instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما ساعتهای زیادی را به بحث درباره الهیات یهودیت و زندگی گذراندیم در حالی که در آشپزخانه پاک مخصوصشان ظرفها را میشستیم و برای شام سبزیجات خرد میکردیم. | We spent long hours talking about theology and Judaism and life while we washed dishes in their kosher kitchen and chopped vegetables for dinner. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ابزارهای سمت چپ کاملا مشابه ابزارهای سمت راست هستند. | The ones on the left are pretty similar to the ones on the right. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کشورهای برنگ سرخ کالری وارد میکنند. | Red countries are net calorie importers. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوی برادارنه شروع به تیره و تار شدن کرد | Brotherly tempers started to get strained. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) و ظاهرا، سخت بود گفتنش، چون اکو دات درست بغل تخت ما بود و حرفمان را نمیفهمید. | (Laughter) And apparently, it was hard to say, because the Echo Dot that was right next to our bed just couldn't understand us. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی این چیزیست که ما به دنبالش هستیم. این جامعه منسجم است که واقعا از سایت نگهداری میکند. و اینها از باهوشترین آدمهایی هستند که من تا به حال دیدهام. | And so that tight community is who really cares for the site, and these are some of the smartest people I've ever met. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خیلی زود، فهمیدیم که فقط حیدرآباد چقدر بازیافتگر دارد. | Very soon, we found out that there were many recyclers just in Hyderabad alone. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی که برای اولین بار به هالیوود رفتم همیشه درباره ی خلاصه فیلمنامه صحبت میکردم، نماینده ام بمن گفت: "لطفا میشه درباره ی خلاصه فیلمنامه صحبت نکنید؟" | When I first went to Hollywood, they said -- I used to talk about subtext, and my agent came to me, "Would you kindly not talk about subtext?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مثل اینکه چیزی مثل گالیکولا( امپراتور افراطگر روم) بودم. | It was like something out of Caligula. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این چیزی را که میخواهم تصور کنید،" فرزندانتان را چند میفروشید؟" | Imagine I asked you, "How much would you sell your kids for?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | الیزابت در مورد مسئله مستهجن و شهوت انگیز بودن صحبت کردی، برهنگیهای فراوان، تصاویری از زندگی روزمره و نامناسب در چشمان زمان. | Elizabeth, you mentioned this whole issue of pornography, too many nudes and too many daily life scenes and improper things in the eyes of the time. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این پایین اینجا، «نگهدارید، فیلم واقعی.» ریک کِی. | Down here at the bottom, "Keep, real movie," RickK. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و باید دست بکار شویم. | And we need to start now. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کار در محوطه با موفقیت انجام شد و اطلاعات ذخیره شدند و در سایت سای آرک در دسترس مردم قرار گرفتند. | The work was done successfully in the field, and the data was archived and publicly disseminated through the CyArk website. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین در مناظرههای رسمی، هیچ چیز موضوع نیست مگر اینکه بحث برانگیز باشد: این که باید سن رایگیری را افزایش دهیم، شرط بندی را ممنوع کنیم. | So in formal debate, nothing is a topic unless it is controversial: that we should raise the voting age, outlaw gambling. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما سواحل زیبا را میبینیم، حیوانات بامزه، طبیعت زیبا، و مراسم فرهنگی را. | We see beautiful beaches, cute animals, beautiful nature, cultural rites and stuff. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | درسته. دستاندازها. | That's right. Potholes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در حال گذراندن دوره دکتری با گرایش معاشرت سیاسی جوانان بودم -- چرا جوانان در یک بستر پسا کمونیست ایدئولوژیهای سیاسی را پرورش میدادند. و شاهد بودم خیلی از جوانانی که با آنها صحبت میکردم به راست تندرو ملحق میشدند، و برایم تعجبآور بود. | I was doing a PhD looking at youth political socialization -- why young people were developing political ideologies in a post-communist setting, and I saw that a lot of young people I was talking to were joining the Far Right, and this was astounding to me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک روش جالب است، و به شما میگویم، اگر به خانه آمدید، و همسرتان، یا هر کسی که هست، بگوید «بیا صحبت کنیم» -- این تمام وجودتان را میلرزاند. | It's an amazing way, and I'll tell you, if you come home, and your spouse, or whoever it is, says, "Let's talk" -- That, like, chills you to the very core. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و فهمیدن اینکه ما چطوری اون رو انجام میدیم، یه چالش فکریه. | And it's an intellectual challenge to understand how we do that. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | واقعا فهمیدن این سخت است که چرا بعضی بچهها خوب عمل میکنند و بعضی خیر؟ | Is it really that hard to understand why these kids perform well and these kids don't? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همه ما شنیدهایم دایناسورها چطور مردهاند. | We've all heard about how the dinosaurs died. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نژادپرستی قابل پیشبینی است، و با ارتباط یا عدم ارتباط با کسانی که شبیهتان نیستند، افرادی از سایر نژادها انجام میشود | Racism is predictable. And it's predicted by interaction or lack thereof with people unlike you, people of other races. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | که در مورد «آلما» حدود چند مایل است. | Which in ALMA's case are a few miles. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب، گریس و دوستش در حال بازدید از یک شرکت شیمیایی هستند و برای استراحت میرن که یه قهوه بخورن. | So Grace and her friend are on a tour of a chemical factory, and they take a break for coffee. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دادههای نیوجرسی متفاوت است، چون فقط تصادفات مرگبار نیست، همه تصادفها در نیوجرسی گزارش میشوند، معلوم شده که ۱۰ درصد تفاوت درجراحتها وجود دارد، اما به طور کلی آسیبهای جزئی هستند. | In the New Jersey data, which is different, because it's not just fatal crashes, but all crashes in New Jersey that are reported, it turns out that there is a 10 percent difference in injuries, but generally they're the minor injuries. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حاضرین) یک کلاه غول پیکر. | (Laughter) A gigantic helmet. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به چشمان من نگاه کرد، ترس صورتش را گرفته بود، گفت،"پسر، متاسفم، اما تو نمی توانی مانند دوستان سفیدت رفتار کنی. | Looked me in the eye, fear consuming his face, and said, "Son, I'm sorry, but you can't act the same as your white friends. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بنابراین سوال سیاسی و اقتصادی قرن ۲۱ام این خواهد بود که، "ما برای چه به انسانها نیاز داریم؟"، یا حداقل اینکه " این همه انسان را برای چه نیاز داریم؟" | And then the big political and economic question of the 21st century will be, "What do we need humans for?", or at least, "What do we need so many humans for?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما همینطور نشان دادیم که میتوان این را در ابعد بزرگتر هم ساخت. | We even demonstrated that we can do this at a much larger scale. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ممنون | Thanks. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دیک، دوست من بود. بهش دیک می گفتم. ما با هم یک کم تفاهم داشتیم. | Dick -- he was my friend; I did call him Dick -- Dick and I had a little bit of a rapport. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | درک پاراوینسی : جی مینور. | DP: G minor. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما همین هم تنوع زیادی دارد، و گاهی پردههای بکارت حاشیه ریشهدار دارد، میتواند چند سوراخ داشته باشد، یا میتواند متشکل از چند لپ باشد. | But this varies a lot, and sometimes hymens can have fringes, it can have several holes, or it can consist of lobes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | داشت به من میگفت چگونه روش درمانی او خصوصیات ویژه رگهای بدن ما را تغییر می دهد. | She was telling me how her treatment was leveraging specific properties of our vascular system. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بخودم مفتخرم که در عرض یک ربع میتوانم چند تایی تصمیم بگیرم. | I pride myself on making as few decisions as possible in a quarter. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما اول از همه اخبار: اگر فکر کردید که به شما الان میگویم بیشتر بازیافت کنید یا گوشت کمتر بخورید، کمتر پرواز کنید یا چیزهای دست دوم بخرید، متاسفم آنقدرها هم آسان نیست. | Bad news first: if you thought I would tell you now to cycle more or eat less meat, to fly less, or to go secondhand shopping, sorry, this is not that easy. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نه شخصیت اصلی. | They will not be the main character. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مردم در سنترال جنوبی لس آنجلس از بیماری های قابل درمان می میرند. مردم در سنترال جنوبی لس آنجلس از بیماری های قابل درمان می میرند. | People are dying from curable diseases in South Central Los Angeles. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اصلاً کسل کننده نیست، همیشه هیجانانگیزه. | It doesn't. It's actually the opposite. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ۱ کیلو جیرجیرک معادل ۱۰ هات داگ و یا ۶ همبرگر کالری داره. ۱ کیلو جیرجیرک معادل ۱۰ هات داگ و یا ۶ همبرگر کالری داره. ۱ کیلو جیرجیرک معادل ۱۰ هات داگ و یا ۶ همبرگر کالری داره. | One kilogram of grasshoppers has the same amount of calories as 10 hot dogs, or six Big Macs. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حدود ۳۲۳ میلیون نفر در ایالات متحده هستند. | There are approximately 323 million people in the United States. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نه. | No. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای ساخت آینده به جای در انتظار آن( آینده) ماندن. | to MAKE the future rather than wait for it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چهل دو هزار نفر از اونها جانشان در خطر بود. | Forty-two thousand of them were life-threatening situations. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینطور نیست؟ | Isn't it? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این ابزار که در این جا می بینید نقشه بردار دیجیتالی دیوار نام دارد و یک نقشه سه بعدی را برای اولین بار از یک غار تهیه کرد و این در زیر آب در چشمه های واکولا اتفاق افتاد | This gadget you see right here was called the digital wall mapper, and it produced the first three-dimensional map anybody has ever done of a cave, and it happened to be underwater in Wakulla Springs. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چطور ممکن است که کمتر از صد سال گذشته کسی از نوستالژی بمیرد؟ | How is it possible that you could die from nostalgia less than a hundred years ago? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تصمیم گرفتیم گوش کنیم نه موعظه. | We decided to listen and not preach. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ناگهان، یک شیء بزرگ سنگین از کامیون روبرویی جلوی شما می افتد. | Suddenly, a large, heavy object falls off the truck in front of you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق) | (Applause) |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و برای این کار، ابتدا مایلم دربارۀ سموم محیط زیستی موجود در بدنمان با شما سخن بگویم. و برای این کار، ابتدا مایلم دربارۀ سموم محیط زیستی موجود در بدنمان با شما سخن بگویم. | And to do that, I'd like to talk first about environmental toxins in our bodies. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بخشی به آن دلیل که این ناراحتیها اغلب در آغاز زندگی بروز میکنند، به هر طریق در بهترین دوران زندگی، درست وقتی افراد فارغالتحصیل میشوند، آغاز بکار میکنند، دارای روابط و خانواده میشوند. | That's in part because these illnesses often strike early in life, in many ways, in the prime of life, just as people are finishing their educations, starting careers, forming relationships and families. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بل مى پرسد، " با كودك ديگر چه كردید؟" | And he says, "What did you do with the other child?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تمدن ما وقتی درسته که این یک میراث فرهنگی گسترده باشه که همه در اون شریکیم بدون نیاز به استفاده از دستگاه هایمون، به موتور های جستجویمان و تلفن های هوشمند مان. | I feel like our civilization works when this is a vast cultural heritage that we all share and that we know without having to outsource it to our devices, to our search engines and our smartphones. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کاپلر یک تلسکوپ فضایی است که سیارههای اطراف ستارگان دیگر را از طریق اندازهگیری دقیق نور آن ستارگان جستجو میکند. | Kepler is a space telescope and it looks for planets around other stars by measuring the light from those stars very precisely. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | صادقانه بگم. | Let's be honest. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کریس: خُب شما پول زیادی را بدست آوردید و یک جهان پر از مشکل. | CA: So, you've got a big pot of money and a world full of so many different issues. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و همانطور که میدانید، با بازگشت از تبعید دومین معبد در بیت المقدس دوباره شکل گرفت. و همانطور که میدانید، با بازگشت از تبعید دومین معبد در بیت المقدس دوباره شکل گرفت. و همانطور که میدانید، با بازگشت از تبعید دومین معبد در بیت المقدس دوباره شکل گرفت. | As you all know, that return from exile, the second temple, reshaped Judaism. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و استراتژی ما بسیار ساده است. | And the strategy is very simple. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما این " تپه کیت فلایرز." | But this is "Kiteflyer's Hill." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما اخراجید. همه این ها عالیه، درسته؟ | That's all great, right? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در یک زمستان سخت، متاسفانه، برادر نغمه مُرد و مادرش به سختی مریض شد. | The winter was very harsh, and unfortunately, Naghma's brother died and her mother became very ill. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها کتابها و مقالاتی در جهت تبلیغ برای روش استنتاجی در کلیه علوم نوشتند که مورد مطالعه وسیع فلاسفه طبیعی، دانشجویان و افراد عادی قرار گرفت. | They wrote books and articles promoting inductive method in all the sciences that were widely read by natural philosophers, university students and members of the public. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | الآن هم میتونید ببینید، اگه این رو بگردونم اینجا، امیدوارم دنیا رو خیلی نلرزونم! | Now you can also see, if I turn this around here -- hopefully I won't shake the world too much. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و سپس پروژه به صورت آنلاین برداشته شد، که ترسناک و فروتنانه بود. | And then the project got picked up online, which was horrifying and humbling. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من تصمیم به شلیک کردن رو توجیه می کردم چون در اون منطقه ای که من ازش اومده بودم، بهتره که شلیک کننده باشی تا اونی که بهش شلیک میشه. | I rationalized my decision to shoot because in the hood where I come from, it's better to be the shooter than the person getting shot. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و گفتم، «هی! تو باهوشی. فکر خوبیه. فهرست رو بهم نشون بده.» | And I said, "Oh! You're clever. Good idea. Show me the list." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما بعدش، من در معرض خارق العاده ترین دانش و مهارتی که نزد افراد فقیر بود قرار گرفتم، چیزهایی که هرگز در سطح وسیع به حساب نمی آیند، شناخته نمی شوند، و مورد احترام قرار نمی گیرند. | But then, I was exposed to the most extraordinary knowledge and skills that very poor people have, which are never brought into the mainstream -- which is never identified, respected, applied on a large scale. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به زودی، ماشین ها تاکسی می رانند و دکتر و پرفسور خواهند شد، اما آیا «هوشمند» هم خواهند بود؟ | Soon, machines will be taxi drivers and doctors and professors, but will they be "intelligent?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و پیام اساسی آن این است که قدرت های غربی مرگ افراد غیر نظانی برایشان مهم نیست، لذا کشتن مردم ساکن در مناطقی که از دولت پشتیبانی می کنند، دولتی که با قدرت های غربی همکاری دارد، بازی منصفانه ای است. | And the basic message is that the Western powers do not care about civilian deaths, so those people who live in areas and support governments that work with Western powers are fair game. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همچنین ما موضوع مقالهٔ پژوهشی برندهٔ جایزه تحت عنوان "مناسبسازی ماینکرفت به عنوان فناوری کمککننده برای مبتلایان به اوتیسم کم سن." | We're also the subject of an award-winning research paper called "Appropriating Minecraft as an Assistive Technology for Youth with Autism." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی من مصرانه کفتم: «اینجا چشم انداز خیلی خوبی دارد.» | I just kept saying, "But it's got such a great view." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من آنها را در كارگاه متروكى كه در آنجا تمام عمرشان را كار و زندگى كرده بودند، نامريى كردم. | I made them invisible in the deserted shop wherethey had lived and worked all their lives. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همین چند وقت پیش با شرکتی صحبت میکردم، با مدیر عامل. | I was talking to a company not long ago, to the CEO. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | "راستی" امروزه با کاربرد کاملاً متفاوتی در پیامکهای بین جوانان مشاهده میشود. | Slash is used in a very different way in texting among young people today. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و میتوانم تفاوت میان بوینس آیرس و برلین، دو شهری که خوب میشناسم را به بقیه نشان دهم. | And I can communicate the difference between Buenos Aires and Berlin, two cities I know very well. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و مشخص شد که صندلیهای نیمکتی بهترین راه برای نصب صندلیهای اتومبیل هستند. | And also it turned out these bench seats are the very best way to install car seats. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در نهایت، برای اختلافنظرهایی که نمیتوان با آمار و شواهد به نتیجه قطعی رسید، انجام بحثی قانع کننده ممکن است وابسته به درگیر کردن ارزشهای مخاطب باشد. | Finally, for disagreements that can’t be definitively settled with statistics or evidence, making a convincing argument may depend on engaging the audience’s values. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما همچنین به سمت آنچه هدف اولیۀ ما در مورد جمعیت افرادی که قطعی دست از ناحیۀ بالای آرنج دارند، پیش رفته ایم. | We've also gone on with what was initially our primary population of people with above-the-elbow amputations. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها وقتی تزریق میکنند میدانند. | They know when they're shooting up. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (موزیک :"چاپ استیکس" بداهه نوازی) (تشویق) (موزیک)(صدای دست زدن) با "دِرِک" دست بزنین | (Music: "Chopsticks" improvisation) (Applause) (Music) (Clapping) Keep up with Derek. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نمونه بسیار بزرگی نیاز است | A very large sample is needed. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کسب و کار را یک راه حل نمی دانند. | Business is not seen as the solution. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و برای این کار، تمرین مشقی را برای خودم به اسم طراحی یکشنبهها شروع کردم، یعنی که یکشنبهها شی همینطوری را در خانه انتخاب میکردم و سعی میکردم ببینم آن شی ایده خاصی را میتوانست جرقه بزند که ربطی به هدف اصلی آن وسیله نداشته باشد. | And for that, I started an exercise for myself which I call Sunday sketching, which meant, on a Sunday, I would take a random object I found around the house and try to see if that object could trigger an idea that had nothing to do with the original purpose of that item. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چه اینکه وقت بگذارید و با بچههایتان یک وعده غذا بخورید، چه بچهها، یا نوهها، یا خواهرزاده و برادرزاده هاتون را به خرید یک بازار محلی ببرید -- که فقط غذاها رو مزه کنید. | Whether you sit down and eat a meal with your kids, whether you take your kids, or grandchildren, or nieces and nephews shopping to a farmers' market. Just do tastings with them. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوشحال میشوید که بدانید ما هنوز در حال کار هستیم. | You'll be glad to know we're still in business. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی تا سه شمردم، داد بزنید «ستاد». | On the count of three, I want you to yell "squad." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | درسته؟ بنابرین کی میگه که ما امروز درست میگیم که شما نمیتونید یک شخص رو با سرعت نور از اینجا به به مریخ بفرستید؟ | So who says we are correct today that you can't beam a person from here to Mars? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در آن زمان ها همچنین، برخی تلاشهای اولیه برای نور درمانی صورت پذیرفته بود. | Those times, there were some early attempts also for light therapy already. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی نوبت به فکر کردن به دلایل انجام ندادن یک کار می رسد ما بچه ها اینقدر در قید و بند نیستیم. | For better or worse, we kids aren't hampered as much when it comes to thinking about reasons why not to do things. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | میدانستید که حتی برای پیدا کردن مقوای جعبه برای ارسال محصولات آماده شده به آمریکا، نمیتوانم مقواهای آمادهی نو پیدا کنم؟ | Do you know that, even to look for fine cardboard to ship my finished products to the US, I can't find new, finished cardboard? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ارتباط بین خواندن و نوشتن بسیار نیرومند است. | The link between reading and writing is so powerful. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر آنها این را از کار بیاندازند، آن را برای همه از کار میاندازند. | If they break it, they will break it for everybody. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس به جای قوانین ترافیکی سفت و سخت، جریان توسط شبکه ای از الگوریتم های پویا تنظیم می شود که پیوسته در حال ارتقای خود است. | So instead of rigid traffic rules, flow will be regulated by a mesh of dynamic and constantly self-improving algorithms. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بسته به اینکه از چه کسی میپرسید صدای ترق و تروق شکستن قولنج مفاصل، یا صدای آرامشی دلپذیر است یا صدای ناخوشایند دل پیچه | Depending on whom you ask, the crackle of popping joints is either the sound of sweet relief or the noxious tones of a stomach-turning habit. |