزان آلایندگی خودروها را کاهش می‌دهند و علاوه بر این‌ها تولید‌کنندگان ادعا می‌کنند که باتری‌های خودروهای هیبریدی را بدون آن‌که به برق متصل کنیم می‌توانیم شارژ کنیم. در واقع در خودروهای هبیریدی تلاش بر این است تا از انرژی تولید شده بیشترین استفاده را برد و کم‌ترین میزان انرژی را هدر داد. همه‌ی ما این جمله را بارها شنیده‌ایم که انرژی از بین نمی‌رود و فقط از حالتی به حالت دیگر تبدیل می‌شود. این اتفاق می‌تواند بسیار جذاب و جالب باشد. به طور مثال فرض کنید با یک مقدار مشخصی از انرژی بتوانید غذای خود را گرم کنید و سپس با همان انرژی محیط خانه را گرم کنید، سپس با همان انرژی روشنایی خانه‌ی خود را تامین کنید و باز هم با همان انرژی بتوانید خودروی خود را به حرکت دربیاورید و کامپیوتر و گوشی‌های موبایل خود را هم روشن کنید. پولی که امروز برای بنزین و یا به عنوان پول برق پرداخت می‌کنیم در واقع هزینه‌ی انرژی‌ای است که مصرف می‌کنیم. حالا فرض می‌کنیم با همان مقدار پولی که برای قبض برق خود در یک ماه پرداخت می‌کنیم می‌توانیم علاوه بر تهیه‌ی برق مصرفی خانه‌ی خود، بنزین و سوخت مورد نیاز برای خودروی خود را نیز تامین کنیم. بسیار مقرون به صرفه و موجه می‌باشد و اتلاف انرژی هم نداریم. این کار جزو محالات نیست و قابل انجام می‌باشد. فقط کافی‌است به تکنولوژی آن دست بیابیم. خودروهای هیبریدی در تلاش هستند تا از این اصل مهم استفاده کنند و بتوانند از انرژی تولید شده بالاترین استفاده را ببرند و هزینه‌ها را تا جایی که امکان دارد پایین بیاورند. معرفی چند خودروهای هیبریدی1- شورولت بولت 2017 2- تویوتا کمری هیبریدی3- تویوتا آوالون هیبریدی4- بی‌ام‌و i35- تویوتا پریوس6- هوندا آکورد هیبریدی7- تویوتا پریوس پرایم8- هیوندای یونیک9- هیوندای سوناتا هیبریدی10- شورولت ولت11- کیا اپتیما هیبریدیاین‌طور که مشخص است خودروسازان بزرگ دنیا به سمت هیریدی شدن محصولات خود پیش می‌روند. علاوه بر لیست بالا، کمپانی‌هایی مثل بنز، بی‌ام‌و، پورشه، فولکس، نیسان و فورد هم خودروهای هیبریدی تولید و روانه بازار کرده‌اند که هیولای هیبریدی مرسدس بنز هم با نام پروجکت وان اخیرا رونمایی شده است. البته تویوتا یکی از پیشتازان این عرصه می‌باشد و چیزی که واضح است این است که خودروسازان آسیایی، تمرکز خود را بر روی محصولات پر فروش خود گذاشته‌اند تا بتوانند نفوذ خودروهای هیبریدی را در بازار و بین مشتریان افزایش دهند. خودروهایی نظیر کمری در تویوتا، سوناتا از هیوندای و اپتیمای کیا که جزو پرفروش‌ترین محصولات جهان هستند را در لیست هیبریدی‌ها می‌بینیم که برخی از خودروهای در انتظار ورود به بازار ایران نیز از این کمپانی‌ها هستند. مزایای خودروهای هیبریدیسازگار و دوست‌دار محیط زیست یکی از بزرگ‌ترین مزایای خودروهای هیبریدی در مقابل ماشین‌های بنزینی این است که خیلی پاک‌تر حرکت می‌کنند ( یعنی هنگام حرکت آلودگی کم‌تری بر محیط زیست وارد می‌کنند) و مسافت بیشتری را به نسبت سوخت مصرفی با خودروهای بنزینی می‌پیمایند، به این معنی که، اگر یک خودروی بنزینی مسافت 100 کیلومتری را با مصرف 9 لیتر بنزین طی کند، یک خودروی هیبریدی با 3 الی 4 لیتر بنزین می‌تواند همان مسافت را  پشت سر بگذارد. صرفه‌ی اقتصادی علاوه بر مصرف سوخت پایین‌تر که به کاهش هزینه‌ها بسیار کمک می‌کند در بیشتر کشورها خودروهای هیبریدی از برخی از هزینه‌ها و مالیات‌ها معاف هستند و همچنین در تامین هزینه‌های خرید و نگهداری این خودروها تسهیلات ویژه‌ای وجود دارد. وابستگی کم‌تر به سوخت‌های فسیلی مصرف سوخت فسیلی یک خودروی هیبریدی نسبت به یک خودروی بنزینی بسیار کم‌تر است. سیستم شارژ باتری با ترمز گرفتن در خودروهای هیبریدی با هر بار ترمز گرفتن (ترمز کردن در زمان حرکت)، باتری خودرو به میزان کمی شارژ خواهد شد. در این خودروها سیستمی تعبیه شده است که انرژی آزاد شده در زمان ترمز کردن را برای شارژ مجدد باتری‌ها استفاده می‌کند. این دقیقا مصداق استفاده بهینه از انرژی است. در خودروهای بنزینی این انرژی به هدر می‌رود. ساخته شده از مواد سبک‌تر ماشین‌های هیبریدی از مواد سبک‌تری ساخته شده‌اند که به معنی مصرف کم‌تر انرژی خواهد بود. ایرادات خودروهای هیبریدیقدرت کم‌تر ماشین‌های هیبریدی دارای موتور دوقلو هستند. در مقایسه با ماشین‌های بنزینی که تمام فضای موجود به موتور بنزینی اختصاص یافته، خودروهای هیبریدی فضای موجود در موتور را به دو قسمت تقسیم می‌کنند. به همین علت قدرتی که موتور بنزینی ایجاد می‌کند بیشتر از قدرت ترکیبی ایجاد شده توسط موتورهای هیبریدی است. این ویژگی باعث شده تا خودروهای هیبریدی برای مصارف شهری بسیار مناسب باشند. قیمت بالاتر خودروهای هیبریدی به علت فناوری و تجهیزات به کار رفته در آن‌ها می‌توانند قیمت بسیار بالاتری نسبت به خودروهای بنزینی داشته باشند که می‌تواند جیب خریداران را حسابی خالی کند. هندلینگ پایین‌تر همان‌طور که می‌دانید در خودروهای هیبریدی از باتری‌های زیادی استفاده می‌شود که این باتری‌ها وزن خودرو را سنگین‌تر می‌کنند. تولیدکنندان به منظور کاهش وزن کلی خودرو به ناچار باید از وزن بدنه و شاسی خودرو بکاهند که در هندلینگ و مانورپذیری خودرو تاثیر منفی خواهد گذاشت. هزینه‌ی نگهداری بالاتر وجود دو موتور و فناوری به کار رفته‌ی پیچیده‌ترمی‌تواند کار مکانیک‌ها را سخت‌تر کند و یا یافتن مکانیکی که بتواند خودروی هیبریدی را تعمیر کند کار مشکلی باشد. به همین علت شاید در حال حاضر هزینه‌ی نگهداری این خودروها بیشتر باشد. البته این مسئله با گذشت زمان و فراگیر شدن خودروهای هیبریدی حل خواهد شد. وجود باتری‌هایی با ولتاژ بالا برخی معتقدند که وجود باتری‌هایی با ولتاژ بالا می‌تواند در مواقع تصادف خطرناک باشد. مدتی است که در ایران هم شاهد حضور خودروهای هیبریدی هستیم که امیدواریم علاوه بر افزایش کیفیت هوا و کاهش آلودگی‌ها، بتواند بر عملکرد سازندگان داخلی هم تاثیر مثبتی گذاشته و آن‌ها را به سمت پیشرفت و جهش در صنعت خودرو سوق دهد. هم‌اکنون برخی از این خودروها برای ورود به بازار ایران در صف هستند.
با آمدن خودروهای هیبریدی و مزایا و معایبی که دارند و حرکت خودروسازان بزرگ به سمت هیبریدی کردن محصولات، این سوال برای مشتریان به وجود آمده که خودروی هیبریدی بخریم یا خیر؟
23,193
607353282c38301a358e7c77
عکس خانوادگی یک گوشه دنج و زیبا از خانه را انتخاب و وسایل آنتیک و مدرن را در کنار هم به نمایش بگذارید. در همین قسمت، یک قاب عکس خانوادگی نیز نصب کنید تا کاملا در چشم باشد. البته می توانید به سلیقه خود، یک دیوار را به عنوان آلبوم دیواری انتخاب و چندین قاب با اندازه های مختلف در فواصل منظم از هم نصب کنید. فقط توجه داشته باشید همه قاب ها یک رنگ باشند تا به جای زیبایی، موجب زشتی و شلوغی فضا نشوند. یک اثر هنری تقریبا همه آدم ها به هنر و آثار هنری علاقه مند هستند. این هنر می تواند یک تصویر یا عکس چاپی یا تندیس، مجسمه یا هنرهای تجمسی باشد. هنر مورد علاقه شما هر چه که هست را در گوشه ای از خانه به عنوان وسیله تزئینی به نمایش بگذارید. البته محلی که برای آن انتخاب می کنید نیز بسیار مهم است. به طور مثال، همان طور که در این عکس می بینید، قاب عکسی که روی دیوار نصب شده، با چوب‌رختی و نیمکتی جفت شده که به صورت مینیمال و ساده و البته بسیار شیک طراحی شده اند. برای جذابیت بیشتر، سبدهایی نیز به عنوان جاکفشی در زیرنیمکت قرار داده شده تا جذابیت آن بیشتر شود. یک صندلی دکوری و عتیقه در همه خانه ها مبل و صندلی هست اما این صندلی که مدنظر ماست، فرق دارد. ما منظورمان صندلی آیکونیک است. یعنی یک صندلی منحصر به فرد، با مشخصات خاص یا عتیقه. این تیپ صندلی ها را در فروشگاه های وسایل چوبی یا دکوری می توانید پیدا کنید. برای اینکه ذات خاصِ صندلی هم به خوبی دیده شود، جایی که برایش انتخاب می کنید بسیار مهم است. حوله مهمان در هر خانه ای مهمان رفت و آمد می کند. برخی از مهمان ها از راه دور هستند و برای چند روز در خانه می مانند. بعضی وقت ها نیز دوست داریم دوست یا خانواده خود را در خانه نگهداریم. به همین دلایل، باید در سرویس های بهداشتی (حمام و دستشویی) حوله تمیز و اضافه داشته باشیم که مخصوص مهمان باشد. از این حوله ها می توانید برای تزئین حمام هم کمک بگیرید. سینی خوراکی و سرگرمی پیدا کردن یک سینی خوب و شیک اصلا سخت نیست. انواع و اقسام سینی ها در جنس، رنگ و طرح های مختلف موجود هستند و می توانید با توجه به بودجه خود، نمونه های موردعلاقه خود را خریداری کنید. البته برای مواقعی که می خواهید خوراکی های دورهمی را روی میز بچینید، سینی های چوبی بهترین گزینه هستند. گلدان طبیعی گل و گیاه به بهبود روحیه آدم کمک زیادی می کند. در عین حال، در زیبایی خانه نیز بسیار تاثیرگذار است. لازم نیست برای این مورد خیلی هزینه کنید. گیاهان ساده ای همانند کاکتوس یا گیاهانی که مخصوص آپارتمان هستند و عمر و دوام خوبی دارند، استفاده کنید. چند گلدان در اندازه های مختلف انتخاب و در کنار هم بچینید تا بیشتر خودنمایی کنند. پلاک خانه همه موارد دکوری به داخل خانه محدود نمی شوند. برای ورودی و فضای خارجی خانه هم خوب است مواردی را در نظر داشته باشید. مثلا ساده ترین کاری که می توانید برای ورودی خانه خود انجام دهید، استفاده از پلاک های طرح‌دار است. جعبه ابزار برای اینکه انباری مرتبی داشته باشید بهتر است آن را قفسه بندی کنید و برای هر وسیله ای، جایگاهی تعیین کنید. از کشو و کابینت گرفته تا تاقچه و ... این شاید در زیبایی و ظاهر خانه تغییری ایجاد نکند، اما دسترسی ها را ساده می کند و می توانید همه چیز را درست سر جای خود قرار دهید. بالشتک با انواع کوسن و بالشتک می توانید به خانه رنگ ببخشید. کوسن ها را در اندازه های مختلف، رنگ های متنوع و طرح و شکل‌های متفاوت انتخاب کنید و در هر جایی که مناسب است، قرار دهید. به طور مثال، روی کاناپه یا روی صندلی. ایستگاه موسیقی کتابخانه یا محلی که کتاب و وسایل تزئینی را درون آن می گذارید مکان مناسبی برای قرار دادن بلندگوهای سیستم صوتی است. یا حتی می توانید داک بگذارید و آن را با گوشی آی‌فون یا آی‌پد خود سینک کنید و از گوشه فرهنگی ای که در خانه ساخته اید، موسیقی پخش کنید. دستمال توالت قرار دادن دستمال رولی در توالت از واجبات هر خانه ای است که ممکن است آن را فراموش کنید. اما به یاد داشته باشید، در دستشویی و حتی در قسمت روشویی باید دستمال رولی و حوله ای داشته باشید.منبع : برترین ها
بدون شک همه نمی توانند خانه خود را با هر آنچه دوست دارند و در ذهنشان هست پر کنند. اما برخی موارد هستند که بودنشان بهتر از نبودشان است و هزینه خاصی هم نیاز ندارند.
62,277
607364022c38301a358f1523
همه زوجین به دنبال یک رابطه جنسی خوب هستند ولی گاهی اوقات رابطه جنسی به جای لذت درد دارد به خصوص برای زنان. در واقع تحقیقات نشان داده است که حدود 30 درصد از زنان در زمان رابطه جنسی واژینال درد دارند و حدود 72 درصد از زنان در زمان رابطه جنسی، درد را تجربه کرده اند. این اعداد، آمار بسیار قابل توجهی است بنابراین کاملا نگرانی زنان در رابطه جنسی قابل درک است. به گفته دکتر دبرا هربنیک  Debra Herbenick استاد دانشگاه بلومینگتون در ایندیانا علت درد اغلب زنان در رابطه جنسی به شرایط آماده شدنشان برمیگردد و اگر نتوانند حس لذت را در خود بیدار کنند مسلما موقع رابطه جنسی درد را تجربه خواهند کرد. چرا رابطه جنسی برای زنان دردناک است؟در رابطه جنسی واژینال اغلب رابطه جنسی خشن و سریع، عدم آماده سازی و پیشنوازی قبلی و در نتیجه روانکاری نشدن کافی واژن علت درد است. اغلب زنان برای این که آمادگی دخول را پیدا کنند نیاز به 10 تا 15 دقیقه پیش نوازی دارند. برخی پوزیشن های جنسی مانند داگی که شرایط دخول بسیار عمیق را فراهم می کند باعث ضربه زدن آلت تناسلی مرد به دهانه رحم می شود یا این که زاویه قرار گیری شما با هم هماهنگ نیست و در نتیجه باعث ایجاد درد شدید می شود. در برخی دوره های زندگی زنان احتمال درد هنگام رابطه جنسی بیشتر است. دو سوم از زنانی که به کودکشان شیر می دهند به دلیل پایین آمدن سطح استروژن در بدن و در نتیجه کم شدن ترشحات و انعطاف پذیری واژن هنگام رابطه جنسی واژینال و دخول احساس درد واضحی دارند. برای پیشگیری از درد هنگام رابطه جنسی چه کنیم؟ وقتی از زنان سوال می کنیم که آیا در مورد دردشان با شریک زندگیشان صحبت می کنند یا خیر متوجه می شویم که اغلب آن ها مشکلشان را با شریک زندگیشان در میان نمی گذارند و برخی احساس می کنند شوهرشان اهمیتی به این موضوع نمی دهد بنابراین لزومی به گفتن نیست. برخی نگران این هستند که حسشان نامعقول باشد و یا نمی خواهند حس و حال رابطه را خراب کنند. بنابراین بهترین کار است که مردان پیش قدم شده و در این زمینه از شریک زندگیشان سوالاتی بپرسند تا به پاسخ های درستی برسند. باید به او اطمینان بدهید که همیشه به فکرش هستید و اگر مشکلی پیش می آید می خواهید آن را حل کنید. اگر همسرتان به هر دلیلی در زمان رابطه جنسی درد دارد باید در این زمینه انعطاف پذیر باشید و نیازی نیست در هر رابطه جنسی حتما دخول داشته باشید و می توانید با رابطه جنسی دهانی یا ماساژ ارضا شوید. اگر مشکل درد همسر شما به دلیل روانکاری ناکافی است و معاشقه هم مشکل را حل نمی کند حتما از لوبریکانت استفاده کنید. اگر در پوزیشن خاصی احساس درد دارد زاویه خود را تغییر دهید تا بتوانید به بهترین حالت برسید. اگر حرکاتتان در رابطه واژینال خیلی سریع است بهتر است سرعت آن را کاهش دهید مگر در موارد استثنایی که بخواهید رابطه جنسی خشن را تجربه کنید و حتما از خواست همسر خود مطمئن شوید و فقط به فکر لذت خود نباشید و از لوبریکانت زیادی استفاده نمایید. منبع: بیتوته  
همه زوجین به دنبال یک رابطه جنسی خوب هستند ولی گاهی اوقات رابطه جنسی به جای لذت درد دارد به خصوص برای زنان
28,731
607355942c38301a358e9219
ماجرای شهیدی که با زنجیر دفن شددست بسته، هر چند با زنجیر همه بسته شده باشد، باز، دستی را که مشکل گشا باشد، از مشکل گشایی نمی‌اندازد. دست‌های غُل و زنجیر شده‌ی «غلام حسین خزاعی» راهنمای خوبی است که تاریخ را تا ابد از ضلالت، به روشنایی راهنمایی کند. دست‌های او که وقتی بود، استاد نزدیکانش بود و حالا که شهید شده، استاد بشریت است برای همه‌ی اعصار. روایت‌های زیر بیان خاطرات زندگی شهید خزاعی از زبان دوستان و همرزمانش است. شهیدی که به وصیت خودش با غُل و زنجیر دفن شد و به دیدار حضرت حق رفت.همه‌ی قدرت‌ها مال خداستراننده کنار ماشینش نشسته بود و انتظار می‌کشید کسی کمکش کند و آن را هل بدهد. غلامحسین رفت و ماشین را هل داد تا روشن شد.چند متر جلوتر، دوباره خاموش شد. دوباره برگشت و هلش داد تا روشن شود؛ این بار رفت. گفت: می‌دونی چرا دفعه‌ی اول ماشین خاموش شد؟ گفتم: نه، چرا؟ گفت: وقتی هلش می‌دادم وروشن شد، مغرور شدم که تونستم تنهایی این کار رو بکنم، خدا خاموشش کرد تا بهم فهمونه همه‌ی قدرت مال خودشه و من کاره‌ای نیستم.قرار اول وقت با خداداشتیم با هم حرف می‌زدیم که نگاهی به ساعتش کرد و با عجله از خانه زد بیرون. پرسیدم: کجا با این عجله؟ گفت: قرار ملاقات دارم. ورفت. از برادرش پرسیدم: با کی قرار ملاقات داشت؟گفت:خدا، رفت مسجد جامع تا نمازش رو اول وقت بخونه.کمک به پیرزنبه شرط اینکه به کسی چیزی نگویم، دنبالش راه افتادم تا بفهمم چهار لیتری نفت را برای چه می‌خواهد. وارد گاراژ متروکه‌ای می‌شد و به طرف اتاق مخروبه‌ی انتهای آن رفت. چراغ نفتی توی اتاق را پر کرد و ظرف نفت را گوشه‌ی اتاق گذاشت و آمد بیرون. گفت: یک پیرزن توی این اتاق زندگی می‌کنه که من هر چند روز یک بار چراغش رو نفت می‌کنم. حالا که تو فهمیدی، از این به بعد نوبتی بهش کمک می‌کنیم، به شرط اینکه به کسی چیزی نگی.کعبه‌ی من جبهه‌ استچون پدر و مادر می‌خواستند به حج بروند، نامه نوشته بودیم که فوری خودش را از منطقه به خانه برساند. در جواب نوشت، لباس بسیجی من مثل همان لباس احرامی است که تو بر تن می‌کنی و به مکه می‌روی. تیری که از سلاح من به سوی دشمن شلیک می‌شود، مثل سنگی است که تو در منا به شیطان می‌زنی. همانطور که تو باعشق و علاقه به طواف کعبه می‌روی، من هم با همان عشق به جبهه آمدم. کعبه‌ی تو آنجاست، کعبه‌ی من این جاست.موتورسواری برای رضای خدابه سرعت از وسط تپه‌ها عبور می‌کردیم. ناگهان موتور را متوقف کرد و گفت: توهم رانندگی کن. نشستم پشت فرمان و همان طور که حرکت می‌کردم،پرسیدم: چرا من برونم؟ گفت: احساس می‌کنم دچار غرور شدم.تعجب کردم، وسط تپه‌ها کسی نبود که ما را ببیند، حالا چه طوری احساس غرور کرده بود، خدا می‌داند.به تپه‌ی کوچکی که پشت سرمان بود، اشاره کرد و گفت: وقتی به اون تپه رسیدیم،.یک کم گاز دادم و از موتورسواری لذت بردم. معلوم می‌شه دچار هوای نفس شدم، در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شده بودم.برگردیماز منطقه‌ی عملیاتی خیبر، همراهم آمد اهواز، تا به خانواده‌اش تلفن بزند. همین که جلوی مخابرات ایستادم، نگاهی به خیابان انداخت و گفت: پشیمون شدم، برگردیم. نمی‌دانستم برای حرفش چه دلیلی دارد،‌ برای همین قبل از حرکت نگاهی به اطراف انداختم. دلیل برگشتنش را فهمیدم؛ چند زن بدحجاب، گوشه‌ی خیابان.نماز شبمی لرزید، گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت. بعد از مدت زیادی که نماز شبش تمام شد، راه افتاد به طرف چادر. اگر نرسیده به چادر چفیه‌اش را باز نمی‌کرد، نمی‌شناختمش، مثل شب‌های گذشته، ناشناس می‌ماند.قبلهاز آسمان گلوله می‌بارید. عراقی‌ها به شدت مقاومت می‌کردند. توی انفجار نارنجکی که مقاومت آخرین سنگرشان را شکست، صورتش را دیدم. رفتم به طرفش. گفت: نماز صبح خوندی؟ گفتم: نه، هنوز نخوندم. با دست قبله را نشان داد و گفت: قبله این طرفه، بخون.جمجمه‌ات را به خدا قرض بدهاز وقتی شنیدم شهید شده، حالم دست خودم نبود. نیمه شب رفتیم که جنازه‌اش را بیاوریم. تیر خورده بود وسط پیشانی‌اش؛روی پیشانی بند، همان جایی که نوشته بود “اعرالله جمجمتک”وصیتوصیت نامه‌هایمان را قبل از والفجر هشت، با هم نوشتیم. بعد از شهادتش، وصیت نامه‌اش را به دستم دادند و گفتند خط آخر را بخوانم.«زنجیرهایی را که خریده‌ام. به دست وپایم ببندید و در قبر قرار دهید»قاسم سلیمانی: حسین عاشقی بود که همه عاشقش بودندحاج قاسم رفته بود پیش پدر و مادرش، گفته بود: حسین عاشقی بود که همه عاشقش بودند. حسین عاشق اباعبدالله الحسین علیه السلام بود. برای امام حسین علیه السلام می‌سوخت و با تمام وجود اشک می‌ریخت. از روی سوز و از روی اعتقاد اشک می‌ریخت و وقتی دعا می‌خواند و قبل از همه و بیشتر از همه، خودش گریه می‌کرد.شهید غلامحسین خزاعی دراردیبهشت ۱۳۴۵ در راور متولد شد و دربهمن ماه سال ۱۳۶۴ در عملیات والفجر هشت به شهادت رسید.منبع:فاتحان
وصیتنامه‌هایمان را قبل از عملیات والفجر هشت، با هم نوشتیم. بعد از شهادتش، وصیت‌نامه‌اش را به دستم دادند و گفتند خط آخر را بخوانم. نوشته بود: «زنجیرهایی را که خریده‌ام. به دست و پایم ببندید و در قبر قرار دهید.»
11,352
60734c892c38301a358e4e36
 نردبون های قدیمی رو از دور نریزید! میخوایم با استفاده از خلاقیتی که هر آدم رنگی باید داشته باشه، یک شی که ممکنه وجودش توی خونه اضافی باشه و دلمون بخواد هر چه زودتر جاش رو خالی کنیم، به یک شی کاربردی و قابل استفاده تبدیل کنیم. از نردبون میشه کمک های زیادی گرفت، ما این بار ما هر چی ایده ی استفاده از نردبون به عنوان طبقاتی که میتونیم توشون وسایلمون رو (از لوازم آشپزخونه گرفته تا کفش ها!) قرار بدیم رو جمع کردیم که یک جا بهتون نشون بدیم. این شما و این هم ایده ی رنگی برای استفاده از نردبون! برای قرار دادن کفش هالوازم حمام و دستشویینصب نردبون به سقف برای نگه داشتن وسایل آشپزخونهتوی هر اتاقی میتونید از نردبون استفاده کنید!کتابخونه نردبونیمنبع:رنگی رنگی
از نردبون میشه کمک های زیادی گرفت، ما این بار ما هر چی ایده ی استفاده از نردبون به عنوان طبقاتی که میتونیم توشون وسایلمون رو قرار بدیم رو جمع کردیم.
84,877
60736dce2c38301a358f6d6b
کیک خانگی نوعی شیرینی است که به هنر دست آشپز در خانه و امکانات یک آشپزخانه خانگی و روشهای ساده تر تهیه و پخته میشود. کیک اسفنجی ساده یکی از کیک های ساده و خوشمزه کیک اسفنجی ساده می باشد. برای تهیه این کیک ساده به تخم مرغ ، شکر ، آرد،آب سرد ، بکینگ پودر و مقداری عسل نیاز داریم. دستور پخت کیک : ابتدا سفیده و زرده ها را جدا کنید و سفیده تخم مرغ را به حدی بزنید که کاملا پف کند و سفت شود یعنی زمانی که ظرفتان را برمی گردانید از داخل ظرف نریزد بعد از این مراحل شکر را کم کم به سفیده اضافه کنید و هم زدن را ادامه بدهید و بعد زرده را داخل ظرفی که شکاندید و جدا است را یک عدد یک عدد اضافه کنید یعنی همزن روشن باشد یک عدد زرده بریزید هم بزنید وقتی با سفیده ترکیب شد یک عدد دیگر زرده بزنید تا آخر زرده ها تمام شود سپس آرد را هم که در ظرفی جدا سه بار با پکینگ پودر الک کردید آماده باشد.  بعد از اماده شدن سفیده و زرده ،حالا وقت اضافه کردن عسل است عسل به خاطر رنگ آمدن کیک به آن اضافه می کنیم. کیک بعد از پختن یک رنگ عسلی به خودش می گیرد اینجا دقت داشته باشید که عسل را با آب مخلوط کنید بعد به مواد تخم مرغی اضافه کنید حالا نوبت اضافه کردن آرد است  در اینجا بهتر است  کسی کمک کند تا آرام آرام آرد را برای شما بریزد و شما هم با همزن دستی مشغول همزدن باشید. بعد از آماده شدن مواد، ته قالبتان کاغذ روغنی را پهن کنید و دیواره ها را خیلی کم چرب کنید و مواد را داخل قالب بریزید و داخل فری که از قبل گرم کردید بریزید ۴۵ دقیقه و در دمای ۱۸۰ درجه قرار بدهید البته باید توجه داشته باشید که دمای فرها متغیر هست. همچنین باید در نظر داشته باشید که  تخم مرغ و شیر باید به دمای محیط رسیده باشند و قبل از پخت و آماده کردن کیک اسفنجی باید ظرف ها خشک و تمیز باشند. کیک ساده هلی یکی دیگر زا کیک های ساده و خوشمزه ، کیک هلی می باشد.  مواد لازم برای کیک هل: 3 عدد تخم مرغ  2 قاشق چای خوری بکینگ پودر 6 پیمانه آرد 3 پیمانه شیر  3 پیمانه شکر  یک قاشق چای خوری پودر هل 2 پیمانه روغن طرز تهیه کیک ساده هلی برای تهیه این کیک ساده و خوشمزه ابتدا ،تخم مرغ هارا با هل و شکر و با همزن بهم می زنیدتا کرم رنگ شود سپس روغن ترجیحا مایع را اضافه می کنیدبه هم می زنید بعد شیر را اضافه کرده وهم میزنیم وپکینگ پودر وآرد را مخلوط کرده واز الک عبور میدهیم ومخلوط آرد را به مواد دیگر اضافه میکنیم و خوب هم زده تا یک دست شود. قالب راچرب کرده آرد میپاشیم مواد را داخل قالب ریخته وداخل فر که از قبل گرم شده قرار دهید(دمای 200یا 180 سانتیگراد و به مدت35 تا45 دقیقه )در فر را تامدت تعیین شده اصلا باز نکنید وگرنه پف کیک شما می خوابد روی کیک را می توانید پسته یا پودر نارگیل بریزید. کیک ساده بدون فر یکی دیگر از کیک کهای ساده و خوشمزه ، کیک ساده بدون فر است که برای پخت آن دیگر نیازی به فر نیست و مس توان آن را روی حرارت شعله گاز قرار داد.  مواد لازم برای تهیه این کیک: تخم مرغ ۵ عدد شکر یک و نیم لیوان روغن نصف لیوان شیر یک لیوان آرد سه لیوان وانیل یک قاشق چای خوری بکینگ پودر یک قاشق غذاخوری طرز تهیه کیک ساده بدون فر داخل ظرفی تخم مرغ و شکر و وانیل رو با همزن خوب هم بزنید تا کرم رنگ و کشدار شود. بعد روغن رو اضافه کنید دوباره هم بزنید شیر رو اضافه کنید دوباره هم بزنید. ارد و بکینگ رو سه بار الک کنید و آرام آرام به مواد اضافه کنید و با قاشق چوبی خوب هم بزنید.بهتر است تا حدی که مخلوط شود آن را هم بزنید. روش اول: مایه کیک را که داخل قالب ریختید قالب را داخل قابلمه بگذارید و روی آن دم کنی قرار دهید و زیر قابلمه شعله پخش کن قرار دهید. پنج دقیقه اول شعله ملایم رو به کم باشد و بعد پنج دقیقه شعله رو خیلی خیلی کم کنید مثل زمانی که برنج را دم میدهید. تا بیست دقیقه اول در قابلمه را اصلا باز نکنید. روش دوم: برای پختن کیک در قابلمه می توانید یک فر خانگی درست کنید. برای اینکار به دو تا قابلمه در دو سایز نیاز دارید که قابلمه بزرگتر کار فر را انجام می دهد. بگذارید روی حرارت ده دقیقه درش را هم ببندید. بعد مواد کیک تان که آماده شد داخل قابلمه کوچکتر با توجه به اندازه موادتان بریزید و سریع داخل قابلمه بزرگتر که روی حرارت بود بگذارید و در آن را هم به مدت ۴۵ دقیقه دم کنی بگذارید . به هیچ عنوان در آن را باز نکنید. بعد آماده شدن هم درش را برندارید تا اینکه کامل سرد شود چون پف کیک می خوابد. توجه داشته باشید که برای چرب کردن کف قابلمه از روغن جامد و یا کره استفاده کنید. اگر روغن مایع در دسترس دارید می توانید دیواره و کف قابلمه را چرب کنید و سپس مقداری آرد در قابلمه بپاشید.  همچنین برای پخت کیک بدون استفاده از فر باید از قابلمه ای استفاده کنید که درب مناسبی دارد و به خوبی کیپ می شود. کیک ساده با ماست برای تهیه این کیک ساده به یک لیوان ماست آب گرفته ، 2 لیوان آرد سفید ،یک قاشق مربا خوری بکینگ پودر ، یک و نیم لیوان شکر ،مقدار کمی وانیل، نصف لیوان روغن  و 4 عدد تخم مرغ نیاز داریم. طرز تهیه کیک ساده با ماست برای تهیه کیک ماست ابتدا سفیده و زرده تخم مرغ را از هم جدا می کنیم. شکر و روغن را در ظرف مناسب ریخته و آنقدر هم بزنید تا رنگ روغن پیدا کند. سپس زرده های تخم مرغ را به همراه وانیل اضافه کرده و دوباره هم میزنیم تا مایه کشدار شود. سفیده ها را هم جداگانه تا حدی هم میزنیم تا سفت شوند. سپس بیکینگ پودر را با ماست در ظرف دیگر مخلوط کرده و داخل ظرف زرده و روغن و شکر میریزیم و بعد سفیده تخم مرغ را هم اضافه می کنیم و با قاشق از یک جهت مواد را مخلوط می کنیم. در این مرحله آرد را اضافه کرده و مایه کیک را مجداً به آرامی مخلوط می کنیم. سپس برای اینکه بعد از پخت کیک به قالب نچسبد و راحت تر از قالب جدا شود کف قالب را چرب کرده و بعد مایه را داخل قالب می ریزیم و فر را که از قبل گرم کرده ایم بر روی حرارات ۱۷۵ درجه سانتیگراد میگذاریم. سپس قالب را به مدت یک ساعت داخل فر میزاریم تا کیک بپزد و خوب پف کند. نکته: برای پف کردن کیک ماست, تخم مرغ ها و ماست را از قبل در دمای محیط قرار دهید. اگر ماست استفاده شده در کیک ماست کمی ترش باشد بهتر است. کیک ساده خانگی دو رنگ برخی افراد دوست دارند ، کیک خود را دو رنگ تهیه کنند . برای این کار کافی است مایع کیک که از قبل آماده شده است را با مقداری پودر کاکائو یا قهوه مخلوط کنند. کیک خانگی وانیلی-میوه ای برای تهیه کیک خانگی وانیلی – میوه ای میتوانید به مایع کیک درون قالب مقداری مربا یا مارمالاد اضافه کنید و هم بزنید تا در مایع کیک پخش شود و سپس در فر قرار دهید. مربا یا مارمالاد به خاطر رطوبت خودش، بر اثر حرارت فر خشک نمیشود اما اگر از میوه خام استفاده کنید خصوصا میوه هایی که آب کمتری در خود دارند، قطعات میوه در داخل خمیر خشک شده و موقع خوردن لطافت کیک را کم میکنند. کیک خانگی شکلاتی یکی دیگر از کیک های ساده و خوشمزه ، کیک خانگی شکلاتی می باشد. برای تهیه این کیک میتوانید به کل مایع کیک، پودر کاکائو اضافه کنید و سپس مخلوط را در قالب ریخته و داخل فر قرار دهید. دلیل خوب پف نکردن کیک گاهی ممکن است به دلایل زیر کیک به خوبی پف نکند: مقدار مایعات مورد استفاده کم یا زیاد شده است میزان مخلوط کردن مواد کم یا خیلی بیشتر از معمول بوده است. ممکن است دمای فر بسیار کم یا بسیار زیاد بوده است. هنگام مخلوط کردن مواد ترتیب  اضافه کردن  آن‌ها رعایت نشده است. کره یا تخم مرغ مورد استفاده خیلی خنک بوده است. بکینگ پودر مورد استفاده کم یا کهنه بوده است. میزان روغن استفاده شده ، بسیار زیاد بوده است. گاهی ممکن است اندازه قالب نسبت به مایه کیک بزرگ بوده است.  ویا قبل از اینکه مخلوط کیک آماده در فر قرار بگیرد فاصله زمانی زیادی داده شده است. دلیل چسبندگی رویه کیک گاهی ممکن است کیک  ساده و خوشمزه ای که درست می کنیم ، رویه آن حالت چسبندگی داشته باشد. شاید روی کیک در حالیکه هنوز گرم بوده پوشانده شده است و باعث چسبندگی رویه کیک شده است و یا میزان مایعات مورد استفاه در کیک زیاد بوده است و حتی ممکن است به دلیل اینکه کیک خوب و به اندازه کافی پخته نشده است ، روی کیک حالت چسبندگی دارد.
اکثر افراد دوست دارند کیک و شیرینی را که مصرف می کنند، خودشان تهیه کنند. در این مقاله می خواهیم طرز تهیه انواع کیک ساده و خوشمزه را بیان کنیم.
90,593
607370932c38301a358f83bf
اینستاگرام/عطیه همتی: دوران وبلاگ یکی از طلایی‌ترین دوران‌ها برای کاربران اینترنت بود. کاربران خیلی ساده یک وبلاگ ثبت می‌کردند و در وبلاگشون از شیر مرغ تا جون آدمیزاد می‌نوشتند. یک عده دلنوشته و قطعات ادبی می‌نوشتند. یک عده وبلاگ هواداری داشتند، یک عده داستان و خاطراتشون رو می‌نوشتند. اما یک عده هم وجود داشتند که خوره یک موضوع خاص بودند و به طور تخصصی درباره اون می‌نوشتند. و این عده دقیقا محل بحث ما هستند که به اسم بلاگرها مشهور شدند و نوشتن اون سبکی هم مشهور شد به "بلاگ کردن" اما مگه اونها چیکار می‌کردند که بقیه انجام نمی‌دادند؟ یا خوره چی بودند؟اونا خوره چیزهای مختلفی بودند، چیزهایی مثل: گیم، لوازم آرایش، کتاب، موبایل، موسیقی، انواع و اقسام وسایل تکنولوژی و هر چیز دیگه‌ای که اقلام متنوعی داشت 🎮💄📚📱🎶🎧🖥💻🖱📽🎥اون‌ها همه وقتشون رو میگذاشتن و پیرامون اون چیزی که خوره اون بودن محتوا تولید می‌کردند و برای مخاطب‌هاشون از زیر و بم اون موضوع می‌گفتند.یک بلاگر گیم وقتی یک بازی تازه وارد بازار میشد. اولین نفر اونو تهیه می‌کرد و اونقدر بازی می‌کرد تا به تمام زیر و بمش مسلط شه و بعد نقدهای مثبت و منفی‌ش رو برای مخاطباش توضیح میداد، گاهی به بازی نمره می‌داد و گاهی هم باگ‌های بازی رو لو می‌داد، گاهی‌ مخاطب رو تشویق به خریدن می‌کرد و گاهی هم به مخاطب می‌گفت که با خریدن اون بازی پولش رو دور نریزه! یکی از مهم‌ترین رقابت‌های گیم در دنیا رقابت بین PES و FIFA بود که باید گفت که برنده این رقابت رو بلاگرها تعیین می‌کردند اون‌ها هر دو بازی رو تهیه می‌کردند و انقدر بازی می‌کردند که تمام سوراخ ثمبه‌هاشو کشف می‌کردند و گاهی ستایشش می‌کردند و گاهی هم با خاک یکسانش می‌کردند! بلاگرهای آرایشی هم سبک و سیاق خودشونو داشتند. اونها مثل یک تستر لوازم آرایش‌های تازه برندهای آرایشی رو تست می‌کردند و نظرشون رو اعلام می‌کردند و توصیه‌هاشون رو می‌نوشتند. مثلا اگر پوست تیره‌ای دارید از برند ایکس بهتره استفاده کنید و یا اگر پوست روشنتر دارید کرم برند ایگرگ بهتر به کار شما میاد. اونها مثل یک دفترچه راهنمای در دسترس حضور داشتند و مخاطب حتی می‌تونست سوالهاش رو بپرسه و ازشون راهنمایی بگیره. یک کاتالوگ زنده! هر کلیک مخاطب روی تبلیغات چشمک‌زن گوشه و کنار وبلاگ یا سایت براشون آورده مالی داشت بدین ترتیب بلاگرها روز به روز قوی‌تر و پربازدید‌تر شدند. مخاطب‌هایی که حوزه علاقمندیشون با اونها یکی بود بیشتر پیگیرشون شدند. بیشتر دنبالشون کردند. اون‌ها هم با توجه به آمار بازدیدهایی که داشتند از تبلیغات فلش استفاده کردند و گوشه کنار سایت‌هاشون گذاشتند. بلاگرها وقتی قوی شدند به مرور تونستند اعتماد مخاطبانشونو بدست بیارند. چون مخاطب می‌تونست به راحتی با اونها گفتگو و مشورت کنه و بدون اینکه سرش کلاه بره یا محصولی رو اشتباهی بخره محصولی که مطابقت زیادی با خواسته‌ش داره رو به کمک بلاگر خریداری کنه. به مرور گوشی دست بسیاری از برندهای تجاری اومد که چقدر بلاگرها می‌تونند براشون مفید باشند. برای همین بعد تولید یک ردیف جدید از محصولاتشون ابتدا اون رو به عنوان هدیه برای بلاگر متخصص اون حوزه فرستادند تا امتحان کنه و هم مخاطباشو با خبر کنه که چنین محصولی وارد بازار شده‌. این کار برای برندهای نوپا و تولید کننده‌های جدید خیلی مفید بود. همین که بلاگر اسم اون‌ها رو میگفت اون‌ها به عنوان یک برند تازه معرفی می‌شدند ولو اینکه بلاگر نقدی هم داشته باشه و اینجای ماجرا به نفع هر دو طرف بود! بلاگرها با هم رقابت شدیدی پیدا کردند. هر کدوم هوادارای خودشونو داشتند و هرکس که بهتر و موشکافانه‌تر حوزه تخصصی‌ش رو دنبال می‌کرد و بهتر و بامزه‌تر و جذاب‌تر می‌نوشت هوادارای بیشتری داشت و می‌تونست رغبت برندهای تجاری برای مراجعه به خودشو بیشتر کنه. اونها تونسته بودند به طور مستقیم روی فروش یک محصول تاثیر بگذارند پس هیچ عجیب نیست که فضا کمی غبارآلود هم بشه! برندهای تجاری حالا سر بلاگرها رقابت داشتند و هرکدوم سعی می‌کردند با اون بلاگر خوبه کار کنند و پیشنهادهای پولی و هرکی پول بهتر بده برنده است شروع شد. اما این شامل همه نمیشه و این یک بخشی از دنیای بلاگرهاست، بلاگرها کلا یکی از ابزارهای کسب درآمدشون همینه که اسم یک محصول رو بیارن و یا طرز استفاده‌ش رو یاد بدن، همین کافیه! با پیدا شدن شبکه‌های اجتماعی دنیای بلاگری تغییرات جدی کرد پای بلاگرها به فیسبوک هم باز شد و اونجا رو هم تصرف کردند. چون دیگه پای وبلاگ و سایت نوشتن فایده نداشت و باید حضورشون رو در اونجا هم اعلام می‌کردند. اما به نظر من بلاگری در دنیا و به ویژه در ایران با اومدن اینستاگرام دچار یک تحول اساسی شد. اما چرا؟ 🤔 چون کار با اینستاگرام به مراتب راحت‌تراز فیسبوک و وبلاگ بود افراد زیادی به سرعت جذب شدند و جمعیت و تعداد برای یک بلاگر حکم طلا رو داره. هرچی بیشتر بهتر اینستاگرام چون عکس محور بود برای همه نوع مخاطبی جذاب بود و اون بیشتر حوصله می‌کرد عکس ببینه تا اینکه متن بخونه و کسایی عضو اینستاگرام شدند که اون مخاطب‌های تربیت شده از وبلاگ و فیسبوک نبودند. اونها عکس‌ها رو می‌دیدند و شدیدا تحت تاثیر قرار می‌گرفتند. جدای موارد بالا که مربوط به مخاطب بلاگرها بود یک بلاگر مجبور بود برای هر پست عکس جذاب و گویایی بگیره و و برای یک عکس ساده حتی مجبور شه از عکاس حرفه‌ای کمک بگیره🤦‍♀️ اصلا بدون عکس توی این شبکه نمیشه چیزی منتشر کرد، پس باید خیلی روی عکس فکر می‌کرد. مخاطب حاضر نبود متن عکس غیر جذاب رو بخونه! به مرور آدمهایی هم که خوشگل عکس می‌گرفتند وارد گود شدند خیلی از این‌ها همونایین که اصلا زمان وبلاگ و فیسبوک رو تجربه نکرده بودند. فقط دیدند عکس‌های خوشگلشون چه خوب لایک میخوره اون‌ها نه تخصصی داشتند نه مطالعه مشخصی رو انجام می‌دادند! عکسهاشونم عین همونایی بود که مشابهشو تو آلبوم خانوادگی داشتند مثل عروسی و ازدواج و تولد، ولی به تقلید از بلاگرها شروع کردند به معرفی دار و ندارشون و از زار و زندگیشون تا تونستند عکس و فیلم منتشر کردند. اونا هیچ لحظه‌ای رو از دست نمی‌دادند و لحظه به لحظه‌شونو گزارش می‌دادند! چون هیچ چیز دیگه‌ای بلد نبودند که دربارش بگن. حرف زدن از هر موضوعی نیاز به مطالعه و دنبال کردن داشت تازه ممکن بود مخاطب هم به اون موضوع خاص علاقه نداشته باشه، پس چی جذابتر از روزمرگی؟! از جایی به بعد اکثر بلاگرها خودشون اومدن جلوی دوربین و با قوت گرفتن اینستاگرام و اضافه شدن امکانات بیشتر تصمیم گرفتند چیزهایی که می‌نویسند رو جلوی دوربین مستقیم و بی‌واسطه بگن! اون آدمای جدید هم از اون امکانات نهایت استفاده رو کردند و فیلم‌های عروسی و سورپرایز‌های زن و شوهریشونو دونه به دونه آپلود کردند! ... ادامه داره ...
می‌خوایم در مورد بلاگرها حرف بزنیم، بلاگر کیه؟ چیکار می‌کنه؟ آیا مفیده؟ اگه مفیده چرا؟ و آیا یک اینفلوئنسر بلاگر هست یا نیست؟ و کلا بلاگرها سر و کله‌شون از کجا پیدا شد؟
14,102
60734e4a2c38301a358e58f4
آجیل شور: این نوع آجیل تشکیل شده از پسته، تخمه کدو، تخمه ژاپنی، مغز بادام، مغز فندق و بادام هندی هم به این متاسفانه این نوع آجیل، رایج‌ترین و پرطرفدارترین نوع آجیل در ایام نوروز است. این‌که چرا می‌گوییم متاسفانه، پاسخ ساده و روشنی دارد. کافی است به صفتی که کلمه آجیل را همراهی می‌کند، دقت کنید: «شور!» چه کسی است که این روزها در باره عوارض ناشی از افزایش مصرف نمک و خطرات زیان‌بار آن چیزی نشنیده باشد یا مطلبی نخوانده باشد؟ آجیل شیرین: شامل مغز گردو، کشمش، توت خشک، مغز فندق، مغز پسته، مغز بادام و بادام هندی. اگرچه از این نوع آجیل کمتر از بقیه آجیل‌ها در ایام نوروز استقبال می‌شود اما حضور مغز گردو در این ترکیب یک مزیت بسیار بزرگ به حساب می‌آید. آجیل چهار مغز: این آجیل تشکیل شده از مغز بادام، مغز پسته، مغز فندق و بادام هندی..سلیقه شخصی: همه ما برای خرید آجیل نوروزی یک گزینه دیگر را هم پیش‌روی خود داریم و آن هم سبک شخصی است. در بین اقلام مختلف آجیل، معمولا مشتریان بیشترین استقبال را از پسته به عمل می‌آورند و بعد از آن به ترتیب انواع تخمه، بادام، بادام هندی و مغز فندق مورد توجه قرار می‌گیرد. دلایلی برای دوست داشتن آجیلآجیل ترکیبی از میوه‌های خشک‌ شده و مغزهای مختلف است که قبلا فکر می‌کردند ارزش غذایی ندارد، چرب و چاق‌کننده است و برای سلامت بدن ضرر دارد. اما حالا دیگر، محققان طور دیگری فکر می‌کنند. مطالعات و پژوهش‌های علمی بلند مدت نشان داده که مصرف آجیل می‌تواند اثرات مثبتی بر سلامت بدن داشته باشد. البته به شرطی که آجیل را به شکلی منطقی و به عنوان جزئی از یک برنامه غذایی متعادل مصرف کنیم. برخلاف تصور خیلی‌ها که هنوز هم گمان می‌کنند این قبیل مواد خوراکی، فاقد ارزش‌ غذایی هستند، باید گفت که مواد تشکیل‌دهنده آجیل منبع سرشاری از پروتئین، مواد معدنی و ویتامین‌های آنتی‌اکسیدان به شمار می‌آیند. همچنین حاوی پروتئین، آهن، روی، کلسیم، پتاسیم و بسیاری دیگر ازمواد معدنی ارزشمند میباشند. طعم و شکل آجیل به اندازه کافی وسوسه‌کننده هست اما اگر برای دوست‌داشتن آن به دنبال دلایل مستند و علمی می‌گردیم. آجیل چرب است اما چربی موجود در انواع آجیل از نوع اشباع‌ نشده است که کلسترول خون را پایین می‌آورد و خطر بیماری‌های قلبی و عروقی را کم می‌کند. آجیل منبع پروتئین، ویتامین‌ها و مواد معدنی مختلف است. ویتامین ای (E) و پروتئین موجود در آجیل به حفظ سلامت رگ‌های خونی، کاهش فشار خون و پیشگیری از حملات قلبی کمک می‌کند. خوردن غذاهای حاوی ویتامین ای، از جمله آجیل، باعث کم شدن خطر ابتلا به سرطان می‌شود. آنتی اکسیدان‌های موجود در این ماده غذایی از اکسید‌شدن و تخریب سلول‌ها و بروز بیماری‌هایی مانند دیابت هم جلوگیری می‌کند. آجیل سرشار از فیبر است. فیبرهای غذایی، هم به تسهیل اجابت مزاج کمک می‌کنند و هم نوعی احساس سیری در شخص ایجاد می‌کنند و به این ترتیب مانع پرخوری می‌شوند. فیبرهای غذایی در پیشگیری از بدخیمی‌های روده بزرگ هم بسیار مفیدند. ثابت شده که مغزهای گردو، فندق، بادام، پسته، بادام‌زمینی و انواع تخمه، دستگاه دفاعی بدن را در مقابله با عوامل خارجی تقویت می‌کند. مغزها علاوه بر کاهش کلسترول خون و کاهش میزان ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی،‌ در پیشگیری از پوکی استخوان و بیماریهای دوران پیری نیز تاثیر به‌ سزایی دارند. دلایلی برای وحشت از آجیل۱ – آجیل‌ها پرانرژی هستند. مثلا یک نعلبکی آجیل می‌تواند به اندازه ? بشقاب برنج در چاق‌کنندگی شما نقش داشته باشد. به همین خاطر است که توصیه می‌کنند در طی نوروز، برنامه غذایی مثل سایر اوقات تنظیم شود و مصرف آجیل و مغزها به عنوان میان‌وعده و در حد متعادل باشد. ۲ – وجود چربی‌های متراکم در انواع آجیل در افزایش وزن و بروز چاقی موثر است. مصرف زیاد آجیل باعث جمع شدن انرژی و چربی بیش از حد مورد نیاز در بافت‌های بدن می‌شود و افزایش وزن را در پی دارد. پس اگر خیلی اهل آجیل و تنقلات هستید و هر جا که به دید و بازدید می‌روید، دست در ظرف آجیل می‌کنید، سعی کنید برای جبران مافات، حجم مواد غذایی را در هر وعده اصلی، بخصوص شام، کم کنید و به اندازه کافی تحرک بدنی و ورزش داشته باشید. ۳ – آجیل اگر به اندازه و به عنوان منبع تامین کننده بخشی از انرژی غذایی روزانه‌مان مصرف شود، ضرر که ندارد هیچ، مفید هم هست. البته بهتر است که افراد دچار فشار خون بالا، در صورت تمایل به مصرف آجیل، تا حد ممکن از آجیل‌های خام استفاده کنند و دور آجیل‌های بوداده و نمکی را یک خط قرمز پررنگ بکشند. ۴ – بعضی از اقلام آجیل، به‌خصوص آجیل‌های شیرین، دارای چسبندگی زیادی هستند و خیلی راحت به دندان‌ها می‌چسبند و تا ساعت‌ها در حفره دهانی باقی می‌مانند. یادتان باشد که حتما در فاصله کوتاهی بعد از خوردن چنین موادی دندان‌های خود را مسواک بزنید تا از فساد آنها جلوگیری شود. ۵ – بعضی از ترکیبات موجود در آجیل، مانند بادام زمینی، برای بعضی افراد به شکل آلرژن عمل می‌کند. آلرژن یعنی ماده‌ای که می‌تواند برای شخص حساس، ایجاد حساسیت و آلرژی بکند. افرادی که به بادام‌زمینی یا به دیگر اقلام موجود در آجیل حساسیت داشته باشند، با مصرف آن دچار واکنش‌های حساسیتی می‌شوند که این واکنش‌ها در بعضی از موارد می‌تواند بسیار شدید و حتی کشنده باشد. به همین خاطر توصیه می‌شود که این دسته از اشخاص از خوردن آجیل یا آن اقلام خاص چشم‌پوشی کنند. افراد مبتلا به آسم هم باید از خوردن آجیل و خشکبار به طور کلی پرهیز کنند. به عبارت دیگر، این بیماران منع استفاده از خشکبار و آجیل دارند. ۶ – توصیه آخر این‌که بهتر است سالمندان از آجیل‌های تا حد ممکن کم‌رنگ استفاده کنند. عوارض بیشتر شیرینی‌ها نسبت به آجیل :مصرف شیرینی‌ها نیز از قواعد کلی مورد ذکر در مورد آجیل پیروی می‌کند با این تفاوت که زیاده‌روی در مصرف شیرینی‌جات عوارض بیشتری را در مقایسه با مصرف بی رویه آجیل به همراه خواهد داشت.باید تاکید کرد که مصرف شکر در دنیا سه برابر میزان مورد نیاز آن است به عبارتی باید مصرف شکر را به یک سوم کنونی تقلیل داد که قطعا کاهش مصرف شیرینی از راهکارهای موثر در این راستا خواهد بوده. متخصصان معتقدند: شیرینی‌جات به لحاظ دارا بودن انرژی زیاد بویژه موادی نظیر خامه‌ها که حاوی انرژی متراکمی هستند در چاقی و افزایش وزن افراد نسبت به آجیل از اهمیت بیشتری برخوردارند.منبع:آسمونی
آجیل ترکیبی از میوه‌های خشک‌ شده و مغزهای مختلف است که قبلا فکر می‌کردند ارزش غذایی ندارد، چرب و چاق‌کننده است و برای سلامت بدن ضرر دارد. اما حالا دیگر، محققان طور دیگری فکر می‌کنند. مطالعات و پژوهش‌های علمی بلند مدت نشان داده که مصرف آجیل می‌تواند اثرات مثبتی بر سلامت بدن داشته باشد.
31,658
607356c72c38301a358e9d88
در مهرماه سال ۱۳۵۹ رزمندگان و مردم خرمشهر تلاش زیادی کردند تا از پیشروی نیروهای صدام جلوگیری کنند. آن روز خرمشهر میدان جنگ بود و زنان و کودکان با دشمن می‌جنگیدند اما دشمن با تمام قوا برای اشغال کشور آمده بود و سرانجام در چهارم آبان ماه سال ۱۳۵۹ خرمشهر به تصرف دشمن درآمد و سقوط کرد. عبدالرضا صالح پور رزمنده ۵۷ ساله خرمشهری  -روایت  می‌کند: ۳۱ شهریورماه سال ۵۹ آغاز جنگ تحمیلی بود. در آن زمان ۱۹ سال سن داشتم و عضو نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودم. مردان و زنان تلاش‌های زیادی کردند که دشمن نتواند در خاک پیشروی کند اما در ۲۲ مهرماه ۵۹ اعلام شد که زنان و کودکان در شهر باقی نمانند زیرا عراقی‌ها وارد قسمتی از شهر شده بودند و باید زنان و کودکان به شهرهای دیگر می‌رفتند. البته زنان رزمنده در شهر ماندند و در امدادرسانی، نگهداری مهمات و امور مختلف دیگر فعالیت کردند. این رزمنده ادامه داد: در آن زمان اهالی محل، بسیج و  گروه‌های مختلف با دشمن می‌جنگیدند اما در دفاع از شهر تنها بودیم. در تامین مهمات و توپخانه پشتیبانی نشدیم. در آن روزها بنی صدر به خرمشهر آمده بود و به وی اعلام کردیم که تانک‌های عراقی وارد شهر شده اند و باید بمباران شوند اما بنی صدر با تمسخر گفت: «مگر مهمات نقل و نبات است که برای شما بفرستم؟» علاوه بر این بنی صدر به ارتش دستور عقب نشینی داد البته نیروهای ارتش و تکاوران نیروی دریایی ارتش به کمک ما آمدند و لغو دستور کردند اما تا آخرین لحظه مهماتی در دست نداشتیم. این کار بنی صدر یک خیانت در حق مردم بود. وی گفت: تنها زمانی از شهر خارج شدیم که عراقی‌ها در کمترین فاصله با ما بودند و مجبور بودیم به مناطق دیگر برویم اما بهروز مرادی حاضر به خارج شدن از شهر نشد و امید داشت که به ما کمک شود تا بتوانیم با دشمن بجنگیم. بالاخره در آخر شب، بهروز هم که در سال های پایانی جنگ به شهادت رسید،حاضر شد از شهر خارج شود. صالح پور ادامه داد: در آن زمان برخی مردم خرمشهر وضع مالی بدی داشتند و توان خارج شدن از شهر را نداشتند. یکی از خانواده‌های خرمشهری به دلیل اینکه خارج از شهر اقوامی نداشت و پولی برای جابه جایی در دست نداشت مجبور بود در شهر بماند و تنها می‌گفت: «امیدوارم که جنگ به زودی به پایان برسد.» بعد از همه تلاش‌ها و رشادت‌های جوانان، سرانجام چهارم آبان ماه سال ۵۹ عراقی‌ها شهر را محاصره کردند و خرمشهر سقوط کرد. اگر مهمات داشتیم عراقی‌ها نمی‌توانستند خرمشهر را تصرف کنند و هیچ وقت خرمشهر سقوط نمی‌رد. منبع: مهر
« عراقی‌ها وارد قسمتی از شهر شده بودند و باید زنان و کودکان به شهرهای دیگر می‌رفتند. البته زنان رزمنده در شهر ماندند و در امدادرسانی، نگهداری مهمات و امور مختلف دیگر فعالیت کردند.»
18,877
607351032c38301a358e6b9b
 بسمه تعالی ربنا افرغ علینا صبرا وثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین خداوندا در این مبارزه پایداری را بر ما فرو ریز و گام‌‌هایمان را استوار ساز و بر گروه کافران پیروزمان گردان. ما عاشقیم، عاشق صبح، در بلندی معراج زندگی به صخره‌ها خورده‌ایم و کف نبودیم تا بمانیم منجلات شویم، ما شیفتیه‌ایم، شیفته رنگی به سرخی گل سرخ، رهسپاریم رهسپار نور تا بوی یاس گیریم ما خوانده‌ایم سرود شهادت را که بسپاریم تن را به گلوله و بگریزیم از زیستن به نابودی دنیا،‌ ما مانده‌ایم که ببینیم که این لحظه‌ها را که ببینیم چگونه تیر خصم یاران را می‌گیرد و به هنگام غروب ما را می‌برد. ما روسیه از دنیاییم که نگران نشسته‌ایم. خدای من! فردای قیامت که میان بندگانت داوری می‌فرمایی مرا به دیدارت شاد گردان،‌ خدای من! چنان کن سرانجام کار من را که در صحرای محشر روی آن داشته باشم که سرفراز آرم و جلال و جبروت تو را بنگرم. خدای من! در آن روز چنان به عفو و بخشش خود امیدوارم گردان که بتوانم دیده به دست جود و کرم تو بدوزم و سر به آستان فضل تو بسپارم. خدمت پدر و مادر عزیزم و خواهرانم و برادرم و همسر و فرزندانم! همانطور که می‌دانید هر انسانی سرنوشت خود را با اعمالش انجام می‌دهد. آینده خود را رقم زده و خود را پیدا می‌کند. اگر پیرو راه باشیم که به مقصود رسیده‌ایم وگرنه خویشتن خویش را به وادی برهوت برده‌ایم. خوشحالم از اینکه خداوند این توفیق را به من داد که در نبرد با کفر شرکت کنم و امید آن دارم که بتوانیم ما نیز چون علی(ع) که در محراب عشق به شهادت رسید در این راه به شهادت برسیم و با خون خود تبلیغی باشیم برای بازماندگان. زیرا که مسئله شهید و شهادت شاهدی است بر واقعیت. امید آن دارم که بازماندگان ما بتوانند این انقلاب الهی را که سرانجام پرچم پرافتخارش به‌دست مولایمان حضرت مهدی(عج) است که مهمترین بخش سازنده این انقلاب خون شهیدان است به ثمر برسانند. پس از شما بازماندگان و تمام دوستانم که در همه جا با من بودید انتظار دارم که با صبر و بردباری الگو باشید و مبلغی باشید که تبلیغ یا جهاد می‌کند. ای عزیزان! امیدوارم مرا حلال کرده باشید و خواهرانم چون زینب(س) و برادرم چون علی(ع) و همسرم نیز فاطمه(س) گونه باشند. امید آن دارم که پیکرم بازنگردد، امیدوارم که همچون فرزندان مفقودالاثر مادرم فاطمه(س) باشم که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ تشییع جانشان را در راه خداوند و انقلاب فدا کرده‌اند شرمنده نشوم و می‌خواهم همچون شهدای گمنام باقی بمانم. در آخر از شما عزیزان خواستارم نگذارید پرچم پرافتخار اسلام بر زمین بماند که منافقان و از خدا بی‌خبرهای کوردل، بی خبران روزگار بتوانند آزادی ملت ما را سلب کرده و خون آنان را لگدمال نمایند و بر این پرچم ارزش بنهند. خدایا از تو می‌خواهم که مرا ببخشی و آمرزیده گردانی و نگذاری از قافله شهادت عقب افتم. امام این قلب امت را سالم و هر کس بر او دشمن روا می‌دارد نابودش سازی. یاران امام را همچون خامنه‌ای‌ها را حفظ بفرما و این انقلاب را به حکومت امام زمان ملحق نمایی. از همسر و خواهران و برادرم و عزیزان و دوستان و یاران و بستگان می‌خواهم که با دوری از وابستگی دنیوی با تلاش در نماز و دعا و نیایش زبان سخن با او را بیاموزید و نگذارید بند اسارت به جانمان بزند. خدایا خط‌های ضد ولایت فقیه و هر آن کس را که مخالف حق است نابودش ساز و در آخر آرزو دارم همچون بانوی پاک حضرت فاطمه(س) مفقود الاثر گردم که دست نامحرمان بر من نخورد شاید خداوند پذیرای وجود من گردد. « اللهی کفی بی عزا، ان اکون لک عبدا، و کفی بی‌فخر ان تکون‌لی.» «خداوندا برای من همین عزت کافیست که بنده تو باشم و همین افتخار مرا بس که پروردگار من باشی.» والسلام علی من اتبع الهدی علیرضا بنکدار درباره شهید پاسدار شهید علیرضا بنکدار متولد 1336 است. او که از روزهای نخستین جنگ در جبهه‌های جنگ تحمیلی حضور داشت در سال 61 به عنوان معاون گردان کمیل در لشگر 27 محمد رسول الله(ص) با فرمانده این گردان یعنی شهید محمود ثابت نیا در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کرد. عملیات والفجر مقدماتی عملیاتی بود که قبل از آغاز برای عراق لو رفته بود اما رزمندگان اسلام در جبهه خودی این را نمی‌دانستند به همین دلیل خیلی زود گردان‌های حاضر در عملیات در محاصره قرار گرفتند. گردان کمیل که یکی از این گردان‌ها بود و تمامی رزمندگان آن به جز یک نفر در همان کانال کمیل و میانه عملیات به شهادت رسیدند. علت مقاومت گردان کمیل بعدا اینگونه عنوان شد که برای به عقب کشیدن و حفظ بقیه گردان‌ها تا نفر آخر مقاومت کردند. وقتی در منطقه فکه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت، شهید علیرضا بنکدار معاون گردان کمیل، با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، در حالی که از شدت تشنگی لب‌های آن‌ها خشک شده بود، با اقتدا به مولایشان اباعبدالله الحسین(ع) به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند و پاتک‌های متعدد تیپ‌های زرهی عراق را، در هم کوبیدند و سرانجام مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاکشان در منطقه باقی ماند. به دلیل شرایطی که طی عملیات والفجر یک پیش آمد، ‌منطقه‌‌ فکه تا پایان جنگ میان ما و عراقی‌ها قرار گرفت و بازگرداندن شهدا و مجروحانی که در آنجا و در اثر تشنگی و جراحت‌هاشان به شهادت رسیدند، میسر نشد. چند روز بعد از اتمام عملیات والفجر مقدماتی و شهادت اعضای گردان کمیل رژیم بعث عراق داخل کانال را پر می‌کند و شهدا در آن کانال مدفون می‌شوند. شهید بنکدار به عنوان معاون گردان کمیل نیز در این محاصره در روز 21 بهمن‌ماه 1361 بر اثر اصابت گلوله خمپاره از ناحیه چپ بدن زخمی شد و بعد از چند ساعت خونریزی در کانال کمیل واقع در فکه به شهادت رسید. برادر کوچکتر معاون گردان کمیل، یعنی محمد بنکدار نیز قبل از او در جبهه‌های جنگ تحمیلی به شهادت رسید. از پاسدار شهید علیرضا بنکدار دو فرزند به یادگار مانده است.منبع:فاتحان
...پس از شما بازماندگان و تمام دوستانم که در همه جا با من بودید انتظار دارم که با صبر و بردباری الگو باشید و مبلغی باشید که تبلیغ یا جهاد می‌کند. ای عزیزان! امیدوارم مرا حلال کرده باشید و خواهرانم چون زینب(س) و برادرم چون علی(ع) و همسرم نیز فاطمه(س) گونه باشند.
59,679
607362ef2c38301a358f0afd
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، طرح های کاروزی(ویژه فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی)، مهارت آموزی در محیط کار واقعی(ویژه جوانان 15سال به بالا)، مشوق های کارفرمایی (حمایت از بیمه ای دولت از کارفرمایان به منظور ترغیب جذب نیروی کار) و همچنین توسعه رسته های منتخب (طرح تکاپو)  4برنامه هدفگذاری شده درقالب برنامه اشتغال فراگیر است  تیر ماه سال جاری به منظور ایجاد 970 هزار شغل ابلاغ شد. علاوه بر این طرح به طور همزمان طرح برداشت 1.5 میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی برای ایجاد اشتغال روستاییان در دستور کار قرار گرفت پس از آن همایشی تحت عنوان  اجرای دو برنامه ایجاد اشتغال  فراگیر اشتغال 96 و همچنین ایجاد اشتغال روستایی و عشایری  در سازمان برنامه و بودجه برگزار شد. هدف اصلی دولت برای پیگیری همزمان این دو طرح ایجاد 970هزار شغل در سال96بود.  حتی در متن ابلاغیه طرح اشتغال فراگیر آمده است.کارگروه منتخب «ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی» (متشکل از رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور، رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی و معاون هماهنگی و نظارت معاون اول رئیس‌جمهور) «برنامه اشتغال فراگیر» (به شرح پیوست ممهور به مهر دبیرخانه ستاد) موضوع جلسه سی و ششم ستاد مورخ 18/2/1396 را با هدف افزایش جمعیت شاغل کشور به میزان 970 هزار نفر در سال 1396را با رعایت موارد ذیل مورد تصویب قرار داد. علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم طی چند ماه اخیر چندبار افزود : دولت در سال جاری هم با اجرای برنامه های مختلف ایجاد حدود 970 هزار اشتغال را پیش بینی کرده است و با روند رشد اقتصادی در کشور این میزان اشتغال قابل تحقق است. در حالی برنامه اشتغال فراگیر برای 970 هزار شغل است که عیسی منصوری، معاون اشتغال وزیر کار چندی پیش تحقق اشتغال برای 970 هزار نفر را مشروط به  مداخله درست در بازار کاردانست و گفت: با وجود اینکه دولتی ها اعتقاد دارند ظرفیت ایجاد شغل در بازار کار مهیا نیست، برنامه ریزی ها روی کاغذ حکایت از ایجاد 970 هزار شغل دارد. معاون اشتغال ربیعی معتقد است که ظرفیت ایجاد شغل در کشور تنها 450 تا 500 هزار شغل است  و ما بقی با مداخله درست در بازار کار امکان پذیر است. همچنین  علی ربیعی، وزیرتعاون،کار و رفاه اجتماعی شهریورماه بیان کرد: اقتصاد ایران در بهترین حالت ممکن می‌تواند 500 هزار شغل در سال ایجاد کند، لذا باید سیاست‌های مبتنی بر مدیریت بازار کار را در پیش بگیریم.با رشد 6درصدی ظرفیت اشتغالزایی اقتصاد ما حداکثر 500 هزار شغل در سال است. درحالی که دولت برنامه اشتغال فراگیر را برای ایجاد 970هزار شغل تهیه و ابلاغ کرد که با محاسبات ربیعی به صورت طبیعی نیمی از برنامه ششم توسعه امکان اجرایی شدن را ندارد. چرا که دولت مکلف به ایجاد 970 هزار شغل است و ربیعی اعتقاد دارد تنها 500 هزارشغل می توان ایجاد کرد. با آمار جدید ربیعی برای اشتغالزایی نیمی از برنامه ششم اجرایی نمی شود. اکنون صحبت ها حکایت از چیزدیگری دارد. آمارهای بازار کار حکایت از این دارد که  نه تنها ایجاد نیمی از برنامه اشتغال هم امکان پذیر نشد،بلکه در صحبت های مسئولان اجرای برنامه اشتغال به سال 97 موکول شده است. نکته جالب اینجاست که دولت طی سال های گذشته طرح های مختلف وتکراری اشتغال از جمله  مشاغل عمومی، حرکت، رشد فراگیر اشتغال، توسعه پایدار اشتغال، اشتغال ضد فقر، از یارانه به کارانه و... با هدف بهبود در شرایط اشتغال دنبال کرده  اما تا کنون به نتیجه ای نرسیده است و اکنون در حالی هنوز بودجه اشتغال فراگیر ابلاغ نشده است که دولت چراغ خاموش اجرای این طرح های مختلف اشتغالی در سال 96 را  به سال آینده  موکول کرده است.منبع: خبرگزاری تسنیم
در حالی دولت صحبت از اجرای طرح های اشتغالی به منظور ایجاد ۹۷۰ هزار شغل در سال ۹۶ می کرد که دولتی ها اجرای این طرح ها را به سال آینده موکول کرده‌اند.
