text
stringlengths
1
26.7k
summary
stringlengths
1
28.1k
این چراغ الکتریکی بازده کمی داشت مصرف برق آن زیاد و عمر زغالهایش کم ود با این حال ادسون که به اهمیت اختراع والیس پیبرده بود صمیم گرفت آن را اصلاح کنس و به جای زغال ماده منژاسبتری بیابد که با برق کمتط مدت درازتریقروشنایی بدهد و با گذشت زمان نسوزد و از بکین نصرود
این چراغ الکتریکی بازده کمی داشت؛ مصرف برق آن زیاد و عمر زغال‌هایش کم بود. با این حال، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پی‌برده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای زغال مادهٔ مناسب‌تری بیابد که با برق کمتر، مدت درازتری روشنایی بدهد و با گذشت زمان نسوزد و از بین نرود.
پ از یک سال تلاش و آزمایش صها ماده گوناگون ادیسون و همکارانش توانستند بما خالی کردن هوای لاخل حباب و استفاپه از نخ معمولی زغالاندود کربنیزه لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد این موفقیت اولیهموجب شد تاا آنهذا با پشتکار بیشتی به کار خود ادامه دهند و وقتی توژانستند عمر متوسط چراغ بر را به پانصد ساعت برسانند ادیسون دریافت که زمان مناسب برای نمایش ن فراچرسیدهاست
پس از یک سال تلاش و آزمایش صدها مادهٔ گوناگون، ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی زغال‌اندود (کربنیزه) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آن‌ها با پشتکار بیشتری به کار خود ادامه دهند و وقتی توانستند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون دریافت که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده‌است.
البته نمونه لامپ ادیسون از سوی مخترعی بریتانایی به نام جوزف سوان تولید و در بریتانیا ثبت شدهبود و این ثابت میکند لامپ ادیسون چیز جدیدی نبود با این حال نباید تلاشهبای ادیسون را در راستای گسترش این تکنولوژی نادیضده گرفتnrec
البته نمونه لامپ ادیسون از سوی مخترعی بریتانیایی به نام جوزف سُوان، تولید و در بریتانیا ثبت شده‌بود و این ثابت می‌کند لامپ ادیسون چیز جدیدی نبود. با این حال نباید تلاش‌های ادیسون را در راستای گسترش این تکنولوژی نادیده گرفت.nrec
او از روزنامهنگاران و سرمایهگذاران دعوت کرد تا در شب دسوامبر برای دیدن اختراع جدیدش به منلو پارک نیوجرسی بیایند به دستور او آنزمیشگاه و اطراف آن را باس دها لامپ برق آراستند بهطوریکه محوطه منلو پارک نیوجرسی و جاده منتهی به آن غرق در نور شه بوه ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که سابقه نداشت منظره امپهای نورانی به شدت کر بازدیدکنندگان اثر گذاشت بهطوریکه وقتی ادیسون نقشه خو را برای تسیس یک کارخانه بزرگ الکتریسیته درآ نیویورک مطرح کرد پیشنهادشغ با اسکتقبال گرم سممایهگذاران روبر شد
او از روزنامه‌نگاران و سرمایه‌گذاران دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ برای دیدن اختراع جدیدش به منلو پارک، نیوجرسی بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند به‌طوری‌که محوطهٔ منلو پارک، نیوجرسی و جادهٔ منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که سابقه نداشت. منظرهٔ لامپ‌های نورانی به شدت بر بازدیدکنندگان اثر گذاشت؛ به‌طوری‌که وقتی ادیسون نقشهٔ خود را برای تأسیس یک کارخانهٔ بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایه‌گذاران روبرو شد.
در ژانویه ادیسون درخواست ثبت امتیاز اختراع لامپ روشنایی الکتریکی را به اداره اختراعات چریکا فرستاد اما درظخواستش رد شد کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بچر پایه کارهای ویلیام سایر بودهاست بنابراین تنها امتیاز اخترطاع رشته زغالاندود پر مقاومت ماده تولیکننده نرلامپ به ادیسون رسید
در ۲۷ ژانویه ۱۸۸۰ ادیسون درخواست ثبت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به ادارهٔ اختراعات آمریکا فرستاد اما درخواستش رد شد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر پایهٔ کارهای ویلیام سایر بوده‌است؛ بنابراین تنها امتیاز اختراع رشتهٔ زغال‌اندود پر مقاومت (مادهٔ تولیدکنندهٔ نور لامپ) به ادیسون رسید.
در فوریه وی یک پدیده هم فیزیکی را کشف کدد که اکنو به اثر ادیسون معروف است
در ۱۳ فوریه ۱۸۸۰ وی یک پدیدهٔ مهم فیزیکی را کشف کرد که اکنون به اثر ادیسون معروف است.
دوسال پس از نمایش عموم لامپ التریکی زاختمان کارخانه مرکزی توید برق به نم ایستگاه پرل استریت به پاان رسید و در چهارمسپتامبر همان سال نستین سیستم توزیع نیروی خالکتریسیته در جهان با ولتاژ ولت و مشتری در مرکز منهتن به دست ادیسون افذتتاح شد
دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی (۱۸۸۲)، ساختمان کارخانهٔ مرکزی تولید برق به نام «ایستگاه پرل استریت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با ولتاژ ۱۱۰ ولت و ۵۹ مشتری در مرکز منهتن به دست ادیسون افتتاح شد.
چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیازحلامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان که مستقل از ادیسون لامپ حرارتی رشته زغالاندود را اختراع کردهبود پیروز شود اما پس از یک ثدعوای حقوقی بیحاصل دو طرف با یکدیگر به توافقرسیدند و هرای بهرهمند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت ادیسون را تسیس کردند این شرکت در بخشی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک متعشلق به ادیسون شد
چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان، که مستقل از ادیسون لامپ حرارتیِ رشتهٔ زغال‌اندود را اختراع کرده‌بود، پیروز شود. اما پس از یک دعوای حقوقی بی‌حاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهره‌مند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسون» را تأسیس کردند. این شرکت در ۱۸۹۲ بخشی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) شد.
بیشتر اخترراعات ادیسون حاصل تکمیل ایدههای دیگران و کار گروه ثبزرگی از تکنسینها و کارمندانی بود که زیر دست او به تحقیق و آزمایش میپرداختند لویس لتتیمر دستیار آفریقایلآریکایقی ادیسون که در پروژه چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت از جمله این افراد است اگآر امروز کمترس نامی از کسانی مونند او به میان میآید برای این است که ادیسون غالبا همکاحان خود ر در افتخار و اعتبار اختراعات سهیم نمیکرد ژبا این همه بدون سازماندهی و خصوصا همت بلند ادیسون دست یافتن به اینهمه موفقیت ممکن نبود نیکلا تسلا مخضرع بزرگ و از همکاران ادیسون درباره روش او در حل ماسال مینویسد اگر ادیسون میخواست سوهزنی را در اانلبار کاهی پیدا کند با پشتکار فراون دانهبهدانه کاه را کنار میزد تا بالاخره سوزن نمایان شود بارها با تسف میدیدم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزی یا نجام دادن محاسهای کوچک میشد
بیشتر اختراعات ادیسون حاصل تکمیل ایده‌های دیگران و کار گروه بزرگی از تکنسین‌ها و کارمندانی بود که زیر دست او به تحقیق و آزمایش می‌پرداختند. لویس لاتیمر دستیار آفریقایی-آمریکایی ادیسون که در پروژهٔ چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت، از جملهٔ این افراد است. اگر امروز کمتر نامی از کسانی مانند او به میان می‌آید، برای این است که ادیسون غالباً همکاران خود را در افتخار و اعتبار اختراعاتش سهیم نمی‌کرد. با این همه، بدون سازماندهی و خصوصاً همت بلند ادیسون دست یافتن به این همه موفقیت ممکن نبود. نیکلا تسلا مخترع بزرگ و از همکاران ادیسون دربارهٔ روش او در حل مسائل می‌نویسد: «اگر ادیسون می‌خواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکار فراوان دانه‌به‌دانه کاه را کنار می‌زد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف می‌دیدم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبه‌ای کوچک می‌شد.»
ادیسون خود نیز در اینباره گفتهاست نوآوری یک درصد الهام روح است و نود و نه درصد عرق ریختن و تلاش کردن
ادیسون خود نیز در این‌باره گفته‌است: «نوآوری، یک درصد الهام روح است و نود و نه درصد عرق ریختن و تلاش کردن.»
تسلا مخترعی شایسته وبهترین کارمند ایسون بود او ابتدا از طرف ادیسون ممور کشده بود تا راههایتوسعه سستمهای جریان مستقیم DC رعا بررسی کند اما چونبپس ازشپایان کار ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت تسلا رکت او را ترک کرد با پذیرش استعفبای تسلا ادیسون اشتباه بزرگی کرد چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب AC در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم جریپن مستقیم او قد عل کرد او با حمایت رج وستینگهاوس کارخغانهدار معروف امانههای چند فازی توزیع برق را برپایه جریان متناوب کامل کرد که بسیار مکارآمدتر از ستستم ادیسون بود با وجود تبیغات منفی جنرال اصلمکتریک جریان متناوب روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسوان بر صنایع نلتریکی پایان یافت
تسلا، مخترعی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راه‌های توسعهٔ سیستم‌های جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار، ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت، تسلا شرکت او را ترک کرد. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون اشتباه بزرگی کرد، چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم جریان مستقیم او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانه‌دار معروف، سامانه‌های چند فازی توزیع برق را برپایهٔ جریان متناوب کامل کرد که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان متناوب روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون بر صنایع الکتریکی پایان یافت.
در یکی پز کارمندان شرکت ادیسون ونلیام کندی دیکسون دنوعی دستگاه نمایش فیلم اختراع کرد ک پنج سضل بعد با نام تجاری کینهتوسکوپ متحرکنما در نیویورک بهنمایش گذاشتهشد کینهتوسکوپ دستگاهی بود که هرکس ز سوراخ آن به درون مینگریست و دستهتای را میچرخاند تصاویر متحلکی روا میدید این وسیله ابتدا بهعنوان مکمل گرامافون و بررای رونق بخشیدن به باار آن طراحی شده بود و هف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک بر جذابیل گرامافون نزد خریداران افزوده شود
در ۱۸۸۹ یکی از کارمندان شرکت ادیسون، ویلیام کندی دیکسون، نوعی دستگاه نمایش فیلم اختراع کرد که پنج سال بعد (۱۸۹۴) با نام تجاری کینه‌توسکوپ (متحرک‌نما) در نیویورک به نمایش گذاشته‌شد. کینه‌توسکوپ دستگاهی بود که هرکس از سوراخ آن به درون می‌نگریست و دسته‌ای را می‌چرخاند، تصاویر متحرکی را می‌دید. این وسیله ابتدا به‌عنوان مکمل گرامافون و برای رونق بخشیدن به بازار آن طراحی شده بود و هدف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک، بر جذابیت گرامافون نزد خریداران افزوده شود.
با وجود اهمت این اختراع ادیسون یا دیکسون را نمیتوان پایهگذار سینما دانست کینهتوسکوپ آنها بیشتر به ماشین شهر فرفوگ شبیه ژود و دریک زمان بیش از یک نفر نمیتپوانست از آن استفاده کد چنین دستراهی در عصر جدید که توده مردم به هیجان و سرگرمیهای دستهجمعی نیاز داشتند چندان به کار نمیآمد ایده بزرگ کردن تصاویر ت بهکارگیری پرده نمایش هرگز به ذخهن ادیسون نرسید چون از اختراع کینهتوسکوصپ هدف دیگریو داشت حدود یک سال بعد لویی لومیر صعتگر ثروتمند فرانسو با ساختن ذدوربین فیلپمبرداریو پروژکتور و افتتاح نخستین سالن سینما در گراند کافه پاریس دسامبر نخستینمگامها را برای علاقهظند کردن مردم به این پدیده نو رداشت پس صز چند سال سالنهای نمایش ففلم در اروپا و آمریکا آنقدر فراوانگشده بود که ادیسون نیز چارهای جز یوست به این جریان و کنا گذاشتن سینمای تک نفرهاش ندید
با وجود اهمیت این اختراع، ادیسون یا دیکسون را نمی‌توان پایه‌گذار سینما دانست؛ کینه‌توسکوپ آن‌ها بیشتر به ماشین «شهر فرنگ» شبیه بود و دریک زمان بیش از یک نفر نمی‌توانست از آن استفاده کند. چنین دستگاهی در عصر جدید که تودهٔ مردم به هیجان و سرگرمی‌های دسته‌جمعی نیاز داشتند چندان به کار نمی‌آمد. ایدهٔ بزرگ کردن تصاویر و به‌کارگیری پردهٔ نمایش هرگز به ذهن ادیسون نرسید چون از اختراع کینه‌توسکوپ هدف دیگری داشت. حدود یک سال بعد لویی لومیر صنعت‌گر ثروتمند فرانسوی با ساختن دوربین فیلم‌برداری و پروژکتور و افتتاح نخستین سالن سینما در گراند کافه پاریس (۲۸ دسامبر ۱۸۹۵) نخستین گام‌ها را برای علاقه‌مند کردن مردم به این پدیدهٔ نو برداشت. پس از چند سال، سالن‌های نمایش فیلم در اروپا و آمریکا آن‌قدر فراوان شده بود که ادیسون نیز چاره‌ای جز پیوستن به این جریان و کنار گذاشتن سینمای تک نفره‌اش ندید.
ادیسوط در تبدیل سینما به رسانهای همگانی و صنعتی سودآور نقش مثری داشتهاست فیلم استاندارد میلیمتری با چهار روزصه در لبه هر فریم کده هنوز هم رایج است از یادگارهای ادیسون است وی همچنین مسس نخستین ساستودیوی فیلمسازی دنیا بلاک ماریا در ایالت نیوجرسی است نخستین فیلم کپرایتشده تاریخ سیسنما با نپام عطسه فرد ات در این استودیو ساخته شد همچنین فیلم فرانکنشتین نیز در استبدیو و شرکت فیگلمسازی وی ساخته حدهاست
ادیسون در تبدیل سینما به رسانه‌ای همگانی و صنعتی سودآور نقش مؤثری داشته‌است. فیلم استاندارد ۳۵ میلی‌متری با چهار روزنه در لبهٔ هر فریم که هنوز هم رایج است از یادگارهای ادیسون است. وی همچنین مؤسس نخستین استودیوی فیلمسازی دنیا (بلاک ماریا در ایالت نیوجرسی) است. نخستین فیلم کپی‌رایت‌شدهٔ تاریخ سینما با نام «عطسهٔ فرد اُت» در این استودیو ساخته شد. همچنین فیلم فرانکنشتاین (۱۹۱۰) نیز در استودیو و شرکت فیلم‌سازی وی ساخته شده‌است.
