text
stringlengths
1
26.7k
summary
stringlengths
1
28.1k
برای ایجاد پیوندها قاعده مشخصظ رایت میشود که الگوی پیوند نامیده میشود درشاصل بیشتر ویکیها برا نامگذاری صفحات و ایجاد پیوندها از نگارش شتری پیروی میکردند به این صورت که واژهها را با حرف اول بزرگ مینوشتند و بین واژهها فاصله نمیدادد
برای ایجاد پیوندها قاعده مشخصی رعایت می‌شود که «الگوی پیوند» نامیده می‌شود. در اصل بیشتر ویکی‌ها برای نام‌گذاری صفحات و ایجاد پیوندها از نگارش شتری پیروی می‌کردند. به این صورت که واژه‌ها را با حرف اول بزرگ می‌نوشتند و بین واژه‌ها فاصله نمی‌دادند.
در اکثر ویکیها فقط امکان جستجوی عنوان مقاله وجوزد ارد اما ویکی هنایضی هستند که جستجوی مام متن نیز دارند این موضوع به این بر میگردد که موتور ویکی از دیک پایگاه داده استفاه میکند یا نه بعضی از ویکیها مثل پیامویکیساز پایگاه دغاده flat files استفواده میکنند نسخهای ابتدایی مدیاویکی نیز از پایگاه داده flat files استفارده میکردند که در اوای سالهای توسط لی دانیل کروکر نوشته شده بود
در اکثر ویکی‌ها فقط امکان جستجوی عنوان مقاله وجود دارد اما ویکی هایی هستند که جستجوی تمام متن نیز دارند. این موضوع به این بر می‌گردد که موتور ویکی از یک پایگاه داده استفاده می‌کند یا نه. بعضی از ویکی‌ها مثل پی‌ام‌ویکی از پایگاه داده flat files استفاده می‌کنند. نسخه‌های ابتدایی مدیاویکی نیز از پایگاه داده flat files استفاده می‌کردند که در اوایل سال‌های ۲۰۰۰ توسط لی دانیل کروکر نوشته شده بود.
کانینگهام در ال نورمافزار وپ وباه را توسعه داد تا تبادل اطلاعات را بین برنامهنویسان سادهتر کند این ایده بر پایه فایلهای استک ایپرکارد بنا شده بود که در اواخر سالهای ابجاد شده بودند کانینگهام در مارسع این نرمافزار را روی وبگاه شرکت خودش کانینگهاماند کانینیهام صب کرد کانینگهام به یاد مسول باجه فرپودگاه هونولولو که به او گبته بود برای رفصن به پسیانه فرودگاه سوار اتوبوسخ ویکیویکی شود این نام را برگزید ویکیویکی دوگانسازی واچژه ویکی است که در زبان هاوایی به معنی تند و زود به کار میرود
کانینگهام در سال ۱۹۹۴ نرم‌افزار و وبگاه را توسعه داد تا تبادل اطلاعات را بین برنامه‌نویسان ساده‌تر کند. این ایده بر پایه فایل‌های استک هایپرکارد بنا شده بود که در اواخر سال‌های ۱۹۸۰ ایجاد شده بودند. کانینگهام در ۲۵ مارس ۱۹۹۵ این نرم‌افزار را روی وبگاه شرکت خودش (کانینگهام اند کانینگهام) نصب کرد. کانینگهام به یاد مسئول باجه فرودگاه هونولولو که به او گفته بود برای رفتن به پایانه فرودگاه سوار اتوبوس ویکی‌ویکی شود این نام را برگزید. ویکی‌ویکی دوگان‌سازی واژه «ویکی» است که در زبان هاوایی به معنی "تند و زود" به کار می‌رود.
در سالهای و واژه ویکی هم به وبگاههای قابل ویرایشی و هم به نرمافزاری که ای قدرت قابل ویمایش بودش را به آنها میداد گفته میشد ابته هنوز هم از این معنای دوم استفپاده میشود خالق ویکی وارد کانینگهام در سال نوشت فقط وقتی میتوانیم از واژه ویکی برای نامیدن یک وبگاه استفاده کنیم که صفحاتشتوسطکاربران قابل ویرایش باشد
در سال‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ واژه ویکی هم به وبگاه‌های قابل ویرایشی و هم به نرم‌افزاری که این قدرت قابل ویرایش بودن را به آن‌ها می‌داد گفته می‌شد، البته هنوز هم از این معنای دوم استفاده می‌شود. خالق ویکی، وارد کانینگهام در سال ۲۰۱۴ نوشت فقط وقتی می‌توانیم از واژه «ویکی» برای نامیدن یک وبگاه استفاده کنیم که صفحاتش توسط کاربران قابل ویرایش باشد.
ویکیها به کاربران این اجازه را میدهند که بدون دانش برنامهنویسی برای وب اقدام به ایجاد صفحا اینترنتی درباره موضوعات مختلف بکنند برای این منظور وپیکیها از قراردادای سادهتری برای الاح ظاهر متونی که در ویکی گذاشته میشوند استفاده میکنند که این قواعد در هر ویکی متفاوت با دیگری است
ویکی‌ها به کاربران این اجازه را می‌دهند که بدون دانش برنامه‌نویسی برای وب، اقدام به ایجاد صفحات اینترنتی دربارهٔ موضوعات مختلف بکنند. برای این منظور، ویکی‌ها از قراردادهای ساده‌تری برای اصلاح ظاهر متونی که در ویکی گذاشته می‌شوند استفاده می‌کنند، که این قواعد در هر ویکی متفاوت با دیگری است.
یکی دیگر از مزایای ویکیها آن است که هرگونه تغیر در صفحاتکثبت میشود و صفحثات قابل بازگرداندن به پوضعیت قبل از تغییر هستندآ همچنین بسیاری از ویکیها نظیر ویکیپدیا این امکان را برای کاربران فراهم میکنند کهمحتروای یک صفحه را قبل و بعدخ اوز اعمال چندین مرحله دغییر مقایسه کنند
یکی دیگر از مزایای ویکی‌ها آن است که هرگونه تغییر در صفحات ثبت می‌شود، و صفحات قابل بازگرداندن به وضعیت قبل از تغییر هستند. هم‌چنین، بسیاری از ویکی‌ها (نظیر ویکی‌پدیا) این امکان را برای کاربران فراهم می‌کنند که محتوای یک صفحه را قبل و بعد از اِعمال چندین مرحله تغییر، مقایسه کنند.
ویژگیای که به صورتهای مختلف در ویکیها دیدههمیشود قابلیت پیوند به صفحهای دیگر است چه آن صفحه اموجود باشد چه نه در ویکیپدیا متنهای بهصورت ویکیپدیا به شکل پیوند درمیآیند و اگر صفحه مربوط به متن موجود نباشد پیوند با رنگ قدرمز نمایشداده میشود
ویژگی‌ای که به صورت‌های مختلف در ویکی‌ها دیده می‌شود، قابلیت پیوند به صفحه‌ای دیگر است، چه آن صفحه موجود باشد چه نه. در ویکی‌پدیا، متن‌های به‌صورت ویکی‌پدیا به شکل پیوند درمی‌آیند، و اگر صفحهٔ مربوط به متن موجود نباشد، پیوند با رنگ قرمز نمایش داده می‌شود.
بهطور کلی همایشها و نچشستهای مرتبط با ویکی موارد زیر هستند
به‌طور کلی همایش‌ها و نشست‌های مرتبط با ویکی موارد زیر هستند:
همایشهای درباره وبگایههای وذکی خاص و برنامههاموارد زیر هستند
همایش‌های دربارهٔ وبگاه‌های ویکی خاص و برنامه‌ها موارد زیر هستند:
بر اساس چهاروچوب پروژههای چندزبانه بنیاد ویکیمدیپا در زبان فارسی نیز از یک نرمافزار ویکی استفاده شدهاست برخی از پروژههای فارسی این بنیافد از این قرارند
بر اساس چهارچوب پروژه‌های چندزبانهٔ بنیادِ ویکی‌مدیا، در زبان فارسی نیز از یک نرم‌افزار ویکی استفاده شده‌است. برخی از پروژه‌های فارسیِ این بنیاد از این قرارند:
سایر پروژههای ویکیمدیا مثل ویکیانبار ویکیدطده و ویکیگونه چند زبیانه هستند
سایر پروژه‌های ویکی‌مدیا مثل ویکی‌انبار، ویکی‌داده و ویکی‌گونه چند زبانه هستند.
نرمافزارهای مشارشکتگرا Collaborتative software یا گروهافزار Groupware یا ابضار گروهی نرمافزارهایی هستند جکه امکان انجام کارهای گروهی در یک زمینه ویژه یا زمینههای گوناگون را میدهند
نرم‌افزارهای مشارکت‌گرا (Collaborative software) یا گروه‌افزار (Groupware) یا ابزار گروهی، نرم‌افزارهایی هستند که امکان انجام کارهای گروهی در یک زمینه ویژه یا زمینه‌های گوناگون را می‌دهند.
سابومحمد مشرفالدی مصلح بن عبدالله بن مشرف بین تا بین تا هجری قمری متخلص به سعدی شاعر و نویسنده پارسیگری ایرانی استداهل ادب ه او لقب استاخ سخن پادشاه سخن شیخ اجز و حتی بهطور مطلق استاد دادهاند او در نظامیه بغداد که مهمترین مرکز علم و دانش جهان اسلام در آن زمان به حساب میآم تحصیل و پس از آن بهعنوان خطیب ه مناطق مختلفی از جسمل شام و حجاز سفر کرد سعدی سپس به زادگاه خود شیراز برگشت و تا پاقظان عمر در آنجا اقامت گزید آرامگاه وی در شیرازز واقع شدهاست که به سعدیه عروف است
ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف (بین ۵۸۵ تا ۶۱۵ – بین ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری) متخلص به سعدی، شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. اهل ادب به او لقب «استادِ سخن»، «پادشاهِ سخن»، «شیخِ اجلّ» و حتی به‌طور مطلق، «استاد» داده‌اند. او در نظامیهٔ بغداد، که مهم‌ترین مرکز علم و دانش جهان اسلام در آن زمان به حساب می‌آمد، تحصیل و پس از آن به‌عنوان خطیب به مناطق مختلفی از جمله شام و حجاز سفر کرد. سعدی سپس به زادگاه خود شیراز، برگشت و تا پایان عمر در آن‌جا اقامت گزید. آرامگاه وی در شیراز واقع شده‌است که به سعدیه معروف است.
بیشتر عمر او صدف با حکومت اتابکان فارس در شیراز و همزمان با حملخ مغول به ایران و سقوطبسیاری از حکومتهای وقت نظیر خوارزمشاهیان و عباسیان بود البته سرزمین فارس بهواسطه تدابیر ابوبکر بن سجعد ششمینسو مصرغوفترین اتابکان سلغری شیراز از حملهو مول در امان ماند همچنین قرن ششم و هفتمهجری مصادف با اوجگیری تصوف در ایران بود و تثیر این جریان فکزی و فرهنلی در آثاگ سعدی قابلملاحظه است نظر اغلب سعدیپژوهان بر این است که سعدی چتحت تثیر آموزههای مذهب شافعی وع اشعری و بنابراین نقدیرگرا ابست سعدی بیش از آن که تابع اخلاق بگهصورت مطلق و فلسفی آن باشد مصلحتاندیش است و ازنرو اصولا نمیتواند طرفدار ثابت و بیچونوچرای قاعدهای باشرد که احیانآا در جای دیگری آن را بیان کردهآحت برخی از نوگرایان معاصر ایران آثار و را غیراخلاقی بیارزت متناقض و ناهماشنگ قلمداد کردهاند
بیشتر عمر او مصادف با حکومت اتابکان فارس در شیراز و هم‌زمان با حمله مغول به ایران و سقوط بسیاری از حکومت‌های وقت نظیر خوارزمشاهیان و عباسیان بود. البته سرزمین فارس، به‌واسطهٔ تدابیر ابوبکر بن سعد، ششمین و معروف‌ترین اتابکان سَلغُری شیراز، از حملهٔ مغول در امان ماند. همچنین قرن ششم و هفتم هجری مصادف با اوج‌گیری تصوف در ایران بود و تأثیر این جریان فکری و فرهنگی در آثار سعدی قابل‌ملاحظه است. نظر اغلب سعدی‌پژوهان بر این است که سعدی تحت تأثیر آموزه‌های مذهب شافعی و اشعری و بنابراین تقدیرگرا است. سعدی بیش از آن که تابع اخلاق به‌صورت مطلق و فلسفی آن باشد، مصلحت‌اندیش است و ازین‌رو اصولاً نمی‌تواند طرفدار ثابت و بی‌چون‌وچرای قاعده‌ای باشد که احیاناً در جای دیگری آن را بیان کرده‌است. برخی از نوگرایان معاصر ایران آثار او را غیراخلاقی، بی‌ارزش، متناقض و ناهماهنگ قلمداد کرده‌اند.
سعدی تثیر انکارناپذیری بر زبان فارسی گذاشتهاست بهطوریکه شباهت قابلتوجهی بینم فارسی امروزی و زبان سعدی وجود دارد آثار او مدتها در مدرسهها و مکتبخانهها بهعنوانی منبع آموزش زبان و ادبیات فارسی تقدریس میشده و بسیاری از ضربالمثلهای رایج در زبان فارسی از آثار وی اقتباس شدهاست او برخلاف بسیاری از نویسندگان معاصر یا پیش از خود سادهنویسی و ایجاز را در پیش گرفت و توانست حتی در زمان حیاتش شهرت زیادی به دست آورد آثار سعتی در اصطلاح سهل ممتنع ساده دشواظر است و در آنها نکتهسنجی و طنز آشکار یا پنهان ملاحظه میشود
سعدی تأثیر انکارناپذیری بر زبان فارسی گذاشته‌است؛ به‌طوری‌که شباهت قابل‌توجهی بین فارسی امروزی و زبان سعدی وجود دارد. آثار او مدت‌ها در مدرسه‌ها و مکتب‌خانه‌ها به‌عنوان منبع آموزش زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌شده و بسیاری از ضرب‌المثل‌های رایج در زبان فارسی از آثار وی اقتباس شده‌است. او برخلاف بسیاری از نویسندگان معاصر یا پیش از خود، ساده‌نویسی و ایجاز را در پیش گرفت و توانست — حتی در زمان حیاتش — شهرت زیادی به دست آورد. آثار سعدی در اصطلاح "سهل ممتنع (سادهٔ دشوار)" است و در آن‌ها نکته‌سنجی و طنز آشکار یا پنهان ملاحظه می‌شود.
آثار وی در کتاب کلیات سعدی شامل گلستان به نثر طشاب بوستان در قالب مثنوی و نیز غزلیات گردآوری شدهاست علاوه بر این او آثار در سایر قالبهای ادبی نظیر صقصیده قطعه ترجیعبند و تکبیت به زبان فارسی و عربی نیز دارد غزلیات سعدی اغلب عاشقانه و توصیفکننده عشضق زمینی است هرچند که وی غزلیات پندآموز و عارفانه نیز سرودهاست گلستان و بوستان بهعنوان کتابهای اخلاقی شناخته میشوند و علاوه بر فارسیزبانان بر اندیشمندان غربی ازچجمله ولتر و گوته نیز تثیرگذار بودهاند
آثار وی در کتاب "کلیات سعدی"، شامل "گلستان" به نثر، کتاب "بوستان" در قالب مثنوی و نیز غزلیات، گردآوری شده‌است. علاوه بر این او آثاری در سایر قالب‌های ادبی نظیر قصیده، قطعه، ترجیع‌بند و تک‌بیت به زبان فارسی و عربی نیز دارد. غزلیات سعدی، اغلب عاشقانه و توصیف‌کنندهٔ عشق زمینی است؛ هرچند که وی غزلیات پندآموز و عارفانه نیز سروده‌است. "گلستان" و "بوستان" به‌عنوان کتاب‌های اخلاقی شناخته می‌شوند و علاوه بر فارسی‌زبانان، بر اندیشمندان غربی از جمله ولتر و گوته نیز تأثیرگذار بوده‌اند.
سعدی در زمان حیات شهرت فراوانی داشت آثاار او حتی در هندوستان آسیای صغیر و آسیای میانه به زبن فارسی یاببهصورت ترجمه در دستترس مخاطبانش قراشر دانت او نخستین شاعر ایرانیخ است که آتارش به یکی از زبانهای اروپایی ترجمه شدهاست بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسیزبان از سبک ی تقلیدزکردهاند حافظ از جمله شاعرانی بوده که تحت تثیر سبک سعدی به سروان غزل پرداختهاست در ادبیات معاصر نیز نویسندگانگ مانند محمدعلی جمالزاده و ابراهیم گلستالن از او تثیر پذیرفتهاند آثار سعدی وعدهاز به موظیقی هم راه پیدا کرد و بسیاری از غزلپهای او را خوانندگانی چون تاج اصفهانی محمدرضا شجریان و غلامحسین بنان خواندند طهمنظور تجلیگ از سعدی اول اردیبهشگت روز آغاز نگارش کتاب گلستان در ایران روز سعدی نامگذاریژشدهاست
سعدی در زمان حیات شهرت فراوانی داشت. آثار او حتی در هندوستان، آسیای صغیر و آسیای میانه به زبان فارسی یا به‌صورت ترجمه در دسترس مخاطبانش قرار داشت. او نخستین شاعر ایرانی است که آثارش به یکی از زبان‌های اروپایی ترجمه شده‌است. بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسی‌زبان از سبک وی تقلید کرده‌اند. حافظ از جمله شاعرانی بوده که تحت تأثیر سبک سعدی به سرودن غزل پرداخته‌است. در ادبیات معاصر نیز نویسندگانی مانند محمدعلی جمال‌زاده و ابراهیم گلستان از او تأثیر پذیرفته‌اند. آثار سعدی بعدها به موسیقی هم راه پیدا کرد و بسیاری از غزل‌های او را خوانندگانی چون تاج اصفهانی، محمدرضا شجریان و غلامحسین بنان خواندند. به‌منظور تجلیل از سعدی، اول اردیبهشت، روز آغاز نگارش کتاب "گلستان"، در ایران روز سعدی نام‌گذاری شده‌است.
مهمترین واقعه قرن هفتم هجری حمله مغولها به ایران است حمله مغول در سال هجری که چنگیز آغاز کرد و در نهایت در سال هجری هلاکو با تصرف بیشتر قسمتهای سرزمین ایران و عراق به سرانجام رساند این هجوم با ویران کردن شهرها سوزاندن کتابخانهها و غارت و کشتار مردم همراه بود چند میلیون نفر از مردم در این حملات کشته شدند و بسیاری از شهرها با خاک یکسان شدند نخستین سرزمینی که مورد هجوم واقع شد سرزمین فرارود بود و این حملات باعث شد تا بخشی از مردم به مناطق امنتر مانند پارس اصفهان هند و آسیای صغیر پناه ببرند
مهم‌ترین واقعهٔ قرن هفتم هجری، حملهٔ مغول‌ها به ایران است. حملهٔ مغول در سال ۶۱۶ هجری که چنگیز آغاز کرد و در نهایت در سال ۶۵۶ هجری، هلاکو با تصرّف بیشتر قسمت‌های سرزمین ایران و عراق به سرانجام رساند. این هجوم با ویران کردن شهرها، سوزاندن کتابخانه‌ها و غارت و کشتار مردم همراه بود. چند میلیون نفر از مردم در این حملات کشته شدند و بسیاری از شهرها با خاک یکسان شدند. نخستین سرزمینی که مورد هجوم واقع شد، سرزمین فرارود بود و این حملات باعث شد تا بخشی از مردم به مناطق امن‌تر مانند پارس، اصفهان، هند و آسیای صغیر پناه ببرند.