69,672
6073672c2c38301a358f3206
 از قدیم الایام سه مكان به عنوان قبر مطهر این بانوی بزرگوار مطرح است و هركدام نیز طرفدارانی دارد. 1- قبری كه در شهرك زینبیه امروز در نزدیكی دمشق، پایتخت فعلی كشور سوریه وجود دارد. علمای قدیم از این مكان (شهرك زینبیه) به «غوطه‏» یا «راویه‏» تعبیر آورده‏اند. زائران ایرانی كه جهت زیارت به سوریه می‏روند، این مكان را زیارت می‏كنند. 2- محلی كه در شهر قاهره پایتخت مصر به نام «زینبیه‏» مشهور است. 3- شهر مدینه نیز به عنوان محل دفن حضرت زینب علیها السلام معرفی شده است، گرچه در مدینة النبی محلی به این نام مثل دمشق و قاهره وجود ندارد. برای هر یك از این احتمالات می‏توان چند نفر از علماء را نام برد. تعدادی از عالمان مصری مثل قاضی شبراوی شافعی( الاتحاف بحب الاشرف، الشیخ عبدالله بن محمد الشبراوی، ص 93) . ، شبلنجی و شیخ حسن عدوی خمراوی (نورالابصار، شبلنجی ، ص 183 . الطبقات الكبری المسماة بلواقح الانوار، شعرانی، ج 1 ص 27 . مشارق الانوار فی فوز اهل الاعتبار، الشیخ حسن العدوی الخمراوی، قاهره، 1285 ه . ق.، ص 156(، و عده دیگری از علمای مصری كه ظاهرا یا از عرفا و یا شافعی و از محبین و علاقمندان اهلبیت‏بوده‏اند معتقدند كه حضرت زینب علیها السلام، در مصر مدفون شده است. مرحوم شیخ جعفر نقدی مؤلف كتاب «زینب الكبری علیها السلام‏» و نسابه عبیدلی نواده امام سجاد علیه السلام در كتاب اخبار الزینبات‏ (اخبار الزینبات، نسابه عبیدلی، ص 125- 122( نیز این احتمال را تقویت كرده‏اند. در محافل علمی مانیز بعضی از بزرگان مثل مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی متمایل به مصر است. مرحوم حاج شیخ عباس قمی به نقل از استاد خودش مرحوم محدث نوری ( هدیة الزائرین و بهجة الناظرین، حاج شیخ عباس قمی، ص 353 (، محمد حسن خان در خیرات حسان) خیرات حسان، محمد حسن خان، سنه 1304ه.، ج 2، ص 29 (، سید حسن صدر در نزهة اهل الحرمین( نزهة اهل الحرمین، السید حسن الصدر، ط مطبعة سرفراز الملیة فی لكنهو الهند، 1354ه. ص 39 ) و محقق و نویسنده بزرگ، محمد حسنین سابقی در كتاب مرقد العقیله زینب علیها السلام‏ احتمال شام را تقویت كرده‏اند. محقق اخیر با روشی عالمانه احتمال مصر را رد كرده و با قرائن و شواهدی اثبات كرده است كه حضرت زینب كبری علیها السلام در شام دفن شده است. از میان كسانی كه معتقدند این بانوی گرامی در مدینه مدفون است، می‏توان مرحوم بیرجندی مؤلف كتاب كبریت الاحمر ، عباسقلی خان سپهر مؤلف كتاب الطراز المذهب )الطراز المذهب، ص 485)، كه در تكمیل «ناسخ التواریخ‏» بوده ویك جلد آن مربوط به حضرت زینب علیها السلام است و مرحوم سید محسن امین در اعیان الشیعه ( اعیان ‏الشیعه، سید محسن امین، چاپ بیروت، 10 جلدی، ج 7، صص 137- 141) را نام برد. برای هر یك از این سه احتمال دلائلی ذكرشده است كه پس از بیان هر یك، به نقد و بررسی آن‏ها خواهیم پرداخت . الف: احتمال مصر برای این احتمال دلیل زیر بیان شده است: نسابه عبیدلی در كتاب «اخبار الزینبات‏» 6 روایت نقل كرده است كه بر اساس مضمون آن‏ها باید حضرت زینب علیها السلام درمصر دفن شده باشد، ما برای جلوگیری از طولانی شدن كلام روایات را ذكر نمی كنیم. ( اخبار الزینبات، نسابه عبیدلی، صص 115- 122). نقد و بررسی این روایات از نظر سند و محتوا قابل اعتماد نیست. محمد حسنین سابقی نویسنده كتاب مرقد العقیله زینب علیها السلام اشكالاتی را براین احادیث وارد كرده است كه به اختصار بیان می‏گردد: بررسی روایات از نظر سند 1- اكثر راویانی كه عبیدلی این روایات را از آنان نقل كرده است، مجهول هستند و پس از بررسی و تتبع فراوان در كتب رجال وتراجم و نسب هیچ اثری از آنان به دست نیاوردیم. اینان عبارتند از: زهران بن مالك - عبدالله بن عبدالرحمن العتبی - علی بن احمد الباهلی - قاسم بن عبدالرزاق - محمد بن عبدالله - علی بن محمد بن عبدالله - عسامة المعافری - عبدالملك بن سعید الانصاری - وهب بن سعید الاوسی - اسماعیل بن محمد البصری - حمزة المكفوف . با آنكه سیوطی شرح حال تابعان و محدثان و راویان و مورخان قدیم و جدید مصر را نوشته است، اما شرح حال هیچكدام از این چند نفر كه یاد كردیم در كتاب وی نیامده است. و چون وضع اینان بر ما مجهول است، طبعا روایتشان نیز فاقد اعتبار خواهد بود. از این گذشته سند روایت دوم به مصعب بن عبدالله بن مصعب بن ثابت زبیری (متوفی 233( می‏رسد كه از یك خانواده مخالف و دشمن سرسخت اهل بیت‏بوده و دشمنی این خانواده با علی علیه السلام و خاندان او در میان مورخان و دانشمندان ما مشهور و امر مسلمی است، بنابر این روایت چنین شخصی نمی‏تواند قابل اعتماد و استناد باشد. بررسی مفاد روایات مفاد این روایات نیز خالی از تناقض و اشكال تاریخی نیست. مثلا روایت مصعب حاكی از این است كه عبدالله بن زبیر در مكه قیام كرد و مردم را به خونخواهی حسین علیه السلام دعوت نمود. در حالی كه دعوت وی به خونخواهی حسین علیه السلام در هیچ یك از تواریخ نقل نشده است، بلكه آنچه مسلم است این است كه عبدالله بن زبیر مردم را به خلافت‏خود دعوت كرد. از طرف دیگر، پس از حادثه كربلا یزید در مدینه چندان نفوذ و قدرتی نداشت كه بتواند حضرت زینب علیها السلام را مجبور به هجرت از این شهر بكند، بلكه بر عكس پس از فاجعه كربلا و رسوا شدن حكومت‏یزید، وی از آزار و اذیت‏خاندان امام حسین علیه السلام پرهیز می‏كرد تا اسباب بدنامی بیشتری فراهم نشود .چنانكه در جریان شورش مردم مدینه علی بن الحسین علیهما السلام و خاندان علوی از تعرض مصون ماندند. علاوه بر این‏ها چند تناقض دیگر نیز در این روایات به چشم می‏خورد كه نشان می‏دهد احتمالا جعل و تحریف در این روایات وجود دارد از آن جمله: 1. روایت اول حاكی است كه حضرت زینب قسم یاد كرد مدینه را ترك نكند ولی روایات دیگر می‏گوید: او از مدینه هجرت كرد و به مصر رفت; یعنی سوگند خود را نقض كرد. آیا این معنی از حضرت زینب باور كردنی است؟ 2. روایت دوم حاكی است كه حضرت زینب علیها السلام چند روز به آخر ذیحجه مانده وارد مصر شد و روایت پنجم می‏گوید: حضرت زینب علیها السلام پس از یازده ماه و پانزده روز اقامت در مصر درگذشت. بر این اساس وفات آن بانوی بزرگ باید در ذیقعده سال بعد رخ داده باشد در حالی كه روایت‏ششم حاكی است كه او در رجب سال 62 وفات یافته است و با هم سازگار نیستند. و چندین تناقض دیگر كه به جهت اختصار بیان نمی شود. زینب مدفون در مصر كیست؟ اكنون این پرسش پیش می‏آید كه اگر حضرت زینب علیها السلام دختر علی علیه السلام در مصر دفن نشده است پس قبری كه در محله «قناطر السباع‏» قاهره است متعلق به كیست؟ در پاسخ به این پرسش باید یادآوری كنیم كه از بررسی و تتبع در تاریخ روشن می‏گردد كه زینبی كه در مصر (قاهره) دفن شده است، زینب بنت‏یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب است. ولی از آنجا كه ذهن انسان با شنیدن نام مشترك بین چند نفر، متوجه مشهورترین آن‏ها می‏گردد، بسیاری از مردم تصور كرده‏اند كه این همان زینب مشهور یعنی زینب دختر علی بن ابی‏طالب علیهما السلام است( اعیان الشیعه، ج 7، ص 142 ) در حالی كه این تصور كاملا بی‏اساس است. البته نسبت دادن افراد به جد بزرگ آنان معمول است، چنانكه امامان ما را پسر پیغمبر می‏خوانند. بنابراین اگر زینب بنت‏یحیی را زینب بنت علی علیهما السلام بخوانند، هیچ اشكالی نخواهد داشت. ب: احتمال مدینه علامه فقید سید محسن امین معتقد است كه حضرت زینب علیها السلام در مدینه دفن شده است و برای این مطلب دلیل می‏آورد كه: بازگشت‏حضرت زینب علیها السلام پس از فاجعه كربلا به مدینه، قطعی و مسلم است اما خروج مجدد او از این شهر ثابت نشده است، بنابراین باید گفت: در مدینه وفات یافته و در همانجا دفن شده است، گرچه تاریخ وفات و محل دفنش دقیقا روشن نباشد. این دلیل در واقع نوعی استصحاب است كه مرحوم امین به آن استناد كرده است . نقد و بررسی البته مقام علمی و تحقیقات و مطالعات ارزنده تاریخی علامه امین بر اهل فضل و مطالعه پوشیده نیست اما برخی از صاحب نظران، نظریه معظم له را نمی‏پذیرند و معتقدند كه: گرچه دفن حضرت زینب علیها السلام در مدینه (بقیع) یك امر ممكن و كاملا طبیعی است زیرا قبر برادرش امام حسن علیه السلام و بسیاری از بزرگان بنی هاشم در این قبرستان قراردارد كه خصوصیات و تفصیل آن‏ها در كتب مربوط بیان شده است، اما باید توجه داشت كه اگر او در این قبرستان دفن شده بود، طبعا قبرش با توجه به شخصیت و عظمت مقامش مشخص می‏شد. در حالی كه در هیچ یك از كتب مربوط به تاریخ مدینه و مزارات این شهر نامی از محل قبر او به میان نیامده است، با این كه نام زنانی همچون «ام البنین‏» كه در بقیع دفن شده‏اند در كتاب‏هایی مانند وفاء الوفاء منعكس شده است. مسعودی در شرح حال امام حسن مجتبی علیه السلام می‏نویسد: «حسن بن علی در كنار قبر مادرش فاطمه علیها السلام به خاك سپرده شدو در این قبرستان تا این‏زمان سنگی است كه نام مادرش روی آن نوشته شد است.( التنبیه و الاشراف، ص 260، چاپ مصر). و این نشان می‏دهد كه قبر آن بزرگواران در قرن چهارم یعنی تا زمان مسعودی مشخص بوده است، و اگر قبر حضرت زینب علیها السلام در این قبرستان قرار داشت، نام او هم حداقل تا زمان مسعودی روی قبر نوشته می‏شد. چنانكه قبر همسرش عبدالله بن جعفر در همان قبرستان مشخص است، بنابراین چگونه ممكن است قبر حضرت زینب در بقیع باشد، اما هیچ نشانی از آن نباشد، و در هیچ تاریخی یاد نشده باشد؟ از طرف دیگر موضوعات تاریخی جای اعمال استصحاب نیست كه بگوییم: بازگشت‏حضرت زینب علیها السلام به مدینه قطعی است، اما خروج او از این شهر ثابت نشده است، پس در همان شهر و همانجا به خاك سپرده شده است. (مرقد العقیله زینب، محمد حسنین السابقی، ص 103 ( ج: احتمال شام طرفداران این نظریه می‏گویند: در مدینه قحطی و دست تنگی شدیدی به وجود آمد. عبدالله جعفر تصمیم گرفت‏با همسر خود ; حضرت زینب علیها السلام به شام كه مقداری زمین زراعتی داشت‏سفركند. پس از مسافرت به شام حضرت زینب علیها السلام در همانجا درگذشت) خیرات حسان، محمد حسن خان، ص 29، هدیة الزائرین و بهجة الناظرین، حاج شیخ عباس قمی، ص 353; نزهة اهل الحرمین، سید حسن صدر، ص 39). نقد و بررسی  1- اینكه گفته شده است كه عبدالله بن جعفر در حومه دمشق مزرعه و قریه داشته و همراه همسرش جهت‏سركشی یا بهره برداری از آن‏ها رفته بوده و در این سفر حضرت زینب علیها السلام درگذشته است مطلب بی‏اساسی است. در هیچ یك از كتب تاریخی از چنین مزرعه‏ای اسمی به میان نیامده و اصولا چون عبدالله فرد بخشنده‏ای بوده هرگز مال و ثروت در دست او دوام نمی‏آورده است، بنابراین چگونه ممكن است دارای چنین مزرعه و قریه‏ای بوده باشد؟ 2- اگر فرضا عبدالله بن جعفر چنین مزرعه‏ای داشته، ممكن بود شخصا برای رسیدگی به وضع آن به شام برود و دیگر نیازی به بردن همسر و دیگر اعضای خانواده خود كه مستلزم هزینه زیادی بود، نداشت. 3- مدینه از شهرهای مهمی است كه مثل بسیاری از شهرهای مهم دنیا برای آن تاریخ‏های متعددی نوشته‏اند. بعضی از این كتاب‏ها به حوادث مهمی كه در مدینه اتفاق افتاده مثل زلزله، آتش گرفتن حرم پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، وزیدن باد سرخ و . .. پرداخته‏اند. اگر چنان قحطی و گرسنگی در آن سال در مدینه اتفاق افتاده بود، قطعا در این كتاب‏های تاریخی درباره آن بحث می‏شد، در حالی كه چنین چیزی مطرح نشده است. نتیجه بحثپس از بررسی سه احتمال در مورد محل دفن حضرت زینب كبری علیها السلام می‏توان چنین نتیجه گرفت كه: احتمال مصر اشكالات فراوان دارد، احتمال مدینه بدون دلیل است، و احتمال شام به نظر استوارتر می‏آید گرچه دو اشكال باقی می‏ماند: یكی اینكه به چه دلیل عبدالله جعفر حضرت زینب علیها السلام را به شام برده است‏با اینكه حضرت زینب علیها السلام دل خوشی از شام نداشت، و اشكال دیگر اینكه بسیاری از مورخین نوشته‏اند: آنكه در شام دفن است «ام كلثوم‏» فرزند علی علیه السلام است ) رحلة ابن جبیر، داربیروت، ص 253، معجم البلدان یاقوت حموی، ج 3، ص 20; سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، ج 1، ص 99). اشكال دوم را بدین صورت می‏توان حل كرد كه منظور از «ام كلثوم‏» همان زینب كبری علیها السلام است چنانكه در بلاغات النساء ابن طیفور(بلاغات النساء، ابن طیفور، ص 23. در این كتاب وقتی می‏خواهد ماجرای سخنرانی حضرت زینب را نقل كندمی نویسد: «ورایت ام كلثوم علیها السلام و لم ار خفرة والله انطق منها...» كه این عبارت مربوط به حضرت زینب است) به آن اشاره شده است. گرچه نتوان به یقین مشخص كرد كه قبر حضرت زینب علیها السلام در كجا واقع است ولی می‏توان گفت: زیارتگاه‏ها و اماكنی كه به این دودمان منسوبند همه از مصادیق آیه شریفه : فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذكر فیها اسمه (‏ نور/ 36) می‏باشند. این خانه‏ها و زیارتگاه‏ها ولو منسوب به آن‏ها باشد ، جای ذكر و توجه به خدا و انسان‏سازی و پیوند با شهیدان و اهل بیت است. محل دفن اهل بیت هر كجا كه باشد یاد و خاطره‏شان زنده است و در سینه‏های مردم عاشق جای دارند. منبع : پرسمان
حضرت زینب(س) در كجا فوت شدند؟ به چه شكلى به سوریه آمدند كه قبرشون در سوریه هست؟
57,645
607362032c38301a358f030b
شهدایی که با بدن سالم تفحص شدند * بعد از 6 ساعت شهیدش را آورد و گفت این مال شمابچه‌های تفحص دنبال 3 شهید بودند که بعد از یک هفته جستجو آنها را پیدا کردیم؛ داخل پارچه‌های سفید گذاشتیم و آوردیم مقر تا شناسایی شوند؛ به پدر و مادرهایشان اطلاع داده بودند که فرزندانشان شناسایی شده‌اند. مادری آمده بود و طوری ناله می‌زد که تا به حال در عمر 46 ساله‌ام ندیده بودم؛ دخترش می‌گفت «مادرم از 25 سال گذشته که فرزندش مفقود شده، حالش همین طور است»؛ ناگهان رفت داخل اتاق، مقابل 3 شهید ایستاد؛ به بچه‌ها گفتم «با ایشان کاری نداشته باشید» تا رفتم دوربین بیاورم؛ این مادر، یکی از شهدا را بغل کرد و دوید سمت مسجد؛ به بچه‌ها گفتم «بگذارید ببرد». هنوز ما اطلاع دقیقی از هویت 3 شهید نداشتیم؛ برای شهید نماز خواند و شروع کرد با او به صحبت کردن؛ دلتنگی‌های 25 ساله‌اش را به او گفت؛ از تنهایی‌های خودش؛ از اینکه پدرش فوت کرده؛ خواهر و برادرانش ازدواج کردند و از اینکه چه سختی‌هایی که نکشیدند و اینکه که شما را به ما می‌خواستند، بفروشند به یک میلیون و دو میلیون تومان. می‌آمدند به ما می‌گفتند ماشین می‌خواهید، خانه می‌خواهید یا زمین. این مادر بعد از 6 ساعت شهیدش را آورد و گفت این مال شما... به او گفتم «مادر چطوری فهمیدید، این بچه شماست؟» او گفت «همان موقعی که رفتم و در را باز کردم، دیدم پسرم در مقابلم با همان چهره 25 سال پیش که به منطقه فرستادمش، با همان تیپ، با همان وضعیت بلند شد و به من سلام کرد و گفت مادر منتظرت بودم». صبح روز بعد وقت نماز مادر به رحمت خدا رفت؛ زمانی که ما بعد از فوت مادرش رفتیم کار شناسایی را انجام دادیم. پلاکش را در قفسه سینه‌اش پیدا کردیم و تا اطلاعات را وارد رایانه کردیم دیدیم مادر درست گفته بود. این مادر بعد از 6 ساعت شهیدش را آورد و گفت این مال شما... به او گفتم «مادر چطوری فهمیدید، این بچه شماست؟» او گفت «همان موقعی که رفتم و در را باز کردم، دیدم پسرم در مقابلم با همان چهره 25 سال پیش که به منطقه فرستادمش، با همان تیپ، با همان وضعیت بلند شد و به من سلام کرد و گفت مادر منتظرت بودم». صبح روز بعد وقت نماز مادر به رحمت خدا رفت * شهدایی که در فاضلاب انداخته شده بودنددر یکی از زندان‌های عراق، دو شهید را در فاضلاب زندان پیدا کردیم که یا در اثر بیماری یا جراحت یا شکنجه به شهادت رسیده بودند. آن‌ها را بدون آنکه تحویل صلیب سرخ داده شوند شبانه تحویل یکی از ستادهایشان داده بودند که در فاضلاب همان زندان رها کرده بودند. * شهدایی که با شکنجه زنده به گور شدنددر حوالی دریاچه ماهی 25 شهید پیدا کردیم که با شکنجه زنده به گور شده بودند. این شهدا را 5 تا 5 تا با سیم خاردار به هم بسته بودند و آن‌ها را زنده زنده دفن کرده بودند. 5 نفر دیگر از شهدا را مثل دوستانشان نبسته بودند، در گودالی دیگر که زنده به گور کرده بودند، پیدا کردیم. این شهدا بند انگشت نداشتند. زمانی که خاک به روی آن‌ها ریخته می‌شد برای اینکه بتوانند از گودال بیرون بیایند آنقدر چنگ به گودال انداخته بودند که ناخن‌هایشان جدا شده بود. طبق نظریه پزشکی قانونی 65 درصد بدن‌هایشان سالم بود. این خبر در منطقه خوزستان پیچید و اصلاً سابقه نداشته که بعد از 25 – 30 سال این گونه جنازه‌ها سالم باشند. این‌ها به نحوی شهدا را زنده به گور می‌کردند که بعد از پیدا شدن موجب شوکه شدن مردم ایران شود، در کنار دیوارهای زندان، مناطق باتلاقی و... * طریقه پیدا شدن 25 شهیدبعد از یک ماه تلاش بی‌ثمر، گروه تفحص، یکی از بچه‌های تفحص که سید هم هست گوشه‌ای نشسته بود زار زار گریه می‌کرد؛ یکدفعه بلند شد و گفت «نوری دیدم، فوق العاده زیبا؛ تا به حال همچین نوری ندیده بودم» شروع کردیم به جستجو و بعد از پیدا کردن پارچه یک پیراهن و جستجوی بیشتر 25 شهید را با بدن سالم یافتیم. بعد از یک ماه تلاش بی‌ثمر، گروه تفحص، یکی از بچه‌های تفحص که سید هم هست گوشه‌ای نشسته بود زار زار گریه می‌کرد؛ یکدفعه بلند شد و گفت «نوری دیدم، فوق العاده زیبا؛ تا به حال همچین نوری ندیده بودم» شروع کردیم به جستجو و بعد از پیدا کردن پارچه یک پیراهن و جستجوی بیشتر 25 شهید را با بدن سالم یافتیم. سالم بودن بدن این شهیدان حامل پیامی برای جامعه و جوان‌های ما است و بنده عاجزم از بیان آن؛ شما باید به اهل آن مراجعه کنید و گمان نکنید با یک یا 2 سال به دست می‌آید، نه! رازش دست امام زمان (عج) است. جبهه، عالمی داشت؛ آمدن اسرا، دنیایی بود، پیدا کردن شهدا هم عالمی دارد و همه به لطف خدا، فاطمه زهرا(س)، امام حسین(ع) و امام زمان(عج). * در مقابل شهدا ساکت نمانیمجبهه رفتن وظیفه هر مسلمانی بود اما امروز دنبال رو راه شهدا بودن مهم است. این هنر است، این راه امام است و متأسفانه هنوز برخی سرشان در لاک خودشان است؛ اگر جوانی بفهمد برادر، عمو، دایی و همسایه‌اش چگونه به جبهه رفته، چطوری شهید شده و چگونه پیکرش پیدا شده، پدر و مادر شهید در نبودنش چه خون دلی خورده‌اند، آن جوان اصلاح می‌شود اما در صورتی که این مسایل گفته نشود یا گفته‌ها کم باشد و خوب منتقل نشود آرام آرام به فراموشی سپرده می‌شود؛ لذا باید مراقب باشیم مصداق صحبت‌های شهید باکری نشویم.منبع:فاتحان
در حوالی دریاچه ماهی 25 شهید پیدا کردیم که با شکنجه زنده به گور شده بودند. این شهدا را 5 تا 5 تا با سیم خاردار به هم بسته بودند و آن‌ها را زنده زنده دفن کرده بودند. طبق نظریه پزشکی قانونی 65 درصد بدن‌هایشان سالم بود. این خبر در منطقه خوزستان پیچید چون اصلاً سابقه نداشت بعد از 25 – 30 سال اینگونه جنازه‌ها سالم باشند 67 سانت از روده‌هایش نبود و شیمیایی بود؛ از 6 سال سختی جراحی‌هایش در خارج می‌گفت و می‌گفت با همین دست‌های خودش 250 شهید را از زیر خاک بیرون آورده و همین قدر که دعای پدر و مادر شهدا پشتش هست، برای آخرتش کفایت می‌کند و هیچ اجر دیگری حتی از جبهه‌اش هم نمی‌خواهد. آقای موسوی مسئول گروه تفحص منطقه شلمچه در گفت‌وگویی دوستانه، خاطراتش را روایت می‌کند:
70,202
607367712c38301a358f3418
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری فارس ، میرهاشم موسوی رئیس مرکز برنامه‌ریزی و پژوهش کمیته امداد امام خمینی(ره) با اعلام اینکه ۲۵ درصد از اعتبار دولتی این نهاد در سه‌ ماهه نخست امسال محقق شده است، گفت: تاکنون ۲۴ درصد از اعتبار تبصره ۱۴ و ۲۳ درصد از مشارکت مردمی پیش‌بینی‌شده در این مدت جذب‌ شده است.وی یکی از دلایل جذب حداکثری منابع در بهار امسال را تخصیص منابع با توجه به نیاز استان‌ها دانست و افزود: تاکنون ۲۴ درصد منابع مورد نیاز برای اشتغال‌زایی مددجویان و ۲۲ درصد از اعتبار تأمین مسکن خانوارهای تحت حمایت جذب‌شده است.موسوی با بیان اینکه کمیته امداد برای فقرزدایی ۹ رویکرد تحولی را در دستور کار قرار داده است، گفت: نخستین رویکرد در این زمینه شناسایی و بازشناسی نیازمندان و اولویت‌بندی نیاز آنهاست که نتیجه آن، پالایش مددجویی ۲۳۰ هزار خانوار تحت حمایت و پالایش بیمه اجتماعی ۷۰ هزار نفر تاکنون است.رئیس مرکز برنامه‌ریزی و پژوهش کمیته امداد ادامه داد: تا پایان برنامه ششم باید سطح‌ بندی خدمات و ارائه خدمات زمان‌دار و مستقل از هم با توسعه زیرساخت‌های فناورانه به‌طور سیستمی انجام شود.وی با اشاره به اینکه با هدف خروج مددجویان مستعد توانمند ۱۰ شاخص اصلی برای دادن خدمات مشخص و زمان‌دار تعیین‌شده است، گفت: به‌ منظور ارتقا اثر بخش خدمات حمایتی علاوه بر سه برابر شدن مستمری مددجویان، سرانه خدمات مسکن، اشتغال، جهیزیه و وام قرض‌الحسنه نیز افزایش‌یافته است.موسوی از طراحی فعالیت‌های جدید متناسب با تغییرات جامعه هدف (بیماران صعب‌العلاج و سالمندان) به‌ منظور ارتقای اثربخش خدمات حمایتی تا پایان برنامه ششم کمیته امداد خبر داد.رئیس مرکز برنامه‌ریزی و پژوهش کمیته امداد، یکی دیگر از رویکردهای کمیته امداد را تقویت حوزه مددکاری اعلام کرد و افزود: پیش‌ از این سرانه پرونده مددجویی مددکارانه هزار و ۱۳۴ پرونده بود که این رقم اکنون به ۴۳۲ پرونده کاهش‌یافته است؛ البته تا پایان برنامه باید از طریق برون‌ سپاری این رقم را به ۱۰۰ پرونده برسد.وی با اشاره به اینکه هم‌اکنون دو هزار و ۶۲۴ مددکار در کمیته امداد فعالیت می‌کنند، گفت: این رقم نسبت به سال ۹۴ بیش از ۲۷ درصد افزایش داشته است.موسوی با تأکید بر مردمی شدن کمیته امداد اعلام کرد: متوسط رشد کمک‌های مردمی تا قبل از سال ۹۵، ۱۴ درصد بود اما اکنون این رقم به ۴۳ درصد افزایش‌ یافته است.رئیس مرکز برنامه‌ریزی و پژوهش کمیته امداد با اشاره به اینکه ۹ میلیون نفر در طرح‌های مختلف کمیته امداد برای خدمت‌رسانی به نیازمندان با این نهاد همکاری می‌کنند، افزود: تا پایان برنامه ششم تعداد مشترکان این طرح‌ها به ۱۶ میلیون نفر خواهد رسید.وی با بیان اینکه برای افزایش و تسریع در جذب کمک‌های مردمی روش‌های نوین جایگزین روش‌های سنتی می‌شود،تصریح کرد: هم‌اکنون سهم کمک‌های مردمی از کل منابع کمیته امداد ۳۸ درصد است.موسوی توجه ویژه به مناطق محروم و مرزی را یکی دیگر از رویکردهای کمیته امداد برای فقرزدایی اعلام کرد و افزود: بر این اساس امسال ۶۰۰ میلیارد تومان به مددجویان ساکن مناطق محروم و مرزی اختصاص‌یافته است.رئیس مرکز برنامه‌ریزی و پژوهش کمیته امداد ادامه داد: علاوه بر اختصاص اعتبار ویژه برای مناطق محروم و تفکیک بودجه این مناطق از مناطق عادی، ۱۵۲ اداره در مناطق کم برخوردار، دوردست و مرزی با توجه به اقتضائات منطقه‌ای ایجادشده است.وی با اشاره به اینکه یکی از برنامه‌های آینده این نهاد برای خدمات‌دهی به مناطق محروم استفاده از امداد الکترونیک است، گفت: با استفاده از این روش نیاز به حضور فیزیکی و تشکیلاتی در همه مناطق کاهش خواهد یافت.موسوی بر ایجاد سازمان برنامه محور و پیاده‌سازی نظام بودجه‌ریزی عملیاتی در کمیته امداد تأکید کرد و افزود: همچنین باید تا پایان برنامه ششم چابک سازی در تشکیلات و نیروی انسانی از طریق برون‌سپاری برخی از فعالیت‌ها انجام شود.انتهای پیام/
رئیس مرکز برنامه‌ریزی و پژوهش کمیته امداد امام خمینی (ره) گفت: امسال ۶۰۰ میلیارد تومان به مددجویان ساکن مناطق محروم و مرزی این کمیته اختصاص‌ یافته است.
20,260
607351b52c38301a358e7102
 - برخی مدیران وقتی اسم انتخاب CMS می‌آید سراسیمه می‌شوند؛ ولی چرا؟! CMS یا به عبارت دقیق سیستم مدیریت محتوا (Content Management System) بستری است که سایت در آن شکل می‌گیرد. اگر چه یک CMS یعنی ابزاری که فرایند ساخت، مدیریت و نگهداری محتوای وب‌سایت را برای شما آسان می‌سازد ولی انتخاب یک CMS مناسب که با نوع کسب‌وکار و فعالیت‌های آنلاین شما سازگار باشد، کار آسانی نیست. این در حالی است که انتخاب یک سیستم مدیریت محتوای کارآمد، برای حمایت از کسب‌وکار و حضور دیجیتال شما بسیار مهم است.  بخشی از این سردرگمی از آنجا ناشی می‌شود که وقتی صحبت از انتخاب یک CMS مناسب به میان می‌آید،  شما با گزینه‌های متعددی روبرو می‌شوید. در واقع مشکل از تعدد CMSهای موجود در بازار سرچشمه می‌گیرد. همین قضیه باعث شده مدیران شرکت‌ها، صاحبان کسب‌وکارها، معاونان بخش IT سازمان‌ها و دیگر دست‌اندرکاران تصمیم‌گیری در این خصوص، قدری دچار ابهام شوند. چه شما در حال حاضر از یک CMS استفاده می‌کنید و به دنبال تغییراتی در آن هستید، و چه بخواهید از همان نخست به سراغ یک CMS مناسب بروید، مطالب این مقاله مختصر می‌تواند برای شما مفید باشد.  مشخصات یک CMS خوبیکی از بهترین شیوه‌ها برای انتخاب یک CMS خوب، آشنایی با مشخصات و قابلیت‌های چنین سیستم‌هایی است. در اینجا من به هفت ویژگی یک سیستم مدیریت محتوای کارآمد اشاره می‌کنم: 1. سهولت استفادهیک CMS باید از طراحی انعطاف‌پذیری برخوردار باشد، یعنی کسانی که با آن کار می‌کنند باید بتوانند – بدون نیاز به داشتن تخصص در کدنویسی و طراحی – صفحات را به دلخواه خود سفارشی سازند. 2. سازگار با موبایلاین یک واقعیت است که امروزه بخش قابل توجهی از محتوای وب، در ابزار همراه دیده می‌شود.  بنابراین کاملاً منطقی است که شما هم یک CMS سازگار با موبایل انتخاب کنید.  3. ویژگی‌های آسان‌سازساخت، مدیریت، ویرایش و بررسی محتوا فرایندی مستمر و دامنه‌دار است، به همین دلیل هر CMS موفقی باید از یک سری قابلیت‌های تسهیل‌کننده انجام امور برخوردار باشد. چنین قابلیت‌هایی باعث خودکارسازی برخی کارها شده و زمان کمتری از مدیران می‌گیرد.  4. دارای بودن الگوهای مناسبیک CMS خوب باید الگوهایی برای ساخت و انتشار آسان محتوا در اختیار شما بگذارد.  این قضیه در مورد الگوهای مربوط به جزئیات ساختاری – از قبیل طراحی‌های صفحه – نیز صادق است. 5. مقیاس‌پذیر باشدمقیاس‌پذیری (Scalability) در عملکرد، گزینه بعدی است.  CMS باید صفحات را به سرعت لود کند و همزمان با رشد سایت، عملکرد خوب خود را از دست ندهد.  6. سئوی قوییک CMS خوب حتماً از ابزار سئو برخوردار است تا از این طریق صفحات وب‌سایت رتبه خوبی در نتایج جستجوگرهای اینترنتی پیدا کنند.  همچنین CMS باید صفحه جستجوی داخلی خوبی در اختیار کاربران قرار دهد تا آنها به سهولت بتوانند هر چه را که می خواهند در داخل سایت جستجو کنند. 7. پشتیبانی مناسبشرکت سازنده CMS باید پشتیبانی خوبی به شما ارائه کند و سوالات‌تان را بی‌پاسخ نگذارد. و در پایان ... شما برای انتخاب یک Web CMS کارآمد، باید دست به تحقیق بزنید. نیازهای‌تان را به طور دقیق مشخص سازید. ببینید از یک CMS خوب چه انتظاراتی دارید. سر قیمت و پشتیبانی حساس باشید.  به سراغ ابزاری بروید که در درازمدت شرایط خوبی برای شما فراهم می‌آورد.  از کارشناسان و اهل فن سوال بپرسید. از شرکت‌هایی که در این زمینه فعالیت دارند مشاوره بگیرید.  به مطالعه منابع مکتوب و دیجیتال بپردازید. و خلاصه این که بی‌گدار به آب نزیند.  منبع : مرجع فارسی ایران دات نت
CMS یا به عبارت دقیق سیستم مدیریت محتوا (Content Management System) بستری است که سایت در آن شکل می‌گیرد.
81,123
60736c2d2c38301a358f5ec1
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری مهر، مرکز ملی فضای مجازی نشست تخصصی «سیاستگذاری رسانه‌های اجتماعی در ایران» را در پژوهشگاه فضای مجازی برگزار می‌کند. هم فکری و هم افزایی نخبگان برای حل و رفع چالش های کلان سیاستگذاری فضای مجازی از مهمترین اهداف این نشست تخصصی است. این نشست روز چهارشنبه ۱۱ بهمن ماه ساعت ۱۴ الی ۱۶ با سخنرانی دکتر حسین بصیریان جهرمی درسالن کنفرانس پژوهشگاه فضای مجازی برگزار می شود.منبع: مهر
نحوه «سیاستگذاری رسانه‌های اجتماعی در ایران» در قالب برگزاری یک نشست توسط مرکز ملی فضای مجازی مورد بررسی قرار می گیرد.
64,937
607365262c38301a358f1f87
ماده افزودنی خوراکی tBHQ (tert-butylhydroquinone) در بسیاری از محصولات نظیر گوشت‌های یخ زده، کلوچه‌ها و غذاهای سرخ شده یافت می‌شود. این ماده افزودنی موجب توقف واکنش ایمنی بدن در مقابله با آنفلوانزا می‌شود. علاوه بر افزایش شدت علائم آنفلوانزا، این مطالعه اثبات می‌کند که قرارگیری در معرض tBHQ می‌تواند موجب کاهش تأثیر واکسن آنفلوانزا هم شود. سالانه ۲۹۰ هزار تا ۶۵۰ هزار نفر به دلیل مشکلات تنفسی ناشی از آنفلوانزا می‌میرند. «رابرت فریبورن»، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می‌گوید: «مطالعات ما نشان داد موش‌های دارای رژیم غذایی حاوی tBHQ در واکنش به عفونت آنفلوانزا سیستم ایمنی ضعیفی داشتند. ما در موش‌های آزمایشگاهی مشاهده کردیم که tBHQ موجب توقف عملکرد دو نوع سلول T، سلول‌های T قاتل و کمک یار، شدند. در نهایت این مسئله منجر به علائم شدیدتر در طول عفونت آنفلوانزا شد.» زمانیکه انسان مبتلا به ویروس آنفلوانزا می‌شود، سلول‌های T کمک یار به سایر بخشهای سیستم ایمنی هدایت شده و به هماهنگی یک واکنش مناسب کمک می‌کنند، درحالی که سلول‌های T قاتل، سلول‌های آلوده شده به ویروس را شکار کرده و از بدن پاک می‌نمایند. در این آزمایشات محققان دریافتند موش‌های تغذیه شده با رژیم غذایی tBHQ در فعال سازی سلول‌های T قاتل و سلول‌های T کمک یار بسیار کُندتر بودند که نتیجه آن، پاکسازی کُندتر ویروس از بدن است. فریبورن در ادامه می‌افزاید: «درحال حاضر فرضیه من این است که tBHQ با تنظیم برخی پروتئین‌های که در توقف سیستم ایمنی نقش دارند، موجب بروز این تأثیرات می‌شوند. با این حال نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه است.»  منبع: همشهری
طبق نتایج یک مطالعه جدید، افزودنی‌های مجاز خوراکی متداول احتمالا واکنش ایمنی بدن در مقابله با بیماری آنفلوانزا را متوقف می‌کند.
63,423
6073647d2c38301a358f199d
به‌ گزارش ‌مشرق ، به نقل از مارکا، جام جهانی  ۲۰۱۸ روسیه تقابل ۳۲ سرمربی است. آن‌ها برای رساندن تیم‌شان به بهترین رتبه تمام تلاش خود را خواهند کرد. مسن‌ترین سرمربی حاضر در این بازی‌ها اسکار واشنگتن تابارس است. او با ۷۱ سال سن هدایت اروگوئه را در این بازی‌ها بر عهده خواهد گرفت. با این حال قدرتمندترین سرمربی حاضر در جام جهانی خوسه پکرمن است. سرمربی ۶۸ ساله سومین جام جهانی خود را تجربه خواهد کرد. او پس از تابارس ، مسن‌ترین سرمربی جام محسوب می‌شود. سرمربی آرژانتینی ۳۶ سال تجربه مربیگری دارد و در سال ۲۰۱۲ هدایت کلمبیا را بر عهده گرفت. او دومین جام جهانی پیاپی خود را به همراه تیم‌ ‌ملی کلمبیا تجربه خواهد کرد. برخی از سرمربیان دیگر حاضر در روسیه شرایطی مشابه دارند مانند کارلوس کی‌روش و یواخیم لوو. با این حال  پکرمن به "آقای جام جهانی‌" مشهور است. او از رده جوانان و بزرگسالان جام جهانی را تجربه کرده و از ۴۴ بازی ۳۳ پیروزی و چهار تساوی به دست آورده است. همچنین هفت بار مغلوب حریفانش شده است. این ۴۴ بازی در چهار جام جهانی زیر ۲۰ سال، زیر ۱۷ سال و دو جام جهانی با تیم‌ ‌ملی فوتبال آرژانتین و کلمبیا به ثبت رسیده است.پس از پکرمن، برت فان مارویک در رتبه سوم دیده می‌شود. سرمربی تیم‌ ‌ملی استرالیا ۶۶ ساله است. کی‌روش، سرمربی تیم‌ ‌ملی فوتبال ایران در رتبه بعدی قرار دارد. او  ۶۵ ساله است. جوان‌ترین سرمربی حاضر در روسیه الیو سیسه است. او در ۴۲ سالگی تیم‌ ‌ملی فوتبال سنگال را در جام جهانی هدایت خواهد کرد. در ادامه‌ به سن سرمربیان حاضر در روسیه اشاره می‌شود.۱. اسکار واشنگتن تابارس (اروگوئه) ۷۱ ساله۲. خوسه پکرمن (کلمبیا) ۶۸ ساله۳. برت فان مارویک (استرالیا) ۶۶ ساله۴. کارلوس کی‌روش (ایران) ۶۵ ساله۵. اگی هاریدی  (دانمارک ) ۶۴ ساله۶. گرنوت رور (نیجریه) ۶۴ ساله۷. فرناندو سانتوس (پرتغال) ۶۳ ساله۸. آکرا نیشینو (ژاپن) ۶۳ ساله۹. ارنان داریو گومس (پاناما) ۶۲ ساله۱۰. هکتور کوپر (مصر) ۶۲ ساله۱۱. ریکاردو گارکا (پرو) ۶۰ ساله۱۲. آدام ناوالکا (لهستان) ۶۰ ساله۱۳. خورخه سامپائولی (آرژانتین) ۵۸ ساله۱۴. یواخیم لوو (آلمان) ۵۸ ساله۱۵. خوآن کارلوس اوسوریو (مکزیک) ۵۷ ساله۱۶. تیته (برزیل) ۵۷ ساله۱۷. نبیل معلول (تونس) ۵۶ ساله۱۸. یان اندرسون (سوئد) ۵۵ ساله۱۹. استانیسلاو چرچسوف (روسیه) ۵۴ ساله۲۰. ولادیمیر پتکوویچ (سوئیس) ۵۴ ساله۲۱. اسکار رامیرس (کاستاریکا) ۵۳ ساله۲۲. یولن لوپتگی (‌اسپانیا) ۵۱ ساله۲۳.   همیر هالگریمسون (ایسلند) ۵۱ ساله۲۴. زلاتکو دالیچ (کرواسی) ۵۱ ساله۲۵. خوان آنتونیو پیتسی (عربستان) ۵۰ ساله۲۶. شین تائه یونگ (کره جنوبی) ۴۹ ساله۲۷. هروه رنارد (مراکش) ۴۹ ساله۲۸. دیدیه دشان (فرانسه) ۴۹ ساله۲۹. گرت ساوت گیت (انگلیس) ۴۷ ساله۳۰. مالدن کرستاییچ (صربستان)۴۴ ساله۳۱. روبرتو مارتینس (بلژیک) ۴۴ ساله۳۲. الیو سیسه (سنگال) ۴۲ سالهمنبع: ایسنا
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران چهارمین مربی مسن حاضر در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه است.
74,465
607369602c38301a358f44bf
سیاست بین‌‌الملل عرصه روابط کشورهایی است که بر اساس میزان و گستره قدرتشان در نظام بین الملل به ایفای نقش می‌پردازند. به تعبیری نقش هر یک از بازیگران نظام بین‌الملل تابعی از میزان قدرتشان است. در این میان، نقش و میزان تاثیرگذاری قدرتهای بزرگ با قدرتهای منطقه‌ای و کوچک متفاوت است. در واقع سیاست خارجی این کشورها تابعی از منافع آنهاست. منافعی که بعضا به قیمت نابود کردن یا آسیب رساندن به قدرتهای کوچک است. در عوض، کشورهای کوچک و آسیب‌پذیر نیز یا سیاست همراهی را در پیش می‌گیرند و قربانی خواستها و منافع قدرتهای بزرگ می‌شوند یا مجبور می‌شوند هزینه ایستادگی در برابر این قدرتها را پرداخته و از استقلال عمل و احترام به نفس جمعی خود دفاع کنند. این روند همواره در طول سده‌ها و دهه‌های مختلف قابل مشاهده و ارزیابی بوده است. یکی از مقاطعی که به خوبی نشان دهنده نقش قدرتهای بزرگ در جهت‌دهی به تحولات سیاست خارجی کشورهای کوچکتر است دوران پهلوی اول و زمان زمامداری و حکمرانی رضاشاه است. رضاشاه که خود به کمک نیروهای خارجی و در راس آن انگلستان به قدرت رسید سودای استقلال را در سیاست خارجی در سر می‌پروراند. موضوعی که در عمل با سوالات بسیار روبه‌رو شد. یکی از مباحثی که پیرامون همین مسئله شکل گرفت پیمان سعدآباد بود. پیمانی که میان چهار کشور ایران، افغانستان، ترکیه و عراق در سال 1316 منعقد می‌شود و در مورد آن حرف و حدیثهای بسیاری وجود دارد. اینکه نقش قدرتهای بزرگ همچون همیشه تا چه اندازه در شکل‌گیری و انعقاد این پیمان پررنگ بوده است و اینکه نقش انگلستان به عنوان یک ابرقدرت در این پیمان تا چه اندازه بوده است؟ بر این اساس، پژوهش زیر تلاش خواهد کرد تا به این سوالات پاسخ دهد. سیاست خارجی رضاشاهسیاست خارجی ایران در دوران پهلوی اول همواره مورد بحث و منازعه بوده است. در واقع، به‌رغم نوع خاصی از رویکرد در سیاست خارجی که دولت رضاشاه در برابر کشور‌های قدرتمند روس و بریتانیا و آلمان اتخاذ می‌کرد و آن هم برقراری موازنه میان آنها بود، برنامه مخصوصی برای همسایگان و نوع تعامل با آنها داشت. این برنامه به سیاست حسن همجواری شهرت یافت. متخصصین امر علل گوناگونی را برای پیگیری این سیاست برشمرده‌اند. برخی بر این باورند که عامل اصلی در روابط دوستانه شاه با همسایگان، تمایل وی به حفظ توانایی ایران در مبارزه‌اش برای کسب و حفظ استقلال از بریتانیای کبیر و شوروی بود. سیاست مبتنی بر حسن همجواری رضاشاه، درواقع، پیامد و نتیجه سیاستش نسبت به دو قدرت استعمارگر و صاحب نفوذ در ایران بود. در همین چهارچوب برخی نزدیکی رضاشاه به آلمانها را نیز به عنوان عاملی برای کسب پشتیبانی و تقابل با روس و به صورت خاص انگلیسیها تحلیل می‌کنند. اما این همه ماجرا نبود. به تعبیری عملکرد رضاشاه در دوران سلطتنش گواه است بر ادعایی دیگر. یکی از این شواهد پیمان سعدآباد است. پیمان سعدآباددر 17 تیر 1316 وزرای خارجه چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و افغانستان پیمان عدم تعرضی را در کاخ سعدآباد امضا کردند که بستر و زمینه آن از مدتها پیش به واسطه فعالیتها و نفوذ پشت پرده و پنهانی سیاست‌مداران ساکن در کاخ باکینگهام فراهم شده بود. این پیمان که به پیمان سعدآباد شهرت پیدا کرد وحدت نظر و رویکرد یکسان چهار کشور را در سیاست عمومی و حمایت متقابل از هر یک از اعضاء در صورت بروز خطر نسبت به یکی از دولتهای عضو را پیش‌بینی می‌کرد و هر چهار دولت را متعهد می‌کرد که ضمن محترم شمردن حدود و ثغور مرزی مشترک، سیاست عدم مداخله مطلق در امور داخلی یکدیگر را دنبال کنند و از ایجاد تنش پرهیز نمایند. حسین مکی می‌گوید: انگلستان پس از وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه در سال 1917 تلاش کرد تا با تشکیل حکومتهای قوی و دست‌نشانده در جنوب روسیه یعنی کشورهای ایران، ترکیه، عراق و افغانستان، نیرویی را تشکیل دهد تا سد دفاعی محکمی در برابر هندوستان و یا به تعبیر خود او در حکم ملایم کننده ضربه به کار آیند.   طرفین این پیمان، همچنین توافق کردند که در کلیه اختلافات بین‌المللی که به منافع آنها ارتباط دارد با هم مشورت نمایند و عملیات تجاوزکارانه علیه یکدیگر نداشته باشند. گفتنی است که پس از امضای پیمان سعدآباد، رضاشاه طی نطق خود به مناسبت افتتاح مجلس دوره یازدهم، ضمن بی‌سابقه خواندن این پیمان در منطقه غرب آسیا، آن را کمک بزرگی به گسترش صلح در جهان دانست. نقش انگلستان در این پیماندر مقطعی که به پیمان سعدآباد منتهی شد یکی از کشورهایی که نقش بسزایی در شکل‌گیری تحولات بین‌المللی داشت دولت انگلستان بود. در واقع در این بازه زمانی، ساختار موازنه قدرت نظام بین‌الملل، با سه جبهه دموکراسیهای غربی، فاشیسم و کمونیسم استالینی روبه‌رو بود. در این میان سیاست جهان غرب به رهبری انگلستان در قبال دو جبهه دیگر، در مناطق مختلف جهان از جمله منطقه حساس خاورمیانه منشأ وقوع حوادث مهمی گردید که آثار و پیامدهای آن در پیمان سعدآباد قابل مشاهده است. انگلستان که در این زمان سراسر خاورمیانه را به طرق مختلف تحت نفوذ و سلطه خود گرفته بود و از سالها قبل به فکر ایجاد سدی آهنین در جنوب شوروی بود تا از توسعه طلبی و نفوذ کمونیسم به سمت خلیج فارس و چاههای نفت جنوب ایران جلوگیری کند، مساعی خود را به کار گرفت تا زمینه انعقاد یک پیمان منطقه‌ای بین دولتهای دست نشانده منطقه را فراهم کند؛ بدین‌ترتیب بر اثر کوشش انگلیسیها زمینه‌های حل اختلافات میان چهار کشور منطقه فراهم گردید و بدین‌ترتیب زمینه انعقاد پیمان سعد آباد بین ایران، ترکیه، عراق و افغانستان فراهم گردید. مضاف بر این، روی کار آمدن هیتلر که باعث اوجگیری قدرت جبهه فاشیست در سالهای پایانی دهه 1930 شده بود، انگلستان را به واکنش واداشت. در واقع جبهه غرب به رهبری انگلستان در صدد جبران اشتباهی بر آمد که در سال 1939 مرتکب شده بود. به عبارت روشن‌تر بسیاری از کارشناسان بر این عقیده بودند که اگر انگلستان در برابر توسعه طلبی آلمان از همان ابتدا واکنش نشان داده بود کار به جنگ جهانی دوم کشیده نمی‌شد. از سوی دیگر نیز دولتهای ضعیف منطقه خاورمیانه برای تعدیل فشار شوروی و انگلیس به سوی آلمان به عنوان نیروی سوم متمایل بودند و این مسئله که نفوذ روزافزون فاشیسم در خاورمیانه را میسر کرده بود زنگ خطری برای جبهه دموکراسی محسوب می‌گردید و بهترین راهکار مقابله با آن یک پیمان امنیتی منطقه‌ای بود. از این جهت می‌توان گفت پیمان سعد آباد که با تلاش و بنا به نظر انگلستان منعقد شد، علاوه بر کمونیسم، نفوذ روز افزون فاشیسم در خاورمیانه را نیز هدف قرار داده بود. حسین مکی درباره نقش انگلستان در انعقاد پیمان مزبور به انقلاب بلشویکی 1296 در روسیه و وحشت انگلستان از وقوع این انقلاب اشاره کرده و می‌گوید: انگلستان پس از وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه در سال 1917 تلاش کرد تا با تشکیل حکومتهای قوی و دست‌نشانده در جنوب روسیه یعنی کشورهای ایران، ترکیه، عراق و افغانستان، نیرویی را تشکیل دهد تا سد دفاعی محکمی در برابر هندوستان و یا به تعبیر خود او در حکم ملایم کننده ضربه به کار آیند. به باور مکی انگلیسیها در نظر داشتند برای اینکه حلقه‌ای پولادین به دور اتحاد جماهیر شوروی بکشند پیمانی چهار جانبه میان تهران، آنکارا، بغداد و کابل برقرار سازند. در همین ارتباط ابتدا برای ایجاد روابط دوستانه میان تهران و آنکارا دست به کار شدند. نتیجه این تلاشها به سفر رضاشاه به ترکیه منجر شد. همچنین ظن قوی این است که به موازات این سفر، لندن تلاش کرد تا روابط گرم و دوستانه‌ای میان چهار کشور به‌وجود آورد. هوشنگ مهدوی نیز با نقش و تاثیر انگلستان در پیمان سعدآباد موافق است و می‌گوید: زمامدران انگلیسی فکر انعقاد یک پیمان دفاعی بین کشورهای خاورمیانه در فاصله بین دو جنگ را مطرح و آن را به عنوان سدی در جلوگیری از توسعه و نفوذ شوروی به سوی خلیج‌ فارس و چاه‌های نفت خاورمیانه لازم می‌شمردند. به همین دلیل در طول چند سال تلاش کردند اختلافات میان دولتهای عضو این پیمان را مرتفع کرده و زمینه انعقاد پیمان همکاری و عدم تعرض منطقه‌ای را فراهم آورند. تفسیر آلمانیها از پیمان سعدآباددر این میان تفسیر آلمانیها از پیمان سعدآباد نیز خالی از لطف نمی‌باشد و مهر تاییدی است بر نقشی که انگلستان در امضای این پیمان داشته است. در همین ارتباط، رسانه‌های آلمان دو سال پس از آغاز جـنگ جهانی دوم مــدعی شدند که این پیمان طبق نقشه انگلیسیها منعقد شده بود تا رضاشاه پهلوی در اجرای اندیشه بازگشت عظمت و شکوه به ایران‌زمین با کمک گرفتن از آلمان و احیانا سازش با مسکو و آنکارا، در پی ضمیمه کردن افغانستان و شرق رود دجله به ایران برنیاید. دولت انگلستان بر این عقیده بود که با پیمان سعدآباد خواهد توانست شرایط مندرج در قرارداد مورخ چهارم مارس ۱۸۵۷ پاریس را منتفی و دست کم کمرنگ کند. در مجموع باید به ذکر این نکته بسنده کرد که در تحولاتی که جهان سوم به خود می‌بیند نقش قدرتهای استعمارگر و دول بزرگ آن قدر زیاد است که نمی‌توان بدون در نظر گرفتن آنها به عنوان متغیری تاثیرگذار به فهم آنها پی‌برد. اما در این مورد خاص، به‌رغم مباحثی که پیرامون سیاست خارجی دوران پهلوی اول در باب استقلال آن مطرح می‌شود باید گفت که ماهیت سیاست خارجی ایران در دوران سلطنت رضاشاه تبعی بوده و به شدت تحت تاثیر بازی قدرتهای بزرگ و به ویژه انگلستان است. در واقع می‌توان چنین تصور کرد که از پیمان سعدآباد کشوری که بیش از دیگران بهره‌مندشد، انگلستان بود. به عبارتی دیگر، استعمارگر پیر برنده واقعی و غایب در این پیمان بود که با امضای این قراداد به هدف خود برای ایجاد سدی در مقابل کمونیسم رسید؛ اگرچه این پیمان سودی برای کشور ما در پی نداشت. منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
رسانه‌های آلمان دو سال پس از آغاز جـنگ جهانی دوم مــدعی شدند که این پیمان طبق نقشه انگلیسیها منعقد شده بود تا رضاشاه پهلوی در اجرای اندیشه بازگشت عظمت و شکوه به ایران‌زمین با کمک گرفتن از آلمان و احیانا سازش با مسکو و آنکارا، در پی ضمیمه کردن افغانستان و شرق رود دجله به ایران برنیاید.
67,914
607366622c38301a358f2b28
آیا  سیاستگذار با توجه به مسبوق به سابقه بودن بحث (بیش از یک سال توان پیش‌بینی و انجام اقدامات اولیه را نداشت؟ این تحریم آسیب‌پذیرترین نقاط اقتصاد کشور را هدف گرفته است. چند قلم کالای صادراتی عمده کشور در مرکز این تحریم‌ها قرار گرفته است، از یک طرف با توجه به سطح وابستگی درآمد به صادرات نفت، سازوکار هدف‌گیری صادرات نفت بیش از همه بودجه عمومی کشور را تحت تاثیر قرار داده است. از دیگر سو نظام بانکی ما در شرایط عادی نیز با چالش های عمده‌ای روبه‌رو است که تحریم‌ها این چالش ها و حفره را برجسته‌تر ساخته است در شرایط بدون تحریم فعلی، در برآوردی تخمینی از عملکردها میتوان گفت شاید از رشد اقتصادی دو تا سه درصد برخوردار می‌بودیم و تورم نیز احتمالا در مدار ۱۵ درصد قرار می‌داشت. در حال حاضر اما متوسط رشد اقتصادی ما بسیار پایین‌تر آمده است و تورم نیز به شکلی فزاینده سیر صعودی یافته است و چندان متوقف شدنی به نظر نمی‌رسد. نگاه درونزا یا برون‌زا به تحریم حائز اهمیت است. با نگاهی به گذشته سیاست‌گذاری باید گفت دو روش قابل انجام بود: دولتمردان باید به شکلی در چهار دهه گذشته سیاست‌گذاری می‌کردند که یا کشور با تحریم مواجه نشود یا آنکه آسیب‌پذیری ما در برابر تحریم‌های قابل پیش‌بینی به مراتب کمتر از سطح فعلی باشد اما به هر حال مساله تحریم، صرفاً چالشی مرتبط با امروز و دیروز نیست و سیاست‌گذاری‌ها بلندمدت بوده است. پس این انتظار منصفانه است که دولت حداقل مقدمات مقاومت بیشتر در برابر تحریم‌های تشدید شونده را فراهم می‌کرد. بی شک ما آمادگی مواجهه با تحریم را نداشتیم. اولین پاسخ به این سوال این است که چون اصلاحات اقتصادی انجام نگرفت نتوانستیم برای شرایط تحریمی فعلی آماده باشیم. پاسخ این سوال را نیز که چرا اصلاحات اقتصادی انجام نگرفته است باید در اقتصاد سیاسی جُست، ما به همان دلیل که در دهه ۸۰ موفق به انجام اصلاحات اقتصادی نشدیم، دقیقا به همان دلایل در دهه ۹۰ نیز موفق به انجام این مهم نشدیم. عدم انجام اصلاحات به ساختار سیاسی اقتصادی برمی‌گردد. هنوز سیاست‌گذاران ارشد آمادگی ورود به فاز تصمیمات سخت و اصلاحات اساسی را از خود نشان نداده اند و این آن‌ها هستند که باید آغازگر این اصلاحات باشند. شاید مهم‌ترین موانع بر سر مسیر این اصلاحات در نوع رابطه‌ای معنی پیدا می کند که حاکمیت با مردم برقرار کرده است. حاکمیت از حیطه تأمین کالای عمومی خارج شده است و این رابطه را بر مبنای دادن امتیاز تعریف کرده است. اگر خواهان اصلاحات اقتصادی هستیم باید سه پیش فرض ورود تکنولوژی جدید، پشتوانه مالی جدید و البته صادرات را محقق سازیم یا لااقل بسترهای تحقق آن را مهیا کنیم. به دلیل شکل و نوع رابطه کشور ما با جهان خارج چنین بستری فراهم نشده است، در نتیجه اصلاحات اقتصادی با توجه به هزینه‌ها و منافع آن در شرایط کوتاه مدت شکل نگرفته است و بیشتر تداوم وضع فعلی مدنظر سیاست‌گذار بوده است تا انجام تغییرات. برای تعلل در این امر باید همچنین این واقعیت را نیز در نظر داشت که اصلاحات اقتصادی به معنای باخت عده‌ای و برنده شدن طیف دیگر خواهد بود. رابطه بازنده‌ها با مقامات تصمیم گیر می تواند راهنمای ما برای درک چرایی عدم اصلاحات اقتصادی باشد. با عبور از کلان روایت‌های اقتصادی اگر بخواهیم با دیدی جزئی‌نگر و مصداقی به قضایا نگاه کنیم باید بگویم برای اصلاحات اقتصادی کارهای انجام‌نشده و انجام نگرفته بسیاری در شرایط پیش از تشدید تحریم وجود داشت، در دوره تحریم قبلی فروش تفت ما به شدت کاهش یافت. سیاست‌گذار می‌توانست با توجه به آن فرصت، اقتصاد را با توجه به درآمدهای نفتی سال های ۹۰ تا ۹۲ دوباره برنامه‌ریزی کند و از آن فرصت برای کوچک‌سازی و چابک سازی و کاهش وابستگی به نفت استفاده کند با این همه انتظار برای رفع تحریم (به جای حل مشکل) روشی بود که سیاست‌گذار در آن مقطع انتخاب کرد در بعد بودجه، دولت‌ها می‌توانستند منابع پایدار بودجه‌ای را بازبینی کنند و بر اساس آن برنامه‌ریزی مجدد انجام دهند و در بخش سوم فکری به حال اصلاح نظام بانکی کنند. با این همه، این سه پایه اساسی اصلاحات ساختاری اقتصاد انجام نگرفت، چه آن‌ها که به درون‌زا بودن اقتصاد لااقل در کلام معترفند و چه آن‌هایی که جزو طیف معتقدین به بازسازی رابطه با جهان خارج برای توسعه اقتصادی هستند کاری عملی برای پیشبرد این دو هدف هم سو انجام ندادند و مسوولان برای ورود از دایره کلام به حیطه عمل نیازمند اراده و شجاعت بیشتری هستند. اگر بخواهیم گزینه‌های موجود را با توجه به فشار روزافزون تحریم خارجی بسنجیم باید بگویم که مدیریت کسری بودجه دولت و تامین منابع برای سیاستهای حمایتی در اولویت است. این دو می‌تواند کشتی و قایق نجات عبور از تنگه باریک بحران فعلی باشد. سازوکارهای چنین اقدامی نیز وجود دارد و تجارب کشورهای دیگر که این مسیر را رفته اند در دسترس قرار دارد. اصلاح نرخ ارز، فروش داراییهای حاکمیت و دولت و همچنین فروش اوراق بدهی دولت سه گزینه منطقی برای دولت است این سه ابزار در حال حاضر نیز در دسترس هستند تا قدری شرایط را قابل کنترل نگه دارند. ورود به هر یک از این سه نیز برخلاف ظاهر آسان نیازمند بینش و عمل‌گرایی است، وضعیت فعلی نرخ ارز و ارائه آن با نرخ دولتی به قشری خاص به بهانه تامین نیازهای معیشتی نمی‌تواند ادامه یابد. می‌توان با این سه روش منابع مالی برای جبران کسری بودجه را فراهم کرد و قدری شرایط عمومی معیشتی مردم را بهبود بخشید تا شرایط به سمت عادی‌سازی میل کند. در شرایط فعلی، تحلیل‌های اقتصادی که سعی در توضیح دورنمای اقتصادی سال پیش رو را دارند دو طیف خوش بین و منتقد در کنار هم قرار گرفته اند. البته اگر قرار باشد وضع فعلی به همین منوال ادامه یابد سخت بتوان به چنین دورنمایی خوش‌بین بود. اما نباید از نظر دور داشت که همیشه تصمیم‌های سخت در شرایط سخت گرفته می شود. برخی تجربه‌های تاریخی خود ما و همچنین تجربیات سایر کشورها این مساله را تایید می کند. بنا به همین جهت این امید وجود دارد که با توجه به شرایط سخت سال ۹۸، سیاست‌گذار تصمیم‌های جدید اتخاذ کند که باعث بهبود جدی در اقتصاد و برون رفت از مشکلات فعلی باشد. در غیر این صورت انتخاب دوم شکل تصمیمات شاید به شکلی باشد که شرایط و بحران‌های فعلی حتی تشدید شود و عمق بیشتری بیاید. انتخاب میان این دو قطعا بر عهده سیاست‌گذار است و همگان منتظر هستند تا تصمیمات تاریخی آنان را برای مدیریت وضع فعلی ببینند. ادامه وضع فعلی با کمی اصلاحات سطحی و غیر ساختاری حتما نشان از خوش خیالی و عدم ادراک نسبت به عمق مشکلات دارند، سیاست‌گذار در هر تصمیمی باید وضع معیشتی مردم و میزان تحمل اقتصاد برای رویاروی با مشکلات را در نظر بگیرد. نمی‌توان انتظار داشت بدون اتخاذ تصمیماتی متفاوت از گذشته و رفتن راه‌هایی که درگذشته نرفته‌ایم به نتایج جدید و متفاوت دست یافت. برای ورود به چنین راه جدیدی البته باید هزینه پرداخت کرد و متحمل برخی عوارض ناشی از درمان شده اما غیر از این به نظر می‌رسد چاره دیگری وجود ندارد و به تعویق انداختن درمان قطعاً به معنی التیام خودبه‌خود بیماری‌های اقتصادی نخواهد بود. اکنون زمان تصمیم‌گیری است. منبع: تجارت فردا
تحریم و شوک اقتصادی حاصل از آن شاید در حال حاضر مهم‌ترین و پرتکرارترین مبحث هرروزه محافل اقتصادی و البته سیاسی است، پرسش مبنایی شاید این باشد که ما تا چه حد برای چنین نگاه اقتصادی قابل توجهی آمادگی داشتیم.
86,834
60736ec52c38301a358f7510
حال خوش معده، روده و قلب با شربت تخم بالنگو مواد لازم: تخم بالنگو: ۱ قاشق چای‌خوری آب خنک: ۱ لیوان گلاب: به میزان دلخواه شکر یا عسل: به میزان دلخواه طرز تهیه: اول تخم بالنگو و آب را خوب هم زده و نیم‌ساعت صبر کنید تا تخم‌ها خوب لعاب بدهند سپس کمی شکر یا عسل اضافه کرده و خوب هم بزنید.‌ افزودن قدری گلاب طعم شربت را دوچندان دل‌پذیرتر می‌کند. خواص شربت تخم بالنگوتخم بالنگو مقوی قلب است و باعث کاهش تپش قلب و احساس سبکی در قفسه سینه می‌شود، همچنین در کاهش احساس ترس هم مفید است و می‌توان آن را برای مبتلایان به ورم روده (کولیت) به‌عنوان یک کمک دارو تجویز کرد. این شربت تأثیر زیادی در درمان ورم روده دارد به‌خصوص اگر میزان گلاب آن بیشتر باشد. اگر کسی مداومت به خوردن این شربت در صبح به صورت ناشتا کند سیستم ایمنی بدنش بسیار تقویت می‌شود، البته می‌توان برای تأثیر بیشتر، یک قاشق غذاخوری خاکشیر هم به آن اضافه کرد. افراد و اطفالی که به طور دائم به نزله (ترشحات پشت حلق) و زکام (سرماخوردگی) دچار می‌شوند، اگر یک سال به طور مداوم به جای آب، شربت تخم بالنگو بخورند، دیگر سرما نمی‌خورند زیرا تخم بالنگو مقوی معده، قلب و مغز است و اخلاط سوخته را دفع می‌کند، به همین دلیل قوه مُدبره را تقویت کرده در نتیجه مقاومت بدن افراد را در مقابل سرماخوردگی افزایش می‌دهد. خواص تخم بالنگو از منظر طب سنتی:۱- طبع آن گرم و مرطوب است. ۲- تخم بالنگو خنک‌کننده، مسکن و آرام‌بخش درد است. ۳- برای نفخ و یبوست از آن می‌توان استفاده کرد. ۴- مقوی قلب می‌باشد. ۵- برای دل‌پیچه و شکم روش از آن می‌توان استفاده کرد. ۶- برای درمان سرفه‌های خشک تخم بالنگو، تخم ریحان، بالنگ، قدومه از هرکدام ۱۰ گرم را مخلوط نموده سپس یک قاشق مرباخوری در یک لیوان آب کمی جوشانده با نبات یا عسل میل شود. ۷- برای درمان اسهال‌های دموی ۲۰ گرم بالنگو را در ۵۰۰ سی‌سی آب جوشانده سپس دم‌کرده صاف نموده میل شود. ۸- برای درمان غش و جنون و جرب خشک و تر بلغم و سودا می‌توان از جوشانده تخم بالنگو به صورت شربت استفاده کرد یک قاشق مرباخوری با یک لیوان آب جوشانده با نبات شیرین کرده میل شود. ۹- برای درمان آسم، بالنگو، تاج‌ریزی، خارخاسک، گل بنفشه، تاج‌خروس از هرکدام ۵ گرم و شکر تغار نرم سائیده ۲۰ گرم را در آب حل نموده آهسته به چند نوبت میل شود.
