instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | زمانی که بزرگ می شدم، پدر و مادرم را می دیدیم که هر دو افراد مومن و روحانی بودند، نماز می خواندند و خدا را برای نعمتهایی که به آنها داده بود ستایش می کردند.، البته من هم در میان بقیه. (خنده) آنها دوست داشتنی، مهربان و صبور بودند، صبوری آنها بی نهایت بود، آنطور که با داشتن یازده بچه مجبور هستی باشی. | But growing up, I saw my parents, both religiously devout and spiritual people, pray and praise God for their blessings, namely me of course, but among others. (Laughter) They were kind and funny and patient, limitlessly patient, the kind of patience that having 11 kids forces you to have. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و من به این فکر رسیدهام که خیلی از ما و خود سیستم میتواند بسیار سالمتر باشد. | And I've got to think that a lot of us and the system itself would be a lot healthier. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا همه خردسالان حتی در برکلی (Berkley) شیرینی را دوست دارن و کلم بروکلی خامو دوست ندارن. | Now all of the babies, even in Berkley, like the crackers and don't like the raw broccoli. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | با ۳۱ سال سن، ساکن سیاتل در واشنگتن، او با خانم گرِچِن نامزد کرده بود، و قرار بود با هم ازدواج کنند، اون خانم تنها عشق زندگی او بود. | He was 31 years old, he lived in Seattle, Washington, he was engaged to Gretchen, about to be married, she was the love of his life. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من براش تو خونه ام جا نداشتم ولی کاری که شروع کرده بودم رو باید تمام می کردم | I don't have the room for this in my house, but I had to finish what I had started. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بنظر میرسد که با میکروسکوپ حرکتی جدید میتوانیم پدیده ها و اثاربسیاری را بزرگنمایی کرده و نشان دهیم | And it turns out, there's a lot of phenomena we can reveal and magnify with our new motion microscope. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | می تواند برای انفجارانرژی اضافی یا تمرکزمفید باشد، مثلا وقتیکه یک ورزش رقابتی انجام می دهید، یا موقعیکه باید در جمع صحبت کنید. | It can be handy for a burst of extra energy and focus, like when you're playing a competitive sport, or have to speak in public. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها فرض کردند که پول یک کالا است پس چرا همشو نگه نداریم؟ آنها فرض کردند که پول یک کالا است پس چرا همشو نگه نداریم؟ | They assumed money is good, why not keep it all? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | می تونیم با اشعه ایکس نبض یک ملت رو همزمان بگیریم، همزمان واکنش اجتماعی که در چرخه های مختلف نمودار اجتماعی بوسیله محتوا فعال می شود رو دریابیم. | We can X-ray and get a real-time pulse of a nation, real-time sense of the social reactions in the different circuits in the social graph being activated by content. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سپاسگزارم. | Thank you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما میخواهیم تو را به کالج بفرستیم.» | we would like to send you to college instead." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک دلار، 10 دلار یا 100 دلار در روز. | One dollar, 10 dollars or 100 dollars per day. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما باید بدانیم که نمی توانیم بدون در نظر گرفتن کامل زنان، مذاکراتی درباره ی پایان جنگ یا صلح در دور میزهای مذاکره ای داشته باشیم. | We need to understand that we cannot actually have negotiations of ending of wars or peace without fully including women at the negotiating table. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اونها مقالاتشون رو منتشر مي كنند، به كنفرانس ها دعوت مي شند. | They'll publish, be invited to conferences. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و از آن احساس شكست، من به ياد دارم ، من هميشه بيمار را معاينه مى كردم. | And out of that sense of failure, I remember, I would always examine the patient. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینجا زامبیاست، مقیاس خورشیدی. | This is Zambia, Scaling Solar. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مادرم برای بچههایش خیلی سخت کار میکرد، کشاورزی، خرده فروشی و مراقبت از من و خواهر و برادرهایم. | As a parent, my mother worked very hard, combining farming, petty trading and taking care of my siblings and me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و خودش 55000 حباب نقل قول را چاپ کرد برچسب هایی از حباب های نقل قول خالی، کوچک و بزرگ. | And he took it upon himself to print 55,000 speech bubbles -- empty speech bubbles stickers, large ones and small ones. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین ممکن است که تقریبا مثل یک پرنده پرواز کرد | So it's possible to fly almost like a bird. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (۳/۸لیتر) ولی اینکه به تازگی شیرینسازی آب دریا انرژی کمتری نسبت به قبل مصرف میکند به این معنا نیست که باید شروع کنیم همه جا شیرینساز بسازیم. | But just because seawater desalination has become less energy-intensive, doesn't mean we should start building desalination plants everywhere. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اولین صندلی ساختهشده از منیزیم در دنیا است. | It's the world's first chair made in magnesium. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما همگی میدانیم که بیتفاوتی چگونه است. | We all know what it's like to not care. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | طبعا،آنها از این سوال پرسیدن ما خشنود نبودند. بیایید فقط بگوییم که ما به اندازه ی کافی | Understandably, they weren't too happy with our line of questioning, and let's just say we received our fair share of "alternative facts." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک صنعت بالغ و موفق هست که خودروهای کهنه را بازسازی میکند اساساً، آنها را بازسازی کرده و وارد چرخه مصرف میکند خودروهای نو و محصولات نو دیگری میسازد. | There's a mature and successful industry that deals with these old cars and basically recycles them and puts them back into use as new cars or other new products. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در طول ۶۰ ثانیه، «اِتیک» و «هِج» باید تصمیم بگیرند که دقیقاً چند واحد انرژی خواهد ریخت. | During the 60 calm seconds, Ethic and Hedge must decide exactly how many units of energy will fall. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به اين ترتيب که ما شمع هايی رو به درون تپه های شنی فرو می کنيم٬ و سطح باکتريال ابتدايی رو ايجاد می کنيم٬ | So, we pushed the piles down through the dune, and we create an initial bacterial surface. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک نکته حائز اهمیت وجود دارد، استفانی، چون به طور معمول رئیس جمهوری بعد از انتخابات انتخاب میشود. | Now, this is very important to note, Stephanie, because normally, the president is elected after the election. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) این مجسمه کاری است از هنرمندی به اسم سوفیا والس بعنوان بخشی از پروژه آموزش درمورد کلیتوریس اوست. | (Laughter) This sculpture is by an artist named Sophia Wallace as part of her "Cliteracy" project. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | [برای تلویزیون] و این یکی از چیزهای سختیست که وقتی مردم یک پیشداوری از چکونگی کارکردش دارند، واقعا سخته که بخوای این چیزها را تغییر بدی. | And it's one of the difficult things is that when people have preconceptions of how it all works, it's quite difficult to shift those. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همه آن چیزهایی را که اشاره کردم نشان داده شده که بصورت موفقیت آمیزی درمان شدند همه آن چیزهایی را که اشاره کردم نشان داده شده که بصورت موفقیت آمیزی درمان شدند همه آن چیزهایی را که اشاره کردم نشان داده شده که بصورت موفقیت آمیزی درمان شدند بوسیله آلتراساند متمرکز درد دوباره خیلی سریع تسکین یافته است. بوسیله آلتراساند متمرکز درد دوباره خیلی سریع تسکین یافته است. | All those I've indicated have already been shown to be successfully treated by focused ultrasound relieving the pain, again, very fast. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دقیقا مثل بمباران خود گوئرنیکا، نقاشی پیکاسو هم پر از ویرانی است. | Like the bombing of Guernica itself, Picasso’s painting is dense with destruction. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها جهان را تغییر دادهاند. | They've changed the world. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (موسیقی) این عکسها برای هر کسی که نیویورک را دیده باشد یا در آنجا زندگی کرده باشد، احتمالاً آشنا به میرسند. | (Music) For any of you who have visited or lived in New York City, these shots might start to look familiar. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما میتونید پروتئینهای کوچکی را در نظر بگیرید که مثل سلولهای خورشیدی کار میکنند. | You can think of them as little proteins that are like solar cells. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هر دو دسته آنها با هم دربارهٔ نرم افزار تازهوارد غیبت میکردند. | A couple of them got together, gossiped about the new software in town. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در بالا، شما یک فیلم دارید که برنامه ریزی شده که تجزیه ( حل) نشود، و در پائین، فیلمی که برنامه ریزی شده که در آب تجزیه (حل) شود، است | In the top, you have a film that has been programmed not to degrade, and in the bottom, a film that has been programmed to degrade in water. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تکنولوژی به ما آزادی داده. اسمش هست WiFi رایگان. | And technology has set us free -- this is free WiFi. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در گوشه و کنار جهان. این نقش داشتن در ماموریت حفظ صلح است که به منجر به حل بسیاری از جنگ های داخلی شده است. | It is this participation in peacekeeping missions that has led to the resolution of many civil wars. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | صنعت سوخت فسیلی سودآور است، البته که رهبران سیاسی چشم به انتخابات بعدی دارند، چیزی که آنها را محبوبتر کند، و به گمانم پرسیدن پرسشهای دردسرآور نباشد. | The fossil fuel industry generates profits, and political leaders, well, they look at the next election, at what makes them popular, and I guess that's not asking the inconvenient questions. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بعضی از آنها در حال ایجاد شاخصهای اعتبار محتوا هستند. | Some are building out indicators of content credibility. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اسکلت خارجی نرم و سفت می شوند | We're also building exoskeletons. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما باید اول تخمین میزدیم که صورت من دقیقا چه شکلی است. | We had to first figure out what my face actually looked like. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این برگزارکنندهها با یکدیگر در تماساند و از تجربیات یکدیگر میآموزند. | And these organizers, they're seeing each other, they're learning from each other. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قطب جنوب ، آخرین بخش خالی این کرۀ زمین بود -- قطب جنوب ، آخرین بخش خالی این کرۀ زمین بود -- نقطۀ کوری در دید وسیع ما از جهان، بود. نقطۀ کوری در دید وسیع ما از جهان، بود. | Antarctica was this planet's last empty quarter -- the blind spot in our expanding vision of the world. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابرين به وضوح ما از درون نهايت سعيمون رو می کنيم که تصويرمون رو در جهان تغيير بديم و اين داره منفجر می کنه. | So clearly, from the inside, we are doing our best to change our image, and it's exploding. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این یعنی 2.4 میلیارد بشکه بنزین هدر رفته. | And it's 2.4 billion gallons of gasoline wasted. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بدتر از آن، هیچ راه سادهای برای دیدنشان نداریم. چرا که در خطای دید میتوانیم به راحتی اشتباهات را نشان دهیم. در خطای ذهنی خیلی خیلی سختتر است که اشتباهات را به مردم نشان دهیم. | And worse -- not having an easy way to see them, because in visual illusions, we can easily demonstrate the mistakes; in cognitive illusion it's much, much harder to demonstrate the mistakes to people. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حاضرین) گفتم، «خب، این امکان داره که بشه محرک ارگاسم در یک آدم مرده شد؟» گفتم، «خب، این امکان داره که بشه محرک ارگاسم در یک آدم مرده شد؟» | (Laughter) I said, "So, could you conceivably trigger an orgasm in a dead person?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ( موسیقی) ( موسیقی با فرکانس محدود) من بیمارانی داشتم که بهم میگفتند این صداها عینا مثل هم هستنتد. | (Music) (Limited Frequency Music) I had patients tell me that those sound the same. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در حال حاظر، همانطور که بیل مَکدانا اشاره کرده است، چیزهایی را که ما میخریم و استفاده میکنیم، دارای عواقبِ پنهاني هستند. | Right now, as Bill McDonough has pointed out, the objects that we buy and use have hidden consequences. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | جالبه نه؟ | This is kind of interesting, right? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پرسیدیم آیا می شه که نسل کنونی افراد پیر تر، یهترین نسل بوده و باشند. یهترین نسل بوده و باشند. | We've asked whether it may be that the current generations of older people are and always have been the greatest generations. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همینطوری اتفاق افتاد. | just happened. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | جایی عالی برای مهمانیست -- فقط شش هفته برپا بود. | It's a great place for parties -- it was, it was only up for six weeks. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این همچنین راهی است برای واداشتنِ دولت به پاسخگویی. | But it's also a way of holding the government accountable. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | طبیعت بهترین معلم است، چون در کار مرگ و زندگی برای مدتی خیلی بیشتر از هر شرکت دیگر بوده است؟ | Where better to turn for advice than nature, that's been in the business of life and death for longer than any company? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آن ابزار زبان بود. | That tool was language. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | موسیقی: دی جی شادو. | Music: DJ Shadow. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ( تشویق حضار) | (Applause) |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین چیزی که ما انجام دادیم اینجاست.