instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس چرا امروزه تمام قدرتهای بزرگ برای سرمایهگذاری در این کشور عجله دارند؟ | Then why is every single major power rushing to do business there today? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا میدونیم که ما الان در اشتباهیم، میدونیم الان در خطریم، ولی فکر میکنیم روی زمین سفت ایستادیم. حالا میدونیم که ما الان در اشتباهیم، میدونیم الان در خطریم، ولی فکر میکنیم روی زمین سفت ایستادیم. حالا میدونیم که ما الان در اشتباهیم، میدونیم الان در خطریم، ولی فکر میکنیم روی زمین سفت ایستادیم. | You know, we're already wrong, we're already in trouble, but we feel like we're on solid ground. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و نه تنها ماشین های شخصی، بلکه واگن لوکوموتیوها، هواپیماها، تمامی سیستمها از جمله شبکه های قدرت، و بیمارستانها. | And not just individual machines, but fleets of locomotives, airplanes, entire systems like power grids, hospitals. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها ادرار و مدفوعشان را در حین حركت به زمین برمیگرداندند و حركت مانع از این میشد كه پوشش گیاهی بیش از حد خورده شود و البته گیاهانی كه لگد شده بودند خاك را به خوبی میپوشاندند درست در مسیری كه گله عبور كرده بود. | Now, large herds dung and urinate all over their own food, and they have to keep moving, and it was that movement that prevented the overgrazing of plants, while the periodic trampling ensured good cover of the soil, as we see where a herd has passed. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شفرد، بسیار ممنونیم برای آنچه که انجام دادید و برای آمدنت به اینجا. | Shep, thank you so much for what you did and for coming here. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یه داستان تو انجیل هست درباره ی موسی. باور داشته باشید یا نه -- اصلا بحال من فرقی نمی کنه. | You know, there's a story in the Bible about Moses, whether you believe it's true or not, it really doesn't matter to me. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تشویق | (Applause) |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | میتونن طعم شکلات رو بهش بدن، و به خاک قدرت رشد و پرورش بدن. | They give chocolate its flavor, and soil the power to grow. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگه این روند همینگونه پیش بره، تا سیسال دیگه صدک بالایی صاحب ۳۰ درصد درآمد ملی می شه و سهم ۵۰ درصد کف آمریکا تنها ۶ درصد خواهد بود. | If the trend continues, the top one percent will share over 30 percent of national [income] in another 30 years, while the bottom 50 percent of Americans will share just six. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سعی می کنم انگلیسی سوت بزنم. | I'm trying to do this in English. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این که پرستارها تمرین کنند تا وقتی ماسک نوزاد خراب است، تذکر دهند یا وقتی که دستکش تمام شده، یا وقتی که کسی دستهایش را نمیشوید. | Getting the nurses to practice speaking up when the baby mask is broken or the gloves are not in stock or someone's not washing their hands. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینجا نشان میدهد که دارد باهاشان حرف میزند. | Here he appears to be talking to them. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما با وجود دههها خصومت، چگونه این کار را انجام خواهید داد؟ | But how are you going to do this, given the decades of hostility? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فکر میکنم این چیزی که اونها میخواهند . اونها میخواهند که کیفیت زندگی افزایش پیدا کند. | I think this is what they want. They want quality of life to keep increasing. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس وقتی این دو مقابل همدیگر قرار می گیرند، چپ دستان آمادگی بهتری در برابر حریف راست دست خود دارند، و از شر راست دستان خلاص می شوند. | So when the two face each other, the left-hander will be better prepared against this right-handed opponent, while the righty will be thrown off. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) اکنون ده سال به جلو میرویم. | (Laughter) Now fast-forward 10 years. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | البته که اسبها خیلی محدودیت دارند، و زمانی که ماشین و کامیون و تراکتور آمدند، اسبها هیچ جای دیگری برای کار نداشتند. | Horses, of course, are very limited, and when cars and trucks and tractors came along, horses really had nowhere else to turn. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این افراد همه با هم اومدن و در طول ۱۸ ماه تعداد ۸ بیمار تحت آموزش منظم قرار گرفتند و اساسا این افراد از هیچی این رو ساختند. که اسمش رو گذاشتیم " برزیل-سانتوس دومان یک" | These people came all together and in 18 months, we got eight patients in a routine of training and basically built from nothing this guy, that we call Bra-Santos Dumont 1. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در صورتی که انواع زیادی از محصولات پر بازده را همراه با محصولات مقاوم در برابر خشکسالی گرده افشانی کنیم، دانه پیوندی به دست آمده ، ویژگی های مثبت دو دانه به وجودآاورنده آن را دارد. | If you naturally pollinate a high-yielding variety together with a drought-resistant variety, you get a hybrid that inherits positive traits from both of its parents. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر به من میگفتی که این عکس بر روی تمامی این روزنامهها چاپ خواهد شد مطمئنم باورت نمیکردم، اما شد. | If you told me that it would be above the fold in all of these newspapers, I'm not sure I would have believed you, but it was. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شماره تلفن کار یادم نمی آمد. و یادم افتاد که در دفترم یک کارت ویزیت داشتم كه شماره تلفنم روی آن بود. | I couldn't remember the number at work, so I remembered, in my office I had a business card with my number. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این بزرگترین نمایشگاه جهان تا اون موقع بود که برگزار می شد. | It's the world's biggest ever expo that had ever happened. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | باید از نو به معنای انسان بودن بیندیشیم. | We need to rethink what it means to be human. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اول اینکه آموزش را به عنوان یکی از حقوق اولیه ی انسانی پایه گذاری می کند، که هر کس در اطراف دنیا که توان و انگیزه دارد بتواند مهارت هایی که نیاز دارد را کسب کند تا زندگی بهتری برای خود، خانواده و جامعه شان بسازند. | First it would establish education as a fundamental human right, where anyone around the world with the ability and the motivation could get the skills that they need to make a better life for themselves, their families and their communities. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در حالی که ما دقیقا نمیتوانیم بگوید با چه سرعتی بازخورد این تقویت کنندگان رخ خواهد داد، در حالی که ما دقیقا نمیتوانیم بگوید با چه سرعتی بازخورد این تقویت کنندگان رخ خواهد داد، این قطعیست که این اتفاق رخ خواهد داد، مگر اینکه ما گرم شدن زمین را متوقف کنیم. این قطعیست که این اتفاق رخ خواهد داد، مگر اینکه ما گرم شدن زمین را متوقف کنیم. | While we can't say exactly how fast these amplifying feedbacks will occur, it is certain they will occur, unless we stop the warming. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | صجبت ما حول این بود که با دقت تر گوش بدیم تا ببینیم اون ارزش ها چی میتونه باشه. | And our conversation centered on listening more deeply to what those values might be. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما مجانی کسی آن را نمیخواهد. | But for free, nobody wants it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیایید او را به ساختن چیزهای متفاوت سوقدهیم. | Let's say the kid is fixated on Legos. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یکی از اولین پیادهسازیهای بزرگ مقیاس آزمون در جریان جنگ جهانی اول در ایالاتمتحده اتفاق افتاد، زمانی که ارتش از آزمون آیکیو جهت طبقهبندی کارمندان و غربالگری آنها برای آموزش افسران استفاده کرد. | One of the first large-scale implementations occurred in the United States during WWI, when the military used an IQ test to sort recruits and screen them for officer training. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و میتونیم روی میز باشیم یا سر میز | We can be at the table or we can be on the table. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تام: آری. | TS: Yeah. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | از پا ننشستم. | I didn't give up then. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این مرد به ناتاشا گفت مادربزرگت، (تنها کسی که به عنوان مادر میشناخت)، تصادف بدی کرده و روی کاناپه خانه من دراز کشیده و تو را میخواهد. | He told her that her grandmother, the only mother that she had ever known, had been in a terrible accident and was laying on a couch in his house, calling for her. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حتی بدتر از آن، ما در آفریقا با کمبود شدید روانپزشک مواجه هستیم. | Even worse, we have a severe shortage of psychiatrists in Africa. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس، من خواستم که چیزی متفاوت خلق کنم، چیزی که فرآیند آن با زمانی که دکمه دوربین را فشار میدهید تازه شروع میشود. پس، من خواستم که چیزی متفاوت خلق کنم، چیزی که فرآیند آن با زمانی که دکمه دوربین را فشار میدهید تازه شروع میشود. پس، من خواستم که چیزی متفاوت خلق کنم، چیزی که فرآیند آن با زمانی که دکمه دوربین را فشار میدهید تازه شروع میشود. | So I wanted to create something different, something where the process starts when you press the trigger. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ایده ورای این قانون این است که فروش سکس ذاتا مضر است و بنابراین شما در واقع به کارگران جنسی با برداشتن گزینه کمک می کنید. | The idea behind this law is that selling sex is intrinsically harmful and so you're, in fact, helping sex workers by removing the option. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خیلی ممنون که گوش دادید. | Thank you for listening. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همهی ما نیاز داریم آیندهی کار را شکل داده و در آن حضور داشته باشیم. | We all need to be shaping and participating in the future of work. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنیاد جانا پارتنرز او، چراغ خاموش شروع به خرید سهام هول فودز کرد، در زمانی که هولفودز در مخمصه گرفتار بود. | His fund, Jana Partners, started stealth-mode buying up stock in Whole Foods, at a time when Whole Foods was struggling. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یا، "چرا کفش من به جای بند، چسب نداره؟" | Or, "Why don't my shoelaces have Velcro instead?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به این بردار زمان میگویند. | This is called the arrow of time. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اکنون خلاصهای از فیلمهای جدید را خواهیم دید. | We're going to see now a few more extracts of those new films. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق حضار) عملکرد در این قلبهای درمان یافته چنان خوب است که اگر ما نمیدانستیم که این حیوانات حمله قلبی داشتهاند، هرگز از مطالعهی عملکردشان به آن پی نمیبردیم. | (Applause) Function in these treated hearts is so good that if we didn't know up front that these animals had had a heart attack, we would never be able to tell from their functional studies. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | البته واقعیت این است که DNA است که مهم است و این شکل همه A ها و T ها و G ها و C هایی که کد ژنیتک شما و خصوصیات شما را مشخص می کنند نشان می دهد. | And, of course, it's the DNA that counts, so here's all the A, T, Gs and Cs that make up your genetic code and give you all your charming characteristics. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | كه برای چند ماهی در آنجا زندگی كنید، پس مطمئن شوید كه به درستی انتخابتان را كردهاید. در شمال غربی استرالیای غربی است، جای بسیار دل انگیزی است. | I'm going to ask you to live there for a few months, so make sure you've got it right. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا شما دنبال این فرد با سر و دست اشاره می کنید. | Now you pursue this guy, gesticulating. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من اقبال خیلی خوبی در شرکت انیمیشن سازی پیکسار داشتم. | I made a fortune over at Pixar. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اصل پنجم "پاکی و تقدس" هست.نام این تابلو "تمثیل عفت" هست. اما خلوص فقط در مورد سرکوب تمایلات جنسی زنان نیست. | This painting is called "The Allegory Of Chastity," but purity is not just about suppressing female sexuality. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فکر کنید، فکر کنید، فکر کنید. | Think, think, think. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این پتانسیل اساسا در جهت تغییر بازی است. | The potential is basically to change the game. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دوماه بعد از ارسال اولین ایمیل در آمریکا نزدیک به ۶۰۰ مورد جنبش تسخیری یا تظاهرات شکل گرفت. | About two months after that first email, there were in the United States 600 ongoing occupations and protests. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حضار) در واقع، دیگر صحبت نخواهیم کرد، به شما اسلایدها را نشان می دهیم و ساکت خواهیم ماند. | (Laughter) Actually, we're not going to have to talk, we're just going to show you all the slides and remain silent. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و تکنولوژی های بسیار ساده و ابتدایی -- که ما به سادگی می توانستیم روی وب سایت ها بیابیم -- به طورخیلی واضح تفاوت بزرگی رو در آن مسئله ایجاد می کنند. | And so very simple things -- off-the-shelf technologies that we could easily find on the then-early Web -- would clearly make a huge difference to that problem. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من خیلی خوش شانس هستم که در یک مرکز بازپروری کار می کنم، به این ترتیب افرادی را می بینم که بر اثر اعتیاد با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم می کنند. | I'm fortunate enough to work in the rehab facility, so I get to see people who are facing life and death with addiction. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | واون فرد جواب میده، " من بابامم". | And the caller says, "I am my father." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) نکتهٔ دوم، یا آموزه، این است که اگر کس دیگری شما را دعوت کرد، میدانید که دربارهٔ شما چه فکر میکند. | (Laughter) The second point, or course, is that if somebody invites you to bar hop, you know what they think about you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما برای وسایل سنگین از این هم بهتر است، چون میتوانید ۲۵ سنت در هر گالون صرفهجویی کنید، و با بهینهسازی ایرودینامیک، تایرها و موتور بهتر هم میشود، و با کم کردن وزن خودرو میشود بار بیشتری حمل کرد. | But it's even a better deal for heavy trucks, where you save a similar amount at 25 cents a gallon, with better aerodynamics and tires and engines, and so on, and taking out weight so you can put it into payload. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین از کنار جاده راه میرفتیم. | So we're walking along the side. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و وقتی که او بعدا این را به من گفت، او گفت که نمیتواند باور کند این حرف چه احساس خوبی به او داد، که برایش خیلی پرمعنا بود. | And when she told me this story later, she said she couldn't believe how good it made her feel, that it meant a lot to her. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و خوب باید این را میگفتم که پول جمع کنم. | And I had to because I had to raise the money. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | " خوب، اون اسباب اثاثیه لازم داره. اون گوشۀ این آپارتمان می خوابه." | She is sleeping in the corner of this apartment." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من داستان لباس فرم رو میگم چون اتفاق افتاده. | I tell the uniform story because it happened. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینطور میتوانید فکر کنید. | Think of it this way. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در هونولولو «رافائل برگستورم» بازیکن سابق بیسبال که حالا عکاس و فعال محیطزیست شده، شنبه مدنیاش را با شعار «تعلیمات مدنی سکسی است» رهبری میکند | In Honolulu, Rafael Bergstrom, a former pro baseball player turned photographer and conservationist, leads his under the banner "Civics IS Sexy." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او گفت که می خواهد همه آنچه را می تواند برای کمک به دیگران برای بیمارهای نادر انجام دهد، و امروز، او رهبر پروژه ما برای فعالیتهای «تله پرزنس» هست. (استفاده از دنیای مجازی، برای کنترل از راه دور حوادث ) جایی که او دیجیتالی هماهنگ می کند که کل شرکت با هم کار کنند برای پیدا کردن درمان فشار خون ریوی. | She says she wants to do all she can to help other people with orphan diseases get medicines, and today, she's our project leader for all telepresence activities, where she helps digitally unite the entire company to work together to find cures for pulmonary hypertension. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما نمی توانید جایی به این بزرگی را به سادگی تنها از پکن اداره کنید. گرچه این چیزی است که ما فکر می کنیم دارد اتفاق می افتد. | You can't run a place on this scale simply from Beijing, even though we think this to be the case. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و يا هنگامي كه به سوپر ماركت مي رويد و در آن راهروي بزرگ كنار انواع مختلف دستمال توالت ايستاده ايد، موبايلتان را بيرون نمي آوريد تا مرورگري را باز كنيد و به وبسايتي مراجعه كنيد تا ببينيد كدام يك از اين انواع مختلف دستمال توالت از لحاظ هماهنگي با محيط زيست، مناسب ترين خريد براي شما خواهد بود؟ | Or when you go to the supermarket and you're standing there in that huge aisle of different types of toilet papers, you don't take out your cell phone, and open a browser, and go to a website to try to decide which of these different toilet papers is the most ecologically responsible purchase to make. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در واقع، بعضی وقت ها همینطور که دیدیم بارها در جنبش های انقلابی اعراب این اتفاق افتاده، اغلب تفرقهها در مرزهای مذهب بوجود میآیند. | In fact, often, as we've seen happen in a lot of the Arab Spring revolts, often those divisions are along religious lines. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده حضار) به این معنا که میدانی تو هیچ اختیاری برای تغییر چیزی نداری. | (Laughter) Meaning that you know you have no authority to change anything. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این ژانر درباره مردمی است که تجربه زندگی در کشورهای استعماری یا استعماری سابق را دارند، و پیامدهای آن را از طریق موضوعاتی مثل انقلاب، مهاجرت و هویت بررسی میکند. | This genre typically addresses the experience of people living in colonized and formerly colonized countries, and explores the fallout through themes like revolution, migration, and identity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تمام آنچه دارید یادداشتهای او از آزمایشها است. ۱. وقتی موتور B و C روشن هستند، نشانگر سوخت قرمز میشود. | All you have are the notes from his test runs: 1. When thrusters B and C are on, the Fuel gauge glows. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس اگر من نخواهم که آن گیرنده داده ای را دریافت کند، کاری که می توانم بکنم این است که جهتش را عوض کنم. | So if I don't want that receiver to receive the data, then what I could do, turn it away. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگه پول واقعا انسان رو خوشبخت می کرد، پس پولدارترین آدما تو دنیا، باید خوشبخت ترین باشن. | If money actually made you happy, then the wealthiest people in the world would be the happiest. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بيرون خيلي سرده. | It's very cold outside. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این جلد مجله نیویورکر است که سائول اشتاین برگ آن را کشیده است. | It's a Saul Steinberg of course -- it was a New Yorker cover. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نشان نمیده که یه چهره عالیه | It's not a "this is wonderful!" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگه شما فشار خون بالاتون درمان کرده باشید | Whether you have your hypertension treated is good. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | علاوه بر آن، پتانسیل زیادی در آفریقا وجود دارد تا جهان را به سمت گردشگری مرتبط با پرندگان هدایت کند. | Moreover, there is huge potential for Africa to lead the world in avian tourism. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بیماران -- خب هرکدام با دیگری فرق دارد. | And patients -- well, they're all different. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یکی از مفاهیمی که میتوان از تاریخ اقتصاد نوین برداشت کرد این است که گذر به دموکراسی بسیار سخت است قبل از اینکه شما حقوق امن مالکیت خصوصی را تاسیس کنید. | One obvious implication of modern economic history is that it's quite hard to transition to democracy before you've established secure private property rights. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها اکنون نمونهای عالی هستند از این که چطور کشوری فاضلاب را در حد استاندارد نوشیدن تصفیه میکند، تا کمبود آب خود را کاهش دهد. و در مورد نامیبیا، آب نوشیدنی بیش از ۳۰۰ هزار شهروند در پایتخت را فراهم کند. | They are now a great example of how, when countries purify waste water to drinking standards, they can ease their water shortages, and in Namibia's case, provide drinking water for more than 300,000 citizens in its capital city. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فهرستی از انواع بیماریزاییهای مرتبط با سالمندی است، و خب این لیست کامل نیست. | It's a list of types of pathology that are age-related, and it's just an incomplete list. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خُب احساس او این است که او در الجزیره بین الملل کار میکند زیرا او احساسش این است که او میتواند از رسانهها به عنوان پل ارتباطی برای پر کردن شکاف بین غرب و شرق استفاده کند. | (Laughter) So his feeling is that he's at Al Jazeera International because he feels like he can actually use media to bridge the gap between East and West. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قوانین نظریه ی میدان کوآنتومی برای او مثل فرمان الهی «نور را آفریدیم» است. | The laws of quantum field theory for him are like fiat lux, "Let there be light." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بعد از هشت سال، کشمکش بر سر بستن INSITE به دادگاه عالی کانادا کشیده شد. | After eight years, the battle to close INSITE went all the way up to Canada's Supreme Court. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) با قیمت پایه 99 سنت. با قیمت پایه 99 سنت. | (Laughter) Ninety-nine pence was the starting price and no reserve. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینقدر این موضوع مهم است. | It's that important. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در 20 سال گذشته درصد ابتلا به "فلج اطفال" 99 درصد کاهش یافته است. | We've seen a 99 percent reduction in polio in 20 years. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای ذخیرهسازی همه اینها راهی وجود دارد. | There's a way to store it all. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چیزی که درباره این فیلم جالب است اینکه: من در واقع ربات داخل فیلم را هدایت میکنم. | Now, one of the things that's cool about this movie is: I'm actually piloting the robot in this movie. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر شما به دین باور ندارید، هیچ چیز اشتباه وغلطی از برداشت و ترکیب ازدین با بیرون کشیدن بهترین جنبه دین ، نیست. اگر شما به دین باور ندارید، هیچ چیز اشتباه وغلطی از برداشت و ترکیب ازدین با بیرون کشیدن بهترین جنبه دین ، نیست. اگر شما به دین باور ندارید، هیچ چیز اشتباه وغلطی از برداشت و ترکیب ازدین با بیرون کشیدن بهترین جنبه دین ، نیست. | If you don't believe in a religion, there's nothing wrong with picking and mixing, with taking out the best sides of religion. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همچنین بزرگترین فاکتور ریسکی برای آب سیاه چشم (glaucoma) است، که در واقع آلزایمر چشم محسوب میشود. | It’s also the biggest risk factor for glaucoma, which is just Alzheimer’s disease of the eye. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بلکه فکر می کنم مردم شیکاگو را بیشتر دوست دارند چونکه پرچمش خیلی خوبه. | I also think that people love Chicago more because the flag is so cool. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر حدودا 8 اتم کربن را بردارید با تقریبا 20 اتم هیدروژن، کنار هم بصورت دقیق و صحیح بگذارید این مایع پرارزش را بدست می آورید که انرژی بسیاری دارد و به سادگی قابلیت پالایش به محصولات و سوختهای مفید متعددی را دارد. | You take about eight or so carbon atoms, about 20 hydrogen atoms, you put them together in exactly the right way and you get this marvelous liquid: very energy-dense and very easy to refine into a number of very useful products and fuels. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وینستون چرچیل یکبار تمدن را در یک سخنرانی در سال سرنوشت ساز 1938، تعریف کرد. | Winston Churchill once defined civilization in a lecture he gave in the fateful year of 1938. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فکر کردم اگر زنان به بانک نمیآیند، بانک نزد آنها برود، و بانک درب منزل را شروع کردیم. | I thought if women are not coming to the bank, bank will go to them, and we started doorstep banking. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس برنامه برای شمایی که اینجا قرار گرفتهاید و ۵۰ یا ۵۵ یا ۶۰ ساله هستید چیست؟ | So what's the play if you've landed here and you're 50 or 55 or 60? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی داشتم به این تصویر در کامپیوترم نگاه میکردم خبردار شدم که چهار عدد از دوکهای پا قرمز بر اثر بیماری روده در باغ وحش فوت کردهاند. | And I was actually looking at this figure on my computer screen when I got the news that four of the red-shanked doucs had died in the zoo of gut-related issues. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | داستان اول در مورد کشور رواندا، کشوری که در مسیرآزمایشها و سختیهای زیادی قرار داره. | The first has to do with Rwanda, a country that has gone through many trials and tribulations. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر شما این فنجان را با محصولات کشاورزی محلی کشاورزان فقیر پر کنید، شما یک اثر تحول آفرین سازنده دارید. | And if you fill the cup with local agriculture from small farmers, you have a transformative effect. |