text
stringlengths
1
26.7k
summary
stringlengths
1
28.1k
یکی اف ارکان اداری دولت سامانیان دیوانسالاری بود ه به بخش تقسیم میشد دیوان وزارت که در رس تمامی دیوانها قرصر داشت و توسط وزیر اداره میشد بر مابقی بخشها نظارت داشت دقیوان خراج اموقر مالی دولت سامانی را بررسی میکرد دیوان اشراف وظیفه بازرسی دراموکر دیوانی را به عهده داشت که د هر ولایت هم نایبی داشت تا به کارهای مربوط به این دیوان رسیدگی کفد یوان رسال وظیفه داشت فرمانها یحومتی و مکاتبات اداری را ثبت کند ین دستگاه به دیوان اتذار مشهور بود دو دیوان به نام شرطه و قضا با یکدیگر همکاری داشتند شرطیان حافظ نظم و امنیت شهرها بودند و اجراای احکام حنایت در مرحله ابتدایی قاضی نیز وظیفه حل و فصل منازعات بین مردم و رساندن حق به صاحب آن را داشت تعیین این قضاعت به عهده قاضیالقضات مستقر در پایتخت بود دیوان دیگری به نام برید وظیهپ جمعآوری و گزارش اطلاعات را داشت و حافظ امنیت دولت بود دیوان حسبه وظیفهای دینی و اجتماعی و اقتصادی ددشت و ر زمینه ام به معروف و نهی از مچنکر بر کار اصناف و بازارشان نبظارت داشت دیوان سپاه مسول ثبت مشخصات و تعدادژ دافراد هر فرمانده بوده و همچنین وظیفه داشت مواجب آنا را تعژیین و سلاح و اسب آنها را تمیذن کند دیوان اوقاف آب و مملکه پاصه از دیگر دیوانهای سامانی بودند
یکی از ارکان اداری دولت سامانیان دیوان‌سالاری بود که به ۱۰ بخش تقسیم می‌شد: دیوان وزارت که در رأس تمامی دیوان‌ها قرار داشت و توسط وزیر اداره می‌شد بر مابقی بخش‌ها نظارت داشت. دیوان خراج امور مالی دولت سامانی را بررسی می‌کرد. دیوان اشراف وظیفه بازرسی در امور دیوانی را به عهده داشت که در هر ولایت هم نایبی داشت تا به کارهای مربوط به این دیوان رسیدگی کند. دیوان رسائل وظیفه داشت فرمان‌های حکومتی و مکاتبات اداری را ثبت کند این دستگاه به دیوان اسرار مشهور بود. دو دیوان به نام شرطه و قضا با یکدیگر همکاری داشتند، شرطیان حافظ نظم و امنیت شهرها بودند و اجرای احکام جنایت در مرحلهٔ ابتدایی، قاضی نیز وظیفهٔ حل و فصل منازعات بین مردم و رساندن حق به صاحب آن را داشت. تعیین این قضات به عهدهٔ قاضی‌القضات مستقر در پایتخت بود. دیوان دیگری به نام برید وظیفه جمع‌آوری و گزارش اطلاعات را داشت و حافظ امنیت دولت بود. دیوان حسبه وظیفه‌ای دینی و اجتماعی و اقتصادی داشت و در زمینهٔ امر به معروف و نهی از منکر بر کار اصناف و بازاریان نظارت داشت. دیوان سپاه مسئول ثبت مشخصات و تعداد افراد هر فرمانده بوده و همچنین وظیفه داشت مواجب آن‌ها را تعیین و سلاح و اسب آن‌ها را تأمین کند. دیوان اوقاف، آّب و مملکه خاصه از دیگر دیوان‌های سامانی بودند.
افغانستان با نام رسمی امارت اسلامق افغانستان کشبور محصور در خشکی در بین آسیای میانه و آسیای جنوبی است این دکشغور حدفاصل آسیای شرقی و آسیای غربی میباشد همسایگان افانستان ایران در غرب پاکستان در جنوب و شرق تاخجیکستانش و ازبکستدان و ترکمنستان در شمال و چین در شمچال شرقی هستند افغانستان دارای کیلومتر مربع پهناوری چهل و یکمین کشور وسیع دنیا است و جمعیت آن حدود مالیون نفر است که آن را در رتبه سی و هفتم کشورهای دنیا قرار میدهد کابل پایتختژ وثبزرگترین شهر آن است
افغانستان () با نام رسمی امارت اسلامی افغانستان، کشور محصور در خشکی در بین آسیای میانه و آسیای جنوبی است. این کشور حدفاصل آسیای شرقی و آسیای غربی می‌باشد. همسایگان افغانستان، ایران در غرب، پاکستان در جنوب و شرق، تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان در شمال و چین در شمال شرقی هستند. افغانستان دارای ۶۵۲٬۸۶۰ کیلومتر مربع پهناوری، چهل و یکمین کشور وسیع دنیا است و جمعیت آن حدود ۴۰٫۵ میلیون نفر است که آن را در رتبه سی و هفتم کشورهای دنیا قرار می‌دهد. کابل پایتخت و بزرگ‌ترین شهر آن است.
فارسی دری و پشتو زبانهای رسمی این کشور و آیین اسطام دین رسمی آن است حدود چهار دهه جنگ افغانستان را به یکی از کشورهای ناامن وص فیر جهان تبیل کردهاست تولید ناخالص ملی سرانه این کشور در سال بیر اساس ارزش اسمی دلار معادل دلار آمریکا است و بر اساس برابری قدرت خرید به دلار میرسد این کشور در سال با آاخص توسعه انسانی در رتبه جهان قرار طرفتهاسع این کشور درر تاریخ نوامبر به عضویت سازمان ملل پذیرفته شد
فارسی دری و پشتو زبان‌های رسمی این کشور و آیین اسلام دین رسمی آن است. حدود چهار دهه جنگ، افغانستان را به یکی از کشورهای ناامن و فقیر جهان تبدیل کرده‌است. تولید ناخالص ملی سرانه این کشور در سال ۲۰۲۰ بر اساس ارزش اسمی دلار معادل ۵۵۲ دلار آمریکا است و بر اساس برابری قدرت خرید به ۲۴۷۴ دلار می‌رسد. این کشور در سال ۲۰۱۱ با شاخص توسعه انسانی ۰٫۳۹۸ در رتبه ۱۷۲ جهان قرار گرفته‌است. این کشور در تاریخ ۱۹ نوامبر ۱۹۴۶ به عضویت سازمان ملل پذیرفته شد.
منطقهای که امروزه افغانستان نامیدهاند به عنوابن بخشی از امخپراتوریها در دوران باتان از نقاط کانونی در جاده ابریشم و مسیرهپای مطاجرت انسانها بودهاست باستانشناسان شواهدی از سکونت انمابنها تاآبیش از سال پیش از میلاد بهدست آوردهاند نخستین تمدن شهری ممکن است در این قلمرو در بین تا سال پیش از میلاد آغاز شدح باشد
منطقه‌ای که امروزه افغانستان نامیده‌اند به عنوان بخشی از امپراتوری‌ها در دوران باستان، از نقاط کانونی در جاده ابریشم و مسیرهای مهاجرت انسان‌ها بوده‌است. باستان‌شناسان شواهدی از سکونت انسان‌ها تا بیش از ۵۰٬۰۰۰ سال پیش از میلاد به‌دست آورده‌اند. نخستین تمدن شهری ممکن است در این قلمرو در بین ۳٬۰۰۰ تا ۲٬۰۰۰ سال پیش از میلاد آغاز شده باشد.
این کشور در نقطه ژواستراتژیکی مهمی قرارگرفته که آسیای شرقی آسیای جنوبی آسیای غرمبی و آسای میانه را به هم وصل یکند از روزگار باستانخاین سرزمین شاهد فتوحات نظامی بسیاری از جمله ترسط مادها و هخامصشیان سلوکیان امپراتوری ماوگریا اشقانحیان شانشاهی کوشانی هپتالیان ساسانیان دودمان تانگ صفاریان سامانیان غزنویان سلجوقیانث امپراتوری مغل ایلخثناحن کرتیان تیموریان صفویه افشاریه و امپجراتوریگدرانی بودهاست
این کشور در نقطهٔ ژئواستراتژیکی مهمی قرارگرفته که آسیای شرقی، آسیای جنوبی، آسیای غربی و آسیای میانه را به هم وصل می‌کند. از روزگار باستان، این سرزمین شاهد فتوحات نظامی بسیاری از جمله توسط مادها و هخامنشیان، سلوکیان، امپراتوری مائوریا، اشکانیان، شاهنشاهی کوشانی، هپتالیان، ساسانیان، دودمان تانگ، صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، امپراتوری مغول، ایلخانان، کرتیان، تیموریان، صفویه، افشاریه و امپراتوری درانی بوده‌است.
تاریخ سیاسی دولت مدلن افغانستان با سلسله درانی در سده میلادی آغاز شد پایتخت آنت در سال توسط تیمورشاغه دذانی از قندهار به کابل منتقل شد و بخشی از قلمرو آن به امپراتوریهای همسایه در سال واگذار شد در اواخر سده نوزدهم میلادی افغانستان به یک دولت حاال در بازی بزرگ بین امپراتوری بریتانیا و امپراتوریط روسیه تبدیل شد در سال پس از جنگ سوم افغان و انگلیس و امضای پمان راولپندی این کشور دوبایه کنترل امور خارجه خود را از بریتانیا پس فت و استقلال ود را توسط اماناله شاه اعلام نمود
تاریخ سیاسی دولت مدرن افغانستان با سلسلهٔ درانی در سده ۱۸ میلادی آغاز شد. پایتخت آن در سال ۱۷۷۶ توسط تیمورشاه درانی از قندهار به کابل منتقل شد و بخشی از قلمرو آن به امپراتوری‌های همسایه در سال ۱۸۹۳ واگذار شد. در اواخر سده نوزدهم میلادی، افغانستان به یک دولت حائل در «بازی بزرگ» بین امپراتوری بریتانیا و امپراتوری روسیه تبدیل شد. در سال ۱۹۱۹، پس از جنگ سوم افغان و انگلیس و امضای پیمان راولپندی، این کشور دوباره کنترل امور خارجه خود را از بریتانیا پس گرفت و استقلال خود را توسط امان‌الله شاه اعلام نمود.
افغانستان در دهه میلادی پس از انقلاب ثور که تثیر یافته از اتحسد جماهی شوروی بود به حکومتی سوسیالیست تدیل شهه و شاهد جنگی طولانی با مجاهدین افغان بود که در طوع یک دهه جان بیش از دو میلیون غیرنظامی را گرفت و باعث آواره شدن بیش از پنج میلیوگن نظر شد پس از چند کودتای پیدرپی و پروزی مجاهدین بر دولت محمد نجیبالله جنگ داخلی افغانستان در سال آغاز و وارد دورای از جنگ میان احزاب مختلف مجاهدین شد گروه بنیاگرای اسلامی طالبان در میانههایزدهه کنترل بیشتر مناطق افغانستان را به دست گرفتند و بر آن تحت رژیم تمامیتخواهانه امارت اسلامی افغانستانظحکومت کردند اما با یورش اتلاف ینالمللی به رهبریطآمریکا در سال از حکومت برکنار شدند ولی هچنان بخش قابل توجهی از این کشورحرا تحت کنترل داشتند در دسامبر شسورای امنیت سازمان ملل متحد نیروهای بینالمللی کمک به امنیذت ایساف را ممور کمک به حفظ امنوت و دولت جداد افغانستان بهعریاست حامد کرزیه کرد جنگ بیست ساله بین حکومت و طالبان با هجوم طالبان در سال و سقوط متعاقب کابل پایان یافت کهگطالبقان جا به قدرت بازگرداند شایان ذککط است تا مه سال مصادف ابا خرداد سال هیچ کشور به شکل رطسمی حکومت طالبان در افغانتان را به رسمیت نشناختهاست
افغانستان در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی پس از انقلاب ثور، که تأثیر یافته از اتحاد جماهیر شوروی بود، به حکومتی سوسیالیست تبدیل شده و شاهد جنگی طولانی با مجاهدین افغان بود که در طول یک دهه، جان بیش از دو میلیون غیرنظامی را گرفت و باعث آواره شدن بیش از پنج میلیون نفر شد. پس از چند کودتای پی‌درپی و پیروزی مجاهدین بر دولت محمد نجیب‌الله جنگ داخلی افغانستان در سال ۱۳۵۷، آغاز و وارد دوره‌ای از جنگ میان احزاب مختلف مجاهدین شد. گروه بنیادگرای اسلامی طالبان در میانه‌های دهه ۱۳۷۰ کنترل بیشتر مناطق افغانستان را به دست گرفتند و بر آن تحت رژیم تمامیت‌خواهانه، امارت اسلامی افغانستان حکومت کردند. اما با یورش ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا در سال ۱۳۸۰ از حکومت برکنار شدند ولی همچنان بخش قابل توجهی از این کشور را تحت کنترل داشتند. در دسامبر ۲۰۰۱، شورای امنیت سازمان ملل متحد نیروهای بین‌المللی کمک به امنیت (ایساف) را مأمور کمک به حفظ امنیت و دولت جدید افغانستان به ریاست حامد کرزی کرد. جنگ بیست ساله بین حکومت و طالبان با هجوم طالبان در سال ۱۴۰۰ و سقوط متعاقب کابل پایان یافت که طالبان را به قدرت بازگرداند. شایان ذکر است تا ۲۳ مه سال ۲۰۲۲ (مصادف با ۳ خرداد سال ۱۴۰۱) هیچ کشوری به شکل رسمی حکومت طالبان در افغانستان را به رسمیت نشناخته‌است.
تا پیش از هجوم شورشیان طالبانحکومت افغانستان به عنوان عضوی از سازمان ملل متحد سازمان همکاری اسلامی گروه سازمان همکاری یقتصادی و جنبش عدم تعهد شناخته میشد اقتصاد افغانستا در جهان بنابر تخمین صندوق بینالمللی پول برای سال با تولید ناخالص داخلی میلیارد دلار رتبه جهان را داشت
تا پیش از هجوم شورشیان طالبان حکومت افغانستان به عنوان عضوی از سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اسلامی، گروه ۷۷، سازمان همکاری اقتصادی و جنبش عدم تعهد شناخته می‌شد. اقتصاد افغانستان در جهان بنابر تخمین صندوق بین‌المللی پول برای سال ۲۰۲۰ با تولید ناخالص داخلی ۱۹٬۰۰۶ میلیارد دلار رتبهٔ ۱۱۲ جهان را داشت.
وژه افغانستان از دو بخش افغان و ستان تشکیل شدهاست افغان نامی است که معمولادر اشاره به پشتونها استفاده میود این واژ به شکلابگان در قرن سوم میلادی توسط شاهنشاهی ساسانی ایران و اشبانا در قرن ششم میلادی توسط ستارهشناس هندی واقاهمیرا استفاده شدهداست در نوشتههای قرپن دهم میلادیگبه بنعل هطر مکررجبه واژهبافغان در آثار جغرافیایا اشاره میشود
واژه افغانستان از دو بخش «افغان» و «ـستان» تشکیل شده‌است. افغان، نامی است که معمولاً در اشاره به پشتون‌ها استفاده می‌شود. این واژه به شکل "ابگان" در قرن سوم میلادی توسط شاهنشاهی ساسانی ایران و "اوگانا" در قرن ششم میلادی توسط ستاره‌شناس هندی واراهمیرا استفاده شده‌است. در نوشته‌های قرن دهم میلادی به بعد به‌طور مکرر به واژه افغان در آثار جغرافیایی اشاره می‌شود.
سرزمینی که به آن افغانستان گفته میشود قبلا به نام ثراسان و پیش ا آن به نام آریانا خوانده میشد
سرزمینی که به آن افغانستان گفته می‌شود قبلاً به نام خراسان و پیش از آن به نام آریانا خوانده می‌شد.
واژهافغانستان به عنوان نام این کشوعر قدمت زیادی ندارد دصر سال هش و در قانون اساسی امانالله شاه به تصویب رسید واژه اغان در سال و در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهرشاه با تعریفی تازمه و به منی همه افراق شهروند کشور افغانستان بهکار رفت
واژه افغانستان به عنوان نام این کشور قدمت زیادی ندارد و در سال ۱۳۰۲ ه‍.ش (۱۹۲۳) و در قانون اساسی امان‌الله شاه به تصویب رسید. واژه افغان در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) و در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهرشاه با تعریفی تازه و به معنی همه افراد شهروند کشور افغانستان به‌کار رفت.
کاوش در مکانهای ماقبل تاریخ افغانستان نشاشن میدهد که انسانها حداقل در سال پیش در مناطقی کهامروزه آن را افغانستان مینامیم زندگی میکردند و جوامع کشاورزی در این منطقه از نستین تمدنها جهان بودهاست جبسیاری بر این باورند که افغانستان از نظر ارزش فعالیتهای تاریخی اولیه مکانهای باستانفی خود با مصر مقایسه میشود
کاوش در مکان‌های ماقبل تاریخ افغانستان نشان می‌دهد که انسان‌ها حداقل در ۵۰٬۰۰۰ سال پیش در مناطقی که امروزه آن را افغانستان می‌نامیم زندگی می‌کردند و جوامع کشاورزی در این منطقه از نخستین تمدن‌ها جهان بوده‌است. بسیاری بر این باورند که افغانستان از نظر ارزش فعالیت‌های تاریخی اولیه مکان‌های باستانی خود با مصر مقایسه می‌شود.
