text
stringlengths
1
58
label
stringlengths
9
20
عقل و جان سحر مطلقش دانند
UU--U-U-UU-
تو او را حاصلی و او تورا گم
U---U---U--
نه هرچ آن بگویند باشد همان
U--U--U--U-
به چاره شدند اندرو بی درنگ
U--U--U--U-
بی میان بربند از لاشی کمر
-U---U---U-
شد آراسته لشگری چون عروس
U--U--U--U-
دلی بودم، شد آن پابند زلفت
U---U---U--
چندین خجل از کیست خجل پیدا نیست
--UU--UU--UU-
خیر و شر نیست در جهانِ سخن
UU--U-U-UU-
گر سر موئی زسرت کم شود
-UU--UU--U-
خسرو شیرین جان نوبت زدست
-U---U---U-
نوشتند هر مبحثی را کتابی
U--U--U--U--
متصل اقبال بادی دایم از اجرام رام
-U---U---U---U-
نیازد بکردار آهرمنی
U--U--U--U-
خسروا، در موسم گل همچو بلبل مست باش
-U---U---U---U-
به خود بر چنین خواریی چون نهم
U--U--U--U-
رحم بر منعم و فقیر کند
UU--U-U-UU-
گشت پیدا درد چشم او پدید
-U---U---U-
پس زانوی خویش بنشستم
UU--U-U-UU-
مرا افتاد خو با مرد بتگر
U---U---U--
ناصر دین که شاخ دولت و دین
UU--U-U-UU-
شاد بوده‌ست از این جهان هرگز
UU--U-U-UU-
عنوان شگرفی رقم خط سیاهت
--UU--UU--UU--
همان نامور پهلوانی نماند
U--U--U--U-
این سلسلهٔ موج که بینی همه دریاست
--UU--UU--UU--
وگر بپرسی از این مشکلات مر ما را
U-U-UU--U-U-UU-
حقیقت دور گردی از بن چاه
U---U---U--
بیصبری پروانه درآموخت مرا
--UU--UU--UU-
عتاب پادشاهان سیل خونست
U---U---U--
پیش هدهد صد هزاران بیشتر
-U---U---U-
نهان گردد در آن خلوتگه یار
U---U---U--
نه عشق آتش و جان من است سامندر
U-U-UU--U-U-UU-
در دنیی و آخرت هم او می‌خواهند
--UU--UU--UU-
جز علم و عمل همی نورزم
--UU-U-U--
تا شیر خورد ز ایشان نبود شه میخواره
--UU-----UU---
شاها اثر صبوح کاری عجب است
--UU--UU--UU-
بسی سالست تا اینجا نشستم
U---U---U--
نهانش واصلی آنجا عیان است
U---U---U--
سبزه چون دست به هم درزند اندر صحرا
UU--UU--UU--UU-
الا میر خوبان هلا تا نرنجی
U--U--U--U--
بی سرزنش خار جفا نتوان چید
--UU--UU--UU-
روز دین دستِ دست رس نبود
UU--U-U-UU-
چراغ دیدهٔ محمود آنکه دشمن را
U-U-UU--U-U-UU-
نوبت شوخی و کم آزرمی است
UU--U-U-UU-
شب فراق به امید بامداد وصال
U-U-UU--U-U-UU-
به دستش آهن از دل گرم‌تر گشت
U---U---U--
رو تو راه راست را ازشاه پرس
-U---U---U-
تا که در صندوق بردندش بشهر
-U---U---U-
او راست مه و مهر یکی عم و یکی خال
U-U-UU--U-U-UU-
چه خواهی کرد آخر این ریاست
U---U---U--
دگر داد چندان به ایرانیان
U--U--U--U-
از آن پیوسته زین بازند مانده
U---U---U--
جهانی وقف آتش خانه کردند
U---U---U--
ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد
--U-U----U-U--
ز سودای تو می‌ترسم که پیوندد به من سودا
U---U---U---U---
همه کس فرستید و آگه کنید
U--U--U--U-
نیارد بدان آشیان شد فراز
U--U--U--U-
به کوه و دشت می‌شد راه و بی‌راه
U---U---U--
تا که تنها آن بیابان را برد
-U---U---U-
گهی تازه‌روی و زمانی دژم
U--U--U--U-
بد و نیک اندر آن جهان نبود
UU--U-U-UU-
ز موی کمانچه نوایی چو موی
U--U--U--U-
زین است تراکیب نبات و حیوان پاک
--UU--UU--UU--
آدمی همچو مرغ با پر نیست
UU--U-U-UU-
همتش جمله را تبرا داد
UU--U-U-UU-
به اقصای مداین کرده پرواز
U---U---U--
گر نبودی نقد چندینی غمم
-U---U---U-
گفت صوفی هی هی ای قواد عاق
-U---U---U-
آب یتیمان بود از چشم تر
-UU--UU--U-
دل براین چار طبع چرخ منه
UU--U-U-UU-
همه لشکر و پیل و بالای خویش
U--U--U--U-
عین در آب عکسی بود بشناخت
U---U---U--
فرستاد کس نزد آهنگران
U--U--U--U-
خدابین جملگی جانان شناسد
U---U---U--
ز ناپیدائی او جمله پیدا
U---U---U--
دور کن این وحوش را تا نکشند هوش را
-UU-U-U--UU-U-U-
تا رهبر تو طبع بدآموز بود
--UU--UU--UU-
گهی نرم زد زخمه و گاه تیز
U--U--U--U-
ایمن ز فضولی من و ما
--UU-U-U--
بانگ قدوس و نعره سبوح
UU--U-U-UU-
نیک بختا انوری از قربت طغرل تکین
-U---U---U---U-
منم چون بحردر دریای جانت
U---U---U--
دردست من اوفتاده باید
--UU-U-U--
دین بی‌لطف شاخ بی‌بارست
UU--U-U-UU-
سخن را دست بافی تازه در پوش
U---U---U--
ای امیر بلند پایه چو مهر
UU--U-U-UU-
آن که گویند به عمری شب قدری باشد
UU--UU--UU--UU-
روزی، نه من و تو یار بودیم؟
--UU-U-U--
چون ز پیش رشته‌ای در لعل چون آتش بتافت
-U---U---U---U-
گهی من گویم و بر چرخ گردان
U---U---U--
لیک قدر خود ندانستم دمی
-U---U---U-
ندیدیم آسایش از روزگار
U--U--U--U-
قسم تو از آن گلوخ گردیست
--UU-U-U--
ناکام کند روی سوی قبلهٔ زردشت
--UU--UU--UU--
به روی زمین بر فگنده نگون
U--U--U--U-
فغان و گریه و زاری همین بود
U---U---U--
یکی نامه بنوشت با درد و خشم
U--U--U--U-
روی آوردم به پیگار درون
-U---U---U-
فروشست ازو گرد آلودگان
U--U--U--U-
غلامی در رسید الحق دلفروز
U---U---U--