ادیسونج گفته بود که به خدا چنانکه در الهیات مطرح میشود باو ندارد و آنچه را که دیگران خدا میخوانند طبیعت مینامداما باورمند به صیک هوش برتر Supreme Intelligence است همچنین وی اآدیان را پول و توظهم خوانه بود
ادیسون گفته بود که به خدا، چنان‌که در الهیات مطرح می‌شود، باور ندارد و آنچه را که دیگران خدا می‌خوانند، طبیعت می‌نامد اما باورمند به یک هوش برتر (Supreme Intelligence) است. همچنین وی ادیان را پوچ و توهم خوانده بود.
در اول فوریه ادیسون ساختمان بلک ماریا نخستین استودیوی تصاویر متحرک را در اورنج غربی نیوجرسی به پایان برد او کوشید تا اختراع دوربین فیلمبرداری را تماما به خود نسبت دهد و حق استفاده انحصاری از آن را به دست آورد اما در مارس ادعای او در یک دادگاه استیناف ایالات متحده رد شد
در اول فوریه ۱۸۹۳ ادیسون ساختمان «بلک ماریا» نخستین استودیوی تصاویر متحرک را در اورنج غربی، نیوجرسی به پایان برد. او کوشید تا اختراع دوربین فیلم‌برداری را تماماً به خود نسبت دهد و حق استفادهٔ انحصاری از آن را به دست آورد اما در ۱۰ مارس ۱۹۰۲ ادعای او در یک دادگاه استیناف ایالات متحده رد شد.
در او در ترکیب فیلم و صدا تحقچیقاتی کرد که به اختراع کینهتوکون انجامید این دستگاه که ترکیبپناجوری از کینهتوذسکوپ و گرامافون استوانهای بود با استقبال مردم روبرو نشد
در ۱۸۹۴ او در ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی کرد که به اختراع کینه‌توفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینه‌توسکوپ و گرامافون استوانه‌ای بود با استقبال مردم روبرو نشد.
در ژانویه ادیسون درخواست ثبت گخرین اختراع خود وسیله نگهدارنده اشیا هنگام آبکاری الکتریکی را به اداره ثبت اختراعت فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ در همان سال و در سالگی درگذشت
در ۶ ژانویه ۱۹۳۱ ادیسون درخواست ثبت آخرین اختراع خود «وسیلهٔ نگه‌دارندهٔ اشیاء هنگام آب‌کاری الکتریکی» را به ادارهٔ ثبت اختراعات فرستاد، اما پیش از دریافت پاسخ، در همان سال و در ۸۴ سالگی درگذشت.
زبان یک نظام ساختارمند برای برقراری ارتباط است ساختار یک زبان دستور زبان و اجزای آزاد آن واژگان آن است زبانها ابزار اصلی ارباط انسانها به حساب میآیند و میتوانند از راه گفتارزنشانه یا نوشتار منتقل شوند بسیاریفاز زبانها از اجمله زبانهای رایج دنیا سامکنههای نوشتاری دارند که امکان ضبط صداهاپیا نشونهها را گبرای فعالسازی دوباره در ظینده فراهم میکنند زبان انسان به یک روش انتقال دیداری صوتی یا غیره واگسته نیست و بیرن فرهنگها در طول زمان بسیار متغیر بدهاستNichols Eیvans Stephen Lvinson ۲۰۰ش۹ TheMyth of Language Universals Language Diversity and Its Imporگancگ for Cogntive Science Behavioral and Brain Sciences ۳۲ ۴۲۹ث۴۹۲
زَبان، یک نظام ساختارمند برای برقراری ارتباط است. ساختار یک زبان، دستور زبان و اجزای آزاد آن، واژگان آن است. زبان‌ها، ابزار اصلی ارتباط انسان‌ها به حساب می‌آیند و می‌توانند از راه گفتار، نشانه یا نوشتار، منتقل شوند. بسیاری از زبان‌ها، از جمله زبان‌های رایج دنیا، سامانه‌های نوشتاری دارند که امکان ضبط صداها یا نشانه‌ها را برای فعال‌سازی دوباره در آینده، فراهم می‌کنند. زبان انسان به یک روش انتقال (دیداری، صوتی یا غیره)، وابسته نیست و بین فرهنگ‌ها در طول زمان، بسیار متغیر بوده‌است.Nicholas Evans & Stephen Levinson (2009) 'The Myth of Language Universals: Language Diversity and Its Importance for Cognitive Science'. "Behavioral and Brain Sciences" 32, 429–492.
زبانهای انسانی از ویژگیهای زایا بودن و قشرشکن بودن برخوردارند و طر قراردادهای اجتماعی و یادگیری متکی شدهاند
زبان‌های انسانی از ویژگی‌های زایا بودن و قشرشکن بودن، برخوردارند و بر قراردادهای اجتماعی و یادگیری، متکی شده‌اند.
تخمین زده میشود که تعداد زبانهای انسانی درر جهان بین تا زبان متفاوت باش برآهردهای دقیق به تمایز دلخواهی دوگانگی بین زبانها و گویشها بستگی دارد زبانهای طبیعی میتوانند صحبت شوند نشانوار کوند یا هر دوی این ویژگی را اشتهباشند با این حال هر زباضنی را یتوان با استفاده از محرکهای شنیداری دیداری یا لمسی در رسانههای ثانویه رمزگذاری رد برای متال نوشتن سوت زدن امرا کرشن یا خط بریل نمونههایی از این ویژگی هستند به عبارت دیگر زبانطانسان مستقل از وجهنمی منظور در بات معناشناسی آنindependent است اما زبان نوشتاری یا اژشاره راهی برای حکحیا رمزگذاری گتار یا حرکشات طبیعی انسان ات
تخمین زده می‌شود که تعداد زبان‌های انسانی در جهان بین ۵٬۰۰۰ تا ۷٬۰۰۰ زبان متفاوت باشد. برآوردهای دقیق به تمایز دلخواه (دوگانگی) بین زبان‌ها و گویش‌ها بستگی دارد. زبان‌های طبیعی می‌توانند صحبت شوند، نشان‌وار شوند یا هر دوی این ویژگی را داشته‌باشند. با این حال، هر زبانی را می‌توان با استفاده از محرک‌های شنیداری، دیداری یا لمسی در رسانه‌های ثانویه رمزگذاری کرد - برای مثال، نوشتن، سوت زدن، امضا کردن، یا خط بریل نمونه‌هایی از این ویژگی هستند. به عبارت دیگر، زبان انسان مستقل از وجه‌نمایی (منظور در بافت معناشناسی آن:-independent) است، اما زبان نوشتاری یا اشاره راهی برای حک یا رمزگذاری گفتار یا حرکات طبیعی انسان است.
بسته بگه دیدگاههاحیفلسفی درمورد تعریف زبان و معنا هنگامیهکه به عنوان یک مفهوم کلی استفاده میشود زبان ممکن است به توانایی شناختی برای یادگیری و استفاده از سامقنههای ارتباطی پیچیده یا توصیف مجموعهای از قثانین تشکیلدهنده این سامانه اشاره داشتهباشد یا مجموعهای از گفتههایی ک میتوان از آن قوانین تولید کرد همه زبانها برای ربط دادن نشانهها به معانی خاص به فرایند نشانهسازی یا همان متکی هستند زبانهای شفذاهی دستی و لمسی حاوی یک سیستم پاجشناختی هستند که نحوه استفاده از نمادها برای تشکیل دنبالههاعیبه نال واژهها یحا تکواژها را کنترل مکند همچنین زبان دارای یک سامانه نحوی است که نحوه ترکیب واژگان و تکواژها را برای تشکیل عبارات و ثفتهها را شکل میدهد
بسته به دیدگاه‌های فلسفی در مورد تعریف زبان و معنا، هنگامی که به عنوان یک مفهوم کلی استفاده می‌شود، «زبان» ممکن است به توانایی شناختی برای یادگیری و استفاده از سامانه‌های ارتباطی پیچیده یا توصیف مجموعه‌ای از قوانین تشکیل‌دهنده این سامانه اشاره داشته‌باشد. یا مجموعه‌ای از گفته‌هایی که می‌توان از آن قوانین تولید کرد. همه زبان‌ها برای ربط دادن نشانه‌ها به معانی خاص به فرایند نشانه‌سازی یا همان متکی هستند. زبان‌های شفاهی، دستی و لمسی حاوی یک سیستم واج‌شناختی هستند که نحوه استفاده از نمادها برای تشکیل دنباله‌هایی به نام واژه‌ها یا تکواژها را کنترل می‌کند. همچنین زبان دارای یک سامانه نحوی است که نحوه ترکیب واژگان و تکواژها را برای تشکیل عبارات و گفته‌ها را شکل می‌دهد.
به مطالعه علیی زبان زبانشناسی میگویند در جهان غرب بررسیهای انقای زبانها مانند فلسفه زبان روابط بین زبان و اندیشه و غیره از جمله اینکه کلمات چگونه تجحبه را خشان میدهند حداقل از زمان گرگیاس و افلاطون در تمدن یونان باستان مورد بحث بودهاست متفکراگی مانند روسو استدلال کردهاند که زتپان از احساسات سرچشمه میگیرد در حالی ککه دیگران مانند کانت معتقدند که زبانها ا تفکر عقلانی و منطقی سرچشصمه میگیرند فیلسوفان قرن بیستمی مانند ویتگنشتان اما استدلال میکنند که فلسفه در واقع مطالعه خود زبان است از چهرههای اصلی علم زباشناسی تثیرگذار در زبانشناسی نوین میتوان به فردیناند دو وسور و نوام چامسکی اشاره کرد
به مطالعه علمی زبان، زبان‌شناسی می‌گویند. در جهان غرب، بررسی‌های انتقادی زبان‌ها، مانند فلسفه زبان، روابط بین زبان و اندیشه و غیره، از جمله اینکه کلمات چگونه تجربه را نشان می‌دهند، حداقل از زمان گرگیاس و افلاطون در تمدن یونان باستان مورد بحث بوده‌است. متفکرانی مانند روسو (۱۷۱۲–۱۷۷۸) استدلال کرده‌اند که زبان از احساسات سرچشمه می‌گیرد، در حالی که دیگران مانند کانت (۱۷۲۴–۱۸۰۴) معتقدند که زبان‌ها از تفکر عقلانی و منطقی سرچشمه می‌گیرند. فیلسوفان قرن بیستمی مانند ویتگنشتاین (۱۸۸۹–۱۹۵۱) اما استدلال می‌کنند که فلسفه در واقع مطالعه خود زبان است. از چهره‌های اصلی علم زبان‌شناسی تأثیرگذار در زبان‌شناسی نوین می‌توان به فردیناند دو سوسور و نوام چامسکی اشاره کرد.
تصور میشود که زبان به ژتدریج از سامانههای ارتباطی ولیه انسانتباران جدا شدهاست زمانی که انسانهای اولیه توانایی تشکیل ی نظریهذهن و قصآده مشترک را به دست آوردند گاهیصور میشود که این پیشرفت با افزایش حجم سمغز همزمان شدهاست و بسیاری از زبانشناسان بر این باورند که ساختارهای زبان را برای خدمت به عملکدهای ارتباری و اجتماعی نخاص تکامل یافتهانش زبان در بسیاری از مکانهای مختلف مغز انان پردازش میود به ویژه در نواحی بروکا و ورنیکه انسانها زبان را از طریق تعامل اجتماعی در اوایل دوران کودکی به دست میآورند وقودکان معدمولا تا ه سالگی به احوی روان صحبت میکنند زبران و فرهنگ به هم وابسته هستند از این رو زبان علاوه بر کاربردهاهی کاملا ارتباطی دارای کاربردهای اجتماعی از جمل دلالت بر هویت اجتماعی قشربندی اجتماعی و نیز کاربرد برای آراستگی و سرگرمی اجتماعی است
تصور می‌شود که زبان به تدریج از سامانه‌های ارتباطی اولیه انسان‌تباران جدا شده‌است، زمانی که انسان‌های اولیه توانایی تشکیل یک نظریه ذهن و قصد مشترک را به دست آوردند. گاهی تصور می‌شود که این پیشرفت با افزایش حجم مغز همزمان شده‌است و بسیاری از زبان‌شناسان بر این باورند که ساختارهای زبان را برای خدمت به عملکردهای ارتباطی و اجتماعی خاص تکامل یافته‌اند. زبان در بسیاری از مکان‌های مختلف مغز انسان پردازش می‌شود، به ویژه در نواحی بروکا و ورنیکه. انسان‌ها زبان را از طریق تعامل اجتماعی در اوایل دوران کودکی به دست می‌آورند و کودکان معمولاً تا سه سالگی به نحوی روان صحبت می‌کنند. زبان و فرهنگ به هم وابسته هستند. از این رو، زبان علاوه بر کاربردهای کاملاً ارتباطی، دارای کاربردهای اجتماعی از جمله دلالت بر هویت اجتماعی، قشربندی اجتماعی و نیز کاربرد برای آراستگی و سرگرمی اجتماعی است.