شربت تخم بالنگو خواص درمانی زیادی دارد و می‌تواند برای بهبود عملکرد قلب شما بسیار مفید و مؤثر باشد
55,460
6073610e2c38301a358efa82
پروین مرادی همسر سردارشهید حاج حمید تقوی‌فر در خاطره‌ای از این فرمانده اطلاعات و عملیات روایت می‌کند: یادم نمی‌رود تلفن همراهش هیچ وقت خاموش نمی‌شد. حتی وقتی نیمه شب با سردرد و چشم‌های خون شده از خستگی و بی‌خوابی  به خانه می‌آمد. وقتی گوشی همراهش زنگ می‌خورد با اولین صدای زنگش بیدار می‌شد. صدای حرف زدنش که گاهی فارسی، گاهی عربی ، گاهی کردی یا بختیاری به گوش می‌رسید. از وقتی یادم می‌آید همیشه یا تلفن همراهش نزدیک حاج حمید بود یا گوشی بیسیم‌های ثریا. اگر شرایطی پیش می‌آمد که حاج حمید نمی‌توانست در منزل به گوشی دسترسی داشته باشد دخترم که کوچک بود آن را به پدرش می‌رساند تا جواب بدهد. زنگ ها تمامی نداشتند. تا اینکه دعا می‌کردیم که کسی به او زنگ نزند. به حاج حمید می‌گفتیم: «حداقل موقع خواب خاموش کن تا بتوانی دو ساعت آسوده بخوابی.»  ولی او قبول نمی‌کرد و می‌گفت: «شاید یه کار واجب پیش بیاد لازم باشه تماس بگیرن یا یه بنده خدایی نیاز به کمک داشته باشه.» حاج حمید همه وقتش را وقف کمک به مردم می‌کرد. سردار شهید حاج حمید تقوی‌فر از فرماندهان دوران دفاع مقدس و نوابغ اطلاعات و عملیات بود که دی‌ماه سال ۱۳۹۳ در جریان مقابله با تروریست‌های تکفیری داعش در شهر عزیزبلد عراق به شهادت رسید. این فرمانده ایرانی از مؤسسان حشد الشعبی (بسیج مردمی) در این کشور بود. این فرمانده دوران دفاع مقدس به توصیه سرلشکر حاج قاسم سلیمانی فرمانده محور سامرا را بر عهده گرفت.منبع: ایسنا
وقتی گوشی همراهش زنگ می‌خورد با اولین صدای زنگش بیدار می‌شد. صدای حرف زدنش که گاهی فارسی، گاهی عربی ، گاهی کردی یا بختیاری به گوش می‌رسید.
1,565
607348302c38301a358e27fb
به گزارش تبیان به نقل از ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی در مراسم تودیع و معارفه روسای پیشین و فعلی موسسه آموزش عالی علمی کاربردی مدیریت شهری و روستایی وزارت کشور با اشاره به اینکه من خانم سجادی را از سال 71 می‌شناسم، اظهار کرد: وی فردی متدین، مومن، دلسوز و حساس نسبت به مسائل علمی و تجربه کار آموزشی دارد. وی در ادامه افزود: من شناخت درست و کافی از وی داشته به انتخابم ایمان دارم. ما هم در خدمت اهداف موسسه آموزش عالی علمی کاربردی هستیم زیرا آموزش جزو اولویت‌های اول وزارت کشور است. وزیر کشور همچنین با تشکر از مردانی رییس پیشین این موسسه، اظهار کرد: با تلاش‌هایی که انجام شده اکنون سیاست‌ها، راهبردها و برنامه‌های این موسسه جا افتاده است. البته باید تعداد دانشجویان موسسه بیشتر شود. کارهای خوبی انجام شده ولی باید اقدامات بیشتری صورت گیرد. در ادامه ژیلا سجادی با تشکر از وزیر کشور بابت انتخاب وی به عنوان رییس موسسه آموزش عالی علمی کاربردی مدیریت شهری و روستایی وزارت کشور، خاطرنشان کرد: تاسیس این موسسه نشان از برخورد علمی و آموزش‌محور در دستیابی به توسعه پایدار است زیرا توسعه اجتماعی و فرهنگی که فقط از طریق آموزش امکان‌پذیر است، زمینه‌ساز توسعه پایدار است. وجود بیش از 60 مرکز تحت پوشش این موسسه و ظرفیت پذیرش 36 هزار دانشجو موید این است که هدف وزارت کشور، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز است. در این مراسم همچنین از زحمات مردانی رییس پیشین موسسه آموزش عالی علمی کاربردی مدیریت شهری و روستایی وزارت کشور توسط وزیر کشور تقدیر شد.منبع: ایسنا  
وزیر کشور گفت: به انتخاب خانم سجادی به عنوان رییس موسسه آموزش عالی علمی کاربردی مدیریت شهری و روستایی وزارت کشور ایمان دارم.
77,683
60736ac02c38301a358f5151
   اکران فیلم های خارجی در سینماها بحثی تکراری است که البته دوباره در زمره تصمیمات مسئولان امر قرار گرفته و چند روزی است در برخی پردیس ها این امر محقق شده است اما ظاهرا در این چند روزبا استقبال  روبرو نشده است. بررسی چنین جریانی که به صلاح سینما و فرهنگ ماهست یا نه و یا  اگر قرار باشد فیلم های خارجی اکران شوند بر اساس چه مبنایی پیش بروند نیاز به تحلیل دارد. کامیار :قادر به اکران تولیدات داخلی نیستیمبهمن کامیار تهیه کننده سینما درباره اکران فیلم های خارجی گفت: اساسا این کار اشتباه است چون امکان اکران کامل این فیلم ها برای مردم وجود ندارد از سویی فیلم هایی انتخاب می شوند که چند سال از آنها گذشته و فیلم روز نیستند. وی افزود:کسانی که علاقه مند به دیدن فیلم های خارجی هستند و ممکن است جامعه هدف برای این منظور باشند، همان ابتدا نسخه ها را با کیفیت خوب و کامل می بینند. کامیار با بیان اینکه جامعه هدف باید کسانی باشند که صرفا به دلیل علاقه به دیدن فیلم های خارجی با وجود مشاهده آنها بصورت سی دی به سینماها بروند و روی پرده عریض مشاهده کنند، ادامه داد:هم اکنون پردیس سینمایی قلهک و خانه هنرمندان فیلم های خارجی را نمایش می دهند و مشتری خودش را دارد اما عامه مردم به دیدن آن ها نمی روند پس اگر قرار است اکران گسترده تری داشته باشد باید به فکر راهکار دیگری بود که البته دنبال مدل جدید اکران این نوع فیلم ها هم به بیراهه رفتن است. این تهیه کننده گفت: در حال حاضر قادر به اکران تولیدات داخلی خود نیستیم و این اجحاف بزرگ در حق سینمای داخلی است، در مجموع چنین تصمیمی در شرایط موجود اشتباه است البته باید سالن دارها را هم مدنظر داشت که برای کسب درآمد بیشتر به سمت اکران فیلم های خارجی می روند. استقبال جعفری از اکران فیلم های خارجی برای ایجاد رقابتپیمان جعفری درباره اکران فیلم های خارجی گفت: به نظر من نبود رقیب اتفاق خوبی نیست از این رو باید خودمان را محک بزنیم. وی ادامه داد: مردم حق انتخاب و دیدن فیلم های خارجی را دارند و باید بستر فراهم شود البته این روند بیشتر به رونق کاری سینمادارها کمک می کند و ظاهرا بسیاری از دوستان تهیه کننده، صاحب سالن شده  و این برای آن ها اتفاق خوبی است. جعفری بیان کرد: برای رونق اکران فیلم های خارجی به دو مقوله تبلیغ خوب و فیلمی که قرار است اکران شود نیاز است. سالور : صلاح نیست فیلم های خارجی اکران شوندساسان سالور در این باره می گوید: به اندازه کافی تولیدات داخلی به دلیل کمبود سالن سینما و دیگر امکانات، درگیر مشکلات هستند و پشت خط اکران مانده اند که اگر فیلم های خارجی هم اکران شود وضعیت بدتر خواهد شد. وی افزود: اگر فضای اکران دو برابر شود اتفاق خوبی است چون رقابت ایجاد می شود به خصوص زمانی که فیلم های موفق فستیوال های دنیا را اکران کنیم. این تهیه کننده تصریح کرد:در حال حاضر صلاح نیست فیلم های خارجی اکران شوند اما اگر امکانات دوبرابر شود در رقابت قرار می گیریم وبه خروجی خوبی می رسیم. سالور خاطرنشان کرد: البته اگر شرایط کامل اکران فیلم های خارجی فراهم شود قطعا باید پخش آنها انحصاری نشود در غیراینصورت مشکل دیگری به جمع مشکلات اضافه خواهد شد. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
اکران فیلم های خارجی در سینماها موضوعی تکراری است که دوباره در زمره تصمیم مسئولان قرار گرفته و چالشی برای تولیدات داخلی شده است.
61,231
607363952c38301a358f110d
در سال ۱۳۰ هجری سپاهیان اسلام در کناره رود تلاس، جایی در مرز فعلی تاجیکستان و قرقیزستان امروزی با سپاه چین روبرو شدند. این نبرد که برای جلوگیری از نفوذ امپراتوری چین اتفاق افتاده بود با پیروزی مسلمانان به پایان رسید. بعد از پایان جنگ، مسلمانان سربازان تسلیم‌شده چینی را به اسارت گرفتند، اسیرانی که قرار بود نقش مهمی در تاریخ علم جهان بر عهده داشته باشند. آن‌ها در مقابل آزادی‌شان فن کاغذسازی را به مسلمانان آموختند و به‌این‌ترتیب یکی از مهم‌ترین لحظات تاریخ علم رقم خورد. مسلمانان دانش کاغذسازی را ارتقاء دادند و با صحافی برگه‌های کاغذ اولین کتاب‌ها را به شکل امروزی ساختند، ابداعی که هنوز هم در تاریخ به نام مسلمانان شناخته می‌شود. کمی بعد، این ابداع تبدیل شد به یکی از پایه‌های رشد علمی تمدن اسلامی در سال‌های ابتدایی قرن دو هجری (میانه‌های قرن هشتم میلادی). اما فراتر از کتاب عوامل مهم دیگر در شکل‌گیری یکی از درخشان‌ترین دوره‌های تمدن اسلامی و تاریخ علم نقش داشتند. نگاهی به آموزه‌های اسلام نشان‌دهنده توجه بسیار زیاد این دین به علم و دانش‌آموزی است. در قرآن و کلام پیامبر اسلام (ص) و سایر بزرگان دین توصیه‌های بسیاری به آموختن دانش وجود دارد و می‌توان گفت سفارش به دانش‌آموزی یکی از مهم‌ترین آموزه‌های دین اسلام است. به‌عنوان‌مثال در آیه‌های چهار و پنج سوره علق خداوند در نقش بزرگ‌ترین معلم آنچه انسان نمی‌داند را با قلم به او می‌آموزد. «اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (۴) عَلَّمَ الْاِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ (۵)». همین‌طور در اهمیت قلم که ابزار علم و دانش است همین بس که خداوند در قران به آن قسم یاد می‌کند «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُون». در احادیث و سخنان پیامبر اسلام محمد مصطفی (ص) توصیه‌های بسیاری به آموختن علم و دانش وجود دارد. ایشان نه‌تنها مسلمانان را مکرر به دانش‌آموزی سفارش کرده‌اند، بلکه آن را بر همگان واجب دانسته‌اند: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة». حدیث مشهور: «اُطلُبوا العِلمَ ولَو بِالصِّینِ» هم نشان می‌دهد اسلام برای آموختن علم چنان اهمیتی قائل است که اگر برای آموختنش طی مسافتی بعید نیز لازم باشد، باید برای کسب آن تلاش کرد. این توجه و سفارش فراوان به علم‌آموزی یکی دیگر از عواملی بود که باعث رشد علمی خیره‌کننده تمدن اسلامی در سده‌های آغازین شکل‌گیری‌اش شد. این دوران درخشان که از سال‌های ابتدایی قرن دو هجری (میانه‌های قرن هشت میلادی) آغاز شد و تا پنج قرن بعد ادامه یافت؛ به دوران طلایی اسلام مشهور است. در دوران طلایی، مسلمانان در علوم مختلف پیشرفت‌های بسیاری داشتند. حمایت دولتی، ساخت دانشگاه و رصدخانه و ترجمه آثار و کتب علمی از زبان‌های دیگر مانند یونانی، سریانی و پهلوی، ازجمله مهم‌ترین دلایل پیشرفت علمی مسلمانان در این دوران به شمار می‌آیند.  در آغاز دوران طلایی، دانشگاه بغداد مرکز شکل‌گیری نهضت ترجمه در تمدن‌های اسلامی شد. تلاش دانشمندان مسلمان زمینه‌های مختلف علمی، ترجمه آثار از زبان‌های دیگر و نوشتن کتاب‌های جدید باعث شکل‌گیری یک کتاب‌خانه بسیار بزرگ در این دانشگاه به نام بیت الحکمه شد. ثابت بن قرّه یکی از مهم‌ترین دانشمندان مسلمانی بود که در سال‌های ابتدایی قرن دو هجری به‌تنهایی بیش از صد اثر را در زمینه‌هایی همچون ریاضیات، نجوم، مکانیک، علوم طبیعی، موسیقی، پزشکی و دامپزشکی به زبان عربی ترجمه کرد. کسب دانش کاغذسازی از اسیران چینی نقطه عطف این تحول بود و باعث برتری مسلمان در ترویج علم و آموزش آن شد. ترجمه‌ها و مقالات علمی حالا نه‌تنها بر روی کاغذ نوشته می‌شدند، بلکه برای اولین بار به دست مسلمانان به شکل کتاب‌های امروزی درآمده و باعث تحول در ترویج علم و آموزش آن شدند. پیشرفت در ساخت کاغذ و صحافی کتاب باعث شد کتابخانه‌های بزرگ دیگری در گوشه‌کنار تمدن اسلامی، از شیراز و نیشابور گرفته تا قاهره و قرطبه شکل بگیرند. برای نخستین بار در جهان این کتابخانه‌ها به علاقه‌مندان، کتاب به امانت می‌دادند. گسترش علم و بهبود شیوه‌های آموزش و کتابخانه‌ها باعث شکل‌گیری دانشگاه‌های بزرگ در سراسر تمدن اسلامی شد. برای مثال دانشگاه قرویین مراکش در میانه‌های قرن دو هجری (قرن نه میلادی) به دانشجویانش مدرک تحصیلی در رشته پزشکی اعطا می‌کرد یا دانشگاه الازهر مصر که یک قرن بعد ساخته شد هنوز یکی از معتبرترین دانشگاه‌های جهان اسلام است. این زمینه مساعد باعث شد مسلمانان در دوران طلایی دست به پژوهش و تولیدات علمی بسیاری بزنند. نخستین کتاب‌های فن حساب، توسط محمد بن موسی خوارزمی ریاضی‌دان، منجم، مورخ و جغرافی‌دان مسلمان در سال‌های ابتدایی قرن سوم هجری نوشته شد. واژه الگوریتم به معنای دستورالعمل‌هایی پیاپی برای حل مسئله به پاس خدمات خوارزمی در حساب و حل مسئله از تغییر شکل نام او (الخوارزمی) ساخته‌شده است.  حکیم عمر خیام نیشابوری در اوج شکوفایی تمدن اسلامی دست به محاسبه مدار گردش کره زمین به دور خورشید زد و موفق به حل معادلات درجه سه و ابداع نظریه‌ای درباره نسبت‌های هم‌ارز شد.  محمد بن جابر بتانی ریاضیدان و منجم برجسته مسلمان بود که تأثیر زیادی بر منجمین و ریاضی‌دانان پس از خود ازجمله کوپرنیک گذاشت و کپلر و گالیله توجه زیادی به رصدهای او داشتند.  در قرن چهارم هجری مشهورترین دانشنامه علمی، فلسفی و پزشکی توسط ابن‌سینا نوشته شد. کتاب‌های شفا و قانون که توسط او نوشته شدند هنوز جزء معروف‌ترین آثار تاریخ پزشکی هستند. این پیشرفت‌ها و تألیفات باعث شکل‌گیری نوعی نگاه علمی دقیق در میان دانشمندان مسلمان و پدید آمدن افرادی همچون ابن هیثم در اواخر قرن چهارم هجری شد. ابن هیثم یکی از مهم‌ترین دانشمندان در ابداع روش‌های علمی به‌خصوص در شیوه‌های آزمایش و تحقیق است. شیوه‌های او برای تحقیق و روش برخوردش با مسائل باعث شده تا بسیاری از مورخان تاریخ علم او را نخستین دانشمند واقعی جهان بنامند. همچنین ابن هیثم را به‌عنوان پدر اپتیک مدرن، فیزیک تجربی و روش علمی می‌شناسند. این‌ها چند نمونه از آثار علمی ارزشمندی هستند که در این دوران به دست مسلمان تولید شدند. آثار بسیار دیگری در این دوران توسط دانشمندان مسلمان نوشته شدند که تأثیر بسیاری بر جهان علم پس از خود گذاشتند و هنوز هم جزء مهم‌ترین پیشرفت‌های علمی تاریخ محسوب می‌شوند. بااین‌حال حمله چنگیز خان مغول به ایران و سرانجام فتح بغداد به دست مغولان باعث تغییر اوضاع و افول تمدن اسلامی شد. بعد از افول تمدن اسلامی و در سال‌های ابتدایی دوران رنسانس این بار اروپائیان دست به ترجمه آثار علمی تولیدشده در دوران طلایی اسلام زدند و حتی با بسیاری از آثار فلاسفه و دانشمندان یونانی از طریق ترجمه آثارشان از عربی و فارسی آشنا شدند. کتاب‌های ترجمه‌شده از عربی و فارسی به زبان‌های اروپایی بر رشد علمی در این منطقه تأثیر بسیاری گذاشت. آشنایی با علم جدید در کنار عوامل دیگری باعث شد در چند قرن گذاشته اروپا و تمدن غربی پرچم‌دار پیشرفت علمی در جهان شوند. بااین‌حال در طی دهه‌های گذشته نوعی خیزش فکری، علمی و فرهنگی در جوامع اسلامی اتفاق افتاده است. این خیزش باعث رشد تولیدات علمی و فناوری در کشورهای اسلامی‌شده است. در حال حاضر دانشمندان مسلمان بسیاری در همه کشورهای جهان نقش مؤثری در پیشرفت علم و فنّاوری بر عهده‌دارند. این زمینه و این خیزش فعلی اگر با راه‌کارهای مناسب همراه شود می‌تواند زمینه‌ساز رشد کشورهای اسلامی در تولید علم و فناوری و قرار گرفتن در جایگاه مناسبی در جهان شود. برقراری ارتباط بین مراکز علمی و محققان و تقویت ارتباطات منطقه‌ای بین کشورهای اسلامی یکی از راه‌کارهایی است که می‌تواند به این خیزش و رشد علمی سرعت و شتاب بیشتری ببخشد. اعطای جوایز علمی یکی از بهترین روش‌های ایجاد روابط و همکاری‌های علمی در سطح منطقه‌ای و بین مراکز علمی است. بر همین اساس شورای سیاست گذاری جایزه مصطفی (ص) امیدوار است ضمن تشویق و ترویج علم‌آموزی در میان دانشمندان کشورهای اسلامی باعث تقویت همکاری‌های علمی منطقه‌ای شده و به نقطه عطفی در پیشرفت علمی کشورهای اسلامی بدل شود. مطالب مرتبط: زندگی نامه ابو علی سینا زندگی نامه حکیم عمر خیامزندگی نامه محمد بن موسی خوارزمی منبع: http://fa.mustafaprize.org
نگاهی به آموزه‌های اسلام نشان‌دهنده توجه بسیار زیاد این دین به علم و دانش‌آموزی است. در قرآن و کلام پیامبر اسلام (ص) و سایر بزرگان دین توصیه‌های بسیاری به آموختن دانش وجود دارد...
21,520
6073525c2c38301a358e75ee
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری مهر، پنجاه و هفتمین مجمع بانک مرکزی دقایقی قبل به ریاست حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران در ساختمان بانک مرکزی آغاز به کار کرد. بر اساس قانون، مجمع بانک مرکزی باید با نظر وزیر امور اقتصادی و دارایی یا به پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی و به دعوت وزیر اقتصاد تشکیل شود؛ در بند (ج) قانون پولی و بانکی کشور برای مجمع عمومی بانک مرکزی وظایف مهمی نظیر رسیدگی و تصویب ترازنامه بانک مرکزی، رسیدگی و اتخاذ تصمیم نهایی نسبت به گزارش‌های هیئت نظار، رسیدگی و اتخاذ تصمیم درباره پیشنهاد تقسیم سود ویژه و انتخاب اعضای هیئت نظار به پیشنهاد وزیر امور اقتصادی و دارایی پیش‌بینی شده است. قانون، ریاست مجمع را بر عهده رئیس‌جمهور گذاشته و همچنین تعیین کرده که وزیر امور اقتصادی و دارایی، معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور و دو وزیر به انتخاب هیئت دولت در این مجمع عضویت داشته باشند. ارکان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران عبارت است از مجمع عمومی، شورای پول و اعتبار، هیات عامل، هیئت نظارت اندوخته اسکناس و هیئت نظار. آنطور که در سایت رسمی بانک مرکزی آمده، اعضای مجمع عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران متشکل است از: رئیس جمهور (ریاست مجمع)، وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، وزیر بازرگانی و یک نفر از وزرا به انتخاب هیئت وزیران. وظایف مجمع عمومی هم رسیدگی و تصویب ترازنامه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ، رسیدگی و اتخاد تصمیم نهایی نسبت به گزارشهای هیئت نظار ، رسیدگی و اتخاذ تصمیم درباره پیشنهاد تقسیم سود ویژه بانک ، انتخاب اعضای هیئت نظار به پیشنهاد وزیر امور اقتصادی و دارایی و سایر وظایفی که طبق مقررات این قانون به عهده مجمع عمومی گذارده شده است.منبع: خبرگزاری مهر
پنجاه و هفتمین مجمع بانک مرکزی به ریاست حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران در ساختمان بانک مرکزی واقع در میرداماد، آغاز شد.
51,954
60735f7a2c38301a358eecd0
حاضر جوابی حضرت علی علیه السلامیکی از یهودیان، از روی غرض ورزی به امیرمؤمنان علی علیه السلام گفت: شما هنوز جنازه پیامبرتان را دفن نکرده بودید که درباره اش اختلاف نمودید! حضرت علی علیه السلام در پاسخ فرمود: ما درباره وصی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اختلاف کردیم نه درباره خودش. اما شما (اجداد شما) یهودیان، پس از آن که به همراه موسی علیه السلام از دریا گذشتید و فرعونیان غرق شدند، به پیامبر خود گفتید: برای ما معبودی (بتی) قرار بده، همان گونه که بت پرستان معبودانی از بت دارند. موسی علیه السلام در جواب فرمود: شما جمعیتی نادان هستید.(۱) حاضر جوابی عقیلروزی معاویه در مجلسی بود، که عقیل برادر حضرت علی علیه السلام نیز حضور داشت، به مردم گفت: آیا شما ابولهب را می شناسید؟ که خداوند سوره مسد را درباره او نازل کرده است؟ اهل شام گفتند: نه نمی شناسیم. معاویه گفت: ابولهب عموی این شخص (اشاره به عقیل) است. عقیل بی درنگ به مردم گفت: آیا شما زن ابولهب را که خداوند در قرآن در مورد او می فرماید: همسر او هیزم حمل می کرد و در گردنش ریسمانی از لیف خرما آویزان بود، می شناسید؟ مردم شام گفتند:نه. عقیل گفت: این زن، عمه معاویه است، (زیرا نام او ام جمیل دختر حرب بن امیه، خواهر ابوسفیان بود) این پاسخ عقیل، معاویه را سر افکنده کرد و دیگر زبان بازی ننمود. (۲) حاضر جوابی مدرسآورده اند که، آیه الله شهید مدرس در حاضر جوابی بی نظیر بود؛ از جمله نوشته اند: در یکی دو مورد که مدرس نسبت به فرمانفرما انتقاد کرده و ایراد گرفته بود، به مدرس پیغام داد. خواهش می کنم که حضرت آیه الله این قدر پا روی دم من نگذارند. مدرس جواب می دهد: به فرمانفرما بگویید، حدود دم حضرت والا باید معلوم شود، زیرا من هر کجا پا می گذارم دم حضرت والاست. (۳) حاضر جوابی فقیر در برابر توانگرشخص فقیری وارد مجلسی شد و نزدیک توانگری نشست. توانگر که از نشستن او در نزدیکش ناراحت شده بود با ترش رویی خطاب به فقیر گفت: میان تو و خر چقدر فرق است؟ فقیر فورا گفت: یک وجب (اشاره به آن که فاصله اش با توانگر بیش از یک وجب نبود) توانگر از این جواب سکوت کرد و سر افکنده شد. (4) حاضر جوابی کودکروزی ابوحنیفه از محلی می گذشت، دید طفلی از جای گل آلودی راه می رود. او را صدا زد و گفت: بچه جان مواظب باش نلغزی، طفل بی درنگ در جواب گفت: لغزش من سهل است. تو مواظب خودت باش که نلغزی چون از لغزش تو پیروانت هم می لغزند. ابو حنیفه از هوش و زکاوت آن طفل تعجب کرد! (5) حاضر جوابی مؤمن طاقپس از شهادت امام صادق علیه السلام، یکی از مخالفان آن حضرت به مؤمن طاق که از شاگردان آن حضرت بود، به عنوان طعنه گفت: امام تو از دنیا رفت. مؤمن طاق فورا در پاسخ گفت: اما پیشوای تو (شیطان) تا قیامت زنده است. (6) آیت الله حکیم و بن بازمرحوم آیه الله العظمی سید محسن حکیم قدس سره که مرجع شیعیان و زعیم حوزه علمیه نجف بود، در سفری که به عربستان داشت، در جلسه ای با بن باز مفتی آن روز آن کشور (که نابینا بود) مواجه شد. بن باز، ظاهرا به دیدن آقای حکیم رفته بود ولی در واقع قصد داشت با ایشان جدال کند و افکار وهابیگری خود را مطرح نماید. در این جلسه، بن باز، از آیه الله حکیم پرسید: شما شیعیان چرا به ظواهر قرآن عمل نمی کنید؟ آیه الله حکیم در جواب گفتند: این دیدار جای چنین صحبت هایی نیست، بگذارید به احوال پرسی برگزار شود. بن باز، سماجت کرده و خواستار دریافت جواب شد. آیه الله حکیم، ناچار به بن باز گفتند: اگر قرار باشد به ظاهر قرآن تکیه کنیم و همان را معیار عمل به آن قرار دهیم، باید معتقد شویم که شما به جهنم خواهید رفت! بن باز، با تعجب پرسید چرا؟ آیه الله حکیم گفتند: چون قرآن می فرماید:  «و من کان فی هذه اعمی فهو فی الآخره اعمی و اضل سبیلا: کسی که در این جهان از دیدن چهره حق نابینا باشد، در جهان آخرت هم نابینا و گمراه تر خواهد بود.»(۱۳) و شما که از دو چشم نابینا هستید، طبق ظاهر این آیه باید در آخرت هم نابینا باشید و در زمره گمراهان که اهل جهنم اند، قرار بگیرید. بنابراین ظاهر بسیاری از آیات قرآن مقصود نیست!(7) پی نوشت ها: 1. داستان ها و پندها، ص 137. 2. همان، ج 9، ص 88. 3. گلشن لطایف، ص 311. 4. کشکول طبسی، ج 1، ص 131. 5. انیس الادباء، ص 96. 6. کشکول طبسی، ج 1، ص 147. 7. روزنامه جمهوری اسلامی، 3 منبع : سایت گنجینه
یکی از یهودیان، از روی غرض ورزی به امیرمؤمنان علی علیه السلام گفت: شما هنوز جنازه پیامبرتان را دفن نکرده بودید که درباره اش اختلاف نمودید!
78,559
60736b1b2c38301a358f54bd
  محسن جوادی روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی افزود: نشان دادن الگوهای موفقی از فعالیت های هنری، علمی و اجتماعی زنان می تواند راه را به خیلی ها نشان دهد که می توانند به چنین قله هایی در هنر و علم و فلسفه تبدیل شده و این مسیر را طی کنند و این نوع فعالیت، منافاتی با امور روزمره زندگی ندارد. وی گفت: جشنواره های با محوریت زنان ضمن نشان دادن تکریم جامعه و الگوسازی برای تبیین اصل «توانستن» و این نکته است که این مسیرها پیمودنی است. معاون فرهنگی وزارت ارشاد با اشاره به برگزاری دوسالانه جایزه ادبی پروین برای ارزشگذاری به فعالیت نویسندگان زن گفت: وقتی زنان جامعه توجه کنند کسی مثل پروین می تواند به قله ای در شعر فارسی تبدیل شود، می توانند مسیر کار خود را با الگو گرفتن از مضامین و سبک شعری او و یا پیمودن این راه همراه با خلاقیت های خودشان طی کنند. جوادی با اشاره به جایگاه ارزشمند پروین اعتصامی در ادبیات فارسی گفت: نگاه عرفانی پروین باعث شده سعادت را در برآوردن حاجت نیازمندان بداند و هرگز با ظلم و ستم که منشا رنج و درد مردم است کنار نیامد و ثروت های انباشته را که در گوهرهای درخشان جلوه گری می کند حاصل اشک یتیمان دانست و شعر خود را به مدح ارباب قدرت نفروخت. وی پروین را الگویی برای بانوان نویسنده برشمرد و افزود: شعر پروین، شعر اوج گرفتن آدمی و محدود نشدن او به خواسته های تن است‌ و البته این تعالی و نجات را نوعی بازرگانی و تجارت می داند که در قرآن کریم هم به نام تجارت نجات‌بخش عنوان می شود. جوادی گفت: شعر فارسی با درون‌مایه‌های عمیق معنوی و اجتماعی و زیبایی سحرکننده خود باید بنیاد اخلاق اجتماعی و هنر معاصر ما باشد و در این مسیر رسالت و نقش زنان هم کمتر از مردان نیست. منبع : خبرگزاری ایرنا
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن اعلام حمایت این وزارتخانه از جشنواره هایی با محوریت زنان گفت: برای فعالیت و ترقی در عرصه های علمی، تفاوتی بین مرد و زن نیست.
32,803
607357402c38301a358ea201
سکته مغزی یک وضعیت اورژانسی پزشکی است که درمان سریع در آن ضرورت دارد. اقدامات فوریِ اولیه می‌تواند آسیب‌های مغزی و عوارض بالقوه آن را کاهش دهد. نکته مثبت در مورد این عارضه این است که سکته مغزی قابل پیشگیری و درمان بوده و مرگ و میرهای ناشی از آن نسبت به گذشته کاهش یافته است. علائم سکته مغزیدر صورتی که فکر می‌کنید خودتان یا فرد دیگری ممکن است سکته مغزی در پیش رو داشته باشید به این علائم توجه کنید. همچنین زمان آغاز این علائم را به خاطر بسپارید. فراموش نکنید مدت زمان بروز این علائم می‌تواند گزینه‌های درمانی را تحت تاثیر قرار دهد. * مشکل در صحبت کردن و ادراک: ممکن است فرد احساس گیجی کرده و کلمات را به طور نامفهوم ادا کند یا در درک صحبت‌ها دچار مشکل شود. * فلج یا بی حسی صورت، دست یا پا: ممکن است فرد بی حسی، ضعف یا فلج ناگهانی در صورت دست یا پای خود احساس کند. این اتفاق اغلب در یک سمت بدن رخ می‌دهد. فرد باید سعی کند هر دو دست خود را همزمان بالای سر خود بلند کند. اگر یکی از دستها شروع به افتادن کند، ممکن است دچار سکته مغزی شده باشد. همچنین هنگامی که سعی می‌کند لبخند بزند، ممکن است دهانش سست شده و آب از دهانش خارج شود. * مشکل در بینایی یک یا هر دو چشم: ممکن است فرد به طور ناگهانی دچار تاری دید، دوبینی یا سیاهی رفتن در یک یا هر دو چشم خود شود. * سردرد: ممکن است دچار سردرد شدیدِ ناگهانی شود. این سردرد می‌تواند همراه با استفراغ، سرگیجه یا دگرگونی هوشیاری فرد باشد. این علائم نشان دهنده سکته مغزی است. * مشکل در راه رفتن: ممکن است هنگام راه رفتن تلو تلو بخورد یا سرگیجه ناگهانی و از دست دادن تعادل و هماهنگی را تجربه کند. زمان مناسب مراجعه به پزشکاگر متوجه علائم سکته مغزی در فردی شدید، حتی در صورتی که علائم ثابت نبوده و از بین می‌روند، سریعاً به پزشک اطلاع دهید و مراحل زیر را انجام دهید: ۱) صورت: از فرد بخواهید لبخند بزند. آیا یک سمت دهانش سست است؟ ۲) دست‌ها: از فرد بخواهید هر دو دستش را بالا ببرد. آیا یکی از دست‌ها پایین می‌افتد یا قادر به بالا بردن یکی از دست‌ها نیست؟ ۳) صحبت کردن: از فرد  بخواهید یک عبارت ساده را تکرار کند. آیا کلمات را نادرست و مبهم ادا می‌کند؟ ۴) زمان: در صورتی که فرد هر یک از این علائم را داشت، سریعاً با اورژانس تماس بگیرید. تا زمان رسیدن نیروهای اورژانس به دقت مراقب فرد مشکوک به سکته مغزی باشید.  عوامل خطربسیاری از عوامل می‌تواند خطر سکته مغزی را افزایش دهند. بعضی از این عوامل می‌تواند خطر ابتلا به سکته قلبی را نیز افزایش دهند. عوامل قابل درمان که در بروز سکته مغزی نقش دارند عبارتند از: عوامل خطرساز سبک زندگی- چاقی و اضافه وزن - عدم فعالیت فیزیکی - مصرف الکل - سیگار کشیدن یا قرار گرفتن در معرض دود سیگار - استفاده از مواد مخدر مانند کوکائین و مت آمفتامین عوامل خطرساز پزشکی- فشار خون بالاتر از ۱۲۰ روی ۸۰ میلی متر جیوه - کلسترول بالا - دیابت - آپنه انسدادی خواب (OSA) - بیماری‌های قلبی عروقی از جمله نارسایی قلبی، نقص‌های قلبی، عفونت قلب یا ضربان قلب غیرطبیعی - سابقه شخصی و خانوادگی سکته مغزی، سکته قلبی یا حمله ایسکمی گذرا (TIA) سایر عوامل مرتبط با خطر بالای سکته مغزی- سن: افراد بالای ۵۵ سال بیشتر از جوانان در معرض سکته مغزی قرار دارند. - نژاد: افراد آمریکایی-آفریقایی نسبت به افراد سایر نژادها با خطر بیشتری برای سکته مغزی مواجه‌اند. - جنسیت: مردان بیشتر از زنان احتمال سکته مغزی دارند. زنانی که سکته مغزی می‌کنند، معمولا سن بیشتری نسبت به مردانی که سکته مغزی می‌کنند داشته و زنان کمتر از مردان احتمال دارد جان خود را به دلیل سکته مغزی از دست دهند. - هورمون‌ها: مصرف قرص‌های ضد بارداری و هورمون درمانی که شامل استروژن باشد و همچنین افزایش سطوح استروژن ناشی از حاملگی و زایمان خطر سکته مغزی را افزایش می‌دهد. پیشگیری از سکته مغزیدانستن عوامل خطر سکته مغزی، پیروی از توصیه‌های پزشک و اتخاذ شیوه زندگی سالم بهترین اقداماتی است که می‌توانید برای جلوگیری از سکته مغزی انجام دهید. در صورتی که پیش‌تر سابقه سکته مغزی یا حمله ایسکمی گذرا داشته‌اید، این اقدامات می‌توانند به جلوگیری از سکته مغزی دوباره کمک کنند. پیروی از دستورات پس از سکته مغزی که از بیمارستان دریافت می‌کنید نیز نقش مهمی دارد. بسیاری از راهبردهای پیشگیری از سکته مغزی همانند راهبردهای پیشگیری از بیماری‌های قلبی است. به طور کلی توصیه‌های شیوه زندگی سالم به نقل از سایت تخصصی مایوکلینیک عبارتند از: - کنترل فشار خون بالا: این از مهمترین کارهایی است که می‌توانید برای کاهش خطر سکته مغزی انجام دهید. اگر پیش‌تر سکته مغزی را تجربه کرده‌اید، پایین نگه داشتن فشار خون راهی مناسب برای پیشگیری از سکته‌های مغزی یا حمله‌های ایسکمی گذرای بعدی است. ورزش، مدیریت استرس، حفظ وزن سالم، محدود کردن مقدار سدیم و پرهیز از مصرف الکل می‌تواند به حفظ فشار خون مناسب کمک کند. علاوه بر توصیه تغییرات شیوه زندگی، پزشک شما ممکن است داروهایی برای درمان فشار خون بالا تجویز کند. - کاهش میزان کلسترول و چربی اشباع در رژیم غذایی: خوردن کمتر کلسترول و چربی به ویژه چربی‌های اشباع شده و ترانس می‌تواند پلاک‌های خونی را در رگ‌های شما کاهش دهد. در صورتی که نتوانید کلسترول خود را تنها از طریق تغییرات تغذیه‌ای کنترل کنید، پزشک شما ممکن است داروهای کاهش کلسترول را برایتان تجویز کند. - ترک استعمال دخانیات: استعمال دخانیات خطر ابتلا به سکته مغزی را برای افراد سیگاری و غیر سیگاری در معرض دود دخانیات افزایش می‌دهد. ترک استعمال دخانیات خطر سکته مغزی را کاهش می‌دهد. - کنترل دیابت: شما می‌توانید دیابت را با رژیمی غذایی، ورزش، کنترل وزن و همچنین با داروها کنترل کنید. - حفظ وزن سالم: داشتن اضافه وزن به سایر عوامل خطر سکته مغزی مانند فشار خون بالا، بیماری‌های قلبی عروقی و دیابت کمک می‌کند. کاهش وزن به اندازه ۴.۵ کیلوگرم می‌تواند فشار خون شما را کاهش داده و سطح کلسترول خون را بهبود بخشد. - پیروی از رژیم غذایی غنی از میوه‌ها و سبزیجات: رژیم غذایی حاوی پنج وعده یا بیشتر از میوه‌ها و سبزیجات خطر سکته مغزی را کاهش می‌دهد. پیروی از رژیم غذایی مدیترانه‌ای که بر مصرف روغن زیتون، میوه‌ها، آجیل‌ها، سبزیجات و غلات کامل تأکید دارد نیز می‌تواند بسیار مفید باشد. - ورزش منظم: ورزش‌های هوازی یا قلبی-عروقی موجب کاهش خطر ابتلا به سکته مغزی می‌شوند. ورزش می‌تواند فشار خون شما را کاهش داده و سطح لیپوپروتئین پرچگالی یا همان کلسترول خوب (HDL) را افزایش داده و سلامت کلی عروق خونی و قلب را بهبود بخشد. همچنین در کاهش وزن، مدیریت استرس و کنترل دیابت به شما کمک می‌کند. به تدریج تا ۳۰ دقیقه فعالیت‌هایی مانند پیاده روی، آهسته دویدن، شنا و دوچرخه سواری را در تمام یا بیشتر روزهای هفته انجام دهید. - پرهیز از مصرف الکل: الکل می‌تواند عامل خطری برای سکته مغزی باشد. مصرف الکل باعث افزایش خطر ابتلا به فشار خون بالا و سکته مغزی می‌شود. همچنین الکل می‌تواند با سایر داروهایی که مصرف می‌کنید، تداخل پیدا کند. - درمان آپنه انسدادی خواب (OSA): پزشک شما ممکن است یک ارزیابی شبانه اکسیژن را برای بررسی آپنه انسدادی خواب در شما پیشنهاد کند. آپنه انسدادی خواب، اختلالی در خواب است که طی آن میزان اکسیژن در فرد به طور متناوب در طول شب کاهش می‌یابد. درمان این اختلال شامل استفاده از اکسیژن در شب یا استفاده از دستگاه‌های کوچک روی دهان در شب است که به تنفس فرد کمک می‌کند. - خودداری از مصرف مواد مخدر: مواد مخدری مانند کوکائین و مت آمفتامین عوامل خطر سکته مغزی و حمله ایسکمی گذرا را افزایش می‌دهند. کوکائین همچنین جریان خون را کاهش داده که می‌تواند موجب باریک شدن شریان‌ها و افزایش خطر سکته مغزی شود.منبع: ایسنا
سکته مغزی زمانی رخ می دهد که جریان خون به بخشی از مغز فرد قطع شده یا کاهش می‌یابد. این امر باعث محرومیت بافت مغزی از اکسیژن و مواد مغذی شده و سلول‌های مغزی در عرض چند دقیقه شروع به مردن می‌کنند.
15,043
60734efc2c38301a358e5ca1
 سوره توبه [9]توجه به این نکات قبل از تفسیر سوره لازم است : 1ـ نامهاى این سوره : مـفسران براى این سوره نامهاى زیادى که بالغ بر ده نام مى شود ذکر کرده اند،که از همه معروفتر ((برائت)) و ((توبه)) و ((فاضحه)) است 2ـ تاریخچه نزول سوره : ایـن سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هایى است که بر پیامبر(ص) درمدینه نازل گردید، آغاز نـزول آن را در سال نهم هجرت مى دانند، و قسمتى از آن پیش از جنگ تبوک ، و قسمتى به هنگام آمادگى براى جنگ ، و بخش دیگرى از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است. آیـات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان على (ع) به مردم ابلاغ شد.   3ـ محتواى سوره : قـسـمـت مـهمى از این سوره پیرامون باقیمانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنه، و الغا پیمانهایى است که با مسلمانان داشتند. قسمت مهم دیگرى از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن مى گوید،و به مسلمانان شدیدا هشدار مى دهد و نشانه هاى منافقان را بر مى شمرد. بخش دیگرى از این سوره پیرامون اهمیت جهاد در راه خدا و اتحاد صفوف است. بـخـش مـهم دیگرى از این سوره به عنوان تکمیل بحثهاى گذشته از انحراف اهل کتاب (یهود و نصارى) از حقیقت توحید، و انحراف دانشمندانشان از وظیفه رهبرى و روشنگرى سخن مى گوید. و از آنـجـا کـه جـامـعه اسلامى در آن روز نیازهاى مختلفى پیدا کرده بود، که مى بایست برطرف گـردد، بـه هـمـین مناسبت بحثى از زکات ، و پرهیز از تراکم و کنزثروت ، و لزوم تحصیل علم ، و وجوب تعلیم افراد نادان را یادآور مى شود. عـلاوه بـر مباحث فوق ، مباحث دیگرى مانند داستان هجرت پیامبر(ص)،مساله ماههاى حرام که جـنـگ در آن مـمـنوع است ، موضوع گرفتن جزیه از اقلیتهاى دینى و امثال آن به تناسب مطرح گردیده است. اهـمیت نکات مختلفى که در این سوره به آنا اشاره شده به قدرى زیاد است که از پیامبر نقل شده کـه فرمود: سوره برائت و توحید با هفتاد هزار صف از صفوف ملائکه بر من نازل گردید و هرکدام اهمیت این دو سوره را توصیه مى کردند!   4ـ چرا این سوره ((بسم اللّه)) ندارد ؟ پـاسخ این سؤال را چگونگى شروع این سوره به ما مى دهد، زیرا این سوره درواقع با اعلان جنگ به دشـمنان پیمان شکن ، و اظهار برائت و بیزارى و پیش گرفتن یک روش محکم و سخت در مقابل آنـان آغـاز شـده اسـت ، و روشـنگر خشم خداوندنسبت به این گروه است و با ((بسم اللّه الرحمن الـرحـیـم)) کـه نشانه صلح و دوستى ومحبت و بیان کننده صفت رحمانیت و رحیمیت خداست ، تناسب ندارد. (آیه) پیمانهاى مشرکان الغا مى شود ! در مـحـیـط دعـوت اسـلام گروههاى مختلفى وجود داشتند گروهى باپیامبر(ص) هیچ گونه پیمانى نداشتند، و پیامبر(ص) در مقابل آنها نیز هیچ گونه تعهدى نداشت. گـروههاى دیگرى در ((حدیبیه)) و مانند آن پیمان ترک مخاصمه با رسول خدا(ص) بسته بودند در این میان بعضى از طوائفى که با پیامبر(ص) پیمان بسته بودند، یک جانبه و بدون هیچ مجوزى پـیمانشان را به خاطر همکارى آشکار بادشمنان اسلام شکستند، و یا در صدد از میان بردن رسول خدا(ص) برآمدند. این آیه به تمام مشرکان ـبت پرستان ـ اعلام مى کند که : هرگونه پیمانى بامسلمانان داشته اند، لغو خـواهد شد، مى گوید: ((این اعلام برائت و بیزارى خداوندو پیامبرش از مشرکانى که به آنها عهد بسته اید، مى باشد)) (براه من اللّه ورسوله الى الذین عاهدتم من المشرکین). از روایـات اسلامى استفاده مى شود که على (ع) مامور شد در آن روز چهارموضوع را به مردم ابلاغ کند:. 1ـ الغاى پیمان مشرکان. 2ـ عدم حق شرکت آنها در مراسم حج در سال آینده. 3ـ ممنوع بودن طواف افراد عریان و برهنه که تا آن زمان در میان مشرکان رائج بود. 4ـ ممنوع بودن ورود مشرکان در خانه خدا. (آیه) سپس براى آنها یک مهلت چهار ماهه قائل مى شود، که در این مدت بیاندیشند، و وضع خود را روشـن سـازند، و پس از انقضاى چهار ماه یا بایددست از آیین بت پرستى بکشند و یا آماده پیکار گردند، مى گوید: ((چهار ماه در زمین آزادانه به هر کجا مى خواهید بروید)) (فسیحوا فى الا رض اربعه اشهر). ولـى بـعد از چهار ماه وضع دگرگون خواهد شد ((اما بدانید که شما نمى توانیدخداوند را ناتوان سازید، و از قلمرو قدرت او بیرون روید)) (واعلموا انکم غیرمعجزى اللّه). و نیز بدانید که : ((خداوند کافران مشرک و بت پرست را سرانجام خوار و رسواخواهد ساخت)) (وان اللّه مخزى الکافرین). (آیه).   آنها که پیمانشان محترم است : قرآن بار دیگر موضوع الغاى پیمانهاى مشرکان را با تاکید بیشترى عنوان کرده و حتى تاریخ اعلام آن را تعیین مى کند و مى گوید: ((این اعلامى است از طرف خدا و پیامبرش به عموم مردم در روز حـج اکـبـر (روز عید قربان) که خداوند وفرستاده او از مشرکان بیزارند)) (واذان من اللّه ورسوله الى الناس یوم الحج الا کبران اللّه برئ من المشرکین ورسوله).   در حـقـیـقـت خـداوند مى خواهد با این اعلام عمومى در سرزمین مکه و آن هم در آن روز بزرگ راههاى بهانه جویى دشمن را ببندد و زبان بدگویان را قطع کند تانگویند ما را غافلگیر ساختند و ناجوانمردانه به ما حمله کردند. سـپـس روى سـخن را به خود مشرکان کرده و از طریق تشویق و تهدید براى هدایت آنها کوشش مـى کند، نخست مى گوید: ((اگر توبه کنید (و به سوى خدا بازگردید ودست ازآیین بت پرستى بردارید) به نفع شماست)) (فان تبتم فهو خیر لکم). یعنى قبول آیین توحید به نفع شما و جامعه شما و دنیا و آخرت خودتان است و اگر نیک بیندیشید هـمـه نـابسامانیهایتان در پرتو آن ، سامان مى یابد، نه این که سودى براى خدا و پیامبر در بر داشته باشد. بـعـد بـه مـخـالـفان متعصب و لجوج هشدار مى دهد که : ((اگر (از این فرمان که ضامن سعادت خـودتان است) سرپیچى کنید بدانید هرگز نمى توانید خداوند راناتوان سازید)) و از قلمرو قدرت او بیرون روید (وان تولیتم فاعلموا انکم غیرمعجزى اللّه).   و در پـایـان آیـه بـه کـسـانـى که با سرسختى مقاومت مى کنند اعلام خطرمى نماید و مى گوید: ((کافران بت پرست را به عذاب دردناک بشارت ده)) (وبشرالذین کفروا بعذاب الیم). (آیه) این الغاى یک جانبه پیمانهاى مشرکان ، مخصوص کسانى بود که نشانه هایى بر آمادگى براى پـیـمان شکنى از آنها ظاهر شده بود، لذا در این آیه یک گروه را استثنا کرده ، مى گوید: ((مگر آن دسته از مشرکین که با آنها پیمان بسته اید وهیچ گاه بر خلاف شرایط پیمان گام برنداشتند و کم و کـسـرى در آن ایـجـاد نکردند، ونه احدى را بر ضد شما تقویت نمودند)) (الا الذین عاهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئا ولم یظاهروا علیکم احدا). ((در مـورد ایـن گـروه تا پایان مدت به عهد و پیمانشان وفادار باشید)) (فاتمواالیهم عهدهم الى مدتهم) ((زیرا خداوند پرهیزکاران (و آنها را که از هرگونه پیمان شکنى و تجاوز اجتناب مى کنند) دوست مى دارد)) (ان اللّه یحب المتقین). (آیه).   شدت عمل توام با نرمش : در ایـنـجـا وظـیـفه مسلمانان پس از پایان مدت مهلت مشرکان ، یعنى چهار ماه بیان شده است و شـدیـدتـریـن دسـتـور را در باره آنها صادر کرده ، مى گوید: ((هنگامى که ماههاى حرام (مهلت چـهـارماهه) پایان گیرد، بت پرستان را هر کجا یافتید به قتل برسانید)) (فاذا انسلخ الا شهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم).   سپس مى گوید: ((آنها را بگیرید و اسیر کنید)) (وخذوهم). ((و آنها را در حلقه محاصره قرار دهید)) (واحصروهم). ((و در کمین آنها در هر نقطه اى بنشینید و راهها را بر آنها ببندید)) (واقعدوا لهم کل مرصد).   ایـن شـدت عـمل به خاطر آن است که برنامه اسلام ریشه کن ساختن بت پرستى از روى کره زمین بوده ، زیرا بت پرستى مذهب و آیین نیست که محترم شمرده شود. ولى این شدت و خشونت نه به مفهوم این است که راه بازگشت به روى آنهابسته شده باشد، بلکه در هـر جا و در هر لحظه بخواهند مى توانند جهت خود راتغییر دهند، لذا بلافاصله اضافه مى کند: ((اگـر آنها توبه کنند و به سوى حق بازگردند ونماز را بر پا دارند و زکات را ادا کنند، آنها را رها سازید)) و مزاحمشان نشوید (فان تابوا واقاموا الصلوه وآتواالزکوه فخلوا سبیلهم).   ((زیـرا خـداوند آمرزنده و مهربان است))، و کسى را که به سوى او بازگردد، ازخود نمى راند (ان اللّه غفور رحیم). (آیـه) سپس این موضوع را با دستور دیگرى تکمیل مى کند تا تردیدى باقى نمانده که هدف اسلام از این دستور تعمیم توحید و آیین حق و عدالت است ، نه استعمار و استثمار و قبضه کردن اموال یا سرزمینهاى دیگران ، مى گوید: ((اگر یکى ازبت پرستان از تو درخواست پناهندگى کند به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود)) (وان احد من المشرکین استجارک فاجره حتى یسمع کلا م اللّه).   یـعـنى درنهایت آرامش بااو رفتار کن ، ومجال اندیشه وتفکر را به او بده تاآزادانه به بررسى محتواى دعوت تو بپردازد، و اگر نور هدایت بر دل او تابید آن را بپذیرد. بعد اضافه مى کند که : ((او را پس از پایان مدت مطالعه به جایگاه امن و امانش برسان)) تا کسى در اثنا راه مزاحم او نگردد (ثم ابلغه مامنه). و سـرانـجـام عـلت این دستور سازنده را چنین بیان مى کند: ((این به خاطر آن است که آنها قومى بى اطلاع و ناآگاهند)) (ذلک بانهم قوم لا یعلمون). بـنـابـراین اگر درهاى کسب آگاهى به روى آنها باز گردد، این امید مى رود که ازبت پرستى که زایـیـده جـهـل ونـادانى است خارج شوند، و به راه توحید و خدا که مولود علم و دانش است گام بگذارند. (آیه).   تجاوزکاران پیمان شکن ! هـمـان گونه که در آیات قبل دیدیم اسلام پیمانهاى مشرکان و بت پرستان راـمگر گروه خاصى ـ لـغو کرد، تنها چهار ماه به آنها مهلت داد تا تصمیم خود رابگیرند، در اینجا دلیل و علت این کار را بـیـان مى کند، نخست به صورت استفهام انکارى مى گوید: ((چگونه ممکن است مشرکان عهد و پیمانى نزد خدا و نزدپیامبرش داشته باشند)) ؟! (کیف یکون للمشرکین عهد عنداللّه وعند رسوله). یعنى آنها با این اعمال و این همه کارهاى خلافشان نباید انتظار داشته باشندکه پیامبر(ص) بطور یک جانبه به پیمانهاى آنها وفادار باشد.   بعد بلافاصله یک گروه را که در اعمال خلاف و پیمان شکنى با سایر مشرکان شریک نبودند استثنا کـرده ، مـى گـویـد: ((مـگر کسانى که با آنها نزد مسجدالحرام پیمان بستید)) (الا الذین عاهدتم عندالمسجد الحرام). ((این گروه مادام که به پیمانشان در برابر شما وفادار باشند شما هم وفاداربمانید)) (فما استقاموا لکم فاستقیموا لهم). ((زیـرا خداوند پرهیزکاران (و آنها را که از هرگونه پیمان شکنى اجتناب مى ورزند) دوست دارد)) (ان اللّه یحب الـمـتقین).   (آیـه) در این آیه موضوع فوق با صراحت و تاکید بیشترى بیان شده است ، و باز به صورت استفهام انـکارى مى گوید: ((چگونه (ممکن است عهد وپیمان آنها را محترم شمرد) در حالى که اگر آنها بـر شـما غالب شوند هیچ گاه نه مراعات خویشاوندى با شما را مى کنند و نه پیمان را)) (کیف وان یظهروا علیکم لا یرقبوا فیکم الا ولا ذمه).   بـعد قرآن اضافه مى کند که هیچ گاه فریب سخنان دلنشین و الفاظ به ظاهرزیباى آنها را نخورید زیـرا: ((آنـهـا مـى خـواهـند شما را با دهانها (و سخنتان) خود راضى کنند، ولى دلهاى آنها از این موضوع ابا دارد)) (یرضونکم بافواههم وتابى قلوبهم). و در پـایـان آیـه اشـاره بـه ریـشـه اصـلـى ایـن مـوضوع کرده ، مى گوید: ((و بیشتر آنهافاسق و نافرمانبردارند)) (واکثرهم فاسقون).   (آیـه) در این آیه یکى از نشانه هاى فسق و نافرمانبردارى آنها را چنین توضیح مى دهد: ((آنها آیات خدا را با بهاى کمى معامله کردند، و به خاطر منافع زودگذر مادى وناچیز خود، مردم را از راه خدا باز داشتند)) (اشتروا بیات اللّه ثـمنـا قلیلا فصدوا عن سبیله).   بـعـد مـى گـویـد: ((چه عمل بدى آنها انجام مى دادند)) (انهم سا ما کانوایعملون) هم خود را از سـعـادت و هدایت و خوشبختى محروم مى ساختند، و هم سد راه دیگران مى شدند، و چه عملى از این بدتر!. (آیه) در این آیه بار دیگر گفتار سابق را تاکید مى کند که : ((این مشرکان اگردستشان برسد، در بـاره هیچ فرد با ایمانى کمترین ملاحظه خویشاوندى و عهد وپیمان را نخواهند کرد)) (لا یرقبون فى مؤمن الا ولا ذمه). ((چرا که اینها اصولا مردمى تجاوزکارند)) (واولئ ک هم المعتدون).   نه تنها در باره شم، در مورد هر کس که توانایى داشته باشند دست به تجاوزمى زنند. (آیـه) یـکـى از فنون فصاحت و بلاغت آن است که مطالب پر اهمیت را با تعبیرات گوناگون براى تـاکید و جا افتادن مطلب تکرار کنند، و از آنجا که مساله ضربه نهایى برپیکر بت پرستى در محیط اسـلام و بـرچـیـدن آخـریـن آثـار آن از مسائل بسیار مهم بوده است ، بار دیگر قرآن مجید مطالب گذشته را با عبارات تازه اى بیان مى کند.   نـخـسـت مى گوید: ((اگر مشرکان توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات رابپردازند برادر دینى شما هستند)) (فان تـابوا واقـاموا الصلوه وآتوا الزکوه فاخوانکم فى الدین). و در پـایـان آیه اضافه مى کند: ((ما آیات خود را براى آنها که آگاهند شرح مى دهیم)) (ونفصل الا یات لقوم یعلمون). (آیه) ((اما اگر آنها همچنان به پیمان شکنى خود ادامه دهند، و عهد خودرا زیر پا بگذارند، و آیین شـمـا را مورد مذمت قرار داده ، و به تبلیغات سؤ خود ادامه دهند، شما با پیشوایان این گروه کافر پیکار کنید)) (وان نکثوا ایمانهم من بعدعهدهم وطعنوا فى دینکم فقاتلوا ائمه الکفر).   و سرچشمه هاى گمراهى و ضلالت و ظلم را ببندید. ((چرا که عهد و پیمان آنها کمترین ارزشى ندارد)) (انهم لا ایمان لهم). درسـت اسـت کـه آنـها با شما پیمان ترک مخاصمه بسته اند، ولى این پیمان بانقض شدن مکرر و آمادگى براى نقض در آینده اصلا اعتبار و ارزشى نخواهد داشت. ((تـا (با توجه به این شدت عمل و با توجه به این که راه بازگشت به روى آنهاباز است) از کار خود پشیمان شوند و دست بردارند)) (لعلهم ینتهون).   (آیـه) در ایـن آیه براى تحریک مسلمانان و دور ساختن هرگونه سستى وترس و تردیددر این امر حـیـاتـى از روح و فکر آنه، مى گوید: ((چگونه شما با گروهى پیکار نمى کنید که پیمانهایشان را شکستند، و تصمیم گرفتند پیامبر را از سرزمین خود خارج کنند)) (الا تقاتلون قوما نکثوا ایمانهم وهموا باخراج الرسول). شما آغازگر مبارزه لغو پیمان نبوده اید که نگران و ناراحت باشید، بلکه ((مبارزه و پیمان شکنى در آغاز از آنها شروع شده است)) (وهم بدؤکم اول مره).   و اگـر تردید بعضى از شما در پیکار با آنها به خاطر ترس است ، این ترس کاملابى جاست ، ((آیا شما از ایـن افـراد بى ایمان مى ترسید، در حالى که خداوند سزاوارتراست که از او و از مخالفت فرمانش بترسید، اگر به راستى شما ایمان دارید))(اتخشونهم فاللّه احق ان تخشوه ان کنتم مؤمنین).   (آیـه) در ایـن آیـه وعده پیروزى قطعى به مسلمانان مى دهد و مى گوید: ((باآنها پیکار کنید که خداوند آنها را به دست شما مجازات مى کند)) (قاتلوهم یعذبهم اللّه بایدیکم). نـه فـقـط مـجازات مى کند بلکه ((خوار و رسوایشان مى سازد و شما را بر آنهاپیروز مى گرداند)) (ویخزهم وینصرکم علیهم).   و به این ترتیب ((دلهاى گروهى از مؤمنان را (که تحت فشار و شکنجه سخت این گروه سنگدل قـرار گـرفـته و در این راه قربانیهایى داده بودند) شفا مى دهد)) و برجراحات قلب آنها از این راه مرهم مى نهد)) (ویشف صدور قوم مؤمنین). (آیـه) در ایـن آیـه اضـافـه مـى کند که خداوند در پرتو پیروزى شما و شکست آنها ((خشم دلهاى مؤمنان را فرو مى نشاند)) (ویذهب غیظ قلوبهم). و در پـایـان آیـه مـى فـرماید ((خداوند توبه هر کسى را که بخواهد (و مصلحت بداند) مى پذیرد)) (ویتوب اللّه على من یشا). ((و خداوند دانا و حکیم است)) (واللّه علیم حکیم).   از نـیـات توبه کنندگان آگاه و دستورهایى را که در باره آنها و همچنین پیمان شکنان داده است حکیمانه مى باشد. جـمـلـه هاى اخیر بشارتى است به این که چنین افرادى در آینده به سوى مسلمانها خواهند آمد و توفیق الهى به خاطر آمادگى روحیشان شامل حال آنهاخواهد بود. (آیه) در این آیه مسلمانان را از طریق دیگرى تشویق به جهاد کرده ،متوجه مسؤولیت سنگین خود در ایـن قسمت مى کند که نباید تصور کنید، تنها باادعاى ایمان همه چیز درست خواهد شد، بلکه صدق نیت و درستى گفتار، وواقعیت ایمان شما در مبارزه با دشمنان ، آن هم یک مبارزه خالصانه و دور از هرگونه نفاق ، روشن مى شود.   نخست مى گوید: ((آیا گمان کردید شما به حال خودتان رها مى شوید ؟ و در میدان آزمایش قرار نـخواهید گرفت ، در حالى که هنوز مجاهدین شم، و همچنین کسانى که جز خدا و پیامبر(ص) و مؤمنان محرم اسرارى براى خود انتخاب نکرده اند،مشخص نشده اند)) ؟ (ام حسبتم ان تترکوا ولما یعلم اللّه الذین جاهدوا منکم ولم یتخذوا من دون اللّه ولا رسوله ولا المؤمنین ولیجه). در حـقیقت جمله فوق دو مطلب را به مسلمانان گوشزد مى کند، و آن این که تنها با اظهار ایمان کارها سامان نمى یابد، و شخصیت اشخاص روشن نمى شود،بلکه با دو وسیله آزمایش ، مردم آزمون مى شوند.   نخست جهاد در راه خد، و براى محو آثار شرک و بت پرستى و دوم ترک هرگونه رابطه و همکارى با منافقان و دشمنان ، که اولى دشمنان خارجى را بیرون مى راند و دومى دشمنان داخلى را. و در پـایـان آیـه به عنوان اخطار و تاکید مى فرماید: ((خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است)) (واللّه خبیر بما تعملون). (آیه).   عمران مسجد در صلاحیت همه کس نیست : از جمله موضوعاتى که بعد از لغو پیمان مشرکان و حکم جهاد با آنان ممکن بود براى بعضى مطرح گـردد، ایـن بود که چرا ما این گروه عظیم را از خود برانیم واجازه ندهیم به مسجدالحرام براى مـراسـم حـج قدم بگذارند، در حالى که شرکت آنان در این مراسم از هر نظر مایه آبادى است ، هم آبـادى بـنـا مـسـجدالحرام از طریق کمکهاى مالى و هم آبادى معنوى از نظر افزایش جمعیت در اطراف خانه خدا!.   قرآن به این گونه افکار واهى و بى اساس پاسخ مى گوید، و تصریح مى کند: ((مشکران حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالى که صریحا به کفر خودگواهى مى دهند)) (ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجداللّه شاهدین على انفسهم بالکفر). سپس به دلیل و فلسفه این حکم اشاره کرده ، مى گوید: ((اینها (به خاطرنداشتن ایمان) اعمالشان نـابـود مـى شود و بر بادر مى رود)) و در پیشگاه خدا کمترین وزن و قیمتى ندارد (اولئ ک حبطت اعمالهم). و به همین دلیل ((آنها جاودانه در آتش دوزخ باقى مى مانند)) (وفى النارهم خالدون).   خـداونـد پاک و منزه است ، و خانه او نیز باید پاک و پاکیزه باشد و دستهاى آلودگان از خانه خدا و مساجد باید بکلى قطع گردد. (آیه) در این آیه براى تکمیل این سخن شرایط آباد کنندگان مساجد وکانونهاى پرستش و عبادت را ذکـر مى کند، و براى آنها پنج شرط مهم بیان مى دارد ومى گوید: ((تنها کسانى مساجد خدا را آباد مى سازند که ایمان به خدا و روز رستاخیزدارند)) (انما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه والیوم الا خر).   این اشاره به شرط اول و دوم است ، که جنبه اعتقادى و زیربنایى دارد. بـعـد بـه شرطهاى سوم و چهارم اشاره کرده ، مى گوید: ((و نماز را برپا دارند وزکات را بدهند)) (واقام الصلوه وآتى الزکوه). یعنى ایمانش به خدا و روز رستاخیز تنها در مرحله ادعا نباشد، بلکه با اعمال پاکش آن را تایید کند، هـم پیوندش با خدا محکم باشد و نماز را به درستى انجام دهد، و هم پیوندش با خلق خد، و زکات را بپردازد. سرانجام به آخرین شرط اشاره کرده ، و مى گوید ((و جز از خدا نترسند)) (ولم یخش الا اللّه).   قـلـبـشـان مملو از عشق به خداست و تنها احساس مسؤولیت در برابر فرمان اومى کنند بندگان ضعیف را کوچکتر از آن مى شمرند که بتوانند در سرنوشت مسلمانان و در آبادى کانون عبادت آنان تاثیرى داشته باشند. و در پـایان اضافه مى کند: ((این گروه که داراى چنین صفاتى هستند ممکن است هدایت شوند)) (فـعـسـى اولئ ک ان یکونوا من المهتدین) و به هدف خودبرسند و در عمران و آبادى مساجد خدا بکوشند و از نتایج بزرگ آن بهره مند شوند.   اهمیت بناى مساجد: در باره اهمیت بناى مسجد احادیث فراوانى از طرق اهل بیت (ع) و اهل سنت رسیده است. از جـمـله ، از پیامبر(ص) چنین نقل شده که فرمود: ((کسى که مسجدى بنا کندهر چند به اندازه لانه مرغى بوده باشد، خداوند خانه اى در بهشت براى او بناخواهد ساخت)). ولـى امـروز آنـچـه بیشتر اهمیت دارد، عمران و آبادى معنوى مساجد است وباید مسجد، مرکزى براى جوانان با ایمان گردد، نه این که تنها مرکز بازنشستگان و ازکارافتادگان شود. مـسـجـد بـایـد کـانـونـى بـراى فعالترین قشرهاى اجتماع باشد، نه مرکز افراد بیکاره و بى حال و خواب آلوده ها!.   آیـه ـ شان نزول : در مورد نزول این آیه و سه نقل شده آیه بعد که ((شیبه)) و((عباس)) هرکدام بر دیـگـرى افـتخار مى کرد و در این باره مشغول به سخن بودند که على (ع) از کنار آنها گذشت ، و پرسید به چه چیز افتخار مى کنید؟. ((عـباس)) گفت : امتیازى به من داده شده که احدى ندارد، و آن مساله آب دادن به حجاج خانه خداست. ((شـیـبه)) گفت من تعمیر کننده مسجدالحرام (و کلیددار خانه کعبه) هستم على (ع) فرمود: با این که از شما حیا مى کنم باید بگویم که با این سن کم افتخارى دارم که شما ندارید، آنها پرسیدند کدام افتخار ؟!. فرمود: من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر(ص) آوردید.   ((عـباس)) خشمناک برخاست و دامن کشان به سراغ پیامبر(ص) آمد (و به عنوان شکایت) گفت : آیا نمى بینى على چگونه با من سخن مى گوید؟. پیامبر(ص) فرمود: على را صدا کنید، هنگامى که به خدمت پیامبر(ص) آمدفرمود چرا این گونه با عمویت (عباس) سخن گفتى ؟. عـلـى (ع) عرض کرد: اى رسول خدا ! اگر من او را ناراحت ساختم با بیان حقیقتى بوده است ، در برابر گفتار حق هر کس مى خواهد ناراحت شود، و هر کس مى خواهد خشنود!. جـبرئیل نازل شد و گفت : اى محمد ! پروردگارت به تو سلام مى فرستد، ومى گوید; این آیات را بر آنها بخوان ; اجعلتم سقایه الحاج و.   