instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و ما داریم جهانی را می سازیم که در آن تکنولوژی های بیشتر و بیشتر و کار های کمتر و کمتری خواهد بود. و ما داریم جهانی را می سازیم که در آن تکنولوژی های بیشتر و بیشتر و کار های کمتر و کمتری خواهد بود. | And we're creating a world where there is going to be more and more technology and fewer and fewer jobs. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و همچنین میتوانید ببینید که آب قهوهای است، گل قهوهای و نفت هم قهوهای است، پس وقتی همه چیز با هم ترکیب میشود، دیدن آنچه در آب است واقعا دشوار میشود. | And also you can see the water is brown, the mud is brown and oil is brown, so when everything is mixed up, it's really hard to see what's in the water. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب، مقایسه تیکها و پریدن پلک از لحاظ عصبشناسی درست نیست. اما حرف من این است که شما لازم نیست نشانگان توره داشته باشید تا بتوانید با تجربیات من از خطاهای احساسی همذات پنداری کنید. چون مغزتان به شما تجربه و احساسات مشابهی را میتواند بدهد. | Now, tics and blinking, neurologically speaking, are not the same, but my point is that you don't have to have Tourette's to be able to relate to my experience of my premonitory urges, because your brain can give you similar experiences and feelings. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها به مردم کمتری فکر کردند. | They thought of fewer people. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و آمریکاییهایی که در این جلسه حضور دارین، آیا از این نمیترسید که رییسجمهورهاتون بر اساس اونچه در انتخابات مقدماتی گفتن، حکومت کنن؟ آیا از این نمیترسید که رییسجمهورهاتون بر اساس اونچه در انتخابات مقدماتی گفتن، حکومت کنن؟ | And the Americans who are in the room, are you not afraid that your presidents are going to govern on the basis of what they said in the primary elections? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و به جاش میره به جایی که امید و فرصتی رو در محل زندگی اش براش فراهم میکنه، یعنی تجارت مواد مخدر. | And Juanderson, instead, went into what provided kind of opportunity and hope in the place that he lived, which was the drugs trade. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تلومرهای ما در جنگ با کوتاه شدن، به سرعت شکست میخورند. | Our telomeres are losing the war of attrition faster. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به عنوان مثال سالیان پیش، داستانی مینوشتم که در آن دولت از هواپیمای بیسرنشین برای کشتار مردم کار میگیرد. | Like, OK, for example: years ago, I was writing a story where the government starts using drones to kill people. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سال گذشته، من فیلمی را تمام کردم که اسمش زنان بدون مردان بود. سال گذشته، من فیلمی را تمام کردم که اسمش زنان بدون مردان بود. | Last year, I finished a film called "Women Without Men." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من دیگه پنهان نبودم. | And I was no longer invisible. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینجا، کمتر از نیم میلیگرم از این در آب حل شدهاست. | In here, I have less than half a milligram of it dissolved in water. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب، ماه یک سایه بر روی زمین می اندازد، | Well the moon is casting a shadow down on the Earth. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این واقعا مردم را گیج میکند، برای اینکه فکر میکنیم: "خب، حالا که هیچگونه علائم غیرکلامی وجود ندارند، پس چرا بیشتر دروغ نمیگویند؟" | And it really throws people for a loop because we think, well, there's no nonverbal cues, so why don't you lie more? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تقاضای جهانی برای روغن پالم در حال افزایش است. | The global demand for palm oil is just increasing. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس انتظار شارژ ۱۰ دقیقه را نداشته باشید. | So it's common -- don't expect to be out of here in 10 minutes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سازمان ملل انتظار دارد که دو-سوم جمعیت جهانی با احتمال کمبود آب تا شش سال آینده مواجه شود. | The UN expects that two-thirds of the global population may face water shortages only six years from now. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب، محیط دانشگاه کاملاً متشنج شد. | Well, the campus went absolutely nuts. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به یک زبان حرف نمی زنند. | They don't speak the same language. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تنها نگاهی به مبازره جالب حماسی نگاه کنید که بین ادوارد استودن و نسا NSA (سازمان امنیت داخلی امریکا)هست. | Just look at this really interesting epic struggle going on right now between Edward Snowden and the NSA. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | از شما بسیار سپاسگزارم. | Thank you very much. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مقصود از آن زنده نگه داشتن سنتهای فرهنگی و حفظ احساس آزادی درونی حین اسارت بود. | It was about keeping cultural traditions alive and retaining a sense of inner freedom under captivity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | گامهای زیادی هست، و تشخیص این که کدام گام تلاش در انسداد دارد، پیچیده است-- مثل خنثی کردن بمب. | There are many steps, and identifying which step to try to block is complex -- like defusing a bomb. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نکته ی دوم این است که هنوز کار های زیادی باقی مانده. | Message two is there's still a lot to do. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این سناریوی مورد علاقه منه. | That's my favorite scenario. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک، دو، سه، چهار فرزند برای هر زن. شش، هفت، هشت فرزند برای هر زن. | One, two, three, four children per woman: six, seven, eight children per woman. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قراردادی که به واسطه ی آن ما صاحب تمدن شدیم قراردادیست که در آن از قدرت استفاده نکنیم. | The bargain that gives us civilization is a bargain to not use power. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چطوری آمیزش جنسی داره؟" | How does he have sex?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شرایطی را خلق میکند که به افزایش احتمالی سطوح هورمونهای استرس و نقص در رشد مغر منجر میشود. | It creates conditions that may elevate stress hormone levels and impair brain development. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نمی دونم ، به هر حال... به خاطر اینکه من هیچی ندارم به شما نشون بدم، و هیچ چیزی ندارم که بگم ... بهتره که سعی کنیم در مورد موضوعات دیگهای صحبت کنیم! | I don't know. (Laughter) So, so, because I have nothing to show, nothing to say, we shall try to speak about something else. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یکی اینکه بازار آنها را کاهش دهیم. منظورم این است که گروه اونها مقابل گروه ماست. | One is reducing their market. What I mean is, it's their brand against our brand. We've got to compete. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای خودم یه هدف غیر ممکن تعیین کردم: اینکه" آیا بچه های دوازده ساله تامیل زبان در یه روستایی در جنوب هند می تونستن خودشون به تنهایی بیوتکنولوژی رو اونهم به زبان انگلیسی یاد بگیرند؟" | And I set myself and impossible target: can Tamil speaking 12-year-old children in a South Indian village teach themselves biotechnology in English on their own? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چند نفر از شما، اگر کار اشتباهی کرده باشید که من را آزار داده باشد، حاضر هستید به من بگوئید «من عذر میخواهم. من اشتباه کردم؟» | How many of you, if you did something that was hurtful to me, would be willing to say, "I'm sorry. I made a mistake?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به رادارهای بهتری برای جعلیات نیاز داریم. | We need far better radar for fakery. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس در این روش، با این آزمایشها، میتوانیم روابط علت و معلولی برقرار کنیم بین فعالیت اعصاب ویژه ای در اتصالات خاصی با رفتار خاصی؛ چیزی که اگرنه ناممکن, اما بسیار سخت است، که در حال حاضر روی انسان انجام دهیم. | So in this way, by doing this kind of test, we can draw cause and effect relationships between the activity of specific neurons in particular circuits and particular behaviors, something that is extremely difficult, if not impossible, to do right now in humans. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این هم انیمیشنی آزمایشی، از طراحیهای اولیهی این روبات است. | And so again, here are some animation tests from an early stage. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هیچ کس نمی خواست با ما کار کند. | Nobody believed us. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و کاملا تکمیل نباشند. | If you want a more positive model -- this is the GM car. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این رقم برابر بیست و پنج هزار دلار به ازای هر لبخند می باشد. | (Laughter) That's like 25 grand a smile. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ج.آ. : من نمیدونم به کدوم سمت خواهد رفت. | JA: I'm not sure which way it's going to go. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | استخدام افراد، بله ولی همچنین ما شروع به برنامه ریزی پروژه های وام های کوچک و آموزش و پرورش کردیم. ولی همچنین ما شروع به برنامه ریزی پروژه های وام های کوچک و آموزش و پرورش کردیم. | So employing people, yes, but also we started programming projects of microfinance, education. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق) خارق العاده بود. | Look at that. (Applause) Just take a bow. That was fantastic. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی این کشورها پاپیش می گذارند و سیاستهای مدیریتی قابل تحمل شیلات را وضع می کنند شیلاتی که همواره در حال از بین رفتن است، ظاهرا شروع به احیاء شدن می کند. | When these countries step in and they put in sustainable fisheries management policies, the fisheries, which are always crashing, it seems, are starting to come back. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تصور ما نیروی زیست شناسانه ای شده است. | Our imagination has become an ecological force. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما صدها دوربین نصب کردیم، و حجم عظیمی از اطلاعات را به پایگاه داده بزرگی میفرستیم که با اَبَرکامپیوترهای اینتل کار میکند. | We have deployed hundreds of cameras, sending a tremendous amount of information to a huge data center powered by Intel supercomputers. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما اشکالی نداره که حتی با وجود اینکه هیپنوتیزم نشدی، هر چه که اتفاق افتاده رو فراموش کنی. (خنده حضار) | But it's OK that even though you're not hypnotized, you will forget everything that happened. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مجمع جهانی اقتصاد اعلام کرده بین ۱۰ تا ۲۰ برابر کمبود پزشک در جهان در حال توسعه وجود داره، و حدود ۳۰۰ سال طول میکشه تا تعداد کافی پزشک برای حل این مشکل تربیت بشه. | The World Economic Forum says that there's between a 10x and a 20x shortage of physicians in the developing world, and it would take about 300 years to train enough people to fix that problem. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من چند سال پیش در یک برنامه شام بودم، من به طور گسترده با ارتش ایالات متحده، همهی سرویسها، کار میکنم. | Now, I was at a dinner a number of years ago, and I work extensively with the US military, all the services. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر شما ۱۰، صد یا یک میلیون دلار دارید، مقداری از آن را در راستای توانمند سازی قانونی مردمی درنظر بگیرید. | If you have 10 dollars, or a hundred dollars, a million dollars, consider putting some of it towards grassroots legal empowerment. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من فکر میکنم ما در شرف چیزی بزرگ قرار داریم. | Now, I think that we're on the verge of something big. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما یکی از سوالات این بود: «آیا باز هم با همسر فعلیت ازدواج میکنی؟» | But one of the questions was, "Would you re-marry the person you're currently married to?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شش هفته بعد درش آوردن، اما حتی بعدش، نمیتونستم آرنجم رو دراز کنم، برای باز و بسته کردن آرنجم، باید فیزیوتراپی میکردم، ۱۰۰ بار در روز، هفت روزِ هفته. | It was taken off six weeks later, but even then, I couldn't extend my elbow, and I had to do physical therapy to flex and extend it, 100 times per day, seven days per week. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این به این دلیل است که تنهایی اغلب جزء خیلی مهمی از خلاقیت است. و این به این دلیل است که تنهایی اغلب جزء خیلی مهمی از خلاقیت است. | And this is because solitude is a crucial ingredient often to creativity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و شاید باعث میشد کمتر دلسرد شود. | And maybe he would have become less resentful. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک منبع تمام نشدنی از برنامه آن بیرون است. | There's an inexhaustible supply of programs out there. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به محضی که تلوریون روشن میشد، میدیدید که همه به آن می پردازند. | As soon as you'd turn on the TV, everything would be about that. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همدلی شما رو با دیگران افزایش میده. | It enhances your empathy. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مقادیر مورد نیاز بیشتر از دو تا هستند، اما چیزی که تنها دو مقدار دارد، زوج یا فرد بودن تعداد است، که یا زوج هستند یا فرد. | There are more than two possible values, but what does have two possible values is that number's parity, that is whether it's odd or even. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و برای ما انسانها به عنوان یک گونه جای خوشحالیه که هنوز اینجاییم. | And for us as a species that is a good thing -- that's why we're all here. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب الان دیگه تو میدونی. | So now you know. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خب، من میخواهم SDGها را بر میزان صفر تا صد بگذارم. | Well, I'm going to put the SDGs on a scale of zero to 100. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما اسمش را نمیدانستیم، اما معلوم شد اسم او ترِی هست. | We didn't know his name, but it turned out to be Trey. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هیچکدام هنگام بازگشایی، تحت بررسی رسمی که طبق قانون الزامی است قرار نگرفته. | Neither of them underwent the formal review process that is required by law when they were opened. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خیلی ممنونم. | Thank you very much. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) « کارهای خانه او را حشری میکند. | (Laughter) "Housework Makes Her Horny. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خودم را صاف نگه داشتم و با میل بستن چشمهایم مبارزه کردم. | I held myself upright and I fought the urge to close my eyes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما چیزی که مسئله میسازه اینه که اطلاعات و تجزیه و تحلیل فقط برای بخش اول خوبه. | And now the crucial thing is that data and data analysis is only good for the first part. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | رهبری نوآوری ربطی به ایجاد چشم انداز و الهامبخشی به دیگران جهت اجرای آن ندارد. | Leading innovation is not about creating a vision, and inspiring others to execute it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و هدفش پیدا کردن سکه است. که در جایی در فضای باز دانشگاه ام.آی.تی پنهان شده است. | And the goal is to find the coin that's been hidden somewhere on MIT's campus. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و حتی اگر شما تا جائی که می توانید بینقص، و ضدگلوله شوید وقتی داخل میدان شدید، این چیزی نیست که ما از شما میخواهیم. | And even if you got as perfect as you could and as bulletproof as you could possibly muster when you got in there, that's not what we want to see. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | امتیاز میشود ۶. | That’s a score of 6. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به آن واکنش ادراری گفته میشود. | This is called the micturition reflex. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) یک جواب منفی را شخصی نکنید. | (Laughter) Don't take a negative response personally. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس تاثیر این اختلال در تکنولوژی موسیقی چیست؟ | So what are the effects of these disruptions in music technology? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ساحل مکان دیگریست. | The shores are from a different location. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و او میدانست که این یک توهم است. | And he knew it was a hallucination. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دانه های خردل زرد، زردچوبه، و فلفل قرمز هندی. | What's in it? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی مثل اینکه معنیش این بود که ما هیچ کاری نداریم با فیلم شما. | Turns out it really means, "We want nothing to do with your movie." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای مثال، مارتی شوهر آن بازیگری که اشاره کردم، نظاره گر تمرین های آن ها بود و کمی بعد با والی صحبت کرد، دوست من که مجرم سابق بود، درباره رژیم ورزشی. | For example, Marty is the husband of that actress I mentioned, and he watched them when they were practicing, and he was soon talking to Wally, my friend the ex-con, about that exercise regime. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما من یک قاعده لازم دارم. | But I need a formula. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و چیزی که در دیانای آنها پیدا کردیم این بود که در حیات وحش، این دو گونه مجموعههای کاملا متفاوتی از میکروبها داشتند. | And what we found in the DNA is that in the wild, these two species had totally different sets of microbes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شرایط به نفع ما تغییر کرده است… | The tables are starting to turn ... |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما وقتی به سن بلوغ رسیدم، ختنه شدم، که به نام FGM شناخته میشود | But as I reached puberty, I underwent female genital mutilation, known as FGM. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | واقعیتی که ما اینجا مشاهده میکنیم، حامل ایه که ژن های ما رو حمل میکنه، و بنابراین ما عاشقش هستیم. | The fact we see here is the vehicle for our genes, and therefore we love it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حال، جدا از راههای معمول پیدا کردن آرامش— تکرار زیاد رفتار، افکار دائم وسواسی من راه عجیب دیگری برای پیدا کردن دل طوفان دارم: استدآپ کمدی. | Now, apart from the usual way us spectrum types find our calm -- repetitive behaviors, routine and obsessive thinking -- I have another surprising doorway into the eye of the storm: stand-up comedy. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چرا؟ همانطور که گفتیم، همه دزدان دریایی میدانند که همگی استاد منطق هستند. | Like we said, the pirates all know each other to be top-notch logicians. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چیزی بسیار شبیه انتقال فازی که موقع تبدیل آب به یخ در دمای زیر صفر درجه اتفاق میافته. | It was something very similar to the phase transition that occurs when water turns into ice below zero degrees. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق تماشاگران) سپاسگزارم مایکل. | (Applause) Thank you, Michael. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مثال بعدی من، بسیار نزدیک است به تقریباً هر کسی که در این اتاق نشسته، | The next example I'm going to use will be closer to almost everyone in this room. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این وظیفه ما است که تهدیدات را ترجمه کنیم، و به شما در فهمیدن حقایق کمک کنیم، بعد شما میتوانید اماده شوید و بدانید که چهچیزی برای آماده شدن در قبال آنچه که در آینده خواهد آمد، لازم است. | It's our responsibility to translate those threats and to help you understand what's real, so you can be prepared and know what it takes to be ready for what comes next. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و او پیش آنها رفت و گفت،"شما نیازنیست که فقط - ترشی- معمولی تان را با کیفیت بهتر تولید کنید؛ لازم است که طمع بوجود بیاورید." | And he came back to them and he said, "You don't just need to improve your regular; you need to create zesty." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نه. | No. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مشخص شد که سالامون گالوم یکی از بااستعدادترین ریاضیدانان گسسته عصر ماست. | It turns out that Solomon Golomb was one of the most gifted discrete mathematicians of our time. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | توجه داشته باشین که هر یک دونه پشه، در سرتاسر عمرش فقط حدود ۱۸۳ متر پرواز میکنه. این حشرات خیلی دوردست نمیرن. | Now, in fact, a single mosquito will only travel about 200 yards in its entire life. They don't travel very far. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یکی در یک مخزن بسته فوتوبایوراکتور است که در اینجا میبینید. (راکتور زیستی-نوری) و تصویر دیگری که میبینید نمونه های دیگر ماست ـــــ درحال حاضر از نمونه ای استفاده میکنیم که Scenedesmus dimorphus نام دارد. | One is a closed photobioreactor that you see here, and what you see on the other side is our species — we are currently using a species called Scenedesmus dimorphus. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تام فریدمن در مقاله ای که اخیراً در نیویورک تایمز نوشته روح پشت این زحمات را به گونه ای که هیچ کس دیگر نمی توانست، تسخیر کرده. | Tom Friedman, in his recent New York Times article, captured, in the way that no one else could, the spirit behind our effort. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تانیشا اندرسون. | Tanisha Anderson. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در رنسانس انسانگرایی، روشنفکران اروپایی به جای خدا، ذات انسان را در مرکز دیدگاه خود به دنیا قرار دادند. | In the Renaissance humanism, European intellectuals placed the human nature instead of God at the center of their view of the world. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یا با پوشیدن آن کت و شلوار قدرت احساس شکستناپذیری میکنید، و با آن لباس مشکی کوچک حس زیبایی به شما دست میدهد. | That's why you feel invincible when you put on that power suit, and that's why you feel beautiful in that little black dress. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی اسم من نیست | Mine isn't. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این کار را به این دلیل می توانیم انجام دهیم چون رگ خونی تومورها با رگ های سالمی که در جاهای دیگر بدن دیده می شوند متفاوت هستند. آن ها غیر طبیعی هستند. ساختار خیلی ضعیفی دارند. و به این دلیل نسبت به اقدام درمانی ی که در مورد آن ها انجام می شود بسیار آسیب پذیرهستند. | We can do this because tumor blood vessels are unlike normal, healthy vessels we see in other places of the body -- they're abnormal, they're very poorly constructed, and because of that, they're highly vulnerable to treatments that target them. |