instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اون بسرعت در حال پیشرفت است. | It's spreading virally. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی برای سه میمون انسانریخت دیگر اینطور نیست. گوریلها، اورانگوتانها و گیبونها که به باقی پستانداران شبیهترند، حدود دوازده بار به ازای هر تولد جفت گیری میکنند. | We don't share it with the other three apes, the gorilla, the orangutan and the gibbon, who are more typical of mammals, having sex only about a dozen times per birth. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس سوال من از شما این است، که آیا میتوانیم بدون فرار، راهی برای شناخت خودمان پیدا کنیم؟ | So my question to you is, can we find ways to know ourselves without the escape? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و آن ماهیگیران خیالاندیش هم اکنون از توریسم بسیار بیشتر از ماهیگیری کسب درآمد میکنند. | And those visionary fishermen are making much more money now, from tourism. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این یک سوال اساسی است که خیلی از ما آنرا می پرسیم. | This is a fundamental question that most of us are asking. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و چیزی که انها اثبات کرده اند این است که مردمی که گزارش میشه بیشتر محافظه کارند همچنین بیشتر از نظر فیزیولوژیکالی تحریک شدند، وقتی شما به آنها تصاویر نفرت انگیز نشان میدهید مثل آن یکی که من نشان شما دادم. | And what they've demonstrated is that people who report being more politically conservative are also more physiologically aroused when you show them disgusting images like the ones that I showed you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینها -- آن دو دقیقاً دو چیز متفاوت هستند. | They're just two different things. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چه جوری میتونی به این سوال جواب بدی؟» | How could you possibly answer that question?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این یک کمدی درباره یک زن جوانی است در مواجه با حقیقت تولید مثل نمیتوانم بفروشم. | That a comedy about a young woman dealing with reproductive reality can't sell. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینکه ۱۵ دقیقه باارزشم را مقابل یک سرمایهگذار صرف کنم تا نه تنها درمورد شرکت خودم، که همه شرکتهای همگروه صحبت کنم، بیسابقه بود. | That I would spend my precious 15 minutes in front of an investor talking not just about my own company, but all the companies in the batch, was unprecedented. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | درست همینجا ، اگه دوربین بتونه نشون بده ، اون آنتن کوچکه . | This down here, if the camera can see that, that is a small antenna. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما یکی از تحقیقات MIT را بررسی کردیم: باید حداقل ۱۰ میلیون خودروی برقی در جادهها جهان داشته باشیم. | We looked at an MIT study: ten million electric cars on the global roads. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما هر دو یک طرف هستیم. | We are on the same side. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس -- (خنده) -- حال، وقتی که به این مسئله فکر میکنید، با مشکل Ham Butt (ته گوشت) مواجه میشویم. | So -- (Laughter) (Applause) -- now, when you think about this, what we have here is a ham butt problem. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما در بیشتر مواقع، هشدار اشتباه میدهند. | Too often, they're crying wolf. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بسيار سپاسگزارم. | Thank you very much. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | عروس دریایی اولین طنابداران را پدید آورد. [جانوران دارای طناب کوچک عصبی در پشت] | Jellyfish gave rise to the first chordates. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این منابع محدود آبی بطور مساوی در زمین توزیع نشدهاند. | And this limited supply isn’t distributed evenly around the globe. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | منظورم این است که من دوست دارم مثل مادر بزرگم ۱۰۱ سال عمر کنم، پس امیدوارم ۳۰ یا ۴۰ سال دیگه در پیش رویم داشته باشم. | I mean, I like to -- you know, my grandmother lived to 101, so hopefully I've got another 30 or 40 years to go. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در کودکی درباره لذت مادر شدن خیلی شنیدم. | Growing up, I heard all about the joys of motherhood. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بنزین بدون سرب خودرو که استفاده میکنیم هم ارزانتر وهم برای محیط زیست مناسب تره نسبت به بنزین هواپیمای سنتی. | And the unleaded automotive fuel that we use is both cheaper and better for the environment than traditional avgas. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما هیچ الکترونی را که منشأ فسیلی دارد استفاده نمیکنیم. | We do not use any electrons that come from coal. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این عکس ارودگاه غیررسمی است. | This is a picture of the unofficial camp. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما واقعا در آغاز راهیم، و از همگی شما دعوت میکنیم تا به ما بپیوندید. | We're really just at the beginning, and we invite you all to join us. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | امروز اینجاییم تا شفقت را ستایش کنیم. | We're here to celebrate compassion. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر توهم شکلی از ادراک کنترل نشده باشد، پس ادراک همین جا و همین لحظه هم شکلی از توهم است، اما شکل کنترل شده توهم که در آن پیش بینی های مغز تحت تسلط اطلاعات حسی از جهان بیرون هستند. | If hallucination is a kind of uncontrolled perception, then perception right here and right now is also a kind of hallucination, but a controlled hallucination in which the brain's predictions are being reined in by sensory information from the world. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به چکمههاشون نگاه کردم؛ لاستیکی بودن. | I looked at their boots; they were rubber. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یاد گرفتن اطلاعاتی که طی سالیان دراز به دست اومده بود و خواندن پیامی که از نیاکانم به جا مونده بود بهتر از هر جور روان درمانی و یا نصیحتی بود که بزرگسالان میتونستند به من بدن. | Learning the information that has accumulated over time and reading the message left by my ancestors were better than any consolation therapy or piece of advice any living adults could give me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر ما از میمونها تکامل یافتهایم چرا هنوز هم میمونها وجود دارند؟ | If we evolved from monkeys, why are there still monkeys? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سالی بزرگ شده بود که به گله گاو پدرش رسیدگی کند. | Solly grew up tending to his father's cattle. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در طول زندگیِ «دیوید هیلبرتِ» ریاضیدان، تلاشی برای بسط ریاضی به عنوان فرضیهای منطقی وجود داشت. | During mathematician David Hilbert's lifetime, there was a push to establish mathematics as a logical construct. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فقط تصور کنید که به سازمان غذا و دارو مراجعه کنید و همه چیز را در مورد آن ویروس نامریی که میخواهید به بیماران بدهید، تعریف کنید. | Just imagine going to the FDA today and telling them all about that invisible virus you want to give to patients. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای جراحان این خبر مهمی بود، اما باید میفهمیدم که این موضوع چقدر گسترده است؟ چه جاهای دیگری استفاده از هوش مصنوعی مانع از آموزش در کار شده؟ | This was important news for surgeons, but I needed to know how widespread it was: Where else was using AI blocking learning on the job? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها میگویند، « دست بهش نزن. بابا برات انجامش میده.» | They go, "Don't touch it. Daddy will do it for you." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق) خوبه، زَک میتوانی دوباره نفس بکشی. | (Applause) OK, Zach, you can breathe again. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما فردی را تشویق می کنیم وقتی در مورد احساس شرمساری صحبت می کند، ولی آنرا به ظلم مرتبط نمی کنیم. | And so we applaud someone when they tell us about their feelings of shame, but we don't necessarily link that to oppression. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق) | (Applause) |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و نیز مجتمع های پزشکی و فروشندگان مواد غذایی. | We inspected medical centers and food warehouses. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی اینکار را انجام دادیم، مشاهده کردیم که هر دوی این چشمکزن ها در سیگنالهای مغزی افراد ظاهر شدند، اما جالب این که فقط یکی از آنها که به آن توجه شده بود، سیگنالهای قویتری داشت پس یک چیزی در مغز بود که این اطلاعات را اداره می کرد آن چیز در مغز اساسا فعال سازی ناحیه پیشانی بود | When we did that, we saw that both of these flickering rates appeared in their brain signals, but interestingly, only one of them, which was paid attention to, had stronger signals, so there was something in the brain which was handling this information so that thing in the brain was basically the activation of the frontal area. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما آنها را ساکت میکنیم. ما کاری میکنیم که آنها به خاطر باهوش بودنشان حس گناه کنند. ما آنها را مجبور میکنیم که طوری رفتار کنند، تا رفتارشان را کنترل کنند، و هیجان خودشان را سرکوب کنند. | We silence them. We make them feel guilty for being smart. We get them to behave, to tone it down, not to be too intense. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این تنوع مخزن ژنهاست که برای آنها ممکن میسازد که بر این همه مناطق بزرگ اقیانوس مسلط شوند و ثبات خود را حفظ کنند در گذر سالها و سالها. | And it's that diversity of gene pools that makes it possible for them to dominate these large regions of the oceans and maintain their stability year in and year out. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این نموداری از پنج مولکول است و شکلی از نمایش شیمیایی آنها، | But here's a diagram of five molecules and sort of a chemical notation. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این یعنی همان خط، خط ایندوسی، شاید برای نوشتن زبانهای دیگری به کار رفته باشد. | This suggests that the same script, the Indus script, could be used to write different languages. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بعد او كه متوجه شده بود من نمی توانم آنها را زنده بگیرم، رفت و برايم پنگوئنهاي مرده آورد. | And then so she realized I couldn't catch live ones, so she brought me dead penguins. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این همچنین یک مشکل است وقتی که این چیزها را درست یاد میگیرد، زیرا ما حتی نمی دانیم کدام به کدام است وقتی که این یک مشکل درونی است. | It's also a problem when it gets things right, because we don't even know which is which when it's a subjective problem. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در میان این کودکان، میخواهم خاطرات خوانوادههای آنها را به سعادت دویدن زننده گل پیوند دهم، خانواده مثل آن حسی است که بعد از آنکه توپ دروازهبان را شکست داد داریم، نزدیکترین چیزی که به آزادی میرسد. | Among these kids, I want to connect their families' histories to the bliss of a goal-scorer's run, family like that feeling after the ball beats the goalie, the closest thing going to freedom. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فقط با استفاده از ابزارهایی که در حال حاضر وجود دارند تولید می شود. و من کاملا متقاعد شدم که اگر تلفن های همراه نبودند، که همیشه قرار است به اندازه کافی باشند که شما بتوانید راه حل مشابه ایجاد کنید که با مفهوم جدیدی بتواند بسیار کارآمد باشد. | It just came from using what's already there, and I'm thoroughly convinced that if it's not phones, that there's always going to be enough there that you can build similar solutions that can be very effective in new contexts. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بسیار بسیار بالاتر باشد. | I think there's way, way more of these. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما فرصتی برای مردم داریم که شمعی را روشن کنند هنگامی که برای چیزی سپاسگزار هستند. | We have an opportunity for people to light a candle when they are grateful for something. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب. بسیار سپاسگزارم | Okay. Thank you very much. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگرچه آنها هیچ ادعایی در مورد زیبایی معماری نمی کنند، آنها، در کامل ترین شرایط موقتی خود، یک جانشین دلپذیر هستند برای سازه های بزرگ جثه و ممکن است روزی جای آنها را هم بگیرند. | Although they make no claim to architectural beauty, they are, in their perfect temporariness, a delightful alternative to the large-scale structures that might someday take their place. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | الان، برخی از شما، ممکن است بخواهید بگویید، اوه خدای من، دوباره شروع شد. | Now, for some of you, you're going to say, "Oh my goodness, here we go again. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما در سلسله مراتب امر می شوید. | You would be very hierarchical. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چند ماه پیش مارتا یک وبلاگ درباره غذا راه انداخت به نام «بی در زمانی»، و دوربینش رو با خودش برمیداشت و هر روز در مدرسه ناهار اون روز را ثبت میکرد. و هر روز در مدرسه ناهار اون روز را ثبت میکرد. | A couple months ago, Payne started a food blog called NeverSeconds, and she would take her camera with her every day to school to document her school lunches. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چون اگه در صدد حل این نابرابری اقتصادی چشمگیر که جامعه رو فراگرفته برنیایم، خشم مردم دامنمونو میگیره، چرا که هیچ جامعهی باز و آزادی چنین نابرابری اقتصادی رو بر نمیتابه. | Because if we do not do something to fix the glaring economic inequities in our society, the pitchforks will come for us, for no free and open society can long sustain this kind of rising economic inequality. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و در عین حال، به نظر میرسد که ما بسیار راحت هستیم. | And yet, we seem to be very comfortable. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اول یک لامپ. | It was one light at first. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هیچ راه حل یگانه ایی وجود ندارد. | There is no single solution. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما در اوایل سالهای پس از جنگ از ۲۵ درصد جمعیت شهری به ۷۵ درصد رسیدیم. | We went from 25 percent urban to 75 percent by the early postwar years. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این درست است که ما در حال ازدست دادن میراث فرهنگی به دلیل فرسایش و بلایای طبیعی هستیم. ولی این مسأله به آسانی اجتناب ناپذیر است. | It's true that we are losing cultural heritage to erosion and natural disasters, but this is something that is simply difficult to avoid. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همهی اینها محصول میکروبها هستند. | These are all products of microbes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چگونه اندام مصنوعی من مانند گوشت و استخوان حرکت می کند؟ | Next, dynamic interface. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این چیز خیلی شبکه ای است. | And this is a very mesh-y thing. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این تنها یک فاجعه در اندازهای غیرقابل تصور است. | That's just a tragedy of unimaginable size. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من شعر را به خاطر عمیق بودنش انتخاب کردم. | I choose poetry because it's so visceral. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این هیچ آسیبی نمیزند، اما دما را چند درجه بالا میبرد. این هیچ آسیبی نمیزند، اما دما را چند درجه بالا میبرد. این هیچ آسیبی نمیزند، اما دما را چند درجه بالا میبرد. | It doesn't do any damage, but it elevates the temperature by a few degrees. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر من قرار است کاری انجام دهم که افراد کنار من را تحت تاثیر قرار دهد این تکنیک می تواند زودتر هشدار دهد و جذب در یک جکعیت را زودتر شناسایی کند | If I'm likely to do something that affects others around me, this technique can get early warning or early detection about the adoption within the population. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اولین اصل کمک، احترام گذاشتن است. | The first principle of aid is respect. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نترسید. | Don't panic. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما بیشتر از آن، او سینه با اندازه طبیعی داشت، با متوقف کردن هورمون تسوسترون، همه بیماران ما سینه در اندازه طبیعی خواهند داشت اگر در سن مناسب پیش ما بیایند، نه اینکه در شده باشد. | But more than that, she has normal breast size, because by blocking testosterone, every one of our patients has normal breast size if they get to us at the appropriate age, not too late. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من میخواستم تا با یک سخنرانی انگیزشی شما را به حرکت دربیاورم درباره اینکه چقدر جنگیدن برای شأن و کرامت انسانی قربانیان مهم است. | I wanted to rally you to your feet with an uplifting speech about the important work of fighting for the dignity and humanity of survivors. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و دست بر قضا، خیلی زود، توانستم این نظریه را در مورد دو کتاب که در مؤسسهی کِیناف بر روی آنها کار میکردم آزمایش کنم. | And lo and behold, soon enough, I was able to put this theory to the test on two books that I was working on for Knopf. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دستتان را روی پایتان بگذارید و هیجانزده به دوردست خیره شوید، یا بگویید، "ممم، احساس میکنم --" با این که واقعاً احساس خاصی ندارید، ولی شما واقعاً -- (خندهی حاضرین) -- شما واقعاً دارید تلاش میکنید که بحث را عوض کنید. | You'll pat your thighs and look wistfully off into the distance, or you'll say something like, "Hmm, makes you think --" when it really didn't, but what you're really -- (Laughter) — what you're really trying to do is change the topic. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این ماجراجویی متنی است که درون "ساکنان کاتان" اتفاق میافتد. | This text adventure takes place within "Settlers of Catan." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و حالا داريم سيستم های ملی آموزش و پرورشی را اداره می کنيم که در آنها اشتباه کردن بدترين کاریه که می توانيد بکنيد. | And we're now running national education systems where mistakes are the worst thing you can make. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | احتمال داشتن الكتريسته و همه فعاليتهاى فضاى بسته كه الكتريسته انجامشون را ممكن مىسازد براى شما كمتر است، بنابراين بيشتر بيرون هستيد. | You're less likely to have electricity and all the indoor activities that electricity makes possible, so you're outside more. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و داره نشون داده میشه که حقیقتا میشه این داده ها رو به مدل ها و شبیه سازی های کارآمدی از نواحی مغز تبدیل کرد. | And we're showing that we can actually turn this data into working models and simulations of brain regions. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و در همه فناوریها شاهد آن هستید. | And you see it in all sorts of technologies. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این انقلاب ۲.۰ است | This is Revolution 2.0. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس انداز-- کدام پس انداز؟ | Take savings -- what savings? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما ممکنه این رو ندونید ولی شما الان یه سالگردی رو داردید با من جشن می گیرید | You may not know this, but you are celebrating an anniversary with me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فقط ناظر بودم. | I just observed. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در اوایل سده ی ۱۸ میلادی، نواحی گوناگون در سراسر جهان انواعی از اندازهها و طعمهای متفاوت تولید میکردند. | In the early 1800’s, different regions across the country produced strains of varying size and taste. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و تاهمینجا: چهبسیار زندگیها در زندگیهامان، چه بسیار فرصتها برای اندوه، چهبسیار گذشتههای گمشده. | Too many lives in our lives already, too many chances for sorrow, too many unaccounted-for pasts. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خط آبى نشانگر اين است كه چه وقت الگوها شروع به تغيير كردن مىكنند،ً و فوراً، حتى قبل از اين كه شروع كنيم به شرح و تفسير اون در قالب تفسيرات كلينيكى، مىتونيم شاهد اون باشيم كه دادهها با ما صحبت مىكنن، | The blue line is an indication of when patterns start to change, and immediately, before we even started putting in clinical interpretation, we can see that the data is speaking to us. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (صدای خنده) یا، اگر خیلی واضح بود که این سنسوری الکترونیکی روی زمین است، آنها از روی آن میپریدند. | (Laughter) Or, if it was very obvious that it was an electronic sensor on the ground, they would just jump over it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اعتبارشان را خراب میکنیم، رتبه بندیها و نظرات (مثبتشان) را خرد میکنیم. | We ruin their reputations, we crush their ratings and reviews. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیاید نگاه کنیم که چکار میکند. | Let's watch what she does. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتیکه تراشه بزرگی مثل این داریم، کمی به اطلاعات بیشتر نیازداریم، ما سیستم تشخیص اتومات را طراحی کردیم. | Well, first of all, when you have a big chip like this, you need a little bit more informatics, so we designed the system to do automatic diagnosis. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس در مورد هر چه میشد تحقیق کردم. | So I researched everything I possibly could. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و می تونید به سن افرادی که در خیابانهای اروپا هستند، نظری بیندازید؟ | And can you look at the age of the people on the streets of Europe? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای فکر کردن به این موضوع، به طور خاص میخوام روی «استعاره» تمرکز کنم، که عشق رو به عنوان دیوانگی مطرح میکنه. | And to think this through, I want to focus on one metaphor in particular, which is the idea of love as madness. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مشکل اینجا بود که در آخر کار دکمه به 450 ولت ختم می شد. | The problem is, at the end of the line, it's 450 volts. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) و بله مواد ژنتیکیشان را به اشتراک میگذارند. | (Laughter) And yes, they share genetic material. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما آنها از به اوج رسیدن جنسی مشتریها بهرهبرداری میکنند. | But they were data-mining their customers' orgasms. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این یعنی پادزهر را درست به پنج قسمت تقسیم کردهایم! | This means that we’ve split the antidote into perfect fifths! |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و وقتی با این چالش مواجه شدیم، از خودمان پرسیدیم، چگونه فشار کافی را بدست بیاوریم و ارتشی به میزان کافی گسترده بسازیم تا در این نبردها در بلندمدت پیروز شویم؟ | And as we embarked upon this challenge, we asked ourselves, how do we gain enough pressure and build a broad enough army to win these fights for the long term? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در اصل، وقتی مدادها دستساز بودند گرد ساخته میشدند. | Originally, when pencils were handmade, they were made round. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دو دقیقه، دو دقیقه، دو دقیقه. | Two minutes, two minutes, two minutes. |