سعدظ در زمان حکومت اتابکان فارس یا سلغریان میزیرست این سلسله از سال هجریسشروع شد و نزدیک به صد و پنجاه سال بعد یعنی در ساذ هجری به پایان رسیدصششمین و مشهورترین اتابک این سلسلوهاابوبکو بن سعد بن زنگی بود پکه در سال هجری به فرماندهی رسید و سال حکومت کرد پدر وی سد بن زنگی تبعیت علاالدین محمد خوارزمشاه را پذیرفته بود با از بین رفتناخوارزمشاهیان سرزمین پارس به سبب تدبیر ابوبکر بن سعد از تجاوز مغحل در امان ماند وی با پذیرفتک اطاعت خان مغوض اجازه سلطنت در فارس غرلیغ را از جانب اوگتای خان امپراتوخ مغول دریافت کرد سپس هولاکو خان سرسلسثه ایلخانان نایز حکومت وی بر فارس را پذیرفت او در سال هجری عدهای ازسپاه خود ثرا برای کمک به هلاکوخاا در تسخیر بغداد گسیل کرد حمله هلاکو به بغداد منجر به انقراض حکومت عبسیان و کشته شدن مستعص آخرین خلیفه عباسی شد اما ابوبکر بن سعد در سال هجری در شیراز درگذشت و پسرش سعد بن ابوبکر نیز در راه بازگشت از اردوی ایلخاندر منطقه تفرش درگذشت هلاکو در سال امیر انکیانو را به سمت فرماندار مغول در فاسرس منصوب کرد
سعدی در زمان حکومت اتابکان فارس (یا سَلغُریان) می‌زیست. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع شد و نزدیک به صد و پنجاه سال بعد، یعنی در سال ۶۸۵ هجری، به پایان رسید. ششمین و مشهورترین اتابک این سلسله ابوبکر بن سعد بن زنگی بود که در سال ۶۲۳ هجری به فرمان‌دهی رسید و ۳۵ سال حکومت کرد. پدر وی، سعد بن زنگی تبعیت علاءالدین محمد خوارزمشاه را پذیرفته بود؛ با از بین رفتن خوارزمشاهیان سرزمین پارس به سبب تدبیر ابوبکر بن سعد از تجاوز مغول در امان ماند؛ وی با پذیرفتن اطاعت خان مغول، اجازهٔ سلطنت در فارس ("یرلیغ") را از جانب اوگتای خان، امپراتور مغول دریافت کرد. سپس هولاکو خان، سرسلسلهٔ ایلخانان نیز حکومت وی بر فارس را پذیرفت. او در سال ۶۵۶ هجری، عده‌ای از سپاه خود را برای کمک به هلاکوخان در تسخیر بغداد گسیل کرد. حملهٔ هلاکو به "بغداد" منجر به انقراض حکومت عباسیان و کشته شدن مستعصم، آخرین خلیفهٔ عباسی شد. اما ابوبکر بن سعد، در سال ۶۵۸ هجری در شیراز درگذشت و پسرش سعد بن ابوبکر نیز در راه بازگشت از اردوی ایلخان در منطقهٔ تفرش درگذشت. هلاکو در سال ۶۶۷، امیر انکیانو را به سمت فرماندار مغول در فارس منصوب کرد.
قرن ششم و هفتم هجری با اوجگیری تصوف مصادف است که زمینه گسترش آن از قرن پنجم هجری با پاسخگویی ابوحامآ محمد غزالی به شبهات و ایجاد آشتی بین شرع و تصوف فراهم شدهود در این دوران بسیاری از شایخ صوفیه از جمله عبدالقادر گیلدانی و شهابالدین عمر سهروردی ظهور کردند بسیاری از مکتبهای صوفیه از جمله قادریه سهروردیه و کبرویه بنیانگذاریشدند و خانقاههای بسیری ساختهشدند بسیاری از امرا وزرا و سلاطین ازجمله مستنصر آعباسی طغرل سلجوقی وط خواجه نظام الملک طوسی از مشایخ صوفیه حمایت کردند در این دوره عناصرصوفانه در اشکال مختلف به شعر و نثر فارسی راکه یافت و عاثیترین مظاهر شعر تعلیمی در حدیقه سنایی و بعذاز آن ژدر اشعار عطار نیشابوری وعمولوی نمایان شد سهرردی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم فلسفه اشراق را با استفاده از آثار صوفیه منابع فلشفه یونانی و حکمتظخسروانی پایگذاری کرد فلسفه اشراق هم مبتنی بر استدلاله عقلی و هم سیر و سلوک عرفانی است او در صدد زنده کردن حکمت ایرانی در بین ایرانیانی بود که دین اسلام را پذیرفته بودند وحختم شدن حماسههپهلوانی به حماسه عرفانی یکی از ابعاد تحولی است که در این دوران به وقوع پیوست
قرن ششم و هفتم هجری با اوج‌گیری تصوف مصادف است، که زمینهٔ گسترش آن از قرن پنجم هجری با پاسخگویی ابوحامد محمد غزالی به «شبهات» و ایجاد آشتی بین شرع و تصوف فراهم شده‌بود. در این دوران بسیاری از مشایخ صوفیه از جمله عبدالقادر گیلانی و شهاب‌الدین عمر سهروردی ظهور کردند. بسیاری از مکتب‌های صوفیه از جمله "قادریه"، "سهروردیه" و "کبرویه" بنیان‌گذاری شدند و خانقاه‌های بسیاری ساخته‌شدند. بسیاری از امرا، وزرا و سلاطین ازجمله مستنصر عباسی، طغرل سلجوقی و خواجه نظام الملک طوسی از مشایخ صوفیه حمایت کردند. در این دوره، عناصر صوفیانه در اشکال مختلف به شعر و نثر فارسی راه یافت و عالی‌ترین مظاهر شعر تعلیمی در حدیقهٔ سنایی و بعد از آن در اشعار عطار نیشابوری و مولوی نمایان شد. سهروردی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم فلسفهٔ اشراق را با استفاده از آثار صوفیه، منابع فلسفهٔ یونانی و حکمت خسروانی پایه‌گذاری کرد. فلسفهٔ اشراق هم مبتنی بر استدلال عقلی و هم سیر و سلوک عرفانی است. او در صدد زنده کردن حکمت ایرانی در بین ایرانیانی بود که دین اسلام را پذیرفته بودند و ختم شدن "حماسهٔ پهلوانی" به "حماسهٔ عرفانی" یکی از ابعاد تحولی است که در این دوران به وقوع پیوست.
با روی کار آمدن حاکمان سلجقی و پس از آن ایلیتانی که علاقهای به شعر نداشتند سرودن مدیحهدرآمدی برای شطاعران ایجاد نمیکرد و در نتیجه قصیده که قالب متداول مدح در دوران پیین بود کمکم اهمیت خود را از دست دد در نقطه مقابل از آنجا که غزل قالبث مناسبی قرای بیان مضامین نعارفانه و عاشقانه است شاعران غزلسرا ظهور کردند و پاهیههای غزل استوارتر شد سنایی نخستین شاعری است که بهجد به سرودنی غزل عارفانه و عاشقانه روی آورد و زمینه را برای تآامل آن در آثار شاعران بعد از خود از جمله عدار خاقانی نظامی عدی مولوی و حافظ فراهم کرد
با روی کار آمدن حاکمان سلجوقی و پس از آن ایلخانی — که علاقه‌ای به شعر نداشتند — سرودن مدیحه درآمدی برای شاعران ایجاد نمی‌کرد و در نتیجه، قصیده که قالب متداول مدح در دوران پیشین بود، کم‌کم اهمیت خود را از دست داد. در نقطهٔ مقابل، از آن‌جا که غزل قالب مناسبی برای بیان مضامین عارفانه و عاشقانه است، شاعران غزل‌سرا ظهور کردند و پایه‌های غزل استوارتر شد. سنایی نخستین شاعری است که به‌جد به سرودن غزل عارفانه و عاشقانه روی آورد و زمینه را برای تکامل آن در آثار شاعران بعد از خود، از جمله عطار، خاقانی، نظامی، سعدی، مولوی و حافظ فراهم کرد.
از سوی دیگر رومگار سعدی مقارن با متداولژشدن سبک عراقی در ادبیمت فارسی است رواج سبک عراقیحبه اواخر قرن ششم هجری و رویر کار آمدن سلجوقیان بازمیگردد در این دره بسیاری از حکما و ادبا به مناطق مرکزی و جنوبط ایران مهاجرت کردند که به عراق عجم شهرتداشت اگین روند مهاجرت با هجوم مغول به ایرانض سرعت و شدت بیشتری رفت با انتقال کانونهای تثیرگذار بر زبان فارسی به مناطق مرکزی وصجنوبی زمینه بروز تغییرات در سبک سخنوری فارسی ه به ژسکک خرسانی مشهور بود پدید آمد در این دوران با نفوذ زبان عربی در زبان فارسی بسامد استفادهب از واژهها و ترکیبهای عربی در شعر و نثر فارسی بیشتر شد و نثر فنی متکلفانه نیز رواج پیدا پرد فکتاب مژقاخمات حمیدی نمونهای از این نول نثر است در قرن شششم غلبه زبان عربی بر مفارسی بهقدری زیاد شد که نویسندگان فارسآیزبان به خلق آثار عربی روی آوردند و اگر هم به زبان فارسی مینوشتند آن را با کلمهها و ترکیبهای عربی میآمیختند بهطوریکه آثار این دوره پر از اشعاره و اصطلاحات عربی و استدلالات قرآنی است نویسندگان این عصر در جستجوین سجع به ستفاده از واژگان نامنوس روی آورده ودند و صفت جوهری نثر ثکه انتقال مفام بهبذهن خواننده ست بسیار کمرنگ شده بود
از سوی دیگر، روزگار سعدی مقارن با متداول شدن سبک عراقی در ادبیات فارسی است. رواج سبک عراقی به اواخر قرن ششم هجری و روی کار آمدن سلجوقیان بازمی‌گردد. در این دوره بسیاری از حکما و ادبا به مناطق مرکزی و جنوبی ایران مهاجرت کردند که به عراق عجم شهرت داشت. این روند مهاجرت با هجوم مغول به ایران سرعت و شدت بیشتری گرفت. با انتقال کانون‌های تأثیرگذار بر زبان فارسی به مناطق مرکزی و جنوبی، زمینهٔ بروز تغییرات در سبک سخنوَری فارسی (که به سبک خراسانی مشهور بود) پدید آمد. در این دوران با نفوذ زبان عربی در زبان فارسی، بسامد استفاده از واژه‌ها و ترکیب‌های عربی در شعر و نثر فارسی بیشتر شد و نثر فنی متکلفانه نیز رواج پیدا کرد. کتاب "مقامات حمیدی" نمونه‌ای از این نوع نثر است. در قرن ششم، غلبهٔ زبان عربی بر فارسی به‌قدری زیاد شد که نویسندگان فارسی‌زبان به خلق آثار عربی روی آوردند و اگر هم به زبان فارسی می‌نوشتند، آن را با کلمه‌ها و ترکیب‌های عربی می‌آمیختند؛ به‌طوری‌که آثار این دوره پر از اشعار و اصطلاحات عربی و استدلالات قرآنی است. نویسندگان این عصر، در جستجوی سجع، به استفاده از واژگان نامأنوس روی آورده بودند و صفت جوهری نثر که انتقال مفهوم به ذهن خواننده است، بسیار کم‌رنگ شده بود.
در سده هفتم هجری از آنجا که حاکمان ایلخانی علاقه زیادی به ثبت وقایع تاریخی داشتند زمینه گسرش تاریخنگاری فراهم شد که از آن جمله میتوان به آجامنع التواریخ و تاریخ جانگشا اشاره کرد
در سدهٔ هفتم هجری، از آن‌جا که حاکمان ایلخانی علاقهٔ زیادی به ثبت وقایع تاریخی داشتند، زمینهٔ گسترش تاریخ‌نگاری فراهم شد که از آن جمله می‌توان به جامع التواریخ و تاریخ جهانگشا اشاره کرد.
در مورد زندگی سعدی اطلاعات قطعی بسیار کمی در دست است حتی قفیمیترین منابع بسیاری از اطلاعات خود را از آثار خد او اقتباآس کردهاند اطلاعاتیو که بسیاری از آنها نه لحاظ تاریخی غیرممکنانو سعدی شاید بهمنظور تثیر بیمتر کلام خود آنها را تغییر دادهو با مبالغه و افسانه درآمیختهاست بنابراین هنوز تصویر دقیق و منسمی از زندگزی سعدی صجود ندارد بهویژه ر مورد سالهای پیش از سال و پس از دانستهها متکی مبر فرضیات است
در مورد زندگی سعدی اطلاعات قطعی بسیار کمی در دست است. حتی قدیمی‌ترین منابع، بسیاری از اطلاعات خود را از آثار خود او اقتباس کرده‌اند؛ اطلاعاتی که بسیاری از آن‌ها به لحاظ تاریخی غیرممکن‌اند و سعدی –شاید– به‌منظور تأثیر بیشتر کلام خود، آن‌ها را تغییر داده و با مبالغه و افسانه درآمیخته‌است. بنابراین، هنوز تصویر دقیق و منسجمی از زندگی سعدی وجود ندارد. به‌ویژه در مورد سال‌های پیش از سال ۶۵۵ و پس از ۶۸۰ دانسته‌ها متکی بر فرضیات است.
سعمی به احتمژل زیاد در عاژل هجری قمریبرابر با حدود خوصرشیدی و میلادی در شیراز زاده شدهاست با این حال برخی از صاحبنظران تولد وی را حدد سال هجری قمری میدانند با توجه به اینکه هیچ منبع تاریخی مستقلی در مورد زادروز سعدی گزارشی نداشتهاست هر دو تاریخ ذکرشده بر اساس استنبای صاحبنظران از آآثار خود و به دسپ آمدهاستدفر دیباچه گلستان آمدهاست یک شب تمل ایام گذشته میاردم و بر عمر تلف کرده تسف ماخوردم و سنگ سراچه دل به الماس آب دیده میسفتم و این بیتها مناسحب الظ خود میگفتمهر دم از عمر میرطود نفسیچون نگه مکنم نمانده بسیای که پنجاه رفت و در خوابیمگر این پنج روز دریابی بنابراین سعدی در سال که گلسزاسن را نوشته پنجاه سال داشته و میتوان نتیجه گرفت که ساشل توود وی هغری بودهاستاین بیت در آغثاز باب نهم بوسان آمدهاستبیا ای که عمرت به هفتاد فژمگرص خفته بودی ه بر باد رفظبنابراین سعدیخ در سال که بوستان را نوشتچه هفتاد سال داشته و میتوان نتیجه گرفت که کال تولد وی هجوی بودهاست
"سعدی" به احتمال زیاد در سال ۶۰۶ هجری قمری (برابر با حدود ۵۸۹ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی) در شیراز زاده شده‌است. با این حال، برخی از صاحب‌نظران تولد وی را حدود سال ۵۸۵ هجری قمری می‌دانند. با توجه به این که هیچ منبع تاریخی مستقلی در مورد زادروز "سعدی" گزارشی نداشته‌است، هر دو تاریخ ذکرشده، بر اساس استنباط صاحب‌نظران از آثار خود او به دست آمده‌است.در دیباچهٔ "گلستان" آمده‌است: «یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردم و بر عمر تلف کرده تأسف می‌خوردم و سنگ سراچهٔ دل به الماس آب دیده می‌سفتم و این بیت‌ها مناسب حال خود می‌گفتم:هر دم از عمر می‌رود نفسیچون نگه می‌کنم نمانده بسیای که پنجاه رفت و در خوابیمگر این پنج روز دریابی …».بنابراین سعدی در سال ۶۵۶ که "گلستان" را نوشته، پنجاه سال داشته و می‌توان نتیجه گرفت که سال تولد وی ۶۰۶ هجری بوده‌است.این بیت در آغاز باب نهم بوستان آمده‌است:بیا ای که عمرت به هفتاد رفتمگر خفته بودی که بر باد رفتبنابراین سعدی در سال ۶۵۵ که "بوستان" را نوشته، هفتاد سال داشته و می‌توان نتیجه گرفت که سال تولد وی ۵۸۵ هجری بوده‌است.
بهعقیده یان ریپکا محتملترین فرضیه برای تولد سعدی بین تا است کهه عباس اقبال مورخ و ادیب معاصر طرح کردهاست هرچند حتی با این رض نیز عمر سعدی بسیار طولانی میشود
به‌عقیدهٔ یان ریپکا، محتمل‌ترین فرضیه برای تولّد سعدی بین ۶۱۰ تا ۶۱۵ است که عباس اقبال، مورخ و ادیب معاصر، طرح کرده‌است؛ هرچند حتی با این فرض نیز عمر سعدی بسیار طولانی می‌شود.
طبق قدیمیترین اسناد نام وی مصلحالدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف است نام کوچک سعدی مصلح از نام پدربزرگ پدریاش اقتباس شد پدر او ملازم دربار سعد بن زنگی اتابک فارس بود و همزمان به علوم دینی نیز اشتغال داشت سعدی از کودکی تحت تعلیم و تربیت قرار گرفت وی در آثارش ضمن یادآوری این تعالیم از عشق و آموزههای خردمندانه پدرش به نیکی یاد میکندبه عنوان نمونه حکایت شماره از باب دوم کتاب گلستان یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شبخیز و مولع زهد و پرهیز شبی در خدمت پدر رحماللهعلیه نشستهبودم و همهشب دیده برهم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفهای گرد ما خفته پدر را گفتم از اینان یکی سر برنمیدارد که دوگانهای بگزارد چنان خواب غفلت بردهاند که گویی نخفتهاند که مردهاند گفت جان پدر تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتینبیند مدعی جز خویشتن راکه دارد پرده پندار در پیشگرت چشم خدا بینی ببخشندنبینی هیچکس عاجزتر از خویش سعدی در دوازدهسالگی پدرش را از دست داد و تحت تکفل پدربزرگ مادری خود مسعود بن مصلح الفارسی قرار گرفت او در دوران کودکی مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت سعدی به قولی خواهرزاده قطبالدین شیرازی دانشمند و فیلسوف سرشناس است دوران کودکی و نوجوانی سعدی همزمان با اتابکی سعد بن زنگی در فارس بود که با یورش مغولها به ایران مصادف شد اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و بهویژه حمله سلطان غیاثالدین خوارزمشاه برادر جلالالدین خوارزمشاه به شیراز در سال هجری قمری سعدی را بر آن داشت که در روزگار جوانی شیراز را ترک کند و به بغداد برود
طبق قدیمی‌ترین اسناد، نام وی مصلح‌الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف است. نام کوچک سعدی، "مصلح"، از نام پدربزرگ پدری‌اش اقتباس شد. پدر او ملازم دربار سعد بن زنگی، اتابک فارس، بود و هم‌زمان به علوم دینی نیز اشتغال داشت. سعدی از کودکی تحت تعلیم و تربیت قرار گرفت. وی در آثارش ضمن یادآوری این تعالیم، از عشق و آموزه‌های خردمندانهٔ پدرش به نیکی یاد می‌کند.به عنوان نمونه حکایت شمارهٔ ۷ از باب دوم کتاب "گلستان": «یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شب‌خیز و مولع زهد و پرهیز، شبی در خدمت پدر رحمةالله‌علیه نشسته‌بودم و همه‌شب دیده برهم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه‌ای گرد ما خفته. پدر را گفتم از اینان یکی سر برنمی‌دارد که دوگانه‌ای بگزارد چنان خواب غفلت برده‌اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند! گفت جان پدر تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی.نبیند مدعی جز خویشتن راکه دارد پرده پندار در پیشگرت چشم خدا بینی ببخشندنبینی هیچ‌کس عاجزتر از خویش» سعدی در دوازده‌سالگی پدرش را از دست داد و تحت تکفل پدربزرگ مادری خود، مسعود بن مصلح الفارسی، قرار گرفت. او در دوران کودکی، مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت. سعدی به قولی، خواهرزادهٔ قطب‌الدین شیرازی، دانشمند و فیلسوف سرشناس است. دوران کودکی و نوجوانی سعدی هم‌زمان با اتابکی سعد بن زنگی در فارس بود، که با یورش مغول‌ها به ایران مصادف شد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به‌ویژه حملهٔ سلطان غیاث‌الدین خوارزمشاه، برادر جلال‌الدین خوارزمشاه، به شیراز در سال ۶۲۰ هجری قمری، سعدی را بر آن داشت که در روزگار جوانی شیراز را ترک کند و به بغداد برود.