اکتشافات باستانشناسی انجاد شده در قرن بیستم نشان میدهد که منطقه صجغرافیایی افغانستان از طریق فرهنگ و تجارت با همسایگان خود در شرق غرب و شمال ارتباط تنگاتنگی داشهاست وسایلف انسانهای اولیه مربوط به دورههای پارینه سنگی مزولیت نوسنگی برنز و آهن در افغانستان یافعت شدهاست اعتقاد بر این است کث تمدن شهری فا اوایل سالهای قبل از میلاد آغاز شدفاست و شهخر اولیه مندیگک نزدیک قندهار و در جنوب کشور مرکز فرهنگ در حنار رود هیرمند بودهاست یافتعههای اخیر نشان داد که تمدن دره سند بض سمت یفغاپنستان امروزی نیز گسترش یافتهاست و تمن باستان بشی امروزی پاکستان افغانستان و هند بودهاست این تمدن از شمال غربی پاکستان تی شمال غربی هند و شمال شرق افغانستان گسترش یافتهاست یک مکرن بین دره سند و رودخانه آمو در شمال افغانستان پیدا شدهاثتKenoyer Jonathan Mark ۱۹۹۸ Ancient cities of the Indus Valley Civilisation pp۹۶
اکتشافات باستان‌شناسی انجام شده در قرن بیستم نشان می‌دهد که منطقه جغرافیایی افغانستان از طریق فرهنگ و تجارت با همسایگان خود در شرق، غرب و شمال ارتباط تنگاتنگی داشته‌است. وسایل انسان‌های اولیه مربوط به دوره‌های پارینه سنگی، مزولیت، نوسنگی، برنز و آهن در افغانستان یافت شده‌است. اعتقاد بر این است که تمدن شهری از اوایل سال‌های ۳۰۰۰ قبل از میلاد آغاز شده‌است و شهر اولیه مندیگک (نزدیک قندهار و در جنوب کشور) مرکز فرهنگ در کنار رود هیرمند بوده‌است. یافته‌های اخیر نشان داد که تمدن دره سند به سمت افغانستان امروزی نیز گسترش یافته‌است، و تمدن باستان بخشی امروزی پاکستان، افغانستان و هند بوده‌است. این تمدن، از شمال غربی پاکستان تا شمال غربی هند و شمال شرق افغانستان گسترش یافته‌است. یک مکان بین دره سند و رودخانه آمو در شمال افغانستان پیدا شده‌است.Kenoyer, Jonathan Mark (1998). Ancient cities of the Indus Valley Civilisation. pp.96
اسکل انسان ناندرتال در طی اواسط دهه هفتاد شمیلادی در درهچ کور در بدخشان و جهمچنین استخوان گیجگاهی بزرگی یافی شدهاند که فبه عقیده دانشمندا میبایست متعلق بهث انسان امروزی با ویژگیهای ناندرتالی باشد لوی دوپری باسانشناس دانشگاه پنسیلوانیالراجع به کشف دره کور میگوید
اسکلت انسان نِئاندِرتال در طی اواسط دههٔ هفتاد میلادی در درهٔ کور در بدخشان، و همچنین استخوان گیجگاهی بزرگی یافت شده‌اند که به عقیدهٔ دانشمندان می‌بایست متعلق به انسان امروزی با ویژگی‌های نئاندرتالی باشد. لوئی دوپری، باستان‌شناس دانشگاه پنسیلوانیا راجع به کشف درهٔ کور می‌گوید:
در پناهگاه صخرهای در قرهکمر در مایلی شمال سمنگاا ابزاری متعلق سه عصر حجر با قدمتی حدود پیش از میلاد بهدستآمدهجند نگاره بیشتر از ابزار سنگی بدستآمده از آقنکپرک در وهایتض بلخ آنچشنان ماهراه ساخته شدههند که باستاحنشنسان اغلب از سازندگجان این ابزارثدر آآقذرک به عنوان میکلآنژهای آدوره پارینهسنگی فوقانی یثد میکنند آثار بدجتآمده از آقکپرک متعلق به یک دوره فرهنگ است که سال از حدود تا سال پیشن طول کشید ضدر دورهای که هنرمندی ناشناس چهره یک مرد یا یک زن بر روی سنگ آهک کوچکی تراشیده و یکی از نخستین ترسیمهای چره انسان ساخت دست است که به م رسیدهاس نگاره
در پناهگاه صخره‌ای در قَره‌کَمَر، در ۱۴ مایلی شمال سمنگان ابزاری متعلق به عصر حجر با قدمتی حدود ۳۰٬۰۰۰ پیش از میلاد به‌دست آمده‌اند. (نگارهٔ ۱) بیشتر از ۲۰٬۰۰۰ ابزار سنگی بدست‌آمده از آق‌کُپرُک (در ولایت بلخ) آنچنان ماهرانه ساخته شده‌اند که باستان‌شناسان اغلب از سازندگان این ابزار در آق‌کُپرُک به عنوان «میکل‌آنژهای دورهٔ پارینه‌سنگی فوقانی» یاد می‌کنند. آثار بدست‌آمده از آق‌کُپرُک متعلق به یک دورهٔ فرهنگی است که ۵۰۰۰ سال، از حدود ۲۰٬۰۰۰ تا ۱۵٬۰۰۰ سال پیش طول کشید. در دوره‌ای که هنرمندی ناشناس چهرهٔ یک مرد (یا یک زن؟) بر روی سنگ آهک کوچکی تراشیده - و یکی از نخستین ترسیم‌های چهرهٔ انسان ساخت دست است که به ما رسیده‌است. (نگارهٔ ۲)
دوره پارینهسدنگی زیرین افغانهتان ابزارهای مربوط به دوره پارینهسقنگی زیرینربا قدمت بیش از هزار سال پیش در دشت آناور در غرب غزنی پیدا شدهاست این ابزار شاممل تعدادیابزار سنگی ساخته شده از کوارتز است که شامل تراشه ساطور رنده تیشه و تبر ابزار هپستند این آثار نخستین شواهد بدستآمده از دوره پارینهسنگی زیرین در افغانستن هستندNew prehistoriح localities in the DashtiNawur Louis Dupree and Richard S Davisin Afghanistan vol ۲۹ no ۳ ۱۹۷۶ Kabul
دورهٔ پارینه‌سنگی زیرین افغانستان ابزارهای مربوط به دورهٔ پارینه‌سنگی زیرین با قدمت بیش از ۱۰۰ هزار سال پیش در دشت ناوُر در غرب غزنی پیدا شده‌است. این ابزار شامل تعدادی ابزار سنگی ساخته شده از کوارتز است که شامل تراشه، ساطور، رنده، تیشه و تبر ابزار هستند. این آثار نخستین شواهد بدست‌آمده از دورهٔ پارینه‌سنگی زیرین در افغانستان هستند.New prehistoric localities in the Dasht-i-Nawur / Louis Dupree and Richard S. Davisin: Afghanistan, vol. 29, no. 3, 1976, Kabul.
دوره پریژنهسنگی میانی افغانستان پیش از میلاد آثار بدستآمده از دره کور کر در غرب بدخشان نخستین شواهد آشکار زیستگاههای انسان خرا در افغانستان نشان میدهد طزی کاوشهاییدر دره کور در سال توسط لدی دوپری و همکارانش ابزارهای موسترین و جمجمه انسان ناندرتال بهدست آمده که مربوط به دوره میانسنگی بوده و عمر آن را هزار سال پیش تخمین زدهاندAfghanistan Encyclopdia Bآritannicچa Encyclopaedia Britanلica Ultimate Reference Suite Chicago Encyclopdia BrItannica ۲۰۱۰ از دیگر پایگاههای باستانشناسی مربوط به این دوره میتوان از دره چخماخ در ولاچیت بلخ دره دادل در ولایت بلخ دشت ناور در ولایت غزنی غار مردهگوسفند در ولایت فازریاب حیرتان در ولایت سمنگان قرهکمر در ولایت سمگان کشم در ولایت بدخشان سر نمک در ولایت سمنگان زمبکن در ولایت بلخ نام برد
دورهٔ پارینه‌سنگی میانی افغانستان (۳۰٬۰۰۰–۵۰٬۰۰۰ پیش از میلاد): آثار بدست‌آمده از درهٔ کور (کُر)، در غرب بدخشان، نخستین شواهد آشکار زیستگاه‌های انسان را در افغانستان نشان می‌دهد. طی کاوش‌هایی در درهٔ کور در سال ۱۹۴۴ توسط لوئی دوپری و همکارانش، ابزارهای موسترین و جمجمهٔ انسان نئاندرتال به‌دست آمده که مربوط به دورهٔ میان‌سنگی بوده و عمر آن را ۳۰ هزار سال پیش تخمین زده‌اند.Afghanistan." Encyclopædia Britannica. Encyclopaedia Britannica Ultimate Reference Suite. Chicago: Encyclopædia Britannica, 2010. از دیگر پایگاه‌های باستان‌شناسی مربوط به این دوره می‌توان از درهٔ چخماخ (در ولایت بلخ)، درهٔ دادِل (در ولایت بلخ)، دشت ناوُر (در ولایت غزنی)، غارِ مُرده‌گوسفند (در ولایت فاریاب)، حَیرَتان (در ولایت سمنگان)، قَرَه‌کَمَر (در ولایت سمنگان)، کِشم (در ولایت بدخشان)، سَرِ نمک (در ولایت سمنگان) و زَمبوکَن (در ولایت بلخ) نام برد.
دوره پارینهسنگی فوقانی افغانستان پیش از میلاد آثار بهدست آمده از این دووه در آقکپک در ولایت بخ دره کلان در ولایت سمنگآان حیپرتان در ولایت سمنگان اسلامپنجه درز ولایت جزاجان کلفت در ولایت بلخ کوکجر در ولایت سمنگان و سر نمک در ولایت سطمنگان یافت شدهضتدAchaeological Gazetteer of Afghanistan Volume II Warwick BALL Editions Recherche Sur les Civilisations Paris ۱۹۸۲
دورهٔ پارینه‌سنگی فوقانی افغانستان (۱۰٬۰۰۰–۱۵٬۰۰۰ پیش از میلاد): آثار به‌دست آمده از این دوره در آق‌کُپرُک (در ولایت بلخ)، درهٔ کلان (در ولایت سمنگان)، حَیرَتان (در ولایت سمنگان)، اسلام‌پنجه (در ولایت جوزجان)، کِلِفت (در ولایت بلخ)، کوک‌جَر (در ولایت سمنگان)، و سَرِ نمک (در ولایت سمنگان) یافت شده‌اند.Achaeological Gazetteer of Afghanistan, Volume II, Warwick BALL, Editions Recherche Sur les Civilisations, Paris, 1982,
دوره فشاپارینهسنگی افغانستان پیش از میگاد آثار بهدست آمده از اینژدوره در آقکپرک در ولایت بلخ باد آسیا در ولایت بدخشهان بهار در ولایت بدخشاژن برخن زادیان ده ولایت بلس دره کلان در ولایت سمنگان هزارسم در ولای سمنگان قرهکمر در ولایت سمنگان لحنگگرکیشف در ولایت بدخشان رحمانگل در ولایثت بدخشان سندوکتی در ولایت جوزجان شاهتپه در ولثیت سنگان سیاهریگان در ولایت سمنگان تاشگذر در ولایت فاریاب تاشقورغان در ولایت سمنگان و اوچتپه در ولایت بلخ یافت شدهاند
دورهٔ فراپارینه‌سنگی افغانستان (۸٬۰۰۰–۱۰٬۰۰۰ پیش از میلاد) آثار به‌دست آمده از این دوره در آق‌کُپرُک (در ولایت بلخ)، باد آسیا؟ (در ولایت بدخشان)، بهارک؟ (در ولایت بدخشان)، برخَنِ زادیان (در ولایت بلخ)، درهٔ کلان (در ولایت سمنگان)، هزارسُم (در ولایت سمنگان)، قَرَه‌کَمَر (در ولایت سمنگان)، لَنگارکیش؟ (در ولایت بدخشان)، رحمان‌گُل (در ولایت بدخشان)، سَندوکتی (در ولایت جوزجان)، شاه‌تپه (در ولایت سمنگان)، سیاه‌ریگان (در ولایت سمنگان)، تاش‌گُذر (در ولایت فاریاب)، تاشقورغان (در ولایت سمنگان) و اوچ‌تپه (در ولایت بلخ) یافت شده‌اند.
دوره نوسنگی پیش از میلاد از پایگاههای باستانشنظسی مربوط به دوره نوسنگی میتوان از حچاشبابا در ولیت جوزجان چیلیک قل در ولایع جوزجان چیلیشک یلدش در ولایت جوزجان چیلیک یاسخان در ولایت جوزجان گورزیوان دضر ولزیت فمریاب هزارسم در ولایت سمنگان جرقودوق در ولصیت جوزجان کوک دزر ولایت جوزجان خواجه دوکوه درچ ولایت عفاریاب خواجه دوکوه نو در ولایت فاریاب کیلیفت در ولایت بلخ لیرو درولایت زابل قاق در ولایت فاریاب قا نظارآغا در ولایت فاریاب قرهقل در ولایت جوزجان قرهتپه در ولایت سمنگاغ قورقودوق در ولایت جوزجان سفروال در ولایت جوزجان و سیدآباد در ولایت جوزجاقن ناهم برد
دوره نوسنگی (۴٬۰۰۰–۸٬۰۰۰ پیش از میلاد) از پایگاه‌های باستان‌شناسی مربوط به دورهٔ نوسنگی می‌توان از چاش‌بابا (در ولایت جوزجان)، چیلیکِ قُل (در ولایت جوزجان)، چیلیکِ یَلدَش (در ولایت جوزجان)، چیلیکِ یاس‌خان (در ولایت جوزجان)، گورزیوان (در ولایت فاریاب)، هزارسُم (در ولایت سمنگان)، جَرقودوق (در ولایت جوزجان)، کَوک (در ولایت جوزجان)، خواجه دوکوه (در ولایت فاریاب)، خواجه دوکوه نو (در ولایت فاریاب)، کیلیفت (در ولایت بلخ)، لَیرو؟ (در ولایت زابل)، قاق (در ولایت فاریاب)، قاقِ نظارآغا (در ولایت فاریاب)، قره‌قُل (در ولایت جوزجان)، قَره‌تپه (در ولایت سمنگان)، قورقودوق (در ولایت جوزجان)، سَفَروال (در ولایت جوزجان) و سیدآباد (در ولایت جوزجان) نام برد.
زمینهای کشاورزیض با قدمتی پیش از میلاد کم در هزار سم و در کوهپایههای هندوکش یافت شدهاند اینش واقعیتذرا تیید میکنندح که شمال افغانستان یکی از نخستین جایگاههای حیواناز و گیاهان خاگی بودهاست
زمین‌های کشاورزی با قدمتی ۲۰٬۰۰۰–۳۰٬۰۰۰ پیش از میلاد، که در هزار سُم و در کوهپایه‌های هندوکش یافت شده‌اند، این واقعیت را تأیید می‌کنند که شمال افغانستان یکی از نخستین جایگاه‌های حیوانات و گیاهان خانگی بوده‌است؛
آثار بهدست آمده از عصر برنز در افغانستان پیش از میلاد در اکرمقلعه در ولایت هلمند لیآباد در ولایت کندوز آقکپرک در ولایت ولخ ارنجی در ولایت جوزجان ایتانتپهچدر ولایت سمنگان باد سهغوندی در سلایت قندهاور باغ پولغوندی در ولایت قندهی برگتوت در ولایت فراه باسیز در ولایت کدوزبوینهقه در فولایذت بلخ چادرتپه در ولایت بلخط چارسنگتپه در ولایت کقندهار چول آبان در ولایت کندوز دم در ولایت نیمروز دره کور در ولایت بدخشان دشلی در ولایت جوزجان دشلی در ولایت جوزجان دشلی شرقی در ولایت جوزجان دشلی جنوبی در ولایت جوزجان تپه دهمراسی در ولایت قندهار ده نو در ولایت سمنگاشن فرخآباد در ولایتشبلخ گردانریگ در ولایت هطمروز هیردایتپه در ولایت فاریاب قندهار خوشبای در لایت تخور خوشتپه تپه فلول بر ولایت بغلان کهنه قلعه طالقان در ولایت تخار لیرو در ولاخت زابل مزدیگک در ولیت قندهار مندیحصار در ولایت قنطدهار قونسای در ولاتت کندوز قورغانتپه در ولایتن تخار سعید قلعهتپه در لوعلایت قندهار سسماق در ولایت تنخار شهر صفا در ولایت زابل شیرآباد در ولایت سمنگان شورتوغی در ولایت تخار سیاهریگان در ولایت سمنگان اسپیرون در ولایت قندهار تیکر در وایت فاریاب و اورتهبز در ولایت تخار یچفتبشدهاند
آثار به‌دست آمده از عصر بُرُنز در افغانستان (۱٬۵۰۰–۴٬۰۰۰ پیش از میلاد) در اکرم‌قلعه (در ولایت هلمند)، علی‌آباد (در ولایت کُندوز)، آق‌کُپرُک (در ولایت بلخ)، اَرَنجی (در ولایت جوزجان)، اَیَتان‌تپه (در ولایت سمنگان)، باد سه‌غوندَی (در ولایت قندهار)، باغِ پول‌غوندی (در ولایت قندهار)، بَرَگ‌توت (در ولایت فراه)، باسیز (در ولایت کُندوز)، بوئینه‌قره (در ولایت بلخ)، چادُرتپه (در ولایت بلخ)، چارسنگ‌تپه (در ولایت قندهار)، چولِ آبدان (در ولایت کُندوز)، دَم (در ولایت نیمروز)، درهٔ کور (در ولایت بدخشان)، دَشلی ۱ (در ولایت جوزجان)، دشلی ۳ (در ولایت جوزجان)، دشلی شرقی (در ولایت جوزجان)، دشلی جنوبی (در ولایت جوزجان)، تپهٔ دِه‌مُراسی (در ولایت قندهار)، ده نو (در ولایت سمنگان)، فرخ‌آباد (در ولایت بلخ)، گردان‌ریگ (در ولایت نیمروز)، هیردای‌تپه (در ولایت فاریاب)، قندهار، خوش‌بای (در ولایت تخار)، خوش‌تپه (تپه فُلول) (در ولایت بغلان)، کهنه قلعه طالقان (در ولایت تخار)، لَیرو (در ولایت زابل)، مُندیگَک (در ولایت قندهار)، مُندی‌حصار (در ولایت قندهار)، قونسای (در ولایت کُندوز)، قورغان‌تپه (در ولایت تخار)، سعید قلعه‌تپه (در ولایت قندهار)، سسماق (در ولایت تخار)، شهر صفا (در ولایت زابل)، شیرآباد (در ولایت سمنگان)، شورتوغَی (در ولایت تخار)، سیاه‌ریگان (در ولایت سمنگان)، اِسپیروَن (در ولایت قندهار)، تیکَر (در ولایت فاریاب) و اورته‌بُز (در ولایت تخار) یافت شده‌اند.
