instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پول رمزنگاری شده، اولین قدم در مسیر این تکامل است. | Cryptocurrencies are the first step of this evolution. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چطور میتوانسم بقیه را مجاب کنم که تنها اوتیسم او را نبینند، بلکه خود او را ببینند، و همه چیزهایی که میتوانست به دیگران بدهد؛ کارهایی که میتوانست بکند؛ چیزهایی که دوست داشت و چیزهایی که دوست نداشت، درست مثل هرکدام از ما؟ | How could I make people see not only his autism, but see him the person and everything he can give; everything he can do; the things he likes and doesn't like, just like any one of us? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یا می توانیم سرعت مردم در بزرگراه ها را با استفاده از تلفن همراهشان نظارت کنیم و شرکت تلفن همراه می تواند ببیند که به محض اینکه سرعت پایین می آید راننده به ترافیک رسیده است | Or we can monitor the velocity with which people are moving with their phones on a highway, and the phone company can see, as the velocity is slowing down, that there's a traffic jam. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و ممکن است در خودروهای سدان تشخیص ندهیم، که از کل انرژیای که به خودرو داده میشود، هفت هشتم اصلاً به چرخها نمیرسد؛ اول از همه توی موتور از بین میرود، حتی اگر حرکتی نداشته باشند، صرف راهاندازی موتور میشود. | And yet we may not realize that in a standard sedan, of all the fuel energy you feed into the car, seven-eighths never gets to the wheels; it's lost first in the engine, idling at zero miles a gallon, the power train and accessories. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | استیو: و نهایتاً، ما از این ایده چه چیزی به دست می آوریم؟ | SR: And finally, what do we make of all this? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب، من می خواهم ستاره هایی را ببینم که تا حد امکان به مرکز کهکشان ما نزدیک باشند | So, I want to see the stars that are as close to the center of the galaxy as possible. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین، باید از خود بپرسیم: چرا سلامت زنان را به احتمال بسپاریم؟ | So, we have to ask ourselves the question: Why leave women's health to chance? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | طراحی زیبایی بود، درسته؟ | It was a beautiful design, right? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تخمين بودجه ى درمانى به تنهايى اينه كه كه از رقمي معادل ٢٦٪ بودجه به ٤٢٪ برسه. | The forecast for the medical piece alone is to go from 26 percent of the budget to 42 percent. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در واقع، این در باره مرگ نیست. | Actually, it's not about death. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چالش بزرگی در مورد کمبود ظرفیت پیش روی ما است. | There's a huge upskilling challenge ahead of us. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | با متصل بودن، بشر چیزی بیش از حاصل جمع بخشهای خود خواهد بود. | It is how mankind comes to be more than just the sum of its parts. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وتمام این قطعات الکترونیکی و لوازم کاربردی نیازمند نیروی خواهد بود وموقعیتهای شغلی زیادی ایجاد می کند، مثل شغل "مهندس سیستمهای شناسایی" که ارتباط بین راننده و سیستم های الکترونیکی را تسریع می کند. | And these new electronic parts and applications require new skills and have created a lot of new jobs, like the cognitive systems engineer who optimizes the interaction between driver and electronic system. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آیا به خاطر غذای بیکیفیت هست؟ | Is it the crappy food? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اوه، و البته حق انحصاری ژن هم هست." | oh, and of course, there's gene patents." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | جریان چیست؟" | What's going on?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | زمانی که فرصت پیدا کردم تا صفحه الفبا را به طور کامل باز کنم و نگاه دقیقتری بیاندازم، فهمیدم که از آن برای آموزش دخترم استفاده نخواهم کرد. | When I had time to fully open the alphabet sheet and take a more detailed look at it, I knew I was not going to use that to teach my daughter. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | از آن زمان به بعد، مادر من یک خیابان روشن داشت به همراه فعالیت بسیار در خیابان. | From that time on, my mother had a lit street with plenty of activity on the street. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین میخوام این بحث رو الان شروع کنیم. | So I want us to start having this discussion now. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و به صورت اتفاقی یا نه، من این مقایسه به خصوص را میان کوچکترین ابعاد دانش--مغز-- و بزرگترین ابعاد دانش--خود کهکشان-- پیدا کردهام.. و این موضوع بسیار هیجان انگیز و شایان توجه است. | And coincidentally or not, I just find this particular comparison between the smallest scale of knowledge -- the brain -- and the largest scale of knowledge -- the universe itself -- to be really quite striking and fascinating. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و قول نمیدهم که شما را به انشتین تبدیل کند. | And I'm not promising that it's going to turn you into Einstein. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینجا یک وسیله مهندسی شده نانو وجود دارد که دیابت نوع یک را درمان میکند. | There's one nano-engineered device that cures type 1 diabetes. It's blood cell-sized. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | معتقد بودم من باید به صنعت مد این واقعیت را آموزش دهم که این افراد، جمعیت عظیمی هستند و همچنین این مصرف کنندگان به سادگی، نادیده گرفته شدهاند. | I believed that I just needed to educate the industry of the enormity of this population and the fact that these were consumers that simply weren't being considered. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | میدانید، وقتی که میکل آنژ مجسمه موسی را میساخت. آخر کار، میگویند که او چکش را برداشت و به سمت موسی پرت کرد .. درواقع هنوز هم شما میتوانید خراش کوچکی را آن زیر ببینید .. و گفته شده که داد زد "Perché non parli؟ چرا حرف نمیزنی؟ | you know, when Michelangelo sculpted the Moses, at the end it said that he took the hammer, threw it at the Moses -- actually you can still see a small chip underneath -- and said, shouted, "Perché non parli? Why don't you talk?" |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همه مقایسهها، اگرچه، راههای تعبیر آن مغایر است، با گفتن اینکه از خیلی چیزهای دیگر مهمتر است، اما آيا اینطور هست؟ | These are all comparisons, though, ways of defining it by contrast, by saying it's more important than all other things, but is it? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اغلب گفته می شود که ما از چیزی که نمی دانیم، می ترسیم. | It is often said that we fear that which we do not know. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما باعث میشود که ما نیز کمی عمیقتر فکر کنیم. | But it's made us think a little bit more deeply as well. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اشعه لیزر، گلبولهای رنگی را به ذرات کوچکتر می شکند تا ماکروفاژها بتوانند آنها را از محل دور کنند. | The laser beam breaks the ink globules into smaller particles that can then be cleared away by the macrophages. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا، قرار نیست من تو رو هیپنوتیزم کنم. من فقط تو رو در یک سطح بالایی از انطباق قرار می دهم تا ذهن های ما در امتداد خط های مشابه قرار گیرند. | OK, now, I'm not hypnotizing you, I'm merely placing you in a heightened state of synchronicity, so our minds are along the same lines. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک دست و عمیق، اما باید دنبال جاهای واقعاً مناسب باشیم. | It is global and it is deep, but we need to really find the right places. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خوب، این برپایه پرهیز است، نه برپایه آرمان و آرزو. | Well, it's based on avoidance, not aspirations. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما کاهش خطر نسبی، از پنج مورد مرگومیرِ سرطان به چهار مورد، ۲۰ درصد است. | But the relative risk reduction from 5 cases of cancer mortality to four is 20%. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | از چنگشان فرار کن و خلاصشان کن. | Get out of it, get it out. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در انتها، باید این اطلاعات را به هم متصل میکردم تا خوانده شوند. | Lastly, I had to connect this data in order to be read. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به علاوه، هر عکاسی در عکسی که بگیرد مکان و زمان رو دارد، که برای شما مدرکی فراهم میکند." | Plus, every photograph is geotagged and time-stamped, providing you with proof." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین ما با یک کارت حقه شروع میکنیم، آنها را گرد میچینیم تا بتواند انتخاب کند. | So we start with a card trick, fan the deck so he can pick. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بياين بيتزا و بيسبال را باهم مقايسه كنيم موقعيكه درباره سه جنبه فعاليت جنسى صحبت مىكنيم: عامل شروع كننده رابطه جنسى، چيزى كه در طى فعاليت جنسى اتفاق مىافتد، و نتيجه مورد انتظار از رابطه جنسى. | Let's take baseball and pizza and compare it when talking about three aspects of sexual activity: the trigger for sexual activity, what happens during sexual activity, and the expected outcome of sexual activity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حتما میدانید که مردم وقتی روی صحنه عصبی هستید به شما میگویند تماشاگران را برهنه تصور کنید؟ | You know how people tell you if you get nervous when onstage, picture people in the audience naked? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اینگونه بود که جهان متوجه سارس شد. | That's how the world found out about SARS. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و بسیاری از افراد مورد آزمایش ما گفتهاند، «نمیدانم چرا به آن اکستازی میگویند.» | And a lot of our subjects have said, "I don't know why they call this Ecstasy." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من استدلال میکنم که اینها به گونهای مفهوم محدودی از امنیت ملی دارند. | I would argue that they have kind of a narrow conception of national security. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس اساسا، اولین کربن-خنثی آتشفشان را داشتیم. | So essentially, we had our first carbon-neutral volcano. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همه آگاهند که صرف شام خانوادگی با فرزندان، برای آنها سودمند است. | Everybody knows that having family dinner with your children is good for the kids. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق حاضرین) لنا براون: من ۰۰۴۸۶۷ هستم. | (Applause) Lena Brown: I am 004867. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ریچارد فاینمن همچنین یک شومن بود، یک شومن قهار. اون عجول و بی پروا بود، گستاخ- | Richard Feynman was also a showman, an enormous showman. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | درست است؟ باید از کسی که این هفته دوچرخه سواری نمیکند، هفته بعد به کسی که دوچرخه میراند تبدیل شویم. | We need to go from someone one week who doesn't ride a bike to, next week, someone who does. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این شبیه به عکاسی سه بعدی در فضا است. | This is like photography in 3D space. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و هر كار اخلاقي منوط به خرد عملي است. | And any moral work depends upon practical wisdom. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا همانطور که گفتم، ربات مجبور نیست که رفتار رو تقلید کنه. | Now the robot, as I said, doesn't have to copy the behavior. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما دو تا گربه بزرگ رو میتونین ببینین که دارن جلو میرن شما اینو در بین اونا میتونین ببینین و جلوی اونا جهان در حال پیشرفت رو میتونین ببینین که توماس فردمن آنرا "جهان مسطح " نامید. | And when you see the two giant cats here, pushing forward, you see that in between them and ahead of them, is the whole emerging economies of the world, which Thomas Friedman so correctly called the "flat world." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شرکت های بیمه هیچ وقت در برای مثال زیرساخت کشورهای در حال توسعه سرمایه گذاری نمیکنند، چرا که نمیتوانند ریسک آن را بپذیرند. | Insurance companies never invest in developing country infrastructure, for example, because they can't take the risk. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | می ترسیدم که قضاوت کنم زیرا نمی دانستم که که در صورت حمایت نکردنم از دیدگاه این دختر چه میشد. | I feared to judge because I didn't know what it would be if I didn't support the same view as this girl. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و اگر خیلی زیاد به اشتراک بگذارید، مثلا: "من با مادرم مشکلاتی دارم " (خنده حضار) نرخ قبول کردن باز هم کم می شود. | And if you share too much, like, "I'm having issues with my mother," (Laughter) acceptance rates also go down. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما دلالان قراضه، قسمتهایی که هنوز قابل استفادهاند را از بین نمیبرند. | But scrap dealers don't destroy components that are still functional. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حالا چه طور به عنوان اساس چهارچوب اخلاقیمون از اعداد استفاده کنیم؟ | How can we use numbers as the basis for a moral framework? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها دائماً در حال تکامل و حرکت به جلو هستند. | They're constantly evolving and moving forward. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وافزایش یک نشانه کار را بسیار پیچیده تر می کند. | And scaling up over that signal is much more complicated. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر بخواهیم منصف باشیم، کاملا تقصیر آنها نمی باشد. | And to be fair, it's not entirely their fault. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | استیون واینبرگ، برنده جایزه نوبل، گفته، کائنات هرچه بیشتر قابل درک میشه، بیشتر بی معنی به نظر میرسه." کائنات هرچه بیشتر قابل درک میشه، بیشتر بی معنی به نظر میرسه." | Steven Weinberg, the Nobel laureate, once said, "The more the universe seems comprehensible, the more it seems pointless." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | کریس رفت، و آنها به او گفتند، "فقط کافی است تا با یک برند جدید هارد دیسک به دفتر ما بیایی، آن را را برای پنج ساعت در اینجا بگذاری، ما دادهها را کپی میکنیم و آن را به شما برمیگردانیم. " | Chris went down, and they told him, "Just bring a brand new hard drive down to our office, leave it here for five hours, we'll copy the data and you take it back." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یکی از ستوانهای من بود. | And it was one of my lieutenants. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به عنوان سرمایهگذار تکنولوژی هدفم دستهبندی افرادی بود که ملاقات میکردم و تصمیمگیری سریع درباره اینکه کدامیک از آنها پتانسیل آن را دارد تا کاری واقعا بزرگ انجام دهد. | As a tech investor, my goal was to sort through everyone that I met and make a quick determination about which ones had the potential to make something really big. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به همین خاطر است که باید صدای جدیدی بسازیم. | That's also why we need to compose new sound. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در کشورهای در حال توسعه، رایج ترین عامل زیر بنایی خط راه آهن است. در کشورهای در حال توسعه، رایج ترین عامل زیر بنایی خط راه آهن است. در کشورهای در حال توسعه، رایج ترین عامل زیر بنایی خط راه آهن است. و انگلستان در هند راه آهن زیادی ساخت. | In developing countries, the most common mode of transportation is the railways, and the British built a lot of railways in India. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ممکنه که صد سال دیگه مردم فکر کنند که اهدای کلیه به یک غریبه به اندازه اهدای خون ومغز استخوان امروزه طبیعی و معمولیه؟ | Is it possible that a hundred years from now people will think that donating a kidney to a stranger is just as normal and ordinary as we think donating blood and bone marrow is today? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین منتهی به چیزهایی مثل این می شود. | And so it leads to things like this. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اجازه میدهد که شناور بمانید درحالیکه انتظار پیش رفتن برموجی را میکشید. | This lets you stay afloat while you wait to paddle for a wave. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | رویداد یک هفتهای طراحی مبلمان در توکیو است، در ماه اکتبر. | Its a week of furniture design events in Tokyo, in October. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر ما ادراکی مانند برند یا روش های دیگر فکری نسبت به آن داشته باشیم قادر به حل و فصل یا مقابله با تروریسم نخواهیم بود | If we perceive it in this way as a brand, or other ways of thinking at it like this, we will not resolve or counter terrorism. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بدین ترتیب چنین تکنولوژی، پرینت سه بعدی، و قوانین جدید طراحی واقعا" به ما در کاهش دادن وزن کمک می کنند، چیزی که بزرگترین مسئله در صنعت هوایی است، چون در ارتباط مستقیم با انتشار گازهای گلخانه ای است. | So this technology, 3D printing, and new design rules really help us to reduce the weight, which is the biggest issue in aircraft design, because it's directly linked to greenhouse gas emissions. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | راستش روش قابل فهمی ار کنار آمدن با حتمیت سالمندی است. | It's actually a sensible way of coping with the inevitability of aging. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | با بررسی در این زمینه به وسیله ی "شورای دانش و تکنولوژی آکادمی هنر و علوم تصاویر متحرک" به وسیله ی "شورای دانش و تکنولوژی آکادمی هنر و علوم تصاویر متحرک" کمی از حقیقت حقه های سینمایی آشکار می شود. | So digging deeper into this with the Science and Technology Council of the Academy of Motion Picture Arts and Sciences reveals some truth behind the trickery. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مثلا زمانی که من تازه شروع به کار کرده بودم، جنگهای بالکان درگرفته بود. مثلا زمانی که من تازه شروع به کار کرده بودم، جنگهای بالکان درگرفته بود. | For instance, when I started, there were wars in the Balkans. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خیلیها از «اَستون مارتین» ماشین میخرند. | Most people go and buy the Aston Martin. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | که پس انداز خوبی بود (خنده) | Which is a savings. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چون این افراد جدا" خیلی خودشان را جدی می گیرند. | Because these guys really are taking themselves too seriously. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها مستقیم با مسئول کنگره متصل میشدند، به سناتور آمریکایی شان، به فرماندارشان، جایی که قانون سرمایه گذاری تصویب میشود. | It will refer you directly to your congressperson, to your U.S. senator, to your governor where divestment legislation is pending. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دو ماجرا در مونتانا رخ داد. | There are two stories in Montana. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و آنها بایست درانجا به خودی خود قادر به زنده ماندن باشند. | And they should survive over there, on their own, in the future. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نرم افزار شما، لینوکس، در میلینونها کامپیوتر وجود دارد احتمالا بخش زیادی از اینترنت را قدرت می دهد | Your software, Linux, is in millions of computers, it probably powers much of the Internet. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | با این وصف چه کسانی دست بلند میکنند؟ | Can you raise your hand if this is the case? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) می دونید، می دونید، ما هر دو آفریقایی هستیم، هر دو فیمینست هستیم، هردوداستان سرا هستیم، پس فکرکردم که اون سخنرانی منه. | (Laughter) You know, and you know, like, she's African and I'm African, and she's a feminist and I'm a feminist, and she's a storyteller and I'm a storyteller, so I really felt like it's my talk. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما متاسفانه، يكبار ديگه بادبادكها را ماكول به اين كرد كه بعنوان اسباب بازى بچهها محسوب شوند. | But unfortunately, it relegated kites once again to be considered children's toys. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قسمتهايي وجود دارد كه كهكشان خودمان نميگذارد ببينيم، يا تلسكوپي براي ديدن آن قسمتها در دست نيست. قسمتهايي وجود دارد كه كهكشان خودمان نميگذارد ببينيم، يا تلسكوپي براي ديدن آن قسمتها در دست نيست. | There are some places you can't look because of our own galaxy, or because there are no telescopes available to do it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | فوقالعاده بود. | And it was amazing. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و اين مردان جوان به من گفتند كه دليل اينكه آنها كنفرانس تدكس را راه ميندازند اين است كه آنها از اينكه ميديدند تنها كارگاههايي كه به زاغهها ميآيند كارگاههاي مربوط به ايدز، و يا در بهترين حالت، خردهسرمايهگذاري است خسته و كلافه بودند. | And the reason these young guys told me that they're doing these TEDx's is because they were sick and tired of the only workshops coming to the slums being those workshops focused on HIV, or at best, microfinance. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یه کاربر متوسط فیس بوک کامرون مارلو مثلا. ۱۲۰ تا دوست روی فیس بوک داره. | And an average user, said Cameron Marlow, from Facebook, has about 120 friends. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حقی که قابل احترام است. | We have the right to respect. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | امروزه ما آگاهی بیشتری نسبت به گذشته داریم، هرچند هنوز هم در این مورد آگاهیمان کم است، قطعا فرآیندهای متعددی وجود دارند-- اقتصادی، اجتماعی و سیاسی-- که نیاز به مطالعه بیشتر دارند. | We know a little bit more today than we used to know, but we still know too little, and certainly there are many different processes — economic, social, political — that need to be studied more. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (در انگلیسی - تلفظ دو حرف "د" متوالی.) نامی که برای این آهنگ انتخاب کرده ام یک کلمه ی ساختگی توسط خودم است. | And it's a made-up word. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تشکر | Thank you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در اولین سفرم به "هند" ، من در خانه شخصی بودم که کف خانه خاکی بود. آب لوله کشی نداشتند، برق نداشتند، و این چیزی است که من همه جای دنیا می بینم. | My first trip in India, I was in a person's home where they had dirt floors, no running water, no electricity, and that's really what I see all over the world. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سیستمهای انرژی دنیا سال به سال، دهه به دهه، قرن به قرن، در حال از دست دادن کربن خود هستند. | Energy systems of the world becoming progressively -- year on year, decade on decade, century on century -- becoming less carbon intense. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این محدوده ایمن شده در اطراف هدف است. و این محدوده ایمن شده در اطراف هدف است. | It's a safety boundary around the target. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | گام بعدی در الگوی خشونتهای خانوادگی تهدید به خشونت و دیدن اینکه او چگونه واکنش نشان میدهد است. تهدید به خشونت و دیدن اینکه او چگونه واکنش نشان میدهد است. | The next step in the domestic violence pattern is to introduce the threat of violence and see how she reacts. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من دوستان عزیزی در این شرکتها دارم، یک شرکت به گوگل فروختهام، با اینکه فکر میکنم یکی از این امپراتوریهاست. | I have dear friends at these companies, sold a company to Google, even though I think it's one of these empires. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما از افرادی که در اطراف تو هستند انتخاب می کنیم." | We took those who were around you." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس اون روی تاقچه ما به درد نخور افتاده است، اما قطعاً یک ارزش پنهانی برای کس دیگری دارد. | So there it sits on our shelves obsolete to us, but with immediate latent value to someone else. |