text
stringlengths
1
58
label
stringlengths
9
20
بخفت آن شب و بامداد پگاه
U--U--U--U-
تا پسر با حریف در سازد
UU--U-U-UU-
گشت خاموش و دگر دم در کشید
-U---U---U-
هیچ قلبی بی‌صحیحی کی رود
-U---U---U-
سرفتنه اوباشی همخرقه قلاشی
--UU-----UU---
در این نوعی از شرک پوشیده هست
U--U--U--U-
هرچند که تو روز و شبان نوش چشانیش
--UU--UU--UU--
وای من گر نفس خواهد بود زین سان رهبرم
-U---U---U---U-
تا دهم روشنی چراغت را
UU--U-U-UU-
که از هر که عالم زبان درکشید
U--U--U--U-
خیمه‌ها را میخ فرماید ز رُ‌محِ رومیان
-U---U---U---U-
که اویست پیروز و پروردگار
U--U--U--U-
کو به وقت لقیه در صندوق بود
-U---U---U-
بد او را کمرت سخت بتنج
UU--U-U-UU-
هرچند که می‌کشی پرم نیست
--UU-U-U--
دَرْ رو به میان آتش و پاک بسوز
--UU--UU--UU-
در مناجات بی‌زبانان آی
UU--U-U-UU-
چنین هم بسال اندرون چار بار
U--U--U--U-
خاکم مکن ای نگار بادم گردان
--UU--UU--UU-
چو بینی ره نیک و آئین نو
U--U--U--U-
نوا که بیفته از هنجار و رسته
U---U---U--
زانست که درخانه فروش آمدهای
--UU--UU--UU-
بدان تلخی که شیرین کرد روزش
U---U---U--
به فرمان و رایت سرافگنده‌ام
U--U--U--U-
بهتر بسی از ملکت دارا به مدارا
--UU--UU--UU--
که دریا بیش یک شبنم نیاید
U---U---U--
از جفای تو بدینسانم و تدبیری نیست
UU--UU--UU--UU-
بزرگیت باید در این دسترس
U--U--U--U-
چو از خواسته سیر گشتند ومست
U--U--U--U-
هرکه نقد آن جهان حاضر کند
-U---U---U-
ز بود کفر در زنّار بودم
U---U---U--
ولکین از صور مقصود حاصل
U---U---U--
تا حکیمی نبودش یار و ندیم
-U---U---U-
گردد ز شراب دومین مست
--UU-U-U--
چو بشنید فرخنده عید پیمبر
U--U--U--U--
یک کنیزک با لبی چون قند داشت
-U---U---U-
چنین زد مثل مرد گوهر شناس
U--U--U--U-
بده او را ضمیر آتشینی
U---U---U--
به پهلوی خودش بر تخت بنشاند
U---U---U--
قلم درکش اندیشهٔ خام را
U--U--U--U-
جانست چراغ وجود، جانست
--UU--U-U--
کشان نیست هنگام ننگ و نبرد
U--U--U--U-
که ز دام تنگ صورت، بشد و رهید، باری
UU-U-U--UU-U-U--
نگاه کن که چه چیز است در تنت که تنت
U-U-UU--U-U-UU-
نمی‌گویم که در تقدیر شه بود
U---U---U--
رفتی و نرفت ای بت بگزیدهٔ من
--UU--UU--UU-
سکه ئی زد هم به اقلیم سخن
-U---U---U-
یکی دارندهٔ توران دگر فرمانده غزنین
U---U---U---U---
ور مرائی نیستی در میکده فرزانه باش
-U---U---U---U-
کز و در عهد حسنش دامن صحبت فراهم شد
U---U---U---U---
واندر آن عالم نباشد واصلی
-U---U---U-
تو گر منصور معنی باز بینی
U---U---U--
ببینند در شاه گویندگان
U--U--U--U-
تختهٔ گفت زاب روی بشوی
UU--U-U-UU-
که شیری دلش بود و پیلی برش
U--U--U--U-
چنانست گیتی کجا خواستم
U--U--U--U-
اهل حق را زین دو حکمت باز گوی
-U---U---U-
که سودابه را آن نیامد گران
U--U--U--U-
که بس بیچارهٔ و بس زبونی
U---U---U--
به پای تخت تو یعنی که ساق عرش مجید
U-U-UU--U-U-UU-
ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم
--UU-----UU---
کرد آن گنه که خسرو بخشیده خواست بوسی
--U-U----U-U--
تا گریزد آنک بیرونی بود
-U---U---U-
حقیقت جان جانست اندر اینجا
U---U---U--
هین که بشد عمر چنین هوشیار
-UU--UU--U-
تا ز صد خرمن یکی جو گفتمی
-U---U---U-
نه به باده میل داری نه به من نظر گشائی
UU-U-U--UU-U-U--
در این احوال وصف عشق گویم
U---U---U--
چودرد عشق اینجا دید اول
U---U---U--
بویش فزون از آنکه بود بوی مشک و بان
--U-U-UU--U-U-
عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش
--UU--UU--UU--
اگر بخانهٔ غارتگری فتد شرری
U-U-UU--U-U-UU-
شود شکوفه تر ز آفتاب پژمرده
U-U-UU--U-U-UU-
این خطابت از دو معنی چون برون آید همی
-U---U---U---U-
چو ایمن شد از دشت لشکر براند
U--U--U--U-
چو حلقه بر در حق سربسی زد
U---U---U--
ز ما ناید به جز تیمارخواری
U---U---U--
ازین هیچ طوفان همی برنیاید
U--U--U--U--
از آفتاب و از نم باران شگفت نیست
--U-U-UU--U-U-
صدم دشمن به شمشیر ملامت خون همی ریزد
U---U---U---U---
به دیدار تو رای فرخ نهم
U--U--U--U-
جهان گردد بکام شیر مردان
U---U---U--
ره پویانند همچو ماهی
--UU-U-U--
تا پاک نگردی از وجودت
--UU-U-U--
که خوانند گردان وراگیو نیو
U--U--U--U-
و دیگر که از پیش کندآوران
U--U--U--U-
بلک نور پاک دارند این همه
-U---U---U-
بیاموزی از ما کت آید به بر
U--U--U--U-
سرو در باغ نشانند و تو را بر سر و چشم
UU--UU--UU--UU-
خویش بر صورت‌پرستان دیده بیش
-U---U---U-
داری روا اگر ز تو یابند حاسدان
--U-U-UU--U-U-
سیلاب ز چشم آب حیوان میریخت
--UU--UU--UU-
آتشی خواست خصم دودش داد
UU--U-U-UU-
نه شادم می‌کند عشرت نه مستم می‌کند صهبا
U---U---U---U---
تا دلت معدن نیاز کند
UU--U-U-UU-
مگر نزد طوس سپهبد شوی
U--U--U--U-
ملک عجم گرفته به تیغ سخننوری
--U-U-UU--U-U-
پر که از خاک و برخیزد ز خاک
-U---U---U-
که در چارشنبه مزن گام را
U--U--U--U-
به هر شرطی که بنهی من مطیعم
U---U---U--