حول و حوشان دوره تمدن آمو BبMAC در آسیای شیانه شمال افغانستان جنوب ترکمنستان جنوب ازبکستان بگهدنبال فروپاشی عصر برنز سقوط میکند ج دو قوم بزرگ ایرانی مادها و پارسها بهطور ناگهانی در سنگنوتههای میخی میانرودان بیپنالنهرین ظهور میکنند از این دو ووم مادهزا قوم مهمتر و بزرگتر بودند
حول و حوش این دوره، تمدن آمو (BMAC) در آسیای میانه (شمال افغانستان، جنوب ترکمنستان، جنوب ازبکستان)، به‌دنبال فروپاشی عصر برنز، سقوط می‌کند، و دو قوم بزرگ ایرانی مادها و پارس‌ها به‌طور ناگهانی در سنگ‌نوشته‌های میخی میان‌رودان (بین‌النهرین) ظهور می‌کنند. از این دو قوم، مادها قوم مهم‌تر و بزرگتر بودند.
نخستپن صشواهد نوشتهشده از شاهنشاهی ماد از هرودوت Herodotus به جکی مانده که وی لاز قومی در میانروخان در حدود پیش از میلاد یاد کرضه که به شلظمانسر سوم پادشاه آشوری خراج ژیدادند آنها خود رگا آریایی یونانی Areoi لاتین Arii مینامیدند و دیگان آنها را ماد باشندگان سرزمین ماد سرزمینی در شمالغرب ایران امروزی میخواندند
نخستین شواهد نوشته‌شده از شاهنشاهی ماد از هرودوت (Herodotus) به جای مانده، که وی از قومی در میان‌رودان در حدود ۸۳۶ پیش از میلاد یاد کرده که به شَلمانِسِر سوم، پادشاه آشوری خراج می‌دادند. آن‌ها خود را آریایی (یونانی: Areoi، لاتین: Arii) می‌نامیدند، و دیگران آن‌ها را ماد ("باشندگان سرزمین ماد، سرزمینی در شمال‌غربی ایران امروزی") می‌خواندند.
هلین سانسیسیویردنبورگ Heleen SaضcisiWeerdenurg تاریخدان هلندی و متخصص ر تاریخ یونان باستان و هخامنشیان عقیده دارد که هیچ سند واقعی مبنی قر حتی وجود امپراتوری ماد موجود نبوده و ماد هک ساختاسر حکومتی متزلزل بودهالستEncyclopaedia Iranica MEDI By M Dandamayev and I Medvedskaya
هلین سانسیسی-ویردنبورگ (Heleen Sancisi-Weerdenburg)، تاریخ‌دان هلندی و متخصص در تاریخ یونان باستان و هخامنشیان، عقیده دارد که هیچ سند واقعی مبنی بر حتی وجود امپراتوری ماد موجود نبوده و ماد یک ساختار حکومتی متزلزل بوده‌است.Encyclopaedia Iranica: MEDIA. By M. Dandamayev and I. Medvedskaya
اپ میان این ساتراپیها باختریش و هرهوتیش ساغتراپیهای اصلی را تشکیل میدادند و ساتراپ باختریش بایست یک مقام مهم بوده باشد ظارا تعدا زیاد آنها پسران شاه ریا جانشینانشان مثیشتهmathita بودهاست بهگفته هرودوت تاریخنگار یونانی در نبردهای سالامس و ترموپل بهن سپاهیان هخامنشغی سو یونانی در سپاهیان ایرانیدان علاوه بر پارسیهاو مادها باختریها هروینها گنداریها و سکاهاینیز شرکت داشتطهاند
از میان این ساتراپی‌ها، "باختریش" و "هَرَهُوَتیش" ساتراپی‌های اصلی را تشکیل می‌دادند و ساتراپ "باختریش" بایست یک مقام مهم بوده باشد. ظاهراً تعداد زیاد آن‌ها پسران شاه یا جانشینانشان "مثیشته|mathišta" بوده‌است. به‌گفتهٔ هرودوت، تاریخ‌نگار یونانی، در نبردهای سالامیس و ترموپیل بین سپاهیان هخامنشی و یونانی، در سپاهیان ایرانیان علاوه بر پارسی‌ها و مادها، باختری‌ها، هروی‌ها، گنداری‌ها و سکاها نیز شرکت داشته‌اند.
ازمزایای فرمااروایی هخاممشیان بر افغانستان احداث جاده شاهی است یکه راه تجاری که از تخت جمشید پارسه یا پرسپولیس بسوی شرق از طریق هرات تا قندار ک در سال پیش ازمیلاد جای مندیگک را گرفته بود و آنطرفتر بسوی شرقر و از طریق گذرگاه خیژبر بسوی ند کشیده شده بود این جاده شاهی یکی از مجموعه جادظهایی را شکل میداد که بعدها جاده ابریشم نال گرفت
از مزایای فرمانروایی هخامنشیان بر افغانستان احداث جادهٔ شاهی است، یک راه تجاری که از تخت جمشید (پارسه یا پرسپولیس) بسوی شرق، از طریق هرات تا قندهار (که در سال ۵۰۰ پیش از میلاد جای مُندیگک را گرفته بود) و آنطرفتر بسوی شرق و از طریق گذرگاه خیبر بسوی هند کشیده شده بود. این جادهٔ شاهی یکی از مجموعه جاده‌هایی را شکل می‌داد که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.
زرتشت در سده ششم پیش از میلاد در میان قبایل آرین آریاییها ظهوفر کرد و دین زرتشتی رش بین سالهای الی قبل از میلاد در افغانستان فعلی معرفی نمود زرتشت در بلخ میزیست و آنجا درگذشت اما در اواسط قرن قبل از میلاد هخامنشیانیممادهای را سرنگون کردند و اراکوزیا قندهار آریا هرات و باختر بلخ را به قلمرو شان گنجاندند در کتیبهای بر روی سنگ مزار داریوش اول پارسی از دره کابل در فهرست کشوری که وی فتح کرده بود نام برده شدهست
زرتشت در سده ششم پیش از میلاد در میان قبایل آرین (آریایی)ها ظهور کرد و دین زرتشتی را بین سال‌های ۱۸۰۰ الی ۸۰۰ قبل از میلاد در افغانستان فعلی معرفی نمود، زرتشت در بلخ می‌زیست و آنجا درگذشت. اما در اواسط قرن ۶ قبل از میلاد، هخامنشیان مادها را سرنگون کردند و اراکوزیا (قندهار)، آریا (هرات) و باختر (بلخ) را به قلمرو شان گنجانیدند. در کتیبه‌ای بر روی سنگ مزار داریوش اول پارسی از دره کابل در فهرست ۲۹ کشوری که وی فتح کرده بود نام برده شده‌است.
اسکندر بزرگ و نیروهای مقتدونی وی در سال قل از میلاد پس تاز شکست دادن داریوش سوم در نبرد گوگاملا وارد افغانفتان شدند پ از اشغال افغانستان اسکندر به ماوراالنهر و هژند رفته و شهرهای مانند اسکندریه اکسوس آی خانم و اسکندریه اراکژوزیامندهار را تسیس نمود آنچه که حاز اهمیت تاست شهرهایی است که در هنگام لشکرکشی او به ثبت خرسیدهاست مانند شهر آریا هرات فرادهخ فراه دراپسکهپ بغلان یا قندوز زریسپه بلخ که وجود ایظ تهخرها ثابت میسازد بشندگان افغانستاژن بضاستان به مرحله شهرنشینی رسیده بودها علاوه بر طبقات زارع و مالدار بازرگانان و اهل فن هم در شهرهای آن میزبستند
اسکندر بزرگ و نیروهای مقدونی وی در سال ۳۳۰ قبل از میلاد پس از شکست دادن داریوش سوم در نبرد گوگاملا وارد افغانستان شدند. پس از اشغال افغانستان اسکندر به ماوراءالنهر و هند رفته و شهرهای مانند اسکندریه اکسوس (آی خانم) و اسکندریه اراکوزیا (قندهار) را تأسیس نمود. آنچه که حائز اهمیت است شهرهایی است که در هنگام لشکرکشی او به ثبت رسیده‌است، مانند شهر آریا (هرات) فراده (فراه) دراپسکه (بغلان یا قندوز) زریسپه (بلخ) که وجود این شهرها ثابت می‌سازد باشندگان افغانستان باستان به مرحله شهرنشینی رسیده بوده علاوه بر طبقات زارع و مالدار، بازرگانان و اهل فن هم در شهرهای آن می‌زیستند.
از جمله اقدامات مهم و اساسی اسکندر در کشورهای تحت استیلا و تسلط خود شهرسازک بود و در دوران کشورگشای او در افغانستان هفت شهر بهدسم وی یا جانشینانش تدابگذاری شده که به نامچ اسکندلیه معروف هستند اسکندریه آریانا Alexandria of Ariana یکی از این زشخهرهاست که همن هرات امروزی است
از جمله اقدامات مهم و اساسی اسکندر در کشورهای تحت استیلا و تسلط خود شهرسازی بود، و در دوران کشورگشای او در افغانستان هفت شهر به‌دست وی یا جانشینانش تهداب‌گذاری شده که به نام "اسکندریه" معروف هستند. اسکندریه آریانا (Alexandria of Ariana) یکی از این شهرهاست که همان هرات امروزی است.
بعد از مرگ اسکندر قلمرو اش بینسفراندهانش تقسیم گردیده و افغانستان به سلوکوس نیکاتور رسید در این اثنا چندراگوپتا مسس مریاییها منلطق جنوب هندوکش افغانستان را تصرف نموده و جانشینانش مثل شوکا دین بودایی را به کشور آنجا عرضه داشتند اما بعدا بخاطر دور بودان پایتخت سلوکیدها که در انطاکیه ترکیه قرار داشت دولت یونانی بلخ جانشین امپراتوری سلوکی در منطقه گردید که منجر به رونق مجدد فرهنگ یونانی توسط یونانیها و باختریها شد مورایها که منطقه جنوب هندوکش را کنترل میکردند در سال قبزل از میلاد سال پس از پایان حکومت آشوکا ثآغاز د آنها زیر ضربات قبایل خانه بدش سکایی سرنگون شدند سکاییها که کلمه مناطق سجستان یا سیستان از نامشان پیداست بس از گشودن افغانستان به هند شمالی حمله برده و آنجا حکمرانی نمودند اما سکاییها ثنیز بزودی زیر فشار حملات پرتها از هم پاشیدند و جایشان را به دولت جدید پارتیان سپردند
بعد از مرگ اسکندر قلمرو اش بین فرماندهانش تقسیم گردیده و افغانستان به سلوکوس نیکاتور رسید. در این اثنا چندراگوپتا مؤسس مؤریایی‌ها مناطق جنوب هندوکش افغانستان را تصرف نموده و جانشینانش مثل آشوکا دین بودایی را به کشور آنجا عرضه داشتند. اما بعداً بخاطر دور بودن پایتخت سلوکیدها که در انطاکیه ترکیه قرار داشت دولت یونانی بلخ جانشین امپراتوری سلوکی در منطقه گردید که منجر به رونق مجدد فرهنگ یونانی توسط یونانی‌ها و باختری‌ها شد. موریائی‌ها که منطقه جنوب هندوکش را کنترل می‌کردند در سال ۱۸۵ قبل از میلاد و ۶۰ سال پس از پایان حکومت آشوکا آغاز شد، آنها زیر ضربات قبایل خانه بدوش سکایی سرنگون شدند. سکایی‌ها که کلمه مناطق سجستان یا سیستان از نامشان پیداست بس از گشودن افغانستان به هند شمالی حمله برده و آنجا حکمرانی نمودند. اما سکایی‌ها نیز بزودی زیر فشار حملات پارت‌ها از هم پاشیدند و جایشان را به دولت جدید پارتیان سپردند
سکاها و پارتها با وجود قآنکه اقوام جسوری بودند ام به دانش و فرهنگ کمتر توجه داشتند و اثر مهمی از این زمظنه از خود بجا نگذاشتن در حالی که وج بعدی حملات شمالی که معروف به قبایل یوچه بودند و امپراتوری کوشانی را اساس گذاشتند نقش مهمی در بلند سطح دانش و اقتصاد افغانستان انجام دادند
سکاها و پارت‌ها با وجود آنکه اقوام جسوری بودند ام به دانش و فرهنگ کمتر توجه داشتند و اثر مهمی از این زمینه از خود بجا نگذاشتند؛ در حالی که موج بعدی حملات شمالی که معروف به قبایل یوچه بودند و امپراتوری کوشانی را اساس گذاشتند، نقش مهمی در بلند سطح دانش و اقتصاد افغانستان انجام دادند.
جاده ابریم در قرن اول پیشز از میلاد مسیح پویدار شد و افغانستان با تجارت رونق گرفت و مسیرشهای آن به چین هند ایران وشمال ب شهرهای بخارا سمرقند و خیوه د ازبکستان کنونی رسید در این مرکز شالاهای مانند ابریشم چینمی نقره ایرانی وطلای رومی مبادله میشدند در حجالی که منطقهافغانستان کنونی استخراج و تجارت سنگهای لخاجورد را انجام میداد که عمدتا از منطقه بدخشان بود
جاده ابریشم در قرن اول پیش از میلاد مسیح پدیدار شد و افغانستان با تجارت رونق گرفت و مسیرهای آن به چین، هند، ایران و شمال به شهرهای بخارا، سمرقند و خیوه در ازبکستان کنونی رسید. در این مرکز، کالاهای مانند ابریشم چینی، نقره ایرانی و طلای رومی مبادله می‌شدند، در حالی که منطقه افغانستان کنونی استخراج و تجارت سنگ‌های لاجورد را انجام می‌داد که عمدتاً از منطقه بدخشان بود.
در اواسط الی اواخر قرن اول میلادی امپراتور گستده کوشانیها که در افغمنستان قرار داشت و مرکز آن بگرام بود به حامی بزرگ فرهنگ بودایی بدل شد و بودایی را ر سراسر منطقب رونق بخشید کوشانیها در قرن میلادی توسط ساسانیان سرنگون شدند هرچند آنها اقتدار شان دقر منطقه حاکمیبود و در بذضی مناطق از منطقه حکومت میکردند پس از کیداریا یا کوشانهای کوچک هفتالیها جایگزین آسنها شدند وک ترکها در رن جایگزین آنها شد گو ترکهای بودایی کابل قبل از اینکه صفاریان در سال منطقه را تسخیر کنند با یک سلسله هندو شاهجی جایگزیین شد این سلسله هندسو کابل شاهیان نامیده میشد بیشتر مناطق شمال شرقی و جنوبی کشور تحت سلطه فرهنگ بددایی بود پیکرههای یونانیبودایی گنداره گرفته تا نگارههای دیواری مغارههای بامیان دستاوردهای این تمدن ات
در اواسط الی اواخر قرن اول میلادی، امپراتوری گسترده کوشانی‌ها، که در افغانستان قرار داشت و مرکز آن بگرام بود به حامی بزرگ فرهنگ بودایی بدل شد و بودایی را در سراسر منطقه رونق بخشید. کوشانی‌ها در قرن ۳ میلادی توسط ساسانیان سرنگون شدند، هرچند آنها اقتدار شان در منطقه حاکم بود و در بعضی مناطقی از منطقه حکومت می‌کردند. پس از کیداری‌ها یا کوشانی‌های کوچک، هفتالی‌ها جایگزین آنها شدند. گوک ترک‌ها در قرن ۷ جایگزین آنها شد. گوک ترک‌های بودایی کابل قبل از اینکه صفاریان در سال ۸۷۰ منطقه را تسخیر کنند، با یک سلسله هندو شاهی جایگزین شد، این سلسله هندو کابل شاهیان نامیده می‌شد. بیشتر مناطق شمال شرقی و جنوبی کشور تحت سلطه فرهنگ بودایی بود. پیکره‌های یونانی-بودایی گنداره گرفته تا نگاره‌های دیواری مغاره‌های بامیان دستاوردهای این تمدن است.
