text
stringlengths
1
58
label
stringlengths
9
20
شرح بسیاری بگفت از کائنات
-U---U---U-
چه جای رفتن باغ است و گشتن بستان
U-U-UU--U-U-UU-
پای خود آرم برون وبر پرم
-U---U---U-
چو گوهر برآمود زنگی به تاج
U--U--U--U-
هست جاری دجله‌ای همچون شکر
-U---U---U-
چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟
U-U-UU--U-U-UU-
ای خیال ار شبی از رهگذرم برخیزی
UU--UU--UU--UU-
دعای پیر رابات کار خواهد کرد
U-U-UU--U-U-UU-
بترس سخت ز سختی چو کاری آسان شد
U-U-UU--U-U-UU-
که به نزد من این دقل بعیان
UU--U-U-UU-
چونک پاهای آهنین دارم
UU--U-U-UU-
در پیش تو استاده بر این جامهٔ پشمین
--UU--UU--UU--
در صدای کوه افتد بانگ من چون بشنوی
-U---U---U---U-
به پرخاش او پی چه خواهی فشرد
U--U--U--U-
ولی فرهاد را جانی نو آمد
U---U---U--
آفت زدهٔ حوادثی را
--UU-U-U--
نگهدارش تو این گفتار ما را
U---U---U--
شود واصل نبیند جز یکی او
U---U---U--
کسی بشناختست اندر عیانی
U---U---U--
ز بی‌نشانی اوصاف او نشان داریم
U-U-UU--U-U-UU-
آنکه هر حرف را دلش بُد ظرف
UU--U-U-UU-
هستی تو به پیروزی چون موسیِ عِمران
--UU--UU--UU--
گاه در خاک خرابات به جان باز نهاد
UU--UU--UU--UU-
تا دهان خاکیان را زان عسل آلوده‌ای
-U---U---U---U-
هذیان پرسمت نه از وی به
UU--U-U-UU-
خلق را از ظلم سرگردان کنید
-U---U---U-
ای گهر تاج فرستادگان
-UU--UU--U-
از گلستان اصطفی آدم
UU--U-U-UU-
که کل میبیند اینجا جمله ذرات
U---U---U--
زیر ران ابلق تازی راندن
UU--UU--UU-
ای رفته و ترک من بد نام گرفته
--UU--UU--UU--
کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
--UU--UU--UU--
رئیسی که دشمن سیاست نکرد
U--U--U--U-
که دارد توانایی و نیک نام
U--U--U--U-
محال است دوزندگی از سگان
U--U--U--U-
شه چو نان پاره شبان را دید
UU--U-U-UU-
طبق‌های زرین و پیروزه جام
U--U--U--U-
گشت حاصل هرآنچه او مسؤول
UU--U-U-UU-
گر میسر کردن حق ره بدی
-U---U---U-
کنم پنهان و با شبلی بگویم
U---U---U--
عجب گر بیفتی نگیردت دست
U--U--U--U-
سینه‌ها روشن از او چون شمع شد
-U---U---U-
ز سرگشتگی زیر چوگان چرخ
U--U--U--U-
سبب خواجگی و مرتبت و جاه کنید
UU--UU--UU--UU-
نگوید جهاندار تاریخشان
U--U--U--U-
شمع آمد و گفت: جانِ من میسوزد
--UU--UU--UU-
چرخ با تو یکدل است و بخت با تو سازگار
-U---U---U---U-
بدان ماند که یک شب درچنان کار
U---U---U--
منقطع گردد همه اومید پاک
-U---U---U-
ز خوشیّ و خوی و خردمندیم
U--U--U--U-
با تو آنان که در جنگ زدند
UU--UU--UU-
بدو گفت کین کاویانی درفش
U--U--U--U-
وز همان خرقه که من پوشیده‌ام
-U---U---U-
که از گرد شد آسمان ناپدید
U--U--U--U-
کز خوردنش همای کند قصد زعفران
--U-U-UU--U-U-
بد و نیک بـــــــــــرداشتندی به شاه
U--U--U--U-
چند ازین گرچه برگ این دارم
UU--U-U-UU-
هرچه ناکردهٔ عزم تو، قضا فسخ شمرد
UU--UU--UU--UU-
«مرا ای کاشکی مادر نزادی»
U---U---U--
نگر تا که بینی به گرد جهان
U--U--U--U-
چو خلق بر کف دستت نهند چون سیماب
U-U-UU--U-U-UU-
برو بی‌سر به میخانه بخور بی‌رطل و پیمانه
U---U---U---U---
صید کم ناید چو مستظهر بود از دانه دام
-U---U---U---U-
در هوا و در زمین رفتار داد
-U---U---U-
ایا ساقی جان هر متقی
U--U--U--U-
مادر سر سفره را به هم کرد
--UU-U-U--
مگر اقبال از آن طرف یابد
UU--U-U-UU-
بر مراد دل همی‌گشت او بر آب
-U---U---U-
تفکر کن دمی در سر دنیا
U---U---U--
باغ است و آب حیوان گر آذر است مردن
--U-U----U-U--
آن به هر دولتش نوید آرد
UU--U-U-UU-
یکی بوستان بود بس دلگشای
U--U--U--U-
بلکه خورشید صفت زر بارد
UU--UU--UU-
همه پادشاهی سکندر گرفت
U--U--U--U-
خیالاتت ز بام و در گرفتست
U---U---U--
پذیرفته‌ها را به قاصد سپرد
U--U--U--U-
تا نگویی که در این عشق تو ما مختصریم
UU--UU--UU--UU-
حرف او را حجاب او دیدی
UU--U-U-UU-
گفت این دم با قیامت شد شبیه
-U---U---U-
آفرین‌ها بر جمالت همچنین جان همچنین
-U---U---U---U-
بشنود آواز الله اکبرش
-U---U---U-
حنجره در سرود نیک آید
UU--U-U-UU-
واندگر یک گرسنست این مشکلست
-U---U---U-
چون شمع آرم به روز شبهای دراز
--UU--UU--UU-
دل از محبت دنیا و آخرت خالی
U-U-UU--U-U-UU-
غیرفهم و جان که در گاو و خرست
-U---U---U-
از جمع غلامان تو حقا که درین شهر
--UU--UU--UU--
به گرد خیمهٔ اسلام شقه‌ای بزنی
U-U-UU--U-U-UU-
خیو زیر لبها برافشاندند
U--U--U--U-
هم‌اندر هوا پر کرگس بسوخت
U--U--U--U-
نگنجد هیچ جز دیدار تحقیق
U---U---U--
و اندر مشاورت نه چو تو هیچ موتمن
--U-U-UU--U-U-
مها چشمی که او روزی بدید آن چشم پرنورت
U---U---U---U---
ز غیرت حق شد حارس و گر نی
U---U---U--
جهانی بروبر کنند آفرین
U--U--U--U-
زین شکل برون جستی در شکل دگر رفتی
--UU-----UU---
خالق صبح و برآرندهٔ خورشید منیری
UU--UU--UU--UU--
وزان پس درشدن دستوریم ده
U---U---U--
آن ادب پروردهٔ صبر و رضا
-U---U---U-
که بر صلایه زرین درمنه نتوان سود
U-U-UU--U-U-UU-
README.md exists but content is empty.
Downloads last month
36