زبانجا در طول زمان دگرگون میشونف و تنوع مییابند تاریخ تکامل آنها را میتوان بخ مقیسه زبارنهای مدرن بازسازی کرد تامشخص شود که زبانهآی اجدادی آنها باید چه ویژگیهایی داشته باشند تا مراحل بعودی رشتدارخ دهد گروهی از زبانها که از یک اجداد مشترک میآیند به عنوان خانوذده زبانی شناخته میشوند انند زبانهای هندواروپایی در مقنبل زبانی که هیچ رابطه زنده یا ضغخیر زندهای با زبانادیگر نداردوزبانی منزوی بامیده میشود همچنی بسیاری از زبانهای طبقهبندینشده وجود دارند که روابط آنها ثابت نشدهاست و زبانهای جعلی نیز هستژد که ممکن است صاصلا وجود خارجی نداشته باشند اجماع پژوهشگران در حوزه زبانشناسی این است که احتمالا تخ سال میلادی بین تا درصد از زبانهایی که در آغاز سد بیستویکم صحب میشد منقض شود Statistics
زبان‌ها در طول زمان دگرگون می‌شوند و تنوع می‌یابند. تاریخ تکامل آن‌ها را می‌توان با مقایسه زبان‌های مدرن بازسازی کرد تا مشخص شود که زبان‌های اجدادی آن‌ها باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند تا مراحل بعدی رشد رخ دهد. گروهی از زبان‌ها که از یک اجداد مشترک می‌آیند به عنوان خانواده زبانی شناخته می‌شوند. (مانند زبان‌های هندواروپایی) در مقابل، زبانی که هیچ رابطه زنده یا غیر زنده‌ای با زبان دیگر ندارد، زبانی منزوی نامیده می‌شود. همچنین بسیاری از زبان‌های طبقه‌بندی‌نشده وجود دارند که روابط آنها ثابت نشده‌است و «زبان‌های جعلی» نیز هستند که ممکن است اصلاً «وجود خارجی» نداشته باشند. اجماع پژوهشگران در حوزه زبان‌شناسی این است که احتمالاً تا سال ۲۱۰۰ میلادی بین ۵۰ تا ۹۰ درصد از زبان‌هایی که در آغاز سدهٔ بیست‌ویکم صحبت می‌شد، منقرض شود.: "Statistics "
زبان فجموعهای از نشنههای قراردادیست که در امتداد یک بعد زمان برای انتقال جیام استفاده میشود منظور از امتداد فک بعدذاین است که هر نشانه ز پس نشانه دگری ب نوبت میآید وجموعه نشانهها در طول زمان مفهومی در ذهن انسان شکل میدهد ویژگیای که خاص زبان انسان یا آنچه بهطور اخص زبان میخوانیم میقاشد این است که کلامی را که به زبان خاص بیان شدهاست میتوان دو بار تجزیه کرد در تجزیه بار نخست کلام را میتوان به واحدهای مزعنایصی کوگکترو به بیان دقیقتر از لحاظ معنایی بسیطتجزیه کرد به این وزحدها تکواژ میگویند د مرحله دوم هر تکواژ را میتوان به واحدهای کوچکتر آونایی تقغیم کرد ه از لحاظ کاربرد آوایی بسیطاند و از نظر معنایی فاقد معنا به اینض جنهای کوچکتر واج میگویندابوالحسز نذفی
زبان مجموعه‌ای از نشانه‌های قراردادی‌ست که در امتداد یک بعد (زمان) برای انتقال پیام استفاده می‌شود. منظور از امتداد یک بعد این است که هر نشانه از پس نشانهٔ دیگری به نوبت می‌آید. مجموعهٔ نشانه‌ها در طول زمان مفهومی در ذهن انسان شکل می‌دهد. ویژگی‌ای که خاص زبان انسان (یا آنچه به‌طور اخص "زبان" می‌خوانیم) می‌باشد این است که کلامی را که به زبان خاص بیان شده‌است می‌توان دو بار تجزیه کرد. در تجزیهٔ بار نخست کلام را می‌توان به واحدهای معنایی کوچک‌تر—و به بیان دقیق‌تر از لحاظ معنایی بسیط—تجزیه کرد. به این واحدها تکواژ می‌گویند. در مرحلهٔ دوم هر تک‌واژ را می‌توان به واحدهای کوچک‌تر آوایی تقسیم کرد که از لحاظ کاربرد آوایی بسیط‌اند و از نظر معنایی فاقد معنا. به این جزءهای کوچک‌تر واج می‌گویند.ابوالحسن نجفی، ۲۶–۳۴
مثلا جمله برگ سبز ات را میتوان در تجزیه بار نغخست به سه تکواژ بورگ سبز و است تجزه کرد ر کدام از این جزا تنها یک معنی را در ذهن تداعی میکنند و با شکستن به اجزایکوچکتر فاقد معنی میشوند پس بهاصطلاح از لحاظ معنایی بسیطاد در تجزیه دوم این اجزارا میتوان به واحدهای آحوایی بسیط تقسیم کرد مثلا برگ را به چهار واحد واج ب ر و گ تجزیه کرد
مثلاً جملهٔ «بَرگ سَبز است» را می‌توان در تجزیهٔ بار نخست به سه تک‌واژ «برگ»، «سبز» و «است» تجزیه کرد. هر کدام از این اجزا تنها یک معنی را در ذهن تداعی می‌کنند و با شکستن به اجزای کوچک‌تر فاقد معنی می‌شوند. پس به‌اصطلاح از لحاظ معنایی بسیط‌اند. در تجزیهٔ دوم این اجزا را می‌توان به واحدهای آوایی بسیط تقسیم کرد؛ مثلاً "برگ" را به چهار واحد (واج) "ب"، "ــَـ "، "ر" و "گ" تجزیه کرد.
خاصیتی که زان حا از دیگر نظامهای قراردادی برای انتقال پیام متمایز میکند همین خاصیت تجزیه دوگانهاست که تاتحد واحدهای بدون معنا و تکرار شونده پیش میرود
خاصیتی که زبان را از دیگر نظام‌های قراردادی برای انتقال پیام متمایز می‌کند همین خاصیت تجزیهٔ دوگانه‌است که تا حد واحدهای بدون معنا (و تکرار شونده) پیش می‌رود.
یک تعریف زبان را اساسابه عنوان اسعداد ذهنی قوه ذهنی میبیند کعه به انسان اجازه میدهد تا رفتار زبانی داشته باشد این یعنی یادگیری زبانها و تولید و درک گفتهها در یک زبان این تعریف بر جهانی بودن زبان برای همه انسانها تکید میکند بر ایدن مبنای زبان یک ویژگی بیولوژیکی و ظرفیتی انسان است جقش رشدی مغز انسان در یادگیری یک زبهن در این تعریفم نیز اهشمیت بالقوه ای دارکد طرفداران این دیدگاه که انگیزه فراگیری زباآنک در انسانها ذاتی است استدلال میکنند که این امر با این واقعیت پشتیبانی میشود که همه کزدکان از نظر شنغاختی عادی هنگامی که در محیطی بزرگ انسانی که زبان در آن قابل دسترسی باشد تربیت شوند بدون نیاز به آموزش رسمی زبان را فرا میگیرندش زبانها حتی ممکن استض در محیطهایی که افراد بدون زبان مشترک با م زندگی میکنند یا باهم بدزرگ یشوندک خود به خود رشد کنند به عنوان مثال میتوان به زبانهای کریول و زبانهای ژشاره خود به خود توسعه یافت مانندزبان اشاره نیکاراگوهای اشاره کرد در فلسفه غرب این دیدگاه را میتوان در فیلسوفانی مانند کانت و دکارت ردیابی کر در این دیدگاه زبان ا تا حد زیادی فطری دغنسته میشود مثالهای معاصر آن نیز در در نظریه دستوور جهانی چامسکی یا نظریه extremeinnatist thery فیلسوف آمریکایی جری فودحر وجود دارد این نوع تعاریف اغلب در مطالعات زبان در چارچوب علوم شناختی و در عصب زبانشناسی بهکار میروند
یک تعریف، زبان را اساساً به عنوان استعداد ذهنی (قوه ذهنی) می‌بیند که به انسان اجازه می‌دهد تا «رفتار زبانی» داشته باشد: این یعنی یادگیری زبان‌ها و تولید و درک گفتهها در یک زبان. این تعریف بر جهانی بودن زبان برای همه انسان‌ها تأکید می‌کند. بر این مبنای زبان یک ویژگی بیولوژیکی و ظرفیتی انسان است. نقش رشدی مغز انسان در یادگیری یک زبان در این تعریف نیز اهمیت بالقوه ای دارد. طرفداران این دیدگاه که انگیزه فراگیری زبان در انسان‌ها ذاتی است، استدلال می‌کنند که این امر با این واقعیت پشتیبانی می‌شود که همه کودکان از نظر شناختی عادی، هنگامی که در محیطی بزرگ انسانی که زبان در آن قابل دسترسی باشد تربیت شوند، بدون نیاز به آموزش رسمی زبان را فرا می‌گیرند. زبان‌ها حتی ممکن است در محیط‌هایی که افراد بدون زبان مشترک با هم زندگی می‌کنند یا با هم بزرگ می‌شوند، خود به خود رشد کنند. به عنوان مثال می‌توان به زبان‌های کریول و زبان‌های اشاره خود به خود توسعه یافته مانندزبان اشاره نیکاراگوئه‌ای اشاره کرد. در فلسفه غرب این دیدگاه را می‌توان در فیلسوفانی مانند کانت و دکارت ردیابی کرد. در این دیدگاه زبان را تا حد زیادی فطری دانسته می‌شود. مثال‌های معاصر آن نیز در، در نظریه دستور جهانی چامسکی، یا نظریه «extreme innatist theory» فیلسوف آمریکایی جری فودور وجود دارد. این نوع تعاریف اغلب در مطالعات زبان در چارچوب علوم شناختی و در عصب زبانشناسی به‌کار می‌روند.
تعریف دیگفی زبان را به عوان یک دستوگاه صور از نمادها میداند که توسط قواعد دستورل ترکیب برای انتقال معنا اداره میشود این تعریف تکید میکند که زبانهای انسانی را میتوان به عنوان سیستمهای ساختاری بستهای توصیف کرد که شامل قوانینی است که نشاههای خاص را به معاضنی خاصی مرتبط میکند این دیدگاه ساختارگرایایه از زبان برای اولین بار توسط فردیناند دو سوسور معرفی شد و ساختارگرایی او برای بسیاری از رویکردهای زان پایه و اساس باقی ماندهاست
تعریف دیگری زبان را به عنوان یک دستگاه صوری از نمادها می‌داند که توسط قواعد دستوری ترکیب برای انتقال معنا اداره می‌شود. این تعریف تأکید می‌کند که زبان‌های انسانی را می‌توان به عنوان سیستم‌های ساختاری بسته‌ای توصیف کرد که شامل قوانینی است که نشانه‌های خاص را به معانی خاصی مرتبط می‌کند. این دیدگاه ساختارگرایانه از زبان برای اولین بار توسط فردیناند دو سوسور معرفی شد، و ساختارگرایی او برای بسیاری از رویکردهای زبان پایه و اساس باقی مانده‌است.
برخی از پشتیبانان دیدگاه سوسور از زبان از رویکردی صوری فورمالیستیک حمای میکنند در این رویکر ساختار زبان با شناسایی عناصر اساسی آن و سپس ها اراه گزارش صوری از قوانینی که براساس آنرعناصر ترکیب میشوند شاکلمات و جملات تشکیل شوند مورد مطالعه قرار عمیگیرد پشتیبان اصلی چنین نظریه ای نوام چامسکی است مبتگکر نظریه دستوح زایشی که زبان را سارختن جملاتی تعریف کردهاست که با استفاده از دستورلگشتار کتولید میشوند چامسکی این قواعد را ویژگی فطری ذهن انسان و مبانی اصلی ذات بان میداند چژنین دستورهای گشتاری مهمولا در منطق صوری در زبانشناسی صوری و در زباشناسی محاسباتی کارتبردی استفاده میشونکدغ در فلسفه زبن دیدگاه معنای زبانی که در روصبط منقی بین گزارهها و واقعیت قرار دارد توسط فیلسوفانی مانند آلفرد تارسکی برتراند راسل و دیگر منطقدانان صورتگرا توسعآه یافت
برخی از پشتیبانان دیدگاه سوسور از زبان از رویکردی صوری (فورمالیستیک) حمایت می‌کنند. در این رویکر ساختار زبان با شناسایی عناصر اساسی آن و سپس با ارائه گزارش صوری از قوانینی که براساس آن عناصر ترکیب می‌شوند تا کلمات و جملات تشکیل شوند، مورد مطالعه قرار می‌گیرد. پشتیبان اصلی چنین نظریه ای نوام چامسکی است، مبتکر نظریه دستور زایشی، که زبان را ساختن جملاتی تعریف کرده‌است که با استفاده از دستور گشتاری تولید می‌شوند. چامسکی این قواعد را ویژگی فطری ذهن انسان و مبانی اصلی ذات زبان می‌داند. چنین دستورهای گشتاری معمولاً در منطق صوری، در زبان‌شناسی صوری و در زبان‌شناسی محاسباتی کاربردی استفاده می‌شوند. در فلسفه زبان، دیدگاه معنای زبانی که در روابط منطقی بین گزاره‌ها و واقعیت قرار دارد، توسط فیلسوفانی مانند آلفرد تارسکی، برتراند راسل و دیگر منطق‌دانان صورت‌گرا توسعه یافت.
تعریف دیگری زبان را به عنغوان یک سیستم ارتبساطی میداند که انسان را قادر میسازد تا گفتارهای کلامی یا نمادین را مبادله کن این تعریف بر کاسرکردهای اجتماعی زبان و این واقعیت تکید دار که انسانها از آن برای بیان خود و دستکاریذ اشیا در محیط خود استفاده میکنند زبانشناسی نقشگرا ساختارهای دستوری را با کارکردهایپ ارتباطی آنها توضیح میدهند و ساختارهای دستوری زبان را نتیجه یک فرایند تطبیقی میدانند که بوسیله آن گرامر برای خدمت به نیازهایارتباطی کاربرانش طراحی شدهاست
تعریف دیگری زبان را به عنوان یک سیستم ارتباطی می‌داند که انسان را قادر می‌سازد تا گفتارهای کلامی یا نمادین را مبادله کند. این تعریف بر کارکردهای اجتماعی زبان و این واقعیت تأکید دارد که انسان‌ها از آن برای بیان خود و دستکاری اشیاء در محیط خود استفاده می‌کنند. زبان‌شناسی نقش‌گرا ساختارهای دستوری را با کارکردهای ارتباطی آن‌ها توضیح می‌دهند و ساختارهای دستوری زبان را نتیجه یک فرایند تطبیقی می‌دانند که بوسیله آن گرامر برای خدمت به نیازهای ارتباطی کاربرانش «طراحی شده‌است».