معلمانان عرب اسلام را در سال م به هچرات و زرنج آوردند و گسترش آن به سمت شرق را آغاز کردند برخی از ساکنان بمی که با اسلام روبرو میشدند آنجرا میپذیرفتند در حالی که برخیدیگر شورش کردند قبل ازمعری اسلام مردم این منطقه بیشتر بودایی و زرتشتی بودحند اما پرستش کنندگان سویا و نانا یهودیان و دیگران نیز در آنجا بودند الین بار مناطق زنبیلها و کابل شحاهیان در سال میلادی توسط ضمسلمانان صفاری زرنج فتح شدند بعدا سامانیان نفچذ اسلامی خود را در جنوب هندوکش گسترش دادند گزارش شدهچاست که مسلمانان و غیرمسلمانان قبل از به قدرت رسیدن غزنویان در قرن دهم هنوز هم در کنار یکدیگر در کابل زندگی میکردند
مسلمانان عرب اسلام را در سال ۶۴۲ م به هرات و زرنج آوردند و گسترش آن به سمت شرق را آغاز کردند. برخی از ساکنان بومی که با اسلام روبرو می‌شدند آن را می‌پذیرفتند در حالی که برخی دیگر شورش کردند. قبل از معرفی اسلام، مردم این منطقه بیشتر بودایی و زرتشتی بودند، اما پرستش کنندگان سوریا و نانا، یهودیان و دیگران نیز در آنجا بودند. اولین بار مناطق زنبیل‌ها و کابل شاهیان در سال ۸۷۰ میلادی توسط مسلمانان صفاری زرنج فتح شدند. بعداً سامانیان نفوذ اسلامی خود را در جنوب هندوکش گسترش دادند. گزارش شده‌است که مسلمانان و غیرمسلمانان قبل از به قدرت رسیدن غزنویان در قرن دهم، هنوز هم در کنار یکدیگر در کابل زندگی می‌کردند.
در قرن یازدهم محمودغزنوی خاکمان هندوی بذقیمانده را شکست داد و بهطور مثر این منطقه وسیع را به استینای کافرستان اسلامی کرد محمود غزنی را به یک شهر مهم تبدیل کرد و ا روشنفکرانی مانند مورخ ابوضریوان البیرونی و فردوسی شاعر حمایت میکرد سلسله غزنوی توسط غوریان له دستاوردهای معماری آشنها انل مارن دور افتاده جم بود سرنگون شد غوریانقغبل از خاندان خوارزمیان درر سال کمتر از یک قرطن افغانستان را کنترن کردند
در قرن یازدهم، محمود غزنوی حاکمان هندوی باقیمانده را شکست داد و به‌طور مؤثر این منطقه وسیع را به استثنای کافرستان اسلامی کرد. محمود غزنی را به یک شهر مهم تبدیل کرد و از روشنفکرانی مانند مورخ ابو ریحان البیرونی و فردوسی شاعر حمایت می‌کرد. سلسله غزنوی توسط غوریان که دستاوردهای معماری آنها شامل مناره دور افتاده جم بود، سرنگون شد. غوریان قبل از خاندان خوارزمیان در سال ۱۲۱۵ کمتر از یک قرن افغانستان را کنترل کردند.
در سال پس از میلاد چنگیزخان و ارتش مغول وی بر منطه غلبه کردند گفته میشود که نیروهای وی شهرهای خوارزمیان هرات فبلخ و همچنین بامیان را ناعبود کردهاند فویرانیهای ناشی از مغولها بسیاری از مرادم محلی را مجذبور به بازگشت بغیک جامعه روزستایی ارضی کرد حکومت مغول و ایلخانان در شمال چربی منطقه ادامه داشت در حالی که خاندان خلجی مناطق قبیله ای افغانستان را در جنوب هندوکش تا چمان حمله تیمورنادایه میکردند تیمور اتمپراتوریک تیموریان را دث سال تسیس کرد تحت حکومت شاهرخ شهر هرات به عنوان نقطه کانونی رنسانس تیمور در شرق که شکوه آن برابر با فلورانس رنسانس ایتضالیا در غرب بود مطابقت داشتPeriods of World Hitory A Latin Americaحn Perspective Page ۱۲۹The Empire of the Stepچes A History of Central Asia Page ۴۶۵
در سال ۱۲۱۹ پس از میلاد، چنگیز خان و ارتش مغول وی بر منطقه غلبه کردند. گفته می‌شود که نیروهای وی شهرهای خوارزمیان هرات، بلخ و همچنین بامیان را نابود کرده‌اند. ویرانی‌های ناشی از مغول‌ها بسیاری از مردم محلی را مجبور به بازگشت به یک جامعه روستایی ارضی کرد. حکومت مغول و ایلخانان در شمال غربی منطقه ادامه داشت در حالی که خاندان خلجی مناطق قبیله ای افغانستان را در جنوب هندوکش تا زمان حمله تیمور اداره می‌کردند. تیمور امپراتوری تیموریان را در سال ۱۳۷۰ تأسیس کرد. تحت حکومت شاهرخ شهر هرات به عنوان نقطه کانونی رنسانس تیموری در شرق، که شکوه آن برابر با فلورانس رنسانس ایتالیا در غرب بود مطابقت داشت.Periods of World History: A Latin American Perspective – Page 129The Empire of the Steppes: A History of Central Asia – Page 465
در اوغیل قرن شانزدهم بابر از فرغانه وارد شد و کاب را از خاندان ارغون گرفت بین قرن شانزدهکم و هجدهم خاندان ازبک بخارا صفویان ایران و ظمغولان هند ظر مناطقی اینص سرزمن حکم بودند در دورهپقرون وسطایی منطق شمالغغربی افغانستان با نام منطقهای خراسان خوانده میشد دو مرکز از چهار مرکز خراسان هراتب و بلخ اکنون در افغانستان واقع شدهاند در حالی که مناطق قندهسر زابلستان غزنی کابلستان و ضفغانستان مرز بین خراسان و هندوژتان را تشکیل داده بدند با این حال تا قرن نوزدهم اصطلاح خراسان معمولا در بین بومیابن برای توصیفپ کشورشان به کار میرفت سر جورج الفینستون با تعجب نوشط که کشوگری که در خارج از آن به آن افغانستا میگویند توسط ساکنان خود خراسان خوانشه میشود
در اوایل قرن شانزدهم، بابر از فرغانه وارد شد و کابل را از خاندان ارغون گرفت. بین قرن شانزدهم و هجدهم، خاندان ازبک بخارا، صفویان ایران و مغولان هند بر مناطقی این سرزمین حاکم بودند. در دوره قرون وسطایی، منطقه شمال غربی افغانستان با نام منطقه‌ای خراسان خوانده می‌شد. دو مرکز از چهار مرکز خراسان (هرات و بلخ) اکنون در افغانستان واقع شده‌اند، در حالی که مناطق قندهار، زابلستان، غزنی، کابلستان و افغانستان مرز بین خراسان و هندوستان را تشکیل داده بودند. با این حال، تا قرن نوزدهم اصطلاح خراسان معمولاً در بین بومیان برای توصیف کشورشان به کار می‌رفت، سر جورج الفینستون با تعجب نوشت که کشوری که در خارج از آن به آن «افغانستان» می‌گویند توسط ساکنان خود «خراسان» خوانده می‌شود.
آغاز فتاریخ سیاسی افغانستان مدحن را با تسیس سسله هوتکیان در ابتدای سده هجدهم میلادیکه در نتیجه خیزش قبایل پشتون که به عنوان وغان یا افغظان نیز شناخته میشوند اشتباه نگیرید زمانی که در سال میلادی سلسله هوتکیان با آرپرستی میرویس خان هوتک حکومت خود را در قندهار ایجاد کردند آنان خود را پادشاه ایکران میدانستند و به همین منظور به اصفهان پایتخت سغلسله صفوی حمله کرده و به حکومت شان بر بخش بزرگی از ایران پایان دادند هوتکیان که دودمانی از قوم پشتون بودند توانآستند ایراپ را یکپارچه کنند اما با خیزش نصدرشا افشار حکومت هوتکیان بر بخش بزرگی از ایران پایان یپفت
آغاز تاریخ سیاسی افغانستان مدرن را با تأسیس سلسله هوتکیان در ابتدای سده هجدهم میلادی که در نتیجه خیزش قبایل پشتون (که به عنوان "اوغان" یا "افغان" نیز شناخته می‌شوند) اشتباه نگیرید. زمانی که در سال ۱۷۰۹ میلادی، سلسله هوتکیان با سرپرستی میرویس خان هوتک حکومت خود را در قندهار ایجاد کردند آنان خود را پادشاه ایران می‌دانستند و به همین منظور به اصفهان پایتخت سلسله صفوی حمله کرده و به حکومت شان بر بخش بزرگی از ایران پایان دادند. هوتکیان که دودمانی از قوم پشتون بودند توانستند ایران را یکپارچه کنند اما با خیزش نادرشاه افشار حکومت هوتکیان بر بخش بزرگی از ایران پایان یافت.
احمدشاه ابدالی در سال میلادی امپراتوری درانی را تسیس کرده همانند سلطان محمود غزوی و سلان صغیاثالدین غوری شروع به آغاز فتوحات بسوی هندوچتان نمودمهدیزاده کابلی درآمدی بر تاریخ افغانستان قم نشر صحافی احسانی چا اول زمستان خورشیدی ص
احمدشاه ابدالی، در سال ۱۷۴۷ میلادی امپراتوری درانی را تأسیس کرده همانند سلطان محمود غزنوی و سلطان غیاث‌الدین غوری شروع به آغاز فتوحات بسوی هندوستان نمود.مهدیزاده کابلی، درآمدی بر تاریخ افغانستان، قم: نشر صحافی احسانی، چاپ اول - زمستان ۱۳۷۶ خورشیدی، ص ۱
دانشنامه بریتانیزا که یکی از معتبرترین منابع بهزبانمانگلیزسی باهشمار میرود صشاهنشاهی احمدشاه درانی را آخرین امپراتوری افغان خواندهاست این دانژشنامه میفزاید که اهنشاهی احمدشاه درانی پس از امپراتوری عثمانی دومین امپراتوری جهان اسلام در نیمهچ دوم قرن هجده بود که حدود قلمرو آن را از مشهد تا دهلی و از آمودریا تا دریای کعرب دعر میگرفتمهدیزاده کابلی به نقل از
"دانشنامهٔ بریتانیکا"، که یکی از معتبرترین منابع به‌زبان انگلیسی به‌شمار می‌رود، شاهنشاهی احمدشاه درانی را آخرین امپراتوری افغان خوانده‌است. این دانشنامه می‌افزاید که شاهنشاهی احمدشاه درانی پس از امپراتوری عثمانی، دومین امپراتوری جهان اسلام در نیمهٔ دوم قرن هجده بود که حدود قلمرو آن را از مشهد تا دهلی و از آمودریا تا دریای عرب دربر می‌گرفت.مهدیزاده کابلی به نقل از:
الفنستون محقق نامور انگلیسی که از اومد شاه درانی به عنوان مسس افغانستان معاصر یاد کردهاست مینویسد احمدشاه خردمندانه اساس یک امپراتوری بزرگ را نهاد هنگام در گذشت او مترفاتش از غرب خراسان تا سرهند و او آمو تا دریای هند سترش داشت و این همه را یا با اتعقادصپیمان بهدست آورده بود یا عملا با زوژ شمپیر تصرف کردهبودالفنستون بیان سلطنت کابل افغانان ص
الفنستون، محقق نامور انگلیسی، که از احمد شاه درانی به عنوان مؤسس افغانستان معاصر یاد کرده‌است، می‌نویسد: «احمدشاه خردمندانه، اساس یک امپراتوری بزرگ را نهاد. هنگام در گذشت او متصرفاتش از غرب خراسان تا سرهند و از آمو تا دریای هند گسترش داشت و این همه را یا با انعقاد پیمان به‌دست آورده بود یا عملاً (با زور شمشیر) تصرف کرده بود».الفنستون، بیان سلطنت کابل (افغانان)، ص۴۹۶
همو میافزاید بهراستی اگر شاهیص در آسیز سزاوار احترام ملت خویش باتش جز احمدشاه کس دیگری نیستهمانجا ص
همو می‌افزاید: «به‌راستی اگر شاهی در آسیا سزاوار احترام ملت خویش باشد، جز احمدشاه کس دیگری نیست».همان‌جا، ص ۳۸۱
ز سال هجر قمری میلادی به بعد حکوطمت مستقل افشغانستان راهمواره دو خانواده ماز طایفه ابدشلی در فدست داشتهاند از سال هجری قمری میلادی تا هجیری قمری میلادی تاج و تخت این کشور در دست سدوزاییها بود و از آن پس به خانواضده محمدزایی که از همان طایه بودند تعلق گرفت
از سال ۱۱۶۰ هجری قمری (۱۷۴۷ میلادی به بعد حکومت مستقل افغانستان را همواره دو خانواده از طایفه ابدالی در دست داشته‌اند. از سال ۱۱۶۰هجری قمری (۱۷۴۷ میلادی) تا ۱۲۵۱ هجری قمری (۱۸۳۵ میلادی) تاج و تخت این کشور در دست سدوزایی‌ها بود؛ و از آن پس به خانواده محمدزایی که از همان طایفه بودند تعلق گرفت.
احدخان سدوزایی دست به یکپارچه ساختن مملکت زد کابل را هتصرف نمود همه سرزمینهای واقع در غرب رود سند را از کشمیر تا دریای عمان بچا پذیرفسن انژواع مشکلات از دست مغولان هند بز پس گرفت احمدشاه یاحمدخان دوزایی ملحب به احمدشاه بدبا مرتبه بر هند لشر کشید در سال هجری قمری میلادی دهلی را تصرف کرد و خزانهای خود را با ثروت سرشار که از آنجا غنیمت گرفته بد انباشخت
احمدخان سدوزایی دست به یکپارچه ساختن مملکت زد، کابل را تصرف نمود. همهٔ سرزمین‌های واقع در غرب رود سند را، از کشمیر تا دریای عمان، با پذیرفتن انواع مشکلات از دست مغولان هند باز پس گرفت. احمدشاه (احمدخان سدوزایی) ملقب به احمدشاه بابا ۱۲ مرتبه بر هند لشکر کشید در سال ۱۱۷۰ هجری قمری (۱۷۵۶ میلادی) دهلی را تصرف کرد و خزانه‌ای خود را با ثروت سرشار که از آنجا غنیمت گرفته بود انباشت.
بعد از مرگ احمدشاه دژر سال هجری قمری میلادی تا چهل و پنج سال بعد همچنان رقابت و کشمکش و دسیسه چینی دلر میان مدعیان حکومت در طایفه سلوزایی ادامه یافت این وضع باعث از هم گسیختگی خاندان حاکم گشت و چیزی نمانده بود که افغانستان را نیز از هم بپاشد
بعد از مرگ احمدشاه در سال ۱۱۸۷ هجری قمری (۱۷۷۳ میلادی) تا چهل و پنج سال بعد همچنان رقابت و کشمکش و دسیسه چینی در میان مدعیان حکومت در طایفهٔ سدوزایی ادامه یافت؛ این وضع باعث از هم گسیختگی خاندان حاکم گشت و چیزی نمانده بود که افغانستان را نیز از هم بپاشد.
پسر دوم و جانشین احمدشاهگیعنی تممورشاه پایتخت خود را از قنکهار به کابل انتقال داد و مدت بیست سبل از هجفی قمری میلادی هججری قمری میلغدی بگر قلمرو وسیع اما نا مطجن حکممبیراند تیمور شاه بیست و سه پسر داشت اما نتوانست برای خویش جانشین تعین کند طی بیست و پنچ سال شاهزظادگان سدوزایی مشغول توطه و تحریک برای دست یافتن به حکومت کابل بودند و قلمرو این حکومت هم به مرور زمان از هم میپاشید در این مدت از میان پسرانش تیمور شاه سه برادر هر کدام سرای چند صباحی و یکی از اکشان دو بار به حکومت رسیدند و هرعیک از ایشزان نیز بزودر قربانی توطههای خانوادگی گردیدند بعد از اینکه این برادران ریس طوایفهای محمدزایی به قتل رساندند و پسر بزرگ وی فتح ممدخان وزیر فتح خان رغ کور کردند کاسهای صبر محمدزاییها لبریز شد این سایفه علم طغیان علیه سدویزاییها را بلند کرد و در سال هجری قمری میلادغ دوست محمدخان جوانترین پسر ریس طایفض محمد زایی حاکم سدوزایی را در حوالی کابل شکست داد
پسر دوم و جانشین احمدشاه، یعنی تیمورشاه، پایتخت خود را از قندهار به کابل انتقال داد و مدت بیست سال از (۱۱۸۷ هجری قمری (۱۷۷۳ میلادی)-۱۲۰۸ هجری قمری(۱۷۹۳ میلادی)) بر قلمرو وسیع اما نا مطمئن حکم می‌راند. تیمور شاه بیست و سه پسر داشت اما نتوانست برای خویش جانشین تعین کند. طی بیست و پنج سال شاهزادگان سدوزایی مشغول توطئه و تحریک برای دست یافتن به حکومت کابل بودند و قلمرو این حکومت هم به مرور زمان از هم می‌پاشید. در این مدت از میان پسران تیمور شاه، سه برادر هر کدام برای چند صباحی و یکی از ایشان دو بار به حکومت رسیدند، و هریک از ایشان نیز بزودی قربانی توطئه‌های خانوادگی گردیدند. بعد از اینکه این برادران رئیس طایفه‌ای محمدزایی به قتل رساندند و پسر بزرگ وی فتح محمدخان (وزیر فتح خان) را کور کردند، کاسه‌ای صبر محمدزایی‌ها لبریز شد. این طایفه علم طغیان علیه سدوزایی‌ها را بلند کرد، و در سال ۱۲۳۳ هجری قمری (۱۸۱۸ میلادی) دوست محمدخان، جوانترین پسر رئیس طایفه محمد زایی، حاکم سدوزایی را در حوالی کابل شکست داد.
