instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما این شی را بعد از الهه دریا، به افتخار آن مکان سرد و یخ زده که همیشه در آن به سر میبرد، سدنا نام گذاری کردیم. | We named this object Sedna after the Inuit goddess of the sea, in honor of the cold, icy places where it spends all of its time. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | صدایت را می شنوم که مرا به بیرون فرا می خواند. | Heard your voice calling out to me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این ارگانیزم ها همچنین می توانند برای تولید دارو یا سوخت مهندسی شوند. | These organisms can then also be engineered to make medicine or fuel. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین با دقت نگاه کنید و آنچه را که چشمانتان میتواند بشنود را ببینید. | So watch closely and see what your eyes can hear. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نادیه: خب، بذارید اول شما رو روشن کنم که من یک دختر سنتی یمنی نیستم. | NA: Well, let me first warn you that I'm not the traditional Yemeni girl. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نجات یافته ها یکی یکی می آمدند | The survivors came in one by one. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | موسیقی چیزیست که در درون شما زندگی میکند. | Music is something that lives inside of you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همگی شما درباره موسیقی رپ شنیدید، درسته؟ | You all have heard of rap music, right? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این برآورد بر اساس عواملی مانند وزن متوسط، فعالیت جسمی و توده ماهیچه ها تعیین شده اند. | Those estimates are based on factors like average weight, physical activity and muscle mass. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | که قبل از گقتن من، از تن صدا و حرکات من متوجه موضوع شده بود. | He already knew by my tone of voice and body language. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق) | (Applause) |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما آیا راه مثبتی هست که بشه در موردش فکر کرد؟ | But is there a positive way to think about this? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب، اینها چه معنی میدهند؟ | So what does this all mean? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک قلم رسانا از آزمایشگاه لویز در دانشگاه ایلینویز. | A conductive pen from the Lewis lab at UIUC. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شماره دو: وقتی که یاد گرفتید رو به جلو بروید، به عقب برگردید و یک خواهر بگیرید. | Number two: when you learn the way forward, come back and get a sister. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اسمش "ادسا" است. | And now, I have a daughter, named Odessa. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این حرف من را قاب بگیرین، دیر یا زود ما قادر خواهیم بود تا جستجویی مانند جستجوی گوگل انجام دهیم و یک تصویر گردآوری شده از سرمایه شهرت مان بدست آوریم. | Now mark my words, it's only a matter of time before we're going to be able to perform a Google-like search and see a cumulative picture of our reputation capital. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آندره به من گفت، پس از دیدن فرو ریختن این ساختمان ها به یک شکل، به این نتیجه رسیده که هیچ تحقیق جدیدی برای یافت شدن وجود ندارد. | Andre told me, after seeing these buildings fail again and again in the same way, that there is no new research here. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حتی اگر آنها بتوانند این کار را بكنند و من در اشتباه باشم، این بسیار بعید است که طالبان القاعده را دوباره برگرداند. | And even if they were able to do so, even if I'm wrong, it's extremely unlikely the Taliban would invite back Al-Qaeda. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تا کن. جو اسمیت: یه اختراع فانتزی ِ هم وجود داره٬ که شما دستتون رو جلوش تکون میدید و حوله بیرون میزنه. | JS: Now, there's now a real fancy invention, it's the one where you wave your hand and it kicks it out. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ورزشکاری عالی است. این اشاره را برای زخمی که در اینجا دارد به او دادم. | I've given him this sign because of the scar he has here. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نیمی از جهان، از جمله روسیه، آفریقای جنوبی و بیشتر ایالات متحده کار جنسی را با مجرم شناختن همه عوامل دخیل در آن تحت نظارت درمیاورد. | Half the world, including Russia, South Africa and most of the US, regulates sex work by criminalizing everyone involved. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و به ما همیشه اینطور دیکته شده است. | We've been schooled in them as well. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما فرگشت یافتهایم تا با تبدیل شدن به روانشناسان خبرۀ ذاتی رفتار دیگران را پیشبینی کنیم. | We are evolved to second-guess the behavior of others by becoming brilliant, intuitive psychologists. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قد من 180 سانتی متر است و چاقم | I'm six foot one, and fat. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سودمندی میتواند به هر کدام از نیازهای اساسی از غذا گرفته تا لذت شنیدن موسیقی مورد علاقه اعمال شود، و به صورت طبیعی میان افراد و شرایط مختلف متفاوت است. | Utility can apply to anything from the basic need for food to the pleasure of hearing a favorite song, and will naturally vary for different people and circumstances. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و اين يعنى، همه شما افرادى كه در اين اتاق حضور داريد بايد خودتان را بعنوان روحى جهانى و و شهروند آن تصور كنيد. | And by definition, every one of you who is in this room must consider yourself a global soul, a global citizen. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما حضار و آهنگسازان هستیم و ما ازاین موارد (الهام) میگیریم به ما داده میشود | We are the audience and we are the composers and we take from these pieces we are given. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در اصل، میتوانی بگویی که ما حالا یک محیط زیست جهانی داریم، ما یک اقتصاد جهانی داریم اما یک سیاست ملی، و اینها با هم کار نمیکند. | In essence, what you can say is that we now have global ecology, we have a global economy but we have national politics, and this doesn't work together. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دیوانه کننده است. در حال ورود به دوره ای فوق العاده از تغییرات پی در پی در تکامل انسانها هستیم که به طوری صحبت میکنیم که کلامتمان ناپدید میشوند، ولی در محیطی قرار داریم که همه چیز را ضبط میکنیم. | That is crazy. We're entering this amazing period of flux in human evolution where we've evolved to speak in a way in which our words disappear, but we're in an environment where we're recording everything. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من یک بار این موقعیت بزرگ را پیدا کردم تا یک روز در بخش پشتیبانی از خدمات شرکت اپل باشم. | I once had the distinct privilege of sitting in on the Apple call center for a day. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین ما فکر کردیم که میتوانیم این چالش را در نظر بگیریم و یک اگزواسکلت (اسکلت بیرونی) بسازیم که بتواند به حل این مشکل کمک کند. | So we thought we would look at this challenge and create an exoskeleton that would help deal with this issue. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بلکه می تواند به شکل یک همکاری و مکالمه عجیب و غریب و غیر طبیعی بین تام و این موجود خارجی باشد، که کاملا خود تام نیست. | It could be this peculiar, wondrous, bizarre collaboration, kind of conversation between Tom and the strange, external thing that was not quite Tom. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و گفت : «فکر می کنم بد نباشه که مساله رو همینجا در "فارگو" حل کنیم » کاری که تقریبا همه ، از جمله مخاطبین ، به عنوان رشوه ای در لفافه تعبیر می کنند. | And he says, "I was just thinking that maybe we could take care of it here in Fargo," which everyone, including the audience, interprets as a veiled bribe. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در مورد طرح اولیه ستاره ای و روابط بین ستلرگان که دوباره رویای بشر در مورد زندگی در میان ستارگان را احیا می کند. این قسمت اصلی پروژه است | And the Seeker project is actually challenging communities all over the world to come up with starship prototypes that re-envision human habitation and survival. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا، خود تو، مانند یک معما هستی ممکنه اینطور بگویم | Now, so you, yourself, are something of an enigma, I would say. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به محض اینکه من شروع به شناخت این انسان عجیب که بچه من بود کردم، داستان غمناک و محدودی که خودم ساخته بودم از بین رفت. | As I started to get to know this mysterious person who was my kid, my fixed, tight story of tragedy loosened. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بارها وقتی من با مردم صحبت میکردم، من یک چیز را به آنها تاکید میکردم: به من صدها راه نگویید که شما نمیتوانید به این مساله پاسخ دهید. | Many times when I talk to people, I keep telling them one thing: don't tell me hundred ways how you cannot respond to this problem. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این دریا است. و این باید آب دریا را احساس کند. | This is the sea. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نبودِ ماهیچهشان، مانع قدرت یا چابکی آنها نشده است. | Their lack of muscle hasn't impeded their strength or agility. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اولا، بیمارانش بسیاری از مواقع به دلایل غیرقابل فهمی مثل احساس تنهایی افسرده و مضطرب می شدند. | Firstly, his patients were depressed and anxious a lot of the time for totally understandable reasons, like loneliness. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب اگر ما شفا دهند جهان هستیم، هر فرد محرومی در این جهان-- از جمله ایلات متحده-- بیمار ما خواهد شد. | So, if we are to be the world's healer, every disadvantaged person in this world -- including in the United States -- becomes our patient. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در ادامهی پیشرفتهای فناوریِ جنگ جهانی دوم، دستگاههای درو مکانیزه به طور گستردهای در دسترس قرار گرفتند. | Following the technological developments of World War II, mechanized harvesters became widely available. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) «چه انتظاری از من دارید؟» | (Laughter) "What do you need from me?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای اغلبِ پستانداران، جنسیتِ نوزاد بصورت ژنتیکی و توسطِ کروموزوم XY تشخیص داده میشود. | You see, for most mammals, the sex of a baby is determined genetically with the XY chromosome system. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این یک ویروس جدید است، بنابراین میخواهیم بدانیم که چه تعداد میزبان بالقوه میتواند داشته باشد. | This is a novel virus, so we want to know how many customers could it potentially have. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق حاضرین) | Nicholas Negroponte. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در ضمن من بندرت اینطور خونسرد و آرام هستم. | I'm rarely this composed. I'm always angry, by the way. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به این اندازه مشخصه. | It is that specific. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و اینگونه کار روی غلطک افتاد. | The snowball started to roll. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دکترها در اون زمانها به مردها، اهمیت لذت بخشیدن به همسرانشون رو گوشزد میکردند. دکترها در اون زمانها به مردها، اهمیت لذت بخشیدن به همسرانشون رو گوشزد میکردند. | Doctors back then were routinely telling men the importance of pleasuring their wives. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به این موای می گویند و اگر شما در یک موای باشید می توانید امیدوار باشید که در این سخاوت سهیم باشید اگر خوش شانس باشید و اگر اوضاع خوب پیش نرود فرزندتان بیمار شود , والدینتان فوت کنند همیشه کسی را دارید که شما را دلگرم کند | They call it a Moai. And if you're in a Moai you're expected to share the bounty if you encounter luck, and if things go bad, child gets sick, parent dies, you always have somebody who has your back. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین چند روز قبل از تولد ٦١ سالگیم نشستم، و تصمیم گرفتم فهرستی از چیزهایی که بهشون یقین دارم تهیه کنم. | So I sat down a few days before my 61st birthday, and I decided to compile a list of everything I know for sure. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و آن ایده ی استادی و تسلط یافتن است و ایده ی طرز تفکر است. | And it's the idea of mastery and the idea of mindset. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیو و سایبرتکنولوژی به حفاظت محیط کمک میکنند، چراکه بما چشم اندازشگفت انگیزی را ارایه میدهد، بیو و سایبرتکنولوژی به حفاظت محیط کمک میکنند، چراکه بما چشم اندازشگفت انگیزی را ارایه میدهد، همراه با کاهش تقاضا بر انرژی و منابع مان. | Bio- and cybertechnologies are environmentally benign in that they offer marvelous prospects, while, nonetheless, reducing pressure on energy and resources. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | «خنده حضار» و بعدش میشنوم: « آسیبپذیری TED!». | (Laughter) And then I hear, "Vulnerability TED!" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به اين ها تائو تائو گفته می شود | These are called tau tau. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این اتفاقی است که زمان وقوع آتش سوزی رخ می دهد. | So this is what happens as that burn gets going. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هرچند به طور کلی تعداد موارد ابتلا به HIV در دنیا رو به کاهش است، ممکن است این روند دیری نپاید و موج بعدی ویروسهای پرخاشگرتر و مقاومتر در برابر دارو از راه برسد. | While overall new cases of HIV continue to drop in the world, this trend may be short-lived when the next wave of more aggressive and resistant viruses arrive. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | لحظه هایی هست که واقعاً احساس شرم می کنم که یک اروپایی هستم. | There are times when I feel really quite ashamed to be a European. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | از انرژی اتمی هیچ نترس چون هیچ یک نمیتوانند جلو گذر زمان را بگیرند. | Have no fear for atomic energy 'cause none of them can stop the time. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | موقعیتهایی پیدا میکنم تا از آنچه حس میکنم و آنچه تجربه میکنم به آنها بگویم، تا زبان مشترکی پیدا کنیم. | I find opportunities to tell them how I'm feeling, what I'm experiencing, so we have common language. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هارمونی تحلیل و تجزیه نیست. | Harmony is not resolution. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پی بردن به این نقطه کور فرهنگی عظیم در کتابخوانیام، شوک بزرگی بود. | Discovering this massive, cultural blind spot in my reading came as quite a shock. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | انسان به عنوان کارگر عمل کرد. | The humans acted as labor. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نخست اینکه:این تاخت و تاز به سرزمینت در این 20 سال گذشته، و قبل از آن، دلیل اینکه همه به سرزمین تو علاقه مند هستند، به ویژه ایالات متحده، نفت است. | Number one: this incursion into your land these past 20 years and before -- the reason anyone is interested in your land, and particularly the United States, is oil. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما نمی خواهیم به کسی چیز خاصی آموزش دهیم. | We're not trying to teach anybody any specific thing. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نظامیها از کنگره درخواست اصلاحات در ارتش را دارند، و کارمندان از ستارههای هالیوود گرفته تا نیروهای خدماتی خواستار برخورد فوری با آزار جنسی در محل کار شدهاند. | Service members have demanded Congress reform the military, and workers ranging from Hollywood stars to janitorial staff have called out sexual harassment in the workplace. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | علاوه بر این، مراقبها با با چالشهای خصوصی بزرگی مواجهاند. | In addition, carers are facing enormous personal challenges. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | درتوهمات بیمار روانی، خواه بصری یا صوتی، توهمات بیمار را خطاب کرده و متهم می کنند. | Psychotic hallucinations, whether they are visual or vocal, they address you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مغز بزرگ سیگنالها را مجتمع میکند، که از برنامه های در حال اجرا می آید، از مغز پایین، اما استنتاج یعنی اینکه مغز بالاتر می تواند با پایینی تداخل کند. | The big brain integrates signals, which come from the running programs of the lower brain, But subsumption means that the higher brain can interfere with the lower. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به من اجازه داده شد که نکنیک سنتی را بکار گیرم. | I was allowed to use even traditional techniques. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی به تدریج، همزمان که ساختمانها ترمیم میشن، ما تجمع یک صخرهی آهکی را زیر شهر خواهیم دید. | But gradually, as the buildings are repaired, we will see the accretion of a limestone reef beneath the city. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک مداد تنها یک مداد نیست. | A pencil is not just a pencil. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چیز زیادی با خود نیاوردند: حدودا ۳۸۰ کیلوگرم سنگ قدیمی و جیزی که بعدها هر ۲۴ نفرشان تاکید کردند: یک حس جدید از کوچکی و ظرافت خانه مشترکمان یک حس جدید از کوچکی و ظرافت خانه مشترکمان | They didn't bring much back: 841 pounds of old rocks, and something all 24 later emphasized -- a new sense of the smallness and the fragility of our common home. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای همین وقتی از ما، به عنوان معمار، میخواهند که خیابانی را طراحی کنیم، باید به نقشههای مانند این رجوع کنیم، که مشخص میکند ارتفاع جدول چند باشد، جای پیاده و سواره مشخص است، محل بارگیری این طرف، بارانداز آن طرف. | So when we're asked, as architects, to design a new street, we have to look at drawings like this, that tell us how high a curb needs to be, that pedestrians need to be over here and vehicles over there, a loading zone here, a drop-off there. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | میخوام چند تصویر جدید نشون بدم، و فهرست وار فقط به چهار یا پنج تا از اونا اشاره کنم. | I want to start with a couple of -- I'm going to show some new images, and I'm going to recapitulate just four or five. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در واقع، قهوهساز، تلویزیون -- هیچکدام کار نمیکنند. | Actually, the coffee maker, the TV -- none of them are working. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نه خرد راهبانی که پیش از ما بودند، نه شخصیتهای به ظاهر خردمند این داستانها نمیتوانند آنها را برای شما توضیح دهند. | Neither the wisdom from practicing monks before us, nor the supposedly wise characters in these stories can resolve them for you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بقیه روشها ممکن هست شدید تر باشد و از مسائلی مثل عذاب وجدان، شرم و ترس برای متقاعد کردن اجباری فرد استفاده کنند. | Other methods may be more intense using techniques of coercive persuasion involving guilt, shame, and fear. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این فقط هزینه ی کمتر نیست.بلکه هزینه فوق العاده کمتر است. | It's not about low cost. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | جمعی از شهروندان فیلادلفیا نگران شغلشان بودند، چون صاحب قانونی رستورانی که در آن کار میکردند مهاجری غیرقانونی بود، و ماموران اداره مهاجرت روی او دست گذاشته بودند. | A group of citizens in Philadelphia were concerned about their jobs, because the legal owner of the restaurant where they worked was an undocumented immigrant, and immigration officials had picked him up. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قارچ قادر به حل كردن اين نوع حل شدنى و فراهم كردن امكان استفاده اون براى گياه است. | The mushroom is capable of dissolving this insoluble form and making it available for the plant to use. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | منابعی مانند کان اکادمی را پیدا کردند میتوانستند که آن شکافها را پر کنند و بر آن موضوعات تسلط پیدا کنند و طرز فکرشان را تقویت میکرد که درست نشده بود که واقعا انها قادر به یادگیری ریاضیات هستند | They found resources like Khan Academy and they were able to fill in those gaps and master those concepts, and that reinforced their mindset that it wasn't fixed; that they actually were capable of learning mathematics. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما باید از DNAاستفاده کنیم، مثل اثر انگشت، تا بفهمیم کی به کی است. | We have to use DNA, like a fingerprint, to say who is who. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و هزینه تعاملات مالی را بالا میبرد. | And it makes transaction costs go up. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس از پله ها دویدم به بالا . | So I run right upstairs. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و امروز میخواهم در مورد این صحبت کنم که دین مدنی چیست، چطور به آن عمل میکنیم، و چرا الان بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت دارد. | And today, I want to talk about what civic religion is, how we practice it, and why it matters now more than ever. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حتی اگر به این میزان هم نباشد -- و نیست -- هنوز هم میتواند روزتان را بسازد. | And even if it's not that eloquent -- and it's not -- it can still really make your day. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در مورد چیز خاصی صحبت کنید. | Talk about something specific. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما اصولا مجبور نیستید که وسایل مدل جدید بخرید. شما کامپیوتر های خراب شده را رها کرده اید ، شما کامپیوتر های خراب شده را رها کرده اید ، در حالی که می توانید با خرید اجزای اوراق شده دوباره کامپیوتر را از نو بازسازی کنید. در حالی که می توانید با خرید اجزای اوراق شده دوباره کامپیوتر را از نو بازسازی کنید. | Basically, you don't have to necessarily buy brand new things. You have condemned computers that are stripped apart, and you can buy salvaged components and things that you can reassemble in a new configuration. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کدام کشور دارای رشد شتابی است؟ | Which country has the growth momentum? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب، یک راه حل ممکن برای تناقض فرمی این است که، هرگاه تمدنهایی به آن میزان از پیشرفت رسیدند که بتوانند در میان ستارگان زندگی کنند، فراموش میکنند که چقدر مهم است تا از جهانهای زادگاهشان که موجب شروع پیشرفتشان شده محافظت کنند. | Well, one possible solution to Fermi's paradox is that, as civilizations become technologically advanced enough to consider living amongst the stars, they lose sight of how important it is to safeguard the home worlds that fostered that advancement to begin with. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک داستان واقعی: میخواستم پولی را انتقال بدهم. | True story: I was going to wire some money. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بعضی خندهدار... | Some were comical. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فقط سه نفر از ۷۴ نفر، یا تقریباً چهار درصد آنها، وقتی آنها را به تقلب متهم کردیم خواستند با والدین خود صحبت کنند، با وجود اینکه برای بیشتر آنها، والدین آنها در طول مطالعه در اتاق کناری بودند. | Only three teens out of 74, or about four percent of them, asked to talk to a parent when we accused them of cheating, despite the fact that for most of them, their parent was literally sitting in the next room during the study. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پی هم ایده خودم میگردم. | I'm looking for my idea mate. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به نظرم رسید اشتباه کردم. دوباره به سمت راست رفتم. دقیقاً هم زمان صندلی هم رفت همون سمت. | I just figured I'd made a mistake, and went back to the right, and so slid the chair in perfect synchronicity. |