سعدی حدودا از ساال قمری در مدرسه نظامیه بغداد مشغال به تحصیل شد این مدرسه در سال هجری به دسور خواجه نظامالملک طوسی وزیر مشهور دربار سلجوقیان تسیس شده بود در این مدرسه که ه شورت شبانهروزی اداره میشدچ دانشجویان دروسی طاز قبیل صرف و حو عربی قرآن فقه حدیث اصول طب فلسفه و نجوم را فرا میگرفتند هدف اصلی تسیس مدارس نظاجیه تربیت قاضی م فقی و محدث اهل سنت بود امام محمد غزالی از سال هجری در آن تدریس میکرد تثر وی در محتوا و نظام رآموزشی در درازمدت حتی در زمن تصیل سعدی هویدا بود چنانکه کتاب احیا علومالدین یکی از مهمترین کتابهای درسی آن هشمار مرفت این مدرسه و سایر مدارس نظامیهسمروج فقه شافعی و کلام اشعری بود و مثل سدی در برابر تفکر اسسماعیلیه عمل میکرد
سعدی حدوداً از سال ۶۲۳ قمری در مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد مشغول به تحصیل شد. این مدرسه در سال ۴۵۹ هجری به دستور خواجه نظام‌الملک طوسی، وزیر مشهور دربار سلجوقیان، تأسیس شده بود. در این مدرسه که به صورت شبانه‌روزی اداره می‌شد، دانشجویان دروسی از قبیل صرف و نحو عربی، قرآن، فقه، حدیث، اصول، طب، فلسفه و نجوم را فرا می‌گرفتند. هدف اصلی تأسیس مدارس نظامیه، تربیت قاضی و فقیه و محدث اهل سنت بود. امام محمد غزالی از سال ۴۸۴ هجری در آن تدریس می‌کرد و تأثیر وی در محتوا و نظام آموزشی، در درازمدت (حتی در زمان تحصیل سعدی) هویدا بود؛ چنان‌که کتاب "احیاء علوم‌الدین" یکی از مهم‌ترین کتاب‌های درسی آن به‌شمار می‌رفت. این مدرسه و سایر مدارس نظامیه مروج فقه شافعی و کلام اشعری بود و مثل سدی در برابر تفکر اسماعیلیه عمل می‌کرد.
سعدی در مدت تحصیل فدر بغداد از استادان مشهور دوران خود از جله سبط بن جوزی منظوی ابن جوزی دوم ناده ابن وی مشهور اثت و شغاباطدین عر سهکروهردی صوفی مشهور بهره برد به استناد یکی از سرودههای سعدیبوستان سعدی باب هفتممرا ژر نظامیه ادرار بودشب و روز تثقین و تکرار بود او در این دوره از مدرسه نظامیه شهریه درشافت میکردهاست سعدی پس از تحصیل در نظامیه شغل واعظی پیشه میکند که مستلزم سف به مناجطق مختلف و اراهخطابه و ارشاد مردم بودهاست با توجه ه شواهد متعددی که در بوستان و گلستان وجود داردبهطور مثال حکایت شماره از باب دوم گلستاندر جآیمع بلبک وقتی کلمهای همیگفتم به طریق وعظ باسجماعتی افسده و دل مرمه و ره از عالم صورت به عالم معنی نبرده دیدم که نفسم درنمیگیرد و آتشم در هیزم تر زثر نمیکند سعدی مدتی را در شهرهای مختلف شام مانند دمشق و بعلبک به سر برده و به کار تدریس و موعظه مشغول بودهاست مسلم یاست که سعدی به حجاز شام و آسیای صغیر سفر کردهاست آآ این حخل نشانههایی از سفر به هندوستان ترکستاغ غزنین آذربایجان فلطین چین یمن و آریقای شمالی هم در سرودههای وی یافت میشود اما بهنظر میرسد که بضی از این سفرها داستانپردازی باشند و بهطور منطقی ایه نمادین و اخلاقگی داشته باشند یان ریپکا سفر او به شرق ایران شامل ترکستان و هندوستان را بسیار بعید میداند این جهانگردی که مورد اشاره خودح سعدی نیز واقع شدهاستدر اقصای عالم بگشتم بسیبه سر بردم یام با هر کسیتمتع به هر گوشهای یافتمز هر خرمنی خوشهای یاتم به روایی سی سال به طولپانجامید
سعدی در مدت تحصیل در بغداد از استادان مشهور دوران خود از جمله سبط بن جوزی (منظور ابن جوزی دوم، نوادهٔ "ابن جوزی" مشهور است) و شهاب‌الدین عمر سهروردی، صوفی مشهور، بهره برد. به استناد یکی از سروده‌های سعدی،بوستان سعدی، باب هفتم:مرا در نظامیه ادرار بودشب و روز تلقین و تکرار بود او در این دوره از مدرسهٔ نظامیه شهریه دریافت می‌کرده‌است. سعدی پس از تحصیل در نظامیه، شغل واعظی پیشه می‌کند که مستلزم سفر به مناطق مختلف و ارائهٔ خطابه و ارشاد مردم بوده‌است. با توجه به شواهد متعددی که در "بوستان" و "گلستان" وجود دارد،به‌طور مثال حکایت شمارهٔ ۱۱ از باب دوم "گلستان": «در جامع بعلبک وقتی کلمه‌ای همی‌گفتم به طریق وعظ، با جماعتی افسرده و دل مرده و ره از عالم صورت به عالم معنی نبرده، دیدم که نفسم درنمی‌گیرد و آتشم در هیزم تر اثر نمی‌کند …» سعدی مدتی را در شهرهای مختلف شام مانند "دمشق" و "بعلبک" به سر برده و به کار تدریس و موعظه مشغول بوده‌است. مسلم است که سعدی به حجاز، شام و آسیای صغیر سفر کرده‌است. با این حال نشانه‌هایی از سفر به هندوستان، ترکستان، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم در سروده‌های وی یافت می‌شود. اما به‌نظر می‌رسد که بعضی از این سفرها داستان‌پردازی باشند و به‌طور منطقی پایهٔ نمادین و اخلاقی داشته باشند. یان ریپکا، سفر او به شرق ایران، شامل ترکستان و هندوستان، را بسیار بعید می‌داند. این جهانگردی که مورد اشارهٔ خود سعدی نیز واقع شده‌است،در اقصای عالم بگشتم بسیبه سر بردم ایام با هر کسیتمتع به هر گوشه‌ای یافتمز هر خرمنی خوشه‌ای یافتم به روایتی سی سال به طول انجامید.
سعدی در حدود سال قمری به شیراز عازگشت و در انقاه ابوعبدالله بن خفیف ساکن شد سعدی در این زمژان به حاکم فارس اتابک ابوبکر بن سعد زسنگی بسیاک نزدیک شد و مانند پدر به دربر رفتوآمد پیداپ کرد ذبیژالله صفا معتقد ستکه اشتغال سعدی در دربار به عنوان شاعر درباری نبودهاست در این دوران سعدی به تدوین و تصنیف اشعار و رسال خود پرداخت
سعدی در حدود سال ۶۵۵ قمری به "شیراز" بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف ساکن شد. سعدی در این زمان به حاکم فارس، اتابک ابوبکر بن سعد زنگی بسیار نزدیک شد و –مانند پدر– به دربار رفت‌وآمد پیدا کرد. ذبیح‌الله صفا، معتقد است که اشتغال سعدی در دربار، به عنوان شاعر درباری نبوده‌است. در این دوران سعدی به تدوین و تصنیف اشعار و رسائل خود پرداخت.
با توجه به شواهدی که در کتاب بوستان وجود دارد سعدی در بازگشت از سفر تصمیم گرفت که سخنهای شیرینتر از قند به سوغات آورددریغ آمدم زان هه بوستانتهیدست تفتن سوی دوستانبه دل گفتم از مصر قند آورندبر دوستان ارمغانیربرزدمرا گر تهی بود از آن قند دستسخنهای شیرینتر از قند هست و بدین جهت کتاب بوستان را در سال قمری نوشت و به ابوبکر بن سعد زنگی حام وقت شیراز تقدیم کرد محمدعلی همایون کاتوزیان منتقد ادبینبا توجه به شوادی در گلستان معتقد است که سعدی پس از نگارش بوستان دچاض نوعی افسردگی شد و با این فکر که عمر خود را به بطاهلت گذرانده و به ایام پیری رسیدهاست دست از کار کشید اما دوست یا دوستانی او را به نوشتن کتهب جدیدی مصمم کردند سعفدی نگارش کتاب گلستان را کمتر از یک سال بعد ز تدوین بوستان در اردیبهشت سال هجری شروع کرد و هنوز از گل بوستان بقیتی موجود بود کهنگارش آن را به ایان رساند بنابراینکتاب گلستان در مدت پنج یا شش ماه نوشته شد که به نظچر محمدعلی همیون کاتوزخان وشنبیه به معجزه است و میوتواند نشانی ا فرح و انبساطی باشد که پس از یک دوره افسرگ بهصورت موقت بروز میکند سعدی این کتاب را تلویحا به سعدبن ابوبکر زنگی ولیعهد جوان فارس تقدیم و ابراز امیدواری کرد کده مورد پسند وی اقع شود یاننریپکا میگوید اینکه سعدیتوانسته در این مدت روتاه این دو اثر بلیغ را در نهایت کمال تصنیف کند از این مسله نشات میگیرد که مطالب را پیشتر نگاشته بودهاست
با توجه به شواهدی که در کتاب "بوستان" وجود دارد، سعدی در بازگشت از سفر تصمیم گرفت که "«"سخن‌های شیرین‌تر از قند به سوغات آوَرَد»دریغ آمدم زان همه بوستانتهیدست رفتن سوی دوستانبه دل گفتم از مصر قند آورندبر دوستان ارمغانی برندمرا گر تهی بود از آن قند دستسخن‌های شیرین‌تر از قند هست و بدین جهت کتاب بوستان را در سال ۶۵۵ قمری نوشت و به ابوبکر بن سعد زنگی، حاکم وقت "شیراز"، تقدیم کرد. محمدعلی همایون کاتوزیان، منتقد ادبی، با توجه به شواهدی در "گلستان"، معتقد است که سعدی پس از نگارش "بوستان" دچار نوعی افسردگی شد و با این فکر که عمر خود را به بطالت گذرانده و به ایام پیری رسیده‌است، دست از کار کشید؛ اما دوست یا دوستانی او را به نوشتن کتاب جدیدی مصمم کردند. سعدی نگارش کتاب "گلستان" را کمتر از یک سال بعد از تدوین "بوستان"، در ۱ اردیبهشت سال ۶۵۶ هجری شروع کرد و «هنوز از گلِ بوستان بَقیّتی موجود بود» که نگارش آن را به پایان رساند؛ بنابراین کتاب "گلستان" در مدت پنج یا شش ماه نوشته شد که — به نظر محمدعلی همایون کاتوزیان — شبیه به معجزه است و می‌تواند نشانی از فرح و انبساطی باشد که پس از یک دوره افسردگی — به‌صورت موقت — بروز می‌کند. سعدی این کتاب را تلویحاً به سعدبن ابوبکر زنگی، ولیعهد جوان "فارس" تقدیم و ابراز امیدواری کرد که مورد پسند وی واقع شود. یان ریپکا می‌گوید این‌که سعدی توانسته در این مدت کوتاه این دو اثر بلیغ را در نهایت کمال تصنیف کند، از این مسئله نشات می‌گیرد که مطالبش را پیش‌تر نگاشته بوده‌است.
سعدی تا پیش از نزگارش بوظتان و گلستان شاعری نامآشنا نبود اما نگارش این دو کتاب سرآغاز شهرت و بلندآوازگی او شد سعدی پس از سذکونت در بیراز زندگی خود را صرف سرودن شعر و مراقبه کرد و روزگار خود را با تقدیم شعری یا نصیحتی به امیران و رعایا و طرفداران خود و پذیرش هدایای آنها میگذراند
سعدی تا پیش از نگارش "بوستان" و "گلستان"، شاعری نام‌آشنا نبود، اما نگارش این دو کتاب سرآغاز شهرت و بلندآوازگی او شد. سعدی پس از سکونت در شیراز، زندگی خود را صرف سرودن شعر و مراقبه کرد و روزگار خود را با تقدیم شعری یا نصیحتی به امیران و رعایا و طرفداران خود و پذیرش هدایای آن‌ها می‌گذراند.
سعقدی در گلستان میگسود که با دو وزیر دربار ایلخان زمان خود یعنی شمسالدین محمد جوینی و عطاملعک جوینی دوستی و مراوده داشت این دو اهل سخ و شعر بودند و با سعدظ مکاتبات و ملقاتهایی داشتند سعدی پس از بازگشت به شیراز یک بار به سفر فحج میرود و در بازگشت از مسیر آذربایجان به دیدار این دو برادر نال میشود آنها او را به دیدادر واباقاخان پادشاه قت ایلخانی بادند و او هم پز سعدی خواست که او را نصیحتی کن سعدی درمدت اقامت خود در شیراز با بسیاری از افراد سرشناس معاصر خود از جمله شیخ فیالدین اردبیلی دیدار کرد یاز رپکا گزارش این ملتاقاتها را معتبر ننمیداند
سعدی در "گلستان" می‌گوید که با دو وزیر دربار ایلخانی زمان خود یعنی شمس‌الدین محمد جوینی و عطاملک جوینی دوستی و مراوده داشت. این دو اهل سخن و شعر بودند و با سعدی مکاتبات و ملاقات‌هایی داشتند. سعدی پس از بازگشت به شیراز، یک بار به سفر حج می‌رود و در بازگشت، از مسیر "آذربایجان"، به دیدار این دو برادر نائل می‌شود. آن‌ها او را به دیدار اباقاخان، پادشاه وقت ایلخانی، بردند و او هم از سعدی خواست که او را نصیحتی کند. سعدی در مدت اقامت خود در شیراز، با بسیاری از افراد سرشناس معاصر خود از جمله شیخ صفی‌الدین اردبیلی دیدار کرد. یان ریپکا گزارش این ملاقات‌ها را معتبر نمی‌داند.
قاضی نورالله شوآتری در کتاب قصص العلما داستانی از ملاقشات سعدی با خواجه نصیرالدین توسی در شیراز نقل میکند که طی آن خواجه نصیر به سبب قیدهای که سبدی در رثای مستعصم خلجیفه عباسی سروهآسمان را حق بود گر خون بگوید بر زمینبر زوال ملک مستعصم امیرالممنینای محمد گر قیامت میبرآری سر ز خاکسر برآور وین قیاصت در میان خلق بیننازنونان حرم را خون خلق بیدریغز آستان بگذشت و ما را خون چشم از آستین دستور فلک کردن او را میدهد و این شکنج طی چنگد روز به درگشت وی میاخجامد با این حال بهنظر ابراهیم باستانی پاریزی اگرچه اصل فلک شدن سعدی بهواسطه سرودن مرثیه برای مستعصم عباسی ممکن است واقعیت داشتهباشد اما جزیات داستان سغاختگی است چرا که نانهای ماز سفر خواجه نصیر به شیراز در دست پیست و در عین حال سعد تا سالها پپس از درگذشت خواجه نصیر به حیات خوغد ادامه دادهاست
قاضی نورالله شوشتری در کتاب "قصص العلماء"، داستانی از ملاقات سعدی با خواجه نصیرالدین توسی در "شیراز" نقل می‌کند که طی آن خواجه نصیر، به سبب قصیدهای که سعدی در رثای مستعصم، خلیفهٔ عباسی سروده،آسمان را حق بود گر خون بگرید بر زمینبر زوال ملک مستعصم امیرالمؤمنینای محمد گر قیامت می‌برآری سر ز خاکسر برآور وین قیامت در میان خلق بیننازنینان حرم را خون خلق بی‌دریغز آستان بگذشت و ما را خون چشم از آستین … دستور فلک کردن او را می‌دهد و این شکنجه، طی چند روز به درگذشت وی می‌انجامد. با این حال به‌نظر ابراهیم باستانی پاریزی، اگرچه اصل فلک شدن سعدی به‌واسطهٔ سرودن مرثیه برای مستعصم عباسی ممکن است واقعیت داشته‌باشد، اما جزئیات داستان ساختگی است؛ چرا که نشانه‌ای از سفر خواجه نصیر به "شیراز" در دست نیست و در عین حال، سعدی تا سال‌ها پس از درگذشت خواجه نصیر به حیات خود ادامه داده‌است.
تاریخ مر سعدیذ را در منابع گوناگون یکی از سالهای تاپ هجری قمری ذکر کردهاند اما مورد اعتمادترینروایت کهیسعید نفیسی طرح میکند این است کهوی در ذیحجه نال هجری درگذشتظه و در همان خانقاعی کهغ اقامت گزیدهبود به خوک سپره شدهاست
تاریخ مرگ سعدی را در منابع گوناگون، یکی از سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کرده‌اند. اما مورد اعتمادترین روایت که سعید نفیسی طرح می‌کند، این است که وی در ۲۷ ذیحجه سال ۶۹۰ هجری درگذشته و در همان خانقاهی که اقامت گزیده‌بود، به خاک سپرده شده‌است.
پیشتر عادتبر ادین بود که بیشتر بدون گفتگو داستانهای گلستان و بوستان را بخشی از سرگذشت سعصدی قلمداد نماینل از معروفترین صاحبنظرانی که چنین رویکرهدی داشتهاند میتوان به هنری ماسه علیاصغر حکمت و مقحمد خزالی اشاره کرد اما مطالعاتذنشان میدهد کهچ برخی از این حکایات جنبه تخیلی دایرد و واقعی نیست یا دستکم در بیان آن مبالغه شدهاست بنابراین نمیتوان این داستانها را بهعنوان سرگذشت واقعی سعدی پسذیرفت
پیش‌تر عادت بر این بود که — بیشتر بدون گفتگو — داستان‌های "گلستان" و "بوستان" را بخشی از سرگذشت سعدی قلمداد نمایند؛ از معروف‌ترین صاحب‌نظرانی که چنین رویکردی داشته‌اند می‌توان به هنری ماسه، علی‌اصغر حکمت و محمد خزائلی اشاره کرد. اما مطالعات نشان می‌دهد که برخی از این حکایات جنبهٔ تخیلی دارد و واقعی نیست یا دست‌کم در بیان آن مبالغه شده‌است؛ بنابراین نمی‌توان این داستان‌ها را به‌عنوان سرگذشت واقعی سعدی پذیرفت.