تفسیر: مقیاس افتخار و فضیلت ! همان گونه که در شان نزول خواندیم مطابق روایتى که در بسیارى ازمعروفترین کتب اهل سنت نـقـل شده این آیات در مورد على (ع) و بیان فضائل اونازل شده ، و در عین حال مکمل بحث آیات گذشته است. آیه مى گوید: ((آیا سیراب کردن حاجیان خانه خدا و عمران مسجدالحرام راهمانند کار کسى قرار دادیـد کـه ایمان به خدا و روز قیامت دارد و در راه خدا جهادکرده است ؟ این دو هیچ گاه در نزد خـدا یکسان نیستند و خداوند جمعیت ستمکاررا هدایت نمى کند)) (اجعلتم سقایه الحاج وعماره الـمـسجد الحرام کمن آمن باللّه والیوم الا خر وجاهد فى سبیل اللّه لا یستون عنداللّه واللّه لا یهدى القوم الظالمین). از تـواریخ چنین برمى آید که قبل از اسلام منصب ((سقایه الحاج)) در ردیف نصب کلیددارى خانه کعبه و از مهمترین مناصب محسوب مى شد. (آیه) در این آیه به عنوان تاکید و توضیح مى فرماید: ((کسانى که ایمان آوردند، و هجرت نمودند، و در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، اینها درپیشگاه خداوند مقامى برتر و بزرگتر دارند)) (الذین آمنوا وهاجروا وجاهدوا فى سبیل اللّه باموالهم وانفسهم اعظم درجه عنداللّه).   ((و اینها به افتخار بزرگى نائل شده اند)) (اولئ ک هم الفائزون). (آیـه) در ایـن آیـه مى گوید خداوند سه موهبت بزرگ در برابر این سه کارمهم (ایمان ، هجرت و جهاد) به آنها مى بخشد:. 1ـ پـروردگـارشان ((آنها را به رحمت گسترده خود بشارت مى دهد)) و از آن بهره مند مى سازد (یبشرهم ربهم برحمه منه). 2ـ ((آنها را از رضایت و خشنودى خویش بهره مند مى کند)) (ورضوان). 3ـ ((و بـاغـهـایـى از بـهـشـت در اختیار آنها مى گذارد که نعمتهایش دائمى وهمیشگى است)) (وجنات لهم فیها نعیم مقیم). (آیـه) در ایـن آیه براى تاکید بیشتر اضافه مى کند: ((جاودانه در آن تا ابد خواهندماند)) (خالدین فـیها ابدا) ((زیرا نزد خداوند پاداشهاى عظیم است)) که در برابراعمال بندگان به آنها مى بخشد (ان اللّه عنده اجر عظیم). (آیه).   همه چیز فداى هدف و براى خدا ! آخـریـن وسـوسـه و بـهـانـه اى کـه ممکن بود براى گروهى از مسلمانان در برابردستور پیکار با بـت پرستان پیدا شود و طبق بعضى از تفاسیر پیدا شدـ این بود که آنها فکر مى کردند که از یک سو در مـیـان مـشرکان و بت پرستان ، خویشاوندان وبستگان نزدیک آنها وجود دارندو اگر بنا شود با همه مشرکان پیکار کنند باید ازخویشاوندان و قبیله خود چشم بپوشند!.   از سـوى دیـگر سرمایه ها و تجارت آنان تا حد زیادى در دست مشرکان بود، باآمد و شد آنها به مکه آن را رونق مى بخشیدند. و از سـوى سـوم خانه هاى مرفه و نسبتا آبادى در مکه داشتند که در صورت درگیرى با مشرکان ممکن بود به ویرانى بکشد.   آیه شریفه با بیان قاطعى به این گونه اشخاص پاسخ صریح مى دهد، نخست مى گوید: ((اى کسانى کـه ایمان آورده اید ! پدران و برادران خود را در صورتى که کفررا بر ایمان مقدم دارند یار و یاور و متحد و ولى خود قرار ندهید)) (یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا آباکم واخوانکم اولیا ان استحبوا الکفر على الا یمان).   سـپـس بـه عـنـوان تـاکـیـد اضـافه مى کند: ((کسانى که از شما آنها را به یارى ،دوستى و ولایت برگزینند ستمگرند)) (ومن یتولهم منکم فاولئ ک هم الظالمون). چـه ظلمى از این بالاتر که انسان با پیوند دوستى با بیگانگان و دشمنان حق ،هم به خویشتن ستم کند و هم به جامعه اى که تعلق به آن دارد، و هم به فرستاده خدا!.   (آیه) در این آیه به خاطر اهمیت فوق العاده موضوع ، همین مطلب باشرح و تاکید و تهدید بیشترى بـیـان مـى شـود، روى سـخن را به پیامبر کرده ،مى فرماید: ((به آنها بگو: اگر پدران ، و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شم، واموالى که به دست آورده اید، و تجارتى که از کساد آن بیم دارید و مـساکن مرفهى که مورد رضایت و علاقه شماست ، در نظرتان محبوبتر از خدا و پیامبر او و جهاد درراهش مى باشد، در انتظار باشید که مجازات و کیفر شدیدى از ناحیه خدا بر شمانازل گردد)) (قـل ان کـان آبـاؤکم وابناؤکم واخوانکم وازواجکم وعشیرتکم واموال اقترفتموها وتجاره تخشون کـسـادهـا ومـسـاکن ترضونها احب الیکم من اللّه ورسوله وجهاد فى سبیله فتربصوا حتى یاتى اللّه بامره).   و از آنـجـا کـه تـرجیح این امور بر رضاى خدا و جهاد یک نوع نافرمانبردارى وفسق آشکار است و دلـباختگان زرق و برق زندگى مادى شایستگى هدایت الهى راندارند در پایان آیه اضافه مى کند: ((و خداوند گروه نافرمانبردار را هدایت نمى کند))(واللّه لا یهدى القوم الفاسقین).   آنـچه در آیات فوق مى خوانیم مفهومش بریدن پیوندهاى دوستى و محبت باخویشاوندان و نادیده گـرفـتن سرمایه هاى اقتصادى و سوق دادن به ترک عواطف انسانى نیست ، بلکه منظور این است که بر سر دو راهیها نباید عشق زن و فرزند ومال و مقام و خانه و خانواده مانع از اجراى حکم خدا و گرایش به جهاد گردد وانسان را از هدف مقدسش باز دارد.   لذا اگر انسان بر سر دو راهى نباشد رعایت هر دو بر او لازم است. آیـات فـوق بـه عـنـوان یـک شـعار، باید به تمام فرزندان و جوانان مسلمانان تعلیم گردد تا روح فـداکـارى و سلحشورى و ایمان در آنها زنده شود، و بتوانند دین خدا و میراثهاى خود را پاسدارى کنند. (آیه).   انبوه جمعیت به تنهایى کارى نمى کند: در آیـات گـذشـته دیدیم که خداوند مسلمانان را دعوت به فداکارى همه جانبه در مسیر جهاد و بـرانداختن ریشه شرک و بت پرستى مى کند، و به آنها که عشق زن و فرزند، اقوام و خویشاوندان ، و مـال و ثـروت آن چنان روحشان را فراگرفته که حاضر به فداکارى و جهاد نیستند، شدیدا اخطار مى کند.   به دنبال آن به مساله مهمى اشاره مى کند که هر رهبرى درلحظات حساس باید پیروان خود را به آن مـتـوجـه سـازد، و آن ایـن که : اگر عشق مال و فرزند گروهى از افرادضعیف الایمان را از جهاد بزرگى که با مشرکان در پیش داشتند باز دارد، نباید گروه مؤمنان راستین از این موضوع نگرانى بـه خود راه دهند، براى این که خداوند نه درآن روزهایى که نفراتشان کم بود (مانند میدان جنگ بـدر) آنها را تنها گذارد، و نه درآن روز که جمعیتشان چشم پرکن بود (مانند میدان جنگ حنین)، انـبـوه جـمـعـیـت دردى را ازآنـهـا دوا کـرد،بـلـکه در هرحال یارى خدا ومددهاى او بود که باعث پیروزیشان شد.   لـذا نـخـسـت مـى گوید: ((خداوند شما را در میدانهاى بسیارى یارى کرد)) (لقدنصرکم اللّه فى مواطن کثیره). عدد میدانهاى نبرد اسلام و کفر در زمان پیامبر به هشتاد مى رسد.   سـپـس اضـافه مى کند: ((و در روز حنین شما را یارى نمود، در آن روز که فزونى جمعیتتان مایه اعـجـاب شـما بود ولى هیچ مشکلى را براى شما حل نکرد)) (ویوم حنین اذ اعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیئا). تـعـداد لشکر اسلام را در این جنگ دوازده هزار نفر نوشته اند که در هیچ یک ازجنگهاى اسلامى تا آن روز این عدد سابقه نداشت ، آن چنانکه بعضى از مسلمانان مغرورانه گفتند: ((لن نغلب الیوم)); هیچ گاه با این همه جمعیت امروز شکست نخواهیم خورد!   امـاایـن انـبـوه جمعیت که گروهى از آنها از افراد تازه مسلمان و ساخته نشده بودند، موجب فرار لشکر و شکست ابتدایى شدند. ایـن شـکـست ابتدایى چنان بود که قرآن اضافه مى کند: ((و زمین با آن همه وسعتش بر شما تنگ شد)) (وضاقت علیکم الا رض بما رحبت). ((سپس پشت به دشمن کرده و فرار نمودید)) (ثم ولیتم مدبرین).   (آیه) در این موقع که سپاه اسلام در اطراف سرزمین حنین پراکنده شده بود، و جز گروه کمى با پـیـامـبـر(ص) بـاقـى نـمانده بودند، و پیغمبر(ص) به خاطر فرارآنها شدیدا نگران و ناراحت بود، ((خداوند آرامش و اطمینان خویش را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرستاد)) (ثم انزل اللّه سکینته على رسوله وعلى المؤمنین).   ((و هم چنین لشکریانى که شما نمى دیدید، (براى تقویت و یاریتان) فروفرستاد)) (وانزل جنودا لم تروها). و در پایان نتیجه نهایى جنگ ((حنین)) را چنین بیان مى کند: ((خداوند افرادبى ایمان و بت پرست را کـیـفر داد)) (وعذب الذین کفروا) گروهى کشته و گروهى اسیر و جمعى پابه فرار گذاردند آن چنان که از دسترس ارتش اسلام خارج شدند.   ((و این است کیفر افراد بى ایمان)) ! (وذلک جزا الکافرین). (آیه) ولى با این حال درهاى توبه و بازگشت را به روى اسیران وفرارکنندگان از کفار باز گذارد کـه اگـر مـایـل بـاشـنـد به سوى خدا باز گردند و آیین حق رابپذیرند، چنانکه قرآن مى گوید: ((سـپس خداوند بعد از این جریان توبه هر کس رابخواهد (و او را شایسته و آماده براى توبه واقعى بداند) مى پذیرد)) (ثم یتوب اللّه من بعد ذلک على من یشا). ((چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است)) (واللّه غفور رحیم). و هـیـچ گـاه درهـاى تـوبـه را به روى کسى نمى بندد، و از رحمت گسترده خودکسى را نومید نمى سازد.   غزوه عبرت انگیز حنین : در آخـر مـاه رمـضـان یـا در مـاه شـوال سـنه هشتم هجرت بود که رؤساى طایفه ((هوازن)) نزد ((مـالـک بـن عـوف)) جـمـع شدند و اموال و فرزندان و زنان خود را به همراه آوردند تا به هنگام درگیرى با مسلمانان هیچ کس فکر فرار در سر نپروراند و به این ترتیب وارد سرزمین ((اوطاس)) شدند.   پیامبر(ص) پرچم بزرگ لشکر را بست و به دست على (ع) داد دو هزار نفر ازمسلمانانى که در فتح مـکـه اسـلام را پذیرفته بودند به اضافه ده هزار نفر سربازان اسلام که همراه پیامبر براى فتح مکه آمده بودند براى میدان جنگ حرکت کردند.   هنگامى که پیامبر نماز صبح را با یاران خواند فرمان داد به طرف سرزمین ((حنین)) سرازیر شدند، در ایـن مـوقع بود که ناگهان لشکر ((هوازن)) از هر سو مسلمانان را زیر رگبار تیرهاى خود قرار دادنـد گـروهـى که در مقدمه لشکر قرار داشتند (و درمیان آنها تازه مسلمانان مکه بودند) فرار کردند، و این امر سبب شد که باقیمانده لشکر به وحشت بیفتند و فرار کنند.   خـداوند در اینجا آنها را با دشمنان به حال خود واگذارد و موقتا دست از حمایت آنها برداشت زیرا به جمعیت انبوه خود مغرور بودند، و آثار شکست در آنان آشکارگشت. امـا عـلى (ع) که پرچمدار لشکر بود با عده کمى در برابر دشمن ایستادند وهمچنان به پیکار ادامه دادند.   در ایـن هنگام پیامبر(ص) به عباس که صداى بلند و رسایى داشت دستور دادفورا از تپه اى که در آن نزدیکى بود بالا رود و به مسلمانان فریاد زند:. ((اى گروه مهاجران و انصار ! و اى یاران سوره بقره ! و اى اهل بیعت شجره !به کجا فرار مى کنید ؟ پیامبر(ص) اینجاست))!.   هـنـگـامـى که مسلمانان صداى عباس را شنیدند بازگشتند و گفتند: ((لبیک ،لبیک)) و حمله سختى از هر جانب به سپاه دشمن کردند آن چنان که حدودیک صدنفر از سپاه دشمن کشته شد و اموالشان به غنیمت به دست مسلمانان افتادو گروهى نیز اسیر شدند)). پـس از پـایـان جـنگ نمایندگان و رئیس قبیله هوازن خدمت پیامبر آمدند واسلام را پذیرفتند و پیامبر محبت زیاد به آنها کرد. (آیه).   مشرکان حق ورود به مسجدالحرام را ندارند! یکى از فرمانهاى چهارگانه اى که على (ع) در مراسم حج سال نهم هجرت ،به مردم مکه ابلاغ کرد ایـن بـود کـه از سـال آیـنده هیچ یک از مشرکان حق ورود به مسجدالحرام و طواف خانه کعبه را نـدارد، این آیه اشاره به این موضوع و فلسفه آن کرده ، مى گوید: ((اى کسانى که ایمان آورده اید ! مـشـرکـان آلـوده و ناپاکند، بنابراین نباید بعدا ز امسال نزدیک مسجدالحرام شوند)) (یا ایها الذین آمنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا). سپس در پاسخ افراد کوته بینى که اظهار مى داشتند اگر پاى مشرکان ازمسجدالحرام قطع شود، کسب و کار و تجارت ما از رونق مى افتد، و فقیر و بیچاره خواهیم شد، مى گوید: ((و اگر از فقر و احـتـیاج مى ترسید، به زودى خداوند اگربخواهد از فضلش شما را بى نیاز مى سازد)) (وان خفتم عیله فسوف یغنیکم اللّه من فضله ان شا).   هـمان گونه که به عالى ترین وجهى بى نیاز ساخت ، و با گسترش اسلام در عصرپیامبر(ص) سیل زائران خـانـه خدا به سوى مکه به حرکت در آمد، و این موضوع تا به امروز ادامه دارد، و مکه که در میان یک مشت کوههاى خشک و سنگلاخهاى بى آب و علف است ، به صورت یک شهر بسیار آباد و یک کانون مهم داد و ستد وتجارت درآمده است. و در پایان آیه اضافه مى کند: ((خداوند دانا و حکیم است)) (ان اللّه علیم حکیم). و هر دستورى مى دهد بر طبق حکمت است و از نتائج آینده آن کاملا آگاه و باخبر مى باشد. (آیه).   وظیفه ما در برابر اهل کتاب : در آیـات گـذشـتـه سـخن از وظیفه مسلمانان در برابر ((بت پرستان)) بود، این آیه و آیات آینده تکلیف مسلمین را با ((اهل کتاب)) روشن مى سازد. در ایـن آیـات در حـقـیـقـت اسـلام بـراى آنـها یک سلسله احکام حد وسط میان ((مسلمین)) و ((مشرکین)) قائل شده است ، زیرا اهل کتاب از نظر پیروى از یک دین آسمانى شباهتى با مسلمانان دارنـد، ولى از جهتى نیز شبیه به مشرکان هستند، به همین دلیل اجازه کشتن آنها را نمى دهد در حـالى که این اجازه را در باره بت پرستانى که مقاومت به خرج مى دادند، مى داد، زیرا برنامه ، برنامه ریشه کن ساختن بت پرستى از روى کره زمین بوده است.   ولـى در صورتى اجازه کنار آمدن با اهل کتاب را مى دهد که آنها حاضر شوندبه صورت یک اقلیت سـالم مذهبى با مسلمانان زندگى مسالمت آمیز داشته باشند،اسلام را محترم بشمرند و دست به تـحریکات بر ضد مسلمانان و تبلیغات مخالف اسلام نزنند، و یکى دیگر از نشانه هاى تسلیم آنها در بـرابـر ایـن نـوع هـمزیستى مسالمت آمیز آن است که ((جزیه)) را که یک نوع مالیات سرانه است ، بپذیرند و هرساله آن را به حکومت اسلامى بپردازند.   در غیر این صورت دستور مبارزه و پیکار با آنها را صادر مى کند، دلیل این شدت عمل را در لابلاى سه جمله در آیه مورد بحث روشن مى سازد. نـخـست مى گوید: ((با کسانى که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند، پیکارکنید)) (قاتلوا الذین لا یؤمنون باللّه ولا بالیوم الا خر).   امـا چـگـونه اهل کتاب مانند یهودو نصارى ایمان به خدا و روز رستاخیزندارند، با این که به ظاهر مـى بـیـنـیـم هـم خدا را قبول دارند و هم معاد ر، این به خاطرآن است که ایمان آنان آمیخته به خرافات و مطالب بى اساس فراوانى است. سپس به دومین صفت آنها اشاره مى کند که آنها در برابر محرمات الهى تسلیم نیستند ((و آنچه را که خدا و پیامبرش تحریم کرده ، حرام نمى شمرند)) (ولا یحرمون ما حرم اللّه ورسوله) آلودگى به شـراب ، رب، خوردن گوشت خوک و ارتکاب بسیارى از بى بندو باریهاى جنسى در میان آنها رواج دارد.   بـالاخـره به سومین صفت آنها اشاره کرده ، مى گوید: ((آنها بطورکلى آیین حق را قبول ندارند)) (ولا یدینون دین الحق). یـعـنـى ادیان آنها از مسیر اصلى منحرف شده بسیارى از حقایق را به دست فراموشى سپرده اند و انبوهى از خرافات را به جاى آن نشانیده اند. پـس از ذکـر این اوصاف سه گانه که در حقیقت مجوز مبارزه با آنهاست مى گوید: ((این حکم در باره آنهاست که اهل کتابند)) (من الذین اوتوا الکتاب). بـعـد تـفاوتى را که آنها با مشرکان و بت پرستان دارند در ضمن یک جمله بیان کرده و مى گوید: ((ایـن مـبـارزه تـا زمـانى خواهد بود که جزیه را با دست خود با خضوع و تسلیم بپردازند)) (حتى یعطوا الجزیه عن ید وهم صاغرون).   جزیه چیست ؟ ((جزیه)) یک نوع مالیات سرانه اسلامى است که به افراد تعلق مى گیرد، نه براموال واراضى ، و به تعبیر دیگر ((مالیات سرانه سالانه)) است. فلسفه اصلى این مالیات این است که دفاع از موجودیت و استقلال و امنیت یک کشور وظیفه همه افراد آن کشوراست ، بنابراین هرگاه جمعى عملا براى انجام این وظیفه قیام کنند، و عده اى دیگر بـه خـاطر اشتغال به کسب و کار نتوانند در صف سربازان قرار گیرند وظیفه گروه دوم این است که هزینه جنگجویان و حافظان امنیت را به صورت یک مالیات سرانه در سال بپردازند. بـنـابـرایـن جـزیـه تـنـها یک نوع کمک مالى است ، که از طرف اهل کتاب در برابرمسؤولیتى که مسلمانان به منظور تامین امنیت جان و مال آنها به عهده مى گیرند،پرداخت مى گردد. (آیه).   بت پرستى اهل کتاب : در آیـات گـذشـتـه پـس از بحث پیرامون مشرکان و لغو پیمانهاى آنها و لزوم برچیده شدن آیین بت پرستى اشاره به وضع ((اهل کتاب)) شده بود. در اینجا وجه شباهت اهل کتاب ـمخصوصا یهود و نصارى ـ را با مشرکان وبت پرستان بیان مى کند تـا روشـن شـود کـه اگـر در مـورد اهـل کـتاب نیز تا حدودى سختگیرى به عمل آمده به خاطر انحرافشان از توحید و گرایش آنها به نوعى از((شرک در عقیده)) و ((شرک در عبادت)) است.   نخست مى گوید: ((یهود گفتند: عزیر پسر خداست)) ! (وقالت الیهود عزیرابن اللّه) ((و مسیحیان نیز گفتند: مسیح پسر خداست)) ! (وقالت النصارى المسیح ابن اللّه) ((این سخنى است که آنها با زبـان مـى گـویند)) و حقیقتى در آن نهفته نیست))(ذلک قولهم بافواههم) ((این گفتگوى آنها شبیه گفتار مشرکان پیشین است)) که ازآنان تقلید کرده اند (یضاهؤن قول الذین کفروا من قبل). ((خداوند آنها را بکشد و به لعن خود گرفتار و از رحمتش دور سازد، چگونه دروغ مى گویند و به انحراف کشانده مى شوند)) (قاتلهم اللّه انى یؤفکون).   عزیر کیست ؟ ((عزیر)) در لغت عرب همان ((عزرا)) در لغت یهود است که در تاریخ یهودموقعیت خاصى دارد تا آنـجـا کـه بـعضى اساس ملیت و درخشش تاریخ این جمعیت را به او نسبت مى دهند و در واقع او خـدمـت بـزرگى به این آیین کرد، زیرا هنگامى که به وسیله ((بخت نصر)) پادشاه ((بابل)) وضع یـهـود بکلى درهم ریخته شد، شهرهاى آنها به دست سربازان افتاد و معبدشان ویران و کتاب آنها تورات سوزانده شد.   سپس هنگامى که ((کوروش)) پادشاه ایران ((بابل)) را فتح کرد، ((عزرا)) که یکى از بزرگان یهود در آن روز بود نزد وى آمد و براى آنها شفاعت کرد. در ایـن هنگام او طبق آنچه در خاطرش از گفته هاى پیشینیان یهود باقى مانده بود ((تورات)) را از نو نوشت.   بـه هـمـیـن دلـیل یهود او را یکى از نجات دهندگان و زنده کنندگان آیین خویش مى دانند و به همین جهت براى او فوق العاده احترام قائلند. این موضوع سبب شد که گروهى از یهود لقب ((ابن للّه)) (فرزند خدا) را براى اوانتخاب کنند.   (آیـه) در ایـن آیـه بـه شـرک عملى آنان (در مقابل شرک اعتقادى) و یا به تعبیر دیگر ((شرک در عـبـادت)) اشاره کرده ، مى گوید: ((یهود و نصارى دانشمندان وراهبان خود ر، خدایان خود، در برابر پرودگار قرار دادند)) (اتخذوا احبارهم ورهبانهم اربابا من دون اللّه).   و نیز ((مسیح فرزند مریم را به الوهیت پذیرفتند)) (والمسیح ابن مریم). شک نیست که یهود و نصارى در برابر علما و راهبان خود سجده نمى کردندولى از آنجا که خود را بـدون قـیـد و شـرط در اطـاعـت آنـان قـرار داده بودند و حتى احکامى را که بر خلاف حکم خدا مـى گـفتند واجب الاجرا مى شمردند قرآن از این پیروى کورکورانه و غیرمنطقى تعبیر به ((اتخاذ رب)) کرده است.   در پـایـان آیـه روى ایـن مساله تاکید مى کند که تمام این بشر پرستیها بدعت و ازمسائل ساختگى است ((هیچ گاه به آنها دستورى داده نشده جز خداوند یکتا رابپرستند)) (وما امروا الا لیعبدوا الها واحدا). ((معبودى که هیچ کس جز او شایسته پرستش نیست)) (لا اله الا هو).   ((معبودى که منزه است از آنچه آنها شریک وى قرار مى دهند)) (سبحانه عمایشرکون). قـرآن مـجـیـد در آیـه فـوق درس بسیار پرارزشى به همه پیروان خود مى دهد ویکى از عالیترین مـفـاهـیم توحید را ضمن آن خاطر نشان مى سازد، و مى گوید: هیچ مسلمانى حق ندارد اطاعت بـى قـیـد و شـرط انـسـانى را بپذیرد، زیرا این کار مساوى است با پرستش او، همه اطاعتها باید در چارچوب اطاعت خدا در آید و پیروى ازدستور انسانى تا آنجا مجاز است که با قوانین خدا مخالفت نداشته باشد این انسان هر کس و هر مقامى مى خواهد باشد.   (آیـه) در ایـن آیـه تـشـبـیه جالبى براى تلاشهاى مذبوحانه و بى سرانجام یهود و نصارى و یا همه مخالفان اسلام حتى مشرکان کرده ، مى گوید: ((اینهامى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولى خداوند جز این نمى خواهدکه این نورالهى را همچنان گسترده تر و کاملتر سازد (تا همه جـهـان را فـراگیرد، و تمام جهانیان از پرتو آن بهره گیرند) هر چند کافران را خوشایند نباشد)) (یریدون ان یطفؤا نوراللّه بافواههم ویابى اللّه الا ان یتم نوره ولو کره الکافرون).   و بـراى مـجـسـم کـردن حـقـارت تـلاشهاى آنها تعبیرى از این رساتر به نظرنمى رسد و در واقع کوششهاى یک مخلوق ناتوان در برابر اراده بى پایان و قدرت بى انتهاى حق غیر از این نخواهد بود. (آیـه) سـرانـجـام در ایـن آیـه بـشارت عالمگیر شدن اسلام را به مسلمانان داده و با آن ، بحث آیه گذشته را دائر بر این که تلاشهاى مذبوحانه دشمنان اسلام به جایى نمى رسد، تکمیل مى کند و با صـراحـت مـى گوید: ((او کسى است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیـان پیروز و غالب گرداند، هرچند مشرکان را خوشایند نباشد)) (هو الذى ارسل رسوله بالهدى ودین الحق لیظهره على الدین کله ولو کره المشرکون).   مـنظور از ((هدى)) دلائل روشن و براهین آشکارى است که در آیین اسلام وجود دارد و منظور از ((دیـن حـق)) هـمـین آیینى است که اصولش حق و فروعش نیزحق و بالاخره تاریخ و مدارک و اسـنـاد و نتیجه و برداشت آن نیز همه حق است وبدون شک آیینى که هم محتواى آن حق باشد و هم دلائل و مدارک و تاریخ آن روشن ، باید سرانجام بر همه آیینها پیروز گردد.   بـا گـذشـت زمـان ، و پـیشرفت علم و دانش ، و سهولت ارتباطات ، واقعیتها چهره خودرا از پشت پـرده هـاى تـبـلـیـغـات مسموم ، به در خواهد آورد و موانعى را که مخالفان حق بر سر راه آن قرار مـى دهـند درهم کوبیده خواهد شد، و به این ترتیب آیین حق وحکومت حق همه جا را فرا خواهد گـرفـت هـر چند دشمنان حق نخواهند و ازهیچ گونه کارشکنى مضایقه نکنند، زیرا حرکت آنها حرکتى است بر خلاف مسیرتاریخ و بر ضد سنن آفرینش !   قرآن و قیام مهدى (عج): آیه فوق ـکه عینا و با همین الفاظ در سوره ((صف)) آیه 9 آمده است و باتفاوت مختصرى در سوره ((فـتح)) آیه 28 تکرار شده ، خبر از واقعه مهمى مى دهد که اهمیشت موجب این تکرار شده است ـ خبر از جهانى شدن اسلام و عالمگیر گشتن این آیین مى دهد.   زیـرا مـفهوم آیه پیروزى همه جانبه اسلام بر همه ادیان جهان است ، و معنى این سخن آن است که سرانجام اسلام همه کره زمین را فرا خواهد گرفت و بر همه جهان پیروز خواهد گشت. از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه چنین نقل شده : ((به خدا سوگند هنوزمحتواى این آیه تحقق نیافته است و تنها زمانى تحقق مى پذیرد که ((قائم)) خروج کندو به هنگامى که او قیام کند کسى که خدا را انکار نماید در تمام جهان باقى نخواهدماند)).   و نـیـز از امـام بـاقـر(ع) چنین نقل شده : ((وعده اى که در این آیه است به هنگام ظهور مهدى از آل محمد(ص) صورت مى پذیرد، در آن روز هیچ کس در روى زمین نخواهد بود مگر این که اقرار به حقانیت محمد(ص) مى کند)). (آیه).   کنز ممنوع است ! در آیـات گـذشته سخن از اعمال شرک آمیز یهود و نصارى بود که براى دانشمندان خود یک نوع الـوهیت قائل بودند، در این آیه مى گوید: آنها نه تنها مقام الوهیت را ندارند بلکه صلاحیت رهبرى خـلق را نیز دارا نیستند، بهترین گواه این سخن خلافکاریهاى گوناگون آنهاست ، روى سخن را بـه مـسـلـمانان کرده ، مى گوید:((اى کسانى که ایمان آورده اید ! بسیارى از علماى اهل کتاب و راهـبان ، اموال مردم رابه باطل مى خورند، و خلق را از راه خالق باز مى دارند)) (یا ایها الذین آمنوا ان کثیرامن الا حبار والرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل ویصدون عن سبیل اللّه).   آنها به صورتهاى مختلفى اموال مردم را بدون مجوز و از طریق باطل مى خورند. یکى این که : حقایق تعلیمات آیین مسیح (ع) و موسى (ع) را کتمام مى کردندتا مردم به آیین جدید (آیین اسلام) نگروند و منافع آنها به خطر نیفتد و هدایایشان قطع نشود. و دیـگـر ایـن کـه : بـا گـرفـتن ((رشوه)) از مردم حق را باطل و باطل را حق مى کردندو به نفع زورمندان و اقویا حکم باطل مى دادند.   یـکى دیگر از طرق نامشروع درآمدشان این بود که به نام ((بهشت فروشى)) و یا((گناه بخشى)) مبالغ هنگفتى از مردم مى گرفتند. و امـا جـلوگیرى کردنشان از راه خدا روشن است زیرا آیات الهى را تحریف مى کردند و یا به خاطر حفظ منافع خویش مکتوم مى داشتند.   سـپـس قـرآن به تناسب بحث دنیاپرستى پیشوایان یهود و نصارى به ذکر یک قانون کلى در مورد ثـروت انـدوزان پـرداخـته ، مى گوید: ((و کسانى که طلا و نقره راجمع آورى و گنجینه و پنهان مـى کـنـنـد و در راه خدا انفاق نمى نمایند آنها را به عذاب دردناکى بشارت ده)) (والذین یکنزون الذهب والفضه ولا ینفقونها فى سبیل اللّه فبشرهم بعذاب الیم).   آیـه فـوق صـریحا ثروت اندوزى و گنجینه سازى اموال را تحریم کرده است و به مسلمانان دستور مـى دهـد که اموال خویش را در راه خد، و در طریق بهره گیرى بندگان خدا به کار اندازند، واز انـدوخـتـن وذخیره کردن وخارج ساختن آنها از گردش معاملات به شدت بپرهیزند، در غیر این صورت باید منتظر عذاب دردناکى باشند. این عذاب دردناک تنها کیفر شدید روز رستاخیز نیست بلکه مجازاتهاى سخت این دنیا را که بر اثر بـه هـم خـوردن موازنه اقتصادى و پیدایش اختلافات طبقاتى دامان فقیر و غنى را مى گیرد نیز شامل مى شود.   جمع ثروت تا چه اندازه ((کنز)) محسوب مى شود ؟ طبق بسیارى از روایات آنچه واجب است ، پرداختن زکات سالانه است و نه غیر آن بنابراین هرگاه انـسان اموالى را جمع آورى کند و هر سال مرتبا مالیات اسلامى آن یعنى زکات را بپردازد مشمول آیه فوق نخواهد بود. از جمله در حدیثى از پیامبر(ص) مى خوانیم : هنگامى که آیه فوق نازل شدکار بر مسلمانان مشکل گردید و گفتند: با این حکم هیچ یک از ما نمى تواند چیزى براى فرزندان خود ذخیره کند و آینده آنـهـا را تامین نماید سرانجام از پیامبر سؤال کردند، پیغمبر(ص) فرمود: ((خداوند زکات را واجب نکرده است مگر به خاطر این که باقیمانده اموال شما براى شما پاک و پاکیزه باشد، لذا قانون ارث را در بـاره امـوالـى کـه بعد از شما مى ماند قرار داده است)) یعنى اگر گردآورى مال بکلى ممنوع بودقانون ارث موضوع نداشت.   ولى روایات دیگرى در منابع اسلامى مشاهده مى کنیم که مضمون آن با تفسیرفوق ظاهرا و در بدو نـظـر سـازگـار نیست ، از جمله از على (ع) نقل شده که فرمود:((هرچه از چهار هزار (درهم) که ظـاهـرا اشـاره بـه مـخارج یک سال است ـ بیشتر باشد((کنز)) است خواه زکاتش را بپردازند یا نه ، وآنچه کمتر از آن باشد نفقه و هزینه زندگى محسوب مى شود، بنابراین ثروت اندوزان را به عذاب دردناک بشارت ده)).   از بـررسى مجموع احادیث به ضمیمه خود آیه مى توان چنین نتیجه گرفت که در شرایط عادى و معمولى یعنى در مواقعى که جامعه در وضع ناگوار و خطرناکى نیست و مردم از زندگانى عادى بهره مندند پرداختن زکات کافى است و باقیمانده کنز محسوب نمى شود. و امـا در مـواقـع فوق العاده و هنگامى که حفظ مصالح جامعه اسلامى ایجاب کند حکومت اسلامى مى تواند محدودیتى براى جمع آورى اموال قائل شود و یابکلى همه اندوخته ها و ذخیره هاى مردم را براى حفظ موجودیت جامعه اسلامى مطالبه کند. (آیه).   در ایـن آیه اشاره به یکى از مجازاتهاى این گونه افراد در جهان دیگر کرده ،مى گوید: ((روزى فرا خـواهـد رسـیـد که (این سکه ها) را در آتش سوزان دوزخ داغ وگداخته کرده و پیشانى و پهلو و پـشـتـشـان را بـا آن داغ مى کنند)) (یوم یحمى علیها فى نار جهنم فتکوى بها جباههم وجنوبهم وظهورهم). و در هـمـیـن حـال فـرشتگان عذاب به آنها مى گویند: ((این همان چیزى است که براى خودتان انـدوخـتـید و به صورت کنز در آوردید)) و در راه خدا به محرومان انفاق نکردید (هذا ما کنزتم لا نفسکم). ((اکـنـون بچشید آنچه را براى خود اندوخته بودید)) و عواقب شوم آن رادریابید (فذوقوا ما کنتم تکنزون). ایـن آیـه بـار دیگر بر این حقیقت تاکید مى کند که اعمال انسانها از بین نمى روندو همچنان باقى مـى مانند و همانها هستند که در جهان دیگر برابر انسان مجسم مى شوند و مایه سرور و شادى و یا رنج و عذاب او مى گردند. (آیه).   آتش بس اجبارى ! از آنجا که در این سوره بحثهاى مشروحى پیرامون جنگ با مشرکان آمده است در این آیه و آیه بعد اشاره به یکى از مقررات جنگ و جهاد اسلامى شده و آن احترام به ماههاى حرام است. نـخـسـت مـى گوید: ((تعداد ماهها در نزد خدا در کتاب آفرینش از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است)) (ان عده الشهور عنداللّه اثناعشر شهرافى کتاب اللّه یوم خلق السموات والا رض).   از آن روز کـه نـظام منظومه شمسى به شکل کنونى صورت گرفت سال و ماه وجود داشت ، سال عـبارت از یک دوره کامل گردش زمین به دور خورشید، و ماه عبارت از یک دوره کامل گردش کره ماه به دور کره زمین است که در هر سال دوازده بار تکرار مى شود. سـپس اضافه مى کند: ((از این دوازده ماه چهار ماه ، ماه حرام است)) که هرگونه جنگ و نبرد در آن حرام است (منها اربعه حرم).   بـعـد براى تاکید مى گوید: ((این آیین ثابت و پابرجا و تغییر ناپذیراست)) نه رسم نادرستى که در میان عرب بود که با میل و هوس خویش آنها را جابه جا مى کردند(ذلک الدین القیم). از پـاره اى از روایـات اسـتـفاده مى شود که تحریم جنگ در این چهار ماه علاوه بر آیین ابراهیم در آیین یهود و مسیح و سایر آیینهاى آسمانى نیز بوده است.   سـپـس مـى گـوید: ((در این چهار ماه به خود ستم روا مدارید)) با شکستن احترام آنها خویش را گرفتار کیفرهاى دنیا و مجازاتهاى آخرت نسازید (فلا تظلموا فیهن انفسکم). ولى از آنجا که ممکن بود تحریم جهاد در این چهار ماه وسیله اى براى سؤاستفاده دشمنان بشود و آنـهـا را در حـمـله کردن به مسلمین جسور کند در جمله بعد اضافه مى کند: ((با مشرکان بطور دسته جمعى پیکار کنید همان گونه که آنها متفقابا شما مى جنگند)) (وقاتلوا المشرکین کافه کما یقاتلونکم کافه).   یعنى با این که آنها مشرکند و بت پرست و شرک سرچشمه پراکندگى است ولى با این حال در یک صف واحد با شما مى جنگند، شما که موحدید ویکتاپرست سزاورتر هستید که وحدت کلمه را برابر دشمن حفظ کنید و در یک صف همچون یک دیوار آهنین در مقابل دشمنان بایستید.   سـرانـجـام مى گوید: ((و بدانید (اگر پرهیزکار باشید و اصول تعلیمات اسلام رادقیقا اجرا کنید خـداونـد پـیـروزى شـمـا را تـضـمین مى کند زیرا) خدا با پرهیزکاران است)) (واعلموا ان اللّه مع المتقین). (آیـه) در ایـن آیه اشاره به یک سنت غلط جاهلى یعنى مساله ((نسئ))(تغییر دادن جاى ماههاى حـرام) کـرده ، مى گوید: ((تغییر دادن ماههاى حرام کفرى است که بر کفر آنها افزوده مى شود)) (انما النسئ زیاده فى الکفر). زیـرا عـلاوه بـر شـرک و ((کـفـر اعـتقادى)) با زیر پا گذاشتن این دستور مرتکب کفرعملى هم مى شدند.   ((و با این عمل افراد بى ایمان در گمراهى بیشتر قرار مى گیرند)) (یضل به الذین کفروا). ((آنـها در یک سال ماهى را حلال مى شمرند، و سال دیگر همان ماه را تحریم مى کنند تا به گمان خـود آن را بـا تـعـداد مـاهـهایى که خدا تعیین کرده تطبیق دهند))(یحلونه عاما ویحرمونه عاما لیواطؤا عده ما حرم اللّه). یـعـنى هرگاه یکى از ماههاى حرام را حذف مى کنند ماه دیگرى را به جاى آن مى گذارند تا عدد چهار ماه تکمیل شود!.   در حـالـى کـه با این عمل زشت و مسخره فلسفه تحریم ماههاى حرام را بکلى از میان مى بردند و حـکـم خدا را بازیچه هوسهاى خویش مى ساختند، و عجب این که از این کار خود بسیار خشنود و راضى هم بودند، زیرا ((اعمال زشتشان در نظرشان جلوه کرده بود)) (زین لهم سؤ اعمالهم). و مى گفتند فاصله زیاد آتش بس ورزیدگى جنگى را کم مى کند باید آتشى به پاکرد.   خـدا نـیـز آن مردمى را که شایستگى هدایت ندارند به حال خود رها مى کند ودست از هدایتشان مى کشد زیرا: ((خداوند گروه کافران را هدایت نمى کند)) (واللّه لا یهدى القوم الکافرین). آیـه ـ شـان نزول : از ((ابن عباس)) و دیگران نقل شده که این آیه و آیه بعد درباره جنگ ((تبوک)) نازل گردیده است.   در روایات اسلامى آمده است که پیامبر معمولا مقاصد جنگى و هدفهاى نهایى خود را قبل از شروع جـنـگ بـراى مسلمانان روشن نمى ساخت تا اسرار نظامى اسلام به دست دشمنان نیفتد، ولى در مـورد ((تـبـوک)) چـون مـساله شکل دیگرى داشت قبلا با صراحت اعلام نمود که ما به مبارزه با ((رومـیـان)) مـى رویم زیرا مبارزه باامپراتور روم شرقى کار ساده اى نبود، و مى بایست مسلمانان براى این درگیرى بزرگ کاملا آماده شوند و خودسازى کنند.   بـه عـلاوه فاصل میان مدینه و سرزمین رومیان بسیار زیاد بود، و از همه گذشته فصل تابستان و گرما و برداشت محصول غلات و میوه ها بود. هـمـه ایـن امـور دسـت به دست هم داده و رفتن به سوى میدان جنگ را فوق العاده برمسلمانان مشکل مى ساخت ، تا آنجا که بعضى در اجابت دعوت پیامبر(ص) تردیدو دودلى نشان مى دادند!   ایـن دو آیـه نازل شد و با لحنى قاطع و کوبنده به مسلمانان هشدار داد و اعلام خطر کرد و آنها را آماده این نبرد بزرگ ساخت. تفسیر: همان گونه که در شان نزول گفتیم ، آیه فوق ناظر به جریان جنگ ((تبوک)) است.   ((تـبـوک)) مـنطقه اى است میان ((مدینه)) و ((شام)) که اینک مرز کشور ((عربستان سعودى)) مـحـسوب مى شود، و در آن روز نزدیک سرزمین امپراتورى روم شرقى که بر شامات تسلط داشت مـحـسوب مى شد این واقعه در سال نهم هجرى یعنى حدود یک سال بعد از جریان فتح مکه روى داد.   قـرآن بـا شدت هر چه تمامتر مردم را به جهاد دعوت مى کند، گاهى به زبان تشویق ، و گاهى به زبـان مـلامـت و سرزنش ، و گاهى به زبان تهدید، با آنها سخن مى گوید و از هر درى براى آماده ساختن آنها وارد مى شود. نـخست مى گوید: ((اى کسانى که ایمان آورده اید ! چرا هنگامى که به شماگفته مى شود در راه خدا و به سوى میدان جهاد حرکت کنید سستى و سنگینى به خرج مى دهید)) ؟ (یا ایها الذین آمنوا ما لکم اذا قیل لکم انفروا فى سبیل اللّه اثاقلتم الى الا رض).   سـپس با سخن ملامت آمیزى مى گوید: ((آیا به این زندگى دنی، این زندگى پست و زودگذر و نـاپـایـدار، به جاى زندگى وسیع و جاویدان آخرت راضى شدید)) ؟(ارضیتم بالحیوه الدنیا من الا خره) ((با این که فوائد و متاع زندگى دنیا در برابرزندگى آخرت یک امر ناچیز بیش نیست)) (فما متاع الحیوه الدنیا فى الا خره الا قلیل).   چـگونه یک انسان عاقل تن به چنین مبادله زیانبارى ممکن است بدهد ؟ وچگونه متاع فوق العاده گرانبها را به خاطر دستیابى به یک متاع ناچیز و کم ارزش ازدست مى دهد؟. (آیـه) سـپس مساله را از لحن ملامت آمیز بالاتر برده و شکل یک تهدیدجدى به خود مى گیرد و مـى گـوید: ((اگر شما به سوى میدان جنگ حرکت نکنیدخداوند به عذاب دردناکى مجازاتتان خواهد کرد)) (الا تنفروا یعذبکم عذابا الیما). و اگـر گـمان مى کنید با کنار رفتن شما و پشت کردنتان به میدان جهاد چرخ ‌پیشرفت اسلام از کـار مـى افتد و فروغ آیین خدا به خاموشى مى گراید سخت دراشتباهید زیرا: ((خداوند گروهى غـیـر از شـمـا (از افـراد بـا ایـمان و مصمم و مطیع فرمان خود را) به جاى شما قرار خواهد داد)) (ویستبدل قوما غیرکم).   گـروهـى کـه از هـر نـظـر مـغایر شما هستند نه تنها شخصیتشان بلکه ایمان و اراده و شهامت و فرمانبرداریشان غیر از شماست. بعضى از مفسران این جمله را اشاره به ایرانیان یا مردم یمن دانسته اند. ((و از ایـن رهـگـذر هیچ گونه زیانى نمى توانید به خداوند و آیین پاک او واردکنید)) (ولا تضروه شیئا). ایـن یـک واقـعیت است ، نه یک گفتگوى خیالى یا آرزوى دور و دراز، چرا که ((خداوند بر هر چیز تواناست)) (واللّه على کل شى قدیر) و هرگاه اراده پیروزى آئین پاکش را کند بدون گفتگو جامه عمل به آن خواهد پوشاند. (آیه).   خداوند پیامبرش را در حساسترین لحظات تنها نگذارد! در آیات گذشته همان گونه که گفته شد روى مساله جهاد در برابر دشمن ازچند راه تاکید شده بـود، از جـمـلـه این که گمان نکنید اگر شما خود را از جهاد و یارى پیامبر کنار بکشید کار او و اسلام ، زمین مى ماند. آیـه مـورد بحث این موضوع را تعقیب کرده ، مى گوید: ((اگر او را یارى نکنید،خداوند او را یارى کرد)) و در مشکلترین ساعات ، او را تنها نگذاشت (الا تنصروه فقد نصره اللّه).   وآن زمـانـى بـود کـه مـشـرکـان ((مـکه)) توطئه خطرناکى براى نابود کردن پیامبر چیده بودند و هـمـان گونه که در ذیل آیه 30 سوره ((انفال)) شرح آن گذشت پیامبر(ص) به فرمان خدا از این جـریـان آگاه شد و شبانه از مکه به سوى مدینه حرکت کرد دشمنان کوشش فراوانى براى یافتن پیامبر(ص) کردند و لى مایوس و نومید بازگشتند و پیامبربعد از چندین شبانه روز سالم به مدینه رسید و فصل نوینى در تاریخ اسلام آغاز شد.   آیه اشاره به یکى از حساسترین لحظات این سفر تاریخى کرده ، مى گوید: خداوندپیامبرش را یارى کرد ((در آن هنگام که کافران او را بیرون کردند)) (اذ اخرجه الذین کفروا). البته قصد کفار بیرون کردن او از ((مکه)) نبود، بلکه تصمیم به کشتن او داشتند،ولى چون نتیجه کارشان بیرون رفتن پیامبر(ص) از مکه شد این نسبت به آنها داده شده است.   سپس مى گوید: ((این در حالى بود که او دومین نفر بود)) (ثانى اثنین). اشاره به این که جز یک نفر همراه او نبود و این نهایت تنهایى او را در این سفرپرخطر نشان مى دهد و همسفر او ابوبکر بود.   ((به هنگامى که دو نفرى به غار، (ثور) پناه بردند)) (اذ هما فى الغار). ((در آن موقع (ترس و وحشت ، یار و همسفر پیامبر را فرا گرفت و پیامبر او رادلدارى مى داد) و به هـمـسـفرش مى گفت : غم مخور خدا با ماست)) (اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان اللّه معنا) ((در این هـنـگـام خـداونـد روح آرامـش و اطمینان را (که در لحظات حساس و پرخطر بر پیامبرش نازل مـى کـرد) بـر او فـرستاد)) (فانزل اللّه سکینته علیه) ((و او را با لشکرهایى که نمى توانستید آنها را مشاهده کنید، یارى کرد))(وایده بجنود لم تروها).   ((و گفتار و هدف کافران را پایین قرار داده ، (و آنها را با شکست مواجه ساخت) و سخن خدا و آیین او بالا و پیروز است)) (وجعل کلمه الذین کفروا السفلى وکلمه اللّه هى العلیا). اشـاره بـه ایـن کـه تـوطئه هاى آنها در هم شکست ، آیین خرافیشان در هم پیچیده شد، و نور خدا همه جا آشکار گشت و پیروزى در تمام جهات نصیب پیامبراسلام (ص) شد. چـرا چـنـیـن نشود در حالى که ((خداوند هم قادر است و هم حکیم و دانا))(واللّه عزیز حکیم) با حکمتش راههاى پیروزى را به پیامبرش نشان مى دهد وباقدرتش او را یارى مى کند. (آیه).   تن پروران طماع ! گـفتیم جنگ ((تبوک)) یک وضع استثنایى داشت ، و توام با مقدماتى کاملامشکل و پیچیده بود، به همین جهت عده اى از افراد ضعیف الایمان و یا منافق ازشرکت در این میدان تعلل مى ورزیدند، در آیات گذشته خداوند گروهى از مؤمنان را سرزنش کرد.   به دنبال این سخن بار دیگر مؤمنان را با لحنى تشویق آمیز دعوت همه جانبه به سوى جهاد مى کند و مسامحه کنندگان را مورد سرزنش قرار مى دهد. نـخست مى گوید: ((همگى به سوى میدان جهاد حرکت کنید، خواه سبکبارباشید یا سنگین بار)) (انفروا خفافا وثقال).   سـپـس اضافه مى کند: ((در راه خدا با اموال و جانها جهاد کنید)) (وجاهدواباموالکم وانفسکم فى سبیل اللّه) یعنى جهادى همه جانبه و فراگیر. امـا بـراى ایـن کـه باز اشتباه براى کسى پیدا نشود که این فداکاریها به سود خداونداست مى گوید: ((این به نفع شماست اگر بدانید)) (ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون).   یعنى اگر بدانید که جهاد کلید سربلندى و عزت و برطرف کننده ضعف وذلت است. و اگـر بدانید که راه رسیدن به رضاى خدا و سعادت جاویدان و انواع نعمتها ومواهب الهى در این نهضت مقدس عمومى و فداکارى همه جانبه است !.   (آیه) سپس بحث را متوجه افراد تنبل و ضعیف الایمان که براى سرباززدن از حضور در این میدان بـزرگ بـه انـواع بهانه ها متشبث مى شدند کرده ، و باپیامبر(ص) چنین مى گوید: ((اگر غنیمتى آمـاده و سـفـرى نـزدیـک بود به خاطر رسیدن به متاع دنیا دعوت تو را اجابت مى کردند)) و براى نشستن بر سر چنین سفره آماده اى مى دویدند (لو کان عرضا قریبا وسفرا قاصدا لا تبعوک). ((لکن اکنون که راه بر آنها دور و پر مشقت است سستى مى ورزند و بهانه مى آورند)) (ولکن بعدت علیهم الشقه).   عـجـب ایـن کـه تـنـهـا به عذر و بهانه قناعت نمى کند بلکه : ((به زودى نزد تو مى آیند وقسم یاد مـى کـنند که اگر ما قدرت داشتیم با شما خارج مى شدیم)) (وسیحلفون باللّه لواستطعنا لخرجنا معکم). و اگر مى بینید ما به این میدان نمى آییم بر اثر ناتوانى و گرفتارى و عدم قدرت است. آنها با این اعمال و این دروغها در واقع ((خود را هلاک مى کنند)) (یهلکون انفسهم).   ((ولى خداوند مى داند آنها دروغ مى گویند)) (واللّه یعلم انهم لکاذبون). کاملا قدرت دارند اما چون سفره چرب و نرمى نیست و برنامه شاق و پردردسرى در پیش است به قسمهاى دروغ متشبث مى شوند.   ایـن مـوضـوع مـنـحـصـر بـه جنگ ((تبوک)) و زمان پیامبر(ص) نبود، در هرجامعه اى گروهى ((تنبل)) یا ((منافق و طماع و فرصت طلب)) وجود دارند که همیشه منتظرند لحظات پیروزى و نتیجه گیرى فرا رسد آنگاه خود را در صف اول جا بزنند،فریاد بکشند، گریبان چاک کنند و خود را نـخـسـتـیـن مـجاهد و برترین مبارز ودلسوزترین افراد معرفى کنند تا بدون زحمت از ثمرات پیروزى دیگران بهره گیرند!.   ولى همین گروه مجاهد سینه چاک و مبارز دلسوز به هنگام پیش آمدن حوادث مشکل هرکدام به سـویـى فـرار مى کنند و براى توجیه فرار خود عذرها وبهانه ها مى تراشند یکى بیمار شده ، دیگرى فـرزنـدش در بستر بیمارى افتاده ، سومى خانواده اش گرفتار وضع حمل است ، چهارمى چشمش دید کافى ندارد، پنجمى مشغول تهیه مقدمات است و همچنین !. ولـى بـر افـراد بیدار و رهبران روشن لازم است که این گروه را از آغاز شناسایى کنند و اگر قابل اصلاح نیستند از صفوف خود برانند!. (آیه).   سعى کن منافقان را بشناسى : از لـحـن آیـات اسـتـفاده مى شود که گروهى از منافقان نزد پیامبر آمدند و پس ازبیان عذرهاى گـونـاگـون و حـتـى سوگند خوردن ، اجازه خواستند که آنها را از شرکت در میدان ((تبوک)) معذور دارد، و پیامبر به این عده اجازه داد. خداوند در این آیه ، پیامبرش را مورد عتاب قرار مى دهد و مى گوید: ((خداوندتو را بخشید، چرا به آنها اجازه دادى)) که از شرکت در میدان جهاد خوددارى کنند؟! (عفااللّه عنک لم اذنت لهم).   ((چرا نگذاشتى آنها که راست مى گویند از آنها که دروغ مى گویند شناخته شوند و به ماهیت آنها پى برى)) ؟ (حتى یتبین لک الذین صدقوا وتعلم الکاذبین). آیا عتاب و سرزنش فوق که با اعلام عفو پروردگار توام شده دلیل بر آن است که اجازه پیامبر(ص) کـار خـلافـى بوده ، یا تنها ((ترک اولى)) بوده ؟ ممکن است گفته شود این عتاب و خطاب مزبور جنبه کنایى داشته و حتى ترک اولى نیز در کار نباشد،بلکه منظور بیان روح منافقگرى منافقان با یک بیان لطیف و کنایه آمیز بوده است.   این موضوع را با ذکر مثالى مى توان روشن ساخت فرض کنید ستمگرى مى خواهد به صورت فرزند شـمـا سیلى بزند، یکى از دوستانتان دست او را مى گیردشما نه تنها از این کار ناراحت نمى شوید بلکه خوشحال نیز خواهید شد، اما براى اثبات زشتى باطن طرف به صورت عتاب آمیز به دوستتان مـى گویید: ((چرانگذاشتى سیلى بزند تا همه مردم این سنگدل منافق را بشناسند)) ؟! و هدفتان از این بیان تنها اثبات سنگدلى و نفاق اوست که در لباس عتاب و سرزنش دوست مدافع ظاهر شده است.   (آیـه) سـپـس به شرح یکى از نشانه هاى مؤمنان و منافقان پرداخته ،مى گوید: ((آنها که ایمان به خـدا و سـراى دیـگـر دارنـد هـیـچ گـاه از تـو اجـازه براى عدم شرکت در جهاد با اموال و جانه، نمى خواهند)) (لا یستاذنک الذین یؤمنون باللّه والیوم الا خر ان یجاهدوا باموالهم وانفسهم).   بـلکه هنگامى که فرمان جهاد صادر شد بدون تعلل و سستى به دنبال آن مى شتابند و همان ایمان به خدا و مسؤلیتهایشان در برابر او، و ایمان به دادگاه رستاخیز آنان را به این راه دعوت مى کند و راه عذرتراشى و بهانه جویى را به رویشان مى بندد. ((خـداونـد بـه خـوبى افراد پرهیزکار را مى شناسد)) و از نیت و اعمال آنها کاملاآگاه است (واللّه علیم بالـمـتقین).   (آیه) سپس مى گوید: ((تنها کسانى از تو اجازه (براى عدم شرکت در میدان جهاد) مى طلبند که ایمان به خدا و روز جزا ندارند)) (انما یستاذنک الذین لا یومنون باللّه والیوم الا خر). سپس براى تاکید عدم ایمان آنها مى گوید: آنها کسانى هستند که ((دلهایشان مضطرب و آمیخته با شک و تردید است)) ! (وارتابت قلوبهم).   ((بـه هـمین دلیل در این شک و تردید گاهى قدم به پیش مى گذارند و گاهى بازمى گردند و پیوسته در حیرت و سرگردانى به سر مى برند)) و همیشه منتظر پیدا کردن بهانه و کسب اجازه از پیامبرند (فهم فى ریبهم یترددون). این دو نشانه مخصوص ((مؤمنان)) و ((منافقان)) صدر اسلام و میدان جنگ ((تبوک)) نبود، بلکه هـم امـروز نـیـز ((مـؤمنان راستین)) را از ((مدعیان دروغین)) با این دوصفت مى توان شناخت ، مؤمن ، شجاع و مصمم است و منافق بزدل و ترسو و متحیرو عذرتراش !. (آیه).   عدمشان ، به ز وجود! در ایـنـجا یکى دیگر از نشانه هاى کذب و دروغ منافقان را بیان کرده و درحقیقت بحثى را که در آیات قبل گذشت و فرمود: واللّه یعلم انهم لکاذبون تکمیل مى کند و مى گوید: ((اینها اگر (راست مـى گـفـتـنـد و) اراده داشـتـنـد که (بسوى میدان جهاد) خارج شوند وسیله اى براى آن فراهم مى ساختند)) در حالى که هیچ گونه آمادگى در آنها دیده نمى شود (ولو ارادوا الخروج لا عدوا له عده). اینها افراد تار یکدل بى ایمانى هستند که ((خدا از شرکت آنها در میدان پرافتخار جهاد کراهت دارد لـذا (تـوفـیـق خـود را از آنها سلب کرده و) آنان را از حرکت باز داشته است و به آنها گفته شد با قـاعدین [کودکان و پیران و بیماران ] بنشینید))(ولکن کره اللّه انبعاثهم فثبطهم وقیل اقعدوا مع القاعدین).   ایـن یـک فـرمـان تـکوینى است که از باطن تاریک و آلوده آنها برخاسته ومقتضاى عقیده فاسد و اعـمـال زشـت آنـهـا از آیـه فـوق بـه خوبى استفاده مى شود که هرعمل و نیتى اقتضایى دارد که خـواه نـاخواه دامان انسان را مى گیرد، و همه افرادشایستگى و لیاقت آن را ندارند که در کارهاى بزرگ و راه خدا گام بردارند، این توفیق را خداوند نصیب کسانى مى کند که پاکى نیت و آمادگى و اخلاص در آنان سراغ دارد.   (آیـه) در ایـن آیـه به این واقعیت اشاره مى کند که عدم شرکت این گونه افراد در میدان جهاد نه تنها جاى تاسف نیست بلکه شاید جاى خوشحالى باشد. در حـقـیـقـت بـه مسلمانان یک درس بزرگ مى دهد که هیچ گاه در فکر افزودن سیاهى لشکر و کـمـیت و تعداد نباشند، بلکه به فکر این باشند که افراد مخلص و باایمان را انتخاب کنند; هر چند نفراتشان کم باشد.   نخست مى گوید: ((اگر آنها همراه شما به سوى میدان جهاد (تبوک) حرکت مى کردند (نخستین اثـر شـومـشـان این بود) که چیزى جز تردید و اضطراب بر شمانمى افزودند)) (لو خرجوا فیکم ما زادوکم الا خبال). یـعـنـى ; حـضور آنها با آن روحیه فاسد و توام با تردید و نفاق و بزدلى اثرى جزایجاد تردید و شک و تولید فساد در میان سپاه اسلام ندارد.   به علاوه ((آنها با سرعت کوشش مى کنند در میان نفرات لشکر نفوذ کنند و به ایجاد نفاق و تفرقه و از هم گسستن پیوندهاى اتحاد بپردازند)) (ولا وضعوا خلا لکم یبغونکم الفتنه). سـپـس بـه مـسـلمانان اخطار مى کند که : مراقب باشید ((افراد ضعیف الایمانى درگوشه و کنار جـمـعـیت شما وجود دارند که زود تحت تاثیر سخنان این گروه منافق قرار مى گیرند)) (وفیکم سماعون لهم) و یا این که در میان شما افرادى هستند که براى منافقان جاسوسى مى کنند.   بنابراین وظیفه مسلمانان قوى الایمان آن است که مراقب این گروه ضعیف یاجاسوس باشند. و در پـایـان آیه مى گوید: ((خداوند همه ستمگران را مى شناسد)) (واللّه علیم بالظالمین) آنها که آشکارا و آنها که پنهانى ستم به خویش یا به جامعه مى کنند ازدیدگاه علم او مخفى نیستند. (آیـه) در ایـن آیـه بـه پیامبر(ص) هشدار مى دهد که این اولین بار نیست که این گروه منافق به سـمپاشى و تخریب مشغول مى شوند، آنها در گذشته نیز مرتکب چنین کارهایى شدند، و الان نیز از هـر فرصتى براى نیل به مقصود خود استفاده مى کند، و چنین مى گوید: ((این گروه منافقان قبلا هم مى خواستند میان شما تفرقه وپراکندگى ایجاد کنند)) (لقد ابتغوا الفتنه من قبل).   و این اشاره به داستان ((جنگ احد)) است که ((عبداللّه بن ابى)) و یارانش از نیمه راه بازگشتند و دست از یارى پیامبر(ص) برداشتند، و یا اشاره به سایر مواردى است که توطئه بر ضد شخص پیامبر و یا افراد مسلمین چیدند که تاریخ اسلام ، آنها را ثبت کرده است.   ((و آنـهـا کـارهـا را بـراى تـو دگرگون ساختند)) (وقلبوا لک الا مور) نقشه هاکشیدند تا اوضاع مسلمانان را به هم بریزند و آنها را از جهاد باز دارند و اطراف توخالى شود. امـا هـیـچ یـک از ایـن توطئه ها و تلاشها به جایى نرسید، و همه نقش بر آب شدو تیرشان به سنگ خورد. ((تا آن که حق فرا رسید و فرمان خدا آشکار گشت)) (حتى جا الحق وظهرامراللّه).   ((در حالى که آنها از پیشرفت و پیروزى تو ناراحت بودند)) (وهم کارهون). اما خواست و اراده بندگان در برابر اراده و مشیت پروردگار کمترین اثرى نمى تواند داشته باشد، خـدا مى خواست تو را پیروز کند و آیینت رابه سراسر جهان برساند و موانع را هر چه باشد از سر راه بر دارد و بالاخره این کار را کرد. آیـه ـ شـان نـزول : هـنـگامى که پیامبر(ص) مسلمانان را آماده جنگ تبوک مى ساخت و دعوت به حرکت مى کرد یکى از رؤساى طایفه ((بنى سلمه)) به نام ((جدبن قیس)) که در صف منافقان بود خـدمـت پـیـامبر(ص) آمد و عرض کرد اگراجازه دهى من در این میدان جنگ حاضر نشوم زیرا علاقه شدیدى به زنان دارم مخصوصا اگر چشمم به دختران رومى بیفتد ممکن است دل از دست بدهم ومفتون آنها شوم ! پیامبر(ص) به او اجازه داد. در این موقع آیه نازل شد و عمل آن شخص را محکوم ساخت.   تفسیر: منافقان بهانه تراش ! شـان نزول فوق نشان مى دهد که انسان هرگاه بخواهد شانه از زیر بارمسؤولیتى خالى کند از هر وسیله اى براى خود بهانه مى تراشد. بـه هرحال قرآن در اینجا روى سخن را به پیامبر(ص) کرده و در پاسخ این گونه بهانه جویان رسوا مـى گـویـد: ((بـعـضى از آنها مى گویند به ما اجازه بده (که از حضور درمیدان جهاد خوددارى کنیم) و ما را مفتون و فریفته (زنان و دختران زیباروى رومى)مساز)) ! (ومنهم من یقول ائذن لى ولا تفتنى).   اصـولا مـنـافـقـان بـراى اغفال افراد باایمان غالبا به یک سلسله موضوعات جزئى و ناچیز و گاهى مضحک متشبث مى شوند تا موضوعات مهم وکلى را نادیده بگیرند. ولى به هر حال قرآن در پاسخ او مى گوید: ((آگاه باشید که اینها هم اکنون درمیان فتنه و گناه و مـخـالـفـت فـرمـان خـدا سـقوط کرده اند و جهنم گرداگرد کافران رااحاطه کرده است)) (الا فى الفتنه سقطوا وان جهنم لمحیطه بالکافرین). یعنى آنها به عذرهاى واهى و این که ممکن است بعدا آلوده به گناه بشوندهم اکنون در دل گناه قـرار دارنـد و جهنم گرداگرد آنها را فراگرفته است آنها فرمان صریح خدا و پیامبرش را در باره حرکت به سوى جهاد زیر پا مى گذارند مبادا به ((شبهه شرعى)) گرفتار شوند! (آیه).   ـ در این آیه به یکى دیگر از صفات منافقان و نشانه هاى آنها اشاره شده است و بحثى را که در آیات گذشته و آینده پیرامون نشانه هاى منافقان مى باشدتکمیل مى کند. نخست مى گوید: ((اگر نیکى به تو رسد آنها را ناراحت مى کند)) (ان تصبک حسنه تسؤهم). و ایـن نـاراحـتـى دلیل عداوت باطنى و فقدان ایمان آنهاست ((ولى در مقابل اگرمصیبتى به تو بـرسـد و گـرفـتـار مشکلى شوى با خوشحالى مى گویند: ما از قبل (پیش بینى چنین مسائلى را مـى کـردیـم ، و) تـصمیم لازم را گرفتیم)) و خود را از این پرتگاه رهایى بخشیدیم ! (وان تصبک مصیبه یقولوا قد اخذنا امرنا من قبل).   و بـه خـانـه هـاى خـود ((بـاز مـى گـردنـد در حـالـى که (از شکست یا مصیبت یاناراحتى شما) خوشحالند)) (ویتولوا وهم فرحون). ایـن منافقان کوردل از هر فرصتى به نفع خود استفاده و لاف عقل و درایت مى زنند که این عقل و تدبیر ما بود که موجب شد در فلان میدان شرکت نکنیم ، این سخن را چنان مى گویند که گویى از خوشحالى در پوست نمى گنجند!. (آیـه) اما تو اى پیامبر! به اینها از دو راه پاسخ ‌گوى ، پاسخى دندان شکن ومنطقى ، نخست ((بگو: هـیـچ حـادثه اى براى ما رخ نمى دهد مگر آنچه خداوند براى ما مقرر داشته است همان خدایى که مـولاى مـا)) و سـرپـرسـت حکیم و مهربان ماست و جز خیر و صلاح ما را مقدر نمى دارد (قل لن یصیبنا الا مـا کتب اللّه لنا هومولینا).   آرى ((افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند)) (وعلى اللّه فلیتوکل المؤمنون). تنها به او عشق مى ورزند و از او یارى مى طلبند و سر بر آستان او مى سایندتکیه گاه و پناهگاهشان کسى جز او نیست.   (آیـه) ((و تـو اى پیامبر این پاسخ را نیز به آنان بگو که شما چه انتظارى را درباره ما مى کشید جز ایـن کـه بـه یـکـى از دو نـیـکـى و خـیر و سعادت خواهیم رسید)) (قل هل تربصون بنا الا احدى الحسنیین). یا دشمنان را در هم مى کوبیم و پیروز از میدان مبارزه باز مى گردیم ، و یا کشته مى شویم و شربت شهادت را با افتخار مى نوشیم ، هرکدام پیش آید، خوش آید که مایه افتخار است و روشنى چشم ما و به هر صورت شکست در قاموس ما راه ندارد.   اما به عکس ((ما در مورد شما یکى از دو بدبختى ، تیره روزى و بلا و مصیبت را انتظار مى کشیم ، یا در این جهان و جهان دیگر به مجازات الهى گرفتار مى شوید، ویا به دست ما خوار و نابود خواهید شد)) (ونحن نتربص بکم ان یصیبکم اللّه بعذاب من عنده او بایدینا). ((حـال کـه چـنـین است شما انتظار بکشید، و ما هم با شما انتظار مى کشیم))(فتربصوا انا معکم متربصون). شما در انتظار خوشبختى ما باشید و ما هم در انتظار بدبختى شما نشسته ایم !   (آیه) قرآن در اینجا به قسمتى دیگر از نشانه هاى منافقان و نتیجه وسرانجام کار آنها اشاره کرده و روشـن مـى سـازد کـه چگونه اعمال آنها بى روح و بى اثراست و هیچ گونه بهره اى از آن عایدشان نـمى شود، و از آنجا که در میان اعمال نیک ،انفاق در راه خدا و نماز (پیوند خلق با خالق) موقعیت خاصى دارد، مخصوصاانگشت روى این دو قسمت گذارده است. نـخست مى گوید: اى پیامبر! ((به آنها بگو: شما چه از روى اراده و اختیار درراه خدا انفاق کنید و چـه از روى کـراهت و اجبار (و ملاحظات شخصى و اجتماعى)در هر حال از شما پذیرفته نخواهد شد)) (قل انفقوا طوعا او کرها لن یتقبل منکم).   