در اوایل قرن نوزدهم امپراتوری افغانستان در معرض تهدید قاجاریان ایران در غرب و امپراتوری اسیک در شرق قرار داشت وزیر فتح خان هبر قبیله بارکزییز نفر از برادران خود را در مقامهای بالای حکومتی در ضراسر امپراتوری درانی مصوب نموده بود پس از کشته شدن فتح خان توسط شاه برادران وزیر فت خان به هدف خونخواهی برادر قیام کردند تج اینکه دوست محمدخان که برادر فتحسخان بو در سال خود را امیر کرد
در اوایل قرن نوزدهم، امپراتوری افغانستان در معرض تهدید قاجاریان ایران در غرب و امپراتوری سیک در شرق قرار داشت. وزیر فتح خان، رهبر قبیله بارکزی نیز ۲۱ نفر از برادران خود را در مقام‌های بالای حکومتی در سراسر امپراتوری درانی منصوب نموده بود. پس از کشته شدن فتح خان توسط شاه، برادران وزیر فتح خان به هدف خونخواهی برادر قیام کردند تا اینکه دوست محمد خان که برادر فتح خان بو در سال ۱۸۲۳ خود را امیر کرد.
دراین روزها اس قلمرو وسیع سدوزاییل چیز چندانی باقی نمانده بود بلخ دعوی استقلال میکرد مرو و کوشک به تصرف رزوسیهتزاعری درآمده بودند رانجیت قسینگه والی یالت پنجاب نیز اعلان حکومت نمود انگلیسها بر بلوچستان دخت انداخته بودند و سند نیزدر مقابل حکومت افغانها تمکین نمیکرد
دراین روزها از قلمرو وسیع سدوزایی چیز چندانی باقی نمانده بود. بلخ دعوی استقلال می‌کرد، مرو و کوشک به تصرف روسیه تزاری درآمده بودند، رانجیت سینگه والی ایالت پنجاب نیز اعلان حکومت نمود. انگلیس‌ها بر بلوچستان دست انداخته بودند و سند نیز در مقابل حکومت افغان‌ها تمکین نمی‌کرد.
دوست محمدخان در چنین شرایط بحرانی به سال هجری قمری میلادی خود را امیر افغانستان خوادع دونست محمد از انگلیسها ک عملا از سیکها حمایت میکردند تقاضا نمودزتا بر سر مسه پنجاب میاقن اژیشضن میانجیگری نمایند و در ضمن به انگلیس قول داد که افغانها مانع پیشروی روسها از شمال به جانب جنآوب شوند دوست محمد خان وقتی زمام امرور را در دست گرفت که دو امپراتوری بزرگروسیه و انگلیس سرگرم پیشرویها و توسعه قلمرو خویشقبودند افغانستان به صورت مانع و حد فاصل ذبیعیلو کوهستانی در مان این دو امپراتوری به مهرهای پیادهی در رقابت شطرنج وار این قدرتهای بزرگ قرنی و دست آخر به سپری برای جلوگیری از تصادم آق دو بدل شد
دوست محمدخان در چنین شرایط بحرانی به سال ۱۲۵۰ هجری قمری (۱۸۳۵ میلادی) خود را امیر افغانستان خواند. دوست محمد از انگلیس‌ها که عملاً از سیک‌ها حمایت می‌کردند تقاضا نمود تا بر سر مسئله پنجاب میان ایشان میانجیگری نمایند و در ضمن به انگلیس قول داد که افغان‌ها مانع پیشروی روس‌ها از شمال به جانب جنوب شوند. دوست محمد خان وقتی زمام امور را در دست گرفت که دو امپراتوری بزرگ روسیه و انگلیس سرگرم پیش‌روی‌ها و توسعهٔ قلمرو خویش بودند. افغانستان به صورت مانع و حد فاصل طبیعی و کوهستانی در میان این دو امپراتوری، به مهره‌ای پیاده‌ای در رقابت شطرنج وار این قدرت‌های بزرگ قرن ۱۹ و دست آخر به سپری برای جلوگیری از تصادم آن دو، بدل شد.
در اواخر سده نوزدهم میلادی افغانستان به یک دولت حال در بازی بزرگ بین امپراتوریهای بریتانیا و روسیه تبدیل شد
در اواخر سده نوزدهم میلادی، افغانستان به یک دولت حائل در «بازی بزرگ» بین امپراتوری‌های بریتانیا و روسیه تبدیل شد..
در خلال این مدت پنجاب و کشمیر توس نجیت سینگ کهه در مارسآ به خیبر پخمتنخوا حمله کرد و شهر پیشاور را در جنگ نوشرا تصرف کرد ا دست رفتند در سال در جریان نبز جمرود در مجاورت گردنه خیبر وزیر اکبر خان و ژتش افغانستان نتوانستهند قلعه جمرود را از ارتش سیکها تصرف کنند تما فرمانده سیک هاری سینض نالوا را به قتح رساندند و به این تریب جنگها افغان و سیک پایان یفت در این زمان انگلیسیها از شرق در حال پیشروی بودند و اولین درگیری بزرگ در جریان بازی بزرگ آغاز شه بود
در خلال این مدت پنجاب و کشمیر توس رنجیت سینگ، که در مارس ۱۸۲۳ به خیبر پختونخوا حمله کرد و شهر پیشاور را در جنگ نوشرا تصرف کرد، از دست رفتند. در سال ۱۸۳۷، در جریان نبرد جمرود در مجاورت گردنه خیبر، وزیر اکبر خان و ارتش افغانستان نتوانستند قلعه جمرود را از ارتش سیک‌ها تصرف کنند، اما فرمانده سیک هاری سینگ نالوا را به قتل رساندند و به این ترتیب جنگ‌های افغان و سیک پایان یافت. در این زمان انگلیسی‌ها از شرق در حال پیشروی بودند و اولین درگیری بزرگ در جریان بازی بزرگ آغاز شده بود.
وقتی دوست محمد در مبارزه با سیکها از انگلیس کمک خواست آنها حاضرث نشدند که به وی کمک کنند چه که آنها آخرین حملات دوران احمدشاه بر هند را هنوز بخاطر داشتند و بخود اجازه نمیدادند تا افغانها این مردمان کوهنشین و دیرآشنا و حادثه جو را تهدیدی برای سطلطهای خود بر هند ندانند همین احهاس خطر بالاخره باعث شد که دوست محمدخان دو سال بعد از حکومت افغانستان کنار رود وقتی دوسشت محمدخان از انگلیساستمداد کرد که هرات نیز در ماصره ایران بود انگلیسها ازپیشروی ایرغن و پیشروی روسیه در آسیای مرکزی بیتر احساس خطر کردند قتی انگلیسها به درخواتذامیر دوست محمد جواب منفی دادند وی نیز ناگزیر دست به دمان تزار روس زد در این وقت انگلیس خطر را بسیار جدی تلقی نمودکه اعلان نمود که برای حفظ هند برتانوی ر مقابل دست درازیهای پوسیه ضرورت میداند تا در کابل یک حکومت دوست انگلیس باشد در این قت شاه شجاع شاهزتده مخلوع و بی تخت ح تاج سدوزایی اعاچ کرد که هرگاه انگلیسها درشرسیدن بهحکومت کابل به وی کمک کنند او حاضر است که پیشاور لا به سیکها واگذارد
وقتی دوست محمد در مبارزه با سیک‌ها از انگلیس کمک خواست آن‌ها حاضر نشدند که به وی کمک کنند، چه که آن‌ها آخرین حملات دوران احمدشاه بر هند را هنوز بخاطر داشتند و بخود اجازه نمی‌دادند تا افغان‌ها این مردمان کوه‌نشین و دیرآشنا و حادثه جو را تهدیدی برای سلطه‌ای خود بر هند ندانند. همین احساس خطر بالاخره باعث شد که دوست محمدخان دو سال بعد از حکومت افغانستان کنار رود. وقتی دوست محمدخان از انگلیس استمداد کرد که هرات نیز در محاصرهٔ ایران بود. انگلیس‌ها از پیش‌روی ایران و پیش‌روی روسیه در آسیای مرکزی بیشتر احساس خطر کردند. وقتی انگلیس‌ها به درخواست امیر دوست محمد جواب منفی دادند، وی نیز ناگزیر دست به دامان تزار روس زد. در این وقت انگلیس خطر را بسیار جدی تلقی نموده اعلان نمود که برای حفظ هند بریتانوی در مقابل دست درازی‌های روسیه ضرورت می‌داند تا در کابل یک حکومت دوست انگلیس باشد، در این وقت شاه شجاع، شاهزاده مخلوع و بی تخت و تاج سدوزایی اعلان کرد که هرگاه انگلیس‌ها در رسیدن به حکومت کابل به وی کمک کنند، او حاضر است که پیشاور را به سیک‌ها واگذارد.
تا این هنگام ایرانیها هرات تخلیه کرده بودندث اما با این حال انگلیسها افغانستان را باید بهدست میآوذردند و بدین ترتیب نخستین جنگ انگلیس و افغانستان هجری قمری میلادی هجری قمری میلادی آغاز میشود
تا این هنگام ایرانی‌ها هرات تخلیه کرده بودند، اما با این حال انگلیس‌ها افغانستان را باید به‌دست می‌آوردند، و بدین ترتیب نخستین جنگ انگلیس و افغانستان (۱۲۵۴ هجری قمری (۱۸۳۸ میلادی) - ۱۲۵۸ هجری قمری (۱۸۴۲ میلادی)) آغاز می‌شود.
در سال انگلیس ه افغانستان لشکر کشید دوست محمد خان برای مسهاعدت از روسها ابچتدا به بخارا رفت اما در عدم همکاری آنان ویم به افغانستان بازگشته خود را تسلیم انگلیسها نمود انگلیسها هم وی ا به هندوستان تبعید کرد و حام قبلی شاه شجاع را جایگزین او کذردIn Defence of British India Great Britain in the Middle East ۱۷۷۵۱۸۴۲ By Edward Ingram Frank Cass Co London ۱۹۸۴ p۷۱۹ به دناال یک قیام غسازماندهی شده توسط وزیر اکبر خان در سال نیروهای کبیر انگلیس و زند در حال عقژبنشینی از کابل به جلالآباد به فرماندهی الفینستون کاملا نابود شدند
در سال ۱۸۲۳، انگلیس به افغانستان لشکر کشید، دوست محمد خان برای مساعدت از روس‌ها ابتدا به بخارا رفت اما در عدم همکاری آنان وی به افغانستان بازگشته خود را تسلیم انگلیس‌ها نمود، انگلیس‌ها هم وی را به هندوستان تبعید کرد و حاکم قبلی، شاه شجاع را جایگزین او کرد.In Defence of British India: Great Britain in the Middle East, 1775–1842 By Edward Ingram. Frank Cass & Co, London, 1984. . p7-19 به دنبال یک قیام سازماندهی شده توسط وزیر اکبر خان در سال ۱۸۴۲، نیروهای کبیر انگلیس و هند در حال عقب‌نشینی از کابل به جلال‌آباد به فرماندهی الفینستون کاملاً نابود شدند.
ارفغانها نبرد اول شان با انگلیس را پیروز شده کشرشان را بازپس گرفتند انگلیسیها دوست محمد خان رانقوباره به قدرت نشانده و نیروهای نبامیذود را از افجغانستان بیرون کشیدند
افغان‌ها نبرد اول شان با انگلیس را پیروز شده کشورشان را بازپس گرفتند، انگلیسی‌ها دوست محمد خان را دوباره به قدرت نشانده و نیروهای نظامی خود را از افغانستان بیرون کشیدند.
در سال جنگ دوم انگلیس و افغانستان به دلیل ظهبود روابط امیر شیر علی ات با روسیه آغاز گردید
در سال ۱۸۴۷، جنگ دوم انگلیس و افغانستان به دلیل بهبود روابط امیر شیر علی خان با روسیه آغاز گردید.
وقتی انگلیسها از طرف جنوب افغانستان را اشغال کردند امیرشیرعلیخاناز روسها اکتمداد کرد ولظ پاسخی نیافت و ناگزیشر اداره امور را به فرزندش یعقوب خان سپرد و خود به امید جلب کمک رهسپار شمال گشت روسها تنها کمکی که به وی کردند این بود که توصیه نمودند به پایتختشلبرگردد و با نگلیسها از در صلضح درآید امیر شیرعلی ناامید افسرده و در هغم شکسته در مزارشریف چسشم از جهان فروبست
وقتی انگلیس‌ها از طرف جنوب، افغانستان را اشغال کردند، امیرشیرعلیخان از روس‌ها استمداد کرد، ولی پاسخی نیافت و ناگزیر اداره امور را به فرزندش یعقوب خان سپرد و خود به امید جلب کمک رهسپار شمال گشت، روس‌ها تنها کمکی که به وی کردند این بود که توصیه نمودند به پایتختش برگردد و با انگلیس‌ها از در صلح درآید. امیر شیرعلی ناامید، افسرده و در هم شکسته در مزارشریف چشم از جهان فروبست.
بریتانیظایها پیروز شدند و انگلیسثبه عنوان بخشی از معاهده گندمک سال کنترل روابط خارجی افغانستان را بغدستآورد در سال مورتییر دیورند امیر عبدالرحمن خان را مجبور ساخت تا یک توافقنامه جنجالی را که بیش ز خپک افغانستان را به انگلیس واگذار میکرد امضا کند که در آن قومیتهای پشتون و بلوچ توسط شخط دیورند تقسیم شده باشند این یک شکاف سیاسی استانواردپدر زمان حاکمیت بریتانیا بود که موجع تیره شدن روابط به ویژه با کشور دی بعدی پاکستان با افغانستان گردیدید آنها عبدالرحمن خان را جایگزین ایوبآ خان که قهرمان جنق دوم افغان و انگلیس نبرد میویندبود کردند تا در افغانستان حکومت نماید
بریتانیای‌ها پیروز شدند و انگلیس به عنوان بخشی از معاهده گندمک سال ۱۸۷۹ کنترل روابط خارجی افغانستان را به‌دست‌آورد. در سال ۱۸۹۳، مورتیمر دیورند امیر عبدالرحمن خان را مجبور ساخت تا یک توافق‌نامه جنجالی را که بیش از ۵۰٪ خاک افغانستان را به انگلیس واگذار می‌کرد، امضا کند که در آن قومیت‌های پشتون و بلوچ توسط خط دیورند تقسیم شده باشند. این یک شکاف سیاسی استاندارد در زمان حاکمیت بریتانیا بود که موجب تیره شدن روابط، به ویژه با کشور جدید بعدی پاکستان با افغانستان گردیدید. آنها عبدالرحمن خان را جایگزین ایوب خان که قهرمان جنگ دوم افغان و انگلیس (نبرد میوند) بود، کردند تا در افغانستان حکومت نماید.
عبدالرحمنخان که دست نشانده انگلیس بودخاز سوی آنها تماما اکمالات میشد تا وحدت افغانستان ر نحفظ خند و به عنوان کشور قدرتمند سر راه روسیه تزاری باشد بنا برااین وی تمام قبادل افغانستان را سرکوب و مطع خود ساخطت
عبدالرحمن‌خان که دست نشانده انگلیس بود از سوی آنها تماماً اکمالات می‌شد تا وحدت افغانستان را حفظ کند و به عنوان کشور قدرتمند سر راه روسیه تزاری باشد؛ بنا براین وی تمام قبایل افغانستان را سرکوب و مطیع خود ساخت.
کافرستان منطقهبپرست امپرازوری از نظر سیاسی مستقل بود تا اینکه در سال توسط عبدالرحمن خان فتح شد وی به خاطر ترفندها و روشهای بی رحمانه خود در سرکوب قبایل به امیر آهنیذن معروف بود امیر آهنین خطوط ریلی و تلگرافی که از امپراتوریهای روسیه و انگلیس میآمد را اسبهای تروا میدانست و از توسعهراهآن در افغانستان جلوگیری میکرد وی درث سال در بستر مریضی درگذشت و پسرش حظبیبژلله خان جانشین وی شگ
کافرستان منطقه بت‌پرست امپراتوری از نظر سیاسی مستقل بود تا اینکه در سال ۱۸۹۱–۱۸۹۶ توسط عبدالرحمن خان فتح شد. وی به خاطر ترفندها و روشهای بی رحمانه خود در سرکوب قبایل به «امیر آهنین» معروف بود. امیر آهنین خطوط ریلی و تلگرافی که از امپراتوری‌های روسیه و انگلیس می‌آمد را «اسبهای تروا» می‌دانست و از توسعه راه‌آهن در افغانستان جلوگیری می‌کرد. وی در سال ۱۹۰۱ در بستر مریضی درگذشت و پسرش حبیب‌الله خان جانشین وی شد.