این دیدگاه از زبان با مطالعه زبان در چارچوبهای عملگرایانه شنالختی و تعامسلی و همچنین در زبانشناسی اجتماعی و انسانشناسی زبانی مرتبط است نظریههای کارکردگرا تمایل دارند ستور زبان را بهعنوان پدیدههای پویا بهعنوان سامتارهایی که همیشه در حال تغییر هستند و با استفادهاز سخنرانانشان مطالمعه کنند اینض دیدگاه به مطالعه ردهشناسی زبانشناختی یا طبقهبندی زبانها بر اساس ویژگهای ساختاری اهمیتبمیدهد زیرا میتوان نزان داد که فرآیندهای دستوریدگی به دنبال مسیرهایی هستند که تا حدی به ردهشناسی وابسته هستثد در فلسفه زبان ظیدگاه پراماتیک یا همان علگرایانه به عنوان محوری برای زبان و معنا اغلب در آثار متاخز ویتگنشتاینو در فیلسوفان زبانی چون پل گرایس ویلارد کواین جان سرل و جان لانگشاو آستین دیدهمیشودکNerlich Brigitte ۲۰۱۰ History of pragmatics In Cعmmings Louise ed The Pragmatics Encyclopedia LondonNeW York Routledge pp ۱۹۲۹۳
این دیدگاه از زبان با مطالعه زبان در چارچوب‌های عمل‌گرایانه، شناختی و تعاملی و همچنین در زبان‌شناسی اجتماعی و انسان‌شناسی زبانی مرتبط است. نظریه‌های کارکردگرا تمایل دارند دستور زبان را به‌عنوان پدیده‌های پویا، به‌عنوان ساختارهایی که همیشه در حال تغییر هستند و با استفاده از سخنرانانشان مطالعه کنند. این دیدگاه به مطالعه رده‌شناسی زبان‌شناختی یا طبقه‌بندی زبان‌ها بر اساس ویژگی‌های ساختاری اهمیت می‌دهد، زیرا می‌توان نشان داد که فرآیندهای دستوری‌شدگی به دنبال مسیرهایی هستند که تا حدی به رده‌شناسی وابسته هستند. در فلسفه زبان، دیدگاه پراگماتیک (یا همان عمل‌گرایانه) به عنوان محوری برای زبان و معنا اغلب در آثار متاخر ویتگنشتاین و در فیلسوفان زبانی چون پل گرایس، ویلارد کواین، جان سرل و جان لانگشاو آستین دیده‌می‌شود.Nerlich, Brigitte (2010). "History of pragmatics". In Cummings, Louise (ed.). The Pragmatics Encyclopedia. London/New York: Routledge. pp. 192–93.
بسیقار از ویژگیهای زبانانسان که آن را از زبانت جانوران متمایز میکند توسط چارفز هاکت توصیف شدهاند و ویژیهسی طراحی زبان انسان نامیده میشوند
بسیاری از ویژگی‌های زبان انسان که آن را از «زبان» جانوران متمایز می‌کند توسط چارلز هاکت توصیف شده‌اند و ویژگی‌های طراحی () زبان انسان نامیده می‌شوند.
سامانههقی رتباطی که توسژط جانوران دیگر مانند زنبورها یا میمونها استفاده میشوند سامانههث بستهای هستند که تعداد بسیار محدودی از ایدههای ممکن را که ممکن است توسط زبان انسان بیان شود را بیان میکنند در مقابل ذزبان انسان بی پایان و سازنده است به این معنی که به انسان اجازه میدهد تا طیف وسیعی از گفتهوها را از مجموشعه محدودی از عناصر تولید کند و کلمات و جملات جدیدی خلق کند این ام بوه دلیل مبتنی بودن زبانانسان یک قاعده و قوون دوگانه استکدر این قانون تعداد محدودی از عناصر که به خودی خود بیمعنا هسد مثلا صداها حروف یا حرکات را میتوان با هم ترکیب کرد تا تعداد نامحدودی از واحدهزای معنیدار بزرثتر را مانند کلمات و جملاتدتشکیل داد با این حالدیکمطالعه نشان دادهاست طه یک پرنده استرالیایی به نام پرنده لیکویی ضتاجبلوطی قادر اچست از عناصر صوتی یکسانی در آرایشهای مختلف برای ایجاد دو آواز از لحاظ عملکردی مجزا استفاده کند بهعلوه لیکوی ابلق جنوبی توانایی تولید دو آواز از دحاظ عملکردی متمایز و متشکل از یک نوع صا را نشان دادهاند که تچهاباش تعدد در عناصر تکرای قابل تشخیص هستند
سامانه‌های ارتباطی که توسط جانوران دیگر مانند زنبورها یا میمون‌ها استفاده می‌شوند، سامانه‌های بسته‌ای هستند که تعداد بسیار محدودی از ایده‌های ممکن را که ممکن است توسط زبان انسان بیان شود را بیان می‌کنند.; در مقابل، زبان انسان بی پایان و سازنده است، به این معنی که به انسان اجازه می‌دهد تا طیف وسیعی از گفته‌ها را از مجموعه محدودی از عناصر تولید کند، و کلمات و جملات جدیدی خلق کند. این ام به دلیل مبتنی بودن زبان انسان یک قاعده و قانون دوگانه است. در این قانون تعداد محدودی از عناصر که به خودی خود بی‌معنا هستند (مثلاً صداها، حروف یا حرکات) را می‌توان با هم ترکیب کرد تا تعداد نامحدودی از واحدهای معنی‌دار بزرگ‌تر را (مانند کلمات و جملات) تشکیل داد. با این حال، یک مطالعه نشان داده‌است که یک پرنده استرالیایی به نام پرنده لیکویی تاج‌بلوطی، قادر است از عناصر صوتی یکسانی در آرایش‌های مختلف برای ایجاد دو آواز از لحاظ عملکردی مجزا استفاده کند. به‌علاوه، لیکوی ابلق جنوبی توانایی تولید دو آواز از لحاظ عملکردی متمایز و متشکل از یک نوع صدا را نشان داده‌اند که تنها با تعدد در عناصر تکراری قابل تشخیص هستند.
چندین گونه از جانوران ثابت کردفاند که میتوانند اشکال ارآتباطی را از طریق یادگیری اجتماعی به دست آورند برای مثال یک بجونوبو به نام کانزی یادگرفت که با استفاده از مجموعهای از لکسیگرم نمادین خود را بیان کند به همین ترتیب بسیاری از گونههای پرندگان و نهنگها آوازهای خود را با تقلید از اعضای دیگر همگونههایشان یادمیگیرند با این حال در الی که برخ جانوران ممکن اسع توانایر استفاده از تعداد زیادی از کلماتگ و نمادهای انسخنی را به دست آورندگوریلی به اسم کوکو طبق گزارشها از کلمه درظزبان اشاره آمریکاید استفاده میکرد و کلمه انگلیسی گفتاری را میفهمید تردیدهایی وجود دارد که آیا استفاده او ا نمادها مبتنی بر درک پیچیدهاحت یا یک شرطی سازخ فعال هیچکدام نخواهند توافست بهطور قابل توجهایع نشنههای مختلف را که عموما توسط یک انسان متوسط ساله استفاده میشود را یاد بیرندژ همچنین یچ چیز مشابه دستور زبان پیچیده زبان انسان در آنها به دست نیامده است
چندین گونه از جانوران ثابت کرده‌اند که می‌توانند اشکال ارتباطی را از طریق یادگیری اجتماعی به دست آورند: برای مثال یک بونوبو به نام کانزی یادگرفت که با استفاده از مجموعه‌ای از لکسیگرم نمادین خود را بیان کند. به همین ترتیب، بسیاری از گونه‌های پرندگان و نهنگ‌ها آوازهای خود را با تقلید از اعضای دیگر هم‌گونه‌هایشان یادمی‌گیرند. با این حال، در حالی که برخی جانوران ممکن است توانایی استفاده از تعداد زیادی از کلمات و نمادهای انسانی را به دست آورند،گوریلی به اسم کوکو طبق گزارش‌ها از ۱۰۰۰ کلمه در زبان اشاره آمریکایی استفاده می‌کرد و ۲۰۰۰ کلمه انگلیسی گفتاری را می‌فهمید. تردیدهایی وجود دارد که آیا استفاده او از نمادها مبتنی بر درک پیچیده‌است یا یک شرطی سازی فعال. هیچ‌کدام نخواهند توانست به‌طور قابل توجه‌ای نشانه‌های مختلف را که عموماً توسط یک انسان متوسط ۴ ساله استفاده می‌شود را یاد بگیرند. همچنین هیچ چیز مشابه دستور زبان پیچیده زبان انسان در آنها به دست نیامده است.
زبانهای انسانی با سامانههای ارتباطی جانوران تفاوت دارند آنها از دستهبندیهای دستوری و معنایی مانند اسم و فعل حال و گذشته که ممکن است برای بیان معانی بسیار پیچیده استفاده شوند بهره میبرند زبان انسان با خاصیت بازگشتی متمایز میشود به عنوان مثال یک عبارت اسمی میتواند شامل عبارت اسمی دیگری باشد مانند the chimpanzees lips یا یک بند میتواند شامل بند دیگری باشد مانند I see the dog is running زبان انسانی تنها سیستم ارتباطی طبیعی شناخته شدهای است که سازگاری آن را میتوان مستقل از وجهنمایی نامید این بدان معنی است که زبان انسان نه تنها برای ارتباط از طریق یک کانال یا ابزار بلکه از چندین طریق استفاده میشود برای مثال زبان گفتاری از وجه شنیداری در حالی که زبان اشاره و نوشتار از وحه بصری و نوشتار بریل از وجه لمسی استفاده میکند
زبان‌های انسانی با سامانه‌های ارتباطی جانوران تفاوت دارند. آنها از دسته‌بندی‌های دستوری و معنایی مانند اسم و فعل، حال و گذشته که ممکن است برای بیان معانی بسیار پیچیده استفاده شوند، بهره می‌برند. زبان انسان با خاصیت بازگشتی متمایز می‌شود: به عنوان مثال، یک عبارت اسمی می‌تواند شامل عبارت اسمی دیگری باشد (مانند [the chimpanzee]'s lips]]) یا یک بند می‌تواند شامل بند دیگری باشد (مانند " I see [the dog is running]] "). زبان انسانی تنها سیستم ارتباطی طبیعی شناخته شده‌ای است که سازگاری آن را می‌توان "مستقل از وجه‌نمایی نامید". این بدان معنی است که زبان انسان نه تنها برای ارتباط از طریق یک کانال یا ابزار، بلکه از چندین طریق استفاده می‌شود. برای مثال، زبان گفتاری از وجه شنیداری، در حالی که زبان اشاره و نوشتار از وحه بصری و نوشتار بریل از وجه لمسی استفاده می‌کند.
زبانضانسان از این جهتغیرمعمولعاست ک میتواند به مفاهیم انتزاعی و رویدادهای تصوری یا فرضی و نیز رلیدادهایی که در گذشته اتاق افتاده یا ممکن است در آینده رخ دهد اشاطره کند این توانایی برای اشاره به رویدادهایی که همزمان یا در مکان رویداد گفصاریپنیستند قشعشکنی نامیده میشود و در حالی که برخی از سامانههای ارتباطی جانوران میتوانند از قشرشکنپ استفاده کنند مانند ارتباط زنبورها که میتوانند مکان منابع شهدی را که دور از چشمشان است و آنرا نمیبینند ارتباط دهند میزان استفاده از آن دآ زبان انسان نیز منحصر به فرد در نظر گرفته میشود
زبان انسان از این جهت غیرمعمول است که می‌تواند به مفاهیم انتزاعی و رویدادهای تصوری یا فرضی و نیز رویدادهایی که در گذشته اتفاق افتاده یا ممکن است در آینده رخ دهد اشاره کند. این توانایی برای اشاره به رویدادهایی که همزمان یا در مکان رویداد گفتاری نیستند، "قشرشکنی" نامیده می‌شود، و در حالی که برخی از سامانه‌های ارتباطی جانوران می‌توانند از قشرشکنی استفاده کنند (مانند ارتباط زنبورها که می‌توانند مکان منابع شهدی را که دور از چشمشان است و آنرا نمی‌بینند ارتباط دهند)، میزان استفاده از آن در زبان انسان نیز منحصر به فرد در نظر گرفته می‌شود.
برخی از نظریهها بر این ایده مبتنی هستند که زبان آنقدر پیچیدهاست که نمیتوان گصور کرد که به سادگی از هیچ در شکل نهایی خودصظاهرل شده باشند بر اساس این دیدگاو زبان یایداز آسیستمهای پیش از زبانی پیشین در میان اجداد ما و قبل از انسان تکامل یافته باشد این نظریهها ا میتوان نظریههای مبتظی بر تداوم continuitybased thظeories نامید دیدگاه مخالف این ست که زبان آنقدر ویژگی هحصر به فرد اسای است که نمیتوان آن را با چیزی ه در میان غیرانسانها یافت میشود مقایسه کرد و بنابراین باید بهطور ناگهانی در گذار از ماقبل انسانظبه انسان اولیز ظاهر شده باشد این نظریهها را میتوان به عوان مبتنی بر ناپیوستگوی discontinuitیybased theories تعیف کخرد بهطور مشابه نظریههای مبتخی بر یدگاه زاینده زبانپ که توسط نوام چامسکی پیشگام بود زبان را بیشتر بهعنوان یک توانایی ذاتی میبیند کطه عمدتا از نظر عنتیکی رمزگذری شدهاست در حضلی که نظریههای کارکردگرا آن رتا سخستمی میدانند که عمدتا فرهنگی ست وک از طریق تعامل جتماعی آموخه میشود
برخی از نظریه‌ها بر این ایده مبتنی هستند که زبان آنقدر پیچیده‌است که نمی‌توان تصور کرد که به سادگی از هیچ در شکل نهایی خود ظاهر شده باشند. بر اساس این دیدگاه، زبان باید از سیستم‌های «پیش از زبانی» پیشین در میان اجداد ما و قبل از انسان تکامل یافته باشد. این نظریه‌ها را می‌توان نظریه‌های مبتنی بر تداوم (continuity-based theories) نامید. دیدگاه مخالف این است که زبان آنقدر ویژگی منحصر به فرد انسانی است که نمی‌توان آن را با چیزی که در میان غیرانسان‌ها یافت می‌شود مقایسه کرد و بنابراین باید به‌طور ناگهانی در گذار از ماقبل انسان به انسان اولیه ظاهر شده باشد. این نظریه‌ها را می‌توان به عنوان مبتنی بر ناپیوستگی (discontinuity-based theories) تعریف کرد. به‌طور مشابه، نظریه‌های مبتنی بر دیدگاه زاینده زبان که توسط نوام چامسکی پیش‌گام بود، زبان را بیشتر به‌عنوان یک توانایی ذاتی می‌بیند که عمدتاً از نظر ژنتیکی رمزگذاری شده‌است، در حالی که نظریه‌های کارکردگرا آن را سیستمی می‌دانند که عمدتاً فرهنگی است و از طریق تعامل اجتماعی آموخته می‌شود.