سـپـس بـه دلـیـل آن اشاره کرده ، مى فرماید: ((زیرا شما گروه فاسقى بودید))(انکم کنتم قوما فاسقین) نیتهایتان آلوده ، و اعمالتان ناپاک ، و قلبتان تاریک است ، وخدا تنها عملى را مى پذیرد که پاک باشد و از شخصى پاک و با تقوا سر زند. (آیه) در این آیه بار دیگر دلیل عدم قبول انفاقات آنها را توضیح داده ،مى گوید: ((و هیچ چیز مانع قبول انفاقات آنها نشده جز این که آنها به خدا و پیامبرش کافر شده اند)) و هر عملى توام با ایمان با خـدا و توحید نبوده باشد در پیشگاه خدامقبول نیست (وما منعهم ان تقبل منهم نفقاتهم الا انهم کفروا باللّه وبرسوله).   پس از ذکر عدم قبول انفاقهاى مالى آنها به وضع عبادات آنان اشاره کرده مى گوید: ((آنها نماز را به جا نمى آورند مگر از روى کسالت و با ناراحتى و سنگینى))(ولا یاتون الصلوه الا وهم کسالى). همان گونه که ((انفاق نمى کنند مگر از روى کراهت و اجبار)) (ولا ینفقون الا وهم کارهون).   در حقیقت به دو دلیل انفاقهاى آنها پذیرفته نمى شود یکى به دلیل آن که ازروى کفر و عدم ایمان سر مى زند، و دیگر این که از روى کراهت و اجبار است. هـمـچـنـین به دو علت نماز آنها پذیرفته نیست نخست به علت کفر، و دیگربه خاطر آنکه از روى کسالت و کراهت انجام مى گیرد.   (آیـه) در این آیه روى سخن را به پیامبر کرده ، مى گوید: ((فزونى اموال واولاد آنها نباید تو را در شـگفتى فرو برد)) و فکر کنى که آنها با این که منافقند چگونه مشمول این همه مواهب الهى واقع شده اند (فلا تعجبک اموالهم ولا اولا دهم). چرا که اینها به ظاهر براى آنها نعمت است اما در حقیقت ((خدا مى خواهد به این وسیله آنان را در زنـدگـى دنـیـا مـعذب کند، و به خاطر دلبستگى فوق العاده به این امور در حال کفر و بى ایمانى بمیرند)) (انما یرید اللّه لیعذبهم بها فى الحیوه الدنیاوتزهق انفسهم وهم کافرون).   در واقـع آنـهـا از دو راه بـه وسیله این اموال و اولاد (نیروى اقتصادى و انسانى)معذب مى شوند: نـخـسـت ایـن که این گونه افراد معمولا فرزندانى ناصالح و اموالى بى برکت دارند که مایه درد و رنجشان در زندگى دنیاست ، شب و روز باید براى فرزندانى که مایه ننگ و ناراحتى هستند، تلاش کنند، و براى حفظ اموالى که ازطریق گناه به دست آورده اند جان بکنند، و از طرف دیگر چون به ایـن اموال وفرزندان دلبستگى دارند و به سراى وسیع و پرنعمت آخرت و جهان پس از مرگ ایمان ندارند چشم پوشى از این همه اموال برایشان مشکل است تا آنجا که ایمانشان را روى آنها گذاشته و با کفر از دنیا مى روند، و به سخت ترین وضعى جان مى دهند؟. مـال و فـرزنـد اگـر پاک و صالح باشد موهبت است و سعادت و مایه رفاه وآسایش و اگر ناپاک و ناصالح باشد رنج و عذاب الیم است. (آیه).   نشانه دیگرى از منافقان ! در اینجا یکى دیگر از اعمال و حالات منافقان به روشنى ترسیم شده است مى گوید: ((آنها به خدا سوگند یاد مى کنند که از شما هستند)) (ویحلفون باللّه انهم لمنکم). ((در حـالـى کـه نـه از شـما هستند (و نه در چیزى با شما موافقند) بلکه آنهاگروهى هستند که فـوق الـعـاده مـى ترسند)) و از شدت ترس کفر را پنهان کرده اظهارایمان مى کنند مبادا گرفتار شوند (وماهم منکم ولکنهم قوم یفرقون). (آیـه) در ایـن آیـه شدت بغض و عداوت و نفرت آنها را از مؤمنان درعبارتى کوتاه اما بسیار رسا و گـویـا مـنـعکس کرده ، مى گوید: ((آنها چنان هستند که اگرپناهگاهى (همانند یک دژ محکم) بـیـابـند، یا دسترسى به غارهایى در کوهها داشته باشند، یا بتوانند راهى در زیرزمین پیدا کنند، با سـرعـت هر چه بیشتر به سوى آن مى شتابند)) تا از شما دور شوند و بتوانند کینه و عدوات خود را آشکار سازند (لویجدون ملجا او مغارات او مدخلا لولوا الیه وهم یجمحون).   ایـن یکى از رساترین تعبیراتى است که قرآن در باره ترس و وحشت منافقان ویا بغض و نفرت آنان بیان کرده که آنها اگر در کوهها و حتى زیر و روى زمین راه فرارى پیدا کنند از ترس یا عداوت از شـمـا دور مى شوند ولى چون قوم و قبیله و اموال وثروتى در محیط شما دارند مجبورند دندان بر جگر بگذارند و بمانند!. آیـه ـ شـان نزول : نقل شده که : پیامبر(ص) مشغول تقسیم اموالى (از غنائم یا مانندآن)بود که یکى ازطـایـفه ((بنى تمیم)) فرا رسید،صدا زد:اى رسول خدا ! عدالت کن ! پیامبر فرمود: واى بر تو اگر من عدالت نکنم چه کسى عدالت خواهد کرد ؟!. در این هنگام این آیه و آیه بعد نازل شد و به این گونه افراد اندرز داد.   تفسیر: خودخواهان بى منطق : در این آیه به یکى از حالات منافقان اشاره شده و آن این که آنها هرگز راضى به حق خود نیستند. هـر کس جیب آنها را پر کند عادل است و از او راضى هستند و هر کس به خاطر رعایت عدالت حق دیگران را به آنها نبخشد ظالم و از او ناراضى مى شوند. لـذا مـى گـوید: ((بعضى از آنها در تقسیم صدقات به تو عیب مى گیرند)) ومى گویند عدالت را رعایت نکردى (ومنهم من یلمزک فى الصدقات). اما در حقیقت چنین است که آنها به منافع خویش مى نگرند ((اگرسهمى به آنها داده شود راضیند و خـوشـحـال)) و تـو را مـجرى عدالت مى دانند هر چند استحقاق نداشته باشند (فان اعطوا منها رضوا). ((و اگـر چـیزى از آن به آنها داده نشود خشمگین مى شوند)) و تو را متهم به بى عدالتى مى کنند (وان لم یعطوا منها اذا هم یسخطون). (آیه) ((ولى اگر آنها (به حق خود راضى باشند و) به آنچه خدا و پیامبرش در اختیار آنها گذارده رضایت دهند و بگویند همین براى ما کافى است و اگر هم نیازبیشترى داریم خدا و پیامبر از فضل خود به زودى به ما مى بخشند ما تنها رضاى خدا را مى طلبیم)) و از او مى خواهیم که ما را از اموال مردم بى نیاز سازد، اگر آنهاچنین کنند به سود آنهاست (ولو انهم رضوا ما آتیهم اللّه ورسوله وقالوا حسبنااللّه سیؤتینا اللّه من فضله ورسوله انا الى اللّه راغبون). (آیه).   مصارف زکات و ریزه کاریهاى آن : در تـاریخ اسلام دو دوران مشخص دیده مى شود، دوران مکه که همت پیامبر(ص) و مسلمانان در آن مـصـروف تعلیم و تربیت نفرات و آموزش و تبلیغ ‌مى شد، و دوران مدینه که پیامبر(ص) در آن دست به تشکیل ((حکومت اسلامى)) وپیاده کردن و اجراى تعلیمات اسلام ، از طریق این حکومت صالح زد. بـدون شک یکى از ابتدایى و ضرورى ترین مساله ، به هنگام تشکیل حکومت ، تشکیل ((بیت المال)) است که به وسیله آن نیازهاى اقتصادى حکومت برآورده شود. بـه همین دلیل یکى از نخستین کارهایى که پیامبر(ص) در مدینه انجام دادتشکیل بیت المال بود کـه یـکـى از مـنابع آن را ((زکات)) تشکیل مى داد، و طبق مشهوراین حکم در سال دوم هجرت پیامبر(ص) تشریع شد.   بـه هـر حـال آیه مورد بحث به روشنى مصارف واقعى زکات را بیان کرده و آن را در هشت مصرف خلاصه مى کند:. 1ـ ((فقرا)) نخست مى گوید: ((صدقات و زکات براى فقیران است)) (انماالصدقات للفقرا). 2ـ ((مساکین)) (والمساکین). 3ـ ((عاملان و جمع آورى کنندگان زکات)) (والعاملین علیها). ایـن گـروه در حقیقت کارمندان و کارکنانى هستند که براى جمع آورى زکات واداره بیت المال اسلام تلاش و کوشش مى کنند. 4ـ ((و کسانى که براى جلب محبتشان اقدام مى شود)) (والمؤلفه قلوبهم). آنـهـا کـسـانـى هـسـتـنـد کـه انگیزه معنوى نیرومندى براى پیشبرد اهداف اسلامى ندارند، و با تـشـویـق مالى مى توان تالیف قلب ، و جلب محبت آنان نمود، و در مباحث فقهى گفته شده که آیه مفهوم وسیعى دارد که کفار و غیرمسلمانان را شامل مى شود. 5ـ ((در راه آزاد ساختن بردگان)) (وفى الرقاب). یـعـنـى سهمى از زکات ، تخصیص به مبارزه با بردگى ، و پایان دادن به این موضوع ضدانسانى ، و ((آزادى تدریجى بردگان)) داده مى شود. 6ـ ((ادا دیـن بـدهـکاران)) و آنها که بدون جرم و تقصیر زیر بار بدهکارى مانده و از اداى آن عاجز شده اند (والغارمین). 7ـ ((و در راه خدا)) (وفى سبیل اللّه). 8ـ ((واماندگان در راه)) (وابن السبیل). یـعـنـى مسافرانى که بر اثر علتى در راه مانده ، و زاد و توشه و مرکب کافى براى رسیدن به مقصد ندارند، هر چند افراد فقیر و بى بضاعتى نیستند. در پـایـان آیه به عنوان تاکید روى مصارف گذشته ، مى فرماید: ((این فریضه الهى است)) (فریضه من اللّه). و بـدون شـک ایـن فـریضه ، حساب شده ، و کاملا دقیق ، و جامع مصلحت فرد واجتماع است ، زیرا ((خداونددانا و حکیم است)) (واللّه علیم حکیم).   نکته ها: 1ـ فرق میان ((فقیر)) و ((مسکین)): بـه نـظر مى رسد که ((فقیر)) به معنى کسى است که در زندگى خود کمبود مالى دارد، هر چند مـشـغـول کسب و کارى باشد و هرگز از کسى سؤال نکند، اما ((مسکین))کسى است که نیازش شدیدتر است و دستش از کار کوتاه است ، و به همین جهت ازاین و آن سؤال مى کند.   2ـ تقسیم زکات به هشت قسمت مساوى : اکـثـریـت قاطع فقها بر اینند که اصناف هشتگانه فوق مواردى است که صرف زکات در آنها مجاز است ، و تقسیم کردن در آن واجب نیست. امـا چـگـونگى مصرف آن در این مصارف هشتگانه بستگى به ضرورتهاى اجتماعى از یکسو، و نظر حکومت اسلامى از سوى دیگر دارد.   3ـ نقش زکات در اسلام : بـا تـوجه به این که اسلام به عنوان یک ((آیین جامع)) که تمام نیازمندیهاى مادى و معنوى در آن پـیـش بـیـنـى شـده ، و از همان عصر پیامبر(ص)، با تاسیس حکومت همراه بود، و توجه خاصى به حمایت از محرومان و مبارزه با فاصله طبقاتى دارد، روشن مى شود که نقش بیت المال ، و زکات از مهمترین نقشهاست. شـک نـیـست که هر جامعه اى داراى افرادى از کار افتاده ، بیمار، یتیمان بى سرپرست ، معلولین ، و امثال آنها مى باشد که باید مورد حمایت قرار گیرند. و نـیـز بـراى حفظ موجودیت خود در برابر هجوم دشمن ، نیاز به سربازان مجاهدى دارد که هزینه آنها از طرف حکومت پرداخت مى شود. بـه هـمـیـن دلـیـل در اسـلام مساله زکات که در حقیقت یک نوع ((مالیات بر درآمدو تولید)) و ((مـالیات بر ثروت راکد)) محسوب مى شود، از اهمیت خاصى برخورداراست ، تا آنجا که در ردیف مـهمترین عبادات قرار گرفته ، و در بسیارى از موارد با نمازهمراه ذکر شده ، و حتى شرط قبولى نماز شمرده شده است !. آیـه ـ شان نزول : در مورد نزول این آیه گفته اند: این آیه در باره گروهى ازمنافقان نازل شده ، که دور هـم نـشسته بودند و سخنان ناهنجار، در باره پیامبر(ص)مى گفتند، یکى از آنان گفت : این کـار را نـکـنـیـد، زیـر، مـى ترسیم به گوش محمد برسد،و او به ما بد بگوید (و مردم را بر ضد ما بشوراند). یکى از آنان که نامش ((جلا س)) بود گفت : مهم نیست ، ما هر چه بخواهیم مى گوییم ، و اگر به گـوش او رسـیـد نـزد وى مـى رویـم ، و انـکار مى کنیم ، و او از مامى پذیرد، زیرا محمد(ص) آدم خـوش باور و دهن بینى است ، و هر کس هر چه بگوید قبول مى کند، در این هنگام آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.   تفسیر: این حسن است نه عیب ! در ایـن آیه همان گونه که از مضمون آن استفاده مى شود سخن از فرد یاافرادى در میان است که پـیامبر(ص) را با گفته هاى خود آزار مى دادند آیه مى گوید:((از آنها کسانى هستنند که پیامبر را آزار مـى دهـنـد و مى گویند: او آدم خوش باورى است))! (ومنهم الذین یؤذون النبى ویقولون هو اذن). آنـهـا در حـقـیـقت یکى از نقاط قوت پیامبر(ص) را که وجود آن در یک رهبرکاملا لازم است ، به عنوان نقطه ضعف نشان مى دادند. لذا قرآن بلافاصله اضافه مى کند که : ((به آنها بگو اگر پیامبر گوش به سخنان شما فرا مى دهد (و عـذرتان را مى پذیرد، و به گمان شما یک آدم گوشى است) این به نفع شماست)) ! (قل اذن خیر لکم). زیـرا از ایـن طـریـق آبـروى شـمـا را حـفـظ کرده ، و شخصیتتان را خرد نمى کندعواطف شما را جـریحه دار نمى سازد، و براى حفظ محبت و اتحاد و وحدت شما ازاین طریق کوشش مى کند، در حـالى که اگر او فورا پرده ها را بالا مى زد، و دروغگویان را رسوا مى کرد، دردسر فراوانى براى شما فراهم مى آمد. سـپس براى این که عیب جویان از این سخن سؤاستفاده نکنند، و آن رادستاویز قرار ندهند، چنین اضـافـه مـى کـنـد: ((او بـه خدا و فرمانهاى او ایمان دارد، و به سخنان مؤمنان راستین گوش فرا مى دهد، و آن را مى پذیرد و به آن ترتیب اثرمى دهد)) (یؤمن باللّه ویؤمن للمؤمنین). یعنى در واقع پیامبر(ص) دوگونه برنامه دارد: یکى برنامه حفظ ظاهر وجلوگیرى از پرده درى ، و دیـگرى در مرحله عمل ، در مرحله اول به سخنان همه گوش فرا مى دهد، و ظاهرا انکار نمى کند، ولى در مقام عمل تنها توجه او به فرمانهاى خدا و پیشنهادها و سخنان مؤمنان راستین است ، و یک رهـبـر واقـع بـیـن بـایـدچـنـیـن بـاشـد، و تـامـین منافع جامعه جز از این راه ممکن نیست لذا بلافاصله مى فرماید: ((او رحمت براى مؤمنان شماست)) (ورحمه للذین آمنوا منکم). تـنـهـا چیزى که در اینجا باقى مى ماند این است که نباید آنها که پیامبر(ص) را با این سخنان خود ناراحت مى کنند و از او عیب جویى مى نمایند، تصور کنند که بدون مجازات خواهند ماند. لـذا در پـایـان آیـه مى فرماید: ((آنها که به رسول خدا(ص) آزار مى رسانند عذابى دردناک دارند)) (والذین یؤذون رسول اللّه لهم عذاب الیم). آیـه ـ شـان نـزول : جـمعى از مفسران شان نزولى براى این آیه و آیه بعد نقل کرده اند و آن این که : هـنـگـامى که در نکوهش تخلف کنندگان از غزوه تبوک آیاتى نازل شد یکى از منافقان گفت : به خـدا سـوگند این گروه نیکان و اشراف ما هستند، اگرآنچه را ((محمد)) در باره آنها مى گوید راسـت بـاشـد، اینها از چهارپایان هم بدترند،یکى از مسلمانان این سخن را شنید و گفت : به خدا آنچه او مى گوید حق است ، وتو از چهارپا بدترى !. ایـن سـخـن به گوش پیامبر(ص) رسید به دنبال آن مرد منافق فرستاد و از اوپرسید: چرا چنین گـفـتـى ، او سوگند یاد کرد که چنین سخنى نگفته است آن مردمؤمن ، گفت : خداوندا خودت راستگو را تصدیق ، و دروغگو را تکذیب فرما این دوآیه نازل شد و وضع آنها را مشخص ساخت.   تفسیر: قیافه حق به جانب منافقان ! یـکى از نشانه هاى منافقان و اعمال زشت و شوم آنها که قرآن کرارا به آن اشاره کرده ، این است که آنـهـا بـراى پـوشـانـدن چـهـره خود بسیارى از خلافکاریهاى خود را انکار مى کردند و با توسل به سـوگـندهاى دروغین مى خواستند مردم را فریب داده و از خود راضى کنند در این آیه و آیه بعد قـرآن مـجید پرده از روى این عمل زشت برداشته و مسلمانان را آگاه مى سازد که تحت تاثیر این گونه سوگندهاى دروغین قرار نگیرند. نـخـست مى گوید: ((آنها براى شما سوگند به خدا یاد مى کنند تا شما را راضى کنند)) (یحلفون باللّه لکم لیرضوکم). روشـن است که هدف آنها از این سوگنده، بیان حقیقت نیست بلکه مى خواهند با فریب و نیرنگ چـهـره واقعیات را در نظرتان دگرگون جلوه دهند، و به مقاصد خود برسند لذا قرآن مى گوید: ((اگر آنها راست مى گویند و ایمان دارند،شایسته تر این است که خدا و پیامبرش را راضى کنند)) ! (واللّه ورسوله احق ان یرضوه ان کانوا مؤمنین). (آیه) در این آیه این گونه افراد منافق را شدیدا تهدید مى کند، و مى گوید:((مگر نمى دانند کسى کـه با خدا و رسولش دشمنى و مخالفت کند براى او آتش دوزخ است که جاودانه در آن مى ماند)) (الم یعلموا انه من یحادداللّه ورسوله فان له نار جهنم خالدا فیها). سپس براى تاکید اضافه مى کند: ((این رسوایى و ذلت بزرگى است)) (ذلک الخزى العظیم). آیـه ـ شـان نـزول : در بـاره نـزول این آیه و دو آیه بعد چنین نقل شده : گروهى از منافقان در یک جـلـسـه سـرى ، بـراى قـتـل پـیـامـبر توطئه کردند که پس از مراجعت ازجنگ تبوک در یکى از گـردنـه هـاى سر راه به صورت ناشناس کمین کرده ، شترپیامبر(ص) را رم دهند، و حضرت را به قتل برسانند. خـداوند پیامبرش را از این نقشه آگاه ساخت ، و او دستور داد جمعى ازمسلمانان مراقب باشند، و آنها را متفرق سازند.   تفسیر: برنامه خطرناک دیگرى از منافقان : از این آیه چنین استفاده مى شود که خداوند براى دفع خطر منافقان ازپیامبر، گهگاه پرده از روى اسـرار آنـهـا برمى داشت ، و آنان را به مسلمانان معرفى مى کرد، تا به هوش باشند و آنها نیز دست و پـاى خـود را جـمـع کنند، روى این جهت غالبا آنان در یک حالت ترس و وحشت به سر مى بردند، قرآن به این وضع اشاره کرده ، مى گوید: ((منافقان مى ترسند که بر ضد آنها سوره اى نازل شود، و آنـان را بـه آنـچـه در دل دارنـد آگاه سازد)) (یحذر المنافقون ان تنزل علیهم سوره تنبئهم بما فى قلوبهم). ولـى عـجـیـب ایـن کـه بر اثر شدت لجاجت و دشمنى باز هم دست از استهزا وتمسخر نسبت به کارهاى پیامبر(ص) بر نمى داشتند، لذا خداوند در پایان آیه به پیامبرش مى گوید: ((به آنها بگو: هر چـه مـى خـواهید استهزا کنید، اما بدانید خداآنچه را را از آن بیم دارید آشکار مى سازد)) و شما را رسوا مى کند ! (قل استهزؤا ان اللّه مخرج ما تحذرون). (آیـه) در ایـن آیه به یکى دیگر از برنامه هاى منافقان اشاره کرده ، مى گوید:((اگر از آنها بپرسى (کـه چرا چنین سخن نادرستى را گفته اند، و یا چنین کار خلافى راانجام داده اند) مى گویند: ما مـزاح و شـوخـى مـى کـردیم و در واقع قصد و غرضى نداشتیم)) ! (ولئن سئلتهم لیقولن انما کنا نخوض ونلعب). مـنافقان امروز و منافقان هر زمان که برنامه هاى یکنواختى دارند از این روش بهره بردارى فراوان مى کنند، حتى گاه مى شود جدى ترین مطالب را در لباس مزاحهاو شوخیهاى ساده مطرح کنند، اگر به هدفشان رسیدند چه بهتر، و الا با عنوان کردن شوخى و مزاح مى خواهند از چنگال مجازات فرار کنند. اما قرآن با تعبیرى قاطع و کوبنده ، به آنها پاسخ مى گوید، و به پیامبر(ص)دستور مى دهد که ((به آنـهـا بـگو: آیا خد، و آیات او، و رسولش ، را مسخره مى کنید وبه شوخى مى گیرید)) ؟ ! (قل اباللّه وآیاته ورسوله کنتم تستهزؤن). یعنى آیا با همه چیز مى توان شوخى کرد، حتى با خدا و پیامبر و آیات قرآن !. آیـا مـسـالـه رم دادن شتر، و سقوط پیامبر(ص) از آن گردنه خطرناک ، چیزى است که بتوان زیر نقاب شوخى آن را پوشاند؟. (آیـه) سـپس به پیامبر دستور مى دهد صریحا به این منافقان بگو: ((دست از این عذرهاى واهى و دروغین بردارید)) (لا تعتذروا). چرا که ((شما بعد از ایمان راه کفر پیش گرفتید)) (قد کفرتم بعد ایمانکم). ایـن تـعـبـیـر نـشـان مى دهد که گروه بالا از آغاز در صف منافقان نبودند، بلکه درصف مؤمنان ضعیف الایمان بودند و پس از ماجراى فوق راه کفر پیش گرفتند. سرانجام ، آیه را با این جمله پایان مى دهد که : ((اگر ما گروهى از شما راببخشیم گروه دیگرى را به خاطر این که مجرم بودند، مجازات خواهیم کرد)) (ان نعف عن طائفه منکم نعذب طائفه بانهم کانوا مجرمین). ایـن کـه مـى گـوید گروهى را مجازات مى کنیم به خاطر جرم و گناهشان ، دلیل برآن است که ((گروه مورد عفو)) افرادى هستند که آثار جرم و گناه را با آب توبه از وجودخود شسته اند. (آیه).   نشانه هاى منافقان : در ایـن آیـه اشاره به یک مطلب کلى مى کند و آن این که ممکن است روح نفاق به اشکال مختلف ظـاهـر شـود، مـخصوصا خودنمایى ، روح نفاق در یک ((مرد))با یک ((زن)) ممکن است متفاوت باشد، اما نباید فریب تغییر چهره هاى نفاق را درمیان منافقان خورد. لـذا مى گوید: ((مردان منافق و زنان منافق همه از یک قماشند)) (المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض). سپس به ذکر پنج صفت از اوصاف آنان مى پردازد. اول و دوم : ((آنـهـا مردم را به منکرات تشویق ، و از نیکیها باز مى دارند))(یامرون بالمنکر وینهون عن المعروف). یـعـنـى درسـت بـرعـکس برنامه مؤمنان راستین که دائما از طریق ((امر به معروف)) و ((نهى از مـنـکـر)) در اصـلاح جـامعه و پیراستن آن از آلودگى و فساد کوشش دارند، منافقان دائما سعى مى کنند که فساد همه جا را بگیرد، و معروف و نیکى ازجامعه برچیده شود. سوم : آنها ((دستهایشان را مى بندند)) (ویقبضون ایدیهم) نه در راه خدا انفاق مى کنند، نه به کمک محرومان مى شتابند، و نه خویشاوند و آشنا را کمک مالى آنهابهره مى گیرند. روشـن اسـت آنـهـا چـون ایـمان به آخرت و نتایج و پاداش ((انفاق)) ندارند، دربذل اموال سخت بخیلند. چـهـارم : تـمام اعمال و گفتار و رفتارشان نشان مى دهد که ((آنها خدا رافراموش کرده اند (و نیز وضـع زنـدگـى آنها نشان مى دهد که) خدا هم آنها را از برکات وتوفیقات و مواهب خود فراموش نموده)) (نسوا اللّه فنسیهم) یعنى با آنها معامله فراموشى کرده است و آثار این دو فراموشى در تمام زندگى آنان آشکار است. پـنـجـم : ایـن کـه ((مـنـافـقـان فاسقند و بیرون از دایره اطاعت فرمان خدا)) (ان المنافقین هم الفاسقون). آنچه در آیه فوق در باره صفات مشترک منافقان گفته شد در هر عصر و زمانى دیده مى شود. (آیه) در این آیه مجازات شدید و دردناک آنه، بیان شده است ،مى فرماید: ((خداوند مردان و زنان مـنـافـق و هـمه کفار و افراد بى ایمان را وعده آتش جهنم داده)) (وعداللّه المنافقین والمنافقات والکفار نار جهنم). همان آتش سوزانى که : ((جاودانه در آن خواهند ماند)) (خالدین فیها). و ((هـمـین یک مجازات (که تمام انواع عذابها و کیفرها را در بر دارد) براى آنهاکافى است)) (هى حسبهم). و بـه تـعبیر دیگر آنها نیاز به هیچ مجازات دیگرى ندارند، زیرا در دوزخ همه نوع عذاب جسمانى و روحانى وجود دارد. و در پـایـان آیـه اضـافـه مـى کـند: ((خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته وعذاب همیشگى نصیبشان نموده است)) (ولعنهم اللّه ولهم عذاب مقیم). بلکه این دورى از خداوند، خود بزرگترین عذاب و دردناکترین کیفر براى آنهامحسوب مى شود. (آیه).   تکرار تاریخ و درس عبرت ! ایـن آیـه بـراى بـیـدار سـاختن این گروه از منافقان ، آینه تاریخ را پیش روى آنهامى گذارد، و با مقایسه زندگى آنان با منافقان و گردنکشان پیشین ، عبرت انگیزترین درسها را به آنها مى دهد، و مـى گـویـد: ((شـمـا همانند منافقان پیشین هستید))، و همان مسیر و برنامه و سرنوشت شوم را تعقیب مى کنید (کالذین من قبلکم). ((هـمانها که از نظر نیرو از شما قویتر، و از نظر اموال و فرزندان از شما افزونتربودند)) (کانوا اشد منکم قوه واکثر اموالا واولا دا). ((آنـها از نصیب و بهره خود در دنی، در طریق شهوات و آلودگى و گناه و فساد وتبهکارى ، بهره گـرفـتـنـد، شـما منافقان این امت نیز از نصیب و بهره خود همان گونه که منافقان پیشین بهره گرفته بودند، بهره بردارى کردید)) (فاستمتعوا بخلاقهم فاستمتعتم بخلا قکم کما استمتع الذین من قبلکم بخلا قهم). سـپس مى گوید: ((شما در کفر و نفاق و سخریه و استهزا مؤمنان ، فرو رفتید،همان گونه که آنها در این امور فرو رفتند)) (وخضتم کالذى خاضوا). سـرانـجـام پـایـان کار منافقان پیشین را براى هشدار به گروه منافقان معاصرپیامبر(ص) و همه منافقان جهان ، با دو جمله بیان مى کند:. نـخـسـت این که : ((آنها کسانى هستند که همه اعمالشان در دنیا و آخرت بر بادرفته و مى رود، و هیچ نتیجه مثبتى از آن عائدشان نمى گردد)) (اولئ ک حبطت اعمالهم فى الدنیا والا خره). دیگر این که : ((آنها زیانکاران حقیقى ، و خسران یافتگان واقعى هستند))(واولئ ک هم الخاسرون). آنـهـا ممکن است استفاده هاى ((موقت)) و ((محدودى)) از اعمال نفاق آمیز خودببرند، ولى اگر درست بنگریم مى بینیم نه در زندگى این دنیا از این رهگذر طرفى مى بندند، و نه در جهان دیگر بهره اى دارند. (آیـه) در ایـن آیـه روى سخن را به پیامبر(ص) کرده ، به عنوان استفهام انکارى چنین مى گوید: ((آیا این گروه منافق از سرنوشت امتهاى پیشین ، قوم نوح ، وعاد، و ثمود، و قوم ابراهیم ، و اصحاب مـدین (قوم شعیب) و شهرهاى ویران شده قوم لوط با خبر نشدند)) (الم یاتهم نبا الذین من قبلهم قوم نوح وعاد وثمود وقوم ابرهیم واصحاب مدین والمؤتفکات). ایـنـها ماجراهاى تکان دهنده اى است که مطالعه و بررسى آن هر انسانى را که کمترین احساس در قلب او باشد تکان مى دهد. هر چند خداوند آنها را هیچ گاه از لطف خود محروم نساخت ، ((و پیامبرانشان با دلایل روشن براى هدایت آنان به سویشان آمدند)) (اتتهم رسلهم بالبینات). ولـى آنـهـا بـه هـیـچ یـک از مواعظ و اندرزهاى این مردان الهى گوش فرا ندادند وبراى زحمات طاقت فرسایشان در راه روشنگرى خلق خدا ارجى ننهادند. ((بنابراین هرگز خداوند به آنها ستم نکرد، این خودشان بودند که به خویشتن ستم روا داشتند)) ! (فما کان اللّه لیظلمهم ولکن کانوا انفسهم یظلمون). (آیه).   نشانه هاى مؤمنان راستین : در آیات گذشته علائم و جهات مشترک مردان و زنان منافق در پنج قسمت مطرح گردید. در آیه مورد بحث علائم و نشانه هاى مردان و زنان با ایمان بیان شده است که آن هم در پنج قسمت خلاصه مى شود. آیـه از ایـنـجـا شـروع مـى شـود کـه مى فرماید: ((مردان و زنان با ایمان دوست وولى و یار و یاور یکدیگرند)) (والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولیا بعض). پس از بیان این اصل کلى به شرح جزئیات صفات مؤمنان مى پرازد:. 1ـ نخست مى گوید: ((آنها مردم را به نیکى ها دعوت مى کند)) (یامرون بالمعروف). 2ـ ((مردم را از زشتیها و بدیها و منکرات باز مى دارند)) (وینهون عن المنکر). 3ـ آنـهـا بـه عـکـس مـنافقان که خدا را فراموش کرده بودند ((نماز را برپامى دارند)) (ویقیمون الصلوه) و به یاد خدا هستند و با یاد و ذکر او، دل را روشن ، وعقل را بیدار و آگاه مى دارند. 4ـ آنها بر خلاف منافقان که افرادى ممسک و بخیل هستند بخشى از اموال خویش را در راه خد، و حـمایت خلق خد، و براى بازسازى جامعه ، انفاق مى نمایند ((و زکات اموال خویش را مى پردازد)) (ویؤتون الزکوه). 5ـ منافقان فاسقند و سرکش ، و خارج از تحت فرمان حق ، اما مؤمنان ((اطاعت فرمان خدا و پیامبر او مى کنند)) (ویطیعون اللّه ورسوله). در پایان این آیه اشاره به نخستین امتیاز مؤمنان از نظر نتیجه و پاداش کرده ،مى گوید: ((خداوند آنها را به زودى مشمول رحمت خویش مى گرداند)) (اولئ ک سیرحمهم اللّه). شـک نیست که وعده رحمت به مؤمنان از طرف خداوند، از هر نظر قطعى واطمینان بخش است ، چرا که ((خداوند توانا و حکیم است)) (ان اللّه عزیز حکیم). نه بدون علت وعده مى دهد، و نه هنگامى که وعده داد، از انجام آن عاجزمى ماند. (آیه) این آیه قسمتى از این رحمت واسعه الهى را که شامل حال افراد باایمان مى شود، در دو جنبه ((مادى)) و ((معنوى)) شرح مى دهد. نـخست مى فرماید: ((خداوند به مردان و زنان با ایمان باغهایى از بهشت وعده داده است که از زیر درختانش نهرها جریان دارد)) (وعداللّه المؤمنین والمؤمنات جنات تجرى من تحتها الا نهار). از ویـژگیهاى این نعمت بزرگ این است که زوال و جدایى در آن راه ندارد و((آنان جاودانه در آن مى مانند)) (خالدین فیها). دیـگـر از مواهب الهى به آنها این است که خداوند ((مسکنهاى پاکیزه ومنزلگاههاى مرفه در قلب بهشت عدن در اختیار آنها مى گذارد)) (ومساکن طیبه فى جنات عدن). از احادیث اسلامى چنین استفاده مى شود که ((جنات عدن)) باغهاى مخصوصى است از بهشت که پیامبر(ص) و جمعى از خاصان پیروان او در آنهامستقر خواهند شد. سپس اشاره به نعمت و پاداش معنوى آنها کرده ، مى فرماید: ((رضایت وخشنودى خدا (که نصیب این مؤمنان راستین مى شود) از همه برتر و بزرگتر است))(ورضوان من اللّه اکبر). هـیچ کس نمى تواند آن لذت معنوى و احساس روحانى را که به یک انسان به خاطر توجه رضایت و خشنودى خدا از او، دست مى دهد، توصیف کند. و در پـایان آیه اشاره به تمام این نعمتهاى مادى و معنوى کرده ، مى گوید: ((این پیروزى بزرگى است)) (ذلک هو الفوز العظیم). (آیه).   پیکار با کفار و منافقان : سـرانجام در این آیه دستور به شدت عمل در برابر کفار و منافقان داده ،مى گوید: ((اى پیامبر ! با کافران و منافقان جهاد کن)) (یا ایـهاالنبى جاهد الکفاروالمنافقین). ((و در برابر آنها روش سخت و خشنى در پیش گیر)) (واغلظ علیهم). ایـن مـجازات آنها در دنیاست ، و در آخرت ((جایگاهشان دوزخ است که بدترین سرنوشت و جایگاه است)) (وماویهم جهنم وبئس المصیر). الـبـته طرز جهاد در برابر ((کفار)) جهاد همه جانبه ، و مخصوصا جهاد مسلحانه است و منظور از جـهـاد بـا منافقان انواع و اشکال دیگر مبارزه غیر از مبارزه مسلحانه است ، مانند مذمت و توبیخ و تهدید و رسوا ساختن آنه، و شاید جمله ((واغلظعلیهم)) اشاره به همین معنى باشد. آیـه ـ شـان نـزول : در بـاره شان نزول این آیه روایات مختلفى نقل شده که همه آنها نشان مى دهد بـعـضى از منافقان ، مطالب زننده اى در باره اسلام وپیامبر(ص) گفته بودند و پس از فاش شدن اسـرارشـان سـوگند دروغ یاد کردند که چیزى نگفته اند و همچنین توطئه اى بر ضد پیامبر(ص) چیده بودند که خنثى گردید.   تفسیر: توطئه خطرناک ! در این آیه پرده از روى یکى دیگر از اعمال منافقان برداشته شده و آن این که : هنگامى که مى بینند اسرارشان فاش شده واقعیات را انکار مى کنند و حتى براى اثبات گفتار خود به قسمهاى دروغین متوسل مى شوند. نـخـست مى گوید: ((منافقان سوگند یاد مى کنند که چنان مطالبى را در باره پیامبر نگفته اند)) (یحلفون باللّه ما قالوا). در حـالـى که : ((اینها بطور مسلم سخنان کفرآمیزى گفته اند)) (ولقد قالوا کلمه الکفر) و به این جهت ((پس از قبول و اظهار اسلام راه کفر را پیش گرفته اند)) (وکفروابعد اسلامهم). الـبـتـه آنان از آغاز مسلمان نبودند که کافر شوند بلکه تنها اظهار اسلام مى کردند، بنابراین همین اسلام ظاهرى و صورى را نیز با اظهار کفر درهم شکستند. و از آن بالاتر ((آنها تصمیم خطرناکى داشتند که به آن نرسیدند)) (وهموا بما لم ینالوا). و آن توطئه براى نابودى پیامبر و یا فعالیتهایى است که براى به هم ریختن سازمان جامعه اسلامى ، و تولید فساد و نفاق و شکاف ، انجام مى دادند، که هرگز به هدف نهایى منتهى نشد. در جمله بعد براى این که زشتى و وقاحت فعالیتهاى منافقان و نمک نشناسى آنها کاملا آشکار شود اضافه مى کند: آنها در واقع خلافى از پیامبر ندیده بودند وهیچ لطمه اى از ناحیه اسلام بر آنان وارد نـشـده بـود، بلکه به عکس در پرتو حکومت اسلام به انواع نعمتهاى مادى و معنوى رسیده بودند، بـنـابـر این ((آنها در حقیقت انتقام نعمتهایى را مى گرفتند خداوند و پیامبر با فضل و کرم خود تا سرحد استغنا به آنها داده بودند)) (وما نقموا الا ان اغنیهم اللّه ورسوله من فضله). سـپـس آنـچنان که سیره قرآن است راه بازگشت را به روى آنان گشوده ،مى گوید: ((اگر آنان توبه کنند براى آنها بهتر است)) (فان یتوبوایک خیرا لهم). و ایـن نـشانه واقع بینى اسلام و اهتمام به امر تربیت ، و مبارزه با هرگونه سختگیرى و شدت عمل نـابـجـاسـت ، که حتى راه آشتى و توبه را به روى منافقانى که توطئه براى نابودى پیامبر کردند و سخنان کفرآمیز و توهینهاى زننده داشتندبازگذارده. در عین حال براى این که آنها این نرمش را دلیل بر ضعف نگیرند، به آنهاهشدار مى دهد که : ((اگر بـه روش خـود ادامـه دهند، و از توبه روى برگردانند، خداونددر دنیا و آخرت آنان را به مجازات دردناکى کیفر خواهد داد)) (وان یتولوا یعذبهم اللّه عذابا الیما فى الدنیا والا خره). و اگـر مـى پـنـدارنـد کـسـى در بـرابر مجازات الهى ممکن است به کمک آنان بشتابد سخت در اشـتـباهند، زیرا ((آنها در سراسر روى زمین نه ولى و سرپرستى خواهند داشت و نه یار و یاورى)) (وما لهم فى الا رض من ولی ولا نصیر). آیه ـ شان نزول : این آیه و سه آیه بعد از آن در باره یکى از انصار به نام ((ثعلبه بن حاطب)) نازل شده اسـت ، او که مرد فقیرى بود و مرتب به مسجدپیامبر(ص) مى آمد اصرار داشت که پیامبر(ص) دعا کند تا خداوند مال فراوانى به اوبدهد!. پـیـغـمـبـر بـه او فـرمـود:((قـلـیـل تـؤدى شـکـره خـیر من کثیر لا تطیقه)); ((مقدار کمى که حقش رابتوانى اداکنى ،بهتراز مقدار زیادى است که توانایى ادا حقش را نداشته باشى)). ولى ثعلبه دست بردار نبود و سرانجام پیامبر(ص) براى او دعا کرد. چـیـزى نگذشت که طبق روایتى پسر عموى ثروتمندى داشت از دنیا رفت وثروت سرشارى به او رسید. پـس از مـدتى پیامبر(ص) مامور جمع آورى زکات را نزد او فرستاد، تا زکات اموال او را بگیرد، ولى ایـن مـرد کـم ظـرفـیـت و تازه به نوا رسیده و بخیل ، از پرداخت حق الهى خوددارى کرد، نه تنها خـوددارى کرد، بلکه به اصل تشریع این حکم نیزاعتراض نمود و گفت : این حکم برادر ((جزیه)) است. بـه هـر حـال هنگامى که پیامبر(ص) سخن او را شنید فرمود: یا ویح ثعلبه ! یاویح ثعلبه ! ((واى بر ثعلبه ! اى واى بر ثعلبه)) ! و در این هنگام آیات مزبور نازل شد.   تفسیر: منافقان کم ظرفیتند! قـرآن در ایـنـجا روى یکى دیگر از صفات زشت منافقان انگشت مى گذارد وآن این که : به هنگام ضعف و ناتوانى و فقر و پریشانى ، چنان دم از ایمان مى زنند که هیچ کس باور نمى کند آنها روزى در صف منافقان قرار گیرند. امـاهـمین که به نوایى برسندچنان دست وپاى خودرا گم کرده وغرق دنیاپرستى مى شوند که همه عهد و پیمانهاى خویش را با خدا به دست فراموشى مى سپارند. نـخـست مى گوید: ((بعضى از منافقان کسانى هستند که با خدا پیمان بسته اندکه اگر از فضل و کـرم خـود بـه مـا مـرحـمت کند قطعا به نیازمندان کمک مى کنیم و ازنیکوکاران خواهیم بود)) (ومنهم من عاهداللّه لئن آتینا من فضله لنصدقن ولنکونن من الصالحین). (آیه) ولى این سخن را تنها زمانى مى گفتند که دستشان از همه چیز تهى بود ((و به هنگامى که خـداونـد از فضل و رحمتش سرمایه هایى به آنان داد، بخل ورزیدند و سرپیچى کردند و رویگردان شدند)) (فلما آتیهم من فضله بخلوا به وتولوا وهم معرضون). (آیـه) ((ایـن عمل و این پیمان شکنى و بخل نتیجه اش این شد که روح نفاق بطور مستمر و پایدار در دل آنـان ریشه کند و تا روز قیامت و هنگامى که خدا راملاقات مى کنند ادامه یابد)) (فاعقبهم نفاقا فى قلوبهم الى یوم یلقونه). ایـن ((بـه خـاطر آن است که از عهدى که با خدا بستند تخلف کردند، و به خاطرآن است که مرتبا دروغ مى گفتند)) (بما اخلفوا اللّه ما وعدوه وبما کانوا یکذبون). (آیه) سرانجام آنها را با این جمله مورد سرزنش و توبیخ قرار مى دهد که ((آیا آنها نمى دانند خداوند اسرار درون آنها را مى داند، و سخنان آهسته و درگوشى آنان را مى شنود، و خداوند از همه غیوب و پنهانیها باخبر است)) ؟ ! (الم یعلموا ان اللّه یعلم سرهم ونجویهم وان اللّه علا م الغیوب). آیه ـ شان نزول : روایات متعددى در شان نزول این آیه و آیه بعد نقل شده ، که از مجموع آنها چنین استفاده مى شود که : پیامبر(ص) تصمیم داشت لشکراسلام را براى مقابله با دشمن (احتمالا براى جـنـگ تبوک) آماده سازد، و نیاز به گرفتن کمک از مردم داشت ، هنگامى که نظر خود را اظهار فرمود، کسانى که توانایى داشتند مقدار قابل ملاحظه اى به عنوان زکات یا کمک بلاعوض به ارتش اسلام تقدیم کردند. ولـى بـعـضـى از کـارگـران کم درآمد مسلمان با تحمل کار اضافى و کشیدن آب درشب و تهیه مقدارى خرما کمک ظاهرا ناچیزى به این برنامه بزرگ اسلامى نمودند. ولـى مـنـافقان عیب جو به هریک از این دو گروه ایراد مى گرفتند: گروه اول را به عنوان ریاکار مـعرفى مى کردند، و کسانى را که مقدار ظاهرا ناچیزى کمک نموده بودند به باد مسخره و استهزا مى گرفتند. این آیه و آیه بعد نازل شد و شدیدا آنها را تهدید کرد و از عذاب خداوند بیم داد!.   تفسیر: کارشکنى منافقان : در ایـنجا اشاره به یکى دیگر از صفات عمومى منافقان شده است که آنهاافرادى لجوج ، بهانه جو، و ایـرادگـیـر، و کـارشکن هستند، هر کار مثبتى ر، با وصله هاى نامناسبى تحقیر کرده ، و بد جلوه مى دهند. قرآن مجید شدیدا این روش غیرانسانى آنها را نکوهش مى کند، و مسلمانان را از آن آگاه مى سازد، تا تحت تاثیر این گونه القائات سؤ قرار نگیرند و هم منافقان بدانند که حناى آنان در جامعه اسلامى رنگى ندارد!. نـخـسـت مى فرماید: ((آنها که به افراد نیکوکار مؤمنین در پرداختن صدقات و کمکهاى صادقانه ، عیب مى گیرند، و مخصوصا آنها که افراد با ایمان تنگدست را که دسترسى جز به کمکهاى مختصر نـدارنـد، مسخره مى کنند، خداوند آنان را مسخره مى کند، وعذاب دردناک در انتظار آنهاست)) ! (الـذیـن یـلـمزون المطوعین من المؤمنین فى الصدقات والذین لا یجدون الا جهدهم فیسخرون منهم سخر اللّه منهم ولهم عذاب الیم). مـنـظـور از جـمـلـه ((سـخـراللّه مـنهم)) (خداوند آنها را مسخره مى کند) این است که مجازات استهزاکنندگان را به آنها خواهد داد، و یا آن چنان با آنها رفتار مى کند که همچون استهزاشدگان تحقیر شوند!. (آیـه) در ایـن آیه تاکید بیشترى روى مجازات این گروه از منافقان نموده وآخرین تهدید را ذکر مى کند به این ترتیب که روى سخن رابه پیامبر(ص) نموده مى گوید: ((چه براى آنها استغفار کنى و چـه نـکـنـى ، حـتـى اگـر هفتاد بار براى آنها ازخداوند طلب آمرزش نمایى هرگز خدا آنها را نمى بخشد)) (استغفر لهم او لا تستغفرلهم ان تستغفر لهم سبعین مره فلن یغفراللّه لهم). ((چـرا که آنها خدا و پیامبرش را انکار کردند و راه کفر پیش گرفتند)) و همین کفرآنها را به دره نفاق و آثار شوم آن افکند (ذلک بانهم کفروا باللّه ورسوله). و روشـن اسـت هدایت خدا شامل حال کسانى مى شود که در طریق حق طلبى گام بر مى دارند و جویاى حقیقتند، ولى ((خداوند افراد فاسق و گنهکار و منافق راهدایت نمى کند)) (واللّه لا یهدى القوم الفاسقین). اهمیت به کیفیت کار است نه کمیت :. ایـن حـقیقت به خوبى از آیات قرآن به دست مى آید که اسلام در هیچ موردى روى ((کثرت مقدار عمل)) تکیه نکرده ، بلکه همه جا اهمیت به ((کیفیت عمل)) داده است. مـهم این است که هیچ کس از مقدار توانایى خود دریغ ندارد، سخن از بسیار وکم نیست ، سخن از احساس مسؤولیت واخلاص است. از ایـن مـوضـوع ایـن حـقـیـقت نیز روشن مى شود که در یک جامعه سالم اسلامى به هنگام بروز مـشـکلات ، همه باید احساس مسؤولیت کنند، نباید چشمها تنها به متمکنان دوخته شود، چرا که اسلام متعلق به همه است ، و همه باید در حفظ آن ازجان و دل بکوشند. (آیه).   باز هم کارشکنى منافقان : در این آیه نیز سخن همچنان پیرامون معرفى منافقان ، به وسیله اعمال ورفتار و افکار آنهاست. نـخـست مى فرماید: ((آنها که در (تبوک) از شرکت در جهاد تخلف جستند، و باعذرهاى واهى در خـانه هاى خود نشستند (و به گمان خود سلامت را بر خطرات میدان جنگ ترجیح دادند) از این عـمـلـى که بر ضد رسول خدا(ص) مرتکب شدند،خوشحالند)) (فرح المخلفون بمقعدهم خلا ف رسول اللّه). ((و از ایـن کـه در راه خـدا بـا مـال و جـان خـود جهاد کنند (و به افتخارات بزرگ مجاهدان نائل گردند) کراهت داشتند)) (وکرهوا ان یجاهدوا باموالهم وانفسهم فى سبیل اللّه). آنـهـا بـه تـخـلف خودشان از شرکت در میدان جهاد قناعت نکردند، بلکه باوسوسه هاى شیطانى کوشش داشتند، دیگران را نیز دلسرد یا منصرف سازند ((و به آنها گفتند: در این گرماى سوزان تابستان به سوى میدان نبرد حرکت نکنید)) (وقالوالا تنفروا فى الـحـر). سـپـس قـرآن روى سـخـن را به پیامبر(ص) کرده و با لحن قاطع و کوبنده اى به آنها چنین پاسخ مى گوید: ((به آنها بگو: آتش سوزان دوزخ از این هم گرمتر وسوزانتر است اگر بفهمند)) ! (قل نار جهنم اشد حرا لو کانوا یفقهون). ولـى افـسـوس کـه بـر اثـر ضـعـف ایـمـان ، وعـدم درک کـافـى ، تـوجـه نـدارنـد کـه ـ(( :دیوگى م چه آتش سوزانى درانتظارآنهاست ،آتشى که یک جرقه کوچکش ازآتشهاى دنیاسوزنده تر است. (آیه) در این آیه اشاره به این مى کند که آنها به گمان این که پیروزى به دست آورده اند و با تخلف از جـهـاد و دلـسـرد کـردن بـعضى از مجاهدان به هدفى رسیده اند، قهقهه سر مى دهند و بسیار مى خندند، همان گونه که همه منافقان در هرعصر و زمان چنینند. ولـى قـرآن به آنها اخطار مى کند که ((باید کم بخندند و بسیار بگریند)) (فلیضحکواقلیلا ولیبکوا کثیرا). گـریه براى آینده تاریکى که در پیش دارند، گریه به خاطر این که همه پلهاى بازگشت را پشت سـر خود ویران ساخته اند، و بالاخره گریه براى این که این همه استعداد و سرمایه عمر را از دست داده و رسوایى و تیره روزى و بدبختى براى خودخریده اند. و در آخر آیه مى فرماید: ((این جزاى اعمالى است که آنها انجام مى دادند))(جزا بما کانوا یکسبون). (آیـه) در ایـن آیه اشاره به یکى دیگر از روشهاى حساب شده و خطرناک منافقان مى کند و آن این که آنها به هنگامى که کار خلافى را آشکارا انجام مى دهندبراى تبرئه خود ظاهرا در مقام جبران بر مى آیند و با این نوسانها و اعمال ضد ونقیض ، چهره اصلى خود را پنهان مى دارند. آیه مى گوید: ((هرگاه خداوند تو را به سوى گروهى از اینها باز گرداند و از تواجازه بخواهند که در مـیدان جهاد دیگرى شرکت کنند، به آنها بگو، هیچ گاه با من درهیچ جهادى شرکت نخواهید کـرد، و هـرگـز هـمـراه مـن بـا دشـمـنى نخواهید جنگید)) !(فان رجعک اللّه الى طائفه منهم فاستاذنوک للخروج فقل لن تخرجوا معى ابدا ولن تقاتلوا معى عدوا). یـعـنـى پـیامبر(ص) باید آنها را براى همیشه مایوس کند و روشن سازد که دیگرکسى فریبشان را نخواهد خورد. جـمله ((طائفه منهم)) (گروهى از ایشان) نشان مى دهد که همه آنان حاضرنبودند از این طریق وارد شوند و پیشنهاد شرکت در جهاد دیگرى را عرضه بدارند. سـپس دلیل عدم قبول پیشنهاد آنان را چنین بیان مى کند: ((شما براى نخستین بار راضى شدید که از میدان جهاد کناره گیرى کنید و در خانه ها بنشینید، هم اکنون نیز به متخلفان بپیوندید، و با آنها در خانه ها بنشینید)) (انکم رضیتم بالقعود اول مره فاقعدوا مع الخالفین). (آیه).   روش محکمتر در برابر منافقان : پـس از آن کـه منافقان با تخلف صریح از شرکت در میدان جهاد پرده ها رادریدند و کارشان بر ملا شد، خداوند به پیامبرش دستور مى دهد روش صریحتر ومحکمترى در برابر آنها اتخاد کند تا براى همیشه فکر نفاق و منافق گرى از مغزهاى دیگران برچیده شود. لـذا مى فرماید: ((بر هیچ یک از آنها (منافقان) که از دنیا مى روند نماز مگزار)) !(ولا تصل على احد منهم مات ابدا). ((و هیچ گاه در کنار قبر او براى طلب آمرزش و استغفار نایست)) (ولا تقم على قبره). در حقیقت این یک نوع مبارزه منفى ، و در عین حال مؤثر، در برابر گروه منافقان است. و این یک برنامه مبارزه حساب شده در برابر گروه منافقان در آن زمان بود که امروز هم مسلمانان باید از روشهاى مشابه آن استفاده کنند. در پـایان آیه بار دیگر دلیل این دستور را روشن مى سازد و مى فرماید: ((این حکم به خاطر آن است که آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند)) (انهم کفروا باللّه ورسوله). ((و در حـالى که فاسق و مخالف فرمان خدا بودند از دنیا رفتند)) (وماتوا وهم فاسقون) نه از کرده خود پشیمان شدند و نه با آب توبه لکه هاى گناه را از دامان شستند. (آیـه) در ایـنجا ممکن بوده است سؤالى براى ما مسلمانان مطرح شود که اگر منافقان به راستى این همه از رحمت خدا دورند پس چرا خداوند به آنها این همه محبت کرده و این همه مال و فرزند (نیروى اقتصادى و انسانى) را دراختیارشان قرار داده است. در آیه مورد بحث روى سخن را به پیامبر(ص) کرده و پاسخ این سؤال راچنین مى دهد: ((اموال و فرزندانشان هیچ گاه نباید مایه اعجاب تو شود)) (ولا تعجبک اموالهم واولا دهم). چرا که به عکس آنچه مردم ظاهربین خیال مى کنند، این اموال و فرزندان نه تنهاباعث خوشوقتى آنها نیست ، بلکه ((خداوند مى خواهد آنان را به وسیله اینها در دنیامجازات کند، و با حال کفر جان بدهند)) (انما یریداللّه ان یعذبهم بها فى الدنیاوتزهق انفسهم وهم کافرون). این آیه اشاره به این واقعیت مى کند که امکانات اقتصادى و نیروهاى انسانى در دست افراد ناصالح نـه تـنها سعادت آفرین نیست ، بلکه غالبا مایه دردسر و بلا وبدبختى است ، زیرا چنین اشخاصى نه امـوال خـود را بـه مورد، مصرف مى کنند و نه فرزندان سر به راه و با ایمان و تربیت یافته اى دارند، بـلـکـه اموالشان مایه غفلت آنها ازخدا و مسائل اساسى زندگى است و فرزندانشان هم در خدمت ظالمان و فاسدان قرار مى گیرند. مـنـتها براى کسانى که ثروت و نیروى انسانى را اصیل مى پندارند و چگونگى مصرف آن ، براى آنها مطرح نیست ، زندگانى این گونه اشخاص دورنماى دل انگیزى دارد، اما اگر به متن زندگیشان نزدیکتر شویم و به این حقیقت نیز توجه کنیم که چگونگى بهره بردارى از این امکانات مطرح است تصدیق خواهیم کرد که هرگزافراد خوشبختى نیستند. (آیـه) در این آیه و آیه بعد باز سخن در باره منافقان است آیه مى گوید:((هنگامى که سوره اى در بـاره جـهـاد نـازل مى شود و از مردم دعوت مى کند که به خداایمان بیاورید (یعنى بر ایمان خود ثابت قدم بمانند و آن را تقویت نمایند) و همراه پیامبر خدا(ص) در راه او جهاد کنید، در این هنگام مـنـافقان قدرتمند که توانایى کافى از نظر جسمى و مالى براى شرکت در میدان جنگ دارند از تو اجـازه مـى خـواهـنـد که درمیدان جهاد شرکت نکنند و مى گویند بگذار ما با قاعدین (آنها که از جـهـادمعذورند) باشیم)) (واذا انزلت سوره ان آمنوا باللّه وجاهدوا مع رسوله استاذنک اولوا الطول منهم وقالوا ذرنا نکن مع القاعدین). (آیه) در این آیه قرآن آنها را با این جمله مورد ملامت و مذمت قرارمى دهد که ((آنها راضى شدند با متخلفان باقى بمانند)) (رضوا بان یکونوا مع الخوالف). بـعدا اضافه مى کند که ((اینها بر اثر گناه و نفاق به مرحله اى رسیده اند که برقلبهایشان مهر زده شده ، به همین دلیل چیزى نمى فهمند)) (وطبـع على قلوبهم فهم لا یفقهون). (آیـه) در ایـن آیـه از گـروهى که در نقطه مقابل این دسته قرار دارند و صفات و روحیات آنه، و همچنین سرانجام کارشان درست به عکس آنهاست ، سخن به میان آمده. آیـه چـنـیـن مى گوید: ((اما پیامبر و آنها که با او ایمان آوردند با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردند)) (لکن الرسول والذین آمنوا معه جاهدوا باموالهم وانفسهم). و سرانجام کارشان این شد که ((همه نیکیها براى آنهاست)) و خیرات مادى ومعنوى در این جهان و جهان دیگر نصیبشان است (واولئ ک لهم الخیرات). ((و گروه رستگاران همینها هستند)) (واولئ ک هم المفلحون). از ایـن آیـه بـه خـوبى استفاده مى شود که اگر ((ایمان)) و ((جهاد)) توام گرددهرگونه خیر و بـرکـتـى را بـا خود همراه خواهد داشت ، و جز در سایه این دو، نه راهى به سوى فلاح و رستگارى است ، و نه نصیبى از خیرات و برکات مادى و معنوى. (آیـه) در ایـن آیـه بـه قـسـمتى از پاداشهاى اخروى این گروه اشاره کرده ،مى گوید: ((خداوند بـاغـهـایـى از بهشت براى آنان فراهم ساخته که از زیر درختانش نهرها جریان دارد)) (اعداللّه لهم جنات تجرى من تحتها الا نهار). و تـاکـیـد مـى کند: این نعمت و موهبت عاریتى و فناپذیر نیست بلکه ((جاودانه در آن مى مانند)) (خالدین فیها) ((و این پیروزى بزرگى است)) (ذلک الفوز العظیم). (آیـه) در این آیه به تناسب بحثهاى گذشته ، پیرامون منافقان بهانه جو وعذرتراش اشاره به وضع دو گروه از تخلف کنندگان از جهاد شده است. نخست مى گوید: ((گروهى از اعراب بادیه نشین که از شرکت در میدان جهاد واقعامعذور بودند نزد تو آمده اند تا به آنها اجازه داده شود و معاف گردند)) (وجاالمعذرون من الا عراب لیؤذن لهم). و در مقابل ((کسانى که به خدا و پیامبر دروغ گفتند، بدون هیچ عذرى در خانه خود نشستند)) و به میدان نرفتند (وقعد الذین کذبوا اللّه ورسوله). در پایان آیه ، گروه دوم را شدیدا تهدید کرده ، مى گوید: ((به زودى به آن دسته از ایشان که کافر شدند عذاب دردناکى خواهد رسید)) (سیصیب الذین کفروا منهم عذاب الیم). آیـه ـ شان نزول : چنین نقل شده که یکى از یاران با اخلاص پیامبر(ص)عرض کرد: اى پیامبر خدا ! من پیرمردى نابینا و ناتوانم ، حتى کسى که دست مرابگیرد و به میدان جهاد بیاورد، ندارم ، آیا اگر در جـهـاد شرکت نکنم معذورم ؟پیامبر(ص) سکوت کرد، سپس آیه نازل شد و به این گونه افراد اجازه داد. تفسیر: در این آیه و دو آیه بعد براى روشن ساختن وضع همه گروهها از نظرمعذور بودن یا نبودن در زمینه شرکت در جهاد تقسیم بندى مشخصى شده است. نـخست مى گوید: ((کسانى که ضعیف و ناتوان هستند (بر اثر پیرى و یا نقص اعضا همچون فقدان بـیـنایى) همچنین بیماران و آنها که وسیله لازم براى شرکت درمیدان جهاد در اختیار ندارند بر آنـهـا ایـرادى نـیـسـت کـه در ایـن بـرنامه واجب اسلامى شرکت نکنند)) (لیس على الضعفا ولا على المرضى ولا على الذین لا یجدون ماینفقون حرج). ایـن سـه گـروه در هر قانونى معافند، و عقل و منطق نیز معاف بودن آنها را امضامى کند و مسلم است که قوانین اسلامى در هیچ مورد از منطق و عقل جدا نیست. سـپس یک شرط مهم براى حکم معافى آنها بیان کرده ، مى گوید ((این درصورتى است که آنها از هرگونه خیرخواهى مخلصانه در باره خدا و پیامبرش دریغ ‌ندارند)) (اذا نصحوا للّه ورسوله). و بـا سـخن و طرز رفتار خود مجاهدان را تشویق کنند و در تضعیف روحیه دشمن و فراهم آوردن مقدمات شکست آنها کوتاهى نورزند. بـعـدا بـراى بـیان دلیل این موضوع مى فرماید: این گونه افراد مردان نیکوکارى هستند و ((براى نـیـکوکاران هیچ راه ملامت و سرزنش و مجازات و مؤاخذه وجودندارد)) (ما على المحسنین من سبیل). و در پـایـان آیـه خـدا را بـا دو صفت از اوصاف بزرگش به عنوان دلیل دیگرى برمعاف بودن این گـروهـهـاى سـه گـانـه توصیف مى کند و مى گوید: ((خداوند غفور ورحیم است)) (واللّه غفور رحیم). آیـه ـ شـان نـزول : در روایات مى خوانیم که هفت نفر از فقراى انصارخدمت پیامبر(ص) رسیدند و تـقـاضـا کردند وسیله اى براى شرکت در جهاد دراختیارشان گذارده شود، اما چون پیامبر(ص) وسـیله اى در اختیار نداشت ، جواب منفى به آنها داد، آنها با چشمهاى پر از اشک از خدمتش خارج شدند و بعدا به نام ((بکائون)) مشهور گشتند.   تفسیر: معذورانى که از عشق جهاد اشک مى ریختند! در ایـن آیـه نـیـز بـه گـروه چـهـارمى اشاره مى کند که آنها هم از شرکت در جهادمعاف شدند، مـى گـوید: ((همچنین بر آن گروه ایراد نیست که وقتى نزد تو آمدند که مرکبى براى شرکت در مـیـدان جـهاد در اختیارشان بگذارى ، گفتى مرکبى در اختیارندارم که شما را بر آن سوار کنم ، نـاچـار از نزد تو خارج شدند در حالى که چشمهایشان اشکبار بود، و این اشک به خاطر اندوهى بود کـه از نـداشـتـن وسیله براى انفاق در راه خدا سرچشمه مى گرفت)) (ولا على الذین اذا ما اتوک لتحملهم قلت لا اجد ما احملکم علیه تولوا واعینهم تفیض من الدمع حزنا الا یجدوا ما ینفقون). (آیه) در این آیه ، حال گروه پنجم را شرح مى دهد یعنى آنها که به هیچ وجه در پیشگاه خدا معذور نـبوده و نخواهند بود، مى فرماید: ((راه مؤاخذه ومجازات تنها به روى کسانى گشوده است که از تـو اجـازه مى خواهند در جهاد شرکت نکنند در حالى که امکانات کافى و وسائل لازم براى این کار در اختیار دارند و کاملابى نیازند)) (انما السبیل على الذین یستاذنونک وهم اغنیا). سپس اضافه مى کند: این ننگ براى آنها بس است که ((راضى شدند با افرادناتوان و بیمار و معلول در مدینه بمانند)) و از افتخار شرکت در جهاد محروم گردند(رضوا بان یکونوا مع الخوالف). و این کیفر نیز آنها را بس که خداوند قدرت تفکر و ادراک را از آنها به خاطر اعمال زشتشان گرفته ((و بـر دلـهـایـشان مهر نهاده و به همین دلیل چیزى نمى دانند)) (وطبع اللّه على قلوبهم فهم لا یعلمون). از ایـن آیـه بـه خـوبى روحیه قوى و عالى سربازان اسلام روشن مى شود که چگونه افتخار جهاد و شـهادت را بر هر افتخار دیگرى مقدم مى داشتند، و از همین جا یکى از عوامل مهم پیشرفت سریع اسلام در آن روز و عقب ماندگى امروز ماروشن مى شود. آغاز جز یازدهم قرآن مجید. آیـه ـ شـان نزول : بعضى از مفسران مى گویند این آیه و دو آیه بعد در باره گروهى از منافقان که تعدادشان بالغ بر هشتاد نفر مى شد نازل گردید زیرا به هنگامى که پیامبر(ص) از تبوک بازگشت دسـتور داد هیچ کس با آنها مجالست نکند و سخن نگوید و آنها که خود را در فشار شدید اجتماعى دیدند در مقام عذرخواهى برآمدند، آیه نازل شد و وضع آنها را مشخص ساخت.   تفسیر: به عذرها و سوگندهاى دروغینشان اعتنا نکنید! ایـن سلسله از آیات همچنان پیرامون اعمال شیطانى منافقان سخن مى گوید،نخست مى فرماید: ((هـنـگـامـى کـه شـما (از جنگ تبوک) به مدینه باز مى گردید،منافقان به سراغ شما مى آیند و عذرخواهى مى کنند)) (یعتذرون الیکم اذا رجعتم الیهم). در ایـنـجـا روى سخن را به پیامبرش به عنوان رهبر مسلمین کرده ، مى گوید: ((به منافقان بگو: عذرخواهى مکنید، ما هرگز به سخنان شما ایمان نخواهیم آورد)) (قل لا تعتذروا لن نؤمن لکم). ((چـرا کـه خداوند ما را از اخبار شما آگاه ساخته)) بنابراین ما از نقشه هاى شیطانى شما به خوبى باخبریم ! (قد نبانا اللّه من اخبارکم). ولـى در عـیـن حـال راه بازگشت و توبه ، به سوى شما باز است ، ((و به زودى خداوند وپیامبرش اعمال شما را مى بینند)) (وسیرى اللّه عملکم ورسوله). بـعـد مـى فرماید: همه اعمال و نیات شما امروز ثبت و بایگانى مى شود،((سپس به سوى کسى که اسرار پنهان و آشکار را مى داند باز مى گردید، و او شما را به اعمالتان آگاه مى کند)) و جزاى آن را به شما خواهد داد (ثم تردون الى عالم الغیب والشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون). (آیـه) در ایـن آیـه بـار دیگر اشاره به سوگندهاى دروغین منافقان کرده ،مى فرماید: ((آنها براى فریب شما به زودى دست به دامن قسم مى زنند، و هنگامى که به سوى آنان بازگشتید سوگند به خـدا یـاد مـى کـنـنـد که از آنها صرفنظر کنید)) و اگرخطایى کرده اند مشمول عفوشان سازید (سیحلفون باللّه لکم اذا انقلبتم الیهم لتعرضوا عنهم). در حقیقت آنها از هر درى وارد مى شوند، گاهى از طریق عذرخواهى مى خواهند خود را بى گناه قـلمداد کنند، و گاهى با اعتراف به گناه ، تقاضاى عفو وگذشت دارند، شاید بتوانند در دل شما نفوذ کنند. ولى شما به هیچ وجه تحت تاثیر آنان قرار نگیرید و ((از آنها روى گردانید))(فاعرضوا عنهم) اما به عنوان اعتراض و خشم و انکار! نه به عنوان عفو وبخشش وگذشت. سـپس به عنوان تاکید و توضیح و بیان دلیل مى فرماید: ((چرا که آنهاموجوداتى پلیدند)) و باید از چنین موجوادت پلیدى صرفنظر کرد (انهم رجس). و چون چنینند ((جایگاهشان دوزخ است)) (وماویهم جهنم). زیرا بهشت جاى نیکان و پاکان است ، نه جایگاه پلیدان و آلودگان !. اما ((همه اینها نتیجه اعمالى است که خودشان انجام داده اند)) (جزا بما کانوایکسبون). (آیـه) در ایـن آیه اشاره به یکى از سوگندهاى آنها شده و آن این که : ((بااصرار و سوگند از شما مى خواهند که از آنها خشنود شوید)) (یحلفون لکم لترضواعنهم). جالب این که در این مورد خداوند نمى فرماید: از آنها راضى نشوید، بلکه با تعبیرى که بوى تهدید از آن مـى آیـد، مـى فـرماید: ((اگر هم شما از آنها راضى شوید خدا هرگزاز جمعیت فاسقان راضى نخواهد شد)) (فان ترضوا عنهم فان اللّه لا یرضى عن القوم الفاسقین). شـک نـیـسـت آنـهـا از نـظر دینى و اخلاقى اهمیتى براى خشنودى مسلمانان قائل نبودند، بلکه مـى خـواستند از این راه کدورتهاى قلبى آنان را بشویند تا در آینده از عکس العملهاى آنان در امان بمانند. (آیه).   