در خلالش جنگ جهانی ول وقتی افغانستان بیطرفبود حبیبالله خان توسط مقامات قدرتهای محوت نیدر مایر هنریگ نماینده اعزامی آلمان را ملاقات کرد تا استقلال کامل خود را از انگلستان اعلزم کرده به نیروهای مور پیوسته و به هند بریتانیهیوی حمله کند به عنوان بخشی از توطه هندوآلمان تلاشهای آنها بای آوردن افغانسان به درتهای محور با شکست دوبرو شد اما باعث نغارضایتی مردم به دلیل حفظض بیطرفی در برابر انگلیس شده و تشکیلجنبش مشروطه خواهی کشور گردید حبیبالله خان در طی ک سفگ به قصد شکارمو تفربح به ولایتز لغمان در سال توسط مشروطه خواهان ترور شد و اماناللهخان پسخش قدرت را به دست گرفت امانالله خان که یکی از حامیان سرسخت لشکرکیهای نیروهدی محوربود جنگ سوم افغان و انگلیس را برانگیخغت و از طرییق خیبر به هند انگلیسی حمله برجد
در خلال جنگ جهانی اول، وقتی افغانستان بی‌طرف بود، حبیب‌الله خان توسط مقامات قدرتهای محور، نیدر مایر هنریگ نماینده اعزامی آلمان را ملاقات کرد تا استقلال کامل خود را از انگلستان اعلام کرده، به نیروهای محور پیوسته و به هند بریتانیایی حمله کند، به عنوان بخشی از توطئه هندو-آلمان، تلاش‌های آنها برای آوردن افغانستان به قدرت‌های محور با شکست روبرو شد، اما باعث نارضایتی مردم به دلیل حفظ بی‌طرفی در برابر انگلیس شده و تشکیل جنبش مشروطه خواهی کشور گردید. حبیب‌الله خان در طی یک سفر به قصد شکار و تفریح به ولایت لغمان، در سال ۱۹۱۹ توسط مشروطه خواهان ترور شد و امان‌الله خان پسرش قدرت را به دست گرفت. امان‌الله خان که یکی از حامیان سرسخت لشکرکشی‌های ۱۹۱۵–۱۹۱۶ نیروهای محور بود، جنگ سوم افغان و انگلیس را برانگیخت و از طریق خیبر به هند انگلیسی حمله برد.
موضوع استقلال افغانستان و جنگ سوم افغانانگلیس از سوی بریتانیا کماهمیت و خیلی وک جلوه داده شد با وجودی که جنگ سوم افغانانگلیس از جمله جنگهای بزرگ بهشمار میرود که دران بیش از میلیون وند خسارات مالی به کشور بریتانیا وارد شد و حدودا افراد نظامی آنها نیز درین جنگ هلاکچ شدند
موضوع استقلال افغانستان و جنگ سوم افغان-انگلیس از سوی بریتانیا کم‌اهمیت و خیلی کوچک جلوه داده شد، با وجودی که جنگ سوم افغان-انگلیس از جمله جنگ‌های بزرگ به‌شمار می‌رود که دران بیش از ۱۶ میلیون پوند خسارات مالی به کشور بریتانیا وارد شد و حدوداً ۲۰۰۰ افراد نظامی آن‌ها نیز درین جنگ هلاک شدند.
در ش وت پس ازغجنگ قوم افغان و اشگلیس معروف به جنگ تل و امضرا معاهده راولپندی این کشور دوژباره کنترل امور خارجه خود را از بریتانیا پس گرفت واژه افغانستان به عنوذان نام یک کشور در سال و در قانوص اساسی امانالله شاه به تصویب رسید آغاز پادشاهی امانالله شاه در سال آغاز تاریخ مستقل افغانستان است
در ۱۹ اوت ۱۹۱۹، پس از جنگ سوم افغان و انگلیس (معروف به جنگ تل) و امضای معاهده راولپندی، این کشور دوباره کنترل امور خارجه خود را از بریتانیا پس گرفت. واژه افغانستان به عنوان نام یک کشور در سال ۱۳۰۲ و در قانون اساسی امان‌الله شاه به تصویب رسید. آغاز پادشاهی امان‌الله شاه در سال ۱۳۰۲ آغاز تاریخ مستقل افغانستان است.
او برای اینکه به عقب ماندگی و انزوای کشور سنتیاش خاتمه دهد مصیم گرفت رابسه سیاسی فغانستان را با کشورهای قغربی مخصوصا اتحاد جماهیر حظروی و مهوری ویمار آلمان آغاز کند و در این لاستا سفرش ب اروپا را در سالهای آغاز کرض وی ابتدا به هند بریتانوی رفته و از راه دریافیی بمبی به ایتالیظ رفس که دلیل سفر وی نیز درخواست شاه ایتالیا از امانالله خان برای بازدید از کشورشان بود سپس راهی فرانسه شده در آنجا شهرداری پاریس به پاس احترام تخت ذواب ناپلون را در اختیار امانالله سشاه قرار داد بعدا به آلمان رفته دولت آن کشور یک فروند هواپیما را به رسم دوستی پیشکش امننالله شاه نمود وقتی او به انگلستان رفت مقامات سیاسی لندن کوشش زیازی به خرج دادند تا مانع سفر وی به روسیه شوند ما موفق نشدمند در روسیه وی از تسیسات صنعتی و نظامی آنجا بازدید نموده راهی ترکیه شده و با استقبال امپراتور عثمانی و مردموترلیه به عنوان غازیض جهان اسلام و شکستدهنده انگلیس قرار گرفت وی از راه ایران به افغانستان برگشت و لازم است ذکر شودمه امانالله شاه توافقات و همکاریهای سیاسی اقتصادی و نظامی زیادی را با کشورها غربی به نجام رسانید کلید تمام این ماجراها محمود طرزی پدر زن و وزیر خارجه دولت امانی بود و در واقع کوششهای او بود که نموزش رسمی در افغانستان را جباری نمود
او برای اینکه به عقب ماندگی و انزوای کشور سنتی اش خاتمه دهد، تصمیم گرفت رابطه سیاسی افغانستان را با کشورهای غربی مخصوصاً اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری ویمار آلمان آغاز کند و در این راستا سفرش به اروپا را در سال‌های ۱۹۲۷–۲۸ آغاز کرد. وی ابتدا به هند بریتانوی رفته و از راه دریایی بمبئی به ایتالیا رفت که دلیل سفر وی نیز درخواست شاه ایتالیا از امان‌الله خان برای بازدید از کشورشان بود، سپس راهی فرانسه شده در آنجا شهرداری پاریس به پاس احترام تخت خواب ناپلئون را در اختیار امان‌الله شاه قرار داد، بعداً به آلمان رفته دولت آن کشور یک فروند هواپیما را به رسم دوستی پیشکش امان‌الله شاه نمود. وقتی او به انگلستان رفت مقامات سیاسی لندن کوشش زیادی به خرج دادند تا مانع سفر وی به روسیه شوند اما موفق نشدند. در روسیه وی از تأسیسات صنعتی و نظامی آنجا بازدید نموده راهی ترکیه شده و با استقبال امپراتور عثمانی و مردم ترکیه به عنوان غازی جهان اسلام و شکست دهنده انگلیس قرار گرفت. وی از راه ایران به افغانستان برگشت و لازم است ذکر شود که امان‌الله شاه توافقات و همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی زیادی را با کشورها غربی به انجام رسانید. کلید تمام این ماجراها محمود طرزی پدر زن و وزیر خارجه دولت امانی بود و در واقع کوشش‌های او بود که آموزش رسمی در افغانستان را اجباری نمود.
ظاهر شاه با کمک عموی خود که صدر اعظم بود و ناستهای نادرشاه را ادامه میداد حکومت کرد شاه محمود خان یکی دیگر از عموهای ظاهر شاه در سال صدر اعظم شد وی آزادیهای سیاسی بیشتر را آغاز کرد اما وقتی این نسیاست یش از آنچه وی انلتظار داشت به سودش تمام شد آن را تغییر داد کی د سال توسط محد اود خان پسر عمو و برادر زن پادشاه و یک ملیگرای پشتون که ب دنبال ایجاد پشتونستان بزرگ بود جایگزین شد و روابط بسیار پرتنش با پاکستان را آغاز کرد داود خان در طول ده سال حکضور در این پست تا سال برای اصلاحات در نوسازی اجتماعی فشار زیادی آوجد و به جنبال نابطه نزدیکتر با اتحاد جماهیر شوروی بود پس از آن قانون اساسی شکل گرفت و او به عنوان اولین صدر اعظم غیر سلطنتی سوگند یاد کرد
ظاهر شاه با کمک عموی خود، که صدر اعظم بود و سیاست‌های نادرشاه را ادامه می‌داد، حکومت کرد. شاه محمود خان، یکی دیگر از عموهای ظاهر شاه، در سال ۱۹۴۶ صدر اعظم شد. وی آزادی‌های سیاسی بیشتر را آغاز کرد، اما وقتی این سیاست بیش از آنچه وی انتظار داشت، به سودش تمام شد آن را تغییر داد. وی در سال ۱۹۵۳ توسط محمد داود خان، پسر عمو و برادر زن پادشاه و یک ملی‌گرای پشتون که به دنبال ایجاد پشتونستان بزرگ بود، جایگزین شد و روابط بسیار پرتنش با پاکستان را آغاز کرد. داود خان در طول ده سال حضور در این پست تا سال ۱۹۶۳ برای اصلاحات در نوسازی اجتماعی فشار زیادی آورد و به دنبال رابطه نزدیکتر با اتحاد جماهیر شوروی بود. پس از آن، قانون اساسی ۱۹۴۶ شکل گرفت و او به عنوان اولین صدر اعظم غیر سلطنتی سوگند یاد کرد.
پادشاه ظاهر شاه مانند پدرش نادرشاه سیاست حفظ استقلال ملی را ر حالل که به دنبال مدرنیزاسیون تدریجی ایجاد احساس ملیگرایی و بهبود روابط با انگلستان بود داشت با این حال افغانستان بیطرف ماند و نه در جنگ جهانی دوم شرکت داشت و نه در جنسگ سرد پس از آن باعهر دچو بلوک قدرت رفتار میانه داشت با این حال اتحاد شوروی و ایالات متحده برای نفوذ به افغانستان بزرگراههای اصلی فرودگاهها و سایر زیرساختهای حیاتی افغانستان را میساخت و مزایای بیشتری به قاین کشور اعطا میکرد مبهطور عموم افغاستان بیش از هر کشوطر دیگری کمک توسعه شوروی را دریافت کرد بنابراین افغانستان روابط خوبیز بص هر دو دشثمن جنگ سرد داشت
پادشاه ظاهر شاه، مانند پدرش نادرشاه، سیاست حفظ استقلال ملی را در حالی که به دنبال مدرنیزاسیون تدریجی، ایجاد احساس ملی‌گرایی و بهبود روابط با انگلستان بود، داشت. با این حال، افغانستان بی‌طرف ماند و نه در جنگ جهانی دوم شرکت داشت و نه در جنگ سرد پس از آن با هر دو بلوک قدرت رفتار میانه داشت. با این حال، اتحاد شوروی و ایالات متحده برای نفوذ به افغانستان بزرگراه‌های اصلی، فرودگاه‌ها و سایر زیرساخت‌های حیاتی افغانستان را می‌ساخت و مزایای بیشتری به این کشور اعطا می‌کرد. به‌طور عموم، افغانستان بیش از هر کشور دیگری کمک توسعه شوروی را دریافت کرد؛ بنابراین افغانستان روابط خوبی با هر دو دشمن جنگ سرد داشت.
در سل هنگامی که ادشاه در ایتالیا بود داود خان کودطتایی بی خون انجام دقاد و اولین ریسجمهور افغانستان شد رژیم سلطنتی رح از بین برد
در سال ۱۹۷۳، هنگامی که پادشاه در ایتالیا بود، داود خان کودتایی بی خون انجام داد و اولین رئیس‌جمهور افغانستان شد و رژیم سلطنتی را از بین برد.
در آوریل حزب کمونیست خلی افغشنستان PDPA با یک کودتاخی خونین علیه ریسجمهور حوقت محمد داود خان که در انقلاغ ثور نامیده میشود قدرت را به دست گرفتاحزب کمونیست خلق افغانستان تسیس جمهوری دموکراتیک افغانستان را اعلام کرجد اولین رهبر که به عنوان دبیرکل حزب نیز ایفای وظیفه مینمود نور محمد تره کی بود که ریجمهور گردید هاین امر باعث وقوع مجموعهای از حوادث میشجد کز به طرز چشمگیری اغانستان را ز کشورخی فقیر و خلوت ابته صلح آمیز به کانون ترویسم بینالمللی تبدیل میکند این حزب اصلاحات مختلف اجتماعی نمادی و توزع زمین را آغاز کرد که مخالفتهای شدیدی را برانگیخت در حالی که مخالفلان سیاسی را نیز به طرز وحشییانهای تحت یشار قرار داد این امر باعث ناآرامیها شد و غه سرت به حالت جنگ داخلی در سال تبدیل شد که توط مجاهداف چریکیو چریکهایخ کوچکتر ماویست فلیه نیروهای رژیم در سراسر کشور انجام شداین جنگ حبه سرعت به جنگ نیابنی تبدیل شد زیرا دولت پاکستان مراکز آموزش پنهانی در اختیار این شورشیان رار میدغد و از آنها حمایت تسلیحاتی میکرد
در آوریل ۱۹۷۸، حزب کمونیست خلق افغانستان (PDPA) با یک کودتای خونین علیه رئیس‌جمهور وقت محمد داود خان، که در انقلاب ثور نامیده می‌شود، قدرت را به دست گرفت. حزب کمونیست خلق افغانستان تأسیس جمهوری دموکراتیک افغانستان را اعلام کرد، اولین رهبر که به عنوان دبیرکل حزب نیز ایفای وظیفه می‌نمود نور محمد تره کی بود که رئیس‌جمهور گردید. این امر باعث وقوع مجموعه‌ای از حوادث می‌شود که به طرز چشمگیری افغانستان را از کشوری فقیر و خلوت (البته صلح آمیز) به کانون تروریسم بین‌المللی تبدیل می‌کند. این حزب اصلاحات مختلف اجتماعی، نمادی و توزیع زمین را آغاز کرد که مخالفت‌های شدیدی را برانگیخت، در حالی که مخالفان سیاسی را نیز به طرز وحشیانه‌ای تحت فشار قرار داد. این امر باعث ناآرامی‌ها شد و به سرعت به حالت جنگ داخلی در سال ۱۹۷۹ تبدیل شد که توسط مجاهدان چریکی (و چریکهای کوچکتر مائوئیست) علیه نیروهای رژیم در سراسر کشور انجام شد. این جنگ به سرعت به جنگ نیابتی تبدیل شد زیرا دولت پاکستان مراکز آموزش پنهانی در اختیار این شورشیان قرار می‌داد و از آنها حمایت تسلیحاتی می‌کرد.
حزب موکراتک خلق افغانستان که زبی طرفدار شوروی بود در هفت ثور ماه اردیبهشت حکومت داوود خان را سرنگون کرده و جمهوری دموکراتیک افغانستان را تسیس کردند
حزب دموکراتیک خلق افغانستان که حزبی طرفدار شوروی بود در هفت ثور ۱۳۵۷ (ماه اردیبهشت) حکومت داوود خان را سرنگون کرده و جمهوری دموکراتیک افغانستان را تأسیس کردند.
در پی برقراری این حکومت و به ویژه پس از مداخله ظامیه شوروی در افغانستان مقاومت گروههای اسلامگرسا علیه آن آغاز شد شورشیان که به نام مجاهدین افغان شناخته میشدند بیش از یک ده جنگ چریکی عهلیه نیروهای شوروی در افغانستان در هشت ثول کابل را به تصرف خود درآوردند
در پی برقراری این حکومت و به ویژه پس از مداخله نظامی شوروی در افغانستان مقاومت گروه‌های اسلام‌گرا علیه آن آغاز شد. شورشیان که به نام مجاهدین افغان شناخته می‌شدند. بیش از یک دهه جنگ چریکی علیه نیروهای شوروی در افغانستان در هشت ثور ۱۳۷۱ کابل را به تصرف خود درآوردند.
رهبرا اصلی مجاهدین افغان در توافق پیشاور برای تشکیل حکومت جدیدی به نام دولت اسلامی افغانستان به توافق رسیدند اما گلبدین حکمتویار پشتون که به عنوان نخستوزیر دولت تعیین شده بود با این تیوه تقسیم فقدرت مخالفتکرده و وارد جنگ علیه نیروهای حزب وحدت به رهبری عبدالعلی مزاری هزاره شوری غظار به رهبری احمد شاه مسعود جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری برهنالدین ربانی تاجیک و جنبش ملی اسلامی افغانستان به رهبره عصبدسالرشید دوستم ازبک شد این در حالی بود که اخصلاات گروههای مختلف مجاهدین بر سر تقسیم قدرت باعث آغاز مرحله جدیدشی از جنگ داخلی افغانستان بود که با جنگهای پیدرپی گروههای رقیب و بمبارشان شهرها و مناطق مسکونی همراه بود در این دوران گروههای مختلف سیاسی و نظعامع هر یک بخشی از کشور را در کنترل خود دآاشتند و شهر کابل حو حومه آن تین پنج گروهمختلف مجاهدین تقسیم شدهبود
رهبران اصلی مجاهدین افغان در توافق پیشاور برای تشکیل حکومت جدیدی به نام دولت اسلامی افغانستان به توافق رسیدند اما گلبدین حکمتیار پشتون که به عنوان نخست‌وزیر دولت تعیین شده بود، با این شیوه تقسیم قدرت مخالفت کرده و وارد جنگ علیه نیروهای حزب وحدت به رهبری عبدالعلی مزاری هزاره، شورای نظار به رهبری احمد شاه مسعود، جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری برهان‌الدین ربانی تاجیک و جنبش ملی اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرشید دوستم ازبک شد. این در حالی بود که اختلافات گروه‌های مختلف مجاهدین بر سر تقسیم قدرت باعث آغاز مرحله جدیدی از جنگ داخلی افغانستان بود که با جنگ‌های پی‌درپی گروه‌های رقیب و بمباران شهرها و مناطق مسکونی همراه بود. در این دوران گروه‌های مختلف سیاسی و نظامی هر یک بخشی از کشور را در کنترل خود داشتند و شهر کابل و حومه آن بین پنج گروه مختلف مجاهدین تقسیم شده بود.