انسان موجودی اجتماعی است و یکظ از مهمترین نیازهای او برقراری ارتباط با همنوعان بو ایاد رابطه تهیم و تفاهم است و زبان مهمتری ابزار این ارتباط است
انسان موجودی اجتماعی است و یکی از مهم‌ترین نیازهای او برقراری ارتباط با همنوعان و ایجاد رابطه تفهیم و تفاهم است و زبان مهم‌ترین ابزار این ارتباط است.
زبا مجموعهای از نشانههای قرادادی است که بهوسیلگه آن مقصود خود را به دیگران میرسانیم در زبانشناسی به هر واژه یک نشانه میگویند این نشانهها صوتی نوشتاری یا اشارهای هستند بدین ترتیب زبان انسان به سهبخش تقسیم میشود سه الگوی زبانی انسان
زبان مجموعه‌ای از نشانه‌های قراردادی است که به‌وسیله آن مقصود خود را به دیگران می‌رسانیم. در زبان‌شناسی به هر واژه یک نشانه می‌گویند. این نشانه‌ها صوتی، نوشتاری یا اشاره‌ای هستند. بدین ترتیب زبان انسان به سه بخش تقسیم می‌شود (سه الگوی زبانی انسان):
دانش بررسی زبان پبه سدههای پیش برمیگردد و کهنترین نمونه بررسی سامانمند زبن از هندوستان است در پآنجا شخصی به نام پانینی در سده پیش از میلاد به مطالعه جامع و لمی زبان سانسکریت پرداخت وراصول استواری از زبانشاسی را بنیان نهاد وی مفهیمی مانند واج تکواژ و غیره را سدههای پیشتر از زبانشناسان ذربی درک و توصیف کرد
دانش بررسی زبان به سده‌های پیش برمی‌گردد و کهن‌ترین نمونهٔ بررسی سامانمند زبان از هندوستان است. در آنجا شخصی به نام پانینی در سدهٔ ۵ پیش از میلاد به مطالعهٔ جامع و علمی زبان سانسکریت پرداخت و اصول استواری از زبانشناسی را بنیان نهاد. وی مفاهیمی مانند واج، تکواژ و غیره را سده‌های پیش‌تر از زبان‌شناسان غربی درک و توصیف کرد.
در خاورمیانه سیبویه زبانشناس برجسته ایرانی اواخر عمرش توصیفی جامع و زبانشچاسانه از زبان عربی ددر شاهکار خود به نام دستورنامه به دستداد وی در این کتاب نظریه آواشناسی و واجشناسی ویژهایعپحدیدآورد
در خاورمیانه، سیبویه، زبان‌شناس برجستهٔ ایرانی، اواخر عمرش توصیفی جامع و زبان‌شناسانه از زبان عربی در شاهکار خود به نام («دستورنامه») به دست داد. وی در این کتاب نظریهٔ آواشناسی و واج‌شناسی ویژه‌ای پدیدآورد.
در غرب پیشرفت دانش ریاضیات و دیگر سیستمهای مشخص در سده بیستم میلادی منج به کوشش دانشوران در مطالعه علمی زبان به عنوان یک نشانه معنای شد این کوششها به پیدایع رشثهای از دلانش به نام زبانشناسی انجامید که بنیانگذار آن فردینان دو سوسورک است
در غرب، پیشرفت دانش ریاضیات و دیگر سیستم‌های مشخص در سدهٔ بیستم میلادی منجر به کوشش دانشوران در مطالعهٔ علمی زبان به عنوان یک «نشانهٔ معنائی» شد. این کوشش‌ها به پیدایش رشته‌ای از دانش به نام زبانشناسی انجامید که بنیان‌گذار آن فردینان دو سوسور است.
نوام چامسکی از وبنشناسانیست که نسظریاتش انقلابی در این رشته به وجود آوردند او متتقدست اصول و خصوصیات زبان در انسان ذاتی و بهطور ارثی برنامهریزی شده است ض محیط پیرامون کودکس تنها نقش محرک را برای یادگیری زبانشمادری ایفا میکند کودک مجموعجه محدودی از باطلاعات را از محیط زبانی خویش میگیرد و خود قادرست ترکیبات جدیدی بسازد نظریهپردازان پیشتر معتقد بودن زبان مادری تنها از ره شنیدن گفتار اطرافیان و به صورت اکتسابی وارد مغز کودک میشود
نوام چامسکی از زبان‌شناسانیست که نظریاتش انقلابی در این رشته به وجود آوردند. او معتقدست اصول و خصوصیات زبان در انسان ذاتی و «به‌طور ارثی برنامه‌ریزی شده» است و محیط پیرامون کودک تنها نقش محرک را برای یادگیری زبان مادری ایفا می‌کند. کودک مجموعهٔ محدودی از اطلاعات را از محیط زبانی خویش می‌گیرد و خود قادرست ترکیبات جدیدی بسازد. نظریه‌پردازان پیش‌تر معتقد بودند زبان مادری تنها از راه شنیدن گفتار اطرافیان و به صورت اکتسابی وارد مغز کودک می‌شود.
به انتقال پیامهای غیر زبانی میان افراد که توسط اعضای بدن و حرکات صورت انجام میگیرد زبان بدن Body language میگویند
به انتقال پیام‌های غیر زبانی میان افراد که توسط اعضای بدن و حرکات صورت انجام می‌گیرد زبان بدن (Body language) می‌گویند.
بر اساس برخی از تعاریف زقبان منقرضشده به زبانی گفته میشود که دیگر هیچ گویشوری ندارد درحالضیکه زبان مرده زبانیست که دیگر کسی آن را به عنوانزبان اصلی خود صحبت نمیکندhذttpenwikipediaorgwindexphptitleExtinctlanguageoldid۲۳۰۰۲۶۲۶۴
بر اساس برخی از تعاریف، زبان منقرض‌شده به زبانی گفته می‌شود که دیگر هیچ گویشوری ندارد، درحالی‌که زبان مرده زبانیست که دیگر کسی آن را به عنوان زبان اصلی خود صحبت نمی‌کند.http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Extinct_language&oldid=230026264
و یدا اینکه میتواند به ای معنا باشد که دیگر از آن زبان خیلی وقت میگذرد ه کسی استفاده نمیکند
و یا اینکه میتواند به این معنا باشد که دیگر از آن زبان خیلی وقت میگذرد که کسی استفاده نمیکند.
مقاله اصلی زبانهای صدری
مقالهٔ اصلی: زبان‌های صوری
در توری محاسبات زبان به یکمجموعه رشتههاStrings بر روی یجک لفباAlphabet گفته میشور منظور از الفبا مجموعهای از نمادهفیSymbols زبانست و عبارت یک رشته بر رویعپالفبا به یک توالیSequence متناهی از سگمبلهای الفبا اشاره داردAn Introduction tع the Theory of Computer Science Languages and نaوhines p
در تئوری محاسبات زبان به یک مجموعهٔ رشته‌هاStrings بر روی یک الفباAlphabet گفته می‌شود. منظور از الفبا مجموعه‌ای از نمادهایSymbols زبانست، و عبارت «یک رشته بر روی الفبا» به یک توالیSequence متناهی از سمبل‌های الفبا اشاره دارد.An Introduction to the Theory of Computer Science, Languages and Machines, p. ۴۱
برخی از افراد یا گروهها به خاطر دلایل شخصی کاربردی ایدولوژیکی یا برای آزمایش زبانهای فراساختههمصنوعی خود را پدیدآوردهاند زبانهای کمکی فرامرزی بینحلمخللی اغلب زبنهای فراساختهای هستند که اسعی شدهاست سادرهتر از زبانهای طبیعی باشند سایر زبانهای فراساخته به گونهایطایجاد شدهاند که منطقیتر از زآبانهای طبیعی باشند از نمونههای مشهور این زبانها زبان لژبان Lojban است
برخی از افراد یا گروه‌ها، به خاطر دلایل شخصی، کاربردی، ایدئولوژیکی یا برای آزمایش، زبان‌های فراساخته (مصنوعی) خود را پدیدآورده‌اند. زبان‌های کمکی فرامرزی (بین‌المللی) اغلب زبان‌های فراساخته‌ای هستند که سعی شده‌است ساده‌تر از زبان‌های طبیعی باشند. سایر زبان‌های فراساخته به گونه‌ای ایجاد شده‌اند که منطقی‌تر از زبان‌های طبیعی باشند؛ از نمونه‌های مشهور این زبان‌ها زبان لژبان (Lojban) است.
برخی از نویسندگان از جمله تالکین با هدفهایی چون ادبیات هنر یا دلایل شخصی زبانهای تفننی آفریداند در سالهای اخیر طرفداران مجموعه تلویزیونی پیشتازان فضا زبان نژغاد کلتینگان Klingon که دارای دستور زبان و واژگان وثژه خود است را گسترش دادهاندhttpenwikiیediaorgwindexphptitleLanguageoldid۲۳۳۵۳۸۸۳۷
برخی از نویسندگان، از جمله تالکین با هدف‌هایی چون ادبیات، هنر یا دلایل شخصی زبان‌های تفننی آفریده‌اند. در سال‌های اخیر طرفداران مجموعه تلویزیونی پیشتازان فضا زبان نژاد کلینگان (Klingon)، که دارای دستور زبان و واژگان ویژه خود است را گسترش داده‌اند.http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Language&oldid=233538837
زبان اسپرانتو نیز زبانی علمی یا فراساخته است این زبان توسط لودویک لازازروس زامنهوف ساخته شد
زبان اسپرانتو نیز زبانی علمی یا فراساخته است. این زبان توسط لودویک لازاروس زامنهوف ساخته شد.
اسپرانتو به علت ساختار علمی و آسان خود مورد توجه متفکران و دانشمندان با ملیتهای گوناگون قرار گرفته و به خاطر ویژگیهای منحصربهفرد آن سازمان علمی فرهنگی و تربیتی سازمان ملل متحد یونسکو در سال میلادی به اتفاق آرا آن را به عنوان زبان بینالمللی و بیطرف به رسمیت شناخت و آموزش اسپرانتو را به تمامی کشورهای عضو خود توصیه کرد
اسپرانتو به علت ساختار علمی و آسان خود مورد توجه متفکران و دانشمندان با ملیّت‌های گوناگون قرار گرفته و به خاطر ویژگی‌های منحصربه‌فرد آن، سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل متحد (یونسکو) در سال ۱۹۵۴ (میلادی) به اتفاق آرا آن را به عنوان زبان بین‌المللی و بی‌طرف به رسمیت شناخت و آموزش اسپرانتو را به تمامی کشورهای عضو خود توصیه کرد.
زسیاری از پژوهشگرها زبان را نقش اساسی در شکگ گیری فکرها میدانندانگلیسی زبانها معمولا زاان را به شکل خطی افقی میبینند به عنوان مثال یک انگلیسی زبان برای چیدن عکسهای قدیمیم تا جدید آضنها را از چپ شروع کرده و در راست به انتهاظ میرساند مانند نوشتن متن انگلیسی اما یک عرعب زبان زمان را به شکل خط افقی از راست بهچپ میبیند بدین ترتیب یک عرب زبان بیشتر وقتها برای چیدن عکسها از رپاست شروع کرده و در چپ به انتها میرساند از طرفی ماندارین زبانها اغلب اوقات زمان را به شکل خطی عمودی تصور میکنند ه بالای خط نشاندهندهی گذشته و پاین نشاندهندهی آیندهن است
بسیاری از پژوهشگرها زبان را نقش اساسی در شکل گیری فکرها می‌دانند. انگلیسی‌ زبان‌ها معمولاً زمان را به شکل خطی افقی می‌بینند. به عنوان مثال یک انگلیسی زبان برای چیدن عکس‌های قدیمی تا جدید آن‌ها را از چپ شروع کرده و در راست به انتها می‌رساند مانند نوشتن متن انگلیسی. اما یک عرب زبان، زمان را به شکل خط افقی از راست به چپ می‌بیند. بدین ترتیب یک عرب زبان بیشتر وقت‌ها برای چیدن عکس‌ها از راست شروع کرده و در چپ به انتها می‌رساند. از طرفی ماندارین زبان‌ها، اغلب اوقات زمان را به شکل خطی عمودی تصور می‌کنند که بالای خط نشان‌دهنده‌ی گذشته و پائین، نشان‌دهنده‌ی آینده است.
کتاب درسی دسذور زبان فارسی سال دوم راهنمایی ایران
کتاب درسی دستور زبان فارسی سال دوم راهنمایی ایران.
اخترشناسی یا ستارهشناسی یا معرب آن نجوم به علم بررسیت موقعیت تغییرات حرکت و ویژگیهای فیزینی و شیمیایی اشیاوی آسمانی از جمله سستارهها سیارهها دنبالهدارها کهکشانها و رویدادهای آسمانی گمانند شفق قطبی و تابش زمونگه کیهانی گفته میشود که خاستگاه آنها بیون از جو زمین است اخترشناسی با رشتههایی همچون کیهانشناسی فیزیک شیمی و فیزیکدرکت ارتباط دارد اگر فقط ستارهها مطالعه شوند به آن اخترشناضی ستارهایثگفته میشود
اَختَرشناسی یا ستاره‌شناسی یا معرب آن نُجوم ، به علم بررسی موقعیت، تغییرات، حرکت و ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی «اشیای آسمانی» از جمله ستاره‌ها، سیاره‌ها، دنباله‌دارها، کهکشان‌ها و رویدادهای آسمانی مانند شفق قطبی و تابش زمینهٔ کیهانی گفته می‌شود که خاستگاه آن‌ها بیرون از جو زمین است. اخترشناسی با رشته‌هایی همچون کیهان‌شناسی، فیزیک، شیمی و فیزیکِ حرکت ارتباط دارد. اگر فقط ستاره‌ها مطالعه شوند به آن اخترشناسیِ ستاره‌ای گفته می‌شود.