بادیه نشینان سنگدل و با ایمان : در این آیه و دو آیه بعد به تناسب بحثهایى که در باره منافقان مدینه گذشت پیرامون حال منافقان بادیه نشین ، و نشانه ها و افکار آنه، و همچنین در باره مؤمنان مخلص و راستین بادیه گفتگو شده است. شـایـد بـه ایـن عـلت که به مسلمانان هشدار دهد چنین نپندارند که منافقان تنهاهمان گروهى هستند که در شهرند، بلکه منافقان بادیه نشین از آنها خشن ترند. نـخـسـت مى فرماید: ((اعراب بادیه نشین (به حکم دورى از تعلیم و تربیت ونشنیدن آیات الهى و سخنان پیامبر(ص) کفر و نفاقشان شدیدتر است)) (الا عراب اشد کفرا ونفاقا). ((و بـاز بـه هـمین دلیل ، به جهل و بى خبرى از حدود فرمانها و احکامى که خدابر پیامبرش نازل کرده است سزاوارترند)) (واجدر الا یعلموا حدود ما انزل اللّه على رسوله). در پایان آیه مى فرماید ((خداوند دانا و حکیم است)) (واللّه علیم حکیم). یـعـنى اگر در باره عربهاى بادیه نشین چنین داورى مى کند روى تناسب خاصى است که محیط آنها با این گونه صفات دارد. (آیـه) امـا براى این که چنین توهمى پیدا نشود که همه اعراب بادیه نشین ،و یا همه بادیه نشینان ، داراى چـنـیـن صفاتى هستند، در این آیه مى گوید: ((گروهى ازاین عربهاى بادیه نشین کسانى هـسـتـند که (بر اثر نفاق یا ضعف ایمان) هنگامى که چیزى را در راه خدا انفاق کنند، آن را ضرر و زیـان و غـرامت محسوب مى دارند)) نه یک موفقیت و پیروزى و تجارت پرسود (ومن الا عراب من یتخذ ما ینفق مغرما). دیگر از صفات آنها این است که : ((همواره در انتظار این هستند که بلاها ومشکلات شما را احاطه کند)) و تیره روزى و ناکامى به سراغ شما بیاید (ویتربص بکم الدوائر) در واقع آنها افرادى تنگ نظر و بخیل و حسودند. سـپـس اضـافـه مى کند: آنها نباید در انتظار بروز مشکلات و نزول بلاها بر شماباشند چرا که این مشکلات و ناکامیها و بدبختیها تنها به سراغ این گروه منافق بى ایمان و جاهل و نادان و تنگ نظر و حسود مى رود ((و حوادث دردناک براى خودآنهاست)) (علیهم دائره السؤ). سـرانـجـام آیـه را با این جمله پایان مى دهد که ((خداوند شنوا و داناست)) (واللّه سمیع علیم) هم سخنان آنها را مى شنود و هم از نیات و مکنون ضمیر آنها آگاه است. (آیـه) و در ایـن آیـه بـه گـروه دوم یـعـنى مؤمنان با اخلاص بادیه نشین اشاره کرده ، مى گوید: ((گروهى از این عربهاى بادیه نشین کسانى هستند که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند)) (ومن الا عراب من یؤمن باللّه والیوم الا خر). بـه هـمـین دلیل هیچ گاه انفاق در راه خدا را غرامت و زیان ، نمى دانند، بلکه باتوجه به پاداشهاى وسـیـع الـهـى در این جهان و سراى دیگر، ((این کار را وسیله نزدیکى به خدا و مایه توجه و دعاى پـیـامبر(ص))) که افتخار و برکت بزرگى است مى دانند (ویتخذ ما ینفق قربات عنداللّه وصلوات الرسول). در اینجا خداوند این طرز فکر آنها را با تاکید فراوان تصدیق مى کند ومى گوید: ((آگاه باشید که این انفاقها بطور قطع مایه تقرب آنها در پیشگاه خداونداست)) (الا انها قربه لهم). و به همین دلیل ((خدا آنان را به زودى در رحمت خود فرو مى برد))(سیدخلهم اللّه فى رحمته). و اگر لغزشهایى از آنها سرزده باشد به خاطر ایمان و اعمال پاکشان آنها را مى بخشد((زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است)) (ان اللّه غفور رحیم). (آیه).   پیشگامان اسلام ! بـه دنـبـال آیـات گذشته که بیان حال کفار و منافقان را مى نمود در این آیه اشاره به گروههاى مختلف از مسلمانان راستین شده است و آنها را در سه گروه مشخص تقسیم مى کند. 1ـ ((پیشگامان نخستین از مهاجرین)) (والسابقون الا ولون من المهاجرین)یعنى آنها که در اسلام و هجرت پیشگام بوده اند. 2ـ آنها که پیشگام در ((نصرت و یارى پیامبر و یاران مهاجرش بودند))(والا نصار). 3ـ ((و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند)) (والذین اتبعوهم باحسان) و باانجام اعمال نیک ، و قبول اسلام ، و هجرت ، و نصرت آیین پیامبر(ص) به آنهاپیوستند. جـالـب تـوجـه ایـن که : همه متفقا گفته اند نخستین کسى که از زنان ، مسلمان شد((خدیجه)) هـمـسـر وفادار و فداکار پیامبر(ص) بود، و اما از مردان ، همه دانشمندان ومفسران شیعه به اتفاق گـروه عـظـیـمـى از دانـشـمندان اهل سنت ((على))(ع) را نخستین کسى مى دانند که دعوت پیامبر(ص) را پاسخ گفت. پس از ذکر این گروه سه گانه مى فرماید: ((هم خداوند از آنها راضى است و هم آنها از خدا راضى شده اند)) (رضى اللّه عنهم ورضوا عنه). رضـایت خدا از آنها به خاطر ایمان و اعمال صالحى است که انجام داده اند، وخشنودى آنان از خدا به خاطر پاداشهاى گوناگون و فوق العاده و پراهمیت است که به آنان ارزانى داشته. بـا ایـن کـه جـمـله گذشته همه مواهب و نعمتهاى الهى را در بر داشت (مواهب مادى و معنوى ، جـسـمانى و روحانى) ولى به عنوان تاکید و بیان ((تفصیل)) بعد از((اجمال)) اضافه مى کند: ((و خـداونـد براى آنها باغهایى از بهشت فراهم ساخته که اززیر درختانش نهرها جریان دارند)) (واعد لهم جنات تجرى تحتها الا نهار). از امـتـیازات این نعمت آن است که جاودانى است و ((همواره در آن خواهندماند)) (خالدین فیها ابدا). ((و این است پیروزى بزرگ)) (ذلک الفوز العظیم). چـه پـیـروزى از این برتر که انسان احساس کند آفریدگار و معبود و مولایش ازاو خشنود است و کارنامه قبولى او را امضا کرده ؟. (آیـه) بار دیگر قرآن مجید بحث را متوجه اعمال منافقان و گروههاى آنهاکرده ، مى گوید: ((در مـیـان کـسانى که در اطراف شهر شما (مدینه) هستند گروهى ازمنافقان وجود دارند)) (وممن حولکم من الا عراب منافقون). یـعـنـى بـاید هشیار باشید منافقان بیرون را نیز زیر نظر بگیرید و مراقب فعالیتهاى خطرناک آنان باشید. سـپس اضافه مى کند: ((در خود مدینه و از اهل این شهر نیز گروهى هستند که نفاق را تا سر حد سـرکشى و طغیان رسانده و سخت به آن پایبندند و در آن صاحب تجربه اند)) ! (ومن اهل المدینه مردوا على النفاق). ایـن تـفاوت در تعبیر که در باره منافقان ((داخلى)) و ((خارجى)) در آیه فوق دیده مى شود گویا اشـاره به این نکته است که منافقان داخلى در کار خود مسلطتر و طبعاخطرناکترند، و مسلمانان باید شدیدا مراقب آنها باشند، هر چند که منافقان خارجى را نیز باید از نظر دور ندارند. لـذا بـلافـاصله بعد از آن مى فرماید: ((تو آنها را نمى شناسى ولى ما مى شناسیم))(لا تعلمهم نحن نعلمهم). البته این اشاره به علم عادى و معمولى پیغمبر است ، ولى هیچ منافات نداردکه او را از طریق وحى و تعلیم الهى به اسرار آنان کاملا واقف گردد. در پایان آیه مجازات شدید این گروه را به این صورت بیان مى کند که : ((ما به زودى آنها را دو بار مجازات خواهیم کرد، و پس از آن به سوى عذاب بزرگ دیگرى فرستاده خواهند شد)) (سنعذبهم مرتین ثم یردون الى عذاب عظیم). ((عـذاب عـظیم)) اشاره به مجازاتهاى روز قیامت است ولى در این که ، آن دوعذاب دیگر چه نوع عـذابـى اسـت بـه نـظـر مـى رسـد که یکى از این دو عذاب همان مجازات اجتماعى آنها به خاطر رسـوائیـشان و کشف اسرار درونیشان مى باشد ومجازات دوم آنان همان است که در آیه 50 سوره انفال اشاره شده ، آنجا که مى فرماید: ((هرگاه کافران را به هنگامى که فرشتگان مرگ جان آنها را مـى گـیـرنـد بـبینى که چگونه به صورت و پشت آنها مى کوبند، و مجازات مى کنند، به حال آنها تاسف خواهى خورد)). آیه ـ شان نزول : در مورد نزول این آیه روایاتى نقل شده که در بیشتر آنهابه نام ((ابولبابه انصارى)) بـرخـورد مـى کـنیم ، طبق روایتى او با دو یا چند نفر دیگر ازیاران پیامبر(ص) از شرکت در جنگ ((تـبوک)) خوددارى کردند اما هنگامى که آیاتى راکه در مذمت متخلفین وارد شده بود شنیدند بـسـیـار ناراحت و پشیمان گشتند، خودرا به ستونهاى مسجد پیغمبر(ص) بستند و هنگامى که پیامبر(ص) بازگشت و از حال آنها خبر گرفت عرض کردند: آنها سوگند یاد کرده اند که خود را از سـتـون بـاز نکنند تااین که پیامبر(ص) چنین کند، رسول خدا(ص) فرمود: من نیز سوگند یاد مى کنم که چنین کارى نخواهم کرد مگر این که خداوند به من اجازه دهد. آیه نازل شد و خداوند توبه آنها را پذیرفت ، و پیامبر(ص) آنها را از ستون مسجد باز کرد. آنها به شکرانه این موضوع همه اموال خود را به پیامبر(ص) تقدیم داشتند. پـیـامـبر(ص) فرمود: هنوز دستورى در این باره بر من نازل نشده است ، چیزى نگذشت که آیه بعد نازل شد ودستور داد که پیامبر(ص) قسمتى از اموال آنها را بگیرد.   تفسیر: توبه کاران پس از اشاره به وضع منافقان داخل و خارج مدینه در آیه قبل در اینجا بااشاره به وضع گروهى از مسلمانان گناهکار که اقدام به توبه و جبران اعمال سؤخود کردند، مى فرماید: ((گروه دیگرى از آنها به گناهان خود اعتراف کردند))(وآخرون اعترفوا بذنوبهم). ((و اعمال صالح و ناصالح را به هم آویختند)) (خلطوا عملا صالحاوآخر سیئا). سپس اضافه مى کند: ((امید مى رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد)) و رحمت خویش را به آنان باز گرداند (عسى اللّه ان یتوب علیهم). ((زیرا خداوند آمرزند و مهربان است)) و داراى رحمتى وسیع و گسترده (ان اللّه غفور رحیم). (آیه).   زکات عامل پاکى فرد و جامعه : در ایـن آیه به یکى از احکام مهم اسلامى یعنى مساله زکات اشاره شده است ، و به عنوان یک قانون کـلـى به پیامبر(ص) دستور مى دهد که ((از اموال آنهاصدقه یعنى زکات بگیر)) (خذ من اموالهم صدقه). دسـتـور ((خـذ)) (بـگیر) دلیل روشنى است که رئیس حکومت اسلامى مى تواندزکات را از مردم بگیرد، نه این که منتظر بماند که اگر مایل بودند خودشان بپردازند واگر نبودند نه !. سـپس به دو قسمت از فلسفه اخلاق و روانى و اجتماعى زکات اشاره کرده ،مى فرماید: ((تو با این کار آنها را پاک مى کنى و نمو مى دهى)) (تطهرهم وتزکیهم بها). آنها را از رذائل اخلاقى ، از دنیاپرستى و بخل پاک مى کنى ، و نهال نوع دوستى و سخاوت و توجه به حقوق دیگران را در آنها پرورش مى دهى. از ایـن گـذشـتـه ، مفاسد و آلودگیهایى که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتى و محرومیت گـروهـى از جامعه به وجود مى آید با انجام این فریضه الهى بر مى چینى ،و صحنه اجتماع را از این آلودگیها پاک مى سازى. سـپـس اضـافـه مـى کـنـد: هـنگامى که آنها زکات مى پردازند ((براى آنها دعا کن و به آنها درود بفرست)) (وصل علیهم). این نشان مى دهد که حتى در برابر انجام وظائف واجب باید از مردم تشکر وتقدیر کرد، و مخصوصا از طـریق معنوى و روانى آنها را تشویق نمود، همانطورکه درروایات مى خوانیم هنگامى که مردم زکـات خـود را خـدمـت پـیامبر(ص) مى آوردندپیامبر(ص) با جمله اللهم صل علیهم به آنها دعا مى کرد. بعد اضافه مى کند که : ((این دعا و درود تو مایه آرامش خاطر آنهاست)) (ان صلوتک سکن لهم). چرا که از پرتو این دعا رحمت الهى بر دل و جان آنها نازل مى شود، آن گونه که آن را احساس کنند. و در پـایـان آیـه بـه تـناسب بحثى که گذشت مى گوید: ((خداوند شنوا وداناست)) (واللّه سمیع علیم). هم دعاى پیامبر(ص) را مى شنود، و هم از نیات زکات دهندگان آگاه است. (آیـه) از آنجا که بعضى از گنهکاران مانند متخلفان جنگ تبوک به پیامبر(ص) اصرار داشتند که توبه آنها را بپذیرد در این آیه به این موضوع اشاره مى کند که پذیرش توبه ، کار پیامبر نیست. ((آیـا آنـهـا نـمى دانند که تنها خداوند توبه را از بندگانش مى پذیرد)) (الم یعلمواان اللّه هو یقبل التوبه عن عباده). نـه تنها پذیرنده توبه اوست ، بلکه ((زکات و یا صدقات دیگرى را (که به عنوان کفاره گناه و تقرب به پروردگار مى دهند) نیز خدا مى گیرد)) (ویاخذ الصدقات). شک نیست که گیرنده زکات و صدقات یا پیامبر(ص) و امام (ع) و پیشواى مسلمین است و یا افراد مـسـتـحق ، ولى از آنجا که دست پیامبر و پیشوایان راستین وافراد مستحق دست خداست گویى خداوند این صدقات را مى گیرد. در روایـتـى کـه از پـیامبر(ص) نقل شده مى خوانیم : ان الصدقه تقع فى یداللّه قبل ان تصل الى ید السائل ; ((صدقه پیش از آن که در دست نیازمند قرار بگیرد به دست خدا مى رسد))!. حـتـى در روایـتـى تصریح شده که همه اعمال آدمى را فرشتگان تحویل مى گیرند جز صدقه که مستقیما به دست خدا مى رسد. و در پایان آیه بار دیگر به عنوان تاکید مى فرماید: ((و خداوند توبه پذیر ومهربان است)) (وان اللّه هو التواب الرحیم). (آیه) در این آیه بحثهاى گذشته را به شکل تازه اى تاکید مى کند و به پیامبر(ص) دستور مى دهد کـه به همه مردم این موضوع را ابلاغ کن ((و بگو اعمال ووظائف خود را انجام دهید، و بدانید هم خـدا و هـم رسـولـش و هـم مؤمنان ، اعمال شما را خواهند دید)) (وقل اعملوا فسیرى اللّه عملکم ورسوله والمؤمنون). اشـاره بـه ایـن کـه کـسى تصور نکند اگر در خلوتگاه یا در میان جمع ، عملى راانجام مى دهد از دیـدگـاه عـلم خدا مخفى و پنهان مى ماند، بلکه علاوه بر خداوند،پیامبر(ص) و مؤمنان نیز از آن آگاهند. ایـن آگـاهى مقدمه پاداش و یا کیفرى است که در جهان دیگر در انتظار انسان است ، لذا به دنبال ایـن جمله مى افزاید: ((و به زودى به سوى کسى که آگاه از پنهان وآشکار است باز مى گردید، و شـمـا را بـه آنـچـه عمل کرده اید خبر مى دهد)) و بر طبق آن جزا خواهد داد (وستردون الى عالم الغیب والشهاده فینبئکم بما کنتم تعملون).   مساله عرض اعمال : در مـیـان پیروان مکتب اهل بیت (ع) با توجه به اخبار فراوانى که از امامان رسیده عقیده معروف و مشهور بر این است که پیامبر(ص) و امامان (ع) از اعمال همه امت آگاه مى شوند، یعنى خداوند از طرق خاصى اعمال امت را بر آنها عرضه مى دارد. مـسـالـه عـرض اعمال اثر تربیتى فوق العاده اى در معتقدان به آن دارد، زیراهنگامى که من بدانم علاوه بر خدا که همه جا با من است پیامبر(ص) و پیشوایان محبوب من همه روز یا همه هفته از هر عملى که انجام مى دهم ،اعم از خوب و بددر هر نقطه و هر مکان آگاه مى شوند، بدون شک بیشتر رعایت مى کنم و مراقب اعمال خود خواهم بود. آیـه ـ شان نزول : جمعى از مفسران گفته اند که این آیه در باره سه نفر ازمتخلفان جنگ تبوک به نـام ((هـلال بـن امـیه)) و ((مراره بن ربیع)) و ((کعب بن مالک)) نازل شده است شرح پشیمانى و چگونگى توبه آنها در ذیل آیه 118 همین سوره به خواست خدا خواهد آمد. تـفسیر: در این آیه اشاره به گروه دیگرى از گنهکاران شده است که پایان کارآنها درست روشن نیست ، نه چنانند که مستحق رحمت الهى باشند و نه چنانند که بتوان از آمرزش آنها بکلى مایوس بود. لذا قرآن در باره آنها مى گوید: ((گروه دیگرى کارشان متوقف بر فرمان خداست یاآنها را مجازات مى کند و یا توبه آنان را مى پذیرد)) (وآخرون مرجون لا مر اللّه امایعذبهم واما یتوب علیهم). و در پـایـان آیـه اضافه مى کند: خداوند بدون حساب با آنها رفتار نمى کند،بلکه با علم خویش و به مـقـتـضـاى حـکـمتش با آنها رفتار خواهد نمود چرا که ((خداوند دانا و حکیم است)) (واللّه علیم حکیم). آیـه ـ شـان نـزول : ایـن آیـه در بـاره گـروهـى دیگر از منافقان است که براى تحقق بخشیدن به نـقـشـه هـاى شوم خود اقدام به ساختن مسجدى در مدینه کردند که بعدا به نام مسجد ((ضرار)) معروف شد. خلاصه جریان چنین است : گروهى از منافقان نزد پیامبر(ص) آمدند و عرض کردند به ما اجازه ده مـسجدى در میان قبیله بنى سالم (نزدیک مسجد قبا) بسازیم تاافراد ناتوان و بیمار و پیرمردان از کار افتاده در آن نماز بگزارند، و این در موقعى بودکه پیامبر(ص) عازم جنگ تبوک بود. پـیـامـبـر(ص) بـه آنها اجازه داد، ولى آنها اضافه کردند آیا ممکن است شخصابیایید و در آن نماز بگزارید ؟ پیامبر(ص) فرمود من فعلا عازم سفرم. هـنگامى که پیامبر(ص) از تبوک بازگشت نزد او آمدند و گفتند اکنون تقاضاداریم به مسجد ما بـیـایـى و در آنـجـا نـمـاز بگزارى ، و از خدا بخواهى ما را برکت دهد،و این در حالى بود که هنوز پیامبر(ص) وارد دروازه مدینه نشده بود. در ایـن هـنـگـام پـیک وحى خدا نازل شد و سلسه آیات (107 110) را آورد وپرده از اسرار کار آنها برداشت. و به دنبال آن پیامبر دستور داد مسجد مزبور را آتش زنند، و بقایاى آن راویران کنند، و جاى آن را محل ریختن زباله هاى شهر سازند!   تفسیر: بتخانه اى در چهره مسجد! در ایـن آیـه بـه وضـع گـروه دیـگرى از مخالفان اشاره کرده ، مى گوید: ((گروهى دیگر از آنها مـسجدى در مدینه اختیار کردند)) که هدفهاى شومى زیر این نام مقدس داشتند (والذین اتخذوا مسجدا). سپس هدفهاى آنها را در چهار قسمت زیر خلاصه مى کند:. 1ـ منظورآنهااین بودکه بااین عمل ((ضرروزیانى))به مسلمانان برسانند(ضرارا). 2ـ ((تقویت مبانى کفر)) و بازگشت دادن مردم به وضع قبل از اسلام (وکفرا). 3ـ ((ایجاد تفرقه در میان صفوف مسلمانان)) (وتفریقا بین المؤمنین). زیـرا با اجتماع گروهى در این مسجد، مسجد ((قبا)) که نزدیک آن بود و یامسجد پیامبر(ص) که از آن فاصله داشت از رونق مى افتاد. از این جمله ، چنین بر مى آید که نباید فاصله بین مساجد آن چنان باشد که روى اجتماع یکدیگر اثر بگذارند. 4ـ آخـرین هدف آنها این بود که : ((مرکز و کانونى براى کسى که با خدا وپیامبرش از پیش مبارزه کـرده بـود (و سـوابق سوئش بر همگان روشن بود) بسازند تااز این پایگاه نفاق ، برنامه هاى خود را عملى سازند)) (وارصادا لمن حارب اللّه ورسوله من قبل). ولى عجب این است که تمام این اغراض سؤ و اهداف شوم را در یک لباس زیبا و ظاهرفریب پیچیده بودند; ((و حتى سوگند یاد مى کردند که ما جز نیکى قصد ونظر دیگرى نداشتیم)) (ولیحلفن ان اردنا الا الحسنى). ولـى قـرآن اضـافه مى کند: ((خداوندى (که از اسرار درون همه آگاه است وغیب و شهود برایش یکسان مى باشد) گواهى مى دهد که بطورمسلم آنها دروغگوهستند)) (واللّه یشهد انهم لکاذبون). (آیـه) خداوند در این آیه تاکید بیشترى روى این موضوع حیاتى کرده ، به پیامبرش صریحا دستور مى دهد که : ((هرگز در این مسجد قیام به عبادت مکن)) ونماز مگزار (لا تقم فیه ابدا). بـلـکه به جاى این مسجد ((شایسته تر این است که در مسجدى قیام به عبادت کنى که شالوده آن در روز نـخست براساس تقوا گذارده شده است)) (لمسجد اسس على التقوى من اول یوم احق ان تقوم فیه). نه این مسجدى که شالوده و اساسش از روز نخست بر کفر و نفاق و بى دینى و تفرقه بنا شده است. سـپـس قـرآن اضـافـه مى کند: علاوه بر این که این مسجد از اساس بر شالوده تقوا گذارده شده ، ((گروهى از مردان در آن به عبادت مشغولند که دوست مى دارندخود را پاکیزه نگه دارند، و خدا پاکیزگان را دوست دارد)) (فیه رجال یحبون ان یتطهروا واللّه یحب المطهرین). پـاکـیـزگـى و طهارت در اینجا معنى وسیعى دارد که هرگونه پاکسازى روحانى ازآثار شرک و گناه ، و جسمانى از آثار آلودگى به کثافات را شامل مى شود. (آیـه) در این آیه مقایسه اى میان دو گروه مؤمنان که مساجدى همچون مسجد قبا را بر پایه تقوا بـنا مى کنند با منافقاتى که شالوده کار خود را بر کفر و نفاق وتفرقه و فساد قرار مى دهند به عمل آمده است. نـخـسـت مـى گوید: ((آیا کسى که بناى آن مسجد را بر پایه تقوا و پرهیز ازمخالفت فرمان خدا و جـلـب خـشـنودى او نهاده است بهتر است ، یا کسى که شالوده آن را بر لبه پرتگاه سستى در کنار دوزخ نـهـاده که به زودى در آتش جهنم سقوطخواهد کرد)) ! (افمن اسس بنیانه على تقوى من اللّه ورضوان خیر ام من اسس بنیانه على شفا جرف هار فانهاربه فى نار جهنم). تـشـبـیـه فوق با نهایت روشنى و وضوح بى ثباتى و سستى کار منافقان واستحکام و بقاى کار اهل ایمان و برنامه هاى آنها را روشن مى سازد. و از آنـجـا کـه گروه منافقان هم به خویشتن ستم مى کنند و هم به جامعه ، درآخر آیه مى فرماید: ((خداوند ظالمان را هدایت نمى کند)) (واللّه لا یهدى القوم الظالمین). (آیـه) در ایـن آیـه اشـاره به لجاجت و سرسختى منافقان کرده ، مى گوید:آنها چنان در کار خود سـرسـخـتـنـد و در نـفـاق سرگردان ، و در تاریکى و ظلمت کفرحیرانند که حتى ((بنایى را که خودشان بر پا کردند همواره به عنوان یک عامل شک و تردید ـیا یک نتیجه شک و تردیدـ در قلوب آنـهـا باقى مى ماند، مگر این که دلهاى آنها قطعه قطعه شود و بمیرند)) (لا یزال بنیانهم الذى بنوا ریبه فى قلوبهم الا ان تقطع قلوبهم). و در آخر آیه مى گوید: ((و خداوند دانا و حکیم است)) (واللّه علیم حکیم). اگـر بـه پـیامبرش دستور مبارزه و درهم کوبیدن چنین بناى ظاهرا حق به جانبى را داد به خاطر آگـاهـى از نیات سؤ بناکنندگان و باطن و حقیقت این بنا بود این دستور عین حکمت و بر طبق مصلحت و صلاح حال جامعه اسلامى صادر شد نه یک قضاوت عجولانه بود و نه زاییده یک هیجان و عصبانیت. (آیه).   یک تجارت بى نظیر ! از آنـجا که در آیات گذشته در باره متخلفان و جهاد سخن به میان آمد، در این آیه و آیه بعد مقام والاى مجاهدان با ایمان ، با ذکر مثال جالبى ، بیان شده است. در ایـن مـثال خداوند خود را خریدار و مؤمنان را فروشنده معرفى کرده ، ومى گوید: ((خداوند از مـؤمنان جانها و اموالشان را خریدارى مى کند، و در برابر این متاع ، بهشت را به آنان مى دهد)) (ان اللّه اشترى من المؤمنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنه). و از آنجا که در هر معامله در حقیقت ((پنج رکن اساسى)) وجود دارد، در این آیه به تمام این ارکان اشاره کرده است. خـودش را ((خـریـدار)) و مؤمنان را ((فروشنده)) و جانها و اموال را((متاع)) وبهشت را ((ثمن)) (بها) براى این معامله قرار داده است. مـنـتـهـا طـرز پـرداخـت این متاع را با تعبیر لطیفى چنین بیان مى کند: ((آنها در راه خدا پیکار مى کنند، و دشمنان حق را مى کشند و یا در این راه کشته مى شوند)) وشربت شهادت را مى نوشند (یقاتلون فى سبیل اللّه فیقتلون ویقتلون). وبه دنبال آن به ((اسناد)) معتبر و محکم این معامله که پنجمین رکن است اشاره کرده ، مى فرماید: ((این وعده حقى است بر عهده خداوند که در سه کتاب آسمانى تورات ، انجیل و قرآن آمده است)) (وعدا علیه حقا فى التوریه والا نجیل والقرآن). سـپـس بـراى تـاکـیـد روى ایـن مـعامله بزرگ اضافه مى کند: ((چه کسى وفادارتر به عهدش از خداست)) ؟ (ومن اوفى بعهده من اللّه). یـعـنـى ; گرچه بهاى این معامله فورا پرداخت نمى شود، اما خطرات نسیه را در برندارند ! چرا که خداوند به حکم قدرت و توانایى و بى نیازى ، از هر کس نسبت به عهد و پیمانش وفادارتر است. و از هـمه جالبتر این که پس از انجام مراسم این معامله ، همان گونه که در میان تجارت کنندگان مـعـمـول اسـت ، بـه طـرف مـقابل تبریک گفته و معامله را معامله پرسودى براى او مى خواهد و مى گوید: ((بشارت باد بر شما به این معامله اى که انجام دادید)) (فاستبشروا ببیعکم الذى بایعتم به). ((و این پیروزى و رستگارى بزرگى براى همه شماست)) (وذلک هو الفوزالعظیم). (آیه) همان گونه که روش قرآن مجید است که در آیه اى سخنى را به اجمال برگزار مى کند و در آیـه بـعد به شرح و توضیح آن مى پردازد، در این آیه مؤمنان را که فروشندگان جان و مال به خدا هستند با نه صفت بارز معرفى مى کند. 1ـ ((آنها توبه کارانند)) (التائبون) و دل و جان خود را به وسیله آب توبه ازآلودگى گناه شستشو مى دهند. 2ـ ((آنـهـا عبادت کارانند)) (العابدون) و در پرتو راز و نیاز با خدا و پرستش ذات پاک او خودسازى مى کنند)). 3ـ ((آنها (در برابر نعمتهاى مادى و معنوى پروردگار) سپاس مى گویند))(الحامدون). 4ـ ((آنها از یک کانون عبادت و پرستش به کانون دیگرى رفت و آمد دارند))(السائحون). و به این ترتیب برنامه هاى خودسازى آنان در پرتو عبادت ، در محیطمحدودى خلاصه نمى شود، و بـه افـق خـاصـى تـعلق ندارد، بلکه همه جا کانون عبودیت پروردگار و خودسازى و تربیت براى آنهاست. 5ـ ((آنها که در برابر عظمت خدا رکوع مى کنند)) (الراکعون). 6ـ ((آنها که سر بر آستانش مى سایند و سجده مى آورند)) (الساجدون). 7ـ ((آنها که مردم را به نیکیها دعوت مى کنند)) (الا مرون بالمعروف). 8ـ ((آنـهـا کـه (تـنها به وظیفه دعوت به نیکى قناعت نمى کنند بلکه) با هرگونه فساد و منکرى مى جنگند)) (والناهون عن المنکر). 9ـ ((و آنـهـا کـه (پـس از اداى رسالت امر به معروف و نهى از منکر، به آخرین ومهمترین وظیفه اجـتـماعى خود یعنى) حفظ حدود الهى ، و اجراى قوانین او، و اقامه حق و عدالت قیام مى کنند)) (والحافظون لحدوداللّه). پـس از ذکـر ایـن صـفات نه گانه ، خداوند بار دیگر چنین مؤمنان راستین وتربیت یافتگان مکتب ایـمـان و عـمـل را تـشویق مى کند، و به پیامبرش مى گوید: ((این مؤمنان را بشارت ده)) (وبشر المؤمنین). آیـه ـ شـان نـزول : در مـورد نـزول ایـن آیـه و آیـه بعد نقل شده است که گروهى از مسلمانان به پیامبراسلام مى گفتند: آیا براى پدران ما که در عصر جاهلیت از دنیارفتند طلب آمرزش نمى کنى ؟ آیات مزبور نازل شد و به همه آنها اخطار کرد که هیچ کس حق ندارد براى مشرکان استغفار نماید. تـفـسـیر: آیه ، نخست با تعبیرى رسا و قاطع پیامبر(ص) و مؤمنان را از استغفاربراى مشرکان نهى مـى کند و مى گوید: ((شایسته نیست که پیغمبر(ص) و افراد با ایمان براى مشرکان طلب آمرزش کنند)) (ما کان للنبى والذین آمنوا ان یستغفرواللمشرکین). سپس براى تاکید و تعمیم اضافه مى کند: ((حتى اگر از نزدیکانشان باشند))(ولو کانوا اولى قربى). بـعـدا دلـیـل این موضوع را ضمن جمله اى چنین توضیح مى دهد: ((بعد از آن که براى مسلمانان روشـن شـد که مشرکان اهل دوزخند)) طلب آمرزش براى آنهامعنى ندارد (من بعد ما تبین لهم انهم اصحاب الجحیم). این کارى است بیهوده و آرزویى نابجا چرا که مشرک به هیچ وجه قابل آمرزش نیست. (آیه) در این آیه به پاسخ این سؤال ـکه اگر این کار ممنوع است چرا ابراهیم براى ((آزر)) استغفار کرد ؟ـ پرداخته مى گوید: ((و استغفار ابراهیم که پدرش [عمویش آزر] به خاطر وعده اى بود که به او داد، امـا هـنـگـامـى که براى او آشکار شدکه وى دشمن خداست از او بیزارى جست)) و برایش استغفار نکرد (وما کان استغفار ابرهیم لا بیه الا عن موعده وعدها ایاه فلما تبین له انه عدو للّه تبرا منه). در پـایـان آیـه اضـافـه مـى کند: ((ابراهیم (کسى بود که در پیشگاه خدا خاضع و ازخشم و غضب پروردگار خائف و ترسان ، و مردى بزرگوار و) مهربان و بردبار بود))(ان ابراهیم لاواه حلیم). هرگونه پیوندى با دشمنان باید قطع شود:. از آیـات مـتـعـددى از قرآن این موضوع به خوبى استفاده مى شود که هرگونه پیوند و همبستگى خویشاوندى و غیرخویشاوندى باید تحت الشعاع پیوندهاى مکتبى قرار گیرد و این پیوند (ایمان به خـدا و مبارزه با هرگونه شرک و بت پرستى)باید بر تمام روابط مسلمانان حاکم باشد، چرا که این پیوند یک پیوند زیربنایى وحاکم بر همه مقدرات اجتماعى آنهاست. آیـه ـ شـان نـزول : گروهى از مسلمانان قبل از نزول فرائض و واجبات چشم از جهان بسته بودند، جـمـعـى خـدمـت پـیـامـبـر(ص) آمـدنـد و در باره سرنوشت آنهااظهار نگرانى کردند، و چنین مى پنداشتند که آنها شاید گرفتار مجازات الهى به خاطرعدم انجام این فرائض باشند آیه نازل شد و این موضوع را نفى کرد.   تفسیر: مجازات پس از تبیین این آیه اشاره به یک قانون کلى و عمومى است ، که عقل نیز آن را تاییدمى کند و آن این که تکلیف و مسؤولیت همواره بعد از بیان احکام است ، و این همان چیزى است که در علم اصول از آن تعبیر به قاعده ((قبح عقاب بلا بیان)) مى شود. لـذا در آغاز مى فرماید: ((چنین نبوده که خداوند گروهى را پس از هدایت گمراه سازد تا این که آنـچه را که باید از آن بپرهیزند براى آنها تبیین کند)) (وما کان اللّه لیضل قوما بعد اذ هدیهم حتى یبین لهم ما یتقون). و در پایان آیه مى فرماید: ((خداوند به هر چیزى داناست)) (ان اللّه بکل شى علیم). یـعنى ; علم و دانایى خداوند ایجاب مى کند که تا چیزى را براى بندگان بیان نکرده است ، کسى را در برابر آن مسؤول نداند و مؤاخذه نکند. (آیـه) در ایـن آیـه روى ایـن مـسـالـه تـکیه و تاکید مى کند که : ((حکومت آسمانها و زمین براى خداست)) (ان اللّه له ملک السموات والا رض). و نـظـام حـیـات و مرگ نیز در کف قدرت اوست ، اوست که ((زنده مى کند ومى میراند)) (یحیى ویمیت). و بـنـابـرایـن ((هـیچ ولى و سرپرست و یاورى جز خدا ندارید)) (وما لکم من دون اللّه من ولی ولا نصیر). اشاره به این که ، شما نباید بر غیر او تکیه کنید، و بیگانگان از خدا را پناهگاه یا مورد علاقه خود قرار دهید، و پیوند محبت خویش را با این دشمنان خدا از طریق استغفار یا غیر آن بر قرار و محکم دارید. آیه ـ شان نزول : این آیه در مورد غزوه تبوک و مشکلات طاقت فرسایى که به مسلمانان در این جنگ رسـید نازل شده ، این مشکلات به قدرى بود که گروهى تصمیم به بازگشت گرفتند اما لطف و توفیق الهى شامل حالشان شد، و همچنان پابرجا ماندند. تفسیر: این آیه اشاره به شمول رحمت بى پایان پروردگار نسبت به پیامبر ومهاجرین و انصار در آن لحظات حساس کرده ، مى گوید: ((رحمت خدا شامل حال پیامبر(ص) و مهاجران و انصار، همانها که در موقع شدت و سختى از او پیروى کردند، شد)) (لقد تاب اللّه على النبى والمهاجرین والا نصار الذین اتبعوه فى ساعه العسره). سـپـس اضـافـه مـى کند: ((این شمول رحمت الهى به هنگامى بود که بر اثرشدت حوادث و فشار نـاراحـتـیـهـا نـزدیـک بود دلهاى گروهى از مسلمانان از جاده حق منحرف شود)) و تصمیم به مراجعت از تبوک بگیرند (من بعد ما کاد یزیغ قلوب فریق منهم). دگر بار تاکید مى کند که ((بعد از این ماجر، خداوند رحمت خود را شامل حال آنهاساخت ، و توبه آنها را پذیرفت ، زیرا او نسبت به مؤمنان مهربان و رحیم است)) (ثم تاب علیهم انه بهم رؤف رحیم). آیـه ـ شـان نـزول : سـه نفر از مسلمانان به نام ((کعب بن مالک)) و ((مراره بن ربیع)) و ((هلال بن امیه)) از شرکت در جنگ تبوک ، و حرکت همراه پیامبر(ص) سر باززدند، ولى این به خاطر آن نبود کـه جـز دار و دسـته منافقان باشند، بلکه به خاطرسستى و تنبلى بود، چیزى نگذشت که پشیمان شدند. هنگامى که پیامبر(ص) از صحنه تبوک به مدینه بازگشت ، خدمتش رسیدند وعذرخواهى کردند، امـا پـیـامبر(ص) حتى یک جمله با آنها سخن نگفت و به مسلمانان نیز دستور داد که احدى با آنها سخن نگوید. آنها در یک محاصره عجیب اجتماعى قرار گرفتند، بطورى که فضاى مدینه باتمام وسعتش چنان بـر آنها تنگ شد که مجبور شدند براى نجات از این خوارى ورسوایى بزرگ ، شهر را ترک گویند و به کوههاى اطراف مدینه پناه ببرند. سـرانـجام پس از پنجاه روز توبه و تضرع به پیشگاه خداوند، توبه آنان قبول شد و آیه در این زمینه نازل گردید.   تفسیر: زندان محاصره اجتماعى گنهکاران ! نه تنها آن گروه عظیم مسلمانان را که در جهاد شرکت کرده بودند، موردرحمت خویش قرار داد ((بـلـکـه آن سـه نفر را که (از شرکت در جهاد تخلف ورزیده بودند و) جنگجویان آنها را پشت سر گذاشتند و رفتند، نیز مشمول لطف خود قرارداد)) (وعلى الثلثه الذین خلفوا). اما این لطف الهى به آسانى شامل حال آنها نشد، بلکه آن به هنگامى بود که آن سه نفر در محاصره شدید اجتماعى قرار گرفتند، و مردم همگى با آنها قطع رابطه کردند، ((آن چنان که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد)) (حتى اذا ضاقت علیهم الا رض بما رحبت). و سـیـنه آنها چنان از اندوه آکنده شد که گویى ((جایى در وجود خویش براى خود نمى یافتند)) (وضاقت علیهم انفسهم) تا آنجا که خود آنها نیز از یکدیگر قطع رابطه کردند. و به این ترتیب همه راهها به روى آنها بسته شد، ((و یقین پیدا کردند که پناهگاهى از خشم خدا جز از طریق بازگشت به سوى او نیست)) (وظنوا ان لا ملجامن اللّه الا الیه). ((بـار دیـگـر (رحمت خدا به سراغ آنان آمد، و) توبه و بازگشت حقیقى وخالصانه را بر آنان آسان ساخت ، تا توبه کنند)) (ثم تاب علیهم لیتوبوا). چرا که ((خداوند توبه پذیر و رحیم است)) (ان اللّه هو التواب الرحیم). (آیه).   با صادقان باشید: در آیـات گـذشته ، سخن در باره گروهى از متخلفان در میان بود، اما در آیه مورد بحث اشاره به نقطه مقابل آنها کرده به همه مسلمانان دستور مى دهد که رابطه خود را با راستگویان و آنها که بر سر پیمان خود ایستاده اند محکم بدارید. نخست مى فرماید: ((اى کسانى که ایمان آورده اید ! از مخالفت فرمان خدابپرهیزید)) (یا ایها الذین آمنوا اتقوا اللّه). و بـراى ایـن که بتوانید راه پر پیچ و خم تقوا را بدون اشتباه و انحراف بپیمائیداضافه مى کند: ((با صادقان باشید)) (وکونوا مع الصادقین). ((صـادقـیـن)) آنـهـایـى هـسـتند که تعهدات خود را در برابر ایمان به پروردگار به خوبى انجام مى دهند، نه تردیدى به خود راه مى دهند، نه عقب نشینى مى کنند، نه از انبوه مشکلات مى هراسند بلکه با انواع فداکاریه، صدق ایمان خود را ثابت مى کنند. شک نیست که این صفات مراتبى دارد که بعضى مانند امامان معصوم (ع) درقله آن قرار گرفته اند و بعضى دیگر در مرحله پایینتر. (آیه).   مشکلات مجاهدان بى پاداش نمى ماند: در آیـات گـذشـته بحثهایى پیرامون سرزنش کسانى که از غزوه تبوک خوددارى کرده بودند، به مـیـان آمـد، ایـن آیه و آیه بعد به عنوان یک قانون کلى وهمگانى ، بحث نهایى را روى این موضوع مى کند. نـخـسـت مـى گوید: ((مردم مدینه وبادیه نشینانى که در اطراف این شهر (که مرکز و کانون اسلام است) زندگى مى کنند حق ندارند، از رسول خدا(ص) تخلف جویند)) (ما کان لا هل المدینه ومن حولهم من الا عراب ان یتخلفوا عن رسول اللّه). ((و نـه حـفظ جان خود را بر حفظ جان او مقدم دارند)) (ولا یرغبوا بانفسهم عن نفسه) چرا که او رهبر امت ، و پیامبر خد، و رمز بقا وحیات ملت اسلام است. این وظیفه همه مسلمانان در تمام قرون و اعصار است که رهبران خویش راهمچون جان خویش ، بلکه بیشتر گرامى دارند و در حفظ آنان بکوشند و آنها را دربرابر حوادث سخت تنها نگذارند، چرا که خطر براى آنها خطر براى امت است. سـپـس به پاداشهاى مجاهدان که در برابر هرگونه مشکلى در راه جهادنصیبشان مى شود، اشاره کـرده و روى هـفـت قـسـمـت از این مشکلات و پاداش آن انگشت مى گذارد و مى گوید: ((این بـه خـاطر آن است که هیچ گونه تشنگى به آنهانمى رسد)) (ذلک بانهم لا یصیبهم ظما) ((و هیچ رنج و خستگى پیدا نمى کنند)) (ولا نصب). ((و هـیچ گرسنگى در راه خدا دامن آنها را نمى گیرد)) (ولا مخمصه فى سبیل اللّه) ((و در هیچ نـقـطـه خطرناک و میدان پرمخاطره اى که موجب خشم و ناراحتى کفار است قرار نمى گیرند)) (ولا یطؤن موطئا یغیظ الکفار). ((و هیچ ضربه اى از دشمن بر آنها وارد نمى شود)) (ولا ینالون من عدو نیل). ((مگر این که در ارتباط با آن ، عمل صالحى براى آنها ثبت مى شود)) (الا کتب لهم به عمل صالح). و مـسـلـمـا پـاداش یـک بـه یک آنها را از خداوند بزرگ دریافت خواهند داشت ،((زیرا خدا پاداش نیکوکاران را هیچ گاه ضایع نمى کند)) (ان اللّه لا یضیع اجرالمحسنین). (آیـه) ((هـمـچـنین هیچ مال کم یا زیادى را در مسیر جهاد، انفاق نمى کنند))(ولا ینفقون نفقه صغیره ولا کبیره). ((و هـیـچ سرزمینى را (براى رسیدن به میدان جهاد و یا به هنگام بازگشت) زیرپا نمى گذارند، مگر این که تمام این گامه، و آن انفاقه، براى آنها ثبت مى شود)) (ولا یقطعون وادیا الا کتب لهم). ((تا سرانجام خداوند این اعمال را به عنوان بهترین اعمالشان پاداش دهد))(لیجزیهم اللّه احسن ما کانوا یعملون). آیـه ـ شـان نـزول : هنگامى که پیامبر(ص) به سوى میدان جهاد حرکت مى کرد، همه مسلمانان به اسـتـثـناى منافقان و معذوران در خدمتش حرکت مى کردند، حتى در جنگهایى که پیغمبر(ص) شـخـصـا شـرکـت نـمـى کـرد (سـریـه هـا)همگى به سوى میدان مى رفتند و پیامبر(ص) را تنها مى گذاردند. آیـه نـازل شد و اعلام کرد که در غیر مورد ضرورت ، شایسته نیست همه مسلمانان به سوى میدان جنگ بروند.   تفسیر: جهاد با جهل و جهاد با دشمن این آیه که با آیات گذشته در زمینه جهاد پیوند دارد، اشاره به واقعیتى مى کند که براى مسلمانان جـنبه حیاتى دارد وآن این که : گرچه جهاد بسیار پراهمیت است و تخلف از آن ننگ و گناه ، ولى در مـواردى کـه ضرورتى ایجاب نمى کند که همه مؤمنان در میدان جهاد شرکت کنند، مخصوصا در مواقعى که پیامبر(ص)شخصا در مدینه باقى مانده نباید همه به جهاد بروند بلکه لازم است هر جـمـعـیـتـى ازمـسـلـمـانـان بـه دو گروه تقسیم شوند گروهى فریضه جهاد را انجام دهند، و گـروه دیـگرى در مدینه بمانند و معارف و احکام اسلام را بیاموزند همان گونه که آیه مى فرماید: ((شـایـسـتـه نـیـسـت مؤمنان همگى به سوى میدان جهاد کوچ کنند چرا از هرگروهى از آنان ، طـایـفـه اى کوچ نمى کند (و طایفه اى در مدینه بماند) تا در دین ومعارف و احکام اسلام آگاهى یابند)) (وما کان المؤمنون لینفروا کافه فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فى الدین). ((و بـه هـنگامى که یاران مجاهدشان از میدان بازگشتند احکام و فرمانهاى الهى را به آنها تعلیم دهند و از مخالفت آن انذارشان نمایند)) (ولینذروا قومهم اذا رجعواالیهم). ((بـاشد (که این برنامه موجب شود) که آنها از مخالفت فرمان خدا بپرهیزند)) ووظایف خویش را انجام دهند (لعلهم یحذرون). مـسـالـه مهمى که از آیه مى توان استفاده کرد، احترام و اهمیت خاصى است که اسلام براى مساله ((تـعـلـیـم)) و ((تـعلم)) قائل شده است ، تا آنجا که مسلمانان راملزم مى سازد که همه در میدان جنگ شرکت نکنند، بلکه گروهى بمانند و معارف اسلام را بیاموزند. یعنى جهاد با جهل همانند جهاد با دشمن بر آنها فرض است ، و اهمیت یکى کمتر از دیگرى نیست ، بـلـکه تا مسلمانان در مساله جهاد با جهل ، پیروز نشوند درجهاد با دشمن پیروز نخواهند شد، زیرا یک ملت جاهل همواره محکوم به شکست است. (آیه).   دشمنان نزدیکتر را دریابید!. بـه تـناسب بحثهایى که تاکنون پیرامون جهاد در این سوره ذکر شده در این آیه به دو دستور دیگر در زمینه این موضوع مهم اسلامى اشاره گردیده است. نخست روى سخن را به مؤمنان کرده ، مى گوید: ((اى کسانى که ایمان آورده اید ! با کفارى که به شما نزدیکترند پیکار کنید)) (یا ایها الذین آمنوا قاتلواالذین یلونکم من الکفار). آیـه فوق گرچه از ((پیکار مسلحانه))، و از ((فاصله مکانى)) سخن مى گوید، ولى بعید نیست که روح آیـه در پـیـکارهاى منطقى و فاصله هاى معنوى نیز حاکم باشد، به این معنى که مسلمانان به هـنـگـام پـرداخـتـن بـه مبارزه منطقى و تبلیغاتى با دشمنان ،اول باید به سراغ کسانى بروند که خـطـرشـان براى جامعه اسلامى بیشتر و نزدیکتراست ، مثلا در عصر ما که خطر الحاد و مادیگرى هـمـه جوامع را تهدید مى کند، بایدمبارزه با آن را مقدم بر مبارزه با مذاهب باطله قرار داد، نه این کـه آنـهـا فراموش شوند،بلکه باید لبه تیز حمله متوجه گروه خطرناکتر گردد، یا مثلا مبارزه با استعمار فکرى وسیاسى و اقتصادى باید در درجه اول قرار گیرد. دومین دستورى که در زمینه جهاد، در این آیه مى خوانیم ، دستور شدت عمل است ، آیه مى گوید: ((دشمنان باید در شما یک نوع خشونت احساس کنند))(ولیجدوا فیکم غلظه). بنابراین تنه، وجود قدرت کافى نیست ، بلکه باید در برابر دشمن نمایش قدرت داد. و در پـایـان آیـه بـه مـسلمانان با این عبارت نوید پیروزى مى دهد که : ((بدانیدخدا با پرهیزکاران است)) (واعلموا ان اللّه مع الـمـتقین). این تعبیر ممکن است علاوه بر آنچه گفته شد، اشاره به این معنى نیز باشد که توسل به خشونت و شدت عمل باید توام با تقوا باشد، و هیچ گاه از حدود انسانى تجاوز نکند. (آیه).   تاثیر آیات قرآن بر دلهاى آماده و آلوده : بـه تـنـاسـب بحثهایى که در باره منافقان و مؤمنان گذشت ، در این آیه و آیه بعداشاره به یکى از نشانه هاى بارز این دو گروه شده است. نـخست مى گوید: ((و هنگامى که سوره اى نازل مى شود، بعضى از منافقان به یکدیگر مى گویند: ایـمـان کـدامیک از شما را نزول این سوره افزون ساخت)) ؟ (واذاما انزلت سوره فمنهم من یقول ایکم زادته هذه ایمانا). و با این سخن مى خواستند عدم تاثیر سوره هاى قرآن و بى اعتنایى خود رانسبت به آنها بیان کنند. امـا قـرآن بـا لحن قاطعى به آنها پاسخ مى دهد و ضمن تقسیم مردم به دو گروه ، مى گوید: ((اما کـسـانـى کـه ایـمـان آورده انـد ! نزول این آیات بر ایمانشان افزوده و آنها به فضل و رحمت الهى خوشحالند)) (فاما الذین آمنوا فزادتهم ایمانا وهم یستبشرون). (آیـه) ((و امـا آنـهـا که در دلهایشان بیمارى (نفاق و جهل و عناد و حسد)است ، پلیدى تازه اى بر پلیدیشان مى افزاید)) ! (واما الذین فى قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الى رجسهم). چـرا کـه در بـرابـر هـر فـرمان تازه اى نافرمانى و عصیان جدیدى مى کنند و در مقابل هرحقیقت لـجـاجت جدیدى ، و این سبب تراکم عصیانها و لجاجته، در وجودشان مى شود، و چنان ریشه هاى ایـن صفات زشت در روح آنان قوى مى گردد ((و سرانجام در حال کفر و بى ایمانى از دنیا خواهند رفت)) (وماتوا وهم کافرون). قرآن در دو آیه بالا بر این واقعیت تاکید مى کند که تنها وجود برنامه ها وتعلیمات حیاتبخش براى سـعـادت یـک فـرد، یا یک گروه کافى نیست ، بلکه آمادگى زمینه ها نیز باید به عنوان یک شرط اساسى مورد توجه قرار گیرد. آیـات قـرآن مانند دانه هاى حیاتبخش باران است ; که مى دانیم ((در باغ ، سبزه روید و در شوره زار، خس !)). (آیه) در این آیه و آیه بعد نیز سخن را در باره منافقان ادامه مى دهد، وآنها را مورد سرزنش و اندرز قـرار داده مـى گـویـد: ((آیـا آنـهـا نـمـى بـینند که در هر سال ،یک یا دو بار، مورد آزمایش قرار مى گیرند)) ! (اولا یرون انهم یفتنون فى کل عام مره او مرتین). و عـجـب ایـن که با این همه آزمایشهاى پى درپى ((از راه خلاف باز نمى ایستندو توبه نمى کنند و متذکر نمى شوند)) (ثم لا یتوبون ولا هم یذکرون). از تعبیر آیه چنین بر مى آید که این آزمایش غیر از آزمایش عمومى است که همه مردم در زندگى خـود بـا آن روبـرو مى شوند بلکه از آزمایشهایى بوده که بایدباعث بیدارى این گروه گردد مثل فاش شدن اعمال سؤشان و ظاهر شدن باطنشان. (آیـه) سـپـس اشـاره بـه قـیافه انکارآمیزى که آنها در برابر آیات الهى به خودمى گرفتند کرده ، مى گوید: ((و هنگامى که سوره اى از قرآن نازل مى شود، بعضى ازآنها با نظر تحقیر و انکار نسبت بـه آن سوره به بعض دیگر نگاه مى کنند)) و با حرکات چشم ، مراتب نگرانى خود را ظاهر مى سازند (واذا ما انزلت سوره نظر بعضهم الى بعض). نـاراحـتـى و نـگرانى آنها از این نظر است که مبادا نزول آن سوره ، رسوایى جدیدى برایشان فراهم سازد. و بـه هـر حـال تـصـمـیم بر این مى گیرند که از مجلس بیرون بروند، تا این نغمه هاى آسمانى را نـشـنـونـد، امـا از این بیم دارند که به هنگام خروج کسى آنها راببیند، لذا آهسته از یکدیگر سؤال مى کنند: آیا کسى متوجه ما نیست ((آیا کسى شمارا مى بیند)) ؟! (هل یریکم من احد). و هـمین که اطمینان پیدا مى کنند جمعیت به سخنان پیامبر(ص) مشغولند ومتوجه آنها نیستند ((از مجلس بیرون مى روند)) (ثم انصرفوا). در پـایـان آیـه ، به ذکر علت این موضوع پرداخته و مى گوید: ((آنها به این جهت از شنیدن کلمات خـدا ناراحت مى شوند که ((خداوند قلوبشان را (به خاطر لجاجت وعناد و به خاطر گناهانشان) از حق منصرف ساخته (و یک حالت دشمنى و عداوت نسبت به حق پیدا کرده اند) چرا که آنها افرادى بى فکر و نفهم هستند)) (صرف اللّه قلوبهم بانهم قوم لا یفقهون). (آیه).   آخرین آیات قرآن مجید: ایـن آیـه و آیه بعد که آخرین آیاتى است که بر پیامبر(ص) نازل شده است ، و باآن سوره برائت پایان مى پذیرد، در واقع اشاره اى است به تمام مسائلى که در این سوره گذشت. نـخـسـت روى سخن را به مردم کرده ، مى گوید: ((پیامبرى از خودتان به سوى شما آمد)) ! (لقد جاکم رسول من انفسکم). ((من انفسکم)) (از خودتان) اشاره به شدت ارتباط پیامبر(ص) با مردم است ،گویى پاره اى از جان مردم و روح جامعه در شکل پیامبر(ص) ظاهر شده است. پـس از ذکـر ایـن صـفت به چهار قسمت دیگر از صفات ممتاز پیامبر(ص) که درتحریک عواطف مـردم و جـلـب احساساتشان اثر عمیق دارد اشاره کرده ، نخست مى گوید: ((هرگونه ناراحتى و زیان و ضررى به شما برسد براى او سخت ناراحت کننده است)) (عزیز علیه ما عنتم).   و به شدت از رنجهاى شما رنج مى برد دیگر این که : ((او سخت به هدایت شما علاقه مند است)) و به آن عشق مى ورزد (حریص علیکم). سـپـس بـه سومین و چهارمین صفت اشاره کرده ، مى گوید: ((او نسبت به مؤمنان رؤف و رحیم است)) (بالمؤمنین رؤف رحیم). بـنابراین هرگونه دستور مشکل و طاقت فرسایى را مى دهد ـحتى گذشتن از بیابانهاى طولانى و سوزان در فصل تابستان ، با گرسنگى و تشنگى ، براى مقابله با یک دشمن نیرومند در جنگ تبوک ـ آن هـم یـک نـوع مـحـبـت و لطف از ناحیه او و براى نجات شم، از چنگال ظلم و ستم و گناه و بدبختى است.   (آیـه) در ایـن آیه که آخرین آیه سوره توبه است ، پیامبر(ص) را دلدارى مى دهد که از سرکشیها و عصیانهاى مردم ، دلسرد و نگران نشود، مى گوید: ((اگر آنهاروى از حق بگردانند (نگران نباش و) بگو: خداوند براى من کافى است)) چرا که اوبر هر چیزى تواناست (فان تولوا فقل حسبى اللّه). ((همان خداوندى که هیچ معبودى جز او نیست)) و بنابراین تنها پناهگاه اوست (لا اله الا هو). آرى ((مـن تنها بر چنین معبودى تکیه کرده ام ، و به او دلبسته ام و کارهایم را به او واگذارده ام)) (علیه توکلت). ((و او پروردگار عرش بزرگ است)) (وهو رب العرش العظیم).   جـایى که عرش و عالم بالا و جهان ماوراطبیعت با آن همه عظمتى که دارد،در قبضه قدرت او، و تـحـت حـمـایت و کفالت اوست ، چگونه مرا تنها مى گذارد و دربرابر دشمن یارى نمى کند ؟ مگر قـدرتـى در بـرابر قدرتش تاب مقاومت دارد ؟ و یارحمت و عطوفتى بالاتر از رحمت و عطوفت او تصور مى شود؟. منبع:آسمونی
این سوره در ((مدینه)) نازل شده و 129 آیه است.
65,660
607365732c38301a358f225a
 کتاب «اسلام دین خوبی است و مسلمانان باید از آن پیروی کنند» نوشته سانجیو بهاتلا است. این کتاب چشم انداز درست و سالمی از اسلام را ارائه می‌دهد و می‌تواند کمکی باشد برای افراد غیر مسلمان تا تصورات غلطی را که در مورد دین اسلام دارند را شفاف سازی کنند و اشتباهاتشان را از بین ببرند. ممکن است جالب به نظر برسد که افراد غیر مسلمان دانش خود را به کار گرفته‌اند که بعضی از ویژگی‌های منحصر به فرد اسلام را کشف کنند. مسلمانان مدیون تعداد زیادی از این محققان و نویسندگان هستند که حقایق جالبی از اسلام، فرهنگ و فلسفه آن را استنباط و استخراج کرده‌اند. محمد اسد و مارمادوک پیتکال از مترجمان برجسته‌ای هستند که قرآن را ترجمه کرده‌اند.این افراد در خانواده غیر مسلمان به دنیا امدند. مترجم دیگری به نام ای،جی،اربری که یک انگلیسی بود، قرآن را ترجمه کرد و ترجمه‌اش به عنوان یک اثر فوق‌العاده جهانی معرفی شد مورد تحسین قرار گرفت . زمانی که می‌خواهیم از تاریخ فرهنگی اسلام سخن بگوییم به نام افراد غیر مسلمانی همچون فیلیپ هیتی ،ار ای نیکلسون و استنلی لین پول برمی‌خوریم که میراثی از تمدن اسلامی را برای خوانندگان انگلیسی زبان به ارمغان گذاشتند. زمانی که حرف و حدیث‌های زیادی از زندگی حضرت محمد (ص) وجود داشت ، مارتین لینگز کتابی در مورد حضرت محمد و زندگی‌اش نوشت که همچنان از آن به عنوان یک اثر فاخر یاد می‌شود. وی نیز در خانواده  غیرمسلمان به دنیا آمده بود. ادبیات اسلامی در انگلستان، در اصل تحت سلطه روشنفکران غیر مسلمان است. برخی از آنها با اسلام متعصبانه برخورد می کنند اما تعداد زیادی از آنها قابل اعتماد هستند. این کتاب از یک دیدگاه جدید به اسلام نگاه می کند.پیامی که این کتاب به خواننده می دهد این است که اسلام یک دین کاربردی است و زندگی حضرت محمد (ص) نمونه بارزی از کاربردی بودن دین اسلام است. نویسنده تلاش می کند تا  اصول عدالت اجتماعی ، دلسوزی،عدالت جنسیتی، مهربانی و عدم خشونت را به عنوان بستری برای اسلام همانطور که در قرآن مجسم شده و یا همانطور که در زندگی حضرت محمد (ص) دیده می شود به تصویر بکشد.وی در این کتاب از مسلمانان می خواهد که سنت های پیامبر از جمله صلح ،عشق ،ملایمت،و دلسوزی را احیا کنند و توضیح می دهد که چگونه در سالهای اولیه اسلام اصلاحات اتفاق افتادند و با توجه به نیازهای جامعه تغییر کردند و روند رو به رشد داشته اند. قوانین دقیقی که توسط حقوق دانان سنتی قانونگذاری شده بودند این اجازه را دادند که فرهنگ هایی که قبل از اسلام رواج داشتند ادامه یابند. اصلاحات از زمان پیامبر اسلام (ص) آغاز گردید اما در قرون وسطی به دلیل پیچیدگی های فقه ( قانون اسلامی) متوقف و دوباره در قرون 19 و 20 به صورت اختیاری مدون شد. پیامبر مخالف افراط گرایی بود و هر آنچه را که بر خلاف عقاید عمومی بود رد می کرد و همیشه بر اعتدال تاکید می کرد.نصیحت های ایشان همه از قرآن سرچشمه می گیرد. همانطور که نویسنده به درستی بیان می کند قرآن کتابی است منسجم و هر آیه آن توسط آیه های دیگر تقویت می شود بنابراین تمام قرآن باید خوانده شود و نمی توان آیه ها را تک به تک معنا و تفسیر کرد.  قرآن دارای یکپارچگی سازمان یافته ای است و در تفسیر آیه ها باید از دلسوزی، رحمت و صلاحیت که فلسفه اساسی این کتاب مقدس است بهره‌مند شویم. نویسنده این مطلب را یاد آور می شود که اهمیت خارق العاده قرآن در این است که بر پایه عقل و برهان است. قرآن با شیوه های مختلف از مسلمانان می خواهد که تفکر کنند و تجدید نظر کنند نه اینکه عبادت کورکورانه انجام دهند. در جهان اسلام ،نسل جدید مسلمانان ،مرزها را برداشته و فقه اسلامی را که در طی قرن‌ها رایج بوده جستجو می کنند تا ابعاد ترقی خواهی دینشان را پر رنگ کنند و حقایق را به مقامات خود منصوب خواه والدینشان باشند یا امامشان بیان می کنند. کتاب های مانند همین کتاب روش های جدید اندیشیدن را تقویت می کنند. این کتاب کتابی است که دانش آموزان، معلمان، امامان جمعه و دانشگاهیان همه به یک اندازه از آن لذت خواهند برد. نویسنده به ما الهام می بخشد و ما را تشویق و به ما می آموزد و یاد آور می شود که بیندیشیم و تجدید نظر کنیم. این کتابی است که چشم انداز درستی از اسلام را نشان می دهد و به غیر مسلمانان کمک می کند تا تصورات غلطشان و اشتباهاتشان در مورد اسلام را از بین ببرند. این کتاب حقایق اساسی در مورد قرآن را در ذهن انسان تقویت می کند و به مسلمانان کمک می کند تا مسائلی که بر آنها تمرکز کرده اند را بازنگری کنند. زندگی نامه نویسنده: سانجیو بهاتلا در سال 1953در ماتولای هند متولد و در سال 1975 در رشته مهندسی الکترونیک از موسسه تکنولوژی هند واقع در کانپور فارغ‌التحصیل شد و تا سال 1985 در همین حرفه مهندسی مشغول بود. از آن سال تا به تاکنون بیشتر به عنوان یک نویسنده آزاد بیش از پانزده سال به عنوان نویسنده مطالب تبلیغاتی در مجله ها و سایت ها و... فعالیت داشته است. اولین کتاب شعر وی با عنوان «نگاهی به گذشته» توسط شرکت ارینتلانگ من (که در حال حاضر با نام آرینت بلکسون فعالیت می کند) در سال 1990 به چاپ رسید و کتاب دیگر وی با عنوان «هایکو ،دوست من» توسط شرکت روپا در سال 1993 به چاپ رسید . چاپ دوم این کتاب توسط شرکت کرب واریز پرس در سال 2013 بود. دو کتاب شعر بلند وی با عنوان های «یک گنهکار می گوید»و «مرد تنهایی نینماه»توسط شرکت کرب واریز پرس در سال های 2010 و 2013 به چاپ رسید. بهاتلا یک از بنیانگذاران انجمن شعر بمبئی نیز بود و نوشتن مطالب مربوط به این انجمن وهمچنین مطالبی در مورد تاریخچه شعر  را به مدت چهار سال بین سالهای 1989 تا 1993 برعهده داشت. رمان وی با عنوان «بی عدالتی» جایزه ادبی مرد آسیا را درسال 2007 به خود اختصاص داد. بهاتلا کرب واریز پرس را درسال 2010 راه اندازی کرد و توسط همان، رمان خود را در سال 2011 به چاپ رسانید و رمان دوم وی با عنوان «آقای جی آمریکا را ترک کرده است»در سال 2012 به چاپ رسید. تمام کتابهای بهاتلا در وبسایت شرکت آمازون موجود هستند و از طرف مجلات روزنامه های هندی نظرات مثبتی در مورد آثارش دریافت کرده است. وی در میان تمام مشغله‌های ادبی با آشا در سال 1988 ازدواج کرد اما این ازدواج به طلاق انجامید که حاصل این ازدواج دختری به نام نیتیپریا است .در دورانی که بهاتلا مشغول نوشتن رمان هایکو بود نیتیپریا در هفدهمین روز ماه به دنیا آمد.از نظر بهاتلا این اتفاقی شگفت انگیز بود چرا که رمان هایکو نیز هفده فصل داشت. وی می فزاید که در آن زمان آنها در طبقه هفدهم یک ساختمان سکونت داشتند و تلاقی عدد هفده با تمام این حوادث ، امروزه باعث نشستن لبخند بر لبان وی می شود. منبع:فارس
سانجیو بهاتلا نویسنده شهره به مرد آسیا تازه‌ترین اثر خود با عنوان «اسلام دین خوبی است و مسلمانان باید از آن پیروی کنند» را منتشر کرد.
72,510
607368892c38301a358f3d1c
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، محمدرضا نعمت‌زاده وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت و مشاور فعلی وزیر نفت از چهاردهمین نمایشگاه بین المللی انرژی کیش بازدید کرد. نعمت‌زاده در حاشیه بازدید از نمایشگاه امسال در جمع خبرنگاران اظهار داشت: ورود بنده به موضوع 10 قلم کالایی که در اولویت داخلی‌سازی در صنعت نفت قرار دارند بسیار جدید و اخیر است، اما در عین حال با برخی از طرف‌های قرارداد جلسه‌هایی داشتیم که خوشبختانه در مواردی که به ما ارجاع شد یا سازندگان و طرف‌های قرارداد مشکل داشتند، توانستیم با کمک دوستان وزارت نفت و شرکت نفت و شرکت‌های زیرمجموعه، موضوعات را حل‌و‌فصل کنیم.وی درباره مشکلات در مورد قرارداد پمپ‌های برقی درون‌‌چاهی گفت: دو سه بار با طرف قرارداد و شرکت فلات قاره جلسه گذاشتیم و ظاهراً مشکلات حل‌وفصل شده است؛ البته یک گروه دیگری هم بود که ظاهراً برای کار آمادگی داشتند، بنابراین ما توصیه کردیم که بهتر است ما با هر دوی این‌ها قرارداد داشته باشیم تا از توان بیشتر داخلی استفاده شود، ضمن اینکه کشور ما هم نیاز دارد.مشاور وزیر نفت اضافه کرد: در مورد مته‌های حفاری نیز چند جلسه داشتیم و امیدواریم که این موضوع به‌طور کلی تسریع شود که به‌نظر من این روشی که برای انتقال تکنولوژی گذاشته شده یا همان مهندسی معکوس، یک مقدار پیچیده و بوروکراتیک است و امیدواریم با کمک دوستان‌مان در شرکت نفت روش‌ها یک مقدار تسهیل شود که کارها پیش برود، چراکه من فکر می‌کنم برخی از این روش‌ها منبطق بر شرایط ما نیست؛ مثلاً یک دستورالعملی از برخی شرکت‌های خارجی آوردیم که اصلاً در این رابطه قابل اعمال نیست و این چیزهایی است که من اخیراً متوجه شدم.وی افزود: امیدوارم کار این 10 قلم گروه کالایی همان‌طور که مدنظر وزیر و وزارت نفت است، هرچه زودتر تحقق پیدا کند.نعمت‌زاده درباره گله برخی از شرکت‌های داخلی به عدم اعتماد به این شرکت‌ها در مناقصات گفت: این موضوع به مجریان نفت، گاز و پتروشیمی برمی‌گردد که باید به شرکت‌های داخلی اعتماد کنیم؛ شرکت‌هایی هستند که توان و تجربیات خوبی دارند و قبلاً هم همین کارها را انجام دادند و اصلاً ما باید رجوع به یک سازنده یا پیمانکار خارجی را در این موارد ممنوع کنیم و در مواردی هم که نیاز به مشارکت خارجی است حتماً هم سازندگان ما علاقه‌مندند و چند مورد هم هست که با آن‌ها در حال مذاکره هستیم.منبع: خبرگزاری تسنیم
مشاور وزیر نفت گفت: این روشی که برای انتقال تکنولوژی گذاشته شده یا همان مهندسی معکوس، یک مقدار پیچیده و بوروکراتیک است و امیدواریم با کمک دوستان‌مان در شرکت نفت روش‌ها یک مقدار تسهیل شود که کارها پیش برود.