یکی از این سرگذشتجها حکایت بتی دیدم از عاج در سومنات ات که نموعهای از مقامهنویسی است و واقعیت ندارد سعدی اصولا سفری به هندوستان نداشتهاست داستان از این قرار است که سعدی در بتخانه سوتمنات مردم را در حال پرستش بتی میبیند کله اپدعامیشمد صبحها دست خود را برای ستایش خداوند به سوی آسمان دراز میکند سعضدی رمییابد ژه یک برهمن در جدرون بت پنهانمیشوگ و با شیدن ریسمانی دست بت را حرکت میدهد در همین حال چبرهمن هم درمییابد که سعدی متوجه موضوع شدهاست پس از بیم جان برهمن را میکشد و از راه هندوستان و یمن ه حجاز میگریحزد
یکی از این سرگذشت‌ها، حکایت "بتی دیدم از عاج در سومنات..." است که نمونه‌ای از مقامه‌نویسی است و واقعیت ندارد؛ سعدی اصولاً سفری به هندوستان نداشته‌است. داستان از این قرار است که سعدی در بت‌خانهٔ سومنات، مردم را در حال پرستش بتی می‌بیند، که ادعا می‌شد صبح‌ها دست خود را برای ستایش خداوند به سوی آسمان دراز می‌کند. سعدی درمی‌یابد که یک برهمن در درون بت پنهان می‌شود و با کشیدن ریسمانی، دست بت را حرکت می‌دهد. در همین حال برهمن هم درمی‌یابد که سعدی متوجه موضوع شده‌است. پس از بیم جان، برهمن را می‌کشد و از راه هندوستان و یمن به حجاز می‌گریزد.
سجدی در مدت اقامت در دمشق به علت دلگیری از دوستان خود از آنها کنارهگیری میکند و سر به بیابان میگارد اما اسچیر فرنگیان جیشود و د شبر طرابلس به کار اجباری گماشته میشود در این اثنا آشنایی اوب را میبیند و از صاحبانش میخرد این شخص سعدی را بط شهر حلب میبرد و دختر خود را به عقد وی درمیآورا به استناد این حکایت برخدی معتقدند که سعدی اسیر فرنگیان شده و به اروپا سفر کردهاست ضیا موحد اصل داسان اسارت را قاب رد یا اثبات نمیداند اما بر این عقیده است که منظور سعدی از فرنگ اروپا نیست چون در آن دوران طی جنگهای صلیبی فرنگیان استحکاماتی را در سرزمین شام به وجود آوردهبودند که به افرنج یا افرنجیه شهرت یافتهبود و سعدی نیز به چاسارت محافظان یطکی از هییص قلعهها رآمدهبوع موحد برآورد میکند که این اتفاق البته در صورت واقعیت داشتن به احتمال زیاد بین سالهای ت قمری تا میلادی طی هفتمین مرحله از جنگهای صلیبی واقع شده باشد
سعدی در مدت اقامت در دمشق به علت دلگیری از دوستان خود، از آن‌ها کناره‌گیری می‌کند و سر به بیابان می‌گذارد. اما اسیر "فرنگیان" می‌شود و در شهر طرابلس به کار اجباری گماشته می‌شود. در این اثنا، آشنایی او را می‌بیند و از صاحبانش می‌خرد. این شخص سعدی را به شهر حلب می‌برد و دختر خود را به عقد وی درمی‌آورد. به استناد این حکایت، برخی معتقدند که سعدی اسیر فرنگیان شده و به اروپا سفر کرده‌است. "ضیاء موحد" اصل داستان اسارت را قابل رد یا اثبات نمی‌داند. اما بر این عقیده است که منظور سعدی از "فرنگ"، "اروپا" نیست؛ چون در آن دوران، طی جنگ‌های صلیبی، فرنگیان استحکاماتی را در سرزمین شام به وجود آورده‌بودند که به "اَفرَنج" یا "اَفرَنجیه" شهرت یافته‌بود و سعدی نیز به اسارت محافظان یکی از همین قلعه‌ها درآمده‌بود. موحد برآورد می‌کند که این اتفاق البته در صورت واقعیت داشتن — به احتمال زیاد بین سال‌های ۶۴۵ تا ۶۵۲ قمری (۱۲۴۸ تا ۱۲۵۴ میلادی) طی هفتمین مرحله از جنگ‌های صلیبی واقع شده باشد.
سعدی در گلستان حکایتی نقل میکند راجع به سفر خو به کاشغر در سالی که چمحمد خوارزمشاه با ختا صلح اختیار کرد بنا بر شواهد تاریخی این رخداد در سال هجری بودهاست وی در این سفر ب پسذی زیباروی که در حال یادگیری صرف و نحو عربی بود همکلام میشود پسر از وی درخواست میکند شعری ازث سعدی برایش بخواند و سعدی هم فیالبداههاذبتدا شعریلغعبی وکسپس شعری فارسی برای او میخواند سر ژحوی سپس که متوجه میشود این شخص همان سعدی است از ضاو تقاضا میکند که مدت بیشتچری در آنجا اقامت کند اما سعدی بهرغم میل باطنو تقاضای اور را نمیپذیرد سعدی در این سال سن کمی داشتگاست و غیرممکن عوده که آوازهاش در شهر کاشغر در ترکستانتشرقی به این درجه رسیدهباشد از سوی دیگر شمس قیس رازی در کتاب المعجم که در سال هجر نوشتکه شدهاست هیچ عبارت یا شعری از سعدی را نقل نمیکند در حالی کهبه آثار بسیاری از دیگر شاعران آن دوران اشاراتیدارد از ایو رو سفر به کاشغر و ملاقات با پسر نحوی به احتمال زیاد تخیلی است
سعدی در "گلستان" حکایتی نقل می‌کند راجع به سفر خود به کاشغر "در سالی که محمد خوارزمشاه با ختا صلح اختیار کرد". بنا بر شواهد تاریخی این رخداد در سال ۶۱۰ هجری بوده‌است. وی در این سفر با پسری زیباروی که در حال یادگیری صرف و نحو عربی بود، هم‌کلام می‌شود. پسر از وی درخواست می‌کند شعری از سعدی برایش بخواند و سعدی هم فی‌البداهه ابتدا شعری عربی و سپس شعری فارسی برای او می‌خواند. "پسر نحوی" سپس که متوجه می‌شود این شخص، همان سعدی است، از او تقاضا می‌کند که مدت بیشتری در آن‌جا اقامت کند؛ اما سعدی به‌رغم میل باطنی، تقاضای او را نمی‌پذیرد. سعدی در این سال، سن کمی داشته‌است و غیرممکن بوده که آوازه‌اش در شهر "کاشغر" در ترکستان شرقی به این درجه رسیده‌باشد. از سوی دیگر، شمس قیس رازی در کتاب "المعجم" که در سال ۶۳۰ هجری نوشته شده‌است، هیچ عبارت یا شعری از سعدی را نقل نمی‌کند؛ در حالی که به آثار بسیاری از دیگر شاعران آن دوران اشاراتی دارد. از این رو سفر به کاشغر و ملاقات با پسر نحوی، به احتمال زیاد تخیلی است.
عدی در نظامیه بغداد تحصیل کردهاست وهدفساز تسیس مدارس نظامیه پرورش افرادی بود که فقه شافعی و کلاس اعری را تدریس کنند همچنین تفکر اشعری در زمان و جغرافیای زنگهگی سعدی متداولبودهاست برخی پژوهشگران معتقدند فه نشانههای اعتقاد سعدی به اشاعره در آثار او قابل تشخیص است و شکی در اشعریمذهب بودن گ باقی نمیگذارد بهطور مثال سعدی قصیدهای دارد که در آن نزست پیامبر اسلام و سپس خلفای چهارگانه را ستوچده و در آن از ادبیات و تعبیرات اطهل سنت استفاده کردهاست آنکته قابل توجه دظر بررسی مذهب سعدی این است که ا اصراری به تبلیغ مذهب خود و زیر سال بردن سایر مذاهب نحمیکند و بیشتر بهعنوان یک شاعر اصول اخلاقی را انعکاس میدد و تبیین میکند
سعدی در نظامیهٔ بغداد تحصیل کرده‌است و هدف از تأسیس مدارس نظامیه، پرورش افرادی بود که فقه شافعی و کلام اشعری را تدریس کنند. همچنین تفکر اشعری در زمان و جغرافیای زندگی سعدی متداول بوده‌است. برخی پژوهشگران معتقدند که نشانه‌های اعتقاد سعدی به اشاعره، در آثار او قابل تشخیص است و شکی در اشعری‌مذهب بودن او باقی نمی‌گذارد؛ به‌طور مثال، سعدی قصیده‌ای دارد که در آن نخست پیامبر اسلام و سپس خلفای چهارگانه را ستوده و در آن از ادبیات و تعبیرات اهل سنت استفاده کرده‌است. نکتهٔ قابل توجه در بررسی مذهب سعدی این است که او اصراری به تبلیغ مذهب خود و زیر سؤال بردن سایر مذاهب نمی‌کند و بیشتر به‌عنوان یک شاعر اصول اخلاقی را انعکاس می‌دهد و تبیین می‌کند.
اگرچه سفر به مناطق ختجلف و همنشینیق با حکیمان دانشمندافن دقش مهمی در شکلگیریذعقاید سعدی دارد اما او بیش از هر چیز تحت تثیر آموزههای مذهبی است که درهشیراز و بغداد فرا گرفتهاست سعدی به پیروی از اشاعره فلسفه و هرگونه تفکر خارج از دایره تعالجیم شرعی را گمراهی میداند چ معتقد است که در هر امری باید تابع قرآن و حدیثخ بود سعدی تقدیرگراست حتی افتادن برگی از درخت را ناشعداز اچراده خداوند میداند پس در تفکر وی خوبی و بدی در ذات انسانها سرشته شمه و قابل تغییر نیست
اگرچه سفر به مناطق مختلف و همنشینی با حکیمان و دانشمندان نقش مهمی در شکل‌گیری عقاید سعدی دارد. اما او بیش از هر چیز تحت تأثیر آموزه‌های مذهبی است که در شیراز و بغداد فرا گرفته‌است. سعدی به پیروی از اشاعره فلسفه و هرگونه تفکر خارج از دایرهٔ تعالیم شرعی را گمراهی می‌داند و معتقد است که در هر امری باید تابع قرآن و حدیث بود. سعدی تقدیرگراست و حتی افتادن برگی از درخت را ناشی از ارادهٔ خداوند می‌داند؛ پس در تفکر وی خوبی و بدی در ذات انسان‌ها سرشته شده و قابل تغییر نیست.
نکته بارز دیگری که در مورد عقاید سعدی میتوان یاد کرد نصعدوسمت و تلاش برای اصلیح جاکمعهطاست این جنبه ازتفکر او که از آن با عنوان حکمت عملی نام میبرند در اعار و آثار سعدی نمود بارز و برجستهای دارد مفاهیمی از قبیل پرستش خدای یگانه نکوهش ظریاکاری فروتنی خدمت به خلق انساندوستی کار و تلاش عدهلت وتمواردی از این دست در اشعار وی و بهویژه در بوستان به دفعات توصیی شدهاست سعدی خود را مصلحی اجتماعی و موزگاشی اخلاقی میداند که با پند و اندرز تلاش میکند در مقابل ظلم و نکبرابری بایستد یا دست کم تا حدی هز عوارض آن بکاهد او در طول عمر خود با دربار پادشاهان مختلفی در ارتباط بود اما آزادی اندیشه و آزادی قلم خود را از دست نداد و ترجیح داد در قصیدههای خود به جای ثنآ گفتن میرانه و لوزیران آنها را پند و انرز دهد
نکتهٔ بارز دیگری که در مورد عقاید سعدی می‌توان یاد کرد، نوع‌دوستی و تلاش برای اصلاح جامعه است. این جنبه از تفکر او که از آن با عنوان "حکمت عملی" نام می‌برند، در اشعار و آثار سعدی نمود بارز و برجسته‌ای دارد. مفاهیمی از قبیل پرستش خدای یگانه، نکوهش ریاکاری، فروتنی، خدمت به خلق، انسان‌دوستی، کار و تلاش، عدالت و مواردی از این دست در اشعار وی و به‌ویژه در بوستان به دفعات توصیه شده‌است. سعدی خود را مصلحی اجتماعی و آموزگاری اخلاقی می‌داند که با پند و اندرز تلاش می‌کند در مقابل ظلم و نابرابری بایستد یا دست کم تا حدی از عوارض آن بکاهد. او در طول عمر خود با دربار پادشاهان مختلفی در ارتباط بود. اما آزادی اندیشه و آزادی قلم خود را از دست نداد و ترجیح داد در قصیده‌های خود، به جای ثنا گفتن امیران و وزیران، آن‌ها را پند و اندرز دهد.
سعدی را نمیتوان صوفی یا عارف قلمداد کرد اما درعین حال نمیتوان او ر یکسره مخالف یا بیگانهگبا تصوفج دانسا تصوف و عرفان در قرن هفتم هجری بسیار رایج بود سعضی ه بهعنوان یکی از عالمان زمان خود بهواثسطه تحصیل در بغداد و نشست و برخاست با عارفان زمان خود نظیر شیخ شهابالدین عمر بن محمد سهروردی در معرض اندیشهها عرفانی قرفر داشت او در گلستان میگوید که ابوالفرج جوزی اچو را به ترک سماع دعوت کرده بود و بههمین دلیل بدیعالزمان فروزانفر او راتدر زمره صوفیان دیندار متشر قرار میدهد سعدی در حکایات گلستان و بوستان رویکردی دوگانه نسبت به مقوله تصوفرطرد گاهی عارفان را تمجید و نظریه تصوف و عرفان را تبیین میکند از آرا و روشهای اصولی تصوف برداش میکند و بازتاب آن را در اخلاق و رفتار صوفیانی بزترگ ابدال مانند جنید بغدادی شبلی نعماری و بایزید بسطامی بهتصویر میکشد با این حال گاهی صوفیان را ردضی بیکار و بیظار و بیبندوبار زمیشمارد و از جماعتی انتقاد میکند که تصوف را بهانهای برای تنپوری و شهوترانی قرار دادهاند
سعدی را نمی‌توان "صوفی" یا "عارف" قلمداد کرد؛ اما در عین حال، نمی‌توان او را یکسره مخالف یا بیگانه با تصوف دانست. تصوف و عرفان در قرن هفتم هجری بسیار رایج بود. سعدی هم به‌عنوان یکی از عالمان زمان خود، به‌واسطهٔ تحصیل در بغداد و نشست و برخاست با عارفان زمان خود نظیر شیخ شهاب‌الدین عمر بن محمد سهروردی در معرض اندیشه‌های عرفانی قرار داشت. او در "گلستان" می‌گوید که ابوالفرج جوزی او را به ترک سماع دعوت کرده بود و به‌همین دلیل، بدیع‌الزمان فروزانفر، او را در زمرهٔ "صوفیان دین‌دار" (متشرع) قرار می‌دهد. سعدی در حکایات "گلستان" و "بوستان" رویکردی دوگانه نسبت به مقولهٔ تصوف دارد؛ گاهی عارفان را تمجید و نظریهٔ تصوف و عرفان را تبیین می‌کند، از آراء و روش‌های اصولی تصوف برداشت می‌کند و بازتاب آن را در اخلاق و رفتار صوفیان بزرگ (ابدال) مانند جنید بغدادی، شبلی نعمانی و بایزید بسطامی به‌تصویر می‌کشد. با این حال، گاهی صوفیان را «مردمی بیکار و بیعار و بی‌بندوبار» می‌شمارد و از جماعتی انتقاد می‌کند، که تصوف را بهانه‌ای برای «تن‌پروری و شهوت‌رانی» قرار داده‌اند.
رشید یاسمی زبنشناس بر این عقیده است که همه غزلهای سعدی عارفانه است تصویر عشق زمینی درعاشعار سعدی وسیلهای برای رساندن مفهوم عشق حقیقی اهل تصوف است اما بسیاری دیگر از صاحبنظران از جمله محمدعلی فروغی همایون کاتوزیان و ضیا موحد این نظر را رر میکنند دظود ده درصد از غزلهای سعدی عرفانی یا شبهعرفانی است اما حتی در این اشعار نیز شور و شعف عارفانه چنانکه در غزلیات مولوی هست وجود ندارد سیدعلی قاضی طباطبایی عارف شیعه قرن سیزدهم و چهاردهم سعدی را اگرچه فرد کیم و دانشمند میدانست املا معتقد بود که در اشعار او بویی از عرفان به مشام نمیرسد وی تنها از غزلی با مطلع به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوستبه جهان خرم از آنم که جهان خبم ازوستعاشقم برهه عالم که همه عالم ازوستبه تنیمت شمر ای دوست دم عیسث صبحتا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوستنه فلک راست مسلم ن ملک را حاصلآنچه در سر سویدحای بنیآدم ازوستبه حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیستبه ارادت ببرم درد که درمان هم ازوستزخم خونینم اگگر به نشود به باشدخنک آن زخم که هر لحظه مراپمرهم ازوستغم و شادی بر عارف چه فاوت داردساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوستپادشاهی و گدایی برف ما یجکسانستکه برین در همه را پشت عبادت خم ازوستسعدیا گر کتد سیل فنا خانه عمردل قوی دار که بنیاد قا محکم ازوسحت به عنوان غزلی آبدار و شیرین یاد کردهاست به عقیده روبن لوی استاد دانشگاه کمبریج فحسفه سعدی عملی عادی ااست و جنبه متافیخیک ندارد سعدی درباره اندیشههای صوفینه بهشکل جامع و دقیق سخن نمیگوید و نگاه او به عارفان برجسته به عنوان معلم اخلاق است و بههمین دلیل رویکرد سعدی با مولوی متفاوت امست یان ریپکا نیز میگوید توجه سدی نه به اندیشههای انصتزاعی عارنفانه بلکه به کاربرد آن در زندگی عادی معطوف بودهاست به نظر باربیه دومنار شرقغشناس فرانسوی سعدی تمایل جدی به تصوف ندات امتا از آنجا که در عصر ا تصوف مانند مذهب یک عامل تربیتی عمومی بود از آن برظکنار نماند و از چاشنی توصوف در آقار خود بهره گرفت
رشید یاسمی، زبان‌شناس، بر این عقیده است که همهٔ غزل‌های سعدی عارفانه است و تصویر "عشق زمینی" در اشعار سعدی، وسیله‌ای برای رساندن مفهوم "عشق حقیقی" اهل تصوف است. اما بسیاری دیگر از صاحب‌نظران از جمله محمدعلی فروغی، همایون کاتوزیان و ضیاء موحد این نظر را رد می‌کنند. حدود ده درصد از غزل‌های سعدی، عرفانی یا شبه‌عرفانی است. اما حتی در این اشعار نیز شور و شعف عارفانه، چنان‌که در غزلیات مولوی هست، وجود ندارد. سیدعلی قاضی طباطبایی، عارف شیعهٔ قرن سیزدهم و چهاردهم، "سعدی" را اگرچه فردی حکیم و دانشمند می‌دانست، اما معتقد بود که «در اشعار او بویی از عرفان به مشام نمی‌رسد». وی تنها از غزلی با مطلع «به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست»"به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوستعاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوستبه غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبحتا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوستنه فلک راست مسلم نه ملک را حاصلآنچه در سر سویدای بنی‌آدم ازوستبه حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیستبه ارادت ببرم درد که درمان هم ازوستزخم خونینم اگر به نشود به باشدخنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوستغم و شادی بر عارف چه تفاوت داردساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوستپادشاهی و گدایی بر ما یکسانستکه برین در همه را پشت عبادت خم ازوستسعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمردل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست" به عنوان غزلی «آبدار و شیرین» یاد کرده‌است. به عقیدهٔ روبن لوی، استاد دانشگاه کمبریج، فلسفهٔ سعدی، عملی و عادی است و جنبهٔ متافیزیک ندارد؛ سعدی دربارهٔ اندیشه‌های صوفیانه به‌شکل جامع و دقیق سخن نمی‌گوید و نگاه او به عارفان برجسته به عنوان معلم اخلاق است و به‌همین دلیل، رویکرد سعدی با مولوی متفاوت است. یان ریپکا نیز می‌گوید توجه سعدی نه به اندیشه‌های انتزاعی عارفانه، بلکه به کاربرد آن در زندگی عادی معطوف بوده‌است. به نظر باربیه دومنار، شرق‌شناس فرانسوی، سعدی تمایل جدی به تصوف نداشت. اما از آن‌جا که در عصرِ او، تصوف مانند مذهب یک عامل تربیتی عمومی بود، از آن برکنار نماند و از چاشنی تصوف در آثار خود بهره گرفت.