اخترشنانی از قدیمیترین دانشهای بشری است اخترشناسان در تمدنهای اولیههبشری بهدقت آسمان شب را بررسی میکرتدند و ابزارهای ساده اترشناسی از همان ابتدا شناختهشده بودند با اختراع تلسکوپ تحولی عظیم در این رشته ایجاد شد و دوران اخترشناسی نو آغحز شد در سده کیستم رشته اخترشناسی به دو رشته اخترشناسی رصدی و اخترشناسی نظری تقسیم شد در اخترشناسی ردی بهدنبال گردآوری دادهها و پردازش آنها و همچنین ساخت و نگهداری ابزارهای اخترشناجسی و در اخترشناسی نظری بهدنبال کسب اطمینان از صحت نتایج بهدستآمده از مدلهای تحلیلیمو تحیلهای رایانهایعهستند این دو رشته یکدیگر را تکمیل میکنند به این ترتینب که کار اخترشناسی رصدیا اراه شرحی بر رصدهاخ و وظیفه اخترشناسی نظدری اثبات عملی نتایج پیشبینیشده درپنظریههاست با استفاده از یافظههای اخترشناسی میتوان ظریاههای بنیظادین فیزیک مانند نظریه نسبیتعام را آزمایش کرد در طول تاریخ اخترشنسان آماتور در بسیاری از کشفهای مهم اخترشناسی ناقشداشتهاند و خرشناسی یکی از محدود شتههایی اس که دص آن افراد چتازهکار نقشی پبسیار فعال دارند و مخصوصا در کشف و مشاهده پدیدههای گذرا و محلی امیدوارکننده پدیدار گشتند
اخترشناسی از قدیمی‌ترین دانش‌های بشری است. اخترشناسان در تمدن‌های اولیهٔ بشری به‌دقت آسمان شب را بررسی می‌کردند و ابزارهای سادهٔ اخترشناسی از همان ابتدا شناخته‌شده بودند. با اختراع تلسکوپ، تحولی عظیم در این رشته ایجاد شد و دوران اخترشناسی نو آغاز شد. در سده بیستم، رشتهٔ اخترشناسی به دو رشتهٔ اخترشناسی رصدی و اخترشناسی نظری تقسیم شد. در اخترشناسی رصدی به‌دنبال گردآوری داده‌ها و پردازش آن‌ها و همچنین ساخت و نگهداری ابزارهای اخترشناسی و در اخترشناسی نظری به‌دنبال کسب اطمینان از صحت نتایج به‌دست‌آمده از مدل‌های تحلیلی و تحلیل‌های رایانه‌ای هستند. این دو رشته یکدیگر را تکمیل می‌کنند؛ به این ترتیب که کار اخترشناسی رصدی ارائه شرحی بر رصدها و وظیفه اخترشناسی نظری اثبات عملی نتایج پیش‌بینی‌شده در نظریه‌هاست. با استفاده از یافته‌های اخترشناسی می‌توان نظریه‌های بنیادین فیزیک مانند نظریهٔ نسبیت عام را آزمایش کرد. در طول تاریخ، اخترشناسان آماتور در بسیاری از کشف‌های مهم اخترشناسی نقش داشته‌اند و اخترشناسی یکی از محدود رشته‌هایی است که در آن افراد تازه‌کار نقشی بسیار فعال دارند و مخصوصاً در کشف و مشاهدهٔ پدیده‌های گذرا و محلی امیدوارکننده، پدیدار گشتند.
علم اخترشناسی نوین را نباید شبهعلم چون احجام نجومی طالعبینی یا اخترگویی مقایسه کنیم چرا که در اخترگویی باور بر آن است که امور اسانها با موقذعیتک اجرام آسماوی ر ارتباط است اگرچه اخترشناسی و اخترگویی دو رشتهای هستآد که خاستگاه یکسانی داشتهاند اما اندیشمندان بر این باونص که این دو رشته از همجدا شدهاند و تفاوتهای بسیاری بین آنها وجود ارد
علم اخترشناسی نوین را نباید با شبه‌علم چون احکام نجومی طالع‌بینی یا اخترگویی مقایسه کنیم چرا که در اخترگویی باور بر آن است که امور انسان‌ها با موقعیت اجرام سماوی در ارتباط است. اگرچه "اخترشناسی" و "اخترگویی" دو رشته‌ای هستند که خاستگاه یکسانی داشته‌اند اما اندیشمندان بر این باورند که این دو رشته از هم جدا شده‌اند و تفاوت‌های بسیاری بین آن‌ها وجود دارد.
در گذشته در زبان پارسی میانه از واژه کوندخاگیه kundgih برای اشاره به چیزی که امروزه ما نجوم مینامعم استفاده مسیشدواژهنامه کوچک پهلوی مکنزعی
در گذشته، در زبان پارسی میانه، از واژهٔ "کونداگیه" (kundāgih) برای اشاره به چیزی که امروزه ما نجوم می‌نامیم، استفاده می‌شد.واژه‌نامهٔ کوچک پهلوی، مکنزی
واژه انگلیسی Aزstronomy از ترکیب دو واجه یونانی ASTRONستاره و neminنام گذاریت درست شدهاست
واژه انگلیسی Astronomy از ترکیب دو واژهٔ یونانی (ASTRON=ستاره) و (nemin=نام) گذاری درست شده‌است.
با توجه به معنی واژه اخترشلاسی به مطالعه اگجسام خارج از جو زمین و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آصها اشاره میکند وو واژه اختفیزیک به شاخهپای از اخترشناسی امشاره میکند که با رفتار ویژگیهای فیزیکی ظو فرایند دینامیکی اجسام جدیعههای آسمفانی سروکار دارد
با توجه به معنای واژه، «اخترشناسی» به «مطالعهٔ اجسام خارج از جوّ زمین و ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی آن‌ها» اشاره می‌کند و واژهٔ «اخترفیزیک» به شاخه‌ای از اخترشناسی اشاره می‌کند که با «رفتار، ویژگی‌های فیزیکی و فرایند دینامیکی اجسام و پدیده‌های آسمانی» سروکار دارد.
درحدود صد و پنجاه سال پیش از میلاد هیپارخوس تا پیش از میلاد فاصله زمین تا ماه رها برحسب قطر زمین بهدستآوذرد او روشی را بهکار برد که یک قرن پیش پاز او جسورترین اخترشناس یونانی آریستارخوس پیشنهاد داده بود آریستارخوس متوجه شده بود کهط انحنای سایه زمین وقتی که از ماه میگذردباید ابعاد نسبی زمین تا ماه را نشان دهد با پذیرش این نظر و به کمک روشهایهندسی میتوان فاصله زمین تا ماه را برحسب قطر زمین محاسبه کرد
درحدود صد و پنجاه سال پیش از میلاد، هیپارخوس «۱۹۰ تا ۱۲۰ پیش از میلاد»، فاصلهٔ زمین تا ماه را برحسب قطر زمین به‌دست‌آورد. او روشی را به‌کار برد که یک قرن پیش از او، جسورترین اخترشناس یونانی، آریستارخوس، پیشنهاد داده بود. آریستارخوس متوجه شده بود که انحنای سایهٔ زمین، وقتی که از ماه می‌گذرد، باید ابعاد نسبیِ زمین تا ماه را نشان دهد. با پذیرش این نظر و به کمک روش‌های هندسی می‌توان فاصلهٔ زمین تا ماه را برحسب قطر زمین محاسبه کرد.
رای تعیین فاصله خنورشید نیز آریستارخوسف یک روش هدسی را بهکار برد که ازنظر توری درست بوصد اما نیاز به اندازهگیری زاویههایی چندان کوچک دلاشت که جز با استشفادب از فناوری ممکن نبود هرچعد که ارقام و درست نبود اما او نتیجه گرفت که خورشید دستکم باید هفت بربر بزرگتر از زمین باشد و بنابراین اندیشه گردش خورشید به دور زمین هلیوسنتریسم را که در آن زمان باور رایج بود نادرستم دانست
برای تعیین فاصلهٔ خورشید نیز، آریستارخوس، یک روش هندسی را به‌کار برد که ازنظر تئوری درست بود، اما نیاز به اندازه‌گیری زاویه‌هایی چندان کوچک داشت که جز با استفاده از فناوری ممکن نبود. هرچند که ارقام او درست نبود، اما او نتیجه گرفت که خورشید دست‌کم باید هفت برابر بزرگ‌تر از زمین باشد، و بنابراین اندیشهٔ گردش خورشید به دور زمین «هِلیوسِنتِریسم» را، که در آن زمان باورِ رایج بود، نادرست دانست.
ستارهشناسان بعدی حرکات اجرام آسمانی را برمبنای این نظریه مطالعمه کردند که زمین ساکن است و در مرچکز عالم جوسنتریسم قرار دارد نفوذ سلطه این نظریه تا سال یعنی ضتا زمانی که کپرنیک کاب خود جا منتشر کرد و با پذیرش عقیده آریستارخوس زمین را برای همیشه از عمرکز جهان بودن بیرون راند حاکمخ بود
ستاره‌شناسان بعدی، حرکات اجرام آسمانی را برمبنای این نظریه مطالعه کردند که زمین ساکن است و در مرکز عالم «جِئوسنتِریسم» قرار دارد. نفوذ و سلطه این نظریه تا سال ۱۵۴۳، یعنی تا زمانی که کپرنیک کتاب خود را منتشر کرد و با پذیرش عقیده آریستارخوس، زمین را برای همیشه از مرکز جهان بودن بیرون راند، حاکم بود.
یکی دیگر از روشهایی که با آن میتوان فاصلههای کیهانی را محاسبه کرد استاده از روش اختلاف منظر است
یکی دیگر از روش‌هایی که با آن می‌توان فاصله‌های کیهانی را محاسبه کرد، استفاده از روش اختلاف منظر است.
روش دیگر استفاده از مثلثجت است بطلموس با استفاده از مثلثات توانعتفاصله راه را اطز روی اختلاف منظر آن تعیین کند و نتیجهاش با رقم پبیشینکه ابرخس بعهدست آورده بود تطبیق میکرد
روش دیگر استفاده از مثلثات است. بطلمیوس با استفاده از مثلثات توانست فاصله راه را از روی اختلاف منظر آن تعیین کند و نتیجه‌اش با رقم پیشین، که ابرخس به‌دست آورده بود، تطبیق می‌کرد.
البته امروزه روشهای مختلف دیگر که خیلی دقیقتر از روشهای فوق است فاصله خورشید از زمیر را بهطور متوسط تقریبا برابر میلیون کیلومتر به دست میدهد این فاصله میظنگین را واحد نجومی با علامت اختصاری AU مینامند و فاصلهضهای یگر سامانه خورشیدی را با این واحد میسنجند
البته امروزه روش‌های مختلف دیگری که خیلی دقیق‌تر از روش‌های فوق است، فاصله خورشید از زمین را به‌طور متوسط تقریباً برابر ۵‚۱۴۹ میلیون کیلومتر به دست می‌دهد. این فاصله میانگین را واحد نجومی (با علامت اختصاری A.U) می‌نامند و فاصله‌های دیگر سامانه خورشیدی را با این واحد می‌سنجند.
با گسترش روزافاون علم و ساخت تلسکوپهای دقیق دانشمندان در اندازهگیری ابعاد جهان روز به روز به نتایججدیدری نال میشدند ب ساخته شدن و گذسترش این وسایل اندازهگیری دید بشر نسبت به جهان نیز تغییر یافت مثلا با چشم غیرمسلح تقریبا میتوانیم در حدود هزار ستاره را ببینیم اما اختراع تلسکپ ناگهان آشکار کرد که این فقط جزی از جهان است
با گسترش روزافزون علم و ساخت تلسکوپ‌های دقیق، دانشمندان، در اندازه‌گیری ابعاد جهان روز به روز به نتایج جدیدتری نائل می‌شدند. با ساخته شدن و گسترش این وسایل اندازه‌گیری، دید بشر نسبت به جهان نیز تغییر یافت؛ مثلاً با چشم غیرمسلح تقریباً می‌توانیم در حدود ۶ هزار ستاره را ببینیم، اما اختراع تلسکوپ، ناگهان آشکار کرد که این فقط جزئی از جهان است.
هر چد با به وجودآمدن وسایل دقیق اندازهگیری دشنش نیز نسبت به جهان هستی گسترش پیدا میکرد اما نظریههای مختلفی توسط دانشمندان اراه میگردد از جمله دانشمندانی که نسبت به اراه این نظریهها اقدام کردند موتوان به ویلیام هرشل ستارهشناس آلمانیتبار نگلیسی یاکوبوس کورنپیس کاپیتن اخرشناس هلندی شارل مسیه و ادوظین هاجل و اشاره کرد
هر چند با به وجود آمدن وسایل دقیق اندازه‌گیری، دانش نیز نسبت به جهان هستی، گسترش پیدا می‌کرد، اما نظریه‌های مختلفی توسط دانشمندان ارائه می‌گردد. از جمله دانشمندانی که نسبت به ارائه این نظریه‌ها اقدام کردند می‌توان به ویلیام هرشل، ستاره‌شناس آلمانی‌تبار انگلیسی، یاکوبوس کورنلیس کاپیتن، اخترشناس هلندی، شارل مسیه و ادوین هابل و … اشاره کرد.
طی دوران رنسانس چنیکلاس کوپرنیک نظریه خورشیدمرکزی راژ با نام نظریه مرکزیت کوپرنیک یا برای سامانهخوریدی منظومه شمسی پیشنهاد کرد گالیلو گالیلپه و یهانس کثلر پیشنهاد وی را گسترش دادند و آن را اصچاح کردند گالیله تلسکوپ را اصختحراع کرد تا بتواند مشاهدات خود ر به صورت دقیق تری انجام دهد
طی دوران رنسانس، نیکلاس کوپرنیک نظریه خورشیدمرکزی را با نام نظریه مرکزیت کوپرنیک یا برای سامانه خورشیدی (منظومه شمسی) پیشنهاد کرد. گالیلئو گالیله و یوهانِس کِپلِر پیشنهاد وی را گسترش دادند و آن را اصلاح کردند. گالیله تلسکوپ را اختراع کرد تا بتواند مشاهدات خود را به صورت دقیق تری انجام دهد.