یه ترانسپوندر(رادار فرستنده، گیرنده برای انتقال سیگنال) ده درصد دیجیتالی، و یه برچسب اطلاعاتی در دوشاخه وسیله برقی قراردادیم. | So here is what we did. We put a 10-cent digital transponder, a data tag, in the appliance plug. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر شما درباره این فکر کنید ، اگر شما فقط چشمانتان را به این امکان باز کنید و شروع به اتصال این نقطه ها به هم بکنید، شما می توانید شواهد را در همه جا ببینید. | If you think about this, if you just open your eyes to this possibility and start to connect the dots, you can see the evidence everywhere. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قیمتها تثبیت شد، پس مردم تونستند برای زندگی اقتصادیشان برنامهریزی کنند. | Prices stabilized, so people could plan their economic lives. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و او ایده شوارتزشیلد را هفته بعد، به جلسه آکادمی علوم پروس برد. | And he took Schwarzschild's idea to the Prussian Academy of Sciences the next week. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینطور کار کردن اصلاً آسان نیست، اما همانطور که گفتم، این شرایطی است که اکثر ما باید در آن کار کنیم، پس ناگزیریم که آن را بفهمیم. | Now, this way of working isn't easy, but as I said, it's more and more the way many of us have to work, so we have to understand it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بعد او میتواند بی درنگ آن را ببیند. | And then he can see that at the same time. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بلکه، چیزی که دیدیم این بود که تعداد زیادی از افراد کمی تقلب کردند. | Instead, what we saw is a lot of people who cheat a little bit. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در ماه مارس من به رواندا نقل مکان کردم روی یک برنامه تحقیق می کردیم به نام «پلی به رواندا.» | In March, I moved to Rwanda on a scholarship program called "Bridge2Rwanda." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما شما بچه ها، کسانی هستید که قراره تو دنیایی زندگی کنید که همه چیزرایانست." | But you kids, you are going to be the ones who are really going to live up in a world where everything is a computer." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همه ما فکر میکنیم که میدانیم، و همه ما فکر میکنیم که بقیه هم مطلعاند، اما اینطور نیست. | We all think we know, and we all think everybody knows, but we don't. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | گاه در راهپلهها، حوادث وحشتناکی در جریان است. | Sometimes there are frightening goings-on in the stairwell. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این چیزی است که سعی کردم به وسیله معماری انجام دهم. | And this is what I tried to do with my architecture as well. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در یک بار محلی بیرون دانشگاه کلمبیا نشسته بودم، من اونجا علوم کامپیوتر و عصب پژوهی خوندم، و مشغول صحبتی خوب با یکی از هم کلاسیهام بودم در باره امکانات تصاویر سه بعدی تا یک روز جایگزین رایانه بشه. | I was sitting in a dive bar outside of Columbia University, where I studied computer science and neuroscience, and I was having this great conversation with a fellow student about the power of holograms to one day replace computers. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و شروع به کاوش در تمام انواع دیگر پدیده ها کردیم. | And we started exploring all kinds of other phenomena. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هر کسی میتواند، اما ما به مدیریت بیشتری نیازمندیم. | Anybody can give, but we need more leadership. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی صداش نبودیم، دست و پاش میشدیم. | When we weren't his voice, we were his legs and arms. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | موفق نشده بودم جایی را در دنیا به عنوان خانه خودم پیدا کنم. | I had failed to find that place in the world to call home. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این دو، پسرم کِندال و دخترم جِی هستند. | This is my two at home, Kendall and Jay. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سال گذشته هند از طریق رمیتانس ۷۲ میلیارد دلار دریافت کرد، که از صادرات هند در زمینه فناوری اطلاعات بیشتر است. | So India, last year, received 72 billion dollars, larger than its IT exports. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و شبیه این | And just like that. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما توانستیم مشخص کنیم که او به خانوادۀ انسان ها تعلق دارد زیرا پاهای او و برخی خصوصیات دیگرش به وضوح نشان می دهند که او بر روی دو پایش (ایستاده) راه می رفته است و روی دوپا، ایستاده راه رفتن نشانۀ تمام عیار انسانیت است. | We were able to tell that she belonged to the human family tree because the legs, the foot, and some features clearly showed that she walked upright, and upright walking is a hallmark in humanity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هنوز مابقی پیشنهاد میدهند که این چیزی است که در زمان انفجار یک ستاره در حال مرگ ایجاد شده، شاید در زمان انفجار یک ابَرنواَختر. چون مواد سیارهای خرد شدهاند. | Still others suggest that maybe this is something that formed during the death throes of a star, perhaps during a supernova explosion, as planetary material got shredded. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینها ساعتهای شیمیایی هستند و در هر موجود شناخته شده ای که دو یا بیش از دو سلول دارد یافت می شود و حـی در برخی از آنهایی که فقط یک تک سلول دارند | These are chemical clocks, and they're found in every known being that has two or more cells and in some that only have one cell. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس دانستن این رفتار استرس چگونه باعث میشه شما سالم تر باشید؟ | Okay, so how is knowing this side of stress going to make you healthier? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من به دنبال سیاره دیگری در جهان هستم که در آن زندگی باشد. | I am in search of another planet in the universe where life exists. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین وقتی دو کوارک بالا و یک کوارک پایین برای ساختن پروتن جمع میشوند یک بار مثبت میسازند. | So when two up quarks and a down quark are combined to make a proton, it has a total electric charge of plus one. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | منظورم اینست که بزرگترین مشکل شما با اروپا این بود که اگر شما در جایی بودید که ۲۷ نماینده باید صحبت می کردند، این زمان زیادی می برد، | I mean, the great difficulty in Europe is if you're at a meeting and 27 people speak, it takes a very, very long time. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ..این شماره تلفن منه. "به اون آقا بگید نیمساعت برای من بایسته." | Tell that guy to wait half an hour. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب اگر من امروز الهامبخش حتی بخشي از شما مخاطبان باشم برای در ميان گذاشتن این رویکرد تشخيصي پیشرو با حتی یکی از والدین کودکی که مبتلا به یک اختلال رشدی است، شايد يك معماي ديگر از يكي از مغزها حل شود. | So if I could inspire even a fraction of you in the audience today to share this pioneering diagnostic approach with even one parent whose child is suffering from a developmental disorder, then perhaps one more puzzle in one more brain will be solved. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | با خودم گفتم، «اگر یک ذره شبیه او بودم، دوکی حتما خیلی خوشش میآمد.» | I said, "If I would have just been like her, Dooky would have really loved it." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دندان قروچهای کرد، و با قدرتی فرازمینی به سمت من حملهور شد. | He snarls, comes at me with otherworldly strength. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا، قصد دارم یک آزمایش انجام بدم. البته کار من آزمایش انجام دادن نیست. | Now, I'm going try an experiment. I don't do experiments, normally. I'm a theorist. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کا: ما در TED هستیم، همیشه بیمسئولیتیم. | CA: We're at TED. We're always irresponsible. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بتن موجود در بلندترین برج دنیا، برج خلیفه دبی، میتواند فشاری حدود ۸٫۰۰۰ تن بر هر مترمربع را تحمل کند -- وزن بیش از ۱٫۲۰۰ فیل آفریقایی! | The concrete in the world’s tallest tower, Dubai’s Burj Khalifa, can withstand about 8,000 tons of pressure per square meter– the weight of over 1,200 African elephants! |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما این شاید صدق نکند اگر که داریم صحبت میکنیم درباره کالاهای غیرمادی و فعالیتهای اجتماعی از جمله تدریس و یادگیری یا ارتباط با هم در زندگی شهروندی. | But the same may not be true if we're talking about nonmaterial goods and social practices such as teaching and learning or engaging together in civic life. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | امروزه درحدود 6.8 میلیارد نفر در جهان هستند. و در زمان زندگی ما ، این عدد درحال رشد است تا حدود 9 میلیارد. | Today there are approximately 6.8 billion people in the world, and within our lifetime, that number's going to grow to about nine billion. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | افلاطون فیلسوف میگفت: "موسیقی به جهان روح میبخشد، به ذهن بال میدهد، خیال پردازیها را به پرواز در میآورد، و به همه چیز زندگی میبخشد." | The philosopher Plato once said, "Music gives a soul to the universe, wings to the mind, flight to the imagination and life to everything." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | منظورم این است که این غایی ترین «چرا» است. | I mean, this is the super ultimate "why" question? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و من همیشه تلاش کرده ام که چنین کنم. | And that's what I try to do. |