instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و به طور کل سالانه حدودا پنج میلیون تن پروپلین اکسید در دنیا ساخته میشود. | And that's a total of about five million tons of propylene oxide on an annual basis, made globally. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چیزهای زیادی اینجا بود. خُب این جدول زمانیست، و اگر شما تاحالا ویدئو ویرایش کرده باشید، با این آشنایید، اما به جای کلیپ در جدول زمانی، چیزی که بهش توجه میکنید اتفاقات وب است که وارد این ویديو شده. | So this is the timeline, and if you've ever edited video, you're familiar with this, but instead of clips in the timeline, what you're looking at is web events pulled into the video. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من در حال مهاجرت بودم، که در حال حاضر وضعیتی دراماتیک دارد، سال گذشته در حال مهاجرت به ایالات متحده بودم، و میدانید، از یک پرواز بینالمللی پیاده میشوید پس از عبور از اقیانوس اطلس، و در بهترین وضعیت قرار ندارید؛ در کاملترین وضعیت روحی نیستید. | I was coming through immigration, which is quite a dramatic border at the moment, into the US last year, and, you know, you get off an international flight across the Atlantic, and you're not in the best place; you're not at your most spiritually mature. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مواد غذایی را آنلاین سفارش میدادم، و خیلی زود اپلیکیشنم فهمید که من ماهانه مقداری نوار بهداشتی لازم دارم. | I ordered my groceries online, and soon my app knew that I needed a monthly dose of diapers. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دختر دوم: طلاق -- طلاق پدرومادر، شاید. | Girl 2: Divorced -- parents divorced, maybe. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اونها این دیدگاه رو داشتند که کسانی در قدرت سیاسی خواهند بود که می باید در قدرت سیاسی باشند به خاطر خونی که منتقل شده است از پدر بزرگ به پدر، از او به پسر و همین طور. | They had the idea that the people who would be in political power should be in political power because of the blood being passed down from grandfather to father to son and so forth. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما مىدانيم كه ٨٠ درصد از مهمترين لحظات تعريف شده زندگى تا سن ٣٥ سالگى اتفاق مى افتند. | We know that 80 percent of life's most defining moments take place by age 35. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک جنگل مصنوعی برتری قابلتوجهی نسبت به جنگل واقعی دارد: اندازه. | A synthetic forest has a significant advantage over a real forest: size. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بله، آنها نقش مهمی دارند، اما ما نیز میتوانیم آن را تا سطح دیگری از مشارکت پایین بیاوریم که در آن تک تک انسانها نقش دارند. | Yes, they have an important role, but we can bring it down as well to a different level of engagement which is every single human being. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حضار) (تشویق حضار) ما بردیم، چون این کار را کردیم. | (Laughter) (Applause) Pay up, because we did it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب بعد از ساعت ۸، ما دوچرخه هایمان را برداشتیم و به خانه های رهبران رفتیم تا برایشان یادآوری کنیم. | So after 8 o'clock, we took our bicycles and went to these leaders' homes, just to remind them. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما باید اطمینان حاصل کنیم که نه تنها این افراد باقی میمونن بلکه قادرند رشد کنن. | We've got to make sure that these people not only survive, but are able to continue to thrive. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پناهجویان در شهرها همیشه از کمکهای بینالمللی محروم بودهاند، به رسمیت شناخته شدن توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در سال ۱۹۹۷. | Refugees in the cities have always been denied international assistance, even after their recognition by UNHCR in 1997. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در پشت این در، سرپرست ماموران، سرپرست تیم اف بی ای، توضیح می دهد که به اصطلاح تروریستهای آنها " فلک زده ای است که آه نداره که با ناله سودا کند." | Behind closed doors, the lead agent, the squad supervisor, described their would-be terrorist as a "retarded fool who didn't have a pot to piss in." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ' وقتی بیایید اینجا برایتون توضیح میدهیم -- و غیره و غیره ' | "When you get here we'll explain it." Blah, blah, blah. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حضار) خیلی از اونها الان در حال تخلیهی محتویات دل و روهشون روی منافذ پوست شما هستن. | (Laughter) Many of them are now leaking their gut contents onto your pores. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس از پله ها دویدم به بالا . | So I run right upstairs. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیماری روان حتی خودش را به روشهای فیزیکی نشان میدهد، مانند حالت تهوع، سردرد، خستگی و تنگی نفس. | Mental illness even manifests itself in some physical ways, such as nausea, headaches, fatigue and shortness of breath. