instruction
stringclasses 2
values | input
stringlengths 0
3.06k
| output
stringlengths 0
2.84k
|
---|---|---|
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و در کلاس من شروع به پیشرفت کرد. | And he started to flourish in my class. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و فکر میکنم یکی از عالیترین مثالهای جهانی که داریم از کسی که -- هیچکس به او قدرت نداد-- دختر ۱۶ ساله به نام گرتا تونبرگ است. | And I think one of the greatest global examples we have of someone who didn't -- no one gave her power -- is the 16-year-old girl called Greta Thunberg. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما در هر مرحله از این نظام، انتخاب کرده ایم که چه کار کنیم و به هر کس یک وضعیت احتمالی داده ایم، و نهایتاً در برخی موارد به یک وضعیت خاص منجر می شود. | We've selected, at every point in this system, to do what we do, and to give everyone a precondition and then eventually a condition, in some cases. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و جمعش میشه "scortal", مثل"medium"و"media" | I guess in plural it's scrotal, like medium and media. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس به جای اینکه بیام اینجا و به شما درباره موضوع ذاتا خسته کننده کار کردن با داده ها و تحلیل آنها و مدل های پیچیده رایانه ای که می سازیم بگویم، از راه متفاوتی استفاده می کنم تا برخی از چیزهایی که فکر می کنیم درباره فراخورشیدی ها می دانیم، را به شما توضیح دهم. | So instead of coming here to tell you about the somewhat tedious nature of the data and data analysis and the complex computer models we make, I have a different way to try to explain to you some of the things that we're thinking about exoplanets. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این کار را به این دلیل می توانیم انجام دهیم چون رگ خونی تومورها با رگ های سالمی که در جاهای دیگر بدن دیده می شوند متفاوت هستند. آن ها غیر طبیعی هستند. ساختار خیلی ضعیفی دارند. و به این دلیل نسبت به اقدام درمانی ی که در مورد آن ها انجام می شود بسیار آسیب پذیرهستند. | We can do this because tumor blood vessels are unlike normal, healthy vessels we see in other places of the body -- they're abnormal, they're very poorly constructed, and because of that, they're highly vulnerable to treatments that target them. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در حقیقت، بجای کار روی دستورعمل های از قبل طرح شده، واتسون مجبور به استفاده از استدلال جهت مقابله با رقیب های انسانی اش بود. | In fact, rather than working from predefined recipes, Watson had to use reasoning to overcome his human opponents. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما این فرضیهها را داریم-- (خنده) که در دمکراسی ترسناکتر هم هست، چرا که به این روزنههای فکری کوچک میمانند. | But we also have these assumptions -- (Laughter) that should be a lot scarier in a democracy, because they're like these little thought loopholes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (به عربی) (خدا رحمتت کند بابا) | (Arabic) Allah yerhamak yaba. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بعد از تحمل درد و روانزخم بینهایت، مجروح با یک کشمکش روانی و جسمی طاقتفرسا در مرکز بازتوانی روبرو میشود. | After enduring extreme pain and trauma, the wounded face a grueling physical and psychological struggle in rehab. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دریافت امواج ریز دارد، و در دفترش یک آنتن کوچک به همراه یک دستگاه تقویت کننده راه اندازی کرده است. | And it turns out Weiffenbach is kind of an expert in microwave reception, and he's got a little antenna set up with an amplifier in his office. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها میتوانستند مگسها را به دام بیندازند، برای او در "پِرت" بفرستند، | They could trap the flies, send them to him in Perth. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ۲۰ سالهها انتظار داشتند همان غذا را در ۳۰ سالگی دوست داشته باشند، ولی ۳۰ سالهها همان ذائقه ۲۰ سالگی را نداشتند. | 20-year-olds expected to still like the same foods at 30, but 30-year-olds no longer had the same tastes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این امر مستلزم به کارگیری تمام ابتکاری است که برای رسیدن به آنجا لازم است، پس هر چه دارید رو کنید. | It's going to take all the ingenuity that we have got to get there, so bring it on. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این به روح برابری پیوند خورده است. | And it's linked to the spirit of equality. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما چند سال قبل من در آسانسوری در فلادلفیا بودم پایین می آمدم. | But some years ago I was on an elevator in Philadelphia, coming down. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این شخص دزدکی از در بیرون میره، فرار، در رفتن. | This person is sneaking out of a door, escaping, evading. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و این به معنیه اینه که که اون می تونه حتی بعد از از بین رفتن فردی که اونو یاد گرفته باقی بمونه، و اون می تونه از نسلی به نسل دیگه روی هم انباشته بشه. | And that means it can outlast the individuals who learned that information, and it can accumulate from generation to generation. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من از اینها خبر دارم چون الگوهای مهاجرت جهانی را مطالعه میکنم. | I know all these statistics because I study global migration patterns. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگه امروز من کارم رو به عنوان یه داستانسرا درست انجام داده باشم؛ شما باید منتظر باشید که بشنوید چه بر سر مردان کشتی اسکس اومد. | If I've done my job as a storyteller today, you should be wondering what happened to the men of the whaleship Essex. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | جدای از همه اینها،از چیزهایی که پیدا می کردم شگفت زده می شدم. | Most of all, I was just surprised with what I was finding. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی این مسئله پیش میاد یعنی اینکه اگه نظرمونو نگیم نادیده گرفته میشیم، ولی اگرهم نظرمونوبگیم مجازات میشیم. | The low-power double bind happens when, if we don't speak up, we go unnoticed, but if we do speak up, we get punished. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این مثال از یک زندانی دیگر نشان میدهد این تقاضاها چگونه بررسی میشوند. | This example from another prisoner shows how those requests are viewed. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | چیزی که این تصاویر به نمایش می گذارند این است که ما درد بقیه را حس می کنیم، هرچند از فاصله بسیار زیاد. | What these pictures demonstrate is that we do feel the pain of others, however distantly. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در راس این پردازش می توانیم لایه هایی از اطلاعات دانش نگارش رو به رشد مان در مورد ساختار مغز و حافظه برای ایجاد هزاران برابر افزایش وضوحی که نیاز داریم بدست آوریم. | And on top of that, we can then layer our ever-growing knowledge of brain structure and memory to create a thousandfold increase that we need. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بنابراین برای من به عنوان یک کودک طبیعی بود که از بلعیده شدن توسط خلأ بترسم، اما منطقی نبود، به این دلیل که بلعیده شدن توسط خلأ به هیچ عنوان چیزی نیست که هیچ کدام از ما برای تجربه کردنش زندگی کنیم. | So it was natural for me as a child to fear being swallowed by the void, but it wasn't rational, because being swallowed by the void is not something that any of us will ever live to experience. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بیشتر اینها از نوشته های ماهیانه ای هستند که من در مجله ی طراحی و آرشیتکت می نویسم که اسمش متروپلیسه. | These are, most of these are from a monthly page I do in and architecture and design magazine called Metropolis. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما نکته این ماجرا این است که زوج یابی آنلاین نباید فاجعهبار باشد. | But the point of this story is that online dating doesn't have to suck. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و اغلب خیلی سخت است تا با نزدیکانمان مهربان باشیم، که یکی دیگر از ویژگی های جهان شفقت است، در سوی تاریکش، که نیازمند توجه و روشنگری جدی ماست. | And it is much harder, often, to be compassionate towards those closest to us, which is another quality in the universe of compassion, on its dark side, that also deserves our serious attention and illumination. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | خود شرایط علاوه بر فاصله ای بیشتر از ۱۶۰ کیلومتر در بخش لجه (بخش از آب دریاها و اقیانوسها که در نزدیکی کف آب نباشد)-- جریانهای آبی و تلاطمهای پیچشی و خود جریان خلیج، غیر قابل پیش بینی ترین چیز در کره زمین است. و خود جریان خلیج، غیر قابل پیش بینی ترین چیز در کره زمین است. | The conditions themselves, besides the sheer distance of over 100 miles in the open ocean -- the currents and whirling eddies and the Gulf Stream itself, the most unpredictable of all of the planet Earth. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برای تحقق این موضوع باید قدرت ردیاب را بطور اساسی افزایش دهیم. | For this to happen, we'll need to significantly improve the robustness of our eye-tracking solution. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و وقتی مثل هر دختر 9 یا 10 ساله ای، از خودم شرمنده می شدم، مادرم بهم می گفت،" عزیزم، مصیبت تو در مقیاس مصیبتهای بزرگ دنیا، به شماره سه هم نمی رسه." مادرم بهم می گفت،" عزیزم، مصیبت تو در مقیاس مصیبتهای بزرگ دنیا، به شماره سه هم نمی رسه." | And when I would feel sorry for myself as nine or 10 year-old girls do, she would say to me, "My dear, on a scale of major world tragedies, yours is not a three." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر چه، در آن زمان کسی آن را نمی دانست، اینها نشانههای پاسخ خطرناک سیستم ایمنی بود که در بدنش ظاهر شده بودند. | Though nobody knew it at the time, these were the signs of a dangerous immune response unfolding inside his body. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | بسیارخوب، فکر می کنم که شاید اکنون تصویر را دارید. | Well I think you probably already have the picture. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | پس ناگهان یک مقدار آشکار شد که اگر می خواستیم با این ایده به سمت جلو حرکت کنیم، باید کار را خودمان انجام دهیم. | So it suddenly became a bit obvious that if we wanted to move forward with this idea, we needed to do it ourselves. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما یاد گرفتیم که تحت استرس تمرین کنیم. | We learned to practice under stress. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اگر افکار و ایده ها فقط وارد شوند و خروجی نداشته باشند، نشانگر واقعیت نخواهند بود. | Like, thoughts and ideas go in, but none ever comes out, I mean at least not that are revealing. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما چیزی هست که خیلی جالب است: ماشینهای جوشکاری مثل این، از سیمپیچهای مسی دور فولاد الکتریکی ساخته میشوند که از قراضههای ترانسفورماتور قدیمی بازیافت شدهاند. | But here's what's really cool: the welding machines they use look like this, and they're made by specially coiling copper around electrical steel recovered from old transformer scrap. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما زندگیام هر چیزی که بود، عادی نبود. | But my life was anything but normal. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تریسی کیسی: حالا بهتر شد، خیلی خوب. | Tracie Keesee: Now, that's better, alright. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | وقتی هشت سالم بود، دوست داشتم زیست شناس موجودات دریایی بشوم. | (Laughter) When I was eight, I wanted to be a marine biologist. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شرکت انگلیسی هند شرقی نیز میخواست خودشان چای را پرورش داده و مضافا بازار را هم کنترل کند. | The British East India company also wanted to be able to grow tea themselves and further control the market. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من سعی کردم اخیرا، که در مورد بانکداری صحبت کنم. | I tried this exercise recently, talking about banking. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اون به رشد همه گیاهان کمک می کنه و همه جانوران رو زنده نگه می داره | It helps all the plants grow and keeps all the animals alive. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | سالها پیش در ۱۹۸۰ وقتی ریچارد پریور کمدین تصادفاً خودشو آتیش زد موقع مصرف مواد مخدر، من روز بعد از اون حادثه در لس آنجلس بودم و دو روز بعد در واشنگتن بودم. | Back in 1980 when comedian Richard Pryor accidentally set himself on fire during a freebasing accident, I was in Los Angeles the day after it happened and then I was in Washington D.C. two days after that. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در عمل من تا اینجا نشان دادم که اگر پهپاد ها باشند یا مجازات های ژنتیکی، اینها مسايل مشکل سازی را آینده های ایجاد میکنند به این هدف که به ما برای دوری از این شکلات در آینده ها کمک کنند. | In the work I've shown so far, whether it was drones or genetic crimes, these stories describe troubling futures with the intention of helping us avoid those futures. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | حدود یک سال بعد از این کار من از طریق پست بدون مقدمه، این را دریافت کردم. | And so, I got this in the mail about a year after I did this, unsolicited. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | میبینید که سر به جلو حرکت میکند، مغز در جای خود باقی میماند، سپس مغز گیر میکند و به جمجه برخورد میکند. | What you see is the head moves forward, the brain lags behind, then the brain catches up and smashes into the skull. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما اگر یک دانشمند کارش را به درستی انجام دهد، اشتباه کردن زیاد هم بد نیست چون به این معناست که هنوزهم آن بیرون چیزهای دیگری است -- چیزهای بیشتری برای فهمیدن. | But if a scientist is doing their job correctly, being wrong is not so bad because that means there's still more stuff out there -- more things to figure out. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | این قطعه ی تخیلی کوتاه نوشته شده توسط "مارتین ایمیس" که این گونه آغاز می شود : "11 سپتامبر 2001، ساعت 4 صبح،" "در پورتلند، مین، او چشمانش را باز کرد،" "و آخرین روز "محمد عطا" آغاز شد." | This short fiction piece by Martin Amis starts out, "On September 11, 2001, he opened his eyes at 4 a.m. in Portland, Maine, and Mohamed Atta's last day began." |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دلیلی برای بستنش نمی بینه. | She doesn't see the point. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما یک موضوع شگفت آور دیگر هم در مورد این نسخه خطی کشف کردیم وقتی که صفحات مربوط به کتاب های دیگری که از پوست آنها برای ساختن کتاب دعا استفاده شده بود مطالعه کردیم "متوجه شدیم که یکی از این متون اثری است از "هایپرایدیس | The really astonishing thing though about this manuscript is that we looked at the other manuscripts that the palimpsester had made, the scribe had made his book out of, and one of them was a manuscript containing text by Hyperides. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همه اش اینقدر باید پول بدم؟ | That's all I'm getting paid for this? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و فکر میکنم که بخشی از آن مربوط به این مساله است که خب بیشتر بهینه و به صرفه است که تکههای کوچک غذا را سریع بپزید. | And I think part of that has to do with the fact that it's actually a lot more energy-efficient to cook little pieces quickly. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مدل های مهارتی هستند، ولی کاری که با اطلاعات به دست آمده از آنها انجام دهیم کاملا در دستان خودتان است. | The models are skillful, but what we do with the information from those models is totally up to you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (خنده) می تونستم تو چشاش ببینم. که یک ترور درجریانه. زندگی داشت به اتمام می رسید. که یک ترور درجریانه. | (Laughter) I could see in her eyes, it was terror. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | برخی از پاسخهایی که گرفتم به من در فرآیند سخت سوگواری کمک کرد به خاطر شوخ طبعیشان، مثل این ایمیل که از یک خواننده زن دریافت کردم که مقاله را خوانده بود، و عنوان میکرد که، «وقتی که آماده باشی با تو ازدواج میکنم -- (خنده حضار) به شرطی که از این به بعد نوشیدن الکل را کنار بگذاری. | Some of the responses I received helped me with the intense grieving process because of their humor, like this email I received from a woman reader who read the article, declaring, "I will marry you when you are ready -- (Laughter) "provided you permanently stop drinking. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در همین لحظه، یک پیام مغزی به موش دوم می فرسته موش دوم در قفس کناری است و نور رو نمی بینه موش دوم در ۷۰ درصد از موارد اهرم سمت چپ رو فشار میده تا جایزه بگیره آنهم بدون اینکه نور رو در چشمش احساس کنه. | And the same time, he is sending a mental message to the second rat that didn't see any light, and the second rat, in 70 percent of the times is going to press the left lever and get a reward without ever experiencing the light in the retina. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | هر یک از انتخابهای خود را به نصف ساعت خود اختصاص دهید، سپس اجازه دهید ثانیهشمار به شما بگوید چهکار میخواهید بکنید. | Assign each one of your choices to one half of your watch, then let the second hand tell you what you're going to do. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آن پدیده "مدرنیته" بود. | This phenomenon is modernity. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ۱۲ دانشجو روی این پروژه برای فارغ التحصیلی خود کار کرده اند و نتیجه زحمات آنها نرم افزاری به نام « یونی-ویو» ( Uniview) است و همچنین شرکتی به نام SCISS در سوئد. | I've had 12 students work on this for their graduate work, and the result has been this software called Uniview and a company called SCISS in Sweden. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | نظام جهانی ما در حال تکامل است از امپراتوریهای عمودی یکپارچه در قرن نوزدهم، به ملتهای مستقل افقی در قرن بیستم، به یک تمدن شبکه جهانی در قرن بیست و یکم. | Our global system is evolving from the vertically integrated empires of the 19th century, through the horizontally interdependent nations of the 20th century, into a global network civilization in the 21st century. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و قوم كالاندر فارغ از گذشته وحشيانه و بيرحمانه خويش كه در تمام طول زندگي خود با آن خو گرفته بودند رشد خواهد كرد | And the Qalandar people will rise above all this cruel barbaric past that they've lived all their lives. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | من و او در مراحل اولیه برنامه ریزی بودیم، چون قصد داشتیم با هم سفر کنیم، در اون زمان او قربانی تومور مغزی شد. | She and I were in the early stages of planning, as we had intended to go together, when she fell victim to a brain tumor. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شاید کمی احساس عجز. | Maybe a bit helpless. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در حال حاضر، ما به طور موفقیت آمیز گوجه کشت کرده ایم. | At the moment, we have successfully grown tomatoes. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یک جفت کفش مخصوص دویدن نیاز به سنسور لمسی ندارد. | A pair of running shoes does not need to have a touch sensor. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | شما میتوانید با کنترل کردن شیوه زندگیتان سلامت خود را تحت کنترل داشته باشید، حتی اگر نتوانید وزن کم کنید و همان وزن را نگه دارید. | You can take control of your health by taking control of your lifestyle, even If you can't lose weight and keep it off. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ( تشویق تماشاگران) سپاسگزارم. سپاسگزارم | (Applause) Thank you. Thank you. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق حضار) | (Applause) |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | تفاوت امروز این است که، با هر معاملهای که ما انجام میدهیم، نظری که پست میکنیم، فردی که گزارشش را میدهیم، نشانی که میگیریم، یک دنبالهای از آوازه خود مبنی بر اینکه چقدر قابل اعتماد یا غیر قابل اعتماد هستیم برجای میگذاریم. | The difference today is that, with every trade we make, comment we leave, person we flag, badge we earn, we leave a reputation trail of how well we can and can't be trusted. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما مراقب باشین، چون این یکی واقعاً این شانس رو داره که در عرض حدود یکصد سال، یا حتی تا ۱۷۰۰ سال، که یه نفر ثابت کنه این شکل بهترین گزینه ممکن برای این کاره. | But be careful, because this one really stands a chance that in a hundred or so years, or even if it's in 1700 years, that someone proves it's the best possible shape for the job. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | قدرت قدیمی در مورد دانلود کردن است. و قدرت نو در مورد آپلود کردن است. | Old power is all about download, and new power uploads. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ما به آن تضمینهای اجتماعی میگفتیم. | We called that social guarantees. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | آنها پایهی کندهی قایق را با صفحات آهنی تعویض کردند، و کشتیها مرتفعتر ومقاوم برای دریا شدند. | They abandoned the log boat base for a keel plank, and the boats became higher and more seaworthy. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | یخها هم صدا تولید میکنند. | The ice, too, makes sounds. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | می تواند روی شخص خاصی متمرکز نباشد. | It can be focused on nobody. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ولی یک مشکل اساسی است که تلاشها را در نبرد با این بیماری ازبین میبره که تلاشها را در نبرد با این بیماری ازبین میبره چرا که اگه شما به ارسال داروها به مردمی که خدمات تشخیصی ندارند ، ادامه بدید چرا که اگه شما به ارسال داروها به مردمی که خدمات تشخیصی ندارند ، ادامه بدید چرا که اگه شما به ارسال داروها به مردمی که خدمات تشخیصی ندارند ، ادامه بدید شما مشکل مقاومت دارویی ایجاد میکنید. | But there is a fundamental problem that is killing the efforts in fighting this disease, because if you keep throwing drugs out at people who don't have diagnostic services, you end up creating a problem of drug resistance. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اما یک چیز بود که میدانستم. | But there is one thing that I knew. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او از بسیاری از جهات یک ساختار شکن بود | He was the ultimate deconstructor, in many ways. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | اونها مفهومی از اشراف زادگی داشتند. | They had a concept of blue blood. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و می دونید چیه؟ | And you know what? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همه ما این مسئله را تجربه کرده ایم. | We've all experienced this. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | دو نفر از پیشگامان موشک سوخت مایع در روسیه و آلمان، کنستانتین تسیولکوفسکی و هرمان اوبرت، هر دو مبداء تعهد خود به حوزه فضانوردی را به خواندن "از زمین تا کره ماه" در نوجوانی، و سپس متعهد شدن به تلاش برای تحقق آن داستان نسبت میدهند. | The two great pioneers of liquid fuel rocketry in Russia and in Germany, Konstantin Tsiolkovsky and Hermann Oberth, both traced their own commitment to the field of spaceflight to their reading "From the Earth to the Moon" as teenagers, and then subsequently committing themselves to trying to make that story a reality. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ذهنم به شکل خودکار تمام لحظات زندگی ام رو جلوی چشمام آورد. | My brain went on automatic, rewinding quickly the life I'd just left behind. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | امان از این فتوشاپ. | Oh, the wrath of Photoshop. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | همچنین آزمایشهای خود را با به دام انداختن کرکسها و ردیاب بستن به آنها ادامه دادم. | I also went through my experiences with trapping and GPS tagging vultures. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | در حالی که حتی مغز هفت ساله من هم میدانست که این کاری نمی کند. | Now even my seven-year-old brain knew that wasn't going to work. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | ||
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و یک روز صبح از خواب بیدار شدم، این سوال در ذهن من بود، «گرگ، آیا تو درگیر تایید تعصباتت شدهای؟ | And so I woke up one morning, and there was this question in my mind, "Greg, are you engaging in confirmation bias? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و در چین، همین الان، دارند پنج گیگاوات هسته ای درست می کنند. | And in China, right now, they're putting up five gigawatts of nuclear. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | "هوارد" نه تنها معتقد بود که، اما او دومین قدم را هم برداشت، که گفتن این بود که زمانیکه ما اصول اولیه جهانی شدن را در غذا ادامه می دهیم، ما تنها یک اشتباه را مرتکب نمی شویم؛ ما حقیقتاً یک بدخدمتی عظیم به خودمان می کنیم. | Howard not only believed that, but he took it a second step, which was to say that when we pursue universal principles in food, we aren't just making an error; we are actually doing ourselves a massive disservice. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | او گفت، گاهی اوقات، یک جنین از موعد گذشته، از سقط جان سالم به در میبرد، و او بچه را بعد از به دنیا آوردن میکشت. | Sometimes, she said, a late-term fetus would survive an abortion, and she would kill the baby after delivering it. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و فکر کردیم چه نوع اطلاعاتی میتوانیم ارائه کنیم؟ | Now we're thinking, what data can we release? |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | (تشویق حضار) لذا، من تصور می کنم که چیزی که دنیا الان نیاز دارد. | (Applause) So, this, I think, is what the world needs now. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | مردم در "آسکیوها " به صورت عادی کمبود منابع آب را برای صدها و صدها سال متوالی مدیریت کردهاند. | People in acequias have been commonly managing scarce water resources for hundreds and hundreds and hundreds of years. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | عجب! اول از همه گفتش که نمیدونسته چطور با من ارتباط برقرار کنه. | Duh. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | و معلوم شد که خیلی هم مفرح بود. به دو طریق؛ | And it turned out to be quite fun in two ways. |
جمله زیر را از فارسی به انگلیسی ترجمه کن. | به نظر میرسد انسان ها یک مقدار محدودی تفکر استراتژیک انجام می دهند که با کمک تئوری ذهن هست. | People seem to do a limited amount of strategic thinking using theory of mind. |