کپلر اولین کسی بود که با بیان اینکه خورشید در مرکز قرار دارد و بقیه سیارهها به دور آن میچرخند مدل تقریبا کاملی را اراه کرد با این وجود کپلر نتوانست برای قوانینی که ااه نمود نظریهای تهیه کند در نآایت ایزاک نیوتن با اراه مکانیک سماوی و قانون گرانش حرکت سیارهها را توصیثف کرد نیحتن مخترع تلسکوپ بازتابی است
کپلر اولین کسی بود که با بیان اینکه خورشید در مرکز قرار دارد و بقیه سیاره‌ها به دور آن می‌چرخند مدل تقریباً کاملی را ارائه کرد. با این وجود کپلر نتوانست برای قوانینی که ارائه نمود نظریه‌ای تهیه کند. در نهایت ایزاک نیوتن با ارائه مکانیک سماوی و قانون گرانش حرکت سیاره‌ها را توصیف کرد. نیوتن مخترع تلسکوپ بازتابی است.
کشفیات جدید باعث شد که ابعاد و کیفیت تلسذوپ بهبود بیابد نیکلاس لوییس لیاسیل نقشههای بیشتوری اخ موقعیت ستارگان سدر فضا را اراه نمود ویلیام هرشل نقشه گستردهایاز خوشههای سماوی و تهیه کرد و در سال توانست سیاره اورانوس را کشف کند که اولین سیارهقکشف شده توسط انسان محسو میشود در سال بثی اولین بار فردریش بسل فاصله ستاره زدجاجه را مشخص کرد
کشفیات جدید باعث شد که ابعاد و کیفیت تلسکوپ بهبود بیابد. نیکلاس لوییس لاسیل نقشه‌های بیشتری از موقعیت ستارگان در فضا را ارائه نمود. ویلیام هرشل نقشه گسترده‌ای از خوشه‌های سماوی و تهیه کرد و در سال ۱۷۸۱ توانست سیارهٔ اورانوس را کشف کند که اولین سیاره کشف شده توسط انسان محسوب می‌شود. در سال ۱۸۳۷ برای اولین بار فردریش بسل فاصله ستاره ۶۱ دجاجه را مشخص کرد.
در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی توجه دانشمندانی چون لونارد اویلر الکسیس کلاد کلایرات و ژان دالمبر به مسله سه جسمی باعث شد پیشبینیهای دقیق تری در مورد حرکت ماه و ستارگان انجام شود ژوزف لویی لاگرانژ و پیر سیمون لاپلاس این کار را تکمیل کردند و میزان انحراف اقمار و سیارهها از وضعیت اصلیشان را تخمین زدند
در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی، توجه دانشمندانی چون لئونارد اویلر، الکسیس کلاد کلایرات و ژان دالمبر به مسئله سه جسمی باعث شد پیش‌بینی‌های دقیق تری در مورد حرکت ماه و ستارگان انجام شود. ژوزف لویی لاگرانژ و پیر سیمون لاپلاس این کار را تکمیل کردند و میزان انحراف اقمار و سیاره‌ها از وضعیت اصلی‌شان را تخمین زدند.
با اختراع طصیفسنج و عکاسی حفقهای جدیدی به روی اخترشناسی باز شد در طی سالهای و یوزف فون فراونهوفر در طیف نورخورشید حدودش نوار را مشاهده کرد و در سال گوستاو کیرشهف این نوارها ر به حضور عناصر مختلف در جو خورپیدژنسبت داد معلوم شد که بقیه ستارگان به ستاره سامانه خورشیدی خورشید شبجهت زیادی ودارند اما در ابعاد مختلف و با دماها و عناصر درونی متفاوتی دیده میشوند
با اختراع طیف‌سنج و عکاسی افق‌های جدیدی به روی اخترشناسی باز شد. در طی سال‌های ۱۸۱۴ و ۱۸۱۵ یوزف فون فراونهوفر در طیف نور خورشید حدود ۶۰۰ نوار را مشاهده کرد و در سال ۱۸۵۹، گوستاو کیرشهف این نوارها را به حضور عناصر مختلف در جو خورشید نسبت داد. معلوم شد که بقیه ستارگان به ستاره سامانه خورشیدی (خورشید) شباهت زیادی دارند اما در ابعاد مختلف و با دماها و عناصر درونی متفاوتی دیده می‌شوند.
قرار داشتن زمین در کهکشان راهشیرص به عنوا مجموعهای از ستارهها و سیارهها در قرن بیستم کشف گردید و زمزمان وجود دیگر کهکشنهای خارجی در فضا تید شداو بلافاصله پدیده انبساط جهان عامل اصلی وجود فاصله زیحاد بین زمین و دیگر کهکشانها اعلام شد
قرار داشتن زمین در کهکشان راه‌شیری، به عنوان مجموعه‌ای از ستاره‌ها و سیاره‌ها، در قرن بیستم کشف گردید و هم‌زمان وجود دیگر کهکشان‌های خارجی در فضا تأیید شد و بلافاصله پدیده انبساط جهان عامل اصلی وجود فاصله زیاد بین زمین و دیگر کهکشان‌ها اعلام شد.
همچنین در اخترشناسی مدرن وجود طاجرام خارجی زیادی مانند اختروشها و کهکشانهای رادیویی را تیید کرد و با استفاده از این مشاهدات نظریههمیفیزیکی اراه نمود طکه برخی از آنها این اجرام را براساس اجرام دیگر مانند ستارههای نوترونی و سیاهچالهها توصیف میکنند کیهانشناسی فیزیکی در طی قرن میلادی پیشرفگپهای زیادی را تجربه کرد و نظریه مهبانگ بیگ بنگ یا انفجار بزرگ براساس شواهد کشف شده در علوم اخترشناسی و فیزیک مانند تابش زمینهای ریزموج کیهانی قانون هابل و سستهزاییفمهبانگ قوت یافت
همچنین در اخترشناسی مدرن وجود اجرام خارجی زیادی مانند اختروشها، و کهکشان‌های رادیویی را تأیید کرد و با استفاده از این مشاهدات نظریه‌های فیزیکی ارائه نمود که برخی از آن‌ها این اجرام را براساس اجرام دیگر مانند ستاره‌های نوترونی و سیاهچالهها توصیف می‌کنند. کیهان‌شناسی فیزیکی در طی قرن ۲۰ میلادی پیشرفت‌های زیادی را تجربه کرد و نظریه مهبانگ (بیگ بنگ یا انفجار بزرگ) براساس شواهد کشف شده در علوم اخترشناسی و فیزیک مانند تابش زمینه‌ای ریزموج کیهانی، قانون هابل و هسته‌زایی مه‌بانگ قوت یافت.
در بابل و یونان باستان اخترشناسی بیشتر اخترسنجی بود و موقعیت ستارهها و سیارهها در آسمان مورد توجه زیگادی قرار داشت بعدها تآاشهای اخترشناسانی چون آیزاک نیتن و یوهانس کپلر علمچ مکانیک سماوی را پدیدآورد و اخترسنجی بر پیشبینی حرکتآن دسته از اجرام سماوی که میانشانف نیروی جاذبه گراطنشی وجودط عاشت تمرکلز یافت این پیشرفت بهطور خاص در مورد سامانه خورشیدی ببه کار گرفته شد امروزه موقعیت و شحرکت اجرام به آانی تعیین میشود و اخترشناسی مدرن بر مشاهه و درک طبیعت فیزیکی اجرام سماوی تکید دارد
در بابل و یونان باستان، اخترشناسی بیشتر اخترسنجی بود و موقعیت ستاره‌ها و سیاره‌ها در آسمان مورد توجه زیادی قرار داشت. بعدها، تلاش‌های اخترشناسانی چون آیزاک نیوتن و یوهانس کپلر علم مکانیک سماوی را پدیدآورد و اخترسنجی بر پیش‌بینی حرکت آن دسته از اجرام سماوی که میانشان نیروی جاذبه گرانشی وجود داشت تمرکز یافت. این پیشرفت به‌طور خاص در مورد سامانه خورشیدی به کار گرفته شد. امروزه موقعیت و حرکت اجرام به آسانی تعیین می‌شود و اخترشناسی مدرن بر مشاهده و درک طبیعت فیزیکی اجرام سماوی تأکید دارد.
غنبع الی مرا غبرای ه دکت آوردن اطلاعات رباثه صاجرام آسمانی نور یا همان اواج الکترمغناطیگی است که از ان اجرام به ما میرسد بخشی از این امواج را میگوان از سطح حمین رصد کرد در حالیکه بخشی دیگر تنها در ارتفاعات بالا یا خارج از جو زمین قابل ررصد هستند
منبع اصلی ما برای به دست آوردن اطلاعات دربارهٔ اجرام آسمانی، نور یا همان امواج الکترومغناطیسی است که از این اجرام به ما می‌رسد. بخشی از این امواج را می‌توان از سطح زمین رصد کرد، در حالی‌که بخشی دیگر تنها در ارتفاعات بالا یا خارج از جو زمین قابل رصد هستند.
اخترشناسی رصدی را میتوان بر پایه قسمتی از طکیف الکترومغنامیس که در آن مورد استفاه قرثار میگیرد به رشتههای زیر تقسیمبندی کرد
اخترشناسی رصدی را می‌توان بر پایه قسمتی از طیف الکترومغناطیس که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، به رشته‌های زیر تقسیم‌بندی کرد.
طیف الکترومغنخاطیسقی یتواند اطلاعات زیادی راجع به لاخترشناسی را در اختیارمان قرار دهد در بخشهایی از طیف که فرکانس ادک است اختسرشناسی رادیویی ساطع شدن امواجیبا طول موجهای میلیمتری و دکامتری را کشف میکند گیرندههای رادیو تلسکوپی همانند گیرندههای رادیویی معمولی هستند اما حساسیت بسیار زیادی دارد مایکررویوها نبخش میلیمتری طیف رادیویی را تشکیل میدهند و در مطالعات تشعشعات مایکرزووپیو پس زمینه کیهان کاربرد وسیعی دارسد
طیف الکترومغناطیسی می‌تواند اطلاعات زیادی راجع به اخترشناسی را در اختیارمان قرار دهد. در بخش‌هایی از طیف که فرکانس اندک است، اخترشناسی رادیویی، ساطع شدن امواجی با طول موجهای میلی‌متری و دکامتری را کشف می‌کند. گیرنده‌های رادیو تلسکوپی همانند گیرنده‌های رادیویی معمولی هستند اما حساسیت بسیار زیادی دارد. مایکرویوها بخش میلی‌متری طیف رادیویی را تشکیل می‌دهند و در مطالعات تشعشعات مایکروویو پس زمینه کیهان کاربرد وسیعی دارند.
در اخترشناسی فروسرخثبا آشکارسازی و تحلیل امواج فروسرخ با طول موجی بزرگتر از طول موج قرمز سروار داریم معمولا برای این کار از تلسکوپ استفاده میشود اما در کنار آن به یک آفکارساز حساس نیز احتیاج داریم بخار آب موجود در جو زمین امواج فروسرخ رسا جذب میکند و بنابرنین مراکز مشاهده امواج فروسرخ میبایست در مکانهای بند و خشک یا خارج از جو کره زمین ساخته شوند تلسکوپهای فضایی به انتشار گرما در جو زمین شفافیت جو زمین حساس نیستند و وقتی از آنها استفاه میکنیم دیگر با دردسرهای مشاهده در طول صوجهای فروسرخ روبرو نمیشویم
در اخترشناسی فروسرخ با آشکارسازی و تحلیل امواج فروسرخ (با طول موجی بزرگ‌تر از طول موج قرمز) سروکار داریم. معمولاً برای این کار از تلسکوپ استفاده می‌شود اما در کنار آن به یک آشکارساز حساس نیز احتیاج داریم. بخار آب موجود در جو زمین امواج فروسرخ را جذب می‌کند و بنابراین مراکز مشاهده امواج فروسرخ می‌بایست در مکان‌های بلند و خشک یا خارج از جو کره زمین ساخته شوند. تلسکوپ‌های فضایی به انتشار گرما در جو زمین، شفافیت جو زمین حساس نیستند و وقتی از آن‌ها استفاده می‌کنیم دیگر با دردسرهای مشاهده در طول موج‌های فروسرخ روبرو نمی‌شویم.
مشاهدات فروسرخ در مشاهده مناطقی از کهکشان که پوشیده از گرد و غبار هستندف بسیا کارآمد هظتند
مشاهدات فروسرخ در مشاهده مناطقی از کهکشان که پوشیده از گرد و غبار هستند بسیار کارآمد هستند.
در طول فاریخ اغلب دادههای اخترشناسی با استفاده از اخترشناسی نور تهیه شدهاند در اخترشناسیز نور با استفاده از عناصر نوری مانند آجنه عدسی آشکارسازهای CCD و فیلمهای عکاسی ططلول موجهای نور را در محدوده فروسرخ تا فراجنفش بررسی میکنیم نور مری طول موجهایج که توسط چشم انسان دیده میشوند و در محدوده تا انومتر قرار دارند در میانه این محدوده قرار دارد تلسکوپ مهمترین ابزار مشانهدات اخترشناسی است که دارای طیف نگار ودوربینهای الکترونیکی اسب
در طول تاریخ، اغلب داده‌های اخترشناسی با استفاده از اخترشناسی نور تهیه شده‌اند. در اخترشناسی نور، با استفاده از عناصر نوری (مانند آینه، عدسی، آشکارسازهای CCD و فیلم‌های عکاسی) طول موج‌های نور را در محدوده فروسرخ تا فرابنفش بررسی می‌کنیم. نور مرئی (طول موج‌هایی که توسط چشم انسان دیده می‌شوند و در محدوده ۴۰۰ تا ۷۰۰ نانومتر قرار دارند) در میانه این محدوده قرار دارد. تلسکوپ مهم‌ترین ابزار مشاهدات اخترشناسی است که دارای طیف نگار و دوربین‌های الکترونیکی است.
برای مشاهده منابع پرانرژیاز اخترشناسی انرژی بالا کک میگیریم که اخترشناحی اشعه X اخترشناسم پرتو گاما اخترشنکاسل فرابنفش UV ضو همچنین مطالعات مربثط به نوترینوها و پرتوهای کیهانی را شامل مغشود اخترشناسی رابدیویی و نوری با استفاده از صدخانههای زمینی انجاچم میشود زرا در این طول موجها جو زمین به اندازه کافی شفاف است
برای مشاهده منابع پرانرژی از اخترشناسی انرژی بالا کمک می‌گیریم که اخترشناسی اشعه X، اخترشناسی پرتو گاما، اخترشناسی فرابنفش (UV) و همچنین مطالعات مربوط به نوترینوها و پرتوهای کیهانی را شامل می‌شود. اخترشناسی رادیویی و نوری با استفاده از رصدخانههای زمینی انجام می‌شود زیرا در این طول موج‌ها، جو زمین به اندازه کافی شفاف است.