9,003
60734b0d2c38301a358e4509
به گزارش تبیان به نقل از روزنامه ایران، حسین کمالی با بیان اینکه «پارلمان اصلاحات یک نهادبالادستی به لحاظ تئوریک خواهد بود و با هیچ مجموعه دیگری در این جریان موازی و منافی نمی‌شود» گفت: «پارلمان اصلاحات» بحث جدیدی نیست. دو سال پیش کلیاتش در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به تصویب رسید و مجدد با پیشنهاد حزب مردمسالاری در دستور کار قرار گرفت. وی ادامه داد: وظیفه پارلمان اصلاحات تولید مانیفست و مفاهیم مشترک است تا بین نظرات اصلاحات با بقیه جمعیت‌ها فرق بگذارد. چون گاهی اوقات کسانی که افکار براندازانه دارند، خود را در چارچوب‌های اصلاح‌طلبی تعریف می‌کنند در حالی که این طور نیست. اصلاح‌طلبان به بقای نظام و اصلاح امور معتقدند، بنابراین کاملاً متفاوت هستند با کسانی که اصل نظام را قبول ندارند. کمالی در پاسخ به سؤالی درباره رابطه این پارلمان با شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان گفت که فعلاً بحثی در این خصوص نشده و شورای هماهنگی در این باره تصمیم خواهد گرفت. به گفته وی، نقش پارلمان اصلاحات با نقش شورای عالی اصلاح‌طلبان متفاوت است. چراکه پارلمان اصلاحات تولید مانیفست، سیاست و خط مشی می‌کند. شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، عنوان نهاد انتخاباتی مجموعه اصلاح‌طلبان است که سال 94 در آستانه انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی اعلام موجودیت کرد. این نهاد در انتخابات پارلمان شهری و ملی توفیقات چشمگیری به دست آورد اما طیفی از اصلاح‌طلبان بویژه احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات معتقدند به جای افراد، احزاب باید محوریت فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی این جریان را به عهده داشته باشند. منتقدان همچنین معتقدند ریاست بر این نهاد همانند ریاست بر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، دوره‌ای باشد. اگرچه بعد از انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در اردیبهشت امسال اعلام شد کمیته‌ای در حال احصا و بررسی نقاط ضعف نهاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان است، اما برخی ناظران معتقدند عدم ارائه گزارش بعد از ماه‌ها، سبب شده شماری از احزاب اصلاح‌طلب به دنبال تشکیل یک نهاد دیگر به نام «پارلمان اصلاحات» باشند. مصطفی کواکبیان نماینده تهران و دبیرکل حزب مردمسالاری در کنگره حزب اسلامی کار که آذرماه برگزار شده بود، از موافقت رئیس دولت اصلاحات با تشکیل «پارلمان اصلاحات» خبر داد و گفت: طرحی تحت عنوان پارلمان اصلاحات را مطرح کرده‌ایم تا اشخاص توانمند و باسابقه اصلاح‌طلبی بتوانند حضور فعال حزبی داشته باشند. در این صورت 4 هزار نفر از درون احزاب می‌توانند حضور فعال داشته باشند. حسین مرعشی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان دو روز پیش درباره تصویب کلیات طرح پارلمان اصلاحات در شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان گفته بود: بر اساس طرحی که به پیشنهاد حزب کارگزاران سازندگی در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تصویب شد، قرار است شورای عالی سیاستگذاری کار خود را به عنوان نهادی اجرایی ادامه بدهد و پارلمان اصلاحات هم نهادی بالادستی و نظارتی خواهد بود. وی در پاسخ به این سؤال که بحث‌هایی درباره‌ مخالفت اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات با طرح پارلمان اصلاحات مطرح می‌شود، آیا صحت دارد نیز گفت: اختلاف نظر وجود دارد اما در مجموع، هیچ فردی در شورای عالی سیاستگذاری مخالف این طرح نیست و ما در حال بحث روی جزئیات آن هستیم.منبع: روزنامه ایران
رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات درباره ایده «پارلمان اصلاحات» که اخیراً از سوی این مجموعه مطرح شده، توضیحاتی ارائه کرد.
30,629
6073565d2c38301a358e9983
دیرتر غذا خوردن نسبت به زمانی مشخص برای افراد بسیاری نگرانی از افزایش وزن را به همراه دارد. غذا نخوردن پس از ساعت هشت شب یکی از پیشنهادهای رایج است، اما این قبیل توصیه‌ها درباره غذا خوردن شبانه می‌توانند گمراه کننده باشند. زمانی که موضوع افزایش وزن مطرح می‌شود، آنچه می‌خورید، نسبت به این که چه زمانی غذا می‌خورید، اهمیت بیشتری دارد. غذا خوردن و ریتم شبانه‌روزیاین ایده که غذا خوردن هنگام شب موجب افزایش وزن می‌شود از مطالعاتی با حضور سوژه‌های حیوانی سرچشمه می‌گیرد که نشان داده‌اند بدن ممکن است طی این ساعات از کالری‌های مصرف شده به شیوه‌ای متفاوت نسبت به زمان‌های دیگر روز استفاده کند. برخی پژوهشگران این نظریه را مطرح کرده‌اند که غذا خوردن هنگام شب علیه ریتم شبانه روزی انسان، چرخه‌ای 24 ساعته که به بدن شما می‌گوید چه زمانی بخوابد، غذا بخورد و بیدار شود، عمل می‌کند. بنا بر ریتم شبانه روزی، شب زمان استراحت و نه غذا خوردن است. در واقع، چندین مطالعه روی حیوانات از این نظریه پشتیبانی کرده‌اند. موش‌هایی که برخلاف ریتم شبانه روزی غذا خورده بودند، افزایش وزن قابل توجهی را در مقایسه با موش‌هایی که تنها طی ساعات بیداری غذا خورده بودند، تجربه کردند، و این در شرایطی بود که مقدار غذای مصرفی هر دو گروه مشابه بود. با این وجود، تمام مطالعات به نتایجی یکسان دست نیافته و مطالعات با حضور سوژه‌های انسانی به طور کامل از این نتیجه پشتیبانی نمی‌کنند. در حقیقت، مطالعات روی انسان نشان داده‌اند که لزوماً زمان غذا خوردن در افزایش وزن مؤثر نیست، بلکه مقدار غذای مصرفی عامل کلیدی محسوب می‌شود. به عنوان مثال، مطالعه‌ای با حضور بیش از 1,600 کودک، هیچ پیوندی بین صرف شام پس از ساعت هشت شب و افزایش وزن را نشان نداد. در این مطالعه، کل کالری مصرفی کودکانی که دیر غذا می‌خوردند بیشتر از دیگران نبود. اما زمانی که پژوهشگران عادات غذا خوردن 52 بزرگسال را پیگیری کردند، دریافتند، آن‌هایی که پس از ساعت هشت شب غذا می‌خورند، کالری کلی بیشتری نسبت به افرادی که زودتر شام می‌خورند، مصرف می‌کنند. کالری‌های مصرفی اضافه می‌تواند با گذشت زمان به افزایش وزن منجر شود. به طور کلی، زمانی که کل کالری مصرفی شما در محدوده نیازهای روزانه باشد، به نظر نمی‌رسد افزایش وزن در نتیجه دیر غذا خوردن رخ دهد. افرادی که دیر غذا می‌خورند به مصرف غذای بیشتر تمایل دارندتمایل افراد به مصرف کالری کلی بیشتر توضیحی برای ارتباط بین غذا خوردن شبانه و افزایش وزن است. بدون در نظر گرفتن زمان‌بندی، مصرف کالری بیشتر از نیاز بدن به افزایش وزن منجر خواهد شد. به عنوان مثال، پژوهشگران طی یک مطالعه به بررسی ارتباط بین زمانبندی وعده‌های غذایی و کل کالری دریافتی 59 شرکت کننده اقدام کردند. به طور قابل توجهی، افرادی که نزدیک به زمان خواب خود غذا می‌خوردند، کالری کلی بیشتر نسبت به آن‌هایی که آخرین وعده غذایی خود را زودتر خورده بودند، مصرف می‌کردند. مطالعه‌ای دیگر نشان داد افرادی که بین ساعات 11 شب تا 5 صبح غذا می‌خورند، نسبت به افرادی که ساعات غذا خوردن خود را محدود می‌کنند، تقریباً 500 کالری بیشتر در روز مصرف می‌کنند. با گذشت زمان، افرادی که دیر غذا می‌خوردند به طور میانگین 10 پوند (4.5 کیلوگرم) افزایش وزن بیشتر را تجربه کردند. پس اگر بیش از نیاز بدن کالری دریافت کنید، غذا خوردن هنگام شب ممکن است به افزایش وزن منجر شود. غذا خوردن دیر وقت ممکن است بر انتخاب‌های غذایی تأثیرگذار باشدافرادی که دیر وقت غذا می‌خورند، نه تنها به مصرف غذای بیشتر تمایل دارند، بلکه اغلب انتخاب‌های غذایی ضعیف‌تری نیز دارند. هنگام شب، ممکن است خوراکی‌های ناسالم و سرشار از کالری مانند چیپس، نوشابه و بستنی را انتخاب کنید. این غذاها از ارزش تغذیه‌ای کم برخوردار هستند. دلایل مختلفی می‌توانند در این زمینه مؤثر باشند. به عنوان مثال، افرادی که دیر وقت غذا می‌خورند، ممکن است به غذاهای سالم دسترسی نداشته باشند. افراد شب‌کار نمونه خوبی در این زمینه هستند. مطالعات بسیاری نشان داده‌اند که کارگران شب‌کار تمایل بیشتری به مصرف غذاهای ناسالم به واسطه دسترسی راحت‌تر دارند. غذا خوردن احساسی نیز یک عامل مؤثر دیگر برای انتخاب‌های غذایی ضعیف شبانه است. از این رو، تمایز بین گرسنگی واقعی و غذا خوردن به واسطه استرس، اضطراب، بی‌حوصلگی یا ناراحتی اهمیت دارد. افزون بر این، خستگی با مصرف غذای بیشتر و تمایل به مصرف غذاهای پرکالری ارتباط دارد. این شرایط می‌تواند طی دوره محرومیت از خواب به واسطه تغییرات هورمونی اثرگذار بر اشتها رخ دهد. بار دیگر، زمانی که موضوع افزایش وزن مطرح می‌شود، این که چه چیزی مصرف می‌کنید، از این که چه زمانی غذا می‌خورید، اهمیت بیشتری دارد. اگر به مقدار کالری‌های مورد نیاز روزانه غذا بخورید، احتمالاً غذا خوردن شبانه به افزایش وزن منجر نخواهد شد. اگر پس از شام همچنان احساس گرسنگی می‌کنید، مصرف غذاها و نوشیدنی‌های سرشار از مواد مغذی را مدنظر قرار دهید. این مواد غذایی به طور معمول دارای کالری کم و ارزش تغذیه‌ای بالا هستند. از جمله بهترین گزینه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: هویج و کرفس به همراه حمص برش‌های سیب به همراه مقدار کمی از کره آجیل مورد علاقه ذرت بو داده تهیه شده به صورت هواپز مقداری انگور منجمد زمانبندی و تکرر غذا خوردناگرچه مقدار کالری مصرفی آن چیزی است که در نهایت بر وزن شما اثر می‌گذارد، برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که ممکن است روش‌هایی برای تنظیم اشتها از طریق زمانبندی و تکرر وعده‌های غذایی وجود داشته باشند. به عنوان مثال، چندین مطالعه به این نکته اشاره داشته‌اند که خوردن یک صبحانه پرکالری ممکن است احساس سیری را برای مدت زمانی طولانی‌تر حفظ کرده و از پرخوری احتمالی در ادامه روز پیشگیری کند. در یک مطالعه، افرادی که 600 کالری از صبحانه خود دریافت کرده بودند، اشتهای کمتر و هوس‌های غذایی به مراتب کمتر در طول روز نسبت به آن‌هایی که 300 کالری از صبحانه خود دریافت کرده بودند را نشان دادند. به طور ویژه، هوس‌های غذایی برای شیرینی کاهش یافته بود. اگر شب دیر غذا خورده‌اید ممکن است نیازی به صرف صبحانه نداشته باشید - دست کم نه در زمان سنتی صرف صبحانه. با دنبال کردن سرنخ‌های گرسنگی ممکن است متوجه شوید که نخستین وعده غذایی روز را دیرتر از حد معمول می‌خورید. همچنین، شما می‌توانید مصرف وعده‌های غذایی کوچک‌تر با تکرر بیشتر را مدنظر قرار دهید. برخی مطالعات نشان داده‌اند که این اقدام ممکن است به مدیریت اشتها کمک کرده و احساس گرسنگی را در طول روز کاهش دهد. از این رو، تغییر در زمانبندی و تکرر وعده‌های غذایی ممکن است راهبردی برای کاهش کل کالری مصرفی از طریق مدیریت گرسنگی باشد. منبع: عصر ایران
افرادی که دیر وقت غذا می‌خورند، نه تنها به مصرف غذای بیشتر تمایل دارند، بلکه اغلب انتخاب‌های غذایی ضعیف‌تری نیز دارند.
66,906
607365f32c38301a358f2738
  به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان، رسانه‌های ترکیه از پیشروی نیروهای مسلح این کشور در شمال عراق بسوی مرز ایران خبر می‌دهند. بر اساس این گزارش‌ها، همزمان با عملیات نیروهای مسلح ترکیه در منطقه «قندیل» در شمال عراق شماری از کماندوهای ارتش این کشور، کوه راهبردی موسوم به «شکیف» همجوار با مرز ایران را تحت کنترل خود در آوردند. به گزارش وبگاه روزنامه وطن، نیروهای مسلح ترکیه در ادامه عملیات خود در شمال عراق تا کنون در نواحی هاکورک، آواشین و باسیان که منتهی به ارتفاعات قندیل می شود، 20 نقطه نظامی تشکیل داده اند و هم اکنون خود را برای تصرف نواحی مرتفع منطقه «هفتنین» آماده می کنند. بینعالی ییلدیریم، نخست‌وزیر ترکیه، شب گذشته در یک نشست تلویزیونی گفت: نیروهای مسلح ترکیه با نفوذ به عمق 40 کیلومتری شمال عراق، حدود 400 کیلومتر مربع را از وجود عناصر تروریستی پاکسازی کرده‌اند.منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
رسانه‌های ترکیه از پیشروی نیرو‌های مسلح این کشور در شمال عراق بسوی مرز ایران خبر می‌دهند.
61,503
607363b22c38301a358f121d
تاکنون پنج جلسه از دادگاه رسیدگی به پرونده جاسوسی از مراکز نظامی کشور با حضور متهمان و وکلای آن‌ها برگزار شده است. اخیرا یکی از وکلای این پرونده در گفتگو با یکی از خبرگزاری‌های کشور، مدعی شده است، امکان ارتباط با موکل خود در دادگاه را ندارد و ضابطان اجازه صحبت با متهمان را نمی‌دهند که این صحبت در برخی رسانه‌ها اینگونه قلمداد شد که وکلا حق ملاقات با متهمان پرونده را ندارند. در همین رابطه یک منبع آگاه ضمن رد ادعا‌های این وکیل گفت: وکلای پرونده هر زمانی که نیاز به ملاقات داشته باشند، با حضور در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی می‌توانند، بعد از اخذ مجوز از مقام قضایی با موکلان خود در زندان ملاقات داشته باشند و هیچگونه ممانعتی در این موضوع وجود ندارد، همانطور که تاکنون تمامی وکلا با متهمان پرونده در زندان ملاقات کرده اند. این منبع آگاه تاکید کرد: جلسه دادگاه، مکان ملاقات و گفت و گوی متهم و وکیل نیست و طبیعی است، ضابط قضایی اجازه چنین موضوعی را در جلسه دادگاه نخواهد داد. منبع آگاه پرونده متهمان جاسوسی از مراکز نظامی کشور در ادامه به گفت و گوی قاضی صلواتی و وکیل مورد اشاره پس از پایان پنجمین جلسه دادگاه اشاره کرد و گفت: پس از پایان جلسه قاضی صلواتی رو به وکیلی که اخیرا در یکی از رسانه‌ها ادعایی را مطرح کرده بود گفت: شما تاکنون با موکل خود ملاقات نکرده اید؟ که وی در پاسخ به قاضی صلواتی عنوان کرد: بنده در زندان با موکل خودم دیدار کرده ام، اما منظور من امکان برقراری ارتباط در داخل دادگاه است. قاضی صلواتی در پاسخ به اظهارات وکیل مورد اشاره می‌گوید: هرگاه شما درخواست ملاقات با موکل خود را داشته باشید ضمن مراجعه به شعبه دادگاه می‌توانید با دستور کتبی در زندان با او ملاقات کنید. گفتنی است در پایان جلسه پنجم دادگاه، وکلا با مراجعه به شعبه ۱۵ بار دیگر درخواست ملاقات با متهمان در زندان را دادند که با در خواست آن‌ها موافقت شد.منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
یک منبع آگاه گفت: ممانعتی در خصوص ملاقات متهمان پرونده جاسوسی از مراکز نظامی کشور با موکلان خود وجود ندارد.
15,743
60734f6e2c38301a358e5f5d
  ؛ورود پول‌های کثیف به سینمای ایران، هشدار کانون کارگردانان درباره ورود پول‌های مشکوک به سینمای ایران، تیتر‌هایی است که این روز‌ها در صفحه اول خبر‌های سینمایی بسیار دیده می‌شود. پول‌هایی که منشا آن‌ مشخص نیست و داد و ستدی که در آن جریان دارد، باعث شده چرخه‌ اقتصاد استاندارد فیلم در سینمای ایران از بین برود. عواقب ورود پول‌های کثیف به اقتصاد سینمای ایرانمحسن علی اکبری تهیه کننده سینما در گفتگو با خبرنگار  باشگاه خبرنگاران جوان؛ در این باره گفت: ورود پول‌های کثیف نظام اقتصادی سینمای ایران را به آشفتگی می‌کشاند. وقتی بعضی از این دوستان به اصطلاح سرمایه گذار که مشخص نیست پول هزینه فیلم‌ها را از کجا آورده اند و از چه رانت‌های مختلفی استفاده کرده اند به بازیگران دستمزد‌های نجومی می‌پردازند، این قضیه باعث می‌شود برای مثال بازیگری که به دفتر ما مراجعه و متوجه می شود که  از آن دستمزد‌های نجومی خبری نیست، دیگر کار نکند و هم فیلم دچار مشکل شود و هم این بازیگر در بلند مدت مخاطب اصلی خود را از دست بدهد. وی تصریح کرد: سینما به دلیل جذابیت‌هایش همه را به سمت خود جذب می‌کند، اما این دوستان که پول‌های ناشناخته و موسوم به کثیف را وارد سینما می‌کنند اصلا به کیفیت محتوا و انتخاب عوامل فیلم فکر نمی‌کنند و تنها به دنبال ویترین و ساخت فیلم هستند. تا جایی که با اولین گزینه برای کارگردانی یا فیلمبرداری قرارداد می‌بندند و به هماهنگی کارگردان یا فیلمبردار با فیلمنامه و رعایت این نکته که آیا آن‌ها تجربه و مهارت لازم را برای تهیه فیلم را دارند، توجهی ندارند. علی اکبری بیان کرد: برای حل این معضل باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی با حساسیت بیشتری عمل کنند و به دنبال یافتن منشا و ریشه ورود این پول‌ها باشند، چون در بلند مدت این نوع فیلم و تهیه کننده‌های بی سابقه که تنها با دستی پر از اسکناس می‌آیند سینما را از روال عادی اقتصادی خود دور می‌کنند. این تهیه کننده اظهار داشت: پول‌هایی که از طرف افرادی بی‌سابقه و از طریق سرمایه گذاری وارد حیطه تهیه کنندگی می‌شود، به دلیل بی تجربگی به خروجی‌های متوسط می‌رسد. انتقاد یک کارگردان از تولید فیلم های لاغر در سینمامحسن محسنی نسب تهیه کننده و کارگردان در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛ در این باره گفت: با ورود پول‌های ناشناس و کثیف، عدالت و زحمات کسانی که سال ها برای این سینما زحمت کشیده اند از بین می‌رود. کارگردان فیلم «شاخ کرگدن» تصریح کرد: بعضی از افراد با رانت‌های و رابطه‌هایی که دارند می‌توانند سرمایه‌هایی را برای ساخت فیلم پیدا کنند و بدون آنکه سابقه سینمایی داشته باشند و زحمتی در سینما کشیده باشند در تیتراژ، اسم تهیه کننده را یدک بکشند. وی با تاکید بر اینکه اصلی‌ترین دلیل این معضل، نظارت نداشتن و پیگیری مسئولان سینمایی در این مورد است، گفت:روز به روز این فاجعه  بیشتر می شود و این روند باعث می‌شود ریشه تولید فیلم و اقتصاد استاندارد سینمای ایران زده شود. محسنی نسب ادامه داد: کسی که بازیگر‌ها را با دستمزد‌های نجومی برای فیلم هایش و با پول‌هایی که منشا آنها مشخص نیست می‌خرد، به دنبال انحصار در سینمای ایران است و اینکه بتواند کل بازیگران پولساز را مال خود کند. وی همچنین در مورد ضرر‌هایی که این معضل به سینما می‌زند، گفت: این معضل باعث شده ما دیگر بازیگر جدید و جوان نداشته باشیم وحتی نقش‌های پسر بیست ساله را هم افرادی خاص در فیلم‌ها بازی کنند. کارگردان فیلم «یاس‌های وحشی» اظهار کرد: از آنجایی که این افراد هیچ تجربه سینمایی ندارند و فقط به دنبال ویترین برای پولشویی‌های خود هستند، کل هزینه فیلم را از صد در صد، هشتاد درصد خرج بازیگر‌ها می کنند و تنها 20 درصد از این هزینه را خرج عوامل سرنوشت ساز و مهم برای یک فیلم مثل فیلمبردار، کارگردان،صدابردار و جلوه‌های ویژه می کنند و این دلیل اصلی است که ما در سینمای ایران با فیلم‌هایی لاغر و ضعیفی از لحاظ تولید و کیفیت ساختاری و فنی مواجه هستیم. منبع: خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان
ورود پول های کثیف به سینما باعث برهم خوردن تعادل اقتصادی سینما و هزاران مشکل دیگر شده است که نیازمند نظارت مسئولان است.
70,844
607367bd2c38301a358f369a
مدتی پیش، تصویری از جعبه‌ی گوشی گلکسی اس 9 منتشر شد و بخشی از مشخصات پرچم‌دار جدید سامسونگ را به نمایش گذاشت. در لیست مشخصات فاش‌شده، به دوربین ۱۲ مگاپیکسلی Dual Pixel با قابلیت‌ فوکوس سریع، لرزش‌گیر اپتیکال (OIS)، امکان تغییر دیافراگم و قابلیت فیلم‎برداری صحنه‌ی آهسته اشاره می‎شود. انتظار می‌رفت دوربین کهکشانی جدید، از قابلیت فیلم‎برداری صحنه‌ی آهسته با نرخ ۱۰۰۰ فریم‌ بر ثانیه برخوردار باشد؛ مانند پرچم‌دار اکسپریا ایکس‌زد پریمیوم سونی که سال گذشته وارد بازار شد. اطلاعات به‎دست‌آمده در وب‌سایت رسمی سامسونگ، جزئیاتی از دوربین جانشین گلکسی اس ۸ ارائه می‎دهد. سامسونگ در وب‎سایت رسمی خود، صفحه‌ای برای دوربین ISOCELL جدید ایجاد کرده است که احتمالاً از این دوربین برای پرچم‏‌دار ۲۰۱۸ شرکت کُره‌‏ای استفاده خواهد شد. در این صفحه به سنسور‌های سه‎لایه FRS (مخفف Fast-Read-Out) اشاره می‎شود و ماهیت دوربین، باعث خواهد شد عملکرد گلکسی اس ۹ در زمینه‌ی فوکوس، سریع‎تر و دقیق‌تر از مدل‌های گذشته باشد. سامسونگ مدعی است که سنسورهای سه‌لایه‌ی FRS جدید، از قابلیت فیلم‎برداری صحنه‌ی آهسته با نرخ ۴۸۰ فریم‌ بر ثانیه و رزولوشن 1080p پشتیبانی خواهند کرد. باید به این موضوع اشاره کرد که در صورت امکان‌پذیر شدن فیلم‌برداری صحنه‌‌ی آهسته با نرخ ۴۸۰ فریم‌ بر ثانیه و رزولوشن 1080p، انتظار می‌رود کهکشانی جدید سامسونگ بتواند فیلم‌هایی با رزولوشن 720p و نرخ ۹۶۰ فریم بر ثانیه ثبت کند. این موضوع باعث خواهد شد گلکسی اس ۹ به یکی از معدود گوشی‌های بازار تبدیل شود که چنین قابلیتی ارائه می‌دهند. اکسپریا ایکس‌زد پریمیوم سونی، به‎طور مشابه از قابلیت فیلم‌برداری صحنه آهسته با نرخ ۹۶۰ فریم بر ثانیه و رزولوشن 720p برخوردار است؛ ولی این مدل تنها در یک بازه زمانی کوتاه می‎‌تواند چنین ویدیوهایی را به ثبت برساند. باید منتظر ماند و دید عملکرد پرچم‌دار ۲۰۱۸ سامسونگ در این زمینه چگونه خواهد بود. شرکت کُره‌ای اشاره کرده است که سنسورهای جدید از قابلیت فوکوس خودکار Super PD (فوکوس خودکار فوق‌العاده سریع مبتنی بر تشخیص فاز) بهره می‎گیرد. در حال ‏‌حاضر این شرکت وارد جزئیات بیشتر نشده است؛ اما ادعا می‌کند که قابلیت فوکوس خودکار Super PD حتی در محیط‌هایی با نور نامناسب، قابل استفاده است و می‎تواند فاصله‌ی اجسام متحرک را با دوربین به‌خوبی تخمین بزند. به‌ نظر می‌رسد گلکسی اس ۹ و گلکسی اس 9 پلاس در زمینه‌ی عکاسی، حرف‏‌های زیادی برای گفتن داشته باشند. باید اشاره کرد که صفحه‌ی مذکور از وب‎سایت سامسونگ به‌سرعت حذف شد و امکان دسترسی به آن وجود ندارد. علاوه‌ بر این قابلیت‌ها، باید دید دوربین دوگانه جانشین گلکسی اس ۸ پلاس چه ویژگی‎های دیگری ارائه خواهد داد. سامسونگ اخیراً شعار تجاری «The Camera. Reimagined» را برای گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس به ثبت رسانده است که با تغییرات احتمالی در دوربین پرچم‌داران این شرکت هم‌خوانی دارد. بر اساس گمانه‌زنی‌ها، طراحی پرچم‌داران جدید این شرکت نسبت به نسل قبل بدون تغییر باقی خواهد ماند؛ هرچند، انتظار می‌رود تغییراتی در جای‌گیری حسگر اثر انگشت اعمال شده باشد. نسخه‌ی «پلاس» گلکسی اس ۹ که تنها گوشی سامسونگ با دوربین دوگانه از سری گلکسی اس محسوب خواهد شد، از دوربین دوگانه با چینش عمودی استفاده می‏‌کند. دریافت تأییدیه برای پرچم‌داران ۲۰۱۸ سری گلکسی اس در برزیل، باعث شده است گمانه‌زنی‌ها در مورد عدم افزایش ظرفیت باتری شدت بگیرد. این‌طور که پیدا است، جانشین گلکسی اس ۸ و گلکسی اس ۸ پلاس به ترتیب، باتری ۳۰۰۰ و ۳۵۰۰ میلی‌آمپر ساعت خواهند داشت. تراشه اکسینوس ۹۸۱۰ یا اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام که هر دو بر مبنای فرآیند ساخت ۱۰ نانومتری توسعه یافته‌اند، قلب تپنده‌ی پرچم‌داران جدید سامسونگ هستند. گمان می‌رود گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس به‌صورت رسمی، یک روز مانده به برگزاری نمایشگاه MWC 2018 معرفی شود. به احتمال زیاد، سامسونگ پرچم‌داران جدیدش را در نیمه مارس وارد بازار می‌کند.منبع:زومیت
سامسونگ در وب‌سایت خود، به مشخصات احتمالی دوربین گوشی پرچم‌دار گلکسی اس ۹ اشاره کرده است. این مدل، از فیلم‌برداری صحنه‌‌ی آهسته پشتیبانی خواهد کرد.
28,983
607355b02c38301a358e9315
  حماسه پاوه در سایه مجاهدت « دستمال سرخها »با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در تاریخ 22 بهمن 1357 برخی از شهرهای کشور دچار بحران شده و تعدادی از افراد شورشی و ضد انقلاب در برخی از شهرهای مرزی دست به تحرکات نظامی و ترور مردم بی دفاع و شخصیت های فرهنگی و سیاسی زدند. در کردستان، ترکمن صحرا، آذربایجان و خوزستان گروههایی به نام خلق کرد، ترکمن وعرب بوجود آمده بودند و روند جداسازی را دنبال می کردند. در این موقعیت کردستان به دلیل وجود احزاب ضد انقلاب بیشتری وضعیت خطرناک تر و بحرانی تری را پیشرو داشت به طوری که حتی در سنندج دولت خودخوانده ای به رهبری «شیخ عزالدین حسینی» و «قاسملو» تشکیل داده بودند در تاریخ 23 مرداد نیروهای حزب دموکرات کردستان به پاوه حمله کردند و این شهر را به محاصره در آوردند و با آتش خمپاره راههای منتهی به شهر را مسدود و حلقه محاصره را تنگ تر کردند. علیرغم مقاومت نیروهای « دستمال سرخ»، نیروهای ضد انقلاب کرد پیشروی کرده و چند نقطه شهر را به تصرف خود در آوردند که در صورت ادامه پیشروی و تسلط ضد انقلاب به شهر پاوه، راه نفوذ آنان به کردستان نیز باز می شد به همین دلیل با درخواست شهید وصالی از مرکز جهت اعزام نیروی کمکی، در تاریخ 25 مرداد شهید دکتر مصطفی چمران -که در آن زمان معاون نخست وزیر دولت موقت بود- همره با شهید تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ابو شریف فرمانده عملیات سپاه با بالگرد وارد پاوه شدند و پس از چند ساعت شهید فلاحی و ابوشریف به کرمانشاه بازگشتند و از آنجا که جنگ به صورت مردمی بود نیروهای دکتر چمران در ترکیب مردم جای گرفتند و نبرد را ادامه دادند. در روز جمعه 26 مرداد 58 مصادف با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان؛ «روز قدس»، درگیری و محاصره با قطع آب و برق و کمبود مهمات و اسلحه شدت گرفت. به دلیل عدم آمادگی نیروهای انقلابی طی چند روز تمام شهر به جزء ساختمان ژاندارمری به اشغال نیروهای ضد انقلاب در آمد و آنان با اشغال شهر به تنها بیمارستان پاوه وارد شدند و مدافعان مجروحی که در آن بستری بودند را به فجیع ترین وضع به شهادت رساندند و بیمارستان را به آتش کشیدند. بدین ترتیب شهر تا آستانه سقوط کامل پیش رفت و اندک نیروهای باقی مانده در ژاندارمری در خطر اسارت بودند. در این میان یک فروند بالگرد که از کرمانشاه مأموریت داشت تا با عبور از فراز منطقه اشغال شده به مدافعان محاصره شده مهمات برساند به هنگام بازگشت در حالیکه چند مجروح را نیز حمل می کرد بر اثر اصابت به کوه منهدم شد و همه سرنشینان آن به شهادت رسیدند. این حادثه روحیه قوای خودی را تضعیف کرد و موجب تقویت روحیه ضد انقلاب شد. با وجود اینکه هزاران نفر از مردم جهت دریافت سلاح و اعزام به پاوه به نخست ‏وزیری مراجعه می کردند و حتی از گوشه و کنار دنیا، سیل تلگراف و تلفن سرازیر شده بود و اهمال و بی توجهی دولت را نسبت به تحرکات ضد انقلاب در کردستان زیر سوال برده بودند، اما دولت موقت درمقابله با جریان ضد انقلاب کردستان معتقد به برخورد مسلحانه نبود به همین دلیل از اعزام نیرو به این منطقه ممانعت می کرد و اعتقاد داشت که این مسئله با خروج نیروهای انقلابی کمیته و سپاه از کردستان با مذاکره حل می شود، غافل از اینکه با این راه حل در واقع کردستان کاملا در اختیار آنان قرار می گرفت و رادیو حزب دموکرات در یک عملیات روانی به نقل از قاسملو دبیر کل این حزب اعلام کرد که دکتر مصطفی چمران -در گروگان آنهاست. در تاریخ 27 مرداد 58 با صدور فرمان تاریخی حضرت امام (ره) مبنی بر لزوم شکست حصر پاوه مقاومت نیروهای انقلابی مضاعف شد و مردم کرمانشاه نیز پس از این پیام با ابزار آلات بعضا غیرجنگی به سوی پاوه حرکت کردند، هجوم مردم و نیروهایی که به سمت پاوه می آمدند باعث عقب نشینی ضد انقلاب و شکست حصر پاوه شد. متن این فرمان که از رادیو پخش شد در واقع مهلت 24 ساعته ای بود که امام به دولت و ارتش جهت شکست حصر پاوه و پاکسازی منطقه از لوث ضد انقلابیون داد. امام خمینی(ره) در بخشی از پیام خود فرمود: "...به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می کنم اگر با توپها ، تانکها، قوای مجهز تا 24 ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود من همه را مسئول می دانم" بدین ترتیب در 28 مرداد 58 نیروهای مسلح ارتش وارد پاوه شدند و نقاط حساس نیز به دست نیروهای سپاه پاسداران افتاد و مهاجمین با تخلیه مناطق حساس شهر به ارتفاعات اطراف گریختند و عملیات پاکسازی با تعقیب آنان ادامه پیدا کرد. از مجموع 180 پاسدار اعزامی از تهران و اصفهان بیش از 150 تن از آنان زخمی و یا به شهادت رسیدند. در این راه شهیدان والا مقامی چون دکترمصطفی چمران، اصغر وصالی، ابراهیم همت، محمد بروجردی، کاظمی، حسین خرازی، آبشناسان، علی صیاد شیرازی و دلیر مردان نام آشنای دیگری با تلاش خالصانه خویش سعی وافر در پاکسازی این خطه تابناک ایران اسلامی نمودند.منبع:فاتحان  
در اواخر مرداد 1358 و در جریان پاکسازی منطقه کردستان از ضد انقلاب و به دنبال محاصره شهر پاوه شهید دکتر چمران به همراه نیروهای پاسدار معروف به"دستمال سرخها» به فرماندهی«شهید علی اصغر وصالی» توانستند پس از چند روز درگیری در حالیکه روزه دار بودند منطقه را از لوث وجود ضد انقلاب پاک کنند که در این درگیری ها خون مطهر عده ای از جمله 25 پاسدار مجروح بیمارستان پاوه که بی رحمانه بدست ضد انقلاب به شهادت رسیدند، تقدیم آرمانهای انقلاب گردید.
68,320
607366912c38301a358f2cbe
پاسخ: نام: حسنشهرت: عسكری، زكی، هادی ، سراج ، رفیقلقب: خاصكنیه: ابو محمد معروف به « ابن رضا»نام پدر: امام علی النقی (ع)نام مادر: سوسن یا حدیثه یا سلیلاقوال در ولادت حضرت علیه السّلام:1-ربیع الثانی سال 232 هـ .ق در مدینه12-سال 231 هـ .ق در سامرا23-هشتم ربیع الاول 232 هـ .ق34-سال 231 روز دوشنبه چهارم ربیع الثانی45-سال 233 هـ .ق.56- رمضان 232 هـ .ق.6به جز یك مورد بقیه بر این باورند كه امام در مدینه متولد شده و مشهور است كه حضرت در ربیع الثانی 232 متولد شدند.در عصر حكومت وخلافت متوكل سفاك ترین خلفای بنی العباس ، ابومحمد حسن بن علی، مادرش بانویی صالحه و عارفه به نام سوسن یا حدیثه یا سلیل بود كه بانوان مدینه از محضر پر فیض او بهره های علمی می بردند.نامی كه برای این مولود انتخاب گردید همتای نام جد بزرگوارش امام حسن مجتبی بود كه تجدید كننده خاطرات نخستین ثمره ی باغ پر بار رسالت است.دوران طفولیت و كودكی امام علیه السّلام در خاندان وحی، خاستگاه امامت، سرچشمه هدایت و مرجعیت عامه مسلمانان سپری شد و در چنین خانواده ای پرورش یافته و از هر آلودگی و پلیدی به دور بوده، از تفضلات الهی این بود كه امام حسن علیه السّلام در خانه نبوت و معدن امامت با بهترین و شایسته ترین شیوه پرورش یافت و از اولین ساعات تولد در مسیری قرار گرفت كه رهبری آینده امت به او واگذار شود.دوران زندگی كوتاه امام حسن عسگری بر سه دوره ی مشخص تقسیم می گردد:1-پنج سال در حجاز در شهر زادگاه خود در حضور و مراقبت پدر بزرگوارش.2-شانزده سال در عراق قبل از دوران امامت و پیشوائی.3-هفت سال دوران كوتاه و پربار امامت و زعامت در عراق.حضرت در كودكی به همراه پدر از مدینه به سامرا منتقل شدند با ظلم و بیدادگری طاغوتیان آشنا شده و در سامرا در منطقه ای به نام (عسكر) سكونت اجباری اختیار كردند و لذا به (عسكری) نامیده شدند.7 و سن آن حضرت را در هنگام انتقال به سامرا چهار سال و چند ماه گفته اند و این گفته بر فرضی است كه تولد حضرت در مدینه اتفاق افتاده باشد چنان كه سید محسن امین چنین عقیده ای دارد.8البته به این نكته نیز باید توجه كرد كه امام هادی علیه السّلام برای آماده كردن شیعه به غیبت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه ) و همچنین حفظ جان امام حسن عسكری علیه السلام از تعرض دشمنان فرزند خود را جز از خواص شیعه و افراد مورد اعتماد مخفی می كرد و از مقام و عظمت آن حضرت كمتر صحبت می فرمود و لذا اطلاعات كمی از دوران كودكی حضرت امام حسن عسكری علیه السّلام در منابع مشاهده می كنیم.امام حسن عسكری علیه السلام از جمله امامانی است كه در سنین جوانی به شهادت رسیدند. ولی با این حال آن حضرت مدتی از دوره جوانی خود را همراه پدر بوده و در حدود 22 سالگی پدر را از دست داد.9 آن حضرت قبل از اینكه داغ پدر ببیند در حدود 20 سالگی برادر بزرگ تر خود را نیز از دست داد و فراغ برادر برای آن حضرت سخت بود، چنان كه نقل شده حضرت در ماتم برادر خیلی بی تابی می نمودند.10 و همچنین امام حسن عسكری علیه السلام در دوره ای كه نزد پدر بودند، برخورد و رفتار خلفا را با پدر بزرگوار خویش مشاهده می نمودند و از ظلمی كه در حق اهلبیت علیهم السلام روا می داشتند بی خبر نبود و از جمله اینكه از خبر تخریب قبر و بقعه امام حسین علیه السّلام و جسارت طاغوتیان به آن مكان مقدس محزون شد.در مورد ازدواج آن حضرت نیز اختلاف هست برخی می گویند آن حضرت در زمان پدر با نرجس خاتون ازدواج كردند.11 ولی برخی می گویند بعد از شهادت پدر این امر محقق شد.12 در هر صورت امام با كنیزی ازدواج نمودند كه مادر صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه ) شد.امام هادی علیه السّلام قبل از شهادتش ، پسرش امام حسن عسكری علیه السّلام را به حضور طلبید و نور حكمت و مواریث پیامبران و سلاح امامت را بدو سپرد و به امامت وی تصریح كرد و در حضور یاران مورد اعتماد خویش به او وصیت كرد و شهادت آن حضرت در چهل سالگی رخ داد و در سامرا مدفون گردید.13امام هادی (ع) پسر دیگری به نام ابو جعفر محمد داشت كه بنا به برخی از روایات از جمله روایتی كه شیخ طوسی در كتاب الغیبت آورده مقرر بود امامت شیعه به او برسد و امام دهم به امامت او اشارت فرموده بود....... محمد بن علی مردی پارسا و مورد احترام اصحاب پدر خویش بود اما این پسر در زمان حیات امام از دنیا رفت و بعضی از شیعیان دین از این بابت به اندیشه فرو رفته از جمله ابوهاشم داود بنی قاسم جعفری گوید من در این اندیشه بودم كه امام هادی (ع) فرمود: بلی خداوند بجای ابوجعفر، ابو محمد (امام حسن عسگری (ع) را امام قرار داد. همچنانكه دربارة اسماعیل فرزند امام صادق (ع) و امام كاظم (ع) چنین شد. این روایت یكی از روایات مهم دال بر نص امامت امام حسن عسگری (ع) است.آن حضرت را برادر دیگری بود به نام جعفر كه نزد شیعیان به لقب كذاب معروف شد. بعد از آنكه امام عسگری (ع) از سوی پدر به امامت منصوب گردید. جعفر مدعی وی گردید و شروع به كار شكنی و توطئه گری و فتنه انگیزی بسیار نمود و بعد از رحلت حضرت امام حسن عسگری (ع) دعوی امامت كرد و منكر وجود امام غایب (عج) شد.امام حسن عسكری علیه السّلام بعد از شهادت پدر به نص صریح آن حضرت و ائمه گذشته به امامت شیعیان اثنی عشری رسید. مدت امامت آن حضرت با توجه به تاریخ شهادت پدر (254 هـ.ق )و همچنین تاریخ شهادت خود آن حضرت كه 260 هـ.ق گفته شده14 تقریباً 6 سال بوده15 و سن آن حضرت در زمان به شهادت رسیدن نیز 28 سال گفته شده است.شیخ مفید گفته: امام حسن عسكری علیه السّلام در یكم ربیع الاول سال 260 هـ.ق مریض شد و در روز هشتم همان ماه در روز جمعه در سن 28 سالگی شهید و در خانه خودش در سامرا مدفون گردید.16براساس روایتی كه از امام صادق علیه السّلام نقل است كه فرمودند: همه ما یا كشته می شویم و یا مسموم می گردیم.17پی نوشت مطالب1 - شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، 1413ق، ج2، ص3132 - سبط بن جوزی، تذكرة الخواص، قم، مؤسسه اهل البیت (بی تا)، ص 3243 - محمد بن طولون، الائمه الاثنا عشر، بیروت، منشورات رضی، ص 113.4 - مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، 1403ق، ج 5، ص 238.5 - محمد بن جریر طبری، دلائل الامامة، نجف، مكتبة حیدریة، ص 223.6 - كلینی، اصول كافی، تهران، انتشارات مسجد (بی تا) ج 2، ص 430.7 - شیخ صدوق، علل الشرایع، قم، مكتبة طباطبائی (بی تا) ج 1، ص 176 و 230.8 - عاملی، محسن امین، اعیان الشیعه، ج 2، ص 40.9 - مفید، پیشین ، ص311.10 - طبسی، محمد جواد، با خورشید سامرا، ترجمه عباس جلالی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1379، ص 62.11 - بحارالانوار، پیشین ، ج 51، ص 11.12 - طبسی، پیشین، ص 71.13 - بحارالانوار، پیشین ، ج 50، ص 210، به نقل از عیون المعجزات، ص 133.14 - كلینی، پیشین، ج 2، ص 430.15 - ابن صباغ مالكی، الفصول المهمة فی معرفة الائمه، قم، دارالحدیث للطباعة و النشر، ج 2، ص109.16 - شیخ مفید، پیشین ، ج 2، ص 336.17 - بحار الانوار ، پیشین ، ج 50، ص 238.منبع : پرسمان
زندگینامه امام حسن عسگری (ع) را به صورت خلاصه بیان بفرمایید؟
86,270
60736e782c38301a358f72dc
مرتضی ضامنی، با بیان اینکه مطابق ماده ۹ قانون توسعه حمل و نقل عمومی ، ماده ۳۱ و ۳۲ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی ، قانون هوای پاک و قوانین متعدد، وظیفه حمل و نقل عمومی در شهر و حومه بر عهده شهرداری است، اظهار کرد: بر اساس قانون هرکس قصد دارد در حوزه حمل و نقل خدماتی ارائه دهد، بایستی تحت نظارت شهرداری‌ها باشد. وی ادامه داد: شرکت‌هایی که در حال فعالیت هستند متاسفانه از هیچ مرجع قانونی مجوز کار را ندارند و تبدیل به مسافرکش شخصی آنلاین شده‌اند. به عبارت دیگر همان مسافربرهای شخصی در قالب یک نرم افزار هستند. مدیرعامل اتحادیه تاکسیرانی‌های شهری کشور افزود: وزارت کشور مسئولیت دارد حمل و نقل ایمنی را برای شهروندان فراهم کند. از طرفی تغییرات نرخ کرایه در این شرکت‌ها فراز و فرودهای بسیاری دارد در حالی که نرخ‌گذاری حمل ونقل عمومی در شهرها بر عهده شوراهای اسلامی شهرها بوده و باید از آن تبعیت شود. همچنین این شرکت‌ها به صورت قارچ گونه بدون ضابطه در حال فعالیت هستند و برهمین اساس وزارت کشور خواستار  محدودیت فعالیت این تاکسی‌های اینترنتی شده است. وی تصریح کرد: این درخواست به این معنا نیست که وزارت کشور مخالف تکنولوژی ‌های نوین در این حوزه است بلکه به این موضوع اشاره دارد که تمام فعالیت‌های نوین و سنتی در حوزه حمل و نقل  باید در چارچوب و ضوابط مشخص باشد و تمامی اصناف باید از نرم افزارهای نوین در این چارچوب استفاده‌ کنند. ضامنی با اشاره به اینکه بارها به دو شرکت اسنپ و تپسی در خصوص اخذ مجوز تذکر داده شده است، گفت: هر از گاهی در مطبوعات حوادثی در خصوص عملکرد بد تاکسی‌های اینترنتی می‌شنویم و آخرین اتفاق هم قتل پسر بچه‌ای در مشهد بود. همچنین در شهرهای مختلف به خصوص در تهران هم گزارش‌های متعددی در حوزه آزار و اذیت شهروندان داده شده است و همه این عوامل نیز به این موضوع مربوط می‌شود که رانندگان شرکت‌های اینترنتی و به طور کل این ناوگان، از فیلترهای مربوطه عبور نمی‌کنند و راننده‌های شناسنامه داری در آن حوزه نیستند. وی خاطرنشان کرد: این دو شرکت از شهرداری تهران و هیچ شهرداری مجوز ندارند و بارها هم در شهرهای مختلف به آنها ابلاغ شده است که باید نسبت به اخذ مجوز اقدام کنند، این در حالیست که دفاتر این دو شرکت در بسیاری از شهرها در هفته گذشته پلمب شده‌اند و اجازه فعالیت توسط دادستان شهر مربوطه به آنها داده نشده است. همچنین صرفا داشتن مجوز از اتحادیه کسب و کار مجازی کافی نیست و این سامانه‌ها که تحت عنوان اتحادیه‌های کسب و کار مجازی خصوصا در زمینه حمل و نقل عمومی فعالیت دارند حتما باید از شهرداری شهر مربوطه مجوز اخذ کنند. مدیرعامل اتحادیه تاکسیرانی‌های شهری کشور در پایان بااشاره به ارایه درخواست مذکور توسط وزارت کشور به دولت گفت: در حقیقت باید نوع نگرش را شفاف کنیم که کسی در مجموعه وزارت کشور با استفاده از سامانه‌های برخط و نوین مخالفتی ندارد؛ اما هر فعالیت در حوزه حمل و نقل باید در چارچوب قوانین خاص  و زیر نظر شهرداری شهر مربوطه باشد.منبع: ایسنا
براساس قانون هرکس قصد دارد در حوزه حمل و نقل خدماتی ارائه دهد،بایستی تحت نظارت شهرداری‌ها باشد و تاکسی‌های اینترنتی فعال در این حوزه از هیچ مرجع قانونی مجوز ندارند.
37,734
607359752c38301a358eb544
به گزارش تبیان به نقل از تابناک،  از سال ۲۰۰۴ میلادی به بعد، سیتی بانک شعبه ای را در این کشور بازگشایی نکرده بود. همچنین طی مراسم افتتاحیه رسمی در ریاض، سیتی بانک دفتر خود را افتتاح کرد. این بازگشت می تواند برای سیتی بانک سودآور باشد و آن را برای ایفای نقش کامل در فرصت های مالی که در چشم انداز برنامه ۲۰۳۰ سعودی برای تغییر شکل اقتصاد عربستان دیده شده، توانمند کند. از جمله برنامه های اقتصادی عریستان در افق ۲۰۳۰ خود انتشار اوراق قرضه و خصوصی سازی است. در همین حال «مایک کوربات» مدیر عامل گروه سیتی بانک آمریکا در این مراسم در کنار «ابراهمیم العمر» رییس مرجع سرمایه گذاری عمومی عربستان سعودی حضور داشت. ابراهمیم العمر گفت: گروه سیتی در قلب عربستان قرار دارد و می توانند در برنامه خصوصی سازی که ۱۰۰ فرصت است، مشارکت کنند؛ ضمن اینکه فرصت های دیگری به ویژه در بخش تفریحی وجود دارد. مدیر عامل سیتی بانک هم گفت: از اینکه دفتر خود را را در عربستان بار دیگر افتتاح کرده ایم، خرسند هستیم و توسعه عربستان در راستای استراتژی ما در بزرگترین اقتصاد منطقه و کمک به این تغییر ساختار اقتصادی در این کشور است. منبع:تابناک
سیتی بانک آمریکا که یکی از غول های مالی آمریکا هم محسوب می شود، بار دیگر دفتر خود را در عربستان سعودی افتتاح کرد.
36,248
607358c72c38301a358eaf76
اهدای عضو، تصمیمی است از جنس نور و روشنایی که زندگی دوباره به افراد نیازمند عضو می بخشد و برای همیشه این کار خیر برای اهدا کننده باقی می ماند. متخصصان علم پزشکی می گویند که مرگ مغزی درمان ندارد، اما می توان با اهدای اعضای بدن فردی که دچار مرگ مغزی شده، به دیگر بیماران نیازمند عضو، زندگی دوباره بخشید. نیت اهدای عضو، یک تصمیم بسیار حساس و مهم برای فرد اهدا کننده و یا خانواده اش است و به طور معمول چالش های احساسی بسیاری در این مسیر وجود دارد که می توان با فرهنگ سازی و تبیین اهمیت این تصمیم که زیباترین جلوه از ایثار و از خودگذشتگی است، بخش قابل توجهی از این چالش های احساسی را مدیریت کرد. می توان با ترویج هر چه بیشتر فرهنگ اهدای عضو در جامعه و نهادینه سازی آن، دست بسیاری از واسطه گران در این بخش را کوتاه کرد و رنگ قشنگی به این تصمیم انسانی بخشید.  نگاهی به تاریخچه اهدا و پیوند عضونخستین ‌بار در 1823 میلادی در آلمان پیوند بافت پوست از بدن فردی بر محل دیگری از بدن خودش با موفقیت انجام شد و از آن زمان تا امروز پیشرفت های قابل ملاحظه ای در این بخش صورت گرفته است. پیوندهای متداول عبارتند از کلیه ها، قلب، کبد، پانکراس، روده، ریه، استخوان، مغز استخوان، پوست و قرنیه؛ همچنین برخی از ارگان ها و بافت ها را می توان زمانی که شخص اهدا کننده زنده است به شخص دیگری پیوند زد مانند یکی از کلیه ها و بخشی از کبد اما در بیشتر موارد اهدای عضو زمانی صورت می گیرد که فرد اهدا کننده در قید حیات نباشد. نخستین پیوند انجام شده در ایران در 1314 خورشیدی و با پیوند قرنیه شروع شد و پس از آن پیوند کلیه در 1347 خورشیدی انجام گرفت، همچنین پیوند مغز استخوان در 1369 خورشیدی، پیوند قلب و کبد در 1372 خورشیدی، پیوند ریه در 1379 خورشیدی و در نهایت پیوند روده و پانکراس در 1385 خورشیدی صورت پذیرفت. اهمیت تصمیم اهدای عضو تا بدانجا است که حتی در تقویم رسمی کشورمان 31 اردیبهشت همزمان با سالروز صدور فتوای امام خمینی(ره) در ارتباط با جایز بودن پیوند اعضا به عنوان «روز اهدای عضو، اهدای زندگی» نامگذاری شده است. 25 هزار نفر در کشور نیازمند پیوند عضو هستندرییس مرکز مدیریت پیوند و امور بیماری های وزارت بهداشت با تاکید بر فرهنگسازی نسبت به اهدای عضو در جامعه، گفت: هم اکنون 25 هزار نفر در کشور نیازمند پیوند عضو هستند. دکتر مهدی شادنوش مهرماه امسال در حاشیه برگزاری نشست آموزش تخصصی و مدیریتی فراهم آوری اعضای پیوندی در بندرعباس در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: شاخص اهدای عضو در کشور ما چندان مناسب نیست و از شاخص مطلوب فاصله داریم. شاخص 'تعداد اهدای عضو در یک میلیون نفر جمعیت' (PMP) است که: PMP در ایران در حد 1.57 است؛ این در حالی است که عدد قابل قبول 30 و عدد ایده آل 48 است. وی ادامه داد: سالانه پنج تا هشت هزار مرگ مغزی در کشور رخ می دهد که طبق آمار جهانی نیمی از آنان می توانند اهدای عضو داشته باشند در حالی که سالانه کمتر از یک چهارم موارد یاد شده به اهدای عضو می رسند. وی خاطرنشان کرد: در سال گذشته اعضای 926 مورد مرگ مغزی در کشور به بیماران نیازمند عضو اهدا شد که در نتیجه آن، هزار و 281 بیمار توانستند اعضای حیاتی از جمله کلیه، کبد، قلب، لوزالمعده ، ریه و موارد دیگر را پیوند بزنند. این مقام مسوول خاطر نشان کرد: روزانه بین هفت تا 10 نفر در کشور به دلیل کمبود ارگان های حیاتی پیوندی از جمله قلب، کلیه و کبد جان خود را از دست می دهند. رییس مرکز مدیریت پیوند و امور بیماری های وزارت بهداشت با تاکید بر فرهنگسازی هر چه بیشتر برای نهادینه سازی اهدای عضو در جامعه گفت: در حال حاضر 560 بیمار دیالیزی در هرمزگان از خدمات دیالیز استفاده می کنند و بیش از 70 نفر از بیماران دیالیزی این استان در سال فوت می کنند. شادنوش بیان داشت: هر بار دیالیز برای هر بیمار 350 تا 400 هزار تومان هزینه دارد و از نظر هزینه ای پیوند عضو مقرون به صرفه تر است. وی تصریح کرد: با فرهنگ سازی از طریق صدا و سیما، حوزه های علمیه، علمای شیعه و سنی، بخشداران و فرمانداران می توان این نهضت را به وجود آورد تا بیماران کیفیت زندگی بهتری پیدا کنند. سالانه 45 نفر در هرمزگان به دلیل مرگ مغزی فوت می کنندمعاون درمان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی هرمزگان می گوید: براساس آمارهای موجود سالانه به طور میانگین 45 نفر در استان به دلیل مرگ مغزی جان خود را ازدست می دهند. دکتر عبدالله غریب زاده در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: متاسفانه براساس آمارهای وزارت بهداشت، هرمزگان در میان استان های کشور کمترین اهداء عضو را دارد. وی افزود: در سالهای 92 تا 97 تنها 2 مورد اهدای عضو در هرمزگان صورت گرفته، که اهدای عضو سال 97، نیمه مهرماه امسال در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس انجام شد که در آن با اهدای عضو یک جوان 29 ساله مرگ مغزی، به سه نفر زندگی دوباره بخشیده شد. غریب زاده تصریح کرد: برای ترویج فرهنگ اهدای عضو در جامعه که یک امر خیرخواهانه محسوب می شود، نیازمند همکاری بیشتر رسانه های جمعی و آگاهی بخشی هستیم. همگی به عنوان یک سفیر اهدای عضو، نجات بخش جان بیماران باشیمرییس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با اشاره به تغییر نگرش افراد جامعه در خصوص افراد مرگ مغزی گفت: همه ما باید بدانیم که مرگ فردی که دچار مرگ مغزی شده و اعضاء وی اهدا می شود در واقع مرگ حیات بخش است. دکتر سید حسین داودی بیان داشت: فرهنگ اهدای عضو در هرمزگان کمرنگ است و باید برنامه ها و اقدام هایی در جهت ترویج و نهادینه سازی این فرهنگ در استان انجام شود. وی ادامه داد: باید با ارایه اطلاعات لازم و فرهنگسازی در این خصوص، همگی صاحب فکر شوند و به عنوان یک سفیر اهدای عضو نجات بخش جان بیماران نیازمند پیوند باشند. داودی بیان داشت: در این راستا افراد تاثیرگذار جامعه از جمله دانشمندان ملی و استانی، دانشجویان، دانش آموزان ، هنرمندان، ورزشکاران، گروه‌های مرجع و روحانیون می‌توانند در ترغیب و تشویق اهدای عضو بسیار موثر باشند . وی تاکید کرد: باید واحدهای فرهنگی استان و مسوولان در این زمینه وارد میدان عمل شوند و البته خانواده ها و معاونت های امور اجتماعی، خیران و سازمانهای مردم نهاد نیز نقش مهم خود را در این خصوص ایفا کنند. مسوول دفتر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه های هرمزگان با اشاره به فرهنگ ایثار و گذشت در مقوله اهدای عضو گفت: تصمیم گیری برای اهداء عضو توسط یک خانواده کاری بسیار سخت و تصمیمی بس بزرگ و ایثارگرانه است. حجت الاسلام سید عباس تقوی اظهار داشت: بخشش مال سخت اما شدنی است؛ اما بخشش حیات کاری بزرگ و خداپسندانه بوده و افرادی که چنین ایثاری انجام می دهند، در نزد خداوند جایگاهی ویژه دارند.  تا زمان تپش قلب فرصت اهدای عضو وجود داردمدیر روابط عمومی و امور بیان الملل دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بیان داشت: اعضای بدن فردی که دچار مرگ مغزی شده را تنها تا زمانی که تپش قلب دارد، می توان اهدا کرد. دکتر فاطمه نوروزیان اظهار داشت: به محض اینکه قلب تپش خود را از دست بدهد فرصت اهدای عضو نیز از دست می رود و از این رو باید در جامعه درباره اهدای عضو فرهنگ سازی کرد تا خانواده ها نسبت به این مقوله آگاه شوند. بیمار مرگ مغزی در بندرعباس به 3 نفر زندگی دوباره بخشیدمدیر روابط عمومی و امور بین الملل دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان گفت: مهرماه امسال یک بیمار مرگ مغزی بستری در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس با اهدا عضو، به 3 بیمار در انتظار پیوند زندگی دوباره بخشید. نوروزیان تصریح کرد: این بیمار مرگ مغزی یک جوان 29 ساله بود که عمل برداشت عضو جهت پیوند بر روی این بیمار امروز توسط فلوشیپ اعزامی پیوند از شیراز انجام شد. وی بیان داشت: در این جراحی کبد و کلیه های این بیمار با موفقیت خارج و جهت پیوند به 3 بیمار در نوبت دریافت عضو در شیراز ارسال شد و این برای نخستین بار بود که عمل برداشت عضو جهت پیوند در هرمزگان انجام شد. فرهنگ اهدای عضو در هرمزگان را پررنگ تر کنیمدر یک دهه اخیر گام های خوبی در جهت ترویج فرهنگ زیبای اهدای عضو از سوی افراد و اقشار مختلف جامعه از جمله هنرمندان، ورزشکاران و دیگر چهره های مشهور صورت گرفته، اما براساس آمارهای اعلام شده ، هنوز جای خالی این فرهنگ در بسیاری از نقاط ایران از جمله هرمزگان احساس می شود و گویی هرمزگانی ها هنوز آنچنان که باید و شاید با این فرهنگ و حس زیبای آن آشنا نیستند. در حقیقت کمرنگ بودن فرهنگ اهدای عضو در هرمزگان حکایت از آن دارد که اقدام های خوبی در این مسیر انجام نشده و رسانه ها و دستگاه های فرهنگی در این بخش کوتاهی کرده اند که امروز باید با استفاده از فرصت فضای مجازی و دسترسی آسان تر مردم به اطلاعات، کوتاهی ها را جبران کرد و اقدامات سازنده ای در این مسیر انجام داد. افراد متقاضی اهدای عضو کارت دریافت کنندیکی از شرایطی که افراد می توانند درباره اهدای عضو خود تصمیم بگیرند تهیه کارت اهدای عضو است که با استفاده از آن افراد می توانند دیدگاه خود را درباره اهدای عضو پس از مرگ مغزی به خانواده های خود منتقل کنند، در این صورت خانواده هم پس از مرگ مغزی فرد بهتر می تواند درباره آن تصمیم بگیرد. در ایران کمتر از 10 درصد بزرگسالان کارت اهدای عضو دارند در حالی که در کشورهای دیگر این رقم بسیار بالاتر است. جذب داوطلبان و صدور کارت برای آنان و همچنین آمار مرتبط با میزان اعضای اهدا شده و افرادی که کارت گرفته اند به صورت سراسری در سامانه تحت نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ثبت می شود. فرد برای دریافت کارت اهدای عضو باید پس از مراجعه به سامانه، اطلاعات شخصی خود را وارد کند و سپس در مدت کوتاهی کارت خود را دریافت می کند.منبع:ایرنا
حس ایثار، نوع دوستی و انسان دوستی از گذشته های بسیار دور در فرهنگ ملی و باور دینی ایرانیان نهادینه بوده و هست که نمونه زیبای این احساس اهدای عضو از سوی خیران جان است.
36,974
6073591a2c38301a358eb24c
 در تاریخ ۳۰ مرداد، پدیده‌ی خورشیدگرفتگی کامل در ایالات متحده رخ می‌دهد و میلیون‌ها نفر شاهد آن خواهند بود. در تاریخ ۳۰ مرداد ۹۶ برابر با ۲۱ آگوست ۲۰۱۷، ساکنین ایالات متحده آمریکا شاهد وقوع پدیده‌ی خورشیدگرفتگی کامل خواهند بود. از سال ۱۹۱۸ تا کنون، سابقه نداشته که یک خورشیدگرفتگی کامل از سرتاسر ایالات متحده عبور کند؛ به همین دلیل، دانشمندان و مردم، این پدیده را «گرفتگی بزرگ آمریکایی» نام‌گذاری کرده‌اند و همگی برای رصد آن هیجان دارند. طبق معمول، ناسا نیز از هیجان مردم استفاده کرده و یک سرگرمی جالب راه انداخته است؛ ناسا تصمیم گرفته که به پرسش‌های مردم پیرامون این پدیده‌ی نادر، پاسخ دهد. ناسا، چهارشنبه شب در بخش AMA (هر چیزی را از من بپرسید) وب‌سایت ردیت، یک بحث و تبادل علمی را راه‌اندازی کرد و از مردم خواست تا هر پرسشی که در مورد پدیده‌ی خورشیدگرفتگی کامل دارند، بپرسند و پاسخ خود را مستقیماً از دانشمندان ناسا دریافت کنند. کاربران پرسش‌های علمی بسیار جالبی را مطرح کردند و دانشمندان ناسا نیز به طور کامل به آن‌ها پاسخ دادند؛ اما برخی از پرسش‌ها با وجود سادگی، ذهن بسیاری را درگیر کرده بودند. در ادامه برخی از این پرسش‌ها را می‌خوانید. آیا واقعاً من بینایی خود را از دست می‌دهم؟ همه‌ی ما معمولاً هیچ‌گاه مستقیماً به خورشید نگاه نمی‌کنیم؛ اما برخی از افراد هستند که هنوز هم در مورد عواقب نگاه مستقیم به خورشید، دچار شک و تردید هستند. یکی از کاربران، گفته است که آیا در صورت نگاه مستقیم به خورشید در زمان گرفتگی، بینایی خود را از دست می‌دهد؟ جِی هِرمان، دانشمند اتمسفرشناس از ناسا، قاطعانه پاسخ مثبت داده و می‌گوید: اگر این آزمایش را انجام دادید، حتماً با من تماس بگیرید. جدی می‌گویم، اصلاً این آزمایش را انجام ندهید. در زمان گرفتگی کامل، می‌توانید تا ۱.۵ دقیقه به صورت مستقیم به خورشید نگاه کنید؛ اما زمانی که ماه کنار می‌رود و ذره‌ای از نور خورشید مشخص می‌شود، هیچ‌گاه به آن نگاه نکنید. جدی می‌گویم، به هیچ عنوان به صورت مستقیم به آن نگاه نکنید. ستاره‌شناسی به نام بیل کوک نیز به این پرسش، پاسخ داده است؛ زیرا خودش به دلیل مشاهده‌ی مستقیم خورشیدگرفتگی دچار آسیب چشمی شده است. وی در این خصوص می‌گوید: شما می‌توانید بدون آن‌که دردی احساس کنید به چشمان خود آسیب بزنید. من این موضوع را به خوبی می‌دانم؛ زیرا خودم آن را تجربه کرده‌ام. در جریان خورشیدگرفتگی کامل سال ۱۹۷۹، من بدون آن‌که از چشمان خود در برابر نور خورشید محافظت کنم، به آن مستقیماً نگاه کردم و همین باعث شد که به شبکیه چشم من آسیب جدی وارد شود. با توجه به این توضیحات، لازم است که به هنگام وقوع خورشیدگرفتگی، برای مشاهده‌ی این پدیده‌ی بسیار زیبا از محافظ چشم استفاده کنید. آیا حیوانات بینایی خود را از دست می‌دهند؟ آیا آن‌ها دچار ترس خواهند شد؟ یکی از کاربران، در مورد اسب‌های خود نگران است و امیدوار است که به صورت مستقیم به آسمان نگاه نکنند. وی پرسش خود را این‌گونه مطرح کرده است: یک پرسش ساده و شاید بی معنی دارم. آیا حیوانات نیز در جریان وقوع خورشیدگرفتگی کامل دچار آسیب چشمی خواهند شد؟ آیا آن‌ها نیز به دنبال نگاه کردن به آسمان هستند؟ من دو راس اسب دارم که دائما در مزرعه هستند و نمی‌خواهم که آن‌ها آسیب ببینند. بیل کوک از ناسا می‌گوید زمانی که در یک چراگاه به همراه تعداد زیادی اسب حضور داشته، پدیده‌ی خورشیدگرفتگی را تجربه کرده و اسب‌ها نیز بینایی خود را از دست نداده‌اند، فقط اندکی سردرگم شده‌اند. بسیاری از مردم در پرسش‌های خود به حیوانات اشاره کرده‌اند و در مورد سلامت آن‌ها هنگام خورشیدگرفتگی نگران بوده‌اند. این موضوع بسیار جالبی است و پژوهشگران نیز به مردم می‌گویند که به هنگام خورشیدگرفتگی، رفتار حیوانات را به دقت بررسی کنند؛ زیرا خورشیدگرفتگی کامل، پدیده‌ای نادر است و فرصتی اندک را برای مطالعه روی رفتار حیوانات فراهم می‌کند. اگر هوا ابری باشد چه می‌شود؟ تماشای خورشیدگرفتگی نیز همانند هر پدیده‌ی سماوی دیگری، نیازمند آسمانی پاک است. بدترین اتفاقی که ممکن است در جریان خورشیدگرفتگی رخ دهد، وجود پوشش‌هایی از ابر در آسمان است. با وجود این‌که دسترسی مستقیم به دانشمندان ناسا اتفاقی نادر است؛ اما برخی از کاربران ردیت فقط گزارش آب و هوا را از آن‌ها می‌خواستند. با توجه به گفته‌های بیل کوک، اگر در هنگام وقوع خورشیدگرفتگی شما در مکانی باشید که پوشش‌هایی از ابر در آسمان باشد، بازهم می‌توانید چیزهایی را تجربه کنید. وی در این خصوص می‌گوید: اگر شما در مسیر خورشیدگرفتگی کامل قرار داشته باشید، مشاهده می‌کنید که به هنگام وقوع این پدیده، همه‌جا همچون شب تاریک خواهد شد؛ اما این تاریکی کمی تفاوت داشته و عجیب‌تر به نظر می‌رسد. اگر نتوانم آن را مشاهده کنم، چه تجربه‌ای را از دست داده‌ام؟ یکی از کاربران قصد ندارد که به همراه خانواده به اورِگان که در مسیر خورشیدگرفتگی کامل قرار دارد سفر کند و می‌خواهد بداند که اگر سفر نکند و موفق به مشاهده‌ی خورشیدگرفتگی کامل نشود، چه تجربه‌ای را از دست می‌دهد. نوح پترو، زمین‌شناس ناسا، با پاسخی که به این پرسش داده، سعی کرده که آن‌ها را به انجام این سفر متقاعد کند: شما واقعاً تجربه‌ای خارق‌العاده و بی‌نظیر را از دست خواهید داد. خورشیدگرفتگی‌های کامل، پدیده‌های بسیار نادری هستند؛ بنابراین اگر شما توانایی دیدن آن‌ها را داشته باشید و این کار را انجام ندهید، شاید هرگز فرصتی برای رصد یک خورشیدگرفتگی کامل دیگر نداشته باشید. خورشیدگرفتگی بعدی، در سال ۲۰۲۴ در ایالات متحده رخ می‌دهد؛ اما این‌بار در اورِگان نمی‌توان آن را مشاهده کرد. چه زمانی برای آخرین‌بار خورشیدگرفتگی کامل رخ می‌دهد؟ از زمانی که انسان‌ها تمدن خود را در سرتاسر این سیاره گسترش دادند، ما شاهد گزارش‌هایی از خورشیدگرفتگی کامل بوده‌ایم و اولین گزارش از وقوع خورشیدگرفتگی کامل نیز در سال ۳۴۰۰ پیش از میلاد مسیح به ثبت رسیده است. متأسفانه این پدیده‌ی سماوی بسیار زیبا، تا ابد دوام نمی‌آورد و بالاخره از یک روزی به بعد، هیچ‌گاه خورشیدگرفتگی کامل رخ نخواهد داد. بسیاری از کاربران ردیت از این موضوع آگاه هستند؛ اما می‌خواهند بدانند که آخرین خورشیدگرفتگی کامل، دقیقاً چه زمانی رخ می‌دهد. میتزی آدامز، دانشمند خورشیدشناس ناسا می‌گوید: خوشبختانه به نظر می‌رسد که ما برای تجربه‌ی خورشیدگرفتگی‌های کامل، فرصت کافی داریم. چیزی در حدود ۶۰۰ میلیون سال دیگر، زمین برای آخرین‌بار شاهد خورشیدگرفتگی کامل خواهد بود. آیا من می‌توانم از این پدیده برای متقاعد کردن دوست زمین تخت‌گرای خود استفاده کنم؟ یکی از کاربران ردیت می‌خواهد بداند که آیا در جریان وقوع این پدیده، شواهدی وجود دارند که بتوانند افراد زمین تخت‌گرا را متقاعد کنند که زمین تخت نبوده و کروی است. افراد زمین تخت‌گرا بر این باورند که تمامی تصاویری که از فضا تهیه شده‌اند و زمین را کروی نشان می‌دهند، ساختگی و دروغ هستند. جِی هرمان به این پرسش، پاسخی طعنه‌دار داده است؛ البته که زمین تخت است؛ زیرا اگر تخت نبود شما از روی آن سقوط می‌کردید. ما در حال کار روی یک مشکل هستیم و آن هم این است که اگر زمین تخت است، آن‌گاه خورشید هر روز کجا می‌رود؟ همان‌طوری که بیل کوک نیز اشاره می‌کند، شما نمی‌توانید با فرد زمین تخت‌گرایی که به تصاویر زمین از فضا باور ندارد، کار خاصی کنید. یکی از کاربران نیز از ناسا بابت تمام تلاش‌هایی که در جهت پیشرفت علم و دانش بشریت انجام می‌دهد تشکر کرده است: من می‌خواهم از شما و تمام همکارانتان تشکر کنم تا مطمئن شوم این مسابقه‌ی بشریت برای یادگیری و اکتشاف هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود. شما دانشمندان باید سوپراستارهای واقعی باشید. نظر شما در مورد پرسش‌های مطرح شده چیست؟ آیا پرسش شما نیز میان آن‌ها است؟منبع: زومیت
از سال ۱۹۱۸ تا کنون، سابقه نداشته که یک خورشیدگرفتگی کامل از سرتاسر ایالات متحده عبور کند؛ به همین دلیل، دانشمندان و مردم، این پدیده را «گرفتگی بزرگ آمریکایی» نام‌گذاری کرده‌اند و همگی برای رصد آن هیجان دارند.