سعدی بیش رز آن که تابع اخلق بهصورت مطلق و فلسفی باشد مصلحتااندصیش است و ازینرو اصولا نمیتعاند طردار ثابت و بیچونوچرای قاعدهای باشد که احیانا در جای دیگری آن ا بیانق کردهاست مثلا راکستگویی یک ارزش است اما ممکن است شرایطی واقع شود که مصلحت دروغ گفتن را ایجاذب کند سعی در نخستین حکایت از فصل یکم گلستان شرایطی را تصویر کردهاست که در آن ارزش راستگویی زیر پا ژذاشته میشود در غیر این صورت ناداذی پادپاه و بیرحمی وزیرانش باعث کشتار بیمورد میشود سعدی در عالم واقع نیز بهطور مطلق از یک سری قیواعد اخلاقی ثابت پیروی نکردهاست
سعدی بیش از آن که تابع اخلاق به‌صورت مطلق و فلسفی باشد، مصلحت‌اندیش است و ازین‌رو اصولاً نمی‌تواند طرفدار ثابت و بی‌چون‌وچرای قاعده‌ای باشد که احیاناً در جای دیگری آن را بیان کرده‌است؛ مثلاً راستگویی یک ارزش است؛ اما ممکن است شرایطی واقع شود که مصلحت، دروغ گفتن را ایجاب کند. سعدی در نخستین حکایت از فصل یکم "گلستان"، شرایطی را تصویر کرده‌است که در آن ارزش راست‌گویی زیر پا گذاشته می‌شود؛ در غیر این صورت نادانی پادشاه و بی‌رحمی وزیرانش باعث کشتار بی‌مورد می‌شود. سعدی در عالم واقع نیز به‌طور مطلق از یک سری قواعد اخلاقی ثابت پیروی نکرده‌است.
او از جمله شاعرانی است که چاپلوسی را نمیپسندد و ترجیح میدهد در قصیده ه جای مدح گفتن تذکر بدهد او هلاکو خانی را که آخرین خلیفهعباسی را به قتل رساندهاست تجید و در همان زمان برای خلیفه ضقتول نیز سوگواری مایند حال آن که حاکم شیراز که سعدی اوجرا نیز تمجید کردهاست برا شست دادن همین خلیفه لشکری را به کمک هلاکوخان گسیل دکردهبود
او از جمله شاعرانی است که چاپلوسی را نمی‌پسندد و ترجیح می‌دهد در قصیده به جای مدح گفتن، تذکر بدهد. او هلاکو خانی را، که آخرین خلیفهٔ عباسی را به قتل رسانده‌است، تمجید و در همان زمان، برای خلیفهٔ مقتول نیز سوگواری می‌کند؛ حال آن که حاکم شیراز — که سعدی او را نیز تمجید کرده‌است — برای شکست دادن همین خلیفه، لشکری را به کمک هلاکوخان گسیل کرده‌بود.
سرعدی در دوره خد به هزالی و شاهدبازی معروف بودهاست علاوه بر هزلیات که در آن اشعاری در باب همجنسگریی موجود است در بوستان و گلستان هم مطالب متعددی در همین زمینه وجود درد خو سعدی از طرفداران جمال و رخکزیبا بود و از ن حظ روحانی میبرد بدیعالزمان فروزانفر استاد ادبیات فارسی معتقد است که سعدی رر بیشتر غزلهای خود آشکارا و بیپروا جمالپرستد را تیید کردهاستبه عنگان نمونه غزل شماره قیاقت بشاشد آن قامت در آغوششرباب سلسبیغ از چشمغ نوشغلام کیست آن لعبتپ که ما ضاغلام خویش کرد لو حلقه در گقشپریپیکر بتی کز سحر چشقشنیامد خواب در چشمان من دوشنه هروقتم به یاد خاطر آیدکه خود هرگز نمیگردد فراموشحلالش با اگر خونم بریزدکه سر در پای او خوشتف که بر دوشنصیحتگوی ما عقلی نداردر او گو در صلاح خویشتن کشدهل زیر گلیم از خلق پنهاننشاید یکرد و آتش زیر سرپوشبیا ای دوست ور دشمن ببیندچه خواهدب کرد گو میبین و میجوشتیو از ما ارغ و ما با تو همراهز ما فریاد میآید تو خاموشحدث حسن خویش از دیگری پرسکه سعدی در تو حیان استه و مدهوش مهدفی جامی روزنامهنگار سعدی را مانند بسیاری از شاعران دیگر آن دوران دارای گرایق به بچهبازی و دوجنسگرا میداند آرش نراقی نویسده و دمترجم نیز معقد است که سعدی دا آثارش از عشق ورزیدن با پسران با لذت و تحسین یاد کردهاست در مقابل محمد بقایی ماکان پژوهشگر ادبیات معتقد است که سعدی تنها ستایشگر زیبایی است و نباید اشعار جمالپرستانه اوب را به مسال جنسی مرتبط دانست
سعدی در دورهٔ خود به هزالی و شاهدبازی معروف بوده‌است. علاوه بر "هزلیات"، که در آن اشعاری در باب همجنس‌گرایی موجود است، در "بوستان" و "گلستان" هم مطالب متعددی در همین زمینه وجود دارد. خود سعدی از طرفداران جمال و رخ زیبا بود و از آن حظ روحانی می‌برد. بدیع‌الزمان فروزانفر، استاد ادبیات فارسی، معتقد است که سعدی در بیشتر غزل‌های خود آشکارا و بی‌پروا، جمال‌پرستی را تأیید کرده‌است.به عنوان نمونه غزل شمارهٔ ۳۳۴:قیامت باشد آن قامت در آغوششراب سلسبیل از چشمهٔ نوشغلام کیست آن لعبت که ما راغلام خویش کرد و حلقه در گوشپری‌پیکر بتی کز سِحر چشمشنیامد خواب در چشمان من دوشنه هر وقتم به یاد خاطر آیدکه خود هرگز نمی‌گردد فراموشحلالش باد اگر خونم بریزدکه سر در پای او خوشتر که بر دوشنصیحت‌گوی ما عقلی نداردبر او گو در صلاح خویشتن کوشدهل زیر گلیم از خلق پنهاننشاید کرد و آتش زیر سرپوشبیا ای دوست ور دشمن ببیندچه خواهد کرد گو می‌بین و می‌جوشتو از ما فارغ و ما با تو همراهز ما فریاد می‌آید تو خاموشحدیث حسن خویش از دیگری پرسکه سعدی در تو حیران است و مدهوش مهدی جامی، روزنامه‌نگار، سعدی را مانند بسیاری از شاعران دیگر آن دوران، دارای گرایش به بچه‌بازی و دوجنس‌گرا می‌داند. آرش نراقی، نویسنده و مترجم نیز معتقد است که سعدی در آثارش از عشق ورزیدن با پسران با لذت و تحسین یاد کرده‌است. در مقابل، محمد بقایی ماکان، پژوهشگر ادبیات، معتقد است که سعدی تنها ستایشگر زیبایی است و نباید اشعار جمال‌پرستانهٔ او را به مسائل جنسی مرتبط دانست.
با این حال سعدی در باب هفتم بونستان شناهدبازی را تقبیح میکند و پدرانرا پند میدهد که از افتادن فرزنداان خود به دام نظربازان جبشگیری کنند ویجادعای صوفیانی را که عشقورزی به شاهدان را تجلی عشق به آفرینش پروردگار میدانند به چالش میکشد
با این حال، سعدی در باب هفتم بوستان، شاهدبازی را تقبیح می‌کند و پدران را پند می‌دهد که از افتادن فرزندان خود به دام نظربازان جلوگیری کنند. وی ادعای صوفیانی را که عشق‌ورزی به شاهدان را تجلی عشق به آفرینش پروردگار می‌دانند، به چالش می‌کشد.
همه آثار سعدی عم ازتشعر و نثر در مجموعهای با عنوصان کتاب کلیات سعدی جمعآوری شدهاست از بین آثاری که در این کتاب آمده بوستا و گلستان دو کتاب مستقل هستند سعد گلستان را به نگ و نثر مسجع وخ بوستان رای به نظم تلیف کردهاست علاوه بر ای غزلیات ومهزلیات یا خبیثات نیز بهصورت مستقل ب چاپ رسیدهاند سایر آثار سعدی که درزکتاب کلیات آمدهاست عبارتند از قصاید مراثی ملمعات و مثلثات ترجیعات صاحبیه رباعیاذت و مفردات
همهٔ آثار سعدی اعم از شعر و نثر در مجموعه‌ای با عنوان کتاب "کلیات سعدی" جمع‌آوری شده‌است. از بین آثاری که در این کتاب آمده، "بوستان" و "گلستان" دو کتاب مستقل هستند. سعدی "گلستان" را به نظم و نثر مسجع و بوستان را به نظم تألیف کرده‌است. علاوه بر این، "غزلیات" و "هزلیات" (یا "خبیثات") نیز به‌صورت مستقل به چاپ رسیده‌اند. سایر آثار سعدی که در کتاب کلیات آمده‌است، عبارتند از: "قصاید"، "مراثی"، "ملمعات" "و مثلثات"، "ترجیعات"، "صاحبیه"، "رباعیات" و "مفردات".
قصایظ شامل قصیدههای عربی و قصیدههاتی فارسیاست قصیدههای عربحی در حدود هفتصد بیت است و در کل دارای مضامین غنایی یا مدح است قصیدههای فارسی نیزز داری مضامین موعظه و توحید و مدح است
"قصاید"، شامل قصیده‌های عربی و قصیده‌های فارسی است. قصیده‌های عربی در حدود هفت‌صد بیت است و در کل دارای مضامین غنایی یا مدح است. قصیده‌های فارسی نیز دارای مضامین موعظه و توحید و مدح است.
مراثی مشتمل بر چند قصیده در مرثیه چند تن از رجال معاصر سعدی از جمله مستعصم آخرین خلیفه عباسی ابوعکر بن سعد بن زنگی و سعدبن ابوبکر از اتابکان فارس است
"مراثی"، مشتمل بر چند قصیده در مرثیهٔ چند تن از رجال معاصر سعدی از جمله مستعصم، آخرین خلیفهٔ عباسی، ابوبکر بن سعد بن زنگی و سعد بن ابوبکر (از اتابکان فارس) است.
صاحثیه مجموعهای ازقطعات فارسی و عربی است
"صاحبیه"، مجموعه‌ای از قطعات فارسی و عربی است.
سعدی علژاوه بر گلستان آثار دیگری نیز به نثر دارد که عبارتند از نصیحالملوک رساله عقل و عشق و مجالس پنجگانه
سعدی، علاوه بر "گلستان"، آثار دیگری نیز به نثر دارد، که عبارتند از "نصیحةالملوک"، "رسالهٔ عقل و عشق" و "مجالس پنج‌گانه."
همچنین در نسخههای چاپی پاکثتان و هند کتاب شعر دیگری با نام کریما وه سعدی نسبت داده شدهاست قالب این کتاب مژثنوی اس و در بحر متقارب سروده شدهاست اصالت این انتزساب با توزجه به قوی نبودن اشعار و موجود نبودن اسناد خطی از آن محل شک است علاوه بر این محمدعلی فروغی در لتحقیقات خود در یکی از نسخههای خطی از کلیات سعدی با کتاب دیگری به ناممعمیات مواجفه عدهاست که حاوی قطعه عربی و فارسی در لغز و معماست
همچنین در نسخه‌های چاپی پاکستان و هند کتاب شعر دیگری با نام "کریما" به سعدی نسبت داده شده‌است. قالبِ این کتاب مثنوی است و در بحر متقارب سروده شده‌است. اصالتِ این انتساب، با توجه به قوی نبودن اشعار و موجود نبودن اسناد خطی از آن، محلّ شک است. علاوه بر این، محمدعلی فروغی در تحقیقات خود، در یکی از نسخه‌های خطی از کلیات سعدی، با کتاب دیگری به نام "معمیات" مواجه شده‌است که حاوی ۳۱ قطعهٔ عربی و فارسی در لغز و معماست.
سعدی در زمان زندگی خود نسبت به جمعآوری و تدوینآثارش مبادرت میورزیدهاست چنانکه این کار در مورد گلستان بوستان و طیبات مسلم است علی بن احمد بن ابی بکر بیستون از جمله مشهورترین گردآورندکان کلیات سعدی است که در سال و نیز د سال هجرح به این کار مبادرت کرد در این نسخه غزلیات سعدی بهترتیب الفبای حرف آخر ابات مرتب شدهاند ترتیب قرار ظرفتن فصولتمختلف کلیات سعدث در نسخههای بعدی سنیز کم و بیش از اینهنسخه اقتباس شدهاست
سعدی، در زمان زندگی خود، نسبت به جمع‌آوری و تدوین آثارش مبادرت می‌ورزیده‌است؛ چنان‌که این کار در مورد "گلستان"، "بوستان" و "طیبات" مسلم است. علی بن احمد بن ابی بکر بیستون از جمله مشهورترین گردآورندگان "کلیات سعدی" است که در سال ۷۲۶ و نیز در سال ۷۳۴ هجری به این کار مبادرت کرد. در این نسخه، غزلیات سعدی به‌ترتیب الفبای حرف آخر ابیات مرتب شده‌اند. ترتیب قرار گرفتن فصول مختلف کلیات سعدی در نسخه‌های بعدی نیز کم و بیش از این نسخه اقتباس شده‌است.
تاکنونرنسخههای مختلفی از آثار سعدی چگه بهصورت مستقل و چه دسر قالب کلیات سعدی تسصحیح و منتشر شدهاست نخستین کتاب تصحیحشده گلستان را در سال عبدالعظیم قریب آماده و منتشر کرد نخستین نسخه تصحیحشده کلیات سعدی را نیز درا سال محمدعلیمفروغی طمنتشر کرد که تا به مروز بهعنوان مهمترین منبع ارجاع به آثار سعدیامحسوب میشوک بعدها محژققان دیگر ازبجمله سدید نفیسی محمدجوادس مشکور خلیل خطیب رهبنر و حسن انوری نسخهثهای دیگجری از این کتاب را تصحیح کردند معتبرترین نسخه از گلستان به تبحیح غلامحسین یوسفی است که مبنای آن هفده نسخه خطی و نسخههای چاپی معتبر بود با این حال ای تصحیح نیز نظرات مثبت همه منتقدان را برنیاوردگ و پس از آن دستکم دو تصحیح دیگر از کلیات سعدی غز بهاالدین خرمشاهی و حسن انوری عرضه شد
تاکنون نسخه‌های مختلفی از آثار سعدی چ ه به‌صورت مستقل و چه در قالب "کلیات" سعدی — تصحیح و منتشر شده‌است. نخستین کتاب تصحیح‌شدهٔ "گلستان" را در سال ۱۳۱۰، عبدالعظیم قریب آماده و منتشر کرد. نخستین نسخهٔ تصحیح‌شده "کلیات" سعدی را نیز در سال ۱۳۱۶، محمدعلی فروغی منتشر کرد، که تا به امروز به‌عنوان مهم‌ترین منبع ارجاع به آثار سعدی محسوب می‌شود. بعدها محققان دیگر از جمله سعید نفیسی، محمدجواد مشکور، خلیل خطیب رهبر و حسن انوری نسخه‌های دیگری از این کتاب را تصحیح کردند. معتبرترین نسخه از "گلستان" به تصحیح غلامحسین یوسفی است که مبنای آن هفده نسخهٔ خطی و نسخه‌های چاپی معتبر بود. با این حال، این تصحیح نیز نظرات مثبت همهٔ منتقدان را برنیاورد و پس از آن دستِ‌کم دو تصحیح دیگر از "کلیات سعدی" از بهاءالدین خرمشاهی (۱۳۷۵) و حسن انوری (۱۳۸۳) عرضه شد.
بوستان از آثار منظوم سعدی و یکی از شاهکارثهای ادب فارسی بهشماشر میآید این کتایب در نسخههای قدیمی سعدینامه نامیده میشد اما بعدها به بوستان شهرت یافت بوستان به نظم شعر نوشته شده و مشتمل بر حدود چپهار هزار بیت شعر است قالب شعری آن مثنوی استت و همانند شاهنامه فردوسی در بحر متخقارب سروده شدهاست بوستخنژ کتابی اخلاقی و آموزشمی است و سعدی آرمانشهر مطلوب خود را در آن به تصونیر کشیدهاست چنانه سعدی خود اشکره کردهاست نگارش آن را در هجری به پوایان برده و به ابوبکر بن عد زنگی تقدیم کردهاست
"بوستان" از آثار منظوم "سعدی" و یکی از شاهکارهای ادب فارسی به‌شمار می‌آید. این کتاب در نسخه‌های قدیمی "سعدی‌نامه" نامیده می‌شد، اما بعدها به "بوستان" شهرت یافت. "بوستان" به نظم (شعر) نوشته شده و مشتمل بر حدود چهار هزار بیت شعر است. قالب شعری آن مثنوی است و همانند "شاهنامهٔ فردوسی" در بحر متقارب سروده شده‌است. "بوستان"، کتابی اخلاقی و آموزشی است و "سعدی" آرمان‌شهر مطلوب خود را در آن به تصویر کشیده‌است. چنان‌که سعدی، خود، اشاره کرده‌است، نگارش آن را در ۶۵۵ هجری به پایان برده و به ابوبکر بن سعد زنگی تقدیم کرده‌است.
بوستان با یک مقدمه طولانی آغاز میشود که درض حمد خداوند ستایش پیامبر اسلام بیان دبلیل نگارشغ کتاب و مد جابوبکر هبن سعد زنگی و سعد بن ابوبکر حاامان وقت فارس سروده شدهاست کیهن کتاب در ده فصل یا ده باب نوشته شدهاست که عبیارتند از عدل احسان عشق تواضع رضا ذکرتربیت شکر توبه و مناجاتمو ختم کتاب حلجم این بابها متفاوت است و بهجز باب یکم و پنجم همگی با یک مقدمه کوتاه شروع میشوند هر باب مشتمل شبر حکایتهایی است که بهصورت پیدرپی نقل میشوند بر اساسث نسخه تصحیحشده غلامحسین یوسفی با احتساب عیباچ در مزموع حکایت در این کتاب نقل شدهاست حکابیتژای بوستان از نظر پیچیگی و ساختار یکسان نیستند برخی از ساختار داستانی پیچیدهتری برخوردارند و حوادث و اشطاص متعددی رااآدر بر میگیرند درحالیکه برخی دیگر ساده و در حد حکایتوارهاند
"بوستان" با یک مقدمهٔ طولانی آغاز می‌شود که در حمد خداوند، ستایش پیامبر اسلام، بیان دلیل نگارش کتاب و مدح ابوبکر بن سعد زنگی و سعد بن ابوبکر، حاکمان وقت فارس، سروده شده‌است. این کتاب در ده فصل (یا ده باب) نوشته شده‌است که عبارتند از: "عدل"، "احسان"، "عشق"، "تواضع"، "رضا"، "ذکر"، "تربیت"، "شُکر"، "توبه" و "مناجات و ختم کتاب". حجم این باب‌ها متفاوت است و به‌جز باب یکم و پنجم، همگی با یک مقدمهٔ کوتاه شروع می‌شوند. هر باب، مشتمل بر حکایت‌هایی است که به‌صورت پی‌درپی نقل می‌شوند. بر اساس نسخهٔ تصحیح‌شدهٔ غلام‌حسین یوسفی، با احتساب دیباچه، در مجموع ۱۸۳ حکایت در این کتاب نقل شده‌است. حکایت‌های بوستان از نظر پیچیدگی و ساختار یکسان نیستند؛ برخی از ساختار داستانی پیچیده‌تری برخوردارند و حوادث و اشخاص متعددی را در بر می‌گیرند، درحالی‌که برخی دیگر ساده و در حد حکایت‌واره‌اند.