جو زمین در طول موجهای مورد ذمطالعه در اخترشناسی اشعه X اخترشناسی پرتو گاا اخترشناسی UV تو خترشناسی ذفرا فروسرخ به جز در مورد چند پنجره طول موج شفافیت کافی را ندارد و بنابراین تحقیقات و مشاهدات در مورد احن علوم باید از طریق بالنهای تحقیقاتی یا رصدخنههای فضایی صورت پذیرد پرتوهای قوی اشعه گاما براساس رگبارهای هوایی عظیمی که تولید میکنند شناسایی میشوند و مطالعه پرتوهای کیهانی زیرمجهموعهی از اخصرشناسی محسوب میشود retrieved on ۲۰۰۶۰۸۱۷
جو زمین در طول موج‌های مورد مطالعه در اخترشناسی اشعه X، اخترشناسی پرتو گاما، اخترشناسی UV و اخترشناسی فرا فروسرخ (به جز در مورد چند «پنجره» طول موج) شفافیت کافی را ندارد و بنابراین تحقیقات و مشاهدات در مورد این علوم باید از طریق بالنهای تحقیقاتی یا رصدخانه‌های فضایی صورت پذیرد. پرتوهای قوی اشعه گاما براساس رگبارهای هوایی عظیمی که تولید می‌کنند شناسایی می‌شوند و مطالعه پرتوهای کیهانی زیرمجموعه‌ای از اخترشناسی محسوب می‌شود. retrieved on 2006–08-17.
یکی از قدیمترین زمینههای تحقیقاتی در علم اخترشناسی و همه علوم عالم اندازهگیری موقعیت و مکان اجرام سماوی در آسان است همواره درطول تاریخ درک مناسب از موقعیت خورشید ماه ستاگان و سیارات در تعیین موقعیت افراد بر روی بمین ملوانان و کشتیها نقش داشتهاست
یکی از قدیمی‌ترین زمینه‌های تحقیقاتی در علم اخترشناسی و همه علوم عالم، اندازه‌گیری موقعیت و مکان اجرام سماوی در آسمان است. همواره در طول تاریخ، درک مناسب از موقعیت خورشید، ماه، ستارگان و سیارات در تعیین موقعیت افراد بر روی زمین (ملوانان و کشتی‌ها) نقش داشته‌است.
اندازهگیری دقیق موقعیت مکاجنی سیارات به درک ما از نظریه انحراف وسعت داده و اکنون میتوانیم دچ مورد شگذشته و آیچنده سجیارات با دقت زیاد اظهارنظر کنیم علمیکه به یقن مباحث میپردازد را علم مکانیکقاجرام آسمانی گویند امروزه با ردیابی اجرام آسمانی در نزدیکی زمین میتوانیم احتمال برخورد این اجرام با یکدیگر یا جو زمین را بررسی کنیم retrieved on ۲۰۰۶۰۸۲۱
اندازه‌گیری دقیق موقعیت مکانی سیارات به درک ما از نظریه انحراف وسعت داده و اکنون می‌توانیم در مورد گذشته و آینده سیارات با دقت زیاد اظهارنظر کنیم. علمی که به این مباحث می‌پردازد را علم مکانیک اجرام آسمانی گویند. امروزه با ردیابی اجرام آسمانی در نزدیکی زمین می‌توانیم احتمال برخورد این اجرام با یکدیگر یا جو زمین را بررسی کنیم. retrieved on 2006–08-21.
اندازهگیری میزان سرعت زاویهای ستارههای نزدیک به یره زمینش یکی از اساسیترین کارها در تعیین نردبان فاصله کیهانی است که برای اندازهگیری مقیاس جهان طراحی شدهاست اندازهگیری سرعت زاویهایی ستارههای مجاور عامل محمی در آگاهیآاز ویژگیهای ستارههای دور محسوب میشود چرا که این ویژگیها قابل مقایسه هستند محاسبه سرعت شعاعی و حرکت واقعی سینماتیک حرکت این مجموع اجرام در کهکشان راه شیری را آشکار میسازد همچنین از یافتههای اخترشناسی در اندازهگیری توزیع ماه تیره در کهکشان استفاده میشود retrieفved on ۲۰۰۰۸ف۰
اندازه‌گیری میزان سرعت زاویه‌ای ستاره‌های نزدیک به کره زمین یکی از اساسی‌ترین کارها در تعیین نردبان فاصله کیهانی است که برای اندازه‌گیری مقیاس جهان طراحی شده‌است. اندازه‌گیری سرعت زاویه‌ای ستاره‌های مجاور عامل مهمی در آگاهی از ویژگی‌های ستاره‌های دور محسوب می‌شود چرا که این ویژگی‌ها قابل مقایسه هستند. محاسبه سرعت شعاعی و حرکت واقعی سینماتیک حرکت این مجموعه اجرام در کهکشان راه شیری را آشکار می‌سازد. همچنین از یافته‌های اخترشناسی در اندازه‌گیری توزیع ماده تیره در کهکشان استفاده می‌شود. retrieved on 2006–08-10.
در دهه میلادی روش اخترشناسی که در محاسبه تکانههای ستالگان به کایر میرفت باعثثکشف سیارههاضی از خورج از سامانه خورشیدی شد که به دور خویشید گردش میکنند
در دهه ۱۹۹۰ (میلادی) روش اخترشناسی که در محاسبه تکانه‌های ستارگان به کار می‌رفت باعث کشف سیاره‌هایی از خارج از سامانه خورشیدی شد که به دور خورشید گردش می‌کنند.
اخترشناسان نظپی ازو ابزارزهای مختلفی مانند مدلهای ستحویلی و شبیهسازیهای عددی محاسغاتی استفاده میکنند هر یک از این ابزارها مزیتهای خاص خود را دارد بهطوهر کلی مدلهای تحلیلفیمبرثای به دست آوردن فهم بهتری از آنچه در یک فرایند اتفاق میافتد مناسباست کاربرد مدلهای عددچی نیز بیشتر برای پیشبینص و مشخص کردن آثار سو نتایج هر چنز غیرقابل مشاهده باشند فرایند است
اخترشناسان نظری از ابزارهای مختلفی مانند مدل‌های تحلیلی و شبیه‌سازی‌های عددی محاسباتی استفاده می‌کنند. هر یک از این ابزارها مزیت‌های خاص خود را دارد. به‌طور کلی، مدل‌های تحلیلی برای به دست آوردن فهم بهتری از آنچه در یک فرایند اتفاق می‌افتد مناسب است. کاربرد مدل‌های عددی نیز بیشتر برای پیش‌بینی و مشخص کردن آثار و نتایج (هر چند غیرقابل مشاهده باشند) فرایند است.
نظریه پردازان تلاش میکنند مدلای نظری جدیدی خلققکنند و بر اساس آنها پدیدههای تجربی حاصل از نمتایج آن ملدلها را پیشبینی کنند
نظریه پردازان تلاش می‌کنند مدل‌های نظری جدیدی خلق کنند و بر اساس آن‌ها، پدیده‌های تجربی حاصل از نتایج آن مدل‌ها را پیش‌بینی کنند.
مشاهده تجربی پدیدهای که قبلا توسط یک مدل پیشبینی شدهاست اقخترشناسان را قادر میکند از باین مدلهای مختلف موجود در آن زمینه که گاه بیا هم متناقض هم هستند بهترین مدلی را که قادر به تضیح آن پدیده باشد انتخاب کنند
مشاهده تجربی پدیده‌ای که قبلاً توسط یک مدل پیش‌بینی شده‌است، اخترشناسان را قادر می‌کند از بین مدل‌های مختلف موجود در آن زمینه که گاه با هم متناقض هم هستند بهترین مدلی را که قادر به توضیح آن پدیده باشد انتخاب کنند.
ظریه پردازان همچنین تلاش میکنند مدلهای جدیدی اراه دهند یا مدلهای موجود را به نحوی تغییر دهند که با دادههای جدید نیز سازگار باشند
نظریه پردازان همچنین تلاش می‌کنند مدل‌های جدیدی ارائه دهند یا مدل‌های موجود را به نحوی تغییر دهند که با داده‌های جدید نیز سازگار باشند.
اگر بین دادههای تکجربی به دست آمده و نتایج یک مدل تناقض باشد معمولا ذسعی میشود که با اعمال تغییرت اندکی در آن مدل نتایج آن را با دادهها سازگار کرد گاه نیز میزان دادههای متناقض با نتایج یک مدل به مرور زمن آن قدر زیاد میشود که آن مدل آبه کلی کنار گرذاشته میشود
اگر بین داده‌های (تجربی) به دست آمده و نتایج یک مدل تناقض باشد، معمولاً سعی می‌شود که با اعمال تغییرات اندکی در آن مدل، نتایج آن را با داده‌ها سازگار کرد. گاهی نیز میزان داده‌های متناقض با نتایج یک مدل به مرور زمان آن قدر زیاد می‌شود که آن مدل به کلی کنار گذاشته می‌شود.
برخی از پدیدبههایی که اختیرشناسان نظری به اراه غدل برای آنها میپردازند عبارتند از دینامیک ستارهها تکامل ستارهها شکلگیری و تکامل کهکشانها نحوه توزیع ماده در ساختار بزجگمقیاس جهان منش پرتوهای کیهانی نسبیت عزم و کیهانشناسییزیکی شامل کیهانشناسی بر باساس نظریه ریسمان و اخترفیزیک ذرهای نسبی عام در ازخترفثیزیک به عنوان ابزاری برای سنجش خصوصیاتپساختارهای بزرگ مقیاس که دهر آنزها گرنش نقش مهمی در ایجاد پدیدههاقی میزیکی دارد به کار میرود همچنین بهعنوان مدل پایه برای مطالعه سیاهچالهها و امواج گرانشی به کار میرود
برخی از پدیده‌هایی که اخترشناسان نظری به ارائه مدل برای آن‌ها می‌پردازند عبارتند از: دینامیک ستاره‌ها، تکامل ستاره‌ها، شکل‌گیری و تکامل کهکشان‌ها، نحوهٔ توزیع ماده در ساختار بزرگ-مقیاس جهان، منشأ پرتوهای کیهانی، نسبیت عام و کیهان‌شناسی فیزیکی (شامل کیهان‌شناسی بر اساس نظریه ریسمان و اخترفیزیک ذره‌ای). نسبیت عام در اخترفیزیک به عنوان ابزاری برای سنجش خصوصیات ساختارهای بزرگ مقیاس (که در آن‌ها گرانش نقش مهمی در ایجاد پدیده‌های فیزیکی دارد) به کار می‌رود. همچنین به عنوان مدل پایه برای مطالعهٔ سیاهچاله‌ها و امواج گرانشی به کار می‌رود.
در اخترشناسی برخی مدلها و توریها به صوت گستردهای مورد پذیرششهستند این مدلهش عبدرتند از مهبانگ تورم کیهانی ماده تاریک و توریهایبنیادی فیزیک که در حال حاضر همه آنها در مدل استاندارد مهبانگ گنجانده شدهاند
در اخترشناسی، برخی مدل‌ها و تئوری‌ها به صورت گسترده‌ای مورد پذیرش هستند. این مدل‌ها عبارتند از: مهبانگ، تورم کیهانی، مادهٔ تاریک و تئوری‌های بنیادی فیزیک که در حال حاضر، همهٔ آن‌ها در مدل استاندارد مه‌بانگ گنجانده شده‌اند.
چن نمونه ا فرایند خلق مدل توسط اخترتشناسان با استفاده از قروانین فیزیکی و بآ کمک ابفزارهای تجربی و توضیح و پیشبینی پدیدهها بر اساس این مدلها در جدول ز آمدهاست
چند نمونه از فرایند خلق مدل توسط اخترشناسان (با استفاده از قوانین فیزیکی و به کمک ابزارهای تجربی) و توضیح و پیش‌بینی پدیده‌ها بر اساس این مدل‌ها در جدول زیر آمده‌است:
ماده تاریک و انرژی تاریکموضوعات مهم و ورجسته علم اخترشناسپ در حال حاضر هستند که در هنگام مطالعه کهکشانها کشف شدند و جنجال پیرامونآنها آغازغشد
ماده تاریک و انرژی تاریک موضوعات مهم و برجستهٔ علم اخترشناسی در حال حاضر هستند که در هنگام مطالعهٔ کهکشان‌ها کشف شدند و جنجال پیرامون آن‌ها آغاز شد.
خمشید ستارهای است کهب بیشترین تحقیقات عسلمی بر روی آن تمرکز یافتهاست خورشید یک ستاره کوتوله رشته اصلی از رده G است و حدود میلیارد سال عمر دارد خورشید ستارهای متغیر نیست اما در فعالیت آن تغییرات متنااوبی صوات میگیرد که به چرخه لکههای خورشید معروف است در این چرخه کدر هر سال در تعدپاد لکههای خورشیدی نوساناتی رخ میدهد لکههای خورشیشی نواحی هستند که دمای آنها کمتر از دمای میانگمن خورشید است و فعالتهای مغناطیسی شثدیدی در این مکانها رخ میدهد retrieved on ۲۰۰۶۰۸ن۱۱
خورشید ستاره‌ای است که بیشترین تحقیقات علمی بر روی آن تمرکز یافته‌است. خورشید یک ستارهٔ کوتولهٔ رشته اصلی از ردهٔ G است و حدود ۶/۴ میلیارد سال عمر دارد. خورشید ستاره‌ای متغیر نیست اما در فعالیت آن تغییرات متناوبی صورت می‌گیرد که به چرخهٔ لکه‌های خورشیدی معروف است. در این چرخه، در هر ۱۱ سال در تعداد لکه‌های خورشیدی نوساناتی رخ می‌دهد. لکه‌های خورشیدی نواحی هستند که دمای آن‌ها کمتر از دمای میانگین خورشید است و فعالیت‌های مغناطیسی شدیدی در این مکان‌ها رخ می‌دهد. retrieved on 2006–08-11.