instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | زندگی اتفاق میافتد، زندگی برای همهی ما اتفاق میافتد. | Life happens, life happens to all of us. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نه! این ایده فقط در بعضی نقاط ممکن است کارایی داشته باشد. | Now, that's an idea that might work in some places. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | موسیقی آنلایم برای آرکاد فایر است. | It's an online music video for the Arcade Fire. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس تجارت سادهای نیست. | So this is not a simple business. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این سیستم خود-یادگیرنده است و توانایی پیش بینی وقایعی که یک اوپراتور انسانی ممکن است جا بیاندازد را دارد. | It's self-learning and able to predict issues that a human operator would miss. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فکر میکنم میتوانیم کمک کنیم. میتوانیم مثل هر کس دیگری آرزو کنیم. | I think we can contribute. We can dream like everybody else. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و البته میشه گفت فیسبوک و تویتر جایگزین مدرنی برای زمان سیگار کشیدن هستن، و البته میشه گفت فیسبوک و تویتر جایگزین مدرنی برای زمان سیگار کشیدن هستن، | Today's Facebook and Twitter and YouTube, these things are just modern-day smoke breaks. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مثلاً هنگامی که نیمهشب از خواب میپرید و به شدت نگران کاری هستید که قرار است فردا انجامش دهید، سعی میکنید به همه چیزهایی که باید انجام شود فکر کنید، و آنها را مینویسید و سپس میتوانید به رختخواب برگردید. | It's kind of like when you wake up in the middle of the night and you're really worried about what you have to do the next day, you're trying to think about everything you have to accomplish, and you write it down and then you can go back to sleep. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پاسخ بومی گرایان به این سوال منفی است، مهاجران خیلی کمی یا هیچ چیز برای ارائه ندارند. | The nativist answer to this question is no, immigrants have little or nothing to offer. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این مسئله جالب است، وقتی شما راه می روید، شما پهلو به پهلو راه می روید دریک مسیر مشترک. | It's funny -- when you walk, you walk side-by-side, in the same common direction. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | که اون دوست داره با رفیقاش ول بگرده | And, you know, he likes to hang out with his buddies. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همانجا بود، در کنسرت ال سی دی ساند سیستم که تمام شب را رقصیدیم، در سفری که با برادرم و بهترین دوستم داشتم یا دوست دانشگاهیام درمسافرتی مردانه برای دیدن آدمهای خوبی که قبلا ندیده بودم. | There it was, dancing the night away at an LCD Soundsystem concert, traveling with my brother and best friend or with a college buddy on a boys' trip to meet a group of great guys I never met before. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما اگر فاصله زمانیِ طول عمر انسان به طور قابلتوجهی کمتر از درختان میبود، ممکن بود کاملا از این واقعیت کاملا پیش پا افتاده، غافل شویم. | But if the human life span were significantly shorter than that of trees, we might be completely oblivious to this totally mundane fact. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و به اين فكر ميكند كه همين الان در جهان چه اتفاقي در حال وقوع است. | She's concerned about what's happening in this world right now. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین کمی در اینترنت جستجو کردم، و بالأخره چیزی را که میخواستم در سایت «لینکداین» پیدا کردم، شبکهای اجتماعی که جویندگان کار از آن استفاده میکنند. | And so I went online and I did some research, and ultimately I hit the mother lode when I went to LinkedIn, the social networking site for job seekers. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | علنی کردن هویت جنسی، امنتر است. | It's safer to come out. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنجا را منفجر کردیم. | We blasted that off. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این خیلی مفیده، چون گروه از فرد هوشمند تر است-- | And that comes in tremendously handy, because groups are smarter than individuals. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نه این که اون مالک تو باشه. | Don't let it claim you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کلید موفقیت این بود که یه کاری کنیم که همه به چشم های بن نگاه کنن. | So the key here was to keep everybody looking in Ben's eyes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در اصل، دموکراسی توانایی مردم برای اعمال قدرت است | In principle, democracy is the ability of people to exert power. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما اکنون سرنوشت خود را در دست دارید. | You now have control over your own destiny. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پدر من در سال ۱۸۸۵ متولد شده بود و کمی از لحاظ نژادی متعصب بود | My father was born in 1885, and he was mildly racially biased. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | با جامعه پیوند عضو واشنگتن تماس گرفتیم و اون ها برایه ما یک ون فرستادند اون ها توماس را به مرکز ملی مطالعات پزشکی بردند. | We called WRTC, who sent a van to our home and brought him to Children's National Medical Center. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مردي تنومند، و به قول خودش، موهاِش تا پايين كمرش. | Big man, and he had hair, in his words, "down to his ass." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و در واقع یه روز یه دانشجو از من پرسید اونا PMS خیالی هم میگیرن؟ و در واقع یه روز یه دانشجو از من پرسید اونا PMS خیالی هم میگیرن؟ | And in fact, one student asked me the other day, "Do they get phantom PMS?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ویدئو: خیلی خوشحالی. | Video: You're happy. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خُب بیایید شروع کنیم. | So let's begin. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس، خانم ها و آقایان! دفعه بعد که به یه معما برخوردید چه توی زندگی، چه توی کار یا حتی صبح یکشنبه روی میز صبحانه با نیویورک تایمز! یادتون باشه: همه شما مشتاق پیدا کردن جواب هستید. | So ladies and gentlemen, the next time you find yourself with a puzzle, whether it's in your life or in your work, or maybe it's at the Sunday morning breakfast table with The New York Times, remember, you are all wired to solve. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | «خوب نیست.» | "Not good." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چند تا مادر در اینجا داریم؟ | How many mothers do we have here? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اسلحه و مواد مسائل احساس برانگیزانه هستند، و ما دردناکانه در مبارزاتمان در برزیل یاد گرفتیم بعضی اوقات ممکن نیست وارد احساسات شد و به حقیقت پی برد. | Guns and drugs are emotive issues, and as we've painfully learned in the gun referendum campaign in Brazil, sometimes it's impossible to cut through the emotions and get to the facts. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما ممکن است توپ های طلایی هم باشند که به ما در برابر توپ های سیاه کمک کنند. | There might also be some golden balls that would help us protect against black balls. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به یک نیروگاه نیاز است تا دیاکسید کربن را مستقیما از هوا بیرون بیاوریم. | It takes a power plant to capture CO2 directly from the air. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتى آمبولانس بعد از ١٥ دقيقه رسيد به اونها بيمارى كه زنده بود رو تحويل دادم. | When the ambulance arrived 15 minutes later, I gave them over a patient who was alive. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چرا احساس می کنم خودم نیستم؟ | Why do I feel like a fake? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | است.الان قدرت در دستان سازندگان است همان طورکه می دانم همه تان موافقید به عنوان یک مخالف شرکت بزرگ مجری ضبط یا انسان های بزرگ یا چیزی مثل آن. | The power is now in the hands of the creator, as I'm sure you guys would agree, as opposed to the big record company executive or the big man or something like that. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مثلا، مردم سالهای ۱۹۸۰ فکر میکردند که اتحاد شوروی هنوز همین اطراف باشند. | Like, people in the 1980s thought that the Soviet Union would still be around today. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | امروز با وجود داشتن این آگاهی که افراد عادی در جامعه قابل آموزش هستند و با نظارت و پشتیبانی کافی، میتوانند خدمات سلامت را به طور موثر ارائه کنند، شاید آن پیمان قابل دستیابی باشد. | Still, today, armed with that knowledge that ordinary people in the community can be trained and, with sufficient supervision and support, can deliver a range of health care interventions effectively, perhaps that promise is within reach now. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما البته، همگی میدانیم اینها خاطرات بسیار تلخ و شرینی هستند که خواهیم داشت. | But of course, we all know these are very bittersweet memories we're going to have. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ده ها هزار نفر از داوطلبان به اصطلاح دیجیتال اینترنت را زیر و رو می کردند، توییت هایی که تازه به متن تبدیل شده بود را مجددا" به توییت برگردانده توییت هایی که تازه به متن تبدیل شده بود را مجددا" به توییت برگردانده و در نقشه هایی با مآخذ همگانی قرار می دادند، و آنها را با تمام انواع اطلاعات مهم دسته بندی می کردند - افرادی مانند Crisis Mappers و Open Street Map - و آنرا در وب سایت برای همگان قرار می دادند - برای رسانه ها، سازمانها ی کمک رسانی و خود کامیونیتی ها - که هم مشارکت کرده و هم از آن اطلاعات استفاده کنند. | Tens of thousands of so-called digital volunteers were scouring the Internet, converting tweets that had already been converted from texts and putting these into open-source maps, layering them with all sorts of important information -- people like Crisis Mappers and Open Street Map -- and putting these on the Web for everybody -- the media, the aid organizations and the communities themselves -- to participate in and to use. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها زیربنای کار خانگی دارند و زندگی شهری را می لرزانند. | They have home-brewed infrastructure and vibrant urban life. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آیا افرادی که یک یا دو رابطه ی غیر هم جنس گرایی داشته اند از این قانون مستثنی می شوند؟ | Is it over here, by the people who have had one or two heterosexual experiences so far? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کاری که می کنیم مهم است. باید حواسمان به آن باشد. اما همچنین لازم است در آن تجدید نظر کنیم. | What we do is important. It deserves our care, but it also deserves our revision. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و اکنون هر روز که خورشید طلوع میکند، یک لیوان بزرگ آب کرفس میخورم، بعد از آن ۹۰ دقیقه یوگا میکنم، | And now, every day as the sun rises, I drink a big glass of celery juice, and I follow this up with 90 minutes of yoga. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او یک موتور سیکلت داشته، اما از نظر من این عکس خیلی خودمانی از زمانی که گبی گیفوردز جوان بوده. | And she's on a motor scooter there, but it's my understanding that's a very tame image of what Gabby Giffords was like growing up. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کرونا ویروسِ سارس-کووی مولد سارس است، مِرس-کووی مولد مِرس است، و سارس-کوو-۲ مولد بیماری کووید-۱۹ است. | The coronavirus SARS-CoV causes SARS, MERS-CoV causes MERS, and SARS-CoV-2 causes the disease COVID-19. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیش از ۶۲،۰۰۰ نفر بینندهی مراسم افتتاحیه بودند، با پخش زنده از شبکه های "تی بی اس" و" ای اس پی ان" | There was over 62,000 spectators watching opening ceremonies, and there was live coverage on TSN and ESPN. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | امروزه، مشاهدات نشان داده نشانی از مقدار قابل توجهی ضد ماده وجود ندارد هیچ جایی در جهان قابل مشاهده، و این عجیب است چون همانطور که قبلا گفتیم، باید همانقدر ضد ماده وجود داشته باشد که ماده در جهان وجود دارد. | Today, observations have shown that there is no significant amount of antimatter anywhere in the visible universe, which is weird because, like we said before, there should be just as much antimatter as there is matter in the universe. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این جوهره | How many of you have ever had that experience? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیاید فقط کمی زوم کنیم. | Let's just zoom in a little bit. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در حقیقت، این اتفاق به همان تعداد دفعات که برای هر دو خواهریا برادر اتفاق می افتد، رخ می دهد. | In fact, this happens as often as it does with any other sibling pair. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هوور مأمورانش رو فرستاد تا در اتاقهای هتل محل اقامت دکتر کینگ شنود کار بذارن، و در اون شنودها مکالماتی بین رهبران جنبش حقوق مدنی که در مورد استراتژیها و تاکتیکهای جنبش حرف میزدن، لو رفت. | And so Hoover had his agents put bugs in Dr. King's hotel rooms, and those bugs picked up conversations between civil rights leaders talking about the strategies and tactics of the Civil Rights Movement. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حال، سوالی که مطرح می شود این است که، چرا تاکنون کاری انجام نشده است؟ | So the question that comes up is, why hasn't this been done yet? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سرطان عضله و استخوان است. | It's the cancer of flesh and bones. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب براساس همین منطق من میتونم نتیجه بگیرم که شما از آیفونت بدت می آید. خب براساس همین منطق من میتونم نتیجه بگیرم که شما از آیفونت بدت می آید. | So based on the same logic, I could equally conclude you hate your iPhone. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در دنیای دیجیتال، بسیار دورتر و سریعتر حرکت میکند، اما ما هنوز محتاج این سازمانها، این دروازهبانان هستیم. | In a digital world, money can reach much farther and is much faster, but we're at the mercy of these gatekeeper institutions. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مردانی که در واقع در بخش کشاورزی کار می کنند سطوح بسیار بالاتری از آترازین را دارا هستند . | Men who actually work in agriculture have much higher levels of atrazine. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و در آخر، كلمهاي از حروف مخفف. | And finally, an acronym. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | راهی که در پیش گرفتیم برای ما الان این است که این فنآوری را هنجارش کنیم. | The way forward for us is now to standardize this technology. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حضار) تکم: خوب پیش نخواهد رفت. | (Laughter) TKM: Does not go down well. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یووال نوح حراری: آنقدری که میدانیم، هدفی ندارد. | YNH: As far as we know, for nothing. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این کار نیازمند تغییر در استراتژی، در سازمان، و از همه مهمتر در فرهنگ است. | This included changes to strategy, the organization and very importantly, the culture. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیاین صبر کنیم تا تکنولوژی کاملاً آماده و صد درصد امن بشه." | Let's wait until technology is fully ready and 100 percent safe." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و ما شهرهایی را داریم که در آنها ۵ یا ۶ بار کاهش هزینه را داشته ایم و ما شاهد هستیم این افت قیمت ها در طول زمان بیشتر هم میشود | And we have cities where we've done literally five or six price cuts and have seen those price cuts go up over time. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تا ۸۰ درصد. | Up to 80 percent. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگرما ماتریکس رابیفزاییم اگرما زبان ساختار را که باید بیاموزیم اضافه کنیم، وقتی آنرا یاد گرفتیم می توانیم آنرا کنار بگذاریم، و می توانیم در انرژی توازن ایجاد کنیم، که از آشپزی دوران کهن نشات می گیرد. | If we add the matrix, if we add the structure language, which we have to learn, when we learn it, then we can put it back; and around energy, we could generate a balance, which comes out from our really primordial operation: cooking. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | واحتمالا این برای شما جالبه که من به "مرد زباله " تیدبل شدم زیرا من کاملا" از زباله نفرت دارم. | And you might find it interesting that I became a garbage man, because I absolutely hate waste. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنطور که یک زندانی در CMU میگفت، "ما در اینجا شکنجه نمیشویم، مگر به صورت روانی." | As one CMU prisoner said, "We're not being tortured here, except psychologically." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سرم گیج میرود، و تپش قلب گرفتهام، نمیتوانم نفس بکشم. | My head is spinning, my heart is racing, I can't get a breath. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب، اینکار الان غیر ممکن هست. | Now, of course you couldn't do that today. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در هر صورت به همین دلیل هم هست که مردم چهار شنبه ها رو به جمعه ها ها ترجیح میدهند . | This is, by the way, why people prefer Friday to Sunday. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و از این رو کارگران را از سراسر جهان دعوت میکرد تا بیایند و کمک کنند تا ملت بسازند. | And so it invited workers from around the world to come and help it build the nation. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | که در حقیقت این روزها در حال تبدیل شدن به عبارتی نسبتاْ منفور هستند، و مردم احساس میکنند که، به هر دلیلی، سیاست بهتر این است که از عبارت اختلالات رفتاری استفاده کنند و درباره اینها بعنوان اختلالات رفتاری حرف بزنند. | That's actually becoming a rather unpopular term these days, and people feel that, for whatever reason, it's politically better to use the term behavioral disorders and to talk about these as disorders of behavior. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما به فرودگاه رفتیم. | Off we headed to the airport. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در این بیست سال گذشته من چند کتاب نوشته ام، اما همیشه در گمنامی زیسته ام تا ماه فوریه دوهزار و شش، زمانی که من پرچم المپیک را در مسابقات المپیک زمستانی در ایتالیا حمل می کردم. | In the last 20 years I have published a few books, but I have lived in anonymity until February of 2006, when I carried the Olympic flag in the Winter Olympics in Italy. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای نمونه، من به همین دلیل به حفظ محیط زیست معفقدم. | For instance, that's why I believe in protecting the environment. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به حدی بد بود که یه نفر ما رو در eBay به حراج گذاشته بود. به حدی بد بود که یه نفر ما رو در eBay به حراج گذاشته بود. | It actually got so bad that somebody put our country up for sale on eBay. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و یا این یکی، که از هند برای ما فرستاده شده. | Or, this one, coming to us from India. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آیا شما میخواین که بچه پنج سالتون بتونه ماشین رو موقع رانندگی خاموش کنه؟ | Do you want your five-year-old to be able to switch off the car while it's driving along? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اونا از نصف بالایی صورتشون استفاده میکنن. حرکات گوشهاشون خیلی پر معنیه و احساساتشون رو میگه. | They use the upper half of the face; the ears are very expressive. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او میتوانست مسئولیت را دوباره بر عهده من بگذارد یا اصلا چیزی نگوید. | She could have put the responsibility back on me or not said anything at all. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما اوباما هستید، و شما بریویک.» | You're Obama, and you're Breivik." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای مثال، ما از مردم مناطق مختلف جهان درباره این سوال پرسیدیم، افراد لیبرال یا محافظه کار، اساساً پاسخی مشابه دادند. | So for example, we asked people from different parts of the world about this question, people who are liberals and conservatives, and they gave us basically the same answer. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و آنها درواقع قسمتی از چرخه عمومی هستند که از طریق ساختمان دیده میشوند. | And they're indeed part of a public loop that goes through the building. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خمر های سرخ کمونیست برای آزادسازی مردم از درگیریهای بیش از حد در ویتنام، و عملیات بمباران آمریکائیها در ویتنام برای آزادسازی مردم از درگیریهای بیش از حد در ویتنام، و عملیات بمباران آمریکائیها در ویتنام وارد پنوم پنه شدند | The communist Khmer Rouge enters Phnom Penh to liberate their people from the encroaching conflict in Vietnam, and American bombing campaigns. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و به همين خاطر، ما تصميم گرفتيم مقدار بيشترى از تجهیزات پیچیدهتر را در اختیار بگیریم. | And because of this, we really decided we needed some more sophisticated technology. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | - و این در واقع یک کلیپ خیلی کوتاهه - - فقط حدود 30 ثانیه - در مورد بیماری که در حقیقت یک عضو دریافت کرد. | And this is actually a very brief clip -- only about 30 seconds -- of a patient who actually received an organ. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنچه که بیشتر از همه جالب بود این بود که آنها مدیریت کردند که با هم باقی بمانند. | What was more interesting was how they managed to stay together. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی بعد به فکر داشتن شش رنگ مختلف افتادم. | But then I started dreaming of having six colors. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در حال حاضر ، محیط زیست ما پر از شواهد است. | Now, our environment is inundated with evidence. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و برای مدت طولانی ای، حتی هیچ کس نمیخواست سراغش بره، چون ممکن بود این رو بگن که، "ما چطور و چگونه دارای این اصل ارجاع، این ثبات، که برای حفظ کردن استمرار خویشتن خود نیاز داریم، هستیم؟" که برای حفظ کردن استمرار خویشتن خود نیاز داریم، هستیم؟" | And for a long time, people did not even want to touch it, because they'd say, "How can you have this reference point, this stability, that is required to maintain the continuity of selves day after day?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما آنها میخواستند تا همه فقرا را به شمال برانند تا از اینکه رای دهند خلاص شوند. | But they wanted to push all the poor people to go north and to get away from being voters. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بعدا" بود که فهمیدم غذایی که اون بهم داد غذای دو روز کل خانواده اش بود. | Only I later realized that what he fed me was food for his entire family for two days. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اول شما." هِی، شما کانادایی هستید؟ "اوه، منم همینطور! | Hey, are you from Canada? "Oh, me too! Hi!" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | معضلی جهانی است که مرا به عنوان یک جراح رنج میدهد. | As a surgeon, this is a global issue that bothers me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این به معنی این است که در بزرگ سالی رگ های خونی به غیر از چند مورد ویژه، | And what that means is that as adults, blood vessels don't normally grow. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آرزو می کنم که شما را قانع کرده باشم که برای بیماری هایی مانند سرطان ، چاقی و موارد دیگر، شاید حمله کردن به عامل مشترکشان یعنی رگ زایی راه قدرتمند برای مقابله با آن ها باشد. | I hope I've convinced you that for diseases like cancer, obesity and other conditions, there may be a great power in attacking their common denominator: angiogenesis. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چون میخواستم دکتر متوجه بشه که این کار از سر هوس نیست، یک عکسالعمل نیست، اینطور نیست که یک آدم بیست و خردهای ساله میخواد بره خوش بگذرونه بدون اینکه ترس از حامله شدن داشته باشه ... | Because I needed the doctor to know that this was not a whim, not reactionary, not your 20-something looking to go out and party without fear of getting knocked up ... |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نمیتوانید این اطلاعات را از مغزتان پاک کنید، اما میتوانید تصویرکلیشهای از مردم حاجت مند فقیری که کنترل زندگی شان را ندارند، را پاک کنید. | You can't delete this data from your brain, but you can delete the cliched image of supplicant, impoverished peoples not taking control of their own lives. |