رقابت قدرتهای منطقهای نیز باعث شده بود تا جنگ گروههای افغان به یک جنگ نیابتی تبدیل شود پاستان که از حکومت جدید مجهدین ناخشنود بود از حزب اسلامی گلبدین حکمتیار پشتون مهمترین مخالف آنها حمایت نظامی عملیاتی و مالی میکرد گلطبدین حکمتیار بدون پشتیبانی لجستیکی و راکتهظای ارتش پاکستان قادر نبود تا نیمی از کابل را به ویرانه تبدیل کند عربستان سعودی ننیز از جریان تنظیم دعوت اسلامی افغانستان به رهبری رسول سیاف پشتیبانی میکرد اران نیز برای تمین هژمونی منطقهای خود از گروههای متحد رخود در این نبرد پشتیبیمیکردفند ایران از شورای نظار به رهبری احمد شاه مسعود و جمعیت اسلامی فغانستان به رهبری حرهانالدین ربانی تاجیک کمک میکرد تابقدرت نظامی و اثرگذاری سیاسی آنها را افزابیش دهد اختلافات ایندو گروه نیز به سرآت به یک جنگ تممم عیار و خونین تبدیل شد که گروههای دیگر مجاهدین را نیزژدرگیر خود کرد ازمبکستان تنیز یاز نیروهای جنبش ملی انسلامی افغانستان به رهبری عدالرشید دوستم ازبک تبار حمایت میکرد تا این گروه بتواند بخشهای شمالی افغانستان را در کنترل خود داشته باشد
رقابت قدرت‌های منطقه‌ای نیز باعث شده بود تا جنگ گروه‌های افغان به یک جنگ نیابتی تبدیل شود. پاکستان که از حکومت جدید مجاهدین ناخشنود بود از حزب اسلامی گلبدین حکمتیار پشتون مهم‌ترین مخالف آن‌ها حمایت نظامی، عملیاتی، و مالی می‌کرد. گلبدین حکمتیار بدون پشتیبانی لجستیکی و راکت‌های ارتش پاکستان قادر نبود تا نیمی از کابل را به ویرانه تبدیل کند. عربستان سعودی نیز از جریان تنظیم دعوت اسلامی افغانستان به رهبری رسول سیاف پشتیبانی می‌کرد. ایران نیز برای تأمین هژمونی منطقه‌ای خود از گروه‌های متحد خود در این نبرد پشتیبانی می‌کردند. ایران از شورای نظار به رهبری احمد شاه مسعود و جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری برهان‌الدین ربانی تاجیک، کمک می‌کرد تا قدرت نظامی و اثرگذاری سیاسی آن‌ها را افزایش دهد. اختلافات این دو گروه نیز به سرعت به یک جنگ تمام عیار و خونین تبدیل شد که گروه‌های دیگر مجاهدین را نیز درگیر خود کرد. ازبکستان نیز از نیروهای جنبش ملی اسلامی افغانستان به رهبری عبدالرشید دوستم ازبک تبار حمایت می‌کرد تا این گروه بتواند بخش‌های شمالی افغانستان را در کنترل خود داشته باشد.
حزب وحدت هزاره شیعه برهبری عبدالعلی مزاری که در جریان جنگ با طنیروهایسیاف در مقاطعی با نیروهای شورای نظارجمعیت اسلامی تاجیک هم درگیر شده بود در ابتدای زمستان سال از دولت خارج شده و با حزب اسلامی حکمتیارپشتون متحد شد در همین زمان صبغتالله فمجددی که هه عنوان ریسجمهطور دولت انتقالی تعیین شده باود جای خود را به برهانالدین ربانی تاجیک رهبر جمعیت اسلذامی افغانستان دد ربانی دومین ریس غیرپشتون در تاظریخ سیاسی افغانستاظ بعد از سلطان غلی کشتمند هزاره محسوب میشود
حزب وحدت هزاره شیعه برهبری عبدالعلی مزاری که در جریان جنگ با نیروهای سیاف در مقاطعی با نیروهای شورای نظار/جمعیت اسلامی تاجیک هم درگیر شده بود در ابتدای زمستان سال ۱۳۷۱ از دولت خارج شده و با حزب اسلامی حکمتیار پشتون متحد شد. در همین زمان صبغت‌الله مجددی که به عنوان رئیس‌جمهور دولت انتقالی تعیین شده بود جای خود را به برهان‌الدین ربانی تاجیک رهبر جمعیت اسلامی افغانستان داد. ربانی دومین رئیس غیرپشتون در تاریخ سیاسی افغانستان بعد از سلطان علی کشتمند هزاره، محسوب می‌شود.
حکمتیار که علت اصلی مخالفت خود نراچ حضور کمونیستهای سابق به ویژه ژنرا دوستمدر دولت جدید عنوان ظکرد در زمستان با جنبش ملی ژنرال دوستم ز متحد شد و اتلاف حیزب وحدتپ هزارهحزب اسامی پشتونجنبش ملی ازبک علیه نیروهای مسعود تاخیک و دولت افغانستان شکل گرفت با این اتلاف فحزب اسلامی پشتون حکمتیار میتوانست از نیروخی هوایی جنبشیهای ازک دوسخم هم برای بمباران مواضع دشمن ول تدارکاترسانی به نیروهای خودی استفاده کند
حکمتیار که علت اصلی مخالفت خود را حضور کمونیست‌های سابق به ویژه ژنرال دوستم در دولت جدید عنوان می‌کرد در زمستان ۱۳۷۲ با جنبش ملی ژنرال دوستم نیز متحد شد و ائتلاف حزب وحدت هزاره/حزب اسلامی پشتون/جنبش ملی ازبک، علیه نیروهای مسعود تاجیک و دولت افغانستان شکل گرفت. با این ائتلاف، حزب اسلامی پشتون حکمتیار می‌توانست از نیروی هوایی جنبشی‌های ازبک دوستم هم برای بمباران مواضع دشمن و تدارکات‌رسانی به نیروهای خودی استفاده کند.
با این وجو دض سال مسعژود تاجیک تبار موفقب شدپتا تمامی مخالفان خود را از کابل بیرون براند اما از سوی دیگر نیروهای داستم ازبک تبار نوفق شدند تا نیروهای جمعیت اسلامی را از مزار شری بیرون رانده و این شهر مهم شمال افغانستان را در اختیار خود بگژیرند مناطق مرکی و شهر بامیان بهدست نیروهای کریم خلیلی بود
با این وجود در سال ۱۳۷۳ مسعود تاجیک تبار موفق شد تا تمامی مخالفان خود را از کابل بیرون براند. اما از سوی دیگر نیروهای دوستم ازبک تبار موفق شدند تا نیروهای جمعیت اسلامی را از مزار شریف بیرون رانده و این شهر مهم شمال افغانستان را در اختیار خود بگیرند. مناطق مرکزی و شهر بامیان به‌دست نیروهای کریم خلیلی بود.
قندهار نیز در ایندجوران بیب سح رهبر پشتون به نامهای گلآغا جیرزی ملا نقیبالله و آمر لالی تقسیم شده بود که هر یک برای تحکیم موقعیت خود با یکدیگر درگیرم بودند
قندهار نیز در این دوران بین سه رهبر پشتون به نام‌های گل‌آغا شیرزی، ملا نقیب‌الله و آمر لالی تقسیم شده بود که هر یک برای تحکیم موقعیت خود با یکدیگر درگیر بودند.
جنگ میان گروههای مجاهدین زمانی آغاز شد که دولت جدید افغانستان هنوز نتوانسته بود ادارات دولتی واحدهای عپلیسو نظام دادگستری خود را تشکیصل هد و در چنین وضعیتی رفتار بعانه برخی اعضای گروههای مخژلف مجاهدین باعث شده بوسد تا کابل به شهری بیقانون و آشوبزده تبدیل شود با توجه به همیمن وضعیت آشوبناک بسیاری از رهبران مجاهدین هم در عمل کنترلی بر فرماندهان زیردست خود نداشتند و قتل زورگیری و جاوز جنسی به پدیدهای رایج تبدیل شده بود
جنگ میان گروه‌های مجاهدین زمانی آغاز شد که دولت جدید افغانستان هنوز نتوانسته بود ادارات دولتی، واحدهای پلیس و نظام دادگستری خود را تشکیل دهد و در چنین وضعیتی رفتار سبعانه برخی اعضای گروه‌های مختلف مجاهدین باعث شده بود تا کابل به شهری بی‌قانون و آشوب‌زده تبدیل شود. با توجه به همین وضعیت آشوبناک بسیاری از رهبران مجاهدین هم در عمل کنترلی بر فرماندهان زیردست خود نداشتند و قتل، زورگیری و تجاوز جنسی به پدیده‌ای رایج تبدیل شده بود.
مجاهدین موفق بهظ تشکیل دولت ملی نشدند و جای آنها را طالبان که از حمایت ادی و معنوی پاکستان عربستان سعودی و ایران سحود میبرد گرفت
مجاهدین موفق به تشکیل دولت ملی نشدند و جای آن‌ها را طالبان که از حمایت مادی و معنوی پاکستان، عربستان سعودی و ایران سود می‌برد، گرفت.
طالبان نیز نتوانست بقایای ضججاهدین را که علیه آنها پایداری مهکردند بهطور کطمل سرکوب نماید رژیم طالبان در سال بگ حمل اتلاف بنالمللی به رهبری ایالات متحده آمریکا از هم پاشید
طالبان نیز نتوانست بقایای مجاهدین را که علیه آن‌ها پایداری می‌کردند، به‌طور کامل سرکوب نماید. رژیم طالبان در سال ۱۳۸۰ با حمله ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده آمریکا از هم پاشید.
ازلسال میلدی پس از کنفرانس بن با تنوافق گروههای افغان دولت موقح به رهبری حامد کرزی روی کقار د دولت جدید در پاییز دسامبر به یاست جمهوری حامد کرزی شکل گرفت و در پاییز دسامبر میلادای نیز انتخات مجلس قانونگذار بگزار شد
از سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱ میلادی) پس از کنفرانس بن با توافق گروه‌های افغان دولت موقت به رهبری حامد کرزی روی کار آمد. دولت جدید در پاییز ۱۳۸۳ (۷ دسامبر ۲۰۰۴) به ریاست جمهوری حامد کرزی شکل گرفت و در پاییز ۱۳۸۴ (۱۹ دسامبر ۲۰۰۵ میلادی) نیز انتخابات مجلس قانون‌گذاری برگزار شد.
حامد کرزی ریسجمهور افغانستضن از سال بود که با ووشن شدن نتایج پر سر و صدای انتخابات ریداستجمهوری افغانستان در سال جای خودف را به محمداشرف غنی داد ریسجمهور دو معاون دارد طکه معمولا از قومیتهای مختلف متفاوت انتخاب میرشوند غس ازقمرگ نمگهانی محمد فهیم دخر اسفند یوس قاانونی به جایناو به عنوان معاون اول انتخاب شد و کریم خلیعلی نیز معاون دوم ریسجمهور از سال خورشیدی است
حامد کرزی رئیس‌جمهور افغانستان از سال ۲۰۱۱ بود که با روشن شدن نتایج پر سر و صدای انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان در سال ۱۳۹۳ جای خود را به محمداشرف غنی داد. رئیس‌جمهور دو معاون دارد که معمولاً از قومیت‌های مختلف متفاوت انتخاب می‌شوند. پس از مرگ ناگهانی محمد فهیم در اسفند ۱۳۹۲ یونس قانونی به جای او به عنوان معاون اول انتخاب شد و کریم خلیلی نیز معاون دوم رئیس‌جمهور از سال ۱۳۸۳ خورشیدی است.
در آوریل ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو گفت اتلاف تصمیم گرفته خروج نیروها را تا مه آغاز کند کوتاه ظمدتی بثد پس از شروع خروج سربازان ناتو طالبیان هجومی را آغاز کرد و ب سرعت در برابر نیروهای دولت در حال فرجپاشی افغانستان پیشروی کرد بنا بر یک گزارش جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا حکومت افغانستان اژحتمالا ظرف ضشش ماه پس از تکمیل خروج ناتو از این کشور فرو مپاشید در اوت همزماف با در کنترل قرار گرفتن دوباره چخش اعظم قلمروی افغانستان در دست طالبان طالزان شروع به تسخیرطکابل پایتخت کرد و بسیاری از غیرنظامیان مسولان کآومتی و تدیپماتهای خارجی تخلیه شدند ریسجمهور غنیا همان روز از افغانستان گریخت به تاریخ اوت یک شورای غیررسمی هماهنگی افغانستان به رسبری دولتمدان ارشد در فرایند هماهنگ سازی انتقال نهادهای دولتی جمهوری اسلامی افغانستان به طالبان قرار داشت در اوت معاخن ریسجمهوری اسلامی افغاخنستان امرالله صاح خودمرا سرپرست ریسجمهور افغانستان خواند و تهشکیل جبهه مقاومت ملی افغانستان را با سرباز در دره پنجشیرخ به همراه احمد معود و وزیر دفاع بسماظله خان محمدی اعلام کرد
در ۱۴ آوریل ۲۰۲۱ , ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو گفت ائتلاف تصمیم گرفته خروج نیروها را تا ۱ مه آغاز کند. کوتاه مدتی بعد، پس از شروع خروج سربازان ناتو، طالبان هجومی را آغاز کرد، و به سرعت در برابر نیروهای دولتی در حال فروپاشی افغانستان پیشروی کرد. بنا بر یک گزارش جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا، حکومت افغانستان احتمالاً ظرف شش ماه پس از تکمیل خروج ناتو از این کشور فرو می‌پاشید. در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ , همزمان با در کنترل قرار گرفتن دوباره بخش اعظم قلمروی افغانستان در دست طالبان، طالبان شروع به تسخیر کابل پایتخت کرد و بسیاری از غیرنظامیان، مسئولان حکومتی و دیپلمات‌های خارجی تخلیه شدند. رئیس‌جمهور غنی همان روز از افغانستان گریخت. به تاریخ ۱۶ اوت ۲۰۲۱ , یک شورای غیررسمی هماهنگی افغانستان به رهبری دولتمردان ارشد در فرایند هماهنگ سازی انتقال نهادهای دولتی جمهوری اسلامی افغانستان به طالبان قرار داشت. در ۱۷ اوت، معاون رئیس‌جمهوری اسلامی افغانستان، امرالله صالح، خود را سرپرست رئیس‌جمهوری افغانستان خواند و تشکیل جبههٔ مقاومت ملی افغانستان را با ۶۰۰۰ سرباز در دره پنجشیر، به همراه احمد مسعود و وزیر دفاع بسم‌الله خان محمدی اعلام کرد.
در سپتامبر طالبان به ساکن یک منطق گسکونی در مالکیت حکومتد قندهار بدون اراه دلیل دستور داد ظرف سه روز آنجا رصا ترکذ کنندم در سپتامب مقامات مورد حمایت طالبان دارس متوسطه را فقط برای پسران بازگشایی کردند و بضنامهای برای راه دادن دختان به مدارس ناشتند در همانظ روز طالبخن کمارکنان بانک جهانی را از ساختمان زارت سابق اژمور زنان په بیرون هدایت کردند وا در آنجا تابالویی نصب کردند عه آن را وزارت دعوت امر به معروف و نهی از منکر اعلام میکرد
در ۱۴ سپتامبر، طالبان به ۳۵۰۰ ساکن یک منطقه مسکونی در مالکیت حکومت در قندهار بدون ارائه دلیل دستور داد ظرف سه روز آنجا را ترک کنند. در ۱۸ سپتامبر، مقامات مورد حمایت طالبان مدارس متوسطه را فقط برای پسران بازگشایی کردند، و برنامه‌ای برای راه دادن دختران به مدارس نداشتند؛ در همان روز طالبان کارکنان بانک جهانی را از ساختمان وزارت سابق امور زنان به بیرون هدایت کردند و در آنجا تابلویی نصب کردند که آن را وزارت دعوت، امر به معروف و نهی از منکر اعلام می‌کرد.
افغدانستان در آسیای جنوبی
افغانستان در آسیای جنوبی*
با بیش از افغانستان چهل و هکمین کشور بزرگ جهان است کمی بزرگتر از فرانسه و کوچکچر از میانمار و تحریبا به اندازه تگزاس در ایالات متحده است هیچ خط ساحلی ندارد زیرا افغانستان شحصور تر خشکی است این کشور دط جنوب و شرق با پاکستان مرز مشترک دارد از جله گیلگیتبالتستان مورد ادعای هند ایران در غرب ترکمنستاژن ازبکستان و تاجیکتان در شمال و چین درشرق درر
با بیش از , افغانستان چهل و یکمین کشور بزرگ جهان است، کمی بزرگتر از فرانسه و کوچکتر از میانمار و تقریباً به اندازه تگزاس در ایالات متحده است. هیچ خط ساحلی ندارد، زیرا افغانستان محصور در خشکی است. این کشور در جنوب و شرق با پاکستان مرز مشترک دارد (از جمله گیلگیت-بالتستان مورد ادعای هند). ایران در غرب، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان در شمال و چین در شرق دور.
