instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من برعکس عمل کردم. | I did the opposite. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و تشخیص دادم که اگر میخواستم از شاگردانم بخواهم که با صراحت حرف بزنند، باید خودم راستش را می گفتم و با آنها درباره مواقعی که مجبور به دروغ گفتن میشدم صادق باشم. و با آنها درباره مواقعی که مجبور به دروغ گفتن میشدم صادق باشم. | And I realized that if I was going to ask my students to speak up, I was going to have to tell my truth and be honest with them about the times where I failed to do so. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) «میدونم.» | (Laughter) "I know that." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فکر میکنم کاری که میخواستم رو کردم و همین حالا میتونم برگردم! | I could just go home now. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب، پس ما الان حمایت زیستشناسی را داریم. | OK, so now we have biology on our side. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در خواب هم شما هنوز هنر را دریافت میکنید. | In sleeping, you're still receiving art. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این سیستم خود-یادگیرنده است و توانایی پیش بینی وقایعی که یک اوپراتور انسانی ممکن است جا بیاندازد را دارد. | It's self-learning and able to predict issues that a human operator would miss. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | "نزدیک" از نظر اخترشناسی، همه چیز نسبی است | "Nearby" is astronomical, it's all relative. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) از این لحظه، تنها ممکن است بدتر شود. | (Laughter) From this point, it may only get worse. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وکلای سوپراستار داریم و معماران سوپراستار. | We have superstar lawyers and superstar architects. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب ، درخت یوکای امریکایی کلونال موهاوی، آن را حدود یک مایل فاصله است ، و کمی مسن تر از 12000 سال است. | This is the clonal Mojave yucca, it's about a mile away, and it's a little bit older than 12,000 years. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قدمهای من بسیار کوچک هستند. | So my steps are very small steps. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | زیرا در دهه ۵۰، اگر یک متخصص اعصاب بودید شما میتوانستید فردی ازخیابان اساساً به آزمایشگاه شما بیاید | Because, in the 2050s, if you were a neuroscientist, you could have someone come into your lab essentially from off the street. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تصویر کوچکتر شده، جزئیات وضوح کمتری دارند. | It's gotten smaller, it's got less detail, less resolve. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ه ب: خیلی از شما متشکرم. | HB: Thank you very much. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بعد از یک بمب محققان گفتند که 75 سال آلودگی خاک شهر هیروشیما طول خواهد کشید تا زمانی که خاک هیروشیما دوباره بتونه بارور بشه و چیزی را درخود رشد دهد | After the A-bomb, specialists said it would take 75 years for the radiation-damaged soil of Hiroshima City to ever grow anything again. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این عکس را که گرفتم، به خودم گفتم: «این عکس در تمام طول زندگی در ذهن او خواهد ماند. او همیشه این عکس را در آلبوم خانوادگی می گذارد». | And I got this picture, and I thought, "This picture is going to live within his consciousness for his entire life. He will forever have this photo in his family photo albums." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما آبيارى قطرهاى تنها نوآورى نيست. | But drip irrigation isn't the only innovation. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در نتیجه بیش از یک دهه است که در باره این موضوع، میخوانم، مینویسم و سخنرانی میکنم، و در کنفرانسهایی در سراسر جهان شرکت میکنم. | And as a result, I've been reading, writing and speaking about this issue for over a decade now, going to conferences around the world. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نورمن لیر: بلافاصله به مادرم زنگ زدم توی هارتفورد، کنتیکت. | NL: I call my mother immediately in Hartford, Connecticut. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یادم می آید که داشتم این مناظره را از تلویزیون نگاه می کردم و با خودم فکر می کردم چقدر جالب است که جدایی کلیسا از آرمان های ملی در این کشور بین جا هایی که برای مردم مقدس بودند، و جا هایی که مقدس نبودند، مرز های جغرافیایی به وجود می آورد. | And I remember watching the discussion on television and thinking how interesting it was that the separation of church and state was essentially drawing geographical boundaries throughout this country, between places where people believed in it and places where people didn't. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | انقلاب روباتها، بستگی به ما دارد. | A robots revolution is upon us. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سال گذشته "بِر واسکوز" ، این ویدئو را که بیرون از خونه اش در پارک ملی یاسمیتی گرفته بود، ارسال کرد. سال گذشته "بِر واسکوز" ، این ویدئو را که بیرون از خونه اش در پارک ملی یاسمیتی گرفته بود، ارسال کرد. | KA: Last year, Bear Vasquez posted this video that he had shot outside his home in Yosemite National Park. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده ی حاضرین) مرد: کدام یکی را ترجیح می دهید ؟ مرد2 : اولی. | (Laughter) Man: Which one did you prefer? Man #2: The first one. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | واقعیت این است که این روش قابل بزرگ کردن نیست. | The fact is that it does not scale. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بقیه همگی ما کاملا یکسان هستیم | For the rest, we are all absolutely identical. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما صرفا درباره یک سوی آن صحبت می کنیم. | We only talk about one side of it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی به زمانی که کلاس دوم بودم فکر میکنم یک مدرسه زیبای کوچک دولتی به نام «بورونیا پارک» در حومه سیدنی، و وقتی که نزدیک ساعت ناهار میشدیم، معلم ما، خانم راسل، به کلاس گفت، آهای، کلاس دومی ها، دوست دارید بعد از ناهار چکار کنیم؟ | I cast my mind back when I was in second grade at a beautiful little government-run school called Boronia Park in the suburbs of Sydney, and as we came up towards lunchtime, our teacher, Ms. Russell, said to the class, "Hey, year two. What do you want to do after lunch? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ( وزوز ربات) بگذارید ببینیم این نقشهها چه شکلی هستند. | (Robot buzzing) Let's see what those maps look like. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و با اشاره به اعلامیه گفت، "معتقدم، با این کار، بزرگترین آرزوهام به واقعیت تبدیل میشه." | And he, pointing to the Proclamation, said, "I believe, in this measure, my fondest hopes will be realized." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما برای بسیاری از ما، امکان انجامش وجود ندارد. | But for so many of us, it doesn't work in our lives. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در صورتی که نخواهیم در حفره های زیر سطح زندگی کنیم برای مدت زمان اقامت خود بر روی سیاره جدید باید راههای بهتری برای محافظت از خودمان بیابیم که نیازی به استفاده از لباسهای محافظ که می تواند وزنی معادل وزن خودمان داشته باشند یا نیاز به پنهان شدن پشت دیوار سربی نداشته باشم. | Unless we plan to stay holed up underground for the duration of our stay on every new planet, we must find better ways of protecting ourselves without needing to resort to wearing a suit of armor that weighs something equal to your own body weight, or needing to hide behind a wall of lead. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ای کاش میتوانستم بیشتر برایتان بگویم. | I wish I had more to report. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همه میدانید که برخهپرسی چگونه عمل میکند. | You all know how exit polling works. This is a similar method. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من گفتم، "چطوری؟" او گفت، " ما تو را به 'تونی' معرفی میکنیم." | And I said, "How?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما واقعیت تلخ این است که در واقع این گیاه خاص به عنوان گونه آسیب پذیر در زیستگاه طبیعی خود طبقه بندی شده است. | But the harsh reality is that this particular plant is in fact considered to be vulnerable in its natural habitat. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حرفهام براتون معنی دارن؟" | Does it make sense?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در مورد تار شكار اين تار بايد از كشساني بالايي برخوردار باشه تا بتونه حشره هاي پرنده رو به دام بياندازه. | In the case of the capture spiral, it needs to be so stretchy to absorb the impact of flying prey. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آن خود توست. بسیار خوب، ولی من کاملا مطمئن نیستم. | Well, I'm not quite sure. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | «من» یعنی اینکه این تصویر با چیزی عمیق در درون روح و جان تو مرتبط شده. «من» یعنی اینکه این تصویر با چیزی عمیق در درون روح و جان تو مرتبط شده. | The "my" means it connects with something deep inside your soul. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خيلي ممنون. | Thank you very much. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما مطالعات ملی به ما میگوید که به یک ساعت مصاحبه فردی نیاز است. | But yet the national studies tell us it needs to be an in-person, one-hour interview. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کمترین کاری که این رودها میتونن بکنن نگهداری از ماهی و حیات وحشه. | They would ordinarily support fish and other wildlife. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یا وقتی که، بر روی من دراز میکشید و شونه هامون روی هم بود و میگفت، "پیلار، چرا اینقدر خوبه؟" | Or she would just lie across me and dig her shoulder into mine and say, "Pilar, why does this feel so good?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مردم در دنیای مدرن، در دنیای سکولار، کسانی که علاقمند به مسائل و موضوع مربوط به روح ، مردم در دنیای مدرن، در دنیای سکولار، کسانی که علاقمند به مسائل و موضوع مربوط به روح ، و مسائل مربوط به ذهن ، وتوجه بالایی به ضمیرشان دارند، به افرادی منزوی و جدا شده گرایش مییابند. و مسائل مربوط به ذهن ، وتوجه بالایی به ضمیرشان دارند، به افرادی منزوی و جدا شده گرایش مییابند. و مسائل مربوط به ذهن ، وتوجه بالایی به ضمیرشان دارند، به افرادی منزوی و جدا شده گرایش مییابند. | The people in the modern world, in the secular world, who are interested in matters of the spirit, in matters of the mind, in higher soul-like concerns, tend to be isolated individuals. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من یا معلم؟ | Was it me or the teacher? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نمی دونم چرا، ولی اون لحظه تکونم داد. | For some reason, at that moment it just all hit me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ضربه کوچک، که تنها هدف آن چرخش لگن است تا بتواند به سمت مخالف برود. | Small flick, and the only purpose of that is to rotate his hips so he can get to the opposite side. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما ۵۰ بیلیون دلار برای سبزیجات خرج میکنیم، برای همین هم است که به تمامی فراوردههای رژیمی نیاز داریم. | We spend 50 billion dollars on vegetables, which is why we need all the diet aids. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | از آن موقع من یک موقعیت خوب در اینترنت برای خودم دست و پا کردم از طریق مخترع بودن ماشینهای بدون استفاده، به خاطر اینکه همه ما میدانیم، سادهترین کار برای سر بودن در زمینهای که کار میکنید انتخاب کردن یک موضوع خیلی کوچک است. | Since then, I've carved out this little niche for myself on the internet as an inventor of useless machines, because as we all know, the easiest way to be at the top of your field is to choose a very small field. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و اون اینه که این مسائل به ما یک قصۀ زیبا ارائه داده -- تقریبا اگه دوست داشته باشین یک نوع داستان آفرینش دربارۀ جهان ارائه کرده، علوم مدرن در چند دهۀ اخیر. | And that's that I think it's given us a wonderful narrative -- almost a creation story, if you'd like -- about the universe, from modern science over the last few decades. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فقط باید به آنها ابزار و مکان لازم برای بررسی ابولا را میدادیم. | We just had to give them the tools and place to survey for Ebola. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در نهایت میخواهیم به ماشین ها یاد بدهیم که ببینند همانند ما: اسم گذاشتن بر روی اشیا، تشخیص افراد ، استنباط سه بعدی از اشیا فهم ارتباط، احساسات، اعمال و نیت ها. | So ultimately, we want to teach the machines to see just like we do: naming objects, identifying people, inferring 3D geometry of things, understanding relations, emotions, actions and intentions. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (صدای خنده) همیشه سعی کردم طوری رفتار کنم که فکر میکردم منطقی است، با استدلال در پشت هر تصمیم، سعی میکردم ببینم بهترین کار ممکن چیست. | (Laughter) I would always try and act in the way that I thought was rational, reasoning through every decision, trying to figure out the very best action to take. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | د م: دوباره، من خیلی به فکرِ باز داشتن، معتقدم. | DM: Again, I would be very much about being open-minded. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و فکر میکنم که این فنآوری نه تنها مسیر را عوض میکند -- بله. (خنده) | And I think this technology will not only change the way -- (Laughter) Yes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همین حالا هم دارای آب جاری است. | It has weeping water right now. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر میخواهی او را دوباره زنده ببینی باید زود برگردی.» | You must return home quickly if you are to see her alive again." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حدود ۴ سال پیش من یک تیم دانشجویی رو به هائیتی بردم و ما با داوطلبان "سپاه صلح"کار می کردیم | About four years ago, I took a team of students down to Haiti and we worked with Peace Corps volunteers there. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سپاسگزارم. (تشویق تماشاگران) (تشویق تماشاگران) | Thank you. (Applause) (Applause) |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در آخر به گمانم راه حل بسیاری از مشکلات را پیدا کردیم. | In the end, I think we did find solutions to many of the issues. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و قیمتش به ازای هر مگابایت ۱۰۰۰۰ دلار بود، گمان نمیکنم کسی از افراد این سالن علاقهای به خرید این دستگاه داشته باشد، مگر اینکه یک مجموعهدار باشد. | At 10,000 dollars a megabyte, I don't think anyone in this room would be interested in buying this thing, except maybe as a collector's item. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چطور؟ | How? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این بدین معنا بود که من میبایستی ۱٫۰۰۰ کیبومتر از شهرم دور میشدم تا در رود گنگ غسل کنم. | That means I had to go 600 miles away from my hometown to the River Ganges to take a holy dip. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما آنها درک نمیکنند که قبل ازاین اتلاف چه اتفاقی افتاده است. | But they don't perceive what happened before as a loss. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | متاسفانه، این ماهیهای آبهای عمیق پیش از ده سالگی تولید مثل نمیکنند، و این مسئله آنها را به شدت در برابر صید بیرویه آسیبپذیر میکند، چون ممکن است در جوانی و پیش از آنکه فرصت تخمریزی پیدا کنند شکار شوند. | Unfortunately, these deep water fish don't reproduce until they're at least ten years old, making them extremely vulnerable to overfishing when the young are caught before they've had the chance to spawn. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | عکس پایینی از نخست وزیر بگین است با سربازی ناشنوا در اسرائیل. | The bottom photo is of Prime Minister Begin with a deaf soldier in Israel. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در سال ۱۹۹۱ لیندا باک و ریچارد اکسل ازهویت گیرندههای بویایی پرده برداری کردند، کاری که نهایتا منجر به جایزه نوبل شد. | In 1991, Linda Buck and Richard Axel uncovered the molecular identity of olfactory receptors -- work which ultimately led to a Nobel Prize. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | داستانهایی در مورد چگونگی زندگی مردم و ارتباط آنها باهم گفته میشد، از تاثیر مهاجرت شهری بر دهکدهای در زامبیا تا نیازهای پیچیده مراقبت سلامتی بی خانمانها در خیابانهای سان فرانسیسکو. | There were stories of how people lived and connected to one another, from the impact of urban migration on a village in Zambia to the complex health care needs of the homeless in the streets of San Francisco. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همهی آنچه مهم است این است که دسر «راضیکننده» باشد. | All that matters, they said, is that the pudding "works." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من هل داده شدم که وکیل بشم | I drifted into being a lawyer. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در دومین روز، سر و صداهای اره برقیهای غیر قانونی را دریافت کرد. | On the very second day, it picked up illegal chainsaw noises. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی از یه فداکار می پرسم چرا اهدای کلیه براش منطقیه، گفت، "چون درباره من نیست." | When I asked one altruist why donating her kidney made sense to her, she said, "Because it's not about me." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بعد او شروع به دنبال کردن راه خودش برای یادگرفتن زبان کرد، که همان صحبت کردن با افراد بومی بود و گرفتن بازخورد از آنها، و امروز بنی میتواند بهآسانی به ۱۰ زبان دنیا صحبت کند. | Then he started to look for his way of learning languages, which was speaking to native speakers and getting feedback from them, and today Benny can easily have a conversation in 10 languages. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نامی که شما به این وام می دهید بر این که چگونه در برابر آن واکنش نشان می دهید، از لحاظ احساسی و اخلاقی تأثیرگذار است. | What you call them actually affects how you react to them, viscerally and morally. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حضار) بنابراین، نمیدانم در حال حاضر چندین دهها هزار ساعت کار بر روی آن انجام دادیم و دو ماه بیشتر تا شکار ۲۰۱۹ نمانده. | (Laughter) So, we're currently I don't know how many tens of thousands of hours of work in, and we're two months out from the 2019 Hunt. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چیزی که منو میخکوب کرد طوری بود که به سمت چتر دریایی الکترونیکی اومد و بعدش به یه چیز غول آسای کنار اون حمله کرد، که من فکر کردم اونو بجای حیوان شکارچی چتر دریایی الکترونیکی اشتباه گرفت. | What really wowed me about that was the way it came in up over the e-jelly and then attacked the enormous thing next to it, which I think it mistook for the predator on the e-jelly. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اغلب، ناخودآگاه پیش میاد. | Often, it happens without our awareness. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | رفیق فابریکم یه بار بهم گفت: دنیا روی پول میچرخه و هرچیزی که توی دنیاست. | The big homey told me this: money rules the world and everything in it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | از زمان تولد، ما مشتاق پیدا کردن جوابیم. | From birth, we are wired to solve. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خُب برای این است که از بلوغ جلوگیری می شود-- | So that's why putting the puberty on hold -- why on hold? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همينطور مي تونيد توالي هاي كوچكي رو ببينيد كه مدام تكرار شده اند مثلا اينجا يه عالمه پلي آمنين رو مي بينيد. به شكل A AAAAA. اينجا GGQ و اينجا GGY. | You can also see that there's a lot of short sequence motifs that repeat over and over and over again, so for example there's a lot of what we call polyalanines, or iterated A's, AAAAA. There's GGQ. There's GGY. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اونها منابع خيلی بيشتری نسبت به من در اختيار دارند. | They had much more resources than me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین شما باید، به باور من، قابل اعتماد باشید. | So you have to, I think, be trustworthy. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در متون کتاب مقدس اشارات فراوانی به این نکته است چیزهایی که به نظر کاملا مبهم هستند و با تصویر او به عنوان یک جنگجوی دلیر همخوانی ندارد. | There's all kinds of hints of this in the Biblical text, things that are in retrospect quite puzzling and don't square with his image as this mighty warrior. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بعد از اینکه از صحنه دور شدیم میخندیدیم. | We laughed after we were out of the area. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به مدرسه فنی و حرفه ای رفت در رشته حسابداری. | She went to vocational school for accounting. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما با آنها تبادل نظر میکردیم. | We were engaging them. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین در زاغه نشین ها مدارسی مثل این وجود داره. | So there are schools in slums like this. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | میبینم که جهان میلرزد از وقایعی که فوق العاده و وحشتناک، باشکوه و غم انگیزاند. | I see that the world is jolted by events that are wonderful and terrible, gorgeous and tragic. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | جریمه دو و نیم میلیارد دلاری. سه میلیارد از سرمایه در گردش، سه درصد از پول نقد حسابهای مالی گوگل. | A two-and-a-half-billion-dollar fine, three billion of the cash flow, three percent of the cash on Google's balance sheet. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تعجب آور اینکه، این یک داستان جدید نیست، با این تفاوت که این بار داستان فقط مربوط به چین نیست. | Oddly enough, it's not a new story, except this time it's not just a story of China. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اونی که اون طرف ایستاده. | And then that's her over there. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما [و زنبورها] تکامل همراه داشتهایم، چون ما به زنبورها برای گردهافشانی، و این اواخر به عنوان یک کالای اقتصادی وابستهایم. برای گردهافشانی، و این اواخر به عنوان یک کالای اقتصادی وابستهایم. | We're very co-evolved, because we depend on bees for pollination and, even more recently, as an economic commodity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا میدانیم که آب آبخوانها به سمت صفحات زیرین صفحه یخی جاری میشود، سوالی بعدی این است که: آیا این باعث میشود یخها سریعتر به سمت اقیانوس جاری شوند؟ | Now that we know the aquifer water is getting to the base of the ice sheet, the next question is: Is it making the ice itself flow faster into the ocean? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حتی با مغزهایی پر از پلاک خونی و مستعد آلزایمر، برخی آدمها تا آخر عمر باهوش میمانند. | Even with brains full of plaques and tangles, some people stayed sharp to the end. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر در جای باشید که اکثر بارشها در زمستان باشد و بیشتر تقاضا هم در تابستان، این روش برای حل مشکل مقرون به صرفه نیست. | But if you live in a place where it mainly rains in the winter time and most of the water demand is in the summertime, it's not a very cost-effective way to solve a water problem. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس فکر می کنم که هوشیاری در حال حاضر نوعی خلاف قاعده است، که لازم است آن را با دیدگاه خود از جهان یکپارچه کنیم، اما چطورش را نمی دانیم. | So I think consciousness right now is a kind of anomaly, one that we need to integrate into our view of the world, but we don't yet see how. |