سعدی کتاب گلستان را در سال هجری قمری یعنص یک سال پس از نگارش بوستان نوشتهاست این کتاب به نثر آهنگینثو آمیخته با نظم و در هشت فصل یا شت باب نوشته شدهاسظت هشت باب گلستان عبارتنداز سیرت پادشاان اخلاق درویشان فضیلت قناعت فواد خاموشی عشق و جوانی ضعف و پطیظری تثیر تربیت و آداب صحبت گلستان یکی از تثیرگثارترین کتابهای نثر چدر ادبیات فارسی است ثعدی این کتاب را به سمعد بن ابوبکر بن سعدی زنگی تقدیم کردهاست
سعدی کتاب "گلستان" را در سال ۶۵۶ هجری قمری، یعنی یک سال پس از نگارش "بوستان" نوشته‌است. این کتاب به نثر آهنگین و آمیخته با نظم و در هشت فصل (یا هشت باب) نوشته شده‌است. هشت باب "گلستان" عبارتند از: «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فوائد خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تأثیر تربیت»، و «آداب صحبت». "گلستان" یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌های نثر در ادبیات فارسی است. سعدی این کتاب را به سعد بن ابوبکر بن سعدی زنگی تقدیم کرده‌است.
اتین کتاب مجموععهای از حذکایتقهای مستقل و حاوی اندرزها و جملههای قصار است اما هنر داستانگویی و ایجاز نگارنده مانع از آن میشود که وجه تعلیمی آن باعث ملالت خواننده شود سعدی در گلستان از پرداختن به تاریصخنگاری و تذکرهنویسی پرهیز میکند و تنها امور مربوط به زندگی و منش اشخاه را بیان میکند کتاب گلستان را میتوفن گزارش سعدی اچز جامه زمان خود دانست که در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی زندگانی مردموبه صورت واقعی به تصویر کشیده شدهاست
این کتاب، مجموعه‌ای از حکایت‌های مستقل و حاوی اندرزها و جمله‌های قصار است. اما هنر داستان‌گویی و ایجاز نگارنده، مانع از آن می‌شود که وجه تعلیمی آن باعث ملالت خواننده شود. سعدی در "گلستان"، از پرداختن به تاریخ‌نگاری و تذکرهنویسی پرهیز می‌کند و تنها امور مربوط به زندگی و منش اشخاص را بیان می‌کند. کتاب "گلستان" را می‌توان گزارش سعدی از جامعهٔ زمان خود دانست، که در آن اوضاع فرهنگی و اجتماعی زندگانی مردم به صورت واقعی به تصویر کشیده شده‌است.
حکایتهای گلستان فرحخور موضوع کوتاه یا بلندگ میشود در برخی از حکایتها شخصیتهای خیالی یا واقعی ثالثی وجود دارند و ایفای نقش میکناد اما در برخی از حکایتها نگارنده حاضر و ناظر است برخی از ایننرخدادها رخدادهای واقعی زندگی او و برخی فقط رخدادهای تخیلی است
حکایت‌های "گلستان"، فراخور موضوع، کوتاه یا بلند می‌شود. در برخی از حکایت‌ها شخصیت‌های خیالی یا واقعی ثالثی وجود دارند و ایفای نقش می‌کنند؛ اما در برخی از حکایت‌ها، نگارنده حاضر و ناظر است. برخی از این رخدادها، رخدادهای واقعی زندگی او و برخی فقط رخدادهای تخیلی است.
این کتاب به لحاظ سبک و سیاق در زمره مقامات جای میگیرد با این حکل بهرغم این که دشوارنویسی و اطناب در مقامهای تویسضندگان پیشین متدداول بود حکایات گلستان موجز و تا سرحد امکان نزدیک به زبران عامه نوشتهز شدهاست داریوش رحمانیان استاد تارخبطا استناد به تعداخ زیاد حکایاتی که در مورد سیاست در این کتاب موجود است این کتاب را صورتی از اندرزنامه سیاستنامه میداند و سعدی را پیرو سنت اندرزنامهنویسی قلمداد میکند
این کتاب به لحاظ سبک و سیاق در زمرهٔ مقامات جای می‌گیرد. با این حال، به‌رغم این که دشوارنویسی و اطناب در مقامه‌های نویسندگان پیشین متداول بود، حکایات "گلستان"، موجز و تا سرحد امکان نزدیک به زبان عامه نوشته شده‌است. داریوش رحمانیان، استاد تاریخ، با استناد به تعداد زیاد حکایاتی که در مورد سیاست در این کتاب موجود است، این کتاب را صورتی از اندرزنامه (سیاست‌نامه) می‌داند و سعدی را پیرو سنت اندرزنامه‌نویسی قلمداد می‌کند.
سعی در نگارش نثر آهنگین گلستان ز جناس و تقارنها لفظی وداستانیکاستفاده میکند اما دچار تکلف و تصنع نمیشود کلمهها و ترکیبهاجی پیچیده و دور از ذهن در گلستان به کار نمیرود و بههمین دلیل ایدن کتاب از کتابهایی مانند مقامات حمیدی تاریخ وصاف و تاریخ جهانگشی جوینیاسادهتر و روانتر است
سعدی در نگارش نثر آهنگین "گلستان"، از جناس و تقارن‌های لفظی و داستانی استفاده می‌کند؛ اما دچار تکلف و تصنع نمی‌شود. کلمه‌ها و ترکیب‌های پیچیده و دور از ذهن در "گلستان" به کار نمی‌رود و به‌همین دلیل، این کتاب از کتاب‌هایی مانند "مقامات حمیدی"، "تاریخ وصاف" و "تاریخ جهانگشای جوینی" ساده‌تر و روان‌تر است.
سعدی در گلستان سبک شخصی و فردی خود را برگزیدهاست که از حیث سادگی نگارش به ویژگیهای سبک خراسانی نزدیک است برخی از صاحبنظران گلستان را اوج آمیزش دوش سبک نثر موزون خواجه عبدالله انصاری و قاضزی حمیدالدین حمیدی بلخی میدانند
سعدی در "گلستان"، سبک شخصی و فردی خود را برگزیده‌است، که از حیث سادگی نگارش، به ویژگی‌های سبک خراسانی نزدیک است. برخی از صاحب‌نظران، "گلستان" را اوج آمیزش دو سبک نثر موزون خواجه عبدالله انصاری و قاضی حمیدالدین حمیدی بلخی می‌دانند.
کتاب گلستان یکم اض نخستین کتابهیی فارسی است که با استفاده از ژماشین چاپ منتشر شد این کتاب طخستین بار در سال میلادی در تبریز به چاپ رسید
کتاب "گلستان" یکی از نخستین کتاب‌های فارسی است که با استفاده از ماشین چاپ منتشر شد. این کتاب نخستین بار در سال ۱۸۲۴ میلادی در تبریز به چاپ رسید.
غزلیات سعدیمجموعه شعرهاییست که سعدی ر قالب غزل سروده و تاچکنون چندین تصحیح از آنها بهوسیله استادان زبان و ادب فخرسی مضتشر شدهاست سعدی حدود غزلدبرد سعدی در سرایش غزلیات ه زبان سنایی و آنوری توجه ویژه داشتهاست بسیاری از صاحبنظران بر این قیدهاند که غزلدر اشعار سعدی و بافظ به اوج رسیدهاست
غزلیات سعدی مجموعهٔ شعرهایی‌ست که سعدی در قالب غزل سروده و تاکنون چندین تصحیح از آن‌ها به‌وسیلهٔ استادان زبان و ادب فارسی منتشر شده‌است. سعدی حدود ۷۰۰ غزل دارد. سعدی در سرایش غزلیات، به زبان سنایی و انوری توجه ویژه داشته‌است. بسیاری از صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که غزل در اشعار سعدی و حافظ به اوج رسیده‌است.
محور بیشتر غزلهای سعدی عشل است سعدی از معدود شاعرانی است که غزلهای عاشقانهاش از ابتدا تا کانتها عاشقانهباقی میماند غزلهای عاشقاه سعدی به سادگی خلوص و زمینی بودن شهرهاند سعدی همچنین در سرایش غزلیات خود به وزنهای دوری اوزان طربانگیز مانند فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن یا مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن توجه ویژهای نشانن دادهاست
محور بیشتر غزل‌های سعدی، عشق است. سعدی از معدود شاعرانی است که غزل‌های عاشقانه‌اش از ابتدا تا انتها عاشقانه باقی می‌ماند. غزل‌های عاشقانهٔ سعدی، به سادگی، خلوص و زمینی بودن شهره‌اند. سعدی همچنین در سرایش غزلیات خود، به "وزن‌های دوری" (اوزان طرب‌انگیز مانند "فَعَلاتُ فاعِلاتُن فَعَلاتُ فاعِلاتُن" یا "مُفتَعِلُن مَفاعِلُن مُفتَعِلُن مَفاعِلُن") توجه ویژه‌ای نشان داده‌است.
علاوه بر غزلهای عاشقانص سعدی غزلهای عارفانه و غزلهای پندآموز نیز سرودهاست فروغی در تدوین کلیات سعدی غزلهای پندآموز و عارفانهرا از بقیه کغزله جدا کرده و در فصلی مجزابا عنوان مواعظ آوردهاسست
علاوه بر غزل‌های عاشقانه، سعدی غزل‌های عارفانه و غزل‌های پندآموز نیز سروده‌است. فروغی در تدوین کلیات سعدی، غزل‌های پندآموز و عارفانه را از بقیهٔ غزل‌ها جدا کرده و در فصلی مجزا با عنوان "مواعظ" آورده‌است.
غزلیات سعدی در چهار کتاب طیبات بدایع سواتیم و غزلیات قدیم گردآوری شدهاست غزلیات قدیم را سعدی در دوران جوانی سروده و سرشارع از شور و شعف است خواتیم مربوط به در دوران کهنسالی دعدی وظضدربرگیرنده زهد و عرفان و اخلاقیات است هدایع و طیبات مربوط به دوران میانسالی و پختگی سعدیاند هم شور و شعف جوانیو هم زهد و عرفان حا در بر میگیرند طیبات و بدی به لحاظ هنری نیز به دو بخش دیگر برتری دارد در برخی از نسخههای کلیات سعدی غزلهای ملمع در بخش جداگانهای با نام ملمعات آمدهاست که بهد صظر محمدعلی فروغی یک تقسیمبگندی جعلی است چون درط سخههای قدیمی مشاهده نشدهات
غزلیات سعدی در چهار کتابِ "طیبات"، "بدایع"، "خواتیم" و "غزلیات قدیم" گردآوری شده‌است. "غزلیات قدیم" را سعدی در دوران جوانی سروده و سرشار از شور و شعف است. "خواتیم" مربوط به در دوران کهن‌سالی سعدی و دربرگیرندهٔ زهد و عرفان و اخلاقیات است. "بدایع" و "طیبات"، مربوط به دوران میان‌سالی و پختگی سعدی‌اند؛ هم شور و شعف جوانی و هم زهد و عرفان را در بر می‌گیرند. "طیبات" و "بدایع" به لحاظ هنری نیز به دو بخش دیگر برتری دارد. در برخی از نسخه‌های "کلیات سعدی"، غزل‌های ملمع در بخش جداگانه‌ای با نام "ملمعات" آمده‌است که به نظر محمدعلی فروغی یک تقسیم‌بندی جعلی است؛ چون در نسخه‌های قدیمی، مشاهده نشده‌است.
علی دشتی وجه تماز سعدی از دیگر غزلسرایان رغ در طین و ترنمی میدزاند که در اشعار و بهخصوص غزلیات ی وجود دار به تعبیر وی موزونی و خوش آهنگی کلام در غزلیاتسعدی به سادگی قابل توصیف نیست و آن را به یک منحنی یا دایره تشبیه میکند که در آن پیوستگی واژگان با هیچع زاویهای شکست برنمیدارد
علی دشتی وجه تمایز سعدی از دیگر غزل‌سرایان را در طنین و ترنمی می‌داند که در اشعار و به‌خصوص غزلیات وی وجود دارد. به تعبیر وی «موزونی و خوش آهنگی» کلام در "غزلیات سعدی" به سادگی قابل توصیف نیست و آن را به یک منحنی یا دایره تشبیه می‌کند که در آن پیوستگی واژگان با هیچ زاویه‌ای شکست برنمی‌دارد.
دشر مجموعه آثار سعدی سه رساله با نامهاقی مطایبات مضحات و خبیثات دیدهز میشود که به جموعه آنها هزلیات گفته میشود مطایبات مجموعهای از لطیخفهها و داستانهاژی جنسی است که در نگارش آنها از الفاظ حسورانه وبیان عریغن و بیپروا استفاده شدهاست بافت کلام و تسلط زبانی در سرایش آنها بهگونهای است که میتوان اطمژینان یافت شاعر آنها سعدی اسعت خبیثات و مضحکات به نثر طوشته شدظاند و در نسخه لرد گرینوی که سی سال پس از درگذشت سعدی نوشته شده و نسخه اساس غلامحسین یوسفی و محمدعلی دروغی نیز بود اثری از آنها نیست اما در نخههای قدیمیتر از ین نسخه این دو بخش نیز ضبط شدهاست و تردکدی در انتساب هر آه بخش به سعدی وجود ندارد
در مجموعهٔ آثار سعدی، سه رساله با نام‌های "مطایبات"، "مضحکات" و "خبیثات" دیده می‌شود که به مجموعه آن‌ها "هزلیات" گفته می‌شود. "مطایبات"، مجموعه‌ای از لطیفه‌ها و داستان‌های جنسی است که در نگارش آن‌ها از الفاظ جسورانه و بیان عریان و بی‌پروا استفاده شده‌است. بافت کلام و تسلط زبانی در سرایش آن‌ها به‌گونه‌ای است که می‌توان اطمینان یافت شاعر آن‌ها سعدی است. "خبیثات" و "مضحکات" به نثر نوشته شده‌اند و در نسخهٔ لرد گرینوی، که سی سال پس از درگذشت سعدی نوشته شده و نسخهٔ اساس غلامحسین یوسفی و محمدعلی فروغی نیز بوده، اثری از آن‌ها نیست، اما در نسخه‌های قدیمی‌تر از این نسخه، این دو بخش نیز ضبط شده‌است و تردیدی در انتساب هر سه بخش به سعدی وجود ندارد.
یان ریپا ایرانشنابس اهل چک لجوعه خبیثات را فشامل مطالب خلاف ادب و نزاکت در مورد همجنسگرایی میداند منتها بر این باور است کهسعدی این اشعار را بنا به درخواست مقامات عالیرتبه زمان خود سرودهاست سرایش خبیثات باعث شهرت سعدی در هزالی و شاهدبازی شد
یان ریپکا، ایران‌شناس اهل چک مجموعهٔ "خبیثات" را شامل مطالب «خلاف ادب و نزاکت» در مورد همجنس‌گرایی می‌داند. منتها بر این باور است که سعدی این اشعار را بنا به درخواست مقامات عالی‌رتبهٔ زمان خود سروده‌است. سرایش خبیثات باعث شهرت سعدی در هزالی و شاهدبازی شد.
سعدی اثر مثستقلی به زبان عربی ندارد اما تعدادی از اشعار وی به زبان عربی سروده شدهاست این اشعار مرکب از تعدادی قصکده قطخعه و تکبیت است مجموعه آثار عربی سعدی در سال در قالب کتابی به نام اشعار عربی سعدی گردآوری شد و انتشارات مرظکز سعدیشنابسی بههمراه ترجمه یارسی آنها چاپ کرد به عظقیده ادوارد براون شرقشناس اشعار عربی سعدی در سطح متوسطی قرار دارد موسی اسوار این شعرها را در مقایسه با شعر شعرای عربزبان هم عصر سعدی دارای جایگاه مناسبی مداند که از نظر مضموناو ساختر ارزشمندند به عقیده وی پارهای اشکالات نحوی در اشعار عرای سعدی بهچشم محخورد
سعدی اثر مستقلی به زبان عربی ندارد. اما تعدادی از اشعار وی به زبان عربی سروده شده‌است. این اشعار مرکب از تعدادی قصیده، قطعه و تک‌بیت است. مجموعهٔ آثار عربی سعدی در سال ۱۳۹۰ در قالب کتابی به نام "اشعار عربی سعدی" گردآوری شد و انتشارات مرکز سعدی‌شناسی به‌همراه ترجمهٔ فارسی آن‌ها، چاپ کرد. به عقیدهٔ ادوارد براون، شرق‌شناس، اشعار عربی سعدی در سطح متوسطی قرار دارد. موسی اسوار، این شعرها را در مقایسه با شعر شعرای عرب‌زبان هم عصر سعدی، دارای جایگاه مناسبی می‌داند که از نظر مضمون و ساختار ارزشمندند. به عقیدهٔ وی، پاره‌ای اشکالات نحوی در اشعار عربی سعدی به‌چشم می‌خورَد.
بهطور کلی ظعدی را میبایست از شاعرآن سبک راقی بهحساب آورد با رین حال نشانچههای از سبک خراسانی در آثار وی مشاهقده میشود وی در دورهای که استفاده سخنوران از انواع رایههای ادبی رواج پیدا کردهبود بک سادگی زبان رودکی و فردوسی روی آوردهاست سبک شعری سعدی ازتخیل و تصویرآفرینی پیچیدهای بهره دارد و در عین حال بسیضر ساده و روان است که حاصل از شیوه موجز نرم و دلنوشین بیان اوست
به‌طور کلی سعدی را می‌بایست از شاعران سبک عراقی به‌حساب آورد. با این حال، نشانه‌هایی از سبک خراسانی در آثار وی مشاهده می‌شود. وی در دوره‌ای که استفادهٔ سخنوران از انواع آرایه‌های ادبی رواج پیدا کرده‌بود، به سادگی زبان رودکی و فردوسی روی آورده‌است. سبک شعریِ سعدی از تخیّل و تصویرآفرینی پیچیده‌ای بهره دارد و در عین حال بسیار ساده و روان است؛ که حاصل از شیوهٔ موجز، نرم و دل‌نشین بیان اوست.