52,378
60735faa2c38301a358eee78
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، روز گذشته(جمعه 28 اردیبهشت) در مراسم ختم حجت‌الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی استاد فقید اخلاق، شخصیت‌های مختلف سیاسی حضور داشتند؛ از محمدباقر قالیباف که در سال 92 مورد حمایت مرحوم طباطبایی بود تا شخصیت‌هایی مانند ناطق نوری، محسن اسماعیلی، محمود علوی وزیر اطلاعات. با این حال حضور یک شخصیت سیاسی خبرساز شد و آن هم حسین فریدون دستیار ویژه روحانی در دولت یازدهم و برادر وی است که بعد از یک غیبت تقریبا ده ماهه دوباره در انظار عمومی مشاهده می‌شد. آخرین خبرها درباره حسین فریدون به تیرماه 1396 برمی‌گردد که در یکی از بیمارستان‌های تهران بستری بود و در آن زمان مرحوم سید مهدی طباطبایی به عیادت وی رفت. گزارش‌های تصویری رسانه‌های مختلف حاکی از این است که از زمان تشکیل اولین جلسه دولت دوازدهم در شهریورماه 96 تاکنون، وی در هیچ‌یک از جلسات حضور نیافته بود. در حالی که در دولت یازدهم حسین فریدون همواره در کنار روحانی در هیئت دولت می‌نشست و برخی معتقد بودند که چینش کابینه یا عزل و نصب‌های دولت با نظر فریدون انجام می‌شود. یکی از حضورهای فریدون در کنار برادرش، به اجلاسیه‌های خبرگان برمی‌گشت اما در هیچ یک از دو اجلاسیه قبلی مجلس خبرگان در شهریور و اسفند سال 96 نیز حضور نداشت. فریدون حتی در مذاکرات‌هسته‌ای وین نیز حضور داشت و به گفته محمود جواد ظریف "نقش آقای فریدون به عنوان فردی که در داخل هیئت و همچنین ارتباط با تهران وظیفه هماهنگی را بر عهده داشت نقش بسیار برجسته ای بود." فریدون؛ مجموعه‌ای از اتهامات اقتصادی و آموزشیبا وجود نقش مهم حسین فریدون در دولت روحانی، ردپای برادر رئیس‌جمهور چندین‌بار در اتهامات مالی دیده شده است. برای مثال یک‌بار در 3 بهمن سال 95، سخنگوی قوه قضائیه درباره دستگیری رسول دانیال‌زاده یکی از بدهکاران بانکی و ارتباط وی با حسین فریدون برادر رئیس جمهور و دستیار ارشد روحانی، گفته بود "این فرد دستگیر شده و دادسرا مشغول تحقیقات است و ارتباطش با آن فرد (فریدون) روشن است." در تیرماه 96 نیز خبر دستگیری حسین فریدون در رسانه‌ها پخش شد و محسنی اژه‌ای 25 تیرماه اعلام کرد که "چندین نوبت در خصوص وی تحقیق شده و برای وی نیز قرار تامین صادر شده است." محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت نیز در نشست خبری با اصحاب رسانه(27 تیر) درباره دستگیری فریدون گفت "از سال قبل بحث‌هایی راجع به وی مطرح می‌کردند و رییس جمهور می‌گفت همه باید پاسخگو باشند، آقای فریدون مرتب می‌رفتند و این بار قرار صادر شد  و چون رقم بالا بود در آن زمان امکان ‌تامین نبود اما بعد دوستان کمک کردند و تامین شد." 26 تیر 96 حسین فریدون که در بازداشت به سر می‌برد، گزارش شده بود که در جلسه بازپرسی تعادل خود را از دست داد و به دلیل افت فشار خون به بیمارستان منتقل شد. از آن زمان وی ظهور و بروز رسانه‌ای نداشت تا روز گذشته که در مراسم تشییع مرحوم طباطبایی حضور پیدا کرد. منبع: خبرگزاری تسنیم
حسین فریدون برادر رئیس جمهور بعد از یک غیبت تقریبا ده ماهه پس از بازداشت در تیر۹۶، در یک مراسم عمومی حضور پیدا کرد.
12,762
60734d6e2c38301a358e53b8
فناوری هسته ای چیست؟ فناوری هسته ای، به توانایی تبدیل اورانیوم موجود در طبیعت می گویند که از طریق شکافت اتم ها به اورانیوم غنی شده که دارای انرژی بسیار زیادی است به دست می آید. با شکافت هسته یا همان اتم اورانیوم، انرژی هسته ای به صورت حرارت و انرژی گرمایی آزاد می شود که از آن می توان برای تولید بخار آب و گرداندان توربین های تولید برق استفاده کرد. اورانیوم یکی از چگال فلزات رادیواکتیو است که در طبیعت موجود است. این فلز در بیشتر مناطق چون: صخره ها، خاک، اعماق دریا و اقیانوس ها وجود دارد، به طوری که شاید میزان وجود و پراکندگی آن از طلا، نقره یا جیوه بیشتر است. این فلز به صورت اکسید و یا نمک های مخلوط در مواد معدنی مانند اورانیت یا کارونیت وجود دارد و از نظر رنگ؛ سفید نقره ای و قابل انعطاف است. تاریخ فناوری هسته ای حدود سه قرن پیش از میلاد، دمکریت، دانشمند یونانی، پس از مطالعه بر روی اشیا، متوجه شد که اشیا علاوه بر شکل ظاهری از ذرات بسیار ریز و قابل تجزیه تشکیل شده اند. وی نام این ذرات را «اتم» یعنی «نشکن» گذاشت. قرن ها بعد از این کشف، در سال ۱۷۰۰ میلادی، جان دالتون، دانشمند انگلیسی، نیز پی به قابل تجزیه بودن اتم ها برد. اما این نتیجه در حد نظریه باقی ماند. تا این که در سال ۱۹۲۷ میلادی، آلبرت انشتین، دانشمند آلمانی آمریکا تبار، نظریه تجزیه اتم ها را به صورت عملی اثبات کرد. پس از این کشف، اولین آزمایش هسته ای در صحرای نوادا توسط آمریکا به مرحله آزمایش گذاشته شد و در پایان جنگ جهانی دوم از آن در بمب باران شهرهای ژاپن استفاده کرد. پس از کشور آمریکا، در سال ۱۹۴۹ اتحاد جماهیر شوروی توانست به سلاح های هسته ای دست یابد و آن را به مرحله اجرا بگذارد. با افزایش تقاضای ساخت سلاح های هسته ای توسط کشورهای قدرتمند نظیر فرانسه و چین رهبران کشورها به فکر کنترل ساخت این سلاح مخرب افتادند و پیشنهاد استفاده از انرژی مخرب برای صلح را دادند. به همین منظور در سال ۱۹۵۴ میلادی، آیزن هاور، رییس جمهور آمریکا، برنامه «اتم برای صلح» را پیشنهاد داد. به دنبال این پیشنهاد، از سال ۱۹۵۴ تا سال ۱۹۵۶ میلادی، اساسنامه سازمان تدوین شد و بعد از آن «آژانس انرژی هسته ای» تشکیل شد. در سال ۱۹۶۸ آژانس انرژی هسته ای، پیمان «منع گسترش سلاح های هسته ای» با نام اختصاری « NPT»، (Non Proliferation of Nuclear Weapons Treaty ) را توسط مجمع عمومی ملل متحد به تصویب رساند و در سال ۱۹۷۰ نیز لازم الاجرا شد و در حال حاضر هم ۱۸۹ کشور عضو این پیمان هستند. فناوری هسته ای در ایران ایران در سال ۱۳۳۵، به منظور دستیابی به فناوری هسته ای، موافقتنامه ای ۱۱ ماده ای را با ایالت متحده آمریکا منعقد کرد که بر اساس این قرارداد ایران حق داشتن انرژی هسته ای برای استفاده غیر نظامی از این انرژی را دارد و متعاقب این قرارداد در سال ۱۳۳۶ به عضویت آژانس بین المللی انرژی اتمی در آمد و به عنوان اولین کشورها، پیمان عدم تکثیر سلاح های هسته ای، را در سال ۱۳۴۷ امضا کرد و دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۴۹ آن را در مجلس به تصویب رساند و در سال ۱۳۵۳ سازمان انرژی اتمی ایران را با ریاست «دکتر اعتماد» تاسیس نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، پروژه انرژی هسته ای متوقف شد و موضع کشورهای غربی در خصوص همکاری جهت دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز تغییر یافت و در حال حاضر نیز کشورهای غربی با رهبری آمریکا در صدد متوقف کردن این پروژه هستند. اما با این وجود در سال ۱۳۷۳ قردادی مبنی بر مشارکت روسیه با ایران در خصوص تکمیل و راه اندازی واحد ۱ نیروگاه اتمی بوشهر منعقد شد و در سال ۱۳۷۷ این قرارداد مورد بازبینی قرار گرفت و بدین ترتیب ساخت نیروگاه توسط شرکت روسی انجام گرفت. در سال ۱۳۸۲، خبر تهیه سوخت هسته ای به وسیله ی متخصصین ایرانی برای نیروگاه های هسته ای توسط، سید محمد خاتمی، رییس جمهور وقت، منتشر شد و در سال ۱۳۸۵، ایران اعلام کرد که موفق به غنی سازی اورانیوم به میزان ۳/۵ درصد شده است. در همین سال دکتر محمود احمدی نژاد، در تالار کتابخانه دانشکده علوم رضوی در مشهد، خبر دستیابی ایران به چرخه تولید سوخت هسته ای را اعلام کرد. بدین ترتیب شورای عالی انقلاب فرهنگی بر آن شد تا ۲۰ فروردین ۱۳۸۵ را که روز انتشار اخبار مبنی بر دستیابی ایران به فناوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز است را به پاس قدردانی از تلاش های دانشمندان و متخصصان ایرانی در تقویم رسمی ایرانیان «روز ملی فناوری هسته ای» نام گذاری کند. مهم ترین کاربرد فناوری هسته ای از مهم ترین کاربردهای انرژی هسته ای که همواره ایران به دنبال دستیابی و استفاده صلح آمیز از این انرژی می باشد عبارتند از: کاربرد در تولید برق، کاربرد در پزشکی هسته ای و امور بهداشتی، کاربرد در بخش دامپزشکی و دامپروری، کاربرد در دسترسی به منابع آب، کاربرد در بخش صنایع غذایی و کشاورزی و کاربرد در بخش صنعت. منبع:آسمونی
فناوری هسته ای، به توانایی تبدیل اورانیوم موجود در طبیعت می گویند که از طریق شکافت اتم ها به اورانیوم غنی شده که دارای انرژی بسیار زیادی است به دست می آید.
41,920
60735b3c2c38301a358ec59e
  هر ساله با نزدیک شدن به ایام جشن کریسمس و شروع سال نو ، یک رنگ به عنوان رنگ سال  انتخاب می شود.  در واقع هر ساله یک رنگ که متمایز از سال های گذشته است برای کالا های مختلف در نظر گرفته می شود تا افراد کالاها و پوشاک خود را بر اساس آن ست کنند. امسال نیز با نزدیک شدن به شروع سال جدید و کریسمس رنگ بنفش و به عبارت دقیق ۱۸-۳۸۳۸ Ultra Violet از سوی شرکت پنتون به عنوان رنگ سال 2018 انتخاب شده است. شرکت پنتون یا پانتون به معنی همه رنگ ها شرکتی واقع در شهر کارلستات نیو جرسی می باشد. این شرکت به خاطر تعیین غیر رسمی رنگ هر سال شهرت جهانی پیدا کرده است. پنتون از سال ۲۰۰۰ تا کنون شروع به تعییر رنگ خاصی به عنوان رنگ سال کرده است. این شرکت همه ساله با همایشی رنگ سال را انتخاب می کند که به سرعت این رنگ مورد توجه طراحان و صاحبان صنایع پوشاک و مد قرار می گیرد. رنگ بنفش از دید خارجی ها رنگ سلطنتی و با کلاس حساب میشود در زمان قدیم بنفش یک رنگ خیلی نایاب بودو فقط افراد مشهور و ثروتمند و پادشاهان و خانواده های آن ها می توانستند در منزل های خود استفاده کنند رنگ بنفس یک رنگ آرامش بخش است و شادی ایجاد می‌کند. از سوی دیگر این رنگ نشانه اصالت، خلاقیت، نوآوری؛ اندیشه رؤیایی و آینده‌ بینانه اس. رنگ بنفش یکی از رنگ های خوش ترکیبی است که غالبا با بیشتر رنگ های طیف سرد و گرم ست می شود. پرطرفدارترن رنگ‌هایی که می توان با رنگ بنفش آنها را ست کنید رنگ‌هایی مثل: سفید، سبز، نارنجی، آبی ملایم، صورتی و ترکیب رنگ بنفش با تونالیته‌ای از سایر رنگ های بنفش است.  اکثرا زنان مسن و دختران کم سن و سال طرفدار رنگ بنفش هستند و می توانید درسال 2018 رنگ مورد علاقه خود استفاده کنند این رنگ بسیار آرامش بخش و قادراست محیطی که شما در آن هستید را جذاب و هنری کند. رنگ سال ۲۰۱۷ چه بود در سال ۲۰۱۷ شرکت پنتون رنگ سال را رنگ سبزی که ته مایه زرد داشته انتخاب کرد. این رنگ تداعی کننده روز اول بهار و طبیعت زنده است. مدیر اجرایی موسسه پنتون در این رابطه می گوید که رنگ سبزترکیب شده با زرد ما را به یاد طبیعت می اندازد و احاطه شدن با حس خوب و تازگی به سبک زندگی طبیعت هیجان و احساس خوش سرزندگی را منتقل می سازد.  رنگ سال در طول سال های گذشته همانطور که می دانید از سال ۲۰۰۰ برای هر سال یک رنگ انتخاب شده است. به طور مثال برای سال ۲۰۱۵ رنگ عنابی ( شرابی خاکی ) و سال ۲۰۱۶ دو رنگ صورتی ملایم و رز بنفش و همچنین سال ۲۰۱۷رنگ سبز با ته مایه زرد انتخاب شد. در تصاویر پایین می توانید رنگ سال در سال های گذشته را مشاهده کنید. رنگ سال 1397 شمسی   همانطور که می دانید در حال حاضر موسسه یا سازمان مشخصی در ایران برای تعیین رنگ سال شمسی وجود ندارد. به همین دلیل همواره رنگ سال میلادی به عنوان رنگ سال شمسی انتخاب میشود. بنابراین تا مشخص شدن رنگ سال ۲۰۱۸ ، باید صبر کرد تا این رنگ به عنوان رنگ سال ۹۷ مشخص شود. منابع: تالاب، پارسی نو 
در ماه اول زمستان که مصادف با آغاز سال نو و کریسمس است، یک رنگ به عنوان رنگ سالی که تولید کنندگان و طراحان پوشاک و کالاهای خود را بر اساس آن تولید می کنند، انتخاب می شود. امسال نیز با نزدیک شدن به آن، همه درگیر ست کردن لباس های خود به رنگ بنفش هستند
70,544
6073679a2c38301a358f356e
 پاسخ: امامان معصوم گرچه امام و رهبر مردم بودند و می توانستند از حق و حقوقی كه خداوند برای آنان قرار داده استفاده كنند ولی با این حال, كار می كردند و ثروت به دست می آوردند و زندگی را از این راه اداره می كردند و از همین ثروتها در راه خدا انفاق می كردند. كه در ذیل به برخی از این موارد اشاره می شود: پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله پیش از هجرت و به خصوص در زمان قبل از بعثت به چوپانی و تجارت مشغول بوده است، در سیره‏ى ابن‏هشام حدیثى نقل شده كه پیامبر(ص) فرمود: ... من هم گوسفند مى‏چراندم، (سیره‏ى ابن هشام، ج 1، ص 176، چاپ مصر). اما پس از هجرت، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله كشاورزى و باغبانى داشتند. پس از آن كه حضرت از مكه به مدینه هجرت كردند، مردم مدینه زمین‏هایى را به ایشان اهداء كردند و رسول خدا(ص) در آن زمین‏ها كشاورزى و باغبانى مى‏كردند. پس از آن كه مسلمانان در دفاع از اسلام، با دشمنان درگیر شدند، ثروت‏هاى زیادى به دست مسلمانان افتاد. این ثروت‏ها دو قسم بودند. برخى از آن‏ها بدون این كه جنگى صورت بگیرد، در اختیار مسلمانان قرار مى‏گرفت. این‏گونه ثروت‏ها كه بدون درگیرى به دست مى‏آمد، به نص قرآن، حقّ خاصّ پیامبر بود و در اختیار آن حضرت قرار مى‏گرفت، مانند فدك، سرزمین‏هاى بنى‏نضیر و دو قلعه از قلعه‏هاى خیبر به نام وطیح و سلالم. پیامبر اسلام در این باغ‏ها و زمین‏ها به كشاورزى مى‏پرداخت و با درآمد آن‏ها، زندگى خود و خاندان خود را اداره مى‏كرد و با بقیه‏ى درآمد آن باغ‏ها و زمین‏ها براى مسلمانان تداركات جنگى تهیه مى‏كرد. همچنین به علاوة این زمین‏ها و قلعه‏ها، یكى از عالمان یهودى به نام مُخَیریق هفت باغ خود را به پیامبر بخشید و به جنگ احد رفت و در دفاع از اسلام و پیامبر به شهادت رسید. این هفت باغ كه به عنوان «عوالى» معروف بودند، در اختیار پیامبر قرار گرفت و آن حضرت در این باغ‏ها هم كار مى‏كردند. (سیره‏ى حلبیه، ج 3، ص 361، س 3، محشّى به سیره‏ى نبویّه، سید احمد زنى دحلان). علاوه بر این‏ها خُمس سرزمین‏هایى كه با لشكركشى فتح مى‏شد، متعلق به شخص پیامبر بود و آن حضرت در آن زمین‏ها هم مى‏توانست كشاورزى كند. روایاتى نیز آمده كه نشان مى‏دهد پیامبر اكرم(ص) و على(ع) كشاورزى مى‏كردند و باغ داشتند. به عنوان مثال حدیث دوم، چهارم و پنجم از باب 9 جلد 12 وسایل‏الشیعه، صفحه 22 و كتاب التجارة، ابواب مقدمات و نیز حدیث 1 و 2، باب 10 دلالت دارند كه پیامبر و على(ع) كشاورزى و باغبانى مى‏كردند. در همین باب 10، در حدیث سوم آمده است: (ما فى الاعمال شى‏ءٌ اَحبُّ الى‏اللّه‏ من الزراعة و ما بَعَثَ‏اللّه‏ُ نبیّاً الاّ زرّاعاً الاّ ادریس فانّه كان خیّاطاً( چیزی براى خدا محبوب‏تر از كشاورزى نیست و خداوند جز ادریس كه خیاط بود، همه پیامبران را كشاورز مبعوث ساخته است . این حدیث هم مى‏رساند كه همه پیامبران كشاورزى مى‏كرده‏اند. البته توجه داشته باشیم كه پیامبر(ص) و على(ع) با این كه كار مى‏كردند و درآمد به دست مى‏آوردند، خودشان از این درآمدها بسیار كم استفاده مى‏كردند، و آنرا در راه خدا مصرف مى‏كردند. همچنین در مورد امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام نقل شده كه با دسترنج خود یك هزار نفر برده خرید و آزاد كرد .(وسایل الشیعه ج 12, ص 22 باب 9 ح اول, ابواب مقدمات تجارت). خرید این همه برده و آزاد كردن آنها نشان می دهد كه حضرت علی(ع) خودش كار می كرده و در آمد داشته است. حضرت علی(ع) می توانست از بیت المال بخورد و از حقوقی كه خداوند برای او قرار داده بود استفاده كند ولی آن حضرت با درآمد شخصی خود زندگی می كرد.در روایتی آمده است كه علی(ع) فرمود: خداوند به حضرت داوود وحی كرد كه تو بنده خوبی هستی اگر از بیت المال نخوری و با دسترنج خود زندگی بكنی، حضرت داوود به خاطر این تذكر خداوند، چهل روز گریه كرد و پس از آن حضرت داوود به دست خود زره درست می كرد و می فروخت. حضرت داوود 360 زره بافت و به 360000 درهم فروخت و در نتیجه صاحب اموال زیادی شد و از بیت المال بی نیاز گردید. (همان، ح3) آیا حضرت علی(ع) كه این داستان را نقل می كند، می شود كه خودش خلاف آن را عمل بكند؟! حضرت علی(ع) با تلاش و كوشش خود، نخلستانهایی احداث كرد، چاههایی كند، قناتهایی راه انداخت و از درآمد اینها زندگی بنی هاشم را اداره می كرد كه هم اكنون نیز بعضی از این چاهها و نخلستانها بعد از گذشت قرنها باقی مانده مثلا در مدینه منوره جایی است معروف به محل چاههای علی یا نخلستانهای علی. در روایاتی دیگر آمده است كه علی(ع) بیل می زد و زمینها را آباد می ساخت و نعمتهای نهفته در دل زمینها را بیرون می آورد. (وسائل ج 12 ص 22، باب 9، ح 2؛ امام علی و اقتصاد، محمد دشتی، ص 390، مجموعه الگوهای رفتاری شماره 3). علی(ع) فرمود: «من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فأبعد الله» (همان, ص 24 ح 13) هر كس آب و خاك داشته باشد و فقیر باشد خداوند او را از درگاه خود دور می كند. امام باقر(ع) فرمود: مردی حضرت علی(ع) را دید و گفت: یا علی! این بار, چه باری است؟ علی(ع) فرمود: این ها یكصد هزار نهال خرما است و می روم تا بكارم. و آن حضرت همه آن هسته ها را كاشت و همه اش نهال شدند. (همان, باب 10 ص 25 ح 1). توجه به این نكته داشته باشیم كه پس از وفات پیامبر اسلام, مخالفان حضرت علی و دستگاه خلافت تلاش كردند تا بنی هاشم و در رأس آنان حضرت علی و فاطمه زهرا علیهما السلام در تنگنای شدید اقتصادی قرار بدهند تا بتوانند بر ضد آنان كار بكنند و برای همین منظور فدك و بسیاری از ثروت هایی را كه متعلق به فاطمه زهرا بود گرفتند و اگر ثروتهایی را كه حضرت فاطمه داشت نمی گرفتند, بنی هاشم به راحتی زندگی می كردند و روی همین باغات و مزارع كار می كردند. حضرت علی(ع) وقتی با این محاصره اقتصادی مواجه شد, دست به كار شد و باغات و مزارعی را احداث كرد و بنی هاشم از محاصره اقتصادی نجات یافتند. (امام علی و اقتصاد, ص 104). حضرت علی(ع) پس از خود، ثروتهایش را وقف بنی هاشم كرد و پسرش امام حسن(ع) را سرپرست و متولی موقوفات قرار داد و پس از امام حسن, امام حسین و پس از امام حسین اولاد آن حضرت را به عنوان متولیان این موقوفات معرفی كرد و این متولیان در همین باغات و اراضی موقوفه مشغول به كار بودند. ( زندگانی حضرت مجتبی, عمار زاده, ص 338 چاپ 1337 شمسی). حضرت فاطمه زهرا هم ثروتهای خود را وقف بنی هاشم كرد و حضرت علی, پس از او امام حسن و پس از او امام حسین و اولاد او را متولی این موقوفات كرد. برای نمونه به یكی از این وقف نامه ها و وصیتنامه ها اشاره می كنیم: در نهج البلاغه فیض السلام جزء پنجم شماره 24 چنین آمده است: این است آنچه كه بنده خدا علی بن ابی طالب پیشوای مؤمنان درباه دارایی خود به آن فرمان داده, برای به دست آوردن رضای خدا تا بسبب آن مرا به بهشت داخل نماید و بر اثر آن آسودگی آخرت را به من عطا بفرماید. (در بخشی از این وصیتنامه آمده است:) پس از من, حسن بن علی سفارش مرا انجام می دهد. از مال و داراییم بطور شایسته در نیازمندیهای خود صرف می كند و به مستحقان می بخشد و اگر برای حسن پیشامدی نمود و حسین زنده است, وصی من پس از حسن, حسین است و سفارشم را مانند او انجام می دهد... این وصیتنامه و وقفنامه طولانی است و در نهج البلاغه هم چند بند آن را آورده و ما از آن چند بند چند سطر را آوردیم و اگر می خواهید همه این وصیتنامه و وقفنامه را ملاحظه بكنید می توانید به كتاب وسانل الشیعه ج 13 ص 312 ج 4 كتاب الوقوف و الصدقات باب 10 مراجعه كنید. وسائل الشیعه به نقل از تهذیب شیخ طوسی همه وصیتنامه را ذكر كرده است و بسیار طولانی است. این وصیتنامه نشانگر ثروت و دارایی حضرت علی است كه همه اش با كار و زحمت آن بزرگوار به دست آمده و در راه خدا بعد از خودش وقف شده است. و همچنین نشان می دهد كه حضرت امام حسن(ع) مسؤول و متولی این دارایی ها است و این دارایی ها وقف است بر اولاد علی و فاطمه علیهم السلام. بعد از امیرالمؤمنین، امام حسن(ع) هم در این باغات و مزارع كار می كردند و امام حسین(ع) هم متولی و مسئول این ثروتها بود و روی آنها كار می كرد. و بعد از امام حسین (ع) نیز امام سجاد (ع) متولی این امر شد. حضرت امام باقر(ع) هم با اینكه متولی و سرپرست موقوفات بود و با اینكه امام مردم بود و می توانست از حق و حقوقی كه خداوند برایش در نظر گرفته استفاده كند ولی با این حال كار می كرد. در این باب به یك روایت اشاره می كنیم: امام صادق(ع) فرمود: محمد بن منكدر می گفت: من گمان نمی كردم كه امام زین العابدین كسی برتر از خود را به یادگار بگذارد تا اینكه پسر او محمد بن علی را دیدم, من خواستم او را موعظه كنم ولی او مرا موعظه كرد. یاران محمد بن منكدر گفتند: چطور تو را موعظه كرد؟ گفت: روزی در ساعاتی كه هوا گرم بود به اطراف مدینه رفتم. محمد بن علی(یعنی امام باقر) با من بر خورد كرد در حالیكه به دو نفر تكیه كرده بود و با آن حال از مدینه برای كار بیرون آمده بود. در دلم گفتم شگفت آور است پیرمردی از قریش در این ساعت گرم و با این وضعیت برای كار دنیا بیرون آمده است. من باید او را موعظه كنم.به او نزدیك شدم، سلام كردم و او هم در حالی كه عرق می ریخت، جواب سلام را داد. گفتم: خداوند تو را اصلاح كند این چه وضعی است؟! پیرمردی از پیران قریش در این هوای گرم و با این حالت در طلب دنیاست، آیا اگر در این حال به ملاقات خداوند بروی چه خواهی گفت؟! محمدبن علی گفت: اگر در این حال مرگم فرا رسد در اطاعت خدا مرده ام. من با این كار، خودم و خانواده ام را از تو و از مردم بی نیاز می كنم و من از آن لحظه می ترسم كه در حال گناه باشم و مرگم فرا رسد و گر نه در حال كار مُردن، در حال عبادت مُردن است. به او گفتم: خدا تو را رحمت كند درست گفتی. من خواستم تو را موعظه كنم ولی تو مرا موعظه كردی. (وسایل الشیعه ج 12 ص 9 باب 4 ح 1 كتاب التجاره، ابواب مقدمه) این می رساند كه امام باقر(ع) نیز شخصا كار می كردند. امام صادق(ع) هم مانند امام باقر گرچه متولی و مسئول موقوفات پیامبر، علی و فاطمه علیهم السلام بود ولی با این حال شخصا بیل به دست می گرفت و كشاورزی می كرد و گاهی هم از طریق مضاربه ثروت به دست می آوردند. عبدالاعلی می گوید: در اطراف مدینه، در یكی از راهها در هوای گرم تابستان امام صادق(ع) را دیدم و گفتم: فدای تو بشوم تو با این مقام و عظمت چطور در این روز گرم خود را به مشقت انداخته ای؟! امام فرمود: ای عبدالاعلی! آمدم كار بكنم و روزی حلال به دست آورم تا از مانند تو بی نیاز گردم.(وسایل ج 12 ص 10 ح 2) ابو عمرو شیبانی می گوید: روزی امام صادق(ع) را در هوای گرم دیدم كه بیل گرفته؛ روپوش سفتی هم پوشیده بود، در باغ خود كار می كرد و عرق می ریخت، گفتم: فدایت شوم بیل را به من بده تا من به جای تو كار كنم. امام فرمود: من دوست دارم كه انسان برای اداره زندگی خود ناراحتی گرمای آفتاب را بچشد. (همان، ص 23 ح 7 باب 9). ابو بصیر می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم كه فرمود: من در برخی از باغاتم كار می كنم و عرق می ریزم با اینكه كسانی هستند كه آن كار را انجام بدهند ولی من خودم آن كارها را می كنم تا خداوند ببیند كه من در پی به دست آوردن روزی حلال هستم.(همان، ص23 ح 8). محمد بن عذافر به نقل از پدرش می گوید: امام صادق(ع) مبلغ 1700 دینار به پدرم داد و گفت: با این تجارت بكن و امام فرمود: من عاشق سود نیستم و فقط می خواهم خداوند ببیند كه در پی كسب روزی حلال هستم. پدرم می گوید: من با این یكهزاروهفتصد دینار تجارت كردم و برای امام صادق(ع) یكصد دینار سود از تجارت آوردم و به آن حضرت گفتم: سهم سود شما یكصد دینار است. امام خوشحال شد و فرمود: آن را هم روی سرمایه من بگذار و تجارت بكن. پدرم با این اموال امام صادق(ع) تجارت می كرد و پدرم پس از چندی مُرد. از سوی امام صادق(ع) پیام آمد كه مبلغ 1800 دینار ما را به عمر بن یزید تحویل بدهید. (همان، ص 26 باب 11 ح اول)، این می رساند كه امام صادق(ع) به علاوه اینكه شخصا به كشاورزی مشغول می شد، از راه مضاربه هم ثروت حلال كسب می كرده است. در مورد امام موسی بن جعفر(ع) هم علی بن ابی حمزه می گوید: امام موسی بن جعفر در یكی از زمینهایش كار می كرد و عرق می ریخت. گفتم: فدایت شوم پس مردها كجا هستند؟ امام فرمود: ای علی! بهتر از من در زمینهای خود شخصا كار كرده اند. گفتم: بهتر از تو چه كسانی هستند؟ فرمود: پیامبر، حضرت علی و همه اجدادم و كار روی زمین، از سنتهای پیامبران، اوصیای آنان و صالحان است. (همان، ص 23 ج 6، باب 9). بقیه ائمه هم به همین منوال كار می كردند و از این طریق روزی خود و خانواده شان را تامین می كردند. بنابراین یكی از منابع تأمین هزینه زندگی امامان معصوم، كار شخصی آنان مخصوصا بر روی زمین بوده و گاهی هم از طریق تجارت ثروت حلال به دست می آورند. البته درآمدهای زكات، خمس و انفال نیز در اختیار پیامبر(ص) و امام علی(ع) بوده و امامان نیز كه حكومت را در اختیار نداشته در آمدهای خمس به آنان می رسید كه در جهت مصارف عمومی و تقویت مكتب اهل بیت(ع) از آن استفاده می كردند. كه این روش پسندیده هم چنان در میان مراجع بزرگوار تقلید باقی ماند كه مستقل از حكومتها، درآمد جاری از سوی سهمی از اموال مردم داشتند و موجب شد مكتب اهل بیت و شیعیان فقیر و سادات با این حمایتهای مالی در طول تاریخ به حیات خود ادامه دهند. منبع : پرسمان
شیوه معصومان در كسب معیشت چگونه بوده است؟
50,919
60735f0f2c38301a358ee8c5
پدرو پسری که تاریخ شهادتشان یکی بود در کوچه پس کوچه های منطقه طلاب مشهد نشانی شیر زنی را می گیریم که همسر و مادر دو شهید است. در کوچه پس کوچه های منطقه طلاب مشهد نشانی شیر زنی را می گیریم که همسر و مادر دو شهید است. پس از کلی پرس و جو بالاخره به خانه شهیدای جهادگر (سنگرسازان بی سنگر) رسیدیم. همسر شهید نادر منصوری و مادر شهیدان عطاءالله و احمد الله منصوری از همسر و فرزندانش برایمان می گوید: دوفرزندم را تقدیم اسلام کردم چهار فرزند داشتم، سه پسر و یک دختر که پسر اول و پسر آخرم را تقدیم اسلام کردم. همسرم برایم هم پدر بود و هم مادر.قبل از شهادت رفتارش عوض و نگاههایش متفاوت شده بود.علت تغییر رفتارش را که می پرسیدم سکوت می کرد. خدا می داند که چه دیده بود و چه فکر می کرد که چنان پدرانه دست بر سرم می کشید .اما وقتی خبر شهادتش را برایم آوردند متوجه شدم که به خاطر خوابیست که دیده بود.او در خواب دیده بود که این رفتنش را برگشتنی در کارنیست. همسر و فرزندبزرگم تنها با فاصله یک ساعت از هم شهید شدند همسر و فرزند بزرگم در سال 62 یک روز و به فاصله یک ساعت شهید شدند و محل شهادتشان منطقه مهران بود. همسر شهیداز آخرین دیدار می گوید: حاج نادر بار آخری که به جبهه رفت از اینکه دیگر برنمی گردد خبرداد و گفت این بار که بروم دیگر نه من برمی گردم و نه عطاءالله. از عشق بی اندازه به فرزند کوچکش گفت که این علاقه باعث شده او را بارها در خواب ببیند. می گوید آخرین باری که احمد به من گفت برای خداحافظی آمده ام و می خواهم بروم خط مقدم با او صحبت کردم که نرود .اما او با صحبت هایش می خواست مرا قانع کند که به خاطر علاقه شدید به او راضی نشدم و با او قهر کردم . پاسخ من به او آنقدر برایش سنگین بود که نیمه شب دیدم در تب می سوزد بیدارش کردم و به او گفتم که راضی هستم بروی و او با شنیدن این جمله آرام گرفت و حالش بهبود یافت. جان عزیزان ، عزیزتر از دین و ناموس نیست وقتی خبر شهادتشان رسید گریه کردم اما گلایه نکردم چرا که حکم خدا بود و جان عزیزان از دین و ناموس عزیزتر نیست. تنها یادگارشهید که تقدیم حرم امام رضا(ع) شد از لحظه دیدن پیکرهمسرش که از او پرسیدیم گفت: پیکر حاج نادر کاملا سوخته بود و جز یک تکه استخوان از او چیزی باقی نمانده بود و تنها یادگاری که از همسرم به جا مانده یک انگشتر است که تقدیم حرم امام رضا(ع) کردم.  فرازی از وصیت نامه نادرمنصوری/سقوط ایران سقوط اسلام استسراغ وصیت نامه شهیدان را که گرفتیم، گفت: وصیت نامه آنها به بنیاد شهید تحویل داده شده اما در قسمتی از وصیت حاج نادر آمده که تأکید کرده است: ایران پایگاه اسلام است.اگر ایران سقوط کند اسلام سقوط می کند با چنگ و دندان از ایران دفاع کنید.منبع:فاتحان
گفتگوبا همسر و مادر2 شهید؛
6,471
607349f22c38301a358e3b25
حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی، دبیر کل جامعه روحانیت مبارز عصر دیروز در رونمایی از کتاب الف.لام. خمینی که به همت خانه کتاب برگزار شد ضمن تشکر از موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی گفت: بعد از 40 سال فرصت خوبی است از امام صحبت کردن. امام به حق کلمه الله و کلمه طیبه بودند. شخصیت نظری امام فوق العاده است. حجت الاسلام پورمحمدی با بیان اینکه امام (ره) فیلسوفی تمام عیار بودند، عنوان کرد: ایشان قامت فیلسوفانه بلند داشتند و صاحب نظر بودند، امام شخصیتی صاحب مسلک در حوزه عرفان بودند،‌ در شرایط خاص و ویژه زمان خود امام (ره) در قله فلسفه و عرفان قرار گرفتند. امام (ره) با مشرب اصولی امین و پهلوانانه در عرصه صاحب نامان اصول در موضوعات مختلف شخصیتی برجسته دارند. امام (ره) نظریه پرداز و موسس بودند. وی با اشاره به اینکه امام (ره) مستجمع یک حوزه نظری است، بیان کرد: روی دیگر سکه امام به اوج طعنه می زند. امام(ره) در اعلی علییین در حوزه عملی بودند. امام (ره) به آنچه ایمان داشتند عامل بودند و با خود، خدا،‌ دانش خود و مردم صادق بودند. هنوز امام در حجاب هستند، هنوز سایه شخصیتی امام اجازه درک و فهم امام را نمی دهد، امام را باید تازه شناخت. در مسیر امام شناسی که در شیعه تعریف می کنیم باید امام خمینی را بشناسیم. دبیر کل جامعه روحانیت مبارز تصریح کرد: هدایت الله بهبودی با قلم روان گام برداشتند و شخصیت نظری و عملی امام (ره) را با اسناد متقن و بیان پرکشش و روان برای نسل امروز توصیف کردند. با وجود تمام مشغله هایم این کتاب را خواندم و نمی توانستم آن را زمین بگذارم. این کتاب شروع کار ما برای امام شناسی است. امام (ره) یک مبدا تاریخ بزرگ هستند. حجت الاسلام پورمحمدی با اشاره به کتاب 20 تعبیر بزرگ در 2050 خاطرنشان کرد: این کتاب سال گذشته در ایران ترجمه شد. در این کتاب آمده است در سال 1900، 24 درصد مردم بی دین بودند، در 1960 دوازده درصد جمعیت بی دین، 13 درصد کافر و 16 درصد مسلمان بودند. در این کتاب گفته شده که در سال 2050 جمعیت بی دین ها شش درصد و کافرها هفت درصد و مسلمانان 30 درصد می شوند. عین این محاسبات و پیشگویی ها در حوزه اقتصادی در این کتاب وجود دارد. در شرایط فعلی اقتصاد دنیا در حال تحول و دگرگونی عظیم است. یک انسان تمدن ساز نیاز است که عامل تحولات باشد و بر موج تحولات نیز سوار شود. اگر انقلاب خمینی را خوب بشناسیم و به نسل امروز معرفی کنیم آینده تحولات جهان در گروی فرازمینی و فراتاریخی فهم امام (ره) است. منبع: خبرگزاری شبستان
دبیر کل جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه امام را باید تازه شناخت، گفت: هنوز سایه شخصیتی امام(ره) اجازه درک و فهم ایشان را نمی دهد.
71,938
607368402c38301a358f3ae0
به گزارش تبیان به نقل از روزنامه ایران، عیسی کلانتری که در یک برنامه تلویزیونی صحبت می‌کرد، افزود: اکثر استان‌های غرب کشور با ریزگردها درگیرند و خوزستان دو برابر استان‌های دیگر درگیر این پدیده است‌، چراکه در دیگر استان‌های غرب کشور پدیده ریزگردها تنها با منشأ خارجی کشور همسایه بروز می‌کند‌، اما در خوزستان این پدیده هم دارای منشأ داخلی و هم دارای منشأ خارجی است. او افزود: دولت از سال گذشته برنامه جدی برای مهار ریزگردها با منشأ داخلی در خوزستان آغاز کرده و تا امروز سازمان برنامه و بودجه حدود 280 میلیارد تومان برای مهار ریزگردهای داخلی خوزستان اختصاص داده است. او ادامه داد: محیط زیست در کشور شاید از گذشته‌های دور خیلی جدی گرفته نشده است. به همین دلیل تقریباً هیچوقت در هیچ استانی حقابه‌ها برای محیط زیست کشور و مهار ریزگردها با منشأ داخلی، احیای تالاب‌ها و احیای رودخانه‌ها داده نشده‌اند. این مسائل در همه کشور چه در فارس و سیستان و بلوچستان و چه در آذربایجان و خوزستان وجود دارد. کلانتری افزود: از آنجا که مشکلات زیست محیطی کشور دیر خود را نمایان می‌کند، اهمیت کمتری برای این مشکلات قائل می‌شوند به همین دلیل از شروع انقلاب و پس از انقلاب، ما به مراتع کشور به خاطر تولید چند هزار تن گوشت اضافه فشار آوردیم، پوشش گیاهی را از بین بردیم، به دنبال آن خاک  فرسوده شد، آبی وارد زمین نشد و درخت ها ضعیف و خشکیده شدند؛تمام اجزای محیط زیست مانند زنجیره به هم متصل هستند. بنابراین به تبع این اتفاقات، آب‌های زیرزمینی ما از بین رفت و امروز در کشور شاهد آثار خرابکاری‌های انجام شده گذشته در حوزه محیط زیست در کل کشور هستیم. این رفتار خود را باید عوض و با کم آبی زندگی کنیم. این موضوع شامل همه مردم ایران چه خوزستان و چه کرمان می‌شود؛ باید خودمان را تطبیق بدهیم. کلانتری با بیان اینکه دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی گم شده است، اظهار کرد: تمام این مشکلات کم آبی در کشور به این موضوع برمی گردد که از ۲۰ یا ۳۰ سال قبل سیاست‌های توسعه پایدار را در کشور جدی نگرفتیم که یک بخش آن به سیاستگذاران ما برمی‌گردد. به هر حال سیاست‌های توسعه پایدار را جدی نگرفتیم و منافع کوتاه مدت بر منافع بلند مدت ترجیح داده شد. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: اکنون وضعیت مشهد در خراسان رضوی از لحاظ آبی به مراتب اسفناک‌تر از خوزستان است. بنابراین فقط خوزستان نیست که این مشکل را دارد. یکی از مسائلی که خوزستان با آن مواجه است، پدیده ریزگردها است. در تهران کمتر ریزگرد داریم،اما در عمل آلودگی‌هایی که در تهران وجود دارد مصیبت هستند. کلانتری در ادامه گفت: برای ریزگردها با منشأ خارجی در استان خوزستان نمی‌توانیم بسرعت کاری کنیم. این امر مستلزم همکاری‌های خیلی نزدیک با دولت‌های ترکیه، سوریه، اردن، عراق و حتی عربستان است.این هماهنگی تا حدودی سخت‌تر است. وی افزود: منشأ داخلی ریزگردها را خودمان ایجاد کرده‌ایم. حقابه زیست محیطی استان خوزستان، اهمیتی بیشتر از کشاورزی دارد،اگر ۲۰میلیارد مترمکعب آب وارد خوزستان می‌شود حق نداریم که حقابه زیست محیطی را به صرف اینکه آب نداریم حذف کنیم. معاون رئیس جمهوری افزود:  با حذف حقابه زیست محیطی، ریزگردها به سراغ ما می‌آیند، تالاب‌ها خشک می‌شوند، کارون قدرت خودپالایی خود را از دست می‌دهد و بوی نامطبوع آن، کل خوزستان را اذیت می‌کند. اگر قرار است ۵۰ درصد آب خوزستان کاهش یابد، حقابه زیست محیطی هم باید به همین میزان حذف شود، نه اینکه کامل حذف شود یا اگر آب استان ۲۰ درصد کاهش یابد نباید حقابه زیست محیطی ۷۰ درصد کمتر شود. در این صورت مشکلات این چنینی ایجاد می‌شود که اکنون با آن مواجه هستیم. وی افزود: در شرق رودخانه کارون در استان خوزستان حدود ۳۵۰ هزار هکتار اراضی وجود دارد که محل خیزش ریزگردها و گرد و خاک هستند؛ تا قبل از احداث سدها در خوزستان ریزگردی نداشتیم و با سیل‌هایی که سالانه یک یا دو بار در خوزستان روان می‌شد، خاک‌ها به زمین می‌چسبید اما با احداث این سدها حقابه‌های دیگر بخش‌ها افزایش یافت و حقابه‌های زیست محیطی حذف شد. کلانتری ادامه داد: این حقابه‌های زیست‌محیطی را باید پس بگیریم تا از شر ریزگردها با منشأ داخلی خوزستان خلاص شویم؛ به این صورت که اگر آب خوزستان به هر میزانی کاهش می‌یابد حقابه زیست محیطی نیز به همان میزان کاهش داشته باشد. اگر «دبی» رودخانه کارون در خرمشهر ۱۲۰ مترمکعب باشد، این رودخانه توان خودپالایی خود را از دست می‌دهد. کلانتری افزود: اگر به محیط زیست حقابه ندهیم نباید این انتظار وجود داشته باشد که دیگر با پدیده ریزگردها مواجه نشویم. وی افزود: در صورتی که مشکل حقابه زیست محیطی حل شود، معضل ریزگردها نیز حل می‌شود. آقای روحانی هنگام سپردن مسئولیت سازمان حفاظت محیط زیست به من یکی از اولویت های اصلی محیط زیست را خوزستان ذکر کرد. پیرو این دستور رئیس جمهوری، بررسی و مشاهده کردیم که محیط زیست خوزستان ۲.۵ میلیارد مترمکعب کمبود آب دارد و تنها حدود ۱.۲ میلیارد مترمکعب به محیط زیست خوزستان آب داده می‌شود ،اما ۲.۵ میلیارد مترمکعب نیز کمبود دارد او ادامه داد: تنها در حوضه کارون حدود ۱.۵ میلیارد مترمکعب کمبود آب وجود دارد و ۱.۵ مترمکعب نیز به سایر حوضه‌های آبی خوزستان اختصاص دارد. سرپرست وقت وزارت نیرو در پاسخ به مکاتبه من اعلام کرد که ما در استان خوزستان حتی یک مترمکعب آب اضافه هم نداریم.بنابراین ناچار شدم که خطاب به رئیس جمهوری نامه‌ای بنویسم که با توجه به اینکه اولویت را با محیط زیست خوزستان دانسته‌اید، ما در حوزه محیط زیست خوزستان به ۲.۵ میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم و بویژه در حوضه کارون بزرگ، ۱.۵ میلیارد مترمکعب آب نیاز است و وزارت نیرو نیز چنین پاسخی داده است. وی افزود: آب وجود دارد اما مدیریت آب ضعیف است ،یعنی اگر قرار است حقابه زیست محیطی را بگیریم و برای توسعه کشاورزی بدهیم، این توسعه ناپایدار خواهد بود. یکی از اصول توسعه پایدار، حفظ محیط زیست است. چطور می‌شود که چون آب کم است، حقابه محیط زیست را بگیریم و حقابه بخش کشاورزی را به‌طور کامل بدهیم؟ کلانتری با بیان اینکه سازمان حفاظت محیط زیست هیچ وقت مجوز انتقال آب را نداده است، گفت: وقتی که سازمان حفاظت محیط زیست به یک دستگاه مجوز داد باید بر فعالیت آن دستگاه نظارت کند که ضربه‌ای به محیط زیست وارد نشود؛از آنجا که مسئولیت قانونی حوزه آب در کشور با وزارت نیرو است، اگر آبی انتقال داده شده با مجوز وزارت نیرو بوده است. گزارش حجتی از کارهای انجام شده برای مقابله با ریزگردهاوزیر جهاد کشاورزی گفت: مردم آرام‌آرام و در یک دوره میان مدت آثار مثبت حرکت‌های خیلی خوب و وسیعی که در عرصه‌های فوق بحرانی جنوب شرق اهواز انجام شده است را شاهد خواهند بود. محمود حجتی در حاشیه بازدید از عرصه‌های فوق بحرانی جنوب شرق اهواز در جمع خبرنگاران اظهار کرد: نهال‌هایی که در فروردین و اسفندماه سال گذشته غرس شده‌اند در حال حاضر وضعیت خوبی دارند و امیدواریم تا دو یا سه سال آینده این نهال‌ها مستقر شوند و آثار حیاتی خود را در ارتباط با مسائل زیست‌محیطی عملاً نشان دهند. وزیر جهاد کشاورزی ابراز امیدواری کرد که با استقرار کامل این نهال‌های غرس شده، شاهد آثار حیاتی آن‌ها در بحث بادشکن، جلوگیری از فرسایش خاک و بلند شدن ریزگردها باشیم.منبع: روزنامه ایران
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه برای مهار ریزگردهای خارجی نمی‌توان بسرعت کاری انجام داد، گفت: در وهله اول باید منشأ داخلی ریزگردها در خوزستان را مهارکنیم که این کار مستلزم بازپس‌گیری حقابه‌های زیست محیطی استان است.
6,841
60734a142c38301a358e3c97
  مواد لازم آش جو ملایر مواد اصلینمک و فلفل و زرد چوبه به مقدار لازم نعنا به مقدار لازم جو (پوست کنده) ۱.۵ پیمانه نخود (و حبوبات دیگر مثل لوبیا) ۱/۲ پیمانه آب قلم ۸ پیمانه کشک (رقیق شده و جوشیده) ۲ پیمانه پیاز (سرخ شده) ۱/۲ پیمانه طرز تهیهزمان تهیه ۳۲۰ دقیقه زمان پخت ۱۲۰ دقیقه ۱ ابتدا در ظرفی مناسب آب قلم، جو خیس‌خورده و نمك را اضافه كرده و می‌گذاریم تا جو خوب پخته شود.حبوبات را جداگانه آبپز میكنیم تا آب آنها كاملا تبخیر شود. ۲ بعد از پخت نخود و لوبیا آن را به جو اضافه كرده و پیاز سرخ شده را كه با زردچوبه و فلفل تفت داده‌ایم، به آش می‌افزاییم و می‌گذاریم آش خوب جا افتاده و لعاب‌دار شود. ۳ ۱۰ تا ۱۵ دقیقه مانده به سرو، كشك را اضافه كرده و در آخر در ظرف دلخواه كشیده، با كشك و نعنا داغ روی آن را تزیین می‌كنیم. سایر نکات آش جو ملایر1)این آش سبزی ندارد اما اگر دوست دارید كمی اسفناج یا سبزی آش به آن اضافه كنید. 2)هر چه پیاز این آش بیشتر باشد خوشمزه‌تر می‌شود. 3)برای تهیه آب قلم آن را از شب با مقداری آب و نمك روی شعله بگذارید و روز بعد محتویات داخل قلم را با قاشق خالی كرده و مواد را یك بار از صافی رد كنید تا استخوانهای ریز آن گرفته شود و بعد داخل مخلوط كن بریزید. 4)حتما كشك را به مدت 20 دقیقه بجوشانید.منبع: پاپیون
این آش سبزی ندارد اما اگر دوست دارید كمی اسفناج یا سبزی آش به آن اضافه كنید.
14,624
60734eb92c38301a358e5afe
  مواد لازمزیتون سبز بدون هسته ۵۰۰ گرم نعنا و گشنیز و چوچاق ۳ قاشق سوپ خوری آب انار ترش ۱ پیمانه مغز گردو ساییده شده ۲۰۰ گرم سیر ۱ بوته رب انار ۱/۳ پیمانه دانه انار ترش ۱/۲ پیمانه نمک و گلپر به مقدار لازم طرز تهیه۱ مغز گردو رو بسایید. سبزی ها رو بشویید و کاملا ریز خرد کنید. ۲ زیتون انتخابی رو امتحان کنید. اگر شور بود یک ساعت در آب سرد بخوابانید تا شوری اون گرفته بشه. ۳ زیتون رو در کاسه ای کود بریزید و مغز گردوی ساییده و سبزی های خرد شده رو به اون اضافه کنید. ۴ در صورتی که سبزی چوچاق را که نوعی سبزی محلی و مخصوص شماله رو در دسترس نداشتید به جای سبزی چوچاق یک قاشق چایخوری نعنای خشک بریزید. ۵ سیر رو بکوبید و به زیتون اضافه کنید. ۶ آب انار , رب انار و دانه انار ترش رو درون مخلوط کن بریزید. نمک و گلپر رو اضافه کنید و زیر و رو کنید تا مخلوط بشن. مخلوط به دست اومده رو ۲ ساعت در یخچال بذارید تاجا بیفته. سایر نکاتبا اینکه تمام نواحی شمالی کشور در تهیه زیتون پرورده مهارت کافی دارند اما گیلانی ها خبره تر هستند. زیتونی که استفاده می کنید باید سبز، بدون هسته و ریز باشد. هر چه زیتون ها ریز تر باشند، خوشمزه ترند و طعم زیتون پرورده بهتر خواهد شد. در تهیه این پیش غذا هرگز از پیاز تازه یا پنیر استفاده نکنید. یادتان باشد که زیتون پرورده را با هر غذایی می توان خورد. البته غذاهایی مانند کشک بادمجان، قورمه سبزی، خورش بادمجان و در کل غذاهای جنوبی و تهیه شده در مناطق کویری با این پیش غذا پیشنهاد نمی شوند. برای نگهداری زیتون پرورده آن را در ظروف شیشه ای در دار قرار دهید و در یخچال بگذارید تا دوره ماندگاری آن طولانی شود. گردویی که استفاده می کنید باید مرغوب و تازه باشد زیرا افزودن گردوی کهنه به زیتون پرورده باعث می شود این پیش غذا به سرعت طعم تلخی پیدا کند.  منبع:پاپیون
یادتان باشد که زیتون پرورده را با هر غذایی می توان خورد. البته غذاهایی مانند کشک بادمجان، قورمه سبزی، خورش بادمجان و در کل غذاهای جنوبی و تهیه شده در مناطق کویری با این پیش غذا پیشنهاد نمی شوند.
30,700
607356642c38301a358e99ca
آزمون‌های برنامه‌ای تکمیل‌کننده‌ کار مدرسه است و به شما کمک می‌کند با یک برنامه‌ی منظم همه‌ی درس‌ها را به‌موقع مطالعه و مرور کنید. البته به این شرط که همیشه به برنامه‌ی راهبردی پایبند باشید و به طور منظم در آزمون‌ها شرکت کنید. هر بار که در آزمون غیبت می‌کنید کار خود را سخت‌تر کرده‌اید. مخصوصاً در ایام سال تحصیلی که برنامه‌ی آزمون‌ها با برنامه‌ی مدرسه هماهنگ می‌شود، از هر کدام که عقب بمانید در واقع از مسیر خارج شده‌اید. پس تحت هیچ شرایطی غیبت نکنید؛ زیرا برگشتن به مسیر اصلی، زمان و انرژی زیادی لازم دارد. به برنامه‌ی راهبردی پایبند باشید تا این زمان و انرژی را صرف یادگیری بیش‌تر، تقویت نقاط قوت یا برطرف کردن نقاط ضعف خود کنید. برای دریافت نتایج آزمون قلم چی اینجا کلیک کنید بخش پژوهش های دانش آموزی تبیان، تنظیم: نسرین صادقی
آزمون های برنامه ای تکمیل کننده ی کار مدرسه است و به شما کمک می کند با یک برنامه ی منظم همه ی درس ها را به موقع مطالعه و مرور کنید. البته به این شرط که همیشه به برنامه ی راهبردی پایبند باشید و به طور منظم در آزمون ها شرکت کنید.
17,119
607350272c38301a358e64bd
تعریف تسهیلات و خدمات گردشگری در فرهنگ جهانگردی مجموعة تأسیسات و تجهیزات مربوط به حمل و نقل ، اقامت، پذیرائی، تفریح و خدمات جنبی مربوط به گردشگری را تسهیلات و خدمات گردشگری می نامند. تأسیسات اقامتی عمدتاً عبارتند از : هتلها و مهمانخانه ها، اردوگاههای گردشگری، پانسیونها و متلها و تأسیسات پذیرایی نیز از رستورانها، دكه های اغذیه فروشی، كافه ها و قهوه خانه ها و نظایر اینها تشكیل می شود. تأسیسات تفریحی عبارتند از پاركها، استخرهای شنا، پیستهای ورزشی، كلوپها و نظایر آنها . در كنار این تأسیسات یك سلسله فعالیتهای خدماتی وجود دارند كه غیر مستقیم در خدمت جهانگردی قرار می گیرند. این خدمات عمدتاً عبارتند از : پمپهای بنزین، تعمیرگاههای اتومبیل، فرودگاه، راه آهن، ترمینالهای مسافربری ، بانكها ، آژانس های مسافرتی، مركز مراقبتهای ایمنی و بسیاری دیگر از خدمات جنبی ( مورد نیاز)تسهیلات و خدمات گردشگری به عنوان یكی از بنیادی ترین اشكال عرضه در صنعت گردشگری بیشترین حجم درآمدزایی را برای جوامع میزبان به ارمغان می آورند . لازم به ذكراست كه برای ارائه تسهیلات و خدمات گردشگری مطلوب باید ابتدا زیر ساختهایی تأمین شود و در واقع زیرساختها بخش عمده ای از این ركن را تشكیل می دهند . دسترسیها (زمینی، هوایی، دریایی )، آب آشامیدنی و تأسیسات فاضلاب، خدمات بهداشتی و فوریتهای پزشكی، تأمین انواع انرژی، و ارتباطات ( سیستم مخابرات ، پست، اینترنت) در حوزه زیرساختها قرار می گیرد و این عو امل در توسعه گردشگری نقش بسیار كلیدی ایفا می كنند . آنچه در توسعه زیرساختها حائز اهمیت و در توسعه فعالیتهای گردشگری قابل توجه است استفاده جامعه میزبان از این تسهیلات است . بدین صورت كه گرچه بسیاری از این زیرساختها با هدف توسعه گردشگری ایجاد می شوند، اما مردم ساكن در جامعه میزبان نیز از این امكانات استفاده نموده و بدین گونه توسعه گردشگری منجر به توسعه فرابخشی، بویژه در مناطق روستایی شده و میزان رضایت از زندگی مردم بومی را افزایش می دهد . یكی دیگر از منافع توسعه مناسب و اصولی زیرساختهای گردشگری، كاربرد آنها در ح فاظت محیط زیست و پیشگیری از آلودگی آب و هوا می باشد . (طرح جامع توسعه گردشگری استان بنابراین وجود جاذبه های گردشگری در یك منطقه شرط لازم برای فعالیتهای مربوط به آن می باشد، اما كافی نیست. شرط كافی آن وجود تأسیسات و خدمات رفاهی و همچنین وجود سیس تم حمل و نقل و شبكه راههای .( استاندارد است كه بتواند نیازهای مسافران را در حد مطلوب برآورده سازد طبقه بندی انواع گردشگری با توجه به طول مدت مسافرت، وسیله مسافرت و نوع تأسیساتی كه به خدمت گرفته می شود، فصل و چگونگی سازماندهی مسافرت همچنین انگیزه های گوناگون كه موجب پیدایش یك جریان توریستی می شوند، می توان اشكال مختلفی از گردشگری را از یكدیگر تمیز داد . اما عواملی كه برای طبقه بندی اشكال مختلف گردشگری مورد استفاده قرار می گیرند یكسان نیستند . تا قبل از جنگ جهانی اول امكان تفكیك اشكال گردشگری را با توجه به طبقات اجتماعی وجود نداشت، در حالی كه امروزه باید عواملی را مورد استفاده قرار داد كه این عوامل شامل، عامل زمان، مكان، وسیله مسافرت، انگیزه و هدف است . طبیعی است این نوع دسته بندی كاملترین نوع طبقه بندی گردشگری را در بر خواهد داشت و متعاقبا" برنامه ریزی دقیقتری را در راستای اهداف توسعه گردشگری در پی خواهد داشت. طبقه بندی گردشگری بر اساس زمان مدت اقامت : با توجه به زمان مدت اقامت و یا به عبارت دیگرط ول مدت مسافرت می توان از گردشگری كوتاه مدت و گردشگری دراز مدت صحبت نمود و آن ها را ازیكدیگر تفكیك كرد. فصل سال : فصل سال نیز می تواند دو نوع گردشگری را كه شامل توریسم زمستانی و توریسم تابستانی می شود، مشخص نماید. طبقه بندی گردشگری بر اساس مكان (مقصد) در ا ین نوع از طبقه بندی ابتدا لازم است گردشگری به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم شود . مكان مسافرت و یا محل اقامتی كه توریست انتخاب می كند نیز، شكل معینی از گردشگری را عرضه می دارد. از یك طرف اقامت ممكن است درهتل، ویلای شخصی، كمپینگ و یا خانه های اجاره ای باشد . از ط رف دیگر باید دید مقصد مسافرت شهر است یا روستا كه می تواند توریسم شهری و روستایی را ایجاد نماید. منبع:کتاب اطلاعات توریستی کشورهای جهان.سایت کارناوال
در فرهنگ جهانگردی مجموعة تأسیسات و تجهیزات مربوط به حمل و نقل ، اقامت، پذیرائی، تفریح و خدمات جنبی مربوط به گردشگری را تسهیلات و خدمات گردشگری می نامند
30,441
607356492c38301a358e98c7
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا از تعویق 2 ساعته محدودیت تردد در محور هراز در بعد از ظهر امروز خبر داد. بر اساس اعلام این مرکز، برابر هماهنگی‌های انجام شده محدودیت تردد در محور هراز به علت عادی بودن ترافیک با 2 ساعت تاخیر انجام می‌گیرد. به گزارش تسنیم، بنابر اعلام قبلی این مرکز، قرار بود تردددر این محور از ساعت 15 امروز از شمال به جنوب به صورت یک طرفه انجام شود.منبع: خبرگزاری تسنیم
مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا اعلام کرد: برابر هماهنگی‌های انجام شده محدودیت تردد در محور هراز به علت عادی بودن ترافیک با ۲ ساعت تاخیر انجام می‌پذیرد.
71,793
6073682f2c38301a358f3a4f
مجموعه «گاندو»، مجتبی امینی در نامه‌ای خطاب به واعظی آورده است: خدا را شکر که توانستیم اثری را بسازیم و به نمایش بگذاریم که دوست و دشمن انقلاب اسلامی را پای تلویزیون جمهوری اسلامی نشاند و تحسین نمایندگان مردم را برانگیخت. جناب آقای واعظی؛ سریال گاندو توهم و تخیل نیست، سریال گاندو صدای در گلو مانده مردم  ایران است. چه شد که دشمنان مردم و شبکه‌های معاند از جمله بی‌.بی‌.سی و سی‌.ان‌.ان به محتوای سریال گاندو حمله کردند و شما هم حمله کردید؟ چه شد که حتی این جماعت هم در کنار موافقان انقلاب اسلامی به پای دیدن سریال گاندو نشستند و آن  را تا آخر دنبال کردند؟ پاسخ یک گزینه بیشتر نیست، سریال گاندو حقیقت و اقتدار جمهوری اسلامی را به رخ جهان کشاند و کیست که نداند که نمایش حقیقت تلخ است و برخی را به شکایت وا می‌دارد. سریال گاندو پر مخاطب ترین سریال در حال پخش سیما شناخته شد و این یعنی اینکه همه مردم با هر تفکر سیاسی و سلیقه سریال گاندو را پسندیدند، اما شما با حملات زنجیره ای رسانه هایتان این شیرینی که محور اصلی آن غرور ملی، اقتدار ایران، وفاداری جوانان ما به آرمان‌های وطن بود را به توهم و خیالبافی متهم کردید. در صورتی که نویسنده سریال بارها و بارها در نشست خبری و غیر از آن این موضوع را شیطنت رسانه‌ای عنوان و آن را تکذیب کرد. سریال گاندو و تمام اطلاعات ارائه شده در آن توسط مراجع ذی صلاح کشور تایید شده و داستان گاندو  مطابق با مستندات واقعی است. ۷۰ بازیگر و ده ها نفر پشت صحنه با آرزوی ایجاد حس غرور ملی برای مردم ایران تلاش کردند و این پروژه را به پیش بردند اما شما و همکارانتان با این نگاه از بالا به پایین کام همه هنرمندان این اثر را تلخ کردید ، ولی ما با حمایت های مردم هوشمند و عزیزمان در مسیرمان استوارتر شدیم. سریال گاندو مثل  مظلومیت محمد و یارانش در فیلم  گمنام و غریب است. سریال گاندو بی‌تردید مظلوم است همچون محمدها که ۴۰ سال است با غربت و مظلومیت پای اقتدار نظام، ایستاده‌اند.منبع: خبرگزاری فارس
تهیه‌کننده مجموعه تلویزیونی «گاندو» به سخنان واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور پاسخ داد.