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چرا؟ | Why? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چگونه ما این همه رشد را به دست آوردیم؟ | How did we achieve that? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یکبار که به دفترم رفتم دیدم تابلو آهنی دفتر | Our car was stoned at one point. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی ۱۳ سالم بود، این پیشنهاد رئیس جمهور کندی را شنیدم که انسانی را روی کره ماه فرود آوریم و به سلامت بازگردانیم در مدت ۱۰ سال. | When I was 13 years old, I heard that proposal by President Kennedy to land a person on the Moon and bring him back safely in 10 years. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما چیزای مسخره ی دیگه ای هم در کنار «گنجه ی کنجکاوی طبیعی» احتیاج داریم. | We need some more ridiculous things besides "The Cabinet of Natural Curiosities." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هر چیزی که داشتی را میخوردی و هر کاری را که میگفتند میکردی. | You know, you just ate what you got and did whatever you were told to do. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس این واقعا کار نمیکند. | So that doesn't really work. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تمرکز حواس یهویی تبدیل به وسیله ای میشه برای افزایش تولید. | Mindfulness is all of a sudden becoming a tool for improving productivity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دانشمندان شروع به یادگیری تکنیکهای خواندن DNA کردند. | Scientists started mastering the techniques for reading DNA. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در آن روز، به دلایلی میخواستم به او یاد بدهم که چطور خودکار را در دست بگیرد و اسم خود را بنویسد. | On that day, for some reason, I wanted to teach her how to hold a pen and write her name. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در هر صورت- (خنده) (تشویق) باشه. کاترینا. قبل از کاترینا، زندان برانکس جنوبی و نیواورلینز | Anyway -- (Laughter) (Applause) OK. Katrina. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این در خارج از زمین بازی هم صدق میکند. | This is true off the playing field as well. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها از رشد جمعیت ترسیده بودند چیزی که آنها در ۱۹۶۸ «بمب جمعیت» نامیده بودند. | They were scared of population growth and what they called "the population bomb" in 1968. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | طبیعت برای این مشکل در سلولهای ما راهحلی دارد. | Nature has a way to deal with this in our cells. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به این دلیل که به نظر بعضی زنها روی کلاه قشنگتر بودند تا در حال پرواز در آسمان. | That's because women thought they looked better on their hats then they did flying in the sky. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آن زمستانهای سرد، و سخت. خیلی دوستشان دارم. | Those cold, hard winters, I love it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پدرم هم نمیتواند به آنجا برگردد. | My father can't go back, either. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | والتر میشل، همکار من در دانشگاه استنفورد، ۱۴ سال بعد برگشت، تا سعی کند تفاوت بین این بچه ها را بیابد. | Walter Mischel, my colleague at Stanford, went back 14 years later, to try to discover what was different about those kids. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (صدای خنده) ما این را نمیخواستیم. | (Laughter) We don't want that. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر دوست داشتید مسیرهای پرخطری را که برای خروج از ابر لازم است، امتحان کنید، احساسات دیگری لازم دارید-- همبستگی، حمایت، امید-- که حاصل ارتباط شما با دیگری است، بنابراین مانند تئاتر بداهه، در علم، بهترین کار رفتن به درون ناشناخته ها با هم است. | If you'd like to explore the risky paths needed to get out of the cloud, you need other emotions -- solidarity, support, hope — that come with your connection from somebody else, so like in improvisation theater, in science, it's best to walk into the unknown together. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | میگفتم، «گروه شما به اندازه دوتا مارشمالو منتظر مانده، و گروه دیگر، گروه نارنجی این کار را نکرده است.» | And I said, "Your group waited for two marshmallows, and this other group, the orange group, did not." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما نخستین راهپیمایی حامی برنامهٔ هستهای در تاریخ در کمتر از دو سال پیش رخ داد، و نسبت به راهپیماییهای ضدهستهای گذشته، کوچک شمرده شد. | But the first pro-nuke march in history occurred less than two years ago, and it was dwarfed by the anti-nuke marches of the past. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | داستان در دهههای ۱۹۸۰ و ۹۰ ادامه پیدا میکند. | The story continues in the 1980s and '90s. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چه ایرادی دارد؟ مهم نیست که شما پسر باشید یا دختر، مغز همه مثل ماکارونی است. | It doesn't matter whether you're a guy or girl, everyone's brains are like spaghetti. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا به این اطلاعات که از یک نمونه ذرت استخراج شده بنگرید که کشت آن در آفریقا خیلی معمول است | So here's some data from a maize strain that's very popularly used in Africa. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بعد که دوباره بهش فکر کردم تصمیم گرفتم انرژی منفی را از زندگیم حذف کنم. | And after, as I reflected on that, I decided to eliminate negative energy from my life. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوشبختانه، درمان های پزشکی برای این بیماری وجود دارد که می تواند ماشۀ فعالیتهای دوباره تیروئید را بکشد، و بدن را به میزان ثابت سوخت و سازبرگرداند. | Luckily, there are medical treatments that can help trigger the thyroid's activities again, and bring the body back to a steady metabolic rate. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من عاشقشم. | I love it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چیزی که ما نیاز داریم قیام بازیکنان است. | What we need is a players' uprising. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در ابتدا، برای او کمی عجیب غریب بود که در مورد خداوند با کسانی که تلفن میزنند صحبت کند. | At first, it felt a little weird for her to talk to callers about God. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او به سراغ تلفن من رفته بود و پیام های من را چک می کرد. | While I was breaking the record underwater for the first time, she was sifting through my Blackberry, checking all my messages. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در نتیجه، اون بدن رشد پیدا می کنه بیشتر در راستای شکل زنانه. | As a consequence, the body develops more along the female typical path. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قوی، باثبات و با انظباط بود و | He was strong, steady, disciplined. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب مدل کنترل ویکیپدیا، کتنرل جامعه ویکیپدیا، خیلی گیجکننده است، ولی ترکیب کاربردیای از اجماع است -- به این معنی که ما سعی میکنیم که راجع به محتوای مقالات رایگیری نکنیم، چرا که نظر اکثریت لزوما بیطرفانه نیست. یک مقدار دمکراسی، همه مدیران -- اینها کسانی هستند که قابلیت پاککردن صفحهها را دارند، | So the Wikipedia governance model, the governance of the community, is a very confusing, but workable mix of consensus -- meaning we try not to vote on the content of articles, because the majority view is not necessarily neutral -- some amount of democracy -- all of the administrators -- these are the people who have the ability to delete pages. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من آمدهام که هشدار دهم که با از بین رفتن اخبار محلی، دموکراسی از بین میرود. | I'm here to warn you that when local news dies, so does our democracy. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من افرادی از ایران را نمیشناسیم | We don't know people from Iran. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فقط چند ثانیه راه میره، چون داریم همه چیز رو آماده می کنیم در جلو کلاهش یه نور آبی می بنید چون اون داره تصور راه رفتن رو در ذهنش به تصویر می کشه و کامپیوتر آنالیزش می کنه و مغز برونو تایید وقتی عمل حرکت تایید شد، دستگاه تحت فرمان مغز برونو شروع میکنه به حرکت | And he takes a few seconds because we are setting everything, and you are going to see a blue light cutting in front of the helmet because Bruno is going to imagine the movement that needs to be performed, the computer is going to analyze it, Bruno is going to certify it, and when it is certified, the device starts moving under the command of Bruno's brain. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آیا اينكار به من آزادی بیشتري ميده؟ | Would that give me a little more freedom? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | باشه؟ بنا بر اين مواد سفيد در اين تصوير ماده تاريك هستند. | So the stuff that's in this picture that's white, that is the dark matter. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و اگر به سال ۲۰۰۰ بر گردیم، شما از مجله اکونومیست چه خواهید دید یک روی جلد معروف، " قاره ای که امیدی به آن نیست "، چرا اینجوری نتیجه گیری کرده اند، چون به آمارهای رشد توجه کردند در آفریقا در طی ۱۰ سال گذشته تنها شاهد دو درصد رشد بوده ایم و سپس گفته اند، خوب در عرض ۱۰ سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ | And if you go back to the year 2000, what you'll find is The Economist had a very famous cover, "The Hopeless Continent," and what they'd done is they'd looked at growth in Africa over the previous 10 years -- two percent -- and they said, what's going to happen in the next 10 years? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و تا ۱۹۰۰، شما انواع دیگر مالکیت را دارید که صاحب وجود شدهاند. | And by 1900, you have other types of property that come into being. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این کشور ما هم هست | It's our country, too. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما نظر من اینه که احتمالا اون فضای گیج کننده همون چیزیه که نویسنده ها و هنرمندان بیشترین نیاز رو بهش دارن. | But my point is perhaps that elusive space is what writers and artists need most. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ماموریت من همیشه ایجاد فضای شهری مناسب بوده است. | My mission was always to create great public spaces. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | امیدش این بود که با ترکیب ایدههای بسیاری از ذهنها، میتواند راهی ساده را برای مسئله سخت ریاضیاتش بیابد. | His hope was that by combining the ideas of many minds, he could make easy work of his hard mathematical problem. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب ما یک تیم فراهم کردیم. | So we bring a team together. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر یک سیاهچاله ستارهای معمولی از محدوده نپتون عبور کند، مدار زمین به میزان قابل توجهی تغییر خواهد کرد، با نتایج وخیم. | If a typical stellar-mass black hole were to pass in the region of Neptune, the orbit of the Earth would be considerably modified, with dire results. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده ی حاضرین) اما اگر کسی خواست این کار را انجام دهد ، نیاز داریم که درباره ی آن فکر کنیم، در حقیقت : فرصت های بنیادی برای تغییر رفتار های انسان. | (Laughter) But if anybody did want to do that, that's the kind of thing we need to be thinking about, actually: fundamental opportunities to change human behavior. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | علاوه بر اينكه از نظر اجتماعی هم ممکنه خودتون رو تنها بكذاريد زمانی که شما بيرون از خانه به گوشی تون نگاه میکنید و هم اینکه آیا با بدنتون باید اینجوری کنید؟ | In addition to potentially socially isolating yourself when you're out and about looking at your phone, it's kind of, is this what you're meant to do with your body? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این سومین درس من در عشق انقلابی بود. | This was my third lesson in revolutionary love. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هنگامی که کورتیکواستروییدها بادامه مغز را تحریک میکنند، بادامه مغز از فعالیت قشر پیشپیشانی، ممانعت کرده یا آن را کم میکند. | When corticosteroids stimulate the amygdala, the amygdala inhibits, or lessens the activity of, the prefrontal cortex. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یکیشون کیکییه، یکیشون بوبا. | One of them is Kiki, one of them is Bouba. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چند ویژگی مهم سوسمار آبی را در مورد بازسازی دست یا پا همین آلان نشان میدهم. | I'll actually show you some more important features about limb regeneration in a moment. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تا وسط سال، نه فقط گینه بلکه سیرالئون و لیبریا هم مبتلا شده بودند. | By the middle of the year, not just Guinea but now Sierra Leone and Liberia were also infected. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بسته به اینکه به کدام یک از این چشمکزنها توجه میکنید، قسمت خاصی از مغز شما شروع به نوسان با همان سرعتی که چشمکزن دارد می کند | Depending on which of these flickers you are paying attention to, certain parts of your brain will start resonating in the same rate as that flickering rate. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هنگامی که داخل سلول شد، ویروس از سازشهای اضافی برای ربودن دستگاه تولید مثل سلول میزبان استفاده میکند و ماده ژنتیکی خود را همانند سازی میکند. | Once inside a cell, the virus employs additional adaptations to hijack the host cell’s reproductive machinery and replicate its own genetic material. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و جاهای زیادی وجود دارد که به کمک های خصوصی بیشتری نیاز دارند، زیرا دولت حمایت خودش را از این موضوع برداشته است، من نگرانم. | And there’s tremendous scope for additional private help here, because the government has dropped the ball on much of this, I’m afraid. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آیا فقط به نوعی راکد نیستند؟» | aren't they just kind of dormant?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما با این اطلاعات چه کار میخواهیم بکنیم؟ | But what we do want to do with this information? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما مهمترین کاری که آنها کردند کاملا عکس شیوه عملی آنها بود: برنامهای انبوه کار آفرینی برای معتادان، و وامهای خرد برای معتادان تا تجارتهای کوچکی را راه بیاندازند. | But the biggest thing they did was the complete opposite of what we do: a massive program of job creation for addicts, and microloans for addicts to set up small businesses. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها باهوش هستند، وفقپذیر هستند، و در زنده ماندن مهارت زیادی دارند. | They're clever, they're adaptable, and they're very good at staying alive. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بهرحال، با دوربینش به بیمارستان رفت و چیزی که با خودش آورد یه جورایی جالب بود. | So anyhow, he went there with his video camera, and it’s kind of interesting to see what he brought back. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | میبایست تصمیم هولناكی میگرفتم، كه میتوانست از لحاظ سیاسی هم خطرناك باشد. | Now, that was a terrible decision for me to have to make, and it was political dynamite, frankly. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تا پایان مارس LHC دوباره سالم خواهد بود. | By the end of March the LHC will be intact again. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | روایتی کاملا متفاوت بین آقایان کارفرما حاکمه، به نظرم این تفاوت باعث کاهش ۲۰ درصدی درآمد ها زنها میشود. | I hear very different narratives in working with male business owners, and I think this difference is costing women 20 cents on the dollar. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما متاسفانه ، بدون جاذبه، اشک پایین نمیافتد. | But unfortunately, without gravity, tears don't fall. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دولت ها این چیز ها را در جای درست به کار نمی برند | Governments don't naturally pick these things in the right way. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در نتيجه هر چه آدمهاى بيشترى با اين مواد آزمايش انجام دهند، محققان بيشترى مايل به تقسيم كردن تحقيقات خواهند بود، و همينطور سازندگان درباره دانششان، شانس بهترى براى خلق فناوريهاى كه حقيقتاً به ما خدمت مى كنند، خواهيم داشت. | So the more people experiment with materials, the more researchers are willing to share their research, and manufacturers their knowledge, the better chances we have to create technologies that truly serve us all. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و او جواب می دهد: «چرا من نمیتونم ای.تی را نجات دهم؟ چرا من نمیتونم بیام؟» | And she said, "Why can't I save E.T.? Why can't I come?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در زمانی کمتر از یک بازدم، در چنان تاریکی فشردهای فرو شدیم که میشد آن را لمس کرد؛ فکر میکنم غرق شدن در قیر چنان احساسی داشته باشد. | In the time it takes to draw a breath, we were plunged into a darkness so immense that it was almost tangible; what I imagine wading through tar might be like. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر این توریم را در LFTR ها استفاده کنیم، می تواند انرژی مورد نیاز ایالات متحده را برای سه سال تامین کند. | This thorium, if used in LFTRs, could produce almost as much energy as the United States uses in three years. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بعد از آن فهمیدم که من می توانم با استفاده از یک پهپاد پرنده، دنیای افراد زمین گیر را به کمک پرواز، گسترش دهم، و حس حرکت کردن و کنترل محیط پیرامونشان را به آنها بدهم که حس بی نظیریست. | It was then I realized that I could also use an aerial drone to expand the worlds of bedridden people through flight, giving a sense of movement and control that is incredible. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بخصوص گانش را در پس زمينه ي تصوير دوست دارم، در حاليكه دار با تلفن همراهش صحبت مي کند. | I particularly like the Ganesh in the background, talking on the cell phone. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب، این تصویری از اونه. | Well, this is a picture of it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فارغ از زمان و مکان، در شما چیزهایی وجود دارند که ثابت هستند. | Regardless of your time and place, there are some things that are constant. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این اویکها آنقدر کوچکند، و آنها را به شکلی با هم میسازیم، که قیمت هر اویک از یک پنی کمتر است. | These OWICs are so small, and we make them in such parallel fashion, that each OWIC costs actually less than a penny. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بسیار خوب، حالا دیگر برای بقیه سخنرانی، هفت و نیم دقیقه آخرم، درباره یک گام صحبت میکنم؛ واقعا چطور میخواهیم به این میزان متوسط از افزایش عمر برسیم که به ما امکان گریز از این شتاب را میدهد؟ | Alright, so finally I'm going to spend the rest of the talk, my last seven-and-a-half minutes, on step one; namely, how do we actually get to this moderate amount of life extension that will allow us to get to escape velocity? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | می ترسند اینطرف آنطرف بروند. می ترسند حرکت کنند. | They get scared to walk around. They get scared to move. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او می خواست به مدرسه خصوصی بروم و دو گزینه جلویم گذاشت. | He wanted me to go to a private school, and he gave me an option. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | راوی : شماره چهار، مهره یا حروف الفبا در پرچم نباشد. | Narrator: Number four, no lettering or seals. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ۱,۵۰۰ مزرعه و باغ... قبلا به شما گفتم؟ | The 1,500 farms and gardens I told you about earlier? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما باید بگویید، 《چگونه میتوان این راه حل را در همه جهان به کار گرفت؟》 | You're going to say, "How are we going to implement this all over the world?" |