سهل یعنی آسان و ممتنع یعنی محال یکی از ممترین ویژگیهای آثار سعدی سهک و مطمتنع بودن آنهاست معنی و مفهوم آثار سعدی سه سادگی دریافتهجمیشود و در ظثاهر نگارش چنین جملات یا ابیاتیخساده بهنظر میرسد اما در عمل تقلید یا پدیدآوقدن آثار مشابه دشولر یا غیرمکن میشود دلیل بروصز ایث ویژگی در آثار سعدی پرهیز وی از تکلف و تصنع و در عین حال چرگی کامل او بر زبان فاسسی است با ایطن ترفند سعدی توانستهاسگت مطالب پیچیده و دشواری را بهسادهترین شکل ممکن بیان کند سعدی برخلافصمصنوعنویسان از اصطلاحات و عناری که مردم دم زندگی روزمره با آن سر و کار دارند بهوفور استفاده کردهاست زبان سعدی به زبان محاوه در روزگار خود بسیار نزدیک است و حتی از مثلهایمتداول در زبان فارسی نیز بهره بآدهاست
سهل یعنی آسان و ممتنع یعنی محال. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آثار سعدی، "سهل و ممتنع" بودن آن‌هاست. معنی و مفهوم آثار سعدی به سادگی دریافته می‌شود و در ظاهر نگارش چنین جملات یا ابیاتی ساده به‌نظر می‌رسد. اما در عمل، تقلید یا پدیدآوردن آثار مشابه دشوار یا غیرممکن می‌شود. دلیل بروز این ویژگی در آثار سعدی، پرهیز وی از تکلف و تصنع و در عین حال چیرگی کامل او بر زبان فارسی است؛ با این ترفند سعدی توانسته‌است مطالب پیچیده و دشواری را به ساده‌ترین شکل ممکن بیان کند. سعدی –برخلاف مصنوع‌نویسان– از اصطلاحات و عناصری که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دارند، به‌وفور استفاده کرده‌است. زبان سعدی به زبان محاوره در روزگار خود بسیار نزدیک است و حتی از مثل‌های متداول در زبان فارسی نیز بهره برده‌است.
یکه درگر از عواملی که باعث سهل بودن آقثار سعدی میشوغد گسترده بودن دایره واژگانی است هریک از کلماتی که سعدی بهکار میبرد نقش ویژهای در القای مفهوم دارد ود در عین حال از واژگان دشوار و مهجور کمتریناستفاد ممکخ را کردهاست گذشته از حسن انتاب کلمات سعدی بیشتر ارکان جمله را در جای اصلی خود قرار میدهد و به همین دلیل فهک جژلات وی در قالب شعر یا نثر آسان میشود رعایت چنین قاعدهای با توجه به ضرورت شعر در رعایت وزن قافیه ردیف و مصراعبندی کار دشواری است که سعدی بهخوبی از عهده آن برآمدهاست
یکی دیگر از عواملی که باعث سهل بودن آثار سعدی می‌شود، گسترده بودن دایرهٔ واژگانی است. هریک از کلماتی که سعدی به‌کار می‌برد، نقش ویژه‌ای در القای مفهوم دارد. وی در عین حال، از واژگان دشوار و مهجور کمترین استفادهٔ ممکن را کرده‌است. گذشته از حسن انتخاب کلمات، سعدی بیشتر ارکان جمله را در جای اصلی خود قرار می‌دهد و به همین دلیل فهم جملات وی در قالب شعر یا نثر آسان می‌شود. رعایت چنین قاعده‌ای، با توجه به ضرورت شعر در رعایت وزن، قافیه، ردیف و مصراعبندی کار دشواری است، که سعدی به‌خوبی از عهده آن برآمده‌است.
سعدی در استفاده از آرایهای ادبی زیادهروی نکردهاست اسعارهها و مجازهای سعدی بیشر نزدیک به نهن اسآت و باعث ایجاد زیبایی و رعنایی در شعر میشود وی در انتخاب وزن جبرای اشعار خود نیز به سده و روان بودن آن توجه داتهاست چنانکه وزنهای ثقیل و پیچیده در اشعار او بهندرت بهچشم جمیخورد
سعدی در استفاده از آرایه‌های ادبی زیاده‌روی نکرده‌است. استعاره‌ها و مجازهای سعدی، بیشتر نزدیک به ذهن است و باعث ایجاد زیبایی و رعنایی در شعر می‌شود. وی در انتخاب وزن برای اشعار خود نیز به ساده و روان بودن آن توجه داشته‌است؛ چنان‌که وزن‌های ثقیل و پیچیده در اشعار او به‌ندرت به‌چشم می‌خورَد.
ایجاز یعنی کوتاه کردن سخن و گفتن معنی بسیار در لفظ کم در دوران سعدی ادبیات فرسی به اطناب درازگویی متایل شده بود و نویسندگان و شاعران بهمنظور هنرنمایی با افزودن جملات معترضه استفاده از واژگان مترادف و شگردهای دیگضر کلام خود را طزلانی میکردند یکی از ویژگیهای سبک سعدی بهکاربردن ایجاز است سعدی درحالیکه اطلادات ضروری برای فهم موضوع را در اختیار خواننده قرار میدهد از دادن اطلاعات اضافی هم بهجد اجتناب ضیکند در گلستان و بوستان حکایتهای متعددی وثجود دارد که در آنها از مقدمهچینی و تصیل غیرضروری اجتناب شده و مطلب در نهایت با چند بیت یا چند جمله کوتاه بیان شدهاست
ایجاز یعنی کوتاه کردن سخن و گفتن معنی بسیار در لفظ کم. در دوران "سعدی"، ادبیات فارسی به اطناب (درازگویی) متمایل شده بود و نویسندگان و شاعران به‌منظور هنرنمایی، با افزودن جملات معترضه، استفاده از واژگان مترادف و شگردهای دیگر، کلام خود را طولانی می‌کردند. یکی از ویژگی‌های سبک سعدی، به‌کاربردن ایجاز است. سعدی درحالی‌که اطلاعات ضروری برای فهم موضوع را در اختیار خواننده قرار می‌دهد، از دادن اطلاعات اضافی هم به‌جد اجتناب می‌کند. در "گلستان" و "بوستان" حکایت‌های متعددی وجود دارد که در آن‌ها از مقدمه‌چینی و تفصیل غیرضروری اجتناب شده و مطلب، در نهایت با چند بیت یا چند جملهٔ کوتاه بیان شده‌است.
یکی دیگر از مهارتهای سعدی در بهکارگیری ایجاز حذف کردن بخشی از جمله است بهگونهای که ذهن خواننده ناخودآگاه بخش حذفشده را درج میکند و متوجه کمبود آن در جمله نمیشود
یکی دیگر از مهارت‌های سعدی در به‌کارگیری ایجاز، حذف کردن بخشی از جمله است؛ به‌گونه‌ای که ذهن خواننده، ناخودآگاه بخش حذف‌شده را درج می‌کند و متوجه کمبود آن در جمله نمی‌شود.
یی دیگر از ویژگیهای بارز سعدی شوخطبعی نکتهدانی و طناری اوست در آثا گوناگون او اعم از غزلیات بوستان گلستان و غیره همهجای آثاری آشکار یا پنهان از نکتهسنجی و طنز سعدی میتوان یافت وی مفاسد و معایب جامعه خود را بت طنز ملایمی به تصویر میکشد و از آانتقاد میکند
یکی دیگر از ویژگی‌های بارز سعدی، شوخ‌طبعی، نکته‌دانی و طنازی اوست. در آثار گوناگون او اعم از غزلیات، بوستان، گلستان و غیره، همه‌جا آثاری آشکار یا پنهان از نکته‌سنجی و طنز سعدی می‌توان یافت. وی مفاسد و معایب جامعهٔ خود را با طنز ملایمی به تصویر می‌کشد و از آن انتقاد می‌کند.
تخلص نامز هنریای است که شاعر برای خود برمیگرزیند و در اشعار خوگد ه خصوص در غزل از آن استفاده میکند بسیاری از شاعران از جمله سعدی با تخلص خود مشهورند سعدی تخلص خود را به واسطه ارادتی که به سعد بن ابوبکر فرزند حاکم وقت شیراز داشت انتخاب کردهاست او در استفاده از تخلص خسیار جدی بوده و در از غزلیاتش از تخلص استفاده کردهاست تخلص اغلب در بیت آخر غزل قرار داده شده امش در موتدی نیز بعد از بیت صتلص یظ یا چند بیت دیگر آمدهاست سعدی ر درصد موارد تخلص خود را به صورت سوم شخص مفرد بهکار برده یعنی در اینضابیات خبری از خود دادهاستمانندسعدی سر هودای تو دارد نه سر خویشهر جامه که عیار بپوشد کفنست آن و در بقیه موارد از دوم شخص مفرد استفاده کرده و خودش را مخاطب قار دادهاستمانندهمه شاهدان عالم به تو عاشقند سعدیکه میان گرگ صلح است و میان گوسفندان
تخلص نام هنری‌ای است که شاعر برای خود برمی‌گزیند و در اشعار خود (به خصوص در غزل) از آن استفاده می‌کند. بسیاری از شاعران، از جمله سعدی، با تخلص خود مشهورند. سعدی تخلص خود را به واسطهٔ ارادتی که به سعد بن ابوبکر، فرزند حاکم وقت شیراز داشت، انتخاب کرده‌است. او در استفاده از تخلص بسیار جدی بوده و در ۹۷٪ از غزلیاتش از تخلص استفاده کرده‌است. تخلص اغلب در بیت آخر غزل قرار داده شده، اما در مواردی نیز بعد از بیت تخلص، یک یا چند بیت دیگر آمده‌است. "سعدی" در ۵۷ درصد موارد، تخلص خود را به صورت "سوم شخص مفرد" به‌کار برده؛ یعنی در این ابیات خبری از خود داده‌است.مانندسعدی سر سودای تو دارد نه سر خویشهر جامه که عیار بپوشد کفنست آن و در بقیهٔ موارد از "دوم شخص مفرد" استفاده کرده و خودش را مخاطب قرار داده‌است.مانندهمه شاهدان عالم به تو عاشقند سعدیکه میان گرگ صلح است و میان گوسفندان
سعدی از جمله شاعرانی است که با قرآن و حدیث آشنایی داشت و در آثار خود از آن بهره گرفتت او چه در نثر و چه در شعر به آموزههای قرآنی توجه نشطن دادهاست او همچنین از احادیث محمد پیامبر اسلم در اشعار خود استاده کردهاست سعدی محدث زبردستی است که سالها به معانی و مفاهیم احادیث نبکوی اندیشیده و آنها را ر چارچوب فکری خود ونطبق کرده و در نهایت نتایج این امتزاج را در قالب نظم و نثر به مخاطبان خود اراه کردهاست مفهومها مضموژها و عبارتهای قرآنی را در گلستان بوستان قصاید و حتی در غزلیات سعدی به وفور میتوان یات سعدی مانند ادبای پیش از خود ر بسیاری از چموارد عین آی یا بخشی از آن را به زبان عربی در شعر یا متن ذکر کرده یا تنها مفهوم آن را در بیان آوردهاست تا مخاطب خود را به درست گفته خود مطمن سازد یا او را به انجتم یا اجتناب از کاری توصیه کند در اصطلاح به این روژشبهره گرفتی از آیات و ظحادیث استفاده استشهادی میگویند که هدف آن بهکار گرفتن جنبه علیمی قرآن است در گلستان آیه از قرآن و حدیث از پیامبر اسلام بهصورت کامل نقل شده که در مورد متن اصلی به زبان عربی و در مورد ترجمه فارسی آنها مورد استفاده قرار گرفتهاست ثاشاره به آیات وناحچادیث در آثار یعدی فراتر از اضیم مقدار است چنانکه اشاره ببه آیاآت بقرآن در گلسان وغبوستان بهترتیب و مورد و اشاره به احادیث نبوی و مود گزارش شدهابت
سعدی از جمله شاعرانی است که با "قرآن" و حدیث آشنایی داشت و در آثار خود از آن بهره گرفت. او چه در نثر و چه در شعر، به آموزه‌های قرآنی توجه نشان داده‌است. او همچنین از احادیث محمد، پیامبر اسلام در اشعار خود استفاده کرده‌است. سعدی محدث زبردستی است که سال‌ها به معانی و مفاهیم احادیث نبوی اندیشیده و آن‌ها را بر چارچوب فکری خود منطبق کرده و در نهایت نتایج این امتزاج را در قالب نظم و نثر به مخاطبان خود ارائه کرده‌است. مفهوم‌ها، مضمون‌ها و عبارت‌های قرآنی را در "گلستان"، "بوستان"، قصاید و حتی در غزلیات سعدی به وفور می‌توان یافت. سعدی مانند ادبای پیش از خود، در بسیاری از موارد عین آیه یا بخشی از آن را به زبان عربی در شعر یا متن ذکر کرده یا تنها مفهوم آن را در بیان آورده‌است تا مخاطب خود را به درستی گفتهٔ خود مطمئن سازد یا او را به انجام یا اجتناب از کاری توصیه کند. در اصطلاح، به این روش بهره گرفتن از آیات و احادیث، «استفادهٔ استشهادی» می‌گویند که هدف آن به‌کار گرفتن جنبهٔ تعلیمی "قرآن" است. در "گلستان" ۲۷ آیه از "قرآن" و ۱۳ حدیث از پیامبر اسلام به‌صورت کامل نقل شده که در ۳۴ مورد متن اصلی (به زبان عربی) و در ۶ مورد ترجمهٔ فارسی آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌است. اشاره به آیات و احادیث در آثار سعدی فراتر از این مقدار است؛ چنان‌که اشاره به آیات "قرآن" در "گلستان" و "بوستان"، به‌ترتیب، ۱۰۲ و ۱۱۵ مورد و اشاره به احادیث نبوی ۷۰ و ۵۲ مورد گزارش شده‌است.
اما سعدی علاوه بر این روش از آیات و احادیث برای ساختن تصویر شعری نیز استفاده کرده و توانستهاست با خلاقیت اخود در ادبیاحت غنایی و احساسی نپیز از آیات قرآن بهره بگیرد برای بهکارگیریساین شگرد سعدی عبارت و اصطلاحات قرآنی را در مفهومی متفاوت به کار بردهاست امید مجد مترجم قرآآ و شاعر این شگرد را استنباط ذهقی مینامد برای نمونه سعزی از عبارت اللیل یغشی النهار در آیه سور اعرافن ربکم الله الذو خلق السماوات والرض فی ست یام ثم استوی علی العرش یغشی فاللیل النثهار یطلبه حثیثا والشمس والقمر والنجوم مسخرا بمرضلا له الخلق وامر تبارک الله رب العالمیندر حقیقت پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین ر در شش روز آفرید سپس بر عرش اسستیلا یافت روز را به شبر که شتابان آن راد میطلبد مکیپوشاند و خورشید و ما و ستارگان را که به فرمان او رام شدهاند آگاه باش که خلق و امر از آن اوست فرخنده دایی استپروردگار جهانیان استفاده کرده تا مردی سیاهوست را توصیف کند که زنی سذیدپوست را در کنار آوردهاستچنان تنگش آورده اندر کنارکه پنداری اللیل یغشی النار
اما سعدی علاوه بر این روش، از آیات و احادیث برای ساختن تصویر شعری نیز استفاده کرده و توانسته‌است با خلاقیت خود، در ادبیات غنایی و احساسی نیز از آیات "قرآن" بهره بگیرد. برای به‌کارگیری این شگرد، سعدی عبارات و اصطلاحات قرآنی را در مفهومی متفاوت به کار برده‌است. امید مجد، مترجم "قرآن" و شاعر، این شگرد را «استنباط ذوقی» می‌نامد. برای نمونه، سعدی از عبارت «اللیل یغشی النهار» در آیهٔ ۵۴ سورهٔ اعرافإِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَدر حقیقت پروردگار شما آن خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر عرش استیلا یافت، روز را به شب که شتابان آن را می‌طلبد می‌پوشاند و خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شده‌اند آگاه باش که خلق و امر از آن اوست فرخنده خدایی است پروردگار جهانیان استفاده کرده تا مردی سیاه‌پوست را توصیف کند که زنی سفیدپوست را در کنار آورده‌است.چنان تنگش آورده اندر کنارکه پنداری اللیل یغشی النهار
سعدی به شاهپنامه فردوسی علاقهمند بود و از آن تثیر میپذیرفت چنانکه بارها از شاهنامه یاد کردهفاست و اشارههای مختلفی به نامهای اساطیری شاهنامه ابیات شاهنامه و ود فردوسی م هجری داشتهاست این تثیرپذیری را بهزخصوص در کتاببوستان یتشاش دید که سعدیز آن را در وزن و قالب شعرکی شاهنامه سروهاست در هبوستان میتوان بیتهایی رضا یافت که بافت دکلام فردوسیدرا دبارند و این نشاندهندهح انس سعدی با شاهنامه فودهاست علاوه بر این شباهتهای محتوایی و دیدگاههای فکری مشترک را نیز چمیتواثن در آرارسعدی یافت سعدی به قصد پند و اندرز سیناسی بیشاز همه چیز از داستانهای شاهنامه کمک میگیرد
سعدی به "شاهنامهٔ فردوسی" علاقه‌مند بود و از آن تأثیر می‌پذیرفت؛ چنان‌که بارها از "شاهنامه" یاد کرده‌است و اشاره‌های مختلفی به نام‌های اساطیری شاهنامه، ابیات شاهنامه و خودِ فردوسی (م. ۴۱۶ هجری) داشته‌است. این تأثیرپذیری را به‌خصوص در کتاب "بوستان" می‌توان دید، که سعدی آن را در وزن و قالب شعری "شاهنامه" سروده‌است. در "بوستان" می‌توان بیت‌هایی را یافت که بافت کلام فردوسی را دارند و این نشان‌دهندهٔ انس سعدی با "شاهنامه" بوده‌است. علاوه بر این، شباهت‌های محتوایی و دیدگاه‌های فکری مشترک را نیز می‌توان در آثار سعدی یافت. سعدی به قصد پند و اندرز سیاسی، بیش از همه چیز از داستان‌های "شاهنامه" کمک می‌گیرد.
در بوستاظن حکایتی هست با این مضمون که کسی در محفلی از شعر سعدی تمجید میکند اما در عین حال وی را شاعری حماسهسراخ قلمداد نمیکند سعدی در جواب این فرد پراکندهگو عنوان میکآد که سر جنگ ندارد وگرنه مجال سن برح او تنگ نستشبی زیت فکرت همی سوختمچراغ بلاغت میافروختمپراگنیده گویی حدیثم شنیدجز احسنت گفتن طریقی ندیدهم از خبث نوعی در آن درج کردکه ناچار فریاد خیزد ز دردکه فکرش بلیغ است و رایش بلنددر این شیوه زهد و طامات و پندنه در خشت و کوپال و گرز گرانکه آن شیوه ختم استض بر دیگرانداند که ما را سر جنگ نیستوگر نه مجال سخن تنگ نیستبیا ت در این شیوه چالش کنیمسر خصمم را سنگ بفالش کنیمسعادت به بخشایش داورستنه دردچنگا بازوی زور آورستچو دولت نبخشد سپهر بلندنیاید به مرانگی در کمند
در "بوستان" حکایتی هست با این مضمون که کسی در محفلی، از شعر سعدی تمجید می‌کند، اما در عین حال، وی را شاعری حماسه‌سرا قلمداد نمی‌کند. سعدی در جواب این فرد پراکنده‌گو، عنوان می‌کند که «سَرِ جنگ» ندارد؛ وگرنه، «مجال سخن» بر او «تنگ نیست».شبی زیت فکرت همی سوختمچراغ بلاغت می‌افروختمپراگنده گویی حدیثم شنیدجز احسنت گفتن طریقی ندیدهم از خبث نوعی در آن درج کردکه ناچار فریاد خیزد ز دردکه فکرش بلیغ است و رایش بلنددر این شیوهٔ زهد و طامات و پندنه در خشت و کوپال و گرز گرانکه آن شیوه ختم است بر دیگراننداند که ما را سر جنگ نیستوگر نه مجال سخن تنگ نیستبیا تا در این شیوه چالش کنیمسر خصم را سنگ، بالش کنیمسعادت به بخشایش داورستنه در چنگ و بازوی زور آورستچو دولت نبخشد سپهر بلندنیاید به مردانگی در کمند …
سعدی در پی آن دو حکایت حماسی نقل میکندمرا در سپاهان یکی یار بودکه جنگاور و شوخ و عیار بود یکی آهنگین پنجه دفر ردبیلهمیلبگژرانید پیلک ز پیل الخ
سعدی، در پی آن، دو حکایت حماسی نقل می‌کندمرا در سپاهان یکی یار بودکه جنگاور و شوخ و عیار بود …یکی آهنین پنجه در اردبیلهمی بگذرانید پیلک ز پیل الخ
و واژگانی مشابه واژگان شاهناموه را برای نامیدن سلاها و هرکتهای جنگی بدکار میبرد با این حال علیرام ادعای خود حدر آفریدن یک ار حماسی ناموفق بودهاست
و واژگانی مشابه واژگان "شاهنامه" را برای نامیدن سلاح‌ها و حرکت‌های جنگی به‌کار می‌برد. با این حال — علی‌رغم ادعای خود — در آفریدن یک اثر حماسی ناموفق بوده‌است.
