text
stringlengths
1
58
label
stringlengths
9
20
ای دل دیدی که هر که شد زنده بمُرد
--UU--UU--UU-
تو می‌گویی: کزین پس من وفا ورزم، بلی خوبان
U---U---U---U---
دد و دام از نشاط دانه خویش
U---U---U--
نفسی درین گلستان ز عروس گل سرودی
UU-U-U--UU-U-U--
بدین کار بیژن سخن ساختم
U--U--U--U-
چون به خفت آنجا غلام سرفراز
-U---U---U-
بر خوان رخت ز بیم آن زلف
--UU-U-U--
بخوردم بی نمود آب و گل من
U---U---U--
الغیاث از فتنه فتانه‌ای
-U---U---U-
کآمد سپاه آسمان نک می‌رسد اعلام دل
--U---U---U---U-
که سهراب گرز گران برگرفت
U--U--U--U-
ای مردمی به صورت جسم و به دل ستور
--U-U-UU--U-U-
سه دشمن در درون گشته بلا سنج
U---U---U--
همه چون رعد بانگی بی‌درنگی
U---U---U--
در آن نور است پیدا هر چه بینی
U---U---U--
تأیید تو معالج و بخت تو غمگسار
--U-U-UU--U-U-
رو به خورشید کردی و گفتی
UU--U-U-UU-
چون امیران جمله خودترسان شدند
-U---U---U-
به تگ همچو آهو به تن همچو پیل
U--U--U--U-
پلنگان جمله از من ترسناکند
U---U---U--
تو چه گویی حکایت از خود گوی
UU--U-U-UU-
که چه آورد به آخر به سر بیژن؟
UU--UU--UU---
کشتن این بود که شیرین سوی فرهاد گذشت
UU--UU--UU--UU-
وصالت یافت مر این جان عطّار
U---U---U--
نگاهم انقلابی دیگری دید
U---U---U--
شیر چون می‌گریزد از آتش
UU--U-U-UU-
زرد چرائی نه جفا میکشی
-UU--UU--U-
پس خرامی سوی میدان و به جانت که شود
UU--UU--UU--UU-
از سوزش سینه‌ای برون نیست
--UU-U-U--
ایمنی هست و تندرستی هست
UU--U-U-UU-
خوشبوی تر ز عنبر و رنگین تر از عقیق
--U-U-UU--U-U-
شب از نرگسش قطره چندی چکید
U--U--U--U-
دروغ از راست پیش توست ممتاز
U---U---U--
بیا ببین که ز غم بر چه سان پریشانم
U-U-UU--U-U-UU-
تو آنچنانک دانی و آن اشتر تو مست
--U-U-UU--U-U-
چرا از نسبت خود عشق را تهمت نهد وحشی
U---U---U---U---
به جز دیدارش از هر جست و جویی
U---U---U--
ز دید نقش اینجا گاه بگذر
U---U---U--
بیفکن صورت و بنگر تو اوئی
U---U---U--
گویی از کونین بتوانی ربود
-U---U---U-
نه پل بود ونه بر آبش گذر بود
U---U---U--
او به‌ عالی رای تو أرجو که صد چندین ‌کند
-U---U---U---U-
وقت خشم و حرص آید زیر طشت
-U---U---U-
در دامن دریایی چون در و گهر رفتی
--UU-----UU---
که بدرد پردهٔ جود و سخا
-U---U---U-
به نیرنگ دگر کن را ندانی
U---U---U--
چست ست علوم و از درت ای حیدر ثانی
--UU--UU--UU--
بی‌خبر بودم و از دور کمان مهرهٔ مهرت
UU--UU--UU--UU--
هرگز به دست دست نگاری نداشتم
--U-U-UU--U-U-
دانی که درین عالم پر سر چونی
--UU--UU--UU-
همی گفت بیگانگان را نواز
U--U--U--U-
هر درختی از زمینی سر زده
-U---U---U-
چون چرخ، طریق، جز تک و تاز نیافت
--UU--UU--UU-
نظری هم به باغ نتوان کرد
UU--U-U-UU-
سدِّ اسلام تیغ و دستش بود
UU--U-U-UU-
تا ببیند رو به دیواری کند
-U---U---U-
به شبانی رمه نگهداری
UU--U-U-UU-
ز بهر چشم تو نرگس همی پویم به هر مجلس
U---U---U---U---
ریاضت هر که را مر روی بنمود
U---U---U--
رو تو از نفس و هوای تن ببُر
-U---U---U-
که تا زادی بود در خورد ما را
U---U---U--
همه اینجایگه انوار جانانست
U---U---U--
دمی گر غافل آید این نداند
U---U---U--
لحظه‌ای با بنده بنشین کاینقدر
-U---U---U-
باد را بر بت‌پرستان چون تَف دوزخ‌کند
-U---U---U---U-
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد
UU--UU--UU--UU-
بعد ماهی چون رسیدند آن طرف
-U---U---U-
سعد اکبر کیست کاندر یک دو گز مقنع ترا
-U---U---U---U-
آهو تک خویش را بدو داد
--UU-U-U--
پاک ز هر گونه غباری که هست
-UU--UU--U-
کرد حیلت برو زن دانا
UU--U-U-UU-
بایران گذارد سپه را براه
U--U--U--U-
سرنگون گشتند در خون جگر
-U---U---U-
سراسر شکم هستش انباشته
U--U--U--U-
بسی در معانی هردو سفتند
U---U---U--
تو نظر افکنی به جای دگر
UU--U-U-UU-
در خفیه با زمانه قضا گفت حاملی
--U-U-UU--U-U-
تنک شد جام فکر و من چو شیشه خرد بشکستم
U---U---U---U---
یکی هاتف از غیبش آواز داد
U--U--U--U-
از موالید سه پایه تختی
UU--UU--UU-
کرده شب موی تو تصویر صبح
-UU--UU--U-
در کمال صنع پاک مستحث
-U---U---U-
جان به جانان خود ده‌ای عطار
UU--U-U-UU-
زیرا ز ره فکرت سیاح جهانم
--UU--UU--UU--
نه حکیمان دوا توانستند
UU--U-U-UU-
گفتم که چشم چرخ چنین چشم هیچ دید
--U-U-UU--U-U-
بهره‌مندند و نور یاب مدام
UU--U-U-UU-
ای بسا گوش چپ که خواهد خست
UU--U-U-UU-
پاسخی دادشان چنانکه سزید
UU--U-U-UU-
تو بر سر ملا بستایی همی مرا
--U-U-UU--U-U-
به دانش راست باید داشت تن را
U---U---U--
این باد بهار بوستان است
--UU-U-U--
که چون ی کره آن شاه گیتی نورد
U--U--U--U-
نمود جاودان زین راز دیدند
U---U---U--
که هست هر خم مویی از و شکنجهٔ جانی
U-U-UU--U-U-UU--
ما لُعْبَتِگانیم و فلک لُعبَت‌باز،
--UU--UU--UU-
که پوشید خورشید را زیر گل
U--U--U--U-
بیا بیا که تو سلطان این سلاطینی
U-U-UU--U-U-UU-
قبلهٔ عشاق نیست جز خم ابروی دوست
-UU--U--UU--U-
یکی نیمه‌تر گشت و یک نیمه خشک
U--U--U--U-