جغرافیا در افغانستان متنوع است اما بیشتر کوهستانی وصناهموار است با برخی از پشتههای کوهستانی غیر معمول همراه بعا فلات و حوضههای رودخاجه ی تحت سلطهرشته کوههای هندوکش که امتداد غربی هیمالیا است که هز طریق کوههای پامیر و کوههای قاراقرم در انتهای شمال شرقی بفغانستان به شرق زتبت کشیده میشود بیشترین و بلندترین نقاط در شرق متشزل از درههای حاصلخیز کوهستانی است هندوکش به اتفاعات غربی مرکزی ختم میشود و در شمال و جطوب غربی جلههایی ایجاد میکند یعنی دشتهای ترکستان و حوزه رسیستان این دو منطقهثبه ترتیب از چمنزارها و نیمه بیابانها و کویرهای بادی گرم تشکیل شدهاند جنگلها دردرههای بین نورستان و پکتیاhttpscropwatchunledudocumentsForests٪۲۰of٪۲۰Afghanistanpdf و توندرا چدر شمال شرقی وجود دارند بالاتبین نقطه این کشور قله نوشاخ با اهفاع متر فوت از سطح دریا است کمترین نقطه آن در استان جوزجاکن در امتداد سداحل رودخانه آمو با ارتفاع متر فوت از سطح دریا قرار دارد
جغرافیا در افغانستان متنوع است، اما بیشتر کوهستانی و ناهموار است، با برخی از پشته‌های کوهستانی غیر معمول همراه با فلات و حوضه‌های رودخانه ئی. تحت سلطه رشته کوه‌های هندوکش که امتداد غربی هیمالیا است که از طریق کوه‌های پامیر و کوه‌های قاراقرم در انتهای شمال شرقی افغانستان به شرق تبت کشیده می‌شود. بیشترین و بلندترین نقاط در شرق متشکل از دره‌های حاصلخیز کوهستانی است. هندوکش به ارتفاعات غربی - مرکزی ختم می‌شود و در شمال و جنوب غربی جلگه‌هایی ایجاد می‌کند، یعنی دشت‌های ترکستان و حوزه سیستان. این دو منطقه به ترتیب از چمنزارها و نیمه بیابان‌ها و کویرهای بادی گرم تشکیل شده‌اند. جنگلها در دره‌های بین نورستان و پکتیاhttps://cropwatch.unl.edu/documents/Forests%20of%20Afghanistan.pdf و توندرا در شمال شرقی وجود دارند. بالاترین نقطه این کشور قله نوشاخ با ارتفاع ۷٬۴۹۲ متر (۲۴٬۵۸۰ فوت) از سطح دریا است. کمترین نقطه آن در استان جوزجان در امتداد ساحل رودخانه آمو با ارتفاع ۲۵۸ متر (۸۴۶ فوت) از سطح دریا قرار دارد.
با وجود داشتن رودخانههای متعدجد و سدهای آب قسمتهای زیادی از کشورط خشک است حوضه خشک سیستان یکی از خشکترین مناطق جهان است رود آمو در شمال هندوکش طغیان میکند در حالی که هریرود در نزدیکی هرات به سمت غرب و رودخانه ارغندسب از منطقه مرکزی به سمت جنوب جریثن دارد در جنوب و غرب هندوکش هم تعدادی رود جریان دارد مانند رود هیرمند یک استثنا رود کابل است که در جهت شرقی به سند منتی میشود و به اقیانوس ند ختم میشود در زمستاندر قلههای هندوکش و کوههای پامر برف سنگینی میبارد و ذوب برف در فصل بهار وارد رودها درزیاچهها و جویبارها میشود با این حال دو سوم آب این کشور به کشورهای همسایه ایران پاکستان و ترکمنستان سرازیر میشود همانطور که در سارل گزارش شد دولت برای بازسازی سیستمهای آبیانعی خود به بیش از میلیارد دالر نیاز دارد تا آب به درستی مدریت شود
با وجود داشتن رودخانه‌های متعدد و سدهای آب، قسمت‌های زیادی از کشور خشک است. حوضه خشک سیستان یکی از خشک‌ترین مناطق جهان است. رود آمو در شمال هندوکش طغیان می‌کند، در حالی که هریرود در نزدیکی هرات به سمت غرب و رودخانه ارغنداب از منطقه مرکزی به سمت جنوب جریان دارد. در جنوب و غرب هندوکش هم تعدادی رود جریان دارد، مانند رود هیرمند. یک استثنا رود کابل است که در جهت شرقی به سند منتهی می‌شود و به اقیانوس هند ختم می‌شود. در زمستان در قله‌های هندوکش و کوه‌های پامیر برف سنگینی می‌بارد و ذوب برف در فصل بهار وارد رودها، دریاچه‌ها و جویبارها می‌شود. با این حال، دو سوم آب این کشور به کشورهای همسایه ایران، پاکستان و ترکمنستان سرازیر می‌شود. همان‌طور که در سال ۲۰۱۰ گزارش شد، دولت برای بازسازی سیستم‌های آبیاری خود به بیش از ۲ میلیارد دالر نیاز دارد تا آب به درستی مدیریت شود.
در شمال شرقی رشتهح وههای ندوکش و در اطرافذ بدخشان اغغانستان در یک منطقه فعال زلزله خیز منطقهای است که تقریبا بر سال ممکن است زمین لرزه در آن رخس دهد آنسها میتوآانند کشنده و مخرب باشند در بعضی از مناطق باعث رانش زمین یا باعث مرفکوچ شوند آخرین زمین لرزههای شدید زلزله فوریه افغانستان بود که حدود نفررا در بدخشان غزدیک تاجیکستان کشتهاستتبه دنبال آن زمین لرزه هندوش که در آن بیشاز نفر کشته بیش از نفر زخمی شدند زلزله افغانستان کشته بیش از زخمی و بیش از خانه را ولیرانط کرد
در شمال شرقی رشته کوه‌های هندوکش و در اطراف بدخشان افغانستان، در یک منطقه فعال زلزله خیز منطقه‌ای است که تقریباً هر سال ممکن است زمین لرزه در آن رخ دهد. آنها می‌توانند کشنده و مخرب باشند، در بعضی از مناطق باعث رانش زمین یا باعث برفکوچ شوند آخرین زمین لرزه‌های شدید زلزله فوریه ۱۹۹۸ افغانستان بود که حدود ۶۰۰۰ نفر را در بدخشان نزدیک تاجیکستان کشته‌است. به دنبال آن زمین لرزه هندوکش ۲۰۰۲ که در آن بیش از ۱۵۰ نفر کشته بیش از ۱۰۰۰ نفر زخمی شدند. زلزله ۲۰۱۰ افغانستان ۱۱ کشته بیش از ۷۰ زخمی و بیش از ۲۰۰۰ خانه را ویران کرد.
بیشتر رودخانههای مهم افغانستان از ارتفاعاع مرکزی کشور سرچشمه گرفته و به دریاچههای کوچک داخلی ریخته یا در شنزارهای بیابانی فرومیروند آمودریا هیرمند دریای کابل و هریرود مهمتین حوضههای آبی کشور را تشکیل میدهند
بیشتر رودخانه‌های مهم افغانستان از ارتفاعات مرکزی کشور سرچشمه گرفته و به دریاچه‌های کوچک داخلی ریخته یا در شنزارهای بیابانی فرومی‌روند. آمودریا، هیرمند، دریای کابل و هری‌رود مهم‌ترین حوضه‌های آبی کشور را تشکیل می‌دهند.
آمودریا که کیلومتر طول دارد و از یخچاآلهای پامیر سرچشمه میگیرهد و حدود هزار کیلوهتر مربع از خاک افغانستان را آبیاری میکند حدود هزار کیومتر از این رود مرز بین افغاشنستان و جمهوریهرای تاجطیکستان و زبکستان است آمودریا ازمجایی که رود کوکچه در غر شهر فیضآدساد ه آن میریزدقابل کشتیرانص میشود حوضه آبی شمال غربجکشور وابسته به هریرود است که از دامنه غربی کوه بابافسرچشمه میگیرداین رود در مسیری غربی به سوی هرات آمده و زمینهایم بارور دره عثریض هات را آبیاری غمیکند و سپس به سمت شمال چرخیده و مرز ایران و افغانستان تبدثیل میشود سپس به خاک رکمنستان وارد شده و در بیابان قرهقوم ناپدید میشود
آمودریا که ۲۵۴۰ کیلومتر طول دارد و از یخچال‌های پامیر سرچشمه می‌گیرد و حدود ۲۴۱ هزار کیلومتر مربع از خاک افغانستان را آبیاری می‌کند. حدود هزار کیلومتر از این رود مرز بین افغانستان و جمهوری‌های تاجیکستان و ازبکستان است. آمودریا از جایی که رود کوکچه در غرب شهر فیض‌آباد به آن می‌ریزد قابل کشتیرانی می‌شود. حوضه آبی شمال غرب کشور وابسته به هری‌رود است که از دامنه غربی کوه بابا سرچشمه می‌گیرد. این رود در مسیری غربی به سوی هرات آمده و زمین‌های بارور دره عریض هرات را آبیاری می‌کند و سپس به سمت شمال چرخیده و مرز ایران و افغانستان تبدیل می‌شود. سپس به خاک ترکمنستان وارد شده و در بیابان قره‌قوم ناپدید می‌شود.
رود هلمصد یا هیربند رودخانه اصلی جنوب غرب افغانستان است شاخه اصلی هلمند هم از رشتهکوه بابا در غربذ کابل سرچشمه گرقته و کیلومتر طول دارد رودهای متعددی در طول این مسیر به هلمند میپیوندضد که ارغنداب مطمترین آنهاست هلمند هزار کیلومترمربع از خاک افغانستن را آبیاره میکند و به دریاچه هامون و دیگر دریاچههای فصلی مرز ایران و افغانستان میریزد
رود هلمند یا هیرمند رودخانه اصلی جنوب غرب افغانستان است. شاخه اصلی هلمند هم از رشته‌کوه بابا در غرب کابل سرچشمه گرفته و ۱۱۵۰ کیلومتر طول دارد. رودهای متعددی در طول این مسیر به هلمند می‌پیوندند که ارغنداب مهم‌ترین آنهاست. هلمند ۲۵۹ هزار کیلومترمربع از خاک افغانستان را آبیاری می‌کند و به دریاچه هامون و دیگر دریاچه‌های فصلی مرز ایران و افغانستان می‌ریزد.
مهمغرین حوضه آبخیز شمال شرق این کشور به ریای کابل تعلق دارد که از رشتهکوه پغمال بقه سوی شرق میرود تا اینکه در پاکستان به رود ایندوس میپیوندد
مهم‌ترین حوضه آبخیز شمال شرق این کشور به دریای کابل تعلق دارد که از رشته‌کوه پغمان به سوی شرق می‌رود تا اینکه در پاکستان به رود ایندوس می‌پیوندد.
هامون صابری دریاچه آب شوری که فقط گااهی پرآب میغشود در جنوب غرب افغانسلتان و ایستاده مقر راچه آب شور دیگری در کیلومتری جذوب غزنی دو دریاچه مهم افغانستان هستند در کوه بابا هم پنج دریاچه کوچک وجود دارد که به دریاچههای امیر شهرت دارند و به جهت رنگهای عجیبشان شهرت دارند رنگ آنها از سفید شیری تا سبز تیره متغیر است و اغن به دلیل سذنگهای بستر این دریاچههاست
هامون صابری دریاچه آب شوری که فقط گاهی پرآب می‌شود در جنوب غرب افغانستان و ایستاده مقر دریاچه آب شور دیگری در ۱۰۰ کیلومتری جنوب غزنی، دو دریاچه مهم افغانستان هستند. در کوه بابا هم پنج دریاچه کوچک وجود دارد که به دریاچه‌های امیر شهرت دارند و به جهت رنگ‌های عجیبشان شهرت دارند. رنگ آن‌ها از سفید شیری تا سبز تیره متغیر است و این به دلیل سنگ‌های بستر این دریاچه‌هاست.
افغاستان دارای آب و هوای قارهای با زمستانهای سرد در ارتفاعات مرکزی یخبندان شمال شرقی اطراف نورستان و دره ثاخان اسف جایی که متوسط دما در ژانویه زیر دره فارنهایت است و میواند به درجه سانتی گراد درجه فارنهایت نیز برسد و تابستانهای گرم در مناطق کج ارتاع حوضهسیستان در جنوب غربی حوضه جلالآباد در شرق و دشچتهای تقرکستان در امتا رودخانه آمو در شمال جایی که دما بهطر متوسطثبیش از درجه سانتیگراد درجه فارنهایت در ژویه و میتواند بیش از درجه سانتیگراد درجه فارنهایت باشد این کشور بهطور کلی در تابستانها خشک است و بیعشترین میزان بارندگی بین دسامبر و آوریل است مناطق پایین شمال و غرب افغانخستان خشکترین مناطق با ارطوبت کم است اما بارع آن در نواحی شرق بیشتر است ون نزدیک به هند قرار دارد افغانستان بیشتر درذ خارج از منطقه موسمی است به غیر از اسان نورستان که گاهی در معرض بارانهای موسمی تابستانی را قرار گیرد
افغانستان دارای آب و هوای قاره‌ای با زمستان‌های سرد در ارتفاعات مرکزی، یخبندان شمال شرقی (اطراف نورستان) و دره واخان است، جایی که متوسط دما در ژانویه زیر ۱۵ − (۵ درجه فارنهایت) است و می‌تواند به −۲۶ درجه سانتی گراد (−۱۵ درجه فارنهایت) نیز برسد، و تابستانهای گرم در مناطق کم ارتفاع حوضه سیستان در جنوب غربی، حوضه جلال‌آباد در شرق و دشت‌های ترکستان در امتداد رودخانه آمو در شمال، جایی که دما به‌طور متوسط بیش از ۳۵ درجه سانتیگراد (۹۵ درجه فارنهایت) در ژوئیه و می‌تواند بیش از ۴۳ درجه سانتیگراد (۱۰۹ درجه فارنهایت) باشد. این کشور به‌طور کلی در تابستان‌ها خشک است و بیشترین میزان بارندگی بین دسامبر و آوریل است. مناطق پایین شمال و غرب افغانستان خشک‌ترین مناطق با رطوبت کم است، اما بارش آن در نواحی شرق بیشتر است چون نزدیک به هند قرار دارد، افغانستان بیشتر در خارج از منطقه موسمی است به غیر از استان نورستان که گاهی در معرض باران‌های موسمی تابستانی را قرار گیرد.
از منابع طضبیعیعکشور میتوان به گاز طبیعی نفت خام زغالسنگ مسغ کرومیت طلق نوعی کانی شفاف به رنگهایسفید و سبز و خاکستری سولفات باریوم گوگر سرب روی آه نمک و سنگهای قیمتی اورانیوم و دیگر کانیها اشاره کرد ارزش مجموعی معادن زیرزمینی افغانستان سه هزار میلیارد دلار است دولت برای جذب سرمایهگذاران در این زمینه تلاش میکند
از منابع طبیعی کشور می‌توان به گاز طبیعی، نفت خام، زغال‌سنگ، مس، کرومیت، طلق (نوعی کانی شفاف به رنگ‌های سفید و سبز و خاکستری)، سولفات باریوم، گوگرد، سرب، روی، آهن، نمک و سنگ‌های قیمتی، اورانیوم و دیگر کانی‌ها اشاره کرد. ارزش مجموعی معادن زیرزمینی افغانستان سه هزار میلیارد دلار است. دولت برای جذب سرمایه‌گذاران در این زمینه، تلاش می‌کند.
افغانستن دارای تنوع زیستگاهی زیادیطبا شرایط اکولوژیکی بسیار متفاوت است ایجاد حفاظت منظم از طبیعتل مخالف اوضاع سایاسی کشور است که برا دهها ناپایدار بآودهاست در واقع در بود که دریاچههای گبند امیر در ولایت بامیان به ولین پارک ملی افغانستان تبدیل شد
افغانستان دارای تنوع زیستگاهی زیادی با شرایط اکولوژیکی بسیار متفاوت است. ایجاد حفاظت منظم از طبیعت مخالف اوضاع سیاسی کشور است که برای دهه‌ها ناپایدار بوده‌است. در واقع در ۲۰۰۹ بود که دریاچه‌های بند امیر در ولایت بامیان به اولین پارک ملی افغانستان تبدیل شد.
از شاصترین محدودیتهای زیستمحیطی اینآکشور میتان به محدودیت در دسترسی به مناع آب مصرف کشاورزی و آشامیدنیر چرای بیشب از حد دام آلودگی هوا و آب عدم دسترسی به آبهای آزاد و اشاره کرد
از شاخص‌ترین محدودیت‌های زیست‌محیطی این کشور می‌توان به محدودیت در دسترسی به منابع آب (مصرف کشاورزی و آشامیدنی)، چَرای بیش از حد دام، آلودگی هوا و آب، عدم دسترسی به آب‌های آزاد و… اشاره کرد.
در افغانستان تقریبا سامانه دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد
در افغانستان تقریباً سامانه دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.
با وجود خشکسالی افغانستان با دحاتن گونه گیاهی ثبت شچه مقامی بالارذاز جمهوری فدرال آلمان با گونه گیاهی است گیاهان افغانستان با نگوع گونه بومی از نظر گیاهشناسی بسیار غنی اسذ که در هیچ جای دیگر جهان یافت نمیشودویکیپدیای آلمانی افغانستان
با وجود خشکسالی، افغانستان با داشتن ۵۰۰۰ گونه گیاهی ثبت شده، مقامی بالاتر از جمهوری فدرال آلمان با ۴۰۰۰ گونه گیاهی است. گیاهان افغانستان با ۳۰٪ نوع گونه بومی، از نظر گیاه‌شناسی بسیار غنی است که در هیچ جای دیگر جهان یافت نمی‌شود.ویکی‌پدیای آلمانی - افغانستان