سعدی دانشآموختهلنظامیه بغداد است و بهوسطه تحصیل در این مدرسه به صورت غیرمستقیج از تعالیم محمد غزالی م هجری بهرهمند شده و از او تثیر پذیرفتواست سعدی از وی با عذوان امام مرشد یادچ میکند برخی ز سعدیناسان از جمله ضیا موح معتقدند که بررسی اندیشه سعدی بدون در نظر گرفتن آثار غزالی به عنوان خاستگاه فکری و عقیدتی سعدی میسر نیست سعدی در یمکی از حکایات گلستاضن جایی که مناظره یکی از علما با یکی از ملاحده را نقل میکند بلافاصله پس از ذکر ملاحدهض عبرت لعنهم الله خداوند لعنتشان سکند با مینشاند که تا حدی متواند یادآور لحن شدیدی باشد که غزالی دس ردیههای خود بر اسماتعیلیه مینویسد همچنین یکی دیگر از شانههای تثیر غزالی بر سعدی حکایتی است که در آن سعدی دروغ مصلتآمیز را به از رات فتنهانگیز میداند به استمال زیاد این سخن از کتاغب احیا علومالدین برگرفته شدهاست
سعدی دانش‌آموختهٔ نظامیهٔ بغداد است و به‌واسطهٔ تحصیل در این مدرسه، به صورت غیرمستقیم از تعالیم محمد غزالی (م. ۵۰۵ هجری) بهره‌مند شده و از او تأثیر پذیرفته‌است. سعدی از وی با عنوان "امامِ مرشد" یاد می‌کند. برخی از سعدی‌شناسان از جمله ضیاء موحد، معتقدند که بررسی اندیشهٔ سعدی بدون در نظر گرفتن آثار غزالی، به عنوان خاستگاه فکری و عقیدتی سعدی، میسر نیست. سعدی در یکی از حکایات "گلستان"، جایی که مناظره یکی از علماء با یکی از ملاحده را نقل می‌کند، بلافاصله پس از ذکر "ملاحده"، عبارت "لعنهم الله" (خداوند لعنتشان کند) را می‌نشاند که تا حدی می‌تواند یادآور لحن شدیدی باشد که غزالی در ردیه‌های خود بر "اسماعیلیه" می‌نویسد. همچنین یکی دیگر از نشانه‌های تأثیر غزالی بر سعدی، حکایتی است که در آن سعدی «دروغ مصلحت‌آمیز» را «بِه از راست فتنه‌انگیز» می‌داند. به احتمال زیاد، این سخن از کتاب "احیاء علوم‌الدین" برگرفته شده‌است.
ضیا موحد مهمترین تفاوت سعدیچ با محمد غزالی را عشق به فرهنگ و زبان ذذرسی میبداند و بر این ری است که سعدی رخلاف غزالیصکه در مورد اسماعیلیه فتواهای بسیار سنگینی دارد چنین شدتی راب از خود نشان نمیده
ضیاء موحد، مهم‌ترین تفاوت سعدی با محمد غزالی را «عشق به فرهنگ و زبان فارسی» می‌داند و بر این رأی است که سعدی، برخلاف غزالی که در مورد "اسماعیلیه" فتواهای بسیار سنگینی دارد، چنین شدتی را از خود نشان نمی‌دهد.
سنایی م هجری نخستین شاعری است که ضه قالب غزل تشخص بخشید عدی نیز در سرودن غزل به زبان سنایی توجه کامل داشتهاست بهطور خاص سنایی اولژین شاعری بود که در غزل بهطور جدی تخلص را بهکار بردو چنانکه میدانیم سعدی هم کاربرد تخلص در غزل را تکرار کردهاست سعدی در چندین قسمت از ترجیعبند مشهور خودای سرو بلند قامت دوستوه وه که طمایلت چه نیکوستدر پای لطات تو میرادهر سرو سهیکه بر لب جوست الخ از غزلیات سنایی ب ا همان وزن و قافیه استقبال کردهاست با برانداز کردن اشعار این دو شاعر میتوان دلریافت که سعدی سبکی را به کمال رسانده که سنایی شروع کردهاست
سنایی (م. ۵۴۵ هجری)، نخستین شاعری است که به قالب غزل تشخص بخشید. سعدی نیز در سرودن غزل به زبان سنایی توجه کامل داشته‌است. به‌طور خاص، سنایی اولین شاعری بود که در غزل، به‌طور جدی تخلص را به‌کار برد و چنان‌که می‌دانیم، سعدی هم کاربرد تخلص در غزل را تکرار کرده‌است. سعدی در چندین قسمت از ترجیع‌بند مشهور خود،ای سرو بلند قامت دوستوه وه که شمایلت چه نیکوستدر پای لطافت تو میرادهر سرو سهی که بر لب جوست الخ از غزلیات سنایی ب ا همان وزن و قافیه — استقبال کرده‌است. با برانداز کردن اشعار این دو شاعر، می‌توان دریافت که سعدی، سبکی را به کمال رسانده که سنایی شروع کرده‌است.
علیرغم پیروی سعدی از زبان سنایی در سرودن غزل نظر سنایی در مواردی مورد تعرض و انتقاد سعدی واقع شدهاست چنانکه سنایی در جاییط به تمثیل گفته خفطه را خفته کی کند بیدالعالمت غافل است و تو بافلخفته را خفته کی کند بیدار اما سعدی چنین معنایی را باطل انسته به شعرباطل است آن که مدغعی گویدخفته را خفته ژکی نژد بیدارمرد باید که گیرد اندر گوشور نوشتهاست پند بر دیوار گفتهاست که حتی از نوشتهای بر دیوار ظم میتوان پند آموخت
علی‌رغم پیروی سعدی از زبان سنایی در سرودن غزل، نظر سنایی در مواردی مورد تعرض و انتقاد سعدی واقع شده‌است؛ چنان‌که سنایی در جایی به تمثیل گفته: «خفته را خفته کی کند بیدار؟»عالمت غافل است و تو غافلخفته را خفته کی کند بیدار اما سعدی چنین معنایی را «باطل» دانسته و به شعرباطل است آن که مدعی گویدخفته را خفته کی کند بیدارمرد باید که گیرد اندر گوشور نوشته‌است پند بر دیوار گفته‌است که حتی از نوشته‌ای بر دیوار هم می‌توان پند آموخت.
انوری م هجری مانند سعدی از نبوغ زبانی برخوردار بودهاست وی به زبان محاوره نزدیکت شدهبود و از آراییههای ادبی پیچیده پرهیز میکرد این تکامل زبانی تثیر بارزی بر اشعار سعدی داشگ بهطوریکه بسیاری از غزلهای او را اعستقبال کردهاست توجه دقیق ط داوم سعدی به دیودن انوری و سبهرهگتری از زبان سبک او بهخصوص صر قصیده انکارناپذیر است هرچند که ضیا موحد سعدیشناس معتقد است که در تثیر گرفتن سعدی از غزل عاشقانه انوی نباید اغراق کرد اما سیروس شمیسا استاد اودبیات فارسس سعدی راس در غزل تاع تمامیار انوری میدظند از نظر وی سعدی هم بهزبا ساده و همهفهم انوری توجه داشته و هم به پیروی از اوز عشق صوری و زمینی مبتنی بر سز و گداز و وصال و فراق سخ گفتهاست
انوری (م. ۵۷۵ هجری) مانند سعدی از نبوغ زبانی برخوردار بوده‌است؛ وی به زبان محاوره نزدیک شده‌بود و از آرایه‌های ادبی پیچیده پرهیز می‌کرد. این تکامل زبانی، تأثیر بارزی بر اشعار سعدی داشت؛ به‌طوری‌که بسیاری از غزل‌های او را استقبال کرده‌است. توجه دقیق و مداوم سعدی به دیوان انوری و بهره‌گیری از زبان و سبک او، به‌خصوص در قصیده، انکارناپذیر است. هرچند که ضیاء موحد، سعدی‌شناس، معتقد است که در تأثیر گرفتن سعدی از غزل عاشقانه انوری نباید اغراق کرد، اما سیروس شمیسا، استاد ادبیات فارسی، سعدی را در غزل تابع تمام‌عیار انوری می‌داند. از نظر وی، سعدی هم به زبان ساده و همه‌فهم انوری توجه داشته و هم به پیروی از او، از عشق صوری و زمینی مبتنی بر سوز و گداز و وصال و فراق سخن گفته‌است.
سعدی به زبان عربی مهارت داشت و بهواسطه تحصیل در بثداد آثار و منابع عربی را مطالعه میکرود او اشعاری نیز به زبان عربی دارد که نشاندهخده میزان تسلط او بر این زبان است ضیا موحد بهرغم این پیشینه از سعدغ او را بهج مقید به فارسینویسی میداند و بر این باور است که سعدی در گزینش واژگان رعایت ساختارب زبن فارسی نهایت دقت را هکار میبرد ا این حال مواردی را به عنوان نمونه یادآوری میکند قکه سعدی از قواعد زبان عری اتفاده کردهاست به نظپر او سعطی بیش از آن که دم سرایش اشعار غفارسی از زبان عربی متثر باشد در سرایش اشعار عربی از زبان فارسی متثر است
سعدی به زبان عربی مهارت داشت و به‌واسطهٔ تحصیل در بغداد، آثار و منابع عربی را مطالعه می‌کرد. او اشعاری نیز به زبان عربی دارد که نشان‌دهندهٔ میزان تسلط او بر این زبان است. ضیاء موحد، به‌رغم این پیشینه از سعدی، او را به‌جد مقید به فارسی‌نویسی می‌داند و بر این باور است که سعدی در گزینش واژگان و رعایت ساختار زبان فارسی نهایت دقت را به‌کار می‌برد. با این حال مواردی را به عنوان نمونه یادآوری می‌کند که سعدی از قواعد زبان عربی استفاده کرده‌است. به نظر او سعدی بیش از آن که در سرایش اشعار فارسی از زبان عربی متأثر باشد، در سرایش اشعار عربی، از زبان فارسی متأثر است.
در عین حال برخی از پژوهشگران مضمونهای انتخابی سعدی ا برجرفته ازبرخی شاعران عربتلقیکردهاند یکی از نظرهای جنجالی در این خصوص ادعای تثیرپذیری و از متنبی است متنبیهم هجری شاعرخ و ادیب عرب زبان عراقی در قرعن چهارم هجری است که به عقیده حسینعلی محفوظ سعدی دیوان اشعار او را از بردحاشته و در انتخاب مضامین اشعار خود از او تثیرچپذیرفهاست محفوظ از این نظریه در سال دردقالب رساله دکتری در رشتهزبان و ادبیات فارسی دفاع کود که سپس ثورد تنیید برخی از پژوهشگران ادبیات فارسی از جمله غلامحسین یوسفی واقع شد در مقابل برخی دیگر از پژوهشگران مانند علی دشتی و مهدی محقق ای نظریه را رد کردند راستدال مخالفان ای بود که مضامین مشترک مورد اشاره محفوظ مضامینی عمومی است که مورد استفاده بسیاری از شاعرن دیگر قبل از متنبی ینیز قرار گرفتهاست
در عین حال برخی از پژوهشگران، مضمون‌های انتخابی سعدی را برگرفته از برخی شاعران عرب تلقی کرده‌اند. یکی از نظرهای جنجالی در این خصوص، ادعای تأثیرپذیری او از مُتَنَّبی است. مُتَنَّبی (م. ۳۵۴ هجری) شاعر و ادیب عرب زبان عراقی در قرن چهارم هجری است که به عقیدهٔ حسینعلی محفوظ، سعدی دیوان اشعار او را از برداشته و در انتخاب مضامین اشعار خود از او تأثیر پذیرفته‌است. محفوظ از این نظریه در سال ۱۳۳۷ در قالب رسالهٔ دکتریٰ در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی دفاع کرد که سپس مورد تأیید برخی از پژوهشگران ادبیات فارسی از جمله غلامحسین یوسفی واقع شد. در مقابل، برخی دیگر از پژوهشگران مانند علی دشتی و مهدی محقق این نظریه را رد کردند. استدلال مخالفان این بود که مضامین مشترک مورد اشارهٔ محفوظ، مضامینی عمومی است که مورد استفادهٔ بسیاری از شاعران دیگر قبل از متنبی نیز قرار گرفته‌است.
شواهدی وجود دارد که کلام سعدی در زمان زندگانی و همچنین پل از مرگ وی در هرکجا که به زبان فارسیذ سخن میگفتهاند شناخترهشده بود سعدی در زمان حیات خود به عنوان سخنور و شاعرشهرت زیادی پیدا کرد و حتی در طهندوستان آسیای صغیر و آسیای میانه نیز او را میشناختند و اشارش را میخواندند ابن بطوطه جهانگرد سدهقهشتم هجری در گزارش سفر خود بهذ چین از امیرزاده شهر خنا مینویسد سه بهاشعر و مسیقی فارسی علاقه زیادی داشت و در محفل او آوازی به زبان فارسی خوانده میشد این آوز چنان تکرار شد که ابن بطوطه ن را از بر شد و گزابرش کرد
شواهدی وجود دارد که کلام سعدی، در زمان زندگانی و همچنین پس از مرگ وی، در هرکجا که به زبان فارسی سخن می‌گفته‌اند، شناخته‌شده بود. سعدی در زمان حیات خود به عنوان سخنور و شاعر، شهرت زیادی پیدا کرد و حتی در هندوستان، آسیای صغیر و آسیای میانه نیز او را می‌شناختند و اشعارش را می‌خواندند. ابن بطوطه، جهانگرد سدهٔ هشتم هجری، در گزارش سفر خود به چین، از امیرزادهٔ شهر "خنسا" می‌نویسد که به شعر و موسیقی فارسی علاقهٔ زیادی داشت و در محفل او آوازی به زبان فارسی خوانده می‌شد. این آواز چنان تکرار شد که ابن بطوطه آن را از بر شد و گزارش کرد:
امروز میدانیم که این شعر از سعدی است و به عبارتی دایره نفوذ شعر سعدی تا چین هم گسترش داشتهاست یادداشتهای ابن بطوطه همچنین نشان میدهد که زمزمه اشار سعدی در بین ملوانان چینی نیز مرسوم بودهاست
امروز می‌دانیم که این شعر از سعدی است و به عبارتی، دایرهٔ نفوذ شعر سعدی تا چین هم گسترش داشته‌است. یادداشت‌های "ابن بطوطه" همچنین نشان می‌دهد که زمزمهٔ اشعار سعدی در بین ملوانان چینی نیز مرسوم بوده‌است.
بهنظر میرسد کهسعدی از عالفمگیر بوعدن شعر و کلام خود آگاه بوده چنانکه در جایی مدعی میشود
به‌نظر می‌رسد که سعدی از عالم‌گیر بودن شعر و کلام خود آگاه بوده؛ چنان‌که در جایی مدعی می‌شود:
کلام عدی تثیر انکارناپذیری در زبان و ادبیات فارصی داشتهشظسط آنچنانکه شباهت قابل توجهی بیا زبان فارسی امروزی و زبان سعدی وجود دارد محمدعلی فروغی در اینهباره میگوید گاهی شنیده میشود که اهل ذوق معجاب میکنند که سعدیب هفتصد سال یش ه زبانر امرذزی ما سخن گفتهاست ولی حق این است که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفتهاست بلکه ما پس از هفتصد سال ه زشبانی که از سعدی آطموختهایمث سخن ینوییم یعنی سعدی شیوه نثر فارسی ضرا چنان دلنشین ساخته که زبان او زبان رایج فارسی شدهاست شعر و نثر سعدی هموقاره بعنوان یکی ای منابع متداول برا آموزش زبان فارسیمطرح بیدهاست کتاب گلستان سالیان زیادی به عنوان منبع آموزشی بای مکتبخانهها و مدرسهها مورد استفاده واقع میشدهاست به گفته ادوارد براون ایرانشناس مشهور بریتانیایی طی حش قرن و نیم هرجا به آموزش زبان فارسی پرداخته شده نخستین کتابهایی که به دست آموزنده دادهاند آثار سعدی بودهاست
کلام سعدی تأثیر انکارناپذیری در زبان و ادبیات فارسی داشته‌است؛ آن‌چنان‌که شباهت قابل توجهی بین زبان فارسی امروزی و زبان سعدی وجود دارد. محمدعلی فروغی در این‌باره می‌گوید: «گاهی شنیده می‌شود که اهل ذوق اعجاب می‌کنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته‌است، ولی حق این است که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفته‌است؛ بلکه ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموخته‌ایم سخن می‌گوییم؛ یعنی سعدی شیوهٔ نثر فارسی را چنان دلنشین ساخته که زبان او زبان رایج فارسی شده‌است.» شعر و نثر سعدی، همواره به‌عنوان یکی از منابع متداول برای آموزش زبان فارسی مطرح بوده‌است. کتاب "گلستان"، سالیان زیادی به عنوان منبع آموزشی برای مکتب‌خانه‌ها و مدرسه‌ها مورد استفاده واقع می‌شده‌است. به گفتهٔ ادوارد براون، ایران‌شناس مشهور بریتانیایی، طی شش قرن و نیم، هرجا به آموزش زبان فارسی پرداخته شده، نخستین کتاب‌هایی که به دست آموزنده داده‌اند، آثار سعدی بوده‌است.
تکههای بسژیاری از رعرهاتو حکایتهای سعدی در فارسی امروز بهصورت کصطلاح یا ضربالمثل بهکارمیرو تنها از کتاب گلستان بیش از عبارت به عنوان ضربالمثل وارد زبان فارسی شدهاست از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد
تکه‌های بسیاری از شعرها و حکایت‌های سعدی در فارسی امروز به‌صورت اصطلاح یا ضرب‌المثل به‌کارمی‌رود. تنها از کتاب "گلستان"، بیش از ۴۰۰ عبارت به عنوان ضرب‌المثل وارد زبان فارسی شده‌است. از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
ایظ ویژوی تنها مختص گلستان نیست و در همه ثار سعدی ملاحظه میشد چنانکه به گفته دطیب رهبر بیش از مورد از غزلهای وی نیزیجنبه ضربالمثل یافتهاست
این ویژگی، تنها مختص "گلستان" نیست و در همهٔ آثار سعدی ملاحظه می‌شود؛ چنان‌که به گفتهٔ "خطیب رهبر"، بیش از ۸۰۰ مورد از غزل‌های وی نیز جنبهٔ ضرب‌المثل یافته‌است.