instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما میتونید یک اسب داشتهباشید که سوارکارش اذیتش میکرده. | You could have a horse that's been abused by a rider. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینها انسانهای باهوشی هستند--زن و مرد-- فضانورد ماننداونچه گفتم مهندسین. | These are smart guys -- men and women -- astronauts, like I said, engineers. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | راوی:شماره ۵. | TK: Because you can't read that at a distance. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما در واقع به طرز باور نکردنی ای کم عمق است. به همین روش، به موسیقی فکر نگاه می کنم، یک ایده اولیه می گیرم، | But actually it's so unbelievably shallow. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | گروه هایی مانند "ایمنی ساختمان امارات" دست به کار شده اند. ولی آمارها تکان دهنده است. | Groups like Buildsafe UAE have emerged, but the numbers are simply overwhelming. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها بايد بازارها را روزانه هدايت كنند، يكى، دو جين تصميمات خُرد بگيرند تا راهشان را از طريق اجتماع باز مىكنند، و با اين حال اگر تنها يك مشكل سلامتى فاجعهبار روى خانوادهشان اثر بگذارد، ممكن است دوباره به دامن فقر برگردند، گاهى براى نسلها. | They must navigate markets daily, making micro-decisions, dozens and dozens, to move their way through society, and yet if a single catastrophic health problem impacts their family, they could be put back into poverty, sometimes for generations. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | درحالیکه پشتِ این پرسش پیشفرضهایی هست که ما آنها را بخاطر آشنایی مان با زیستشناسیِ انسان، نادیده میگیریم. | Now, there are some assumptions behind that question that we take for granted because of our familiarity with our own human biology. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ل ب: من انجام میدهم. | LB: I do. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما در نهایت و به ناچار، رنج و عذاب، تغییر را تحمیل میکند. | But suffering will eventually and inevitably force change. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این قصهها را میگویم به عنوان تلاشی هماهنگ برای تصحیح سابقه تاریخی، زیرا فارغ از این که هرکدام از ما اهل کجا باشیم، هر یک از ما از این تاریخهای پیچیده اثر گرفته ایم که خانوادههایمان به سرزمین بیگانه آوردهاند. | I tell these stories as a concerted effort to correct the historical record, because, no matter where any of us is from, each of us has been touched by the complicated histories that brought our families to a foreign land. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در مناطقی که حملونقل دور از دسترس است مردم مجبورند برای مدرسه رفتن، آب آشامیدنی پاک داشتن و خرید مایحتاج از بازارهای مجاور دهها کیلومتر پیادهروی کنند. | In more remote areas without transport, people have to walk, typically tens of kilometers, to get to school or collect clean drinking water or buy supplies from nearby markets. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اون اینجاست، اون خونه هست، اون ماییم. | That's here. That's home. That's us. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حال، اسلام و مسیحیت هر دو اهمیت عوامل اجتماعی را به مثابه ویژگیهای اساسی ایمان دست کم میگیرند. | Now, both Islam and Christianity underscore the importance of social impact as critical tenets of our faith. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی خودم میدونم چرا برای من نفیسه، چون این مثل یه نسخه خطی لایه لایه، از لایه های مختلفی تشکیل شده. | But I also know why it's exquisite to me, because it's a palimpsest of things. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در هر پروژه، ما از مصالح و طراحیهایی استفاده میکنیم که زندگی را اشاعه میدهند؛ سیمان دائمی با PH طبیعی که سکوی دايمی و پایداری را فراهم میکند. | Each project, we use materials and designs that help encourage life; a long-lasting pH-neutral cement provides a stable and permanent platform. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما به هم نیاز داریم. | We need each other. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شاید توضیح دادن این رقم، فقط یک مشکل فنی باشه، شاید توضیح دادن این رقم، فقط یک مشکل فنی باشه، یکی از جزئیات فنیِ مورد علاقهی متخصصان است٬ اما به هیچکس دیگه ارتباطی نداره. | Maybe explaining this number is just a technical issue, a technical detail of interest to experts, but of no relevance to anybody else. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فیلها دارای بزرگترین مغز در میان همه پستانداران زمین هستند، همچنین رشد و بهره مغذی موثری دارند. | The elephant boasts the largest brain of any land mammal, as well as an impressive encephalization quotient. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و حتی وبلاگی نوشتیم که حتی بعضی اعضای خودمان هم از آن خوششان نیامد، متاسفانه، وقتی درباره این واقعیت حرف میزنیم که حتی دونالد ترامپ هم به عنوان رئیس جمهور حق دارد آزادانه سخنرانی کند، و هر تلاشی برای هشیار نگه داشتن او نسبت به تحریک خشونت و فتنه در راهپیماییها یا گردهمآییهایش برخلاف قانون اساسی و غیرآمریکایی است. | And we even wrote a blog that almost burnt the house down among some of our members, unfortunately, when we talked about the fact that even Donald Trump has free speech rights as president, and an effort to hold him accountable for incitement of violence at his marches or his rallies is unconstitutional and un-American. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما در تلاش هستیم که در زیر شهر لسآنجلس، حفاری انجام دهیم و این ابتدای ساخت چیزی است که امیدواریم شبکهای سهبُعدی از تونلها برای کمکردن ترافیک باشد. | We're trying to dig a hole under LA, and this is to create the beginning of what will hopefully be a 3D network of tunnels to alleviate congestion. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هدف اصلی این است که مردم را از درون کنترل کرده و تنبیه کنند، مکانهایی که زنان میتوانند به آن وارد شوند را تعیین کنند، لباس، ارتباطات خانوادگی، اعتقادات، و حتی جزئیات ریزِ نحوهی نماز خواندنشان را. | Their main purpose is to control and punish people internally, to dictate the spaces that women may go, their clothing, family relations, beliefs, even the minute detail of how one prays. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | علیرغم تمام این برنامههای مشارکتی، جشنها، طرحهای ابتکاری کارکنان، و برنامههای آموزشی توسعه رهبری مدیران در خصوص چگونگی انگیزش بهتر گروه ِ کاریشان. | Despite all the affiliation events, the celebration, the people initiatives, the leadership development programs to train managers on how to better motivate their teams. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب، کاری که می خواهم انجام دهم، این است که در ذهنم یک عدد 5 رقمی را به توان دو برسانم که به یک ماشیم حساب 10 رقمی احتیاج داریم. | OK, what I'm going to try and do, is to square in my head a five-digit number requiring a 10-digit calculator. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و شگفتی خودتان را با مسائل ناخوشایند صاحب شوید، و از آن شرمسار نباشید. چون هرگز نمیدانید که چه چیزی خواهید یافت. | And own your fascination with gross stuff and don't be ashamed of it, because you never know what you're going to find. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شغل من ریشه کردن و ممانعت از فعالیتی احتمالی هست. | My job is to root out and prevent activity that might. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بسته به شرایط محیطی، اکثر کریستالها پتانسیل تشکیل اشکال هندسی متعدد را دارند. | Depending on environmental conditions, most crystals have the potential to form multiple geometric shapes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و دلیل اینکه چرا این رو مطرح کردم اینه که واقعاً عمل نمیکنه. | And the reason I just bring this up because it is a law that doesn't really work. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دو هفته پیش جعبه ای برای گفتگوها طراحی کردیم جایی که شادی روی جلد معنای مبهمی دارد. | Or we, a couple of weeks ago, designed a box set for The Talking Heads where the happiness visualized on the cover definitely has, very much, a dark side to it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این ماده از سلول های پوستی به نام ملانوسیت میآید و دو نوع اولیه دارد. | This ingredient comes from skin cells called melanocytes and takes two basic forms. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در انگلستان، سه درصد از مردم به دولتشان برای حل بحران برگزیت اعتماد دارند، و این آمار برای دسامبر بود. | In the UK, three percent of people trust their government to solve the Brexit crisis, and that was in December. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این مطالعه توسط دکتر وینس فلیتی در Kaiser و دکتر باب آندا در CDC انجام شده است، آن ها با هم،از ۱۷٫۵۰۰ بزرگسال درمورد سابقه مواجهه با چیزی که به آن "تجربه عوارض دوران کودکی" یا ACEs می گویند را پرسیدند. | It was done by Dr. Vince Felitti at Kaiser and Dr. Bob Anda at the CDC, and together, they asked 17,500 adults about their history of exposure to what they called "adverse childhood experiences," or ACEs. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و از لحاظ نظری، آگاهی ناشی از آن اطلاعات به ما اجازه میدهد تا همان شیء را از ذرات سازندهاش دوباره بسازیم. | And theoretically, knowledge of that information would allow us to recreate the object from its particle components. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چون این قسمت عظیمش بود. پشت هر عکس چندین لایه هست. | Because that's a big part of it. There's layers behind each photo. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این بیماری چنان سریع از کشوری به کشور دیگر شیوع مییابد که نمیدانید چه چیزی به شما ضربه زده است. | And the disease will spread from country to country so fast that you won't know what hit you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چرا باید صرفاً برای قانع کردن شما، آنها را رها کنند به خاطر چیزی که به هر حال بر سر آن با شما توافق ندارند؟ | Why are they going to give that up just to agree with you on something that they don't particularly want to agree with you on anyway? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و با هیجان زیاد میخواهم بگویم که ما تراخم را در کل کشور از بین بردهایم. بهتر است فراموش نکنیم، که در واقع، این یک بیماری ویرانگر است که زندگی افراد را نابود میکند. | And in the excitement of being able to say we've got rid of trachoma for the whole country, let's not forget that, actually, this is a devastating disease that destroys the lives of individual people. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این تا وقتی بود که گیر افتادم، وقتی ۲۰ سالم بود، پروندهای گیر آوردم. | That was until I got jammed up, caught a case, when I was 20. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بلیطهای دیجیتال و از طریق تلفن همراه حالا ۷۰ درصد فروش را تشکیل میدهند، صفهای فروش را تا میزان زیادی در ایستگاههای قطار کاهش دادهاند. | Mobile and digital tickets now account for 70 percent of sales, greatly reducing the lines at train stations. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی از خواب حرف میزنی، درباره فازهای خواب حرف میزنیم -- بعضی به فازهای مختلف میگن چیزای مختلف. ۵تا فاز مختلف برای خواب وجود داره و برای اینکه به خواب عمیق بریم باید به اون فاز اولی برسیم. و برای اینکه به خواب عمیق بریم باید به اون فاز اولی برسیم. | There are five of them, and in order to get to the really deep ones, the meaningful ones, you have to go through the early ones. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | معطوف شد. | And everything that my office was doing. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شامل رهبری میشود. | It's inclusive leadership. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | معمولاً به آنها گفته شده بود كه قراره با زندانیان جنگی مبادله شوند. | Usually, they were told that they were going to be exchanged for prisoners of war. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من خودم بچه نوجوان دارم. باید میدانستم. | I mean, I have teenage kids. I should know. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پروژهی ژنوم انسانی، یا یک ماموریت مریخنوردی. | The Human Genome Project, or a Mars Rover mission. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما میدانیم که ما نمیتوانیم با مردم یکسان رفتار کنیم. | But we know we can't treat people equally to do that. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق حاضرین) | (Applause) |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او باید پاسخی میفرستاد. | Obama had to issue a press release. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من بسیار از این نحوه ی حرکت بدون استفاده از مغز شگفت زده شده بودم، اما هم زمان فوق العاده ناامید شدم. | I was completely fascinated by this locomotion without the brain, but at the same time so frustrated. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما کشف این موضوع برای من جالب بود که این پرنده ها به صورت عجیبی به همزیستی رسیده اند. | But what was really interesting to me was to find out that the birds were adapting in a pretty unusual way. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیش از حد دیده می شود خوب | I was coming to -- well -- no pun intended there. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی کافیه برید به سایت یوتوب و "folding T-shirt" رو جستجو کنید. ولی کافیه برید به سایت یوتوب و "folding T-shirt" رو جستجو کنید. | But just go to the Web, YouTube, pull it down, "folding T-shirt." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آن پند و پافشاری والدین من و آن گروه حامیان به من امکان داد به کالج بروم و دانشکده پزشکی را تمام کنم. | That mantra and my parents' persistence and that community of supporters made it possible for me to go through college and eventually to medical school. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | [«گ*شان را به سوخت خود تبدیل کنید.»] (خنده حضار) (تشویق حضار) کلمهای هست که همه به عنوان کلید موفقیت ترویج میدهند: انعطاف پذیری. | ["Convert their sh*t into your fuel."] (Laughter) (Applause) There is this word that everybody is touting as the key to success: resilience. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این صف واقعی است. شما می توانید ببینید چقدر طولانیست، نه؟ | So here's the real line. You can see how long it was, right? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | که خیلی عالیه که نشنالجئوگرافیک این را از آدم بپرسد. | Which is a great question to be asked by National Geographic. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سازگاری فرگشت فقط مسالهی این است که موجودات چهقدر خوب با محیط کنونی سازگارند | For one thing, evolutionary fitness is just a matter of how well-suited they are to their current environment. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آلمان، کشور من، در سال ۲۰۰۰، در یک چهارم پایین حضور داشت، زیر متوسط عملکرد، با نابرابری اجتماعی بالا. | Germany, my own country, in the year 2000, featured in the lower quadrant, below average performance, large social disparities. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نروژیهای سفیدپوست کشورم رو. | The white Norwegians of my country. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | معمولا انسان نمی داند که چه کار دوست دارد بکند، اما معمولا حداقل خوب است که بدانی چه کاری دوست نداری انجام بدهی. | Often one doesn't know what one wants to do, but it's good enough to know what you don't want to do. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما با نواختن بزرگ شدیم--- اتفاقی مادرم اهل جزیره کپ برتون بود | We grew up playing— Mom's from Cape Breton, coincidentally. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من هرگز از تو متنفر نبودم." | I never hated you." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بسیار خوب. بسیار خوب . این به اینجا خواهیم رسید. | All right, all right. We're getting there. We're getting there. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و حالا، ما یک مادهی اولیهی جدید برای آزمایش داریم: انسانها | And now, we have a new experimental prep: human beings. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای من، کاملا فکرم رو در باره شتر دگرگون کرد. | And for me, it completely upended the way I think of the camel. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کشف این موارد بطور حتم یک انگیزۀ خوش آیندی برای فعالیت در زمینۀ علم است. | Discovering this stuff is certainly a pleasurable incentive to work in science. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دامن تجمل یک ساختمان معماری از کودکیست، که ما بیهوده دنبال آن می گردیم، به عنوان انسانهای بالغ، تا آن را بکار ببندیم (در ساختمانهایمان) | The lap of luxury is an architectural construct of childhood, which we seek, in vain, as adults, to employ. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این چیزی فراتر از آداب و رسوم است، به ندرت چیزی را زیر یک بشقاب میشود دید مگر این که روی میز پیکنیک غذا بخورید. | This is more about looks than etiquette, but it's rare to see nothing under a plate unless you're eating at a picnic table. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او عاشق خواندن آوازهای سلین دیون بود. "قلب من ادامه خواهد داد"-- گاهی اوقات خیلی زیاد میخواند. | She loved to sing Celine Dion's "My Heart Will Go On" -- sometimes too much. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من بهشون میگم، " شما با من بیاید از این راه " | I'm telling them, "You come with me over this way." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و جسم مخطط و سیگنالدهی شبه مخدر درون آن عمیقا با احساس تنهایی مرتبط بوده است. | And the striatum and opioid signaling in it has been deeply linked with loneliness. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ج.آ. : آره ما به ندرت میشناسیمشون. و اگه هم کسی رو در یه حدی بشناسیم تمام اطلاعاتشون رو تا اونجا که بشه از بین میبریم. | JA: That's right, yeah. Very rarely do we ever know, and if we find out at some stage then we destroy that information as soon as possible. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و به همین علته که با نوشتن شعر سعی در فهمدین آنها دارم | So I write poems to figure things out. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس در هر حالت، یک متاهل دارد به یک مجرد نگاه میکند. | So in either scenario, someone married is looking at someone who’s not married. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | زنده. | Alive. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | صبح قبل از مسابقه. | It's morning, before the match. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | با من باشید | Stay with me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بعضیها میگویند من اولین مجری طنزپرداز در جهان عرب هستم. | (Laughter) Some people say I'm the first stand-up comic in the Arab world. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما شما نمی توانید بکوشید که در آن فضا قرار بگیرید. اگر از قبل قبول نکرده باشید که در واقعیتی یکسان زندگی می کنید. | But you can't strive to inhabit that space if you don't already accept that you live in the same reality. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یادم هست که در آن لحظه در حال کلنجار برای گرفتن تصمیم منطقی بودم، که به او چیزی در این مورد نگویم. | Now, I remember making a conscious decision in that moment not to come out to my grandmother. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در این زمان، سیاست واقعی جهان معاصر -- سال اعلامیه بالفور، در این زمان، سیاست واقعی جهان معاصر -- سال اعلامیه بالفور، در این زمان، سیاست واقعی جهان معاصر -- سال اعلامیه بالفور، سالی که قدرت امپریالیستی جدید در خاور میانه، بریتانیا تصمیم میگیرد که خاور میانه را خانه ملی یهودی اعلام نماید، سالی که قدرت امپریالیستی جدید در خاور میانه، بریتانیا تصمیم میگیرد که خاور میانه را خانه ملی یهودی اعلام نماید، سالی که قدرت امپریالیستی جدید در خاور میانه، بریتانیا تصمیم میگیرد که خاور میانه را خانه ملی یهودی اعلام نماید، که بدینوسیله اجازه بازگشت به یهودیان را می دهد. که بدینوسیله اجازه بازگشت به یهودیان را می دهد. | This time, the real politics of the contemporary world -- the year of the Balfour Declaration, the year when the new imperial power in the Middle East, Britain, decides that it will declare a Jewish national home, it will allow the Jews to return. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پلیس حرفش رو باور نمی کنه و در نتیجه اقدامی به عمل نمی یاره. | The police didn't believe her so they didn't do anything. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دلیلش آن که تیرا دلفوئگو از آمریکای جنوبی با تنگه ای بسیار باریک تر جدا می شد. و ارتباطات تجاری از طریق این تنگه وجود داشت در خلال 10000 سال. | The reason: because Tierra del Fuego is separated from South America by a much narrower straight, and there was trading contact across that straight throughout 10,000 years. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آیا این به نظر آشنا نمی آید؟ | Does this sound familiar? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حضار) ستارهها اینجا، گاریها اینجا. | (Laughter) Stars go here, trucks go here. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنچه که توجه شما را بخود جلب می کند چشمان او هستند. و پوستی که دوست دارید که لمس نمایید. | What you're drawn to are her eyes and the skin you love to touch. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من اون کوتاهه هستم. | I'm the short one. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما به پلیس گفتیم اگر شما آنها را اینجا دستگیر کنید، آنها دیگر نخواهند آمد و درمان نخواهند شد. | We told the police, "If you arrest them here, they will stop coming, they won't get treated. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حتی همدلی از طرف یک نفر هم می توانم تفاوت ایجاد کند. | Even empathy from one person can make a difference. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نكات زيادي درباره آن وجود دارد و ساده تر مي شود. و صرفا تنها كاري كه شما بياد انجام دهيد فقط اين است كه آن ماشين را لمس كنيد. شما "ابر" را لمس مي كنيد و بدينگونه محاسبه مي كنيد. | There's many things about it. It becomes very simple, and basically what you're doing is you're just touching the machine, you're touching the cloud and you're going to compute that way. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | زنان میتوانند از نظام پدرسالاری حمایت کنند همانطور که مردان میتوانند ازمبارزه برای عدالت جنسیتی حمایت کنند. | Women can support the system of patriarchy just as men can support the fight for gender equity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مثال مورد علاقه من برای انجام این کار «مدیلین» است. | My favorite example of how to do this comes from Medellín. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما تنها خودتان را کنترل می کنید. من درون مغز خودم را دیده ام. شما هم به زودی قادر خواهید شد که این کار را انجام دهید. | I've seen inside my brain. You will too, soon. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این جایی بود که مشکل شروع شد. | And that was when the problem started already. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینها همه اینجا در مغز میانی ما اتفاق می افتد، قسمتی از مغز که کنترل کننده تصمیم گیری است و نه زبان | It's all happening here in your limbic brain, the part of the brain that controls decision-making and not language. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | درباره آنچه ما را تشکیل میدهد، همه چیز را میگوید و اطلاعات خیلی زیادی میدهد. | It says everything that makes up us, and it tells us so much information. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همهی تابشهای هستهای یونیزه هستند٬ درحالی که امواج الکترومغناطیس تنها با بالاترین سطح انرژی یونیزه هستند. | All nuclear radiation is ionizing, while only the highest energy electromagnetic radiation is. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | با خود فکر کردم، " شاید اگر این عامل سبب رشد سلولی است، ممکن است مانع مرگ آنها نیز بشود." | And so I thought, "Maybe if it can promote cell growth, it can inhibit cell death, too." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیل گیتس گفته است که قصد ساخت هفت خط تولید واکسن را در ایالات متحده دارد، و شروع به آماده سازی تولید میکند، معلوم نیست اینکه واکسن نهایی به چه صورت خواهد بود. | Bill Gates has said he's going to build seven vaccine production lines in the United States, and start preparing for production, not knowing what the end vaccine is going to be. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به جای تنهایی خواندن، شروع کردم به مطالعه با گروهی از دوستان که در پایان مطالعه، کتابها را میبستند و برای جواب درست رقابت میکردند. | Instead of studying alone, I started studying with a group of friends who at the end of the study session would close their book and compete for the right answer. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ۲۰ سال طول کشید تا پتنتِ مرتبط با اصول فتوکپی خشک، ثبتشده توسط چستر کارلسون در سال ۱۹۳۸، منجر به معرفی دستگاه کپیِ زیراکس ۹۱۴ در سال ۱۹۵۹ شود. | It took over 20 years for the patent on the principle of dry photocopying, by Chester Carlson in 1938, to result in the Xerox 914 copier introduced in 1959. |